فتح الرحمن بترجمة القرآن
مترجم:
احمد بن عبدالرحیم مشهور به شاه ولی الله دهلوی رحمه الله
به کوشش:
مسعود انصاری
صفحه آرایی و ترتیب:
گروه علمی فرهنگی موحدین
﴿بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ١ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٣ مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ ٤ إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥ ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ ٧﴾
به نام خداى بخشایندۀ مهربان. ﴿1﴾ستایش خدایْ راست، پروردگار عالمها [1]. [2]﴿2﴾بخشاینده مهربان. ﴿3﴾خداوند روز جزا. ﴿4﴾تو را مىپرستیم و از تو مدد مىطلبیم. ﴿5﴾بنما ما را راه راست. ﴿6﴾راه آنان که انعام کردهای بر ایشان، بجز آنانکه خشم گرفته شد بر آنها و بجز گمراهان [3]. ﴿7﴾
﴿[1]توضیح: ستایش خداوندی را سزاست که پروردگار جهانیان است. [2] مترجم گوید: یعنی عالم انس و عالم جن و عالم ملائکه و علی هذالقیاس [فتح الرحمن]. [3] مترجم گوید: مراد از آنان که اکرام کرده شد بر آنها چهار فرقهاند: نبیین و صدیقین و شهدا و صالحین و مراد از آنان که خشم گرفته شد بر آنها یهوداند و از گمراهان نصاری، آمین قبول کن دعای ما را [فتح الرحمن].
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓمٓ ١ ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِينَ ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَيۡبِ وَيُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ٣ وَٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِكَ وَبِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ يُوقِنُونَ ٤ أُوْلَٰٓئِكَ عَلَىٰ هُدٗى مِّن رَّبِّهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٥ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الم. ﴿1﴾این کتاب هیچ شبه [4]نیست در آن، رهنما است پرهیزگاران را. ﴿2﴾آنان که ایمان مىآرند به نادیده و برپا میدارند نماز را و از آنچه ایشان را روزى دادهایم، خرج مىکنند. ﴿3﴾و آنان که ایمان مىآرند به آنچه فرود آورده شده به سوى تو و آنچه فرود آورده شده پیش از تو و به آخرت، ایشان یقین دارند. ﴿4﴾ایشانند بر هدایت از جانب پروردگار خویش و ایشانند رستگان. ﴿5﴾
﴿ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَآءٌ عَلَيۡهِمۡ ءَأَنذَرۡتَهُمۡ أَمۡ لَمۡ تُنذِرۡهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ٦ خَتَمَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ وَعَلَىٰ سَمۡعِهِمۡۖ وَعَلَىٰٓ أَبۡصَٰرِهِمۡ غِشَٰوَةٞۖ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ٧ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَبِٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَمَا هُم بِمُؤۡمِنِينَ ٨ يُخَٰدِعُونَ ٱللَّهَ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَمَا يَخۡدَعُونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡ وَمَا يَشۡعُرُونَ ٩ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ فَزَادَهُمُ ٱللَّهُ مَرَضٗاۖ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمُۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡذِبُونَ ١٠ وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ لَا تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ قَالُوٓاْ إِنَّمَا نَحۡنُ مُصۡلِحُونَ ١١ أَلَآ إِنَّهُمۡ هُمُ ٱلۡمُفۡسِدُونَ وَلَٰكِن لَّا يَشۡعُرُونَ ١٢ وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ ءَامِنُواْ كَمَآ ءَامَنَ ٱلنَّاسُ قَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ كَمَآ ءَامَنَ ٱلسُّفَهَآءُۗ أَلَآ إِنَّهُمۡ هُمُ ٱلسُّفَهَآءُ وَلَٰكِن لَّا يَعۡلَمُونَ ١٣ وَإِذَا لَقُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَوۡاْ إِلَىٰ شَيَٰطِينِهِمۡ قَالُوٓاْ إِنَّا مَعَكُمۡ إِنَّمَا نَحۡنُ مُسۡتَهۡزِءُونَ ١٤ ٱللَّهُ يَسۡتَهۡزِئُ بِهِمۡ وَيَمُدُّهُمۡ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ ١٥ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱشۡتَرَوُاْ ٱلضَّلَٰلَةَ بِٱلۡهُدَىٰ فَمَا رَبِحَت تِّجَٰرَتُهُمۡ وَمَا كَانُواْ مُهۡتَدِينَ ١٦﴾
هرآیینه آنان که کافر شدند، برابر است بر ایشان، که ترسانى ایشان را یا نه ترسانى ایشان را، ایمان نیارند. ﴿6﴾مُهر نهاد خدا بر دلهاى ایشان و بر شنوایى ایشان، و بر چشمهاى ایشان پردهای است و ایشان راست، عذاب بزرگ. ﴿7﴾و از مردمان کسى هست که مىگوید: ایمان آوردیم به خدا و به روز بازپسین و نیستند اینان مومنان. ﴿8﴾فریب مىدهند خدا را و مومنان را و به حقیقت نمىفریبند مگر خود را و آگاه نمىشوند. ﴿9﴾در دل ایشان بیمارى است؛ پس افزون داد به ایشان خدا بیمارى را و ایشان راست، عذاب درد دهنده؛ به سبب آنکه دروغ مىگفتند. ﴿10﴾و چون گفته شود ایشان را تباهکارى مکنید در زمین، گویند: جز این نیست که ما اصلاح کاریم. ﴿11﴾آگاه شو، به تحقیق ایشانند تباهکاران و لیکن آگاه نمىشوند. ﴿12﴾و چون گفته شود ایشان را که ایمان آرید، چنانکه ایمان آوردند مردمان، گویند: آیا ایمان آریم چنانچه [5]ایمان آوردند، بیخردان؟ آگاه شو به تحقیق ایشانند بیخردان، و لیکن نمیدانند. ﴿13﴾و وقتى که ملاقات مىکنند با اهل ایمان، گویند: ایمان آوردهایم و چون تنها شوند با شیاطینِ خود [6]، گویند: هر آیینه ما با شماییم، جز این نیست که ما تمسخر مىکنیم. ﴿14﴾خدا تمسخر مىکند به ایشان و مهلت مىدهد ایشان را در گمراهى خویش سرگشته شده. ﴿15﴾ایشان آن کسانند که خریدند گمراهى را عوض هدایت، پس سود نیافت تجارتِ ایشان و راهیاب نشدند. ﴿16﴾
﴿ مَثَلُهُمۡ كَمَثَلِ ٱلَّذِي ٱسۡتَوۡقَدَ نَارٗا فَلَمَّآ أَضَآءَتۡ مَا حَوۡلَهُۥ ذَهَبَ ٱللَّهُ بِنُورِهِمۡ وَتَرَكَهُمۡ فِي ظُلُمَٰتٖ لَّا يُبۡصِرُونَ ١٧ صُمُّۢ بُكۡمٌ عُمۡيٞ فَهُمۡ لَا يَرۡجِعُونَ ١٨ أَوۡ كَصَيِّبٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ فِيهِ ظُلُمَٰتٞ وَرَعۡدٞ وَبَرۡقٞ يَجۡعَلُونَ أَصَٰبِعَهُمۡ فِيٓ ءَاذَانِهِم مِّنَ ٱلصَّوَٰعِقِ حَذَرَ ٱلۡمَوۡتِۚ وَٱللَّهُ مُحِيطُۢ بِٱلۡكَٰفِرِينَ ١٩ يَكَادُ ٱلۡبَرۡقُ يَخۡطَفُ أَبۡصَٰرَهُمۡۖ كُلَّمَآ أَضَآءَ لَهُم مَّشَوۡاْ فِيهِ وَإِذَآ أَظۡلَمَ عَلَيۡهِمۡ قَامُواْۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمۡعِهِمۡ وَأَبۡصَٰرِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٢٠ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ وَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ٢١ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ فِرَٰشٗا وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجَ بِهِۦ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ رِزۡقٗا لَّكُمۡۖ فَلَا تَجۡعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادٗا وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٢٢ وَإِن كُنتُمۡ فِي رَيۡبٖ مِّمَّا نَزَّلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّن مِّثۡلِهِۦ وَٱدۡعُواْ شُهَدَآءَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٢٣ فَإِن لَّمۡ تَفۡعَلُواْ وَلَن تَفۡعَلُواْ فَٱتَّقُواْ ٱلنَّارَ ٱلَّتِي وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَٱلۡحِجَارَةُۖ أُعِدَّتۡ لِلۡكَٰفِرِينَ ٢٤﴾
داستان ایشان مانند داستان کسى است که افروخت آتش را، پس چون روشن کرد آتش، حوالىِ او را دور ساخت خدا نور، این گروه را و بگذاشت ایشان را در تاریکیها، هیچ نبینندز ﴿17﴾کرانند، گنگانند، کورانند، پس ایشان باز نمىگردند [7]. ﴿18﴾یا داستان ایشان، مانند باران بزرگ است آمده از آسمان، که باشد در وى تاریکىها و رعد و برق. درمىآرند انگشتان خود در گوشهای خود، به سبب آوازهاى پر هول به ترس مرگ، و خدا احاطه کننده است کافران را. ﴿19﴾نزدیک است که برق برباید چشمهاى ایشان را، هرگاه روشنى دهد برق ایشان را، روند در آن روشنى، و چون تاریکى دهد بر ایشان، بایستند و اگر خواستى خدا، هرآیینه بردى شنوایى ایشان را و دیدههاى ایشان را. هرآیینه خدا بر همه چیز تواناست [8]. ﴿20﴾اى مردمان! بپرستید پروردگار خویش را، آن که آفرید شما را و کسانى را که پیش از شما بودهاند، تا در پناه شوید [9]. ﴿21﴾آن که ساخت براى شما زمین را بساطى و آسمان را سقفى و فرود آورد از آسمان آب، پس بیرون آورد به سبب آن انواع میوهها روزى براى شما، پس مقرر مکنید همتایان براى خدا دانسته. ﴿22﴾و اگر هستید در شبه از آنچه فرود آوردیم بر بندۀ خود (یعنى از قرآن)، پس بیارید یک سوره مانند آن و بخوانید مددگاران خود را بجز خدا، اگر هستید راستگو. ﴿23﴾پس اگر نکردید و البته نتوانید کردن، پس حذر کنید از آن آتش که آتش انگیز آن [10]مردمان و سنگها باشند. آماده کرده است براى کافران. ﴿24﴾
﴿ وَبَشِّرِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنۡهَا مِن ثَمَرَةٖ رِّزۡقٗا قَالُواْ هَٰذَا ٱلَّذِي رُزِقۡنَا مِن قَبۡلُۖ وَأُتُواْ بِهِۦ مُتَشَٰبِهٗاۖ وَلَهُمۡ فِيهَآ أَزۡوَٰجٞ مُّطَهَّرَةٞۖ وَهُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٥ ۞إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَسۡتَحۡيِۦٓ أَن يَضۡرِبَ مَثَلٗا مَّا بَعُوضَةٗ فَمَا فَوۡقَهَاۚ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَيَعۡلَمُونَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡۖ وَأَمَّا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلٗاۘ يُضِلُّ بِهِۦ كَثِيرٗا وَيَهۡدِي بِهِۦ كَثِيرٗاۚ وَمَا يُضِلُّ بِهِۦٓ إِلَّا ٱلۡفَٰسِقِينَ ٢٦ ٱلَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهۡدَ ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مِيثَٰقِهِۦ وَيَقۡطَعُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن يُوصَلَ وَيُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٢٧ كَيۡفَ تَكۡفُرُونَ بِٱللَّهِ وَكُنتُمۡ أَمۡوَٰتٗا فَأَحۡيَٰكُمۡۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ ثُمَّ يُحۡيِيكُمۡ ثُمَّ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٢٨ هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَسَوَّىٰهُنَّ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ٢٩ ﴾
و بشارت ده آن کسان را که ایمان آوردهاند و کردند کارهاى شایسته، به آن که ایشان راست بوستانها، میرود زیر آن جوىها. هرگاه داده شوند از آنجا روزى از قسم میوه، گویند: این همان است که داده شده بودیم پیش ازین و آورده شود به ایشان آن روزى، مانند یکدیگر، [11]و ایشان راست در آنجا زنان پاک کرده شده و ایشان در آنجا جاویدند. ﴿25﴾هرآیینه خدا شرم ندارد از آن که بزند داستانِ پشه و بالاتر از آن؛ امّا آنان که ایمان آوردهاند، میدانند که این داستان، راست است از پروردگار ایشان. و امّا آنان که کافرند، مىگویند: چه چیز خواسته است خدا به این داستان! خدا گمراه مىکند بسبب آن بسیارى را و هدایت میکند به سبب وى بسیارى را و گمراه نمیکند به وى، مگر بدکاران را. ﴿26﴾آن فاسقان [12]را که مىشکنند پیمان خدا بعدِ بستن آن، و مىبُرَّند آنچه خدا فرموده است پیوستن آن و تباهى مىکنند به زمین، ایشانند زیان کاران. ﴿27﴾چگونه کافر شوید به خدا حال آن که بودید بى جان، پس زنده گردانید شما را، بعد از آن بمیرانَد شما را، باز زنده گرداند شما را، باز به سوى وى گردانیده شوید. ﴿28﴾وى آن ست که بیافرید براى شما هر چه در زمین است، یکجا. باز متوجه شد به سوى آسمان؛ پس راست کرد آن هفت آسمان را و او به همه چیز داناست. ﴿29﴾
﴿ وَإِذۡ قَالَ رَبُّكَ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ خَلِيفَةٗۖ قَالُوٓاْ أَتَجۡعَلُ فِيهَا مَن يُفۡسِدُ فِيهَا وَيَسۡفِكُ ٱلدِّمَآءَ وَنَحۡنُ نُسَبِّحُ بِحَمۡدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَۖ قَالَ إِنِّيٓ أَعۡلَمُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٣٠ وَعَلَّمَ ءَادَمَ ٱلۡأَسۡمَآءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمۡ عَلَى ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ فَقَالَ أَنۢبُِٔونِي بِأَسۡمَآءِ هَٰٓؤُلَآءِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٣١ قَالُواْ سُبۡحَٰنَكَ لَا عِلۡمَ لَنَآ إِلَّا مَا عَلَّمۡتَنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡحَكِيمُ ٣٢ قَالَ يَٰٓـَٔادَمُ أَنۢبِئۡهُم بِأَسۡمَآئِهِمۡۖ فَلَمَّآ أَنۢبَأَهُم بِأَسۡمَآئِهِمۡ قَالَ أَلَمۡ أَقُل لَّكُمۡ إِنِّيٓ أَعۡلَمُ غَيۡبَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَأَعۡلَمُ مَا تُبۡدُونَ وَمَا كُنتُمۡ تَكۡتُمُونَ ٣٣ وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِيسَ أَبَىٰ وَٱسۡتَكۡبَرَ وَكَانَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٣٤ وَقُلۡنَا يَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡكُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُكَ ٱلۡجَنَّةَ وَكُلَا مِنۡهَا رَغَدًا حَيۡثُ شِئۡتُمَا وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٣٥ فَأَزَلَّهُمَا ٱلشَّيۡطَٰنُ عَنۡهَا فَأَخۡرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِۖ وَقُلۡنَا ٱهۡبِطُواْ بَعۡضُكُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ وَلَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُسۡتَقَرّٞ وَمَتَٰعٌ إِلَىٰ حِينٖ ٣٦ فَتَلَقَّىٰٓ ءَادَمُ مِن رَّبِّهِۦ كَلِمَٰتٖ فَتَابَ عَلَيۡهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ٣٧ ﴾
و یاد کن، چون گفت پروردگار تو به فرشتگان که: من آفرینندهام در زمین جانشینى را، گفتند: آیا مىآفرینى در زمین کسى را که تباهى کند در وى و خونریزى کند، و ما تسبیح مىکنیم به حمد تو و به پاکى اقرار مىکنیم براى تو! فرمود: هرآیینه من مىدانم آنچه شما نمیدانید. ﴿30﴾و بیاموخت خدا آدم را نامهاى مخلوقات، تمامِ آن. بازپیش آورد آن چیزها را بر فرشتگان؛ پس گفت: خبر دهید مرا به نامهاى این چیزها اگر راستگو هستید!. ﴿31﴾گفتند: به پاکى یاد مىکنیم تو را، هیچ دانش نیست ما را مگر آنچه تو آموختى به ما، هرآیینه تویى دانای با حکمت. ﴿32﴾فرمود: اى آدم! خبر ده فرشتگان را به نامهاى اینها، پس چون خبر داد ایشان را به نامهاى آنها، فرمود: آیا نگفته بودم شما راکه هرآیینه من مىدانم پنهان آسمانها و زمین را و میدانم آنچه آشکارا مىکنید و آنچه پوشیدهمىداشتید؟. ﴿33﴾و چون گفتیم به فرشتگان: سجده کنید آدم را، پس سجده کردند مگر ابلیس، قبول نکرد و سرکشى نمود و گشت از کافران. ﴿34﴾و گفتیم: اى آدم! بمان تو و زوجه تو در بهشت و بخورید از بهشت، خوردن بسیار، هرجاکه خواهید و نزدیک مشوید به این درخت که خواهید شد از گناهکاران. ﴿35﴾پس بلغزانید هر دو را شیطان از آنجا، پس بر آورد ایشان را از آن نعمتها که بودند در آن، و فرمودیم: فرو روید، بعض شما دشمن باشد بعضى را و شما را هست در زمین آرامگاه و بهرهمندى تا مدّتى. ﴿36﴾پس فراگرفت آدم از پروردگار خود، سخنى چند، پس بازگشت خدا به مهربانى بر وى، هرآیینه اوست بازگردندۀ مهربان [13]. ﴿37﴾
﴿ قُلۡنَا ٱهۡبِطُواْ مِنۡهَا جَمِيعٗاۖ فَإِمَّا يَأۡتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدٗى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٣٨ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٣٩ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتِيَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ وَأَوۡفُواْ بِعَهۡدِيٓ أُوفِ بِعَهۡدِكُمۡ وَإِيَّٰيَ فَٱرۡهَبُونِ ٤٠ وَءَامِنُواْ بِمَآ أَنزَلۡتُ مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَكُمۡ وَلَا تَكُونُوٓاْ أَوَّلَ كَافِرِۢ بِهِۦۖ وَلَا تَشۡتَرُواْ بَِٔايَٰتِي ثَمَنٗا قَلِيلٗا وَإِيَّٰيَ فَٱتَّقُونِ ٤١ وَلَا تَلۡبِسُواْ ٱلۡحَقَّ بِٱلۡبَٰطِلِ وَتَكۡتُمُواْ ٱلۡحَقَّ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٤٢ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱرۡكَعُواْ مَعَ ٱلرَّٰكِعِينَ ٤٣ ۞أَتَأۡمُرُونَ ٱلنَّاسَ بِٱلۡبِرِّ وَتَنسَوۡنَ أَنفُسَكُمۡ وَأَنتُمۡ تَتۡلُونَ ٱلۡكِتَٰبَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٤٤ وَٱسۡتَعِينُواْ بِٱلصَّبۡرِ وَٱلصَّلَوٰةِۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى ٱلۡخَٰشِعِينَ ٤٥ ٱلَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَٰقُواْ رَبِّهِمۡ وَأَنَّهُمۡ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ ٤٦ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتِيَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ وَأَنِّي فَضَّلۡتُكُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ ٤٧ وَٱتَّقُواْ يَوۡمٗا لَّا تَجۡزِي نَفۡسٌ عَن نَّفۡسٖ شَيۡٔٗا وَلَا يُقۡبَلُ مِنۡهَا شَفَٰعَةٞ وَلَا يُؤۡخَذُ مِنۡهَا عَدۡلٞ وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ ٤٨﴾
فرمودیم: فرو روید از آنجا همۀ شما؛ اگر بیاید به شما از من هدایتى، پس هر که پیروى کرد هدایت مرا، هیچ ترس نیست بر آن جماعت و نه ایشان اندوه خورند. ﴿38﴾و کسانی که نگرویدند و دروغ داشتند آیتهاى ما را، ایشانند باشندگان دوزخ؛ ایشان در آنجا جاویدند. ﴿39﴾اى [14]فرزندان یعقوب! یاد کنید آن نعمت مرا که ارزانى داشتم بر شما و وفاکنید پیمان مرا تا وفاکنم پیمان شما را و از من بترسید. ﴿40﴾و ایمان آرید به آنچه فرود آوردهام، باور کننده آنچه با شما است. و مباشید نخستین منکر او و مستانید عوض آیتهاى من بهایى اندک را و از من حذر کنید. ﴿41﴾و خلط مکنید راست را با ناراست و پنهان مکنید راست را دانسته. ﴿42﴾و برپا دارید نماز را و بدهید زکات را و نماز گزارید با نماز گزارندگان. ﴿43﴾آیا مىفرمایید مردمان را به نیکوکارى و فراموش مىکنید خویشتن را و شما مىخوانید کتاب (یعنى تورات). آیا نمیفهمید؟. ﴿44﴾و مدد طلبید [15]به شکیبایى و نماز و هرآیینه نماز دشوار است مگر بر فروتنى کنندگان. ﴿45﴾آنانکه میدانند که ایشان ملاقات خواهند کرد با پروردگار خویش و آنکه ایشان به سوى وى باز خواهند گشت. ﴿46﴾اى فرزندان یعقوب! یادکنید آن نعمت مرا که ارزانى داشتم بر شما و آنکه فضل دادم شما را بر همۀ عالمها [16]. ﴿47﴾و حذر کنید از آن روز که کفایت نکند هیچکس از کسی چیزى را، و پذیرفته نشود از هیچکس شفاعت و گرفته نشود از هیچکس عوض و نه ایشان یارى داده شوند. ﴿48﴾
﴿ وَإِذۡ نَجَّيۡنَٰكُم مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ يَسُومُونَكُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبۡنَآءَكُمۡ وَيَسۡتَحۡيُونَ نِسَآءَكُمۡۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَآءٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَظِيمٞ ٤٩ وَإِذۡ فَرَقۡنَا بِكُمُ ٱلۡبَحۡرَ فَأَنجَيۡنَٰكُمۡ وَأَغۡرَقۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ وَأَنتُمۡ تَنظُرُونَ ٥٠ وَإِذۡ وَٰعَدۡنَا مُوسَىٰٓ أَرۡبَعِينَ لَيۡلَةٗ ثُمَّ ٱتَّخَذۡتُمُ ٱلۡعِجۡلَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَأَنتُمۡ ظَٰلِمُونَ ٥١ ثُمَّ عَفَوۡنَا عَنكُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٥٢ وَإِذۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡفُرۡقَانَ لَعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ ٥٣ وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ يَٰقَوۡمِ إِنَّكُمۡ ظَلَمۡتُمۡ أَنفُسَكُم بِٱتِّخَاذِكُمُ ٱلۡعِجۡلَ فَتُوبُوٓاْ إِلَىٰ بَارِئِكُمۡ فَٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ عِندَ بَارِئِكُمۡ فَتَابَ عَلَيۡكُمۡۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ٥٤ وَإِذۡ قُلۡتُمۡ يَٰمُوسَىٰ لَن نُّؤۡمِنَ لَكَ حَتَّىٰ نَرَى ٱللَّهَ جَهۡرَةٗ فَأَخَذَتۡكُمُ ٱلصَّٰعِقَةُ وَأَنتُمۡ تَنظُرُونَ ٥٥ ثُمَّ بَعَثۡنَٰكُم مِّنۢ بَعۡدِ مَوۡتِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٥٦ وَظَلَّلۡنَا عَلَيۡكُمُ ٱلۡغَمَامَ وَأَنزَلۡنَا عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَنَّ وَٱلسَّلۡوَىٰۖ كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡۚ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ ٥٧ ﴾
و یاد کنید نعمت من، آن وقت که رهانیدیم شما را از کسان فرعون؛ میرسانیدند به شما سختترین عذاب را، ذبح مىکردند پسران شما را و زنده مىگذاشتند دختران شما را و در این کار، آزمایشى بزرگ بود از پروردگار شما [17]. ﴿49﴾و آن وقت که شکافتیم براى شما دریا را، پس خلاص کردیم شما را و غرق ساختیم کسان فرعون را و شما میدیدید. ﴿50﴾و آن [18]وقت که میعادْ مقرر کردیم با موسى چهل شب، پس گرفتید گوساله [19]را پس از رفتن موسى، شما ستمکار بودید. ﴿51﴾پس درگذرانیدیم از شما بعد از این تا بُوَد که سپاسدارى کنید. ﴿52﴾و آن وقت که دادیم موسى را کتاب و حجّت، تا بُوَد که راه یابید. ﴿53﴾و آن وقت که گفت موسى قوم خود را: اى قوم من! هرآیینه شما ستم کردید بر خویشتن به فراگرفتن گوساله، پس باز آیید به سوى آفریدگار خود، پس بکشید خویشتن را، این بهتر است شما را نزدیک آفریدگار شما. پس خدا بازگشت به مهربانى بر شما، هرآیینه اوست بازگردندۀ مهربان. ﴿54﴾و [20]آن وقت که گفتید اى موسى! هرگز باور نداریم تو را تا آنکه ببینیم خدا را آشکارا، پس گرفت شما را صاعقه و شما مىدیدید. ﴿55﴾باز زنده گردانیدیم شما را پس از مردن شما تا شما شکرگزارى کنید [21]. ﴿56﴾و سایهبان ساختیم بر شما ابر را و فرود آوردیم بر شما «منّ» و «سلوى» را. گفتیم: بخورید از پاکیزههاى آنچه دادیم شما را، و ایشان ستم نکردند بر ما و لیکن بر خویشتن ستم مىکردند. ﴿57﴾
﴿وَإِذۡ قُلۡنَا ٱدۡخُلُواْ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡيَةَ فَكُلُواْ مِنۡهَا حَيۡثُ شِئۡتُمۡ رَغَدٗا وَٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا وَقُولُواْ حِطَّةٞ نَّغۡفِرۡ لَكُمۡ خَطَٰيَٰكُمۡۚ وَسَنَزِيدُ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٥٨ فَبَدَّلَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ قَوۡلًا غَيۡرَ ٱلَّذِي قِيلَ لَهُمۡ فَأَنزَلۡنَا عَلَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ رِجۡزٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ بِمَا كَانُواْ يَفۡسُقُونَ ٥٩ ۞وَإِذِ ٱسۡتَسۡقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ فَقُلۡنَا ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡحَجَرَۖ فَٱنفَجَرَتۡ مِنۡهُ ٱثۡنَتَا عَشۡرَةَ عَيۡنٗاۖ قَدۡ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٖ مَّشۡرَبَهُمۡۖ كُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ مِن رِّزۡقِ ٱللَّهِ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ ٦٠ وَإِذۡ قُلۡتُمۡ يَٰمُوسَىٰ لَن نَّصۡبِرَ عَلَىٰ طَعَامٖ وَٰحِدٖ فَٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُخۡرِجۡ لَنَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۢ بَقۡلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَاۖ قَالَ أَتَسۡتَبۡدِلُونَ ٱلَّذِي هُوَ أَدۡنَىٰ بِٱلَّذِي هُوَ خَيۡرٌۚ ٱهۡبِطُواْ مِصۡرٗا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلۡتُمۡۗ وَضُرِبَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلذِّلَّةُ وَٱلۡمَسۡكَنَةُ وَبَآءُو بِغَضَبٖ مِّنَ ٱللَّهِۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَانُواْ يَكۡفُرُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَيَقۡتُلُونَ ٱلنَّبِيِّۧنَ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّۗ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعۡتَدُونَ ٦١ ﴾
و آن وقت که گفتیم: درآیید در این دیه [22]، پس بخورید از آنجا بافزونى هرجا که خواهید، خوردنى گوارنده. و درآیید به دروازه، سجدهکنان و بگویید: سؤال ما آمرزش است؛ تا بیامرزیم شما را گناهان شما و زیاده خواهیم داد، نکوکاران را. ﴿58﴾پس بَدَل کردند کسانی که ستمکار بودند سخنى بجز آنچه فرموده شد ایشان را [23]، پس فرود آوردیم بر آن ستمکاران، عذابى از آسمان به سبب بدکار بودن ایشان. ﴿59﴾و آن وقت که آب خواست موسى براى قوم خود، پس گفتیم: بزن به عصاى خود سنگ را! پس روان شد از سنگ، دوازده چشمه، بدانست هر قوم آبْ خوردِ خود را [24]. گفتیم: بخورید و بنوشید از روزى خدا و فساد مکنید در زمین، تباهى کنان. ﴿60﴾و آن وقت که گفتید اى موسى! هرگز شکیبایى نکنیم بر یک طعام، پس بطلب براى ما از پروردگار خود تا بیرون آرد براى ما از آن جنس که میرویاندش زمین از ترۀ وى و با درنگ وى و گندم وى و عدس وى و پیاز وى. گفت موسى: آیا بدل مىکنید آنچه وى فروتر است به آنچه آن بهتر است؟! فرو روید به شهرى؛ پس هرآیینه باشد شما را آنچه خواستید و زده شد [25]بر ایشان خوارى و بىنوایى و بازگشتند به خشمى از خدا. این به سبب آن است که باور نمىداشتند آیتهاى خدا را و مىکشتند پیغمبران را ناحق. این به سبب گناه کردن ایشاناست و آنکه از حد درمىگذشتند. ﴿61﴾
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلنَّصَٰرَىٰ وَٱلصَّٰبِِٔينَ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٦٢ وَإِذۡ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَكُمۡ وَرَفَعۡنَا فَوۡقَكُمُ ٱلطُّورَ خُذُواْ مَآ ءَاتَيۡنَٰكُم بِقُوَّةٖ وَٱذۡكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ٦٣ ثُمَّ تَوَلَّيۡتُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَۖ فَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ لَكُنتُم مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٤ وَلَقَدۡ عَلِمۡتُمُ ٱلَّذِينَ ٱعۡتَدَوۡاْ مِنكُمۡ فِي ٱلسَّبۡتِ فَقُلۡنَا لَهُمۡ كُونُواْ قِرَدَةً خَٰسِِٔينَ ٦٥ فَجَعَلۡنَٰهَا نَكَٰلٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهَا وَمَا خَلۡفَهَا وَمَوۡعِظَةٗ لِّلۡمُتَّقِينَ ٦٦ وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُكُمۡ أَن تَذۡبَحُواْ بَقَرَةٗۖ قَالُوٓاْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوٗاۖ قَالَ أَعُوذُ بِٱللَّهِ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِينَ ٦٧ قَالُواْ ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَۚ قَالَ إِنَّهُۥ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٞ لَّا فَارِضٞ وَلَا بِكۡرٌ عَوَانُۢ بَيۡنَ ذَٰلِكَۖ فَٱفۡعَلُواْ مَا تُؤۡمَرُونَ ٦٨ قَالُواْ ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوۡنُهَاۚ قَالَ إِنَّهُۥ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٞ صَفۡرَآءُ فَاقِعٞ لَّوۡنُهَا تَسُرُّ ٱلنَّٰظِرِينَ ٦٩﴾
و هرآیینه آنانکه مسلمان شدند و آنانکه یهود شدند و ترسایان و بىدینان، هر که از ایشان ایمان آورد به خدا و به روز بازپسین و کرد کار شایسته، پس ایشان راست مزد ایشان نزدیک پروردگار ایشان، و نه ترس بود بر ایشان و نه ایشان اندوهگین شوند [26]. ﴿62﴾و آن وقت که گرفتیم پیمان شما را و برداشتیم بالاى شما طور را، گفتیم: بگیرید، آنچه دادهایم شما را به استوارى [27]و یاد دارید آنچه در آن است تا بُوَد که در پناه شوید. ﴿63﴾باز روگردانیدید، بعد از این؛ پس اگر نبودى بخشایش خدا بر شما و مهربانى او، هرآیینه مىشدید از زیانکاران. ﴿64﴾و هرآیینه دانستهاید آنکسان را که از حد در گذشتند از شما در شنبه [28]، پس گفتیم ایشان را: بوزینه شوید، خوار شده. ﴿65﴾پس ساختیم این قصّه را عبرتى براى آن قوم که [29]پیش آن دیه بودند و آن قوم که پس از ایشان آیند، و پندى پرهیزگاران را. ﴿66﴾و [30]آن وقت که گفت موسى به قوم خود: هرآیینه خدا میفرماید شما را بکشتن گاوى، گفتند آیا ما را مسخره مىگیرى؟! گفت: پناه مىگیرم به خدا از آن که باشم از نادانان. ﴿67﴾گفتند: سؤال کن براى ما از پروردگار خود تا بیان کند براى ما چیست آن گاو! گفت: هرآیینه خدا مىفرماید که هرآیینه آنگاوی است نه پیر و نه نازا، میانه است در میان این و آن، پس بکنید آنچه فرموده شدید. ﴿68﴾گفتند: سؤال کن براى ما از پروردگار خود تا بیان کند براى ما چیست رنگ آن گاو؟ گفت: هرآیینه خدا مىفرماید که وى گاوی است زرد، نیک زرد است رنگ آن، خوش مىکند بینندگان را. ﴿69﴾
﴿ قَالُواْ ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ ٱلۡبَقَرَ تَشَٰبَهَ عَلَيۡنَا وَإِنَّآ إِن شَآءَ ٱللَّهُ لَمُهۡتَدُونَ ٧٠ قَالَ إِنَّهُۥ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٞ لَّا ذَلُولٞ تُثِيرُ ٱلۡأَرۡضَ وَلَا تَسۡقِي ٱلۡحَرۡثَ مُسَلَّمَةٞ لَّا شِيَةَ فِيهَاۚ قَالُواْ ٱلۡـَٰٔنَ جِئۡتَ بِٱلۡحَقِّۚ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُواْ يَفۡعَلُونَ ٧١ وَإِذۡ قَتَلۡتُمۡ نَفۡسٗا فَٱدَّٰرَٰٔتُمۡ فِيهَاۖ وَٱللَّهُ مُخۡرِجٞ مَّا كُنتُمۡ تَكۡتُمُونَ ٧٢ فَقُلۡنَا ٱضۡرِبُوهُ بِبَعۡضِهَاۚ كَذَٰلِكَ يُحۡيِ ٱللَّهُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَيُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ ٧٣ ثُمَّ قَسَتۡ قُلُوبُكُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَٱلۡحِجَارَةِ أَوۡ أَشَدُّ قَسۡوَةٗۚ وَإِنَّ مِنَ ٱلۡحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنۡهُ ٱلۡأَنۡهَٰرُۚ وَإِنَّ مِنۡهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخۡرُجُ مِنۡهُ ٱلۡمَآءُۚ وَإِنَّ مِنۡهَا لَمَا يَهۡبِطُ مِنۡ خَشۡيَةِ ٱللَّهِۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ٧٤ ۞أَفَتَطۡمَعُونَ أَن يُؤۡمِنُواْ لَكُمۡ وَقَدۡ كَانَ فَرِيقٞ مِّنۡهُمۡ يَسۡمَعُونَ كَلَٰمَ ٱللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُۥ مِنۢ بَعۡدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ ٧٥ وَإِذَا لَقُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ قَالُوٓاْ أَتُحَدِّثُونَهُم بِمَا فَتَحَ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمۡ لِيُحَآجُّوكُم بِهِۦ عِندَ رَبِّكُمۡۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٧٦﴾
گفتند: سؤال کن براى ما از پروردگار خود تا بیان کند براى ما چه کاره است آن گاو؟ هرآیینه گاوان مشتبه شدند بر ما، و هرآیینه اگر درخواسته است خدا، راه یافتگانیم. ﴿70﴾گفت: هرآیینه خدا مىفرماید که وى گاوی است نه محنتکشنده که شوراند زمین را، و نه آب مىدهد زراعت را، سلامت است؛ هیچ خال نیست در وى. گفتند: الحال آوردى سخن درست31؛ پس ذبح کردند و نزدیک نبودند از آن که کنند. ﴿71﴾و آن وقت که کشتید شخصى را پس نزاع کردید در وى. و خدا بیرون آرنده است چیزى را که پنهان مىکردید. ﴿72﴾پس فرمودیم: بزنید این شخص را بعض وى از گاو این طور زنده مىکند خدا مردگان را و مىنماید شما را نشانههاى خود تا بُوَد که دریابید. ﴿73﴾باز سخت شد دلهاى شما بعد از این؛ پس آنها مانند سنگند، بلکه زیادهتر در سختى، و هرآیینه از سنگها آن است که روان مىشود از وى جوىها و هرآیینه از سنگها آن است که مىشکافد، پس بیرون مىآید از وى آب و هرآیینه از سنگها آن است که فرومىافتد از ترس خدا و نیست خدا بىخبر از آن چه مىکنید. ﴿74﴾اى مؤمنان! آیا امید میدارید که یهود، منقاد شوند شما را؟! و هرآیینه گروهى از ایشان مىشنیدند کلام خدا را (یعنی تورات را) پس بدل مىکردندش دانسته، بعد از آن که فهمیده بودند او را. ﴿75﴾و چون ملاقات کنند با مؤمنان، گویند: ایمان آوردیم، و چون تنها شوند بعضى از ایشان با بعضى [32]گویند: آیا خبر میدهید ایشان را به آنچه گشاده است خدا بر شما [33]، تا مناظره کنند با شما به آن دلیل نزد پروردگار شما، آیا در نمىیابید؟. ﴿76﴾
﴿أَوَ لَا يَعۡلَمُونَ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعۡلِنُونَ ٧٧ وَمِنۡهُمۡ أُمِّيُّونَ لَا يَعۡلَمُونَ ٱلۡكِتَٰبَ إِلَّآ أَمَانِيَّ وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا يَظُنُّونَ ٧٨ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ يَكۡتُبُونَ ٱلۡكِتَٰبَ بِأَيۡدِيهِمۡ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ لِيَشۡتَرُواْ بِهِۦ ثَمَنٗا قَلِيلٗاۖ فَوَيۡلٞ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتۡ أَيۡدِيهِمۡ وَوَيۡلٞ لَّهُم مِّمَّا يَكۡسِبُونَ ٧٩ وَقَالُواْ لَن تَمَسَّنَا ٱلنَّارُ إِلَّآ أَيَّامٗا مَّعۡدُودَةٗۚ قُلۡ أَتَّخَذۡتُمۡ عِندَ ٱللَّهِ عَهۡدٗا فَلَن يُخۡلِفَ ٱللَّهُ عَهۡدَهُۥٓۖ أَمۡ تَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٨٠ بَلَىٰۚ مَن كَسَبَ سَيِّئَةٗ وَأَحَٰطَتۡ بِهِۦ خَطِيَٓٔتُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٨١ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٨٢ وَإِذۡ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ لَا تَعۡبُدُونَ إِلَّا ٱللَّهَ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَانٗا وَذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسۡنٗا وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ ثُمَّ تَوَلَّيۡتُمۡ إِلَّا قَلِيلٗا مِّنكُمۡ وَأَنتُم مُّعۡرِضُونَ ٨٣ ﴾
[این جهولان] آیا نمیدانند که خدا میداند آنچه پنهان مىکنند و آنچه آشکارا مىنمایند؟. ﴿77﴾و بعضى از ایشان ناخوانندگانند، نمیدانند کتاب را؛ لیکن میدانند آرزوهاى باطل را و نیستند مگر گمان کننده. ﴿78﴾پس واى آن کسان را که مىنویسند نوشته به دستهاى خود، باز مىگویند: این از نزدیک خدا است تا بستانند عوض وى بهایى اندک را، پس واى ایشان را به سبب نوشتن دستهاى ایشان و واى ایشان را به سبب پیشه گرفتن ایشان!. ﴿79﴾و گفتند: نرسد به ما آتش دوزخ مگر چند روز شمرده شده. بگو: آیا گرفتید از پیش خدا پیمانى تا هرگز خلاف نکند پیمان خود را؟! آیا میگویید بر خدا آنچه نمیدانید؟! [34]. ﴿80﴾آرى! هر که کرد کار بد و به گرد آمده او را گناه او، پس ایشانند باشندگان دوزخ؛ ایشان در آنجا جاویداند. ﴿81﴾و کسانى که ایمان آوردند و کردند کارهاى شایسته، ایشانند باشندگان بهشت؛ ایشان در آنجا جاویداند. ﴿82﴾و آنگاه که گرفتیم پیمان بنى اسراییل را، که نپرستید مگر خدا را، و به والدین نیکویى کنید و به اهل قرابت و یتیمان و بینوایان. و بگویید به مردمان، سخن نیک و برپا دارید نماز را و بدهید زکات را، پس برگشتید روگردان شده؛ مگر اندکى از شما. ﴿83﴾
﴿وَإِذۡ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَكُمۡ لَا تَسۡفِكُونَ دِمَآءَكُمۡ وَلَا تُخۡرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَٰرِكُمۡ ثُمَّ أَقۡرَرۡتُمۡ وَأَنتُمۡ تَشۡهَدُونَ ٨٤ ثُمَّ أَنتُمۡ هَٰٓؤُلَآءِ تَقۡتُلُونَ أَنفُسَكُمۡ وَتُخۡرِجُونَ فَرِيقٗا مِّنكُم مِّن دِيَٰرِهِمۡ تَظَٰهَرُونَ عَلَيۡهِم بِٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِ وَإِن يَأۡتُوكُمۡ أُسَٰرَىٰ تُفَٰدُوهُمۡ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيۡكُمۡ إِخۡرَاجُهُمۡۚ أَفَتُؤۡمِنُونَ بِبَعۡضِ ٱلۡكِتَٰبِ وَتَكۡفُرُونَ بِبَعۡضٖۚ فَمَا جَزَآءُ مَن يَفۡعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمۡ إِلَّا خِزۡيٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰٓ أَشَدِّ ٱلۡعَذَابِۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ٨٥أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱشۡتَرَوُاْ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا بِٱلۡأٓخِرَةِۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ ٨٦ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ وَقَفَّيۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ بِٱلرُّسُلِۖ وَءَاتَيۡنَا عِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَأَيَّدۡنَٰهُ بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِۗ أَفَكُلَّمَا جَآءَكُمۡ رَسُولُۢ بِمَا لَا تَهۡوَىٰٓ أَنفُسُكُمُ ٱسۡتَكۡبَرۡتُمۡ فَفَرِيقٗا كَذَّبۡتُمۡ وَفَرِيقٗا تَقۡتُلُونَ ٨٧ وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلۡفُۢۚ بَل لَّعَنَهُمُ ٱللَّهُ بِكُفۡرِهِمۡ فَقَلِيلٗا مَّا يُؤۡمِنُونَ ٨٨﴾
و آنگاه که گرفتیم پیمان شما را که مریزید خون یکدیگر و بیرون مکنید قوم خویش را از خانههاى خویش، پس قبول کردید حاضر آمده. ﴿84﴾باز شما آن گروهید که مىکشید قوم خویش را و بیرون مىکنید گروهى را از قوم خود از خانههاى ایشان، یکى مددکار دیگری مىشوید بر ستم کردن در حقّ ایشان به گناه و تعدّى، و اگر اسیر شده به شما مىآیند، فدا مىدهید عوض ایشان و حال آنکه حرام است بر شما بیرون کردن ایشان. آیا ایمان مىآرید به پاره [ای] از کتاب و کافر مىشوید به پاره [ای]؟! پس چیست جزا[ى] آن که چنین کند از شما، مگر خوارى در زندگانى دنیا و روز قیامت گردانیده شوند به سوى سختترین عذاب، و نیست خدا بىخبر از آنچه مىکنید [35]. ﴿85﴾ایشان آن کسانند که خریدند زندگانى دنیا را عوض آخرت، پس سبک کرده نشود از ایشان عذاب، و نه ایشان یارى داده شوند. ﴿86﴾و هرآیینه دادیم موسى را کتاب و از پى در آوردیم بعد از وى پیغمبران را و دادیم عیسى پسر مریم را نشانههاى روشن و قوت دادیم او را به روح القدس (یعنى جبرئیل) آیا هرگاه آورد پیغامبرى نزد شما آنچه دوست ندارد نفسهاى شما، سرکشى کردید؟!. پس گروهى را دروغگو داشتید و گروهى را کشتید ﴿87﴾و گفتند [36]: دلهاى ما در پرده است، بلکه نفرین کرده است ایشان را خدا به سبب کفر ایشان، پس اندکى ایمان آرند. ﴿88﴾
﴿وَلَمَّا جَآءَهُمۡ كِتَٰبٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٞ لِّمَا مَعَهُمۡ وَكَانُواْ مِن قَبۡلُ يَسۡتَفۡتِحُونَ عَلَى ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَآءَهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِۦۚ فَلَعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٨٩ بِئۡسَمَا ٱشۡتَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡ أَن يَكۡفُرُواْ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بَغۡيًا أَن يُنَزِّلَ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۖ فَبَآءُو بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٖۚ وَلِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٞ مُّهِينٞ ٩٠ وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ ءَامِنُواْ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ نُؤۡمِنُ بِمَآ أُنزِلَ عَلَيۡنَا وَيَكۡفُرُونَ بِمَا وَرَآءَهُۥ وَهُوَ ٱلۡحَقُّ مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَهُمۡۗ قُلۡ فَلِمَ تَقۡتُلُونَ أَنۢبِيَآءَ ٱللَّهِ مِن قَبۡلُ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٩١ ۞وَلَقَدۡ جَآءَكُم مُّوسَىٰ بِٱلۡبَيِّنَٰتِ ثُمَّ ٱتَّخَذۡتُمُ ٱلۡعِجۡلَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَأَنتُمۡ ظَٰلِمُونَ ٩٢ وَإِذۡ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَكُمۡ وَرَفَعۡنَا فَوۡقَكُمُ ٱلطُّورَ خُذُواْ مَآ ءَاتَيۡنَٰكُم بِقُوَّةٖ وَٱسۡمَعُواْۖ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَعَصَيۡنَا وَأُشۡرِبُواْ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡعِجۡلَ بِكُفۡرِهِمۡۚ قُلۡ بِئۡسَمَا يَأۡمُرُكُم بِهِۦٓ إِيمَٰنُكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٩٣﴾
و آنگاه که آمد به ایشان کتاب از نزدیک [37]خدا، باور کننده آنچه با ایشان است و پیش از این طلب فتح مىکردند بر مشرکان، پس هرگاه آمد به ایشان آنچه میدانستند، منکر شدند وی را؛ پس لعنت خدا است بر آن کافران [38]. ﴿89﴾بد چیز است آنچه فروختند عوض وى خویشتن را که کافر شوند به آنچه فرود آورده است خدا، به سبب حسد بر آن که فرود آورد خدا به رحمت خود بر هر که خواهد از بندگان خود؛ پس بازگشتند به خشمى بالاى خشمى و کافران را است عذاب خوار کننده. ﴿90﴾و چون گفته شود ایشان را ایمان آرید به آنچه فرود آورده است خدا، گویند: ایمان مىآریم به آنچه فرود آورده شد بر ما و ایشان کافر مىشوند به آنچه بجز وى است، حال آن که او راست است، باور کننده آنچه با ایشان است. بگو: پس چرا مىکشتید پیغمبران خدا را پیش از این، اگر مؤمن بودید؟. ﴿91﴾و هرآیینه آمد به شما موسى با نشانههاى روشن؛ پس گرفتید گوساله را پس از آن، و شما ستمکار بودید. ﴿92﴾و آنگاه که گرفتیم پیمان شما و برداشتیم بالاى شما طور را، گفتیم: بگیرید آنچه دادیم شما را به قوّت و بشنوید. گفتند [39]: شنیدیم و نافرمانى کردیم و در خور کرده شد در دلهاى ایشان دوستى گوساله را به سبب کافر بودن ایشان. بگو [40]: بد چیز است آنچه مىفرماید شما را ایمان شما، اگر هستید از اهل ایمان. ﴿93﴾
﴿ قُلۡ إِن كَانَتۡ لَكُمُ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ عِندَ ٱللَّهِ خَالِصَةٗ مِّن دُونِ ٱلنَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ ٱلۡمَوۡتَ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٩٤ وَلَن يَتَمَنَّوۡهُ أَبَدَۢا بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيهِمۡۚ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلظَّٰلِمِينَ ٩٥ وَلَتَجِدَنَّهُمۡ أَحۡرَصَ ٱلنَّاسِ عَلَىٰ حَيَوٰةٖ وَمِنَ ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْۚ يَوَدُّ أَحَدُهُمۡ لَوۡ يُعَمَّرُ أَلۡفَ سَنَةٖ وَمَا هُوَ بِمُزَحۡزِحِهِۦ مِنَ ٱلۡعَذَابِ أَن يُعَمَّرَۗ وَٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِمَا يَعۡمَلُونَ ٩٦ قُلۡ مَن كَانَ عَدُوّٗا لِّـجِبۡرِيلَ فَإِنَّهُۥ نَزَّلَهُۥ عَلَىٰ قَلۡبِكَ بِإِذۡنِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ وَهُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ ٩٧ مَن كَانَ عَدُوّٗا لِّلَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَرُسُلِهِۦ وَجِبۡرِيلَ وَمِيكَىٰلَ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَدُوّٞ لِّلۡكَٰفِرِينَ ٩٨ وَلَقَدۡ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖۖ وَمَا يَكۡفُرُ بِهَآ إِلَّا ٱلۡفَٰسِقُونَ ٩٩ أَوَ كُلَّمَا عَٰهَدُواْ عَهۡدٗا نَّبَذَهُۥ فَرِيقٞ مِّنۡهُمۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ١٠٠ وَلَمَّا جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٞ لِّمَا مَعَهُمۡ نَبَذَ فَرِيقٞ مِّنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ كِتَٰبَ ٱللَّهِ وَرَآءَ ظُهُورِهِمۡ كَأَنَّهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ١٠١ ﴾
بگو: اگر هست شما را سراى بازپسین نزد خدا به تخصیص، بجز از مردمان دیگر، پس آرزو کنید مرگ را اگر هستید راستگو. ﴿94﴾و هرگز آرزو نکنند او را هیچگاه به سبب آنچه پیش فرستاده است دستهاى ایشان، و خدا داناست به ستمکاران. ﴿95﴾و هرآیینه بیابى ایشان را حریصترین مردم بر زندگانى و حریصتر از آنانکه مُشرکاند. دوست مىدارد یکى از ایشان کاش عمر داده شود هزار سال و نیست رهانندۀ وى از عذاب، آنکه عمر داده شود و خدا بیناست به آنچه مىکنند [41]. ﴿96﴾بگو [42]: هر که باشد دشمن جبرئیل را [چه زیان میکند]؛ پس به تحقیق جبرئیل فرود آورده است قرآن به حکم خدا، باور دارندۀ آنچه پیش [از] وى است و رهنما و مژده دهنده اهل ایمان را. ﴿97﴾هر که باشد دشمن، خدا را و فرشتگان وى را و پیغامبران وی را و جبرئیل و میکائیل را، پس هرآیینه خدا دشمن است آن کافران را. ﴿98﴾هرآیینه فرود آوردیم ما به سوى تو نشانههایى روشن و کافر نمىشوند به آنها مگر بدکاران. ﴿99﴾آیا هرگاه بستند پیمانی را، بر انداخت آن را گروهى از ایشان؟ بلکه اکثر ایشان باور نمیدارند. ﴿100﴾و هرگاه که آمد به ایشان پیغامبرى از نزد خدا، باور دارندۀ آنچه با ایشان است، افکند گروهى از آن قوم که داده شدهاند کتاب، آن کتاب خدا را پس پشت خویش، گویا نمىدانند. ﴿101﴾
﴿ وَٱتَّبَعُواْ مَا تَتۡلُواْ ٱلشَّيَٰطِينُ عَلَىٰ مُلۡكِ سُلَيۡمَٰنَۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيۡمَٰنُ وَلَٰكِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ وَمَآ أُنزِلَ عَلَى ٱلۡمَلَكَيۡنِ بِبَابِلَ هَٰرُوتَ وَمَٰرُوتَۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَةٞ فَلَا تَكۡفُرۡۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِۦۚ وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِۦ مِنۡ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡۚ وَلَقَدۡ عَلِمُواْ لَمَنِ ٱشۡتَرَىٰهُ مَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖۚ وَلَبِئۡسَ مَا شَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ١٠٢ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ وَٱتَّقَوۡاْ لَمَثُوبَةٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ خَيۡرٞۚ لَّوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ١٠٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقُولُواْ رَٰعِنَا وَقُولُواْ ٱنظُرۡنَا وَٱسۡمَعُواْۗ وَلِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٞ ١٠٤ مَّا يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ وَلَا ٱلۡمُشۡرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ خَيۡرٖ مِّن رَّبِّكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَخۡتَصُّ بِرَحۡمَتِهِۦ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ ١٠٥ ﴾
و پیروى [43]کردند آنچه میخوانند شیطانان در سلطنت سلیمان، و کافر نشد سلیمان و لیکن شیطانان کافر شدند. مىآموختند مردمان را جادو و پیروى کردند به آنچه فرود آورده شد بر دو فرشته در بابل، هاروت و ماروت. و نمىآموزند هیچ کس را تا آنکه گویند: جز این نیست که ما بلاییم، پس تو کافر مشو. پس یاد مىگیرند از ایشان افسونى که جدایى مىافگنند به سبب وى در میان مرد و زَنِ او، و نیستند ایشان زیان رساننده به سحر، هیچ کس را مگر به ارادۀ خدا، و ایشان میکرند آنچه زیان میرساند ایشان را و سود ندهد ایشان را. و هرآیینه دانستهاند هر که بستاند جادو، نیست او را در آخرت هیچ بهره و هرآیینه بد چیز است آنچه فروختند عوض آن خویشتن را، کاش مىدانستند. ﴿102﴾و اگر ایشان ایمان مىآوردند و تقوى میکردند، هرآیینه ثواب از نزدیک خدا بهتر بودى، کاش مىدانستند. ﴿103﴾اى مؤمنان! مگویید: «راعنا» و بگویید: «انظرنا» و نیک بشنوید و کافران راستْ عذاب درد دهنده [44]. ﴿104﴾دوست نمیدارند آنانکه کافر شدند از اهل کتاب ونه مشرکان، که فرود آورده شود بر شما هیچ نیکى از پروردگار شما و خدا مخصوص میکند بخشایش خود هر که را خواهد و خدا، خداوند فضل بزرگست. ﴿105﴾
﴿ ۞مَا نَنسَخۡ مِنۡ ءَايَةٍ أَوۡ نُنسِهَا نَأۡتِ بِخَيۡرٖ مِّنۡهَآ أَوۡ مِثۡلِهَآۗ أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ١٠٦ أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٍ ١٠٧ أَمۡ تُرِيدُونَ أَن تَسَۡٔلُواْ رَسُولَكُمۡ كَمَا سُئِلَ مُوسَىٰ مِن قَبۡلُۗ وَمَن يَتَبَدَّلِ ٱلۡكُفۡرَ بِٱلۡإِيمَٰنِ فَقَدۡ ضَلَّ سَوَآءَ ٱلسَّبِيلِ ١٠٨ وَدَّ كَثِيرٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ لَوۡ يَرُدُّونَكُم مِّنۢ بَعۡدِ إِيمَٰنِكُمۡ كُفَّارًا حَسَدٗا مِّنۡ عِندِ أَنفُسِهِم مِّنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ ٱلۡحَقُّۖ فَٱعۡفُواْ وَٱصۡفَحُواْ حَتَّىٰ يَأۡتِيَ ٱللَّهُ بِأَمۡرِهِۦٓۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ١٠٩ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَۚ وَمَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِكُم مِّنۡ خَيۡرٖ تَجِدُوهُ عِندَ ٱللَّهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ ١١٠ وَقَالُواْ لَن يَدۡخُلَ ٱلۡجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوۡ نَصَٰرَىٰۗ تِلۡكَ أَمَانِيُّهُمۡۗ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ١١١ بَلَىٰۚ مَنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ فَلَهُۥٓ أَجۡرُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ١١٢ ﴾
هرچه نسخ مىکنیم از آیتى یا فراموش میگردانیم آن را، مىآریم بهتر از وى یا مانند وى. آیا ندانستهای که خدا بر همه چیز تواناست؟ [45]. ﴿106﴾آیا ندانستهای که خدا راست پادشاهى آسمانها و زمین و نیست شما را بجز وی هیچ دوست و نه یارى دهنده؟. ﴿107﴾آیا میخواهید که سؤال کنید پیغامبر خود را چنانکه سؤال کرده شد موسى پیش از این؟ و هر که بستاند کفر را عوض ایمان، پس هرآیینه گم کرد راه میانه را. ﴿108﴾دوست داشتند بسیارى از اهل کتاب که کافر گردانند شما را بعد از ایمان شما به سبب حسد از نزد نفوس خود، پس از آن که واضح شد بر ایشان حق؛ پس درگذرانید و روبگردانید تا آن که آرد خدا فرمان خود را [46]، هرآیینه خدا بر همه چیز تواناست. ﴿109﴾و برپا دارید نماز را و بدهید زکات را و آنچه پیش مىفرستید براى خویشتن از نیکوکارى، خواهید یافت آن را نزد خدا؛ هرآیینه خدا به آنچه مىکنید بینا است. ﴿110﴾و گفتند: هرگز به بهشت درنیاید مگر آن که یهود باشد یا ترسا باشد. این آرزوهاى باطلۀ ایشان است. بگو: آرید دلیلِ خود را، اگر هستید راستگو. ﴿111﴾بلى! هر که منقاد کرد روى خود را براى خدا و وى نیکوکار باشد، پس او راستْ مزد او نزد پروردگار خویش و نیست ترس برایشان و نه ایشان اندوهگین شوند. ﴿112﴾
﴿ وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ لَيۡسَتِ ٱلنَّصَٰرَىٰ عَلَىٰ شَيۡءٖ وَقَالَتِ ٱلنَّصَٰرَىٰ لَيۡسَتِ ٱلۡيَهُودُ عَلَىٰ شَيۡءٖ وَهُمۡ يَتۡلُونَ ٱلۡكِتَٰبَۗ كَذَٰلِكَ قَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ مِثۡلَ قَوۡلِهِمۡۚ فَٱللَّهُ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ ١١٣ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ أَن يُذۡكَرَ فِيهَا ٱسۡمُهُۥ وَسَعَىٰ فِي خَرَابِهَآۚ أُوْلَٰٓئِكَ مَا كَانَ لَهُمۡ أَن يَدۡخُلُوهَآ إِلَّا خَآئِفِينَۚ لَهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا خِزۡيٞ وَلَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٞ ١١٤ وَلِلَّهِ ٱلۡمَشۡرِقُ وَٱلۡمَغۡرِبُۚ فَأَيۡنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجۡهُ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ ١١٥ وَقَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗاۗ سُبۡحَٰنَهُۥۖ بَل لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ كُلّٞ لَّهُۥ قَٰنِتُونَ ١١٦ بَدِيعُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَإِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ١١٧ وَقَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ لَوۡلَا يُكَلِّمُنَا ٱللَّهُ أَوۡ تَأۡتِينَآ َايَةٞۗ كَذَٰلِكَ قَالَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِم مِّثۡلَ قَوۡلِهِمۡۘ َشَٰبَهَتۡ قُلُوبُهُمۡۗ قَدۡ بَيَّنَّا ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يُوقِنُونَ ١١٨ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ بَشِيرٗا وَنَذِيرٗاۖ وَلَا تُسَۡٔلُ عَنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡجَحِيمِ ١١٩﴾
و گفتند [47]یهود: نیستند ترسایان بر هیچ چیز و گفتند ترسایان: نیستند یهود بر هیچ چیز، و ایشان همه مىخوانند کتاب را. همچنین گفتند آنانکه نمیدانند [48]قول ایشان. پس خدا حکم کند میان ایشان روز قیامت در آنچه اختلاف مىکنند در آن. ﴿113﴾و کیست ستمکارتر از آن که منع کرد مسجدهاى خدا را از آن که یاد کرده شود نام خدا در آن، و کوشش کرد در ویرانى آنها. این گروه نمىسزد ایشان را که در آیند به مسجدها مگر هراسان؛ ایشان راست در دنیا، خوارى و ایشان راست در آخرت، عذاب بزرگ [49]. ﴿114﴾و خدا راست، مشرق و مغرب؛ هر سو که روآرید، همان سو روى خدا، هرآیینه خدا فراخْ نعمتِ دانا است [50]. ﴿115﴾و گفتند: بگرفت خدا فرزند را، پاکى او را است، بلکه او راست آنچه در آسمانها و زمین است، هر کسى براى وى فرمانبر دارند [51]. ﴿116﴾آفرینندۀ آسمانها و زمین است و چون میکند کارى، پس جز این نیست که مىگوید او را: بشو، پس مىشود. ﴿117﴾و گفتند: آنانکه هیچ نمىدانند (یعنى مشرکان) چرا با ما سخن نمیگوید خدا؟ یا نمىآید به ما نشانهای؟ همچنین گفتند کسانی که پیش از ایشان بودند، مانند قول ایشان به یکدیگر مشابهت دارند دلهاى ایشان، هرآیینه بیان کردیم نشانهها را براى گروهى که یقین میکنند. ﴿118﴾هرآیینه ما فرستادیم تو را به راستى، مژده دهنده و بیم کننده، و پرسیده نخواهد شد تو را از اهل دوزخ. ﴿119﴾
﴿وَلَن تَرۡضَىٰ عَنكَ ٱلۡيَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمۡۗ قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰۗ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ ٱلَّذِي جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٍ ١٢٠ ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَتۡلُونَهُۥ حَقَّ تِلَاوَتِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ يُؤۡمِنُونَ بِهِۦۗ وَمَن يَكۡفُرۡ بِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ١٢١ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتِيَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ وَأَنِّي فَضَّلۡتُكُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٢٢ وَٱتَّقُواْ يَوۡمٗا لَّا تَجۡزِي نَفۡسٌ عَن نَّفۡسٖ شَيۡٔٗا وَلَا يُقۡبَلُ مِنۡهَا عَدۡلٞ وَلَا تَنفَعُهَا شَفَٰعَةٞ وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ ١٢٣ ۞وَإِذِ ٱبۡتَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ رَبُّهُۥ بِكَلِمَٰتٖ فَأَتَمَّهُنَّۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامٗاۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِيۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهۡدِي ٱلظَّٰلِمِينَ ١٢٤ وَإِذۡ جَعَلۡنَا ٱلۡبَيۡتَ مَثَابَةٗ لِّلنَّاسِ وَأَمۡنٗا وَٱتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبۡرَٰهِۧمَ مُصَلّٗىۖ وَعَهِدۡنَآ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيۡتِيَ لِلطَّآئِفِينَ وَٱلۡعَٰكِفِينَ وَٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ ١٢٥ وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ رَبِّ ٱجۡعَلۡ هَٰذَا بَلَدًا ءَامِنٗا وَٱرۡزُقۡ أَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ مَنۡ ءَامَنَ مِنۡهُم بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُۥ قَلِيلٗا ثُمَّ أَضۡطَرُّهُۥٓ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلنَّارِۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ١٢٦﴾
و هرگز خوشنود نشوند از تو یهودان و نه ترسایان، تا آن که پیروى کنى کیش ایشان را. بگو: هرآیینه هدایت خدا، همان است هدایت. اگر پیروى کردى آرزوهاى باطلۀ ایشان را پس آنچه آمده است به تو از دانش، نباشد تو را براى خلاص از عذاب خدا هیچ دوستى و نه یارى دهندهای. ﴿120﴾آنانکه دادیم ایشان را کتاب (یعنى تورات) آنانکه میخوانند آن را حقِّ خواندن آن، ایشان باور مىدارند هدایت خدا را. و هر که منکر وى باشد، پس ایشانند زیانکاران [52]. ﴿121﴾اى بنى اسراییل! یاد کنید آن نعمت مرا که انعام کردهام بر شما و آنکه فضل دادم شما را بر همۀ عالمها. ﴿122﴾و حذر کنید از آن روز که کفایت نکند کسى از کسى چیزى را و پذیرفته نشود از کسى بدل و سود ندهد او را شفاعت و نه ایشان یارى داده شوند [53]. ﴿123﴾و یاد کن، چون بیازمود ابراهیم را پروردگار او بسخنى چند، پس ابراهیم به انجام رسانید آنها را گفت خدا: هرآیینه من مىگردانم تو را پیشواى مردمان. گفت ابراهیم: و از اولاد من نیز پیشوایان پیدا کن. فرمود: نرسد وحى من به ظالمان. ﴿124﴾و آنگاه که ساختیم کعبه را مرجع مردمان و محل امن، و بگیرید نمازگاه از جاى قدم ابراهیم. و وحى فرستادیم به سوى ابراهیم و اسمعیل که پاک سازید خانۀ مرا براى طواف کنندگان و اعتکاف کنندگان و رکوع سجده کنندگان. ﴿125﴾و آنگاه که گفت ابراهیم: اى پروردگار من! بساز این مکان را شهر با امن و روزى ده ساکنان آن را از میوهها وروزی ده آن را که ایمان آورد از ایشان به خدا و روز بازپسین. فرمود خدا: و کسی که کافر شود، بهرهمند گردانمش اندکى؛ پس به بیچارگى برانم او را به سوى عذاب آتش و آن بدجایى است. ﴿126﴾
﴿ وَإِذۡ يَرۡفَعُ إِبۡرَٰهِۧمُ ٱلۡقَوَاعِدَ مِنَ ٱلۡبَيۡتِ وَإِسۡمَٰعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلۡ مِنَّآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ١٢٧ رَبَّنَا وَٱجۡعَلۡنَا مُسۡلِمَيۡنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَآ أُمَّةٗ مُّسۡلِمَةٗ لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبۡ عَلَيۡنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ١٢٨ رَبَّنَا وَٱبۡعَثۡ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَيُزَكِّيهِمۡۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١٢٩ وَمَن يَرۡغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبۡرَٰهِۧمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفۡسَهُۥۚ وَلَقَدِ ٱصۡطَفَيۡنَٰهُ فِي ٱلدُّنۡيَاۖ وَإِنَّهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ لَمِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ١٣٠ إِذۡ قَالَ لَهُۥ رَبُّهُۥٓ أَسۡلِمۡۖ قَالَ أَسۡلَمۡتُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٣١ وَوَصَّىٰ بِهَآ إِبۡرَٰهِۧمُ بَنِيهِ وَيَعۡقُوبُ يَٰبَنِيَّ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰ لَكُمُ ٱلدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٣٢ أَمۡ كُنتُمۡ شُهَدَآءَ إِذۡ حَضَرَ يَعۡقُوبَ ٱلۡمَوۡتُ إِذۡ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعۡبُدُونَ مِنۢ بَعۡدِيۖ قَالُواْ نَعۡبُدُ إِلَٰهَكَ وَإِلَٰهَ ءَابَآئِكَ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗا وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ ١٣٣ تِلۡكَ أُمَّةٞ قَدۡ خَلَتۡۖ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَلَكُم مَّا كَسَبۡتُمۡۖ وَلَا تُسَۡٔلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٣٤ ﴾
و آنگاه که بلند مىکردند ابراهیم و اسمعیل بنیادهاى خانه را گفتند: اى پروردگار ما! قبول کن از ما، هرآیینه تویى شنوا[ی] دانا. ﴿127﴾اى پروردگار ما! و بکن ما را فرمانبردار خودت و از اولاد ما بکن گروهى منقاد خودت و بنما ما را طریق عبادتهاى ما و به مهربانى بازآ بر ما، هرآیینه تویى باز آیندۀ مهربان. ﴿128﴾اى پروردگار ما! بفرست در میان ایشان پیغامبرى از ایشان، بخواند بر ایشان آیتهاى تو و بیاموزد ایشان را کتاب و علم و پاک کند ایشان را؛ هرآیینه تویى توانا[ی] دانا. ﴿129﴾و کیست که روبگرداند از کیش ابراهیم مگر آنکه در احمقی افگند نفس خود را و هرآیینه برگزیدیم او را در این سراى و هرآیینه او در سراى دیگر از شایستگان است. ﴿130﴾آنگاه که گفت او را پروردگار او که: منقاد شو، گفت: منقاد شدم مر پروردگار عالمها را. ﴿131﴾و وصیت کرد به این کلمه ابراهیم، پسران خود را و یعقوب نیز فرزندانش را: اى فرزندان من! هرآیینه خدا برگزیده است براى شما این دین را، پس از این جهان نمیرید، مگر مسلمان شده. ﴿132﴾آیا حاضر بودید آنگاه که پیش آمد یعقوب را موت، آنگاه که گفت فرزندان خود را: چه چیز را عبادت خواهید کرد بعد از من؟ گفتند: عبادت کنیم معبود تو را و معبود پدران تو را که ابراهیم و اسمعیل و اسحاقند، عبادت کنیم آن معبود یگانه را و ما او را منقادیم. ﴿133﴾این گروهی است که درگذشت، وى راست آنچه کردند و شما راست آنچه کردید و شما پرسیده نخواهید شد از آنچه آن گروه مىکردند. ﴿134﴾
﴿وَقَالُواْ كُونُواْ هُودًا أَوۡ نَصَٰرَىٰ تَهۡتَدُواْۗ قُلۡ بَلۡ مِلَّةَ إِبۡرَٰهِۧمَ حَنِيفٗاۖ وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ١٣٥ قُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَمَآ أُنزِلَ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ وَٱلۡأَسۡبَاطِ وَمَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَمَآ أُوتِيَ ٱلنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمۡ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّنۡهُمۡ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ ١٣٦ فَإِنۡ ءَامَنُواْ بِمِثۡلِ مَآ ءَامَنتُم بِهِۦ فَقَدِ ٱهۡتَدَواْۖ وَّإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا هُمۡ فِي شِقَاقٖۖ فَسَيَكۡفِيكَهُمُ ٱللَّهُۚ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ١٣٧ صِبۡغَةَ ٱللَّهِ وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ صِبۡغَةٗۖ وَنَحۡنُ لَهُۥ عَٰبِدُونَ ١٣٨ قُلۡ أَتُحَآجُّونَنَا فِي ٱللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمۡ وَلَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَكُمۡ أَعۡمَٰلُكُمۡ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُخۡلِصُونَ ١٣٩ أَمۡ تَقُولُونَ إِنَّ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ وَٱلۡأَسۡبَاطَ كَانُواْ هُودًا أَوۡ نَصَٰرَىٰۗ قُلۡ ءَأَنتُمۡ أَعۡلَمُ أَمِ ٱللَّهُۗ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن كَتَمَ شَهَٰدَةً عِندَهُۥ مِنَ ٱللَّهِۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ١٤٠ تِلۡكَ أُمَّةٞ قَدۡ خَلَتۡۖ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَلَكُم مَّا كَسَبۡتُمۡۖ وَلَا تُسَۡٔلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٤١ ﴾
و گفتند: شوید جهود یا ترسا تا راه بیابید، بگو: بلکه به ملّت ابراهیم هستیم که حنیف بود و نبود از اهل شرک. ﴿135﴾بگویید: ایمان آوردیم به خدا و به آنچه فرود آورده شد به سوى ما و به آنچه فرود آورده شد به سوى ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و ذرّیتِ یعقوب و به آنچه داده شد موسى و عیسى را و آنچه داده شدند پیغامبران از پروردگار خویش، تفریق نمىکنیم در میان هیچکس از ایشان و ما برای حق، عزّوجل، منقادیم. ﴿136﴾پس اگر باور دارند آنچه باور داشتید شما، پس راه یافتند و اگر برگشتند، پس جز این نیست که ایشان در مخالفتند. پس زود باشد که کفایت کند خدا به انتقام تو ایشان را و اوست شنوا[ی] دانا. ﴿137﴾قبول کردیم رنگ خدا را [54]و کیست بهتر از خدا به اعتبار رنگ و ما او را پرستندگانیم. ﴿138﴾بگو: آیا مکابره مىکنید با ما در باب خدا و او پروردگار ما و شما است؟ و ما راست، کردارهاى ما و شما راست، کردارهاى شما و ما او را به اخلاص پرستندگانیم. ﴿139﴾آیا مىگویید که: هرآیینه ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و نبیرگان او یهود بودند یا ترسا بودند؟ بگو: شما داناترید یا خدا! و کیست ستمکارتر از آن که بپوشد آن گواهى را که اوست از جانب خدا، و نیست خدا بىخبر از آنچه مىکنید. ﴿140﴾این گروهى است که درگذشت، وی راست آنچه کردند و شما راست آنچه شما کردید و پرسیده نخواهید شد از آنچه ایشان مىکردند. ﴿141﴾
﴿۞سَيَقُولُ ٱلسُّفَهَآءُ مِنَ ٱلنَّاسِ مَا وَلَّىٰهُمۡ عَن قِبۡلَتِهِمُ ٱلَّتِي كَانُواْ عَلَيۡهَاۚ قُل لِّلَّهِ ٱلۡمَشۡرِقُ وَٱلۡمَغۡرِبُۚ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ١٤٢ وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗاۗ وَمَا جَعَلۡنَا ٱلۡقِبۡلَةَ ٱلَّتِي كُنتَ عَلَيۡهَآ إِلَّا لِنَعۡلَمَ مَن يَتَّبِعُ ٱلرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِۚ وَإِن كَانَتۡ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى ٱلَّذِينَ هَدَى ٱللَّهُۗ وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَٰنَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١٤٣ قَدۡ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجۡهِكَ فِي ٱلسَّمَآءِۖ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبۡلَةٗ تَرۡضَىٰهَاۚ فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۚ وَحَيۡثُ مَا كُنتُمۡ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ شَطۡرَهُۥۗ وَإِنَّ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ لَيَعۡلَمُونَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا يَعۡمَلُونَ ١٤٤ وَلَئِنۡ أَتَيۡتَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ بِكُلِّ ءَايَةٖ مَّا تَبِعُواْ قِبۡلَتَكَۚ وَمَآ أَنتَ بِتَابِعٖ قِبۡلَتَهُمۡۚ وَمَا بَعۡضُهُم بِتَابِعٖ قِبۡلَةَ بَعۡضٖۚ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم مِّنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ إِنَّكَ إِذٗا لَّمِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٤٥ ﴾
[55]خواهند گفت بیخردان از مردم: چه چیز برگردانید ایشان را از آن قبله که ایشان که بودند بر آن(یعنى بیت المقدس). بگو خدا راست، مشرق و مغرب؛ راه مىنماید هر که خواهد به سوى راه راست. ﴿142﴾و همچنین ساختیم شما را گروهى مختار تا گواه باشید بر مردمان و تا باشد رسول گواه بر شما، و مقرر نکردیم آن قبله راکه بودى بر آن (یعنى بیت المقدس را) مگر براى آنکه بدانیم کسى را که پیروى پیغامبر کند، جدا از آن کس که باز گردد بر هر دو پاشنه، و هرآیینه هست این خصلت، دشوار مگر بر آنانکه ایشان را راه نموده است خدا، و خدا ضایع نمىسازد گرویدن شما را، هرآیینه خدا به مردمان بخشایندۀ مهربان است. ﴿143﴾به تحقیق مىبینیم گشتن روى تو در جانب آسمان [56]، پس البته متوجّه گردانیم تو را به آن قبله که خوشنود می شوى به آن؛ پس متوجّه گردان روى خود را به طرف مسجد حرام و هرجاکه باشید متوجّه گردانید روىهاى خویش را به طرف آن، و هرآیینه اهل کتاب میدانند که این راست از پروردگار ایشان و نیست خدا بىخبر از آنچه مىکنند. ﴿144﴾و هرآیینه اگر بیارى پیش اهل کتاب هر نشانهای، هرگز پیروى نکنند قبلۀ تو را و نیستى تو پیروى کننده؛ قبلۀ ایشان را؛ و نیستند بعضی ایشان، پیروى کننده قبلۀ بعض دیگر را و اگر تو پیروى کنى خواهشهاى نفسانى ایشان را بعدِ آنچه آمده است به تو از دانش، هرآیینه تو باشى آن گاه از ستمکاران. ﴿145﴾
﴿ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَعۡرِفُونَهُۥ كَمَا يَعۡرِفُونَ أَبۡنَآءَهُمۡۖ وَإِنَّ فَرِيقٗا مِّنۡهُمۡ لَيَكۡتُمُونَ ٱلۡحَقَّ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ ١٤٦ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِينَ ١٤٧ وَلِكُلّٖ وِجۡهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَاۖ فَٱسۡتَبِقُواْ ٱلۡخَيۡرَٰتِۚ أَيۡنَ مَا تَكُونُواْ يَأۡتِ بِكُمُ ٱللَّهُ جَمِيعًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ١٤٨ وَمِنۡ حَيۡثُ خَرَجۡتَ فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۖ وَإِنَّهُۥ لَلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ١٤٩ وَمِنۡ حَيۡثُ خَرَجۡتَ فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۚ وَحَيۡثُ مَا كُنتُمۡ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ شَطۡرَهُۥ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيۡكُمۡ حُجَّةٌ إِلَّا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡ فَلَا تَخۡشَوۡهُمۡ وَٱخۡشَوۡنِي وَلِأُتِمَّ نِعۡمَتِي عَلَيۡكُمۡ وَلَعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ ١٥٠ كَمَآ أَرۡسَلۡنَا فِيكُمۡ رَسُولٗا مِّنكُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِنَا وَيُزَكِّيكُمۡ وَيُعَلِّمُكُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمۡ تَكُونُواْ تَعۡلَمُونَ ١٥١ فَٱذۡكُرُونِيٓ أَذۡكُرۡكُمۡ وَٱشۡكُرُواْ لِي وَلَا تَكۡفُرُونِ ١٥٢ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَعِينُواْ بِٱلصَّبۡرِ وَٱلصَّلَوٰةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِينَ ١٥٣﴾
کسانى که دادهایم ایشان را کتاب، میشناسند وی را چنانکه میشناسند [57]فرزندان خویش را و هرآیینه گروهى از ایشان، مىپوشند حق را دانسته [58]. ﴿146﴾این درست است از پروردگار تو، پس مباش از شک آرندگان. ﴿147﴾و هر کسى را جانبى هست که آن متوجّۀ آن است، پس شتاب کنید به سوى نیکىها، هرجاکه باشید بیارد شما را خدا جمع ساخته، هرآیینه خدا بر همه چیز تواناست. ﴿148﴾و هرجا که رَوى پس متوجّه کن رُوى خود را جانب مسجد الحرام و هرآیینه وی راست است از پروردگار تو و نیست خدا بىخبر از آنچه مىکنید. ﴿149﴾و هرجاکه رَوى پس متوجّه کن روىِ خود را جانب مسجد الحرام و هرجاکه باشید، پس متوجّه کنید روهاى خویش را جانب وى، تا نباشد مردمان را الزام بر شما، مگر آنانکه ستم کردهاند از این جماعت، پس مترسید از ایشان و بترسید از من و تا تمام کنم نعمت خود را بر شما و تا بُوَد که راه یابید. ﴿150﴾چنانکه فرستادیم پیغامبرى در میان شما از قوم شما، میخواند بر شما آیتهاى ما و پاک میسازد شما را و مىآموزد شما را کتاب و علم و مىآموزد شما را آنچه نمىدانستید. ﴿151﴾پس یاد کنید مرا یاد کنم شما را و سپاس گویید مرا و ناسپاسى من مکنید. ﴿152﴾اى مسلمانان! مدد جویید در تحصیل ثواب آخرت به صبر و نَماز و هرآیینه خدا با صابران است. ﴿153﴾
﴿وَلَا تَقُولُواْ لِمَن يُقۡتَلُ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتُۢۚ بَلۡ أَحۡيَآءٞ وَلَٰكِن لَّا تَشۡعُرُونَ ١٥٤ وَلَنَبۡلُوَنَّكُم بِشَيۡءٖ مِّنَ ٱلۡخَوۡفِ وَٱلۡجُوعِ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِۗ وَبَشِّرِ لصَّٰبِرِينَ ١٥٥ ٱلَّذِينَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِيبَةٞ قَالُوٓاْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ ١٥٦ أُوْلَٰٓئِكَ عَلَيۡهِمۡ صَلَوَٰتٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَرَحۡمَةٞۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُهۡتَدُونَ ١٥٧ ۞إِنَّ ٱلصَّفَا وَٱلۡمَرۡوَةَ مِن شَعَآئِرِ ٱللَّهِۖ فَمَنۡ حَجَّ ٱلۡبَيۡتَ أَوِ ٱعۡتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَاۚ وَمَن تَطَوَّعَ خَيۡرٗا فَإِنَّ ٱللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ ١٥٨ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡتُمُونَ مَآ أَنزَلۡنَا مِنَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلۡهُدَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا بَيَّنَّٰهُ لِلنَّاسِ فِي ٱلۡكِتَٰبِ أُوْلَٰٓئِكَ يَلۡعَنُهُمُ ٱللَّهُ وَيَلۡعَنُهُمُ ٱللَّٰعِنُونَ ١٥٩ إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ وَأَصۡلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُوْلَٰٓئِكَ أَتُوبُ عَلَيۡهِمۡ وَأَنَا ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ١٦٠ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَمَاتُواْ وَهُمۡ كُفَّارٌ أُوْلَٰٓئِكَ عَلَيۡهِمۡ لَعۡنَةُ ٱللَّهِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ ١٦١ خَٰلِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ ١٦٢ وَإِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلرَّحِيمُ ١٦٣ ﴾
و مگویید کسى را کشته شود در راهِ خدا که ایشان مردگانند، بلکه ایشان زندهاند و لیکن شما آگاه نمىشوید. ﴿154﴾و هرآیینه بیازماییم شما را به چیزى از ترس و گرسنگى و نقصان مالها و جانها و میوهها و بشارت ده صابران را. ﴿155﴾آنانکه چون برسد بدیشان سختى، گویند: هرآیینه ما از آنِ خداییم و هرآیینه ما به سوى وى باز خواهیم گردید. ﴿156﴾این گروه، بر ایشان است درودها از پروردگار ایشان و بخشایش، و ایشانند راهیافتگان. ﴿157﴾هرآیینه صفا و مروه از نشانههاى خدا است؛ پس هر که حجِّ خانه کند یا عمره بجا آورد، پس بزه نیست بروى در آنکه طواف کند در میان این هر دو [59]و هر که نیکى بجا آرد، پس خدا قبول کننده داناست. ﴿158﴾هرآیینه آنانکه مىپوشند آنچه فرود آوردهایم از سخنان روشن و هدایت، بعد از آن که بیان کردیم آن را براى مردمان در کتاب، آن گروه لعنت مىکند ایشان را خدا و لعنت مىکنند ایشان را لعنت کنندگان. ﴿159﴾مگر کسانی که توبه کردند و نیکوکارى پیش گرفتند و بیان کردند؛ پس این گروه، به مهربانى باز مىگردم برایشان و منم باز گردندۀ مهربان. ﴿160﴾هرآیینه آنانکه کافر شدند و کافر مردند، آن گروه، برایشان است لعنت خدا و فرشتگان و مردمان، همه یکجا. ﴿161﴾همیشه باشند در آن لعنت، سبک کرده نشود از ایشان عذاب و نه ایشان مهلت داده شوند. ﴿162﴾و معبود شما خداى یگانه است، نیست هیچ معبود بجز وى، بخشایندۀ مهربان است. ﴿163﴾
﴿ إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱلۡفُلۡكِ ٱلَّتِي تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ بِمَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ وَمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن مَّآءٖ فَأَحۡيَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٖ وَتَصۡرِيفِ ٱلرِّيَٰحِ وَٱلسَّحَابِ ٱلۡمُسَخَّرِ بَيۡنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ ١٦٤ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا يُحِبُّونَهُمۡ كَحُبِّ ٱللَّهِۖ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِۗ وَلَوۡ يَرَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ إِذۡ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ أَنَّ ٱلۡقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعٗا وَأَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعَذَابِ ١٦٥ إِذۡ تَبَرَّأَ ٱلَّذِينَ ٱتُّبِعُواْ مِنَ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ وَتَقَطَّعَتۡ بِهِمُ ٱلۡأَسۡبَابُ ١٦٦ وَقَالَ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُواْ لَوۡ أَنَّ لَنَا كَرَّةٗ فَنَتَبَرَّأَ مِنۡهُمۡ كَمَا تَبَرَّءُواْ مِنَّاۗ كَذَٰلِكَ يُرِيهِمُ ٱللَّهُ أَعۡمَٰلَهُمۡ حَسَرَٰتٍ عَلَيۡهِمۡۖ وَمَا هُم بِخَٰرِجِينَ مِنَ ٱلنَّارِ ١٦٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ كُلُواْ مِمَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ حَلَٰلٗا طَيِّبٗا وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِۚ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٌ ١٦٨ إِنَّمَا يَأۡمُرُكُم بِٱلسُّوٓءِ وَٱلۡفَحۡشَآءِ وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ١٦٩ ﴾
هرآیینه در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شدِ شب و روز و آن کشتى که میرود در دریا به آنچه سود میدهد مردم را (یعنى به تجارت) و در آنکه فرود آورد خدا از آسمان آب، پس زنده ساخت به سبب آن زمین را پس از مردن آن و پراکنده ساخت در زمین، هر نوع جنبنده، و در گردانیدن بادها و در ابر رام کرده شدۀ میان آسمان و زمین، هرآیینه نشانههاست آن گروه راکه در مىیابند. ﴿164﴾و از مردمان کسى هست که مىگیرد بجز خدا همتایان را، دوست میدارند ایشان را مانند دوستى خدا، و کسانی که ایمان آوردند، قوىترند در دوستىِ خدا و عجب کند بیننده اگر ببیند کسانى را که ستم کردند در آن حالت که معاینه کنند عذاب را به سبب آنکه توانایى خدا راست تمام آن و به سبب آن که خدا سختْ عقوبت است. ﴿165﴾در آن حالت که بیزار شوند پیشوایان کفر از تابعان و بینند عذاب را و بریده شود به نسبت ایشان همۀ اسباب (یعنى وسیلهها). ﴿166﴾و گویند پیروى کنندگان: کاش ما را بازگشتى باشد تا بیزارى کنیم از آن پیشوایان، چنانکه بیزار شدند ایشان از ما. همچنین بنماید خدا در نظر ایشان کردارهاى ایشان را پشیمانیها بر ایشان و نیستند ایشان بیرون آیندگان از دوزخ. ﴿167﴾اى مردمان! بخورید حلال و پاکیزه را از آنچه در زمین است و پیروى مکنید گامهاى شیطان را، هرآیینه او شما را دشمن آشکار است [60]. ﴿168﴾جز این نیست که مىفرماید شما را به بدکارى و بىحیایى و به آن که افترا کنید بر خدا آنچه نمىشناسید. ﴿169﴾
﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَآ أَلۡفَيۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ كَانَ ءَابَآؤُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ شَيۡٔٗا وَلَايَهۡتَدُونَ ١٧٠ وَمَثَلُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ كَمَثَلِ ٱلَّذِي يَنۡعِقُ بِمَا لَا يَسۡمَعُ إِلَّا دُعَآءٗ وَنِدَآءٗۚ صُمُّۢ بُكۡمٌ عُمۡيٞ فَهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ ١٧١ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ وَٱشۡكُرُواْ لِلَّهِ إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ ١٧٢ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةَ وَٱلدَّمَ وَلَحۡمَ ٱلۡخِنزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ بِهِۦ لِغَيۡرِ ٱللَّهِۖ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَيۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ ١٧٣ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡتُمُونَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَيَشۡتَرُونَ بِهِۦ ثَمَنٗا قَلِيلًا أُوْلَٰٓئِكَ مَا يَأۡكُلُونَ فِي بُطُونِهِمۡ إِلَّا ٱلنَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ ٱللَّهُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ١٧٤ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱشۡتَرَوُاْ ٱلضَّلَٰلَةَ بِٱلۡهُدَىٰ وَٱلۡعَذَابَ بِٱلۡمَغۡفِرَةِۚ فَمَآ أَصۡبَرَهُمۡ عَلَى ٱلنَّارِ ١٧٥ ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ نَزَّلَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّۗ وَإِنَّ ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِي ٱلۡكِتَٰبِ لَفِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ ١٧٦ ﴾
و چون گفته شود ایشان را: پیروى کنید آن را که فرود آورده است خدا، گویند: بلکه پیروى مىکنیم چیزی را که یافتهایم بر وى پدران خویش را. آیا تقلید مىکنند اگرچه پدران ایشان نمى فهمیدند چیزی را و راه نمىیافتند؟. ﴿170﴾و داستان پند دادن کافران، مانند حال کسى هست که بانگ مىزند آن چیز را که نمىشنود مگر فى الجمله خواندن و آواز بلند کردن. کافران کرانند، گنگانند، کورانند، پس ایشان هیچ نمىفهمند. ﴿171﴾اى مسلمانان! بخورید از پاکیزهها آنچه روزى دادیم شما را و سپاس گویید خدا را، اگر او را مىپرستید. ﴿172﴾جز این نیست که حرام کرده است بر شما مردار را و خون را و گوشت خوک را و آنچه آواز بلند کرده شود در ذبح آن به غیرِ خدا. پس هر که بیچاره شود نه تعدى کننده و نه از حدّ در گذرنده، پس گناه نیست بر وى [61]. هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است [62]. ﴿173﴾هرآیینه کسانی که مىپوشند آنچه فرود آورده است خدا از کتاب و مىستانند عوض آن بهایى اندک، آن جماعت نمیخورند در شکمهاى خود مگر آتش را و سخن نگوید با ایشان خدا روز قیامت و نه پاک کند ایشان را و ایشان راستْ عذاب درد دهنده. ﴿174﴾ایشانند آنانکه خرید کردند گمراهى را عوض هدایت و عذاب را عوض آمرزش، پس چه شکیبایند ایشان بر دوزخ!. ﴿175﴾این همۀ به سبب آن است که خدا فرود آورد کتاب را به راستى، و هرآیینه آنانکه اختلاف کردند در کتاب، هرآیینه در مخالفت، دورند از صواب. ﴿176﴾
﴿۞لَّيۡسَ ٱلۡبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ قِبَلَ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلۡكِتَٰبِ وَٱلنَّبِيِّۧنَ وَءَاتَى ٱلۡمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ ذَوِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِ وَٱلسَّآئِلِينَ وَفِي ٱلرِّقَابِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَٱلۡمُوفُونَ بِعَهۡدِهِمۡ إِذَا عَٰهَدُواْۖ وَٱلصَّٰبِرِينَ فِي ٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَحِينَ ٱلۡبَأۡسِۗ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ ١٧٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡقِصَاصُ فِي ٱلۡقَتۡلَىۖ ٱلۡحُرُّ بِٱلۡحُرِّ وَٱلۡعَبۡدُ بِٱلۡعَبۡدِ وَٱلۡأُنثَىٰ بِٱلۡأُنثَىٰۚ فَمَنۡ عُفِيَ لَهُۥ مِنۡ أَخِيهِ شَيۡءٞ فَٱتِّبَاعُۢ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَأَدَآءٌ إِلَيۡهِ بِإِحۡسَٰنٖۗ ذَٰلِكَ تَخۡفِيفٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَرَحۡمَةٞۗ فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَلَهُۥ عَذَابٌ أَلِيمٞ ١٧٨ وَلَكُمۡ فِي ٱلۡقِصَاصِ حَيَوٰةٞ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٧٩ كُتِبَ عَلَيۡكُمۡ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ إِن تَرَكَ خَيۡرًا ٱلۡوَصِيَّةُ لِلۡوَٰلِدَيۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِينَ بِٱلۡمَعۡرُوفِۖ حَقًّا عَلَى ٱلۡمُتَّقِينَ ١٨٠ فَمَنۢ بَدَّلَهُۥ بَعۡدَ مَا سَمِعَهُۥ فَإِنَّمَآ إِثۡمُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ١٨١ ﴾
نیست نیکوکارى آنکه متوجّه کنید روهاى خود را به طرف مشرق و مغرب [63]و لیکن صاحب نیکوکارى آن است [64]که باور دارد خدا را و روز قیامت را و فرشتگان را و کتاب و پیغامبران را و بدهد مال را با وجود دوست داشتن آن مال، خداوندان خویشى را و یتیمان را و فقیران را و مسافران را و سؤال کنندگان را و خرج کند در باب بردهها [65]و برپا دارد نماز را و بدهد زکات را، و وفا کنندگان بر عهد خویش چون عهد کنند و صبر کنندگان را در تنگدستى و سختى و به وقت کارزار، ایشانند راستگو و ایشانند پرهیزگاران. ﴿177﴾اى مسلمانان! لازم کرده شد بر شما قصاص در کشتگان [66]، آزاد در مقابلۀ آزاد است [67]و بنده در مقابلۀ بنده و زن در مقابلۀ زن پس کسی که در گذشته شد او را چیزى از خون برادرش [68]، پس حکم آن پیروى کردن است به نیکویى [69]و رسانیدن خون بهاست به وى به خوش خویى [70]. این حکم سبک کردن است از سوی پروردگار شما و مهربانى است، پس هر که از حد گذرد بعد از این، وی راستْ عذاب درد دهنده. ﴿178﴾و شما را به سبب قصاص، زندگانى است اى خداوندان خرد، تا باشد که پرهیزگارى کنید [71]. ﴿179﴾لازم کرده شد بر شما وقتى که پیش آید کسى را از شما موت، اگر مال بگذارد، وصیت کردن براى پدر و مادر و نزدیکان به نیکویى؛ لازم شد این کار بر متّقیان. ﴿180﴾پس هر که بدل کند وصیت را بعد از آن که شنیدش، پس جز این نیست که گناهِ تبدیل بر آن کسان است که بَدَل مىکنند آن وصیت را، هرآیینه خدا شنوای داناست. ﴿181﴾
﴿فَمَنۡ خَافَ مِن مُّوصٖ جَنَفًا أَوۡ إِثۡمٗا فَأَصۡلَحَ بَيۡنَهُمۡ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٨٢ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٨٣ أَيَّامٗا مَّعۡدُودَٰتٖۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَۚ وَعَلَى ٱلَّذِينَ يُطِيقُونَهُۥ فِدۡيَةٞ طَعَامُ مِسۡكِينٖۖ فَمَن تَطَوَّعَ خَيۡرٗا فَهُوَ خَيۡرٞ لَّهُۥۚ وَأَن تَصُومُواْ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ١٨٤ شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ فِيهِ ٱلۡقُرۡءَانُ هُدٗى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَٰتٖ مِّنَ ٱلۡهُدَىٰ وَٱلۡفُرۡقَانِۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ ٱلشَّهۡرَ فَلۡيَصُمۡهُۖ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَۗ يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ وَلِتُكۡمِلُواْ ٱلۡعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰكُمۡ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ١٨٥ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لِي وَلۡيُؤۡمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمۡ يَرۡشُدُونَ ١٨٦ ﴾
پس هر که دریابد از وصیت کننده، ظلمى یا گناهى، پس صلاح آرد در میان ایشان، پس هیچ گناه نیست بر وى، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است [72]. ﴿182﴾اى کسانی که ایمان آوردند، لازم کرده شد بر شما روزه داشتن، چنانکه لازم کرده شد بر کسانی که پیش از شما بودند؛ تا باشد که پرهیزگارى کنید. ﴿183﴾[روزه داشتنِ] چند روز شمرده شده پس هر که باشد از شما بیمار یا مسافر، پس لازم است شمار آن از روزهاى دیگر و لازم است بر آنان که مىتوانند روزه داشتن [و روزه نمىدارند] فدیهای [73]که عبارت از خوراک یک درویش است. پس هر که بجا آرد نیکى این بهتر است او را و آن که روزه دارید بهتر است شما را اگر مىدانید [74]. ﴿184﴾ماه رمضان آن است که فرود آورده شد در وى قرآن؛ راهنمایی براى مردمان و سخنان روشن از هدایت و از جدا کردن حق و باطل. پس هر که دریابد از شما آن ماه را، پس البته روزهدارد آن را و هر که بیمار باشد یا مسافر، پس بر وى لازم است شمار آنچه فوت شد از روزهاى دیگر. میخواهد خدا به شما آسانى و نمىخواهد به شما دشوارى و مىخواهد که تمام کنید شمار را و به بزرگى یاد کنید خدا را به شکر آن که راه نمود شما را و تا باشد که شما شاکر شوید. ﴿185﴾و چون استفسار کنند تو را بندگان من از حال من، پس هرآیینه من نزدیکم، قبول مىکنم دعاى دعا کننده، وقتى که دعا کند مرا. پس باید که فرمانبردارى کنند براى من و باید که بگروند به من تا باشد که راه یابند. ﴿186﴾
