مختصرى درباره احکام شیرخوارگی
گردآورنده:
ام خزیمه بنت عبدالحمید شافعی
مراجعه وتحقیق:
دکتر حسین تاجی گلهداری
«الرضاعة»
- در لغت: مکیدن (و نوشیدن) شیر از پستان.
- درشرع: مکیدن شیر از پستان زن توسط بچه در وقت مخصوص، یا رسیدن شیر به معده کودک.
رضاعت از زمان تولد کودک تا پایان دوره شیرخواری او (دوسالگی) ادامه دارد، و یک کودک در صورتی فرزند رضاعی یک زن میشود که در همان دو سال اول عمرش از پستان او شیر خورده باشد.
۱- یقین داشته باشد که شیر به شکم و معده کودک رسیده است (در صورت وجود شک که آیا شیر را به شکم فرو برده یا خیر حکم رضاعت ثابت نمیشود).
۲- زن شیرده به سن بلوغ رسیده باشد.
۳- شیرخالص باشد.
۴- شیردادن قبل از تمام دو سالگی باشد.
۵- پنج بارشیرخورده باشد [۱].
[۱] البته اکثر این شروط از دیدگاه مذهب امام شافعی/است، اما در مذاهب فقهی دیگر بعضی این شرطها لازم نیست، از آنجمله، ۵ بار شیرخوردن بلکه در مذهب حنفی، یک بار شیر خوردن رضاعت را ثابت میسازد. (مُصحح)
خداوند متعال در قرآن کریم کسانی که بر انسان حرام هستند بر میشمارد و میفرماید:
﴿حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمۡ أُمَّهَٰتُكُمۡ وَبَنَاتُكُمۡ وَأَخَوَٰتُكُمۡ وَعَمَّٰتُكُمۡ وَخَٰلَٰتُكُمۡ وَبَنَاتُ ٱلۡأَخِ وَبَنَاتُ ٱلۡأُخۡتِ وَأُمَّهَٰتُكُمُ ٱلَّٰتِيٓ أَرۡضَعۡنَكُمۡ وَأَخَوَٰتُكُم مِّنَ ٱلرَّضَٰعَةِ وَأُمَّهَٰتُ نِسَآئِكُمۡ وَرَبَٰٓئِبُكُمُ ٱلَّٰتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ ٱلَّٰتِي دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمۡ تَكُونُواْ دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ وَحَلَٰٓئِلُ أَبۡنَآئِكُمُ ٱلَّذِينَ مِنۡ أَصۡلَٰبِكُمۡ وَأَن تَجۡمَعُواْ بَيۡنَ ٱلۡأُخۡتَيۡنِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ٢٣ ۞وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلنِّسَآءِ...﴾[النساء: ۲۳-۲۴].
«حرام شده است بر شما: مادرانتان، و دخترانتان، و خواهرانتان، و عمههایتان، و خالههایتان، و دختران برادر، و دختران خواهر، و مادرانتان که به شما شیر دادهاند، و خواهران رضاعی شما، و مادران زنانتان، و دختران همسرانتان که در دامان شما پرورش یافتهاند از همسرانی که با آنها همبستری کردهاید، پس اگر با آنها همبستری نکردهاید؛ بر شما گناهی نیست (که با دخترانشان ازدواج کنید) و (همچنین) زنان پسرانتان که از پشت و صلب خودتان هستند، و (نیز) جمع میان دو خواهر (بر شما حرام است) مگر آنچه که در گذشته رخ داده باشد که خداوند آمرزندهی مهربان است. و زنان شوهردار (بر شما حرام است)».
خداوند بزرگ در این آیه زن شیرده را مادر و دخترش را خواهر نامیده است.
و رسول خداصمیفرماید: «يَحْرُمُ مِنَ الرَّضَاعِ مَا يَحْرُمُ مِنَ النَّسَبِ»«آنچه از نسب، حرام میشود، از رضاعت (شیرخوردن) نیز حرام میشود».
و میفرماید: «يَحْرُمُ مِنْ الرَّضَاعِ مَا يَحْرُمُ مِنْ الْوِلَادَةِ »«آنچه را که ولادت (خویشاوندی نسبی)، حرام میکند؛ رضاعت (شیرخوارگی) نیز حرام میگرداند».
و میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ مِنَ الرَّضَاعَةِ مَا حَرَّمَ مِنَ النَّسَبِ». «خداوند آنچه را که از نسب، حرام گردانیده از رضاعت (شیرخوردن) نیز حرام نموده است». [صحیح بخاری]
- حرام بودن از ازدواج.
- جایز و مباح بودن نگاه کردن.
- خلوت نمودن.
- محرم سفر بودن.
اما نفقه واجب نمیگردد و توارث و ولایت ازدواج و حق حضانت ثابت نمیشود.
خداوند در قرآن کریم سه نوع «مادر» ذکر نموده است:
۱- والده: ﴿حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمۡ أُمَّهَٰتُكُمۡ﴾[النساء: ۲۳]. [النساء: ۲۳]. «حرام شده است بر شما: مادرانتان».
و میفرماید: ﴿يَخۡلُقُكُمۡ فِي بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ﴾[الزمر: ۶]. [الزمر: ۶]. «(خداوند) خلق نمود شما را در شکم های مادرانتان».
۲- شیردهنده: ﴿وَأُمَّهَٰتُكُمُ ٱلَّٰتِيٓ أَرۡضَعۡنَكُمۡ﴾[النساء: ۲۳] «و (حرام شده است بر شما) مادرانتان که به شما شیر دادهاند».
۳- همسران پیامبرص: ﴿ٱلنَّبِيُّ أَوۡلَىٰ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ مِنۡ أَنفُسِهِمۡۖ وَأَزۡوَٰجُهُۥٓ أُمَّهَٰتُهُمۡۗ﴾[الأحزاب: ۶]. «پیامبر به تصرف در امور مسلمانان از خودشان سزاوارتر است و همسرانش، مادران مومنان هستند».
پس همهی احکام نسب از قبیل: میراث، نفقه، ولایت، دیت، و حضانت، شامل والده میباشد.
و شیر دهنده دو حکم شامل وی میشود:
۱- تحریم ازدواج.
۲- محرمیت که نگاهکردن، خلوتنمودن، و مسافرت رفتن همهی اینها مباح و جایز میباشد.
و اما همسران رسول خداصفقط حکم تحریم شامل آنها میگردد.
اگر کودکی در دوران شیرخوارگی در حالی که سنش کمتر از دو سال باشد و پنج بار از زنی شیر بنوشد، به اتفاق ائمه آن کودک فرزند آن زن محسوب میگردد و آن زن مادر رضاعی او میباشد، و به اتفاق فقها شوهر آن زن پدر آن کودک بشمار میآید (این مسئله در فقه «لبن الفحل» نامیده میشود).
مثال:
کودکی بنام احمد که نام پدرش علی و نام مادرش زینب است، یک خواهر به نام فایزه و یک برادر به نام محمد دارد، در دوران شیرخوارگی از پستان زنی به نام حلیمه بیش از پنج بار شیر میخورد، شوهر حلیمه محمود نام دارد که از ثمرهی ازدواجشان دختری به نام زهرا و پسری به نام سعید دارند، پس در این صورت احمد فرزند رضاعی حلیمه و محمود میباشد، و حلیمه مادر رضاعی و محمود پدر رضاعی اوست، زهرا و سعید خواهر و برادرش هستند؛ خواه آنها همراه او شیر خورده باشند یا پیشتر متولد شده باشند و یا بعد متولد شده باشند. همچنین دیگر فرزندان حلیمه و محمود که بعد متولد خواهند شد همه محرم او هستند. اما فایزه و محمد، خواهر و برادر پدر و مادری احمد (فرزندان علی و زینب) هیچ نوع محرمیت با خانواده محمود ندارند و میتوانند با دختر و پسر محمود ازدواج کنند؛ محرمیت خانواده محمود فقط به احمد منحصر میگردد.
در قرآنکریم رضاعت بطور مطلق آمده است: ﴿وَأُمَّهَٰتُكُمُ ٱلَّٰتِيٓ أَرۡضَعۡنَكُمۡ﴾[النساء: ۲۳] «و (حرام شده است بر شما) مادرانتان که به شما شیر دادهاند».
