X پژوهشیار

کتابخانه قلم

{ فَبَشِّرۡ عِبَادِ ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ }

شرح

كتاب و كتابخانه

شنبه, 05 تیر 1389

كتاب و كتابخانه
نقش كتاب در انتقال علوم


كتاب، محصول تجربه‏های بشری و خلاقیت‏های ذهنی و آموخته‏های دراز مدت انسان است. سهم كتاب در انتقال دانش‏ها گاهی به مراتب بیشتر و فراتر از دیگر ابزار آموزشی است. پدید آوردن آثار علمی و فرهنگ مكتوب از توصیه‏های مهم اولیای دین است و به گسترش دانش كمك می‏كند و به عنوان یك میراث فرهنگی برای نسل‏های آینده ماندگار می‏شود.
كتاب وسیله‏ای است كه دانش بشری به مدد آن از تباه شدن مصون می‏ماند و به آیندگان منتقل می‏شود. از این‏رو پیشوایان امت اسلامى توجه ویژه‏ای به فرهنگ مكتوب داشتند و همواره پیروان خویش را به حفظ دانش و نوشتن آن سفارش می‏فرمودند.
توجّه اسلام به حفظ و گسترش میراث علمی، جایگاه والای دانش و كتاب را از دیدگاه این دین مبین نشان می‏دهد.
كتاب‏های ناسالم
بی‏تردید، به همان اندازه كه می‏توانیم از كتاب بهره بگیریم، ممكن است در معرض آفت‏ها و خطرهای نوشته‏های سست و بیمار و مسموم و انحرافی هم قرار گیریم. راه دادن كتاب‏های ناسالم به مدرسه‏ها و خانه‏ها، در واقع مسمومیت فكری و اخلاقی نسل ما را به دست خودمان فراهم می‏آورد. بنابراین، نظارت بر چاپ كتاب و بررسی محتوای آن، در جامعه سلامت خواه و دوراندیش ضروری است. آنان كه به سلامت اندیشه و باورها و گرایش‏های افراد جامعه دل‏بستگی دارند، نمی‏پذیرند كه در عرضه آثار منتشر شده، حدّ و مرز و نظارت و محدودیتی نباشد.
كتاب و كتاب‏خانه
وقتی كتاب، حاصل اندیشه‏ها و تجربه‏های اهل اندیشه و معرفت باشد، كتابخانه نیز كانون همایش صاحب نظران و موزه پرطراوت و شاداب دانشمندان و صاحبان معارف خواهد بود. همان‏گونه كه در باغ و بوستان، خاطر انسان نشاط می‏یابد، سیر در بوستان كتاب نیز مشام جان را شاداب و معطر می‏سازد. بی‏مناسبت نیست كه در روایات ما، از كتاب به عنوان بوستان دانشمندان یاد شده4 و همدم و سخن‏گویی شایسته به شمار آمده است.
 كسی كه قدم در كتابخانه می‏گذارد، به گلگشت دل‏انگیز و مجمع دانشمندان و دانایان قدم نهاده است. طبیعی است كه در چنین محیطی، انسان احساس نشاط می‏كند و روحش بالنده می‏شود.
مطالعه و كتابخوانی
وقتی جهل و بی‏خبری، جامعه‏ای را از پای درآورد، یا شبهه‏ها ذهن جوانان را فلج كند، بدون شك یكی از مهم‏ترین كارهایی كه می‏تواند آفت جهل را بزداید، مطالعه است و آنچه می‏تواند شبهه‏های ذهنی را دفع كند و ایمان و اطمینان را به قلب‏ها باز آورد، كتاب‏خوانی است. گرفتاران در چنبره پرسش‏ها و محاصره شدگان در میان انبوه شبهه‏ها، می‏توانند برای استمداد فكری به كتابخانه مراجعه كنند و از آن‏جا نیرو گیرند و به جنگ شبهه‏ها بروند و پاسخی در برابر القائات و شبهه‏افكنی‏های دیگران بیابند.
آثار روحیِ انس گرفتن با كتاب
بی‏گمان، هیچ ذخیره و میراثی سودمندتر و با ارزش‏تر از كتاب نیست؛ چرا كه كتاب، مایه آرامش روحی انسان است. كسی كه به كتاب‏ها تسلّی و آرامش بیابد، هرگز آرامش را از دست نخواهد داد.  كتاب همدمی است كه اندوه را می‏زداید و مطالعه كننده را از تنهایی در می‏آورد و به او حكمت‏های جان‏پرور می‏آموزد.
بردباری كتابدار در برخورد با كودكان