﴿أُحِلَّ لَكُمۡ لَيۡلَةَ ٱلصِّيَامِ ٱلرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَآئِكُمۡۚ هُنَّ لِبَاسٞ لَّكُمۡ وَأَنتُمۡ لِبَاسٞ لَّهُنَّۗ عَلِمَ ٱللَّهُ أَنَّكُمۡ كُنتُمۡ تَخۡتَانُونَ أَنفُسَكُمۡ فَتَابَ عَلَيۡكُمۡ وَعَفَا عَنكُمۡۖ فَٱلۡـَٰٔنَ بَٰشِرُوهُنَّ وَٱبۡتَغُواْ مَا كَتَبَ ٱللَّهُ لَكُمۡۚ وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ ٱلۡخَيۡطُ ٱلۡأَبۡيَضُ مِنَ ٱلۡخَيۡطِ ٱلۡأَسۡوَدِ مِنَ ٱلۡفَجۡرِۖ ثُمَّ أَتِمُّواْ ٱلصِّيَامَ إِلَى ٱلَّيۡلِۚ وَلَا تُبَٰشِرُوهُنَّ وَأَنتُمۡ عَٰكِفُونَ فِي ٱلۡمَسَٰجِدِۗ تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ فَلَا تَقۡرَبُوهَاۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ ءَايَٰتِهِۦ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ ١٨٧ وَلَا تَأۡكُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَكُم بَيۡنَكُم بِٱلۡبَٰطِلِ وَتُدۡلُواْ بِهَآ إِلَى ٱلۡحُكَّامِ لِتَأۡكُلُواْ فَرِيقٗا مِّنۡ أَمۡوَٰلِ ٱلنَّاسِ بِٱلۡإِثۡمِ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ١٨٨ ۞يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡأَهِلَّةِۖ قُلۡ هِيَ مَوَٰقِيتُ لِلنَّاسِ وَٱلۡحَجِّۗ وَلَيۡسَ ٱلۡبِرُّ بِأَن تَأۡتُواْ ٱلۡبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنِ ٱتَّقَىٰۗ وَأۡتُواْ ٱلۡبُيُوتَ مِنۡ أَبۡوَٰبِهَاۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٨٩ وَقَٰتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَكُمۡ وَلَا تَعۡتَدُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ ١٩٠﴾
حلال کرده شد براى شما در شبِ روزه، مخالطت کردن با زنان خود، ایشان بمنزلۀ پوششند شما را و شما به جاى پوششید ایشان را، دانست خدا که شما خیانت مىکردید در حقّ خویشتن، پس به مهربانى بازگشت بر شما و درگذشت از شما. پس الحال مخالطت کنید با زنان خود و طلب کنید آنچه مقدّر کرده است خدا براى شما (یعنى اولاد) و بخورید و بنوشید تا آنکه روشن شود براى شما رشتۀ سفید از رشتۀ سیاه؛ مراد از رشتۀ سفید فجر است، پس از آن تمام کنید روزه را تا شب و مساس مکنید زنان را در حالی که معتکف باشید در مسجدها. اینها منهیات خدا است، پس نزدیک مشوید به آنها. همچنین بیان مىکند خدا آیتهاى خود را براى مردمان تا پرهیزگارى کنند. ﴿187﴾و مخورید اموال خویش را به ناحق و مرسانید اموال خود را به حاکمان (یعنى به رشوت) تا بخورید پارهای از اموال مردمان به ستم، دانسته. ﴿188﴾مىپرسند تو را [75]از ماههایی (یعنى از شهر حج)، بگو اینها میعادند براى مردمان و براى حج [76]و نیست نیکوکارى آن که درآیید در خانهها را، [در حالت احرام] از پَسِ پشتِ آنها و لیکن صاحب نیکوکارى آن است که پرهیزگارى کند، و درآیید در خانهها از راه دروازهها و حذر کنید از خدا تا باشد که رستگار شوید. ﴿189﴾و جنگ کنید در راه خدا با آنان که جنگ مىکنند با شما و از حد مگذرید، هرآیینه خدا دوست نمیدارد از حد گذرندگان را. ﴿190﴾
﴿ وَٱقۡتُلُوهُمۡ حَيۡثُ ثَقِفۡتُمُوهُمۡ وَأَخۡرِجُوهُم مِّنۡ حَيۡثُ أَخۡرَجُوكُمۡۚ وَٱلۡفِتۡنَةُ أَشَدُّ مِنَ ٱلۡقَتۡلِۚ وَلَا تُقَٰتِلُوهُمۡ عِندَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ حَتَّىٰ يُقَٰتِلُوكُمۡ فِيهِۖ فَإِن قَٰتَلُوكُمۡ فَٱقۡتُلُوهُمۡۗ كَذَٰلِكَ جَزَآءُ ٱلۡكَٰفِرِينَ ١٩١ فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٩٢ وَقَٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتۡنَةٞ وَيَكُونَ ٱلدِّينُ لِلَّهِۖ فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ فَلَا عُدۡوَٰنَ إِلَّا عَلَى ٱلظَّٰلِمِينَ ٩٣ ٱلشَّهۡرُ ٱلۡحَرَامُ بِٱلشَّهۡرِ ٱلۡحَرَامِ وَٱلۡحُرُمَٰتُ قِصَاصٞۚ فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَٱعۡتَدُواْ عَلَيۡهِ بِمِثۡلِ مَا ٱعۡتَدَىٰ عَلَيۡكُمۡۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِينَ ١٩٤ وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا تُلۡقُواْ بِأَيۡدِيكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ وَأَحۡسِنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٩٥ وَأَتِمُّواْ ٱلۡحَجَّ وَٱلۡعُمۡرَةَ لِلَّهِۚ فَإِنۡ أُحۡصِرۡتُمۡ فَمَا ٱسۡتَيۡسَرَ مِنَ ٱلۡهَدۡيِۖ وَلَا تَحۡلِقُواْ رُءُوسَكُمۡ حَتَّىٰ يَبۡلُغَ ٱلۡهَدۡيُ مَحِلَّهُۥۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوۡ بِهِۦٓ أَذٗى مِّن رَّأۡسِهِۦ فَفِدۡيَةٞ مِّن صِيَامٍ أَوۡ صَدَقَةٍ أَوۡ نُسُكٖۚ فَإِذَآ أَمِنتُمۡ فَمَن تَمَتَّعَ بِٱلۡعُمۡرَةِ إِلَى ٱلۡحَجِّ فَمَا ٱسۡتَيۡسَرَ مِنَ ٱلۡهَدۡيِۚ فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ ثَلَٰثَةِ أَيَّامٖ فِي ٱلۡحَجِّ وَسَبۡعَةٍ إِذَا رَجَعۡتُمۡۗ تِلۡكَ عَشَرَةٞ كَامِلَةٞۗ ذَٰلِكَ لِمَن لَّمۡ يَكُنۡ أَهۡلُهُۥ حَاضِرِي ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ١٩٦ ﴾
و بکشید مشرکان را، هرجاکه بیابید ایشان را و بیرون کنید ایشان را از آنجا که بیرون کردند شما را (یعنى از مکه) و غلبۀ شرک سختتر است از قتل [77]و کارزار مکنید با ایشان نزدیک مسجد حرام تا آنکه کارزار کنند با شما در آنجا، پس اگر بجنگند با شما، پس بکشید ایشان را همچنین است سزاى کافران. ﴿191﴾پس اگر بازماندند، پس هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿192﴾و بجنگید با ایشان تا آن که نابود شود شرک و شود دین محض، براى خدا. پس اگر بازماندند [78]، پس نیست دستدرازى مگر بر ستمکاران. ﴿193﴾ماه حرام، عوض ماه حرام است و بزرگیها با یکدیگر عوض مىشود؛ پس هر که تعدّى کند بر شما، پس دستدرازى کنید بر وى مانند دستدرازىِ وى بر شما و حذر کنید از خدا و بدانید که خدا با پرهیزگاران است [79]. ﴿194﴾و خرج کنید در راه خدا و مَیفکنید خویشتن را به سوى هلاک و نیکوکارى کنید، هرآیینه خدا دوست مىدارد نیکوکاران را. ﴿195﴾و تمام کنید حج و عمره را براى خدا؛ پس اگر بازداشته شوید، لازم است آنچه سهل باشد از قربانى و متراشید سرهاى خود را تا آن که برسد قربانى به جایش [80]، پس هر که باشد از شما بیمار یا او را رنجى باشد در سر او [81]، پس لازم است عوض آن روزه یا صدقه یا قربانى؛ پس چون ایمن شد، پس هر که بهرهور شد به سبب اداى عمره تا وقت حج، پس لازم است آنچه سهل باشد از قربانى؛ پس لازم است روزه داشتنِ سه روز در وقت حج و هفت روز وقتى که بازگردید از سفر، این یک دهۀ تمام است؛ این حکم، آن راست که نباشد قبیلۀ وى، باشندۀ مسجد حرام و حذر کنید از خدا و بدانید که خدا سختْ عقوبت است [82]. ﴿196﴾
﴿ٱلۡحَجُّ أَشۡهُرٞ مَّعۡلُومَٰتٞۚ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ ٱلۡحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي ٱلۡحَجِّۗ وَمَا تَفۡعَلُواْ مِنۡ خَيۡرٖ يَعۡلَمۡهُ ٱللَّهُۗ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيۡرَ ٱلزَّادِ ٱلتَّقۡوَىٰۖ وَٱتَّقُونِ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٧ لَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَبۡتَغُواْ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّكُمۡۚ فَإِذَآ أَفَضۡتُم مِّنۡ عَرَفَٰتٖ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ عِندَ ٱلۡمَشۡعَرِ ٱلۡحَرَامِۖ وَٱذۡكُرُوهُ كَمَا هَدَىٰكُمۡ وَإِن كُنتُم مِّن قَبۡلِهِۦ لَمِنَ ٱلضَّآلِّينَ ١٩٨ ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنۡ حَيۡثُ أَفَاضَ ٱلنَّاسُ وَٱسۡتَغۡفِرُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٩٩ فَإِذَا قَضَيۡتُم مَّنَٰسِكَكُمۡ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَذِكۡرِكُمۡ ءَابَآءَكُمۡ أَوۡ أَشَدَّ ذِكۡرٗاۗ فَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا وَمَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖ ٢٠٠ وَمِنۡهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ٢٠١ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ نَصِيبٞ مِّمَّا كَسَبُواْۚ وَٱللَّهُ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ ٢٠٢ ﴾
حج، موقّت است به ماه دانسته شده [83]، پس هر که لازم کرد بر خود در این ماهها حج را (یعنى احرام بست)، پس مخالطت زنان جایز نیست و نه بدکارى و نه باهم مناقشه کردن در حج. و هرچه مىکنید از نیکى، میداند آن را خدا، و توشه همراه گیرید؛ هرآیینه بهترین فواید توشه، پرهیزگارى است (یعنی از سؤال و دزدی) و از من بترسید اى خداوندان خرد. ﴿197﴾نیست شما را گناهى در آنکه طلب کنید در موسم حج، روزى از پروردگار خویش. پس آنگاه که بازگردید از عرفات، پس یاد کنید خدا را نزد مشعر حرام و یاد کنید خدا را به شکر آن که راه نموده است شما را، و هرآیینه بودید پیش از این، از گمراهان. ﴿198﴾پس بازگردید از آنجا که باز مىگردند عامه مردمان [84]و آمرزش طلب کنید از خدا، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿199﴾پس چون ادا کردید ارکان حج خویش را، پس یاد کنید خداى را (یعنى در منى) مانند یاد کردن شما پدران خویش را، بلکه زیادهتر یاد کردن. پس از مردمان کسى هست که میگوید: اى پروردگار ما! بده ما را در دنیا و نیست او را در آخرت، هیچ نصیب. ﴿200﴾و از مردمان کسى هست که مىگوید: اى پروردگار ما! بده ما را در دنیا نعمت و در آخرت نعمت و محفوظ دار ما را از عذاب دوزخ. ﴿201﴾این گروه، ایشان راست بهرهای از ثواب آنچه به عمل آوردند (یعنى از ثواب آخرت) و خدا زودکننده حساب است. ﴿202﴾
﴿ ۞وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡدُودَٰتٖۚ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوۡمَيۡنِ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِۖ لِمَنِ ٱتَّقَىٰۗ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُمۡ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ ٢٠٣ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُعۡجِبُكَ قَوۡلُهُۥ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَيُشۡهِدُ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلۡبِهِۦ وَهُوَ أَلَدُّ ٱلۡخِصَامِ ٢٠٤ وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي ٱلۡأَرۡضِ لِيُفۡسِدَ فِيهَا وَيُهۡلِكَ ٱلۡحَرۡثَ وَٱلنَّسۡلَۚ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَسَادَ ٢٠٥ وَإِذَا قِيلَ لَهُ ٱتَّقِ ٱللَّهَ أَخَذَتۡهُ ٱلۡعِزَّةُ بِٱلۡإِثۡمِۚ فَحَسۡبُهُۥ جَهَنَّمُۖ وَلَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ ٢٠٦ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡرِي نَفۡسَهُ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ رَءُوفُۢ بِٱلۡعِبَادِ ٢٠٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱدۡخُلُواْ فِي ٱلسِّلۡمِ كَآفَّةٗ وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِۚ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٞ ٢٠٨ فَإِن زَلَلۡتُم مِّنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡكُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ٢٠٩ هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّآ أَن يَأۡتِيَهُمُ ٱللَّهُ فِي ظُلَلٖ مِّنَ ٱلۡغَمَامِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَقُضِيَ ٱلۡأَمۡرُۚ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ ٢١٠ ﴾
و یاد کنید خدا را در چند روز شمرده شده (یعنى ایام منى)، پس کسی که به شتاب کوچ کند در دو روز (یعنى از مِنى) پس گناه نیست بر وى و آنکه دیر ماند، پس گناه نیست بر وى، مر آن را که پرهیزگارى کند و بترسید از خدا و بدانید که شما به سوى وى برانگیخته خواهید شد [85]. ﴿203﴾و از مردمان کسى هست که به شگفت مىآرد تو را سخن او در باب زندگانى دنیا و گواه مىآرد خدا را بر آنچه در دل وى است؛ حال آن که او سختترین ستیزندگان است. ﴿204﴾و چون ریاست پیدا کند، بشتابد در زمین تا تباهى کند در آنجا و نابود سازد زراعت و مواشى را و خدا دوست ندارد تباهکارى را. ﴿205﴾و چون گفته شود او را: حذر کن از خدا، حمل کندش تکبر بر گناه، پس کفایت کننده وى دوزخ است و هرآیینه آن بدجایی است. ﴿206﴾و از مردمان کسى هست که مىفروشد خویش را براى طلب رضامندى خدا و خدا مهربان است بر بندگان. ﴿207﴾اى کسانى که ایمان آوردید! در آیید به اسلام، همه یکجا. و پیروى مکنید گامهاى شیطان را، هرآیینه او شما را دشمن آشکار هست. ﴿208﴾پس اگر به لغزیدید، بعد از آن که آمد به شما سخنان روشن، پس بدانید که خدا غالبِ داناست. ﴿209﴾آیا انتظار نمىکنند اهل عصیان مگر آن را که بیاید به ایشان خدا (یعنى بیاید عذاب او) در سایبانهایی از ابر و بیایند فرشتگان و به انجام رسانیده شود کار. و به سوى خدا بازگردانیده میشوند کارها. ﴿210﴾
﴿سَلۡ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ كَمۡ ءَاتَيۡنَٰهُم مِّنۡ ءَايَةِۢ بَيِّنَةٖۗ وَمَن يُبَدِّلۡ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ٢١١ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا وَيَسۡخَرُونَ مِنَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۘ وَٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ فَوۡقَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ وَٱللَّهُ يَرۡزُقُ مَن يَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٖ ٢١٢ كَانَ ٱلنَّاسُ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَبَعَثَ ٱللَّهُ ٱلنَّبِيِّۧنَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ فِيمَا ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِۚ وَمَا ٱخۡتَلَفَ فِيهِ إِلَّا ٱلَّذِينَ أُوتُوهُ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ بَغۡيَۢا بَيۡنَهُمۡۖ فَهَدَى ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَا ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ ٱلۡحَقِّ بِإِذۡنِهِۦۗ وَٱللَّهُ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٍ ٢١٣ أَمۡ حَسِبۡتُمۡ أَن تَدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ وَلَمَّا يَأۡتِكُم مَّثَلُ ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِكُمۖ مَّسَّتۡهُمُ ٱلۡبَأۡسَآءُ وَٱلضَّرَّآءُ وَزُلۡزِلُواْ حَتَّىٰ يَقُولَ ٱلرَّسُولُ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ مَتَىٰ نَصۡرُ ٱللَّهِۗ أَلَآ إِنَّ نَصۡرَ ٱللَّهِ قَرِيبٞ ٢١٤ يَسَۡٔلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَۖ قُلۡ مَآ أَنفَقۡتُم مِّنۡ خَيۡرٖ فَلِلۡوَٰلِدَيۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِينَ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِۗ وَمَا تَفۡعَلُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٞ ٢١٥ ﴾
بپرس از بنى اسراییل: چقدر دادیم ایشان را از نشانههای روشن؟ و هر که بدل کند نعمت خدا را پس از آن که بیاید به وى (یعنى کفر پیش گیرد تا نعمت مفقود گردد)، پس هرآیینه خدا سختْ عقوبت است. ﴿211﴾آراسته کرده شده است کافران را زندگانى این جهان و سخریه مىکنند با اهل ایمان، و کسانی که تقوى دارند، بالاتر از ایشان باشند روز قیامت و خدا روزى میدهد هر که را میخواهد بیشمار (یعنى بسیار). ﴿212﴾بودند مردمان، یک گروه [86]، پس فرستاد خداىِ تعالى پیغامبران را بشارت دهنده و بیم کننده و فرود آورد به ایشان کتاب به راستى؛ تا حکم کند آن کتاب میان مردمان در آنچه اختلاف کردند در آن [87]و اختلاف نکردند در آن مگر کسانی که داده شده به ایشان کتاب (یعنى امّتِ [موردِ] دعوت) بعد از آن که آمد به ایشان نشانهها از جهت حسد در میان خویش؛ پس راه نمود خدا مؤمنان را به آن حق که اختلاف کردند در آن به ارادۀ خود، و خدا راه مىنماید کسى را که خواهد به سوى راه راست [88]. ﴿213﴾آیا پنداشتید اى مردمان، که درآیید به بهشت حال آن که هنوز پیش نیامده است شما را حالت آنانکه گذشتهاند پیش از شما؟ رسید به ایشان سختى و محنت و جنبانیده شدند، تا آن که میگفت پیغامبر و کسانی که ایمان آوردند با وى: کى باشد یارى دادن خدا؟ آگاه شوید که هرآیینه یارى دادن خدا نزدیک است. ﴿214﴾سؤال میکنند تو را که کدام نوع خرج کردن، خرج کنند، بگو: آنچه خرج کردید از مال، پس مادر و پدر را باید و خویشاوندان و یتیمان و درویشان و مسافران را و آنچه کنید از نیکى، پس هرآیینه خدا به آن داناست. ﴿215﴾
﴿كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡقِتَالُ وَهُوَ كُرۡهٞ لَّكُمۡۖ وَعَسَىٰٓ أَن تَكۡرَهُواْ شَيۡٔٗا وَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۖ وَعَسَىٰٓ أَن تُحِبُّواْ شَيۡٔٗا وَهُوَ شَرّٞ لَّكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٢١٦ يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلشَّهۡرِ ٱلۡحَرَامِ قِتَالٖ فِيهِۖ قُلۡ قِتَالٞ فِيهِ كَبِيرٞۚ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَكُفۡرُۢ بِهِۦ وَٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَإِخۡرَاجُ أَهۡلِهِۦ مِنۡهُ أَكۡبَرُ عِندَ ٱللَّهِۚ وَٱلۡفِتۡنَةُ أَكۡبَرُ مِنَ ٱلۡقَتۡلِۗ وَلَا يَزَالُونَ يُقَٰتِلُونَكُمۡ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمۡ عَن دِينِكُمۡ إِنِ ٱسۡتَطَٰعُواْۚ وَمَن يَرۡتَدِدۡ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَيَمُتۡ وَهُوَ كَافِرٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢١٧ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِكَ يَرۡجُونَ رَحۡمَتَ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٢١٨ ۞يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَيۡسِرِۖ قُلۡ فِيهِمَآ إِثۡمٞ كَبِيرٞ وَمَنَٰفِعُ لِلنَّاسِ وَإِثۡمُهُمَآ أَكۡبَرُ مِن نَّفۡعِهِمَاۗ وَيَسَۡٔلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَۖ قُلِ ٱلۡعَفۡوَۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَتَفَكَّرُونَ ٢١٩﴾
لازم کرده شد بر شما جنگ و آن دشوار است شما را و شاید که شما ناخوش دارید چیزى را، حال آن که آن بهتر باشد شما را و شاید که دوست دارید چیزى را، حال آن که آن بد باشد شما را و خدا میداند و شما نمیدانید. ﴿216﴾سؤال میکنند تو را از ماه حرام، از جنگ کردن در آن [89]بگو: جنگ کردن در وى سختْ کاری است و بازداشتن از راه خدا و ناگرویدن به خدا و بازداشتن از مسجد حرام و بیرون کردن اهل این مسجد از وى سختتر است نزد خدا و فتنهانگیختن [90]سختتر است از کشتن [91]و همیشه باشند که جنگ مىکنند با شما تا اینکه بازگردانند شما را از دین شما (یعنى از اسلام) اگر توانند و هر که برگردد از شما از دین خود پس کافر بمیرد، آن گروه نابود شد کارهاى ایشان در دنیا و آخرت و ایشانند باشندگانِ دوزخ؛ ایشان در آنجا جاویدند. ﴿217﴾هرآیینه آنان که ایمان آوردند و آنان که هجرت کردند و جهاد نمودند در راه خداوند، آن گروه امیدوارند بخشایش خدا را و خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿218﴾سؤال مىکنند تو را از شراب و قمار، بگو: در این هر دو گناهِ سخت است و نفعهاست مردمان را (یعنى در دنیا) و گناه این هر دو سختتر است از نفع آنها [92]. و سؤال میکنند تو را چه چیز خرج میکنند، بگو: خرج کنید زیاده را. همچنین [93]بیان مىکند خدا براى شما آیتها، تا باشد که تأمّل کنید. ﴿219﴾
﴿ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۗ وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡيَتَٰمَىٰۖ قُلۡ إِصۡلَاحٞ لَّهُمۡ خَيۡرٞۖ وَإِن تُخَالِطُوهُمۡ فَإِخۡوَٰنُكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ ٱلۡمُفۡسِدَ مِنَ ٱلۡمُصۡلِحِۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَأَعۡنَتَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٢٢٠ وَلَا تَنكِحُواْ ٱلۡمُشۡرِكَٰتِ حَتَّىٰ يُؤۡمِنَّۚ وَلَأَمَةٞ مُّؤۡمِنَةٌ خَيۡرٞ مِّن مُّشۡرِكَةٖ وَلَوۡ أَعۡجَبَتۡكُمۡۗ وَلَا تُنكِحُواْ ٱلۡمُشۡرِكِينَ حَتَّىٰ يُؤۡمِنُواْۚ وَلَعَبۡدٞ مُّؤۡمِنٌ خَيۡرٞ مِّن مُّشۡرِكٖ وَلَوۡ أَعۡجَبَكُمۡۗ أُوْلَٰٓئِكَ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلنَّارِۖ وَٱللَّهُ يَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱلۡجَنَّةِ وَٱلۡمَغۡفِرَةِ بِإِذۡنِهِۦۖ وَيُبَيِّنُ ءَايَٰتِهِۦ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٢٢١ وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡمَحِيضِۖ قُلۡ هُوَ أَذٗى فَٱعۡتَزِلُواْ ٱلنِّسَآءَ فِي ٱلۡمَحِيضِ وَلَا تَقۡرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ يَطۡهُرۡنَۖ فَإِذَا تَطَهَّرۡنَ فَأۡتُوهُنَّ مِنۡ حَيۡثُ أَمَرَكُمُ ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِينَ وَيُحِبُّ ٱلۡمُتَطَهِّرِينَ ٢٢٢ نِسَآؤُكُمۡ حَرۡثٞ لَّكُمۡ فَأۡتُواْ حَرۡثَكُمۡ أَنَّىٰ شِئۡتُمۡۖ وَقَدِّمُواْ لِأَنفُسِكُمۡۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُم مُّلَٰقُوهُۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٢٢٣ وَلَا تَجۡعَلُواْ ٱللَّهَ عُرۡضَةٗ لِّأَيۡمَٰنِكُمۡ أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ وَتُصۡلِحُواْ بَيۡنَ ٱلنَّاسِۚ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٢٢٤ ﴾
در مصلحت دنیا و آخرت. و سؤال مىکنند تو را از یتیمان، بگو: به صلاح آوردن کار ایشان بهتر است [94]و اگر مشارکت کنید با ایشان، پس ایشان برادران شمایند و خدا مىداند تباهکار را از صلاحکار و اگر خدا خواستى، سخت گرفتى شما را، هرآیینه خدا غالبِ استوارکار است. ﴿220﴾و به زنى مگیرید زنان شرک آرنده را تا آنکه ایمان آرند و هرآیینه کنیزکِ مسلمان بهتر است از زن شرک آرنده، اگرچه شگفتآورده باشد شما را. و به زنى مدهید به مشرکان تا آنکه ایمان آرند (یعنی زنان مؤمنه را) و هرآیینه بندۀ مسلمان بهتر است از مشرک و اگرچه به شگفتآورده باشد شما را [95]. گروه مشرکان میخوانند به سوى دوزخ و خدا مىخواند به سوى بهشت و به سوى آمرزش به قدرت خود و بیان مىکند آیتهاى خود را براى مردمان، تا باشد که پند پذیر شوند. ﴿221﴾و سؤال مىکنند تو را از حیض، بگو که: وى نجاست است، پس یکسو شوید از زنان در حال حیض و نزدیکى مکنید با ایشان تا آنکه پاک شوند [96]. پس چون نیک پاک شوند، پس نزدیکى کنید با ایشان از آن راه که مباح کرده است شما را خدا (یعنى از جانبِ قُبُل)، هرآیینه خدا دوست میدارد توبه کنندگان را و دوست میدارد پاک شوندگان را. ﴿222﴾زنان شما کشتزار شمایند، پس بیایید به کشتزار خویش [به] هر روش که خواهید [97]و پیش فرستید (یعنى اعمال صالحه را) براى خویشتن و بترسید از خدا و بدانید که شما با وى ملاقات خواهید کرد و بشارت ده مسلمانان را. ﴿223﴾و مکنید نام خدا را دستمایه براى سوگندانِ خویش، براى اجتناب از آن که نیکوکارى کنید و پرهیزگارى نمایید و صلاح آرید در میان مردمان. و خدا شنوای داناست [98]. ﴿224﴾
﴿لَّا يُؤَاخِذُكُمُ ٱللَّهُ بِٱللَّغۡوِ فِيٓ أَيۡمَٰنِكُمۡ وَلَٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتۡ قُلُوبُكُمۡۗ وَٱللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٞ ٢٢٥ لِّلَّذِينَ يُؤۡلُونَ مِن نِّسَآئِهِمۡ تَرَبُّصُ أَرۡبَعَةِ أَشۡهُرٖۖ فَإِن فَآءُو فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٢٢٦ وَإِنۡ عَزَمُواْ ٱلطَّلَٰقَ فَإِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٢٢٧ وَٱلۡمُطَلَّقَٰتُ يَتَرَبَّصۡنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَٰثَةَ قُرُوٓءٖۚ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَن يَكۡتُمۡنَ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ فِيٓ أَرۡحَامِهِنَّ إِن كُنَّ يُؤۡمِنَّ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَٰلِكَ إِنۡ أَرَادُوٓاْ إِصۡلَٰحٗاۚ وَلَهُنَّ مِثۡلُ ٱلَّذِي عَلَيۡهِنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ وَلِلرِّجَالِ عَلَيۡهِنَّ دَرَجَةٞۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ٢٢٨ ٱلطَّلَٰقُ مَرَّتَانِۖ فَإِمۡسَاكُۢ بِمَعۡرُوفٍ أَوۡ تَسۡرِيحُۢ بِإِحۡسَٰنٖۗ وَلَا يَحِلُّ لَكُمۡ أَن تَأۡخُذُواْ مِمَّآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ شَيًۡٔا إِلَّآ أَن يَخَافَآ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ ٱللَّهِۖ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ ٱللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَا فِيمَا ٱفۡتَدَتۡ بِهِۦۗ تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ فَلَا تَعۡتَدُوهَاۚ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ ٱللَّهِ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٢٢٩ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدُ حَتَّىٰ تَنكِحَ زَوۡجًا غَيۡرَهُۥۗ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَآ أَن يَتَرَاجَعَآ إِن ظَنَّآ أَن يُقِيمَا حُدُودَ ٱللَّهِۗ وَتِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ٢٣٠ ﴾
مؤاخذه نمىکند شما را خدا به بیهودهگویى در سوگندهاى شما [99]و لیکن مؤاخذه مىکند به آنچه قصد کرده است دلهاى شما و خدا آمرزندۀ بردبار است. ﴿225﴾مرآن کسان راکه ایلا مىکنند از زنان خویش [100]، انتظار کردن چهار ماه است، پس اگر بازگشتند (یعنی از این سوگند) پس هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿226﴾و اگر قصد کردند جدایى را، پس هرآیینه خدا شنوای داناست. ﴿227﴾و آن زنان که طلاق داده شد ایشان را انتظار سه حیض یا سه طهر کنانند خویشتن را و جایز نیست ایشان را پوشیدن آنچه خدا آفریده است در رحمهاى ایشان (یعنى ولد و حیض) اگر ایمان مىآرند به خدا و روز بازپسین و شوهران ایشان سزاوارترند به باز آوردن ایشان در حبالۀ خود در این مدت اگر خواهند نیکوکارى؛ و زنان را هست مانند آنچه بر زنان است به وجه پسندیده [101]و مردان را هست برایشان بلندى (یعنى فرمانروایى) و خدا غالبِ استوارکار است. ﴿228﴾طلاق رجعى دوبار است، پس از آن یا نگاه داشتن است به خوش خویى یا رهاکردن به نیکویى، و حلال نیست شما را که بگیرید چیزی را از آنچه دادهاید زنان را [102]، مگر آنگاه که بترسند مرد و زن که برپا نتوانند داشت احکام خدا را، پس اگر بترسید اى مسلمانان، از آن که برپا ندارند این هر دو، احکام خدا را [103]، پس گناه نیست بر ایشان در آنچه عوض خود داد زن. این حدّهای مقرر کردۀ خداست؛ پس بیرون مروید از آنها و هر که بیرون رود از حدودِ خدا پس آن گروه، ایشانند ستمکاران. ﴿229﴾پس اگر طلاق داد (یعنى سوم بار) پس هرگز حلال نمىشود این زن آن مرد را تا آنکه درآید به نکاح شوهرى دیگر(یعنی او دخول کند). پس اگر طلاق دادش این شوهر دیگر، پس گناه نیست بر آن هر دو، در آنکه بازگردند به نکاح باهم، اگر بدانند که برپا مىتوانند داشت احکام خدا را و این حدود خداست، بیان مىکند آن حدود را براى قومى که میدانند. ﴿230﴾
﴿وَإِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَبَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمۡسِكُوهُنَّ بِمَعۡرُوفٍ أَوۡ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعۡرُوفٖۚ وَلَا تُمۡسِكُوهُنَّ ضِرَارٗا لِّتَعۡتَدُواْۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ فَقَدۡ ظَلَمَ نَفۡسَهُۥۚ وَلَا تَتَّخِذُوٓاْ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ هُزُوٗاۚ وَٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَمَآ أَنزَلَ عَلَيۡكُم مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَٱلۡحِكۡمَةِ يَعِظُكُم بِهِۦۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ٢٣1 وَإِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَبَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحۡنَ أَزۡوَٰجَهُنَّ إِذَا تَرَٰضَوۡاْ بَيۡنَهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِۗ ذَٰلِكَ يُوعَظُ بِهِۦ مَن كَانَ مِنكُمۡ يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۗ ذَٰلِكُمۡ أَزۡكَىٰ لَكُمۡ وَأَطۡهَرُۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٢٣٢ ۞وَٱلۡوَٰلِدَٰتُ يُرۡضِعۡنَ أَوۡلَٰدَهُنَّ حَوۡلَيۡنِ كَامِلَيۡنِۖ لِمَنۡ أَرَادَ أَن يُتِمَّ ٱلرَّضَاعَةَۚ وَعَلَى ٱلۡمَوۡلُودِ لَهُۥ رِزۡقُهُنَّ وَكِسۡوَتُهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ لَا تُكَلَّفُ نَفۡسٌ إِلَّا وُسۡعَهَاۚ لَا تُضَآرَّ وَٰلِدَةُۢ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوۡلُودٞ لَّهُۥ بِوَلَدِهِۦۚ وَعَلَى ٱلۡوَارِثِ مِثۡلُ ذَٰلِكَۗ فَإِنۡ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٖ مِّنۡهُمَا وَتَشَاوُرٖ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَاۗ وَإِنۡ أَرَدتُّمۡ أَن تَسۡتَرۡضِعُوٓاْ أَوۡلَٰدَكُمۡ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ إِذَا سَلَّمۡتُم مَّآ ءَاتَيۡتُم بِٱلۡمَعۡرُوفِۗ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ ٢٣٣ ﴾
و چون طلاق دادید زنان را پس رسیدند به میعاد خود [104]، پس نگاه دارید ایشان را به نیکویى، یا رهاکنید ایشان را به نیکویى و نگاه مدارید ایشان را براى ضرر رسانیدن تا ستم کنید، و هر که این کند، پس هرآیینه ستم کرد بر خود و مگیرید آیتهاى خدا را تمسخر، و یاد کنید نعمت خدا را بر خویش و آنچه فرود آورد بر شما از کتاب و علم که پند مىدهد شما را به آن و بترسید از خدا و بدانید که خدا به هر چیز داناست. ﴿231﴾و چون طلاق دادید زنان را پس رسیدند به میعاد خود [105]، پس منع مکنید ایشان را از آن که نکاح کنند با شوهران خویش [106]، وقتى که با یکدیگر راضى شدند در میان خویش به روش پسندیده. این حکم پند داده مىشود به آن هر کسى را که مؤمن باشد از شما به خدا و روز قیامت این کار، خوشتر است و پاکیزهتر و خدا میداند و شما نمىدانید. ﴿232﴾و مادران باید که شیر دهند فرزندان خویش را دو سال تمام؛ این حکم آن راست که خواهد تمام کردن مدّت شیر، و بر پدر نفقه و پوشاک این زنان شیرده است به وجه پسندیده؛ واجب کرده نمىشود بر هیچ کس الاّ قدرِ توانایى او، رنج نباید داد مادر را به سبب فرزند وى و نه پدر را به سبب فرزند وى و لازم است بر وصى مانند این. پس اگر خواهند مادر و پدر از شیر باز کردن (یعنى پیش از دو سال) بعدِ رضامندى میان یکدیگر و مشورت کردن با یکدیگر، پس هیچ گناه نیست بر ایشان، و اگر خواهید که دایه گیرید براى فرزندان خویش، پس هیچ گناه نیست بر شما تمام تسلیم نمودید آنچه دادنَش مقرر کردید به خوش خویى، و بترسید از خدا و بدانید که خدا به آنچه میکنید بیناست. ﴿233﴾
﴿وَٱلَّذِينَ يُتَوَفَّوۡنَ مِنكُمۡ وَيَذَرُونَ أَزۡوَٰجٗا يَتَرَبَّصۡنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرۡبَعَةَ أَشۡهُرٖ وَعَشۡرٗاۖ فَإِذَا بَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ فِيمَا فَعَلۡنَ فِيٓ أَنفُسِهِنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ ٢٣٤ وَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ فِيمَا عَرَّضۡتُم بِهِۦ مِنۡ خِطۡبَةِ ٱلنِّسَآءِ أَوۡ أَكۡنَنتُمۡ فِيٓ أَنفُسِكُمۡۚ عَلِمَ ٱللَّهُ أَنَّكُمۡ سَتَذۡكُرُونَهُنَّ وَلَٰكِن لَّا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّآ أَن تَقُولُواْ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗاۚ وَلَا تَعۡزِمُواْ عُقۡدَةَ ٱلنِّكَاحِ حَتَّىٰ يَبۡلُغَ ٱلۡكِتَٰبُ أَجَلَهُۥۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ فَٱحۡذَرُوهُۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٞ ٢٣٥ لَّا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ إِن طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ مَا لَمۡ تَمَسُّوهُنَّ أَوۡ تَفۡرِضُواْ لَهُنَّ فَرِيضَةٗۚ وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى ٱلۡمُوسِعِ قَدَرُهُۥ وَعَلَى ٱلۡمُقۡتِرِ قَدَرُهُۥ مَتَٰعَۢا بِٱلۡمَعۡرُوفِۖ حَقًّا عَلَى ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٢٣٦ وَإِن طَلَّقۡتُمُوهُنَّ مِن قَبۡلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدۡ فَرَضۡتُمۡ لَهُنَّ فَرِيضَةٗ فَنِصۡفُ مَا فَرَضۡتُمۡ إِلَّآ أَن يَعۡفُونَ أَوۡ يَعۡفُوَاْ ٱلَّذِي بِيَدِهِۦ عُقۡدَةُ ٱلنِّكَاحِۚ وَأَن تَعۡفُوٓاْ أَقۡرَبُ لِلتَّقۡوَىٰۚ وَلَا تَنسَوُاْ ٱلۡفَضۡلَ بَيۡنَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٌ ٢٣٧ ﴾
و کسانی که بمیرند از شما و بگذارند زنان را، باید که انتظار کنانند این زنان، خویشتن را چهار ماه و ده روز؛ پس چون رسیدند به میعاد [107]خویش، پس گناه نیست بر شما در آنچه کردند در حقّ خویشتن به وجه پسندیده (یعنى نکاح به طور شرعی)، و خدا به آنچه میکنید آگاه است. ﴿234﴾و نیست گناه بر شما در سخنى که کنایت کردید به آن از خواستگارى زنان (یعنى در میان عدّت) یا پنهان داشتید در دلهاى خود. دانست خدا که شما یاد خواهید کرد این زنان را (یعنى به تصریح بعد عدّت) و لیکن وعده ندهید به ایشان نکاح را مگر آن که گویید سخنى پسندیده را (یعنى به کنایت)، و قصد مکنید عقد نکاح را تا آنکه رسد میعاد مقرر به نهایت خود و بدانید که خدا مىداند آنچه در دلهاى شما است؛ پس بترسید از او، بدانید که خدا آمرزندۀ بردبار است. ﴿235﴾هیچ گناه نیست بر شما اگر طلاق دادید زنان را در آن وقت که هنوز دست نرسانیدهاید به ایشان یا مُعین نکردهاید براى ایشان مقدارى [108]و بهره دهید این چنین مطلقات را، لازم است [109]بر توانگر، مقدار حال او بهره و بر تنگدست، مقدار حال او بهره دادن به خوش خویى؛ لازم شده بر نیکوکاران. ﴿236﴾و اگر طلاق دادهاید زنان را پیش از آن که دست رسانید به ایشان و مُعین کرده باشید براى ایشان مقدارى، پس لازم است نیمۀ آنچه مُعین کردید، مگر آن که بخشند زنان یا در گذارد کسی که به دست اوست عقد نکاح (یعنى زوج حقّ خود گذاشته تمام دهد) و آن که درگذارید، نزدیکتر است به پرهیزگارى و فراموش مکنید احسان کردن در میان خویش، هرآیینه خدا به آنچه مىکنید، بیناست. ﴿237﴾
﴿ حَٰفِظُواْ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ وَقُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِينَ ٢٣٨ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ فَرِجَالًا أَوۡ رُكۡبَانٗاۖ فَإِذَآ أَمِنتُمۡ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمۡ تَكُونُواْ تَعۡلَمُونَ ٢٣٩ وَٱلَّذِينَ يُتَوَفَّوۡنَ مِنكُمۡ وَيَذَرُونَ أَزۡوَٰجٗا وَصِيَّةٗ لِّأَزۡوَٰجِهِم مَّتَٰعًا إِلَى ٱلۡحَوۡلِ غَيۡرَ إِخۡرَاجٖۚ فَإِنۡ خَرَجۡنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ فِي مَا فَعَلۡنَ فِيٓ أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعۡرُوفٖۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٢٤٠ وَلِلۡمُطَلَّقَٰتِ مَتَٰعُۢ بِٱلۡمَعۡرُوفِۖ حَقًّا عَلَى ٱلۡمُتَّقِينَ ٢٤١ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ ٢٤٢ ۞أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَهُمۡ أُلُوفٌ حَذَرَ ٱلۡمَوۡتِ فَقَالَ لَهُمُ ٱللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحۡيَٰهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَشۡكُرُونَ ٢٤٣ وَقَٰتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٢٤٤ مَّن ذَا ٱلَّذِي يُقۡرِضُ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا فَيُضَٰعِفَهُۥ لَهُۥٓ أَضۡعَافٗا كَثِيرَةٗۚ وَٱللَّهُ يَقۡبِضُ وَيَبۡصُۜطُ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٢٤٥ ﴾
تقید کنید بر همۀ نمازها و بر نماز میانه (یعنى خصوصاً بر نماز عصر) و بایستید براى خدا فرمانبردار شده. ﴿238﴾پس اگر ترسیدید (یعنی از عَدُوّ و مانند آن) پس روان بر پاهاى خود نماز گزارید یا سواره. پس چون ایمن شوید، پس یاد کنید خدا را چنانکه آموخته است شما را آنچه نمىدانستید. ﴿239﴾و آنانکه قبض روح ایشان کرده شود از شما و بگذارند زنان را، لازم کرده شد بر ایشان وصیت کردن براى زنان خویش به آن که بهره دهند ایشان را تا یک سال غیر برآوردن (یعنی بی غیر بر آوردن). پس اگر بیرون روند، پس گناه نیست بر شما در آنچه کردند در حق خویشتن از کار پسندیده (یعنى نکاح به طور شرعی) و خدا غالب و استوارکار است [110]. ﴿240﴾و طلاق داده شدگان را لازم است بهرهمند ساختن به خوش خویی (یعنى نفقه و سکنى). لازم کرده شد بر پرهیزگاران. ﴿241﴾همچنین بیان مىکند خدا براى شما احکام خود را تا باشد که شما بفهمید. ﴿242﴾آیا ندیدى اى بیننده! به سوى کسانی که بیرون آمدند از خانههاى خویش و ایشان هزاران بودند به بیم مرگ، پس گفت ایشان را خدا: بمیرید. باز زنده گردانید ایشان را. هرآیینه خدا صاحب بخشایش است بر مردمان و لیکن اکثر ایشان سپاس نمىکنند. ﴿243﴾و جنگ کنید در راه خدا و بدانید که خدا شنوای داناست. ﴿244﴾کیست آنکه وام دهد خدا را، وام دادن نیک، پس دو چند سازد خدا آن مال را براى او به مراتب بسیار و خدا تنگ مىسازد و گشاده مىکند روزى را و به سوى او باز گردانیده شوید. ﴿245﴾
﴿ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلۡمَلَإِ مِنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ مِنۢ بَعۡدِ مُوسَىٰٓ إِذۡ قَالُواْ لِنَبِيّٖ لَّهُمُ ٱبۡعَثۡ لَنَا مَلِكٗا نُّقَٰتِلۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۖ قَالَ هَلۡ عَسَيۡتُمۡ إِن كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡقِتَالُ أَلَّا تُقَٰتِلُواْۖ قَالُواْ وَمَا لَنَآ أَلَّا نُقَٰتِلَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَقَدۡ أُخۡرِجۡنَا مِن دِيَٰرِنَا وَأَبۡنَآئِنَاۖ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقِتَالُ تَوَلَّوۡاْ إِلَّا قَلِيلٗا مِّنۡهُمۡۚ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلظَّٰلِمِينَ ٢٤٦ وَقَالَ لَهُمۡ نَبِيُّهُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ قَدۡ بَعَثَ لَكُمۡ طَالُوتَ مَلِكٗاۚ قَالُوٓاْ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ ٱلۡمُلۡكُ عَلَيۡنَا وَنَحۡنُ أَحَقُّ بِٱلۡمُلۡكِ مِنۡهُ وَلَمۡ يُؤۡتَ سَعَةٗ مِّنَ ٱلۡمَالِۚ قَالَ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰهُ عَلَيۡكُمۡ وَزَادَهُۥ بَسۡطَةٗ فِي ٱلۡعِلۡمِ وَٱلۡجِسۡمِۖ وَٱللَّهُ يُؤۡتِي مُلۡكَهُۥ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ ٢٤٧ وَقَالَ لَهُمۡ نَبِيُّهُمۡ إِنَّ ءَايَةَ مُلۡكِهِۦٓ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلتَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَبَقِيَّةٞ مِّمَّا تَرَكَ ءَالُ مُوسَىٰ وَءَالُ هَٰرُونَ تَحۡمِلُهُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لَّكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٢٤٨ ﴾
آیا ندیدى به سوى جماعتی از بنى اسراییل بعد از موسى، چون گفتند مر پیغامبر خویش را که: برپا کن براى ما پادشاهى تا جنگ کنیم در راه خدا، گفت پیغامبر: آیا نزدیک هستید اگر واجب کرده شود بر شما جنگ، اینکه جنگ نکنید؟ گفتند: و چه شده است ما را که جنگ نکنیم در راه خدا و به تحقیق که بیرون کرده شدیم از خانههاى خویش و جدا کرده شدیم از فرزندان خویش. پس آنگاه که واجب کرده شد بر ایشان جنگ، روگردانیدند مگر اندکى از ایشان، و خدا داناست به ستمکاران. ﴿246﴾و گفت مر ایشان را پیغامبر ایشان: هرآیینه خدا، پادشاه مقرّر کرده است براى شما طالوت را. گفتند: چگونه باشد او را پادشاهى بر ما و ما سزاوارتریم به پادشاهى از وى! و داده نشده است وی را فراخى از مال. گفت: هرآیینه خدا برگزیده است او را بر شما و داده است او را فراخى در دانش و افزونى در بدن، و خدا مىبخشد پادشاهى خود را به هر که خواهد و خدا جوادِ داناست. ﴿247﴾و گفت ایشان را پیغامبر ایشان: هرآیینه نشان پادشاهى او آن است که بیاید به شما صندوقى که در آن، آرام دل است از پروردگار شما و بقیه از تبرکاتى که گذاشتندش آل موسى و آل هارون، بر میدارند او را فرشتگان، هرآیینه در این صورت نشانه [ای] است شما را اگر باور دارندهاید. ﴿248﴾
﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِٱلۡجُنُودِ قَالَ إِنَّ ٱللَّهَ مُبۡتَلِيكُم بِنَهَرٖ فَمَن شَرِبَ مِنۡهُ فَلَيۡسَ مِنِّي وَمَن لَّمۡ يَطۡعَمۡهُ فَإِنَّهُۥ مِنِّيٓ إِلَّا مَنِ ٱغۡتَرَفَ غُرۡفَةَۢ بِيَدِهِۦۚ فَشَرِبُواْ مِنۡهُ إِلَّا قَلِيلٗا مِّنۡهُمۡۚ فَلَمَّا جَاوَزَهُۥ هُوَ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ قَالُواْ لَا طَاقَةَ لَنَا ٱلۡيَوۡمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِۦۚ قَالَ ٱلَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَٰقُواْ ٱللَّهِ كَم مِّن فِئَةٖ قَلِيلَةٍ غَلَبَتۡ فِئَةٗ كَثِيرَةَۢ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ مَعَ ٱلصَّٰبِرِينَ ٢٤٩ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِۦ قَالُواْ رَبَّنَآ أَفۡرِغۡ عَلَيۡنَا صَبۡرٗا وَثَبِّتۡ أَقۡدَامَنَا وَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٢٥٠ فَهَزَمُوهُم بِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُۥدُ جَالُوتَ وَءَاتَىٰهُ ٱللَّهُ ٱلۡمُلۡكَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَعَلَّمَهُۥ مِمَّا يَشَآءُۗ وَلَوۡلَا دَفۡعُ ٱللَّهِ ٱلنَّاسَ بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لَّفَسَدَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ ذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢٥١ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱللَّهِ نَتۡلُوهَا عَلَيۡكَ بِٱلۡحَقِّۚ وَإِنَّكَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٢٥٢ ﴾
پس چون جدا شد (یعنى از وطن) طالوت با لشکرها، گفت: هرآیینه خدا آزمایش کننده است شما را به جویی، پس هر که بنوشد از آن جوى، پس نیست از آن من و هر که نچشد آن را، پس او از آنِ من است؛ الاّ آن که بردارد یک کف آب به دست خود، پس آشامیدند از آن جوى، مگر اندکى از ایشان، پس آنگاه که گذشتند از جوى طالوت و مؤمنانِ همراه، گفتند نوشندگان: نیست توانایى ما را امروز به مقابلۀ جالوت و لشکرهاى او. گفتند آنان که میدانستند که ایشان ملاقات خواهند کرد با خدا: بسا گروهِ اندک که غالب شد بر گروه بسیار به ارادۀ خدا و خدا با شکیبایان است. ﴿249﴾و آنگاه که به میدان آمدند براى جنگ جالوت و لشکرهاى وى، این صالحان گفتند: اى پروردگار ما! بریز بر ما شکیبایى و محکم کن قدمهاى ما را و غلبه دِه ما را بر گروه ناگرویدگان. ﴿250﴾پس شکست دادند آن کفّار را بتوفیق خدا و کشت داود جالوت را و داد خداى تعالى داود را پادشاهى و علم و بیاموخت او را از آنچه مىخواست. و اگر نبودى دور کردن خدا مردمان را گروهى را به دست گروهى، هرآیینه تباه شدى زمین و لیکن خدا صاحب بخشایش است بر عالمها. ﴿251﴾اینها آیات خداست، میخوانیم آن را بر تو [اى محمّد]، به راستى و هرآیینه تو از پیغامبرانى. ﴿252﴾
﴿۞تِلۡكَ ٱلرُّسُلُ فَضَّلۡنَا بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۘ مِّنۡهُم مَّن كَلَّمَ ٱللَّهُۖ وَرَفَعَ بَعۡضَهُمۡ دَرَجَٰتٖۚ وَءَاتَيۡنَا عِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَأَيَّدۡنَٰهُ بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِۗ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا ٱقۡتَتَلَ ٱلَّذِينَ مِنۢ بَعۡدِهِم مِّنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ وَلَٰكِنِ ٱخۡتَلَفُواْ فَمِنۡهُم مَّنۡ ءَامَنَ وَمِنۡهُم مَّن كَفَرَۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا ٱقۡتَتَلُواْ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَفۡعَلُ مَا يُرِيدُ ٢٥٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ يَوۡمٞ لَّا بَيۡعٞ فِيهِ وَلَا خُلَّةٞ وَلَا شَفَٰعَةٞۗ وَٱلۡكَٰفِرُونَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٢٥٤ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُۚ لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞۚ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ مَن ذَا ٱلَّذِي يَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيۡءٖ مِّنۡ عِلۡمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَۚ وَسِعَ كُرۡسِيُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۖ وَلَا ئَُودُهُۥ حِفۡظُهُمَاۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡعَظِيمُ ٢٥٥لَآ إِكۡرَاهَ فِي ٱلدِّينِۖ قَد تَّبَيَّنَ ٱلرُّشۡدُ مِنَ ٱلۡغَيِّۚ فَمَن يَكۡفُرۡ بِٱلطَّٰغُوتِ وَيُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ لَا ٱنفِصَامَ لَهَاۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ٢٥٦﴾
این پیغامبران، فضل دادیم بعضى را از ایشان بر بعضى از ایشان کسى هست که با او سخن گفت خدا و بلند کرد بعضى را در مرتبهها. و دادیم عیسى پسر مریم را معجزهها و قوّت دادیم او را به روح القدس و اگر خواستى خدا، با یکدیگر نمىجنگیدند کسانی که بعد از پیغامبران بودند، پس از آن که آمد به ایشان حجّتها، و لیکن اختلاف کردند. پس از ایشان کسى هست که ایمان آورد و از ایشان کسى هست که کافر شده و اگر خواستى خدا با. یکدیگر نمىجنگیدند و لیکن خدا میکند آنچه مىخواهد ﴿253﴾اى مسلمانان! خرج کنید از آنچه روزى دادیم شما را پیش از آن که بیاید روزی که خرید و فروخت نیست در آن روز و نه دوستى و نه سفارش، و کافران، ایشانند ظالمان. ﴿254﴾خدا، هیچ معبود نیست بجز وى، زندۀ تدبیر کننده عالم، نمىگیرد او را پینکى و نه خواب، او راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است، کیست آن که شفاعت کند نزدیک او اِلاّ به حکم او، میداند آنچه پیشِ دستهای ایشان است و آنچه پسِ پشتِ ایشان است و در برنمىگیرند مردمان از معلومات حق، چیزى را مگر به آنچه وى خواسته است، فرا گرفته است پادشاهى او آسمانها و زمین را و گران نمىشود بر وى نگهبانى این هر دو، او بلند مرتبۀ بزرگ قدر است. ﴿255﴾نیست جبر کردن براى دین [111]. هرآیینه ظاهر شده است راهیابى از گمراهى، پس هر که منکر بت شود و ایمان آرد به خدا پس هرآیینه چنگ زده است به دستاویزى محکم که نیست گسستن آن را، و خدا شنوای داناست ﴿256﴾
﴿ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۖ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَوۡلِيَآؤُهُمُ ٱلطَّٰغُوتُ يُخۡرِجُونَهُم مِّنَ ٱلنُّورِ إِلَى ٱلظُّلُمَٰتِۗ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٥٧ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِي حَآجَّ إِبۡرَٰهِۧمَ فِي رَبِّهِۦٓ أَنۡ ءَاتَىٰهُ ٱللَّهُ ٱلۡمُلۡكَ إِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ رَبِّيَ ٱلَّذِي يُحۡيِۦ وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا۠ أُحۡيِۦ وَأُمِيتُۖ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ فَإِنَّ ٱللَّهَ يَأۡتِي بِٱلشَّمۡسِ مِنَ ٱلۡمَشۡرِقِ فَأۡتِ بِهَا مِنَ ٱلۡمَغۡرِبِ فَبُهِتَ ٱلَّذِي كَفَرَۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٢٥٨ أَوۡ كَٱلَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرۡيَةٖ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحۡيِۦ هَٰذِهِ ٱللَّهُ بَعۡدَ مَوۡتِهَاۖ فَأَمَاتَهُ ٱللَّهُ مِاْئَةَ عَامٖ ثُمَّ بَعَثَهُۥۖ قَالَ كَمۡ لَبِثۡتَۖ قَالَ لَبِثۡتُ يَوۡمًا أَوۡ بَعۡضَ يَوۡمٖۖ قَالَ بَل لَّبِثۡتَ مِاْئَةَ عَامٖ فَٱنظُرۡ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمۡ يَتَسَنَّهۡۖ وَٱنظُرۡ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجۡعَلَكَ ءَايَةٗ لِّلنَّاسِۖ وَٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡعِظَامِ كَيۡفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكۡسُوهَا لَحۡمٗاۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُۥ قَالَ أَعۡلَمُ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٢٥٩ ﴾
خدا کارسازِ مؤمنان است، بیرون مىآرد ایشان را از تاریکیها به سوى روشنى و آنان که کافرند، کارسازان ایشان بتانند، بیرون مىآرند ایشان را از روشنى به سوى تاریکىها؛ این جماعت باشندگان دوزخند، ایشان در آنجا جاویدند. ﴿257﴾آیا ندیدى به سوى کسى که مکابره کرد با ابراهیم در باب پروردگار او در مقابلۀ آن که داد او را خدا پادشاهى (یعنى نمرود) چون گفت ابراهیم: پروردگار من آن است که زنده مىکند و مىمیراند [112]، گفت آن کافر: من زنده مىکنم و مىمیرانم. گفت ابراهیم: پس هرآیینه خدا مىآرد آفتاب را از مشرق، پس تو بیار آن را از طرف مغرب؛ پس مغلوب شد کافر و خدا راه نمىنماید گروه ستمکاران را. ﴿258﴾یا ندیدى این شخص را که گذشت بر دِهى و وى افتاده بود بر سقفهاى خود [113]، گفت: چگونه زنده کند این را خدا بعدِ مردن این؟! پس مرده کرد او را خداىْ تعالى صد سال، بعد از آن برانگیختش، گفت: چقدر درنگ کردى؟ گفت: درنگ کردم یک روز یا پارهای از روز. گفت: بلکه درنگ کردی صد سال، پس ببین به سوى طعام خود و آشامیدنى خود که متغیر نشده و ببین به سوى درازگوش خود و مىخواهیم که گردانیم تو را نشانهای براى مردمان. و ببین به سوى استخوانها، چگونه جنبش مىدهیم آن را، بعد از آن مىپوشانیم بر آن گوشت را؛ پس چون واضح شدش این حال، گفت: به یقین مىدانم خدا بر همه چیز تواناست. ﴿259﴾
﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ رَبِّ أَرِنِي كَيۡفَ تُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰۖ قَالَ أَوَ لَمۡ تُؤۡمِنۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطۡمَئِنَّ قَلۡبِيۖ قَالَ فَخُذۡ أَرۡبَعَةٗ مِّنَ ٱلطَّيۡرِ فَصُرۡهُنَّ إِلَيۡكَ ثُمَّ ٱجۡعَلۡ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٖ مِّنۡهُنَّ جُزۡءٗا ثُمَّ ٱدۡعُهُنَّ يَأۡتِينَكَ سَعۡيٗاۚ وَٱعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٢٦٠ مَّثَلُ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنۢبَتَتۡ سَبۡعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنۢبُلَةٖ مِّاْئَةُ حَبَّةٖۗ وَٱللَّهُ يُضَٰعِفُ لِمَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ ٢٦١ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ثُمَّ لَا يُتۡبِعُونَ مَآ أَنفَقُواْ مَنّٗا وَلَآ أَذٗى لَّهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٢٦٢ ۞قَوۡلٞ مَّعۡرُوفٞ وَمَغۡفِرَةٌ خَيۡرٞ مِّن صَدَقَةٖ يَتۡبَعُهَآ أَذٗىۗ وَٱللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٞ ٢٦٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُبۡطِلُواْ صَدَقَٰتِكُم بِٱلۡمَنِّ وَٱلۡأَذَىٰ كَٱلَّذِي يُنفِقُ مَالَهُۥ رِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَلَا يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۖ فَمَثَلُهُۥ كَمَثَلِ صَفۡوَانٍ عَلَيۡهِ تُرَابٞ فَأَصَابَهُۥ وَابِلٞ فَتَرَكَهُۥ صَلۡدٗاۖ لَّا يَقۡدِرُونَ عَلَىٰ شَيۡءٖ مِّمَّا كَسَبُواْۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٢٦٤ ﴾
و آنگاه که گفت ابراهیم: اى پروردگار من! بنما مرا چگونه زنده مىکنی مردگان را؟ گفت خدا: آیا باور نداشتهای؟ گفت: آرى باور داشتهام، لیکن مىخواهم که آرام گیرد دل من [114]. گفت خدا: پس بگیر چهار تن از پرندگان، پس به هم آور همه را نزدیک خود. بعد از آن بگذار بر هر کوهى پارهای از ایشان، بعد از آن ندا کن ایشان را، البته بیایند پیش تو شتابان، و بدان که خدا غالب استوارکار است. ﴿260﴾صفت آنان که خرج مىکنند اموال خود را در راه خدا، مانند صفت یک دانه است که برویاند هفت خوشه را، در هر خوشه صد دانه است و خدا دو چند مىدهد هر که را خواهد و خدا، جوادِ داناست. ﴿261﴾آنان که خرج مىکنند اموال خود را در راه خدا، باز از پىِ آن انفاق، نمىآرند منّت نهادن را و نه ایذا رسانیدن را، ایشان راست مزد ایشان نزدیک پروردگار ایشان و نیست ترس بر ایشان و نه ایشان اندوهگین شوند. ﴿262﴾سخن ملایم گفتن و درگذشتن [115]بهتر است از آن خیرات که از پى آن آزرده کردن باشد و خدا بىنیازست بردبار است. ﴿263﴾اى مؤمنان! تباه مکنید خیرات خود را به منّت نهادن و آزرده کردن، همچون کسی که خرج میکند مال خود را براى نمودنِ مردمان و ایمان ندارد به خدا و روز قیامت؛ پس صفت او مانند صفت سنگ صاف است که بر وى باشد اندک خاکى، پس رسید به آن بارانى عظیم، پس گذاشت او را سخت و صاف مانده. توانایى ندارند اهل ریا بر چیزى از آنچه عمل کردند و خدا راه نمىنماید گروه کافران را [116]. ﴿264﴾
﴿ وَمَثَلُ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمُ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ وَتَثۡبِيتٗا مِّنۡ أَنفُسِهِمۡ كَمَثَلِ جَنَّةِۢ بِرَبۡوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٞ فََٔاتَتۡ أُكُلَهَا ضِعۡفَيۡنِ فَإِن لَّمۡ يُصِبۡهَا وَابِلٞ فَطَلّٞۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٌ ٢٦٥ أَيَوَدُّ أَحَدُكُمۡ أَن تَكُونَ لَهُۥ جَنَّةٞ مِّن نَّخِيلٖ وَأَعۡنَابٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ لَهُۥ فِيهَا مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ وَأَصَابَهُ ٱلۡكِبَرُ وَلَهُۥ ذُرِّيَّةٞ ضُعَفَآءُ فَأَصَابَهَآ إِعۡصَارٞ فِيهِ نَارٞ فَٱحۡتَرَقَتۡۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَتَفَكَّرُونَ ٢٦٦ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنفِقُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا كَسَبۡتُمۡ وَمِمَّآ أَخۡرَجۡنَا لَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِۖ وَلَا تَيَمَّمُواْ ٱلۡخَبِيثَ مِنۡهُ تُنفِقُونَ وَلَسۡتُم بَِٔاخِذِيهِ إِلَّآ أَن تُغۡمِضُواْ فِيهِۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ ٢٦٧ ٱلشَّيۡطَٰنُ يَعِدُكُمُ ٱلۡفَقۡرَ وَيَأۡمُرُكُم بِٱلۡفَحۡشَآءِۖ وَٱللَّهُ يَعِدُكُم مَّغۡفِرَةٗ مِّنۡهُ وَفَضۡلٗاۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ ٢٦٨ يُؤۡتِي ٱلۡحِكۡمَةَ مَن يَشَآءُۚ وَمَن يُؤۡتَ ٱلۡحِكۡمَةَ فَقَدۡ أُوتِيَ خَيۡرٗا كَثِيرٗاۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٢٦٩ ﴾
و صفت آنانکه خرج میکنند مالهاى خویش را از جهت طلبِ رضامندىِ خدا و به سبب اعتقاد ناشى از دلهای خویش، مانند صفت باغى است به مکان بلند که رسید به وى بارانى عظیم، پس آورد میوههاى خود را دو چندان و اگر نمىرسید او را باران عظیم، پس شبنم کفایت مىکرد، و خدا به آنچه میکنید بیناست [117]. ﴿265﴾آیا دوست میدارد یکى از شما که باشد او را باغى از درختان خرما و انگور، میرود زیر آن جویها، مر او را هست در آن باغ، هر جنس از میوهها و رسیده باشد او را کلانسالى و باشد او را اولاد ناتوان، پس در این حالت رسید آن باغ را گردبادى که در آن آتش است، پس پاک بسوخت؛ همچنین واضح میسازد خدا براى شما آیتها، تا باشد که تأمُّل کنید [118]. ﴿266﴾اى مؤمنان! خرج کنید از پاکیزهها آنچه شما پیدا کردید و از پاکیزها آنچه بیرون آوردیم براى شما از زمین و قصد مکنید رَدِىّ را از آن، خرج میکنید آن را و نیستید گیرندۀ آن، مگر وقتى که چشمپوشى کنید در گرفتن آن و بدانید که خدا بىنیازِ ستوده است. ﴿267﴾شیطان وعده مىدهد به شما تنگدستى را و مىفرماید به بىحیایى، و خدا وعده میکند به شما آمرزش را از جانب خود و نعمت دادن را، و خدا جوادِ داناست. ﴿268﴾مىدهد دانش، هر که را خواهد و هر که داده شد او را دانش، پس هرآیینه داده شد نیکویىِ بسیار و پندپذیر نمىشوند مگر خداوندانِ خرد. ﴿269﴾
﴿ وَمَآ أَنفَقۡتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوۡ نَذَرۡتُم مِّن نَّذۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُهُۥۗ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٍ ٢٧٠ إِن تُبۡدُواْ ٱلصَّدَقَٰتِ فَنِعِمَّا هِيَۖ وَإِن تُخۡفُوهَا وَتُؤۡتُوهَا ٱلۡفُقَرَآءَ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۚ وَيُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَئَِّاتِكُمۡۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ ٢٧١ ۞لَّيۡسَ عَلَيۡكَ هُدَىٰهُمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يَشَآءُۗ وَمَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَلِأَنفُسِكُمۡۚ وَمَا تُنفِقُونَ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ ٱللَّهِۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ يُوَفَّ إِلَيۡكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ ٢٧٢ لِلۡفُقَرَآءِ ٱلَّذِينَ أُحۡصِرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ لَا يَسۡتَطِيعُونَ ضَرۡبٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ يَحۡسَبُهُمُ ٱلۡجَاهِلُ أَغۡنِيَآءَ مِنَ ٱلتَّعَفُّفِ تَعۡرِفُهُم بِسِيمَٰهُمۡ لَا يَسَۡٔلُونَ ٱلنَّاسَ إِلۡحَافٗاۗ وَمَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٌ ٢٧٣ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُم بِٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٢٧٤ ﴾
و آنچه خرج کردید از خیرات و یا لازم کردید بر خود از نذرى، پس هرآیینه خدا میداند آن را، و نیست ستمکاران را هیچ یارى دهنده. ﴿270﴾اگر آشکارا کنید خیرات را پس نیکو چیز است آن، و اگر پنهان کنید آن را و بدهید آن را به فقیران، پس این بهتر است شما را و دور سازد از شما بعض گناهان شما را، و خدا به آنچه میکنید آگاه است. ﴿271﴾لازم نیست بر تو [اى محمد] هدایت ایشان [119]، لیکن خدا هدایت میکند هر که را مىخواهد و آنچه خرج کردید از مال، پس نفع براى ذات شما است و لایق نیست که خرج کنید مگر براى طلب رضای خدا، و آنچه خرج کردید از مال، به تمام رسانیده شود به سوى شما (یعنى ثواب او) و شما ستم کرده نخواهید شد. ﴿272﴾خیرات براى آن فقیران است که بند کرده شدند در راه خدا [120]، نمىتوانند سفر کردن در زمین، توانگر میپندارد ایشان را نادان، به سبب طمع نکردن. تو مىشناسى ایشان را به قیافه ایشان، سؤال نمىکنند از مردمان به الحاح. و آنچه خرج کنید از مال، پس هرآیینه خدا به آن داناست. ﴿273﴾کسانی که خرج میکنند اموال خویش شب و روز، پنهان و آشکارا، پس ایشان راست مزد ایشان نزدیک پروردگار ایشان و نیست ترس بر ایشان و نه ایشان اندوهگین شوند. ﴿274﴾
﴿ٱلَّذِينَ يَأۡكُلُونَ ٱلرِّبَوٰاْ لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ ٱلَّذِي يَتَخَبَّطُهُ ٱلشَّيۡطَٰنُ مِنَ ٱلۡمَسِّۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَالُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡبَيۡعُ مِثۡلُ ٱلرِّبَوٰاْۗ وَأَحَلَّ ٱللَّهُ ٱلۡبَيۡعَ وَحَرَّمَ ٱلرِّبَوٰاْۚ فَمَن جَآءَهُۥ مَوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ فَٱنتَهَىٰ فَلَهُۥ مَا سَلَفَ وَأَمۡرُهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِۖ وَمَنۡ عَادَ فَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٧٥ يَمۡحَقُ ٱللَّهُ ٱلرِّبَوٰاْ وَيُرۡبِي ٱلصَّدَقَٰتِۗ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ ٢٧٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ لَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٢٧٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ ٱلرِّبَوٰٓاْ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٢٧٨ فَإِن لَّمۡ تَفۡعَلُواْ فَأۡذَنُواْ بِحَرۡبٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۖ وَإِن تُبۡتُمۡ فَلَكُمۡ رُءُوسُ أَمۡوَٰلِكُمۡ لَا تَظۡلِمُونَ وَلَا تُظۡلَمُونَ ٢٧٩وَإِن كَانَ ذُو عُسۡرَةٖ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَيۡسَرَةٖۚ وَأَن تَصَدَّقُواْ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٢٨٠ وَٱتَّقُواْ يَوۡمٗا تُرۡجَعُونَ فِيهِ إِلَى ٱللَّهِۖ ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا كَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ٢٨١﴾
کسانی که مىخورند سود را بر نخیزند (یعنى از گور) مگر چنانکه بر مىخیزد کسی که دیوانه ساخت او را شیطان به سبب آسیب رسانیدن، که این به سبب آن است که سودخوران گفتند: جز این نیست که سوداگرى مانند سود است و حال آن که حلال کرده است خدا سوداگرى را و حرام ساخته سود را. پس کسی که آمد به وى پند از جانب پروردگار او، پس بازماند از این کار، پس او راست آنچه گذشت و کار او مفوّض است به خدا [121]و هر که بازگشت به سودخوارى [122]، پس آن گروه باشندگان دوزخند، ایشان در آنجا جاویدند. ﴿275﴾نابود مىسازد خدا برکت سود را و افزون مىسازد برکت خیرات را و خدا دوست ندارد هر ناسپاس گناهکار را. ﴿276﴾هرآیینه کسانی که ایمان آوردهاند و کردند کارهاى شایسته و برپا داشتند نماز را و دادند زکات را، مرایشان راست، مزد ایشان نزدیک پروردگار ایشان و نیست ترس بر ایشان و نه ایشان اندوهگین شوند. ﴿277﴾اى کسانی که ایمان آوردید! حذر کنید از خدا و ترک کنید آنچه مانده است از سود، اگر هستید از اهل ایمان. ﴿278﴾پس اگر نه کردید، پس خبردار باشید به جنگى از طرف خدا و رسول او و اگر توبه کردید، پس شما راست اصل مالهاى شما، نه شما ستم کنید و نه بر شما ستم کرده شود. ﴿279﴾و اگر باشد مفلسى، پس لازم است مهلت دادن تا توانگرى، و آنکه خیرات کنید بهتر است شما را، اگر هستید داننده. ﴿280﴾و حذر کنید از آن روز که بازگردانیده شوید در آن به سوى خدا، پس تمام داده شود هر شخصى را آنچه عمل کرده است و ایشان ستم کرده نشوند. ﴿281﴾
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيۡنٍ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى فَٱكۡتُبُوهُۚ وَلۡيَكۡتُب بَّيۡنَكُمۡ كَاتِبُۢ بِٱلۡعَدۡلِۚ وَلَا يَأۡبَ كَاتِبٌ أَن يَكۡتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ ٱللَّهُۚ فَلۡيَكۡتُبۡ وَلۡيُمۡلِلِ ٱلَّذِي عَلَيۡهِ ٱلۡحَقُّ وَلۡيَتَّقِ ٱللَّهَ رَبَّهُۥ وَلَا يَبۡخَسۡ مِنۡهُ شَيۡٔٗاۚ فَإِن كَانَ ٱلَّذِي عَلَيۡهِ ٱلۡحَقُّ سَفِيهًا أَوۡ ضَعِيفًا أَوۡ لَا يَسۡتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلۡيُمۡلِلۡ وَلِيُّهُۥ بِٱلۡعَدۡلِۚ وَٱسۡتَشۡهِدُواْ شَهِيدَيۡنِ مِن رِّجَالِكُمۡۖ فَإِن لَّمۡ يَكُونَا رَجُلَيۡنِ فَرَجُلٞ وَٱمۡرَأَتَانِ مِمَّن تَرۡضَوۡنَ مِنَ ٱلشُّهَدَآءِ أَن تَضِلَّ إِحۡدَىٰهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحۡدَىٰهُمَا ٱلۡأُخۡرَىٰۚ وَلَا يَأۡبَ ٱلشُّهَدَآءُ إِذَا مَا دُعُواْۚ وَلَا تَسَۡٔمُوٓاْ أَن تَكۡتُبُوهُ صَغِيرًا أَوۡ كَبِيرًا إِلَىٰٓ أَجَلِهِۦۚ ذَٰلِكُمۡ أَقۡسَطُ عِندَ ٱللَّهِ وَأَقۡوَمُ لِلشَّهَٰدَةِ وَأَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَرۡتَابُوٓاْ إِلَّآ أَن تَكُونَ تِجَٰرَةً حَاضِرَةٗ تُدِيرُونَهَا بَيۡنَكُمۡ فَلَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَلَّا تَكۡتُبُوهَاۗ وَأَشۡهِدُوٓاْ إِذَا تَبَايَعۡتُمۡۚ وَلَا يُضَآرَّ كَاتِبٞ وَلَا شَهِيدٞۚ وَإِن تَفۡعَلُواْ فَإِنَّهُۥ فُسُوقُۢ بِكُمۡۗ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ وَيُعَلِّمُكُمُ ٱللَّهُۗ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ٢٨٢ ﴾
اى مؤمنان! اگر معامله کنید با یکدیگر به وام دادن تا میعاد مقرّر، پس بنویسید آن را و باید که بنویسد میان شما نویسندهای به انصاف و سرباز نزند نویسنده، از آن که نویسد چنانکه آموخته است او را خدا، پس باید که وى بنویسد و انشا کند آنکه وام به ذمۀ وی است و باید که بترسد از خدا، پروردگار خود، و نقصان نکند از آن وام چیزی را. پس اگر باشد کسی که وام بر ذمۀ وی است، بىخرد یا ناتوان یا نمى تواند انشا کردن، پس باید که انشا کند کارگذار او با انصاف و گواه گیرید دو شاهد را از مردان خویش [123]، پس اگر نباشند دو مرد، پس یک مرد و دو زن کفایت است از کسانی که رضامند باشید از گواهان [124]، تا اگر فراموش کند یک زن، یاد دهاند یکى دیگر را. و باید که سر باز نزنند گواهان، آنگاه که طلبیده شوند و مانده مشوید از آن که نویسید حق را، اندک باشد یا بسیار، تا میعاد وى. این با انصافتر است نزدیک خدا و درستتر براى گواهى و قریبتر از آن که در شک نشوید مگر وقتى که باشد آن معامله، سوداگرى دست به دست که دست گردان مىکنید آن را میان خویش، پس نیست بر شما گناه در آنکه نه نویسید آن را و گواه گیرید هرگاه که خرید و فروخت کنید و باید که رنج داده نشود نویسنده و نه گواه، و اگر بکنید این کار، پس هرآیینه این گناه است شما را، و بترسید از خدا و مىآموزد شما را و خدا به هر چیز داناست. ﴿282﴾
﴿ ۞وَإِن كُنتُمۡ عَلَىٰ سَفَرٖ وَلَمۡ تَجِدُواْ كَاتِبٗا فَرِهَٰنٞ مَّقۡبُوضَةٞۖ فَإِنۡ أَمِنَ بَعۡضُكُم بَعۡضٗا فَلۡيُؤَدِّ ٱلَّذِي ٱؤۡتُمِنَ أَمَٰنَتَهُۥ وَلۡيَتَّقِ ٱللَّهَ رَبَّهُۥۗ وَلَا تَكۡتُمُواْ ٱلشَّهَٰدَةَۚ وَمَن يَكۡتُمۡهَا فَإِنَّهُۥٓ ءَاثِمٞ قَلۡبُهُۥۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ عَلِيمٞ ٢٨٣ لِّلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ وَإِن تُبۡدُواْ مَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ أَوۡ تُخۡفُوهُ يُحَاسِبۡكُم بِهِ ٱللَّهُۖ فَيَغۡفِرُ لِمَن يَشَآءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَآءُۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ٢٨٤ ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۚ كُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَكُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦۚ وَقَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ ٢٨٥ لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَعَلَيۡهَا مَا ٱكۡتَسَبَتۡۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تَحۡمِلۡ عَلَيۡنَآ إِصۡرٗا كَمَا حَمَلۡتَهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلۡنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِۦۖ وَٱعۡفُ عَنَّا وَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَآۚ أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٢٨٦﴾
و اگر مسافر باشید و نیابید نویسنده را، پس لازم است گِرو به دست آورده شده. پس اگر امین داند گروهى از شما گروهى را، پس باید که ادا کند آن کس که امین دانسته شد، امانت خود را و باید که بترسد از خدا، پروردگار خود. و پنهان مکنید گواهى را و هر که پنهان کند آن را پس هرآیینه گناهکار است دلِ او و خدا به آنچه مىکنید آگاه است. ﴿283﴾خدا راست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و اگر آشکارا کنید آنچه در دلهای شما است [125]، یا پنهان دارید آن را، البته حساب آن بگیرد از شما خدا، پس بیامرزد کسى را که خواهد و عذاب کند کسى را که خواهد و خدا بر همه چیز تواناست. ﴿284﴾باور داشت پیغامبر آنچه فرود آورده شد به سوى او از پروردگار او و مؤمنان نیز همه ایمان آوردند به خدا و فرشتگان او و کتابهاى او و پیغامبران او [126]. گفتند: فرق نمىکنیم میان هیچ کسى از پیغامبران و گفتند: شنودیم و فرمانبردارى کردیم، میخواهیم آمرزش تو اى پروردگار ما، و به سوى است بازگشت. ﴿285﴾خدا واجب نمىکند بر هیچ کس الا مقدار طاقت او؛ مر او راست آنچه عمل کرد و بر وى باشد آنچه گناه کرد. و گفتند: اى پروردگار ما! به عقوبت مگیر ما را، اگر فراموش کنیم یا خطا کنیم. اى پروردگار ما! و منه بر سر ما بار گران؛ چنانکه نهادی آن را بر کسانی که پیش از ما بودند. ای پروردگار ما! و منه بر سر ما آنچه برداشتِ آن نیست ما را و درگذر از ما و بیامرز ما را و ببخشاى بر ما؛ تویى خداوند ما، پس غلبه دِه ما را بر گروه کافران. ﴿286﴾
[4] در اصل متن، شبه آمده است و این تغییر در تمام این ترجمه اعمال شده است. [5] چنانکه [مصحح]. [6] یعنی رئیسانِ خود. [7] مترجم گوید: که حاصل مثل، آن است که اعمال منافقان همه نابود شود، چنانکه روشنی آن جماعت دور شد. [8] مترجم گوید: که حاصل مثل، آن است که منافقان در ظلمات نفسانی افتادهاند و چون مواعظ بلیغه شنوند فیالجمله ایشان را تنبیهی میشود و آن فائده نکند مانند مسافران که در شبِ تاریک و ابر حیران باشند و در برق دو سه قدم بروند و بازایستند، والله اعلم. [9] تا پرهیزگار شوید. [10] یعنی هیزمهای آن. [11] یعنی غبارِ فقدان مرغوب، هیچ ساعت به خاطر ایشان ننشیند؛ والله اعلم. [12] کافران چون ذکر پشّه و عنکبوت در قرآن شنیدند، طعن کردند و گفتند که: خدای تعالی به ذکر این چیزهای خسیس چه اراده کرده است؟! این آیت نازل شدـ والله اعلم. [13] و آن کلمات این است: ﴿رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ﴾[الأعراف: 23] والله اعلم. [14] مترجم گوید: خدایْ تعالی بنی اسرائیل را نعمتهای خود یادآوری و معجزههایی که در این قوم ظاهر شده بود، ذکر فرمود. آنگاه شبهات و هفوات ایشان را رد کرد به دلائل و این قصه ممتد است تا قوله تعالی: ﴿وَإِذِ ٱبۡتَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ رَبُّهُۥ﴾[البقرة: 124]. [15] یعنی در جمیع حاجات و مصائب، والله اعلم. [16] یعنی عالمیان آن زمان. [17] مترجم گوید: سبب کشتن پسران آن بود که کاهنان، فرعون را خبر داده بودند که در بنی اسرائیل پسری پیدا شود که باعث برافتادن پادشاهی او گردد. [18] مترجم گوید: که خدا موسی÷، را وعده داد که چهل شب در طور معتکف شود تا تورات عطا فرماییم. درین مدت بنی اسرائیل به اغوای سامری، گوسالهپرستی اختیار کردند. خدای تعالی بعد عودِ موسی حکم فرمود که بعض ایشان بعض را بکشند و این توبه ایشان است. [19] یعنی معبود ساختید. [20] مترجم گوید: موسی÷، هفتاد کس را از بنی اسرائیل با خود بُرد تا با وی کلام الهی استماع نمایند؛ ایشان بعد از شنیدن، خواهان رؤیت شدند و در طلب آن پا از حدِ ادب بیرون نهادند. خدای تعالی آن همه را به صاعقه بسوخت و باز به دعای موسی زنده ساخت. اشارت به این قصه است این آیت. [21] بنی اسرائیل مأمورشدند به جهاد عمالقه و ایشان در آن باب تغافل کردند، پس معاقب شدند به افتادن در بیابان چهل سال و آنجا چون آب و طعام و خیمهها مفقود شد، خدایْ تعالی به دعای موسی÷ مَنّ وسلوی نازل ساخت و از سنگی دوازده چشمه روان کرد و ابر را سایبان گردانید. قدر این نعمتها نشناختند وکفرانِ نعمت کردند. اشارت بدین قصه است این ایت. [22] یعنی دیه که در زمان حضرت موسی فتح شده بود. [23] یعنی به جای حِطه. حنطة گفتند. [24] یعنی بنی اسرائیل دوازده قبیله بودند برای هر قبیله یک چشمه معین شد؛ والله اعلم. [25] یعنی فرود آورده شد. [26] حاصل معنی آیت آن که آدمی دراصل از هر فرقه که باشد، چون ایمان آورد از اهل نجات بود؛ خصوصیتِ فرقه معتبر نیست. [27] یعنی احکام تورات. [28] یعنی شکار کردند وشکار کردن در روز شنبه در دین بنی اسرائیل حرام بود. [29] یعنی در آن زمانه حاضر بودند. [30] مترجم گویند: شخصی را از بنی اسرائیل کشته یافتند و کشنده آن معلوم نبود. خدایْ تعالی حکم فرمود که گاوی را ذبح کنند و بعض وی را بر آن مقتول بزنند تا زنده شود و از قاتلان خود خبر دهد. القصه گاو را به مبلغ خطیر خرید کردند وبزدند، مقتول زنده شد و پسران عم خود را نام برد که ایشان کشتند، پس قاتلان را به قصاص رسانیدند، از آن باز قاتل را از میراث محروم ساختند، والله اعلم. [31. - توضیح: وی گاوی است که پرورده نگشته تا زمین را شخم کند ونه کشت را آبیاری کند و از هر عیبی پاک و نباشد در وی رنگ دیگری. [32] یعنی با رئیسان خویش. [33] یعنی نعمت پیغمبر آخر الزمان. [34] مترجم گوید: یکی از عقائد باطله یهود آن بود که میکفتند یهود نباشند در دوزخ مگر روزی چند و این خطا است، زیرا که دخول جنت، موقوف بر ایمان به خدا و روز قیامت و پیغامبر آخر زمان است، جنس یهود و غیر آن اعتبار ندارد و اشارت به همین معنی است درین آیت، والله اعلم. [35] یعنی: منع کرده شدند از کشتن و جلا وطن کردن ودر ظلم، مددکاری نمودن و فرموده شدند به فدای اسیران و ایشان ازین همه احکام به فدای اسیران عمل کردند و بس؛ زیراکه موافق نفس ایشان افتاد و این طاعت نفس است، طاعت خدا نیست. [36] مترجم گوید: و دیگر از قبائح یهود آن بود که میگفتند: «قلوبنا غلف» یعنی: در دین خود آن قدر استحکام داریم که هیچ شبهه بدان راه نمییابد و این خطا است که سبب قبول نکردن دین اسلام حسد و جهل بود نه تقوی، زیرا که آثارِ تقوی هیجگاه از ایشان ظاهر نمیشد و اشارت به همین معنی است درین آیات. [37] یعنی قرآن. [38] تعریض است به آن قصه که: یهود خیبر با غطفان جنگ میکردند و هزیمت مییافتند، آخر دعا کردند که به طفیل محمد، نبی امی، که خروج او در آخر زمان موعود است؛ ما را نصرت ده؛ بعد از آن فتح یافتند. [39] یعنی به زبان حال. [40] دیگر از تحریفات یهود آن بود که میگفتند که داخل نخواهد شد در بهشت هیچ کس مگر یهود و این خطا است؛ زیرا که علامت بهشتیان مشتاق شدن به ملاقاتِ خداست و ایشان از مرگ هراسان بودند. و اشارت به مهمین معنی است در این آیت. [41] دیگر از جمع هفوه، کلام بیهوده را گویند، هرچه از دهن برآید. [42] دیگر از هفوات یهود آن که جبرئیل را دشمن میداشتند که عذاب بر امم سابقه فرود آورده؛ این خطا است که جبرئیل مأمور است از بارگاه حق عزوجل وی را چه اختیار!. [43] دیگر از هفوات یهود آن بود که سحر میکردند و سلیمان÷، را ساحر میدانستند. این افترا بود بر سلیمان÷، و اشارت به همین معنی است درین آیت. [44] دیگر از هفوات یهود آن بود که مجلس پیغامبر، آمده لفظ «راعنا» میگفتند و این لفظ را دو معنی است: یکی آنکه رعایت کن ما را و شفقت کن بر ما، دیگر رعونت دارنده یعنی ابله وقصد ایشان سبّ بود. حقْ سبحانه، مسلمانان را ازین کلمه نهی کرد برای سدّ باب فساد و اشارت به همین معنی است درین آیت. [45] مترجم گوید: درین آیت تعریض است به جواب یهود که انکار نسخ میکردند، والله اعلم. [46] یعنی امر کند به جهادایشان، الله اعلم. [47] دیگر از هفوات اهل کتاب آن بود که هر فرقه از یهود و نصاری دیگر را انکار میکرد و اشارت به همین معنی است درین آیت. [48] یعنی مشرکان گفتند. [49] درین آیت، تعریض است به کفار مکه و بشارت است به مغلوب شدن ایشان، والله اعلم. [50] دیگر از هفوات یهود آن بود که چون استقبال بیتالمقدس منسوخ شد، استهزا میکردند. اشارت به همین معنی است درین آیت. [51] دیگر از هفوات اهل کتاب آن بود که یهود، عزیز را و نصاری عیسی را پسر خدا میگفتند. در ردّ ایشان خدای تعالی این آیت نازل کرد. [52] یعنی آنانکه تورات را میفهمند تصدیق شریعت محمدیّه میکنند و آنانکه تصدیق نمیکنند، تورات را نمیفهمند. [53] مترجم گوید: ازین جا تا «سیقول السفهاء» خدای تعالی اثبات میفرماید نبوت پیغمبر ما راجاز قصۀ دعای حضرت ابراهیم که در تورات مذکور است و ترجیح میدهد ملت حنیفیه را که حضرت پیغمبر برای آن مبعوثاند و رد میکند قول یهود را که حضرت یعقوب ما را به یهودیت وصیت کرده است و از تفریق در انبیا نهی میفرماید؛ یعنی معتقد بعضی باشد و منکر بعضی. [54] یعنی دین او را. [55] مترجم گوید: چون آن حضرتج، به مدینه هجرت فرمود، شانزده ماه یا هفده ماه به طرف بیت المقدس نماز میگزارد، آرزو میکرد که خدایْ تعالی کعبه را قبلۀ وی سازد. خدای تعالی نازل کرد «قد نری تقلب» الی آخره، بعد از آن جواب شبهه سفها درین مسأله نازل کرد «سیقول السفهاء» و بعد از آن امر فرمود به صبر بر مشاق جهاد و در بسیاری از احکام توحید و قصاص و حج و صوم و صدقه و نکاح و طلاق که اهل جاهلیت تحریف کرده بودند یا رعایت انصاف نمیکردند، بیان حقیقت حال فرمود و ردّ و ابطال شبهات مخالفین کرد و سؤالهای ایشان را جواب داد و این سیاق ممتد است تا آخر؛ والله اعلم. [56] یعنی آنچه در سابق، علم الهی مقرر شد، آن است که قبلة امت محمد مصطفیج، کعبه باشد و توجه به بیت المقدس یک چند مدت بنابر حکمت، امتحان است. [57] بعضی از عالمان، از ضمیر «یَعرفُونُهَ» پیغمبر را مراد گرفتهاند، والله اعلم [مصحح]. [58] یعنی حقیقت استقبال کعبه را. [59] بعض اهل اسلام، صفا ومروه را از شعائر طوافیت گمان کرده از آن دست بازداشتند پس نازل شد این آیه. [60] مترجم گوید: اهل جاهلیّت چیزها را نزد خویش حرام ساخته بودند به حائر و سوائب، خدای تعالی در ردّ ایشان نازل کرد [فتح الرحمن]. [61] یعنی در خوردن آن چیزها. [62] مترجم گوید: که اگر گویی که درین آیت حصر کرده شد تحریم را در اشیای مذکوره، حال آنکه در حدیث، سباع وحمار و مانند آن را نیز حرام شمرده است، پس وجه تطبیق چه باشد؟ گویم: حصر اضافی است به نسبت به حائر و سوائب که حرام میدانست. پس در بهیمة الانعام هیچ چیز حرام نیست غیر اشیای مذکوره و در خبائث و سباع و مانند آن سخن نداشتند، والله اعلم. [63] یعنی توجه جهت مشرق و مغرب چنانکه یهود و نصاری زعم میکنند، نیکوکاری نیست، بلکه منسوخ شده است. [64] یعنی صاحب آن نکوکاری که ملتها در آن اختلاف ندارند (فتح). [65] یعنی در آزادی یا خلاصی بندگان مکاتب. [66] یعنی اعتبار مماثلت در کشتگان. [67] یعنی مثل اوست در حکم. [68] یعنی چیزی از خون مسلمان مقتول. [69] یعنی وی دم به حسن معامله مطالبه کند نه به درشتی. [70] یعنی قاتل به خوش خویی ادا نماید نه به صعوبت. [71] اهل جاهلیت، شریف را در مقابله وضیع نمیکشتند و در مقابله شریف چند کس از وضیع میکشتند. خدایْ تعالی نازل فرمود که حکم الهی به اعتبار مماثلت است در اجناس کشتگان؛ به این معنی که احرار را حکم جداست که هر حرّ مثل حرّ دیگرست در آن حکم. و عبید را حکم جداست که هر عبد مثل عبد دیگرست در آن حکم و زنان را حکم جداست که هر زن مثل زن دیگرست در آن حکم و امتیاز زنان است حکم در باب دیات نه در باب قود یعنی قصاص. پس هر فردی ازین اجناس، مساوی است با فرد دیگر؛ هر چند بعضی شریف باشد و بعضی وضیع و بعضی جمیل و بعضی دمیم، بعضی مالدار و بعضی فقیر و سنت، زیاده کرده است دوو جنس دیگر. مسلمان در مقابله مسلمان است و کافر در مقابلۀ کافر پس اگر بعض ورثه عفو کنند یا از کشتن گذشته خونبها قبول نمایند، ولی دوم را باید که به حسن معامله مطالبه کند نه به درشتی و قاتل را باید که به خوشخوئی ادا کند نه به بدخویی. [72] حکم وصیت، منسوخ است به آیت مواریث. [73] مضمون این آیت تخییر است در صوم و فدیه این معنی منسوخ شد به آیتی که متصل میآید. مترجم گوید: شاید که معنای آیت چنین باشد که واجب است بر آنان که میتوانند داد فدیه را، دادن فدیه که عبارت از طعام یک درویش است. مراد صدقه الفطر است و سنت آن را مقدر کرد به یک صاع خرما یا صاع از طعام، پس آیت، محکم باشد نه منسوخ و شاید که معنای آیت چنین باشد: واجب است بر آنان که میتوانند قضا کردن یعنی و قضا نکردند تا آنکه رمضان دیگر درآمد، والله اعلم. [74] فدیه دادن که عبارت از طعام یک مسکین است و آن مقدر است به یک مد و این حکم، منقول است از قاسم و سعید بن جبیر وهمین است مذهب شافعی و درین صورت نیز محکم است غیر منسوخ. [75] مترجم گوید: ظاهر، نزدیک این بنده آن است که سؤال کردند از اشهر حج که شوال و ذیقعده و نه روز از ذیالحجه باشد که آیا حج موقت است به آنها یا نه و یکی از تحریفات جاهلیت آن بود که در حالت احرام از بالای دیوار جسته و یا از سوراخ دیوارگذشته به خانه میآمدند و از راه دروازه نمیآمدند، پس نازل شد این آیت. [76] یعنی تا مردمان، احرام حج بندند در آنها [فتح الرحمن]. [77] یعنی در مقابله او قتل جائز است. [78] یعنی از شرک. [79] حاصل این آیات آن است که در مسجد حرام و در شهر حرام ابتدا به قتل نباید کرد و چون کافران ابتدا کنند در مقابله ایشان باید جنگ کردن که این معنی با حرمت مسجد و شهر نزاع ندارد، چنانکه ابتدا از کشتن مسلمان درست نیست و اگر خون ناحق رسخته باشد، به قصاص میتوان کشت و فقها به آن سبب تصریح نکردهاند که اقامت حربیان به مکه بعد فتح مکه بودنی نیست، والله اعلم. [80] یعنی در حج، رمی جمرة العقبه کنند به منی ودر عمره از سعی بین الصفا و المروه فارغ شوند به مکه، والله اعلم. [81] یعنی شپش بسیار داشته باشد و به این سبب حلق کند پیش از محل، والله اعلم. [82] درین آیت، چند حکم، مذکور شده است و جواب امام حج و عمره بعد از شروع و حکم احصار و کفارت ارتکاب امور ممنوعه احرام به عذر مرض و ماهیت تمتع و وجوب قربانی بر متمتع، والله اعلم. [83] یعنی شوال و ذیقعده و عشره ذالحجه. [84] مترجم گوید: یعنی از عرفات نه از مزدلفه، چنانکه قریش تحریف کرده بودند، والله اعلم. [85] مترجم گوید: بعد ازین خدای تعالی تصویر میفرماید حال کافران و مؤمنان را، والله اعلم. [86] یعنی پیش از آمدن هر پیغامبر متفق بودند با یک دیگر در دینِ او اختلاف نداشتند. [87] یعنی در اصول مختلف میشوند. [88] حاصل آن است که سنه الله جاری شده است به آنکه بعد بعثت هر پیغامبر، در امت دعوت اخلاف واقع میشود، از آن تنگدل نباید شد؛ والله اعلم. [89] یعنی رجب، ذیالقعده و ذیالحجه و محرم که در شریعت حضرت ابراهیم جنگ کردن درین ماهها حرام بود. پس سؤال کردند که در شریعت محمدیه حکم تحریم باقی مانده یا نه؟ الله اعلم. [90] یعنی ترویج شرک. [91] حاصل جواب آن است که قتال کفار جائز است و تحریم قتالِ مسلمین مغلظه میشود؛ والله اعلم. [92] یعنی حراماند و به منافع، التفات نباید کرد؛ والله اعلم. [93] یعنی از حاجت ضروری. [94] یعنی به غیر شرکت. [95]یعنی هر بنده از بندگان خدا که مؤمن باشد و هر کنیز از کنیزهای خدا که مؤمنه باشد بهتر است از مشرک و مشرکه، والله اعلم. [96] یعنی غسل به جا آرند. [97] یعنی به هرگونه که بخواهید میتوانید جماع کردن (نزدیکی با همسران خود) یعنی غلطانده و از پس پشت و غیر آن، به شرط آنکه در قُبُل باشد. [98] یعنی سوگند برای موقوف کردن کار نیک جائز نیست. [99] یعنی: «لا والله» و «بلى والله» به غیر قصد گوید غلط دانسته سوگند خورد علی اختلاف المذهبین؛ والله اعلم. [100] یعنی قسم میخورند که جماع نکنند. [101] یعنی زنان را بر مردان حق است، چنانچه مردان را بر زنان حق است. [102] یعنی حلال نیست که بدل طلاق از مهر بگیرد. [103] یعنی در معاشرت. [104] یعنی نزدیک رسیدن به انقضای عدّت. [105] یعنی عدّت منقطع شد. [106] یعنی با شوهران سابق خود یا شوهران دیگر که به ایشان رغبت پیدا کردند. [107] یعنی به انقضای عدّت. [108] یعنی مهر را. [109] یعنی پوشاک بدهید. [110] مترجم گوید: این آیت، نزدیک جمهور منسوخ است به آیت: ﴿أَرۡبَعَةَ أَشۡهُرٖ وَعَشۡرٗا﴾[البقرة: 134]. والله اعلم. [111] یعنی حجتِ اسلام ظاهر شد. پس گویا جبر کردن نیست، اگرچه فی الجمله به صبر باشد، والله اعلم. [112] یعنی به ستم، مستحق کشتن را میگذارم و کسی راکه مستحق کشتن نیست، میکشم؛ والله اعلم. [113] مترجم گوید: آن شخص عزیر بود. [114] یعنی عین الیقین میخواهم، والله اعلم. [115] از بیادبی سائل. [116] مترجم گوید: حاصل این مثل، آن است که عمل منان و مرائی در دنیا مینماید که عمل است و در آخرت نابود میشود و هیچ فائده نمیدهد، چنانکه بر سنگی خاک افتاده باشد و به ظاهر چنان مینماید که قابل زراعت است و چون باران بارد محو شود؛ والله اعلم. [117] مترجم گوید: حاصل این مثل، آن است که عمل اهل اخلاص فائدهها میدهد، از سابقین باش یا از اصحاب یمین. [118] حاصل این مثل، آن است که عمل منان و مرائی در وقت شدت احتیاج، نابود شود؛ چنانکه بوستان این شخص در وقت شدت احتیاج بسوخت. [119] یعنی: ایصال مطلوب الی الله. [120] یعنی: به سبب اشغال به جهاد، کسب کردن نمیتوانند، والله اعلم. [121] یعنی سودی که قبل آیت تحریم گرفته بازگردانیدنش لازم نیست، والله اعلم. [122] یعنی بعد از تحریم. [123] یعنی از مسلمانان. [124] یعنی از مسلمانان امینِ متّقی. [125] یعنی از قسم نفاق و اخلاق و حسد و نصیحت و مثل آن، نه از قسم حدیث نفس، والله اعلم. [126] یعنی بعض را معتقد و بعض را منکر نمیباشیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓمٓ ١ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُ ٢ نَزَّلَ عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ وَأَنزَلَ ٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِيلَ ٣ مِن قَبۡلُ هُدٗى لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ ٱلۡفُرۡقَانَۗ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدٞۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٞ ذُو ٱنتِقَامٍ ٤ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَخۡفَىٰ عَلَيۡهِ شَيۡءٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَآءِ ٥ هُوَ ٱلَّذِي يُصَوِّرُكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡحَامِ كَيۡفَ يَشَآءُۚ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٦ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ مِنۡهُ ءَايَٰتٞ مُّحۡكَمَٰتٌ هُنَّ أُمُّ ٱلۡكِتَٰبِ وَأُخَرُ مُتَشَٰبِهَٰتٞۖ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمۡ زَيۡغٞ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَٰبَهَ مِنۡهُ ٱبۡتِغَآءَ ٱلۡفِتۡنَةِ وَٱبۡتِغَآءَ تَأۡوِيلِهِۦۖ وَمَا يَعۡلَمُ تَأۡوِيلَهُۥٓ إِلَّا ٱللَّهُۗ وَٱلرَّٰسِخُونَ فِي ٱلۡعِلۡمِ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِۦ كُلّٞ مِّنۡ عِندِ رَبِّنَاۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٧ رَبَّنَا لَا تُزِغۡ قُلُوبَنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَيۡتَنَا وَهَبۡ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحۡمَةًۚ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ ٨ رَبَّنَآ إِنَّكَ جَامِعُ ٱلنَّاسِ لِيَوۡمٖ لَّا رَيۡبَ فِيهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ ٩ ﴾
به نام خداوند بخشنده مهربان