فقها و ائمه در بارهی مقدار شیری که حرمت ثابت میشود؛ اختلاف نظر دارند، پس میتوان آنان را به سه دسته تقسیم نمود:
دسته اول:
شیر خوارگی چه کم باشد و چه بسیار حرمت ثابت میشود.
حنفیها و مالکیها بر این قول هستند. آنان از مطلق آیه: ﴿وَأُمَّهَٰتُكُمُ ٱلَّٰتِيٓ أَرۡضَعۡنَكُمۡ﴾[النساء: ۲۳] استدلال کردهاند وگفتهاند این مطلق است، عدد و کیفیت شیر دادن را ذکر ننموده است، بلکه در هرجا رضاعت (شیرخوارگی) وجود داشته باشد حکم آن نیز وجود دارد.
این قول از برخی صحابه همانند امیرالمؤمنین علی و عبدالله بن عمر و عبدالله بن مسعود و ابن عباسشنیز نقل شده است.
دسته دوم:
هرگاه دفعات شیرخوارگی از سه بار بیشتر باشد؛ حرمت ثابت میشود، و اگر کمتر از سه بار باشد حرمت ثابت نمیگردد.
امام احمد بن حنبل (در یک روایت) و اهل ظاهر (مذهب ظاهریه) بر این قول هستند. اینها از مفهوم مخالفهی حدیث «لاَ تُحَرِّمُ الْمَصَّةُ وَالْمَصَّتَانِ»و حدیث: «لاَ تُحَرِّمُ الإِمْلاَجَةُ وَالإِمْلاَجَتَانِ»استدلال کردهاند که اگر با دو بار حرمت ثابت نمیشود؛ پس با سه بار ثابت میگردد.
دسته سوم:
حرمت هنگامی محقق میشود که دفعات شیر دادن پنج بار برسد، اگر کمتر از پنج بار بود؛حرمت ثابت نمی شود، این مذهب امام شافعی میباشد، همچنین روایتی از امام احمد بن حنبل میباشد.
و ایشان به حدیث عایشهلاستدلال کردهاند.
عایشهلمیفرماید: [كَانَ فِيمَا نَزَلَ مِنَ الْقُرْآنِ: «عَشْرُ رَضَعَاتٍ مَعْلُومَاتٍ يُحَرِّمْنَ» ثُمَّ نُسِخْنَ بِخَمْسٍ مَعْلُومَاتٍ...].
[از جمله آیات نازل شده در قرآن، آیۀ «عَشْرُ رَضَعَاتٍ مَعْلُومَاتٍ يُحَرِّمْنَ»بود. «یعنی: ده بار شیر دادن معلوم (نکاح را) حرام میکند». سپس لفظ و حکم این آیه با آیه (بِخَمْسٍ مَعْلُومَاتٍ)نسخ شد. «یعنی که با پنج بار شیردادن معلوم». (تلاوت پنج بار شیردادن نسخ شد و حکم آن باقی ماند)].
و همچنین از حدیث سهله بنت سهیللاستدلال کردهاند که پیامبر خداصفرمود: «پنج بار به (سالم) شیر بده».
زنانی که با شیرخوارگی حرام میشوند
زنانی که با شیر خوارگی برانسان حرام میشوند؛ هفت تا میباشند، دو تا در قرآن آمده و بقیه در سنت پیامبرصبیان شده است.
مادر رضاعی: ﴿وَأُمَّهَٰتُكُمُ ٱلَّٰتِيٓ أَرۡضَعۡنَكُمۡ﴾.
خواهر رضاعی: ﴿وَأَخَوَٰتُكُم مِّنَ ٱلرَّضَٰعَةِ﴾.
وبقیه عبارتند از:
دختر، عمه، خاله، دختر برادر، و دختر خواهر.
پس بر کودک شیرخوار: زن شیردهنده و دخترانش و دختر دخترانش؛ حرام میشود، زیرا که خواهران شیری او دختران خواهرانش هستند.
خواهر آن زن شیر ده بر وی حرام است، زیرا که خاهر او میشود، و همچنین مادر آن زن شیر دهنده بر وی حرام است، زیرا که جده و مادر بزرگ اوست.