در كتابخانه‏هایی كه در مدرسه‏ها، مسجدها و روستاها تأسیس می‏شود، نحوه برخورد متولیان كتابخانه با مراجعه‏كنندگان بسیار مهم است. مراجعه‏كنندگان به كتابخانه‏ها، گاهی كودكان و نوجوانانند و گاهی بزرگ‏ترها و حتی دانش‏آموختگان و اهل معرفت. نحوه برخورد با هریك از این گروه‏ها متفاوت است و آیین مناسب خود را می‏طلبد. اگر سر و كار كتابدار با كودكان است، حوصله و بردباری بیشتری لازم است تا هم بازیگوشی كودكان، زیان‏هایی به بار نیاورد و هم آنان به كتابخانه و مطالعه رغبت كنند.
امین بودن كتابدار
یكی از وظایف اخلاقی كتابدار، امین بودن و متعهد بودن است. كتابدار، نسبت به كتاب‏ها باید امین باشد و از ضایع شدن و مفقود شدن آنها ناراحت شود و خراب شدن كتاب‏ها او را رنج دهد و كتاب‏ها را مثل فرزندان خود بداند. او باید در امانت دادن كتاب دقت و تعهد لازم را نشان دهد، تا با گم شدن و كم شدن كتاب‏ها مواجه نشود.
شناخت كافی از سلامت و صحت كتاب
یكی از مفیدترین اطلاعات برای كتابخوان، شناختن آثار خوب و جدید، شناخت نویسندگان متعهد و سالم و آگاهی از مؤسسات انتشاراتی متعهد است. نشان «استاندارد» به عنوان نشانه مرغوبیت كالا، نباید تنها در فرآورده‏های خوراكی و مصرفی و كالاهای خانگی و صنعتی مورد نظر باشد، بلكه آثار فرهنگی و فرآورده‏های علمی و فكری هم باید مطابق استانداردهای عقلانی و دینی و ارزشی تهیه شود تا جامعه را به فساد و تباهی و بیماری نكشد. روشن است كه خوانندگان آثار و خریداران كتاب و مشتریان مطبوعات و جراید نیز باید به این علایم استاندارد توجه كنند و هر كتاب را نخرند و نخوانند و به هر نویسنده و ناشر، اطمینان صد در صد نكنند و تا شناخت كافی از سلامت و صحت كتاب خاصی پیدا نكرده‏اند، در روح و اندیشه خود و فرزندانشان را به روی كالاهای ناسالم و زیان‏بار فكری نگشایند.
علت عمده كتاب‏گریزی در جامعه
یكی از مشكلات و كاستی‏های جامعه ما گریز از كتاب و پایین بودن سطح فرهنگ مطالعه است. این نقیصه، ریشه‏ها و علت‏های مختلفی می‏تواند داشته باشد كه شاید در رأس آنها «عدم احساس ضرورت» است. تا وقتی انسان در وضعیت «نیاز» قرار نگیرد، در پی رفع آن نخواهد افتاد. اگر در پاسخ شبهه‏های اعتقادی و پرسش‏های سیاسی دربمانیم، یا در مجلس و محفلی كه از موضوع خاصی صحبت به میان می‏آید، احساس كنیم در آن زمینه بی‏اطلاعیم و شرمسار شویم و احساس كنیم از چرخه زمان و گردونه پرشتاب مسایل علمی و فكری جامعه عقب مانده‏ایم، نسبت به خلأ و نیاز آگاه می‏شویم و این می‏تواند شوق به مطالعه و كتابخوانی را در ما تقویت كند.
شناخت سیر مطالعاتی
بدون شك تناسب محتوا و سبك كتاب، با مخاطبی كه آن را به دست می‏گیرد و می‏خواند، عامل مهمی برای برقراری رابطه و لذت بردن از خواندن است. كتاب دشوار، گاهی به جای جاذبه، دافعه دارد و به جای شوق‏آفرینی، بیزار كننده می‏شود. در این‏جا هوشیاری و دقت كسی كه كتاب را برای مخاطب، انتخاب می‏كند، نقش عمده دارد. برای كودك و نوجوان مطالعه كننده، مراعات سلسله مراتب و سیر تدریجی مطالعه نیز مؤثر است. نوجوانان به مطالعه داستان علاقه‏مندند. بهره‏گیری از این علاقه و عرضه كتاب‏های قصه در مرحله نخست، عامل ایجاد علاقه به مطالعه است. وقتی نوجوان داستان‏های جذّاب خواند، با كتاب مأنوس می‏شود و انس با كتاب و مطالعه، او را در مراحل بعدی به خواندن كتاب‏های متنوع علمی، تاریخی و اخلاقی می‏كشاند. مربّی موفق و كتابدار پخته و هنرمند كسی است كه این سیر مطالعاتی را بشناسد و به كار گیرد.