الم. ﴿1﴾خدا، نیست هیچ معبود مگر او، زندۀ تدبیرِ عالمْ کننده است. ﴿2﴾فرود آورد بر تو کتاب را به راستى، باور دارندۀ آنچه پیش دست وى است و فرود آورد تورات و انجیل را. ﴿3﴾پیش از این، براى راه نمودن به مردمان و فرود آورد معجزه را، هرآیینه کسانی که کافر شدند به آیات خدا، ایشان راستْ عذابِ سخت و خدا غالب صاحبْ انتقام است. ﴿4﴾هرآیینه خدا پوشیده نمىشود بر وى چیزى در زمین و نه در آسمان. ﴿5﴾او آن است که صورت مىبندد شما را در رحم چنانچه خواهد؛ نیست هیچ معبود بجز او، غالب استوارکار است. ﴿6﴾او آن است که فرود آورد بر تو کتاب؛ بعضى از آن آیتهای واضح است، آن جملۀ اصل کتاب است و بعضى دیگر، محتمل معانىِ باهم مشتبه. پس امّا کسانی که در دلهای ایشان کجى است، پیروى میکنند آن را که مانند یکدیگر شده از آن کتاب، براى طلب فتنه و براى طلب مراد، آن را و نمیداند مراد آن، مگر خدا؛ و ثابتقدمان در علم میگویند: ایمان آوردیم به این متشابه، این همه از نزد پروردگار ماست و پندپذیر نمىشوند مگر خداوندان خرد. ﴿7﴾مىگویند: اى پروردگار ما! کج مکن دلهاى ما را بعد از آن که راه نمودى ما را و عطا کن براى ما از نزد خود نعمت، هرآیینه تویى عطا کننده. ﴿8﴾اى پروردگار ما! هرآیینه تو جمع کننده مردمانى در آن روز که هیچ شک نیست در آن، هرآیینه خدا خلاف نمىکند وعده را. ﴿9﴾
﴿ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَن تُغۡنِيَ عَنۡهُمۡ أَمۡوَٰلُهُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُهُم مِّنَ ٱللَّهِ شَيۡٔٗاۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ وَقُودُ ٱلنَّارِ ١٠ كَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡۗ وَٱللَّهُ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ١١ قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ سَتُغۡلَبُونَ وَتُحۡشَرُونَ إِلَىٰ جَهَنَّمَۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ ١٢ قَدۡ كَانَ لَكُمۡ ءَايَةٞ فِي فِئَتَيۡنِ ٱلۡتَقَتَاۖ فِئَةٞ تُقَٰتِلُ فِيسَبِيلِ ٱللَّهِ وَأُخۡرَىٰ كَافِرَةٞ يَرَوۡنَهُم مِّثۡلَيۡهِمۡ رَأۡيَ ٱلۡعَيۡنِۚ وَٱللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصۡرِهِۦ مَن يَشَآءُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبۡرَةٗ لِّأُوْلِي ٱلۡأَبۡصَٰرِ ١٣ زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ ٱلشَّهَوَٰتِ مِنَ ٱلنِّسَآءِ وَٱلۡبَنِينَ وَٱلۡقَنَٰطِيرِ ٱلۡمُقَنطَرَةِ مِنَ ٱلذَّهَبِ وَٱلۡفِضَّةِ وَٱلۡخَيۡلِ ٱلۡمُسَوَّمَةِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ وَٱلۡحَرۡثِۗ ذَٰلِكَ مَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَٱللَّهُ عِندَهُۥ حُسۡنُ ٱلۡمََٔابِ ١٤ ۞قُلۡ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيۡرٖ مِّن ذَٰلِكُمۡۖ لِلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَأَزۡوَٰجٞ مُّطَهَّرَةٞ وَرِضۡوَٰنٞ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِٱلۡعِبَادِ ١٥ ﴾
هرآیینه آنانکه کافر شدند، دفع نکند از ایشان، اموال ایشان و نه اولاد ایشان از عذاب، خداىْ تعالى چیزی را و ایشانند آتش انگیز دوزخ. ﴿10﴾حالِ ایشان، مانند حالِ کسان فرعون است و آنانکه پیش از ایشان بودند، دروغ داشتند آیات ما را، پس گرفت ایشان را خدا به سبب گناهان ایشان و خدا سختْ عقوبت است. ﴿11﴾بگو کافران را که: مغلوب خواهید شد و برانگیخته خواهید شد به سوى دوزخ و بد جایگاه است آن. ﴿12﴾به تحقیق هست شما را نشانهای در آن دو قوم که به هم آمدند [127]، یک گروه جنگ مىکردند در راه خدا و گروه دیگر کافر بودند؛ میدیدند مسلمانان آن کافران را دو برابر خویش، دیدنِ به چشم. و خدا قوت مىدهد به نصرت خود هر که را خواهد، هرآیینه در این واقعه پندى هست خداوندان چشمها را. ﴿13﴾آراسته کرده شده است براى مردمان، دوستى آرزوهاى نفس از زنان و فرزندان و خزانههای جمع ساخته از زروسیم و اسبان نشانمند ساخته و چهارپایان و زراعت؛ این است بهرۀ زندگانى دنیا. و خدا، نزدیک اوست بازگشت نیک. ﴿14﴾بگو (اى محمد): آیا خبر دهم شما را به آنچه بهترین است از این، مر متقیان را؟ باشد نزدیک پروردگار ایشان بوستانها؛ میرود از زیر آن جویها؛ جاوید باشندگان در آن و باشد زنان پاکیزه و باشد خوشنودى از خدا و خدا بیناست به بندگان. ﴿15﴾
﴿ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَآ إِنَّنَآ ءَامَنَّا فَٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ١٦ ٱلصَّٰبِرِينَ وَٱلصَّٰدِقِينَ وَٱلۡقَٰنِتِينَ وَٱلۡمُنفِقِينَ وَٱلۡمُسۡتَغۡفِرِينَ بِٱلۡأَسۡحَارِ ١٧ شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَأُوْلُواْ ٱلۡعِلۡمِ قَآئِمَۢا بِٱلۡقِسۡطِۚ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١٨ إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُۗ وَمَا ٱخۡتَلَفَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡيَۢا بَيۡنَهُمۡۗ وَمَن يَكۡفُرۡ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ ١٩ فَإِنۡ حَآجُّوكَ فَقُلۡ أَسۡلَمۡتُ وَجۡهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ ٱتَّبَعَنِۗ وَقُل لِّلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡأُمِّيِّۧنَ ءَأَسۡلَمۡتُمۡۚ فَإِنۡ أَسۡلَمُواْ فَقَدِ ٱهۡتَدَواْۖ وَّإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا عَلَيۡكَ ٱلۡبَلَٰغُۗ وَٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِٱلۡعِبَادِ ٢٠ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡفُرُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَيَقۡتُلُونَ ٱلنَّبِيِّۧنَ بِغَيۡرِ حَقّٖ وَيَقۡتُلُونَ ٱلَّذِينَ يَأۡمُرُونَ بِٱلۡقِسۡطِ مِنَ ٱلنَّاسِ فَبَشِّرۡهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ٢١ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ ٢٢ ﴾
آنانکه میگویند: اى پروردگار ما! هرآیینه ما ایمان آوردیم، پس بیامرز ما را گناهانِ ما و نگاه دار ما را از عذاب آتش. ﴿16﴾شکیب کنندگان و راست گویندگان و فرمانبرندگان و خرج کنندگان و آمرزش خواهندگان در اوقات سحر. ﴿17﴾گواهى [128]داد خدا [129]، آنکه نیست هیچ معبود، مگر او و گواهى دادند فرشتگان و خداوندانِ دانش در آن حال، که خدا تدبیر کننده عالم است به عدل، نیست هیچ معبود مگر او، غالبِ استوارکار است. ﴿18﴾هرآیینه دین معتبر نزدیک خدا اسلام است و اختلاف نکردند (یعنى در قبول اسلام) اهل کتاب، مگر بعد از آن که آمد به ایشان دانش [130]، از روى حسد در میان خویش. و هر که کافر باشد به آیتهاى خدا، پس هرآیینه خدا زود کننده حساب است. ﴿19﴾پس اگر مکابره کنند با تو [یا محمد] پس بگو: منقاد ساختیم روى خود را براى خدا و هر که پیروى من کرد نیز منقاد ساخت. و بگو به اهل کتاب و به ناخوانندگان: آیا اسلام آوردید؟ پس اگر اسلام آوردند، به تحقیق راه یافتند و اگر روی گردانیدند، پس جز این نیست که لازم بر تو پیغام رسانیدن است و خدا بیناست به بندگان. ﴿20﴾هرآیینه کسانی که کافر شدند به آیتهاى خدا و مىکشند پیغامبران را به ناحق و میکشند آنان را که به عدل مىفرمایند از مردمان، پس خبر دِه ایشان را به عذاب درد دهنده. ﴿21﴾این گروه، آنند که نابود شد عملهاى ایشان در دنیا و آخرت و نیست ایشان را یارى دهنده. ﴿22﴾
﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبٗا مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ يُدۡعَوۡنَ إِلَىٰ كِتَٰبِ ٱللَّهِ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٞ مِّنۡهُمۡ وَهُم مُّعۡرِضُونَ ٢٣ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَالُواْ لَن تَمَسَّنَا ٱلنَّارُ إِلَّآ أَيَّامٗا مَّعۡدُودَٰتٖۖ وَغَرَّهُمۡ فِي دِينِهِم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ ٢٤ فَكَيۡفَ إِذَا جَمَعۡنَٰهُمۡ لِيَوۡمٖ لَّا رَيۡبَ فِيهِ وَوُفِّيَتۡ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا كَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ٢٥ قُلِ ٱللَّهُمَّ مَٰلِكَ ٱلۡمُلۡكِ تُؤۡتِي ٱلۡمُلۡكَ مَن تَشَآءُ وَتَنزِعُ ٱلۡمُلۡكَ مِمَّن تَشَآءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَآءُۖ بِيَدِكَ ٱلۡخَيۡرُۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٢٦ تُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَتُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِۖ وَتُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَتُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّۖ وَتَرۡزُقُ مَن تَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٖ ٢٧ لَّا يَتَّخِذِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلۡكَٰفِرِينَ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۖ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ فَلَيۡسَ مِنَ ٱللَّهِ فِي شَيۡءٍ إِلَّآ أَن تَتَّقُواْ مِنۡهُمۡ تُقَىٰةٗۗ وَيُحَذِّرُكُمُ ٱللَّهُ نَفۡسَهُۥۗ وَإِلَى ٱللَّهِ ٱلۡمَصِيرُ ٢٨ قُلۡ إِن تُخۡفُواْ مَا فِي صُدُورِكُمۡ أَوۡ تُبۡدُوهُ يَعۡلَمۡهُ ٱللَّهُۗ وَيَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٢٩ ﴾
آیا ندیدى به سوى آنانکه داده شدند یک پاره از علم کتاب، خوانده مىشوند به سوى کتاب خدا تا حکم کند میان ایشان، پس روى مىگرداند گروهى از ایشان اعراض کنان؟. ﴿23﴾این به سبب آن است که ایشان گفتند: هرگز نرسد به ما آتش دوزخ، مگر روزی چند شمرده شده. و فریفت ایشان را در دین ایشان، آنچه افترا مىکردند. ﴿24﴾پس چگونه بُوَد حال، وقتى که جمع کنیم ایشان را در روزى که هیچ شک نیست در آن و تمام داده شود هر شخصى را جزای آنچه عمل کرد و ایشان ستم کرده نشوند. ﴿25﴾بگو: بار خدایا! اى خداوند پادشاهى! میدهى پادشاهى، هر که را خواهى و باز میگیرى پادشاهى از هر که خواهى و ارجمند میسازى هر که را خواهى و خوار میسازى هر که را خواهى. به دست توست نیکى، هرآیینه تو بر همه چیز توانایى [131]. ﴿26﴾در مىآرى شب را در روز و در مىآرى روز را در شب، و بیرون مىآرى زنده را از مرده و بیرون مىآرى مرده را از زنده و روزى مىدهى هر که را میخواهى بیشمار .﴿27﴾باید که دوست نگیرند مسلمانان، کافران را بجز اهل ایمان و هر که این کند، پس نیست در چیزى از آن خدا [132]، مگر آنکه دفع شرّ ایشان کنید به نوعى از حذر کردن و مىترساند شما را خدا از خود و به سوى خدا بازگشت است. ﴿28﴾بگو: اگر پنهان کنید آنچه در سینههاى شما است یا آشکارا کنیدش، میداند آن را خدا و میداند آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و خدا بر همه چیز تواناست. ﴿29﴾
﴿يَوۡمَ تَجِدُ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ مِنۡ خَيۡرٖ مُّحۡضَرٗا وَمَا عَمِلَتۡ مِن سُوٓءٖ تَوَدُّ لَوۡ أَنَّ بَيۡنَهَا وَبَيۡنَهُۥٓ أَمَدَۢا بَعِيدٗاۗ وَيُحَذِّرُكُمُ ٱللَّهُ نَفۡسَهُۥۗ وَٱللَّهُ رَءُوفُۢ بِٱلۡعِبَادِ ٣٠ قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣١ قُلۡ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٣٢ ۞إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰٓ ءَادَمَ وَنُوحٗا وَءَالَ إِبۡرَٰهِيمَ وَءَالَ عِمۡرَٰنَ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ ٣٣ ذُرِّيَّةَۢ بَعۡضُهَا مِنۢ بَعۡضٖۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ٣٤ إِذۡ قَالَتِ ٱمۡرَأَتُ عِمۡرَٰنَ رَبِّ إِنِّي نَذَرۡتُ لَكَ مَا فِي بَطۡنِي مُحَرَّرٗا فَتَقَبَّلۡ مِنِّيٓۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٣٥ فَلَمَّا وَضَعَتۡهَا قَالَتۡ رَبِّ إِنِّي وَضَعۡتُهَآ أُنثَىٰ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا وَضَعَتۡ وَلَيۡسَ ٱلذَّكَرُ كَٱلۡأُنثَىٰۖ وَإِنِّي سَمَّيۡتُهَا مَرۡيَمَ وَإِنِّيٓ أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ ٱلرَّجِيمِ ٣٦ فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٖ وَأَنۢبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنٗا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّاۖ كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيۡهَا زَكَرِيَّا ٱلۡمِحۡرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزۡقٗاۖ قَالَ يَٰمَرۡيَمُ أَنَّىٰ لَكِ هَٰذَاۖ قَالَتۡ هُوَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ إِنَّ ٱللَّهَ يَرۡزُقُ مَن يَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٍ ٣٧﴾
آن روزی که حاضر یابد هر کس آنچه عمل کرده است از نیکى و آنچه کرده است از بدى، دوست دارد که کاش بودى در میان وى و در میان آن بدى مسافتى دور، و مىترساند شما را خدا از خود و خدا بسیار مهربان است بر بندگان. ﴿30﴾[اى محمد] بگو: اگر دوست میدارید خدا را، پس پیروىِ من کنید تا دوست دارد شما را خدا و بیامرزد شما را گناهانِ شما، و خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿31﴾بگو: فرمان برید خدا را و پیغامبر را، پس اگر رو گردانند، پس هرآیینه خدا دوست ندارد کافران را [133]. ﴿32﴾هرآیینه خدا برگزید آدم و نوح را و کسانِ ابراهیم را و کسانِ عمران را بر عالمها؛. ﴿33﴾در حالتى که این جماعت نسلى بودند، بعضیِ آن پیدا شده از بعضى، و خدا شنوای داناست. ﴿34﴾آنگاه که گفت زن عمران: اى پروردگار من! هرآیینه من نیاز تو کردم آنچه در شکم من است، آزاد کرده [134]. پس قبول کن از من هرآیینه تویى شنوای دانا. ﴿35﴾پس چون بزاد دختر را، گفت: اى پروردگار من! هرآیینه زادم این دختر را و خدا داناست به آنچه وى بزاد. [گفت آن زن] و نیست فرزند مانند دختر [135]و هرآیینه نام کردم آن را مریم، و هرآیینه من در پناه تو مىکنم او را و نسل او را از شیطان ملعون. ﴿36﴾پس قبول کرد مریم را پروردگار او به قبولِ نیک و بالیده ساخت او را بالیدن نیک و خبر ساخت بر وی زکریا را. هرگاه داخل شدى زکریا بر مریم در مسجدى، یافتی نزد او روزى را [136]، گفت: اى مریم! از کجاست تو را این روزى؟ گفت: آن از نزدیک خداست، هرآیینه خدا میدهد روزى هر که را مىخواهد بىشمار. ﴿37﴾
﴿ هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُۥۖ قَالَ رَبِّ هَبۡ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةٗ طَيِّبَةًۖ إِنَّكَ سَمِيعُ ٱلدُّعَآءِ ٣٨ فَنَادَتۡهُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَهُوَ قَآئِمٞ يُصَلِّي فِي ٱلۡمِحۡرَابِ أَنَّ ٱللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحۡيَىٰ مُصَدِّقَۢا بِكَلِمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَسَيِّدٗا وَحَصُورٗا وَنَبِيّٗا مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٣٩ قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَٰمٞ وَقَدۡ بَلَغَنِيَ ٱلۡكِبَرُ وَٱمۡرَأَتِي عَاقِرٞۖ قَالَ كَذَٰلِكَ ٱللَّهُ يَفۡعَلُ مَا يَشَآءُ ٤٠ قَالَ رَبِّ ٱجۡعَل لِّيٓ ءَايَةٗۖ قَالَ ءَايَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ ٱلنَّاسَ ثَلَٰثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمۡزٗاۗ وَٱذۡكُر رَّبَّكَ كَثِيرٗا وَسَبِّحۡ بِٱلۡعَشِيِّ وَٱلۡإِبۡكَٰرِ ٤١ وَإِذۡ قَالَتِ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَٰمَرۡيَمُ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰكِ وَطَهَّرَكِ وَٱصۡطَفَىٰكِ عَلَىٰ نِسَآءِ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٤٢ يَٰمَرۡيَمُ ٱقۡنُتِي لِرَبِّكِ وَٱسۡجُدِي وَٱرۡكَعِي مَعَ ٱلرَّٰكِعِينَ ٤٣ ذَٰلِكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡغَيۡبِ نُوحِيهِ إِلَيۡكَۚ وَمَا كُنتَ لَدَيۡهِمۡ إِذۡ يُلۡقُونَ أَقۡلَٰمَهُمۡ أَيُّهُمۡ يَكۡفُلُ مَرۡيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيۡهِمۡ إِذۡ يَخۡتَصِمُونَ ٤٤ إِذۡ قَالَتِ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَٰمَرۡيَمُ إِنَّ ٱللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٖ مِّنۡهُ ٱسۡمُهُ ٱلۡمَسِيحُ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ وَجِيهٗا فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ وَمِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ ٤٥﴾
آن وقت طلب کرد زکریا از پروردگار خود، گفت: اى پروردگار من! عطا کن مرا از نزد خود، نسل پاک، هرآیینه تو شنوا دعایى. ﴿38﴾پس ندا کردند او را فرشتگان و او ایستاده بود، نماز میگزارد در عبادتگاه: که خدا بشارت میدهد تو را به یحیى، باشد باور دارندۀ فیض خدا [137]و سردار و بىرغبت به زنان و پیغامبرى از نیکوکاران. ﴿39﴾گفت: اى پروردگار من! چگونه پیدا میشود براى من فرزندی و رسیده است مرا کلانسالى و زن من نازا هست؟ گفت: همچنین، خدا میکند آنچه میخواهد. ﴿40﴾گفت: اى پروردگار من! مُعَین کن براى من نشانى [138]. فرمود که: نشان تو آن است که سخن نتوانى گفت با مردمان سه روز، مگر به اشارت و یاد کن پروردگار خود را بسیار و تسبیح کن به شام و صباح. ﴿41﴾و آنگاه که گفتند فرشتگان: اى مریم! هرآیینه خدا برگزید تو را و پاک ساخت تو را و برگزید تو را بر زنان عالمها. ﴿42﴾اى مریم! فرمانبردارى کن پروردگار خود را و سجده کن و نماز کن با نماز کنندگان. ﴿43﴾[اى محمد]، این از خبرهاى غیب است، وحى کردیم آن را به سوى تو و تو نبودى نزدیک آن قوم چون مىانداختند قلمهاى خویش را [139]تا کدام کس از ایشان خبر گیر مریم شود و نبودى نزدیک ایشان آنگاه که باهم گفتگو میکردند. ﴿44﴾آنگاه که گفتند فرشتگان: اى مریم! هرآیینه خدا بشارت میدهد تو را به فیضى از جانب خود که نام او مسیح است، عیسى پسر مریم است، با آبرو در دنیا و آخرت، و از نزدیک کردگان حضرت عزّت. ﴿45﴾
﴿ وَيُكَلِّمُ ٱلنَّاسَ فِي ٱلۡمَهۡدِ وَكَهۡلٗا وَمِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٤٦ قَالَتۡ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي وَلَدٞ وَلَمۡ يَمۡسَسۡنِي بَشَرٞۖ قَالَ كَذَٰلِكِ ٱللَّهُ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ إِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ٤٧ وَيُعَلِّمُهُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِيلَ ٤٨ وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ أَنِّي قَدۡ جِئۡتُكُم بَِٔايَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ أَنِّيٓ أَخۡلُقُ لَكُم مِّنَ ٱلطِّينِ كَهَيَۡٔةِ ٱلطَّيۡرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيۡرَۢا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۖ وَأُبۡرِئُ ٱلۡأَكۡمَهَ وَٱلۡأَبۡرَصَ وَأُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۖ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأۡكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لَّكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٤٩ وَمُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيَّ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعۡضَ ٱلَّذِي حُرِّمَ عَلَيۡكُمۡۚ وَجِئۡتُكُم بَِٔايَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ٥٠ إِنَّ ٱللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ ٥١ ۞فَلَمَّآ أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنۡهُمُ ٱلۡكُفۡرَ قَالَ مَنۡ أَنصَارِيٓ إِلَى ٱللَّهِۖ قَالَ ٱلۡحَوَارِيُّونَ نَحۡنُ أَنصَارُ ٱللَّهِ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَٱشۡهَدۡ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ ٥٢ ﴾
و سخن گوید به مردمان در گهواره و وقت مُعمّرى و باشد از شایستگان. ﴿46﴾گفت: اى پروردگار من! چگونه شود مرا فرزند و دست نرسانیده است به من هیچ آدمى. فرمود: همچنین، خدا پیدا میکند هرچه مىخواهد، چون سرانجام میکند کارى، پس جز این نیست که میگوید او راکه: بشو! پس میشود. ﴿47﴾و بشارت داد که آموزد او را خدا، کتاب و دانش و تورات و انجیل. ﴿48﴾و گرداند او را پیغامبرى به سوى بنى اسراییل به این دعوى که آوردهام پیش شما نشانهای از پروردگار شما تا آنکه من مىسازم براى شما از گِل، مانندِ شکل پرنده؛ پس دَم میزنم در آن، پس باشد پرنده به حکم خدا، و بِهْ میکنم کور مادر زاد را و بَرَص دار را و زنده میسازم مردگان را به حکم خدا و خبر میدهم شما را به آنچه میخورید و آنچه ذخیره مىنهید در خانههاى خود، هرآیینه در این کار نشانه است شما را اگر باور دارندگانید. ﴿49﴾و آمدهام باور دارندۀ آنچه پیش دستهای من است از تورات و آمدهام تا حلال گردانم براى شما بعض آنچه حرام شده بود بر شما و آوردم نزدیک شما نشانه از پروردگار شما، پس بترسید از خدا و فرمانِ من برید. ﴿50﴾هرآیینه خدا پروردگار من و پروردگار شما است، پس پرستش کنید او را، این است راه راست [140]. ﴿51﴾پس آنگاه که دریافت عیسى از قوم خود کفر را، گفت: کیستند یارى دهندگان من به سوى خدا؟ گفتند حواریان: ماییم یارى دهندگان، خدا را؛ ایمان آوردیم به خدا و گواه باش که فرمانبرداریم. ﴿52﴾
﴿رَبَّنَآ ءَامَنَّا بِمَآ أَنزَلۡتَ وَٱتَّبَعۡنَا ٱلرَّسُولَ فَٱكۡتُبۡنَا مَعَ ٱلشَّٰهِدِينَ ٥٣ وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ ٱللَّهُۖ وَٱللَّهُ خَيۡرُ ٱلۡمَٰكِرِينَ ٥٤إِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَىٰٓ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَجَاعِلُ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوكَ فَوۡقَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِۖ ثُمَّ إِلَيَّ مَرۡجِعُكُمۡ فَأَحۡكُمُ بَيۡنَكُمۡ فِيمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ ٥٥ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَأُعَذِّبُهُمۡ عَذَابٗا شَدِيدٗا فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ ٥٦ وَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَيُوَفِّيهِمۡ أُجُورَهُمۡۗ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِينَ ٥٧ ذَٰلِكَ نَتۡلُوهُ عَلَيۡكَ مِنَ ٱلۡأٓيَٰتِ وَٱلذِّكۡرِ ٱلۡحَكِيمِ ٥٨ إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ ٱللَّهِ كَمَثَلِ ءَادَمَۖ خَلَقَهُۥ مِن تُرَابٖ ثُمَّ قَالَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ٥٩ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُن مِّنَ ٱلۡمُمۡتَرِينَ ٦٠ فَمَنۡ حَآجَّكَ فِيهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ فَقُلۡ تَعَالَوۡاْ نَدۡعُ أَبۡنَآءَنَا وَأَبۡنَآءَكُمۡ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَكُمۡ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمۡ ثُمَّ نَبۡتَهِلۡ فَنَجۡعَل لَّعۡنَتَ ٱللَّهِ عَلَى ٱلۡكَٰذِبِينَ ٦١ ﴾
اى پروردگار ما! ایمان آوردیم به آنچه فرود آوردى و پیروى کردیم پیغمبر را، پس بنویس ما را با شاهدان [141]. ﴿53﴾و بد سگالیدند کافران و بدسگالید خدا [142]و خدا قوىتر است از همۀ بدسگالان. ﴿54﴾آنگاه که گفت خدا: اى عیسى! هرآیینه من برگیرندۀ توام [143]و بردارندۀ توام به سوى خود و پاک کننده توام از صحبت کسانی که کافر شدند و گردانندۀ تابعان توام بالاى کافران [144]، تا روز قیامت. باز به سوى من است بازگشت شما، پس داورى میکنم میان شما در آنچه اختلاف میکردید اندر آن. ﴿55﴾امّا کافران، پس عذاب کنم ایشان را به عذاب سخت در دنیا و آخرت و نیست ایشان را یارى دهنده ﴿56﴾و امّا کسانی که ایمان آوردند و کردند کارهاى. شایسته، پس تمام دهد خدا ایشان را مزد ایشان، و خدا دوست نمىدارد ظالمان را. ﴿57﴾این را میخوانیم [یا محمد] بر تو که آیات و کتاب محکم است. ﴿58﴾هرآیینه حال عیسى نزدیک خدا مانند حال آدم است؛ آفرید او را از خاک، باز گفت او را: بشو! پس شد [145]. ﴿59﴾این سخن راست است از پروردگار تو، پس مباش از شک آرندگان. ﴿60﴾پس هر که مکابره کند با تو در باب عیسى بعد از آنچه آمد به تو از دانش، پس بگو: بیایید تا بخوانیم فرزندان خود را و فرزندان شما را و زنان خود را و زنان شما را و ذاتهاى خود را و ذاتهاى شما را، پس همه به زارى دعا کنیم، پس لعنت خدا گوییم بر دروغگویان. ﴿61﴾
﴿إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡقَصَصُ ٱلۡحَقُّۚ وَمَا مِنۡ إِلَٰهٍ إِلَّا ٱللَّهُۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٦٢ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِٱلۡمُفۡسِدِينَ ٦٣ قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ كَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡٔٗا وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُولُواْ ٱشۡهَدُواْ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ ٦٤ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لِمَ تُحَآجُّونَ فِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَمَآ أُنزِلَتِ ٱلتَّوۡرَىٰةُ وَٱلۡإِنجِيلُ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِهِۦٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٦٥ هَٰٓأَنتُمۡ هَٰٓؤُلَآءِ حَٰجَجۡتُمۡ فِيمَا لَكُم بِهِۦ عِلۡمٞ فَلِمَ تُحَآجُّونَ فِيمَا لَيۡسَ لَكُم بِهِۦ عِلۡمٞۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٦٦ مَا كَانَ إِبۡرَٰهِيمُ يَهُودِيّٗا وَلَا نَصۡرَانِيّٗا وَلَٰكِن كَانَ حَنِيفٗا مُّسۡلِمٗا وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٦٧ إِنَّ أَوۡلَى ٱلنَّاسِ بِإِبۡرَٰهِيمَ لَلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ وَهَٰذَا ٱلنَّبِيُّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۗ وَٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٦٨ وَدَّت طَّآئِفَةٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ لَوۡ يُضِلُّونَكُمۡ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡ وَمَا يَشۡعُرُونَ ٦٩ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لِمَ تَكۡفُرُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَأَنتُمۡ تَشۡهَدُونَ ٧٠ ﴾
هرآیینه این است خبر راست و نیست هیچ معبود بجز خدا و هرآیینه خدا غالبِ استوارکار است. ﴿62﴾پس اگر روگردانیدند، پس خدا داناست به تباهکاران. ﴿63﴾بگو: اى اهل کتاب! بیایید به سوى سخنى مسلِّم میانِ ما و شما که نپرستیم بجز خدا و شریک نسازیم با وى چیزى را و پروردگار نگیرد بعض از ما بعض دیگر را بجز خدا. پس اگر روى گردانیدند، پس بگویید که: گواه باشید ما مسلمانیم. ﴿64﴾اى اهل کتاب! چرا مکابره مىکنید در باب ابراهیم [146]و فرود آورده نشده است تورات و انجیل الا بعدِ ابراهیم، آیا نمىفهمید؟. ﴿65﴾آگاه شوید شما اى قوم، مکابره کردید در آنچه شما را به وى دانش است، پس چرا مکابره میکنید در آنچه شما را به وى دانش نیست و خدا میداند و شما نمیدانید [147]. ﴿66﴾نبود ابراهیم یهود و نه ترسا و لیکن بود حنیفِ مسلمان، و نبود از شرک آرندگان [148]. ﴿67﴾هرآیینه نزدیکترین مردم به ابراهیم، آن کسان بودند که پیروىِ او کردند. (یعنى در زمان او) و این پیغامبر و مؤمنان، و خدا کارساز مؤمنان است ﴿68﴾آرزو کردند طایفهای از اهل کتاب که گمراه سازند شما را و گمراه نمیسازند مگر خویشتن را و آگاه نیستند. ﴿69﴾اى اهل کتاب! چرا کافر مىشوید به آیتهاى خدا، دانسته؟. ﴿70﴾
﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لِمَ تَلۡبِسُونَ ٱلۡحَقَّ بِٱلۡبَٰطِلِ وَتَكۡتُمُونَ ٱلۡحَقَّ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٧١ وَقَالَت طَّآئِفَةٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ ءَامِنُواْ بِٱلَّذِيٓ أُنزِلَ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَجۡهَ ٱلنَّهَارِ وَٱكۡفُرُوٓاْ ءَاخِرَهُۥ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ ٧٢ وَلَا تُؤۡمِنُوٓاْ إِلَّا لِمَن تَبِعَ دِينَكُمۡ قُلۡ إِنَّ ٱلۡهُدَىٰ هُدَى ٱللَّهِ أَن يُؤۡتَىٰٓ أَحَدٞ مِّثۡلَ مَآ أُوتِيتُمۡ أَوۡ يُحَآجُّوكُمۡ عِندَ رَبِّكُمۡۗ قُلۡ إِنَّ ٱلۡفَضۡلَ بِيَدِ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ ٧٣ يَخۡتَصُّ بِرَحۡمَتِهِۦ مَن يَشَآءُۗ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ ٧٤ ۞وَمِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ مَنۡ إِن تَأۡمَنۡهُ بِقِنطَارٖ يُؤَدِّهِۦٓ إِلَيۡكَ وَمِنۡهُم مَّنۡ إِن تَأۡمَنۡهُ بِدِينَارٖ لَّا يُؤَدِّهِۦٓ إِلَيۡكَ إِلَّا مَا دُمۡتَ عَلَيۡهِ قَآئِمٗاۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَالُواْ لَيۡسَ عَلَيۡنَا فِي ٱلۡأُمِّيِّۧنَ سَبِيلٞ وَيَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ ٧٥ بَلَىٰۚ مَنۡ أَوۡفَىٰ بِعَهۡدِهِۦ وَٱتَّقَىٰ فَإِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِينَ ٧٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَشۡتَرُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَأَيۡمَٰنِهِمۡ ثَمَنٗا قَلِيلًا أُوْلَٰٓئِكَ لَا خَلَٰقَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ ٱللَّهُ وَلَا يَنظُرُ إِلَيۡهِمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٧٧ ﴾
اى اهل کتاب! چرا خَلط میکنید حق را به باطل و چرا مىپوشید حق را، دانسته؟. ﴿71﴾و گفتند گروهى از اهل کتاب: [149]ایمان آرید به آنچه فرود آورده شده است بر مسلمانان، اوّلِ روز و انکار کنید آخر آن روز، تا شاید که مسلمانان برگردند [150]. ﴿72﴾و منقاد مشوید مگر کسى را که پیروىِ دین شما کند، بگو [یا محمد]: هرآیینه هدایت، همان است که هدایت خداست. گفتند: باور مکنید آنکه داده شود هیچ کس مانند آنچه داده شدهاید شما، یا گروهى الزام دهند شما را نزدیک خدای شما. بگو: نعمت به دست خداست، میدهد آن را به هر که خواهد و خدا فراخْ نعمتِ داناست. ﴿73﴾مخصوص میکند به بخشایش خود، هر که را خواهد و خدا صاحبِ فضلِ عظیم است. ﴿74﴾و از اهل کتاب کسى هست که اگر امین دارى او را به خزانه، باز دهد او را به تو؛ و از ایشان کسى هست که اگر امین دارى او را به یک دینار، باز ندهد آن را به تو، مگر تا وقتى که باشى بر سر او ایستاده، و این خیانت، به سبب آن است که گفتند: نیست بر ما در باب ناخواندگان هیچ راه [151]و دروغ میگویند بر خدا، دانسته. ﴿75﴾آرى! هر که وفا کند به عهد خود و پرهیزگارى کند، پس هرآیینه خدا دوست میدارد پرهیزگاران را. ﴿76﴾کسانی که مىستانند عوضِ پیمانى که به خدا بستند، و عوضِ سوگندان خویش بهایى اندک را، آن گروه، هیچ نصیب نیست ایشان را در آخرت و سخن نگوید با ایشان خدا و نگاه نکند به سوى ایشان، روز قیامت و پاک نسازد ایشان را و ایشان راست، عذاب درد دهنده. ﴿77﴾
﴿وَإِنَّ مِنۡهُمۡ لَفَرِيقٗا يَلۡوُۥنَ أَلۡسِنَتَهُم بِٱلۡكِتَٰبِ لِتَحۡسَبُوهُ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَمَا هُوَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَمَا هُوَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ ٧٨ مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤۡتِيَهُ ٱللَّهُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحُكۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُواْ عِبَادٗا لِّي مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰكِن كُونُواْ رَبَّٰنِيِّۧنَ بِمَا كُنتُمۡ تُعَلِّمُونَ ٱلۡكِتَٰبَ وَبِمَا كُنتُمۡ تَدۡرُسُونَ ٧٩ وَلَا يَأۡمُرَكُمۡ أَن تَتَّخِذُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ وَٱلنَّبِيِّۧنَ أَرۡبَابًاۗ أَيَأۡمُرُكُم ِٱلۡكُفۡرِ بَعۡدَ إِذۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ ٨٠ وَإِذۡ أَخَذَ ٱللَّهُ مِيثَٰقَ ٱلنَّبِيِّۧنَ لَمَآ ءَاتَيۡتُكُم مِّن كِتَٰبٖ وَحِكۡمَةٖ ثُمَّ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مُّصَدِّقٞ لِّمَا مَعَكُمۡ لَتُؤۡمِنُنَّ بِهِۦ وَلَتَنصُرُنَّهُۥۚ قَالَ ءَأَقۡرَرۡتُمۡ وَأَخَذۡتُمۡ عَلَىٰ ذَٰلِكُمۡ إِصۡرِيۖ قَالُوٓاْ أَقۡرَرۡنَاۚ قَالَ فَٱشۡهَدُواْ وَأَنَا۠ مَعَكُم مِّنَ ٱلشَّٰهِدِينَ ٨١فَمَن تَوَلَّىٰ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٨٢ أَفَغَيۡرَ دِينِ ٱللَّهِ يَبۡغُونَ وَلَهُۥٓ أَسۡلَمَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ طَوۡعٗا وَكَرۡهٗا وَإِلَيۡهِ يُرۡجَعُونَ ٨٣﴾
و هرآیینه از اهل کتاب، گروهى هستند که مىپیچند زبان خویش را به نوشته تا گمان کنید که آن از کتاب است و نیست آن از کتاب [152]، و میگویند که این از نزدیک خداست و نیست آن از نزدیک خدا و دروغگویند بر خدا، دانسته. ﴿78﴾سزاوار نیست هیچ آدمى را که عطا کند او را خدا کتاب و علم و نبوت، باز گوید به مردمان: بندگان شوید مرا بدون خدا، و لیکن مِثل این شخص میگوید که: باشید ربّانى [153]به سبب آموختن کتاب و خواندن آن. ﴿79﴾و سزاوار نیست که فرماید شما را که پروردگار گیرید فرشتگان و پیغامبران را. آیا به کفر فرماید شما را؟ بعد از آن که مسلمان شده باشید. ﴿80﴾و آنگاه که گرفت خدا تعالى پیمان پیغامبران [154]که آنچه دادم شما را از کتاب و علم، باز بیاید به شما پیغامبرى باور کننده آنچه با شما است، البته ایمان آرید به او و البته یارى دهید او را، فرمود خدا: آیا اقرار کردید و گرفتید بر این کار، عهد مرا؟ [155]گفتند: اقرار کردیم؛ فرمود: پس گواه باشید [156]و من با شما از گواهانم. ﴿81﴾پس هر که برگردد بعد از این، پس آن گروه، ایشانند بدکاران. ﴿82﴾آیا این کافران وراى دین خدا میطلبند؟ و خدا را منقاد شدهاند، آنان که در آسمانها و زمینند، به خوشى یاناخوشى و به سوى او گردانیده شوند. ﴿83﴾
﴿ قُلۡ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ عَلَيۡنَا وَمَآ أُنزِلَ عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ وَٱلۡأَسۡبَاطِ وَمَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَٱلنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمۡ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّنۡهُمۡ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ ٨٤ وَمَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِينٗا فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡهُ وَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٨٥ كَيۡفَ يَهۡدِي ٱللَّهُ قَوۡمٗا كَفَرُواْ بَعۡدَ إِيمَٰنِهِمۡ وَشَهِدُوٓاْ أَنَّ ٱلرَّسُولَ حَقّٞ وَجَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُۚ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٨٦ أُوْلَٰٓئِكَ جَزَآؤُهُمۡ أَنَّ عَلَيۡهِمۡ لَعۡنَةَ ٱللَّهِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ ٨٧ خَٰلِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ ٨٨ إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ وَأَصۡلَحُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ ٨٩ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَعۡدَ إِيمَٰنِهِمۡ ثُمَّ ٱزۡدَادُواْ كُفۡرٗا لَّن تُقۡبَلَ تَوۡبَتُهُمۡ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلضَّآلُّونَ ٩٠ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَمَاتُواْ وَهُمۡ كُفَّارٞ فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡ أَحَدِهِم مِّلۡءُ ٱلۡأَرۡضِ ذَهَبٗا وَلَوِ ٱفۡتَدَىٰ بِهِۦٓۗ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ ٩١ ﴾
بگو: ایمان آوردیم به خدا و به آنچه فرود آورده شده است بر ما و به آنچه فرود آورده شده بود بر ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و نبیرگان وى و آنچه داده شد موسى و عیسى و پیغامبران را از پروردگار ایشان، فرق نمیکنیم میان هیچ یک از ایشان و ما خدا را منقادیم. ﴿84﴾و هر که طلب کند وراى اسلام، دین دیگر را، پس هرگز قبول کرده نخواهد شد از او، و او در آخرت از زیانکاران است. ﴿85﴾چگونه راه نماید خدا گروهى را که کافر شدند بعدِ اسلام خود، بعد از آن که شناختند که پیغمبر درست است و بعد از آن که آمد به ایشان حجت و خدا راه نمىنماید گروه ستمکاران را. ﴿86﴾این گروه، سزاى ایشان آن است که باشد بر ایشان، نفرین خدا و فرشتگان و مردمان، همۀ ایشان. ﴿87﴾جاویدان در آن لعنت، سبک کرده نشود از ایشان، عذاب و نه ایشان مهلت داده شوند. ﴿88﴾الاّ آنانکه توبه کردند بعد از این و نیکوکارى نمودند، پس هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿89﴾هرآیینه کسانی که کافر شدند بعدِ اسلام خویش، باز زیادتى کردند در کفر، هرگز قبول کرده نشود توبۀ ایشان و آن گروه، ایشانند گمراهان. ﴿90﴾هرآیینه آنان که کافر شدند و کافر مردند، پس هرگز قبول کرده نخواهد شد از هیچ یک ایشان، مقدارِ پُرىِ زمین از زر و اگر عوض خود دهد آن را، آن گروه ایشان راست، عذاب درد دهنده و نیست ایشان را هیچ یارى دهنده. ﴿91﴾
﴿لَن تَنَالُواْ ٱلۡبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيۡءٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٞ ٩٢ ۞كُلُّ ٱلطَّعَامِ كَانَ حِلّٗا لِّبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسۡرَٰٓءِيلُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ مِن قَبۡلِ أَن تُنَزَّلَ ٱلتَّوۡرَىٰةُۚ قُلۡ فَأۡتُواْ بِٱلتَّوۡرَىٰةِ فَٱتۡلُوهَآ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٩٣ فَمَنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٩٤ قُلۡ صَدَقَ ٱللَّهُۗ فَٱتَّبِعُواْ مِلَّةَ إِبۡرَٰهِيمَ حَنِيفٗاۖ وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٩٥ إِنَّ أَوَّلَ بَيۡتٖ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكٗا وَهُدٗى لِّلۡعَٰلَمِينَ ٩٦ فِيهِ ءَايَٰتُۢ بَيِّنَٰتٞ مَّقَامُ إِبۡرَٰهِيمَۖ وَمَن دَخَلَهُۥ كَانَ ءَامِنٗاۗ وَلِلَّهِ عَلَى ٱلنَّاسِ حِجُّ ٱلۡبَيۡتِ مَنِ ٱسۡتَطَاعَ إِلَيۡهِ سَبِيلٗاۚ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ ٱلۡعَٰلَمِينَ٩٧ قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لِمَ تَكۡفُرُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَٱللَّهُ شَهِيدٌ عَلَىٰ مَا تَعۡمَلُونَ ٩٨ قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لِمَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ تَبۡغُونَهَا عِوَجٗا وَأَنتُمۡ شُهَدَآءُۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ٩٩ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تُطِيعُواْ فَرِيقٗا مِّنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ يَرُدُّوكُم بَعۡدَ إِيمَٰنِكُمۡ كَٰفِرِينَ ١٠٠ ﴾
هرگز نیابید نیکوکارى را، تا آنکه خرج کنید از آنچه که دوست میدارید و هر چیز که خرج کنید، خدا به آن داناست. ﴿92﴾همۀ طعام حلال بود بر بنى اسراییل، مگر آنچه حرام کرده بود یعقوب بر خویشتن پیش از آن که تورات نازل کرده شود؛ بگو: بیارید تورات را! پس بخوانید آن را اگر هستید راستگوی! [157]. ﴿93﴾پس هر که دروغ بندد بر خدا بعد از این، پس آن گروه، ایشانند ستمکاران. ﴿94﴾بگو: راست گفت خدا، پس پیروى کنید ملّت ابراهیم را؛ حنفى کیش شده و نبود از مشرکان. ﴿95﴾هرآیینه اوّل خانهای که مقرر کرده شد براى مردمان، آن است که در مکه است، برکت داده شده و هدایت است مر مردمان را. ﴿96﴾در آن خانه، نشانههاى روشن است از آن جمله جاى ایستادن ابراهیم [158]و هر که درآید آنجا ایمن بود، و حق خداست بر مردمان، حج خانۀ کعبه، هر که توانایى دارد رفتن به سوى آن از جهت اسباب راه. و هر که کافر شود، پس هرآیینه خدا بىنیاز است از عالمها. ﴿97﴾بگو: اى اهل کتاب! چرا کافر میشوید به آیات خدا؟ و خدا حاضر است بر آنچه میکنید. ﴿98﴾بگو: اى اهل کتاب! چرا باز میدارید از راه خدا کسى را که ایمان آورد، مىطلبید براى آن راه کج [159]و شما با خبرانید؟ و نیست خدا بىخبر از آنچه میکنید. ﴿99﴾اى مسلمانان! اگر فرمان برید گروهى را از اهل کتاب، کافر گردانند شما را بعد از اسلام شما. ﴿100﴾
﴿ وَكَيۡفَ تَكۡفُرُونَ وَأَنتُمۡ تُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتُ ٱللَّهِ وَفِيكُمۡ رَسُولُهُۥۗ وَمَن يَعۡتَصِم بِٱللَّهِ فَقَدۡ هُدِيَ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ١٠١ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢ وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ وَٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ إِذۡ كُنتُمۡ أَعۡدَآءٗ فَأَلَّفَ بَيۡنَ قُلُوبِكُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم بِنِعۡمَتِهِۦٓ إِخۡوَٰنٗا وَكُنتُمۡ عَلَىٰ شَفَا حُفۡرَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنۡهَاۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ ١٠٣ وَلۡتَكُن مِّنكُمۡ أُمَّةٞ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلۡخَيۡرِ وَيَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ١٠٤ وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ١٠٥ يَوۡمَ تَبۡيَضُّ وُجُوهٞ وَتَسۡوَدُّ وُجُوهٞۚ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ٱسۡوَدَّتۡ وُجُوهُهُمۡ أَكَفَرۡتُم بَعۡدَ إِيمَٰنِكُمۡ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ ١٠٦ وَأَمَّا ٱلَّذِينَ ٱبۡيَضَّتۡ وُجُوهُهُمۡ فَفِي رَحۡمَةِ ٱللَّهِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ١٠٧ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱللَّهِ نَتۡلُوهَا عَلَيۡكَ بِٱلۡحَقِّۗ وَمَا ٱللَّهُ يُرِيدُ ظُلۡمٗا لِّلۡعَٰلَمِينَ ١٠٨ ﴾
و چگونه کافر شوید و خوانده مىشود بر شما آیات خدا و در میان شما هست پیغامبر خدا؟ و هر که چنگ استوار کرد به خدا، پس هرآیینه راه نموده شد به سوى راه راست. ﴿101﴾اى مسلمانان! بترسید از خدا، حقِّ ترسیدن از وى و نمیرید مگر مسلمان شده. ﴿102﴾و چنگ زنید به رَسَنِ خدا [160]جمع آمده، و پراکنده مشوید و یاد کنید نعمت خدا را که بر شما است؛ چون بودید دشمن یکدیگر [161]، پس الفت داد میان دلهاى شما، پس شدید به نعمت خدا برادر یکدیگر و بودید به کنارۀ مغاکى از آتش، پس رهانید شما را از آن. همچنین بیان مىکند خدا براى شما نشانههاى خود را تا باشد که راه یابید [162]. ﴿103﴾و باید که باشد از شما گروهى که بخوانند به سوى نیکی و بفرمایند به کار پسندیده و منع کنند از ناپسندیده و آن گروه، ایشانند رستگاران [163]. ﴿104﴾و مباشید مانند کسانی که پراکنده شدند و خلاف با یکدیگر کردند بعد از آن که آمد به ایشان حجّتها و آن گروه، ایشان راست عذاب بزرگ [164]. ﴿105﴾آن روز که سفید شود یک پاره رویها و سیاه گردد یک پاره رویها؛ امّا آنانکه سیاه گشت روی ایشان، بدیشان گفته شود: آیا کافر شدید بعد از اسلام خویش؟ پس بچشید عذاب، به سبب کافر شدن خویش. ﴿106﴾و امّا آنان که سفید شد رویهاى ایشان، پس در رحمت خدا باشند؛ ایشان در آنجا جاویدند. ﴿107﴾این آیات خداست، میخوانیم آن را بر تو به راستى، و نمىخواهد خدا ستم کردن بر مردمان. ﴿108﴾
﴿وَلِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ ١٠٩ كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِۗ وَلَوۡ ءَامَنَ أَهۡلُ ٱلۡكِتَٰبِ لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۚ مِّنۡهُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَأَكۡثَرُهُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ١١٠ لَن يَضُرُّوكُمۡ إِلَّآ أَذٗىۖ وَإِن يُقَٰتِلُوكُمۡ يُوَلُّوكُمُ ٱلۡأَدۡبَارَ ثُمَّ لَا يُنصَرُونَ ١١١ضُرِبَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلذِّلَّةُ أَيۡنَ مَا ثُقِفُوٓاْ إِلَّا بِحَبۡلٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَحَبۡلٖ مِّنَ ٱلنَّاسِ وَبَآءُو بِغَضَبٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَضُرِبَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَسۡكَنَةُۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَانُواْ يَكۡفُرُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَيَقۡتُلُونَ ٱلۡأَنۢبِيَآءَ بِغَيۡرِ حَقّٖۚ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعۡتَدُونَ ١١٢ ۞لَيۡسُواْ سَوَآءٗۗ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ أُمَّةٞ قَآئِمَةٞ يَتۡلُونَ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ ءَانَآءَ ٱلَّيۡلِ وَهُمۡ يَسۡجُدُونَ ١١٣ يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَيَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَيُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ١١٤ وَمَا يَفۡعَلُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَلَن يُكۡفَرُوهُۗ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلۡمُتَّقِينَ ١١٥﴾
و خدا راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است، و به سوى خدا بازگردانیده میشود همۀ کارها. ﴿109﴾هستید شما بهترین امّتى که بیرون آورده شد [165]براى مردمان؛ میفرمایید به کار پسندیده و منع میکنید از ناپسندیده و باور میدارید خدا را. و اگر ایمان آوردند اهل کتاب، هرآیینه بهتر بودى ایشان را؛ بعضى از ایشان مسلمانند و اکثر ایشان بدکارانند. ﴿110﴾هرگز زیان نرسانند به شما مگر اندک رنجى [166]و اگر کارزار کنند با شما، پشت به سوى شما کنند [167]، باز نصرت داده نشوند. ﴿111﴾زده شد بر ایشان خوارى هر جاکه یافته شوند، مگر به دستاویزى از خدا و دستاویزى از مردمان [168]و بازگشتند به خشمى از خدا. و زده شد بر ایشان نادارى. این به سبب آن است که کافر مىبودند به آیات خدا و مىکشتند پیغامبران را به ناحق، این به سبب گناه کردن ایشان است و به سبب آن که از حدّ مىگذشتند. ﴿112﴾نیستند همه برابر از اهل کتاب؛ گروهى هست ایستاده [169]، میخوانند آیات خدا را در اوقات شب و ایشان سجده مىکنند [170]. ﴿113﴾باور مىدارند خدا را و روز قیامت را و مىفرمایند به کار پسندیده و منع مىکنند از ناپسندیده و شتاب مىکنند در نیکیها و ایشان از شایسته کارانند. ﴿114﴾و آنچه کنند از نیکى، پس ناقدرشناسى کرده نشود به ایشان نسبت آن عمل و خدا داناست به پرهیزگاران. ﴿115﴾
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَن تُغۡنِيَ عَنۡهُمۡ أَمۡوَٰلُهُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُهُم مِّنَ ٱللَّهِ شَيۡٔٗاۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ١١٦ مَثَلُ مَا يُنفِقُونَ فِي هَٰذِهِ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا كَمَثَلِ رِيحٖ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتۡ حَرۡثَ قَوۡمٖ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَأَهۡلَكَتۡهُۚ وَمَا ظَلَمَهُمُ ٱللَّهُ وَلَٰكِنۡ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ ١١٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ بِطَانَةٗ مِّن دُونِكُمۡ لَا يَأۡلُونَكُمۡ خَبَالٗا وَدُّواْ مَا عَنِتُّمۡ قَدۡ بَدَتِ ٱلۡبَغۡضَآءُ مِنۡ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَمَا تُخۡفِي صُدُورُهُمۡ أَكۡبَرُۚ قَدۡ بَيَّنَّا لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِۖ إِن كُنتُمۡ تَعۡقِلُونَ ١١٨ هَٰٓأَنتُمۡ أُوْلَآءِ تُحِبُّونَهُمۡ وَلَا يُحِبُّونَكُمۡ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱلۡكِتَٰبِ كُلِّهِۦ وَإِذَا لَقُوكُمۡ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَوۡاْ عَضُّواْ عَلَيۡكُمُ ٱلۡأَنَامِلَ مِنَ ٱلۡغَيۡظِۚ قُلۡ مُوتُواْ بِغَيۡظِكُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ١١٩ إِن تَمۡسَسۡكُمۡ حَسَنَةٞ تَسُؤۡهُمۡ وَإِن تُصِبۡكُمۡ سَيِّئَةٞ يَفۡرَحُواْ بِهَاۖ وَإِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لَا يَضُرُّكُمۡ َيۡدُهُمۡ شَيًۡٔاۗ إِنَّ ٱللَّهَ بِمَا يَعۡمَلُونَ مُحِيطٞ ١٢٠ وَإِذۡ غَدَوۡتَ مِنۡ أَهۡلِكَ تُبَوِّئُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ مَقَٰعِدَ لِلۡقِتَالِۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ١٢١﴾
هرآیینه کسانی که کافر شدند، دفع نکند از ایشان مال و اولاد ایشان از عذاب، خدا چیزى را و ایشانند باشندگانِ دوزخ؛ ایشان در آنجا جاویدند. ﴿116﴾صفتِ آنچه خرج مىکنند در این زندگانى دنیا، مانند صفت بادی است که در آن سرما[ی] سخت است، برسید زراعت گروهى را که ستم کردند بر خویشتن، پس نابود ساخت آن را و ستم نکرد خدا بر ایشان خدا و لیکن بر خویشتن ستم مىکردند [171]. ﴿117﴾اى مسلمانان! دوست پنهانى مگیرید از غیر خویش [172]؛ تقصیر نمىکنند به نسبت شما در فتنهانگیزى، دوست داشتند رنج شما را. هرآیینه ظاهر شد دشمنى از دهانهای ایشان و آنچه پنهان کرده است سینههای ایشان، سختتر است. هرآیینه بیان کردیم براى شما نشانههایی اگر دانا هستید. ﴿118﴾آگاه شوید شما اى قوم که دوست مىدارید ایشان را و ایشان دوست نمیدارند شما را و ایمان مىآرید به همۀ کتاب الهى، و ایشان چون ملاقات کنند با شما گویند: ایمان آوردیم و چون تنها بشوند بگزند بر شما انگشتان خود را از خشم. بگو: بمیرید به سبب خشم خویش! هرآیینه خدا داناست به آنچه در سینههاست. ﴿119﴾اگر برسد به شما نعمت، ناخوش کند ایشان را و اگر برسد به شما سختىای خوشدل شوند به آن و اگر شکیب کنید و پرهیزگارى نمایید، هیچ زیان نرساند به شما مگر ایشان. هرآیینه خدا به آنچه مىکنند در برگیرنده است [173]. ﴿120﴾و یاد کن آنگاه که پگاه بیرون آمدى از میان اهل خانۀ خود، مىنشاندى مسلمانان را در جایها براى جنگ، و خدا شنوای داناست [174]. ﴿121﴾
﴿إِذۡ هَمَّت طَّآئِفَتَانِ مِنكُمۡ أَن تَفۡشَلَا وَٱللَّهُ وَلِيُّهُمَاۗ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١٢٢ وَلَقَدۡ نَصَرَكُمُ ٱللَّهُ بِبَدۡرٖ وَأَنتُمۡ أَذِلَّةٞۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ١٢٣ إِذۡ تَقُولُ لِلۡمُؤۡمِنِينَ أَلَن يَكۡفِيَكُمۡ أَن يُمِدَّكُمۡ رَبُّكُم بِثَلَٰثَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُنزَلِينَ ١٢٤ بَلَىٰٓۚ إِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأۡتُوكُم مِّن فَوۡرِهِمۡ هَٰذَا يُمۡدِدۡكُمۡ رَبُّكُم بِخَمۡسَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُسَوِّمِينَ ١٢٥ وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ لَكُمۡ وَلِتَطۡمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِۦۗ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ ١٢٦ لِيَقۡطَعَ طَرَفٗا مِّنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَوۡ يَكۡبِتَهُمۡ فَيَنقَلِبُواْ خَآئِبِينَ ١٢٧ لَيۡسَ لَكَ مِنَ ٱلۡأَمۡرِ شَيۡءٌ أَوۡ يَتُوبَ عَلَيۡهِمۡ أَوۡ يُعَذِّبَهُمۡ فَإِنَّهُمۡ ظَٰلِمُونَ ١٢٨ وَلِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ يَغۡفِرُ لِمَن يَشَآءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٢٩ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَأۡكُلُواْ ٱلرِّبَوٰٓاْ أَضۡعَٰفٗا مُّضَٰعَفَةٗۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٣٠ وَٱتَّقُواْ ٱلنَّارَ ٱلَّتِيٓ أُعِدَّتۡ لِلۡكَٰفِرِينَ ١٣١ وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ ١٣٢﴾
آنگاه که خواستند دو فرقه از شما که بُزدلى کنند و خدا کارساز ایشان بود، و بر خدا باید که توکل کنند مسلمانان [175]. ﴿122﴾و هرآیینه خدا فتح داد شما را روز بدر و شما خوار بودید، پس بترسید از خدا تا بُوَد که شکر کنید. ﴿123﴾چون مىگفتى به مسلمانان: آیا کفایت نخواهد کرد شما راکه امداد کند پروردگار شما به سه هزار کس از فرشتگان فرود آورده شده؟. ﴿124﴾بلى! اگر صبر کنید و پرهیزگارى نمایید و بیایند کافران به سوى شما به این جوش خود، امداد کند شما را پروردگار شما به پنج هزار کس از فرشتگانِ نشانمند کرده. ﴿125﴾و نساخت خداى تعالى این مدد را مگر براى مژده دادن شما و براى آن که آرام گیرد دلهای شما به آن، و نیست فتح، مگر از نزدیک خداىِ غالبِ استوارکار. ﴿126﴾چنین کرد تا هلاک کند طایفهای را از کافران یا مغلوب سازد ایشان را، پس باز گردند به مراد نارسیده. ﴿127﴾نیست تو را از این کار چیزى، یا به مهربانى بازگردد بر ایشان یا عذاب کند ایشان را؛ زیرا که ستمکارانند. ﴿128﴾و خدا راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است؛ مىآمرزد هر که را خواهد و عذاب مىکند هر که را خواهد، و خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿129﴾اى مؤمنان! مخورید سود را دو چندان تو بر تو، و بترسید از خدا تا باشد که رستگار شوید. ﴿130﴾و پناه گیرید از آن آتش که آماده کرده شده است براى کافران. ﴿131﴾و فرمان برید خدا را و پیغامبر را تا باشد بر شما مهربانى کرده شود. ﴿132﴾
﴿ ۞وَسَارِعُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ ١٣٣ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَيۡظَ وَٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٣٤ وَٱلَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةً أَوۡ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ ذَكَرُواْ ٱللَّهَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ لِذُنُوبِهِمۡ وَمَن يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ إِلَّا ٱللَّهُ وَلَمۡ يُصِرُّواْ عَلَىٰ مَا فَعَلُواْ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ ١٣٥ أُوْلَٰٓئِكَ جَزَآؤُهُم مَّغۡفِرَةٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَجَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ وَنِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِينَ ١٣٦ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِكُمۡ سُنَنٞ فَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُكَذِّبِينَ ١٣٧ هَٰذَا بَيَانٞ لِّلنَّاسِ وَهُدٗى وَمَوۡعِظَةٞ لِّلۡمُتَّقِينَ ١٣٨ وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ١٣٩ إِن يَمۡسَسۡكُمۡ قَرۡحٞ فَقَدۡ مَسَّ ٱلۡقَوۡمَ قَرۡحٞ مِّثۡلُهُۥۚ وَتِلۡكَ ٱلۡأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيۡنَ ٱلنَّاسِ وَلِيَعۡلَمَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَيَتَّخِذَ مِنكُمۡ شُهَدَآءَۗ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٤٠﴾
و شتاب کنید به سوى آمرزش از پروردگار خویش و به سوى بهشتى که پهناى او مانند آسمانها و زمین است، آماده کرده شده است براى پرهیزگاران. ﴿133﴾آنانکه خرج مىکنند در آسایش و سختى و فرو خورندگان خشم و عفو کنندگانِ تقصیر از مردمان و خدا دوست میدارد نیکوکاران را. ﴿134﴾و آنانکه چون کار زشت کنند، یا ستم کنند بر خود، یاد کنند خدا را، پس آمرزش خواهند براى گناهان خود و کیست که بیامرزد گناهان را مگر خدا و پیوسته نباشند بر آنچه کردند و ایشان، دانسته. ﴿135﴾آن گروه پاداش ایشان آمرزش است از پروردگار ایشان و بوستانها؛ میرود زیر آن جویها، جاویدان در آنجا و نیک است اجر طاعت کنندگان. ﴿136﴾هرآیینه گذشته است پیش از شما واقعههایی، پس سیر کنید در زمین و ببینید چگونه بود آخر کار دروغ دارندگان. ﴿137﴾این واضح کردن است، براى مردمان و راه نمودن و پند دادن براى پرهیزگاران. ﴿138﴾و سست مشوید و اندوهناک مباشید و شمایید غالب، اگر مسلمان هستید. ﴿139﴾اگر برسد شما را زخمى، پس رسیده است جماعت کافران را زخمى مانند آن [176]، و این حادثههایی [است]، مىگردانیم آن را در میان مردمان براى فواید بسیار و تا متمیز سازد خدا مؤمنان را و شهید گرداند بعضى را از شما، و خدا دوست نمىدارد ستمکاران را. ﴿140﴾
﴿ وَلِيُمَحِّصَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَيَمۡحَقَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ١٤١ أَمۡ حَسِبۡتُمۡ أَن تَدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ وَلَمَّا يَعۡلَمِ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ جَٰهَدُواْ مِنكُمۡ وَيَعۡلَمَ ٱلصَّٰبِرِينَ ١٤٢ وَلَقَدۡ كُنتُمۡ تَمَنَّوۡنَ ٱلۡمَوۡتَ مِن قَبۡلِ أَن تَلۡقَوۡهُ فَقَدۡ رَأَيۡتُمُوهُ وَأَنتُمۡ تَنظُرُونَ ١٤٣ وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡۚ وَمَن يَنقَلِبۡ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِ فَلَن يَضُرَّ ٱللَّهَ شَيۡٔٗاۗ وَسَيَجۡزِي ٱللَّهُ ٱلشَّٰكِرِينَ ١٤٤ وَمَا كَانَ لِنَفۡسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِ كِتَٰبٗا مُّؤَجَّلٗاۗ وَمَن يُرِدۡ ثَوَابَ ٱلدُّنۡيَا نُؤۡتِهِۦ مِنۡهَا وَمَن يُرِدۡ ثَوَابَ ٱلۡأٓخِرَةِ نُؤۡتِهِۦ مِنۡهَاۚ وَسَنَجۡزِي ٱلشَّٰكِرِينَ ١٤٥ وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيّٖ قَٰتَلَ مَعَهُۥ رِبِّيُّونَ كَثِيرٞ فَمَا وَهَنُواْ لِمَآ أَصَابَهُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا ٱسۡتَكَانُواْۗ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلصَّٰبِرِينَ ١٤٦ وَمَا كَانَ قَوۡلَهُمۡ إِلَّآ أَن قَالُواْ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسۡرَافَنَا فِيٓ أَمۡرِنَا وَثَبِّتۡ أَقۡدَامَنَا وَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ١٤٧ فََٔاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ ثَوَابَ ٱلدُّنۡيَا وَحُسۡنَ ثَوَابِ ٱلۡأٓخِرَةِۗ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٤٨ ﴾
و تا کامل عیار کند مسلمانان را [177]و نابود سازد کافران را. ﴿141﴾آیا گمان کردید که درآیید به بهشت و هنوز متمیز نساخته است خدا مجاهدان را از شما و پیش از آن که جدا کند صابران را؟. ﴿142﴾و هرآیینه شما آرزو میکردید مرگ را [178]پیش از آن که ملاقات آن کنید، پس معاینه کردید آن را و شما مىنگریستید. ﴿143﴾و نیست محمد مگر پیغمبر، هرآیینه گذشتهاند پیش از وى پیغامبران؛ آیا اگر بمیرد یا کشته شود برگردید بر پاشنههاى خود؟ [179]و هر که برگردد بر پاشنههاى خود، پس هیچ زیان نرساند خدا را و خدا ثواب خواهد داد شکرگزاران را. ﴿144﴾و نیست هیچ شخصى را که بمیرد الاّ به ارادۀ خدا. نوشته شده است مقید به قید وقت، و هر که خواهد جزای دنیا، بدهیمش از ثواب دنیا و هر که خواهد جزای آخرت، بدهیمش از ثواب آخرت و نزدیک است که جزاى نیک دهیم شکرگزاران را. ﴿145﴾و بسا پیغامبر که قتال کردند با کفار، همراه او خداپرستان بسیار، پس سستى نکردند به سبب مصیبتى که ایشان را رسید در راه خدا و ناتوانى نکردند و بیچارگى ننمودند و خدا دوست میدارد صابران را. ﴿146﴾و نبود سخن این خدا پرستان بجز آن که گفتند: اى پروردگار ما! بیامرز ما را گناهانِ ما را و از حد گذشتن ما در کار خود و استوار بکن پاهاى ما را و نصرت ده ما را بر قوم کافران. ﴿147﴾پس عطا کرد خدا ایشان را جزاى نیک در دنیا و جزاى نیک در آخرت، و خدا دوست میدارد نیکوکاران را. ﴿148﴾
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تُطِيعُواْ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يَرُدُّوكُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡ فَتَنقَلِبُواْ خَٰسِرِينَ ١٤٩ بَلِ ٱللَّهُ مَوۡلَىٰكُمۡۖ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلنَّٰصِرِينَ ١٥٠ َنُلۡقِي فِي قُلُوبِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلرُّعۡبَ بِمَآ أَشۡرَكُواْ بِٱللَّهِ مَا لَمۡ يُنَزِّلۡ بِهِۦ سُلۡطَٰنٗاۖ وَمَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُۖ وَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلظَّٰلِمِينَ ١٥١ وَلَقَدۡ صَدَقَكُمُ ٱللَّهُ وَعۡدَهُۥٓ إِذۡ تَحُسُّونَهُم بِإِذۡنِهِۦۖ حَتَّىٰٓ إِذَا فَشِلۡتُمۡ وَتَنَٰزَعۡتُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِ وَعَصَيۡتُم مِّنۢ بَعۡدِ مَآ أَرَىٰكُم مَّا تُحِبُّونَۚ مِنكُم مَّن يُرِيدُ ٱلدُّنۡيَا وَمِنكُم مَّن يُرِيدُ ٱلۡأٓخِرَةَۚ ثُمَّ صَرَفَكُمۡ عَنۡهُمۡ لِيَبۡتَلِيَكُمۡۖ وَلَقَدۡ عَفَا عَنكُمۡۗ وَٱللَّهُ ذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٥٢ ۞إِذۡ تُصۡعِدُونَ وَلَا تَلۡوُۥنَ عَلَىٰٓ أَحَدٖ وَٱلرَّسُولُ يَدۡعُوكُمۡ فِيٓ أُخۡرَىٰكُمۡ فَأَثَٰبَكُمۡ غَمَّۢا بِغَمّٖ لِّكَيۡلَا تَحۡزَنُواْ عَلَىٰ مَا فَاتَكُمۡ وَلَا مَآ أَصَٰبَكُمۡۗ وَٱللَّهُ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١٥٣ ﴾
اى مؤمنان! اگر فرمانبردارىِ کافران کنید، بازگردانند شما را بر پاشنههاى شما، پس بازگردید زیانکار شده. ﴿149﴾بلکه خدا یارى دهندۀ شما است و او بهترین یارى دهندگان است. ﴿150﴾خواهیم انداخت در دلهای کافران بُزدلى؛ به سبب آن که شریک مقرر ساختند با خدا چیزى را که هیچ حجّت فرود نیاورده است خدا براى او. و جاى ایشان دوزخ است و آن بد اقامتگاهِ ستمکاران است. ﴿151﴾و هرآیینه راست کرد خدا در حقّ شما وعدۀ خود را چون مىکشتید کافران را به حکم خدا، تا وقتى که بُزدلى کردید و نزاع کردید در کار خویش و نافرمانى کردید بعد از آن که نمود به شما آنچه مىخواستید؛ از شما کسى بود که مىخواست دنیا را و از شما کسى بود که مىخواست آخرت را، آنگاه باز گردانید شما را از ایشان [180]تا امتحان کند شما را، و هرآیینه درگذرانید از شما و خدا صاحبْ رحمت است بر مؤمنان. ﴿152﴾آنگاه که دور مىرفتید در گریختن و متوجه نمىشدید بر هیچ کس و پیغامبر میخواند شما را در جماعتی که پسِ پشت شما بودند؛ پس جزا داد شما را به اندوهى بالا اندوهى. این پند دادن براى آن است تا اندوهناک نشوید بر آنچه از دست شما رفت و نه بر آنچه رسید به شما و خدا باخبر است به آنچه مىکنید. ﴿153﴾
﴿ ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيۡكُم مِّنۢ بَعۡدِ ٱلۡغَمِّ أَمَنَةٗ نُّعَاسٗا يَغۡشَىٰ طَآئِفَةٗ مِّنكُمۡۖ وَطَآئِفَةٞ قَدۡ أَهَمَّتۡهُمۡ أَنفُسُهُمۡ يَظُنُّونَ بِٱللَّهِ غَيۡرَ ٱلۡحَقِّ ظَنَّ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِۖ يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ ٱلۡأَمۡرِ مِن شَيۡءٖۗ قُلۡ إِنَّ ٱلۡأَمۡرَ كُلَّهُۥ لِلَّهِۗ يُخۡفُونَ فِيٓ أَنفُسِهِم مَّا لَا يُبۡدُونَ لَكَۖ يَقُولُونَ لَوۡ كَانَ لَنَا مِنَ ٱلۡأَمۡرِ شَيۡءٞ مَّا قُتِلۡنَا هَٰهُنَاۗ قُل لَّوۡ كُنتُمۡ فِي بُيُوتِكُمۡ لَبَرَزَ ٱلَّذِينَ كُتِبَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقَتۡلُ إِلَىٰ مَضَاجِعِهِمۡۖ وَلِيَبۡتَلِيَ ٱللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمۡ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمۡۚ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ١٥٤ إِنَّ ٱلَّذِينَ تَوَلَّوۡاْ مِنكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِ إِنَّمَا ٱسۡتَزَلَّهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ بِبَعۡضِ مَا كَسَبُواْۖ وَلَقَدۡ عَفَا ٱللَّهُ عَنۡهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٞ ١٥٥ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَقَالُواْ لِإِخۡوَٰنِهِمۡ إِذَا ضَرَبُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَوۡ كَانُواْ غُزّٗى لَّوۡ كَانُواْ عِندَنَا مَا مَاتُواْ وَمَا قُتِلُواْ لِيَجۡعَلَ ٱللَّهُ ذَٰلِكَ حَسۡرَةٗ فِي قُلُوبِهِمۡۗ وَٱللَّهُ يُحۡيِۦ وَيُمِيتُۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ ١٥٦ وَلَئِن قُتِلۡتُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَوۡ مُتُّمۡ لَمَغۡفِرَةٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَحۡمَةٌ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ ١٥٧ ﴾
باز فرود آورد بر شما پس از اندوه، ایمنى که پینکى بود. مىپوشیده گروهى را از شما و گروهى دیگر بودند که اندوهناک ساخته بود ایشان را فکر خویشتن، گمان مىکردند به خدا، ناحق، گمان کفر را، مىگفتند: آیا هست ما را از این کار از چیزى؟ [181]بگو: کار به تمام، خدا راست. پنهان میدارند در دل خویشتن آنچه آشکارا نمىکنند براى تو. میگویند: اگر بودى ما را از این کار چیزى، کشته نمىشدیم در اینجا. بگو: اگر مىبودید در خانههاى خویش، هرآیینه بیرون میآمدند کسانی که مقدّر شده است بر ایشان کشته شدن به سوى کشتنگاهِ خویش [182]. و تا بیازماید خدا آنچه در سینههاى شما است و تا کامل عیار سازد آنچه در دل شما است و خدا دانا است به آنچه در سینههاست. ﴿154﴾هرآیینه کسانی که روگردانیدند از شما روزی که به هم آمدند هر دو جماعت [183]، جز این نیست که لغزانید ایشان را شیطان به شومىِ بعض آنچه کردند، و هرآیینه عفو کرد خدا از ایشان، هرآیینه خدا آمرزندۀ بر دبار است. ﴿155﴾اى مؤمنان! مباشید مانند آنانکه کافر شدند و گفتند در حقِّ برادران خویش، وقتى که سفر کنند در زمین یا باشند به جهاد بیرون آمده: [184]اگر مىبودند ایشان نزدیک ما، نمىمردند و کشته نمىشدند، تا گرداند خدا این سخن را دریغ در دل ایشان و خدا زنده مىکند و او مىمیراند و خدا به آنچه مىکنید بینا است. ﴿156﴾و اگر کشته شدید در راه خدا یا مردید، هرآیینه آمرزشى از خدا و بخشایشى بهتر است از آنچه جمع مىکنند. ﴿157﴾
﴿ وَلَئِن مُّتُّمۡ أَوۡ قُتِلۡتُمۡ لَإِلَى ٱللَّهِ تُحۡشَرُونَ ١٥٨ فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَۖ فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَوَكِّلِينَ ١٥٩ إِن يَنصُرۡكُمُ ٱللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمۡۖ وَإِن يَخۡذُلۡكُمۡ فَمَن ذَا ٱلَّذِي يَنصُرُكُم مِّنۢ بَعۡدِهِۦۗ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١٦٠ وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَغُلَّۚ وَمَن يَغۡلُلۡ يَأۡتِ بِمَا غَلَّ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا كَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ١٦١ أَفَمَنِ ٱتَّبَعَ رِضۡوَٰنَ ٱللَّهِ كَمَنۢ بَآءَ بِسَخَطٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَمَأۡوَىٰهُ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ١٦٢ هُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِمَا يَعۡمَلُونَ ١٦٣ لَقَدۡ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ بَعَثَ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡ أَنفُسِهِمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ ١٦٤ أَوَلَمَّآ أَصَٰبَتۡكُم مُّصِيبَةٞ قَدۡ أَصَبۡتُم مِّثۡلَيۡهَا قُلۡتُمۡ أَنَّىٰ هَٰذَاۖ قُلۡ هُوَ مِنۡ عِندِ أَنفُسِكُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ١٦٥ ﴾
و اگر مردید یا کشته شدید، البته به سوى خدا برانگیخته خواهید شد. ﴿158﴾پس به سبب مهربانى از خدا، نرم شدى براى ایشان و اگر مىشدى درشت خو[یِ] سخت دل، پراکنده مىشدند از حوالى تو، پس در گذر از ایشان و آمرزش خواه براى ایشان و مشورت کن با ایشان در این کار؛ پس آنگاه که قصد محکم کردى، پس اعتماد کن بر خدا، هرآیینه خدا دوست میدارد توکل کنندگان را. ﴿159﴾اگر نصرت دهد شما را خدا، هیچکس غالب نیست بر شما. و اگر به بىپروایى بگذارد شما را، پس کیست که نصرت دهد شما را بعد از وى و بر خدا باید که توکل کنند مسلمانان. ﴿160﴾و هرگز خیانت از نبى نمىآید و هر که خیانت کند، خواهد آورد آن چیز را که خیانت کرده است به روز قیامت [185]، پس تمام داده شود هر شخصى را جزای آنچه کرده است و ایشان ستم کرده نشوند [186]. ﴿161﴾آیا کسی که در پى خوشنودى خدا رفت، مىباشد مانند کسی که بازگشت به خشم خدا و جای او دوزخ است؟ و بدجایی است. ﴿162﴾ایشان بر مراتباند نزدیک خدا و خدا بیناست به آنچه مىکنند. ﴿163﴾هرآیینه نعمت فراوان داد خدا بر مؤمنان؛ آنگاه که فرستاد در میان ایشان پیغمبرى از قوم ایشان، مىخواند بر ایشان آیاتِ خدا را و پاک سازد ایشان را و مىآموزد ایشان را کتاب و علم و هرآیینه بودند پیش از این در گمراهى آشکارا. ﴿164﴾آیا چون رسید به شما مصیبتى که به دست آورده بودید دو چند از آن را، گفتید: از کجا آمد این مصیبت؟ بگو که: آن از نزد نفوس شما است، هرآیینه خدا بر همه چیز تواناست. ﴿165﴾
﴿ وَمَآ أَصَٰبَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِ فَبِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَلِيَعۡلَمَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٦٦ وَلِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ نَافَقُواْۚ وَقِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ قَٰتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَوِ ٱدۡفَعُواْۖ قَالُواْ لَوۡ نَعۡلَمُ قِتَالٗا لَّٱتَّبَعۡنَٰكُمۡۗ هُمۡ لِلۡكُفۡرِ يَوۡمَئِذٍ أَقۡرَبُ مِنۡهُمۡ لِلۡإِيمَٰنِۚ يَقُولُونَ بِأَفۡوَٰهِهِم مَّا لَيۡسَ فِي قُلُوبِهِمۡۚ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا يَكۡتُمُونَ ١٦٧ ٱلَّذِينَ قَالُواْ لِإِخۡوَٰنِهِمۡ وَقَعَدُواْ لَوۡ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُواْۗ قُلۡ فَٱدۡرَءُواْ عَنۡ أَنفُسِكُمُ ٱلۡمَوۡتَ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ١٦٨ وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتَۢاۚ بَلۡ أَحۡيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ يُرۡزَقُونَ ١٦٩ فَرِحِينَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ وَيَسۡتَبۡشِرُونَ بِٱلَّذِينَ لَمۡ يَلۡحَقُواْ بِهِم مِّنۡ خَلۡفِهِمۡ أَلَّا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ١٧٠ ۞يَسۡتَبۡشِرُونَ بِنِعۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَضۡلٖ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٧١ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَجَابُواْ لِلَّهِ وَٱلرَّسُولِ مِنۢ بَعۡدِ مَآ أَصَابَهُمُ ٱلۡقَرۡحُۚ لِلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ مِنۡهُمۡ وَٱتَّقَوۡاْ أَجۡرٌ عَظِيمٌ ١٧٢ ٱلَّذِينَ قَالَ لَهُمُ ٱلنَّاسُ إِنَّ ٱلنَّاسَ قَدۡ جَمَعُواْ لَكُمۡ فَٱخۡشَوۡهُمۡ فَزَادَهُمۡ إِيمَٰنٗا وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ ١٧٣ ﴾
آنچه رسید به شما روزی که به هم آمدند دو گروه، پس به ارادۀ خدا بود و تا متمیز سازد مؤمنان را. ﴿166﴾و متمیز سازد آنان را که منافق شدند و گفته شد ایشان را: بیایید بجنگید در راه خدا یا دفع کنید کافران را [187]، گفتند: اگر مىدانستیم جنگ کردن [188]، هرآیینه پیروىِ شما میکردیم؛ این گروه به سوى کفر، آن روز نزدیکتر بودند به نسبت ایشان به جانب ایمان؛ مىگویند به دهان خویش آنچه نیست در دل ایشان و خدا داناتر است به آنچه مىپوشند. ﴿167﴾آنانکه خود از جنگ، بازنشسته، گفتند در حقّ برادران خویش که: اگر فرمان ما مىبردند، کشته نمىشدند، بگو: دفع کنید از خویشتن مرگ را اگر هستید راستگو. ﴿168﴾و مرده گمان مکن کسانى را که کشته شدند در راه خدا، بلکه زندهاند؛ نزدیک پروردگار خویش، روزى داده مىشوند. ﴿169﴾شادان به آنچه عطا کرده است ایشان را خدا از فضل خود و خوشوقت مىشوند به سبب آنان که به ایشان نپیوستهاند از پسِ ایشان؛ به سبب آن که هیچ ترس نیست بر ایشان و نه ایشان اندوهناک شوند. ﴿170﴾خوشوقت مىشوند به نعمتِ خدا و فضلِ او و به آن که خدا ضایع نمیکند مزد مؤمنان را [189]. ﴿171﴾کسانی که قبول کردند حکم خدا و رسول را بعد از آن که رسیده بود به ایشان زخم، براى آنانکه از این جماعت نیکوکارى و تقوا کردهاند، مزد بزرگ است. ﴿172﴾آنانکه گفتند به ایشان مردمان که: کافران لشکر جمع کردهاند برای شما، پس بترسید از آن لشکرها، پس زیاده کرد [این سخن] ایمان ایشان را و گفتند: بس است ما را خدا و نیک کارگزار است. ﴿173﴾
﴿ فَٱنقَلَبُواْ بِنِعۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَضۡلٖ لَّمۡ يَمۡسَسۡهُمۡ سُوٓءٞ وَٱتَّبَعُواْ رِضۡوَٰنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ ذُو فَضۡلٍ عَظِيمٍ ١٧٤ إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ يُخَوِّفُ أَوۡلِيَآءَهُۥ فَلَا تَخَافُوهُمۡ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ١٧٥وَلَا يَحۡزُنكَ ٱلَّذِينَ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡكُفۡرِۚ إِنَّهُمۡ لَن يَضُرُّواْ ٱللَّهَ شَيۡٔٗاۗ يُرِيدُ ٱللَّهُ أَلَّا يَجۡعَلَ لَهُمۡ حَظّٗا فِي ٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٌ ١٧٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱشۡتَرَوُاْ ٱلۡكُفۡرَ بِٱلۡإِيمَٰنِ لَن يَضُرُّواْ ٱللَّهَ شَيۡٔٗاۖ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ١٧٧ وَلَا يَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّمَا نُمۡلِي لَهُمۡ خَيۡرٞ لِّأَنفُسِهِمۡۚ إِنَّمَا نُمۡلِي لَهُمۡ لِيَزۡدَادُوٓاْ إِثۡمٗاۖ وَلَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ ١٧٨ مَّا كَانَ ٱللَّهُ لِيَذَرَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ عَلَىٰ مَآ أَنتُمۡ عَلَيۡهِ حَتَّىٰ يَمِيزَ ٱلۡخَبِيثَ مِنَ ٱلطَّيِّبِۗ وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُطۡلِعَكُمۡ عَلَى ٱلۡغَيۡبِ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَجۡتَبِي مِن رُّسُلِهِۦ مَن يَشَآءُۖ فََٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦۚ وَإِن تُؤۡمِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَلَكُمۡ أَجۡرٌ عَظِيمٞ ١٧٩ وَلَا يَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ يَبۡخَلُونَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ هُوَ خَيۡرٗا لَّهُمۖ بَلۡ هُوَ شَرّٞ لَّهُمۡۖ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُواْ بِهِۦ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ وَلِلَّهِ مِيرَٰثُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ ١٨٠﴾
پس بازگشتند [این مسلمانان] به نعمتى از خدا و فضلِ او، نرسید به ایشان هیچ سختى و پیروى خوشنودى خدا کردند و خدا صاحبِ فضل بزرگ است. ﴿174﴾جز این نیست که این خبر دهنده، شیطان است، مىترساند دوستان خود را [190]، پس شما مترسید از کافران و بترسید از من، اگر مؤمن هستید. ﴿175﴾و اندوهگین نکنند تو را یا [محمد] آنانکه مىشتابند در نصرت کفر، هرآیینه ایشان هیچ زیان نرسانند خدا را [191]. میخواهد خداکه ندهد ایشان را هیچ بهره در آخرت و ایشان راست، عذاب بزرگ. ﴿176﴾هرآیینه آنانکه خریدند [192]کفر را عوض ایمان، هیچ زیان نرسانند خدا را و ایشان راست، عذاب درد دهنده. ﴿177﴾و گمان نکنند کافران که مهلت دادنِ ما ایشان را، بهتر است در حق ایشان؛ جز این نیست که مهلت میدهیم ایشان را تا زیاده شوند در گناهکارى و ایشان راست، عذاب خوار کننده. ﴿178﴾هرگز نگذارد خدا مسلمانان را بر آنچه حال شما هستید بر آن، تا آن که جدا کند ناپاک را از پاک، و هرگز مطلّع نکند خدا شما را بر غیب و لیکن خدا برمىگزیند از پیغامبران خود، هر که را خواهد؛ پس ایمان آرید به خدا و پیغامبران او و اگر ایمان آرید و تقوى کنید، شما را باشد مزد بزرگ. ﴿179﴾و باید گمان نکنند آنانکه بخل مىکنند به آنچه عطا کرده است خدا ایشان را از فضل خود، این بخل را بهتر براى خویش؛ بلکه آن بد است براى ایشان؛ نزدیک است که بر شکل طوق، پوشانیده شود ایشان را آنچه بخل کردهاند به آن، روز قیامت [193]و خدا راست پسْ گذاشتۀ اهلِ آسمانها و زمین و خدا به آنچه مىکنید دانا است. ﴿180﴾
﴿لَّقَدۡ سَمِعَ ٱللَّهُ قَوۡلَ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ فَقِيرٞ وَنَحۡنُ أَغۡنِيَآءُۘ سَنَكۡتُبُ مَا قَالُواْ وَقَتۡلَهُمُ ٱلۡأَنۢبِيَآءَ بِغَيۡرِ حَقّٖ وَنَقُولُ ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِيقِ ١٨١ ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيكُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَيۡسَ بِظَلَّامٖ لِّلۡعَبِيدِ ١٨٢ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ عَهِدَ إِلَيۡنَآ أَلَّا نُؤۡمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّىٰ يَأۡتِيَنَا بِقُرۡبَانٖ تَأۡكُلُهُ ٱلنَّارُۗ قُلۡ قَدۡ جَآءَكُمۡ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِي بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَبِٱلَّذِي قُلۡتُمۡ فَلِمَ قَتَلۡتُمُوهُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ١٨٣فَإِن كَذَّبُوكَ فَقَدۡ كُذِّبَ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِكَ جَآءُو بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلزُّبُرِ وَٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُنِيرِ ١٨٤ كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوۡنَ أُجُورَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۖ فَمَن زُحۡزِحَ عَنِ ٱلنَّارِ وَأُدۡخِلَ ٱلۡجَنَّةَ فَقَدۡ فَازَۗ وَمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَآ إِلَّا مَتَٰعُ ٱلۡغُرُورِ ١٨٥ ۞لَتُبۡلَوُنَّ فِيٓ أَمۡوَٰلِكُمۡ وَأَنفُسِكُمۡ وَلَتَسۡمَعُنَّ مِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكُمۡ وَمِنَ ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُوٓاْ أَذٗى كَثِيرٗاۚ وَإِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَٰلِكَ مِنۡ عَزۡمِ ٱلۡأُمُورِ ١٨٦﴾
هرآیینه شنید خدا سخن آنان راکه گفتند: خدا فقیر است و ما توانگریم [194]. خواهیم نوشت آنچه گفتند و [بنویسیم] کشتن ایشان، پیغمبران را به ناحق و بگوییم: بچشید عذاب سوزنده. ﴿181﴾این عذاب، به سبب عملى است که پیش فرستاده است دستهاى شما و به سبب آن است که خدا ستم کننده نیست بر بندگان. ﴿182﴾آنانکه گفتند که: هرآیینه خدا حکم فرستاده است به سوى ما که ایمان نیاریم به هیچ پیغامبر تا آن که بیارد ما را قربانى که بخورد آن را آتش [195]. بگو: آوردند نزد شما پیغامبران پیش از من، معجزهها و آن را نیز که شما گفتید؛ پس چرا کشتید ایشان را، اگر هستید راستگو؟. ﴿183﴾پس اگر به دروغ نسبت کردند تو را، پس به دروغ نسبت کرده شده بود پیغامبران پیش از تو، آوردند حجّتها را و صحیفهها را و کتاب روشن را. ﴿184﴾هر نفسى چشندۀ موت است و جز این نیست که تمام داده خواهید شد مزد خویش را روز قیامت؛ پس هر که دور داشته شد از دوزخ و در آورده شد به بهشت، پس هرآیینه به مراد رسید و نیست زندگانى دنیا مگر بهرۀ فریبنده. ﴿185﴾البته آزمایش کرده خواهد شد شما را در اموال شما و جانهای شما و خواهید شنید از آنان که کتاب داده شدهاند پیش از شما و از مشرکان، سرزنش بسیار و اگر صبر کنید و پرهیزگارى نمایید، هرآیینه این خصلت از کارهاى مقصود است. ﴿186﴾
﴿ وَإِذۡ أَخَذَ ٱللَّهُ مِيثَٰقَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ لَتُبَيِّنُنَّهُۥ لِلنَّاسِ وَلَا تَكۡتُمُونَهُۥ فَنَبَذُوهُ وَرَآءَ ظُهُورِهِمۡ وَٱشۡتَرَوۡاْ بِهِۦ ثَمَنٗا قَلِيلٗاۖ فَبِئۡسَ مَا يَشۡتَرُونَ ١٨٧ لَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ يَفۡرَحُونَ بِمَآ أَتَواْ وَّيُحِبُّونَ أَن يُحۡمَدُواْ بِمَا لَمۡ يَفۡعَلُواْ فَلَا تَحۡسَبَنَّهُم بِمَفَازَةٖ مِّنَ ٱلۡعَذَابِۖ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ١٨٨ وَلِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ١٨٩ إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٠ ٱلَّذِينَ يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ قِيَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَٰذَا بَٰطِلٗا سُبۡحَٰنَكَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ١٩١ رَبَّنَآ إِنَّكَ مَن تُدۡخِلِ ٱلنَّارَ فَقَدۡ أَخۡزَيۡتَهُۥۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ ١٩٢ رَّبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعۡنَا مُنَادِيٗا يُنَادِي لِلۡإِيمَٰنِ أَنۡ ءَامِنُواْ بِرَبِّكُمۡ فََٔامَنَّاۚ رَبَّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرۡ عَنَّا سَئَِّاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ ٱلۡأَبۡرَارِ ١٩٣ رَبَّنَا وَءَاتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخۡزِنَا يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۖ إِنَّكَ لَا تُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ ١٩٤﴾
و یاد کن، چون گرفت خدا عهد اهل کتاب راکه البته بیان کنید کتاب را براى مردمان و نپوشید آن را، پس بیانداختند آن عهد را پَسِ پُشتِ خویش و گرفتند عوض آن بهایى اندک؛ پس بدچیزی است که مىستانند. ﴿187﴾مپندار کسانى را که شادمان میشوند به آنچه کردند و دوست میدارند که ستوده شوند به آنچه نکردهاند، مپندار ایشان را در خلاص از عذاب و ایشان راست، عذاب درد دهنده. ﴿188﴾و خدا راست، پادشاهى آسمانها و زمین و خدا بر همه چیز تواناست. ﴿189﴾هرآیینه در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شدِ شب و روز، نشانههاست خداوندان خرد را. ﴿190﴾آنانکه یاد میکنند خدا را ایستاده و نشسته و بر پهلوىها خویش خفته و تأمّل مىکنند در آفرینش آسمانها و زمین، [میگویند:] اى پروردگار ما! نیافریدهای این را باطل [196]، پاکی است تو را، پس نگاه دار ما را از عذاب آتش. ﴿191﴾اى پروردگار ما! هرآیینه تو هر که را در آرى به دوزخ، به تحقیق رسوا کردى او را و نیست ستمکاران را هیچ یارى دهنده. ﴿192﴾اى پروردگار ما! هرآیینه ما شنیدیم ندا کننده را [به آواز بلند] میخواند به سوى ایمان، که ایمان آرید به پروردگار خویش، پس ما ایمان آوردیم. اى پروردگار ما! پس بیامرز گناهان ما را و دور کن از ما بدیهاى ما را و بمیران ما را با نیکوکاران. ﴿193﴾اى پروردگار ما! و بده ما را آنچه وعده کردهای به ما به زبان رسولان خود و رسوا مکن ما را روز قیامت، هرآیینه تو خلاف وعده نمیکنى. ﴿194﴾
﴿ فَٱسۡتَجَابَ لَهُمۡ رَبُّهُمۡ أَنِّي لَآ أُضِيعُ عَمَلَ عَٰمِلٖ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰۖ بَعۡضُكُم مِّنۢ بَعۡضٖۖ فَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَٰتَلُواْ وَقُتِلُواْ لَأُكَفِّرَنَّ عَنۡهُمۡ سَئَِّاتِهِمۡ وَلَأُدۡخِلَنَّهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ ثَوَابٗا مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ عِندَهُۥ حُسۡنُ ٱلثَّوَابِ ١٩٥ لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي ٱلۡبِلَٰدِ ١٩٦ مَتَٰعٞ قَلِيلٞ ثُمَّ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ ١٩٧ لَٰكِنِ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ لَهُمۡ جَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا نُزُلٗا مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِۗ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لِّلۡأَبۡرَارِ ١٩٨ وَإِنَّ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ لَمَن يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُمۡ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِمۡ خَٰشِعِينَ لِلَّهِ لَا يَشۡتَرُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ ثَمَنٗا قَلِيلًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ ١٩٩ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱصۡبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٢٠٠﴾
پس قبول کرد دعای ایشان را پروردگار ایشان به اینکه من ضایع نمىسازم عمل هیچ عمل کنندهای از شما از مرد یا زن، بعضى شما از جنس بعض است. پس آنانکه هجرت کردند و بیرون کرده شدند از خانههاى خویش و رنجانیده شدند در راه من و جنگ کردند و کشته شدند، البته دور کنم از ایشان، گناهان ایشان را و البته در آرم ایشان را در باغها که میرود زیر آن جویها، پاداشی از نزدیک خدا. و خدا، نزدیک اوست پاداش نیک. ﴿195﴾باید که نفریبد تو را آمد و شد کافران در شهرها. ﴿196﴾این بهرهمندىِ اندک است، بعد از آن جاى ایشان دوزخ باشد و وى بدجایی است. ﴿197﴾لیکن آنانکه ترسیدند از پروردگار خود، ایشان راست بوستانها؛ میرود زیر آن جویها، جاویدان در آنجا. تحفهای از نزدیک خدا و آنچه نزدیک خدا است، بهتر است نیکوکاران را. ﴿198﴾و هرآیینه از اهل کتاب، کسانی که ایمان مىآرند به خدا و به آنچه فرود آورده شد به سوى شما و به آنچه فرود آورده شد به سوى ایشان؛ فروتنى کنندگان براى خدا، نمىستانند عوض آیتهای خدا، بهاى اندک؛ آن گروه، ایشان راست، مزد ایشان نزد پروردگار ایشان، هرآیینه خدا زود حساب کننده است. ﴿199﴾اى مؤمنان! صبر کنید و محنت کشید و براى جهاد آماده باشید و بترسید از خدا، باشد که رستگار شوید. ﴿200﴾