جمهور فقها (امام مالک و امام احمد و امام شافعی) گفتهاند: مدت شیر خوارگی که حکم تحریم به آن تعلق میگیرد و قایم مقام نسب میشود؛ دو سال است.
و به آیۀ ۲۳۳ سورۀ بقره ﴿۞وَٱلۡوَٰلِدَٰتُ يُرۡضِعۡنَ أَوۡلَٰدَهُنَّ حَوۡلَيۡنِ كَامِلَيۡنِۖ لِمَنۡ أَرَادَ أَن يُتِمَّ ٱلرَّضَاعَةَۚ﴾«مادران، باید فرزندانشان را دو سالِ کامل شیر دهند»، و آیۀ: ﴿وَفِصَٰلُهُۥ فِي عَامَيۡنِ﴾[لقمان: ۱۴] «و از شیر گرفتن فرزند، در دو سال است» استدلال کردهاند.
بنابراین، کمترین مدت حمل شش ماه تخمین زده شده و باقی مانده آن دو سال برای شیر دادن است، همچنین از حدیثی که ابن عباسباز رسول خداصروایت کرده که می فرماید: «لاَ رَضَاعَ إِلاَّ مَا كَانَ فِيْ الْحَوْلَيْنِ»«شیر خوارگی نیست؛ مگر در دو سال»، استدلال کردهاند.
همچنین در حدیث صحیح آمده است:
از حضرت عایشهلروایت است که نبی اکرمصوارد خانهاش شد و مردی را در آنجا دید. و آن را به اندازهای ناپسند دانست که چهرهاش تغییر کرد. عایشهلگفت: او برادر (رضاعی) من است. رسول خداص فرمود: «خوب دقت کنید چه کسانی برادران شما هستند زیرا رضاعت، زمانی به ثبوت میرسد که گرسنگی را برطرف نماید». یعنی در دوران شیر خوارگی باشد.
اکثر صحابه کرام بجز حضرت عایشهلبر این قول هستند.
علما میگویند:
علت محرمشدن این است که در این سنین شیر مادر عامل اصلی در تکوین استخوان و گوشت کودک است، به عبارت دیگر کودک جزیی از وجود مادر محسوب میشود، و به همین خاطر محرم او میگردد. و هر رضاعتی که پس از مرحله شیرخوارگی (دوسال) انجام شود؛ باعث محرمیت نمیشود.
در نزد امام ابوحنیفه/مدت شیر خوارگی که در آن حرمت ثابت میشود سی ماه (دو سال و نیم) است، ولی نزد شاگردان امام ابوحنیفه، امام محمد و امام ابویوسف مدت شیرخوارگی دوسال تمام است.
ام المؤمنین عایشهلبه رضاعت شخص بزرگسال معتقد هستند.
جمهور علما میگویند: همهی فرزندان شوهر آن زن شیردهنده، برادران و خواهران آن کودک شیر خوار هستند و بر او حرام (و محرمش) هستند. و شوهر زن؛ پدر او و برادر آن مرد؛ عموی او میگردد. و به حدیثی که ام المؤمنین عایشهلدر باره افلح برادر ابوالقعیس روایت نموده، استدلال کردهاند.
عایشهلمیگوید: افلح برادر ابوالقعیس بعد از نزول حجاب، اجازۀ ورود خواست، من گفتم: سوگند به خدا اجازه ورود به او نمیدهم تا اینکه از پیامبر خداصاجازه بگیرم، زیرا که (همسر) برادرش به من شیر نداده بلکه همسر ابوالقعیس به من شیر داده است، آنگاه رسول خداصبر من وارد شد، عرض کردم: ای رسول خدا!آن مرد به من شیر نداده بلکه همسرش به من شیر داده است، فرمود: «به او اجازه ورود بده، زیرا او عموی توست».
در روایت دیگری آمده:
افلح اجازه ورود خواست من به او اجازه ندادم، او گفت: آیا از من حجاب میگیری، در حالی که من عموی تو هستم؟! گفتم: چگونه؟ او گفت: همسر برادرم تو را شیر داده است.