نظم و برنامه‏ریزی در كتابخوانی
بی‏تردید، از مهم‏ترین عوامل مفید ساختن كتابخوانی، برخورداری از نظم و برنامه است. تخصیص وقت مناسب و منظم برای مطالعه، بسیار كارساز است. مطالعه نامنظم، ملال‏آور و ناپایدار است. در هر كاری از جمله مطالعه، كار اندك ولی پیوسته و منظم، بسیار ثمربخش‏تر از كار پرحجم، ولی مقطعی و گذراست. با برنامه‏ریزی منظم برای مطالعه، مشكل كمبود وقت كه خیلی‏ها آن را وسیله و بهانه فرار از مطالعه قرار می‏دهند، حل می‏شود. بسیاری از بزرگان از همین رهگذر، در حركتی آرام امّا مستمر، توانسته‏اند كارهای عظیم صورت دهند. بسیاری از اثرهای ماندگار و جاویدان، محصول همین‏گونه كار دراز مدت و با صبر و حوصله و خسته نشدن و شتاب نداشتن است.
خواندن بهترین‏ها
از آن‏جا كه امروزه دامنه علوم و موضوعات و كتاب‏ها گسترش یافته است، بنابراین بر كتابخوانان عزیز است كه فرصت و نیرو و مجال را به خواندن بهترین‏ها و لازم‏ترین‏ها اختصاص دهند. دانش، بیش از آن است كه بتوان بر آن احاطه یافت؛ پس از هر دانشی بهترین آن را برگیرید. عمل به این سخن سبب می‏شود تا مطالعه كنندگان و كتابخوانان ارجمند با مشكل كمبود وقت، كم‏تر مواجه شوند، به اهداف مطالعاتی بهتر دست یابند، و از هرز رفتن فرصت‏ها و صرف شدن سرمایه در پای كارهای بیهوده و مطالعات كم ارزش و بی‏ثمر، جلوگیری نمایند.
آفت كتابخوانی
یكی از آفت‏های هركار برنامه‏دار، برخورد با حوادث و پیشامدها و كارهای پیش‏بینی نشده است. به تعبیر دیگر، با وجود برنامه مطالعاتی یا درسی، ممكن است كارهایی برای انسان پیش آید كه، در آن برنامه وقفه یا اختلال پدید آورد و فرد را از رسیدن به هدف باز دارد. اراده و تصمیم جدی، می‏تواند انسان را بر این موانع غلبه دهد. خود فرد است كه اگر بخواهد، می‏تواند از برهم خوردن نظم مطالعاتی جلوگیری كند و مصمم و استوار، بر ادامه و استمرار كار، پافشاری كند. اگر بنا باشد مسایلی همچون بی‏حالی، آمدن مهمان، بیماری یكی از بستگان، برخورد با یك دوست صمیمی، و خستگی از كار روزانه، و... روند مطالعه را مختل سازد، هرگز انسان به هدف‏های متعالی دست نخواهد یافت.
غذای روح
مطالعه، غذای روح و درمان بیماری‏های فكری است. كتاب، معلمی ساده و صمیمی و همیشه در دسترس است كه بی‏ادعا و بدون تكلف و منّت، آنچه دارد در اختیار ما می‏گذارد. مطالعه، با نیّت خالص، عبادتی بزرگ است. لحظه‏ای نشستن در كتابخانه، حضور در محضر اندیشمندان قرون و فرزانگان زمان است. كتابخانه، معبد اهل علم و محراب پاكِ دانشجویی و علم‏آموزی است. هركه از كتاب و مطالعه بیگانه است، غریب و بی‏مونس است.
نقش كتاب و كتابخانه در بالندگی جوامع
كتاب و كتابخانه، مجموعه ارزشمندی را شكل می‏دهد كه می‏تواند در راه شكوفایی و بالندگی افراد و جوامع نقش سازنده‏ای ایفا نماید. كتاب، یكی از راه‏های كسب دانایی و توانایی است كه آدمی را در فهم و درك راست از ناراست، مدد می‏رساند. كلید گذر از زندان و محدودیت و ورود به دنیایی گسترده و ژرف، بهره‏وری از كتاب است. كتابخانه‏ها را می‏توان نهادهایی دیرینه و تأثیرگذار دانست كه در فرآیندهای آموزشی و پژوهشی، ایجاد و توسعه عادت به مطالعه، پایدارسازی همبستگی‏های اجتماعی، حفظ ارزش‏ها، احیای تفكر دینی، ایجاد اعتماد به نفس و استقلال فردی و اجتماعی، و حتی در فرآیندهای اقتصادی نقش مهم و مؤثری دارند.