[127] یعنی روز بدر، والله اعلم [128] مترجم گوید: از این جا خدایْ تعالی شروع میفرماید: در مناظرۀ اهل کتابین و ردّ شبهات ایشان وتعداد تحریفات ایشان و این قصه ممتد است تا قوله واذ غدوت من اهلک. [129] یعنی آشکار ساخت. [130] یعنی حقیقت حال دانستند. [131] مترجم گوید: در امر این دعا بشارت است به مغلوب شدن کافران [132] یعنى در عهد خدا نیست. [133] مترجم گوید: که نصاری با حضرت پیغامبرج، در باب عیسی÷، گفتگو کردند. حقْ سبحانه این آیات نازل ساخت؛ بعد از نزول این آیتها، نصاری را به مباهله دعوت کردند، همه عاجز شده جزیه قبول نمودند. [134] یعنى از خدمت والدین معاف داشته. [135] یعنی دختر خدمت بیتالمقدس را نمیشاید. [136] یعنی میوه زمستان در تابستان و میوه تابستان در زمستان. [137] یعنی عیسی را باور دارد. [138] یعنی نشان حمل آن فرزند. [139] یعنی قرعه میانداختند. [140] القصه، این بشارت در حق عیسی، علیه السلام، متحقق شد و یهود را به دین خود دعوت نمود. [141] یعنى در زمرة شهداء که اکمل امتاند، والله اعلم. [142] یعنی به آن کافران. [143] یعنی ازین جهان. [144] یعنی غالب بر ایشان. [145] یعنی انسانشد. [146] یعنی بعض گفتند یهودی بود و بعض گفتند نصرانی بود. [147] یعنی در مسائل منصوصه در تورات اختلاف کردید تا چه رسد به غیر منصوصه. [148] مترجم گوید: حنیف آن را میگفتند که استقبال کعبه کند و حج گزارد و ختنه نماید و از جنابت غسل کند، حاصل آنکه نام کسی بُوَد که به شریعت ابراهیمی متدین باشد. [149] یعنی با یکدیگر. [150] یعنی در شک افتند. [151] یعنی ما را بر مال عرب که هم دین ما نیستند، مؤاخذه نخواهد شد. [152] یعنی به تکلف از خود چیزی نوشته در کتاب غلط ساخته میخوانند. [153] یعنی مرشد خلق شوید. [154] یعنی از بنی آدم پیمان گرفت برای پیغمبران. [155] یعنی قبول کردید. [156] یعنی بر یکدیگر. [157] مترجم گوید: یهود بر حضرت پیغامبرجطعن میکردند که شما دعوی ملت ابراهیم میکنید و آنچه در خاندان، نمیخوردند مانند گوشت شتر وشیر، آن میخورید، حق تعالی جواب داد که همه چیز حلال بود پیش از نزول تورات، الاّ گوشت و شیر شتر و تحریم گوشت وشیر شتر، ملتِ ابراهیم نیست، خاصه بنی اسرائیل بود، به سبب جدایشان، والله اعلم. [158] یعنی نقشی که در سنگ ظاهر شده. [159] یعنی شبهات میآرید تا نزد مردمان ظاهر شود که کج است. [160] به دین خدا. [161] یعنی اوس و خزرج و عرب معدیه و یمنیه و عرب و عجم با یکدیگر دشمنی داشتند. [162] یعنی تفرق در اصول دین حرام است که جمعی معتزلی باشد و جمعی... و علی هذا القیاس. [163] یعنی واجب بالکفایه است که جمعی به امر معروف و نهی از منکر قیام نمایند. [164] یعنی مانند یهود ونصاری مشوید که هفتاد و چند فرقه گشتند. [165] یعنی مقرر کرده شد. [166] یعنی به سبب زبان دارزی. [167] یعنی بگریزند. [168] یعنی مگر به عهد وذمه. [169] یعنی راستکردار. [170] یعنی آنان که از ایشان مسلمان شده مانند عبدالله بن سلام. [171] حاصل آن است که صدقات ایشان حبط میشود. [172] یعنی از غیر مسلمانان. [173] در غزوة احد، اهل نفاق میل کردند به آنکه در شهر متحصن شوند و اصحاب خواستند که بیرون آمده جنگ کنند، بعد از آنکه هزیمت واقع شد. منافقان این را محل طعن گرفتند و وقت جنگ، حضرت پیغامبر بر بالای کوهی جماعتی را مقید ساختند که از این جا نجنبند، چون آثار فتح ظاهر شدن درگرفت، آن جماعت در پی غنیمت افتادند وعصیان پیغمبر کردند، به شومی این عصیان، هزیمت بر مسلمانان افتاد وهمه فرار کردند الاّ ماشاءالله. خبر شهادت حضرت پیغامبر، شائع شد. منافقان قصد ارتداد کردند، پس در جواب طعن منافقان و عتاب خلاف امر کنندگان و تشنیع بیوفایان، حق سبحانه نازل کرد. [174] ویاد کن زمانی را که بامدادان از میان خانوادۀ خود بیرون رفتی و پایگاههای جنگ را برای مسلمانان مهیا میکردی [مصحح]. [175] یعنی بنی سلمه و بنی حارثه که خیال فرار به خاطر ایشان گذشته بود. [176] یعنی دربهدر. [177] یعنی ذنوب ایشان را محو کند. [178] یعنی شهادت را. [179] یعنی مرتد شوید. [180] یعنی فرار کردید. [181] یعنی درین کار ما را اختیار نیست و به تدبیر ما کار نمیکنند. [182] و این کار برای آن کرده شد که در علم الهی مقدر بود. [183] یعنی کافران و مسلمانان. [184] یعنی چون بمیرند درین حالت. [185] یعنی بر سر برداشته. [186] مترجم گوید: چون حضرتجمتصرف بودند در غنیمت، این آیت نازل شد تا کسی گمان خیانت نکند [187] یعنی از بلاد خویش. [188] یعنی مصلحت میدانستیم. [189] مترجم گوید: در اُحُد مسلمانان و کفار باهم عهد بستند که وعده گاه قتال میان ایشان سال آینده، سوق بدر باشد، چون موسم سوق بدر رسید، کفار شخصی را فرستادند، جمعیت ایشان بیان کرده، مسلمانان را در حیز توقف اندازد، با وجود آن جماعتی از مسلمانان همراه آن حضرت برآمدند و به بدر رسیدند و در تجارت سودها یافتند و هیچ یک از کفار مزاحم ایشان نشد و این غزوه را بدر صغری میگوید. خدا در مدح ایشان میفرماید. [190] یعنی ضعیفْ اسلام را. [191] یعنی دین او را. [192] یعنی اختیار کردند. [193] یعنی آن مال را به صورت مار کرده در گردن ایشان اندازند. [194] یعنی چون یهود شنیدند، «اقرضو الله» گفتند: ما غنیایم و خدا فقیر است، والله اعلم. [195] یعنی گوسفندی که از غیب آتش او را بردارد. [196] یعنی به غیر تدبیر بلیغ، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِي تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلۡأَرۡحَامَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيۡكُمۡ رَقِيبٗا ١ وَءَاتُواْ ٱلۡيَتَٰمَىٰٓ أَمۡوَٰلَهُمۡۖ وَلَا تَتَبَدَّلُواْ ٱلۡخَبِيثَ بِٱلطَّيِّبِۖ وَلَا تَأۡكُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَهُمۡ إِلَىٰٓ أَمۡوَٰلِكُمۡۚ إِنَّهُۥ كَانَ حُوبٗا كَبِيرٗا ٢ وَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تُقۡسِطُواْ فِي ٱلۡيَتَٰمَىٰ فَٱنكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَۖ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تَعۡدِلُواْ فَوَٰحِدَةً أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡۚ ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَعُولُواْ ٣ وَءَاتُواْ ٱلنِّسَآءَ صَدُقَٰتِهِنَّ نِحۡلَةٗۚ فَإِن طِبۡنَ لَكُمۡ عَن شَيۡءٖ مِّنۡهُ نَفۡسٗا فَكُلُوهُ هَنِيٓٔٗا مَّرِيٓٔٗا ٤ وَلَا تُؤۡتُواْ ٱلسُّفَهَآءَ أَمۡوَٰلَكُمُ ٱلَّتِي جَعَلَ ٱللَّهُ لَكُمۡ قِيَٰمٗا وَٱرۡزُقُوهُمۡ فِيهَا وَٱكۡسُوهُمۡ وَقُولُواْ لَهُمۡ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٥ وَٱبۡتَلُواْ ٱلۡيَتَٰمَىٰ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغُواْ ٱلنِّكَاحَ فَإِنۡ ءَانَسۡتُم مِّنۡهُمۡ رُشۡدٗا فَٱدۡفَعُوٓاْ إِلَيۡهِمۡ أَمۡوَٰلَهُمۡۖ وَلَا تَأۡكُلُوهَآ إِسۡرَافٗا وَبِدَارًا أَن يَكۡبَرُواْۚ وَمَن كَانَ غَنِيّٗا فَلۡيَسۡتَعۡفِفۡۖ وَمَن كَانَ فَقِيرٗا فَلۡيَأۡكُلۡ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ فَإِذَا دَفَعۡتُمۡ إِلَيۡهِمۡ أَمۡوَٰلَهُمۡ فَأَشۡهِدُواْ عَلَيۡهِمۡۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ حَسِيبٗا ٦ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
اى مردمان! بترسید از آن پروردگار خویش که بیافرید شما را از یک کس و آفرید از آن یک کس، زنِ او را و منتشر ساخت از این دو کس مردان بسیار و زنان بیشمار، و بترسید از خدا که از یکدیگر به نام او سؤال مىکنید و بترسید از قطع قبیلهدارى، هرآیینه خدا هست نگاهبان بر شما. ﴿1﴾و بدهید به یتیمان اموال ایشان، و بدل نکنید ناپاکیزه را به پاکیزه، و مخورید اموال ایشان به هم آورده به اموال خویش، هرآیینه این گناهی بزرگ است [197]. ﴿2﴾و اگر دانید که عدل نتوانید کرد در حقِّ دختران یتیمه، پس نکاح کنید آنچه خوش آید شما را از سایر زنان، دو دو، و سه سه و چهار چهار؛ پس اگر دانید که در این صورت نیز عدل نتوانید کرد، پس نکاح کنید یک زن را یا سریه گیرید آن را که مالک او شد دستهاى شما، این نزدیکترست به آن که جور نکنید. ﴿3﴾و بدهید زنان را مهر ایشان به خوشدلى، و اگر زنان در گذرند به خوشدلى براى شما از بعض مهر، پس بخورید آن را سازگار و خوشگوار. ﴿4﴾و مدهید بیخردان را اموال خود، که کرده است خدا آن را سبب استقامت معیشت براى شما و بخورانید ایشان را از آن اموال و بپوشانید ایشان را و بگویید به ایشان سخن نیکو [198]. ﴿5﴾و امتحان کنید یتیمان را [199]تا آنگاه که رسند به حدّ نکاح [200]، پس اگر دریافتید از ایشان حسن تدبیر، پس برسانید به ایشان اموال ایشان را و مخورید آن اموال را [201]به اسراف و شتابى از ترس آن که بزرگ شوند و هر که باشد توانگر، پس باید که پرهیزگارى کند [202]و هر که فقیر باشد، پس باید که بخورد به وجه پسندیده؛ پس چون رسانید به ایشان اموال ایشان را، گواه گیرید بر ایشان، و بس است به حقیقت، خدا حساب کننده. [است]. ﴿6﴾
﴿ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٞ مِّمَّا تَرَكَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَٱلۡأَقۡرَبُونَ وَلِلنِّسَآءِ نَصِيبٞ مِّمَّا تَرَكَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَٱلۡأَقۡرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنۡهُ أَوۡ كَثُرَۚ نَصِيبٗا مَّفۡرُوضٗا ٧ وَإِذَا حَضَرَ ٱلۡقِسۡمَةَ أُوْلُواْ ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينُ فَٱرۡزُقُوهُم مِّنۡهُ وَقُولُواْ لَهُمۡ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٨ وَلۡيَخۡشَ ٱلَّذِينَ لَوۡ تَرَكُواْ مِنۡ خَلۡفِهِمۡ ذُرِّيَّةٗ ضِعَٰفًا خَافُواْ عَلَيۡهِمۡ فَلۡيَتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلۡيَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِيدًا ٩ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَأۡكُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلۡيَتَٰمَىٰ ظُلۡمًا إِنَّمَا يَأۡكُلُونَ فِي بُطُونِهِمۡ نَارٗاۖ وَسَيَصۡلَوۡنَ سَعِيرٗا ١٠ يُوصِيكُمُ ٱللَّهُ فِيٓ أَوۡلَٰدِكُمۡۖ لِلذَّكَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَيَيۡنِۚ فَإِن كُنَّ نِسَآءٗ فَوۡقَ ٱثۡنَتَيۡنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَۖ وَإِن كَانَتۡ وَٰحِدَةٗ فَلَهَا ٱلنِّصۡفُۚ وَلِأَبَوَيۡهِ لِكُلِّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا ٱلسُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُۥ وَلَدٞۚ فَإِن لَّمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلَدٞ وَوَرِثَهُۥٓ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ ٱلثُّلُثُۚ فَإِن كَانَ لَهُۥٓ إِخۡوَةٞ فَلِأُمِّهِ ٱلسُّدُسُۚ مِنۢ بَعۡدِ وَصِيَّةٖ يُوصِي بِهَآ أَوۡ دَيۡنٍۗ ءَابَآؤُكُمۡ وَأَبۡنَآؤُكُمۡ لَا تَدۡرُونَ أَيُّهُمۡ أَقۡرَبُ لَكُمۡ نَفۡعٗاۚ فَرِيضَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمٗا ١١ ﴾
مردمان را حصّه هست از آنچه بگذارند پدر و مادر و خویشان، و زنان را نیز حصه هست از آنچه بگذارند پدر و مادر و خویشان، از آنچه کم باشد از مال یا بسیار، حصّۀ مقرر کرده شده [203]. ﴿7﴾و چون حاضر شوند نزد قسمتِ میراث، خویشان [204]و یتیمان و گدایان، پس بدهید ایشان را چیزى از آن [205]و بگویید به ایشان، سخن نیکو. ﴿8﴾و باید که بترسند از خدا آنانکه اگر [نزدیک شوند از آن که] بگذارند بعدِ خود اولاد ناتوان را، خایف باشند بر ایشان [که ضایع شوند،] پس باید که از خدا بترسند و باید که بگویند سخن استوار [206]. ﴿9﴾هرآیینه آنانکه میخورند اموال یتیمان به ظلم، جز این نیست که میخورند در شکم خویش آتش را و در آیند به دوزخ. ﴿10﴾حکم میکند شما را خدا در حقّ اولاد شما که مرد را هست مانند حصۀ دو زن. اگر [اولاد میت همه] دختران باشند زیاده از دو، پس ایشان راست دو سوّم حصّه از آنچه میت گذاشته است [207]و اگر [ذرّیتش] یک دختر باشد، پس او راست نیم ترکه و هست پدر و مادر میت را هر یکى را از ایشان، ششم حصّه از آنچه بگذاشته است، اگر باشد میت را فرزندى، پس اگر نباشد او را فرزندى و وارث او پدر و مادر او شوند، پس هست مادرش را سوم حصّه [208]، پس اگر باشند میت را برادران، هست مادرش را ششم حصّه [209][و این تقسیم] بَعدِ اَداى وصیتى است که میت به آن فرموده یا بعد اداى دین [210]. پدران شما و پسران شما، نمیدانید که کدام یک از ایشان نزدیکتر است در نفع رسانیدن، حصه معین کرده شد از جانب خدا، هرآیینه هست خدا دانای استوارکار. ﴿11﴾
﴿۞وَلَكُمۡ نِصۡفُ مَا تَرَكَ أَزۡوَٰجُكُمۡ إِن لَّمۡ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٞۚ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٞ فَلَكُمُ ٱلرُّبُعُ مِمَّا تَرَكۡنَۚ مِنۢ بَعۡدِ وَصِيَّةٖ يُوصِينَ بِهَآ أَوۡ دَيۡنٖۚ وَلَهُنَّ ٱلرُّبُعُ مِمَّا تَرَكۡتُمۡ إِن لَّمۡ يَكُن لَّكُمۡ وَلَدٞۚ فَإِن كَانَ لَكُمۡ وَلَدٞ فَلَهُنَّ ٱلثُّمُنُ مِمَّا تَرَكۡتُمۚ مِّنۢ بَعۡدِ وَصِيَّةٖ تُوصُونَ بِهَآ أَوۡ دَيۡنٖۗ وَإِن كَانَ رَجُلٞ يُورَثُ كَلَٰلَةً أَوِ ٱمۡرَأَةٞ وَلَهُۥٓ أَخٌ أَوۡ أُخۡتٞ فَلِكُلِّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا ٱلسُّدُسُۚ فَإِن كَانُوٓاْ أَكۡثَرَ مِن ذَٰلِكَ فَهُمۡ شُرَكَآءُ فِي ٱلثُّلُثِۚ مِنۢ بَعۡدِ وَصِيَّةٖ يُوصَىٰ بِهَآ أَوۡ دَيۡنٍ غَيۡرَ مُضَآرّٖۚ وَصِيَّةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٞ ١٢ تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِۚ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ يُدۡخِلۡهُ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ وَذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٣ وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُۥ يُدۡخِلۡهُ نَارًا خَٰلِدٗا فِيهَا وَلَهُۥ عَذَابٞ مُّهِينٞ ١٤ ﴾
و شما را هست نیمۀ آنچه بگذاشتهاند زنان شما، اگر نباشد ایشان را فرزندى، پس اگر ایشان را فرزندى باشد، شما راست، چهارم حصّه از آنچه بگذاشتهاند، بعدِ اداى وصیتى که به آن فرموده باشند یا بعدِ اداى دَین، و زنان راست، چهارم حصّه از آنچه شما بگذاشتهاید، اگر نباشد شما را فرزندى، پس اگر باشد شما را فرزندى، پس زنان راست، هشتم حصّه از آنچه بگذاشتهاید بعدِ ادایى وصیتى که به آن فرموده باشید یا اداى دَین، و اگر مردِ مرده که از وى میراث میخواهند یا زنِ مرده کلاله باشد [211]و او را برادرى هست یا خواهرى [212]، پس هر یک از ایشان راست، ششم حصّه، پس اگر اخیافیان زیاده از این باشند، پس ایشان باهم شریکند در سوم حصّه بعد اداى وصیتى که به آن فرموده شد یا بعدِ اَداى دَین، به غیر آن که ضرر رساننده باشد [213]، حکم کرده شده است از جانب خدا و خدا داناى بردبار است. ﴿12﴾این همه حدّها مقرر کردۀخداست و هر که فرمانبردارى کند خدا و رسول او را، در آرَدَش به بهشتها که میرود زیر آن جویها، جاویدان در آنجا و این است مطلب یابى بزرگ. ﴿13﴾و هر که نافرمانى کند خدا و رسول او را و تجاوز کند از حدهاى مقرر کردۀ او، در آردش به آتش، جاوید آنجا و او راست، عذاب رسوا کننده. ﴿14﴾
﴿ وَٱلَّٰتِي يَأۡتِينَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمۡ فَٱسۡتَشۡهِدُواْ عَلَيۡهِنَّ أَرۡبَعَةٗ مِّنكُمۡۖ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمۡسِكُوهُنَّ فِي ٱلۡبُيُوتِ حَتَّىٰ يَتَوَفَّىٰهُنَّ ٱلۡمَوۡتُ أَوۡ يَجۡعَلَ ٱللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلٗا ١٥ وَٱلَّذَانِ يَأۡتِيَٰنِهَا مِنكُمۡ فََٔاذُوهُمَاۖ فَإِن تَابَا وَأَصۡلَحَا فَأَعۡرِضُواْ عَنۡهُمَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ تَوَّابٗا رَّحِيمًا ١٦ إِنَّمَا ٱلتَّوۡبَةُ عَلَى ٱللَّهِ لِلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلسُّوٓءَ بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٖ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَتُوبُ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا ١٧ وَلَيۡسَتِ ٱلتَّوۡبَةُ لِلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلسَّئَِّاتِ حَتَّىٰٓ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ إِنِّي تُبۡتُ ٱلۡـَٰٔنَ وَلَا ٱلَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمۡ كُفَّارٌۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَعۡتَدۡنَا لَهُمۡ عَذَابًا أَلِيمٗا ١٨ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا يَحِلُّ لَكُمۡ أَن تَرِثُواْ ٱلنِّسَآءَ كَرۡهٗاۖ وَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ لِتَذۡهَبُواْ بِبَعۡضِ مَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ إِلَّآ أَن يَأۡتِينَ بِفَٰحِشَةٖ مُّبَيِّنَةٖۚ وَعَاشِرُوهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ فَإِن كَرِهۡتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰٓ أَن تَكۡرَهُواْ شَيۡٔٗا وَيَجۡعَلَ ٱللَّهُ فِيهِ خَيۡرٗا كَثِيرٗا ١٩ ﴾
و از زنان شما، آنانکه زنا میکنند، پس گواه طلبید بر ایشان چهار مرد از جنس خویش [214]. پس اگر گواهى دادند، محبوس کنید ایشان را در خانهها تا آن که عمر ایشان را تمام کند مرگ، یا مقرر کند خداى تعالى براى ایشان راهى [215]. ﴿15﴾و آن دو کس که زنا میکنند از شما، پس آزار دهید ایشان را، پس اگر توبه کردند و نیکوکارى پیش گرفتند، پس اعراض کنید از تعذیب ایشان، هرآیینه خدا هست بازگردندۀ مهربان [216]. ﴿16﴾جز این نیست که وعدۀ قبول توبه، لازم بر خداست براى آن کسان که میکنند معصیت به نادانى، بعد از آن توبه کنند در نزدیکى [217]، پس آن گروه، به رحمت باز میگردد خدا بر ایشان و هست خدا دانای استوارکار. ﴿17﴾و نیست وعدۀ قبول توبه آن کسان را که میکنند معاصى تا آنگاه که پیش آید کسى را از ایشان مرگ، گفت: هرآیینه من توبه کردم الحال، و نه آن کسان راست که کافر بمیرند، این گروه آماده ساختیم براى ایشان عذاب درد دهنده. ﴿18﴾اى مؤمنان! حلال نیست شما را آن که میراث گیرید زنان را و ایشان ناخوش باشند [218]. و منع مکنید ایشان را [219]تا به دست آرید بعضِ آنچه دادهاید ایشان را، لیکن وقتى که کنند کار بد آشکارا، [مىتوان ایذا داد] و زندگانى کنید باز زنان به وجه پسندیده، زیرا که اگر ناپسند کنید ایشان را، پس شاید که ناپسند کنید چیزى را و پیدا کند خداىْ تعالى در آن چیز، خیر بسیار. ﴿19﴾
﴿وَإِنۡ أَرَدتُّمُ ٱسۡتِبۡدَالَ زَوۡجٖ مَّكَانَ زَوۡجٖ وَءَاتَيۡتُمۡ إِحۡدَىٰهُنَّ قِنطَارٗا فَلَا تَأۡخُذُواْ مِنۡهُ شَيًۡٔاۚ أَتَأۡخُذُونَهُۥ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِينٗا ٢٠ وَكَيۡفَ تَأۡخُذُونَهُۥ وَقَدۡ أَفۡضَىٰ بَعۡضُكُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ وَأَخَذۡنَ مِنكُم مِّيثَٰقًا غَلِيظٗا ٢١ وَلَا تَنكِحُواْ مَا نَكَحَ ءَابَآؤُكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَۚ إِنَّهُۥ كَانَ فَٰحِشَةٗ وَمَقۡتٗا وَسَآءَ سَبِيلًا ٢٢ حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمۡ أُمَّهَٰتُكُمۡ وَبَنَاتُكُمۡ وَأَخَوَٰتُكُمۡ وَعَمَّٰتُكُمۡ وَخَٰلَٰتُكُمۡ وَبَنَاتُ ٱلۡأَخِ وَبَنَاتُ ٱلۡأُخۡتِ وَأُمَّهَٰتُكُمُ ٱلَّٰتِيٓ أَرۡضَعۡنَكُمۡ وَأَخَوَٰتُكُم مِّنَ ٱلرَّضَٰعَةِ وَأُمَّهَٰتُ نِسَآئِكُمۡ وَرَبَٰٓئِبُكُمُ ٱلَّٰتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ ٱلَّٰتِي دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمۡ تَكُونُواْ دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ وَحَلَٰٓئِلُ أَبۡنَآئِكُمُ ٱلَّذِينَ مِنۡ أَصۡلَٰبِكُمۡ وَأَن تَجۡمَعُواْ بَيۡنَ ٱلۡأُخۡتَيۡنِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ٢٣﴾
و اگر خواهید بدل کردن زن به جای زنی و داده باشید یکی را از ایشان قنطار [220]، پس بازمگیرید از آن مال چیزی را، آیا میگیرید آن را به ستم و تعدّیِ آشکارا؟. ﴿20﴾وچگونه گیرید آن را؟ حال آن که رسیده است بعض شما به بعض [221]، و گرفتند زنان از شما عهد محکم را [222]. ﴿21﴾و نکاح مکنید کسى را که نکاح با او کرده باشند پدران شما از زنان، لیکن آنچه گذشت، [عفو است]. هرآیینه این هست کار بد و مبغوض و این بد راهى است. ﴿22﴾حرام کرده شدند بر شما مادرانِ شما و دخترانِ شما و خواهرانِ شما و خواهرانِ پدرانِ شما و خواهرانِ مادرانِ شما و دخترانِ برادر و دخترانِ خواهر و آن مادرانِ شما که شیر دادهاند شما را [223]و خواهرانِ شما از جهت شیرخوارگى و مادرانِ زنانِ شما و دختران زنان شما که در کنار شما پرورش مىیابند از بطن آن زنانِ شما که وطى کردید با ایشان، پس اگر وطى نکرده باشید با ایشان، پس هیچ گناه نیست بر شما و زنانِ پسرانِ شما که از پشتِ شما باشند [224]و [حرام کرده شد] آن که جمع کنید میان دو خواهر، لیکن آنچه گذشت، [عفو است]. هرآیینه خدا هست آمرزندة مهربان. ﴿23﴾
﴿ ۞وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلنِّسَآءِ إِلَّا مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡۖ كِتَٰبَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡۚ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَآءَ ذَٰلِكُمۡ أَن تَبۡتَغُواْ بِأَمۡوَٰلِكُم مُّحۡصِنِينَ غَيۡرَ مُسَٰفِحِينَۚ فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةٗۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ فِيمَا تَرَٰضَيۡتُم بِهِۦ مِنۢ بَعۡدِ ٱلۡفَرِيضَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمٗا ٢٤ وَمَن لَّمۡ يَسۡتَطِعۡ مِنكُمۡ طَوۡلًا أَن يَنكِحَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ فَمِن مَّا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُم مِّن فَتَيَٰتِكُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۚ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِإِيمَٰنِكُمۚ بَعۡضُكُم مِّنۢ بَعۡضٖۚ فَٱنكِحُوهُنَّ بِإِذۡنِ أَهۡلِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ مُحۡصَنَٰتٍ غَيۡرَ مُسَٰفِحَٰتٖ وَلَا مُتَّخِذَٰتِ أَخۡدَانٖۚ فَإِذَآ أُحۡصِنَّ فَإِنۡ أَتَيۡنَ بِفَٰحِشَةٖ فَعَلَيۡهِنَّ نِصۡفُ مَا عَلَى ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ مِنَ ٱلۡعَذَابِۚ ذَٰلِكَ لِمَنۡ خَشِيَ ٱلۡعَنَتَ مِنكُمۡۚ وَأَن تَصۡبِرُواْ خَيۡرٞ لَّكُمۡۗ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٢٥ يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمۡ وَيَهۡدِيَكُمۡ سُنَنَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ وَيَتُوبَ عَلَيۡكُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٢٦ ﴾
و حرام کرده شدند زنان شوهر دار، مگر آنچه مالک او شده است دستهای شما [225]. لازم ساخته است خدا بر شما و حلال کرده شد شما را ما سواى این همه محرمات، [حلال کرده شد] که طلب نکاح کنید به اموال خویش، عفت طلب کنان نه شهوت رانندگان [226]، پس کسی که لذّت گرفتید به او از زنان، بدهید ایشان را مهر ایشان، مقرّر کرده شده [227]و نیست بر شما گناه در آنچه با یکدیگر راضى شدید بعدِ مهر مقرّر [228]، هرآیینه خدا دانای استوارکار. ﴿24﴾و هر که نتواند از شما از جهت توانگرى که نکاح کند زنان آزادِ مسلمانان را، پس باید که نکاح کند از آنچه مالک او شده است، دست جنسهای شما از کنیزکان شما که مسلمانان باشند. و خدا داناتر است به ایمان شما، بعض شما از جنس بعض است [229]. پس نکاح کنید کنیزکان را به دستور خداوندِ ایشان و بدهید ایشان را مهر ایشان به خوش خویى، در حالتى که عفیفه باشند نه زنا کننده. نه دوست پنهانى گیرنده [230]. پس چون در حبالۀ زوج آمدند، اگر زنا کنند پس بر ایشان است نیم مقدار آنچه بر زنانِ آزاد است از عقوبت [231]. نکاح کنیزکان، کسى راست که بترسد از گناه، از شما. و آن که صبر کنید بهتر است شما را و خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿25﴾میخواهد خدا که بیان کند براى شما و بنماید شما را راههاى کسانی که پیش از شما بودند و به رحمت بازگردد بر شما و خدا دانای استوارکار است. ﴿26﴾
﴿ وَٱللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيۡكُمۡ وَيُرِيدُ ٱلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَٰتِ أَن تَمِيلُواْ مَيۡلًا عَظِيمٗا ٢٧ يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمۡۚ وَخُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ ضَعِيفٗا ٢٨ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَأۡكُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَكُم بَيۡنَكُم بِٱلۡبَٰطِلِ إِلَّآ أَن تَكُونَ تِجَٰرَةً عَن تَرَاضٖ مِّنكُمۡۚ وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِكُمۡ رَحِيمٗا ٢٩ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ عُدۡوَٰنٗا وَظُلۡمٗا فَسَوۡفَ نُصۡلِيهِ نَارٗاۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرًا ٣٠ إِن تَجۡتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنۡهَوۡنَ عَنۡهُ نُكَفِّرۡ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ وَنُدۡخِلۡكُم مُّدۡخَلٗا كَرِيمٗا ٣١ وَلَا تَتَمَنَّوۡاْ مَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بِهِۦ بَعۡضَكُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٞ مِّمَّا ٱكۡتَسَبُواْۖ وَلِلنِّسَآءِ نَصِيبٞ مِّمَّا ٱكۡتَسَبۡنَۚ وَسَۡٔلُواْ ٱللَّهَ مِن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٗا ٣٢ وَلِكُلّٖ جَعَلۡنَا مَوَٰلِيَ مِمَّا تَرَكَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَٱلۡأَقۡرَبُونَۚ وَٱلَّذِينَ عَقَدَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ فََٔاتُوهُمۡ نَصِيبَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدًا ٣٣ ﴾
و خدا میخواهد که به رحمت بازگردد بر شما و میخواهند آنانکه پیروىِ شهوات کنند که کجروى کنید، کجروى عظیم. ﴿27﴾میخواهد خدا که سبک کند از شما، و انسان، ضعیف آفریده شده است. ﴿28﴾اى مؤمنان! مخورید اموال خود را در میان خویش به ناحق [232]، لیکن بخورید وقتى که آن داد و ستدِ تجارت باشد، بعدِ رضامندى یکدیگر از شما و مکشید خویشتن را، هرآیینه خدا هست به شما مهربان. ﴿29﴾و هر که چنین کند بتعدّى و ستم، درآریمش به دوزخ و این بر خدا آسان است. ﴿30﴾اگر احتراز کنید از کبایرِ منهیات، نابود سازیم از شما صغایر شما را و درآریم شما را به محلّ گرامى [233]. ﴿31﴾و تمنّا مکنید مرتبهای را که خداى تعالى به آن بزرگى داده بعض را از شما بر بعض. مردان راهست بهره از آنچه حاصل کردهاند و زنان را هست بهره از آنچه حاصل کردهاند و سؤال کنید به جناب خدا از بخشایش او، هرآیینه خدا هست به همه چیز دانا. ﴿32﴾و مقرر کردیم وارثان براى هر چیزى از آنچه گذاشتهاند پدر و مادر و خویشان و کسانی که ایشان را مربوط ساخته است عهد شما، پس بدهید ایشان را بهرۀ ایشان، هرآیینه خدا هست بر همه چیز حاضر [234].﴿33﴾
﴿ٱلرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ وَبِمَآ أَنفَقُواْ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡۚ فَٱلصَّٰلِحَٰتُ قَٰنِتَٰتٌ حَٰفِظَٰتٞ لِّلۡغَيۡبِ بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُۚ وَٱلَّٰتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَٱهۡجُرُوهُنَّ فِي ٱلۡمَضَاجِعِ وَٱضۡرِبُوهُنَّۖ فَإِنۡ أَطَعۡنَكُمۡ فَلَا تَبۡغُواْ عَلَيۡهِنَّ سَبِيلًاۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيّٗا كَبِيرٗا ٣٤ وَإِنۡ خِفۡتُمۡ شِقَاقَ بَيۡنِهِمَا فَٱبۡعَثُواْ حَكَمٗا مِّنۡ أَهۡلِهِۦ وَحَكَمٗا مِّنۡ أَهۡلِهَآ إِن يُرِيدَآ إِصۡلَٰحٗا يُوَفِّقِ ٱللَّهُ بَيۡنَهُمَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرٗا ٣٥ ۞وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنٗا وَبِذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱلۡجَارِ ذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡجَارِ ٱلۡجُنُبِ وَٱلصَّاحِبِ بِٱلۡجَنۢبِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ مُخۡتَالٗا فَخُورًا ٣٦ ٱلَّذِينَ يَبۡخَلُونَ وَيَأۡمُرُونَ ٱلنَّاسَ بِٱلۡبُخۡلِ وَيَكۡتُمُونَ مَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۗ وَأَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٗا مُّهِينٗا ٣٧ ﴾
مردانِ [تدبیر کار کننده] مسلّط شدهاند بر زنان به سبب آن که فضل نهاده است خدا بعضی آدمیان را بر بعضی [235]و به سبب آن که خرج کردند از اموال خویش. پس زنان نیکوکار، فرمانبردارند، نگاه دارندهاند [236]در غیبت زوج به نگاه داشت خدا [237]. و آن زنان که معلوم کنید سرکشى ایشان، پس پند دهید ایشان را و ترک کنید ایشان را در خوابگاه [238]و بزنید ایشان را. پس اگر فرمانبردارى شما کردند، پس تجسّس مکنید بر ایشان راهى را [239]، هرآیینه خدا هست بلند مرتبۀ بزرگ قدر. ﴿34﴾و اگر معلوم کردید [اى حاکمان] مخالفت میان زن و شوهر، پس معین کنید صلحکارى از خویشان مرد و صلحکارى از خویشان زن، اگر این صلحکاران بخواهند صلح را، البته موافقت کند خدا در میان ایشان، هرآیینه هست خدا دانای آگاه. ﴿35﴾و بپرستید خدا را و شریک او مقرر مکنید چیزى را و به پدر و مادر نیکوکارى کنید و به خویشان و یتیمان و گدایان و همسایۀ خویشاوند و همسایۀ اجنبى و به همنشین بر پهلو نشسته و بمسافر و به آنچه دستهای شما مالک او شد [240]. هرآیینه خدا دوست ندارد کسى را که باشد متکبّر خود ستاینده. ﴿36﴾[دوست ندارد] آنان را که بخل میکنند و مردمان را به بخل مىفرمایند و مىپوشند آنچه خدا داده است ایشان را از فضل خود، و آماده ساختهایم براى کافران، عذاب رسوا کننده. ﴿37﴾
﴿وَٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ رِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَلَا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَلَا بِٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۗ وَمَن يَكُنِ ٱلشَّيۡطَٰنُ لَهُۥ قَرِينٗا فَسَآءَ قَرِينٗا ٣٨ وَمَاذَا عَلَيۡهِمۡ لَوۡ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقَهُمُ ٱللَّهُۚ وَكَانَ ٱللَّهُ بِهِمۡ عَلِيمًا ٣٩ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَظۡلِمُ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖۖ وَإِن تَكُ حَسَنَةٗ يُضَٰعِفۡهَا وَيُؤۡتِ مِن لَّدُنۡهُ أَجۡرًا عَظِيمٗا ٤٠ فَكَيۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِيدٖ وَجِئۡنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِيدٗا ٤١ يَوۡمَئِذٖ يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَعَصَوُاْ ٱلرَّسُولَ لَوۡ تُسَوَّىٰ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضُ وَلَا يَكۡتُمُونَ ٱللَّهَ حَدِيثٗا ٤٢ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقۡرَبُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنتُمۡ سُكَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَعۡلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىٰ تَغۡتَسِلُواْۚ وَإِن كُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ مِّنكُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ أَوۡ لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَلَمۡ تَجِدُواْ مَآءٗ فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدٗا طَيِّبٗا فَٱمۡسَحُواْ بِوُجُوهِكُمۡ وَأَيۡدِيكُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا ٤٣أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبٗا مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ يَشۡتَرُونَ ٱلضَّلَٰلَةَ وَيُرِيدُونَ أَن تَضِلُّواْ ٱلسَّبِيلَ ٤٤﴾
و آنان را که خرج مىکنند اموال خود را براى نمودنِ مردمان و معتقد نیستند به خدا و روز قیامت و هر که شیطان یارِ او باشد، پس وى بد یارى است. ﴿38﴾و چه زیان بود بر ایشان اگر ایمان مىآوردند به خدا و روز آخر و خرج مىکردند از آنچه خدا داده است ایشان را، و هست خدا به ایشان دانا. ﴿39﴾هرآیینه خدا ستم نمىکند وزن ذرّهای و اگر آن عمل نیکى باشد دو چندان کندش، و بدهد از نزدیک خود، مزد بزرگ. ﴿40﴾پس چه حال باشد آنگاه که بیاریم از هر قوم گواهى را و بیاوریم تو را گواه بر این امت. ﴿41﴾آن روز آرزو کنند آنانکه کافر شدند و نافرمانىِ پیغامبر کردند، کاش برایشان زمین هموار کرده شود [241]و نپوشند از خدا هیچ سخنى. ﴿42﴾اى مؤمنان! به نماز نزدیک مشوید حال آن که شما مست باشید، تا آن که بفهمید آنچه به زبان میگویید [242]، و به نماز نزدیک مشوید در حالت جنابت تا آن که غسل کنید مگر اینکه مسافر باشید و اگر بیمار باشید یا مسافر یا بیاید کسى از شما از جاى ضرور یا مباشرت زنان کنید و نیابید آب را، پس قصد کنید به زمین پاک، پس مسح کنید به روى خویش و دستهاى خویش، هرآیینه هست خدا عفو کننده بخشاینده. ﴿43﴾آیا ندیدى [243]کسانی که داده شدهاند بهرهای از کتاب (یعنى یهود)، مىستانند گمراهى را و میخواهند که شما گم کنید راه را. ﴿44﴾
﴿ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِأَعۡدَآئِكُمۡۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ وَلِيّٗا وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ نَصِيرٗا ٤٥ مِّنَ ٱلَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ ٱلۡكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِۦ وَيَقُولُونَ سَمِعۡنَا وَعَصَيۡنَا وَٱسۡمَعۡ غَيۡرَ مُسۡمَعٖ وَرَٰعِنَا لَيَّۢا بِأَلۡسِنَتِهِمۡ وَطَعۡنٗا فِي ٱلدِّينِۚ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَا وَٱسۡمَعۡ وَٱنظُرۡنَا لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۡ وَأَقۡوَمَ وَلَٰكِن لَّعَنَهُمُ ٱللَّهُ بِكُفۡرِهِمۡ فَلَا يُؤۡمِنُونَ إِلَّا قَلِيلٗا ٤٦ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ ءَامِنُواْ بِمَا نَزَّلۡنَا مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبۡلِ أَن نَّطۡمِسَ وُجُوهٗا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰٓ أَدۡبَارِهَآ أَوۡ نَلۡعَنَهُمۡ كَمَا لَعَنَّآ أَصۡحَٰبَ ٱلسَّبۡتِۚ وَكَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ مَفۡعُولًا ٤٧ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِيمًا ٤٨ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُمۚ بَلِ ٱللَّهُ يُزَكِّي مَن يَشَآءُ وَلَا يُظۡلَمُونَ فَتِيلًا ٤٩ ٱنظُرۡ كَيۡفَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَۖ وَكَفَىٰ بِهِۦٓ إِثۡمٗا مُّبِينًا ٥٠ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبٗا مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡجِبۡتِ وَٱلطَّٰغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ هَٰٓؤُلَآءِ أَهۡدَىٰ مِنَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ سَبِيلًا ٥١ ﴾
و خدا داناتر است به دشمنان شما. و خدا دوست بس است و خدا یارى دهنده بس است. ﴿45﴾از یهود قومى هست که تغیر میکنند کلمهها را از جاى آنها و میگویند [244]: شنیدیم و عاصى شدیم و میگویند: «اسمع غير مسمع» و «راعنا»، مىپیچانند سخن را به زبان خویش و طعنه مىزنند در دین و اگر ایشان گفتندى: شنیدیم و فرمانبردارى کردیم و به جاى «اسمع غير مسمع»، «اسمع» گفتندی و به جاى «راعنا»، «أنظرنا» هرآیینه بودى بهتر ایشان را و درستتر، و لیکن لعنت کرده است ایشان را خدا به سبب کفر ایشان، پس ایمان نمىآرند مگر اندکى [245]. ﴿46﴾اى اهل کتاب! ایمان آرید به آنچه فرود آوردیم، باور کننده آنچه با شما است پیش از آن که محو کنیم صورت رویها را، پس بگردانیمش بر شکل پشت آن رویها یا لعنت کنیم ایشان را چنانکه لعنت کردیم اهل «شنبه» را و هست ارادۀ خدا کرده شده. ﴿47﴾هرآیینه خدا نمىآمرزد او را شریک مقرر کرده شود و مىآمرزد غیر آن هر که را خواهد و هر که شریک خدا مقرر کند، هرآیینه افترا کرده است به گناه بزرگ. ﴿48﴾آیا ندیدى به سوى کسانی که ستایش میکنند خود را؟ بلکه خدا ستایش میکند هر که را خواهد و ستم کرده نخواهند شد مقدار رشتهای. ﴿49﴾ببین چگونه مىبندند بر خدا دروغ را و این گناه آشکارا بس است [246]. ﴿50﴾آیا ندیدى به سوى کسانی که بهرهای از کتاب داده شدند، معتقد مىشوند بت را و معبود باطل را و مىگویند در حق مشرکان که ایشان راه یابندهترند از مسلمانان [247]. ﴿51﴾
﴿ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُۖ وَمَن يَلۡعَنِ ٱللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ نَصِيرًا ٥٢ أَمۡ لَهُمۡ نَصِيبٞ مِّنَ ٱلۡمُلۡكِ فَإِذٗا لَّا يُؤۡتُونَ ٱلنَّاسَ نَقِيرًا ٥٣ أَمۡ يَحۡسُدُونَ ٱلنَّاسَ عَلَىٰ مَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۖ فَقَدۡ ءَاتَيۡنَآ ءَالَ إِبۡرَٰهِيمَ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَءَاتَيۡنَٰهُم مُّلۡكًا عَظِيمٗا ٥٤ فَمِنۡهُم مَّنۡ ءَامَنَ بِهِۦ وَمِنۡهُم مَّن صَدَّ عَنۡهُۚ وَكَفَىٰ بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا ٥٥ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِنَا سَوۡفَ نُصۡلِيهِمۡ نَارٗا كُلَّمَا نَضِجَتۡ جُلُودُهُم بَدَّلۡنَٰهُمۡ جُلُودًا غَيۡرَهَا لِيَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمٗا ٥٦ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَنُدۡخِلُهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۖ لَّهُمۡ فِيهَآ أَزۡوَٰجٞ مُّطَهَّرَةٞۖ وَنُدۡخِلُهُمۡ ظِلّٗا ظَلِيلًا ٥٧ ۞إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُكُمۡ أَن تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ إِلَىٰٓ أَهۡلِهَا وَإِذَا حَكَمۡتُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ أَن تَحۡكُمُواْ بِٱلۡعَدۡلِۚ إِنَّ ٱللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِۦٓۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ سَمِيعَۢا بَصِيرٗا ٥٨ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا ٥٩ ﴾
ایشان، آن گروهند که لعنت کرد ایشان را خدا، و هر که لعنت کندش خدا، پس نخواهى یافت مر او را یارى دهنده. ﴿52﴾آیا ایشان را هست بهرهای از پادشاهى؟ پس آن هنگام ندهند به مردمان مقدار نقیرى [248]. ﴿53﴾آیا حسد میکنند بر مردمان، بر آنچه ایشان را اللّه تعالى داده است از فضل خود، پس هرآیینه ما دادیم کسان ابراهیم را کتاب و دانش و دادیم ایشان را پادشاهى بزرگ. ﴿54﴾پس از کفار کسى هست که ایمان آورد به آن کتاب و از ایشان کسى هست که باز ایستاد از وى، و کفایت است دوزخ آتش افروخته. ﴿55﴾هرآیینه کسانی که کافر شدند به آیات ما، درآریم ایشان را به آتش. هرگاه که پخته گردد پوستهاى ایشان به عوض پیدا کنیم براى ایشان پوستهاى دیگر بجز آن، تا بچشند عذاب را، هرآیینه خدا هست غالبِ استوارکار. ﴿56﴾و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، زود درآریم ایشان را به بوستانهایی که میرود زیر آن جویها، جاویدان آنجا همیشه، ایشان راست آنجا زنان پاک کرده شده و درآریم ایشان را به سایۀ نیک (یعنى راحت تمام). ﴿57﴾هرآیینه خدا مىفرماید شما را که: ادا کنید امانتها را به سوى اهل آن و مىفرماید که: چون حاکم شوید میان مردمان، حکم به راستی کنید، هرآیینه خدا، نیکو چیزی است که پند مىدهد شما را به آن، هرآیینه خدا هست شنوایِ بینا [249]. ﴿58﴾اى مؤمنان! فرمانبردارى کنید خدا را و فرمانبردارى کنید پیغامبر را و فرمانروایان را از جنس خویش، پس اگر اختلاف کنید در چیزى، پس راجع کنید او را به سوى خدا و پیغامبر، اگر اعتقاد مىدارید به خدا و روز آخر، این بهتر است و نیکوتر به اعتبار عاقبت [250]. ﴿59﴾
﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ يَزۡعُمُونَ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوٓاْ إِلَى ٱلطَّٰغُوتِ وَقَدۡ أُمِرُوٓاْ أَن يَكۡفُرُواْ بِهِۦۖ وَيُرِيدُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَن يُضِلَّهُمۡ ضَلَٰلَۢا بَعِيدٗا ٦٠ وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَإِلَى ٱلرَّسُولِ رَأَيۡتَ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُودٗا ٦١ فَكَيۡفَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِيبَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيهِمۡ ثُمَّ جَآءُوكَ يَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ إِنۡ أَرَدۡنَآ إِلَّآ إِحۡسَٰنٗا وَتَوۡفِيقًا ٦٢ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ يَعۡلَمُ ٱللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمۡ فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ وَعِظۡهُمۡ وَقُل لَّهُمۡ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ قَوۡلَۢا بَلِيغٗا ٦٣ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ إِذ ظَّلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ جَآءُوكَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ ٱللَّهَ وَٱسۡتَغۡفَرَ لَهُمُ ٱلرَّسُولُ لَوَجَدُواْ ٱللَّهَ تَوَّابٗا رَّحِيمٗا ٦٤ فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَيۡتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسۡلِيمٗا ٦٥ ﴾
آیا ندیدى به سوى کسانی که گمان مىکنند که ایمان آوردند به آنچه نازل کرده شده است به سوی تو و به آنچه نازل کرده شد پیش از تو؟ میخواهند که قضایاى خویش رفع کنند به سویى سرکش و حال آن که فرموده شد ایشان را که نامعتقدِ وى شوند و میخواهد شیطان که گمراه سازد ایشان را، گمراهىِ دور. ﴿60﴾و چون گفته شود به ایشان: بیایید به سوى آنچه نازل کرده است خدا و به سوى پیغامبر، بینى آن منافقان را باز مىایستند از تو به اعراض. ﴿61﴾پس چه حال است آنگاه که برسد به ایشان مصیبتى به سبب آنچه پیش فرستاده است دستهای ایشان؟ پس بیایند نزدیک تو قسم میخورند به خدا، که نخواسته بودیم مگر نیکوکارى و موافقت کردن [251]. ﴿62﴾این گروه، آنانند که میداند خدا آنچه در دل ایشان است، پس اعراض کن از ایشان [252]و پند دِه ایشان را و بگو به ایشان سخنى مؤثّر در دل ایشان. ﴿63﴾و نفرستادیم هیچ پیغامبر را مگر براى آن که فرمانبردارى کرده شود به حکم خدا. و اگر این جماعت، وقتى که ستم کردند بر خویشتن، بیامدندى نزدیک تو، پس آمرزش طلب کردندى از خدا و طلب آمرزش کردى براى ایشان پیغامبر، هرآیینه یافتندى خدا را به رحمت آیندة مهربان. ﴿64﴾پس قَسَم به پروردگار تو که ایشان مسلمان نباشند تا آن که حاکم کنند تو را در اختلافى که واقع شد میان ایشان، باز نیابند در دل خویش، تنگى از آنچه حکم فرمودى و قبول کنند به انقیاد. ﴿65﴾
﴿ وَلَوۡ أَنَّا كَتَبۡنَا عَلَيۡهِمۡ أَنِ ٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ أَوِ ٱخۡرُجُواْ مِن دِيَٰرِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٞ مِّنۡهُمۡۖ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِۦ لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۡ وَأَشَدَّ تَثۡبِيتٗا ٦٦ وَإِذٗا لَّأٓتَيۡنَٰهُم مِّن لَّدُنَّآ أَجۡرًا عَظِيمٗا ٦٧ وَلَهَدَيۡنَٰهُمۡ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِيمٗا ٦٨ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَعَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِيِّۧنَ وَٱلصِّدِّيقِينَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَٱلصَّٰلِحِينَۚ وَحَسُنَ أُوْلَٰٓئِكَ رَفِيقٗا ٦٩ ذَٰلِكَ ٱلۡفَضۡلُ مِنَ ٱللَّهِۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ عَلِيمٗا ٧٠ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ خُذُواْ حِذۡرَكُمۡ فَٱنفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ ٱنفِرُواْ جَمِيعٗا ٧١ وَإِنَّ مِنكُمۡ لَمَن لَّيُبَطِّئَنَّ فَإِنۡ أَصَٰبَتۡكُم مُّصِيبَةٞ قَالَ قَدۡ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيَّ إِذۡ لَمۡ أَكُن مَّعَهُمۡ شَهِيدٗا ٧٢ وَلَئِنۡ أَصَٰبَكُمۡ فَضۡلٞ مِّنَ ٱللَّهِ لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمۡ تَكُنۢ بَيۡنَكُمۡ وَبَيۡنَهُۥ مَوَدَّةٞ يَٰلَيۡتَنِي كُنتُ مَعَهُمۡ فَأَفُوزَ فَوۡزًا عَظِيمٗا ٧٣ ۞فَلۡيُقَٰتِلۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِينَ يَشۡرُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا بِٱلۡأٓخِرَةِۚ وَمَن يُقَٰتِلۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَيُقۡتَلۡ أَوۡ يَغۡلِبۡ فَسَوۡفَ نُؤۡتِيهِ أَجۡرًا عَظِيمٗا ٧٤ ﴾
و اگر ما مىنوشتیم [253]بر ایشان که بکشید خویشتن را یا بیرون شوید از خانههاى خویش، نمیکردند این را مگر اندک از ایشان. و اگر میکردند آنچه به آن پند داده میشوند، هرآیینه بهتر بودى ایشان را و محکمتر در استوارىِ دین. ﴿66﴾و آنگاه البته میدادیم ایشان را از نزد خویش، مزد بزرگ. ﴿67﴾و دلالت میکردیم ایشان را به راه راست. ﴿68﴾و هر که فرمان برد خدا و رسول را، پس این جماعت همراه آن کسانند که انعام کرده است خدا بر ایشان از پیغمبران و صدیقان و شهیدان و صالحان و نیکو رفیقند ایشان. ﴿69﴾این بخشایش از خدا است و بس است خدا، دانا [254]. ﴿70﴾اى مسلمانان! بگیرید سلاح خود را، پس بیرون روید گروه گروه شده یا بیرون روید همه جمع آمده. ﴿71﴾و هرآیینه بعض از شما آن است که درنگ میکند، پس اگر برسد به شما مصیبتى گوید: انعام کرد خدا بر من چون نبودم حاضر با ایشان. ﴿72﴾و اگر برسد به شما نعمتى از خدا، بگوید: گویا هرگز نبود میان شما و میان وى دوستى. کاش بودمى به ایشان، پس یافتمى مطلب بزرگ را!. ﴿73﴾پس باید که جنگ کنند در راه خدا آن مؤمنان که میفروشند زندگانى دنیا را به آخرت. و هر که جنگ کند در راه خدا، پس کشته شود یا غالب آید، بدهیمش مزد بزرگ را. ﴿74﴾
﴿وَمَا لَكُمۡ لَا تُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلۡمُسۡتَضۡعَفِينَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَٱلنِّسَآءِ وَٱلۡوِلۡدَٰنِ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا مِنۡ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡيَةِ ٱلظَّالِمِ أَهۡلُهَا وَٱجۡعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيّٗا وَٱجۡعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا ٧٥ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۖ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِ ٱلطَّٰغُوتِ فَقَٰتِلُوٓاْ أَوۡلِيَآءَ ٱلشَّيۡطَٰنِۖ إِنَّ كَيۡدَ ٱلشَّيۡطَٰنِ كَانَ ضَعِيفًا ٧٦ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ قِيلَ لَهُمۡ كُفُّوٓاْ أَيۡدِيَكُمۡ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقِتَالُ إِذَا فَرِيقٞ مِّنۡهُمۡ يَخۡشَوۡنَ ٱلنَّاسَ كَخَشۡيَةِ ٱللَّهِ أَوۡ أَشَدَّ خَشۡيَةٗۚ وَقَالُواْ رَبَّنَا لِمَ كَتَبۡتَ عَلَيۡنَا ٱلۡقِتَالَ لَوۡلَآ أَخَّرۡتَنَآ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِيبٖۗ قُلۡ مَتَٰعُ ٱلدُّنۡيَا قَلِيلٞ وَٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ لِّمَنِ ٱتَّقَىٰ وَلَا تُظۡلَمُونَ فَتِيلًا ٧٧أَيۡنَمَا تَكُونُواْ يُدۡرِككُّمُ ٱلۡمَوۡتُ وَلَوۡ كُنتُمۡ فِي بُرُوجٖ مُّشَيَّدَةٖۗ وَإِن تُصِبۡهُمۡ حَسَنَةٞ يَقُولُواْ هَٰذِهِۦ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَيِّئَةٞ يَقُولُواْ هَٰذِهِۦ مِنۡ عِندِكَۚ قُلۡ كُلّٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ فَمَالِ هَٰٓؤُلَآءِ ٱلۡقَوۡمِ لَا يَكَادُونَ يَفۡقَهُونَ حَدِيثٗا ٧٨ مَّآ أَصَابَكَ مِنۡ حَسَنَةٖ فَمِنَ ٱللَّهِۖ وَمَآ أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٖ فَمِن نَّفۡسِكَۚ وَأَرۡسَلۡنَٰكَ لِلنَّاسِ رَسُولٗاۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدٗا ٧٩﴾
و چیست شما را که جنگ نمیکنید در راه خدا، و براى بیچارگان از مردان و زنان و کودکان [255]، آنان که میگویند: اى پروردگار! بیرون آر ما را از این دیه که ستمکارند اهل آن و مقرر کن براى ما از نزدیک خود کارسازى و مقرر کن براى ما از نزدیک خود یارى دهنده. ﴿75﴾مؤمنان کارزار میکنند در راه خدا و کافران میجنگند در راه معبود باطل، پس جنگ کنید با دوستان شیطان، هرآیینه حیلة شیطان، سست است. ﴿76﴾آیا ندیدى به سوى کسانی که گفته شد ایشان را: باز دارید دستهای خود [256]و برپا کنید نماز را و بدهید زکات را [257]، پس چون نوشته شد بر ایشان جنگ، ناگاه گروهى از ایشان میترسند از مردمان، مانند ترسیدن از خدا یا زیادهتر و گفتند: اى پروردگار ما! چرا نوشتى بر ما کارزار، چرا زنده نگذاشتى ما را تا وقتى نزدیک. بگو: بهرهمندىِ دنیا اندک است و آخرت، بهتر است کسى را که پرهیزگارى کند و ستم کرده نخواهید شد مقدارِ رشتهای. ﴿77﴾هرجاکه باشید دریابد شما را مرگ و اگرچه باشید در محلهاى محکم. و اگر برسد به ایشان نعمتى، گویند: این از نزدیک خداست و اگر برسد به ایشان شدتى، گویند: [یا محمد] این از نزدیک تو است. بگو: همه از نزدیک خدا است. پس چه حال است این قوم را نزدیک نیستند که بفهمند سخنى را؟. ﴿78﴾آنچه رسید به تو از نعمت، پس از خداست و آنچه رسید به تو از محنت، پس از نزدیک نفس تو است. و فرستادیم تو را برای مردمان، پیغامبری و بس است خدا حاضر. ﴿79﴾
﴿ مَّن يُطِعِ ٱلرَّسُولَ فَقَدۡ أَطَاعَ ٱللَّهَۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ عَلَيۡهِمۡ حَفِيظٗا ٨٠ وَيَقُولُونَ طَاعَةٞ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنۡ عِندِكَ بَيَّتَ طَآئِفَةٞ مِّنۡهُمۡ غَيۡرَ ٱلَّذِي تَقُولُۖ وَٱللَّهُ يَكۡتُبُ مَا يُبَيِّتُونَۖ فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلًا ٨١ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ وَلَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَيۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ٱخۡتِلَٰفٗا كَثِيرٗا ٨٢ وَإِذَا جَآءَهُمۡ أَمۡرٞ مِّنَ ٱلۡأَمۡنِ أَوِ ٱلۡخَوۡفِ أَذَاعُواْ بِهِۦۖ وَلَوۡ رَدُّوهُ إِلَى ٱلرَّسُولِ وَإِلَىٰٓ أُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنۡهُمۡ لَعَلِمَهُ ٱلَّذِينَ يَسۡتَنۢبِطُونَهُۥ مِنۡهُمۡۗ وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ لَٱتَّبَعۡتُمُ ٱلشَّيۡطَٰنَ إِلَّا قَلِيلٗا ٨٣ فَقَٰتِلۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفۡسَكَۚ وَحَرِّضِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۖ عَسَى ٱللَّهُ أَن يَكُفَّ بَأۡسَ ٱلَّذِينَ َفَرُواْۚ وَٱللَّهُ أَشَدُّ بَأۡسٗا وَأَشَدُّ تَنكِيلٗا ٨٤ مَّن يَشۡفَعۡ شَفَٰعَةً حَسَنَةٗ يَكُن لَّهُۥ نَصِيبٞ مِّنۡهَاۖ وَمَن يَشۡفَعۡ شَفَٰعَةٗ سَيِّئَةٗ يَكُن لَّهُۥ كِفۡلٞ مِّنۡهَاۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ مُّقِيتٗا ٨٥ وَإِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٖ فَحَيُّواْ بِأَحۡسَنَ مِنۡهَآ أَوۡ رُدُّوهَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٍ حَسِيبًا ٨٦﴾
هر که فرمانبردارى کند پیغامبر را، پس هرآیینه فرمانبردارى خدا کرد و هر که اعراض کرد، پس نفرستادیم تو را بر ایشان، نگاهبان [258]. ﴿80﴾و میگویند: [در دل ما] فرمانبردارى است، پس چون بیرون روند از نزدیک تو گروهى از ایشان به وقت شب، راى زنند غیرِ آنچه تو میفرمایى و خدا مینویسد (یعنى در نامۀ اعمال) آنچه شب میگویند، پس اعراض کن از ایشان و توکل نما بر خدا و خدا کارسازنده بس است. ﴿81﴾آیا تأمّل نمیکنند قرآن را؟ و اگر بودى از نزدیک غیر خدا، البته یافتندى در آن اختلاف بسیار. ﴿82﴾و وقتى که بیاید نزدیک ایشان خبرى از ایمنى یا ترس، مشهور سازند آن را، و اگر راجع میگرداندند آن را به سوى پیغامبر و به سوى فرمانروایان از اهل اسلام، هرآیینه یافتندى مصلحت آن خبر را، آنانکه از ایشان میتوانند بر آوردن مصلحت آن. و اگر نبودى بخشایش خدا بر شما و رحمت او، البته پیروى مىکردید شما شیطان را، مگر اندکى. ﴿83﴾پس جنگ کن یا [محمد] در راهِ خدا. بر تو مؤاخذه نیست، مگر از جان تو و رغبت دِه مسلمانان را [259]، نزدیک است که موقوف سازد خدا جنگ کافران را و خدا سختتر است به اعتبار جنگ و سختتر است به اعتبار عقوبت. ﴿84﴾هر که شفاعت کند، شفاعتى نیک، باشد او را بهرهای از ثواب آن و هر که شفاعت کند، شفاعتى بد، باشد او را حصّهای از عذاب آن، و هست خدا بر همه چیز توانا [260]. ﴿85﴾و چون تعظیم کرده شوید به سلامى، پس تعظیم کنید به کلمۀ بهتر از آن یا به همان کلمه جواب دهید، هرآیینه هست خدا بر همه چیز حساب کننده. ﴿86﴾
﴿ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ لَيَجۡمَعَنَّكُمۡ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَا رَيۡبَ فِيهِۗ وَمَنۡ أَصۡدَقُ مِنَ ٱللَّهِ حَدِيثٗا ٨٧ ۞فَمَا لَكُمۡ فِي ٱلۡمُنَٰفِقِينَ فِئَتَيۡنِ وَٱللَّهُ أَرۡكَسَهُم بِمَا كَسَبُوٓاْۚ أَتُرِيدُونَ أَن تَهۡدُواْ مَنۡ أَضَلَّ ٱللَّهُۖ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ سَبِيلٗا ٨٨ وَدُّواْ لَوۡ تَكۡفُرُونَ كَمَا كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَآءٗۖ فَلَا تَتَّخِذُواْ مِنۡهُمۡ أَوۡلِيَآءَ حَتَّىٰ يُهَاجِرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَخُذُوهُمۡ وَٱقۡتُلُوهُمۡ حَيۡثُ وَجَدتُّمُوهُمۡۖ وَلَا تَتَّخِذُواْ مِنۡهُمۡ وَلِيّٗا وَلَا نَصِيرًا ٨٩ إِلَّا ٱلَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَىٰ قَوۡمِۢ بَيۡنَكُمۡ وَبَيۡنَهُم مِّيثَٰقٌ أَوۡ جَآءُوكُمۡ حَصِرَتۡ صُدُورُهُمۡ أَن يُقَٰتِلُوكُمۡ أَوۡ يُقَٰتِلُواْ قَوۡمَهُمۡۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَسَلَّطَهُمۡ عَلَيۡكُمۡ فَلَقَٰتَلُوكُمۡۚ فَإِنِ ٱعۡتَزَلُوكُمۡ فَلَمۡ يُقَٰتِلُوكُمۡ وَأَلۡقَوۡاْ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَمَ فَمَا جَعَلَ ٱللَّهُ لَكُمۡ عَلَيۡهِمۡ سَبِيلٗا ٩٠ سَتَجِدُونَ ءَاخَرِينَ يُرِيدُونَ أَن يَأۡمَنُوكُمۡ وَيَأۡمَنُواْ قَوۡمَهُمۡ كُلَّ مَا رُدُّوٓاْ إِلَى ٱلۡفِتۡنَةِ أُرۡكِسُواْ فِيهَاۚ فَإِن لَّمۡ يَعۡتَزِلُوكُمۡ وَيُلۡقُوٓاْ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَمَ وَيَكُفُّوٓاْ أَيۡدِيَهُمۡ فَخُذُوهُمۡ وَٱقۡتُلُوهُمۡ حَيۡثُ ثَقِفۡتُمُوهُمۡۚ وَأُوْلَٰٓئِكُمۡ جَعَلۡنَا لَكُمۡ عَلَيۡهِمۡ سُلۡطَٰنٗا مُّبِينٗا ٩١﴾
خدا، نیست هیچ معبودی بجز وی، البته به هم آرد شما را به روز قیامت که هیچ شک نیست در آن، و کیست راستگوتر از خدا در سخن؟ [261]. ﴿87﴾پس چیست اى مسلمانان شما را؟ در باب تملق کنندگان دو گروه شدید؟ [262]و خدا نگونسار ساخت ایشان را به شومى آنچه کردند. آیا میخواهید که راه نمایید (یعنی از جملۀ راهیابان شمارید) کسى را که گمراه ساخت او را خدا؟ و هر که را خدا گمراه کند، نیابى براى او هیچ راهى. ﴿88﴾[این تملق کنندگان] آرزو کردند که شما نیز کافر شوید، چنانچه ایشان کافر شدند، پس برابر باشید، پس دوست مگیرید هیچ کس را از ایشان تا اینکه هجرت کنند در راه خدا [263]، پس اگر اعراض کردند (یعنى از اسلام و هجرت) پس اسیر گیرید ایشان را و بکشید ایشان را هر جاکه یابید ایشان را و دوست و یار مگیرید کسى را از ایشان. ﴿89﴾[اسیر گیرید و بکشید] مگر آنان را که پیوند دارند با گروهى که میان شما و میان ایشان عهد است، یا بیایند نزد شما حال آن که تنگ آمده است سینههای ایشان از آن که بجنگند با شما یا بجنگند با قوم خویش [264]، و اگر خواستى خدا، هرآیینه مسلط ساختى ایشان را بر شما، پس قتال میکردند با شما، پس اگر این فریق یکسو شوند از جانب شما و قتال نکنند با شما و بیفکنند به سوى شما پیغام صلح را، پس نکرده است خداىْ تعالى شما را بر ایشان راهى [265]. ﴿90﴾خواهید یافت قومى را که میخواهند ایمن شوند از شما و ایمن شوند از قوم خود، هرگاه بازگردانیده میشوند به سوى فتنهانگیزى، نگونسار انداخته شوند در آن [266]. پس اگر یکسو نشوند از جنگ شما و نیفگنند به سوى شما پیغام صلح را و باز ندارند دستهای خویش را، پس اسیر گیرید ایشان را و بکشید ایشان را هرجاکه یابید ایشان را. و این جماعت، دادهایم شما را بر ایشان، حجّت ظاهر. ﴿91﴾
﴿ وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٍ أَن يَقۡتُلَ مُؤۡمِنًا إِلَّا خَطَٔٗاۚ وَمَن قَتَلَ مُؤۡمِنًا خَطَٔٗا فَتَحۡرِيرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖ وَدِيَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦٓ إِلَّآ أَن يَصَّدَّقُواْۚ فَإِن كَانَ مِن قَوۡمٍ عَدُوّٖ لَّكُمۡ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَتَحۡرِيرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖۖ وَإِن كَانَ مِن قَوۡمِۢ بَيۡنَكُمۡ وَبَيۡنَهُم مِّيثَٰقٞ فَدِيَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ وَتَحۡرِيرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖۖ فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ شَهۡرَيۡنِ مُتَتَابِعَيۡنِ تَوۡبَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا ٩٢ وَمَن يَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِيهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِيمٗا ٩٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَتَبَيَّنُواْ وَلَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنٗا تَبۡتَغُونَ عَرَضَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا فَعِندَ ٱللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٞۚ كَذَٰلِكَ كُنتُم مِّن قَبۡلُ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمۡ فَتَبَيَّنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٗا ٩٤ ﴾
و نسزد [267]مسلمانى را که بکشد مسلمانى را، لیکن قتل واقع میشود به خطا (یعنى به غیر قصد) و هر که بکشد مسلمانى را به خطا، پس لازم است آزاد کردن بردة مسلمان و خونبها رسانیده شده به کسان مقتول مگر آن که ابرا نمایند، پس اگر باشد مقتول از گروه دشمنان شما و او مسلمان است، پس لازم است آزاد کردن بردهای مسلمان [268]. و اگر باشد مقتول از قومى که میان شما و ایشان عهد است [269]، پس لازم است خونبها رسانیده شده به کسان او و آزاد کردن بردهای مسلمان. پس هر که نیابد برده را، پس لازم است روزه داشتن دو ماه پى در پى [مشروع در کفّاره] به جهت قبول توبه است از جانب خدا و هست خدا، دانای استوارکار [270]. ﴿92﴾و هر که بکشد مسلمانى را به قصد، پس جزاى او دوزخ است، جاوید آنجا. و خشم گرفته است بر او خدا و لعنت کرده است او را و آماده ساخت براى او عذاب بزرگ. ﴿93﴾اى مسلمانان! چون سفر کنید در راه خدا (یعنى براى جهاد)، پس نیک تفحّص کنید، و مگویید کسى را که به سوى شما سلام انداخته است، نیستى مسلمان. مىطلبید متاع زندگانى دنیا، پس نزد خدا است غنیمتهایى بسیار است. همچنین بودید پیش از این، پس انعام کرد خدا بر شما، پس تفحّص کنید، هرآیینه خدا هست به آنچه مىکنید آگاه. ﴿94﴾
﴿ لَّا يَسۡتَوِي ٱلۡقَٰعِدُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ غَيۡرُ أُوْلِي ٱلضَّرَرِ وَٱلۡمُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡۚ فَضَّلَ ٱللَّهُ ٱلۡمُجَٰهِدِينَ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ عَلَى ٱلۡقَٰعِدِينَ دَرَجَةٗۚ وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَفَضَّلَ ٱللَّهُ ٱلۡمُجَٰهِدِينَ عَلَى ٱلۡقَٰعِدِينَ أَجۡرًا عَظِيمٗا ٩٥ دَرَجَٰتٖ مِّنۡهُ وَمَغۡفِرَةٗ وَرَحۡمَةٗۚ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمًا ٩٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ تَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ظَالِمِيٓ أَنفُسِهِمۡ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمۡۖ قَالُواْ كُنَّا مُسۡتَضۡعَفِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ قَالُوٓاْ أَلَمۡ تَكُنۡ أَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٗ فَتُهَاجِرُواْ فِيهَاۚ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا ٩٧ إِلَّا ٱلۡمُسۡتَضۡعَفِينَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَٱلنِّسَآءِ وَٱلۡوِلۡدَٰنِ لَا يَسۡتَطِيعُونَ حِيلَةٗ وَلَا يَهۡتَدُونَ سَبِيلٗا ٩٨ فَأُوْلَٰٓئِكَ عَسَى ٱللَّهُ أَن يَعۡفُوَ عَنۡهُمۡۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَفُوًّا غَفُورٗا ٩٩ ۞وَمَن يُهَاجِرۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ يَجِدۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُرَٰغَمٗا كَثِيرٗا وَسَعَةٗۚ وَمَن يَخۡرُجۡ مِنۢ بَيۡتِهِۦ مُهَاجِرًا إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ ثُمَّ يُدۡرِكۡهُ ٱلۡمَوۡتُ فَقَدۡ وَقَعَ أَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ١٠٠ وَإِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَلَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَقۡصُرُواْ مِنَ ٱلصَّلَوٰةِ إِنۡ خِفۡتُمۡ أَن يَفۡتِنَكُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْۚ إِنَّ ٱلۡكَٰفِرِينَ كَانُواْ لَكُمۡ عَدُوّٗا مُّبِينٗا ١٠١ ﴾
برابر نیستند نشینندگانِ غیر معذور از مسلمانان و جهادکنندگان در راه خداىِ تعالى به مالهای خویش و جانهای خویش، فضل داده است خدا مجاهدان را به مالها و جانهای خویش بر نشینندگان در مرتبه، و هر یکى را وعدۀ نیک کرده است خدا و افزون داده است خدا مجاهدان را به نسبت نشینندگان، مزد بزرگ [271]. ﴿95﴾[افزون داده است] مرتبهها از جانب خویش و آمرزش، و بخشایش و هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿96﴾هرآیینه آنانکه فرشتگان، قبضِ ارواحِ ایشان کردند در حالتى که ستمکار بودند بر خویشتن [272]، فرشتگان به ایشان گفتند: در چه حال بودید شما؟ گفتند: بودیم بیچارگان در زمین. گفتند: آیا فراخ نبود زمین خدا تا هجرت میکردید در آن؟ پس آن جماعت، جاى ایشان دوزخ است و آن بدجایی است. ﴿97﴾مگر آنانکه به حقیقت بیچارهاند از مردمان و زنان و کودکان، هیچ چاره نمیتوانند و هیچ راه نمىیابند. ﴿98﴾پس آن جماعت، نزدیک است که خدا عفو کند از ایشان و هست خدا عفو کننده آمرزنده. ﴿99﴾و هر که ترک وطن بکند، در راه خدا بیابد در زمین، اقامتگاه بسیار و فراخى معیشت، و هر که بیرون رود از خانۀ خود هجرتکنان به سوى خدا و پیغامبر او، پس دریابد او را موت [273]، پس به تحقیق ثابت شد مزد او بر خدا و هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿100﴾و چون سفر کنید در زمین، پس نیست بر شما گناهى در آن که کوتاه سازید قدرى از نماز اگر بترسید از آن که در بلا افکنند شما را کافران، هرآیینه کافران هستند شما را دشمنِ آشکارا [274]. ﴿101﴾
﴿ وَإِذَا كُنتَ فِيهِمۡ فَأَقَمۡتَ لَهُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَلۡتَقُمۡ طَآئِفَةٞ مِّنۡهُم مَّعَكَ وَلۡيَأۡخُذُوٓاْ أَسۡلِحَتَهُمۡۖ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلۡيَكُونُواْ مِن وَرَآئِكُمۡ وَلۡتَأۡتِ طَآئِفَةٌ أُخۡرَىٰ لَمۡ يُصَلُّواْ فَلۡيُصَلُّواْ مَعَكَ وَلۡيَأۡخُذُواْ حِذۡرَهُمۡ وَأَسۡلِحَتَهُمۡۗ وَدَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡ تَغۡفُلُونَ عَنۡ أَسۡلِحَتِكُمۡ وَأَمۡتِعَتِكُمۡ فَيَمِيلُونَ عَلَيۡكُم مَّيۡلَةٗ وَٰحِدَةٗۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ إِن كَانَ بِكُمۡ أَذٗى مِّن مَّطَرٍ أَوۡ كُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَن تَضَعُوٓاْ أَسۡلِحَتَكُمۡۖ وَخُذُواْ حِذۡرَكُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٗا مُّهِينٗا ١٠٢ فَإِذَا قَضَيۡتُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ قِيَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِكُمۡۚ فَإِذَا ٱطۡمَأۡنَنتُمۡ فَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَۚ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ كَانَتۡ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ كِتَٰبٗا مَّوۡقُوتٗا ١٠٣ وَلَا تَهِنُواْ فِي ٱبۡتِغَآءِ ٱلۡقَوۡمِۖ إِن تَكُونُواْ تَأۡلَمُونَ فَإِنَّهُمۡ يَأۡلَمُونَ كَمَا تَأۡلَمُونَۖ وَتَرۡجُونَ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا يَرۡجُونَۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ١٠٤ إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ ِتَحۡكُمَ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ بِمَآ أَرَىٰكَ ٱللَّهُۚ وَلَا تَكُن لِّلۡخَآئِنِينَ خَصِيمٗا ١٠٥ ﴾
و چون باشى در میان مؤمنان [275]، پس برپا کردى براى ایشان نماز، پس باید بایستد گروهى از ایشان با تو و باید که بگیرند سلاح خویش، پس چون به سجده روند، پس آن گروهِ دیگر باید که پیش از ایشان باشند [276]، و باید که بیاید آن گروهِ دیگر که هنوز نماز نکرده، پس نماز کنند با تو و باید که بگیرند حِذْر [277]و سلاح خود را. آرزو کردند کافران، کاش غافل شوید از سلاح خویش و متاع خویش، پس حمله کنند بر شما یکباره و هیچ گناه نیست بر شما اگر باشد شما را رنجى از باران یا بیمار باشید، در آن که بنهید سلاح خویش را و البته بگیرید حِذْر خود را، هرآیینه خدا آماده کرده است براى کافران، عذاب رسوا کننده [278]. ﴿102﴾پس چون نماز تمام کردید، پس یاد کنید خدا را ایستاده و نشسته و بر پهلوى خویش، پس چون آرامیدید برپا کنید نماز را [279]، هرآیینه هست نماز بر مؤمنان، فرضِ وقتْ معین کرده شده. ﴿103﴾و سستى مکنید در جستجوى کفّار. اگر شما دردمند مىشوید، پس ایشان نیز دردمند میشوند، چنانکه شما مىشوید، و شما امید دارید از خدا آنچه ایشان را امید نیست و هست خدا، دانای استوارکار. ﴿104﴾هرآیینه [280]ما فرود آوردیم به سوى تو کتاب را به راستى، تا حکم کنى میان مردمان به آنچه شناسا ساخته است تو را خدا، و مباش خصومت کننده براى حمایت خیانت کنندگان. ﴿105﴾
﴿ وَٱسۡتَغۡفِرِ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ١٠٦ وَلَا تُجَٰدِلۡ عَنِ ٱلَّذِينَ يَخۡتَانُونَ أَنفُسَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ خَوَّانًا أَثِيمٗا ١٠٧ يَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَلَا يَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمۡ إِذۡ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرۡضَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡلِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ بِمَا يَعۡمَلُونَ مُحِيطًا ١٠٨ هَٰٓأَنتُمۡ هَٰٓؤُلَآءِ جَٰدَلۡتُمۡ عَنۡهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا فَمَن يُجَٰدِلُ ٱللَّهَ عَنۡهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيۡهِمۡ وَكِيلٗا ١٠٩ وَمَن يَعۡمَلۡ سُوٓءًا أَوۡ يَظۡلِمۡ نَفۡسَهُۥ ثُمَّ يَسۡتَغۡفِرِ ٱللَّهَ يَجِدِ ٱللَّهَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ١١٠ وَمَن يَكۡسِبۡ إِثۡمٗا فَإِنَّمَا يَكۡسِبُهُۥ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا ١١١ وَمَن يَكۡسِبۡ خَطِيَٓٔةً أَوۡ إِثۡمٗا ثُمَّ يَرۡمِ بِهِۦ بَرِيٓٔٗا فَقَدِ ٱحۡتَمَلَ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِينٗا ١١٢وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكَ وَرَحۡمَتُهُۥ لَهَمَّت طَّآئِفَةٞ مِّنۡهُمۡ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡۖ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيۡءٖۚ وَأَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمۡ تَكُن تَعۡلَمُۚ وَكَانَ فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكَ عَظِيمٗا ١١٣﴾
و آمرزش خواه از خدا، هرآیینه هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿106﴾و خصومت مکن از جانب آنانکه خیانت میکنند با جنس خویش، هرآیینه خدا دوست ندارد آن را که باشد خیانت کننده گناهکار. ﴿107﴾پنهان میکنند از مردمان و پنهان نمیکنند از خدا و او با ایشان است آنگاه که به شب مشورت میکنند آنچه خدا نمىپسندد از تدبیر، و هست خدا به آنچه مىکنند، در برگیرنده. ﴿108﴾آگاه باشید شما اى قوم که خصومت کردید از طرف خیانت کنندگان در زندگانى دنیا، پس که خصومت خواهد کرد با خدا از طرف ایشان روز قیامت؟ یا کیست که باشد بر ایشان کار سازنده؟. ﴿109﴾و هر که بکند کار بد یا ستم کند بر خویش، باز آمرزش طلبد از خدا، بیابد خدا را آمرزندۀ مهربان. ﴿110﴾و هر که بکند گناهى، پس جز این نیست که میکند آن را بر جان خویش و هست خدا، دانای استوارکار. ﴿111﴾و هر که بکند خطایى یا گناهى، باز تهمت کند به آن بیگناهى را، پس بر خود برداشت افترا و گناه ظاهر را. ﴿112﴾و اگر نبودى فضل خدا بر تو و بخشایش او، قصد کرده بودند گروهى از ایشان که گمراه کنند تو را و گمراه نمىکنند مگر خویشتن را و هیچ زیانی نرسانند به تو، و فرود آورده است خدا بر تو کتاب و دانش، و آموخته است تو را آنچه نمىدانستى و هست فضل خدا بر تو، بزرگ. ﴿113﴾
﴿۞لَّا خَيۡرَ فِي كَثِيرٖ مِّن نَّجۡوَىٰهُمۡ إِلَّا مَنۡ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوۡ مَعۡرُوفٍ أَوۡ إِصۡلَٰحِۢ بَيۡنَ ٱلنَّاسِۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ فَسَوۡفَ نُؤۡتِيهِ أَجۡرًا عَظِيمٗا ١١٤ وَمَن يُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَيَتَّبِعۡ غَيۡرَ سَبِيلِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا ١١٥ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِيدًا ١١٦ إِن يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ إِنَٰثٗا وَإِن يَدۡعُونَ إِلَّا شَيۡطَٰنٗا مَّرِيدٗا ١١٧ لَّعَنَهُ ٱللَّهُۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنۡ عِبَادِكَ نَصِيبٗا مَّفۡرُوضٗا ١١٨ وَلَأُضِلَّنَّهُمۡ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمۡ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُبَتِّكُنَّ ءَاذَانَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلۡقَ ٱللَّهِۚ وَمَن يَتَّخِذِ ٱلشَّيۡطَٰنَ وَلِيّٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ فَقَدۡ خَسِرَ خُسۡرَانٗا مُّبِينٗا ١١٩ يَعِدُهُمۡ وَيُمَنِّيهِمۡۖ وَمَا يَعِدُهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا ١٢٠ أُوْلَٰٓئِكَ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنۡهَا مَحِيصٗا ١٢١﴾
نیست خوبى در بسیارى از مشورت پنهانى ایشان، لیکن خوبى در مشورت کسى است که فرماید به صدقه یا به کار پسندیده یا به صلاحکارى میان مردمان، و هر که این کند به طلب خوشنودى خدا، بدهیمش مزد بزرگ. ﴿114﴾و هر که مخالفتِ پیغامبر کند بعد از آن که معلوم شد او را هدایت، و پیروى کند سواى راه مسلمانان، متوجه بکنیمش به آنچه میگردد [281]و در آریمش به دوزخ و آن بد جایی است. ﴿115﴾هر [282]آیینه خدا نمىآمرزد آن که شریک باو مقرر کرده شود به او و مىآمرزد غیر شرک، هر که را خواهد. و هر که شریک خدا مقرر کند، پس گمراه شد، گمراهىِ دور. ﴿116﴾مشرکان نمىپرستند بجز خدا، مگر بتانى را که به نام دختران مسمى کردهاند و نمىپرستند مگر شیطان دور رفته از حد را. ﴿117﴾لعنت کرد او را خدا، و گفت شیطان: البته بگیرم از بندگان تو حصّهای که در علم ازلى معین شده. ﴿118﴾و البته گمراه کنم ایشان را و البته در آرزوى باطل افکنم ایشان را و البته بفرمایم ایشان را تا بشگافند گوش چهارپایان را و البته بفرمایم ایشان را تا تغیر دهند آفرینش خدا را [283]و هر که دوست گیرد شیطان را بجز خدا، پس زیانکار شد، زیان ظاهر. ﴿119﴾وعده میدهد ایشان را و در آرزو مىاندازد ایشان را و وعده نمیکند ایشان را شیطان، الاّ به فریب. ﴿120﴾آن جماعت، جاى ایشان دوزخ است و نیابند از آن مَخْلَصى. ﴿121﴾
﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَنُدۡخِلُهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٗاۚ وَمَنۡ أَصۡدَقُ مِنَ ٱللَّهِ قِيلٗا ١٢٢ لَّيۡسَ بِأَمَانِيِّكُمۡ وَلَآ أَمَانِيِّ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِۗ مَن يَعۡمَلۡ سُوٓءٗا يُجۡزَ بِهِۦ وَلَا يَجِدۡ لَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِيّٗا وَلَا نَصِيرٗا ١٢٣ وَمَن يَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا يُظۡلَمُونَ نَقِيرٗا ١٢٤ وَمَنۡ أَحۡسَنُ دِينٗا مِّمَّنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ وَٱتَّبَعَ مِلَّةَ إِبۡرَٰهِيمَ حَنِيفٗاۗ وَٱتَّخَذَ ٱللَّهُ إِبۡرَٰهِيمَ خَلِيلٗا ١٢٥ وَلِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٖ مُّحِيطٗا ١٢٦ وَيَسۡتَفۡتُونَكَ فِي ٱلنِّسَآءِۖ قُلِ ٱللَّهُ يُفۡتِيكُمۡ فِيهِنَّ وَمَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ فِي يَتَٰمَى ٱلنِّسَآءِ ٱلَّٰتِي لَا تُؤۡتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرۡغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّ وَٱلۡمُسۡتَضۡعَفِينَ مِنَ ٱلۡوِلۡدَٰنِ وَأَن تَقُومُواْ لِلۡيَتَٰمَىٰ بِٱلۡقِسۡطِۚ وَمَا تَفۡعَلُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِهِۦ عَلِيمٗا ١٢٧ ﴾
و آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، درآریم ایشان را به بوستانها، میرود زیر آن جویها، جاویدان آنجا همیشه. وعده کرده است خدا به راستى و کیست راستگوتر از خدا در سخن؟. ﴿122﴾نیست کار به وفق آرزوى شما و نه به وفق آرزوى اهل کتاب. هر که بکند کار بد، جزا داده خواهد شد به آن و نیابد براى خود بجز خدا، هیچ دوستى و نه یارى دهندهای. ﴿123﴾و هر که بکند از کارهایى شایسته، مرد باشد یا زن و او مسلمان است، پس آن جماعت درآیند به بهشت و ستم کرده نشوند مقدار نقیرى. ﴿124﴾و کیست نیکوتر به اعتبار دین از کسى که منقاد ساخت روى خود را براى خدا و او نیکوکار است و پیروى کرد ملّت ابراهیم را در حالتى که حنیف بود و خدا دوست گرفت ابراهیم را. ﴿125﴾و خدا راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و هست خدا به همه چیز، در برگیرنده. ﴿126﴾و طلب فتوى میکنند از تو در باب زنان [284]، بگو: خدا فتوى میدهد شما را در باب زنان و آنچه خوانده مىشود بر شما در کتاب، [نازل شده است] در حق آن زنان یتیمه که نمىدهید ایشان را آنچه فرض کرده شده است براى ایشان و رغبت مىکنید که نکاح کنید با ایشان [285]، و [نازل شده است] در باب بیچارگان از کودکان و [حکم است] به آن که تعهد حال یتیمان کنید به انصاف، و آنچه میکنید از نیکویى، هست خدا به آن دانا [286]. ﴿127﴾
﴿ وَإِنِ ٱمۡرَأَةٌ خَافَتۡ مِنۢ بَعۡلِهَا نُشُوزًا أَوۡ إِعۡرَاضٗا فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَآ أَن يُصۡلِحَا بَيۡنَهُمَا صُلۡحٗاۚ وَٱلصُّلۡحُ خَيۡرٞۗ وَأُحۡضِرَتِ ٱلۡأَنفُسُ ٱلشُّحَّۚ وَإِن تُحۡسِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٗا ١٢٨ وَلَن تَسۡتَطِيعُوٓاْ أَن تَعۡدِلُواْ بَيۡنَ ٱلنِّسَآءِ وَلَوۡ حَرَصۡتُمۡۖ فَلَا تَمِيلُواْ كُلَّ ٱلۡمَيۡلِ فَتَذَرُوهَا كَٱلۡمُعَلَّقَةِۚ وَإِن تُصۡلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ١٢٩ وَإِن يَتَفَرَّقَا يُغۡنِ ٱللَّهُ كُلّٗا مِّن سَعَتِهِۦۚ وَكَانَ ٱللَّهُ وَٰسِعًا حَكِيمٗا ١٣٠ وَلِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ وَلَقَدۡ وَصَّيۡنَا ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكُمۡ وَإِيَّاكُمۡ أَنِ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ وَإِن تَكۡفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ غَنِيًّا حَمِيدٗا ١٣١ وَلِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلًا ١٣٢ إِن يَشَأۡ يُذۡهِبۡكُمۡ أَيُّهَا ٱلنَّاسُ وَيَأۡتِ بَِٔاخَرِينَۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ ذَٰلِكَ قَدِيرٗا ١٣٣ مَّن كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ ٱلدُّنۡيَا فَعِندَ ٱللَّهِ ثَوَابُ ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ سَمِيعَۢا بَصِيرٗا ١٣٤ ﴾
و اگر زنى معلوم کند از شوهرش سرکشى یا روگردانى، پس گناه نیست بر ایشان در آن که صلح آرند در میان خویش نوعى از صلح، و صلحکارى بهتر است. و حاضر کرده شدهاند نفوس نزدیک بخل [287]و اگر نیکوکارى و پرهیزگارى کنید، پس هرآیینه خدا هست به آنچه میکنید دانا. ﴿128﴾و نتوانید هرگیز عدل کردن میان زنان، اگرچه نهایت رغبت کنید، پس یارى کجى مکنید تمام کجى تا آن که بگزارید آن زنان را مانند معلقه [288]. و اگر اصلاح کنید و پرهیزگارى نمایید، پس هرآیینه خدا هست آمرزندۀ مهربان. ﴿129﴾و اگر مرد و زن با یکدیگر جدا شوند، کفایت میکند خداىْ تعالى هر یکى را از توانگرى خود، و هست خدا، جوادِ استوارکار. ﴿130﴾و خدای راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است. و هرآیینه حکم فرمودیم آنان را که داده شدند کتاب پیش از شما و شما را نیز، که بترسید از خدا. و اگر کافر شوید، پس هرآیینه خدا راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و هست خدا، توانگر ستوده شده. ﴿131﴾و خدا راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و خدا کارساز بس است. ﴿132﴾و اگر خواهد دور کند شما را اى مردمان و به وجود آرد دیگران را، و هست خدا بر این کار توانا. ﴿133﴾هر که باشد طالب جزاى دنیا (یعنى جزاى عمل در دنیا طلب کند) پس نزد خدا است ثواب دنیا و آخرت و هست خدا، شنوای بینا [289]. ﴿134﴾
﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُواْ قَوَّٰمِينَ بِٱلۡقِسۡطِ شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَلَوۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۡ أَوِ ٱلۡوَٰلِدَيۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِينَۚ إِن يَكُنۡ غَنِيًّا أَوۡ فَقِيرٗا فَٱللَّهُ أَوۡلَىٰ بِهِمَاۖ فَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلۡهَوَىٰٓ أَن تَعۡدِلُواْۚ وَإِن تَلۡوُۥٓاْ أَوۡ تُعۡرِضُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٗا ١٣٥ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ ءَامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَٱلۡكِتَٰبِ ٱلَّذِي نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَٱلۡكِتَٰبِ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ مِن قَبۡلُۚ وَمَن يَكۡفُرۡ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَكُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِيدًا ١٣٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ثُمَّ كَفَرُواْ ثُمَّ ءَامَنُواْ ثُمَّ كَفَرُواْ ثُمَّ ٱزۡدَادُواْ كُفۡرٗا لَّمۡ يَكُنِ ٱللَّهُ لِيَغۡفِرَ لَهُمۡ وَلَا لِيَهۡدِيَهُمۡ سَبِيلَۢا ١٣٧ بَشِّرِ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ بِأَنَّ لَهُمۡ عَذَابًا أَلِيمًا ١٣٨ٱلَّذِينَ يَتَّخِذُونَ ٱلۡكَٰفِرِينَ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۚ أَيَبۡتَغُونَ عِندَهُمُ ٱلۡعِزَّةَ فَإِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعٗا ١٣٩ وَقَدۡ نَزَّلَ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ أَنۡ إِذَا سَمِعۡتُمۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ يُكۡفَرُ بِهَا وَيُسۡتَهۡزَأُ بِهَا فَلَا تَقۡعُدُواْ مَعَهُمۡ حَتَّىٰ يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيۡرِهِۦٓ إِنَّكُمۡ إِذٗا مِّثۡلُهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ جَامِعُ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱلۡكَٰفِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا ١٤٠ ﴾
اى مسلمانان! متعهد انصاف باشید، اظهار حق کنندگان براى خدا، و اگرچه بر ضرر خویشتن یا پدر و مادر و خویشاوندان باشد. اگر [آن که حق بر وى ثابت میشود] توانگر باشد یا فقیر، به هر حال خدا مهربانتر است بر ایشان. پس پیروىِ خواهش نفس مکنید، اعراض کنان از عدل و اگر پیچانید سخن را یا رو گردانید، پس هرآیینه خدا هست به آنچه میکنید، آگاه. ﴿135﴾اى مسلمانان! ایمان آرید به خدا و پیغامبر او و آن کتاب که فروفرستاده است بر پیغامبر خود و آن کتاب که فروفرستاده است پیش از این و هر که کافر شود به خدا و فرشتگان او و کتابهاى او و پیغامبران او و روز آخر، پس هرآیینه گمراه شد، گمراهىِ دور [290]. ﴿136﴾آنانکه ایمان آوردند، باز کافر شدند، باز ایمان آوردند، باز کافر شدند، باز زیادت کردند در کفر [291]، هرگز نیامرزد خداىِ تعالى ایشان را و هرگز ننماید ایشان را راهى. ﴿137﴾خبر [292]ده منافقان را به آن که ایشان را باشد عذاب درد دهنده. ﴿138﴾آن منافقان که کافران را دوست میگیرند بجز مؤمنان، آیا نزدیک ایشان ارجمندى میطلبند؟ پس هرآیینه ارجمندى، خدا راست همه یکجا. ﴿139﴾و هرآیینه فروفرستاده است خدا بر شما در قرآن که چون بشنوید به آیتهاى خدا انکار نموده مىآید و تمسخر کرده میشود به آنها، پس منشینید با ایشان تا آن که شروع کنند در سخنى بجز آن. هرآیینه شما آنگاه که بنشینید، مانند آن کافران باشید، هرآیینه خدا به هم آرنده است منافقان و کافران را، همه یکجا در دوزخ. ﴿140﴾
﴿ٱلَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمۡ فَإِن كَانَ لَكُمۡ فَتۡحٞ مِّنَ ٱللَّهِ قَالُوٓاْ أَلَمۡ نَكُن مَّعَكُمۡ وَإِن كَانَ لِلۡكَٰفِرِينَ نَصِيبٞ قَالُوٓاْ أَلَمۡ نَسۡتَحۡوِذۡ عَلَيۡكُمۡ وَنَمۡنَعۡكُم مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۚ فَٱللَّهُ يَحۡكُمُ بَيۡنَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ وَلَن يَجۡعَلَ ٱللَّهُ لِلۡكَٰفِرِينَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ سَبِيلًا ١٤١ إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ يُخَٰدِعُونَ ٱللَّهَ وَهُوَ خَٰدِعُهُمۡ وَإِذَا قَامُوٓاْ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ قَامُواْ كُسَالَىٰ يُرَآءُونَ ٱلنَّاسَ وَلَا يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ إِلَّا قَلِيلٗا ١٤٢ مُّذَبۡذَبِينَ بَيۡنَ ذَٰلِكَ لَآ إِلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ وَلَآ إِلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِۚ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ سَبِيلٗا ١٤٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلۡكَٰفِرِينَ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۚ أَتُرِيدُونَ أَن تَجۡعَلُواْ لِلَّهِ عَلَيۡكُمۡ سُلۡطَٰنٗا مُّبِينًا ١٤٤إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ فِي ٱلدَّرۡكِ ٱلۡأَسۡفَلِ مِنَ ٱلنَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمۡ نَصِيرًا ١٤٥ إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ وَأَصۡلَحُواْ وَٱعۡتَصَمُواْ بِٱللَّهِ وَأَخۡلَصُواْ دِينَهُمۡ لِلَّهِ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۖ وَسَوۡفَ يُؤۡتِ ٱللَّهُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَجۡرًا عَظِيمٗا ١٤٦ مَّا يَفۡعَلُ ٱللَّهُ بِعَذَابِكُمۡ إِن شَكَرۡتُمۡ وَءَامَنتُمۡۚ وَكَانَ ٱللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمٗا ١٤٧﴾
آن منافقان که انتظار شما میکشند، پس اگر باشد شما را فتحى از جانب خدا، گویند: آیا نبودیم با شما؟ [293]و اگر باشد کافران را نصیبى، گویند (یعنى به کافران): آیا غالب نشدیم بر شما؟ [294]و آیا باز نداشتیم شما را از ضرر مسلمانان؟ [295]پس خدا حکم خواهد کرد میان شما روز قیامت و هرگز گشاده نگرداند خدا کافران را بر مسلمانان، راهى [296]. ﴿141﴾هرآیینه منافقان فریب میکنند با خدا و خدا نیز فریب میکند به ایشان، و چون منافقان به سوى نماز برخیزند، کاهلى کنان برخیزند، مىنمایند به مردمان و یاد نمىکنند خدا را مگر اندکى. ﴿142﴾متردّدند در میان این و آن، نه به سوى اینانند و نه به سوى آنان و هرکه را گمراه کند خدا، پس نیابى او را هیچ راهى. ﴿143﴾اى مسلمانان! دوست مگیرید کافران را بجز مؤمنان. آیا میخواهید که ثابت کنید براى خدا بر خویشتن، الزام ظاهر؟. ﴿144﴾هرآیینه منافقان در طبقۀ زیرتریناند از آتش و نیابى ایشان را هیچ یارى دهنده. ﴿145﴾مگر آنانکه توبه کردند و صلاح پیش گرفتند و چنگ زدند به خدا و خالص گردانیدند دین خود را براى خدا، پس آن جماعت همراه مؤمنانند و زود بدهد خدا مؤمنان را مزد بزرگ. ﴿146﴾چه کار کند خدا به عذاب شما، اگر سپاسدارى کنید و ایمان آرید و هست خدا قدرشناسِ دانا. ﴿147﴾
﴿ ۞لَّا يُحِبُّ ٱللَّهُ ٱلۡجَهۡرَ بِٱلسُّوٓءِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ إِلَّا مَن ظُلِمَۚ وَكَانَ ٱللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا ١٤٨ إِن تُبۡدُواْ خَيۡرًا أَوۡ تُخۡفُوهُ أَوۡ تَعۡفُواْ عَن سُوٓءٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَفُوّٗا قَدِيرًا ١٤٩ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡفُرُونَ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُواْ بَيۡنَ ٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَيَقُولُونَ نُؤۡمِنُ بِبَعۡضٖ وَنَكۡفُرُ بِبَعۡضٖ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُواْ بَيۡنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا ١٥٠ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ حَقّٗاۚ وَأَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٗا مُّهِينٗا ١٥١ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَلَمۡ يُفَرِّقُواْ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّنۡهُمۡ أُوْلَٰٓئِكَ سَوۡفَ يُؤۡتِيهِمۡ أُجُورَهُمۡۚ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ١٥٢ يَسَۡٔلُكَ أَهۡلُ ٱلۡكِتَٰبِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيۡهِمۡ كِتَٰبٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِۚ فَقَدۡ سَأَلُواْ مُوسَىٰٓ أَكۡبَرَ مِن ذَٰلِكَ فَقَالُوٓاْ أَرِنَا ٱللَّهَ جَهۡرَةٗ فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّٰعِقَةُ بِظُلۡمِهِمۡۚ ثُمَّ ٱتَّخَذُواْ ٱلۡعِجۡلَ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ فَعَفَوۡنَا عَن ذَٰلِكَۚ وَءَاتَيۡنَا مُوسَىٰ سُلۡطَٰنٗا مُّبِينٗا ١٥٣ وَرَفَعۡنَا فَوۡقَهُمُ ٱلطُّورَ بِمِيثَٰقِهِمۡ وَقُلۡنَا لَهُمُ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا وَقُلۡنَا لَهُمۡ لَا تَعۡدُواْ فِي ٱلسَّبۡتِ وَأَخَذۡنَا مِنۡهُم مِّيثَٰقًا غَلِيظٗا ١٥٤ ﴾
دوست نمیدارد خدا بلند گفتنِ سخن بد، مگر سخن گفتن مظلوم [که عفو هست] و هست خدا شنوای دانا. ﴿148﴾اگر آشکارا کنید کار نیک را یا پنهان کنید آن را یا عفو کنید از ظلمى، پس هرآیینه هست خدا عفو کننده توانا. ﴿149﴾هرآیینه کسانی که کافر میشوند به خدا و پیغامبران او و کسانی که میخواهند که تفرقه کنند در میان خدا و پیغامبران او [297]و کسانی که میگویند: ایمان مىآریم به بعض پیغامبران و نامعتقد مىشویم بعض را و میخواهند که راهى گیرند در میان این و آن. ﴿150﴾آن جماعت ایشانند کافران به تحقیق و آماده ساختهایم براى کافران، عذاب رسوا کننده. ﴿151﴾و کسانی که ایمان آوردند به خدا و پیغامبران او و تفرقه نکردند در میان هیچ یک از ایشان، آن جماعت خواهد داد خدا ایشان را مزد ایشان و هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿152﴾در [298]خواست میکنند از تو اهل کتاب، که فرود آرى بر ایشان کتاب را از آسمان (یعنى یک دفعه)، پس سؤال کرده بودند از موسى سختتر از این، گفتند: خدا را بنما به ما آشکارا، پس گرفت ایشان را صاعقه به سبب گناه ایشان. باز معبود گرفتند گوساله را، بعد از آن که آمد به ایشان معجزهها، پس درگذشتیم از این جریمه و دادیم موسى را غلبۀ ظاهر. ﴿153﴾و برداشتیم بالاى ایشان طور را براى گرفتن عهد ایشان و گفتیم ایشان را: درآیید به دروازه، سجده کنان و گفتیم ایشان را: تجاوز مکنید در روز شنبه و گرفتیم از ایشان عهد محکم. ﴿154﴾