این حدیث بر ثبوت حکم رضاعت نسبت به شوهر و خویشاوندان زن شیردهنده دلالت دارد.
بنابراین، مذهب جمهور صحابه و تابعین و ائمه مذاهب اینست که حرمت از دو طرف (یعنی از طرف شوهر و زن) سرایت میکند، زیرا که مرد صاحب شیر است و او سبب ایجاد شیر در پستان زن بوده است (چونکه شیر از آب مرد و زن بوجود آمده است).
گروه اندکی از علما و اهل ظاهر معتقدند که محرمیت فقط از طرف زن به آن کودک سرایت میکند، وگفتهاند: مرد (یعنی شوهر آن زن) هیچ نسبتی با آن کودک ندارد، تنها زن مادر رضاعی او میشود. و به آیۀ: ﴿وَأُمَّهَٰتُكُمُ ٱلَّٰتِيٓ أَرۡضَعۡنَكُمۡ﴾استدلال کردهاند.
در جواب باید گفت که آیۀ ﴿وَأُمَّهَٰتُكُمُ ٱلَّٰتِيٓ أَرۡضَعۡنَكُمۡ﴾هیچگونه تعارضی با حدیث ندارد، بلکه حدیث بیان کنندۀ آیۀ قرآن میباشد.
جمهور صحابه و ائمه بر این قول هستند که رضاعت (شیرخوارگی) محرم (که محرمیت ثابت میشود) آن است که در خورد سالی باشد و در زمانی که کودک برای رشد و تقویت بدنش به شیر احتیاج دارد، لذا شخص بزرگ شامل این حکم نمیگردد، اما ام المؤمنین عایشهلبراساس حدیث صحیحی که در مورد داستان سهله و سالم آمده است؛ معتقد به این است که اگر شخص بزرگی نیز شیر بنوشد حکم محرمیت شامل او نیز میگردد.
حدیث از این قرار است:
سهله دختر سهیل نزد رسول خداصآمد و عرض کرد: ای رسول خدا! همانا سالم مولای ابو حذیفه با ماست و در خانه ماست و اکنون مردی شده و به سن بلوغ رسیده است.
در برخی روایات دیگر آمده: همانا سالم بر من وارد میشود درحالی که او مردی است، و ابوحذیفه از این مسئله نگران است، پیامبرصفرمود: «به او شیر بده تا بر او حرام گردی».
ودر روایت دیگر: «به او شیر بده تا بر تو وارد شود».
در یک روایت فرمود: «پنچ بار به او شیر بده».
ولی سایر صحابه و ائمه این حکم را مخصوص سالم دانستهاند، و میگویند: حکمش به دیگران سرایت نمیکند، و تنها رخصتی بود برای سهله و سالم، بخاطر اینکه سالم در خانهی آنها بزرگ شده بود، و پسر خوانده آنها بود [۲].
پایان
[۲] قابل ذکر است که شیعیان رافضی به روایت فوق و رای عایشهلاستدلال نموده بر اهل سنت و ام المؤمنین عایشهلطعن مینمایند، و از ردودی که علمای اهل سنت بر رد آنها گفتهاند، مقالهای ذیل است که در سایت اسلام تکس (سایت پاسخ به شبهات روافض www.islamtxt.net نشر شده است: [شیعه در هر موضوعی حرفهای بیربط میزند تا مذهب خود (مذهب طعن و لعن) را قوی کند. اما جریان به این صورت بود که عربها پسرخوانده را پسر حقیقی میدانستند تا آیه نازل شد که اینطور نیست. این مشکلاتی را برای خانوادههای که فرزندخوانده داشتند بوجود آورد. درست مثل تحریم ازدواج با بیش از چهار زن که عربهای ۵زنه و بیشتر را مجبور کرد، بقیه زنان را طلاق دهند. و حالا با حکم جدید، مردها قبول نمیکردند که پسر خوانده بعد از بلوغ در خانه آنها باشد، از آن طرف حس محبت بین بچه و مادر و پدر و برادرها و خواهرها را نیز نمیشد نادیده گرفت. حدیث بالا یک راه برای حل مشکل نامحرمی فرزند خوانده خانمی بنام سهله بود که پسر خواندهای بنام سالم داشت. سالم در خانهای سهله بزرگ شده بود و زن خانه، او را چون فرزند خود دوست داشت، اما در حقیقت بعد از نزول آیه تحریم فرزند خواندگی، سالم دیگر پسر سهله نبود اما محبت مادر فرزندی وجود داشت. پیامبر رحمت از طرف الله مهربان کار را آسان کرده به زن گفته شیر خود را بدوش، در یک کاسه بریز بده این پسر بخورد تا محرم شود این کجایش بد است؟ عایشه این را از پیامبرصشنیده این کجایش بد است؟ عایشه تصور میکرد این یک حکم عام است و فقط برای سهله و سالم نیست. و نتیجه میتوان گرفت اگر زن خودش شیر نداشت خواهرش یا دخترش شیر بدهد، منظور تداوم ماندن فرزندخوانده در همان خانه مانوس است. حالا چرا شیعه بیرحم برحضرت محمدصایراد میگیرد که مشکل عاطفی این پسر را در سن بلوغ، (و مشکل آن زن که چون مادر بزرگش کرده) را حل نموده؟ آیا به رحم و شفقت اسلام ایراد میگیرد؟! دوما: شیعه اینطور القاء میکند سنیها اجازه میدهند بزرگسال از سینه زن مستقیماً شیر بنوشد این یک دروغ وقیحانه است. علمای سنی تا حالا بر سر این اختلاف دارند که آیا نشان دادن چهره زن به نامحرم جایز است یا چهره را نیز باید با روبنده پوشاند. آنوقت شیعه بدون خجالت مدعی میشود که زنان سنی پستان خود را مکشوف کرده و به مرد نامحرمی شیر میدهند!! یک دلیل ما بر دروغگویی شیعه همین حدیث است: ببینید پسر خوانده بزرگ شده و مرد غیرتش قبول نمیکند که در خانه، کنار زن و دخترانش باشد. اما زن او را بچشم فرزند میبیند. حالا شیعه میگوید: آن زن پیراهن خود را بالا زد پستان خود را لخت کرد در دهان آن نوجوان گذاشت و مرد با غیرتش هم خوش و خندان بود که خوب کردی.... آن غیرت اولش کجا رفت؟ و ما اهل سنت میگوییم که در کاسهای دوشید و به پسر خوانده داد که بخور، دلیل ما است که هیچکس این کار را نه کرده و نه میکند. دلیل ما این است که در شروح بر این حدیث همینطور شرح نوشتهاند که من گفتم. و دلیل ما این است که در کتب ما نوشته: زن حق ندارد عورت خود را آشکار کند الا برای مردش، حتی برای پسر بالغ خود (پسری که از بطنش بیرون آمده) هم حق ندارد. شیعه ادعا میکند، مردان میرفتند از سینه خواهر عایشه شیر میخوردند تا آن مردان، محرم عایشه شوند. اما دروغ در خود ادعای شیعهها نیز آشکار است: عایشه و خواهرش برایشان مهم بود که با مرد نامحرم ننشینند و به این دلیل سعی میکردند با شیر دادن محرمشان کنند. نکته دروغ اینجاست: اینانی که اینقدر متشرع بودند که حاضر نبودند جواب سوالات دینی مرد نامحرم را بدهند چگونه حاضر میشدند که پستان خود را در دهان مرد نامحرم بگذارند؟! و این را نیز بگویم که استنباط عایشه صدیقه از حدیث این بود که این یک حکم عام است و همه جا کار برد دارد. اما همسران دیگر پیامبر این را حکم خاص و مربوط به همان زن و همان زمان نزول حکم لغو پسر خواندگی، حالتی استثنایی میدانستند که حالتی خاص پیش آمد که در آینده با توجه به آگاهی مردم، باید تکرار نمیشد. تقریباً همه علمای