كتابخانه، حافظ میراث‏های فرهنگی
كتابخانه‏ها، حافظان میراث‏های فرهنگی و مالكیت‏های فكری، مكان‏هایی امن برای غنی سازی اوقات فراغت و ابزاری برای ایجاد تعادل و گسترش عدالت به‏شمار می‏روند. بر همین اساس است كه «كارلایل» كتابخانه را «دانشگاهی برای همه» می‏نامد. برخی نیز كتابخانه عمومی را به «قلب جامعه» تشبیه كرده و زندگی افراد را بدان وابسته دانسته‏اند. در هر حال كتابخانه‏ها نمادهایی از ارزش‏های معنوی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه تلقی می‏شوند. از این‏رو كتابخانه‏ها باید دارای كتاب‏ها و منابع و مواد دیداری و شنیداری مناسب، متنوع و مفید باشند؛ چرا كه پربار بودن مجموعه كتابخانه، سبب اقبال هرچه بیشتر مردم به آن مراكز و رویكرد فعال آنان به امر مطالعه و گسترش فرهنگ كتاب می‏شود.
خانواده، نقطه آغازین ایجاد عشق به كتابخوانی
برای ایجاد علاقه به كتاب و كتابخوانی، عوامل متعددی نقش دارند كه نخستین آنها «خانواده» است. در واقع نقطه آغازین ایجاد عشق و علاقه به كتاب و كتابخوانی از خانواده آغاز می‏گردد؛ زیرا طبق دیدگاه روان‏شناسان، شخصیت و هویت كودك در قدم اول در خانواده شكل می‏گیرد. به طور طبیعی والدین علاقه‏مند به كتاب فرزندانی دوستدار مطالعه خواهند داشت و عكس آن نیز صادق است. تجربه نشان داده است كه فرزندانی كه در خانواده‏های اهل دانش بزرگ می‏شوند، میزان مطالعه و گرایش به كتابخوانی در آنان نسبت به خانواده‏هایی كه تمایلی به كتاب و مطالعه ندارند بسیار بیشتر است. اكثر علما و دانشمندان در خانواده‏هایی رشد نموده‏اند كه والدین آنان اهل مطالعه و پژوهش بوده‏اند. زمانی كه فرزندی می‏بیند كه كتابخانه‏ای در خانه هست و پدر و مادر و همگی اعضای خانواده، ساعاتی را به مطالعه اختصاص می‏دهند، دیگر، حتی نیاز به گفتن این‏كه «باید مطالعه كنی» وجود ندارد.
نقش آموزش و پرورش در ترویج فرهنگ كتابخوانی
آموزش و پرورش به عنوان بزرگ‏ترین مجموعه آموزشی كشور، می‏تواند با بسترسازی بنیادین و برنامه‏ریزی دقیق و بلند مدت، علاقه به كتاب و كتابخوانی را در بین نسل جوان و نوجوان تقویت نماید. اگر در برنامه آموزشی كشورهای پیش‏رفته تأمل كنیم متوجه می‏شویم كه فرهنگ‏سازی برای مطالعه را از آموزش و پرورش آغاز می‏نمایند. بنابراین ضروری به نظر می‏رسد كه با بهره‏گیری از مشاوران و روان‏شناسان برجسته، فرهنگ مطالعه و كتاب‏خوانی در شخصیت كودكان مستحكم و بنیادین گردد. مطمئن باشیم كه اگر زمینه ترویج فرهنگ كتاب‏خوانی را در آموزش و پرورش ایجاد كنیم، دیری نمی‏پاید كه جامعه‏ای كتابخوان و توسعه یافته خواهیم داشت و ثمره آن پیشرفت همه‏جانبه كشور خواهد بود.
هدیه فرهنگی
بدون شك پدر و مادر نقش مهمی در ترویج فرهنگ كتاب‏خوانی در خانواده دارند. آنان برای این‏كه حس كتاب‏خوانی را در فرزندانشان تقویت نمایند، می‏توانند از كتاب به عنوان اهرمی برای تشویق استفاده نمایند.
بسیار مناسب خواهد بود كه كتاب را به عنوان هدیه‏ای معنوی در لابه‏لای دیگر هدایا فراموش ننماییم و با این عمل قدمی بسیار مهم در اعتلای فرهنگ كتاب‏خوانیِ فرزندانمان برداریم.