﴿ فَبِمَا نَقۡضِهِم مِّيثَٰقَهُمۡ وَكُفۡرِهِم بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَقَتۡلِهِمُ ٱلۡأَنۢبِيَآءَ بِغَيۡرِ حَقّٖ وَقَوۡلِهِمۡ قُلُوبُنَا غُلۡفُۢۚ بَلۡ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَيۡهَا بِكُفۡرِهِمۡ فَلَا يُؤۡمِنُونَ إِلَّا قَلِيلٗا ١٥٥ وَبِكُفۡرِهِمۡ وَقَوۡلِهِمۡ عَلَىٰ مَرۡيَمَ بُهۡتَٰنًا عَظِيمٗا ١٥٦ وَقَوۡلِهِمۡ إِنَّا قَتَلۡنَا ٱلۡمَسِيحَ عِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ رَسُولَ ٱللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰكِن شُبِّهَ لَهُمۡۚ وَإِنَّ ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكّٖ مِّنۡهُۚ مَا لَهُم بِهِۦ مِنۡ عِلۡمٍ إِلَّا ٱتِّبَاعَ ٱلظَّنِّۚ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينَۢا ١٥٧ بَل رَّفَعَهُ ٱللَّهُ إِلَيۡهِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا ١٥٨ وَإِن مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا لَيُؤۡمِنَنَّ بِهِۦ قَبۡلَ مَوۡتِهِۦۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكُونُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا ١٥٩ فَبِظُلۡمٖ مِّنَ ٱلَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا عَلَيۡهِمۡ طَيِّبَٰتٍ أُحِلَّتۡ لَهُمۡ وَبِصَدِّهِمۡ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ كَثِيرٗا ١٦٠ وَأَخۡذِهِمُ ٱلرِّبَوٰاْ وَقَدۡ نُهُواْ عَنۡهُ وَأَكۡلِهِمۡ أَمۡوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡبَٰطِلِۚ وَأَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ مِنۡهُمۡ عَذَابًا أَلِيمٗا ١٦١ لَّٰكِنِ ٱلرَّٰسِخُونَ فِي ٱلۡعِلۡمِ مِنۡهُمۡ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ يُؤۡمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِكَۚ وَٱلۡمُقِيمِينَ ٱلصَّلَوٰةَۚ وَٱلۡمُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ أُوْلَٰٓئِكَ َنُؤۡتِيهِمۡ أَجۡرًا عَظِيمًا ١٦٢ ﴾
پس به سبب شکستن ایشان عهد خود را و به سبب کفر ایشان به آیات خدا و کشتن ایشان انبیا را به ناحق و گفتن ایشان که دلهای ما در پرده است. نه، بلکه مهر نهاده است خداىِ تعالى بر دلهای ایشان به سبب کفر ایشان، پس ایمان نیارند مگر اندکى. ﴿155﴾و به سبب کفر ایشان و گفتن ایشان بر مریم، بهتانى بزرگ [299]. ﴿156﴾و به سبب گفتن ایشان: هر آیینه ما کشتیم مسیح، عیسى پسر مریم را که فى الواقع پیغامبر خدا بود، و نکشتهاند او را و بردار نکردهاند او را و لیکن مشتبه شد بر ایشان. و هرآیینه کسانی که اختلاف کردند در باب عیسى در شکاند از حال او و نیست ایشان را به آن یقینى، لیکن پیروىِ ظن میکنند و به یقین نکشتهاند او را. ﴿157﴾بلکه برداشت او را خداى تعالى به سوى خود و هست خدا غالب استوارکار. ﴿158﴾و نباشد هیچکس از اهل کتاب اّلا البته ایمان آورد به عیسى پیش از مردن عیسى [300]، و روز قیامت باشد عیسى گواه بر ایشان ﴿159﴾پس به سبب ظلمى که به ظهور آمد از یهود، حرام ساختیم بر ایشان چیزهاى پاکیزه که حلال بودند ایشان را و به سبب بازداشتن ایشان، مردمان بسیار از راه خدا. ﴿160﴾و گرفتن ایشان سود را و حال آن که منع کرده شدهاند از آن و خوردنِ ایشان اموال مردمان را به ناحق و مهیا کردیم براى کافران از ایشان (یعنى مصرّان بر کفر) عذاب درد دهنده [301]. ﴿161﴾لیکن ثابتقدمان در علم از اهل کتاب و مؤمنان که ایمان مىآرند به آنچه فروفرستاده شده است به سوى تو و آنچه فروفرستاده شده است پیش از تو. و (مدح میکنم) برپا دارندگان نماز را، و همچنین دهندگان زکات را و ایمان آرندگان به خدا و روز آخر، این جماعت زود بدهیم ایشان را مزد بزرگ. ﴿162﴾
﴿ ۞إِنَّآ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ كَمَآ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ نُوحٖ وَٱلنَّبِيِّۧنَ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ وَٱلۡأَسۡبَاطِ وَعِيسَىٰ وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَٰرُونَ وَسُلَيۡمَٰنَۚ وَءَاتَيۡنَا دَاوُۥدَ زَبُورٗا ١٦٣ وَرُسُلٗا قَدۡ قَصَصۡنَٰهُمۡ عَلَيۡكَ مِن قَبۡلُ وَرُسُلٗا لَّمۡ نَقۡصُصۡهُمۡ عَلَيۡكَۚ وَكَلَّمَ ٱللَّهُ مُوسَىٰ تَكۡلِيمٗا ١٦٤ رُّسُلٗا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى ٱللَّهِ حُجَّةُۢ بَعۡدَ ٱلرُّسُلِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا ١٦٥ لَّٰكِنِ ٱللَّهُ يَشۡهَدُ بِمَآ أَنزَلَ إِلَيۡكَۖ أَنزَلَهُۥ بِعِلۡمِهِۦۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَشۡهَدُونَۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدًا ١٦٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ قَدۡ ضَلُّواْ ضَلَٰلَۢا بَعِيدًا ١٦٧ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَظَلَمُواْ لَمۡ يَكُنِ ٱللَّهُ لِيَغۡفِرَ لَهُمۡ وَلَا لِيَهۡدِيَهُمۡ طَرِيقًا ١٦٨ إِلَّا طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٗا ١٦٩ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَكُمُ ٱلرَّسُولُ بِٱلۡحَقِّ مِن رَّبِّكُمۡ فََٔامِنُواْ خَيۡرٗا لَّكُمۡۚ وَإِن تَكۡفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا ١٧٠ ﴾
هرآیینه ما وحى فرستادیم به سوى تو چنانکه وحى فرستادیم به سوى نوح و پیغامبران پس از وى و چنانکه وحى فرستادیم به سوى ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و نبیرگان و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان و چنانکه دادیم داود را زبور. ﴿163﴾و چنانکه فرستادیم پیغامبرانى که قصۀ ایشان گفتهایم بر تو پیش از این و پیغامبرانى که قصّۀ ایشان نگفتهایم بر تو و گفت خدا با موسى سخن. ﴿164﴾فرستادیم پیغامبران، مژده دهندگان و بیم کنندگان تا نباشد مردمان را بر خدا الزام، بعدِ فرستادن پیغامبران [302]و هست خدا غالبِ استوارکار. ﴿165﴾لیکن خدا اظهار مىفرماید در حقِّ آنچه فروفرستاده است به سوى تو که فروفرستاد آن را به علم خود و فرشتگان نیز گواهى میدهند و بس است خدا گواه. ﴿166﴾هرآیینه کسانی که کافر شدند و بازداشتند (یعنى مردمان را) از راه خدا، به تحقیق گمراه شدند، گمراهى دور. ﴿167﴾هرآیینه کسانی که کافر شدند و ستم کردند، هرگز نیامرزد ایشان را خدا و ننماید ایشان را راهى. ﴿168﴾مگر راه دوزخ، جاویدان آنجا همیشه و هست این بر خدا آسان. ﴿169﴾اى مردمان! هرآیینه آمد به شما پیغامبر به راستى از جانب پروردگار شما، پس ایمان آرید [تا ایمان آوردن] بهتر باشد براى شما. و اگر کافر شوید، پس هرآیینه خدا راست آنچه در آسمانها و زمین است و هست خدا دانای استوارکار. ﴿170﴾
﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِي دِينِكُمۡ وَلَا تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّۚ إِنَّمَا ٱلۡمَسِيحُ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ رَسُولُ ٱللَّهِ وَكَلِمَتُهُۥٓ أَلۡقَىٰهَآ إِلَىٰ مَرۡيَمَ وَرُوحٞ مِّنۡهُۖ فََٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦۖ وَلَا تَقُولُواْ ثَلَٰثَةٌۚ ٱنتَهُواْ خَيۡرٗا لَّكُمۡۚ إِنَّمَا ٱللَّهُ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ سُبۡحَٰنَهُۥٓ أَن يَكُونَ لَهُۥ وَلَدٞۘ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلٗا ١٧١ لَّن يَسۡتَنكِفَ ٱلۡمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبۡدٗا لِّلَّهِ وَلَا ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ٱلۡمُقَرَّبُونَۚ وَمَن يَسۡتَنكِفۡ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَيَسۡتَكۡبِرۡ فَسَيَحۡشُرُهُمۡ إِلَيۡهِ جَمِيعٗا ١٧٢ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَيُوَفِّيهِمۡ أُجُورَهُمۡ وَيَزِيدُهُم مِّن فَضۡلِهِۦۖ وَأَمَّا ٱلَّذِينَ ٱسۡتَنكَفُواْ وَٱسۡتَكۡبَرُواْ فَيُعَذِّبُهُمۡ عَذَابًا أَلِيمٗا وَلَا يَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَلِيّٗا وَلَا نَصِيرٗا ١٧٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَكُم بُرۡهَٰنٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ نُورٗا مُّبِينٗا ١٧٤ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَٱعۡتَصَمُواْ بِهِۦ فَسَيُدۡخِلُهُمۡ فِي رَحۡمَةٖ مِّنۡهُ وَفَضۡلٖ وَيَهۡدِيهِمۡ إِلَيۡهِ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِيمٗا ١٧٥ ﴾
اى [303]اهل کتاب! از حد مگذرید در دین خود و مگویید بر خدا مگر سخنِ راست، جز این نیست که عیسى پسر مریم، پیغامبر خداست و فیض اوست، انداخت آن را به سوى مریم و روحى است از جانب خدا، پس ایمان آرید به خدا و پیغامبران او و مگویید: خدایان سهاند، بازمانید از (این قسم گفتار) تا این بازماندن، بهتر باشد شما را. جز این نیست که خدا معبود یگانه است، پاکی است خدا را از آن که باشد او را فرزندى. مر او راست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و بس است خدا کارسازنده. ﴿171﴾ننگ ندارد عیسى از آن که باشد بندۀ خدا و نه فرشتگان مقرّب، ننگ دارند و هر که ننگ کند از بندگى او و سرکشى کند، پس خواهد برانگیخت ایشان را نزدیک خویش همه یکجا. ﴿172﴾پس امّا کسانی که ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، پس تمام دهد ایشان را مزد ایشان و زیاده دهد ایشان را از فضل خود. و امّا کسانی که ننگ داشتند و سرکشى کردند، پس عذاب کند ایشان را عذابِ درد دهنده، و نیابند براى خویش بجز خدا هیچ دوستى و هیچ یارى دهى. ﴿173﴾اى مردمان! به تحقیق آمد نزدیک شما دلیلى از پروردگار شما و نازل کردیم به سوى شما روشنىِ آشکارا. ﴿174﴾امّا کسانی که ایمان آوردند به خدا و چنگ زدند به او، پس زود در آرد ایشان را در رحمت و فضل از نزدیک خود و بنماید ایشان را به سوى خود، راهِ راست. ﴿175﴾
[197] در جاهلیت اولیای دختدان یتیمان مانند ابنای اعمام ایشان را به نکاح خود درمیآوردند و ایفای حقوق نکاح نمیکردند، خدای تعالی آیت فرستاد. [198] یعنی بر سفها، حِجر باید کرد و اموال ایشان که به حقیقت همه مسلمانان به آن منتفعاند، بیواسطه یا با واسطه به دست ایشان داده ضائع نباید ساخت، والله اعلم. [199] یعنی در ایام کودکی. [200] یعنی بالغ شوند. [201] یعنی در خردسالی ایشان. [202] یعنی وصی یتیم اگر توانگر باشد از اموال یتیم چیزی نگیرد. [203] یعنی مردان و زنان هر دو حصه دارند از هر مال که باشد، کم بود یا بسیار، درین ردّ است بر اهل جاهلیت که زنان را حصه نمیدادند. [204] یعنی خویشان غیر وارث. [205] یعنی به طریق استحباب. [206] یعنی آنان که اولاد داشته باشند به وجهی وصیت کنند که اولاد را ضرر نرسد و این در شرع یکسوم مال یاکمتراز آن است، والله اعلم. [207] مترجم گوید: حکم دو دختر نیز ثلثان است، والله اعلم. [208] یعنی مابقی برای پدر است. [209] یعنی برادران و خواهران، حصۀ مادر را ناقص میسازند، اگرچه خود چیزی نیابند و یک برادر و یک خواهر ناقص سازد، والله اعلم. [210] یعنی اگر وصیت باشد، نخست ادای وصیت کنند و اگر دَین باشد، نخست ادای دَین کنند. [211] ومعنای کلاله آن است که پدر و فرزند و برادر و خواهر تنی ندارد. [212] یعنی اخیافی. [213] یعنی وصیتی که زیاده از ثلث بود، اعتبار ندارد، والله اعلم. [214] یعنی از مسلمانان. [215] بعد این آیت، خدایْ تعالی راهی مقررکرد و آن رجم ثیّب و جلدِ بکر است، پس الحال حکم حبس نیست، والله اعلم. [216] این آیت، مجمل است ودر احادیث آمده است که بِکر آزاد را صد تازیانه باید زد و ثیّب آزاد را سنگسار باید کرد و غلام را پنجاه تازیانه باید زد، والله اعلم. [217] یعنی پیش از حضور مرگ. [218] اهل جاهلیت، زنان را نیز از جملۀ میراث میدانستند، ولی میّت اگر میخواست به جبر در (نکاح خود) میآورد و اگر میخواست منع میکرد که با اجنبی نکاح کند، تا انکه حق تعالی این آیت فرستاد. [219] یعنی از نکاح به هر که خواهند. [220] یعنی مال بسیار در مهر داده باشید. [221] یعنی مباشرت کردید. [222] یعنی ایجاب و قبول به حضور شهود در میان آمد. [223] یعنی دایهها. [224] یعنی پسر خوانده نباشد. [225] یعنی اگر زنی را از دارالحرب اسیر کردهاند، نکاح و تسرّی او صحیح بُوَد هرچند آنجا زوج داشته باشد، والله اعلم. [226] یعنی نکاح صحیح آن است که مهر باشد و مؤید باشد به حسب ظاهر، زیرا که چون حاجت جماع همیشه است و احصان، بدون عقد مؤبّد حاصل نشود، والله اعلم. [227] یعنی به جماع، تمام مهر لازم میشود، والله اعلم. [228] یعنی بعد مقرر کردن اگر به تراضی، زیاده یا کم کنید باک نیست، والله اعلم. [229] یعنی کنیزکان نیز بنات آدماند، والله اعلم. [230] فارق در نکاح و اتخاذ اخدان، شرط شهود است و در احصان و سفاح مؤبد بودن عقد به حسب ظاهر، والله اعلم. [231] یعنی پنجاه تازیانه و اگر در حبالۀ زوج نباشد نیز عقوبت او پنجاه تازیانه است، زیرا که ذکر این قید به جهت نفی احتمال زیاده است و این معنی، در حدیث مبین شده، والله اعلم. [232] یعنی مال یکدیگر به ناحق نباید خورد. [233] گناه کبیره آن است که بر آن حد، مشروع شده یا وعده دوزخ کرده آمده یا به کفر مُسمّی شده در قرآن یا سنت صحیحه و هرکه از کبائر اجتناب کند، صغائر او را نماز و روزه و صدقه نا بود میسازد، والله اعلم. [234] یعنی حلیف را رعایت کردن یا وصیت کردن میتواند و ایشان را در میراث دخل نیست و میراث برای اقربا مقرر کرده شده است، والله اعلم. [235] یعنی به سبب آن که مردان دراصل جبلت بر تراند از زنان. [236] یعنی مال و آبرو را. [237] در این آیت بیان فرمود که مرد فرمانروا است به سبب فضل جبلی و به سبب انفاق وزن صالحه کسی است که فرمانبرداری کند و حفظ مال نماید، والله اعلم. [238] یعنی مباشرت مکنید. [239] یعنی به حیلۀ ایذا دادن، تجسس مکنید، والله اعلم. [240] یعنی غلامان و کنیزکان. [241] یعنی از ایشان نامی و نشانی نماند. [242] این حکم قبل از تحریم خمر بود، بعد ازان مستی بالکلیه حرام شد، والله اعلم. [243] مترجم گوید که: خدای عزوجل در ردّ یهود و تعداد قبائح ایشان آیات فرستاد. [244] یعنی به زبان حال. [245] مترجم گوید: پیچانیدن سخن آن است که سَبّ را چنان در کلام خلط کنند که کسی نشناسد و «اسمع غیر مسمع» دو معنی دارد: یکی آن که بشنو در حالتی که معظم و محترمی و کسی با تو خلاف رضای تو نتواند گفت، دیگر آنکه بشنو در حالتی که محقری و کسی با تو سخن نمیگوید و «راعنا» نیز دو معنی دارد: یکی آنکه رعایت کن ما را دیگر احمق رعونت دارنده. غرض ایشان سَبّ بود. کلمۀ محتمل معنیین میگفتند، والله اعلم. [246] یعنی میگویند که بنی اسرائیل برگزیدگان خدایند، ایشان را عذاب نخواهد شد مگر چند روز. [247] درین آیت، تعریض است به آن که یهود، روز احزاب مددکار مشرکان شدند. [248] نقیر غلاف نازکی است که بر پشت خستۀ خرما میباشد. [249] درین آیت اشاره است به قصۀ عثمان حجبی که مفتاح کعبه از دست وی گرفتند و مردمان آن را از حضرت پیغامبرجطلب کردند آن حضرت قبول نموده به عثمان رد فرمود [250] مردم ضعیفالایمان در خلاف هوای نفس به حکم شرع راضی نمیشدند و گاهی به کاهنان و رئیسان کفر رجوع میکردند، چون آن حضرت ایشان را بر این معنی تعزیر یا تهدید فرمود، سوگند خوزدند که مخالفت آن حضرت مقصود ما نیست خدای تعالی درین باره آیات فرستاد [251] یعنی مردمان خصوم. [252] یعنی از قتل ایشان. [253] یعنی واجب میکردیم. [254] مترجم گوید: مردم ضعیفالاسلام در اول اسلام که جهاد فرض نشده بود، دعوت اسلام قبول نمودند وچون جهاد فرض شد، از آن تقاعد کردند و از بعضی، کلمات منافقانه سر بر میزد و بعضی با مخالفین همزبان شده خلاف رضای آن حضرت رأی میدادند. خدای تعالی درین باره آیات فرستاد. [255] یعنی گرفتاران به دست کفار. [256] یعنی جنگ مکنید. [257] یعنی پس قبول کردند. [258] یعنی این کلمه حق است که خبر از جانب خدا است و شر از جانب بنده، لیکن مقصود این مردم ازین کلمه درست نیست و آن این است که جهاد با جمیع قبائل عرب، معقول نیست، پس اگر فتح باشد، پس نعمتی غیر مترقب است و اگر هزیمت باشد، موافق حال این تدبیر است و چون جهاد به امر الهی همه خیر است، عقل را درآنجا دخل دادن صحیح نباشد، والله اعلم. [259] یعنی بر تو رغبت دادن است و بس. اگر همراهی نکنند، بر تو مؤاخذه نیست، والله اعلم. [260] یعنی مثلاً سفارش گدای به تَوَانگر تا او را چیزی بدهد، نیک است و سفارش برای سارق تا دست او نبُرد، درست نیست. [261] مترجم گوید: خدای تعالی بیان میفرماید که به تملّقِ کفار، اعتماد نباید کرد. [262] یعنی بعضی به تملق فریفته شدند و بعضی نشدند و میبایست که همه باتفاق فریفته نمیشدند، والله اعلم. [263] یعنی مسلمان شوند و هجرت کنند. [264] مترجم گوید: وکسی که ایمان آرد و هجرت نکند، حکم او به طریق اولی فهمیده شد؛ والله اعلم. [265] یعنی اگر اسلام آرند و هجرت کنند، ایشان را دوست باید گرفت و اگر اسلام نیارند، میباید کشت؛ مگر آنکه پیمان داشته باشند و ثابتان را بر عهد و حلفای معاهدان را به هیچ وجه، نتوان ایذا داد؛ والله اعلم. [266] صلح میکنند و باز نقض عهد مینمایند؛ والله اعلم. [267] مترجم گوید: خدای تعالی احکام قتل خطأ بیان میفرماید و آنکه کف از کسی که به کلمۀ اسلام متکلم شد، واجب است وفضل مجاهدان و وجوب هجرت از دار کفر به دار اسلام و کیفیت نماز سفر و نماز خوف بیان میکند، والله اعلم. [268] یعنی مقتول مسلمان اگر از ساکنان دارالحرب باشد، دیت لازم نیست، والله اعلم. [269] یعنی و او مؤمن باشد. [270] جمهور مفسّرین، تصور ﴿وَإِن كَانَ مِن قَوۡمِۢ بَيۡنَكُمۡ وَبَيۡنَهُم مِّيثَٰقٞ﴾[النساء: 92]. در مقتول کافر کرند به ملاحظۀ آنکه توارث در میان مؤمن و کافر منقطع است و سبیل دیت، سبیل میراث است وبندۀ ضعیف میگوید: تمهید مسأله به ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٍ أَن يَقۡتُلَ مُؤۡمِنًا إِلَّا خَطَٔٗاۚ﴾وتقید به ﴿وَهُوَ مُؤۡمِنٞ﴾در نظیر ما نحن فیه ظاهر است در آنکه اینجا قید ایمان، معتبر است و لزوم دیت به جهت وفا به عهد است نه بر سبیل میراث ونظیرش وجوب مهر است در مسأله مؤمنه از قوم متعاهدین در سوره ممتحنه، والله اعلم. [271] فائده قید ﴿غَيۡرُ أُوْلِي ٱلضَّرَرِ﴾آن است که در ﴿أُوْلِي ٱلضَّرَرِ﴾این حکم مطرد نیست، بلکه جمعی باشَند از ﴿أُوْلِي ٱلضَّرَرِ﴾که نیّت صحیحه دارند ثواب عمل کامل یابند، والله اعلم. [272] یعنی به ترک هجرت از دارالحرب به دارالسلام و به تکثیر سواد کفار، والله اعلم. [273] یعنی در راه قبل وصول به مقصد. [274] مترجم گوید: مشهور آن است که این آیت در صلوۀ مسافر نازل شده است وخوف، قید اتفاقی است و آنچه نزدیک این بنده رجحان یافته است، آن است که این آیت در صلوۀ خوف نازل شده است و سفر، قید اتفاقی است و مراد از قصر در کیفیت رکوع و سجود است که به ایما ادا میتوان کرد، نه در کمیت رکعات، والله اعلم. [275] یعنی وقت خوف. [276] یعنی مقابل عدوّ. [277] وحذر خود و زره و سپر را گویند. [278] مترجم گوید: این را صورتها است یکی آنکه امام دوبار نماز گزارد، یک بار به این جماعت و دیگر بار به آن جماعت دیگر. آنکه امام با یک جماعت، یک رکعت گذارد و در قیام، توقف کند تا آنکه رکعت دیگر خوانده مقابل عدو روند، آن جماعت دیگر آمده اقتدا به امام کنند و رکعت دیگر به آن جماعت خواند در قعده چندان توقف کند که از رکعت دوم فارغ شوند، انگه به ایشان سلام دهد. این هر دو با صورتهای دیگر همه صحیح شده و همه محتمل آن است، والله اعلم. [279] یعنی به طریق نماز امن، والله اعلم. [280] مترجم گوید: مردم ضعیفالاسلام اگر کسی را از ایشان مرتکب گناهی میشد، دور وی حیلهها بافته پیش آن حضرت به وجهی اظهار میکردند که برائت او به خاطر مبارک میرسید وبا یکدیگر خولت کرده رازها به خلاف رضای شریف در میان میآورند، خدای تعالی آیات فرستاد. [281] مترجم گوید: یعنی قوت دل بیفزاییم. [282] مترجم گوید: از اینجا تغلیظ تحریم شرک میفرماید. [283] مترجم گوید: یعنی مانند خصی کردن وسوزن زدن بر بدن تا سرخ یا کبود گردانند، والله اعلم. [284] یعنی چه نوع به ایشان معامله باید کرد، والله اعلم. [285] در نکاح زنان یتیمه زغبت میکردند به سبب براعت جمال وحداثت سن در ادای نفقه و مهر کوتاهی می نودند، والله اعلم. [286] جواب این استفتاء، تفصیلی داشت، پس خدای تعالی بعضی مسائل را حواله فرمود بر آیات سابقه و آن مسألۀ تحریم ظلم بر «یتامی النساء» است وبعضی را اینجا جواب داد و آن مسألۀ نشوز و تحریم میل کلّی به یک زن و اعراض از زن دیگر و اباحۀ طلاق در صودت ضرورت، والله اعلم. [287] یعنی از بخل غائب نمیشوند و آن را نمیگذارند، والله اعلم. [288] مترجم گوید: معلقه زنی است که نه بیوه باشد و نه به او شوهر، موافقت کنم. [289] یعنی پس چرا طالب هر دو نباشید، والله اعلم. [290] مترجم گوید: مراد آن است که هرکه در ملّت اسلامیه داخل شد، او را به تفصیل، تصدیق این چیزها باید کرد. [291] یعنی اصرار کردند، والله اعلم. [292] مترجم گوید: از اینجا وعید منافقان بیان میفرماید. [293] یعنی از زمرۀ شماایم، والله اعلم. [294] یعنی خواه [و] مخواه شما را مصلحت دانستیم که با مسلمانان بجنگید و نگذاشتیم که به مصلحت دیگر عمل کنید، والله اعلم. [295] یعنی سعی کردیم که ضرر مسلمانان به شما نرسد، والله اعلم. [296] یعنی نشود که اسلام را مستأصل گردانند، والله اعلم. [297] یعنی به خدا ایمان آرند و به پیغامبران ایمان نیارند، والله اعلم. [298] مترجم گوید: از اینجا خدایْ تعالی ردّ شبهۀ یهود میکند که قرآن چرا یک دفعه مثل الواح موسی نازل نشد و این سخن ممتد است تا ﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ﴾ [299] یعنی قذف به زنا. [300] مترجم گوید: یعنی یهودی که حاضر شوند نزول عیسی را البته ایمان آرند، والله اعلم. [301] مترجم گوید: اگر گویی انکار عیسی بعد نزل تورات کرده بودند و تحریم لحوم ابل و تحریم ذی ظفر در تورات مذکور بود، پس چکونه جزای انکار عیسی باشد؟ گویم نزدیک این بنده، ظاهر آن است: مراد از تحریم طیّبات، موقوف داشتن نعمتها است که سابقاٌ ایشان را داده بودند از پادشاهی و نبوت و نصرت و غیر آن و این مشابه آن آیتی است: ﴿وَضُرِبَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلذِّلَّۀُ وَٱلۡمَسۡكَنَۀُ﴾[البقرۀ: 61]. الایه. واین آیت: ﴿وَحَرَٰمٌ عَلَىٰ قَرۡيَۀٍ أَهۡلَكۡنَٰهَآ﴾[الأنبیاء: 95]. وحینئذٍ، جمیع کلام باهم مربوط باشد، والله اعلم. [302] یعنی تا نگویند که تقصیرِ ما نیست، هیچ پیغمبر نزدیک ما نیامد، والله اعلم. [303] مترجم گوید: از اینجا شروع میفرماید در ردّ شبهة نصاری، والله اعلم. ﴿ يَسۡتَفۡتُونَكَ قُلِ ٱللَّهُ يُفۡتِيكُمۡ فِي ٱلۡكَلَٰلَةِۚ إِنِ ٱمۡرُؤٌاْ هَلَكَ لَيۡسَ لَهُۥ وَلَدٞ وَلَهُۥٓ أُخۡتٞ فَلَهَا نِصۡفُ مَا تَرَكَۚ وَهُوَ يَرِثُهَآ إِن لَّمۡ يَكُن لَّهَا وَلَدٞۚ فَإِن كَانَتَا ٱثۡنَتَيۡنِ فَلَهُمَا ٱلثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَۚ وَإِن كَانُوٓاْ إِخۡوَةٗ رِّجَالٗا وَنِسَآءٗ فَلِلذَّكَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَيَيۡنِۗ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمۡ أَن تَضِلُّواْۗ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمُۢ ١٧٦﴾
طلب فتوى میکنند از تو، بگو: خدا فتوى میدهد شما را در باب میراثِ کسی که والد و ولد ندارد، اگر مردى بمیرد که فرزندش نیست [و نه والد] و او را خواهرى باشد [304]، پس خواهرش راست، نیمۀ آنچه گذاشته است و [اگر این خواهر مُردی] آن برادر، وارثِ او شدى، اگر نباشد آن را فرزندی، پس اگر خواهران دو باشند، پس ایشان راست دو سوّم حصۀ آنچه بگذاشته است و اگر ایشان جماعتی باشند مردان و زنان، پس مرد راست مانند حصۀ دو زن. بیان میکند خدا براى شما تا گمراه نشوید و خدا به همه چیز داناست.﴿176﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَوۡفُواْ بِٱلۡعُقُودِۚ أُحِلَّتۡ لَكُم بَهِيمَةُ ٱلۡأَنۡعَٰمِ إِلَّا مَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ غَيۡرَ مُحِلِّي ٱلصَّيۡدِ وَأَنتُمۡ حُرُمٌۗ إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ مَا يُرِيدُ ١ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُحِلُّواْ شَعَٰٓئِرَ ٱللَّهِ وَلَا ٱلشَّهۡرَ ٱلۡحَرَامَ وَلَا ٱلۡهَدۡيَ وَلَا ٱلۡقَلَٰٓئِدَ وَلَآ ءَآمِّينَ ٱلۡبَيۡتَ ٱلۡحَرَامَ يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّهِمۡ وَرِضۡوَٰنٗاۚ وَإِذَا َلَلۡتُمۡ فَٱصۡطَادُواْۚ وَلَا يَجۡرِمَنَّكُمۡ شَنََٔانُ قَوۡمٍ أَن صَدُّوكُمۡ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ أَن تَعۡتَدُواْۘ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ٢﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
اى مؤمنان! وفا کنید به عهدها (یعنى عهدى که با خدا بستهاید در التزام احکام او تعالى) حلال کرده شده است براى شما چهارپایان از قسم انعام، مگر آنچه خوانده خواهد شد بر شما [305]، نه حلال دارندۀ شکار در حالتى که محرم باشید، هرآیینه خدا حکم میکند آنچه میخواهد. ﴿1﴾اى مسلمانان! هتک حرمت مکنید نشانههاى خدا را و نه ماه حرام را [306]و نه قربانى را و نه آنچه در گردن او قلاده مىاندازند و نه قصد کنندگان بیتالحرام را که میطلبند فضلى از پروردگار خویش و خوشنودى از وى [307]، و چون احرام گشادید، پس شکار بکنید و حمل نکند شما را دشمنى گروهى به سبب آن که بازداشتند شما را از مسجد حرام [308]بر تجاوز کردن از حد و با یکدیگر مدد کنید بر نیکوکارى و پرهیزگارى و با یکدیگر مدد مکنید بر گناه و ستم و بترسید از خدا، هرآیینه خدا سخت است عقوبت او [309]. ﴿2﴾
﴿ حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةُ وَٱلدَّمُ وَلَحۡمُ ٱلۡخِنزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦ وَٱلۡمُنۡخَنِقَةُ وَٱلۡمَوۡقُوذَةُ وَٱلۡمُتَرَدِّيَةُ وَٱلنَّطِيحَةُ وَمَآ أَكَلَ ٱلسَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيۡتُمۡ وَمَا ذُبِحَ عَلَى ٱلنُّصُبِ وَأَن تَسۡتَقۡسِمُواْ بِٱلۡأَزۡلَٰمِۚ ذَٰلِكُمۡ فِسۡقٌۗ ٱلۡيَوۡمَ يَئِسَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمۡ فَلَا تَخۡشَوۡهُمۡ وَٱخۡشَوۡنِۚ ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ فِي مَخۡمَصَةٍ غَيۡرَ مُتَجَانِفٖ لِّإِثۡمٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣ يَسَۡٔلُونَكَ مَاذَآ أُحِلَّ لَهُمۡۖ قُلۡ أُحِلَّ لَكُمُ ٱلطَّيِّبَٰتُ وَمَا عَلَّمۡتُم مِّنَ ٱلۡجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ ٱللَّهُۖ فَكُلُواْ مِمَّآ أَمۡسَكۡنَ عَلَيۡكُمۡ وَٱذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَيۡهِۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ ٤ ٱلۡيَوۡمَ أُحِلَّ لَكُمُ ٱلطَّيِّبَٰتُۖ وَطَعَامُ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ حِلّٞ لَّكُمۡ وَطَعَامُكُمۡ حِلّٞ لَّهُمۡۖ وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكُمۡ إِذَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحۡصِنِينَ غَيۡرَ مُسَٰفِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِيٓ أَخۡدَانٖۗ وَمَن يَكۡفُرۡ بِٱلۡإِيمَٰنِ فَقَدۡ حَبِطَ عَمَلُهُۥ وَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٥ ﴾
حرام کرده شد بر شما مردار و خون (یعنى خون مسفوح) و گوشت خوک و آنچه نام غیر خدا به وقت ذبح آن یاد کرده شود و آنچه به خفه کردن مرده باشد و آنچه به سنگ یا عصا مرده باشد و آنچه از جاى بلند افتاده، بمیرد و آنچه به شاخ زدن مرده باشد و آنچه درنده خورده باشد، الاّ [بعدِ آفتها] ذبح کرده باشید و حرام است آنچه ذبح کرده باشد بر نشانههاى معبود باطل [310]و حرام کرده شد اینکه طلب کنید معرفت قسمت خود، به تیرهاى فال، این همه فسق است. امروز ناامید شدند کافران از دین شما، پس مترسید از ایشان و بترسید از من. امروز کامل کردم براى شما دین شما را و تمام کردم بر شما نعمت خود را و اختیار کردم اسلام را دین، براى شما. پس هر که ناچار شود در گرسنگى، غیر مایل بگناه، پس هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است [311]. ﴿3﴾سؤال میکنند تو را: چه چیز حلال کرده شد براى ایشان؟ بگو: حلال کرده شد براى شما پاکیزهها [312]و آنچه آموخته باشید او را از جانوران شکارى در حالتى که شکار تعلیم کنندگانید، مىآموزید اینها را بعض آنچه اللّه تعالى شما را آموخته است، پس بخورید از آنچه نگاه داشتند براى شما [313]و یاد کنید نام خدا را بر آن [314]و بترسید از خدا، هرآیینه خدا زود حساب کننده است. ﴿4﴾امروز حلال کرده شد براى شما پاکیزهها، و طعام اهل کتاب حلال است براى شما و طعام شما حلال است براى ایشان [315]، و حلال کرده شد براى شما محصنات از زنان مسلمانان و محصنات از زنان کسانی که کتاب داده شدند پیش از شما، چون بدهید ایشان را مهر ایشان، عفت طلبکنان نه شهوت رانندگان و نه دوست پنهان گیرندگان. و هر که نامعتقدِ اسلام باشد، پس نابود شد عمل او و او در آخرت از زیانکاران است [316]. ﴿5﴾
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا قُمۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَكُمۡ وَأَيۡدِيَكُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ وَٱمۡسَحُواْ بِرُءُوسِكُمۡ وَأَرۡجُلَكُمۡ إِلَى ٱلۡكَعۡبَيۡنِۚ وَإِن كُنتُمۡ جُنُبٗا فَٱطَّهَّرُواْۚ وَإِن كُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ مِّنكُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ أَوۡ لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَلَمۡ تَجِدُواْ مَآءٗ فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدٗا طَيِّبٗا فَٱمۡسَحُواْ بِوُجُوهِكُمۡ وَأَيۡدِيكُم مِّنۡهُۚ مَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيَجۡعَلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ حَرَجٖ وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ وَلِيُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٦ وَٱذۡكُرُواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَمِيثَٰقَهُ ٱلَّذِي وَاثَقَكُم بِهِۦٓ إِذۡ قُلۡتُمۡ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُواْ قَوَّٰمِينَ لِلَّهِ شُهَدَآءَ بِٱلۡقِسۡطِۖ وَلَا يَجۡرِمَنَّكُمۡ شَنََٔانُ قَوۡمٍ عَلَىٰٓ أَلَّا تَعۡدِلُواْۚ ٱعۡدِلُواْ هُوَ أَقۡرَبُ لِلتَّقۡوَىٰۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ٨ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٌ عَظِيمٞ ٩﴾
اى مسلمانان! چون برخیزید به سوى نماز، پس بشویید روى خود را و دستهاى خود را تا آرنج و مسح کنید سر خود را و بشویید پاهاى خود را تا شتالنگ و اگر باشید با جنابت، پس غسل کنید و اگر باشید بیمار یا مسافر یا بیاید یکى از شما از خلا جاى یا مساس کرده باشید زنان را [317]، پس نیابید آب، پس قصد کنید خاک پاک را، پس مسح کنید از آن خاک به روى خود دوست خود. نمىخواهد خدا که مشروع کند بر شما مشقّتى و لیکن میخواهد که پاک سازد شما را و تمام کند نعمت خود را بر شما تا شود که شکرگزارى کنید. ﴿6﴾و یاد کنید نعمت خدا را بر خویش و پیمان خدا را که عهد بسته است با شما به آن پیمان، آنگاه که گفتید: شنیدیم و فرمانبردارى کردیم [318]و بترسید از خدا، هرآیینه خدا داناست به آنچه در سینهها باشد. ﴿7﴾اى مسلمانان! متعهدِ حق اللّه باشید، گواهى دهندگان باشید به راستى و حمل نکند شما را دشمنىِ قومى بر ترک عدل، عدل کنید، عدل نزدیکتر است به پرهیزگارى و بترسید از خدا، هرآیینه خدا آگاه است به آنچه میکنید. ﴿8﴾وعده کرده است خدا به کسانی که ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، [به این مضمون که] ایشان راست، آمرزش و مزد بزرگ. ﴿9﴾
﴿ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ ١٠ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ إِذۡ هَمَّ قَوۡمٌ أَن يَبۡسُطُوٓاْ إِلَيۡكُمۡ أَيۡدِيَهُمۡ فَكَفَّ أَيۡدِيَهُمۡ عَنكُمۡۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١١ ۞وَلَقَدۡ أَخَذَ ٱللَّهُ مِيثَٰقَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَبَعَثۡنَا مِنۡهُمُ ٱثۡنَيۡ عَشَرَ نَقِيبٗاۖ وَقَالَ ٱللَّهُ إِنِّي مَعَكُمۡۖ لَئِنۡ أَقَمۡتُمُ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَيۡتُمُ ٱلزَّكَوٰةَ وَءَامَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرۡتُمُوهُمۡ وَأَقۡرَضۡتُمُ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ وَلَأُدۡخِلَنَّكُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۚ فَمَن كَفَرَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ مِنكُمۡ فَقَدۡ ضَلَّ سَوَآءَ ٱلسَّبِيلِ ١٢ فَبِمَا نَقۡضِهِم مِّيثَٰقَهُمۡ لَعَنَّٰهُمۡ وَجَعَلۡنَا قُلُوبَهُمۡ قَٰسِيَةٗۖ يُحَرِّفُونَ ٱلۡكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِۦ وَنَسُواْ حَظّٗا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِۦۚ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَآئِنَةٖ مِّنۡهُمۡ إِلَّا قَلِيلٗا مِّنۡهُمۡۖ فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱصۡفَحۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٣﴾
و کسانی که کافر شدند و به دروغ نسبت کردند آیات ما را، ایشانند اهل دوزخ. ﴿10﴾اى مؤمنان! یاد کنید نعمتِ خدا را بر خویشتن، آنگاه که قصد کردند قومى که دراز کنند دست خود را به سوى شما [319]پس بازداشت دستهاى ایشان را از شما و بترسید از خدا و بر خدا باید که توکل کنند مؤمنان [320]. ﴿11﴾و هرآیینه گرفت اللّه تعالى پیمان بنى اسراییل را و معین ساختیم از ایشان دوازده سردار و گفت خدا هرآیینه من با شمایم، [مضمون پیمان آن که] اگر برپا داشتید نماز را و دادید زکات را و معتقد شدید پیغامبران مرا و تقویت کردید ایشان را و قرض دادید خدا را قرض نیک [321]، البته نابود سازم از شما گناهان شما را و البته درآرم شما را به بوستانها، میرود زیر آن جویها. پس هر که کافر شود از شما بعد از این، پس گم کرده راه راست را. ﴿12﴾پس به سبب شکستن ایشان پیمان خویش را، لعنت کردیم ایشان را و سخت گردانیدیم دل ایشان را. تغیر میکنند کلمات را از مواضع آنها و فراموش کردند حصّه از آنچه به آن پند داده شدند و همیشه هستى که آگاه میشوى بر خیانتى از ایشان مگر اندکى از ایشان، پس درگذر کن از ایشان و اعراض کن، هرآیینه خدا دوست میدارد نیکوکاران را. ﴿13﴾
﴿ وَمِنَ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّا نَصَٰرَىٰٓ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَهُمۡ فَنَسُواْ حَظّٗا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِۦ فَأَغۡرَيۡنَا بَيۡنَهُمُ ٱلۡعَدَاوَةَ وَٱلۡبَغۡضَآءَ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ وَسَوۡفَ يُنَبِّئُهُمُ ٱللَّهُ بِمَا كَانُواْ يَصۡنَعُونَ ١٤ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ قَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمۡ كَثِيرٗا مِّمَّا كُنتُمۡ تُخۡفُونَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَيَعۡفُواْ عَن كَثِيرٖۚ قَدۡ جَآءَكُم مِّنَ ٱللَّهِ نُورٞ وَكِتَٰبٞ مُّبِينٞ ١٥ يَهۡدِي بِهِ ٱللَّهُ مَنِ ٱتَّبَعَ رِضۡوَٰنَهُۥ سُبُلَ ٱلسَّلَٰمِ وَيُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِهِۦ وَيَهۡدِيهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ١٦ لَّقَدۡ كَفَرَ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡمَسِيحُ ٱبۡنُ مَرۡيَمَۚ قُلۡ فَمَن يَمۡلِكُ مِنَ ٱللَّهِ شَيًۡٔا إِنۡ أَرَادَ أَن يُهۡلِكَ ٱلۡمَسِيحَ ٱبۡنَ مَرۡيَمَ وَأُمَّهُۥ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗاۗ وَلِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَاۚ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ١٧ ﴾
و گرفتیم از کسانی که گفتند ما نصارىایم، پیمان ایشان را، پس فراموش کردند حصّه از آنچه به آن پند داده شدند، پس پیوسته ساختیم در میان فرقههاى نصارى دشمنى و کینه تا روز قیامت و خبر خواهد داد ایشان را خدا به آنچه میکردند. ﴿14﴾اى اهل کتاب! هرآیینه آمد به شما پیغامبر ما، بیان میکند براى شما بسیار از آنچه پنهان میداشتید از کتاب (یعنى از کتاب الهى) و او در گذر میکند از تقصیرات بسیار. [اى اهل کتاب] هرآیینه آمد به شما از جانب خدا نورى و کتابى روشن (یعنی قرآن). ﴿15﴾به سبب آن دلالت مینماید خدا کسى را که طلب رضای کرد به سوى راههاى نجات و بیرون مىآرد ایشان را از تاریکى به سوى روشنى به ارادۀ خود و دلالت میکند ایشان را به سوى راه راست. ﴿16﴾هرآیینه کافر شدند کسانی که گفتند: خدا همان مسیح، پسر مریم است [322]. بگو: که میتواند از خدا چیزى را [از انتقام] اگر بخواهد که هلاک کند عیسى، پسر مریم را و مادرش را (که مریم است) و آنان را که در زمینند، همه یکجا؟ و خدا راست پادشاهى آسمانها و زمین و آنچه در میان این هر دو است، مىآفریند هرچه میخواهد و خدا بر همه چیز تواناست. ﴿17﴾
﴿ وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ وَٱلنَّصَٰرَىٰ نَحۡنُ أَبۡنَٰٓؤُاْ ٱللَّهِ وَأَحِبَّٰٓؤُهُۥۚ قُلۡ فَلِمَ يُعَذِّبُكُم بِذُنُوبِكُمۖ بَلۡ أَنتُم بَشَرٞ مِّمَّنۡ خَلَقَۚ يَغۡفِرُ لِمَن يَشَآءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَآءُۚ وَلِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَاۖ وَإِلَيۡهِ ٱلۡمَصِيرُ ١٨ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ قَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمۡ عَلَىٰ فَتۡرَةٖ مِّنَ ٱلرُّسُلِ أَن تَقُولُواْ مَا جَآءَنَا مِنۢ بَشِيرٖ وَلَا نَذِيرٖۖ فَقَدۡ جَآءَكُم بَشِيرٞ وَنَذِيرٞۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ١٩ وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ يَٰقَوۡمِ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ إِذۡ جَعَلَ فِيكُمۡ أَنۢبِيَآءَ وَجَعَلَكُم مُّلُوكٗا وَءَاتَىٰكُم مَّا لَمۡ يُؤۡتِ أَحَدٗا مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢٠ يَٰقَوۡمِ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡأَرۡضَ ٱلۡمُقَدَّسَةَ ٱلَّتِي كَتَبَ ٱللَّهُ لَكُمۡ وَلَا تَرۡتَدُّواْ عَلَىٰٓ أَدۡبَارِكُمۡ فَتَنقَلِبُواْ خَٰسِرِينَ ٢١ قَالُواْ يَٰمُوسَىٰٓ إِنَّ فِيهَا قَوۡمٗا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَن نَّدۡخُلَهَا حَتَّىٰ يَخۡرُجُواْ مِنۡهَا فَإِن يَخۡرُجُواْ مِنۡهَا فَإِنَّا دَٰخِلُونَ ٢٢ قَالَ رَجُلَانِ مِنَ ٱلَّذِينَ يَخَافُونَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمَا ٱدۡخُلُواْ عَلَيۡهِمُ ٱلۡبَابَ فَإِذَا دَخَلۡتُمُوهُ فَإِنَّكُمۡ غَٰلِبُونَۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَتَوَكَّلُوٓاْ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٢٣ ﴾
و گفتند یهود و ترسایان: ما پسران خداییم و دوستان اوییم [323]. بگو: پس چرا عذاب میکند شما را بر گناهان شما؟ بلکه شما آدمیانید از جنس آنچه پیدا کرده است. مىآمرزد هر که را خواهد و عذاب میکند هر که را خواهد و خدا راست پادشاهى آسمانها و زمین و آنچه در میان این هر دو باشد و به سوى اوست رجوع. ﴿18﴾اى اهل کتاب! هرآیینه آمده است به شما پیغامبر ما، بیان مىکند براى شما در حالت انقطاع آمدن پیغمبران [324]، تا نگویید که نیامد نزدیک ما هیچ مژده دهنده و بیم کننده. آرى! هرآیینه آمده است به شما مژده دهنده و بیم کننده، و خدا بر همه چیز تواناست. ﴿19﴾و یاد کن چون گفت موسى قوم خود را: اى قوم من! یاد کنید نعمتِ خدا را بر خویش، چون پیدا کرد در میان شما پیغامبران را و پادشاه و داد به شما آنچه نداد به هیچ کس از عالمیان [325]. ﴿20﴾اى قوم من! درآیید به زمین پاک که مقرّر ساخته است آن را خدا براى شما، و روگردان مشوید بر سمت پشت خود (یعنی قرار مکنید)، آنگاه زیانکار گردید. ﴿21﴾گفتند: اى موسى! هرآیینه آنجا گروهى هستند زور آور و هرگز ما داخل نشویم آنجا تا آن که ایشان بیرون آیند از آنجا. پس اگر ایشان از آنجا بیرون شوند، هرآیینه ما درآییم. ﴿22﴾گفتند دو مرد از اهل تقوى که انعام کرده بود خدا بر ایشان [326]: درآیید اى قوم بر این جماعت از راه دروازه، چون در آمدید به دروازه، پس هرآیینه شما غالب باشید و بر خدا توکل کنید اگر مسلمان هستید. ﴿23﴾
﴿قَالُواْ يَٰمُوسَىٰٓ إِنَّا لَن نَّدۡخُلَهَآ أَبَدٗا مَّا دَامُواْ فِيهَا فَٱذۡهَبۡ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَٰتِلَآ إِنَّا هَٰهُنَا قَٰعِدُونَ ٢٤ قَالَ رَبِّ إِنِّي لَآ أَمۡلِكُ إِلَّا نَفۡسِي وَأَخِيۖ فَٱفۡرُقۡ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡفَٰسِقِينَ ٢٥ قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيۡهِمۡۛ أَرۡبَعِينَ سَنَةٗۛ يَتِيهُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ فَلَا تَأۡسَ عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡفَٰسِقِينَ ٢٦ ۞وَٱتۡلُ عَلَيۡهِمۡ نَبَأَ ٱبۡنَيۡ ءَادَمَ بِٱلۡحَقِّ إِذۡ قَرَّبَا قُرۡبَانٗا فَتُقُبِّلَ مِنۡ أَحَدِهِمَا وَلَمۡ يُتَقَبَّلۡ مِنَ ٱلۡأٓخَرِ قَالَ لَأَقۡتُلَنَّكَۖ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ ٱللَّهُ مِنَ ٱلۡمُتَّقِينَ ٢٧ لَئِنۢ بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقۡتُلَنِي مَآ أَنَا۠ بِبَاسِطٖ يَدِيَ إِلَيۡكَ لِأَقۡتُلَكَۖ إِنِّيٓ أَخَافُ ٱللَّهَ رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢٨ إِنِّيٓ أُرِيدُ أَن تَبُوٓأَ بِإِثۡمِي وَإِثۡمِكَ فَتَكُونَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلنَّارِۚ وَذَٰلِكَ جَزَٰٓؤُاْ ٱلظَّٰلِمِينَ ٢٩فَطَوَّعَتۡ لَهُۥ نَفۡسُهُۥ قَتۡلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُۥ فَأَصۡبَحَ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٣٠ فَبَعَثَ ٱللَّهُ غُرَابٗا يَبۡحَثُ فِي ٱلۡأَرۡضِ لِيُرِيَهُۥ كَيۡفَ يُوَٰرِي سَوۡءَةَ أَخِيهِۚ قَالَ يَٰوَيۡلَتَىٰٓ أَعَجَزۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِثۡلَ هَٰذَا ٱلۡغُرَابِ فَأُوَٰرِيَ سَوۡءَةَ أَخِيۖ فَأَصۡبَحَ مِنَ ٱلنَّٰدِمِينَ ٣١﴾
گفتند: اى موسى! ما هرگز ندرآییم در زمین، هیچ گاه، مادام که ایشان در آنجایند. پس بروید تو و پروردگار تو بروید و جنگ کنید، هرآیینه ما اینجا نشستگانیم. ﴿24﴾گفت [موسى]: اى پروردگار! من قادر نیستم الاّ بر خود و برادر خود (یعنى هارون) پس فیصله کن میانِ ما و گروه گناهکاران. ﴿25﴾گفت خدا: پس آن زمین حرام کرده شده است بر ایشان چهل سال. سرگردان میشوند در زمین، پس اندوهناک مباش بر گروه ستمکاران [327]. ﴿26﴾و بخوان بر قوم خود خبر دو پسر آدم به راستى چون نیاز حق کردند قربانى را، پس قبول کرده شد از یکى و قبول کرده نشد از دیگر [328]. گفت [قابیل]: البته بکشم تو را. [هابیل] گفت: جز این نیست که خدا قبول میکند از متّقیان. ﴿27﴾اگر دراز کنى به سوى من دست خود را تا بکشى مرا، من هرگز دراز نکنم به سوى تو دست خود را تا بکشم تو را، هرآیینه من مىترسم از خدا، پروردگار عالمها. ﴿28﴾هرآیینه من میخواهم که ببرى گناه مرا و گناه خود را، پس باشى از اهل دوزخ و این جزاى ستمکاران است. ﴿29﴾پس نفس او سهل ساخت در نظر او کشتن برادرش را، پس بکشت او را و شد از زیانکاران [329]. ﴿30﴾پس فرستاد خدا زاغى را که میشکافت در زمین، تا بنمایدش چگونه بپوشد تنِ مُردۀ برادر خود را. گفت: اى واى بر من! آیا عاجز شدم از آن که باشم مانند این زاغ، پس بپوشیدمى تنِ مُردۀ برادر خود؟! پس شد از پشیمانشدگان. ﴿31﴾
﴿ مِنۡ أَجۡلِ ذَٰلِكَ كَتَبۡنَا عَلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ أَنَّهُۥ مَن قَتَلَ نَفۡسَۢا بِغَيۡرِ نَفۡسٍ أَوۡ فَسَادٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ ٱلنَّاسَ جَمِيعٗا وَمَنۡ أَحۡيَاهَا فَكَأَنَّمَآ أَحۡيَا ٱلنَّاسَ جَمِيعٗاۚ وَلَقَدۡ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُنَا بِٱلۡبَيِّنَٰتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرٗا مِّنۡهُم بَعۡدَ ذَٰلِكَ فِي ٱلۡأَرۡضِ لَمُسۡرِفُونَ ٣٢ إِنَّمَا جَزَٰٓؤُاْ ٱلَّذِينَ يُحَارِبُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَسۡعَوۡنَ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوٓاْ أَوۡ يُصَلَّبُوٓاْ أَوۡ تُقَطَّعَ أَيۡدِيهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم مِّنۡ خِلَٰفٍ أَوۡ يُنفَوۡاْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِۚ ذَٰلِكَ لَهُمۡ خِزۡيٞ فِي ٱلدُّنۡيَاۖ وَلَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ٣٣ إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ مِن قَبۡلِ أَن تَقۡدِرُواْ عَلَيۡهِمۡۖ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣٤ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱبۡتَغُوٓاْ إِلَيۡهِ ٱلۡوَسِيلَةَ وَجَٰهِدُواْ فِي سَبِيلِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٣٥ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡ أَنَّ لَهُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا وَمِثۡلَهُۥ مَعَهُۥ لِيَفۡتَدُواْ بِهِۦ مِنۡ عَذَابِ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنۡهُمۡۖ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ 3٦ ﴾
به سبب این حادثه حکم کردیم بر بنى اسراییل که هر که بکشد کسى را به غیر عوض کسى و به غیر فساد در زمین (یعنى قطع طریق و ارتداد) پس چنان است که کشته است مردمان را همه یکجا و هرکه سبب زندگانى کسى شد، پس چنان است که زنده ساخت مردمان را، همه یکجا و هرآیینه آمدند به بنى اسراییل پیغامبرانِ ما به نشانههاى روشن، باز بسیارى از ایشان، بعد از این در زمین تجاوز کنندگانند [330]. ﴿32﴾جز این نیست جزاى کسانی که جنگ میکنند با خدا و رسول او و مىشتابند در زمین به قصد فساد (یعنى قطع طریق میکنند) آن است که کشته شوند یا بردار کرده شوند یا بریده شود دستها و پاهاى ایشان از جانب مخالف [331]یا دور کرده شوند از وطن، این رسوایى است ایشان را در دنیا و ایشان راست در آخرت، عذاب عظیم. ﴿33﴾مگر کسانی که توبه کردند، پیش از آن که دست یابید بر ایشان. پس بدانید که خدا آمرزندۀ مهربان است [332]. ﴿34﴾اى مسلمانان! بترسید از خدا و بطلبید قرب به سوى او و جهاد کنید در راه او تا رستگار شوید. ﴿35﴾هرآیینه کافران اگر باشد به دست ایشان آنچه در زمین است همه یکجا، و همراه او مانند او مهیا، براى آن که عوض خود دهند آن را از عذاب روز قیامت، هرگز قبول کرده نشود از ایشان و ایشان راست، عذاب درد دهنده. ﴿36﴾
﴿ يُرِيدُونَ أَن يَخۡرُجُواْ مِنَ ٱلنَّارِ وَمَا هُم بِخَٰرِجِينَ مِنۡهَاۖ وَلَهُمۡ عَذَابٞ مُّقِيمٞ ٣٧ وَٱلسَّارِقُ وَٱلسَّارِقَةُ فَٱقۡطَعُوٓاْ أَيۡدِيَهُمَا جَزَآءَۢ بِمَا كَسَبَا نَكَٰلٗا مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٣٨ فَمَن تَابَ مِنۢ بَعۡدِ ظُلۡمِهِۦ وَأَصۡلَحَ فَإِنَّ ٱللَّهَ يَتُوبُ عَلَيۡهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ ٣٩ أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ يُعَذِّبُ مَن يَشَآءُ وَيَغۡفِرُ لِمَن يَشَآءُۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٤٠ ۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ لَا يَحۡزُنكَ ٱلَّذِينَ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡكُفۡرِ مِنَ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَلَمۡ تُؤۡمِن قُلُوبُهُمۡۛ وَمِنَ ٱلَّذِينَ هَادُواْۛ سَمَّٰعُونَ لِلۡكَذِبِ سَمَّٰعُونَ لِقَوۡمٍ ءَاخَرِينَ لَمۡ يَأۡتُوكَۖ يُحَرِّفُونَ ٱلۡكَلِمَ مِنۢ بَعۡدِ مَوَاضِعِهِۦۖ يَقُولُونَ إِنۡ أُوتِيتُمۡ هَٰذَا فَخُذُوهُ وَإِن لَّمۡ تُؤۡتَوۡهُ فَٱحۡذَرُواْۚ وَمَن يُرِدِ ٱللَّهُ فِتۡنَتَهُۥ فَلَن تَمۡلِكَ لَهُۥ مِنَ ٱللَّهِ شَيًۡٔاۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَمۡ يُرِدِ ٱللَّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمۡۚ لَهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا خِزۡيٞۖ وَلَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٞ ٤١ ﴾
بخواهند که بیرون روند از دوزخ و نیستند بیرون رفتگان از دوزخ و ایشان راست، عذاب دایم. ﴿37﴾و مردِ دزد و زنِ دزد بِبُرّید دستهای ایشان را، جزاى آنچه به عمل آوردهاند، عبرتى از طرف خدا و خدا غالبِ داناست. ﴿38﴾پس هر که توبه کرد بعدِ ستم خود و کار شایسته به عمل آورد، پس هرآیینه خدا به رحمت باز میگردد بر وى، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿39﴾آیا ندانستهای که خدا، مر او راست پادشاهى آسمانها و زمین؟ عذاب میکند هر که را خواهد و مىآمرزد هر که را خواهد و خدا بر همه چیز تواناست [333]. ﴿40﴾اى پیغامبر! اندوهگین نکند تو را کسانى که سعى میکنند در کفر، از آنانکه گفتند به دهان خویش: ایمان آوردیم، و ایمان نیاورده است دل ایشان و از قوم یهود نیز، ایشان شنوندگانند دروغ را [334]، شنوندگانند براى گروه دیگران که هنوز پیش تو نیامدهاند [335]، تغییر میدهند کلمات را (بعد از ثبوت آنها) در مواضع خویش، میگویند: اگر داده شوید این حکم محرّف، قبول کنید و اگر آن را داده نشوید، پس احتراز نمایید و هر که خدا ضلالتِ او اراده کرده است، نتوانى براى او از خدا چیزى از هدایت. ایشان آنانند که نخواسته خدا که پاک کند دل ایشان را، ایشان راست در دنیا، رسوایى و ایشان راست در آخرت، عذاب بزرگ. ﴿41﴾
﴿ سَمَّٰعُونَ لِلۡكَذِبِ أَكَّٰلُونَ لِلسُّحۡتِۚ فَإِن جَآءُوكَ فَٱحۡكُم بَيۡنَهُمۡ أَوۡ أَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡۖ وَإِن تُعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ فَلَن يَضُرُّوكَ شَيۡٔٗاۖ وَإِنۡ حَكَمۡتَ فَٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ ٤٢ وَكَيۡفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ ٱلتَّوۡرَىٰةُ فِيهَا حُكۡمُ ٱللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوۡنَ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَۚ وَمَآ أُوْلَٰٓئِكَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٤٣ إِنَّآ أَنزَلۡنَا ٱلتَّوۡرَىٰةَ فِيهَا هُدٗى وَنُورٞۚ يَحۡكُمُ بِهَا ٱلنَّبِيُّونَ ٱلَّذِينَ أَسۡلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلرَّبَّٰنِيُّونَ وَٱلۡأَحۡبَارُ بِمَا ٱسۡتُحۡفِظُواْ مِن كِتَٰبِ ٱللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيۡهِ شُهَدَآءَۚ فَلَا تَخۡشَوُاْ ٱلنَّاسَ وَٱخۡشَوۡنِ وَلَا تَشۡتَرُواْ بَِٔايَٰتِي ثَمَنٗا قَلِيلٗاۚ وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ ٤٤ وَكَتَبۡنَا عَلَيۡهِمۡ فِيهَآ أَنَّ ٱلنَّفۡسَ بِٱلنَّفۡسِ وَٱلۡعَيۡنَ بِٱلۡعَيۡنِ وَٱلۡأَنفَ بِٱلۡأَنفِ وَٱلۡأُذُنَ بِٱلۡأُذُنِ وَٱلسِّنَّ بِٱلسِّنِّ وَٱلۡجُرُوحَ قِصَاصٞۚ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِۦ فَهُوَ كَفَّارَةٞ لَّهُۥۚ وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٤٥ ﴾
ایشان شنوندگانند سخن دروغ را، خورندگانند حرام را (یعنى رشوت را)، پس اگر بیایند پیش تو، حکم کن میان ایشان یا اعراض کن از ایشان، و اگر اعراض کنى از ایشان، هیچ زیان نرسانند به تو و اگر حکم کنى، پس حکم کن میان ایشان به انصاف، هرآیینه خدا دوست میدارد عدل کنندگان را [336]. ﴿42﴾و چگونه حَکمْ میکنند تو را و نزدیک ایشان تورات است که در آن حُکم خداست. باز اعراض مىکنند بعد از این، و نیستند ایشان معتقدان [337]. ﴿43﴾هرآیینه ما فرود آوردیم تورات را، در وى هدایت و روشنى است. حُکم مىکنند به آن پیغامبران که منقاد حُکم الهىاند، براى یهود و حُکم میکنند خداپرستان و احبار ایشان، (همه حکم مىکردند) به آنچه حافظ آن گردانیده شدهاند از کتاب خدا و بر آن گواه بودند [338]. پس گفتیم: مترسید از مردمان و بترسید از من و خرید مکنید به آیتهاى من بهاى اندک و هر که حکم نکند به آنچه فروفرستاده است خدا، پس ایشانند نامعتقدان. ﴿44﴾و لازم ساختیم بر یهود در تورات که شخص، به عوض شخص است (یعنى به عوض او باید کشت) و چشم، عوضِ چشم است و بینى، عوض بینى است و گوش، عوض گوش است و دندان، عوض دندان و حکم زخمها به اعتبار مماثلت است، پس هر که عفو کند از آن زخم، پس این عفو، کفارت است وى را و هر که حکم نکند به آنچه خدا فرستاده است، پس ایشانند ستمکاران. ﴿45﴾
﴿وَقَفَّيۡنَا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم بِعِيسَى ٱبۡنِ مَرۡيَمَ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِۖ وَءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡإِنجِيلَ فِيهِ هُدٗى وَنُورٞ وَمُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَهُدٗى وَمَوۡعِظَةٗ لِّلۡمُتَّقِينَ ٤٦ وَلۡيَحۡكُمۡ أَهۡلُ ٱلۡإِنجِيلِ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فِيهِۚ وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٤٧ وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَمُهَيۡمِنًا عَلَيۡهِۖ فَٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ عَمَّا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡحَقِّۚ لِكُلّٖ جَعَلۡنَا مِنكُمۡ شِرۡعَةٗ وَمِنۡهَاجٗاۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰكِن لِّيَبۡلُوَكُمۡ فِي مَآ ءَاتَىٰكُمۡۖ فَٱسۡتَبِقُواْ ٱلۡخَيۡرَٰتِۚ إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ ٤٨وَأَنِ ٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ وَٱحۡذَرۡهُمۡ أَن يَفۡتِنُوكَ عَنۢ بَعۡضِ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعۡضِ ذُنُوبِهِمۡۗ وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ لَفَٰسِقُونَ ٤٩ أَفَحُكۡمَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ يَبۡغُونَۚ وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ حُكۡمٗا لِّقَوۡمٖ يُوقِنُونَ ٥٠﴾
و از پس فرستادیم بر پىِ این پیغمبران، عیسى پسر مریم را، باور دارندۀ آنچه پیش او بود که تورات است و دادیمش انجیل، در وى هدایت و روشنى است باوردارندۀ آنچه پیش آن بود که تورات باشد و هدایت و پند، متّقیان را. ﴿46﴾و فرمودیم: باید که حُکم کنند اهل انجیل به آنچه فروفرستاده است خداى تعالى در وى و هر که حُکم نکند به آنچه فروفرستاده است خدا، پس ایشانند بدکاران. ﴿47﴾و فروفرستادیم به سوى تو کتاب را به راستى، باور دارندۀ آنچه پیش وى است از کتاب و نگهبان بر آن [339]، پس حکم کن در میان ایشان به آنچه فرو آورده است خدا و پیروى مکن خواهش ایشان را، [اعراض کنان] از آنچه آمد به تو از حِکم الهى. براى هر گروهى از شما مقرر ساختهایم شریعتى و راهى و اگر خواستى خدا، گردانیدى شما را یک امّت و لیکن خواست که بیازماید شما را در آنچه به شما داده است، پس شتاب کنید به سوى نیکوکارى [340]. به سوى خدا رجوع شماست همه یکجا، پس خبر دهد شما را به آنچه در آن اختلاف میکردید. ﴿48﴾و فرمودیم: که حُکم کن میان ایشان به آنچه فرود آورده است خدا و پیروى مکن خواهش ایشان را و بترس از ایشان از آن که گمراه کنند تو را از بعض آنچه فروفرستاده است خدا به سوى تو. پس اگر اعراض کنند، پس بدانکه میخواهد خدا که عذاب کند ایشان را به سبب بعضى گناهانِ ایشان و هرآیینه بسیارى از مردمان، بدکارانند. ﴿49﴾آیا حکم، جاهلیت میخواهند؟ و کیست خوبتر از خدا به اعتبار حکم براى قومى که یقین دارند؟ [341]. ﴿50﴾
﴿ ۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلۡيَهُودَ وَٱلنَّصَٰرَىٰٓ أَوۡلِيَآءَۘ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمۡ فَإِنَّهُۥ مِنۡهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٥١ فَتَرَى ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ يُسَٰرِعُونَ فِيهِمۡ يَقُولُونَ نَخۡشَىٰٓ أَن تُصِيبَنَا دَآئِرَةٞۚ فَعَسَى ٱللَّهُ أَن يَأۡتِيَ بِٱلۡفَتۡحِ أَوۡ أَمۡرٖ مِّنۡ عِندِهِۦ فَيُصۡبِحُواْ عَلَىٰ مَآ أَسَرُّواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ نَٰدِمِينَ ٥٢ وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَهَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ إِنَّهُمۡ لَمَعَكُمۡۚ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فَأَصۡبَحُواْ خَٰسِرِينَ ٥٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرۡتَدَّ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥٓ أَذِلَّةٍ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ يُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوۡمَةَ لَآئِمٖۚ ذَٰلِكَ فَضۡلُ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ ٥٤ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ ٥٥ وَمَن يَتَوَلَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَإِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ٥٦ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ دِينَكُمۡ هُزُوٗا وَلَعِبٗا مِّنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكُمۡ وَٱلۡكُفَّارَ أَوۡلِيَآءَۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٥٧﴾
اى مؤمنان! دوست مگیرید یهود و نصارى را، بعض ایشان دوست بعضیاند و هر که از شما دوست دارد ایشان را، پس هرآیینه او از جملۀ ایشان است، هرآیینه خدا راه نمىنماید گروه ستمکاران را. ﴿51﴾پس مىبینى کسانى را که در دل ایشان بیمارى است (یعنى نفاق) سعى میکنند در دوستى یهود و نصارى، میگویند: میترسیم از آن که برسد مایان را مصیبتى [342]. پس نزدیک است که خدا بیارد فتح را یا چیزى دیگر را از نزد خود، پس پشیمان شوند بر آنچه پنهان داشتند در دل خویش. ﴿52﴾و بگویند مؤمنان (یعنى روز قیامت): آیا ایشانند آنانکه قسم خوردند به خدا، سختترین سوگندهاى خویش که البته ایشان همراه شمایند؟ امروز نابود شد عملهاى ایشان، پس گشتند زیانکار. ﴿53﴾اى مؤمنان! هر که از شما برگردد از دین خود، پس [343]خواهد آورد خدا گروهى راکه دوست میدارد ایشان را و ایشان دوست میدارند او را، متواضعند براى مؤمنان، درشت طبعاند بر کافران، جهاد مىکنند در راه خدا و نمىترسند از ملامت ملامت کننده. این بخشایش خداست، میدهد آن را به هر که خواهد و خدا جوادِ داناست [344]. ﴿54﴾جز این نیست که دوست شما خداست و رسول او و مؤمنانى که برپا میدارند نماز را و میدهند زکات را و ایشان پیوسته نمازگزارند. ﴿55﴾و هر که دوستى کند با خدا و با رسول او و با مؤمنان، پس هرآیینه گروه خدا همان است غالب. ﴿56﴾اى مسلمانان! دوست مگیرید کسانى راکه به تمسخر و بازى گرفتهاند دین شما را، از کسانی که داده شده ایشان را کتاب، پیش از شما و نه سائر کافران را و بترسید از خدا اگر مسلمان هستید. ﴿57﴾
﴿ وَإِذَا نَادَيۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ ٱتَّخَذُوهَا هُزُوٗا وَلَعِبٗاۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا يَعۡقِلُونَ ٥٨ قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ هَلۡ تَنقِمُونَ مِنَّآ إِلَّآ أَنۡ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلُ وَأَنَّ أَكۡثَرَكُمۡ فَٰسِقُونَ ٥٩ قُلۡ هَلۡ أُنَبِّئُكُم بِشَرّٖ مِّن ذَٰلِكَ مَثُوبَةً عِندَ ٱللَّهِۚ مَن لَّعَنَهُ ٱللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيۡهِ وَجَعَلَ مِنۡهُمُ ٱلۡقِرَدَةَ وَٱلۡخَنَازِيرَ وَعَبَدَ ٱلطَّٰغُوتَۚ أُوْلَٰٓئِكَ شَرّٞ مَّكَانٗا وَأَضَلُّ عَن سَوَآءِ ٱلسَّبِيلِ ٦٠ وَإِذَا جَآءُوكُمۡ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَقَد دَّخَلُواْ بِٱلۡكُفۡرِ وَهُمۡ قَدۡ خَرَجُواْ بِهِۦۚ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا كَانُواْ يَكۡتُمُونَ ٦١ وَتَرَىٰ كَثِيرٗا مِّنۡهُمۡ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِ وَأَكۡلِهِمُ ٱلسُّحۡتَۚ لَبِئۡسَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٦٢ لَوۡلَا يَنۡهَىٰهُمُ ٱلرَّبَّٰنِيُّونَ وَٱلۡأَحۡبَارُ عَن قَوۡلِهِمُ ٱلۡإِثۡمَ وَأَكۡلِهِمُ ٱلسُّحۡتَۚ لَبِئۡسَ مَا كَانُواْ يَصۡنَعُونَ ٦٣ وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ يَدُ ٱللَّهِ مَغۡلُولَةٌۚ غُلَّتۡ أَيۡدِيهِمۡ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْۘ بَلۡ يَدَاهُ مَبۡسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيۡفَ يَشَآءُۚ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرٗا مِّنۡهُم مَّآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ طُغۡيَٰنٗا وَكُفۡرٗاۚ وَأَلۡقَيۡنَا بَيۡنَهُمُ ٱلۡعَدَٰوَةَ وَٱلۡبَغۡضَآءَ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ كُلَّمَآ أَوۡقَدُواْ نَارٗا لِّلۡحَرۡبِ أَطۡفَأَهَا ٱللَّهُۚ وَيَسۡعَوۡنَ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَسَادٗاۚ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ٦٤ ﴾
و چون نداکنید به سوى نماز، تمسخر و بازى گیرند آن را [345]، این به سبب آن است که ایشان گروهى هستند که هیچ نمىفهمند. ﴿58﴾بگو: اى اهل کتاب! عیب نمىگیرید بر ما مگر آن که ایمان آوردیم به خدا و به آنچه فروفرستاده شده است بر ما و به آنچه فروفرستاده شده است پیش از این و مگر آن که بیشتر از شما بدکارانند. ﴿59﴾بگو: آیا خبر دهم شما را به بدتر از این [346]به اعتبار جزا نزدیک خدا؟ آن بدتر کسى است که لعنت کرد او را خدا و خشم گرفت بر وى و گردانید از ایشان بوزینگان و خوکان و کسی که پرستید معبود باطل را، این گروه بدترند به اعتبار جاى و گمراهترند از راه راست. ﴿60﴾و چون بیایند پیشِ شما، گویند: ایمان آوردیم، حال آن که باکفر در آمدند و باکفر بیرون رفتند و خدا داناتر است به آنچه مىپوشیدند. ﴿61﴾و مىبینى که بسیارى از ایشان سعى مىکنند در گناه و تعدى و حرام خوردن خویش، هرآیینه بد چیزی است که به عمل آوردند. ﴿62﴾چرا منع نمىکنند ایشان را خداپرستان و دانشمندان از دروغ گفتن ایشان و حرام خوردن ایشان؟ هرآیینه بدچیزی است که مىکنند. ﴿63﴾و گفتند یهود: دست خدا به گردن بسته است! [347]به گردن بسته باد، دستهاى ایشان و لعنت کرده شد ایشان را به سبب آنچه گفتند: بلکه دو دست او گشاده است، خرج میکند چنانچه میخواهد و البته بیفزاید در حقِّ بسیارى از ایشان آنچه فروفرستاده شده به سوى تو از پروردگار تو نافرمانى و کفر را. و افگندیم در میان فرقههاى یهود دشمنى و ناخوشى تا روز قیامت، هرگاه که برمىافروزند آتشى را براى جنگ، فرومىنشاندش خدا [348]و مىشتابند در زمین براى فساد و خدا دوست نمیدارد مفسدان را. ﴿64﴾
﴿ وَلَوۡ أَنَّ أَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ ءَامَنُواْ وَٱتَّقَوۡاْ لَكَفَّرۡنَا عَنۡهُمۡ سَئَِّاتِهِمۡ وَلَأَدۡخَلۡنَٰهُمۡ جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ ٦٥ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ أَقَامُواْ ٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِيلَ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِم مِّن رَّبِّهِمۡ لَأَكَلُواْ مِن فَوۡقِهِمۡ وَمِن تَحۡتِ أَرۡجُلِهِمۚ مِّنۡهُمۡ أُمَّةٞ مُّقۡتَصِدَةٞۖ وَكَثِيرٞ مِّنۡهُمۡ سَآءَ مَا يَعۡمَلُونَ ٦٦ ۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ وَإِن لَّمۡ تَفۡعَلۡ فَمَا بَلَّغۡتَ رِسَالَتَهُۥۚ وَٱللَّهُ يَعۡصِمُكَ مِنَ ٱلنَّاسِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٦٧ قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَسۡتُمۡ عَلَىٰ شَيۡءٍ حَتَّىٰ تُقِيمُواْ ٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِيلَ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡۗ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرٗا مِّنۡهُم مَّآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ طُغۡيَٰنٗا وَكُفۡرٗاۖ فَلَا تَأۡسَ عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٦٨ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلصَّٰبُِٔونَ وَٱلنَّصَٰرَىٰ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٦٩ لَقَدۡ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَأَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهِمۡ رُسُلٗاۖ كُلَّمَا جَآءَهُمۡ رَسُولُۢ بِمَا لَا تَهۡوَىٰٓ أَنفُسُهُمۡ فَرِيقٗا كَذَّبُواْ وَفَرِيقٗا يَقۡتُلُونَ ٧٠ ﴾
و اگر اهل کتاب ایمان مىآوردند و پرهیزگارى میکردند، نابود ساختمى از ایشان گناهان ایشان را و در آوردمى ایشان را به بوستانهاى نعمت. ﴿65﴾و اگر ایشان برپا میداشتند حکم تورات و انجیل را و آنچه فرود آورده شده است به سوى ایشان از پروردگار ایشان [349]، خوردندى از بالایى خود و از زیر پاهایى خود، از ایشان گروهى هست میانه رو و بسیارى از ایشان بدچیزى است که مىکنند [350]. ﴿66﴾اى پیغامبر! برسان آنچه فرود آورده شده است به سوى تو از جانب پروردگار تو و اگر نکردى [351]، نرسانده باشى پیغام خدا را و خدا نگاه دارد تو را از مردمان، هرآیینه خدا راه نمىنماید گروه کافران را. ﴿67﴾بگو: اى اهل کتاب! نیستید بر چیزى تا آن که برپاکنید حکم تورات و انجیل را و آنچه فروفرستاده شده است به سوى شما از پروردگار شما [352]و البته بیفزاید در حق بسیارى از ایشان، آنچه فروفرستاده شده است به سوى تو از جانب پروردگار تو (یعنى قرآن) طغیان و کفر را، پس اندوهگین مشو بر قوم کافران [353]. ﴿68﴾هرآیینه مسلمانان و جهودان و (همچنین است) حال ستارهپرستگان و ترسایان، هر که ایمان آورد از ایشان به خدا و روز آخر و کرد کردار شایسته، هیچ ترس نیست بر ایشان و ایشان اندوهگین نشوند [354]. ﴿69﴾هرآیینه گرفتیم عهد بنى اسراییل و فرستادیم به سوى ایشان پیغامبر را، هرگاه که آمدى به ایشان پیغامبرى به آنچه دوست نمیداشت نفس ایشان، گروهى را به دروغ نسبت کردند و گروهى را مىکشتند. ﴿70﴾
﴿ وَحَسِبُوٓاْ أَلَّا تَكُونَ فِتۡنَةٞ فَعَمُواْ وَصَمُّواْ ثُمَّ تَابَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡ ثُمَّ عَمُواْ وَصَمُّواْ كَثِيرٞ مِّنۡهُمۡۚ وَٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِمَا يَعۡمَلُونَ ٧١ لَقَدۡ كَفَرَ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡمَسِيحُ ٱبۡنُ مَرۡيَمَۖ وَقَالَ ٱلۡمَسِيحُ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمۡۖ إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ ٧٢ لَّقَدۡ كَفَرَ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ ثَالِثُ ثَلَٰثَةٖۘ وَمَا مِنۡ إِلَٰهٍ إِلَّآ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۚ وَإِن لَّمۡ يَنتَهُواْ عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٧٣ أَفَلَا يَتُوبُونَ إِلَى ٱللَّهِ وَيَسۡتَغۡفِرُونَهُۥۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٧٤ مَّا ٱلۡمَسِيحُ ٱبۡنُ مَرۡيَمَ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُ وَأُمُّهُۥ صِدِّيقَةٞۖ كَانَا يَأۡكُلَانِ ٱلطَّعَامَۗ ٱنظُرۡ كَيۡفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ ٱلۡأٓيَٰتِ ثُمَّ ٱنظُرۡ أَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ ٧٥ قُلۡ أَتَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَمۡلِكُ لَكُمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗاۚ وَٱللَّهُ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٧٦ ﴾
و پنداشتند که هیچ عقوبت نخواهد بود، پس کور شدند و کر گشتند. پس بازگشت به رحمت خدا بر ایشان [355]، پس باز کور شدند و کر گشتند بسیارى از ایشان و خدا بیناست به آنچه میکنند. ﴿71﴾هرآیینه کافر شدند کسانی که گفتند: اللّه همان است عیسى، پسر مریم و گفته بود، عیسى: اى بنى اسراییل! بپرستید خدا را پروردگار من و پروردگار شما، هرآیینه کسی که شریک خدا مقرر میکند، حرام کرده است خدا بهشت را بر وى و جاى او دوزخ است و نیست ستمکاران را هیچ یارى دهنده [356]. ﴿72﴾هرآیینه کافر شدند، کسانی که گفتند که: خدا سوّمِ سه کس است [357]. و هیچ «اله» نیست مگر «اله» یگانه و اگر باز نمانند از آنچه میگویند، خواهد رسید کافران را از ایشان [358]، عذاب درد دهنده. ﴿73﴾آیا رجوع نمىکنند به سوى خدا و آمرزش نمىطلبند از او؟ و خداى آمرزندۀ مهربان است. ﴿74﴾نیست عیسى پسر مریم، مگر پیغامبرى، گذشتهاند پیش از وى پیغامبران و مادر او ولیه بود، هر دو میخوردند طعام را. ببین چگونه بیان مىکنیم براى ایشان نشانهها؟ باز ببین چگونه گردانیده مىشوند؟! [359]. ﴿75﴾بگو: آیا عبادت مىکنید بجز خدا چیزى را که نمىتواند براى شما زیانى و نه سودى؟ و خدا همان است شنوای دانا. ﴿76﴾
﴿ قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِي دِينِكُمۡ غَيۡرَ ٱلۡحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوٓاْ أَهۡوَآءَ قَوۡمٖ قَدۡ ضَلُّواْ مِن قَبۡلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرٗا وَضَلُّواْ عَن سَوَآءِ ٱلسَّبِيلِ ٧٧ لُعِنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ عَلَىٰ لِسَانِ دَاوُۥدَ وَعِيسَى ٱبۡنِ مَرۡيَمَۚ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعۡتَدُونَ ٧٨ كَانُواْ لَا يَتَنَاهَوۡنَ عَن مُّنكَرٖ فَعَلُوهُۚ لَبِئۡسَ مَا كَانُواْ يَفۡعَلُونَ ٧٩ تَرَىٰ كَثِيرٗا مِّنۡهُمۡ يَتَوَلَّوۡنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۚ لَبِئۡسَ مَا قَدَّمَتۡ لَهُمۡ أَنفُسُهُمۡ أَن سَخِطَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡ وَفِي ٱلۡعَذَابِ هُمۡ خَٰلِدُونَ ٨٠ وَلَوۡ كَانُواْ يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلنَّبِيِّ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مَا ٱتَّخَذُوهُمۡ أَوۡلِيَآءَ وَلَٰكِنَّ كَثِيرٗا مِّنۡهُمۡ فَٰسِقُونَ ٨١ ۞لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ ٱلنَّاسِ عَدَٰوَةٗ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلۡيَهُودَ وَٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْۖ وَلَتَجِدَنَّ أَقۡرَبَهُم مَّوَدَّةٗ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّا نَصَٰرَىٰۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنۡهُمۡ قِسِّيسِينَ وَرُهۡبَانٗا وَأَنَّهُمۡ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ ٨٢ ﴾
بگو: اى اهل کتاب! از حدّ مگذرید در دین خود به ناحق و پیروى مکنید خواهش نفس قومى را که گمراه شدند پیش از این و گمراه کردند مردمان بسیار را و کجروى کردند از راه راست [360]. ﴿77﴾لعنت کرده شد کافران را از بنى اسراییل بر زبان داود و عیسى، پسر مریم، این به سبب آن است که نافرمانى مىکردند و از حدّ میگذشتند،. ﴿78﴾یکدیگر را منع نمىکردند از آن عمل زشت که مرتکب آن شدند، هرآیینه بد چیزى است که مىکردند. ﴿79﴾بینى که بسیارى از ایشان دوستى میکنند با کافران (یعنی با مشرکان) هرآیینه بد چیزى است که پیش فرستاده است براى ایشان نفوس ایشان، آن چیز خشم گرفتن خداست بر ایشان و ایشان در عذاب، جاویدانند. ﴿80﴾و اگر ایمان آوردندى به خدا و پیغامبر (یعنى پیغامبر خود) و آنچه فروفرستاده شده است به سوى وى، البته دوست نگرفتندى مشرکان را و لیکن بسیارى از ایشان فاسقانند. ﴿81﴾هرآیینه بیابى سختترین مردمان در عداوت مسلمانان، یهود و مشرکان را و هرآیینه بیابى نزدیکترین مردمان در دوستى مسلمانان، کسانى را که گفتند: ما نصاراییم، این به سبب آن است که از جنس ایشان هستند دانشمندان و گوشه نشینان و به سبب آن است که ایشان تکبر نمیکنند. ﴿82﴾
﴿وَإِذَا سَمِعُواْ مَآ أُنزِلَ إِلَى ٱلرَّسُولِ تَرَىٰٓ أَعۡيُنَهُمۡ تَفِيضُ مِنَ ٱلدَّمۡعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ ٱلۡحَقِّۖ يَقُولُونَ رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَٱكۡتُبۡنَا مَعَ ٱلشَّٰهِدِينَ ٨٣ وَمَا لَنَا لَا نُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَمَا جَآءَنَا مِنَ ٱلۡحَقِّ وَنَطۡمَعُ أَن يُدۡخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلصَّٰلِحِينَ ٨٤ فَأَثَٰبَهُمُ ٱللَّهُ بِمَا قَالُواْ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ وَذَٰلِكَ جَزَآءُ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٨٥ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ ٨٦ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُحَرِّمُواْ طَيِّبَٰتِ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكُمۡ وَلَا تَعۡتَدُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ ٨٧ وَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ ٱللَّهُ حَلَٰلٗا طَيِّبٗاۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِيٓ أَنتُم بِهِۦ مُؤۡمِنُونَ ٨٨ لَا يُؤَاخِذُكُمُ ٱللَّهُ بِٱللَّغۡوِ فِيٓ أَيۡمَٰنِكُمۡ وَلَٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ ٱلۡأَيۡمَٰنَۖ فَكَفَّٰرَتُهُۥٓ إِطۡعَامُ عَشَرَةِ مَسَٰكِينَ مِنۡ أَوۡسَطِ مَا تُطۡعِمُونَ أَهۡلِيكُمۡ أَوۡ كِسۡوَتُهُمۡ أَوۡ تَحۡرِيرُ رَقَبَةٖۖ فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ ثَلَٰثَةِ أَيَّامٖۚ ذَٰلِكَ كَفَّٰرَةُ أَيۡمَٰنِكُمۡ إِذَا حَلَفۡتُمۡۚ وَٱحۡفَظُوٓاْ أَيۡمَٰنَكُمۡۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٨٩ ﴾
و چون بشنوند آنچه فروفرستاده شد بر پیغامبر، به ببینى چشمهاى ایشان اشک میریزد، به سبب آنچه شناختند از حق. میگویند: اى پروردگار ما! ایمان آوردیم، پس بنویس ما را با شاهدان [361]. ﴿83﴾و چیست ما را که ایمان نیاریم به خدا و آنچه آمده است به ما از دین راست؟! و چیست ما را که طمع نکنیم که داخل کند ما را پروردگار [362]ما با قوم صالحان. ﴿84﴾پس جزا داد ایشان را خدا بر آن مقوله که گفتند، بوستانها، میرود زیر آن جویها. جاویدان آنجا، و این است جزاى نیکوکاران [363]. ﴿85﴾و کسانی که کافر شدند و به دروغ نسبت کردند آیات ما را، ایشانند اهل دوزخ. ﴿86﴾اى مؤمنان! حرام مکنید لذایذ، آنچه خدا حلال ساخته است شما را و از حد مگذرید، هرآیینه خدا دوست نمیدارد از حدّ گذرندگان را. ﴿87﴾و بخورید آنچه روزى داده است شما را خدا حلال پاکیزه و بترسید از آن خدا که شما به وى ایمان آوردید [364]. ﴿88﴾بازخواست نمیکند از شما خدا به لغو در سوگندهاى شما و لیکن بازخواست میکند از شما به سبب محکم کردن سوگندها به قصد [365]، پس کفّارت یمین منعقده، طعام دادن ده مسکین راست از جنس میانه از آنچه میخورانید اهل خود را یا پوشش دادن ایشان را یا آزاد کردن برده، پس هر که نیابد لازم است روزه داشتن سه روز. این است کفارت سوگندهاى شما چون سوگند خورید (یعنى و حانث شوید) و نگاه دارید سوگندهاى خود را [366]. همچنین بیان میکند خدا براى شما آیتهاى خود را تا بُوَد که شما شکر کنید. ﴿89﴾
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَٱلۡمَيۡسِرُ وَٱلۡأَنصَابُ وَٱلۡأَزۡلَٰمُ رِجۡسٞ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِ فَٱجۡتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٩٠ إِنَّمَا يُرِيدُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَن يُوقِعَ بَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةَ وَٱلۡبَغۡضَآءَ فِي ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَيۡسِرِ وَيَصُدَّكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَعَنِ ٱلصَّلَوٰةِۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّنتَهُونَ ٩١ وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَٱحۡذَرُواْۚ فَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ ٩٢ لَيۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جُنَاحٞ فِيمَا طَعِمُوٓاْ إِذَا مَا ٱتَّقَواْ وَّءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ ثُمَّ ٱتَّقَواْ وَّءَامَنُواْ ثُمَّ ٱتَّقَواْ وَّأَحۡسَنُواْۚ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٩٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَيَبۡلُوَنَّكُمُ ٱللَّهُ بِشَيۡءٖ مِّنَ ٱلصَّيۡدِ تَنَالُهُۥٓ أَيۡدِيكُمۡ وَرِمَاحُكُمۡ لِيَعۡلَمَ ٱللَّهُ مَن يَخَافُهُۥ بِٱلۡغَيۡبِۚ فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَلَهُۥ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٩٤ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقۡتُلُواْ ٱلصَّيۡدَ وَأَنتُمۡ حُرُمٞۚ وَمَن قَتَلَهُۥ مِنكُم مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآءٞ مِّثۡلُ مَا قَتَلَ مِنَ ٱلنَّعَمِ يَحۡكُمُ بِهِۦ ذَوَا عَدۡلٖ مِّنكُمۡ هَدۡيَۢا بَٰلِغَ ٱلۡكَعۡبَةِ أَوۡ كَفَّٰرَةٞ طَعَامُ مَسَٰكِينَ أَوۡ عَدۡلُ ذَٰلِكَ صِيَامٗا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمۡرِهِۦۗ عَفَا ٱللَّهُ عَمَّا سَلَفَۚ وَمَنۡ عَادَ فَيَنتَقِمُ ٱللَّهُ مِنۡهُۚ وَٱللَّهُ عَزِيزٞ ذُو ٱنتِقَامٍ ٩٥ ﴾
اى مسلمانان! جز این نیست که خمر و قمار و نشانههاى معبودان باطل و تیرهاى فال پلید است، از کردار شیطان است، پس احتراز کنید از وى تا بُوَد که شما رستگار شوید. ﴿90﴾جز این نیست که میخواهد شیطان که بیاندازد در میان شما دشمنى و ناخوشى به سبب خمر و قمار و بازدارد شما را از یاد خدا و از نماز، پس آیا الحال شما باز ایستادید؟. ﴿91﴾و فرمانبردارى کنید خدا را و فرمانبردارى کنید پیغامبر را و بترسید، پس اگر روگردانیدید، پس بدانید که بر پیغامبر ما نیست مگر پیغام رسانیدن آشکارا. ﴿92﴾نیست بر کسانی که ایمان آوردند و عملهاى شایسته کردند، گناهى در آنچه خوردند [367]، چون پرهیزگارى کردند و ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، باز پرهیزگارى کردند و ایمان آوردند، باز پرهیزگارى کردند و نیکوکارى نمودند. و خدا دوست میدار نیکوکاران را [368]. ﴿93﴾اى مسلمانان! هرآیینه مىآزماید شما را پروردگار شما به چیزى از شکار، برسد به آن دستهاى شما و نیزههاى شما، تا متمیز کند خدا کسى را که غایبانه از وى ترسد. پس هر که تعدّى کند بعد از این، او راستْ عذاب درد دهنده. ﴿94﴾اى مسلمانان! مکشید صید را چون احرام بسته باشید و هر که بکشد او را از شما به قصد، پس واجب است جزا، و آن جزا مانند چیزى است که او را کشته است از جنس چهارپایان، حکم کنند به آن، دو صاحب عدالت از شما. باشد آن چهارپاى قربانى رسیده به کعبه، یا آن جزا، کفارت است طعام فقیران یا برابر آن از روزه، تا بچشد جزاى کردار خود. عفو کرده است خدا از آنچه گذشت و هر که دیگر بار کند. انتقام گیرد از وى خدا، و خدا غالب صاحبْ انتقام است [369]. ﴿95﴾
﴿ أُحِلَّ لَكُمۡ صَيۡدُ ٱلۡبَحۡرِ وَطَعَامُهُۥ مَتَٰعٗا لَّكُمۡ وَلِلسَّيَّارَةِۖ وَحُرِّمَ عَلَيۡكُمۡ صَيۡدُ ٱلۡبَرِّ مَا دُمۡتُمۡ حُرُمٗاۗ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِيٓ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ ٩٦ ۞جَعَلَ ٱللَّهُ ٱلۡكَعۡبَةَ ٱلۡبَيۡتَ ٱلۡحَرَامَ قِيَٰمٗا لِّلنَّاسِ وَٱلشَّهۡرَ ٱلۡحَرَامَ وَٱلۡهَدۡيَ وَٱلۡقَلَٰٓئِدَۚ ذَٰلِكَ لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَأَنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ ٩٧ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ وَأَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٩٨ مَّا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُۗ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تُبۡدُونَ وَمَا تَكۡتُمُونَ ٩٩ قُل لَّا يَسۡتَوِي ٱلۡخَبِيثُ وَٱلطَّيِّبُ وَلَوۡ أَعۡجَبَكَ كَثۡرَةُ ٱلۡخَبِيثِۚ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٠٠ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَسَۡٔلُواْ عَنۡ أَشۡيَآءَ إِن تُبۡدَ لَكُمۡ تَسُؤۡكُمۡ وَإِن تَسَۡٔلُواْ عَنۡهَا حِينَ يُنَزَّلُ ٱلۡقُرۡءَانُ تُبۡدَ لَكُمۡ عَفَا ٱللَّهُ عَنۡهَاۗ وَٱللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٞ ١٠١ قَدۡ سَأَلَهَا قَوۡمٞ مِّن قَبۡلِكُمۡ ثُمَّ أَصۡبَحُواْ بِهَا كَٰفِرِينَ ١٠٢ مَا جَعَلَ ٱللَّهُ مِنۢ بَحِيرَةٖ وَلَا سَآئِبَةٖ وَلَا وَصِيلَةٖ وَلَا حَامٖ وَلَٰكِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَۖ وَأَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ ١٠٣ ﴾
حلال کرده شد براى شما شکار دریا و خوردن آن تا منفعت باشد براى شما و براى قافله و حرام کرده شد بر شما شکار بیابان تا وقتى که احرام بسته باشید و بترسید از آن خدا که به سوى وى حشر کرده خواهید شد. ﴿96﴾گردانید خداىْ تعالى کعبه را که خانۀ بزرگوار است، سبب انتظام امور مردمان و ماه حرام را و قربانى را و آنچه در گردنش قلاده اندازند. این بیان براى آن است که تا بدانید که خدا میداند آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و تا بدانید که خدا به همه چیز داناست. ﴿97﴾بدانید که خدا سخت است عقوبت او، و آن که بدانید که خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿98﴾نیست بر پیغامبر مگر رسانیدن پیغام و خدا میداند آنچه آشکارا مىکنید و آنچه پنهان مىکنید. ﴿99﴾بگو [اى محمد] برابر نیست پلید و پاک و اگرچه در عَجَب آرد تو را بسیارى پلید. پس بترسید از خدا، اى خداوندان خِرَد، تا رستگار شوید [370]. ﴿100﴾اى مسلمانان! سؤال مکنید از آن چیزهاکه اگر ظاهر کرده شود حقیقت آنها پیش شما، غمگین کند شما را و اگر سؤال کنید از آن وقتى که فرود آورده میشود قرآن، البته ظاهر کرده شود پیش شما. عفو کرد الله تعالى از آن سؤالات و خدا آمرزندۀ بردبار است [371]. ﴿101﴾هرآیینه سؤال کرده بودند از مثل آن چیزها قومى پیش از شما، باز کافر شدند به آنها. ﴿102﴾مشروع [372]نکرده است خداى تعالى هیچ «بحیره» و نه «سائبه» و نه «وصیله» و نه «حام» را و لیکن کافران دروغ بر خدا مىبندند و بسیارى از ایشان در نمىیابند. ﴿103﴾
﴿ وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَإِلَى ٱلرَّسُولِ قَالُواْ حَسۡبُنَا مَا وَجَدۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ كَانَ ءَابَآؤُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ شَيۡٔٗا وَلَا يَهۡتَدُونَ ١٠٤ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡۖ لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا ٱهۡتَدَيۡتُمۡۚ إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٠٥ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ شَهَٰدَةُ بَيۡنِكُمۡ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ حِينَ ٱلۡوَصِيَّةِ ٱثۡنَانِ ذَوَا عَدۡلٖ مِّنكُمۡ أَوۡ ءَاخَرَانِ مِنۡ غَيۡرِكُمۡ إِنۡ أَنتُمۡ ضَرَبۡتُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَأَصَٰبَتۡكُم مُّصِيبَةُ ٱلۡمَوۡتِۚ تَحۡبِسُونَهُمَا مِنۢ بَعۡدِ ٱلصَّلَوٰةِ فَيُقۡسِمَانِ بِٱللَّهِ إِنِ ٱرۡتَبۡتُمۡ لَا نَشۡتَرِي بِهِۦ ثَمَنٗا وَلَوۡ كَانَ ذَا قُرۡبَىٰ وَلَا نَكۡتُمُ شَهَٰدَةَ ٱللَّهِ إِنَّآ إِذٗا لَّمِنَ ٱلۡأٓثِمِينَ ١٠٦ فَإِنۡ عُثِرَ عَلَىٰٓ أَنَّهُمَا ٱسۡتَحَقَّآ إِثۡمٗا فََٔاخَرَانِ يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ ٱلَّذِينَٱسۡتَحَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَوۡلَيَٰنِ فَيُقۡسِمَانِ بِٱللَّهِ لَشَهَٰدَتُنَآ أَحَقُّ مِن شَهَٰدَتِهِمَا وَمَا ٱعۡتَدَيۡنَآ إِنَّآ إِذٗا لَّمِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٠٧ ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَن يَأۡتُواْ بِٱلشَّهَٰدَةِ عَلَىٰ وَجۡهِهَآ أَوۡ يَخَافُوٓاْ أَن تُرَدَّ أَيۡمَٰنُۢ بَعۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡۗ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱسۡمَعُواْۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ ١٠٨ ﴾
و چون گفته شود ایشان را: بیایید به سوى آنچه فروفرستاده است خدا و به سوى پیغامبر، گویند: بس است ما را آنچه بر آن یافتیم پدران خود را، اگرچه پدرانِ ایشان، هیچ نمىدانستند و هیچ راه نمىیافتند. ﴿104﴾اى مسلمانان! محافظت کنید خویشتن را. ضرر نمىرساند شما را کسی که گمراه شد، چون شما راهیاب شدید، به سوى خداست رجوع شما همه یکجا، پس خبر دهد شما را به آنچه عمل مىکردید [373]. ﴿105﴾اى مسلمانان! نصاب شهادت در میان شما وقت وصیت - چون برسد به یکى از شما مرگ- دو کساند که صاحب عدالت باشند از شما یا دیگران از غیر شما، اگر شما سفر کرده باشید در زمین، پس رسد به شما مصیبت موت. اگر شک داشته باشید، بازدارید ایشان را بعد از نماز (یعنى نماز عصر)، پس قسم خورند به خدا که خرید نمىکنیم عوض سوگند خدا، بهاى دنیا را و اگر چه کسی که براى نفع او گواهى میدهیم صاحب قرابت باشد و پنهان نمىکنیم گواهى خدا [374]را، هرآیینه ما آنگاه از گناهکاران باشیم. ﴿106﴾پس اگر [375]اطلاع واقع شد بر آن که این دو گواه، حاصل کردند گناهى [376]، پس دو کسِ دیگر [که قرابت قریبه داشته باشند] بایستند به جاى آنها از جماعتی که مال را حق خود ساخت هر یکى از دو گواه دروغ به زبردستى بر ایشان [377]، پس سوگند خورند به خدا که گواهىِ ما درستتر است از گواهى از آن دو، و از حد تجاوز نکردهایم، هرآیینه ما آنگاه از ستمکاران باشیم. ﴿107﴾این اسلوب نزدیکتر است به آن که بیارند گواهى را بر وجه آن (یعنى بر وجه که باید در گواهى دادن) یا بترسند از آن که رد کرده شود سوگندها بعدِ سوگندهاى ایشان [378]و بترسید از خدا و بشنوید حُکم او را، و خدا راه نمىنماید گروه فاسقان را [379]. ﴿108﴾