ما، نظر همسران دیگر پیامبرصرا قبول دارند یعنی از نظر همه مذاهب، شیر خوردن در بزرگسالی باعث برادری و خویشاوندی نمیشود! و آن یک حکم خاص برای یک زمان خاص برای یک حالت خاص بود. و کار ام المؤمنین عایشهلیک استنباط فقهی بود اما شیعه بزرگش کرده و وانمود نموده که بزرگسالان شیر پستان خواهر عایشه را مستقیما میخوردند تا محرم رضاعی شوند، فراموش نکنید عایشه اصلا فرزندی نداشت تا شیر داشته باشد. باز برای اینکه شبههای پیش نیاید عرض میکنم که حضرت عایشه مقام معلمی داشتند. رسالت ایشان رساندن احادیث رسول الله به امت بود و در این راستا به این روش میخواستند کار خود را راحتر انجام دهند. باز برای اینکه شیعه را شیطان وسوسهاش نکند و در مقام عایشه شک ننماید به او یاد آوری میکنیم که آیات قرآن در باره پاکدامنی عایشه را بخواند. اگر قرآن را قبول ندارد و حرف علمای خود را حجت میداند پس میگوییم که علمای شیعه ظاهرا همگی متفقند که هرکس عایشه را پاکدامن نداند مرتد، ملعون، و واجب القتل است. اما نمیدانم با این عقیده پس چرا این شبهه را مطرح میکنند؟!! آیا منافقند؟!! حالا برای اهل تحقیق حدیث را مینویسم: عَنْ عَائِشَةَ أَنَّ سَالِمًا مَوْلَى أَبِي حُذَيْفَةَ كَانَ مَعَ أَبِي حُذَيْفَةَ وَأَهْلِهِ فِي بَيْتِهِمْ فَأَتَتْ تَعْنِي ابْنَةَ سُهَيْلٍ النَّبِيَّ صفَقَالَتْ: إِنَّ سَالِمًا قَدْ بَلَغَ مَا يَبْلُغُ الرِّجَالُ وَعَقَلَ مَا عَقَلُوا، وَإِنَّهُ يَدْخُلُ عَلَيْنَا، وَإِنِّي أَظُنُّ أَنَّ فِي نَفْسِ أَبِي حُذَيْفَةَ مِنْ ذَلِكَ شَيْئًا، فَقَالَ لَهَا النَّبِيُّ ص: أَرْضِعِيهِ تَحْرُمِي عَلَيْهِ، وَيَذْهَبْ الَّذِي فِي نَفْسِ أَبِي حُذَيْفَةَ، فَرَجَعَتْ فَقَالَتْ: إِنِّي قَدْ أَرْضَعْتُهُ فَذَهَبَ الَّذِي فِي نَفْسِ أَبِي حُذَيْفَةَ». [رواه مسلم فی صحیحه (۱۴۵۳)]. و اینهم سند مخالفت ام سلمه و سایر همسران پیامبر با روش عایشه که حدیث را عام میدانست نه خاص. ففی صحیح مسلم: «عن أُمَّ سَلَمَةَ زَوْجَ النَّبِيِّ صكَانَتْ تَقُولُ: أَبَى سَائِرُ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ صأَنْ يُدْخِلْنَ عَلَيْهِنَّ أَحَدًا بِتِلْكَ الرَّضَاعَةِ، وَقُلْنَ لِعَائِشَةَ: وَاللَّهِ مَا نَرَى هَذَا إِلاَّ رُخْصَةً أَرْخَصَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص لِسَالِمٍ خَاصَّةً، فَمَا هُوَ بِدَاخِلٍ عَلَيْنَا أَحَدٌ بِهَذِهِ الرَّضَاعَةِ وَلاَ رَائِينَا». و این هم، رای علمای سنی با استناد به روایت، به این معنی که آن زن (خانم سهله) شیر خود را در ۵ روز در کاسه ای دوشید و داد سالم خورد. قال الزرقاني: «وكأن القائلين بأن ظاهر الحديث أنه رضع من ثديها لم يقفوا على شيء. فقد روى ابن سعد عن الواقدي عن محمد بن عبد الله بن أخي الزهري عن أبيه قال: كانت سهلة تحلب في إناء قدر رضعته، فيشربه سالم في كل يوم، حتى مضت خمسة أيام، فكان بعد ذلك يدخل عليها وهي حاسرة، رخصة من رسول الله صلى الله عليه وسلم لسهلة ...».