﴿ ۞يَوۡمَ يَجۡمَعُ ٱللَّهُ ٱلرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَآ أُجِبۡتُمۡۖ قَالُواْ لَا عِلۡمَ لَنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّٰمُ ٱلۡغُيُوبِ ١٠٩ إِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ٱذۡكُرۡ نِعۡمَتِي عَلَيۡكَ وَعَلَىٰ وَٰلِدَتِكَ إِذۡ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِ تُكَلِّمُ ٱلنَّاسَ فِي ٱلۡمَهۡدِ وَكَهۡلٗاۖ وَإِذۡ عَلَّمۡتُكَ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِيلَۖ وَإِذۡ تَخۡلُقُ مِنَ ٱلطِّينِ كَهَيَۡٔةِ ٱلطَّيۡرِ بِإِذۡنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيۡرَۢا بِإِذۡنِيۖ وَتُبۡرِئُ ٱلۡأَكۡمَهَ وَٱلۡأَبۡرَصَ بِإِذۡنِيۖ وَإِذۡ تُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ بِإِذۡنِيۖ وَإِذۡ كَفَفۡتُ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ عَنكَ إِذۡ جِئۡتَهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡهُمۡ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٞ ١١٠ وَإِذۡ أَوۡحَيۡتُ إِلَى ٱلۡحَوَارِيِّۧنَ أَنۡ ءَامِنُواْ بِي وَبِرَسُولِي قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَٱشۡهَدۡ بِأَنَّنَا مُسۡلِمُونَ ١١١ إِذۡ قَالَ ٱلۡحَوَارِيُّونَ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ هَلۡ يَسۡتَطِيعُ رَبُّكَ أَن يُنَزِّلَ عَلَيۡنَا مَآئِدَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِۖ قَالَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ١١٢ قَالُواْ نُرِيدُ أَن نَّأۡكُلَ مِنۡهَا وَتَطۡمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعۡلَمَ أَن قَدۡ صَدَقۡتَنَا وَنَكُونَ عَلَيۡهَا مِنَ ٱلشَّٰهِدِينَ ١١٣ ﴾
یاد کن آن روز که جمع کند خدا پیغامبران را، پس بگوید: چه جواب داده شد شما را؟ گویند: هیچ دانش نیست ما را، هرآیینه تویى دانندۀ امور پنهانى [380]. ﴿109﴾آن وقت که گوید خداى تعالى: اى عیسى، پسر مریم! یاد کن نعمت مرا بر خویش و بر والدۀ خویش، چون قوّت دادم تو را به روح القدس (یعنى برکات حظیرۀالقدس) سخن مىگفتى با مردمان در گهواره و در حالت معمّرى، و چون آموختم تو را کتاب و دانش و تورات و انجیل، و چون پیدا مىکردى از گل مانند شکل مرغ به حُکم من، پس دَم مىزدى در وى، پس مىشد مُرغى به حُکم من، و بِه میکردى کور مادرزاد را و برصدار را به حکم من [381]، و چون بیرون مىآوردى مردگان را به حُکم من، و چون بازداشتم شرّ بنى اسراییل را از تو آنگاه که آوردى نزدیک ایشان معجزهها، پس گفتند کافران: از ایشان نیست این مگر سحر آشکارا. ﴿110﴾و چون الهام فرستادم به سوى حواریان که ایمان آرید به من و پیغامبران من، گفتند: ایمان آوردیم و گواه باش [یا عیسى]، بر آن که ما مسلمانیم. ﴿111﴾چون گفتند حواریان: اى عیسى، پسر مریم! آیا مىتواند پروردگار تو که فروفرستد بر ما خوانى از آسمان؟ گفت عیسى: بترسید از خدا اگر مؤمن هستید [382]. ﴿112﴾گفتند میخواهیم که بخوریم از آن خوان و آرام گیرد دلهاى ما و بدانیم که راست گفتى با ما و باشیم بر نزول آن از گواهان. ﴿113﴾
﴿ قَالَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ ٱللَّهُمَّ رَبَّنَآ أَنزِلۡ عَلَيۡنَا مَآئِدَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ تَكُونُ لَنَا عِيدٗا لِّأَوَّلِنَا وَءَاخِرِنَا وَءَايَةٗ مِّنكَۖ وَٱرۡزُقۡنَا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّٰزِقِينَ ١١٤ قَالَ ٱللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيۡكُمۡۖ فَمَن يَكۡفُرۡ بَعۡدُ مِنكُمۡ فَإِنِّيٓ أُعَذِّبُهُۥ عَذَابٗا لَّآ أُعَذِّبُهُۥٓ أَحَدٗا مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١١٥ وَإِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ءَأَنتَ قُلۡتَ لِلنَّاسِ ٱتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَٰهَيۡنِ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالَ سُبۡحَٰنَكَ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنۡ أَقُولَ مَا لَيۡسَ لِي بِحَقٍّۚ إِن كُنتُ قُلۡتُهُۥ فَقَدۡ عَلِمۡتَهُۥۚ تَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِي وَلَآ أَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِكَۚ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّٰمُ ٱلۡغُيُوبِ ١١٦ مَا قُلۡتُ لَهُمۡ إِلَّا مَآ أَمَرۡتَنِي بِهِۦٓ أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمۡۚ وَكُنتُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا مَّا دُمۡتُ فِيهِمۡۖ فَلَمَّا تَوَفَّيۡتَنِي كُنتَ أَنتَ ٱلرَّقِيبَ عَلَيۡهِمۡۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ ١١٧ إِن تُعَذِّبۡهُمۡ فَإِنَّهُمۡ عِبَادُكَۖ وَإِن تَغۡفِرۡ لَهُمۡ فَإِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١١٨ قَالَ ٱللَّهُ هَٰذَا يَوۡمُ يَنفَعُ ٱلصَّٰدِقِينَ صِدۡقُهُمۡۚ لَهُمۡ جَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١١٩ لِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا فِيهِنَّۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرُۢ ١٢٠﴾
گفت عیسى پسر مریم: بار خدایا! اى پروردگار ما! فرود آر بر ما خوانى [پر از طعام] از آسمان تا باشد عیدى براى ما و براى اوایل امّت ما و آخر امّت ما و معجزهای از جانب تو. و روزى ده ما را و تو بهترین روزى دهندگانى. ﴿114﴾گفت خدا: من فرود آورندهام آن رابر شما، پس هر که از شما کافر شود بعد از این، پس من تعذیب کنم او را عذابى که تعذیب نکنم به آن هیچ یک را از اهل عالم [383]. ﴿115﴾و یاد کن آن وقت که گوید خدا: اى عیسى، پسر مریم! آیا تو گفتى به مردمان که خدا گیرید مرا و مادر مرا، بجز اللّه تعالى؟! [384]گفت: به پاکى یاد مىکنم تو را، نسزد مراکه بگویم آنچه لایق من نیست. اگر گفته باشم این قول، پس تو آن را دانستهای، میدانى آنچه در ضمیر من است و نمیدانم آنچه در ضمیر تو است، هرآیینه تو دانندۀ امور پنهانى. ﴿116﴾نگفتهام ایشان مگر آنچه فرموده بودى مرا به آن که پرستید خدا را، پروردگار من و پروردگار شما و بودم بر ایشان نگهبان، مادامی که در میان ایشان بودم. پس وقتى که برگرفتى مرا [385]، تو بودى نگهبان بر ایشان و تو بر همۀ چیز، نگهبانى. ﴿117﴾اگر عذاب کنى ایشان را، پس ایشان بندگان تواند و اگر بیامرزى ایشان را، پس تویى غالبِ استوارکار. ﴿118﴾گوید خدا: که این روزی است که نفع کند در آن راستگویان را راستى ایشان، ایشان را باشد بوستانها، مىرود زیر آن جویها، جاویدان آنجا همیشه، خوشنود شد خدا از ایشان و خوشنود شدند ایشان از خدا، این است رستگارى بزرگ. ﴿119﴾خدا راست، پادشاهىِ آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست و او بر همه چیز تواناست. ﴿120﴾
[304] مترجم گوید: یعنی اعیانی و اگر نباشد، علاتی قائم مقام اعیانی بود. [305] یعنی شتر و گاو و گوسفند و این سه قسم را انعام گویند، حلال است مگر میته، موقوذه و آنچه بیاید، والله اعلم. [306] یعنی قتال در رجب و ذیقعده و ذی الحجه و محرم نباید کرد، والله اعلم. [307] یعنی تعرض حاجیان و معتمران مسلمانان نباید کرد و لقطۀ ایشان نباید گرفت، والله اعلم. [308] یعنی پیش از فتح مکه و پیش از آنکه مسلمان شوند، والله اعلم. [309] مترجم گوید: حکم تغلیظ تحریم قتال در اشهر حرم مخصوص است به مسلمین به دلیل آیت سورۀ بقره و تحریم تعرض حاجیان نیز به مسلمین آیت سورۀ براءت و این آیات آخر ما نزل است، منسوخ داشتن آنها چنانکه عامۀ مفسرین گویند، راست نمیآید، والله اعلم. [310] مترجم گوید: یعنی بر صورت قبر، والله اعلم. [311] مترجم کویند: یعنی در مخمصة خوردن مردار جائز است و نزدیک ابی حنیفه فائدۀ لفظ غیر مائل به گناه، آن است که زیاده از ضرورت نخورد و نزدیک مالک و شافعی آن است که قاطع طریق و سارق را رخصت نیست و این آیت آخر قرآن است، بعد ازین هیچ آیت نازل نشد، والله اعلم. [312] آنچه عرب پاکیزه دانند، والله اعلم. [313] مترجم گوید: یعنی نخورده و ندریده باشند برای خوردن خود، والله اعلم. [314] مترجم گوید: یعنی نزدیک ارسال جانوران شکاری، والله اعلم. [315] مترجم گوید: یعنی آنچه بر اهل کتاب حلال بود، بر شما حلالست، مثل گوسفند و گاو و آنچه بر شما حلال کرده شد، بر کسی که از ایشان مسلمان شود، حلال است، مثل شتر و ذی ظفر و قبیلهها یهود و نصاری را درین باب، اعتبار نیست، والله اعلم. [316] مترجم گوید: محصنات اینجا نزدیک امام ابی حنیفه به معنی پارساست و نزدیک شافعی به معنای آزاد و از ﴿غَيۡرَ مُسَٰفِحِينَ﴾مفهوم شد که نکاح متعه، درست نیست و از ﴿وَلَا مُتَّخِذِيٓ أَخۡدَانٖ﴾مفهوم شد که نکاحِ سرّ، درست نیست، والله اعلم. [317] مترجم گوید: یعنی جماع کرده باشید و نزدیک شافعی دست رسانیدن به زنان، ناقض وضوست، والله اعلم. [318] یعنی عهدی که وقت بیعت بستید، والله اعلم. [319] یعنی قتال کنند، والله اعلم. [320] معجزه چند نوبت متحقق شد، از آن جمله آن است که آن حضرتجبه تقریبی به محلۀ یهود رفته بودند، شخصی از ایشان خواست که سنگی بالای آن حضرت بیافگند، خدای تعالی دست آن شخص بند کرد و از آن جمله آن است که کفار قریش در حدیبیه از جنگ بازایستادند، بعد از آنکه داعیه جنگ داشتند و از آن جمله آن است که یکی از یاران مسیلمۀ کذاب دستدرازی خواست، خدای تعالی دست او را گرفت ساخت. [321] یعنی در جهاد صرف کردید به توقع ثواب آخرت، والله اعلم. [322] یعنی حلول کرده است دروی، والله اعلم. [323] مترجم گوید: یعنی خدا را پدر خود میگفتند، والله اعلم. [324] یعنی بعد عیسی بجز پیغمبری ما هیج پیغمبری مبعوث نشد و مدت میانِ ایشان، پانصد و شصت سال بود، والله اعلم. [325] یعنی معجزات عظیمه از فلقِ بحر (یعنی شکاف دریا) و رقع طور، والله اعلم. [326] یعنی یوشع و کالب. [327] یعنی حکم کردیم که به آن زمین، منتفع نشوند چهل سال. [328] یعنی هابیل نیکوترین گوسفندی به نیاز بُرد از غیب آتشی ظاهر شد و بخودر و قابیل بدترین گندم پیش آورد و آتش نیازش را قبول نکرد و این سبب حسد شد، الله اعلم. [329] بعد کشتن ندانست که چگونه دفن کند جثۀ او را بر پشت نهاده میگشت، والله اعلم. [330] یعنی چون از قابیل رسم قتل پیدا شد، هر قتلی که در جهان واقع شود او را بدان مؤاخذه کنند، همچنین در هر زمانه کسی که رسم کشتن نو میکند به حکم «من سَنَّ سنة سيئة کان له کفل منها» در قتلی که بعد از وی آمد، شرکتی پیدا مینماید. پس اینجا «من أجل ذلك» به جای علی قیاس واقع شده است، والله اعلم. [331] یعنی دست راست و پای چپ، والله اعلم. [332] یعنی حدّ، ساقط است وحقوق آدمیان ساقط نیست، والله اعلم. [333] مترجم گوید: در تورات، رجم زانی نازل شده بود و یهود تحریف کرده، روی زانی را سیاه کردن و چند تازیانه زدن قرار دادند و در زمان آن حضرت در میان ایشان زنا واقع، زانی را پیش آن حضرت به دست منافقان و ذمیان فرستادند به قرار آن که اگر جلد فرمایند، بکنیم و اگر رجم فرمایند، نکنیم. آن حضرتجحقیقت رجم اظهار فرمودند و رجم کردند. درین آیات اشاره است به آن قصه. [334] یعنی معتقد آن شدهاند. [335] یعنی جاسوسان، حربیاناند، والله اعلم. [336] مترجم گوید: یعنی اهل ذمه اگر قضیة خویش به امام رفع کنند، اگر خواهد حکم کند و اگر خواهد به زعمای ایشان مفوّض نماید، والله اعلم. [337] یعنی اگر غرض ایشان طلب رضای خدای تعالی بودی، بر تورات عمل میکردند، لیکن غرض فاسد داشتند. [338] یعنی به یقین معلوم کرده بودند که حکم الهی است، والله اعلم. [339] یعنی تحریف را از غیر تحریف جدا میسازد، والله اعلم. [340] یعنی اتباع فرمان الهی در شریعت پیغمبر زمان، والله اعلم. [341] مترجم گوید حاصل این آیات، الزام است بر اهل کتاب، که با وجود التزام کتاب برحسب آن عمل نمیکنند و در این آیات، بیان آن است که هر قرن را شریعتی دادهاند و بعد نزول قرآن بجز متابعت آن، متابعت دیگر جائز نیست، والله اعلم. [342] مترجم گوید: یعنی احتمال دارد که هزیمت بر اهل اسلامافتد، پس موافقت با جربیان، مصلحت است. [343] پس بزودی خواهد آورد. (مصحح) [344] مترجم گوید: این وعده در زمان حضرت ابو بکر صدیق متحقق شد و مهاجران و انصار و تابعان ایشان با مرتدان جهاد کردند، والله اعلم. [345] مترجم گوید: یعنی به اذان استهزا کنند، والله اعلم. [346] مترجم گوید: یعنی بدتر از آن عیب دار که شما بیان کردند. [347] یعنی بخل دارد. [348] یعنی چون میخواهند که با دشمنان خود که متدین به یهودیت نیستند جنگ کنند، مقهور و مغلوب میشوند. [349] یعنی سائر کتب سابقه. [350] مترجم گوید: حاصل آن است که اگر برپا میداشتند حکم تورات و انجیل را پیش از نزول قرآن و پیش از آنکه حضرت پیغامبرجمبعوث شود، برکت فراوان نصیب ایشان میشد، لیکن مخالفت کردند، پس به انواع بلا مبتلا گشتند، الله اعلم. [351] یعنی اگر یک آیت هم نرساندی، والله اعلم. [352] مترجم گوید: یعنی قرآن و سائر کتب سابقه. [353] مترجم گوید: حاصل آن است که بر وفق قول خود ملزم میشوند، زیرا که التزام شریعتی میکنند و بر حسب آن نمیروند، قطع نظر از انکار قرآن، والله اعلم. [354] یعنی دراصل از هر فرقه که باشد، چون ایمان آرد، از اهل نجات است و خصوصیت فِرَق را اعتبار نیست، والله اعلم. [355] یعنی محمد،جرا فرستاده، والله اعلم. [356] اعتقاد حلول، نوعی از شرک است. [357] یعنی در مرتبۀ الوهیت، سه کَس هستند، یکی خدا و دیگری عیسی وسوم روحالقدس، والله اعلم. [358] یعنی اهل اصرار را از ایشان. [359] یعنی از معرفت حق. [360] یعنی پیشوایان یهودیت و نصرانیت، که برای ایشان مذهب قرار دادهاند، والله اعلم. [361] یعنی جماعتی که اکمل امت باشند، والله اعلم. [362] یعنی به بهشت. [363] مترجم گوید: در آیات مذکوره، اشارت است به فضیلت قومی از نصاری حبشه که همراه جعفر طیار به خدمت آن حضرت آمده، مسلمان شدند، والله اعلم. [364] یعنی ترک نکاح یا ترک اکل کم و امثال آن، درست نیست، والله اعلم. [365] مترجم گوید: یعنی به لغو، کفارت واجب نیست، چنانکه از دور شبعی بیند و به ظن گوید که و الله زید است و زید نباشد و بر یمین منعقده اگر حانث شود، کفارت واجب است، چنانکه گوید: و الله این طعام نخورم یا در این خانه در نهآیم و علی هذا القیاس، والله اعلم. [366] یعنی تا مقدور حانث نشوید، والله اعلم. [367] یعنی قبل از تحریم. [368] مترجم گوید: یعنی آنچه قبل از تحریم خوردند، عفو است چون در تقوی رسوخ پیدا کردند و این سخن بدان ماند که کسی گوید با تو احسان کنم و باز به تو احسان کنم، به معنای آنکه پیوسته احسان کنم، والله اعلم. [369] مترجم گوید: جزای صید یکی از سه چیز تواند بود. مماثل صید را در حرم ذبح کند و مماثلت نزدیک شافعی به خلقت و هیأت است و نزدیک ابی حنیفه به قیمت یا به قیمت صید، طعام خرید نماید و به مسکینان دهد و نزدیک شافعی هر مسکینی را مدی و نزدیک ابی حنیفه هر مسکینی را نیم صاع از گندم یا یک صاع از جو یا به شمار مسکینان علی اختلاف المذهبین روزه دارد، والله اعلم. [370] مترجم گوید: یعنی مال حرام و مال حلال برابر نیست، اگرچه حرام بسیار جمع میشود، والله اعلم. [371] مترجم گوید: بعض مردم از آن حضرت به غیر ضرورت سؤال میکردند، یکی گفت پدر من کیست؟ و دیگری گفت که مرجع من بهشت است یا دوزخ؟ در این باب نازل شد. [372] مترجم گوید: اهل جاهلیت احکامی چند اختراع کرده بودند و در آنها به قول اسلاف خود تمسک مینمودند، از آن جمله: بحیره و آن ماده شتری است که او را برای بتان مقرر میکردند و شیر او به کسی نمیدادند. و سائبه که برای بتان، جانور را میگذاشتند و بار بر پشت او نمینهادند. و وصیله و آن ماده شتری است که اول بار در اول عمر شتر ماده، نر آید بعد از آن به غیر فصل دیگربار ماده زاید، پس آن را برای بتان میگذاشتند و بعد از آنکه از حملی چند بچه گرفتندی او را معاف داشتندی از رکوب و جز آن او را عام گفتندی، خدای تعالی این همه را فسخ فرموده و آیت فرستاد. [373] یعنی اگر شما صلاح کردید و شرط امر معروف به جا آوردید، مخالفتِ مخالفان ضرر نمیکند والله اعلم. [374] ایضا مترجم گوید: اگر مسلمانی را اتفاق سفر افتاد و در جایی که هیج مسلمان نبود، محتضر شد، نا چار دو ذمی را ترکۀ خود سپرد و بر وصیت خود گواه ساخت، ایشان از آن ترکه جام نقرهای را خیانت کردند وچون اولیای میت از ایشان مطالبه نمودند، قسم خوردند که ما به آن اطلاع نداریم. بعد از آن، آن جام نزدیک صواغی پیدا شد گفت: که این دو ذمی به دست من فروختند. درین باره آیت نازل شد و دو کس از اولیای میت قسم خورده آن جام را گرفتند. [375] توضیح: پس اگر اطلاع حاصل شد که آنها مرتکب گناهی شدهاند، پس دوگواه از اقارب نزدیک میت که نسبت به اقارب دیگر میت، مستحق میراث اویند، جانشین آن دوگواه شوند. [376] یعنی گواه حق که خدا به آن فرموده، والله اعلم. [377] یعنی دروغ گواهی دادند و دروغ قسم خوردند. [378] یعنی اگر کسی داند که بعد از سوگند من سوگند مدعی نخواهد بود، سوگند دروغ خورد و اگر بداند که چون کذب ظاهر شود، مدعیان را سوگند دهند و حق به سوگند ایشان ثابت شود، از سوگند دروغ احتیاط کند. [379] مترجم گوید: تاویل آیت به مذهب شافعی آنست که مراد از شهادت، وصیت است و از منکم من اقاربکم و ذکر اثنین برای احتیاط وقسم دادن به جهت مدعی علیه بودن در این دعوی که خیانت کردهاند و تعیین صلوة عصر به جهت تغلیظ یمین و اختیار اثنین برای احتیاط و اقامت اولیان به جهت مدعی علیه بودن برایشان در دعوای که به جهت حذر خود تقریر میکند، چنانچه در صورت مذکوره دعوای اشترا کرده بودند و ﴿إِنِ ٱرۡتَبۡتُمۡ﴾﴿فَإِنۡ عُثِرَ﴾اشارت است به توجه دعوای کسی و بمذهب ابی حنیفه مانند آن است، مگر آنکه تعیین صلوة عصر به جهت آن است که قضات در محکمه همین وقت مینشستند. پس گویا که گفته شد در محکمه قضا، والله اعلم [380] یعنی نخست از سر خضوع و نیایش، ایشان گویند در برابر تو به نسبت دانش ما را هیچ دانش نیست، بعد از آن گواهی دهند براست خویش، والله اعلم. [381] یعنی از گور زنده برمی آوردی، والله اعلم. [382] حاصل این است که الهام فرستادم به سوی حواریان در آن مدت که معجزه طلب کردند و بر حسب مراد دیدند. [383] مترجم گوید: بعد از آن خوانی نازل شد از آسمان بروی گوشت و نان، پس خوردند و سیر شدند، والله اعلم. [384] مترجم گوید: خدای تعالی روز قیامت نعمتهای خود را بر عیسی یاد دهد، بعد از آن سؤال کند که خود را اله میگفتی یا نه به جهت تأکید و برای قطع شبهة نصاری بأبلغ وجوه، والله اعلم. (فتح الرحمن.) [385] یعنی بر آسمان بردی مرا.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ ٱلظُّلُمَٰتِ وَٱلنُّورَۖ ثُمَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ يَعۡدِلُونَ ١ هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٖ ثُمَّ قَضَىٰٓ أَجَلٗاۖ وَأَجَلٞ مُّسَمًّى عِندَهُۥۖ ثُمَّ أَنتُمۡ تَمۡتَرُونَ ٢ وَهُوَ ٱللَّهُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَفِي ٱلۡأَرۡضِ يَعۡلَمُ سِرَّكُمۡ وَجَهۡرَكُمۡ وَيَعۡلَمُ مَا تَكۡسِبُونَ ٣ وَمَا تَأۡتِيهِم مِّنۡ ءَايَةٖ مِّنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِمۡ إِلَّا كَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِينَ ٤ فَقَدۡ كَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَسَوۡفَ يَأۡتِيهِمۡ أَنۢبَٰٓؤُاْ مَا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٥ أَلَمۡ يَرَوۡاْ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِن قَبۡلِهِم مِّن قَرۡنٖ مَّكَّنَّٰهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مَا لَمۡ نُمَكِّن لَّكُمۡ وَأَرۡسَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ عَلَيۡهِم مِّدۡرَارٗا وَجَعَلۡنَا ٱلۡأَنۡهَٰرَ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهِمۡ فَأَهۡلَكۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَأَنشَأۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِمۡ قَرۡنًا ءَاخَرِينَ ٦ وَلَوۡ نَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ كِتَٰبٗا فِي قِرۡطَاسٖ فَلَمَسُوهُ بِأَيۡدِيهِمۡ لَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٞ ٧ وَقَالُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ مَلَكٞۖ وَلَوۡ أَنزَلۡنَا مَلَكٗا لَّقُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ ثُمَّ لَا يُنظَرُونَ ٨ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
ستایش آن خدایى راست که آفرید آسمانها و زمین را و پیدا کرد تاریکیها و روشنى، باز کافران با پروردگار خویش برابری کنند [386]. ﴿1﴾اوست آن که بیافرید شما را از گِل، باز مقرر کرد وقت مرگ را و مدّتى معین هست نزدیک او [387]، باز شما شک مىکنید. ﴿2﴾و اوست خدا [388]در آسمانها و در زمین، میداند پنهانِ شما و آشکارِ شما و میداند آنچه عمل مىکنید. ﴿3﴾و نمىآید به کافران هیچ نشانهای از نشانههاى پروردگار ایشان، اِلاّ از آن روگردان شدند. ﴿4﴾پس ثابت شد که ایشان به دروغ نسبت کردند، چون بیامد به ایشان. پس خواهد آمد به ایشان جزای آنچه به وى تمسخر میکردند [389]. ﴿5﴾آیا ندیدهاند که چقدر هلاک کردهایم پیش از ایشان از امّتهاکه استقرار داده بودیم ایشان را در زمین، آن قدر که استقرار ندادهایم شما را و فرستاده بودیم باران بر ایشان پى در پى ریزنده، و پیدا کردیم جویهاکه میرفت از زیر ایشان [390]. پس هلاک کردیم ایشان را به گناهان ایشان و پیدا کردیم بعد از ایشان امّتى دیگر (یعنی مردمانی دیگر). ﴿6﴾و اگر فروفرستادیم بر تو نوشتهای در ورقى، پس مساس میکردند آن را به دست خود، گفتندى کافران: نیست این مگر سحر ظاهر [391]. ﴿7﴾و گفتند کافران: چرا نَفُرود فرود آورده شده بر پیغامبر، فرشته [392]و اگر فروفرستادیم فرشته را، البته به انجام رسانیده شدى کار، باز مهلت داده نشوند [393]. ﴿8﴾
﴿ وَلَوۡ جَعَلۡنَٰهُ مَلَكٗا لَّجَعَلۡنَٰهُ رَجُلٗا وَلَلَبَسۡنَا عَلَيۡهِم مَّا يَلۡبِسُونَ ٩ وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِكَ فَحَاقَ بِٱلَّذِينَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ١٠ قُلۡ سِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ ٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُكَذِّبِينَ ١١ قُل لِّمَن مَّا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ قُل لِّلَّهِۚ كَتَبَ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَۚ لَيَجۡمَعَنَّكُمۡ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَا رَيۡبَ فِيهِۚ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ١٢ ۞وَلَهُۥ مَا سَكَنَ فِي ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِۚ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ١٣ قُلۡ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيّٗا فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَهُوَ يُطۡعِمُ وَلَا يُطۡعَمُۗ قُلۡ إِنِّيٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَسۡلَمَۖ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ١٤ قُلۡ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ١٥ مَّن يُصۡرَفۡ عَنۡهُ يَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمَهُۥۚ وَذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡمُبِينُ ١٦ وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن يَمۡسَسۡكَ بِخَيۡرٖ فَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ١٧ وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡخَبِيرُ ١٨ ﴾
و اگر میکردیم آن فرستاده را فرشته، لازم مىشد که کنیمش مردى (یعنى شکل مردى) و هرآیینه مشتبه میکردیم بر ایشان بر آنچه الحال اشتباه میکنند. ﴿9﴾و هرآیینه تمسخر کرده شد به پیغامبرانِ پیش از تو. پس فرود آمد به تمسخر کنندگان از ایشان، جزاى آنچه به آن تمسخر کردند [394]. ﴿10﴾بگو: سیر کنید در زمین، باز نظر کنید چگونه شد آخر کار دروغ دارندگان. ﴿11﴾بگو: که راست آنچه در آسمانها و زمین است؟ بگو: خداى راست، لازم کرد بر خود مهربانى. البته جمع کند شما را در روز قیامت، هیچ شک نیست در آن. آنانکه زیان کردند در حقِّ خویشتن، پس ایشان ایمان نمىآرند. ﴿12﴾و او راست آنچه ساکن شد در شب و روز و اوست شنوای دانا. ﴿13﴾بگو: آیا دوستى گیرم بجز خداى پیدا کننده آسمانها و زمین؟ و او رزق میدهد و رزق داده نمىشود. بگو: هرآیینه امر کرده شده است مراکه باشم نخستین مسلمانان (یعنى از این امت) و فرموده شد که مباش از شریک مقرر کنندگان. ﴿14﴾بگو: هرآیینه من مىترسم، اگر نافرمانىِ پروردگار خود کنم از عذابِ روز بزرگ. ﴿15﴾هر که عذاب باز داشته شود از وى آن روز، پس مهربانى کرد خداى بر وى و این است مطلب یابىِ ظاهر. ﴿16﴾و اگر سختى رساند خدا به تو، پس هیچ دفع کننده نیست آن را مگر او، و اگر نعمت رساند به تو، پس او بر همه چیز تواناست. ﴿17﴾و اوست غالب بالاى بندگان خود و اوست دانای آگاه. ﴿18﴾
﴿ قُلۡ أَيُّ شَيۡءٍ أَكۡبَرُ شَهَٰدَةٗۖ قُلِ ٱللَّهُۖ شَهِيدُۢ بَيۡنِي وَبَيۡنَكُمۡۚ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ لِأُنذِرَكُم بِهِۦ وَمَنۢ بَلَغَۚ أَئِنَّكُمۡ لَتَشۡهَدُونَ أَنَّ مَعَ ٱللَّهِ ءَالِهَةً أُخۡرَىٰۚ قُل لَّآ أَشۡهَدُۚ قُلۡ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ وَإِنَّنِي بَرِيٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِكُونَ ١٩ ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَعۡرِفُونَهُۥ كَمَا يَعۡرِفُونَ أَبۡنَآءَهُمُۘ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ٢٠ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ كَذَّبَ بَِٔايَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٢١ وَيَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشۡرَكُوٓاْ أَيۡنَ شُرَكَآؤُكُمُ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٢٢ ثُمَّ لَمۡ تَكُن فِتۡنَتُهُمۡ إِلَّآ أَن قَالُواْ وَٱللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشۡرِكِينَ ٢٣ ٱنظُرۡ كَيۡفَ كَذَبُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡۚ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ ٢٤ وَمِنۡهُم مَّن يَسۡتَمِعُ إِلَيۡكَۖ وَجَعَلۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ أَكِنَّةً أَن يَفۡقَهُوهُ وَفِيٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٗاۚ وَإِن يَرَوۡاْ كُلَّ ءَايَةٖ لَّا يُؤۡمِنُواْ بِهَاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوكَ يُجَٰدِلُونَكَ يَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٢٥ وَهُمۡ يَنۡهَوۡنَ عَنۡهُ وَيَنَۡٔوۡنَ عَنۡهُۖ وَإِن يُهۡلِكُونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡ وَمَا يَشۡعُرُونَ ٢٦ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَى ٱلنَّارِ فَقَالُواْ يَٰلَيۡتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بَِٔايَٰتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٢٧ ﴾
بگو: چه چیز بر تر است در باب شهادت؟ [395]بگو: خداست، وى اظهار حق کننده است میان من و میان شما، و وحى کرده شد به سوى من این قرآن، تا بیم کنم شما را به آن و بیم کنم آن را نیز که قرآن به او برسد. آیا شما اثبات مىکنید که با خدا هستند خدایان دیگر؟ بگو: من اثبات نمىکنم. بگو: جز این نیست که او خدای یگانه است و هرآیینه من بیزارم از آنچه شما شریک مقرر میکنید. ﴿19﴾آنانکه ایشان را کتاب دادهایم، مىشناسند حقیقت این قول را [396]، چنانکه مىشناسند پسران خود را. آنانکه زیانکار شدند در حقّ خویشتن، ایشان ایمان نمىآرند. ﴿20﴾و کیست ستمکارتر از کسی که بر بست بر خدا دروغ را یا به دروغ نسبت کرد آیات او را؟ هرآیینه رستگار نمىشوند ستمکاران. ﴿21﴾و یاد کن آن روز که حشر کنیم ایشان را، همه یکجا. باز گوییم مشرکان را: کجایند شریکان شما که ایشان را به ظن اثبات میکردید؟. ﴿22﴾بعد از آن نباشد عذر ایشان مگر آن که گویند: قسم به خدا، پروردگار ما که مشرک نبودیم!. ﴿23﴾بنگر چگونه دروغگفتند بر خویشتن و گم گشت از ایشان آنچه افترا مىکردند. ﴿24﴾و از ایشان کسى هست که گوش مىنهد به سوى تو و پیدا کردهایم بر دل ایشان پردهها تا نفهمند آن را و در گوش ایشان گرانى را. و اگر ببینند هر معجزهای ایمان نیارند به آن، تا وقتى که بیایند پیش تو مکابره کنان با تو. گویند این کافران: نیست این مگر قصههاى پیشینیان. ﴿25﴾و ایشان منع مىکنند از متابعت او و دور مىشوند از متابعت او و هلاک نمىکنند مگر خویشتن را و نمیدانند. ﴿26﴾و [تعجب کنى] اگر ببینى ایشان را وقتى که بازداشته شوند نزدیک آتش، پس گویند: ای کاش ما بازگردانیده شویم! پس به دروغ نسبت نکنیم آیات پروردگار خویش را و شویم از مسلمانان. ﴿27﴾
﴿بَلۡ بَدَا لَهُم مَّا كَانُواْ يُخۡفُونَ مِن قَبۡلُۖ وَلَوۡ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنۡهُ وَإِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ ٢٨ وَقَالُوٓاْ إِنۡ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا ٱلدُّنۡيَا وَمَا نَحۡنُ بِمَبۡعُوثِينَ ٢٩ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَىٰ رَبِّهِمۡۚ قَالَ أَلَيۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّۚ قَالُواْ بَلَىٰ وَرَبِّنَاۚ قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ ٣٠ قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱللَّهِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةٗ قَالُواْ يَٰحَسۡرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطۡنَا فِيهَا وَهُمۡ يَحۡمِلُونَ أَوۡزَارَهُمۡ عَلَىٰ ظُهُورِهِمۡۚ أَلَا سَآءَ مَا يَزِرُونَ ٣١وَمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَآ إِلَّا لَعِبٞ وَلَهۡوٞۖ وَلَلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٣٢ قَدۡ نَعۡلَمُ إِنَّهُۥ لَيَحۡزُنُكَ ٱلَّذِي يَقُولُونَۖ فَإِنَّهُمۡ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَٰكِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ يَجۡحَدُونَ ٣٣ وَلَقَدۡ كُذِّبَتۡ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَىٰ مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّىٰٓ أَتَىٰهُمۡ نَصۡرُنَاۚ وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَٰتِ ٱللَّهِۚ وَلَقَدۡ جَآءَكَ مِن نَّبَإِيْ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٣٤ وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيۡكَ إِعۡرَاضُهُمۡ فَإِنِ ٱسۡتَطَعۡتَ أَن تَبۡتَغِيَ نَفَقٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ أَوۡ سُلَّمٗا فِي ٱلسَّمَآءِ فَتَأۡتِيَهُم بَِٔايَةٖۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَمَعَهُمۡ عَلَى ٱلۡهُدَىٰۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِينَ 3٥﴾
نه، بلکه ظاهر شد ایشان را جزای آنچه مىپوشیدند پیش از این (یعنى جزای عقاید باطله را) و اگر بازگردانیده شوند، البته رجوع کنند به سوى آنچه منع کرده میشدند و هرآیینه ایشان دروغگویانند. ﴿28﴾و گفتند: نیست هیچ حیات مگر زندگانى این جهانیِ ما و نیستیم ما برانگیختگان [397]. ﴿29﴾و [تعجب کنى] اگر ببینى آنگاه که بازداشته شوند به حضور پروردگار خویش، بگوید خدا: آیا این درست نیست؟ گویند: آرى درست است، قسم پروردگار ما. گوید: پس بچشید عذاب را به سبب آن که کافر بودید. ﴿30﴾به تحقیق زیانکار شدند آنانکه به دروغ نسبت کردند ملاقات خدا را، تا آنگاه که بیاید به ایشان قیامت، ناگهان، گویند: اى پشیمانى ما بر تقصیر ما در باب قیامت، و ایشان، بردارند بارهاى خویش را [398]بر پشتهاى خویش. آگاه شوید! بدچیزی است آنچه برمیدارند! [399]. ﴿31﴾و نیست زندگانى دنیا مگر بازى و لهو و هرآیینه سرای آخرت، بهتر است متّقیان را، آیا در نمىیابید؟. ﴿32﴾هرآیینه میدانیم که اندوهگین مىکند تو را آنچه ایشان میگویند، پس هرآیینه ایشان به دروغ نسبت نمىکنند تو را فقط، و لیکن ستمکاران آیات خدا را انکار مىکنند. ﴿33﴾و هرآیینه به دروغ نسبت کرده شد پیغامبران را پیش از تو، پس صبر کردند بر تکذیب خویش و رنجانیده شدنِ خویش تا آن که بیامد به ایشان نصرت ما و نیست هیچ تغییر دهنده وعدههاى خدا را، و هرآیینه آمد به تو بعض خبر پیغامبران. ﴿34﴾و اگر گران شده باشد بر تو روگردانىِ ایشان، پس اگر مىتوانى که بجویى سوراخى در زمین یا نردبانى در آسمان، پس بیارى پیش ایشان معجزه [400]و اگر خواستى خدا، جمع ساختى ایشان را بر هدایت، پس مباش از جاهلان. ﴿35﴾
﴿ ۞إِنَّمَا يَسۡتَجِيبُ ٱلَّذِينَ يَسۡمَعُونَۘ وَٱلۡمَوۡتَىٰ يَبۡعَثُهُمُ ٱللَّهُ ثُمَّ إِلَيۡهِ يُرۡجَعُونَ ٣٦ وَقَالُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ قَادِرٌ عَلَىٰٓ أَن يُنَزِّلَ ءَايَةٗ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٣٧ وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا طَٰٓئِرٖ يَطِيرُ بِجَنَاحَيۡهِ إِلَّآ أُمَمٌ أَمۡثَالُكُمۚ مَّا فَرَّطۡنَا فِي ٱلۡكِتَٰبِ مِن شَيۡءٖۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ يُحۡشَرُونَ ٣٨ وَٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا صُمّٞ وَبُكۡمٞ فِي ٱلظُّلُمَٰتِۗ مَن يَشَإِ ٱللَّهُ يُضۡلِلۡهُ وَمَن يَشَأۡ يَجۡعَلۡهُ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٣٩ قُلۡ أَرَءَيۡتَكُمۡ إِنۡ أَتَىٰكُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ أَوۡ أَتَتۡكُمُ ٱلسَّاعَةُ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ تَدۡعُونَ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٤٠ بَلۡ إِيَّاهُ تَدۡعُونَ فَيَكۡشِفُ مَا تَدۡعُونَ إِلَيۡهِ إِن شَآءَ وَتَنسَوۡنَ مَا تُشۡرِكُونَ ٤١ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِكَ فَأَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ يَتَضَرَّعُونَ ٤٢ فَلَوۡلَآ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَٰكِن قَسَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٤٣ فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِۦ فَتَحۡنَا عَلَيۡهِمۡ أَبۡوَٰبَ كُلِّ شَيۡءٍ حَتَّىٰٓ إِذَا فَرِحُواْ بِمَآ أُوتُوٓاْ أَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ فَإِذَا هُم مُّبۡلِسُونَ ٤٤﴾
جز این نیست که قبول مىکنند آنانکه مىشنوند، و مردگان (یعنى کافران) برانگیزد ایشان را خدا، باز به سوى او گردانیده شوند. ﴿36﴾و گفتند: چرا نفرود آورده شده بر پیغامبر، نشانهای از جانب پروردگار [401]او. بگو: هرآیینه خدا قادر است بر آن که فروفرستد آیتى و لیکن اکثر ایشان نمىدانند. ﴿37﴾و نیست هیچ جانورى در زمین و نه هیچ پرنده که مىپرد به دو بال خود مگر ایشان جماعتهایاند مانند شما. فروگذاشت نکردهایم در کتاب (یعنى لوح محفوظ) هیچ چیزى را، باز به سوى پروردگار خود حشر کرده خواهند شد. ﴿38﴾و کسانی که به دروغ نسبت کردند آیات ما را، کرانند و گنگانند در تاریکیهایند. هرکه را خواهد خدا، گمراه کندش و هر که را خواهد، به راه راست گرداندش. ﴿39﴾بگو: آیا دیدید اگر بیاید به شما عذاب خدا یا بیاید به شما قیامت، آیا به غیر خدا تضرّع میکنید، اگر راستگو هستید؟. ﴿40﴾نه، بلکه خاص به جناب او دعا میکنید، پس دفع میکند آنچه دعا میکنید براى دفع آن، اگر خواهد، و فراموش میکنید آن چیز راکه او را شریک مقرر کردید. ﴿41﴾و هرآیینه فرستادیم به سوى امّتان پیش از تو [402]، پس در گرفت کردیم ایشان را به تنگىِ معیشت و بیمارى، تا زارى کنند. ﴿42﴾پس چرانه زارى کردند وقتى که آمد به ایشان عذاب ما؟ و لیکن سخت شد دل ایشان و زینت داد در نظر ایشان شیطان آنچه میکردند. ﴿43﴾پس چون فراموش کردند آنچه پند داده شد ایشان را، به آن گشاده ساختیم بر ایشان درهاى همه چیز [403]، تا آن هنگام که شادمان گشتند به آنچه داده شد ایشان را، در گرفت کردیم ایشان را ناگهان، پس شدند ناامید شونده. ﴿44﴾
﴿ فَقُطِعَ دَابِرُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْۚ وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٤٥ قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِنۡ أَخَذَ ٱللَّهُ سَمۡعَكُمۡ وَأَبۡصَٰرَكُمۡ وَخَتَمَ عَلَىٰ قُلُوبِكُم مَّنۡ إِلَٰهٌ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَأۡتِيكُم بِهِۗ ٱنظُرۡ كَيۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓيَٰتِ ثُمَّ هُمۡ يَصۡدِفُونَ ٤٦ قُلۡ أَرَءَيۡتَكُمۡ إِنۡ أَتَىٰكُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ بَغۡتَةً أَوۡ جَهۡرَةً هَلۡ يُهۡلَكُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٤٧ وَمَا نُرۡسِلُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَۖ فَمَنۡ ءَامَنَ وَأَصۡلَحَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٤٨ وَٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا يَمَسُّهُمُ ٱلۡعَذَابُ بِمَا كَانُواْ يَفۡسُقُونَ ٤٩ قُل لَّآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ وَلَآ أَقُولُ لَكُمۡ إِنِّي مَلَكٌۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّۚ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُۚ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ ٥٠ وَأَنذِرۡ بِهِ ٱلَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحۡشَرُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ لَيۡسَ لَهُم مِّن دُونِهِۦ وَلِيّٞ وَلَا شَفِيعٞ لَّعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ ٥١ وَلَا تَطۡرُدِ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجۡهَهُۥۖ مَا عَلَيۡكَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَيۡءٖ وَمَا مِنۡ حِسَابِكَ عَلَيۡهِم مِّن شَيۡءٖ فَتَطۡرُدَهُمۡ فَتَكُونَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٥٢﴾
پس بریده شد بیخ گروه ستمکاران و سپاس خداى راست، پروردگار عالمها. ﴿45﴾بگو: آیا دیدید اگر بازگیرد خدا شنوایى شما را و چشمهاى شما را و مُهر کند بر دلهاى شما، کیست خدا، غیر اللّه تعالى که آن را بیارد به شما؟ ببین چگونه گوناگون بیان مىکنیم آیتها را، باز ایشان روگردان مىشوند!. ﴿46﴾بگو: آیا دیدید اگر بیاید به شما عذاب خدا ناگهان یا آشکارا، آیا هلاک کرده شوند [404]مگر قوم ستمکاران؟. ﴿47﴾و نمىفرستیم پیغامبران را مگر بشارت دهنده و بیم کننده، پس هر که ایمان آورد و نیکوکارى کرد، پس هیچ ترس نبود بر ایشان و نه ایشان اندوهگین شوند. ﴿48﴾و کسانی که به دروغ نسبت کردهاند آیات ما را، برسد به ایشان عذاب به سبب فاسق بودن ایشان. ﴿49﴾بگو: نمىگویم به شما که نزدیک من است خزینههاى خدا و نمىگویم که میدانم غیب را و نمىگویم به شما که من فرشتهام. پیروى نمىکنم مگر چیزی را که وحى کرده شد به سوى من، بگو: آیا برابر مىشود نابینا و بینا؟ آیا تأمّل نمىکنید؟. ﴿50﴾و بترسان به قرآن (یعنى پند ده به قرآن) کسانى را که مىترسند از آن که حشر کرده شوند به سوى پروردگار خویش، نباشد ایشان را بجز خدا هیچ دوستى و نه سفارش کننده تا پرهیزگارى کنند. ﴿51﴾ [405]و دور مکن کسانى را که مناجات مىکنند به پروردگار خویش بامداد و مساءِ، مىطلبند روى او را. نیست بر تو از حساب ایشان چیزى و نیست از حساب تو بر ایشان چیزى، تا برانى ایشان را که آنگاه باشى از ستمکاران. ﴿52﴾
﴿ وَكَذَٰلِكَ فَتَنَّا بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لِّيَقُولُوٓاْ أَهَٰٓؤُلَآءِ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مِّنۢ بَيۡنِنَآۗ أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِأَعۡلَمَ بِٱلشَّٰكِرِينَ ٥٣ وَإِذَا جَآءَكَ ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بَِٔايَٰتِنَا فَقُلۡ سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡۖ كَتَبَ رَبُّكُمۡ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَ أَنَّهُۥ مَنۡ عَمِلَ مِنكُمۡ سُوٓءَۢا بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ تَابَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَأَصۡلَحَ فَأَنَّهُۥ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٥٤ وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ وَلِتَسۡتَبِينَ سَبِيلُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ ٥٥ قُلۡ إِنِّي نُهِيتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۚ قُل لَّآ أَتَّبِعُ أَهۡوَآءَكُمۡ قَدۡ ضَلَلۡتُ إِذٗا وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُهۡتَدِينَ ٥٦ قُلۡ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبۡتُم بِهِۦۚ مَا عِندِي مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦٓۚ إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِۖ يَقُصُّ ٱلۡحَقَّۖ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلۡفَٰصِلِينَ ٥٧ قُل لَّوۡ أَنَّ عِندِي مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦ لَقُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ بَيۡنِي وَبَيۡنَكُمۡۗ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِٱلظَّٰلِمِينَ ٥٨ ۞وَعِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلۡغَيۡبِ لَا يَعۡلَمُهَآ إِلَّا هُوَۚ وَيَعۡلَمُ مَا فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۚ وَمَا تَسۡقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعۡلَمُهَا وَلَا حَبَّةٖ فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡأَرۡضِ وَلَا رَطۡبٖ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ ٥٩ ﴾
و همچنین امتحان کردیم بعض از مردمان را به بعض تا گویند: آیا این جماعت انعام کرده است خدا بر ایشان از میان ما؟ [خداى تعالى فرمود]: آیا نیست خدا داناتر به شکر کنندگان؟. ﴿53﴾و چون بیایند پیش تو کسانی که ایمان آوردهاند به آیتهاى ما، پس بگو: سلامٌ علیکم! لازم کرده است پروردگار شما بر خود مهربانى را، لازم کرده است که هر که بکند از شما کار بد به نادانى، باز توبه کرد بعد از آن و نیکوکارى نمود، پس خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿54﴾و همچنین تفصیل میکنیم نشانهها را و تا ظاهر شود راه ستمکاران [406]. ﴿55﴾بگو: هرآیینه منع کرده شد مراکه عبادت کنم آن کسانى راکه شما مىپرستید بجز خدا. بگو: پیروى نمىکنم آرزوهاى شما را، گمراه شده باشم آنگاه و نباشم از راه یافتگان. ﴿56﴾بگو: هرآیینه من بر حجّتم از پروردگار خود و به دروغ داشتید آن دلیل را. نیست نزدیک من آنچه شما بزودى مىطلبید آن را [407]، نیست حُکم، مگر خدا را، بیان میکند دین درست را و او بهترین فیصله کنندگان است. ﴿57﴾بگو: اگر بودى نزدیک من آنچه بزودى میطلبیدش، هرآیینه به انجام رسانیده شدى کار میان من و شما و خدا داناتر است به ستمکاران. ﴿58﴾و نزد اوست کلیدهاى غیب، نمىداندش مگر او و میداند آنچه در بیابان و دریاست و نمىافتد هیچ برگ، الاّ میداندش و نمىافتد هیچ دانه در تاریکیهاى زمین و نه هیچ ترى و نه خشکى، إلاّ ثبت است در کتاب روشن. ﴿59﴾
﴿ وَهُوَ ٱلَّذِي يَتَوَفَّىٰكُم بِٱلَّيۡلِ وَيَعۡلَمُ مَا جَرَحۡتُم بِٱلنَّهَارِ ثُمَّ يَبۡعَثُكُمۡ فِيهِ لِيُقۡضَىٰٓ أَجَلٞ مُّسَمّٗىۖ ثُمَّ إِلَيۡهِ مَرۡجِعُكُمۡ ثُمَّ يُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٦٠ وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۖ وَيُرۡسِلُ عَلَيۡكُمۡ حَفَظَةً حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ تَوَفَّتۡهُ رُسُلُنَا وَهُمۡ لَا يُفَرِّطُونَ ٦١ ثُمَّ رُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۚ أَلَا لَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَهُوَ أَسۡرَعُ ٱلۡحَٰسِبِينَ ٦٢ قُلۡ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ تَدۡعُونَهُۥ تَضَرُّعٗا وَخُفۡيَةٗ لَّئِنۡ أَنجَىٰنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰكِرِينَ ٦٣ قُلِ ٱللَّهُ يُنَجِّيكُم مِّنۡهَا وَمِن كُلِّ كَرۡبٖ ثُمَّ أَنتُمۡ تُشۡرِكُونَ ٦٤ قُلۡ هُوَ ٱلۡقَادِرُ عَلَىٰٓ أَن يَبۡعَثَ عَلَيۡكُمۡ عَذَابٗا مِّن فَوۡقِكُمۡ أَوۡ مِن تَحۡتِ أَرۡجُلِكُمۡ أَوۡ يَلۡبِسَكُمۡ شِيَعٗا وَيُذِيقَ بَعۡضَكُم بَأۡسَ بَعۡضٍۗ ٱنظُرۡ كَيۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَفۡقَهُونَ ٦٥ وَكَذَّبَ بِهِۦ قَوۡمُكَ وَهُوَ ٱلۡحَقُّۚ قُل لَّسۡتُ عَلَيۡكُم بِوَكِيلٖ ٦٦ لِّكُلِّ نَبَإٖ مُّسۡتَقَرّٞۚ وَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ٦٧ وَإِذَا رَأَيۡتَ ٱلَّذِينَ يَخُوضُونَ فِيٓ ءَايَٰتِنَا فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيۡرِهِۦۚ وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ ٱلشَّيۡطَٰنُ فَلَا تَقۡعُدۡ بَعۡدَ ٱلذِّكۡرَىٰ مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٦٨ ﴾
و اوست آن که قبض روح شما مىکند به شب [408]و میداند آنچه کسب کردید به روز، باز برمىانگیزد شما را در روز تا به انجام رسانیده شود میعاد معین، باز به سوى او بازگشت شما است، باز خبر دهد شما را به آنچه مىکردید. ﴿60﴾و اوست غالب بالاى بندگان خود و مىفرستد بر شما ملائکة نگهبان تا وقتى که بیاید به کسى از شما مرگ، قبض روح او کنند فرستادگان ما و ایشان تقصیر نمىکنند. ﴿61﴾باز گردانیده شوند مردگان به سوى الله، خداوند ایشان که حقّ است، مر او را است حکم و او سریعترین حساب کنندگان است. ﴿62﴾بگو: کیست که میرهاند شما را از تاریکیهای بیابان و دریا [409]، مناجات مىکنید به جناب او به زارى و نیاز پنهانى. میگویید: اگر رهایى دهد ما را از این محنت، هرآیینه باشیم از شکر کنندگان. ﴿63﴾بگو: خدا میرهاند شما را از آن محنت و از هر اندوهى، باز شما شریک او مقرر میکنید!. ﴿64﴾بگو: اوست توانا بر آن که فرستد بر شما عذابى از بالایى شما [410]یا از زیر پاهاى شما [411]و جمع کند شما را گروه گروه و بچشاند بعض شما را جنگ بعض [412]. بنگر چگونه گوناگون مىکنیم آیتها را تا بفهمند. ﴿65﴾و به دروغ نسبت کردند قرآن را قوم تو و آن راست است. بگو: نیستم بر شما نگاهبان. ﴿66﴾هر خبر را میعادى است و خواهید دانست. ﴿67﴾و چون ببینى آنان را که بحث شروع میکنند در آیتهاى ما، پس روبگردان از ایشان تا وقتى که بحث شروع کنند در سخنى غیرِ وى و اگر فراموش گرداند تو را شیطان، پس منشین بعدِ یاد آوردن، با گروه ستمکاران. ﴿68﴾
﴿وَمَا عَلَى ٱلَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَيۡءٖ وَلَٰكِن ذِكۡرَىٰ لَعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ ٦٩ وَذَرِ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ دِينَهُمۡ لَعِبٗا وَلَهۡوٗا وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَاۚ وَذَكِّرۡ بِهِۦٓ أَن تُبۡسَلَ نَفۡسُۢ بِمَا كَسَبَتۡ لَيۡسَ لَهَا مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِيّٞ وَلَا شَفِيعٞ وَإِن تَعۡدِلۡ كُلَّ عَدۡلٖ لَّا يُؤۡخَذۡ مِنۡهَآۗ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ أُبۡسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْۖ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِيمٖ وَعَذَابٌ أَلِيمُۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡفُرُونَ ٧٠ قُلۡ أَنَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَىٰٓ أَعۡقَابِنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ كَٱلَّذِي ٱسۡتَهۡوَتۡهُ ٱلشَّيَٰطِينُ فِي ٱلۡأَرۡضِ حَيۡرَانَ لَهُۥٓ أَصۡحَٰبٞ يَدۡعُونَهُۥٓ إِلَى ٱلۡهُدَى ٱئۡتِنَاۗ قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰۖ وَأُمِرۡنَا لِنُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٧١ وَأَنۡ أَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّقُوهُۚ وَهُوَ ٱلَّذِيٓ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ ٧٢ وَهُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۖ وَيَوۡمَ يَقُولُ كُن فَيَكُونُۚ قَوۡلُهُ ٱلۡحَقُّۚ وَلَهُ ٱلۡمُلۡكُ يَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِۚ عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۚ وَهُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡخَبِيرُ ٧٣ ﴾
و نیست بر کسانی که پرهیزگارى کردند از حساب کافران چیزى ولیکن بر ایشان لازم است پند دادن، تا شود که پرهیزگارى کنند. ﴿69﴾و بگذار کسان را که دین خود گرفتند بازى و لهو، و فریفت ایشان را زندگانى دنیا، و پند ده به قرآن براى احتیاط از آن که به مهلکه گذاشته شود نفسى را به سبب آنچه کرده است. نیست او را بجز خدا هیچ دوست و نه شفاعت کننده و اگر عوض خود دهد هر فدیهاى که تواند، گرفته نشود از وى. آن جماعت، آنانند که به مهلکه گذاشته شدند به وبال آنچه کردند. ایشان راست، آشامیدنى از آب جوشانیده و ایشان راست، عذاب درد دهنده به سبب آن که کافر بودند. ﴿70﴾بگو: آیا مناجات کنیم بجز خدا کسى را که نفع ندهد ما را و زیان نرساند ما را؟ و بازگردانیده شویم برپاشنههاى خود بعد از آن که راه راست نموده است ما را خدا؟ مانند کسی که گمراه کرده باشند او را پریان، در زمین حیران مانده. مر او را یارانند که میخوانندش به سوى راه راست که بیا به سوى ما. بگو: هرآیینه هدایت خدا همان انست هدایت حقیقى و فرموده شده است ما را که منقاد شویم پروردگار عالمها را. ﴿71﴾و فرموده شد که: برپا دارید نماز را و بترسید از خدا و اوست آن که به سوى او حشر کرده خواهید شد. ﴿72﴾و اوست آن که بیافرید آسمانها و زمین به تدبیر محکم و روزی که بفرماید [413]که بشو! پس میشود. سخن او درست است و مر او راست پادشاهىِ روزی که دمیده شود در صور، دانندۀ پنهان و آشکار است و اوست استوارکارِ آگاه. ﴿73﴾
﴿۞وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ لِأَبِيهِ ءَازَرَ أَتَتَّخِذُ أَصۡنَامًا ءَالِهَةً إِنِّيٓ أَرَىٰكَ وَقَوۡمَكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٧٤ وَكَذَٰلِكَ نُرِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ مَلَكُوتَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلِيَكُونَ مِنَ ٱلۡمُوقِنِينَ ٧٥ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيۡهِ ٱلَّيۡلُ رَءَا كَوۡكَبٗاۖ قَالَ هَٰذَا رَبِّيۖ فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَآ أُحِبُّ ٱلۡأٓفِلِينَ ٧٦ فَلَمَّا رَءَا ٱلۡقَمَرَ بَازِغٗا قَالَ هَٰذَا رَبِّيۖ فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمۡ يَهۡدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلضَّآلِّينَ ٧٧فَلَمَّا رَءَا ٱلشَّمۡسَ بَازِغَةٗ قَالَ هَٰذَا رَبِّي هَٰذَآ أَكۡبَرُۖ فَلَمَّآ أَفَلَتۡ قَالَ يَٰقَوۡمِ إِنِّي بَرِيٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِكُونَ ٧٨ إِنِّي وَجَّهۡتُ وَجۡهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ حَنِيفٗاۖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٧٩ وَحَآجَّهُۥ قَوۡمُهُۥۚ قَالَ أَتُحَٰٓجُّوٓنِّي فِي ٱللَّهِ وَقَدۡ هَدَىٰنِۚ وَلَآ أَخَافُ مَا تُشۡرِكُونَ بِهِۦٓ إِلَّآ أَن يَشَآءَ رَبِّي شَيۡٔٗاۚ وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيۡءٍ عِلۡمًاۚ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ ٨٠ وَكَيۡفَ أَخَافُ مَآ أَشۡرَكۡتُمۡ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمۡ أَشۡرَكۡتُم بِٱللَّهِ مَا لَمۡ يُنَزِّلۡ بِهِۦ عَلَيۡكُمۡ سُلۡطَٰنٗاۚ فَأَيُّ ٱلۡفَرِيقَيۡنِ أَحَقُّ بِٱلۡأَمۡنِۖ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٨١﴾
و یاد کن چون گفت ابراهیم پدر خود، آزر را: آیا خدا میگیرى بتان را؟ هرآیینه من مىبینم تو را و قوم تو را در گمراهىِ ظاهر. ﴿74﴾و همچنین مىنمودیم ابراهیم را ملک آسمانها و زمین تا او از یقین کنندگان باشد [414]. ﴿75﴾پس چون تاریک شد بر وى شب، دید ستاره، گفت: این است پروردگار من! پس وقتی که فرو رفت، گفت: دوست ندارم فروروندگان را. ﴿76﴾پس چون دید ماه را طلوع کرده، گفت: این است پروردگار من! پس وقتى که فرورفت، گفت: اگر هدایت نکند مرا پروردگار من، شَوَم از گروه گمراهان. ﴿77﴾پس وقتى که دید آفتاب را طلوع کرده، گفت: این است پروردگار من! این بزرگتر است! پس چون فرورفت، گفت؟ اى قوم من! هرآیینه من بیزارم آنچه شریک مقرر میکنید. ﴿78﴾هرآیینه متوجه ساختم روى خود را به سوى کسی که بیافرید آسمانها و زمین در حالتى که حنیفم و نیستم از مشرکان. ﴿79﴾و جدال کردند با او قوم او، گفت: آیا جدال میکنید با من در باب خدا و به تحقیق هدایت کرده است مرا؟ و نمىترسم از آنچه شما شریک مقرر میکنید با خدا و لیکن میترسم از آن که خدا اراده کند چیزى [415]را و احاطه کرده است پروردگار من به همه چیز از جهت دانش، آیا پند نمیگیرید. ﴿80﴾و چگونه ترسم از کسی که او را شریک مقرر میکنید و شما نمىترسید از آن که شریک خدا مقرر کردید چیزى را که فرونفرستاده است بر شما دلیلى براى آن، پس کدام یک از این دو گروه سزاوارتر است به من؟ بگویید اگر میدانید؟. ﴿81﴾
﴿ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ ٨٢ وَتِلۡكَ حُجَّتُنَآ ءَاتَيۡنَٰهَآ إِبۡرَٰهِيمَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦۚ نَرۡفَعُ دَرَجَٰتٖ مَّن نَّشَآءُۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٞ ٨٣ وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَۚ كُلًّا هَدَيۡنَاۚ وَنُوحًا هَدَيۡنَا مِن قَبۡلُۖ وَمِن ذُرِّيَّتِهِۦ دَاوُۥدَ وَسُلَيۡمَٰنَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَٰرُونَۚ وَكَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٨٤ وَزَكَرِيَّا وَيَحۡيَىٰ وَعِيسَىٰ وَإِلۡيَاسَۖ كُلّٞ مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٨٥ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَٱلۡيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطٗاۚ وَكُلّٗا فَضَّلۡنَا عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ ٨٦ وَمِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَذُرِّيَّٰتِهِمۡ وَإِخۡوَٰنِهِمۡۖ وَٱجۡتَبَيۡنَٰهُمۡ وَهَدَيۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٨٧ ٰلِكَ هُدَى ٱللَّهِ يَهۡدِي بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَلَوۡ أَشۡرَكُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٨٨ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحُكۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَۚ فَإِن يَكۡفُرۡ بِهَا هَٰٓؤُلَآءِ فَقَدۡ وَكَّلۡنَا بِهَا قَوۡمٗا لَّيۡسُواْ بِهَا بِكَٰفِرِينَ ٨٩ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَى ٱللَّهُۖ فَبِهُدَىٰهُمُ ٱقۡتَدِهۡۗ قُل لَّآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًاۖ إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرَىٰ لِلۡعَٰلَمِينَ ٩٠﴾
(خدای تعالى فرمود): کسانی که ایمان آوردند و نیامیختند ایمان خود را به شرک، آن جماعت ایشان راست، ایمنى و ایشانند راه یافتگان. ﴿82﴾و این است حجّت ما، دادیمش ابراهیم را بر قوم. بلندی میکنیم در مراتب هر که را میخواهیم، هرآیینه پروردگار تو استوارکارِ داناست. ﴿83﴾و عطا کردیم ابراهیم را اسحق و یعقوب، هر یکى را از ایشان هدایت کردیم و نوح را هدایت کردیم پیش از این و از اولاد ابراهیم راه نمودیم داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را و همچنین جزا میدهیم نیکوکاران را. ﴿84﴾و هدایت کردیم زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را، هر یک از صالحان بود. ﴿85﴾و هدایت کردیم اسمعیل و یسع و یونس و لوط را و هر یک را فضل دادیم بر اهل زمان. ﴿86﴾و هدایت کردیم بعض را از پدران ایشان و اولاد ایشان و برادران ایشان و برگزیدیم ایشان را و دلالت کردیم ایشان را به سوى راه راست. ﴿87﴾این است هدایت خدا، دلالت میکند بدان هر که را خواهد از بندگان خویش و اگر شریک مقرر میکردند، نابود شدى از ایشان آنچه کرده بودند. ﴿88﴾این جماعت، آنانند که دادیم ایشان راکتاب و حکمت و پیغامبرى، پس اگر کافر شوند به آیات قرآن [این کافران] پس ما مقرر ساختیم [براى ایمان به آنها] گروهى را که هرگز کافر نشوند [416]. ﴿89﴾این جماعتِ انبیاء کسانىاند که هدایت کرد ایشان را خدا، پس به روش ایشان اقتدا کن. بگو: سؤال نمىکنم از شما هیچ مزد بر تبلیغ قرآن، نیست این مگر پند، عالمها را [417]. ﴿90﴾
﴿ وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓ إِذۡ قَالُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٖ مِّن شَيۡءٖۗ قُلۡ مَنۡ أَنزَلَ ٱلۡكِتَٰبَ ٱلَّذِي جَآءَ بِهِۦ مُوسَىٰ نُورٗا وَهُدٗى لِّلنَّاسِۖ تَجۡعَلُونَهُۥ قَرَاطِيسَ تُبۡدُونَهَا وَتُخۡفُونَ كَثِيرٗاۖ وَعُلِّمۡتُم مَّا لَمۡ تَعۡلَمُوٓاْ أَنتُمۡ وَلَآ ءَابَآؤُكُمۡۖ قُلِ ٱللَّهُۖ ثُمَّ ذَرۡهُمۡ فِي خَوۡضِهِمۡ يَلۡعَبُونَ ٩١ وَهَٰذَا كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَكٞ مُّصَدِّقُ ٱلَّذِي بَيۡنَ يَدَيۡهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ ٱلۡقُرَىٰ وَمَنۡ حَوۡلَهَاۚ وَٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ يُؤۡمِنُونَ بِهِۦۖ وَهُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ يُحَافِظُونَ ٩٢ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمۡ يُوحَ إِلَيۡهِ شَيۡءٞ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثۡلَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُۗ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِي غَمَرَٰتِ ٱلۡمَوۡتِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ بَاسِطُوٓاْ أَيۡدِيهِمۡ أَخۡرِجُوٓاْ أَنفُسَكُمُۖ ٱلۡيَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا كُنتُمۡ تَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ غَيۡرَ ٱلۡحَقِّ وَكُنتُمۡ عَنۡ ءَايَٰتِهِۦ تَسۡتَكۡبِرُونَ ٩٣ وَلَقَدۡ جِئۡتُمُونَا فُرَٰدَىٰ كَمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَتَرَكۡتُم مَّا خَوَّلۡنَٰكُمۡ وَرَآءَ ظُهُورِكُمۡۖ وَمَا نَرَىٰ مَعَكُمۡ شُفَعَآءَكُمُ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُمۡ أَنَّهُمۡ فِيكُمۡ شُرَكَٰٓؤُاْۚ لَقَد تَّقَطَّعَ بَيۡنَكُمۡ وَضَلَّ عَنكُم مَّا كُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٩٤﴾
و صفت نکردند یهود، خدا را حقِّ صفت او، چون گفتند فرونفرستاده است خدا بر هیچ آدمى چیزى. بگو که: فروفرستاد کتابى که آورده است او را موسى روشنى و هدایتْ مردمان را، میگردانید او را دو قسم ورقها، آشکارا میکنید آن را و پنهان میکنید بسیارى را و آموخته شدید (یعنى در قرآن) آنچه نمیدانستید شما و نه پدرانِ شما میدانستند [418]. بگو: خدا فرود آورد باز بگذار ایشان را در بحث ایشان در حالتى که بازى میکنند [419]. ﴿91﴾و این قرآن کتابى است که فرستادیم او را با برکت، باور دارندۀ آنچه پیش از وى بود، و تا بیم کنى اهل مکه را و کسانى راکه گرد مکه ساکنند و معتقدان آخرت، البته ایمان مىآورند به قرآن و ایشان بر نماز خود، محافظت میکنند [420]. ﴿92﴾و کیست ستمکارتر از کسی که بربست بر خدا دروغى [421]یا گفت: وحى فرستاده شده است به من و به حقیقت نفرستاده شده است به سوى او چیزى، و از کسی که گفت: فرود خواهم آورد مانند آنچه فرود آورده خدا [422]. [تعجب کنى] چون بنگرى وقتى که ظالمان در شداید مرگ باشند و فرشتگان، دست خود را دراز میکنند [423]، میگویند: بیرون آرید روحهاى خود را، امروز جزا داده خواهید شد عذاب رسوا کننده به سبب آن که مىگفتید بر خدا ناحق و به سبب آن که از تصدیق آیات او سرکشى میکردید. ﴿93﴾و گوییم: هرآیینه آمدید پیش ما تنها چنانکه آفریده بودیم شما را اوّل بار و بگذاشتید آنچه عطا کرده بودیم شما را پسِ پشت خویش، و نمىبینیم با شما شفاعت کنندگان شما را، آن که گمان میکردید که ایشان در تربیت شما شریکانِ خدایند، هرآیینه بریده شد پیوندِ میان شما و گم شد از شما آنچه گمان مىبردید. ﴿94﴾
﴿ ۞إِنَّ ٱللَّهَ فَالِقُ ٱلۡحَبِّ وَٱلنَّوَىٰۖ يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَمُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتِ مِنَ ٱلۡحَيِّۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ ٩٥ فَالِقُ ٱلۡإِصۡبَاحِ وَجَعَلَ ٱلَّيۡلَ سَكَنٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ حُسۡبَانٗاۚ ذَٰلِكَ تَقۡدِيرُ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ ٩٦ وَهُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلنُّجُومَ لِتَهۡتَدُواْ بِهَا فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ٩٧ وَهُوَ ٱلَّذِيٓ أَنشَأَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ فَمُسۡتَقَرّٞ وَمُسۡتَوۡدَعٞۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَفۡقَهُونَ ٩٨ وَهُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ نَبَاتَ كُلِّ شَيۡءٖ فَأَخۡرَجۡنَا مِنۡهُ خَضِرٗا نُّخۡرِجُ مِنۡهُ حَبّٗا مُّتَرَاكِبٗا وَمِنَ ٱلنَّخۡلِ مِن طَلۡعِهَا قِنۡوَانٞ دَانِيَةٞ وَجَنَّٰتٖ مِّنۡ أَعۡنَابٖ وَٱلزَّيۡتُونَ وَٱلرُّمَّانَ مُشۡتَبِهٗا وَغَيۡرَ مُتَشَٰبِهٍۗ ٱنظُرُوٓاْ إِلَىٰ ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثۡمَرَ وَيَنۡعِهِۦٓۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكُمۡ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٩٩ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ ٱلۡجِنَّ وَخَلَقَهُمۡۖ وَخَرَقُواْ لَهُۥ بَنِينَ وَبَنَٰتِۢ بِغَيۡرِ عِلۡمٖۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ ١٠٠ بَدِيعُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُۥ وَلَدٞ وَلَمۡ تَكُن لَّهُۥ صَٰحِبَةٞۖ وَخَلَقَ كُلَّ شَيۡءٖۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ١٠١ ﴾
هرآیینه خدا شکافندۀ دانهها و خستهها است، بیرون مىآورد زنده را از مرده و بیرون آرندۀ مرده است از زنده، این است خدا، پس از کجا برگردانیده میشوید؟. ﴿95﴾شکافندۀ صبح است و گردانید شب را آرامگاه و گردانید آفتاب و ماه را معیارِ حساب. این است تقدیر خدای غالبِ دانا. ﴿96﴾و اوست آن که بیافرید براى شما ستارهها تا راه یابید به سبب آنها در تاریکیهاى بیابان و دریا، هرآیینه به تفصیل بیان کردیم نشانهها را براى گروهى که میدانند. ﴿97﴾و اوست آن که پیدا کرد شما را از یک شخص، پس شما را قرارگاهى است و ودیعت جایی، هرآیینه به تفصیل بیان کردیم نشانهها براى گروهى که مىفهمند. ﴿98﴾و اوست آن که فرود آورد از آسمان، آبى، پس بیرون آوردیم به سبب آن آب روییدنی را از هر قسم، پس بیرون آوردیم از آن سبزه را، بیرون مىآریم از آن سبزه، دانهها، یکى بر دیگرى پیوسته و از درختان خرما از شاخههاى او یک طایفه شاخهها به زمین نزدیک شده است، و بیرون آوردیم بوستانها از درختان انگور و بیرون آوردیم زیتون و انار مانند یکدیگر و غیر مانند یکدیگر [424]. بنگرید به سوى میوۀ درخت چون میوه آرد و به سوى پختگى او، هرآیینه در این، نشانههاست گروهى راکه ایمان دارند. ﴿99﴾و مقرر کردند کافران براى خدا شریکان را که از قسم جناند، حال آن که خدا آفریده است ایشان را و به افترا ثابت کردند او را فرزندان و دختران، به غیر دانش. پاکی است او را و بلند است از آنچه بیان مىکنند. ﴿100﴾او آفرینندۀ آسمانها و زمین است، چگونه باشد او را فرزندى، حال آنکه نبود او رازن؟ و بیافرید هر چیز را و او به هر چیز داناست. ﴿101﴾
﴿ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ فَٱعۡبُدُوهُۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٞ ١٠٢ لَّا تُدۡرِكُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَهُوَ يُدۡرِكُ ٱلۡأَبۡصَٰرَۖ وَهُوَ ٱللَّطِيفُ ٱلۡخَبِيرُ ١٠٣ قَدۡ جَآءَكُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمۡۖ فَمَنۡ أَبۡصَرَ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ عَمِيَ فَعَلَيۡهَاۚ وَمَآ أَنَا۠ عَلَيۡكُم بِحَفِيظٖ ١٠٤ وَكَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓيَٰتِ وَلِيَقُولُواْ دَرَسۡتَ وَلِنُبَيِّنَهُۥ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ١٠٥ ٱتَّبِعۡ مَآ أُوحِيَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ١٠٦ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَآ أَشۡرَكُواْۗ وَمَا جَعَلۡنَٰكَ عَلَيۡهِمۡ حَفِيظٗاۖ وَمَآ أَنتَ عَلَيۡهِم بِوَكِيلٖ ١٠٧ وَلَا تَسُبُّواْ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَيَسُبُّواْ ٱللَّهَ عَدۡوَۢا بِغَيۡرِ عِلۡمٖۗ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمۡ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرۡجِعُهُمۡ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٠٨ وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ لَئِن جَآءَتۡهُمۡ ءَايَةٞ لَّيُؤۡمِنُنَّ بِهَاۚ قُلۡ إِنَّمَا ٱلۡأٓيَٰتُ عِندَ ٱللَّهِۖ وَمَا يُشۡعِرُكُمۡ أَنَّهَآ إِذَا جَآءَتۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ١٠٩ وَنُقَلِّبُ أَفِۡٔدَتَهُمۡ وَأَبۡصَٰرَهُمۡ كَمَا لَمۡ يُؤۡمِنُواْ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَنَذَرُهُمۡ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ ١١٠ ﴾
این است خدا، پروردگار شما. نیست هیچ معبود، مگر او، آفرینندۀ هر چیز است، پس پرستش کنید او را و او بر هر چیز کارساز است. ﴿102﴾در نمىیابند او را چشمها (یعنى در دنیا) و او درمىیابد چشمها را و اوست مهربانِ آگاه. ﴿103﴾هرآیینه آمدند به شما دلیلها از جانب پروردگار شما. پس هر که بینا باشد، پس نفع او راست و هر که نابینا ماند، پس زیان بر وى است [بگو یا محمد]: و نیستم بر شما نگاهبان. ﴿104﴾و همچنین گوناگون بیان میکنیم نشانهها را، براى احتراز آن که گویند که: خواندهای، و تا بیان کنیم این دین را براى گروهى که میدانند [425]. ﴿105﴾[یا محمّد] پیروى کن چیزى را که وحى کرده شد به سوى تو از جانب پروردگار تو. هیچ معبود نیست مگر او و اعراض کن از مشرکان. ﴿106﴾و اگر خواستى خدا، شریک مقرر نمىکردند و نگردانیدیم تو را بر ایشان نگاهبان و نیستى تو بر ایشان، متعهّد. ﴿107﴾واى مسلمانان! دشنام مدهید کسانى راکه مشرکان مىپرستند بجز خدا، زیراکه ایشان دشنام خواهند داد خدا را از روى ظلم، به غیر دانش، همچنین آراسته کردیم در نظر هرگروهى، کردار آن گروه. باز به سوى پروردگار ایشان باشد رجوع ایشان، پس خبر دهد ایشان را به عاقبت حالِ آنچه میکردند. ﴿108﴾و سوگند خوردند کافران به سختترین سوگندانِ خویش که اگر بیاید بدیشان معجزه، البته ایمان آرند به آن. بگو: جز این نیست که معجزهها نزدیک خداست و چه مطلع ساخته است شما را اى مسلمانان؟ [آیا نمیدانید که آن معجزهها] چون بیاید، ایشان ایمان نیارند؟. ﴿109﴾و صرف کنیم دل ایشان را و چشم ایشان را چنانکه ایمان نیاوردند به قرآن، اوّل بار و بگذاریم ایشان را در گمراهى خود، سرگردانگشته. ﴿110﴾
﴿۞وَلَوۡ أَنَّنَا نَزَّلۡنَآ إِلَيۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَحَشَرۡنَا عَلَيۡهِمۡ كُلَّ شَيۡءٖ قُبُلٗا مَّا كَانُواْ لِيُؤۡمِنُوٓاْ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ يَجۡهَلُونَ ١١١وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّٗا شَيَٰطِينَ ٱلۡإِنسِ وَٱلۡجِنِّ يُوحِي بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ زُخۡرُفَ ٱلۡقَوۡلِ غُرُورٗاۚ وَلَوۡ شَآءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُۖ فَذَرۡهُمۡ وَمَا يَفۡتَرُونَ ١١٢ وَلِتَصۡغَىٰٓ إِلَيۡهِ أَفِۡٔدَةُ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ وَلِيَرۡضَوۡهُ وَلِيَقۡتَرِفُواْ مَا هُم مُّقۡتَرِفُونَ ١١٣ أَفَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَبۡتَغِي حَكَمٗا وَهُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡكِتَٰبَ مُفَصَّلٗاۚ وَٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَعۡلَمُونَ أَنَّهُۥ مُنَزَّلٞ مِّن رَّبِّكَ بِٱلۡحَقِّۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِينَ ١١٤ وَتَمَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدۡقٗا وَعَدۡلٗاۚ لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَٰتِهِۦۚ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ١١٥ وَإِن تُطِعۡ أَكۡثَرَ مَن فِي ٱلۡأَرۡضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا يَخۡرُصُونَ ١١٦ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِۦۖ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ ١١٧ فَكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَيۡهِ إِن كُنتُم بَِٔايَٰتِهِۦ مُؤۡمِنِينَ ١١٨ ﴾
و اگر ما مىفرستادیم به سوى ایشان فرشتگان را و سخن مىگفتند به ایشان، مردگان و جمع مىکردیم بر ایشان همه چیز گروه گروه، هرگز ایمان نمىآوردند، مگر وقتى که خواستى خدا و لیکن بسیارى از ایشان نادانى میکنند. ﴿111﴾و همچنین پیدا کردیم براى هر پیغامبرى، دشمنان راکه شیاطینند از آدمیان و از جن. به طریق وسوسه القا میکنند بعض ایشان به سوى بعض، سخنِ به ظاهر آراسته تا فریب دهند و اگر خواستى پروردگار تو، نمیکردند این کار، پس بگذار ایشان را به افتراى ایشان. ﴿112﴾[و القا میکنند سخن به ظاهر آراسته] تا میل کنند به سوى او دل کسانی که ایمان ندارند به آخرت و تا پسند کنند او را و تا عمل کنند آنچه ایشان کنندۀ آنند (یعنى آنچه لایق ایشان است). ﴿113﴾بگو: آیا طلب کنم فیصله کنندهای بجز خدا و اوست آن که فروفرستاده به سوى شما قرآن واضح کرده شده؟ و کسانی که دادهایم ایشان را کتاب (یعنى تورات) میدانند که قرآن فروفرستاده شده است از جانب پروردگار تو به راستى، پس مباش از شک کنندگان (یعنى از یهود) [426]. ﴿114﴾و تمام است سخن پروردگار تو در راستى و انصاف، هیچکس تغییر دهنده نیست سخنهاى او را و اوست شنوای دانا. ﴿115﴾و اگر فرمانبردارى کنى بسیارى را از اهل زمین، گمراه کنند تو را از راه خدا، پیروى نمیکنند مگر گمان را و نیستند ایشان مگر دروغگویان [427]. ﴿116﴾هرآیینه پروردگار تو داناتر است به کسی که دور میشود از راه وى و او داناتر است به راه یافتگان. ﴿117﴾پس بخورید از آنچه ذکر کرده شد نام خدا بر وى (یعنى نزدیک ذبح وى) اگر مؤمن هستید به آیات خدا. ﴿118﴾
﴿وَمَا لَكُمۡ أَلَّا تَأۡكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَيۡهِ وَقَدۡ فَصَّلَ لَكُم مَّا حَرَّمَ عَلَيۡكُمۡ إِلَّا مَا ٱضۡطُرِرۡتُمۡ إِلَيۡهِۗ وَإِنَّ كَثِيرٗا لَّيُضِلُّونَ بِأَهۡوَآئِهِم بِغَيۡرِ عِلۡمٍۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُعۡتَدِينَ ١١٩ وَذَرُواْ ظَٰهِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَبَاطِنَهُۥٓۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡسِبُونَ ٱلۡإِثۡمَ سَيُجۡزَوۡنَ بِمَا كَانُواْ يَقۡتَرِفُونَ ١٢٠ وَلَا تَأۡكُلُواْ مِمَّا لَمۡ يُذۡكَرِ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَيۡهِ وَإِنَّهُۥ لَفِسۡقٞۗ وَإِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِيَآئِهِمۡ لِيُجَٰدِلُوكُمۡۖ وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡ إِنَّكُمۡ لَمُشۡرِكُونَ ١٢١ أَوَ مَن كَانَ مَيۡتٗا فَأَحۡيَيۡنَٰهُ وَجَعَلۡنَا لَهُۥ نُورٗا يَمۡشِي بِهِۦ فِي ٱلنَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُۥ فِي ٱلظُّلُمَٰتِ لَيۡسَ بِخَارِجٖ مِّنۡهَاۚ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلۡكَٰفِرِينَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٢٢ وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَا فِي كُلِّ قَرۡيَةٍ أَكَٰبِرَ مُجۡرِمِيهَا لِيَمۡكُرُواْ فِيهَاۖ وَمَا يَمۡكُرُونَ إِلَّا بِأَنفُسِهِمۡ وَمَا يَشۡعُرُونَ ١٢٣ وَإِذَا جَآءَتۡهُمۡ ءَايَةٞ قَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ حَتَّىٰ نُؤۡتَىٰ مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ رُسُلُ ٱللَّهِۘ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ حَيۡثُ يَجۡعَلُ رِسَالَتَهُۥۗ سَيُصِيبُ ٱلَّذِينَ أَجۡرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ ٱللَّهِ وَعَذَابٞ شَدِيدُۢ بِمَا كَانُواْ يَمۡكُرُونَ ١٢٤ ﴾
و چیست شما را که نمىخورید از آنچه ذکر کرده شده است نام خدا بر وى و حال آنکه به تفصیل بیان کرده است براى شما آنچه بر شما حرام ساخته است؟ إلاّ آنچه مضطرّ باشید به سوى او [428]و هرآیینه بسیارى گمراه میکنند به خواهش نفس خویش به غیر دانش، هرآیینه پروردگار تو داناتر است به ستمکاران. ﴿119﴾و ترک کنید آشکارا گناه را و پنهانِ او را، هرآیینه کسانی که گناه میکنند، جزا داده خواهند شد بحسب آنچه میکردند. ﴿120﴾و مخورید از آنچه یاد کرده نشد نام خدا بر وى و هرآیینه (خوردن) آن گناه است و هرآیینه شیاطین وسوسه القا میکنند به سوى دوستان خویش تا خصومت کنند با شما و اگر فرمانبردارى ایشان کنید، هرآیینه شما مشرک باشید [429]. ﴿121﴾آیا کسی که مرده بود پس زنده ساختیمش [430]و پیدا کردیم براى او نورى که میرود با وى میان مردمان، مانند کسى باشد که صفتش این است که او در تاریکیها، نیست بیرون آینده از آن؟ همچنین آراسته کرده شده است براى کافران آنچه میکردند [431]. ﴿122﴾و همچنین پیدا کردیم در هر دیهى رئیسان فُسّاق آن دیه، تا فساد کنند در آن دِه و به حقیقت ضرر نمیکنند مگر در حقّ خویشتن و نمىدانند. ﴿123﴾و چون بیاید به ایشان نشانهای، گویند: ایمان نیاریم تا وقتى که داده شود ما را مانند آنچه داده شده است پیغامبران خدا را [432]، خدا داناتر است به محل نهادن پیغامبرىِ خود. خواهد رسید این گناهکاران را رسوایى نزد خدا و عذابِ سخت، به سبب آن که بد مىاندیشیدند. ﴿124﴾
﴿ فَمَن يُرِدِ ٱللَّهُ أَن يَهۡدِيَهُۥ يَشۡرَحۡ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِۖ وَمَن يُرِدۡ أَن يُضِلَّهُۥ يَجۡعَلۡ صَدۡرَهُۥ ضَيِّقًا حَرَجٗا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي ٱلسَّمَآءِۚ كَذَٰلِكَ يَجۡعَلُ ٱللَّهُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ ١٢٥ وَهَٰذَا صِرَٰطُ رَبِّكَ مُسۡتَقِيمٗاۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَذَّكَّرُونَ ١٢٦ ۞لَهُمۡ دَارُ ٱلسَّلَٰمِ عِندَ رَبِّهِمۡۖ وَهُوَ وَلِيُّهُم بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٢٧ وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا يَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ قَدِ ٱسۡتَكۡثَرۡتُم مِّنَ ٱلۡإِنسِۖ وَقَالَ أَوۡلِيَآؤُهُم مِّنَ ٱلۡإِنسِ رَبَّنَا ٱسۡتَمۡتَعَ بَعۡضُنَا بِبَعۡضٖ وَبَلَغۡنَآ أَجَلَنَا ٱلَّذِيٓ أَجَّلۡتَ لَنَاۚ قَالَ ٱلنَّارُ مَثۡوَىٰكُمۡ خَٰلِدِينَ فِيهَآ إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٞ ١٢٨ وَكَذَٰلِكَ نُوَلِّي بَعۡضَ ٱلظَّٰلِمِينَ بَعۡضَۢا بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ١٢٩ يَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ رُسُلٞ مِّنكُمۡ يَقُصُّونَ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِي وَيُنذِرُونَكُمۡ لِقَآءَ يَوۡمِكُمۡ هَٰذَاۚ قَالُواْ شَهِدۡنَا عَلَىٰٓ أَنفُسِنَاۖ وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰفِرِينَ ١٣٠ ذَٰلِكَ أَن لَّمۡ يَكُن رَّبُّكَ مُهۡلِكَ ٱلۡقُرَىٰ بِظُلۡمٖ وَأَهۡلُهَا غَٰفِلُونَ ١٣١ ﴾
پس هر که را خدا خواهد که هدایت کندش، گشاده کند سینۀ او را براى اسلام [433]و هر که را خواهد که گمراه کندش، تنگ کند سینۀ او را در نهایت تنگى، گویا بالا میرود در آسمان، و همچنین مىاندازد خدا ناپاکى را بر کسانی که ایمان نمىآرند [434]. ﴿125﴾و این [اسلام] راهِ پروردگار تو است، راست آمده، هرآیینه تفصیل کردیم نشانهها را براى گروهى که پندپذیر میشوند. ﴿126﴾ایشان راست سراىِ سلامتى (یعنى بهشت) نزد پروردگار ایشان و او کارساز ایشان است به سبب آنچه میکردند. ﴿127﴾و روزی که حشر کند خدا ایشان را همه یکجا، گوید: اى گروه جنّ! [435]تابع خود بسیار گرفتید از مردمان. و گفتند دوستان ایشان از آدمیان: [436]اى پروردگار ما! بهرهمند شد بعض ما از بعض [437]و رسیدیم به میعاد خویش که معین کرده بودى براى ما [438]. [گوید خدا:] آتش جاى شماست، جاویدان آنجا. لیکن آنچه خدا خواسته است، بودنی است [439]، هرآیینه پروردگار تو استوارکارِ داناست. ﴿128﴾و همچنین مسلّط مىکنیم بعض ستمکاران را بر بعض به شومی آنچه میکردند. ﴿129﴾اى گروه جنّ و انس! آیا نیامدند به شما پیغامبران از جنس شما؟ مىخواندند بر شما آیات مرا و بیم میکردند شما را از ملاقات این روز شما؟! گویند: اعتراف کردیم بر خویشتن، و فریب داده بود ایشان را زندگانى دنیا و گواهى دادند بر خویشتن که ایشان کافر بودند [440]. ﴿130﴾این ارسال رُسُل به سبب آن است که هرگز پروردگار تو هلاک کنندۀ شهرها نباشد به جزاى ظلم، در حالی که اهل آنها غافل باشند [441]. ﴿131﴾
﴿ وَلِكُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا يَعۡمَلُونَ ١٣٢ وَرَبُّكَ ٱلۡغَنِيُّ ذُو ٱلرَّحۡمَةِۚ إِن يَشَأۡ يُذۡهِبۡكُمۡ وَيَسۡتَخۡلِفۡ مِنۢ بَعۡدِكُم مَّا يَشَآءُ كَمَآ أَنشَأَكُم مِّن ذُرِّيَّةِ قَوۡمٍ ءَاخَرِينَ ١٣٣ إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَأٓتٖۖ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِينَ ١٣٤ قُلۡ يَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَكَانَتِكُمۡ إِنِّي عَامِلٞۖ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ مَن تَكُونُ لَهُۥ عَٰقِبَةُ ٱلدَّارِۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ ١٣٥ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ ٱلۡحَرۡثِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ نَصِيبٗا فَقَالُواْ هَٰذَا لِلَّهِ بِزَعۡمِهِمۡ وَهَٰذَا لِشُرَكَآئِنَاۖ فَمَا كَانَ لِشُرَكَآئِهِمۡ فَلَا يَصِلُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَىٰ شُرَكَآئِهِمۡۗ سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ ١٣٦ وَكَذَٰلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٖ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ قَتۡلَ أَوۡلَٰدِهِمۡ شُرَكَآؤُهُمۡ لِيُرۡدُوهُمۡ وَلِيَلۡبِسُواْ عَلَيۡهِمۡ دِينَهُمۡۖ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا فَعَلُوهُۖ فَذَرۡهُمۡ وَمَا يَفۡتَرُونَ ١٣٧﴾
و هر شخص را مرتبههاست از اجر آنچه کردند و نیست پروردگار تو بىخبر از آنچه به عمل مىآرند. ﴿132﴾و پروردگار تو غنىِ صاحب رحمت است. اگر خواهد، دور کند شما را و جانشین سازد پس از شما هر که را خواهد، چنانکه پیدا کرد شما را از نسل قومى دیگر. ﴿133﴾هرآیینه آنچه وعده کرده میشود شما را، البته آمدنى است و نیستید شما عاجز کنندگان. ﴿134﴾بگو: اى قوم من! عمل کنید شما بر حالت خویش، هرآیینه من نیز عمل کنندهام. زود باشد که بدانید کسى را که باشد او را عاقبت پسندیده در آخرت، هرآیینه رستگار نشوند ظالمان. ﴿135﴾ [442]و مقرر کردند براى خدا از آنچه او پیدا کرده است از جنس زراعت و چهارپایان، حصّهای، گفتند: این حصّه براى خدا است به گمان خویش و این حصّه براى شرکایی که ما مقرر کردهایم، پس آنچه بود براى شرکای ایشان، نمىرسد به خدا و آنچه باشد براى خدا میرسد به شرکای ایشان، بدچیزی است که مقرر میکنند. ﴿136﴾همچنین آراسته کرده است در نظر بسیارى از مشرکان، قتل اولاد ایشان را شرکای ایشان [443]تا هلاک کنند ایشان را و تا مختلط کنند بر ایشان دین ایشان را و اگر خواستى خدا، نکردندى این کار، پس بگذار ایشان را با مفتریات ایشان. ﴿137﴾
﴿ وَقَالُواْ هَٰذِهِۦٓ أَنۡعَٰمٞ وَحَرۡثٌ حِجۡرٞ لَّا يَطۡعَمُهَآ إِلَّا مَن نَّشَآءُ بِزَعۡمِهِمۡ وَأَنۡعَٰمٌ حُرِّمَتۡ ظُهُورُهَا وَأَنۡعَٰمٞ لَّا يَذۡكُرُونَ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَيۡهَا ٱفۡتِرَآءً عَلَيۡهِۚ سَيَجۡزِيهِم بِمَا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ ١٣٨ وَقَالُواْ مَا فِي بُطُونِ هَٰذِهِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ خَالِصَةٞ لِّذُكُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِنَاۖ وَإِن يَكُن مَّيۡتَةٗ فَهُمۡ فِيهِ شُرَكَآءُۚ سَيَجۡزِيهِمۡ وَصۡفَهُمۡۚ إِنَّهُۥ حَكِيمٌ عَلِيمٞ ١٣٩ قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِينَ قَتَلُوٓاْ أَوۡلَٰدَهُمۡ سَفَهَۢا بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ ٱللَّهُ ٱفۡتِرَآءً عَلَى ٱللَّهِۚ قَدۡ ضَلُّواْ وَمَا كَانُواْ مُهۡتَدِينَ ١٤٠ ۞وَهُوَ ٱلَّذِيٓ أَنشَأَ جَنَّٰتٖ مَّعۡرُوشَٰتٖ وَغَيۡرَ مَعۡرُوشَٰتٖ وَٱلنَّخۡلَ وَٱلزَّرۡعَ مُخۡتَلِفًا أُكُلُهُۥ وَٱلزَّيۡتُونَ وَٱلرُّمَّانَ مُتَشَٰبِهٗا وَغَيۡرَ مُتَشَٰبِهٖۚ كُلُواْ مِن ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثۡمَرَ وَءَاتُواْ حَقَّهُۥ يَوۡمَ حَصَادِهِۦۖ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِينَ ١٤١ وَمِنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ حَمُولَةٗ وَفَرۡشٗاۚ كُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ ٱللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِۚ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٞ ١٤٢ ﴾
و گفتند: این چهارپایان و زراعت «حجر» است، نخورد آن را مگر آنکه ما خواهیم بگمانِ خویش و چهارپایان دیگرند که حرام کرده شده است سوارى بر پشت آنها و چهارپایان دیگرند که نام خدا نمىگیرند نزدیک ذبح آنها به سبب آنکه دروغ بستهاند بر خدا. جزا خواهد داد ایشان را به مقابلۀ آنچه افترا میکردند. ﴿138﴾و گفتند: آنچه در شکم این چهارپایان باشد [444]، حلال است براى مردمان ما و حرام است بر زنانِ ما و اگر مرده باشد همه در آن شریکند. جزا خواهد داد به مقابلۀ این بیانِ ایشان، هرآیینه او استوارکارِ داناست. ﴿139﴾هرآیینه زیانکار شدند آنانکه کشتند فرزندانِ خود را از جهت بىخردى به غیر دانش و حرام کردند آنچه روزى داد ایشان را خدا به سبب دروغ بستن بر خدا، به تحقیق گمراه شدند ایشان و نشدند راه یافتگان. ﴿140﴾و خدا آن است که پیدا کرد بوستانها برداشته شده بر پایهها [445]و بوستانهای برداشته نشده برپایهها [446]و پیدا کرد درختان خرما و زراعت را، گوناگون میوههاى هر یکى و زیتون و انار را مانند یکدیگر و غیر مانند یکدیگر [447]. بخورید از میوههاى آن، چون میوه بیرون آورد و بدهید زکات او را روز درودنِ وى و اسراف مکنید، هرآیینه خدا دوست ندارد اسراف کنندگان را. ﴿141﴾و پیدا کرد از چهارپایان بار بردارنده را و جانورانى را که بر زمین غلطانند به جهت ذبح. بخورید از آنچه روزى داده است خدا شما را و پیروى مکنید گامهاى شیطان را، هرآیینه او شما را دشمن ظاهر است. ﴿142﴾
﴿ ثَمَٰنِيَةَ أَزۡوَٰجٖۖ مِّنَ ٱلضَّأۡنِ ٱثۡنَيۡنِ وَمِنَ ٱلۡمَعۡزِ ٱثۡنَيۡنِۗ قُلۡ ءَآلذَّكَرَيۡنِ حَرَّمَ أَمِ ٱلۡأُنثَيَيۡنِ أَمَّا ٱشۡتَمَلَتۡ عَلَيۡهِ أَرۡحَامُ ٱلۡأُنثَيَيۡنِۖ نَبُِّٔونِي بِعِلۡمٍ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ١٤٣ وَمِنَ ٱلۡإِبِلِ ٱثۡنَيۡنِ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ ٱثۡنَيۡنِۗ قُلۡ ءَآلذَّكَرَيۡنِ حَرَّمَ أَمِ ٱلۡأُنثَيَيۡنِ أَمَّا ٱشۡتَمَلَتۡ عَلَيۡهِ أَرۡحَامُ ٱلۡأُنثَيَيۡنِۖ أَمۡ كُنتُمۡ شُهَدَآءَ إِذۡ وَصَّىٰكُمُ ٱللَّهُ بِهَٰذَاۚ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبٗا لِّيُضِلَّ ٱلنَّاسَ بِغَيۡرِ عِلۡمٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٤٤ قُل لَّآ أَجِدُ فِي مَآ أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٖ يَطۡعَمُهُۥٓ إِلَّآ أَن يَكُونَ مَيۡتَةً أَوۡ دَمٗا مَّسۡفُوحًا أَوۡ لَحۡمَ خِنزِيرٖ فَإِنَّهُۥ رِجۡسٌ أَوۡ فِسۡقًا أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦۚ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَيۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٤٥ وَعَلَى ٱلَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٖۖ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ وَٱلۡغَنَمِ حَرَّمۡنَا عَلَيۡهِمۡ شُحُومَهُمَآ إِلَّا مَا حَمَلَتۡ ظُهُورُهُمَآ أَوِ لۡحَوَايَآ أَوۡ مَا ٱخۡتَلَطَ بِعَظۡمٖۚ ذَٰلِكَ جَزَيۡنَٰهُم بِبَغۡيِهِمۡۖ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ ١٤٦ ﴾
آفرید هشت قسم را، از گوسپند دو قسم [448]و از بز دو قسم (یعنى نر و ماده) از هر یک، بگو: آیا این دو نر را حرام کرده است خداى تعالى یا این دو ماه را یا آن را که مشتمل شده است بر وى رحمهاى این دو ماده؟ خبر دهید مرا به دانش [449]اگر هستید راستگو. ﴿143﴾و پیدا کرده از شتر، دو قسم و از گاو، دو قسم، بگو: آیا این دو نر را حرام کرده است خدا یا این دو ماده را یا آن را که مشتمل شده است بر وى رحمهاى این دو ماده؟ آیا حاضر بودید وقتى که حکم کرد شما را خدا به آن؟ پس کیست ستمکارتر از کسی که بندد بر خدا دروغ، تا گمراه کند مردمان را به غیر دانش، هرآیینه خدا راه نمىنماید قوم ستمکاران را. ﴿144﴾بگو: نمىیابم در آنچه وحى فرستاده شده به سوى من هیچ چیز حرام، بر خورندهای که بخورد آن را، مگر آنکه باشد مردار یا خونِ ریخته شده یا گوشتِ خوک، پس هرآیینه آن حرام است. یا آنچه فسق باشد که براى غیر خدا آواز بلند کرده شده وقت ذبح او. پس هر که درمانده شود نه بغى کننده و نه از حد گذرنده، پس هرآیینه پروردگار تو آمرزندۀ مهربان است [450]. ﴿145﴾و بر یهود حرام ساختیم هر جانور ناخندار [451]و از گاو و گوسفند حرام ساختیم بر ایشان پیۀ این دو قسم، مگر پیهى که برداشته است آن را پشت این دو قسم یا برداشته است آن را رودهها یا آنچه متعلق شد به استخوان. این طور جزا دادیم ایشان را بمقابلۀ ستم ایشان، و هرآیینه ما راستگوییم. ﴿146﴾
﴿ فَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل رَّبُّكُمۡ ذُو رَحۡمَةٖ وَٰسِعَةٖ وَلَا يُرَدُّ بَأۡسُهُۥ عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُجۡرِمِينَ ١٤٧ سَيَقُولُ ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَآ أَشۡرَكۡنَا وَلَآ ءَابَآؤُنَا وَلَا حَرَّمۡنَا مِن شَيۡءٖۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ حَتَّىٰ ذَاقُواْ بَأۡسَنَاۗ قُلۡ هَلۡ عِندَكُم مِّنۡ عِلۡمٖ فَتُخۡرِجُوهُ لَنَآۖ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا تَخۡرُصُونَ ١٤٨ قُلۡ فَلِلَّهِ ٱلۡحُجَّةُ ٱلۡبَٰلِغَةُۖ فَلَوۡ شَآءَ لَهَدَىٰكُمۡ أَجۡمَعِينَ ١٤٩ قُلۡ هَلُمَّ شُهَدَآءَكُمُ ٱلَّذِينَ يَشۡهَدُونَ أَنَّ ٱللَّهَ حَرَّمَ هَٰذَاۖ فَإِن شَهِدُواْ فَلَا تَشۡهَدۡ مَعَهُمۡۚ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمۡ يَعۡدِلُونَ ١٥٠ ۞قُلۡ تَعَالَوۡاْ أَتۡلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمۡ عَلَيۡكُمۡۖ أَلَّا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنٗاۖ وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَوۡلَٰدَكُم مِّنۡ إِمۡلَٰقٖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُكُمۡ وَإِيَّاهُمۡۖ وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلۡفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَمَا بَطَنَۖ وَلَا تَقۡتُلُواْ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِي حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِكُمۡ وَصَّىٰكُم بِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ ١٥١ ﴾
پس اگر به دروغ نسبت کنند تو را، بگو که: پروردگار شما خداوندِ مهربانى بسیار است و رد کرده نمیشود عقوبت او از قوم ستمکاران. ﴿147﴾زود باشد که بگویند مشرکان: اگر خواستى خدا (یعنى رضاى او بودى) شریک مقرر نمىکردیم و نه پدران ما میکردندی و نه حرام میکردیم چیزى را. همچنین به دروغ نسبت کردند کسانی که پیش از ایشان بودند، تا آنکه چشیدند عقوبت ما. بگو: آیا هست نزد شما دانش؟ [452]پس بیرون آرید آن را براى ما. پیروى نمىکنید مگر شبهه را و نیستید شما مگر دروغگو. ﴿148﴾بگو: خداى راست، دلیل محکم، پس اگر خواستى خدا، هدایت کردى شما را همه یکجا. ﴿149﴾بگو: بیارید علماى خود را، آنانکه گواهى میدهند که خدا حرام ساخته است این را. پس [یا محمد] اگر به فرض گواهى دهند، تو معترف مشو با ایشان و پیروى مکن خواهش کسانی که به دروغ نسبت کردند آیات ما را و کسانی که اعتقاد ندارند به آخرت و ایشان با پروردگار خود برابر میکنند [453]. ﴿150﴾بگو: بیایید تا بخوانم آنچه حرام کرده است پروردگار شما بر شما، [فرموده است] که: شریک او مقرر مکنید چیزى را و به والدین نیکوکارى کنید و مکشید اولاد خود را از ترسِ فقر، ما روزى میدهیم شما را و ایشان را و نزدیک مشوید به بیحیایىها [454]، آنچه علانیه باشد از آن و آنچه پوشیده باشد. و مکشید هیچ نفس را که حرام ساخته است خدا کشتنش، الاّ به حق [455]. به این حکم فرموده است شما را تا بُوَد که شما بفهمید. ﴿151﴾
﴿وَلَا تَقۡرَبُواْ مَالَ ٱلۡيَتِيمِ إِلَّا بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ حَتَّىٰ يَبۡلُغَ أَشُدَّهُۥۚ وَأَوۡفُواْ ٱلۡكَيۡلَ وَٱلۡمِيزَانَ بِٱلۡقِسۡطِۖ لَا نُكَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۖ وَإِذَا قُلۡتُمۡ فَٱعۡدِلُواْ وَلَوۡ كَانَ ذَا قُرۡبَىٰۖ وَبِعَهۡدِ ٱللَّهِ أَوۡفُواْۚ ذَٰلِكُمۡ وَصَّىٰكُم بِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ ١٥٢ وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِي مُسۡتَقِيمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمۡ عَن سَبِيلِهِۦۚ ذَٰلِكُمۡ وَصَّىٰكُم بِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٥٣ ثُمَّ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ تَمَامًا عَلَى ٱلَّذِيٓ أَحۡسَنَ وَتَفۡصِيلٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لَّعَلَّهُم بِلِقَآءِ رَبِّهِمۡ يُؤۡمِنُونَ ١٥٤ وَهَٰذَا كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَكٞ فَٱتَّبِعُوهُ وَٱتَّقُواْ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ ١٥٥ أَن تَقُولُوٓاْ إِنَّمَآ أُنزِلَ ٱلۡكِتَٰبُ عَلَىٰ طَآئِفَتَيۡنِ مِن قَبۡلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمۡ لَغَٰفِلِينَ ١٥٦أَوۡ تَقُولُواْ لَوۡ أَنَّآ أُنزِلَ عَلَيۡنَا ٱلۡكِتَٰبُ لَكُنَّآ أَهۡدَىٰ مِنۡهُمۡۚ فَقَدۡ جَآءَكُم بَيِّنَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞۚ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَصَدَفَ عَنۡهَاۗ سَنَجۡزِي ٱلَّذِينَ يَصۡدِفُونَ عَنۡ ءَايَٰتِنَا سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يَصۡدِفُونَ ١٥٧﴾
و نزدیک مشوید به مال یتیم، الاّ به خصلتى که وى نیک است تا آنکه رسد به جوانى خود و تمام کنید پیمانه و ترازو را به انصاف. تکلیف نمیدهیم هیچکس را مگر قدر طاقت او و چون سخن گویید [456]، پس رعایت انصاف بنمایید و اگرچه [آن محکوم علیه] صاحب قرابت باشد و به عهد خدا [457]وفا کنید. این حکم فرموده است شما را تا پندپذیر شوید. ﴿152﴾و خبر داده است که آنچه مذکور شد راه من است، راست و درست آمده، پس پیروى او کنید و پیروى مکنید راههاى دیگر را که [این راهها] جدا کنند شما را از راه خدا. این حکم فرموده است شما را تا پرهیزگارى کنید. ﴿153﴾باز میگوییم که داده بودیم موسى را کتاب، تا نعمت تمام کنیم بر هر که نیکوکار بود و بیان کنیم هر چیزى را و به جهت هدایت و مهربانى، تا ایشان به ملاقات پروردگار خویش ایمان آرند [458]. ﴿154﴾و این قرآن، کتابی است که فرو فرستادیمش با برکت، پس پیروىِ او کنید و پرهیزگارى کنید تا مهربانى کرده شود بر شما. ﴿155﴾فرستادیمش تا نگویید: بجز این نیست که فرود آورده شد کتاب (یعنى تورات و انجیل) بر دو گروهِ پیش از ما و به تحقیق بودیم ما از تلاوت ایشان بیخبر. ﴿156﴾یا گویید: اگر فرود آورده شدى بر ما کتاب، هرآیینه بودیمى راه یافتهتر از ایشان. پس آمده است به شما حجّتى از پروردگار شما و هدایت و بخشایش. پس کیست ستمکارتر از کسی که به دروغ نسبت کند آیات خدا را و اعراض کند از آن، جزا خواهیم داد اعراض کنندگان را از آیاتِ خویش، بدترین عذاب، به سبب آنکه اعراض مىکردند. ﴿157﴾
﴿ هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّآ أَن تَأۡتِيَهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَوۡ يَأۡتِيَ رَبُّكَ أَوۡ يَأۡتِيَ بَعۡضُ ءَايَٰتِ رَبِّكَۗ يَوۡمَ يَأۡتِي بَعۡضُ ءَايَٰتِ رَبِّكَ لَا يَنفَعُ نَفۡسًا إِيمَٰنُهَا لَمۡ تَكُنۡ ءَامَنَتۡ مِن قَبۡلُ أَوۡ كَسَبَتۡ فِيٓ إِيمَٰنِهَا خَيۡرٗاۗ قُلِ ٱنتَظِرُوٓاْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ ١٥٨ إِنَّ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِي شَيۡءٍۚ إِنَّمَآ أَمۡرُهُمۡ إِلَى ٱللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفۡعَلُونَ ١٥٩ مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ عَشۡرُ أَمۡثَالِهَاۖ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّيِّئَةِ فَلَا يُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَا وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ١٦٠ قُلۡ إِنَّنِي هَدَىٰنِي رَبِّيٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ دِينٗا قِيَمٗا مِّلَّةَ إِبۡرَٰهِيمَ حَنِيفٗاۚ وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ١٦١ قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٦٣ قُلۡ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِي رَبّٗا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيۡءٖۚ وَلَا تَكۡسِبُ كُلُّ نَفۡسٍ إِلَّا عَلَيۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُم مَّرۡجِعُكُمۡ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ ١٦٤ وَهُوَ ٱلَّذِي جَعَلَكُمۡ خَلَٰٓئِفَ ٱلۡأَرۡضِ وَرَفَعَ بَعۡضَكُمۡ فَوۡقَ بَعۡضٖ دَرَجَٰتٖ لِّيَبۡلُوَكُمۡ فِي مَآ ءَاتَىٰكُمۡۗ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ ٱلۡعِقَابِ وَإِنَّهُۥ لَغَفُورٞ رَّحِيمُۢ ١٦٥﴾
آیا منتظر نیستند مگر آن را که بیایند بدیشان فرشتگان؟ [459]یا بیاید حُکم پروردگار؟ تو یا بیاید بعض نشانههاى پروردگار تو؟ [460]روزی که بیاید بعض نشانههاى پروردگار تو، نفع ندهد نفسى را که ایمان نیاورده بود پیش از این ایمان او، یا نفع ندهد نفسى را که کسب نکرده بود در ایمان خود، عمل خیر [461]. تو به او بگو: انتظار کنید، هرآیینه ما نیز منتظریم. ﴿158﴾به تحقیق کسانی که پراکنده کردند دین خود را و گروه گروه شدند، نیستى از ایشان در هیچ حساب [462]. جز این نیست که کار ایشان گذاشته شده به سوى خداست، باز خبر دهد ایشان را به عاقبت آنچه میکردند. ﴿159﴾هر که آورد نیکى، پس او راست ده چند آن، و هر که آورد بدى، جزا داده نخواهد شد الاّ مثل آن و ایشان ستم کرده نخواهند شد. ﴿160﴾بگو: هرآیینه دلالت کرده است مرا پروردگار من به سوى راهِ راست، مراد میدارم دین درست، کیش ابراهیم را حنیف شده و نه بود از مشرکان. ﴿161﴾بگو: هرآیینه نماز من و حج من و قربانى من و زندگانى من و موت من همه براى خداست پروردگار عالمها. ﴿162﴾هیچ شریک نیست او را و به این توحید فرموده شد مرا و من نخستین مسلمانانم. ﴿163﴾بگو: آیا طلب کنم پروردگارى غیر خدا، و اوست پروردگار همه چیز؟ و عمل نمیکند هیچ کسى مگر بر ذات خود و برندارد هیچ بردارنده، بار دیگر را. باز به سوى پروردگارِ شما رجوع شما باشد، پس خبردار کند شما را به آنچه که در آن اختلاف میکردید. ﴿164﴾و او آن است که ساخت شما را پادشاهان زمین و بلند کرد بعضى را بالاى بعضى درجهها تا بیازماید شما را در آنچه داده است به شما، هرآیینه پروردگار تو شتاب کننده عقوبت است و هرآیینه او آمرزندۀ مهربان است. ﴿165﴾
[386] یعنی معبودان باطل را. [387] یعنی برای قیام قیامت. [388] یعنی متصرف و فرمانراوا. [389] یعنی با صدق آن خبر داد، والله اعلم. [390] یعنی زیر مساکن ایشان. [391] یعنی تعصب ایشان به مرتبهای است که اگر نزول کتاب را به حس ظاهر ببینند نیز، انکار کنند. [392] یعنی به وجهی که ما آن را به حس ظاهر ببینیم، والله اعلم. [393] یعنی ظهور ملائکه به این وجه، مستلزم هلاک ایشان است در حکمت الهی، والله اعلم. [394] یعنی جزای کلمه که به طریق سخریه به اینها میگفتند. [395] یعنی اظهار حق کردن، والله اعلم. [396] یعنی کلمۀ توحید. [397] یعنی منکر حشرند، والله اعلم. [398] یعنی گناهان خویش را. [399] یعنی عمل بد به شکل خیلی نهایت زشتی و نا خوشی شده بر پشت او بنهند. [400] یعنی از آنجاکه میتوانی که معجزه بیاری، بیار. حاصل آن است که تفویض کن امر خود را بر خدا، والله اعلم. [401] یعنی از آن نشانههاکه میطلبیدند، والله اعلم. [402] یعنی پیغامران. [403] یعنی به استدراج، نعمتهای فراوان دادیم، والله اعلم. [404] یعنی هلاک کرده نشوند. [405] رؤسای کفار به آن حضرت گفتند: ما را عار است که با فقرای مسلمین صحبت داریم، ایشان را از مجلس خود یکسو کن تا با تو بنشینیم، خدای تعالی آیت فرستاد. [406] رؤسای کفار به آن حضرت گفتد که: ما را عار است که با فقرای مسلمین صحبت داریم، ایشان را از مجلس خود یکسو کن تا با تو بنشینیم، خدای تعالی آیت فرستاد. [407] ظاهر نزدیک مترجم آن است که این واو، زائد است، مثل واو و ﴿وَفُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا﴾. [408] یعنی وقت نوم. [409] یعنی از مصیبتهای بیابان و دریا. [410] یعنی چنانکه سنگ بر قوم لوط بارید. [411] یعنی چنانکه قارون به زمین رفت. [412] یعنی افواج متعدده پیدا شود و با یکدیگر جنگ کنند. [413] یعنی چیزی را. [414] یعنی چنانکه بروی ظاهر کردیم که بتان لائق عبادت نیستند، نیز ظاهر ساختیم که ستاره و هرچه در آسمانها است و زمین، لائق عبادت نیست و واو در ﴿وَلِيَكُونَ﴾زائده است، والله اعلم. [415] یعنی از انواع محنت. [416] یعنی مهاجرین و انصار و سائر اخیار، والله اعلم. [417] یعنی چنانکه انبیا صبر کردند بر ایذای کفار، تو نیز صبر کن، والله اعلم. [418] یعنی کتمانِ آیات تورات را قرآن اظهار کرد و الاّ سابق به یقین نمیدانستند. [419] حاصل آن است که اگر یهود گویند که خدای تعالی به هیچ بشر وحی نمیفرستد، نقض کرده میشود به تورات و اگر گویند میفرستد، استبعاد فرستادن قرآن مجرّد تعصب است پس ﴿إِذۡ قَالُواْ﴾به جای اِن قالوا گفته شود. [420] مترجم گوید: انذار اوّلاً عرب را کرده شد که زبان عربی میفهمند ثانیاً جمیع اهل ارض را به واسطۀ ترجمه، پس این جا انذارِ اول مراد است، مانند آیت: ﴿هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ﴾[الجمعة: 2]. الآیه. و در آیت: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ ١٠٧﴾[الأنبیاء: 107]. از اولی و ثانوی، والله اعلم. [421] یعنی اعتقاد کرد مثلاً که به حائر و سوائب از امرالهی است و اتفاق سلف، دلیل بر آن است، والله اعلم. [422] یعنی انشای کتابی مثل قرآن خواهم کرد و انشا را به طریق مشاکلت انزال گفته شد. [423] یعنی میزنند، والله اعلم. [424] یعنی در صورت درخت و ثمر مانند یکدیگر است و در طعم مخالف، یک پاره شیرین و یک پاره ترش یا تلخ، والله اعلم. [425] مترجم گوید: احتمال بود که کفار گویند کتابهای سابقه را خواندهای و آنچه میگویی ما خوذ از کتب سابقه است نه وحی الهی است، پس خدای تعالی قرآن را به وجهی نازل ساخت و به وجهی گوناگون بیان کرد که مجال این شبهه نماند، زیراکه این قسم بیان از خواندن کتب سابقه نمیآید بدون وحی الهی، والله اعلم. [426] یعنی یهود دانند که نزول وحی میشود و آدمی را خدای تعالی پیغمبر میسازد و در حضرت پیغمبرجو در قرآن دلائل صدق موجود هست. مترجم گوید: در صورتهای مکّیه مذکور شده است که یهود تصدیق میکنند قرآن را و در صورتهای مدنیه مذکور است که یهود تکذیب میکنند آن را و وجه تطبیق آن است که چون آن حضرتجدر مکه بود، هنوز دعوت یهود نکرده بود، همه به صدق قرآن معترف بودند که حکم آن بر عرب لازم است و هیچ کس از ایشان انکار نکرده و چون هجرت فرمود ایشان را دعوت کرد، به عناد درآمدند. در سیرت ابن اسحاق چند قصه به این مضمون مذکور است، والله اعلم. [427] یعنی آنچه کافران در باب تحریم و تحلیل اشیا شبهات میکردند، باطل است، والله اعلم. [428] مترجم گوید: یعنی میته حرام است، الا وقت ضرورت، تناول آن رخصت است، والله اعلم. [429] مترجم گوید: مراد از این وسوسه آن است که اهل جاهلیت میگفتند: چرا کِشتۀ خود را بخوریم وکشتۀ خدا را نخوریم، والله اعلم. [430] یعنی کافر بود، هدایت کردیمش. [431] چنانکه رؤسای کفّار مکه در نصرت کفر سعی میکردند، والله اعلم. [432] یعنی بر هر کسی از ما جبرئیل فرود آید و وحی نازل بشود، والله اعلم. [433] یعنی بفهماندش حقیقت اسلام و محاسن آن، والله اعلم. [434] یعنی هرچند میخواهند حقیقت اسلام و محاسن آن بفهمند، نمیتوانند، والله اعلم. [435] یعنی ای شیاطین. [436] یعنی تابعان ایشان را از کفار. [437] یعنی متبوعان خوشوقت شدند به تابعان و تابعان محفوظ شدند از متبوعان، والله اعلم. [438] یعنی برای حسابِ ما پس در حق ما چه حکم است. [439] یعنی در حق اهلِ هجات، والله اعلم. [440] مترجم گوید: مراد آن است که آیا نیامدهاند از مجموعه جن و انس؟ و آن صادق است به بودن رسل از انس مبعوث به انس و جن، والله اعلم. [441] قبل بعثت، عقوبت نمیآید، والله اعلم. [442] مترجم گوید: اهل جاهلیت احکامی چند اختراع کرده بودند، از آن جمله آن است که از زراعت و مواشی، پارهای برای خدا مقرر میکردند، پارهای برای بتان و حصۀ خدا بر مساکین و ضعیفان صرف میکردند و حصۀ بتان به آستانه بتان میرسانیدند، پس اگر جیزی از حصه بتان مخلوط میشد، ترک میکردند که خدا حاجت ندارد و اگر از حصۀ بتان در حصۀ خدا مخلوط میشد، آن را جدا میکردند که بتان محتاجاند و آن جمله آن است که قتل دختران تجویز میکردند و پیشوایان ایشان بدین معنی فتوی داده بودند و از آن جمله آن است که بعض زراعت و مواشی را حجر میساختند که غیر سدنۀ بتان کسی دیگر نخورد و آنچه برای بتان ذبح میکردند، نام خدا بر آن نمیگرفتند. از آن جمله آن است که جون به حائر و سوائب بچه میدادند، اگر زنده بودی، مردان را حلال میدانستند نه زنان را و اگر مرده بودی، همه را حلال میدانستند. خدا تعالی درّ این مذاهب باطله فرموده و آنچه حکم حق است بیان فرمود و محرماتی که همه اهل باطل بر آن متفقاند، ذکر کرد، والله اعلم. [443] یعنی شیاطین که وسوسه کردهاند با پیشوایان که مذهب قرار دادهاند، والله اعلم. [444] یعنی در شکم بعائر و سوائب باشد. [445] یعنی درختان انگور و مانند آن، والله اعلم. [446] یعنی درختان بر ساق ایستاده، والله اعلم. [447] یعنی افراد هر نوعی به اعتبار صورت، مانند یکدیگرند و به اعتبار مزه، نه، والله اعلم. [448] یعنی نر و ماده از هریک، والله اعلم. [449] یعنی نقلی صحیح بیارید از ابراهیم و اسمعیل، علیهما السلام، و از کتب الهیه، والله اعلم. [450] مراد، حصر اضافی است به نسبت بهیمه الانعام و آن اصناف ثمانیة مذکور است. سگ و شیر و باز و غیر آن اگرچه حرام است، از بهیمة الانعام نیست و در آن بحث نداشتند، والله اعلم. [451] یعنی مثل شتر و شترمرغ، والله اعلم. [452] یعنی نقلی از کتب الهی، والله اعلم. [453] یعنی معبود باطل را، والله اعلم. [454] یعنی به زنا و لواطت. [455] یعنی به قصاص و مثل آن. [456] یعنی گواهی دهید یا حکم کنید، والله اعلم. [457] یعنی به نذر او. [458] مترجم گوید: ظاهر نزدیک این بنده آن است که حرام گردانیدیم اشیای مذکوره را در ازل بر قوم نوح و هلمّ جرّا بازدادیم موسی را کتاب، والله اعلم. [459] یعنی برای قبض ارواح. [460] یعنی طلوع شمس از مغرب یا دابةالارض، والله اعلم. [461] یعنی آن روز، توبه گنهکار و ایمان کافر، قبول نشود، الله اعلم. [462] یعنی از تو مؤاخذه نخواهند کرد، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓمٓصٓ ١ كِتَٰبٌ أُنزِلَ إِلَيۡكَ فَلَا يَكُن فِي صَدۡرِكَ حَرَجٞ مِّنۡهُ لِتُنذِرَ بِهِۦ وَذِكۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ ٢ ٱتَّبِعُواْ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡ وَلَا تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَۗ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ ٣ وَكَم مِّن قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَا فَجَآءَهَا بَأۡسُنَا بَيَٰتًا أَوۡ هُمۡ قَآئِلُونَ ٤ فَمَا كَانَ دَعۡوَىٰهُمۡ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَآ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ ٥ فَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلَّذِينَ أُرۡسِلَ إِلَيۡهِمۡ وَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٦ فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيۡهِم بِعِلۡمٖۖ وَمَا كُنَّا غَآئِبِينَ ٧ وَٱلۡوَزۡنُ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّۚ فَمَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِينُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٨ وَمَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُم بِمَا كَانُواْ بَِٔايَٰتِنَا يَظۡلِمُونَ ٩ وَلَقَدۡ مَكَّنَّٰكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَجَعَلۡنَا لَكُمۡ فِيهَا مَعَٰيِشَۗ قَلِيلٗا مَّا تَشۡكُرُونَ ١٠ وَلَقَدۡ خَلَقۡنَٰكُمۡ ثُمَّ صَوَّرۡنَٰكُمۡ ثُمَّ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِيسَ لَمۡ يَكُن مِّنَ ٱلسَّٰجِدِينَ ١١
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
المّص. ﴿1﴾این کتابی است که فروآورده شد به سوى تو، پس باید که نباشد در سینۀ تو هیچ تنگى از تبلیغ او؛ [فرود آورده شده] تا بیم کنى به آن و براى پند، مسلمانان. را ﴿2﴾پیروى کنید آن را که فرود آورده شد به سوى شما از جانب پروردگار شما و پیروى مکنید بجز وى دوستان را [463]، اندکى پند مىپذیرید. ﴿3﴾و بسا دیه که هلاک کردیمش، پس آمد به آن عقوبت ما و ایشان شبانگاه آرمیده بودند یا وقتى که ایشان در خواب نیمروز بودند. ﴿4﴾پس نبود قول ایشان، چون بیاید به ایشان عقوبتِ ما اِلاّ آنکه گفتند: هرآیینه ما ستمکار بودیم. ﴿5﴾پس البته سؤال خواهیم کرد آن کسانى را که پیغامبر فرستاده شد به سوى ایشان و البته سؤال خواهیم کرد پیغامبران را. ﴿6﴾پس البته بیان خواهیم کرد به حضور ایشان [464]به دانش و نبودیم غایب. ﴿7﴾و سنجیدن اعمال به انصاف آن روز بودنى است؛ پس هر که گران شد پلۀ نیکیهای او، پس ایشانند رستگار. ﴿8﴾و هر که سبک شد پلۀ نیکیهاى او، پس آن جماعت، آنانند که زیان کردند در حقِّ خویشتن به سبب آنکه به آیات ما انکار مىکردند. ﴿9﴾و هرآیینه استقرار دادیم شما را در زمین و پیداکردیم براى شما در آنجا اسباب معیشت. اندکى شکر میکنید. ﴿10﴾و هرآیینه آفریدیم شما را (یعنى پدر شما را) باز صورت بستیم شما را (یعنى پدر شما را) باز گفتیم به فرشتگان که: سجده کنید آدم را، پس سجده کردند مگر ابلیس، نبود از سجده کنندگان. ﴿11﴾
﴿قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسۡجُدَ إِذۡ أَمَرۡتُكَۖ قَالَ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ ١٢ قَالَ فَٱهۡبِطۡ مِنۡهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَٱخۡرُجۡ إِنَّكَ مِنَ ٱلصَّٰغِرِينَ ١٣ قَالَ أَنظِرۡنِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ ١٤ قَالَ إِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ ١٥ قَالَ فَبِمَآ أَغۡوَيۡتَنِي لَأَقۡعُدَنَّ لَهُمۡ صِرَٰطَكَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ١٦ ثُمَّ لَأٓتِيَنَّهُم مِّنۢ بَيۡنِ أَيۡدِيهِمۡ وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ وَعَنۡ أَيۡمَٰنِهِمۡ وَعَن شَمَآئِلِهِمۡۖ وَلَا تَجِدُ أَكۡثَرَهُمۡ شَٰكِرِينَ ١٧ قَالَ ٱخۡرُجۡ مِنۡهَا مَذۡءُومٗا مَّدۡحُورٗاۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنۡهُمۡ لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمۡ أَجۡمَعِينَ ١٨ وَيَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡكُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُكَ ٱلۡجَنَّةَ فَكُلَا مِنۡ حَيۡثُ شِئۡتُمَا وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٩ فَوَسۡوَسَ لَهُمَا ٱلشَّيۡطَٰنُ لِيُبۡدِيَ لَهُمَا مَا وُۥرِيَ عَنۡهُمَا مِن سَوۡءَٰتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَىٰكُمَا رَبُّكُمَا عَنۡ هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةِ إِلَّآ أَن تَكُونَا مَلَكَيۡنِ أَوۡ تَكُونَا مِنَ ٱلۡخَٰلِدِينَ ٢٠ وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ ٱلنَّٰصِحِينَ ٢١ فَدَلَّىٰهُمَا بِغُرُورٖۚ فَلَمَّا ذَاقَا ٱلشَّجَرَةَ بَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا يَخۡصِفَانِ عَلَيۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِۖ وَنَادَىٰهُمَا رَبُّهُمَآ أَلَمۡ أَنۡهَكُمَا عَن تِلۡكُمَا ٱلشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَآ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ لَكُمَا عَدُوّٞ مُّبِينٞ ٢٢﴾
گفت خدا: چه چیز منع کرد تو را از آنکه سجده کنى، وقتى که امر کردم تو را؟ گفت: من بهترم از او؛ آفریدهای مرا از آتش و آفریدهای او را از گِل. ﴿12﴾گفت: پس فرود رو از آسمان؛ زیراکه لایق نیست تو را که سرکشى کنى درآن، پس بیرون شو، هرآیینه تو از خوار شوندگانى ﴿13﴾گفت: بار خدایا! مهلت ده مرا تا روزی که آدمیان برانگیخته شوند. ﴿14﴾گفت: خدا هرآیینه تو از مهلت داده شدگانى. ﴿15﴾پس گفت: به سبب آنکه گمراه کردى مرا، البته بنشینم براى آدمیان به راه راست تو (یعنى تا از آن منع کنم). ﴿16﴾پس البته بیایم به سوى ایشان، از پیشِ ایشان و از پسِ پشت ایشان و از جانب راست ایشان و از جانب چپ ایشان و نیابى اکثر ایشان را شکرگزار. ﴿17﴾گفت: بیرون رو از آسمان، نکوهیدۀ رانده شده. به خدا، هر که پیروى کند تو را از آدمیان، البته پر کنم دوزخ را از شما، همه یکجا. ﴿18﴾و گفتیم: اى آدم! ساکن شو تو و زنِ تو در بهشت. پس بخورید از هر جاکه خواهید و نزدیک مشوید به این درخت که خواهید شد از ستمکاران. ﴿19﴾پس وسوسه داد ایشان را شیطان تا آشکاراگرداند براى ایشان آنچه پوشیده بود از نظر ایشان از شرمگاههاى ایشان؛ و گفت: منع نکرده است شما را پروردگار شما از این درخت، مگر براى احتیاط از آنکه شوید دو فرشته یا شوید از جاویدْ باشندگان. ﴿20﴾و قسم خورد براى ایشان که من از نصیحت کنندگانم شما را. ﴿21﴾پس به سوى پستى انداخت ایشان را به فریب دادن. پس چون چشیدند آن درخت را، ظاهر شد ایشان را شرمگاه ایشان و شروع کردند که برگى بالاى برگى مىچسبانیدند بر خویش از برگ درختان بهشت و ندا کرد ایشان را پروردگار ایشان: آیا منع نکرده بودم شما را از این درخت و نگفته بودم به شماکه هرآیینه شیطان شما را دشمن آشکارا است؟!. ﴿22﴾
﴿ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٢٣ قَالَ ٱهۡبِطُواْ بَعۡضُكُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ وَلَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُسۡتَقَرّٞ وَمَتَٰعٌ إِلَىٰ حِينٖ ٢٤ قَالَ فِيهَا تَحۡيَوۡنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنۡهَا تُخۡرَجُونَ ٢٥ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ قَدۡ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكُمۡ لِبَاسٗا يُوَٰرِي سَوۡءَٰتِكُمۡ وَرِيشٗاۖ وَلِبَاسُ ٱلتَّقۡوَىٰ ذَٰلِكَ خَيۡرٞۚ ذَٰلِكَ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ لَعَلَّهُمۡ يَذَّكَّرُونَ ٢٦ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ لَا يَفۡتِنَنَّكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ كَمَآ أَخۡرَجَ أَبَوَيۡكُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ يَنزِعُ عَنۡهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوۡءَٰتِهِمَآۚ إِنَّهُۥ يَرَىٰكُمۡ هُوَ وَقَبِيلُهُۥ مِنۡ حَيۡثُ لَا تَرَوۡنَهُمۡۗ إِنَّا جَعَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ ٢٧ وَإِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةٗ قَالُواْ وَجَدۡنَا عَلَيۡهَآ ءَابَآءَنَا وَٱللَّهُ أَمَرَنَا بِهَاۗ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَأۡمُرُ بِٱلۡفَحۡشَآءِۖ أَتَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٢٨ قُلۡ أَمَرَ رَبِّي بِٱلۡقِسۡطِۖ وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمۡ عِندَ كُلِّ مَسۡجِدٖ وَٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَۚ كَمَا بَدَأَكُمۡ تَعُودُونَ ٢٩ فَرِيقًا هَدَىٰ وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلضَّلَٰلَةُۚ إِنَّهُمُ ٱتَّخَذُواْ ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَيَحۡسَبُونَ أَنَّهُم مُّهۡتَدُونَ ٣٠﴾
گفتند: اى پروردگار ما! ستم کردیم بر خویش و اگر نیامرزى ما را و مهربانى نکنى بر ما، البته از زیانکاران باشیم. ﴿23﴾گفت خدا: فرو روید؛ بعضِ شما بعضى را دشمن خواهد بود، و شما را در زمین استقرار و بهرهمندى باشد تا وقتى معین (یعنى تا مرگ). ﴿24﴾گفت خدا: در زمین زندگانى خواهید کرد و در آنجا خواهید مرد و از آنجا بیرون آورده شوید. ﴿25﴾اى فرزندان آدم! هرآیینه ما فرود آوردیم بر شما لباسى که بپوشد شرمگاه شما را و فرود آوردیم جامههاى زینت را و لباس پرهیزگارى، وى از همه بهتر است. این از نشانههاى خداست تا ایشان پندپذیر شوند. ﴿26﴾اى فرزندان آدم! گمراه نکند شما را شیطان چنانکه بیرون آورد پدر و مادر شما را از بهشت. برمیکشید از ایشان جامۀ ایشان را تا بنماید ایشان را شرمگاه ایشان، هرآیینه شیطان و قوم او مىبینند شما را از آنجا که شما نمىبینید ایشان را، هرآیینه ما ساختیم شیاطین را کارگزار کسانی که ایمان ندارند. ﴿27﴾و (کارگزار آنانکه) چون بکنند کار زشت، گویند: یافتیم بر این کار، پدران خود را و خدا فرموده است ما را به آن. بگو: هرآیینه خدا نمیفرماید به کار زشت، آیا میگویید بر خدا آنچه نمىدانید؟. ﴿28﴾بگو: هرآیینه فرموده است پروردگار من به انصاف، و فرموده است که: راست کنید روى خود را [465]وقت هر نماز و بپرستید او را براى او خالص کرده عبادت را، چنانکه آفرید شما را، همچنان دیگر بار خواهید شد [466]. ﴿29﴾گروهى را راه نمود و گروهى را ثابت شد بر ایشان گمراهى، هرآیینه ایشان شیاطین را دوست گرفتند بجز خدا و میپنداشتند که ایشان راه یافتگانند. ﴿30﴾
﴿۞يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمۡ عِندَ كُلِّ مَسۡجِدٖ وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِينَ ٣١ قُلۡ مَنۡ حَرَّمَ زِينَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِيٓ أَخۡرَجَ لِعِبَادِهِۦ وَٱلطَّيِّبَٰتِ مِنَ ٱلرِّزۡقِۚ قُلۡ هِيَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا خَالِصَةٗ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ٣٢ قُلۡ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ ٱلۡفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَمَا بَطَنَ وَٱلۡإِثۡمَ وَٱلۡبَغۡيَ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَأَن تُشۡرِكُواْ بِٱللَّهِ مَا لَمۡ يُنَزِّلۡ بِهِۦ سُلۡطَٰنٗا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٣٣ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٞۖ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ لَا يَسۡتَأۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا يَسۡتَقۡدِمُونَ ٣٤ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ إِمَّا يَأۡتِيَنَّكُمۡ رُسُلٞ مِّنكُمۡ يَقُصُّونَ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِي فَمَنِ ٱتَّقَىٰ وَأَصۡلَحَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٣٥ وَٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَٱسۡتَكۡبَرُواْ عَنۡهَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٣٦ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ كَذَّبَ بَِٔايَٰتِهِۦٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ يَنَالُهُمۡ نَصِيبُهُم مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوۡنَهُمۡ قَالُوٓاْ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰفِرِينَ ٣٧ ﴾
اى فرزندان آدم! بگیرید زینت خود را [467]نزدیک هر نماز و بخورید و بیاشامید و از حد مگذرید، هرآیینه خدا دوست نمیدارد از حدگذرندگان را. ﴿31﴾بگو: که حرام کرد زینت خدا راکه پیدا کرده است براى بندگان خود، و که حرام کرده است پاکیزهها را از رزق؟ بگو: آن پاکیزهها (از ملابس و مآکل) براى مسلمانان است در زندگىِ دنیا [468]، خالص شده براى ایشان روز قیامت، همچنین بیان مىکنیم نشانهها براى گروهى که میدانند [469]. ﴿32﴾بگو: جز این نیست که حرام کرده است پروردگار من بیحیاییها را؛ آنچه علانیه باشد از آن و آنچه پوشیده باشد، و حرام کرده است گناه را و تعدّىِ ناحق را و آنکه شریک خدا مقرر کنید چیزى راکه خدا هیچ دلیل بر آن نازل نکرده است و آنکه بگویید بر خدا آنچه نمیدانید. ﴿33﴾هر گروهى را میعادی است [470]؛ پس چون بیاید [471]میعاد ایشان، تأخیر نکنند یک ساعت و نه سبقت کنند [472]. ﴿34﴾اى فرزندان آدم، اگر بیایند به شما پیغامبران از جنس شما، میخوانند بر شما آیات مرا. پس هر که پرهیزگارى کند و نیکوکارى نماید، پس هیچ ترس نباشد بر ایشان و نه ایشان اندوهگین شوند. ﴿35﴾و کسانی که به دروغ نسبت کردند آیاتِ ما را و سرکشى کردند از قبول آنها، ایشان باشندگان دوزخند؛ ایشان آنجا جاویدانند. ﴿36﴾پس کیست ستمکارتر از کسی که بربست بر خدا دروغ را یا به دروغ نسبت کرد آیات او را؟ آن جماعت، برسد به ایشان بهرۀ ایشان از آنچه نوشته شده در لوح محفوظ [473]تا وقتى که بیایند نزدیک ایشان فرستادگان ما تا قبض ارواح ایشان کنند، گویند: کجاست آنچه شما میپرستیدید بجز خدا؟ گویند: گم شدند ایشان از ما و معترف شدند بر نفسهاى خویش به این که ایشان کافر بودند. ﴿37﴾
﴿ قَالَ ٱدۡخُلُواْ فِيٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِكُم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ فِي ٱلنَّارِۖ كُلَّمَا دَخَلَتۡ أُمَّةٞ لَّعَنَتۡ أُخۡتَهَاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا ٱدَّارَكُواْ فِيهَا جَمِيعٗا قَالَتۡ أُخۡرَىٰهُمۡ لِأُولَىٰهُمۡ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ أَضَلُّونَا فََٔاتِهِمۡ عَذَابٗا ضِعۡفٗا مِّنَ ٱلنَّارِۖ قَالَ لِكُلّٖ ضِعۡفٞ وَلَٰكِن لَّا تَعۡلَمُونَ ٣٨ وَقَالَتۡ أُولَىٰهُمۡ لِأُخۡرَىٰهُمۡ فَمَا كَانَ لَكُمۡ عَلَيۡنَا مِن فَضۡلٖ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡسِبُونَ ٣٩ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَٱسۡتَكۡبَرُواْ عَنۡهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمۡ أَبۡوَٰبُ ٱلسَّمَآءِ وَلَا يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ حَتَّىٰ يَلِجَ ٱلۡجَمَلُ فِي سَمِّ ٱلۡخِيَاطِۚ وَكَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُجۡرِمِينَ ٤٠ لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٞ وَمِن فَوۡقِهِمۡ غَوَاشٖۚ وَكَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلظَّٰلِمِينَ ٤١ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَا نُكَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٤٢ وَنَزَعۡنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنۡ غِلّٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي هَدَىٰنَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهۡتَدِيَ لَوۡلَآ أَنۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُۖ لَقَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُ رَبِّنَا بِٱلۡحَقِّۖ وَنُودُوٓاْ أَن تِلۡكُمُ ٱلۡجَنَّةُ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٤٣ ﴾
حکم کند خداکه داخل شوید همراه امّتانى که گذاشتهاند پیش از شما از جن و انس در آتش. هرگاه که درآید قومى، لعنت کند قومى دیگر مانند خود را تا وقتى که به یکدیگر برسند در دوزخ، همه یکجا. گوید جماعت متأخّر از ایشان در حقّ جماعت متقدّم از ایشان: اى پروردگار ما! ایشان گمراه کردند ما را، پس بده ایشان را عذابِ دو چند از دوزخ. فرماید خدا: هر یکى را دو چند است و لیکن نمیدانند [474]. ﴿38﴾و گویند جماعت متقدم از ایشان جماعت متأخّر را از ایشان: پس نیست شما را هیچ بزرگى بر ما، پس بچشید عذاب را به سبب آنچه میکردید. ﴿39﴾هرآیینه کسانی که به دروغ نسبت کردند آیات ما را و سرکشى کردند از قبول آن، هرگز گشاده نشود بر ایشان دروازههاى آسمان و در نیایند به بهشت تا وقتى که داخل شود شتر در سوراخ سوزن [475]، و همچنین جزا میدهیم گناهکاران را. ﴿40﴾ایشان را از دوزخ فرش بود و از بالاى ایشان [از دوزخ] پوششها باشد و همچنین جزا میدهیم ستمکاران را. ﴿41﴾و کسانی که ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، تکلیف نمیدهیم هیچکس را مگر قدر طاقت او. آن جماعت باشندگان بهشتند، ایشان آنجا جاویدان باشند. ﴿42﴾و بیرون آریم آنچه در سینههاى ایشان بود از کینه [476]. میرود زیر ایشان نهرها و گویند: سپاس آن خدای راست که دلالت کرد ما را به سوى این بهشت و هرگز مستعدِّ راه یافتن نبودیم، اگر راه ننمودى ما را خدا. هرآیینه آمدند فرستادگان پروردگار ما به راستى و نداکرده شوند که این بهشت، داده شدید آن را به سبب آنچه میکردند. ﴿43﴾
﴿ وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ أَصۡحَٰبَ ٱلنَّارِ أَن قَدۡ وَجَدۡنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقّٗا فَهَلۡ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمۡ حَقّٗاۖ قَالُواْ نَعَمۡۚ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنُۢ بَيۡنَهُمۡ أَن لَّعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّٰلِمِينَ ٤٤ ٱلَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَيَبۡغُونَهَا عِوَجٗا وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ كَٰفِرُونَ ٤٥ وَبَيۡنَهُمَا حِجَابٞۚ وَعَلَى ٱلۡأَعۡرَافِ رِجَالٞ يَعۡرِفُونَ كُلَّۢا بِسِيمَىٰهُمۡۚ وَنَادَوۡاْ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ أَن سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡۚ لَمۡ يَدۡخُلُوهَا وَهُمۡ يَطۡمَعُونَ ٤٦ ۞وَإِذَا صُرِفَتۡ أَبۡصَٰرُهُمۡ تِلۡقَآءَ أَصۡحَٰبِ ٱلنَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٤٧ وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلۡأَعۡرَافِ رِجَالٗا يَعۡرِفُونَهُم بِسِيمَىٰهُمۡ قَالُواْ مَآ أَغۡنَىٰ عَنكُمۡ جَمۡعُكُمۡ وَمَا كُنتُمۡ تَسۡتَكۡبِرُونَ ٤٨ أَهَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَقۡسَمۡتُمۡ لَا يَنَالُهُمُ ٱللَّهُ بِرَحۡمَةٍۚ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡكُمۡ وَلَآ أَنتُمۡ تَحۡزَنُونَ ٤٩ وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ أَنۡ أَفِيضُواْ عَلَيۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ أَوۡ مِمَّا رَزَقَكُمُ ٱللَّهُۚ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٥٠ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ دِينَهُمۡ لَهۡوٗا وَلَعِبٗا وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَاۚ فَٱلۡيَوۡمَ نَنسَىٰهُمۡ كَمَا نَسُواْ لِقَآءَ يَوۡمِهِمۡ هَٰذَا وَمَا كَانُواْ بَِٔايَٰتِنَا يَجۡحَدُونَ ٥١ ﴾
و ندا کنند اهل بهشت، اهل دوزخ را که: ما راست یافتیم آنچه وعده کرده به ما پروردگار ما، پس آیا شما هم راست یافتید آنچه به شما وعده کرده بود پروردگار شما؟! گفتند: آرى! پس آواز کند، آواز کننده در میان ایشان که لعنت خدا بر آن ستمکاران است. ﴿44﴾که باز میداشتند مردمان را از راه خدا و میخواستند براى آن، راه کجى [477]و ایشان به آخرت اعتقاد نداشتند. ﴿45﴾در میان بهشت و دوزخ حجابی است [478]و بر اعراف مردمانى باشند که مىشناسند هر یکى را [از اهل موضعین] به قیافۀ ایشان و ندا کنند اهل اعراف، اهل بهشت را که: سلام علیکم! هنوز به بهشت نه در آمدند و ایشان طمع آن دارند. ﴿46﴾و چون گردانیده شود چشم اهل اعراف به طرف اهل دوزخ، گویند: اى پروردگار ما! مکن ما را همراه گروه ستمکاران. ﴿47﴾و ندا کنند اهل اعراف مردمانی را که مىشناسند ایشان را به قیافۀ ایشان، گویند: کفایت نکرد از شما جمعیت شما و آنکه سرکشى میکردید. ﴿48﴾آیا این جماعتند از آنانکه شما قسم میخوردید که هرگز خدا نرساند به ایشان هیچ رحمت؟ [479][گفته شد ایشان را که:] درآیید به بهشت، هیچ ترس نیست بر شما و نه شما اندوهگین شوید. ﴿49﴾و نداکنند اهل دوزخ اهل بهشت را که: بریزید بر ما چیزى از آب یا از سایر آنچه روزى داده است شما را خدا. گویند: خدا حرام ساخته است این هر دو را بر کافران. ﴿50﴾آنانکه دین خود گرفتهاند بازى و لهو را، و فریب داد ایشان را زندگانى دنیا، پس امروز فراموش کنیم ایشان را چنانچه ایشان فراموش کردند ملاقات این روز خویش را و چنانکه انکار مىکردند به آیاتِ ما [480]. ﴿51﴾
﴿ وَلَقَدۡ جِئۡنَٰهُم بِكِتَٰبٖ فَصَّلۡنَٰهُ عَلَىٰ عِلۡمٍ هُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٥٢ هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأۡوِيلَهُۥۚ يَوۡمَ يَأۡتِي تَأۡوِيلُهُۥ يَقُولُ ٱلَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبۡلُ قَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُ رَبِّنَا بِٱلۡحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَآءَ فَيَشۡفَعُواْ لَنَآ أَوۡ نُرَدُّ فَنَعۡمَلَ غَيۡرَ ٱلَّذِي كُنَّا نَعۡمَلُۚ قَدۡ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ ٥٣ إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ يُغۡشِي ٱلَّيۡلَ ٱلنَّهَارَ يَطۡلُبُهُۥ حَثِيثٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ وَٱلنُّجُومَ مُسَخَّرَٰتِۢ بِأَمۡرِهِۦٓۗ أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُۗ تَبَارَكَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٥٤ ٱدۡعُواْ رَبَّكُمۡ تَضَرُّعٗا وَخُفۡيَةًۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ ٥٥ وَلَا تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ بَعۡدَ إِصۡلَٰحِهَا وَٱدۡعُوهُ خَوۡفٗا وَطَمَعًاۚ إِنَّ رَحۡمَتَ ٱللَّهِ قَرِيبٞ مِّنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٥٦ وَهُوَ ٱلَّذِي يُرۡسِلُ ٱلرِّيَٰحَ بُشۡرَۢا بَيۡنَ يَدَيۡ رَحۡمَتِهِۦۖ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَقَلَّتۡ سَحَابٗا ثِقَالٗا سُقۡنَٰهُ لِبَلَدٖ مَّيِّتٖ فَأَنزَلۡنَا بِهِ ٱلۡمَآءَ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِۚ كَذَٰلِكَ نُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ ٥٧ ﴾
هرآیینه آوردیم براى ایشان کتابى که مفصّل کردیم آن را به دانش براى رهنمایى و بخشایشِ، مؤمنان را. ﴿52﴾انتظار نمىکنند کفار مگر مصداق این وعده را، روزی که بیاید مصداق آن، گویند کسانی که فراموش کرده بودند آن را پیش از این: هرآیینه آمده بودند پیغامبرانِ پروردگار ما به راستى، پس آیا هستند برای ما شفیعان تا شفاعت کنند برای ما یا بازگردانیده شویم به سوى دنیا، پس عمل کنیم غیر آنچه میکردیم؟ [481]هرآیینه زیان کردند در حق خویشتن و گم شد از ایشان آنچه افترا میکردند. ﴿53﴾هرآیینه پروردگار شما آن خدا است که آفرید آسمانها و زمین را در شش روز؛ باز مستقر شد بر عرش؛ مىپوشاند شب را به روز [482]، میطلبد شب، روز را به شتاب [483]و آفرید آفتاب و ماه و ستارگان را رام شده به فرمان خدا. آگاه شو او راست، آفریدن و فرمانروایى. به غایت بزرگ است، خدا پروردگار عالمها. ﴿54﴾بپرستید پروردگار خود را زارى کنان و پوشیده از مردمان [484]، هرآیینه او دوست ندارد از حد گذرندگان را. ﴿55﴾فساد مکنید در زمین بعدِ اصلاح آن [485]و بپرستید او را به ترس و امید، هرآیینه بخشایش خدا نزدیک است از نیکوکاران. ﴿56﴾و اوست آنکه میفرستد بادها، مژده دهنده پیش از رحمت خود [486]تا وقتى که بردارد ابر گران را. روان کنیم آن را به سوى شهرى مرده؛ پس فروآریم به واسطۀ آن ابر آب را، پس بیرون آریم به آن آب، از جنس هر میوه. همچنین بیرون آریم مردگان را [487]تا شما پندپذیر شوید. ﴿57﴾
﴿وَٱلۡبَلَدُ ٱلطَّيِّبُ يَخۡرُجُ نَبَاتُهُۥ بِإِذۡنِ رَبِّهِۦۖ وَٱلَّذِي خَبُثَ لَا يَخۡرُجُ إِلَّا نَكِدٗاۚ كَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَشۡكُرُونَ ٥٨ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ فَقَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ٥٩ قَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِهِۦٓ إِنَّا لَنَرَىٰكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٦٠ قَالَ يَٰقَوۡمِ لَيۡسَ بِي ضَلَٰلَةٞ وَلَٰكِنِّي رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٦١ أُبَلِّغُكُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمۡ وَأَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٦٢ أَوَعَجِبۡتُمۡ أَن جَآءَكُمۡ ذِكۡرٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنكُمۡ لِيُنذِرَكُمۡ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ ٦٣ فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيۡنَٰهُ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥ فِي ٱلۡفُلۡكِ وَأَغۡرَقۡنَا ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَآۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمًا عَمِينَ ٦٤ ۞وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمۡ هُودٗاۚ قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓۚ أَفَلَا تَتَّقُونَ ٦٥ قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦٓ إِنَّا لَنَرَىٰكَ فِي سَفَاهَةٖ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ ٦٦ قَالَ يَٰقَوۡمِ لَيۡسَ بِي سَفَاهَةٞ وَلَٰكِنِّي رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٦٧ ﴾
و شهر پاکیزه، بر مىآید رستنىِ او به فرمان پروردگار او و زمین ناپاکیزه، بر نمىآید رستنىِ او، مگر ناهموار به دیر روینده. همچنین گوناگون بیان مىکنیم نشانهها را براى قومى که شکرگزارى مىکنند [488]. ﴿58﴾هرآیینه فرستادیم نوح را به سوى قوم او، پس گفت: اى قوم من! عبادت کنید خدا را، نیست شما را هیچ معبود بجز وى، هرآیینه من مىترسم بر شما از عقوبت روز بزرگ [489]. ﴿59﴾گفتند اشراف از قوم او: هرآیینه ما مىبینیم تو را در گمراهىِ ظاهر. ﴿60﴾گفت: اى قوم من! نیست با من هیچ گمراهى و لیکن من پیغامبرم از جانب پروردگار عالمها. ﴿61﴾میرسانم به شما پیغامهاى پروردگار خود و نیکخواهى میکنم براى شما و میدانم از حُکم خدا آنچه نمیدانید. ﴿62﴾آیا تعجّب کردید از آنکه آمد به شما پندى از جانب پروردگار شما (فرود آمده) بر زبان مردى از شما، تا بیم کند شما را و تا پرهیزگارى کنید و تا مهربانى کرده شود بر شما؟. ﴿63﴾پس دروغى داشتند او را، پس نجات دادیم او را و کسانى را که با وى بودند در کشتى و غرق ساختیم کسانى را که دروغ داشته بودند آیات ما را، هرآیینه ایشان بودند گروهى نابینا. ﴿64﴾و فرستادیم به سوى قوم عاد برادر ایشان هود را، گفت: اى قوم من! عبادت کنید خدا را؛ نیست شما را هیچ معبود غیر او. آیا پرهیزگارى نمىکنید؟. ﴿65﴾گفتند اشراف کفار از قوم او: هرآیینه ما بینیم تو را در بیخردى و هرآیینه ما مىپنداریم تو را از دروغگویان. ﴿66﴾گفت اى قوم من! نیست با من هیچ بیخردى و لیکن من پیغامبرم از جانب پروردگار عالمها. ﴿67﴾
﴿أُبَلِّغُكُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَأَنَا۠ لَكُمۡ نَاصِحٌ أَمِينٌ ٦٨ أَوَعَجِبۡتُمۡ أَن جَآءَكُمۡ ذِكۡرٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنكُمۡ لِيُنذِرَكُمۡۚ وَٱذۡكُرُوٓاْ إِذۡ جَعَلَكُمۡ خُلَفَآءَ مِنۢ بَعۡدِ قَوۡمِ نُوحٖ وَزَادَكُمۡ فِي ٱلۡخَلۡقِ بَصۜۡطَةٗۖ فَٱذۡكُرُوٓاْ ءَالَآءَ ٱللَّهِ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٦٩ قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِنَعۡبُدَ ٱللَّهَ وَحۡدَهُۥ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٧٠ قَالَ قَدۡ وَقَعَ عَلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡ رِجۡسٞ وَغَضَبٌۖ أَتُجَٰدِلُونَنِي فِيٓ أَسۡمَآءٖ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم مَّا نَزَّلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٖۚ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِينَ ٧١ فَأَنجَيۡنَٰهُ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَقَطَعۡنَا دَابِرَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَاۖ وَمَا كَانُواْ مُؤۡمِنِينَ ٧٢وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحٗاۚ قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥۖ قَدۡ جَآءَتۡكُم بَيِّنَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡۖ هَٰذِهِۦ نَاقَةُ ٱللَّهِ لَكُمۡ ءَايَةٗۖ فَذَرُوهَا تَأۡكُلۡ فِيٓ أَرۡضِ ٱللَّهِۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَيَأۡخُذَكُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٧٣﴾
میرسانم به شما پیغامهاى پروردگار خود [و] من براى شما نیکخواه با امانتم. ﴿68﴾آیا تعجّب کردید از آنکه آمد به شما پندى از جانب پروردگار شما، [فرود آورده] بر مردى از شما تا بیم کند شما را و یاد کنید نعمتِ الهى، آن وقت که گردانید شما را جانشین بعد از قوم نوح و افزود براى شما در خلقت، قوّت را، پس یاد کنید نعمتهاى خدا را تا شما رستگار شوید. ﴿69﴾گفتند: آیا آمدهای پیش ما تا عبادت کنیم خدا را تنها و بگذاریم آنچه مىپرستیدند پدرانِ ما؟! پس بیار پیش ما آنچه وعید میکنى [490]، اگر هستى از راستگویان. ﴿70﴾گفت: ثابت شد بر شما از جانب پروردگار شما عقوبت و خشم. آیا مکابره میکنید با من در باب نامهایى چند که شما مقرر کردهاید [491]آن را و پدران شما مقرر کردهاند [و] فرود نیاورده است خدا بر آن هیچ دلیل؟ پس انتظار کنید، هرآیینه من نیز همراه شما از منتظرانم. ﴿71﴾پس نجات دادیم او را و کسانى راکه با او بودند به مهربانى از جانب خویش و بریدیم [492]بیخ آنانکه دروغ مىداشتند آیات ما را و نبودند از مؤمنان. ﴿72﴾و فرستادیم به سوى قوم ثمود برادر ایشان صالح را، گفت: اى قوم من! عبادت کنید خدا را؛ نیست شما را هیچ معبود غیر او، هرآیینه آمد به شما دلیلى از جانب پروردگار شما؛ این ماده شتری است، پیدا کرده خدا نشانه برای شما؛ پس بگذاریدش که چَرَد در زمین خدا و مرسانید او را هیچ سختى، که آنگاه بگیرد شما را عقوبت درد دهنده. ﴿73﴾
﴿ وَٱذۡكُرُوٓاْ إِذۡ جَعَلَكُمۡ خُلَفَآءَ مِنۢ بَعۡدِ عَادٖ وَبَوَّأَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورٗا وَتَنۡحِتُونَ ٱلۡجِبَالَ بُيُوتٗاۖ فَٱذۡكُرُوٓاْ ءَالَآءَ ٱللَّهِ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ ٧٤ قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لِلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ لِمَنۡ ءَامَنَ مِنۡهُمۡ أَتَعۡلَمُونَ أَنَّ صَٰلِحٗا مُّرۡسَلٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قَالُوٓاْ إِنَّا بِمَآ أُرۡسِلَ بِهِۦ مُؤۡمِنُونَ ٧٥ قَالَ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُوٓاْ إِنَّا بِٱلَّذِيٓ ءَامَنتُم بِهِۦ كَٰفِرُونَ ٧٦ فَعَقَرُواْ ٱلنَّاقَةَ وَعَتَوۡاْ عَنۡ أَمۡرِ رَبِّهِمۡ وَقَالُواْ يَٰصَٰلِحُ ٱئۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٧٧ فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِي دَارِهِمۡ جَٰثِمِينَ ٧٨ فَتَوَلَّىٰ عَنۡهُمۡ وَقَالَ يَٰقَوۡمِ لَقَدۡ أَبۡلَغۡتُكُمۡ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحۡتُ لَكُمۡ وَلَٰكِن لَّا تُحِبُّونَ ٱلنَّٰصِحِينَ ٧٩ وَلُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٨٠ إِنَّكُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ شَهۡوَةٗ مِّن دُونِ ٱلنِّسَآءِۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ مُّسۡرِفُونَ ٨١ ﴾
و یاد کنید [نعمت الهى را] آن وقت که گردانید شما را جانشین بعد از قوم عاد و استقرار داد شما را در زمین، مىسازید از نرم آن کوشکها و میتراشید کوهها را خانهها، پس یاد کنید نعمتهاى خدا را و تباهى مکنید در زمین، فسادافگنان. ﴿74﴾گفتند آن اشراف که سرکشى کرده بودند از قوم او، آنان را که هر کسى ضعیف دانست ایشان را، مر کسانى را که ایمان آورده بودند از ایشان: آیا میدانید که صالح فرستاده شده است از جانب پروردگار خود؟ گفتند اهل ایمان: هرآیینه ما به شریعتى که وى فرستاده شده است [به آن شریعت] معتقدانیم. ﴿75﴾گفتند سرکشان: هرآیینه ما به آنچه معتقد آن شدید، کافرانیم. ﴿76﴾پس کشتند آن ماده شتر را و تجاوز کردند از فرمان پروردگار خویش و گفتند: اى صالح! بیار به ما آنچه وعید میکنى، اگر هستى از پیغامبران. ﴿77﴾پس در گرفت ایشان را زلزله، پس گشتند مردۀ به زانو افتاده در سرایى خویش. ﴿78﴾پس صالح اعراض کرد از ایشان و گفت: اى قوم من! رسانیدم به شما پیغام پروردگار خود و نیکخواهى کردم براى شما و لیکن دوست نمیدارید نیکخواهى کنندگان را. ﴿79﴾و فرستادیم لوط را، آن وقت که گفت به قوم خود: آیا میکنید آن بیحیایىای که پیش از شما نکرده است آن را هیچکس از عالمها؟. ﴿80﴾هرآیینه شما میروید به شهوت به سوى مردان، بجز زنان! بلکه شما گروه مسرفانید. ﴿81﴾
﴿ وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ أَخۡرِجُوهُم مِّن قَرۡيَتِكُمۡۖ إِنَّهُمۡ أُنَاسٞ يَتَطَهَّرُونَ ٨٢ فَأَنجَيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ كَانَتۡ مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ ٨٣ وَأَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِم مَّطَرٗاۖ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ ٨٤ وَإِلَىٰ مَدۡيَنَ أَخَاهُمۡ شُعَيۡبٗاۚ قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥۖ قَدۡ جَآءَتۡكُم بَيِّنَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡۖ فَأَوۡفُواْ ٱلۡكَيۡلَ وَٱلۡمِيزَانَ وَلَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡيَآءَهُمۡ وَلَا تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ بَعۡدَ إِصۡلَٰحِهَاۚ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٨٥ وَلَا تَقۡعُدُواْ بِكُلِّ صِرَٰطٖ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِهِۦ وَتَبۡغُونَهَا عِوَجٗاۚ وَٱذۡكُرُوٓاْ إِذۡ كُنتُمۡ قَلِيلٗا فَكَثَّرَكُمۡۖ وَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ٨٦ وَإِن كَانَ طَآئِفَةٞ مِّنكُمۡ ءَامَنُواْ بِٱلَّذِيٓ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦ وَطَآئِفَةٞ لَّمۡ يُؤۡمِنُواْ َٱصۡبِرُواْ حَتَّىٰ يَحۡكُمَ ٱللَّهُ بَيۡنَنَاۚ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلۡحَٰكِمِينَ ٨٧ ﴾
و نبود جواب قوم او الاّ آنکه گفتند: بیرون کنید ایشان را از دیه خود که هرآیینه ایشان مردم پاکیزگى طلب کنندهاند. ﴿82﴾پس نجات دادیم او را و اهل خانۀ او را مگر زنش را که بود از باقى ماندگان در آنجا. ﴿83﴾و بارانیدیم بر ایشان بارانى (یعنى از سنگ) پس بنگر چگونه بود آخر کار گناهکاران. ﴿84﴾و فرستادیم به سوى قوم مدین برادر ایشان شعیب را، گفت: اى قوم من! بپرستید خدا را؛ نیست شما را هیچ معبود بجز او، هرآیینه آمده است به شما دلیلى از پروردگار شما، پس تمام کنید پیمانه و ترازو را و ناقص مدهید به مردمان، اشیاى ایشان را و فساد مکنید در زمین بعدِ اصلاح آن؛ این کار [که گفتم]، بهتر است شما را، اگر باور دارندگانید. ﴿85﴾و منشینید به هر راه که بترسانید و بازدارید از راه خدا کسى را که ایمان آورده است به او و میجویید براى آن راه کجى و یاد کنید آن وقت که شما اندک بودید، پس بسیار گردانید شما را و بنگرید چگونه شد آخر کار مفسدان. ﴿86﴾و اگر هست گروهى از شما مؤمن به آنچه فرستاده شدم به همراه او و گروهى نا مؤمن، پس صبر کنید تا آنکه فیصله کند خدا در میان ما، و او بهتر حکم کنندگان است [493]. ﴿87﴾
﴿ ۞قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لَنُخۡرِجَنَّكَ يَٰشُعَيۡبُ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَكَ مِن قَرۡيَتِنَآ أَوۡ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَاۚ قَالَ أَوَلَوۡ كُنَّا كَٰرِهِينَ ٨٨ قَدِ ٱفۡتَرَيۡنَا عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا إِنۡ عُدۡنَا فِي مِلَّتِكُم بَعۡدَ إِذۡ نَجَّىٰنَا ٱللَّهُ مِنۡهَاۚ وَمَا يَكُونُ لَنَآ أَن نَّعُودَ فِيهَآ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ رَبُّنَاۚ وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيۡءٍ عِلۡمًاۚ عَلَى ٱللَّهِ تَوَكَّلۡنَاۚ رَبَّنَا ٱفۡتَحۡ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَ قَوۡمِنَا بِٱلۡحَقِّ وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡفَٰتِحِينَ ٨٩ وَقَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لَئِنِ ٱتَّبَعۡتُمۡ شُعَيۡبًا إِنَّكُمۡ إِذٗا لَّخَٰسِرُونَ ٩٠ فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِي دَارِهِمۡ جَٰثِمِينَ ٩١ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيۡبٗا كَأَن لَّمۡ يَغۡنَوۡاْ فِيهَاۚ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيۡبٗا كَانُواْ هُمُ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٩٢ فَتَوَلَّىٰ عَنۡهُمۡ وَقَالَ يَٰقَوۡمِ لَقَدۡ أَبۡلَغۡتُكُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَنَصَحۡتُ لَكُمۡۖ فَكَيۡفَ ءَاسَىٰ عَلَىٰ قَوۡمٖ كَٰفِرِينَ ٩٣ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا فِي قَرۡيَةٖ مِّن نَّبِيٍّ إِلَّآ أَخَذۡنَآ أَهۡلَهَا بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ يَضَّرَّعُونَ ٩٤ ثُمَّ بَدَّلۡنَا مَكَانَ ٱلسَّيِّئَةِ ٱلۡحَسَنَةَ حَتَّىٰ عَفَواْ وَّقَالُواْ قَدۡ مَسَّ ءَابَآءَنَا ٱلضَّرَّآءُ وَٱلسَّرَّآءُ فَأَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ٩٥ ﴾
گفتند آن اشراف که سرکشى کرده بودند از قوم او: البته بیرون کنیم تو را اى شعیب و کسانى را که همراه تو ایمان آوردند از دیه خود، یا این است که بازگردید در دین ما. گفت: آیا عود کنیم اگرچه ما ناخواهان باشیم؟!. ﴿88﴾هرآیینه بسته باشیم بر خدا دروغى، اگر بازگردیم در دین شما بعد از آنکه برهانید خدا ما را از آن؛ و هرگز لایق نیست ما راکه عود کنیم در آن، مگر آنکه خواهد خدا، پروردگار ما، احاطه کرده است پروردگار ما به همه چیز از روى دانش. بر خدا توکل کردیم. اى پروردگار ما! فیصله کن در میانِ ما و در میان قوم ما به راستى. و تو بهترین فیصله کنندگانى. ﴿89﴾و گفتند: آن اشراف که کافر بودند از قوم او بیاران خود: اگر متابعت کنید شعیب را، هرآیینه شما آن هنگام زیانکار باشید. ﴿90﴾پس درگرفت ایشان را زلزله، پس صبح کردند در سراى خویش مردۀ به زانو افتاده. ﴿91﴾آنانکه دروغى داشتند شعیب را گویا نبودند آنجا. آنانکه دروغى داشتند شعیب را ایشان بودند زیانکار. ﴿92﴾پس بازگشت از ایشان و گفت: اى قوم من! رسانیدم به شما پیغامهاى پروردگار خود و نیکخواهى کردم براى شما؛ پس چگونه اندوه خورم بر قوم کافران؟. ﴿93﴾و نفرستادیم در هیچ دیهى پیغامبرى را مگر گرفتار کردیم اهل آن را به سختى و رنج، تا بود که ایشان زارى کنند. ﴿94﴾باز دادیم به ایشان به جاى محنت راحت را تا آنکه بسیار شدند و گفتند: هرآیینه رسیده بود پدران ما را سختى و راحت [494]، پس گرفتیم ایشان را ناگهان و ایشان خبر نداشتند. ﴿95﴾
﴿وَلَوۡ أَنَّ أَهۡلَ ٱلۡقُرَىٰٓ ءَامَنُواْ وَٱتَّقَوۡاْ لَفَتَحۡنَا عَلَيۡهِم بَرَكَٰتٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَٰكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذۡنَٰهُم بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ٩٦ أَفَأَمِنَ أَهۡلُ ٱلۡقُرَىٰٓ أَن يَأۡتِيَهُم بَأۡسُنَا بَيَٰتٗا وَهُمۡ نَآئِمُونَ ٩٧ أَوَ أَمِنَ أَهۡلُ ٱلۡقُرَىٰٓ أَن يَأۡتِيَهُم بَأۡسُنَا ضُحٗى وَهُمۡ يَلۡعَبُونَ ٩٨ أَفَأَمِنُواْ مَكۡرَ ٱللَّهِۚ فَلَا يَأۡمَنُ مَكۡرَ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٩٩ أَوَ لَمۡ يَهۡدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ ٱلۡأَرۡضَ مِنۢ بَعۡدِ أَهۡلِهَآ أَن لَّوۡ نَشَآءُ أَصَبۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡۚ وَنَطۡبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا يَسۡمَعُونَ ١٠٠ تِلۡكَ ٱلۡقُرَىٰ نَقُصُّ عَلَيۡكَ مِنۡ أَنۢبَآئِهَاۚ وَلَقَدۡ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَمَا كَانُواْ لِيُؤۡمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ مِن قَبۡلُۚ كَذَٰلِكَ يَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ١٠١ وَمَا وَجَدۡنَا لِأَكۡثَرِهِم مِّنۡ عَهۡدٖۖ وَإِن وَجَدۡنَآ أَكۡثَرَهُمۡ لَفَٰسِقِينَ ١٠٢ ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِم مُّوسَىٰ بَِٔايَٰتِنَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِۦ فَظَلَمُواْ بِهَاۖ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ١٠٣ وَقَالَ مُوسَىٰ يَٰفِرۡعَوۡنُ إِنِّي رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٠٤ ﴾
و اگر اهل دیهها ایمان آوردندى و پرهیزگارى کردندى، میگشادیم بر ایشان برکتها از آسمان و زمین، و لیکن به دروغ نسبت کردند، پس گرفتیم ایشان را به وبال آنچه میکردند. ﴿96﴾آیا ایمن شدند اهل دیهها از آنکه بیاید عذاب ما به ایشان شبانگاه و ایشان خفته باشند. ﴿97﴾آیا ایمن شدند اهل دیهها از آنکه بیاید به ایشان عذاب ما وقتِ چاشت و ایشان بازى میکنند؟. ﴿98﴾آیا ایمن شدند از مکر خدا؟ [495]پس ایمن نمىشوند از مکر خدا مگر گروه زیانکاران. ﴿99﴾آیا واضح نشد بر آنانکه وارث زمین میشوند بعد از هلاک ساکنانِ آن زمین، که اگر خواستمى، عقوبت رسانیدمى ایشان را به عوض گناهانِ ایشان؟ و مُهر مىنهیم بر دلهایى ایشان، پس ایشان نمىشنوند؟. ﴿100﴾این دیهها ذکر مىکنیم پیش تو بعضِ اخبار آن، و هرآیینه آمده بودند به اهل آنها پیغامبران ایشان با معجزهها، پس هرگز ایمان نیاوردند به آنچه تکذیب کرده بودند پیش از آن. همچنین مُهر مىنهد خدا بر دلهای کافران. ﴿101﴾و نیافتیم در اکثر ایشان وفا به عهد و هرآیینه یافتیم اکثر ایشان را بدکار. ﴿102﴾باز فرستادیم بعدِ ایشان موسى را به نشانههاى خویش به سوى فرعون و قوم او، پس کافر شدند به آن نشانهها، پس بنگر چگونه بود آخر کار مفسدان. ﴿103﴾و گفت موسى: اى فرعون! هرآیینه من پیغامبرم از جانب پروردگار عالمها. ﴿104﴾
﴿حَقِيقٌ عَلَىٰٓ أَن لَّآ أَقُولَ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّۚ قَدۡ جِئۡتُكُم بِبَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ فَأَرۡسِلۡ مَعِيَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ١٠٥ قَالَ إِن كُنتَ جِئۡتَ بَِٔايَةٖ فَأۡتِ بِهَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ١٠٦ فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعۡبَانٞ مُّبِينٞ ١٠٧ وَنَزَعَ يَدَهُۥ فَإِذَا هِيَ بَيۡضَآءُ لِلنَّٰظِرِينَ ١٠٨ قَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِ فِرۡعَوۡنَ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِيمٞ ١٠٩ يُرِيدُ أَن يُخۡرِجَكُم مِّنۡ أَرۡضِكُمۡۖ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ ١١٠ قَالُوٓاْ أَرۡجِهۡ وَأَخَاهُ وَأَرۡسِلۡ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ ١١١ يَأۡتُوكَ بِكُلِّ سَٰحِرٍ عَلِيمٖ ١١٢ وَجَآءَ ٱلسَّحَرَةُ فِرۡعَوۡنَ قَالُوٓاْ إِنَّ لَنَا لَأَجۡرًا إِن كُنَّا نَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبِينَ ١١٣ قَالَ نَعَمۡ وَإِنَّكُمۡ لَمِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ ١١٤ قَالُواْ يَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِيَ وَإِمَّآ أَن نَّكُونَ نَحۡنُ ٱلۡمُلۡقِينَ ١١٥ قَالَ أَلۡقُواْۖ فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْ سَحَرُوٓاْ أَعۡيُنَ ٱلنَّاسِ وَٱسۡتَرۡهَبُوهُمۡ وَجَآءُو بِسِحۡرٍ عَظِيمٖ ١١٦۞وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَلۡقِ عَصَاكَۖ فَإِذَا هِيَ تَلۡقَفُ مَا يَأۡفِكُونَ ١١٧ فَوَقَعَ ٱلۡحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١١٨ فَغُلِبُواْ هُنَالِكَ وَٱنقَلَبُواْ صَٰغِرِينَ ١١٩ وَأُلۡقِيَ ٱلسَّحَرَةُ سَٰجِدِينَ ١٢٠﴾
سزاوارم به آنکه نگویم بر خدا مگر سخنِ راست؛ آوردهام به شما نشانهای از جانب پروردگار شما، پس بفرست با من بنى اسراییل را. ﴿105﴾گفت: اگر آوردهای معجزه پس حاضر کن آن را، اگر هستى از راستگویان. ﴿106﴾پس انداخت عصاى خود را، پس ناگهان آن عصا اژدهایى ظاهر شده. ﴿107﴾و و بیرون آورد دستِ خود را، پس ناگهان آن دست نورانى شد براى بینندگان ﴿108 گفتند اشراف از قوم فرعون با یکدیگر: هرآیینه این شخص ساحری داناست!. ﴿109﴾میخواهد که بیرون کند شما را از زمین شما، پس چه میفرمایید؟. ﴿110﴾گفتند: اى فرعون! موقوفدار او را و برادر او را و بفرست در شهرها نقیبان را. ﴿111﴾تا بیارند پیش تو هر ساحرِ دانا را. ﴿112﴾و آمدند ساحران پیش فرعون، گفتند: هرآیینه ما را مزدى میباید، اگر ما غالب شویم؟. ﴿113﴾گفت: آرى! و هرآیینه شما از مقربان باشید. ﴿114﴾گفتند: اى موسى! یا این است که نخست تو افکنى یا ما باشیم اندازنده. ﴿115﴾گفت موسى: شما افکنید؛ پس آن هنگام که افکندند به جادو، بستند چشمهاى مردمان را و بترسانیدند ایشان را و آوردند جادوى بزرگ را. ﴿116﴾و وحى فرستادیم به سوى موسى که بیفکن عصاى خود را؛ پس ناگهان آن عصا فرو مىبرد آنچه به دروغ اظهار مىکردند. ﴿117﴾پس ثابت شد حق، و باطل شد آنچه ایشان مىکردند. ﴿118﴾پس قوم فرعون مغلوب شدند آنجا و خوار گشتند. ﴿119﴾و انداخته شدند ساحران، سجدهکنان. ﴿120﴾
﴿ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٢١ رَبِّ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ ١٢٢ قَالَ فِرۡعَوۡنُ ءَامَنتُم بِهِۦ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَكُمۡۖ إِنَّ هَٰذَا لَمَكۡرٞ مَّكَرۡتُمُوهُ فِي ٱلۡمَدِينَةِ لِتُخۡرِجُواْ مِنۡهَآ أَهۡلَهَاۖ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ١٢٣ لَأُقَطِّعَنَّ أَيۡدِيَكُمۡ وَأَرۡجُلَكُم مِّنۡ خِلَٰفٖ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمۡ أَجۡمَعِينَ ١٢٤ قَالُوٓاْ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ١٢٥ وَمَا تَنقِمُ مِنَّآ إِلَّآ أَنۡ ءَامَنَّا بَِٔايَٰتِ رَبِّنَا لَمَّا جَآءَتۡنَاۚ رَبَّنَآ أَفۡرِغۡ عَلَيۡنَا صَبۡرٗا وَتَوَفَّنَا مُسۡلِمِينَ ١٢٦ وَقَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِ فِرۡعَوۡنَ أَتَذَرُ مُوسَىٰ وَقَوۡمَهُۥ لِيُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَيَذَرَكَ وَءَالِهَتَكَۚ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَنَسۡتَحۡيِۦ نِسَآءَهُمۡ وَإِنَّا فَوۡقَهُمۡ قَٰهِرُونَ ١٢٧ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِ ٱسۡتَعِينُواْ بِٱللَّهِ وَٱصۡبِرُوٓاْۖ إِنَّ ٱلۡأَرۡضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۖ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِينَ ١٢٨ قَالُوٓاْ أُوذِينَا مِن قَبۡلِ أَن تَأۡتِيَنَا وَمِنۢ بَعۡدِ مَا جِئۡتَنَاۚ قَالَ عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يُهۡلِكَ عَدُوَّكُمۡ وَيَسۡتَخۡلِفَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرَ كَيۡفَ تَعۡمَلُونَ ١٢٩ وَلَقَدۡ أَخَذۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ بِٱلسِّنِينَ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَذَّكَّرُونَ ١٣٠ ﴾
گفتند: ایمان آوردیم به پروردگار عالمها. ﴿121﴾پروردگار موسى و هارون. ﴿122﴾گفت فرعون: آیا ایمان آوردید به موسى پیش از آنکه دستورى دهم شما را؟! هرآیینه این تدبیری است که اندیشیدهاید آن را در این شهر تا بیرون کنید از این شهر ساکنان آن را، پس خواهید دانست!. ﴿123﴾البته بِبُرّم دستهاى شما را و پاهاى شما را به خلاف یکدیگر [496]، باز بر دار کنم شما را همه یکجا. ﴿124﴾گفتند: هرآیینه ما به سوى پروردگار خود رجوع کنندگانیم. ﴿125﴾و انکار نمىکنى بر ما مگر آنکه ایمان آوردیم به نشانههاى پروردگار خویش، چون بیامد به ما. اى پروردگار ما! بریز بر ما شکیبایى و قبض ارواح ماکن در حالی که مسلمان باشیم. ﴿126﴾و گفتند اشراف از قوم فرعون: آیا میگذارى موسى و قوم او را تا فساد کنند در زمین و تا بگذارد عبادت تو را و معبودان تو را؟! گفت: خواهیم کشت پسران بنى اسراییل را و زنده خواهیم گذاشت دختران ایشان را و ما بر ایشان غالبانیم. ﴿127﴾گفت موسى به قوم خود: مدد طلبید از خدا و صبر کنید؛ هرآیینه زمین خدا راست. وارث او میکند هر که را خواهد از بندگان خویش و آخر کار براى پرهیزگاران است. ﴿128﴾گفتند: ایذاداده شدیم پیش از آنکه بیایى نزدیک ما و بعد از آنکه آمدى نزدیک ما. گفت: امید است که پروردگار شما هلاک کند دشمن شما را و خلیفه گرداند شما را در زمین، پس بنگرد چگونه عمل میکنید. ﴿129﴾و هرآیینه گرفتار کردیم کسانِ فرعون را به قحطها و به نقصان میوهها تا شود که ایشان پند پذیرند. ﴿130﴾
﴿ فَإِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَٰذِهِۦۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَيِّئَةٞ يَطَّيَّرُواْ بِمُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُۥٓۗ أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ١٣١ وَقَالُواْ مَهۡمَا تَأۡتِنَا بِهِۦ مِنۡ ءَايَةٖ لِّتَسۡحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحۡنُ لَكَ بِمُؤۡمِنِينَ ١٣٢ فَأَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلطُّوفَانَ وَٱلۡجَرَادَ وَٱلۡقُمَّلَ وَٱلضَّفَادِعَ وَٱلدَّمَ ءَايَٰتٖ مُّفَصَّلَٰتٖ فَٱسۡتَكۡبَرُواْ وَكَانُواْ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِينَ ١٣٣ وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيۡهِمُ ٱلرِّجۡزُ قَالُواْ يَٰمُوسَى ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَۖ لَئِن كَشَفۡتَ عَنَّا ٱلرِّجۡزَ لَنُؤۡمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرۡسِلَنَّ مَعَكَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ١٣٤ فَلَمَّا كَشَفۡنَا عَنۡهُمُ ٱلرِّجۡزَ إِلَىٰٓ أَجَلٍ هُم بَٰلِغُوهُ إِذَا هُمۡ يَنكُثُونَ ١٣٥ فَٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡيَمِّ بِأَنَّهُمۡ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَكَانُواْ عَنۡهَا غَٰفِلِينَ ١٣٦ وَأَوۡرَثۡنَا ٱلۡقَوۡمَ ٱلَّذِينَ كَانُواْ يُسۡتَضۡعَفُونَ مَشَٰرِقَ ٱلۡأَرۡضِ وَمَغَٰرِبَهَا ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَاۖ وَتَمَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ ٱلۡحُسۡنَىٰ عَلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ بِمَا صَبَرُواْۖ وَدَمَّرۡنَا مَا كَانَ يَصۡنَعُ فِرۡعَوۡنُ وَقَوۡمُهُۥ وَمَا كَانُواْ يَعۡرِشُونَ ١٣٧ ﴾
پس چون آمدى به ایشان فراخى، گفتندى: این لایق ماست و اگر برسیدى به ایشان سختى، شگون بد گرفتندى به موسى و کسانی که با وى بودند. آگاه باش جز این نیست که شگون بد ایشان نزدیک خدا است و لیکن بیشتر از ایشان نمىدانند [497]. ﴿131﴾گفتند کسانِ فرعون: اى موسى! هرچه بیارى آن را از نشانهها تا سحر کنى ما را بدان، پس نیستیم تو را باور دارنده. ﴿132﴾پس فرستادیم بر ایشان طوفان و ملخ و کنَه و غوکها و خون نشانههاى واضح کرده شده، پس سرکشى کردند و بودند قوم گناهکاران. ﴿133﴾و وقتى که فرود آمد بر ایشان عقوبت، گفتند: اى موسى! دعا کن به جناب پروردگار خود به آن (اسماءِ و ادعیه) که وحى کرده است نزد تو؛ اگر زایل کنى از ما عقوبت را، البته معتقد شویم تو را و بفرستیم با تو بنى اسراییل را. ﴿134﴾پس چون زایل کردیم از ایشان عقوبت را تا مدتى که ایشان رسندگانند به آن، ناگهان عهد میشکستند. ﴿135﴾پس انتقام کشیدیم از ایشان؛ پس غرق کردیم ایشان را در دریا به سبب آنکه ایشان دروغ میداشتند آیات ما را و بودند از آن بىخبر. ﴿136﴾و میراث دادیم گروهى را که ضعیف شمرده مىشدند مشارق و مغاربِ زمینى که برکت نهادیم در آن [498]. و راست شده وعدۀ نیک پروردگار تو بر بنى اسراییل به سبب آنکه صبر کردند، و خراب کردیم آنچه ساخته بود فرعون و کسانِ او و آنچه بر مىافراشتند. ﴿137﴾
﴿ وَجَٰوَزۡنَا بِبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱلۡبَحۡرَ فَأَتَوۡاْ عَلَىٰ قَوۡمٖ يَعۡكُفُونَ عَلَىٰٓ أَصۡنَامٖ لَّهُمۡۚ قَالُواْ يَٰمُوسَى ٱجۡعَل لَّنَآ إِلَٰهٗا كَمَا لَهُمۡ ءَالِهَةٞۚ قَالَ إِنَّكُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ ١٣٨ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ مُتَبَّرٞ مَّا هُمۡ فِيهِ وَبَٰطِلٞ مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٣٩ قَالَ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِيكُمۡ إِلَٰهٗا وَهُوَ فَضَّلَكُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٤٠ وَإِذۡ أَنجَيۡنَٰكُم مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ يَسُومُونَكُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبۡنَآءَكُمۡ وَيَسۡتَحۡيُونَ نِسَآءَكُمۡۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَآءٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَظِيمٞ ١٤١ ۞وَوَٰعَدۡنَا مُوسَىٰ ثَلَٰثِينَ لَيۡلَةٗ وَأَتۡمَمۡنَٰهَا بِعَشۡرٖ فَتَمَّ مِيقَٰتُ رَبِّهِۦٓ أَرۡبَعِينَ لَيۡلَةٗۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَٰرُونَ ٱخۡلُفۡنِي فِي قَوۡمِي وَأَصۡلِحۡ وَلَا تَتَّبِعۡ سَبِيلَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ١٤٢ وَلَمَّا جَآءَ مُوسَىٰ لِمِيقَٰتِنَا وَكَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ قَالَ رَبِّ أَرِنِيٓ أَنظُرۡ إِلَيۡكَۚ قَالَ لَن تَرَىٰنِي وَلَٰكِنِ ٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡجَبَلِ فَإِنِ ٱسۡتَقَرَّ مَكَانَهُۥ فَسَوۡفَ تَرَىٰنِيۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُۥ لِلۡجَبَلِ جَعَلَهُۥ دَكّٗا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقٗاۚ فَلَمَّآ أَفَاقَ قَالَ سُبۡحَٰنَكَ تُبۡتُ إِلَيۡكَ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٤٣ ﴾
و گذرانیدیم بنى اسراییل را از دریا. پس آمدند بر گروهى که مجاورت میکردند بر بتانِ خویش. گفتند بنى اسراییل: اى موسى! بساز براى ما معبودى؛ چنانکه ایشان را هستند معبودان. گفت: هرآیینه شما گروهى هستید که نادانى میکنید. ﴿138﴾هرآیینه این جماعت، باطل کرده شده است مذهبى که ایشان در آنند و باطل است آنچه میکردند. ﴿139﴾گفت موسى: آیا غیر خدا طلب کنم براى شما معبودى؟! و او فضل داده است شما را بر عالمها. ﴿140﴾و [یاد کنید نعمتِ ما]، چون نجات دادیم شما را از کسان فرعون. میرسانیدند به شما عقوبت سخت؛ میکشتند پسران شما را و زنده میگذاشتند دخترانِ شما را و در این امر، آزمایش بزرگ بود از جانب پروردگار شما. ﴿141﴾و وعده کردیم با موسى سى شب و تمام کردیم آن میعاد را به ده شب، پس کامل شد میعادِ پروردگار او چهل شب و گفت موسى برادر خود هارون را: جانشین من باش در قوم من و صلاحکارى کن و پیروى منما راه تباهکاران را. ﴿142﴾و چون آمد موسى به وعدهگاه ما و سخن گفت با او پروردگار او، گفت: اى پروردگار من! بینا کن مرا به خویش تا نظر کنم به سوى تو. گفت خدا: نخواهى دید مرا و لیکن نظر کن به سوى کوه، پس اگر قرار گیرد به جاى خود، خواهى دید مرا. پس وقتى که ظهور کرد پروردگار او بر آن کوه، گردانید آن کوه را به زمینِ هموار ساخته و افتاد موسى بیهوش شده؛ پس چون به هوش آمد، گفت: به پاکى یاد میکنم تو را، بازگشتم به سوى تو و من اوّل مسلمانانم. ﴿143﴾
﴿ قَالَ يَٰمُوسَىٰٓ إِنِّي ٱصۡطَفَيۡتُكَ عَلَى ٱلنَّاسِ بِرِسَٰلَٰتِي وَبِكَلَٰمِي فَخُذۡ مَآ ءَاتَيۡتُكَ وَكُن مِّنَ ٱلشَّٰكِرِينَ ١٤٤ وَكَتَبۡنَا لَهُۥ فِي ٱلۡأَلۡوَاحِ مِن كُلِّ شَيۡءٖ مَّوۡعِظَةٗ وَتَفۡصِيلٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ فَخُذۡهَا بِقُوَّةٖ وَأۡمُرۡ قَوۡمَكَ يَأۡخُذُواْ بِأَحۡسَنِهَاۚ سَأُوْرِيكُمۡ دَارَ ٱلۡفَٰسِقِينَ ١٤٥ سَأَصۡرِفُ عَنۡ ءَايَٰتِيَ ٱلَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَإِن يَرَوۡاْ كُلَّ ءَايَةٖ لَّا يُؤۡمِنُواْ بِهَا وَإِن يَرَوۡاْ سَبِيلَ ٱلرُّشۡدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلٗا وَإِن يَرَوۡاْ سَبِيلَ ٱلۡغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلٗاۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَكَانُواْ عَنۡهَا غَٰفِلِينَ ١٤٦ وَٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَلِقَآءِ ٱلۡأٓخِرَةِ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡۚ هَلۡ يُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٤٧ وَٱتَّخَذَ قَوۡمُ مُوسَىٰ مِنۢ بَعۡدِهِۦ مِنۡ حُلِيِّهِمۡ عِجۡلٗا جَسَدٗا لَّهُۥ خُوَارٌۚ أَلَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّهُۥ لَا يُكَلِّمُهُمۡ وَلَا يَهۡدِيهِمۡ سَبِيلًاۘ ٱتَّخَذُوهُ وَكَانُواْ ظَٰلِمِينَ ١٤٨ وَلَمَّا سُقِطَ فِيٓ أَيۡدِيهِمۡ وَرَأَوۡاْ أَنَّهُمۡ قَدۡ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمۡ يَرۡحَمۡنَا رَبُّنَا وَيَغۡفِرۡ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ 1٤٩ ﴾
گفت اى موسى! هرآیینه من برگزیدم تو را بر مردمان به پیغامهاى خود و به شنوانیدن سخن خود، پس بگیر آنچه عطا کردم تو را و باش از شکر کنندگان. ﴿144﴾و نوشتیم براى موسى در لوحها از هر جنس، براى پند و براى بیان هر چیز پس گفتیم: بگیر آن را به قوّت و بفرما قوم خود را تا عمل کنند به بهترینِ آنچه در اوست [499]. خواهم نمود شما را سراى گناهکاران [500]. ﴿145﴾باز خواهم داشت از تأمل در آیاتِ خود کسانى را که تکبر میکنند در زمین به ناحق و اگر ببینند هر نشانى که هست، ایمان نیارند و اگر ببینند راهِ راستى را، راه نگیرند آن را و اگر ببینند راه گمراهى را، راه گیرند آن را. این به سبب آن است که ایشان دروغ داشتند آیات ما را و از آن غافل ماندند. ﴿146﴾و کسانی که دروغ داشتند آیاتِ ما را و دروغ داشتند ملاقات آخرت را نابود شود عملهاى ایشان. جزا داده نشوند الاّ به آنچه میکردند. ﴿147﴾و ساختند قوم موسى بعدِ رفتنش از زیور قبطیان گوساله بدنى که او را آواز گاو بود، آیا ندیدند که آن گوساله به ایشان هیچ سخن نمیگفت و دلالت نمیکرد ایشان را به هیچ راه؟ معبود گرفتند او را و ایشان ستمکار بودند. ﴿148﴾و چون نادم شدند و دیدند که ایشان گمراه شدند، گفتند: اگر مهربانى نکند بر ما پروردگار ما و نیامرزد ما را، البته باشیم از زیانکاران. ﴿149﴾
﴿وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰٓ إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ غَضۡبَٰنَ أَسِفٗا قَالَ بِئۡسَمَا خَلَفۡتُمُونِي مِنۢ بَعۡدِيٓۖ أَعَجِلۡتُمۡ أَمۡرَ رَبِّكُمۡۖ وَأَلۡقَى ٱلۡأَلۡوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأۡسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُۥٓ إِلَيۡهِۚ قَالَ ٱبۡنَ أُمَّ إِنَّ ٱلۡقَوۡمَ ٱسۡتَضۡعَفُونِي وَكَادُواْ يَقۡتُلُونَنِي فَلَا تُشۡمِتۡ بِيَ ٱلۡأَعۡدَآءَ وَلَا تَجۡعَلۡنِي مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٥٠ قَالَ رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَلِأَخِي وَأَدۡخِلۡنَا فِي رَحۡمَتِكَۖ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ ١٥١ إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ ٱلۡعِجۡلَ سَيَنَالُهُمۡ غَضَبٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَذِلَّةٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۚ وَكَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُفۡتَرِينَ ١٥٢ وَٱلَّذِينَ عَمِلُواْ ٱلسَّئَِّاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِنۢ بَعۡدِهَا وَءَامَنُوٓاْ إِنَّ رَبَّكَ مِنۢ بَعۡدِهَا لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٥٣ وَلَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَى ٱلۡغَضَبُ أَخَذَ ٱلۡأَلۡوَاحَۖ وَفِي نُسۡخَتِهَا هُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلَّذِينَ هُمۡ لِرَبِّهِمۡ يَرۡهَبُونَ ١٥٤ وَٱخۡتَارَ مُوسَىٰ قَوۡمَهُۥ سَبۡعِينَ رَجُلٗا لِّمِيقَٰتِنَاۖ فَلَمَّآ أَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ قَالَ رَبِّ لَوۡ شِئۡتَ أَهۡلَكۡتَهُم مِّن قَبۡلُ وَإِيَّٰيَۖ أَتُهۡلِكُنَا بِمَا فَعَلَ ٱلسُّفَهَآءُ مِنَّآۖ إِنۡ هِيَ إِلَّا فِتۡنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَآءُ وَتَهۡدِي مَن تَشَآءُۖ أَنتَ وَلِيُّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَاۖ وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡغَٰفِرِينَ ١٥٥﴾
و چون باز آمد موسى به سوى قوم خود خشمناک شده اندوهگین گشته، گفت: بد جانشینى است، جانشینىای که کردید پس از من، آیا شتابى کردید از حکم پروردگار خویش؟ و انداخت الواح را و گرفت موسى سر برادر خود را، میکشیدش به سوى خود. گفت هارون: اى پسر مادر من! هرآیینه این قوم ضعیف شمردند مرا و نزدیک بودند که بکشند مرا، پس شاد مکن به سبب اهانت من، دشمنان را و شمار مکن مرا با گروه ستمکاران. ﴿150﴾گفت موسی: اى پروردگار من! بیامرز مرا و برادر مرا و داخل کن ما را در بخشایش خود و تو بخشایندهترین بخشایندگانى. ﴿151﴾هرآیینه کسانی که معبود گرفتند گوساله ر،ا خواهد رسید به این جماعت، خشمى از پروردگار ایشان و رسوایىای در حیات دنیا و همچنین جزا میدهم افترا کنندگان را. ﴿152﴾و هرآیینه کسانی که گناه کردند، باز توبه نمودند بعد از آن گناهان و ایمان آوردند، البته پروردگار تو بعد از توبه، آمرزندۀ مهربان است. ﴿153﴾و چون ساکن شد خشم از خاطر موسى، گرفت الواح را و در مکتوب وى هدایت بود و بخشایش، آنان را که ایشان از پروردگار خود میترسند. ﴿154﴾و اختیار کرد موسى از قوم خود هفتاد کس براى میعاد ما [501]. پس وقتى که گرفت ایشان را زلزله، گفت موسى: اى پروردگار من! اگر میخواستى، پیش از این ایشان را و مرا هلاک میکردى [502]، آیا هلاک میکنى ما را به جزاى آنچه کردند بیخردان از قوم ما؟ نیست این حادثه مگر امتحانِ تو؛ گمراه میکنى به آن هر که را خواهى و راهنمایى به آن هر که را خواهى. تو کار سازمایى، پس بیامرز ما را و مهربانى کن بر ما و تو بهترین آمرزندگانى. ﴿155﴾
﴿ ۞وَٱكۡتُبۡ لَنَا فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِنَّا هُدۡنَآ إِلَيۡكَۚ قَالَ عَذَابِيٓ أُصِيبُ بِهِۦ مَنۡ أَشَآءُۖ وَرَحۡمَتِي وَسِعَتۡ كُلَّ شَيۡءٖۚ فَسَأَكۡتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱلَّذِينَ هُم بَِٔايَٰتِنَا يُؤۡمِنُونَ ١٥٦ ٱلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ ٱلرَّسُولَ ٱلنَّبِيَّ ٱلۡأُمِّيَّ ٱلَّذِي يَجِدُونَهُۥ مَكۡتُوبًا عِندَهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَٱلۡإِنجِيلِ يَأۡمُرُهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَىٰهُمۡ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَ وَيَضَعُ عَنۡهُمۡ إِصۡرَهُمۡ وَٱلۡأَغۡلَٰلَ ٱلَّتِي كَانَتۡ عَلَيۡهِمۡۚ فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِهِۦ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَٱتَّبَعُواْ ٱلنُّورَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ مَعَهُۥٓ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ١٥٧ قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُمۡ جَمِيعًا ٱلَّذِي لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحۡيِۦ وَيُمِيتُۖ فََٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِ ٱلنَّبِيِّ ٱلۡأُمِّيِّ ٱلَّذِي يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَكَلِمَٰتِهِۦ وَٱتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ ١٥٨ وَمِن قَوۡمِ مُوسَىٰٓ أُمَّةٞ يَهۡدُونَ بِٱلۡحَقِّ وَبِهِۦ يَعۡدِلُونَ ١٥٩ ﴾
و بنویس (یعنى مقدر کن) براى ما در این دنیا نیکى و در آخرت نیز نیکى، هرآیینه ما رجوع کردیم به سوى تو. گفت الله: عذابِ من، میرسانمش به هر که خواهم و مهربانى من، احاطه کرده است هر چیز را؛ پس خواهم نوشت رحمت کاملۀ خود را [503]براى کسانی که پرهیزگارى میکنند و زکات میدهند و کسانی که ایشان به آیات ما معتقد میشوند [504]. ﴿156﴾[خواهم نوشت رحمت اخرویه براى] آنانکه پیروى میکنند آن پیغامبر را که نبىّ أمّى است؛ آنکه مییابند نعت او نوشته نزدیک خویش در تورات و انجیل؛ میفرماید ایشان را به کار پسندیده و منع میکند ایشان را از ناپسندیده و حلال میسازد براى ایشان پاکیزهها و حرام مىکند بر ایشان ناپاکیزهها و ساقط میکند از ایشان بارگران ایشان را و آن مشقّتها را که بود بر ایشان. پس آنانکه ایمان آوردند به او و تعظیم کردند او را و یارى دادند او را و پیروى کردند نورى راکه همراه وى نازل کرده شده است، ایشانند رستگاران [505]. ﴿157﴾بگو: اى مردمان! هرآیینه من پیغامبر خدایم به سوى شما همه یکجا؛ آن خدایى که او راست پادشاهى آسمانها و زمین؛ نیست هیچ معبود مگر او؛ زنده میکند و مىمیراند. پس ایمان آرید به خدا و به پیغامبر او که نبى امّى است؛ آنکه تصدیق مینماید خدا را و سخنان او را و پیروى کنید او را تا بُوَد که شما راهیاب شوید. ﴿158﴾و از قوم موسى گروهى هست که دلالت میکند مردمان را به راه راست و به راستى حکم میکنند. ﴿159﴾
﴿ وَقَطَّعۡنَٰهُمُ ٱثۡنَتَيۡ عَشۡرَةَ أَسۡبَاطًا أُمَمٗاۚ وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ إِذِ ٱسۡتَسۡقَىٰهُ قَوۡمُهُۥٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡحَجَرَۖ فَٱنۢبَجَسَتۡ مِنۡهُ ٱثۡنَتَا عَشۡرَةَ عَيۡنٗاۖ قَدۡ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٖ مَّشۡرَبَهُمۡۚ وَظَلَّلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلۡغَمَٰمَ وَأَنزَلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَنَّ وَٱلسَّلۡوَىٰۖ كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡۚ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ ١٦٠ وَإِذۡ قِيلَ لَهُمُ ٱسۡكُنُواْ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡيَةَ وَكُلُواْ مِنۡهَا حَيۡثُ شِئۡتُمۡ وَقُولُواْ حِطَّةٞ وَٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا نَّغۡفِرۡ لَكُمۡ خَطِيٓـَٰٔتِكُمۡۚ سَنَزِيدُ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٦١ فَبَدَّلَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡ قَوۡلًا غَيۡرَ ٱلَّذِي قِيلَ لَهُمۡ فَأَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِجۡزٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ بِمَا كَانُواْ يَظۡلِمُونَ ١٦٢ وَسَۡٔلۡهُمۡ عَنِ ٱلۡقَرۡيَةِ ٱلَّتِي كَانَتۡ حَاضِرَةَ ٱلۡبَحۡرِ إِذۡ يَعۡدُونَ فِي ٱلسَّبۡتِ إِذۡ تَأۡتِيهِمۡ حِيتَانُهُمۡ يَوۡمَ سَبۡتِهِمۡ شُرَّعٗا وَيَوۡمَ لَا يَسۡبِتُونَ لَا تَأۡتِيهِمۡۚ كَذَٰلِكَ نَبۡلُوهُم بِمَا كَانُواْ يَفۡسُقُونَ ١٦٣ ﴾
و متفرق ساختیم بنى اسراییل را بر دوازده قسم قبیله قبیله، گروه گروه و وحى فرستادیم به سوى موسى، وقتى که آب خواستند از وى قوم وى، که بزن به عصاى خود سنگ را، پس روان شد از آن سنگ دوازده چشمه. بدانست هر گروهى آبخور خود را و سایبان ساختیم بر ایشان ابر را و نازل کردیم بر ایشان «منّ» و «سلوى» را. گفتیم: بخورید از پاکیزههاى آنچه روزى دادهایم شما را و ایشان بر ما ستم نکردند و لیکن بر خویشتن ستم میکردند. ﴿160﴾یاد کن چون گفته شد ایشان راکه: ساکن شوید در این دیه و بخورید از این دیه، هرجاکه خواسته باشید و بگویید: «حطّه». و داخل شوید به دروازه، سجدهکنان تا بیامرزیم براى شما گناهانِ شما را، زیاده خواهیم داد نیکوکاران را. ﴿161﴾پس بدل کردند ستمکاران از بنى اسراییل، سخنى غیر آنچه فرموده شده ایشان را، پس فرستادیم بر ایشان عقوبتى از آسمان به مقابلۀ آنکه ستم مىکردند. ﴿162﴾سؤال کن [یا محمد]، یهود را از حال دیهى که بود ساکن بر لب دریا. چون از حد مىگذشتند. در روز شنبه، وقتى که مىآمد ماهیان ایشان ظاهر شده، روزی که ایشان بتعظیم شنبه مشغول میشدند و روزی که تعظیم شنبه نمیکردند، نمىآمدند ایشان. همچنین آزمودیم ایشان را به سبب آنکه فسق میکردند [506]. ﴿163﴾
﴿وَإِذۡ قَالَتۡ أُمَّةٞ مِّنۡهُمۡ لِمَ تَعِظُونَ قَوۡمًا ٱللَّهُ مُهۡلِكُهُمۡ أَوۡ مُعَذِّبُهُمۡ عَذَابٗا شَدِيدٗاۖ قَالُواْ مَعۡذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمۡ وَلَعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ ١٦٤ فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِۦٓ أَنجَيۡنَا ٱلَّذِينَ يَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلسُّوٓءِ وَأَخَذۡنَا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابِۢ بَِٔيسِۢ بِمَا كَانُواْ يَفۡسُقُونَ ١٦٥ فَلَمَّا عَتَوۡاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنۡهُ قُلۡنَا لَهُمۡ كُونُواْ قِرَدَةً خَٰسِِٔينَ ١٦٦ وَإِذۡ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبۡعَثَنَّ عَلَيۡهِمۡ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَن يَسُومُهُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِۗ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ ٱلۡعِقَابِ وَإِنَّهُۥ لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٦٧ وَقَطَّعۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ أُمَمٗاۖ مِّنۡهُمُ ٱلصَّٰلِحُونَ وَمِنۡهُمۡ دُونَ ذَٰلِكَۖ وَبَلَوۡنَٰهُم بِٱلۡحَسَنَٰتِ وَٱلسَّئَِّاتِ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ ١٦٨ فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٞ وَرِثُواْ ٱلۡكِتَٰبَ يَأۡخُذُونَ عَرَضَ هَٰذَا ٱلۡأَدۡنَىٰ وَيَقُولُونَ سَيُغۡفَرُ لَنَا وَإِن يَأۡتِهِمۡ عَرَضٞ مِّثۡلُهُۥ يَأۡخُذُوهُۚ أَلَمۡ يُؤۡخَذۡ عَلَيۡهِم مِّيثَٰقُ ٱلۡكِتَٰبِ أَن لَّا يَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِيهِۗ وَٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ١٦٩ وَٱلَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِٱلۡكِتَٰبِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُصۡلِحِينَ ١٧٠ ﴾
و یاد کن، چون گفت گروهى از اهل آن دیه [507]: چرا پند میدهید گروهى راکه خداى تعالى هلاک خواهد کرد ایشان را یا عذاب خواهد کرد ایشان را عذاب سخت؟ گفتند: تا ما را عذرى باشد نزدیک پروردگار شما و تا باشد که ایشان پرهیزگارى کنند. ﴿164﴾پس وقتى که فراموش کردند آنچه به آن پند داده شده ایشان را، نجات دادیم کسانى را که منع میکردند از کار بد و گرفتار کردیم ستمکاران را به عذاب سخت، به سبب آنکه فاسق بودند. ﴿165﴾پس چون تکبّر کردند از ترک آنچه منع کرده شد ایشان را از آن، گفتیم ایشان را: شوید بوزینگان خوار شده. ﴿166﴾و یاد کن چون آگاه گردانید پروردگار تو [508]که البته بفرستد بر ایشان تا روز قیامت کسى راکه برساند به ایشان عقوبت سخت، هرآیینه پروردگار تو زود عقوبت کننده است او آمرزندۀ مهربان است [509]. ﴿167﴾و پراکنده کردیم بنى اسراییل را در زمین گروه گروه؛ بعض از ایشان شایسته کارانند و بعض از ایشان سواىِ اینند و امتحان کردیم ایشان را به نعمتها و مشقتها تا بازگردند (یعنى به سوى راه راست). ﴿168﴾پس از پی در آمدند بعد از ایشان جانشینانِ بد که وارث تورات شدند [510]، اختیار میکنند متاعِ این عالم خسیس را و میگویند: آمرزیده خواهد شد براى ما و اگر بیاید به ایشان متاعى مانند آن، البته بگیرند آن را [511]. آیا گرفته نشده است بر ایشان آن عهد که در تورات است که نگویند بر خدا مگر سخن راست و خواندهاند آنچه در تورات است و سراى آخرت بهتر است پرهیزگاران را، آیا فهم نمىکنید. ﴿169﴾و آنانکه تمسّک میکنند به کتاب و برپا داشتند نماز را، هرآیینه ما ضایع نمیسازم مزد این نیکوکاران را. ﴿170﴾
﴿ ۞وَإِذۡ نَتَقۡنَا ٱلۡجَبَلَ فَوۡقَهُمۡ كَأَنَّهُۥ ظُلَّةٞ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُۥ وَاقِعُۢ بِهِمۡ خُذُواْ مَآ ءَاتَيۡنَٰكُم بِقُوَّةٖ وَٱذۡكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٧١ وَإِذۡ أَخَذَ رَبُّكَ مِنۢ بَنِيٓ ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمۡ ذُرِّيَّتَهُمۡ وَأَشۡهَدَهُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَلَسۡتُ بِرَبِّكُمۡۖ قَالُواْ بَلَىٰ شَهِدۡنَآۚ أَن تَقُولُواْ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ إِنَّا كُنَّا عَنۡ هَٰذَا غَٰفِلِينَ ١٧٢ أَوۡ تَقُولُوٓاْ إِنَّمَآ أَشۡرَكَ ءَابَآؤُنَا مِن قَبۡلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةٗ مِّنۢ بَعۡدِهِمۡۖ أَفَتُهۡلِكُنَا بِمَا فَعَلَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ ١٧٣ وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ وَلَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ ١٧٤ وَٱتۡلُ عَلَيۡهِمۡ نَبَأَ ٱلَّذِيٓ ءَاتَيۡنَٰهُ ءَايَٰتِنَا فَٱنسَلَخَ مِنۡهَا فَأَتۡبَعَهُ ٱلشَّيۡطَٰنُ فَكَانَ مِنَ ٱلۡغَاوِينَ ١٧٥وَلَوۡ شِئۡنَالَرَفَعۡنَٰهُ بِهَا وَلَٰكِنَّهُۥٓ أَخۡلَدَ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُۚ فَمَثَلُهُۥ كَمَثَلِ ٱلۡكَلۡبِ إِن تَحۡمِلۡ عَلَيۡهِ يَلۡهَثۡ أَوۡ تَتۡرُكۡهُ يَلۡهَثۚ ذَّٰلِكَ مَثَلُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَاۚ فَٱقۡصُصِ ٱلۡقَصَصَ لَعَلَّهُمۡ يَتَفَكَّرُونَ ١٧٦ سَآءَ مَثَلًا ٱلۡقَوۡمُ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَأَنفُسَهُمۡ كَانُواْ يَظۡلِمُونَ ١٧٧ مَن يَهۡدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهۡتَدِيۖ وَمَن يُضۡلِلۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ١٧٨﴾
و یاد کن چون برداشتیم کوه را بالاى ایشان، گویا وى سایبانى است و گمان کردند که آن کوه خواهد افتاد بر ایشان. گفتیم بگیرید آنچه دادیم شما را به جِدِّ تمام و یاد کنید آنچه در اوست تا بُوَد که شما در پناه باشید از عذاب. ﴿171﴾و یاد کن چون گرفت پروردگار تو از بنى آدم از پشت ایشان اولاد ایشان را [512]و گواه گردانید ایشان را بر ذات ایشان. گفت: آیا نیستم پروردگار شما؟ گفتند: آرى هستى! گواه شدیم. [این شاهد گرفتن براى احتراز از آن است] که نگویید روز قیامت هرآیینه ما بىخبر بودیم از این توحید. ﴿172﴾یا بگویید که بجز این نیست که شرک آورده بودند پدرانِ ما پیش از ما و ما نسلى بودیم آمده بعد از ایشان [513]؛ آیا هلاک میکنى ما را به عقوبت آنچه بدکاران کردند؟. ﴿173﴾و همچنین بیان مىکنیم نشانهها و تا بازگردند. ﴿174﴾و بخوان بر ایشان خبر کسی که داده بودیم او را علم آیات خود، پس بیرون رفت از علم آن آیات [514]، پس در پى او شد شیطان، پس گشت از گمراهان [515]. ﴿175﴾و اگر مىخواستیم برداشتمى او را [516]به سبب آن آیات و لیکن میل کرد به سوى پستى و پیروىِ خواهش خود کرد؛ پس صفت او مانند صفت سگ است، اگر مشقت اندازى بر وى [517]، زبان از دهان بیرون افکند و اگر معطّل بگذارى او را نیز بیرون افکند. این صفت گروهى است که دروغ شمردند آیات ما را؛ پس بخوان بر ایشان این پند تا ایشان تأمل کنند. ﴿176﴾به اعتبار صفت، بَدْاَند این قوم که دروغ داشتند آیات ما را و بر خویشتن ستم مىکردند. ﴿177﴾هر که راه نمایدش خدا همان است راه یابنده و هر که گمراه سازدش پس آن جماعت ایشانند زیانکاران. ﴿178﴾
﴿ وَلَقَدۡ ذَرَأۡنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا يَفۡقَهُونَ بِهَا وَلَهُمۡ أَعۡيُنٞ لَّا يُبۡصِرُونَ بِهَا وَلَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا يَسۡمَعُونَ بِهَآۚ أُوْلَٰٓئِكَ كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ ١٧٩ وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ وَذَرُواْ ٱلَّذِينَ يُلۡحِدُونَ فِيٓ أَسۡمَٰٓئِهِۦۚ سَيُجۡزَوۡنَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٨٠ وَمِمَّنۡ خَلَقۡنَآ أُمَّةٞ يَهۡدُونَ بِٱلۡحَقِّ وَبِهِۦ يَعۡدِلُونَ ١٨١ وَٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَيۡثُ لَا يَعۡلَمُونَ ١٨٢ وَأُمۡلِي لَهُمۡۚ إِنَّ كَيۡدِي مَتِينٌ ١٨٣ أَوَلَمۡ يَتَفَكَّرُواْۗ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍۚ إِنۡ هُوَ إِلَّا نَذِيرٞ مُّبِينٌ ١٨٤ أَوَلَمۡ يَنظُرُواْ فِي مَلَكُوتِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا خَلَقَ ٱللَّهُ مِن شَيۡءٖ وَأَنۡ عَسَىٰٓ أَن يَكُونَ قَدِ ٱقۡتَرَبَ أَجَلُهُمۡۖ فَبِأَيِّ حَدِيثِۢ بَعۡدَهُۥ يُؤۡمِنُونَ ١٨٥ مَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَلَا هَادِيَ لَهُۥۚ وَيَذَرُهُمۡ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ ١٨٦ يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَيَّانَ مُرۡسَىٰهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّيۖ لَا يُجَلِّيهَا لِوَقۡتِهَآ إِلَّا هُوَۚ ثَقُلَتۡ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ لَا تَأۡتِيكُمۡ إِلَّا بَغۡتَةٗۗ يَسَۡٔلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنۡهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ ٱللَّهِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ١٨٧﴾
و هرآیینه بیافردیم براى دوزخ بسیارى از جنیان و آدمیان؛ ایشان را دلهاست که نمىفهمند به آنها و ایشان را چشمهاست که نمىبینند به آن و ایشان را گوشهاست که نمىشنوند به آنها؛ ایشان مانند چهارپایانند، بلکه ایشان گمراهترند، ایشانند بىخبران. ﴿179﴾و خدای راست نامهاى نیک؛ پس بخوانید او را به آن نامها و بگذارید آنان را که کجروى میکنند در نامهاى خدا [518]، داده خواهد شد مر ایشان را جزاى آنچه میکردند. ﴿180﴾و از آن جماعت که پیدا کردهایم، گروهى است که دلالت میکنند بدین حق و به آن دین حق، عدل میکنند. ﴿181﴾و کسانی که دروغ داشتند آیات ما را، پایه پایه بِکشیم ایشان را (تا محل هلاک،) از آن راه که ندانند. ﴿182﴾و مهلت دهم ایشان را، هرآیینه تدبیر من محکم است﴿183﴾آیا تأمّل نکردند که نیست این همنشینِ ایشان را هیچ دیوانگى؟ نیست او مگر بیم کنندهای آشکار. ﴿184﴾آیا نظر نکردند به پادشاهى خدا در آسمانها و زمین و در آنچه خدا پیدا کرده است از هر چیز؟ و آیا نظر نکردند درآنکه شاید نزدیک شده باشد اجل ایشان؟ پس به کدام سخن بعدِ قرآن ایمان خواهند آورد؟. ﴿185﴾هر که گمراه سازدش خدا پس هیچ راه نماینده نیست او را، و میگذارد ایشان را خدا در گمراهىِ خویش سرگردان شده. ﴿186﴾سؤال میکنند تو را از قیامت که کى باشد استقرار او؟ بگو: جز این نیست که علم قیامت نزدیک پروردگارِ من است؛ پدید نیاوَرَد آن را در وقت او مگر خدا، گران شده است [519]در آسمانها و زمین، نیاید به شما مگر ناگهان. سؤال میکنند تو را از قیامت، گویا تو کاوش کنندهای از آن [520]. بگو جز این نیست که دانش او نزد خداست و لیکن بسیارى از مردمان نمیدانند. ﴿187﴾
﴿ قُل لَّآ أَمۡلِكُ لِنَفۡسِي نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ وَلَوۡ كُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ لَٱسۡتَكۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَيۡرِ وَمَا مَسَّنِيَ ٱلسُّوٓءُۚ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِيرٞ وَبَشِيرٞ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ١٨٨ ۞هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَجَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا لِيَسۡكُنَ إِلَيۡهَاۖ فَلَمَّا تَغَشَّىٰهَا حَمَلَتۡ حَمۡلًا خَفِيفٗا فَمَرَّتۡ بِهِۦۖ فَلَمَّآ أَثۡقَلَت دَّعَوَا ٱللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنۡ ءَاتَيۡتَنَا صَٰلِحٗا لَّنَكُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰكِرِينَ ١٨٩ فَلَمَّآ ءَاتَىٰهُمَا صَٰلِحٗا جَعَلَا لَهُۥ شُرَكَآءَ فِيمَآ ءَاتَىٰهُمَاۚ فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ١٩٠ أَيُشۡرِكُونَ مَا لَا يَخۡلُقُ شَيۡٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ ١٩١ وَلَا يَسۡتَطِيعُونَ لَهُمۡ نَصۡرٗا وَلَآ أَنفُسَهُمۡ يَنصُرُونَ ١٩٢ وَإِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا يَتَّبِعُوكُمۡۚ سَوَآءٌ عَلَيۡكُمۡ أَدَعَوۡتُمُوهُمۡ أَمۡ أَنتُمۡ صَٰمِتُونَ ١٩٣ إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُكُمۡۖ فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ١٩٤ أَلَهُمۡ أَرۡجُلٞ يَمۡشُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ أَيۡدٖ يَبۡطِشُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ أَعۡيُنٞ يُبۡصِرُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ ءَاذَانٞ يَسۡمَعُونَ بِهَاۗ قُلِ ٱدۡعُواْ شُرَكَآءَكُمۡ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنظِرُونِ ١٩٥ ﴾
بگو: نمىتوانم براى خود نفع رسانیدن و نه ضرر کردن، مگر آنچه خدا خواسته است. و اگر من دانستمى علم غیب را، هرآیینه بسیار جمع کردمى از جنس منفعت و نرسیدى به من هیچ سختى؛ نیستم من مگر بیم کننده و مژده دهنده براى گروهى که ایمان دارند. ﴿188﴾اوست آن که پیدا کرد شما را از یک شخص و پیدا کرد از آن یک شخص زنش را تا آرام گیرد با وى [521]. پس چون جماع کرد مردى با زن خود، بار گرفت، بار سبک؛ پس آمد و رفت کرد به آن بار سبک؛ بعد از آن چون زن گرانبار شد، هر دو دعاکردند به جناب پروردگار خویش که اگر فرزندى شایسته بدهى ما را، باشیم از شکر کنندگان. ﴿189﴾پس چون داد خداى تعالى ایشان را فرزند شایسته، مقرر کردند براى او شریکان در آنچه داده بود به ایشان. پس بلند قدر است خدا از آنچه شریک مقرر مىکنند [522]. ﴿190﴾آیا این مشرکان شریک مقرر میکنند چیزى را که هیچ نمىآفریند و خود این شریکان آفریده میشوند؟. ﴿191﴾و نمىتوانند براى پرستندگان خود یارى دادن و نه خود را یارى میدهند. ﴿192﴾و اگر بخوانید بتان را به سوى راه هدایت، پیروى نکنند شما را [523]. برابر است بر شما آنکه دعوت کنید ایشان را یا خاموش باشید [اى مشرکان]. ﴿193﴾هرآیینه کسانی که عبادت میکنید ایشان را بجز خدا، بندگانند مانند شما؛ پس بخوانید ایشان را و باید که قبول کنند دعاى شما را، اگر راستگو هستید. ﴿194﴾آیا بتان را پاهاست که راه میروند به آن؟ آیا ایشان را دستهاست که تناول میکنند به آن؟ آیا ایشان را چشمهاست که مىبینند به آن؟ آیا ایشان را گوشهاست که مىشنوند به آن؟ بگو: اى مشرکان! بخوانید شریکان خود را، بعد از آن بدسگالى کنید در حقِّ من و مهلت مدهید مرا. ﴿195﴾
﴿ إِنَّ وَلِـِّۧيَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي نَزَّلَ ٱلۡكِتَٰبَۖ وَهُوَ يَتَوَلَّى ٱلصَّٰلِحِينَ ١٩٦ وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا يَسۡتَطِيعُونَ نَصۡرَكُمۡ وَلَآ أَنفُسَهُمۡ يَنصُرُونَ ١٩٧ وَإِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا يَسۡمَعُواْۖ وَتَرَىٰهُمۡ يَنظُرُونَ إِلَيۡكَ وَهُمۡ لَا يُبۡصِرُونَ ١٩٨ خُذِ ٱلۡعَفۡوَ وَأۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡجَٰهِلِينَ ١٩٩ وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ٢٠٠ إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ إِذَا مَسَّهُمۡ طَٰٓئِفٞ مِّنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبۡصِرُونَ ٢٠١ وَإِخۡوَٰنُهُمۡ يَمُدُّونَهُمۡ فِي ٱلۡغَيِّ ثُمَّ لَا يُقۡصِرُونَ ٢٠٢ وَإِذَا لَمۡ تَأۡتِهِم بَِٔايَةٖ قَالُواْ لَوۡلَا ٱجۡتَبَيۡتَهَاۚ قُلۡ إِنَّمَآ أَتَّبِعُ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ مِن رَّبِّيۚ هَٰذَا بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمۡ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٢٠٣ وَإِذَا قُرِئَ ٱلۡقُرۡءَانُ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ ٢٠٤ وَٱذۡكُر رَّبَّكَ فِي نَفۡسِكَ تَضَرُّعٗا وَخِيفَةٗ وَدُونَ ٱلۡجَهۡرِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ وَلَا تَكُن مِّنَ ٱلۡغَٰفِلِينَ ٢٠٥ إِنَّ ٱلَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَيُسَبِّحُونَهُۥ وَلَهُۥ يَسۡجُدُونَۤ۩ ٢٠٦﴾
هرآیینه کارساز من خداست، آن که فرود آورد کتاب را و او کارسازى میکند نیکوکاران را. ﴿196﴾و آنانکه میخوانید ایشان را بجز خدا، نمىتوانند یارى دادن شما را و نه خود را یارى میدهند. ﴿197﴾و اگر دعوت کنید ایشان را به سوى راه هدایت، نشنوند سخن شما را. [واى بیننده] مىبینى بتان را که مىنگرند به سوى تو و حال آنکه ایشان هیچ نمىبینند. ﴿198﴾لازم گیر درگذر را و بفرما به کار پسندیده و اعراض کن از نادانان. ﴿199﴾و اگر باز دارد تو را وسوسۀ بازدارنده از جانب شیطان آمده، پس پناه طلب کن از خدا، هرآیینه او شنوای داناست. ﴿200﴾هرآیینه متقیان چون برسد ایشان را وسوسهای از شیطان، یاد میکنند خدا را، پس ناگهان ایشان بینا میشوند. ﴿201﴾و برادران کافران [524]، میکشَند ایشان را در گمراهى و هرگز باز نمىایستند. ﴿202﴾و چون نمىآرى نزدیک ایشان آیتى، میگویند: چرا از طرف خود اختیار نمیکنی آن را؟ بگو: جز این نیست که پیروى میکنم آنچه فرود آورده شده است به سوى من از پروردگار من. این قرآن نشانههاست، آمده از پروردگار شما و هدایت و بخشایش است، مرقوم مؤمنان را. ﴿203﴾و چون خوانده شود قرآن، پس گوش نهید به سوى آن و خاموش باشید تا مهربانى کرده شود بر شما. ﴿204﴾و یاد کن پروردگار خود را در ضمیر خود به زارى و ترسکارى و یاد کن پروردگار خود را به کلام پستتر از بلند آوازى، در بامداد و شبانگاه و مباش از غافلان. ﴿205﴾هرآیینه کسانی که نزدیک پروردگار تواند [525]، گردنکشى نمیکنند از عبادت او و به پاکى یاد مىکنند او را و به تخصیص او را سجده مىکنند. ﴿206﴾
[463] یعنی معبودان باطل که دوست میگرفتید، والله اعلم. [464] یعنی همۀ اعمال ایشان را. [465] یعنی به سوی کعبه. [466] یعنی سر و پا برهنه ختنه ناکرده محشور شوید، والله اعلم. [467] یعنی لباس خود را. [468] یعنی لائق ایشان است، اگرچه دیگران نیز استعمال کنند، والله اعلم. [469] مترجم گوید: درین آیت اشارت است بر مذهب رهبان یهود و نصاری و مختشین عرب که توسع را در مآکل و ملابس، مکروه میداشتند، والله اعلم. [470] یعنی وقتی معین است برای هلاک ایشان، والله اعلم. [471] یعنی نزدیک شود. [472] یعنی بر زبان حضرت آدم، چنانکه در سورۀ بقرة اشارت رفت، والله اعلم. [473] یعنی نعمت و نعمت که مقدر شده در دنیا به ایشان برسد، والله اعلم. [474] یعنی تابعین را عذاب کفر تقلید و متبوعین را عذاب ضلال و اضلال، والله اعلم. [475] یعنی محال است، والله اعلم. [476] یعنی آن کینهها که در دل بهشتیان باشد دور کنیم، مثل آنچه میان عثمان و علی و طلحه و زبیر و عائشهش واقع شد، والله اعلم. [477] یعنی میخواستند به شبهات این راه را باطل سازند. [478] و آن مسمی به اعراف است، والله اعلم. [479] یعنی فقرای مسلمین که کافران از ایشان حسابی نمیگرفتند، والله اعلم. [480] وفراموش کردن خدا، ترک ایشان است در دوزخ، والله اعلم. [481] یعنی مسلمان شویم و بت را نپرستیم. [482] یعنی گاهی اجزای شب را به لباس نهار پوشانیده، در حساب نهار میگرداند، والله اعلم. [483] یعنی از پی درآمدن شب بعد روز، مشابه آن است که گویا کسی کسی را دوان و شتابان می طلبد. [484] در اصل متن، مردان آمده است. [485] یعنی به سبب بعثت رسولج. [486] یعنی پیش از باران. [487] یعنی از قبور بیرون کنیم. [488] مترجم گوید: این مثل است برای پند در قلب سلیم و عدم تأثیر آن در غیر سلیم، والله اعلم. [489] یعنی روز قیامت. [490] یعنی بیار عقوبت را. [491] یعنی بیاصل است. [492] در متن اصلی، بریدم آمده است. [493] یعنی واجب آن بود که همه متفق میشدند برایمان و چون متفق نشدند، منتظر فیصله کردن باشند، والله اعلم. [494] یعنی عادت زمان است که گاهی سختی و گاهی راحت میباشد، از باب مؤاخذه بر اعمال نَبُوَد، والله اعلم. [495] یعنی از تدبیر اهلاک، والله اعلم. [496] یعنی دست راست و پای چپ، والله اعلم. [497] یعنی مؤاخذه اعمال بر ایشان است، والله اعلم. [498] یعنی زمین شام به ایشان دادیم، چه بقعههای شرقیه و چه بقعههای غربیه، والله اعلم. [499] یعنی به عزیمت دادن رخصت، والله اعلم. [500] یعنی منازل فرعونیان خراب شده خواهید دید. [501] یعنی تا عذر گویند از عبادت گوساله و این جماعت اگرچه عبادت نکرده بودند، بر عبادتکنندگان انکار هم نکردند، پس خدای تعالی هلاک ساخت، والله اعلم. [502] یعنی اگر در بنی اسرائیل هلاک میشدند، تهمت قتل بر موسی ننهادندی، والله اعلم. [503] یعنی در آخرت. [504] یعنی: ﴿فَسَأَكۡتُبُهَا﴾آن است که در آخر زمان، رحمت خاص باشد به متابعان نبیّ امّی، والله اعلم. [505] مترجم گوید: بشارت دادن خدای تعالی حضرت موسی را و به امت مرحومه، اول دلیل است بر نبوت آن حضرت و لهذا میفرماید، والله اعلم. [506] مترجم گوید: اهل دیه سه قسم بودند: قسم شکار میکردند و قسمی از آن نهی میکردند و قسمی نه شکار میکردند و نه از آن منع میکرند، والله اعلم. [507] یعنی قسم ثالث نهی کنندگان را، والله اعلم. [508] یعنی بنی اسرائیل را. [509] بعد ازین هیچ پادشاهی در بنی اسرائیل پیدا نشده، همیشه لگدکوب پادشاهان اسلام و نصاری و مجوس میبودند، والله اعلم. [510] یعنی اخبار بنی اسرائیل. [511] یعنی مصرند بر اخذ آن و غیر نادمند ازان و توبۀ مصرّ غیر نادم، صحیح نیست، والله اعلم. [512] یعنی روز میثاق از آدم اولاد او را پیدا کرد از ایشان اولاد ایشان را به ترتیبی که در خارج متحقق شد، والله اعلم. [513] یعنی پس تقلید ایشان کردیم. [514] یعنی تابع شهوات نفس شد و تابع شهوات نفس را عالم نتوان گفت. [515] یعنی بلعم باعور که کتب الهی خوانده بود، بعد از آن به اغوای زن خود ایذای حضرت موسی، علیهالسلام، قصد کرد و معلون شد، والله اعلم. [516] یعنی منزلت او را. [517] یعنی به زدن و دوانیدن. [518] یعنی ابو المسیح و ابو الملائکه میگفتند. [519] یعنی مشکل شده دانستن قیامت. [520] یعنی عالمی به آن. [521] ﴿فَلَمَّا تَغَشَّىٰهَا﴾کلام علیحده است، یعنی خدای تعالی آدم و حوا را پیدا کرد و از ایشان نسل بسیار پیدا آورد. بعد از آن تفصیل انتشار نسل میفرماید. [522] مترجم گوید: این تصویر است حال آدمی را که نزدیک ثقل حمل، نیت اخلاص درست کند و چون فرزند به وجود آید آن را فراموش سازد و در تسمیه اشراک کند، منطبق بر حال حوا، چنانکه در حدیث صحیح آمده که حوا حامله شد. شیطان به دلش وسواس انداخت و چون فرزند متولد شد، نام او عبدالحارث مقرر کرد و چون وجود جمیع قیود در امثال این مواضع ضرور نیست آدم از لوث شرک مبرا باشد و این آیت عصمت او را مصادمت نکند کذا فهمت. و ازینجا دانسته شد که شرک در تسمیه نوعی است از شرک، چنانکه اهل زبان ما غلامِ فلان و عبد فلان نام مینهند. [523] یعنی اگر بگویید بخورید یا بیاشامید، هیچ کار نکنند. [524] یعنی قرینان ایشان از شیاطین، والله اعلم. [525] یعنی ملاء اعلی.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡأَنفَالِۖ قُلِ ٱلۡأَنفَالُ لِلَّهِ وَٱلرَّسُولِۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَصۡلِحُواْ ذَاتَ بَيۡنِكُمۡۖ وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ١ إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَإِذَا تُلِيَتۡ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِيمَٰنٗا وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ ٢ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ٣ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَمَغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ ٤ كَمَآ أَخۡرَجَكَ رَبُّكَ مِنۢ بَيۡتِكَ بِٱلۡحَقِّ وَإِنَّ فَرِيقٗا مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ لَكَٰرِهُونَ ٥ يُجَٰدِلُونَكَ فِي ٱلۡحَقِّ بَعۡدَ مَا تَبَيَّنَ كَأَنَّمَا يُسَاقُونَ إِلَى ٱلۡمَوۡتِ وَهُمۡ يَنظُرُونَ ٦ وَإِذۡ يَعِدُكُمُ ٱللَّهُ إِحۡدَى ٱلطَّآئِفَتَيۡنِ أَنَّهَا لَكُمۡ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيۡرَ ذَاتِ ٱلشَّوۡكَةِ تَكُونُ لَكُمۡ وَيُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُحِقَّ ٱلۡحَقَّ بِكَلِمَٰتِهِۦ وَيَقۡطَعَ دَابِرَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٧ لِيُحِقَّ ٱلۡحَقَّ وَيُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٨
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
مىپرسند تو را از غنیمتها [526]. بگو: غنیمتها، خدا و رسول راست [527]، پس بترسید از خدا و به صلاح آرید صحبتى را که میان شماست و فرمانبردارى کنید خدا و رسول او را، اگر مسلمان هستید. ﴿1﴾جز این نیست که مؤمنان، آنانند که چون یاد کرده شود خدا، بترسد دل ایشان و چون خوانده شود بر ایشان آیات خدا، زیاده سازند آن آیات، ایمان ایشان را و بر پروردگار خویش توکل میکنند. ﴿2﴾آنانکه برپا میدارند نماز را و از آنچه روزى دادهایم ایشان را خرج مىکنند. ﴿3﴾این جماعت، ایشانند مؤمنان، به تحقیق، ایشان راست مرتبهها نزد پروردگار ایشان و آمرزش و روزى نیک. ﴿4﴾چنانکه بیرون آورد تو را پروردگار تو از خانۀ تو به تدبیر درست و هرآیینه گروهى از مسلمانان ناخوشنود بودند [528]. ﴿5﴾خصومت مىکردند با تو در سخن راست بعد از آنکه ظاهر شد، گویا رانده مىشوند به سوى مرگ و ایشان در آن مىنگرند. ﴿6﴾و [یاد کن نعمت الهى را] آنگاه که خدا به شما یکی از دو گروه وعده میداد که آن شما را باشد و دوست مىداشتید که غیر فوج جنگى شما را بود و میخواست خدا که ثابت کند دین حق را به فرمانهاى خویش و بِبُرّد بنیاد کافران را. ﴿7﴾میخواست تا ثابت کند دین حق را و بر طرف کند دین باطل را، اگرچه ناخوشنود باشند گناهکاران [529]. ﴿8﴾
﴿ إِذۡ تَسۡتَغِيثُونَ رَبَّكُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَكُمۡ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُرۡدِفِينَ ٩ وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ وَلِتَطۡمَئِنَّ بِهِۦ قُلُوبُكُمۡۚ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ١٠ إِذۡ يُغَشِّيكُمُ ٱلنُّعَاسَ أَمَنَةٗ مِّنۡهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيۡكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ لِّيُطَهِّرَكُم بِهِۦ وَيُذۡهِبَ عَنكُمۡ رِجۡزَ ٱلشَّيۡطَٰنِ وَلِيَرۡبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمۡ وَيُثَبِّتَ بِهِ ٱلۡأَقۡدَامَ ١١ إِذۡ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ أَنِّي مَعَكُمۡ فَثَبِّتُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۚ سَأُلۡقِي فِي قُلُوبِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلرُّعۡبَ فَٱضۡرِبُواْ فَوۡقَ ٱلۡأَعۡنَاقِ وَٱضۡرِبُواْ مِنۡهُمۡ كُلَّ بَنَانٖ ١٢ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ شَآقُّواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۚ وَمَن يُشَاقِقِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ١٣ ذَٰلِكُمۡ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابَ ٱلنَّارِ ١٤ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِيتُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ زَحۡفٗا فَلَا تُوَلُّوهُمُ ٱلۡأَدۡبَارَ ١٥ وَمَن يُوَلِّهِمۡ يَوۡمَئِذٖ دُبُرَهُۥٓ إِلَّا مُتَحَرِّفٗا لِّقِتَالٍ أَوۡ مُتَحَيِّزًا إِلَىٰ فِئَةٖ فَقَدۡ بَآءَ بِغَضَبٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَمَأۡوَىٰهُ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ١٦ ﴾
آنگاه که فریاد میکردید به جناب پروردگار خویش، پس قبول کرد دعاى شما را که من مدد کنندۀ شُمایم به هزار کس از فرشتگان از پس خود جماعت دیگر را آورده [530]. ﴿9﴾و نساخت خداوند این مدد را مگر براى مژده و تا آرام گیرد به آن دل شما و نیست فتح، مگر از نزدیک خدا، هرآیینه خدا غالب با حکمت است. ﴿10﴾آنگاه که مىپوشید شما را به پینُکى به جهت ایمنى از نزدیک خود و فرود مىآورد بر شما از آسمان آب باران تا پاک کند شما را به آن و ببرد از شما آلودگى شیطان و تا ببندد بر دل شما (یعنى ثابت دارد دلها را) و محکم کند به آن پایها را [531]. ﴿11﴾آنگاه که وحى مىفرستاد پروردگار تو به سوى فرشتگان که من با شمایم، پس استوار سازید مسلمانان را، رعب خواهم افکند در دل کافران. پس بزنید اى مسلمانان بالاى گردنها و بزنید از ایشان هر طرف دست و پاى را. ﴿12﴾این به سبب آن است که ایشان خلاف کردند با خدا و رسول او و هر که خلاف کند با خدا و رسول او، پس خدا سخت عقوبت است. ﴿13﴾این را بچشید و بدانید که کافران راست، عذابِ آتش. ﴿14﴾اى مؤمنان! چون به هم آیید با کافران انبوه کرده، پس مگردانید به سوى ایشان پشت را. ﴿15﴾و هر که بگرداند به سوى ایشان آن روز پُشت خود را، مگر رجوع کنان براى جنگى یا پناه جویان به سوى گروهى، پس هرآیینه بازگشت به خشمى از خدا و جاى او جهنّم است و بدجایى است. ﴿16﴾
﴿فَلَمۡ تَقۡتُلُوهُمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ قَتَلَهُمۡۚ وَمَا رَمَيۡتَ إِذۡ رَمَيۡتَ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ وَلِيُبۡلِيَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ مِنۡهُ بَلَآءً حَسَنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ١٧ ذَٰلِكُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ مُوهِنُ كَيۡدِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ١٨ إِن تَسۡتَفۡتِحُواْ فَقَدۡ جَآءَكُمُ ٱلۡفَتۡحُۖ وَإِن تَنتَهُواْ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۖ وَإِن تَعُودُواْ نَعُدۡ وَلَن تُغۡنِيَ عَنكُمۡ فِئَتُكُمۡ شَيۡٔٗا وَلَوۡ كَثُرَتۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٩ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَأَنتُمۡ تَسۡمَعُونَ ٢٠ وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَهُمۡ لَا يَسۡمَعُونَ ٢١ ۞إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلصُّمُّ ٱلۡبُكۡمُ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡقِلُونَ ٢٢ وَلَوۡ عَلِمَ ٱللَّهُ فِيهِمۡ خَيۡرٗا لَّأَسۡمَعَهُمۡۖ وَلَوۡ أَسۡمَعَهُمۡ لَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعۡرِضُونَ ٢٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمۡ لِمَا يُحۡيِيكُمۡۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَحُولُ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَقَلۡبِهِۦ وَأَنَّهُۥٓ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ ٢٤ وَٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِيبَنَّ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمۡ خَآصَّةٗۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ٢٥ ﴾
پس شما نکشتهاید این جماعت و لیکن خداکشت ایشان را و تو [یا محمد] نیفکندى [532]وقتى که افکندى و لیکن خدا افکند و تا عطا کند مسلمانان را از نزدیک خویش عطاى نیکو، هرآیینه خدا شنوای داناست [533]. ﴿17﴾حال این است و بدانید که خدا سست کننده است حیلۀ کافران را. ﴿18﴾[اى کافران!] اگر طلب فتح مىکردید، پس آمد به شما فتح. و اگر باز ایستید، پس آن بهتر است شما را و اگر بازگردید (یعنى به نافرمانى) بازگردیم [534]. و دفع نکند از شما جماعتِ شما هیچ چیز، اگرچه بسیار باشد و بدانید که خدا با مسلمانان است [535]. ﴿19﴾اى مسلمانان! فرمانبردارى کنید خدا و رسول او را و روى مگردانید از وى و حال آنکه شما مىشنوید. ﴿20﴾و مشوید مانند کسانی که گفتند: شنیدیم و ایشان نمىشنوند [536]. ﴿21﴾هرآیینه بدترین جنبندگان نزدیک خدا کرانند، گنگانند، آنانکه در نمىیابند. ﴿22﴾و اگر دانستى خدا در ایشان نیکویىِ، البته شنواندى ایشان را [537]. و اگر شنوانیدى ایشان را، رومیگردانیدند اعراض کنان. ﴿23﴾اى مسلمانان! قبول کنید خواندن خدا و رسول را چون بخواند شما را براى آنکه زنده دل سازد شما را و بدانید که خدا حایل مىشود میان مرد و دلِ او [538]و بدانید که به سوى او برانگیخته خواهید شد. ﴿24﴾و بپرهیزید از فتنه که نرسد به آنانکه ستم کردند از شما به تخصیص [539]و بدانید که هرآیینه خدا سخت عقوبت کننده است [540]. ﴿25﴾
﴿وَٱذۡكُرُوٓاْ إِذۡ أَنتُمۡ قَلِيلٞ مُّسۡتَضۡعَفُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ تَخَافُونَ أَن يَتَخَطَّفَكُمُ ٱلنَّاسُ فََٔاوَىٰكُمۡ وَأَيَّدَكُم بِنَصۡرِهِۦ وَرَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٢٦ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَخُونُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ وَتَخُونُوٓاْ أَمَٰنَٰتِكُمۡ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٢٧ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَآ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَأَوۡلَٰدُكُمۡ فِتۡنَةٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِيمٞ ٢٨ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَتَّقُواْ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّكُمۡ فُرۡقَانٗا وَيُكَفِّرۡ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡۗ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ ٢٩ وَإِذۡ يَمۡكُرُ بِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثۡبِتُوكَ أَوۡ يَقۡتُلُوكَ أَوۡ يُخۡرِجُوكَۚ وَيَمۡكُرُونَ وَيَمۡكُرُ ٱللَّهُۖ وَٱللَّهُ خَيۡرُ ٱلۡمَٰكِرِينَ ٣٠وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا قَالُواْ قَدۡ سَمِعۡنَا لَوۡ نَشَآءُ لَقُلۡنَا مِثۡلَ هَٰذَآ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٣١ وَإِذۡ قَالُواْ ٱللَّهُمَّ إِن كَانَ هَٰذَا هُوَ ٱلۡحَقَّ مِنۡ عِندِكَ فَأَمۡطِرۡ عَلَيۡنَا حِجَارَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ أَوِ ٱئۡتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٖ ٣٢ وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمۡ وَأَنتَ فِيهِمۡۚ وَمَا كَانَ ٱللَّهُ مُعَذِّبَهُمۡ وَهُمۡ يَسۡتَغۡفِرُونَ ٣٣﴾
و یاد کنید [اى مهاجران، نعمت الهى را] آن وقت که شما اندک بودید، ناتوان شمرده در زمین (یعنى در مکه) میترسید از آنکه بربایند شما را مردمان، پس جاى داد شما را (یعنى در مدینه) و قوّت داد شما را به نصرت خود و روزى داد شما را از چیزهاى پاکیزه تا شود که سپاسدارى کنید. ﴿26﴾اى مسلمانان! خیانت مکنید با خدا و رسول و خیانت مکنید امانتهاى یکدیگر را دانسته. ﴿27﴾و بدانید که مالهاى شما و فرزندان شما آزمایش است و آنکه خدا، نزدیک اوست، مزدِ بزرگ. ﴿28﴾اى مسلمانان! اگر بترسید از خدا، پیدا کند برای شما فتحى را و درگذراد از شما گناهانِ شما را و بیامرزد شما را و خدا صاحبِ فضل بزرگ است. ﴿29﴾و [یاد کن نعمت الهى یا محمد] آنگاه که بدسگالى میکردند در حقِّ تو کافران، تا حبس کنند تو را یا بکشند تو را یا جلاوطن کنند تو را و ایشان بدسگالى میکردند و خدا تدبیر میکرد (یعنى به ایشان) و خدا بهترین تدبیرکنندگان است [541]. ﴿30﴾و چون خوانده شود بر این جماعت آیات ما، گویند: شنیدیم، اگر خواهیم بگوییم مانند این، نیست این مگر افسانۀ پیشینیان. ﴿31﴾و آنگاه که گفتند: بار خدایا! اگر هست این قرآن راست از نزدیک تو، پس بباران بر ما سنگ را از آسمان یا بیار بر ما عذاب دردناک. ﴿32﴾و نیست خدا که عذاب کند ایشان را و تو میان ایشان باشى و هرگز نیست خدا عذاب کنندۀ ایشان و ایشان استغفار مىکنند [542]. ﴿33﴾
﴿ وَمَا لَهُمۡ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ ٱللَّهُ وَهُمۡ يَصُدُّونَ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَمَا كَانُوٓاْ أَوۡلِيَآءَهُۥٓۚ إِنۡ أَوۡلِيَآؤُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُتَّقُونَ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٣٤ وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمۡ عِندَ ٱلۡبَيۡتِ إِلَّا مُكَآءٗ وَتَصۡدِيَةٗۚ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ ٣٥ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيۡهِمۡ حَسۡرَةٗ ثُمَّ يُغۡلَبُونَۗ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحۡشَرُونَ ٣٦ لِيَمِيزَ ٱللَّهُ ٱلۡخَبِيثَ مِنَ ٱلطَّيِّبِ وَيَجۡعَلَ ٱلۡخَبِيثَ بَعۡضَهُۥ عَلَىٰ بَعۡضٖ فَيَرۡكُمَهُۥ جَمِيعٗا فَيَجۡعَلَهُۥ فِي جَهَنَّمَۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٣٧ قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِن يَنتَهُواْ يُغۡفَرۡ لَهُم مَّا قَدۡ سَلَفَ وَإِن يَعُودُواْ فَقَدۡ مَضَتۡ سُنَّتُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٣٨ وَقَٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتۡنَةٞ وَيَكُونَ ٱلدِّينُ كُلُّهُۥ لِلَّهِۚ فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِمَا يَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ ٣٩ وَإِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَىٰكُمۡۚ نِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِيرُ ٤٠ ﴾
و چیست مر ایشان را که عذاب نکند ایشان را خدا، حال آنکه ایشان باز میدارند (یعنى مردمان را) از مسجد حرام و نیستند سزاوار آنجا، نیستند سزاوار آنجا مگر متقیان و لیکن بیشترین ایشان نمیدانند. ﴿34﴾و نیست [543]نماز ایشان نزدیک خانۀ کعبه بجز صفیر کردن و دستک زدن، پس بچشید اى کافران! عذاب را به سبب کافر شدنِ خود. ﴿35﴾هرآیینه کافران خرج میکنند اموالِ خود را تا بازدارند مردمان را از راه خدا، پس زود باشد که خرج کنند آن را، باز باشد آن خرج کردن، پشیمانى بر ایشان، باز مغلوب شوند و کافران به سوى دوزخ رانده شوند. ﴿36﴾تا جدا سازد خداى تعالى ناپاک را از پاک و بنهد ناپاک را بعض آن را بر بعض، پس توده سازد آن همه را یکجا، پس درآردش در دوزخ. این جماعت، ایشانند زیانکاران [544]. ﴿37﴾بگو کافران را: اگر باز ایستند، آمرزیده شود ایشان را آنچه گذشت و اگر عود کنند، پس هرآیینه گذشته است روش پیشینیان [545]. ﴿38﴾و کارزار کنید اى مسلمان! با ایشان تا آنکه نباشد هیچ فتنه (یعنى غلبۀ کفر) و باشد دین، همه براى خدا. پس اگر بازایستند از شرک (یعنى مسلمان شوند) هرآیینه خدا به آنچه میکنند بیناست. ﴿39﴾و اگر روى بگردانند [546]، پس بدانید که خدا مددکار شماست، نیک مددکار است وى و نیک یارى دهنده است. ﴿40﴾
﴿۞وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَيۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ إِن كُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا يَوۡمَ ٱلۡفُرۡقَانِ يَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ٤١ إِذۡ أَنتُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلدُّنۡيَا وَهُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلۡقُصۡوَىٰ وَٱلرَّكۡبُ أَسۡفَلَ مِنكُمۡۚ وَلَوۡ تَوَاعَدتُّمۡ لَٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِي ٱلۡمِيعَٰدِ وَلَٰكِن لِّيَقۡضِيَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا كَانَ مَفۡعُولٗا لِّيَهۡلِكَ مَنۡ هَلَكَ عَنۢ بَيِّنَةٖ وَيَحۡيَىٰ مَنۡ حَيَّ عَنۢ بَيِّنَةٖۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ ٤٢ إِذۡ يُرِيكَهُمُ ٱللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلٗاۖ وَلَوۡ أَرَىٰكَهُمۡ كَثِيرٗا لَّفَشِلۡتُمۡ وَلَتَنَٰزَعۡتُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ سَلَّمَۚ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٤٣ وَإِذۡ يُرِيكُمُوهُمۡ إِذِ ٱلۡتَقَيۡتُمۡ فِيٓ أَعۡيُنِكُمۡ قَلِيلٗا وَيُقَلِّلُكُمۡ فِيٓ أَعۡيُنِهِمۡ لِيَقۡضِيَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا كَانَ مَفۡعُولٗاۗ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ ٤٤ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِيتُمۡ فِئَةٗ فَٱثۡبُتُواْ وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٤٥ ﴾
و بدانید که آنچه غنیمت یافتید از کافران از هر جنس، پس پنجم حصّهاش خدای راست و پیغامبر را و خویشاوندان را [547]و یتیمان و درویشان و مسافران را، اگر ایمان آوردهاید به خدا و به آنچه فروفرستادیم بر بندۀ خویش. روزى که جدا شد حق از باطل، روزی که به هم آمدند دو گروه [548]، و خدا بر همه چیز تواناست [549]. ﴿41﴾[اگر ایمان آوردید به آنچه فروفرستادیم بر بندۀ خود،] آنگاه که شما به کنارهای نزدیک بودید و ایشان به کنارهای دورتر و کاروان پایینتر از شما (یعنى به جانب دریا) و اگر با یکدیگر وعدۀ جنگ مقرر میکردید، البته خلاف مینمودید در وعده و لیکن جمع کرد تا به انجام رساند خدا کارى را که کردنى بود، تا هلاک شود کسی که هلاک شده است بعدِ قیام حجّت و زنده ماند کسی که زنده شده بعدِ قیام حجّت، و هرآیینه خدا شنوای داناست [550]. ﴿42﴾آنگاه که بنمود خدا ایشان را به تو در خواب تو اندکى و اگر بنمودى به تو ایشان را بسیار، البته بزدلى میکردید و با یکدیگر نزاع مینمودید در کار، و لیکن خدا سلامت داشت (یعنى از بزدلى)، هرآیینه وى داناست به آنچه در سینههاست. ﴿43﴾و آنگاه که بنمود به شما ایشان را، چون روبهرو شدید در چشم شما، اندکى و کم نمود شما را در چشم آنان، تا به انجام رساند خداکاری را که کردنى بود و به سوى خدا باز گردانیده شوند کارها. ﴿44﴾اى مسلمانان! چون روبهرو شوید با گروهى، پس ثابت باشید و یاد کنید خدا را بسیار، بود که شما رستگار شوید. ﴿45﴾
﴿ وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِيحُكُمۡۖ وَٱصۡبِرُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِينَ ٤٦ وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَٰرِهِم بَطَرٗا وَرِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ بِمَا يَعۡمَلُونَ مُحِيطٞ ٤٧ وَإِذۡ زَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَكُمُ ٱلۡيَوۡمَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَإِنِّي جَارٞ لَّكُمۡۖ فَلَمَّا تَرَآءَتِ ٱلۡفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِ وَقَالَ إِنِّي بَرِيٓءٞ مِّنكُمۡ إِنِّيٓ أَرَىٰ مَا لَا تَرَوۡنَ إِنِّيٓ أَخَافُ ٱللَّهَۚ وَٱللَّهُ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ٤٨ إِذۡ يَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَٰٓؤُلَآءِ دِينُهُمۡۗ وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٤٩ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ يَتَوَفَّى ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَضۡرِبُونَ وُجُوهَهُمۡ وَأَدۡبَٰرَهُمۡ وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِيقِ ٥٠ ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيكُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَيۡسَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِيدِ ٥١ كَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِيّٞ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ٥٢ ﴾
و فرمانبردارى کنید خدا و رسول او را و با یکدیگر نزاع مکنید که در این صورت بزدل شوید و برود دولت (قوّت) شما و شکیبایى ورزید، هرآیینه خدا با شکیبایان است. ﴿46﴾و مباشید مانند کسانی که بیرون آمدند از خانههاى خود از روى سرکشى و خودنمایى به مردمان و باز میدارند از راه خدا و خدا به آنچه میکنند، درگیرنده است [551]. ﴿47﴾و آنگاه که شیطان بیاراست براى این کافران، کردارهاى ایشان را و گفت: هیچکس از مردمان غلبه کننده نیست بر شما امروز و هرآیینه من مدد کنندهام شما را. پس چون روبهرو شدند هر دو گروه، بازگشت شیطان بر پاشنۀ خود و گفت: هرآیینه من بىتعلّقم از شما، هرآیینه من مىبینم آنچه شما نمىبینید، هرآیینه من مىترسم از خدا و خدا سخت عقوبت است. ﴿48﴾آنگاه که مىگفتند منافقان و آنانکه در دل ایشان بیماری است: فریفته کرده است این مسلمانان را دین ایشان و هر که توکل کند بر خدا، هرآیینه خدا غالبِ درستکار است. ﴿49﴾و [تعجب میکردى] اگر میدیدى [اى بیننده،] چون فرشتگان قبض ارواح کافران میکنند، میزنند بر روى ایشان و بر پشت ایشان و [میگویند:] بچشید عذابِ سوزان. ﴿50﴾این به سبب آن کردار است که پیش فرستاده است دست شما و به سبب آن است که خدا ظلم کننده نیست بر بندگان. ﴿51﴾مانند عادت قوم فرعون و آنانکه پیش از ایشان بودند، کافر شدند به آیات خدا، پس گرفتار کرد خدا ایشان را به گناهانِ ایشان، هرآیینه خدا توانا سخت عقوبت است. ﴿52﴾
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ لَمۡ يَكُ مُغَيِّرٗا نِّعۡمَةً أَنۡعَمَهَا عَلَىٰ قَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٥٣ كَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ فَأَهۡلَكۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَأَغۡرَقۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَۚ وَكُلّٞ كَانُواْ ظَٰلِمِينَ ٥٤ إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ٥٥ ٱلَّذِينَ عَٰهَدتَّ مِنۡهُمۡ ثُمَّ يَنقُضُونَ عَهۡدَهُمۡ فِي كُلِّ مَرَّةٖ وَهُمۡ لَا يَتَّقُونَ ٥٦ فَإِمَّا تَثۡقَفَنَّهُمۡ فِي ٱلۡحَرۡبِ فَشَرِّدۡ بِهِم مَّنۡ خَلۡفَهُمۡ لَعَلَّهُمۡ يَذَّكَّرُونَ ٥٧وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوۡمٍ خِيَانَةٗ فَٱنۢبِذۡ إِلَيۡهِمۡ عَلَىٰ سَوَآءٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡخَآئِنِينَ ٥٨ وَلَا يَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ سَبَقُوٓاْۚ إِنَّهُمۡ لَا يُعۡجِزُونَ ٥٩ وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَيۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّكُمۡ وَءَاخَرِينَ مِن دُونِهِمۡ لَا تَعۡلَمُونَهُمُ ٱللَّهُ يَعۡلَمُهُمۡۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيۡءٖ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ يُوَفَّ إِلَيۡكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ ٦٠ ۞وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلۡمِ فَٱجۡنَحۡ لَهَا وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٦١﴾
این به سبب آن است که خدا هرگز نیست تغییر دهندۀ هیچ نعمتى که انعام کرده باشد آن را بر قومى، تا آنکه ایشان بدل کنند حالى را که در ذاتِ ایشان است [552]و به سبب آن است که خدا شنوای داناست. ﴿53﴾مانند حال کسانِ فرعون و آنانکه پیش از ایشان بودند، دروغ شمردند آیاتِ پروردگار خویش را، پس هلاک ساختیم ایشان را به گناهاِن ایشان و غرق ساختیم کسانِ فرعون را و هر یک ستمکار بودند. ﴿54﴾هرآیینه بدترین جنبندگان نزدیک خدا آنانند که کافر شدند، پس ایمان نمىآرند. ﴿55﴾آنانکه عهد بسته با ایشان، باز مىشکنند عهد خود را در هر مرتبه و ایشان پرهیز نمىکنند [553]. ﴿56﴾پس اگر بیابى ایشان را در جنگ، پس متفرق ساز به سبب کشتنِ ایشان، آنان را که پسِ پشت ایشان باشند، بُوَد که پندپذیر شوند. ﴿57﴾و اگر بترسى از گروهى خیانت را، پس بازگردان به سوى ایشان عهدِ ایشان را به نوعى که همه برابر شوند [554]، هرآیینه خدا دوست نمیدارد خیانت کنندگان را. ﴿58﴾و باید که نپندارند کافران که ایشان پیشدستى کردهاند، هرآیینه ایشان، عاجز نتوانند ساخت. ﴿59﴾و مهیا سازید اى مسلمانان! براى ایشان آنچه توانید از توانایى [555]و از آماده داشتن اسپان، بترسانید به آن دشمن خدا را و دشمن خویش را و قومى دیگر را نیز بجز ایشان. شما نمیدانند ایشان را [556]، خدا میداند ایشان را و آنچه خرج کنید از هرچه باشد در راه خدا، تمام داده شود به شما [557]و شما ستم کرده نشوید. ﴿60﴾و اگر میل کنند به صلح، تو هم میل کن به سوى آن [558]و توکل کن بر خدا، هرآیینه وى شنوای داناست. ﴿61﴾
﴿ وَإِن يُرِيدُوٓاْ أَن يَخۡدَعُوكَ فَإِنَّ حَسۡبَكَ ٱللَّهُۚ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَيَّدَكَ بِنَصۡرِهِۦ وَبِٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٦٢ وَأَلَّفَ بَيۡنَ قُلُوبِهِمۡۚ لَوۡ أَنفَقۡتَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا مَّآ أَلَّفۡتَ بَيۡنَ قُلُوبِهِمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ أَلَّفَ بَيۡنَهُمۡۚ إِنَّهُۥ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٦٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ حَسۡبُكَ ٱللَّهُ وَمَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٦٤ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ حَرِّضِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ عَلَى ٱلۡقِتَالِۚ إِن يَكُن مِّنكُمۡ عِشۡرُونَ صَٰبِرُونَ يَغۡلِبُواْ مِاْئَتَيۡنِۚ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّاْئَةٞ يَغۡلِبُوٓاْ أَلۡفٗا مِّنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا يَفۡقَهُونَ ٦٥ ٱلۡـَٰٔنَ خَفَّفَ ٱللَّهُ عَنكُمۡ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمۡ ضَعۡفٗاۚ فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّاْئَةٞ صَابِرَةٞ يَغۡلِبُواْ مِاْئَتَيۡنِۚ وَإِن يَكُن مِّنكُمۡ أَلۡفٞ يَغۡلِبُوٓاْ أَلۡفَيۡنِ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ مَعَ ٱلصَّٰبِرِينَ ٦٦ مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ يُثۡخِنَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ تُرِيدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡيَا وَٱللَّهُ يُرِيدُ ٱلۡأٓخِرَةَۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٦٧ لَّوۡلَا كِتَٰبٞ مِّنَ ٱللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمۡ فِيمَآ أَخَذۡتُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ٦٨ فَكُلُواْ مِمَّا غَنِمۡتُمۡ حَلَٰلٗا طَيِّبٗاۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٦٩﴾
و اگر خواهند که فریب دهند تو را، پس کفایت کننده است تو را، خدا همونست آنکه قوّت داد تو را به یارى دادن و به مسلمانان. ﴿62﴾و همونست آنکه الفت داد میان دلهاى ایشان، اگر خرج میکردى آنچه در زمین است همه یکجا، الفت نمىدادى میانِ دلهاى ایشان و لیکن خدا الفت افکند در میانِ ایشان، هرآیینه وى غالبِ با حکمت است. ﴿63﴾اى پیغامبر! کفایت کننده است تو را خدا و کفایت کننده آنان راکه پیروى تو کردند از مسلمانان. ﴿64﴾اى پیغامبر! رغبت ده مسلمانان را بر جنگ. اگر باشند از شما بیست کس صبر کننده، غالب شوند بر دو صد کس و اگر باشند از شما صد کس، غالب شوند بر هزار کس از کافران، به سبب آنکه ایشان گروهى هستند که نمىفهمند [559]. ﴿65﴾اکنون سبک ساخت خدا از سر شما و دانست که در میان شما ضعفى هست، پس اگر باشند از شما صد کس شکیبا، غالب آیند بر دو صد کس و اگر باشند از شما هزار کس، غالب آیند بر دو هزار کس به فرمانِ خدا و خدا با صابران است. ﴿66﴾سزاوار نبود پیغامبر را که به دستِ وى اسیران باشند تا آنکه قتل بسیار بوجود آرد در زمین. میخواهید مالِ دنیا را و خدا میخواهد مصلحتِ آخرت را و خدا غالبِ باحکمت است [560]. ﴿67﴾اگر نبودى حکم خدا پیشى گرفته [561]، میرسید به شما در آنچه گرفتید، عذابِ بزرگ. ﴿68﴾پس بخورید از آنچه غنیمت گرفتید حلال پاکیزه، و بترسید از خدا، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است [شما را] [562]. ﴿69﴾
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّمَن فِيٓ أَيۡدِيكُم مِّنَ ٱلۡأَسۡرَىٰٓ إِن يَعۡلَمِ ٱللَّهُ فِي قُلُوبِكُمۡ خَيۡرٗا يُؤۡتِكُمۡ خَيۡرٗا مِّمَّآ أُخِذَ مِنكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٧٠ وَإِن يُرِيدُواْ خِيَانَتَكَ فَقَدۡ خَانُواْ ٱللَّهَ مِن قَبۡلُ فَأَمۡكَنَ مِنۡهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ٧١ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِكَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يُهَاجِرُواْ مَا لَكُم مِّن وَلَٰيَتِهِم مِّن شَيۡءٍ حَتَّىٰ يُهَاجِرُواْۚ وَإِنِ ٱسۡتَنصَرُوكُمۡ فِي ٱلدِّينِ فَعَلَيۡكُمُ ٱلنَّصۡرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوۡمِۢ بَيۡنَكُمۡ وَبَيۡنَهُم مِّيثَٰقٞۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ ٧٢ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٍۚ إِلَّا تَفۡعَلُوهُ تَكُن فِتۡنَةٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَفَسَادٞ كَبِيرٞ ٧٣ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ ٧٤ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ مَعَكُمۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ مِنكُمۡۚ وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِي كِتَٰبِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمُۢ ٧٥﴾
اى پیغامبر! بگو: آنان راکه در دست شمایند از اسیران: اگر داند خدا در دل شما نیکى، البته بدهد شما را بهتر از آنچه گرفته شد از شما و بیامرزد شما را و خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿70﴾و اگر خواهند خیانت با تو، پس هرآیینه خیانت کرده بودند با خدا پیش از این، پس قدرت داد بر ایشان و خدا دانای با حکمت است. ﴿71﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد نمودند به مال خود و جان خود در راه خدا و آنانکه جاى دادند و نصرت کردند، این جماعت، بعض ایشان کارسازان بعضاند [563]، و آنانکه ایمان آوردند و هجرت نکردند، نیست شما را از کارسازىِ ایشان هیچ چیز، تا آنکه هجرت کنند و اگر مدد طلب کنند از شما در کار دین، پس لازم است بر شما یارى کردن، مگر بر جماعتی که میان شما و میان ایشان عهد باشد و خدا به آنچه میکنید بیناست. ﴿72﴾و آنانکه کافر شدند، بعض ایشان کارسازانِ بعضاند، اگر نکنید اى مسلمانان! این کار را [564]، باشد فتنه در زمین و فسادِ بزرگ. ﴿73﴾و آنانکه ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد نمودند در راهِ خدا و آنانکه جاى دادند و نصرت کردند، این جماعت، ایشانند مؤمنان به حقیقت، ایشان راست آمرزش و روزىِ نیک. ﴿74﴾و آنانکه ایمان آوردند پس از این و هجرت نمودند و جهاد کردند همراه شما، این گروه نیز از شماست و خداوندانِ قرابت، بعضِ ایشان را نزدیکتراند به بعضى در حکم خدا [565]، هرآیینه خدا به همه چیز داناست. ﴿75﴾
[526] سورۀ انفال در قصۀ بدر فرود آمده است. در آیاتِ این سوره اشارت به وقائع این غزوه واقع شده، از آن جمله آن است که مسلمانان در غنیمت مباحثه میکردند. آنان که غارت کرده بودند، خواستند که تنها بر آن متصرف شوند. دیگران خواستند که علی السویه قسمت شود، خدای تعالی نازل ساخت که متصرف و مختار در غنائم، خدا و رسول اوست و دیگری را درین باب، دخل نیست. آنچه اهل جاهلیت میکردند از استئثار (در متن اصلی، استپار امده است) غارت کننده به غنیمت، باطل است. بعد از آن حکم فرمود که غنیمت را پنج قسم باید کرد: چهار قسم در میان غانمان قسمت کنند و یکی در بیتالمال نگاه داشته، به تصرف آن رسانند و این تصرف، حق است و عطای اوست به غیر دخل غارت کنندگان، پس آیه: ﴿قُلِ ٱلۡأَنفَالُ لِلَّهِ وَٱلرَّسُولِۖ﴾محکم است غیر منسوخ. [527] یعنی متصرف در غنائم، ایشانند و کسی دیگر را اختیار نیست، والله اعلم. [528] مترجم گوید: یعنی کار در قسمت بر وفق حکم خداست نه موافق آرزوی نفوس، چنانکه بیرون آوردن توبه تدبیر درست بود نزدیک خدا بر خلاف ارادۀ قوم، والله اعلم. [529] مترجم گوید: درین آیات تعریض است به آن قصه که آن حضرتجدر غزوۀ بدر برای غارت کردن کاروان قریش متوجه شد و این خبر به کاروان رسید، راه ساحل اختیار نمودند و خلاص شدند. ابو جهل که به مدد ایشان با لشکر گران از مکه برآمده بود، مقابل آن حضرت شد، بعضی اصحاب میل به غارت کرد کاروان کردند و جمعی قصد کارزار لشکر نمودند و مرضیِّ آن حضرت، جنگ با لشکر بود. [530] یعنی یکهزار بودند بعد از آن سه هزار گشتند و بعد از آن پنجهزار شدند، والله اعلم. [531] مترجم گوید: درین آیات، تعریض است به آن قصه که روز بدر مسلمانان تشنه بودند و محدث بودند، آب نداشتند و از این جهت وسوسۀ شیطان به خاطر ایشان راه مییافت. خدای تعالی باران فرستاد وخواب سبک را بر چشم ایشان مسلط کرد تا اضطراب دلِ ایشان برطرف شد. [532] یعنی مشتِ خاک را. [533] مترجم گوید: تعریض است به آن قصه که آن حضرتجروز بدر یک مشت سنگریزه به سوی کفار انداخت، پس هیچ کس از ایشان نبود که چیزی از آن به چشمش داخل نشد و استقلال تازه به خاطر مسلمانان ظاهر شد و این تائید غیبی بود. [534] یعنی به جزا دادن. [535] مترجم گوید: تعریض است به آن قصه که ابوجهل روز غزوۀ بدر دعا کرد که بار خدایا! هرکه از میان این هر دو گروه، قاطع رحم است و دین باطل پیش گرفته است، او را هلاک کن و به حقیقت، متصف باین صفات ابوجهل و قوم او بودند. [536] یعنی مانندِ اهل کتاب که تورات خواندند وبه زبان، معترف شدند و بر آن عمل نکردند. [537] یعنی لیکن ندانست. [538] یعنی عزیمت او نسخ میکند. [539] یعنی بلکه عام بود شامت او، والله اعلم. [540] و آن فتنه، ظهور عقوبت بدعت است تا ترک نهی منکر، والله اعلم. [541] تعریض است به آن قصه که کفار در مکه جمع شده است این رأی میزدند. [542] یعنی سنت خدا آن است که تا پیغامبر در میان قوم باشد، عذاب عام نمیکند و همچنین تا آنکه ایشان استغفار کنند، عذاب نمیآید. [543] یعنی بعد هجرت حضرت سیدالبشر از میان ایشان. [544] یعنی دراصل، استحقاق عذاب دارند، لیکن بودن پیغامبر در میان ایشان مانع بود والحال مانع برخاست. [545] مترجم گوید: و این تصویر است حال کسی راکه میخواهد جزو کل چیزی را باطل سازد ودفع کند. [546] یعنی از اسلام. [547] یعنی خویشاوندان پیغامبر را که بنیهاشم و بنیمطلباند. [548] یعنی ایمان آوردند به آنکه به روز بدر، نصرت نازل فرمود. [549] مترجم گوید: چهار خمس غانمان را باید داد، یک خمس در بیتالمال نهاده بر پنج حصه یا سه حصه قسمت با یکدیگر، علی اختلاف المذاهب، والله اعلم. [550] مراد از هلاک، اصرار بر کفر است و از حیات، مسلمان شدن و این که ایمان آوردهاید به آنچه فرو فرستادیم بر بندۀ خود. [551] درین حالِ ابوجهل و تابعانِ اوست. [552] یعنی کفران نعمت را به شکر و معصیت را به طاعت. [553] مترجم گوید: تعریض است به قبائل یهود که آن حضرتجبه ایشان صلح کرده بودند و ایشان وقت بعد وقت، عذر مینمودند، والله اعلم. [554] یعنی ملامت نقض عهد بر شما لازم نیاید، والله اعلم. [555] یعنی استعمال آلات جنگ مثل تیر انداختن. [556] یعنی اهل نفاق را، والله اعلم. [557] یعنی ثواب او، والله اعلم. [558] مترجم گوید: این امر برای اباحت است، والله اعلم. [559] مترجم گوید: چون این آیت نازل شد، واجب گشت ثبات با ده چندان از کفار، بعد ازان منسوخ شد به وجوب ثبات در مقابلۀ دو چند، والله اعلم. [560] مترجم گوید: صحابه از اسیران بدر فدا گرفتند به اجتهاد خویش و مرضیّ نزدیک خدای تعالی، قتل این جماعت بود، لیکن چون به نص صریح ممنوع نشده بود، عفو فرمود این آیت نازل شد. [561] یعنی حکم غیر منصوص و مُقَدَّر در لوح محفوظ، والله اعلم. [562] تعریض است به عباس بن عبدالمطلب. [563] یعنی مهاجر و انصار با یکدیگر باید که نصرت دهند و مواخات کنند. [564] یعنی دوستی را با یکدیگر. [565] یعنی صله و توارث میان اهل قرابت که اصحاب فروض و عصباتند، لازم است، والله اعلم.
﴿بَرَآءَةٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦٓ إِلَى ٱلَّذِينَ عَٰهَدتُّم مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ١ فَسِيحُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَرۡبَعَةَ أَشۡهُرٖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُمۡ غَيۡرُ مُعۡجِزِي ٱللَّهِ وَأَنَّ ٱللَّهَ مُخۡزِي ٱلۡكَٰفِرِينَ ٢ وَأَذَٰنٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦٓ إِلَى ٱلنَّاسِ يَوۡمَ ٱلۡحَجِّ ٱلۡأَكۡبَرِ أَنَّ ٱللَّهَ بَرِيٓءٞ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ وَرَسُولُهُۥۚ فَإِن تُبۡتُمۡ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۖ وَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُمۡ غَيۡرُ مُعۡجِزِي ٱللَّهِۗ وَبَشِّرِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ٣ إِلَّا ٱلَّذِينَ عَٰهَدتُّم مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ثُمَّ لَمۡ يَنقُصُوكُمۡ شَيۡٔٗا وَلَمۡ يُظَٰهِرُواْ عَلَيۡكُمۡ أَحَدٗا فَأَتِمُّوٓاْ إِلَيۡهِمۡ عَهۡدَهُمۡ إِلَىٰ مُدَّتِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِينَ ٤ فَإِذَا ٱنسَلَخَ ٱلۡأَشۡهُرُ ٱلۡحُرُمُ فَٱقۡتُلُواْ ٱلۡمُشۡرِكِينَ حَيۡثُ وَجَدتُّمُوهُمۡ وَخُذُوهُمۡ وَٱحۡصُرُوهُمۡ وَٱقۡعُدُواْ لَهُمۡ كُلَّ مَرۡصَدٖۚ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٥ وَإِنۡ أَحَدٞ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٱسۡتَجَارَكَ فَأَجِرۡهُ حَتَّىٰ يَسۡمَعَ كَلَٰمَ ٱللَّهِ ثُمَّ أَبۡلِغۡهُ مَأۡمَنَهُۥۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا يَعۡلَمُونَ ٦
[قطع معامله است از جانب خدا و رسول او به سوى آنانکه عهد بسته بودید با ایشان از مشرکان [566]. ﴿1﴾پس سیر کنید اى مشرکان! در زمین چهار ماه و بدانید که شما نه عاجز کنندۀ خدایید و بدانید آنکه خدا رسوا کنندۀ کافران است. ﴿2﴾و خبر رسانیدن است از جانب خدا و رسول او به سوى مردمان، روز حج بزرگ، که خدا بیزار است از مشرکان و رسول او نیز بیزار است. پس اگر توبه کنید، پس آن بهتر است شما را و اگر روى بگردانید، پس بدانید که شما نه عاجز کنندۀ خدایید و خبر ده کافران را به عذاب درد دهنده. ﴿3﴾مگر آنانکه با ایشان عهد بسته بودید از مشرکان، باز کمى نکردند با شما در چیزى و مدد ندادند بر شما کسى را، پس به وفا رسانید به سوى ایشان عهد ایشان را تا مدّت ایشان، هرآیینه خدا دوست میدارد پرهیزگاران را. ﴿4﴾پس چون آخر شوند ماههای حرام [567]، پس بکشید مشرکان را هر جاکه یابید ایشان را و بگیرید ایشان را و بند کنید ایشان را و بنشینید براى ایشان به هر کمینگاه. پس اگر توبه کنند و برپا دارند نماز را و بدهند زکات را، پس بگزارید راه ایشان را، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿5﴾و اگر کسى از مشرکان طلب امان کند از تو، پس امان بده او را تا بشنود قرآن، باز برسان او را به جاى ایمنىِ وى، این به سبب آن است که ایشان گروهى هستند که نمىدانند [568]. ﴿6﴾
﴿ كَيۡفَ يَكُونُ لِلۡمُشۡرِكِينَ عَهۡدٌ عِندَ ٱللَّهِ وَعِندَ رَسُولِهِۦٓ إِلَّا ٱلَّذِينَ عَٰهَدتُّمۡ عِندَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۖ فَمَا ٱسۡتَقَٰمُواْ لَكُمۡ فَٱسۡتَقِيمُواْ لَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِينَ ٧ كَيۡفَ وَإِن يَظۡهَرُواْ عَلَيۡكُمۡ لَا يَرۡقُبُواْ فِيكُمۡ إِلّٗا وَلَا ذِمَّةٗۚ يُرۡضُونَكُم بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَتَأۡبَىٰ قُلُوبُهُمۡ وَأَكۡثَرُهُمۡ فَٰسِقُونَ ٨ ٱشۡتَرَوۡاْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ ثَمَنٗا قَلِيلٗا فَصَدُّواْ عَن سَبِيلِهِۦٓۚ إِنَّهُمۡ سَآءَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٩ لَا يَرۡقُبُونَ فِي مُؤۡمِنٍ إِلّٗا وَلَا ذِمَّةٗۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُعۡتَدُونَ ١٠ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ فَإِخۡوَٰنُكُمۡ فِي ٱلدِّينِۗ وَنُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ١١ وَإِن نَّكَثُوٓاْ أَيۡمَٰنَهُم مِّنۢ بَعۡدِ عَهۡدِهِمۡ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمۡ فَقَٰتِلُوٓاْ أَئِمَّةَ ٱلۡكُفۡرِ إِنَّهُمۡ لَآ أَيۡمَٰنَ لَهُمۡ لَعَلَّهُمۡ يَنتَهُونَ ١٢ أَلَا تُقَٰتِلُونَ قَوۡمٗا نَّكَثُوٓاْ أَيۡمَٰنَهُمۡ وَهَمُّواْ بِإِخۡرَاجِ ٱلرَّسُولِ وَهُم بَدَءُوكُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٍۚ أَتَخۡشَوۡنَهُمۡۚ فَٱللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخۡشَوۡهُ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ١٣ ﴾
چگونه بود مشرکان را عهد نزدیک خدا و نزدیک رسول او؟ الاّ آنانکه عهد بسته بودید با ایشان نزدیک مسجد حرام [569]، پس مادام که بر عهد ثابت باشند براى شما، شما نیز ثابت باشید براى ایشان. هرآیینه خدا دوست میدارد پرهیزگاران را. ﴿7﴾چگونه بُوَد مشرکان را عهد؟ و اگر غالب آیند بر شما، نگاه ندارند در باب شما حقّ خویشى را و نه عهد را، رضامند میسازند شما را به دهان خویش و قبول نمیکند دل ایشان و بیشترین ایشان فاسقانند. ﴿8﴾خرید کردند به آیتهاى خدا بهاى اندک [570]را، پس بازداشتند مردمان را از راه خدا، هرآیینه ایشان بدکارى است که میکردند. ﴿9﴾نگاه نمیدارند در باب هیچ مسلمانى حقِّ خویشى را و نه عهد را و آن جماعت، ایشانند از حد درگذشتگان. ﴿10﴾پس اگر توبه کنند و برپا دارند نماز را و بدهند زکات را، پس ایشان برادران شمایند در دین و واضح مىسازیم آیات را براى گروهى که میدانند. ﴿11﴾و اگر بشکنند سوگندان خویش را پس از عهد بستن خویش و طعنه زنند در دینِ شما، پس کارزار کنید با پیشوایانِ کفر. هرآیینه سوگند نیست ایشان را، بُوَد که ایشان بازمانند. ﴿12﴾آیا جنگ نمیکنید با گروهى که شکستند سوگندانِ خویش را و قصد کردند جلا وطن ساختن پیغامبر را و ایشان ابتدا کردند در نقض تعهّد با شما اوّل مرتبه؟ آیا مىترسید از ایشان؟ پس خدا سزاوارتر است به آنکه بترسید از وى، اگر مسلمانید. ﴿13﴾
﴿ قَٰتِلُوهُمۡ يُعَذِّبۡهُمُ ٱللَّهُ بِأَيۡدِيكُمۡ وَيُخۡزِهِمۡ وَيَنصُرۡكُمۡ عَلَيۡهِمۡ وَيَشۡفِ صُدُورَ قَوۡمٖ مُّؤۡمِنِينَ ١٤ وَيُذۡهِبۡ غَيۡظَ قُلُوبِهِمۡۗ وَيَتُوبُ ٱللَّهُ عَلَىٰ مَن يَشَآءُۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ١٥ أَمۡ حَسِبۡتُمۡ أَن تُتۡرَكُواْ وَلَمَّا يَعۡلَمِ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ جَٰهَدُواْ مِنكُمۡ وَلَمۡ يَتَّخِذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَا رَسُولِهِۦ وَلَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَلِيجَةٗۚ وَٱللَّهُ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١٦ مَا كَانَ لِلۡمُشۡرِكِينَ أَن يَعۡمُرُواْ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ شَٰهِدِينَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِم بِٱلۡكُفۡرِۚ أُوْلَٰٓئِكَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ وَفِي ٱلنَّارِ هُمۡ خَٰلِدُونَ ١٧ إِنَّمَا يَعۡمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَلَمۡ يَخۡشَ إِلَّا ٱللَّهَۖ فَعَسَىٰٓ أُوْلَٰٓئِكَ أَن يَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُهۡتَدِينَ ١٨ ۞أَجَعَلۡتُمۡ سِقَايَةَ ٱلۡحَآجِّ وَعِمَارَةَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ كَمَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَجَٰهَدَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۚ لَا يَسۡتَوُۥنَ عِندَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٩ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ أَعۡظَمُ دَرَجَةً عِندَ ٱللَّهِۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ ٢٠﴾
جنگ کنید با ایشان تا عذاب کند ایشان را خدا به دست شما و رسوا سازد ایشان را و فتح دهد شما را بر ایشان و شفا بخشد سینههاى گروه مسلمانان را. ﴿14﴾و دور کند اندوه دل ایشان را و به رحمت باز گردد خدا بر هر که خواهد و خدا دانا استوارکار است. ﴿15﴾آیا گمان کردید که گذاشته شوید [571]و هنوز متمیز نساخته است خدا آنان را که جهاد کردهاند از شما و نه گرفتهاند بجز خدا و بجز پیغامبر او و بجز مؤمنان، هیچ دوست پنهانى؟ و خدا داناست به آنچه میکنید. ﴿16﴾روا نباشد مشرکان راکه آباد سازند مسجدهاى خدا را، اعتراف کرده بر خود به کفر. آن جماعت، باطل شد عملهاى ایشان و در آتش، همه همیشه باشندگانند [572]. ﴿17﴾جز این نیست که عمارت میکند مسجدهاى خدا را کسی که ایمان آورد به خدا و به روز آخر و برپا داشته نماز را و داده است زکات را و نترسیده است مگر از خدا، پس توقع است که این جماعت از راه یافتگان باشند. ﴿18﴾آیا کردید آب نوشانیدن حاجیان را و آباد ساختن مسجد حرام را مانند عمل کسی که ایمان آورده است به خدا و روز آخر و جهاد کرده است در راه خدا؟ برابر نیستند نزدیک خدا و خدا راه نمىنماید گروه ستمکاران را. ﴿19﴾آنانکه ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد نمودند در راه خدا به اموال خویش و جان خویش، بزرگترند در مرتبه نزدیک خدا و این جماعت، ایشانند مطلب یابان. ﴿20﴾
﴿ يُبَشِّرُهُمۡ رَبُّهُم بِرَحۡمَةٖ مِّنۡهُ وَرِضۡوَٰنٖ وَجَنَّٰتٖ لَّهُمۡ فِيهَا نَعِيمٞ مُّقِيمٌ ٢١ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِيمٞ ٢٢ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُوٓاْ ءَابَآءَكُمۡ وَإِخۡوَٰنَكُمۡ أَوۡلِيَآءَ إِنِ ٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡكُفۡرَ عَلَى ٱلۡإِيمَٰنِۚ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٢٣ إِلَيۡكُم مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَجِهَادٖ فِي سَبِيلِهِۦ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّىٰ يَأۡتِيَ ٱللَّهُ بِأَمۡرِهِۦۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ ٢٤ قُلۡ إِن كَانَ ءَابَآؤُكُمۡ وَأَبۡنَآؤُكُمۡ وَإِخۡوَٰنُكُمۡ وَأَزۡوَٰجُكُمۡ وَعَشِيرَتُكُمۡ وَأَمۡوَٰلٌ ٱقۡتَرَفۡتُمُوهَا وَتِجَٰرَةٞ تَخۡشَوۡنَ كَسَادَهَا وَمَسَٰكِنُ تَرۡضَوۡنَهَآ أَحَبَّ لَقَدۡ نَصَرَكُمُ ٱللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٖ وَيَوۡمَ حُنَيۡنٍ إِذۡ أَعۡجَبَتۡكُمۡ كَثۡرَتُكُمۡ فَلَمۡ تُغۡنِ عَنكُمۡ شَيۡٔٗا وَضَاقَتۡ عَلَيۡكُمُ ٱلۡأَرۡضُ بِمَا رَحُبَتۡ ثُمَّ وَلَّيۡتُم مُّدۡبِرِينَ ٢٥ ثُمَّ أَنزَلَ ٱللَّهُ سَكِينَتَهُۥ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَعَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودٗا لَّمۡ تَرَوۡهَا وَعَذَّبَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۚ وَذَٰلِكَ جَزَآءُ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٢٦ ﴾
مژده میدهد ایشان را پروردگار ایشان به رحمت از نزدیک خود و به خوشنودى و به بوستانها که ایشان را در آنجانعمتِ دایم بُوَد. ﴿21﴾باشندگان آنجا همیشه، هرآیینه خدا نزدیک او است مزد بزرگ. ﴿22﴾اى [573]مسلمانان! مگیرید پدران خود را و برادران خود را، اگر اختیار کنند کفر را بر ایمان، و هر که از شما دوستى دارد با ایشان، پس آن جماعت، ایشانند ستمکاران. ﴿23﴾بگو: اگر هستند پدران شما و پسران شما و برادران شما و زنان شما و خویشاوندان شما و آن مالهایی که کسب کردهاید آن را و تجارتى که میترسید از بىرواجى آن و منزلهاکه پسند میکنید آن را، دوستتر نزدیک شما از خدا و رسول او و از جهاد در راه او، پس منتظر باشید تا آنکه بیارد خدا عقوبت خود را و خدا راه نمىنماید گروه فاسقان را. ﴿24﴾هرآیینه [574]فتح داد شما را خدا در جاهاى بسیار و روز حُنین نیز، چون به شگفت آورد شما را بسیارىِ شما، پس دفع نکرد آن بسیارى، از شما چیزی را و تنگ شد بر شما زمین، با وجود فراخىِ آن، پس برگشتید پشت داده. ﴿25﴾باز فروفرستاد خداى تعالى تسکینِ خود را بر پیغامبر خود و بر مؤمنان، و فروفرستاد لشکرهایی که شما ندیدید ایشان را و عقوبت کرد کافران را و این است جزایِ کافران. ﴿26﴾
﴿ثُمَّ يَتُوبُ ٱللَّهُ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ عَلَىٰ مَن يَشَآءُۗ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٢٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡمُشۡرِكُونَ نَجَسٞ فَلَا يَقۡرَبُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ بَعۡدَ عَامِهِمۡ هَٰذَاۚ وَإِنۡ خِفۡتُمۡ عَيۡلَةٗ فَسَوۡفَ يُغۡنِيكُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦٓ إِن شَآءَۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٢٨ قَٰتِلُواْ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَلَا بِٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ ٱلۡحَقِّ مِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ حَتَّىٰ يُعۡطُواْ ٱلۡجِزۡيَةَ عَن يَدٖ وَهُمۡ صَٰغِرُونَ ٢٩ وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ عُزَيۡرٌ ٱبۡنُ ٱللَّهِ وَقَالَتِ ٱلنَّصَٰرَى ٱلۡمَسِيحُ ٱبۡنُ ٱللَّهِۖ ذَٰلِكَ قَوۡلُهُم بِأَفۡوَٰهِهِمۡۖ يُضَٰهُِٔونَ قَوۡلَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبۡلُۚ قَٰتَلَهُمُ ٱللَّهُۖ أَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ ٣٠ ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَٱلۡمَسِيحَ ٱبۡنَ مَرۡيَمَ وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُوٓاْ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗاۖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ سُبۡحَٰنَهُۥ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٣١﴾
باز به رحمت باز گردد خدا بعد از این بر هر که خواهد، [575]و خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿27﴾اى مسلمانان! جز این نیست که مشرکان پلیدند، پس باید که نزدیک نشوند به مسجد حرام بعد از این سال و اگر میترسید از درویشى [576]، پس توانگر خواهد ساخت شما را خدا از فضل خود اگر خواهد، هرآیینه خدا دانای درستکار است [577]. ﴿28﴾جنگ کنید با آنان که ایمان نمىآرند به خدا و نه به روز آخر و حرام نمىشمردند آنچه حرام کرده است خدا و پیغامبر او و اختیار نمىکنند دینِ درست را از اهلِ کتاب تا آنکه بدهند جزیه را از دست خود، خوار شدگان. ﴿29﴾و گفتند یهود که: عُزَیر پسر خدا است و گفتند نصارى که مسیح پسر خداست. این قول ایشان است به دهان خود [578]، مشابهت کردهاند با سخن قومى که کافر شدند پیش از این [579]. لعنت کرد ایشان را خدا چگونه برگردانیده میشوند؟! [580]. ﴿30﴾اِله دانشمندان خود را و زاهدان خود را خدایانی بجز «الله»، و اِله گرفتند مسیح پسر مریم را و نفرموده شدهاند مگر آنکه عبادت کنند یک خدا را. نیست معبودی بجز وى، پاک است وى از آنکه شریک او مقرر میکنند. ﴿31﴾
﴿ يُرِيدُونَ أَن يُطۡفُِٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَيَأۡبَى ٱللَّهُ إِلَّآ أَن يُتِمَّ نُورَهُۥ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ ٣٢ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ ٣٣ ۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡأَحۡبَارِ وَٱلرُّهۡبَانِ لَيَأۡكُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡبَٰطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۗ وَٱلَّذِينَ يَكۡنِزُونَ ٱلذَّهَبَ وَٱلۡفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَبَشِّرۡهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٖ ٣٤ يَوۡمَ يُحۡمَىٰ عَلَيۡهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكۡوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمۡ وَجُنُوبُهُمۡ وَظُهُورُهُمۡۖ هَٰذَا مَا كَنَزۡتُمۡ لِأَنفُسِكُمۡ فَذُوقُواْ مَا كُنتُمۡ تَكۡنِزُونَ ٣٥ إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثۡنَا عَشَرَ شَهۡرٗا فِي كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوۡمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ مِنۡهَآ أَرۡبَعَةٌ حُرُمٞۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلۡقَيِّمُۚ فَلَا تَظۡلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمۡۚ وَقَٰتِلُواْ ٱلۡمُشۡرِكِينَ كَآفَّةٗ كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمۡ كَآفَّةٗۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِينَ ٣٦ ﴾
میخواهند که فرونشانند نور خدا را به دهان خود! [581]و قبول نکند خدا الاّ آنکه تمام سازد نور خود را و اگرچه ناخوش شوند کافران. ﴿32﴾همونست آنکه فرستاد پیغامبر خود را به هدایت و دین راست، تا غالب کندش بر ادیان همۀ آن، اگرچه ناخوش شوند مشرکان. ﴿33﴾اى مسلمانان! هرآیینه بسیارى از دانشمندان اهل کتاب و زاهدان اهل کتاب میخورند اموالِ مردمان را به باطل و باز میدارند از راه خدا و آنانکه ذخیره میکنند زر و نقره را و خرج نمىنمایند آن را در راه خدا، [582]پس بشارت ده این جماعت را به عذابِ دردناک. ﴿34﴾روزی که گرم کرده شود [583]بر آن مال در آتش دوزخ، پس داغ کرده شود به آن پیشانى ایشان را و پهلوى ایشان را و پشت ایشان را و گفته شود: این است آنچه ذخیره نهادید برای خود، پس بچشید آنچه ذخیره میکردید. ﴿35﴾هرآیینه شمار ماهها نزدیک خدا دوازده ماه است در کتاب خدا، روزی که آفرید آسمانها و زمین را، از آن جمله چهار ماه حرام است. این است دینِ درست، پس ستم مکنید در آن چهارماه بر خویشتن [584](یعنى به قتال ناحق) و جنگ کنید با مشرکان. همۀ ایشان، چنانکه ایشان جنگ میکنند با شما، همۀ شما و بدانید که خدا با متّقیان است. ﴿36﴾
﴿ إِنَّمَا ٱلنَّسِيٓءُ زِيَادَةٞ فِي ٱلۡكُفۡرِۖ يُضَلُّ بِهِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُحِلُّونَهُۥ عَامٗا وَيُحَرِّمُونَهُۥ عَامٗا لِّيُوَاطُِٔواْ عِدَّةَ مَا حَرَّمَ ٱللَّهُ فَيُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ ٱللَّهُۚ زُيِّنَ لَهُمۡ سُوٓءُ أَعۡمَٰلِهِمۡۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٣٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَا لَكُمۡ إِذَا قِيلَ لَكُمُ ٱنفِرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱثَّاقَلۡتُمۡ إِلَى ٱلۡأَرۡضِۚ أَرَضِيتُم بِٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا مِنَ ٱلۡأٓخِرَةِۚ فَمَا مَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ ٣٨ إِلَّا تَنفِرُواْ يُعَذِّبۡكُمۡ عَذَابًا أَلِيمٗا وَيَسۡتَبۡدِلۡ قَوۡمًا غَيۡرَكُمۡ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيۡٔٗاۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ٣٩ إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدۡ نَصَرَهُ ٱللَّهُ إِذۡ أَخۡرَجَهُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ثَانِيَ ٱثۡنَيۡنِ إِذۡ هُمَا فِي ٱلۡغَارِ إِذۡ يَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ لَا تَحۡزَنۡ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَاۖ فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَكِينَتَهُۥ عَلَيۡهِ وَأَيَّدَهُۥ بِجُنُودٖ لَّمۡ تَرَوۡهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلسُّفۡلَىٰۗ وَكَلِمَةُ ٱللَّهِ هِيَ ٱلۡعُلۡيَاۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ٤٠ ﴾
جز این نیست که «نَسِئ» زیادتى است در کفر، گمراه گردانیده میشوند به آن کافران. حلال مىشمرند آن ماه را یک سال و حرام میشمرند آن را سالِ دیگر، تا موافقت کنند با شمارِ آنچه حرام ساخته است خدا، پس حلال سازند چیزی راکه حرام ساخته است خدا. آراسته کرده شده است براى ایشان کردارهاى بدِ ایشان و خدا راه نمىنماید قوم کافران را [585]. ﴿37﴾اى مسلمانان! چیست شما را که چون به شماگفته میشود بیرون آیید در راه خدا، گران شده میل میکنید به سوى زمین؟ آیا رضامند شدید به زندگانى دنیا عوضِ آخرت؟ پس نیست متاع زندگانى دنیا در برابر آخرت مگر اندکى [586]. ﴿38﴾اگر بیرون نیایید، عذاب کند شما را عذابى درد دهنده و بدل شما گیرد قومى را بجز شما و زیان نرسانید خدا را هیچ و خدا بر همه چیز تواناست. ﴿39﴾اگر نصرت ندهید پیغامبر را چه باک، هرآیینه نصرت داده است او را خدا آنگاه که بیرون کردندش کافران، دوّم دو کس، آنگاه که این دو کس در غار بودند، آنگاه که میگفت یار خود را: [587]اندوه مخور! هرآیینه خدا با ماست. پس فروفرستاد خدا تسکین خود را بر پیغامبر و قوّت دادش به لشکرهاى که ندیدید آن را و ساخت سخنِ کافران را فروتر و سخن خدا همان است بلند و خدا غالبِ درستکار است. ﴿40﴾
﴿ٱنفِرُواْ خِفَافٗا وَثِقَالٗا وَجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِكُمۡ وَأَنفُسِكُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٤١ لَوۡ كَانَ عَرَضٗا قَرِيبٗا وَسَفَرٗا قَاصِدٗا لَّٱتَّبَعُوكَ وَلَٰكِنۢ بَعُدَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلشُّقَّةُۚ وَسَيَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ لَوِ ٱسۡتَطَعۡنَا لَخَرَجۡنَا مَعَكُمۡ يُهۡلِكُونَ أَنفُسَهُمۡ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ ٤٢ عَفَا ٱللَّهُ عَنكَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمۡ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكَ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْ وَتَعۡلَمَ ٱلۡكَٰذِبِينَ ٤٣ لَا يَسۡتَٔۡذِنُكَ ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ أَن يُجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلۡمُتَّقِينَ ٤٤ إِنَّمَا يَسۡتَٔۡذِنُكَ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱرۡتَابَتۡ قُلُوبُهُمۡ فَهُمۡ فِي رَيۡبِهِمۡ يَتَرَدَّدُونَ ٤٥ ۞وَلَوۡ أَرَادُواْ ٱلۡخُرُوجَ لَأَعَدُّواْ لَهُۥ عُدَّةٗ وَلَٰكِن كَرِهَ ٱللَّهُ ٱنۢبِعَاثَهُمۡ فَثَبَّطَهُمۡ وَقِيلَ ٱقۡعُدُواْ مَعَ ٱلۡقَٰعِدِينَ ٤٦ لَوۡ خَرَجُواْ فِيكُم مَّا زَادُوكُمۡ إِلَّا خَبَالٗا وَلَأَوۡضَعُواْ خِلَٰلَكُمۡ يَبۡغُونَكُمُ ٱلۡفِتۡنَةَ وَفِيكُمۡ سَمَّٰعُونَ لَهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلظَّٰلِمِينَ ٤٧﴾
بیرون آیید سبکبار و گرانبار [588]و جهاد کنید به مال خود و جان خود در راه خدا، این بهتر است شما را اگر میدانید. ﴿41﴾اگر بودى [آنچه به آن دعوت میکنى] نفع قریب الحصول و سفرى آسان، پیروى میکردند تو را و لیکن دور نمود ایشان را مسافتِ راه و سوگند خواهند خورد به خدا که اگر میتوانستیم، بیرون مىآمدیم با شما. هلاک میکنند خویش را [589]و خدا میداند که ایشان دروغ گویند. ﴿42﴾عفو کناد خدا از تو! چرا دستورى دادى ایشان را منع اذن تا آن وقت بود که هویدا شوند برای تو راستگویان و بدانى دروغ گویان را. ﴿43﴾دستوری نمىطلبند از تو آنانکه ایمان آوردند به خدا و روز آخر در تخلّف از آنکه جهاد کنند به اموالِ خویش و جان خویش و خدا داناست به متقیان. ﴿44﴾جز این نیست که دستورى میطلبند از تو آنانکه ایمان نمىآرند به خدا و روز آخر و شک آورده است دل ایشان، پس ایشان در شک خود سرگردان میشوند. ﴿45﴾و اگر خواستندى بیرون آمدن، مهیا میکردندى براى سفر، سامان را و لیکن ناپسند داشت خدا برانگیختن ایشان، پس از حرکت بازداشت ایشان را و گفته شد: بنشینید با نشینندگان [590]. ﴿46﴾اگر بر مىآمدند میانِ شما، نمىافزودند در حقِّ شما [591]مگر فساد را و البته مَرکب مىتاختند میانِ شما فتنه جویان در حقّ شما و میان شما سخن شنوانند از ایشان [592]و خدا داناست به ستمکاران. ﴿47﴾
﴿ لَقَدِ ٱبۡتَغَوُاْ ٱلۡفِتۡنَةَ مِن قَبۡلُ وَقَلَّبُواْ لَكَ ٱلۡأُمُورَ حَتَّىٰ جَآءَ ٱلۡحَقُّ وَظَهَرَ أَمۡرُ ٱللَّهِ وَهُمۡ كَٰرِهُونَ ٤٨ وَمِنۡهُم مَّن يَقُولُ ٱئۡذَن لِّي وَلَا تَفۡتِنِّيٓۚ أَلَا فِي ٱلۡفِتۡنَةِ سَقَطُواْۗ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةُۢ بِٱلۡكَٰفِرِينَ ٤٩ إِن تُصِبۡكَ حَسَنَةٞ تَسُؤۡهُمۡۖ وَإِن تُصِبۡكَ مُصِيبَةٞ يَقُولُواْ قَدۡ أَخَذۡنَآ أَمۡرَنَا مِن قَبۡلُ وَيَتَوَلَّواْ وَّهُمۡ فَرِحُونَ ٥٠ قُل لَّن يُصِيبَنَآ إِلَّا مَا كَتَبَ ٱللَّهُ لَنَا هُوَ مَوۡلَىٰنَاۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٥١ قُلۡ هَلۡ تَرَبَّصُونَ بِنَآ إِلَّآ إِحۡدَى ٱلۡحُسۡنَيَيۡنِۖ وَنَحۡنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمۡ أَن يُصِيبَكُمُ ٱللَّهُ بِعَذَابٖ مِّنۡ عِندِهِۦٓ أَوۡ بِأَيۡدِينَاۖ فَتَرَبَّصُوٓاْ إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَبِّصُونَ ٥٢ قُلۡ أَنفِقُواْ طَوۡعًا أَوۡ كَرۡهٗا لَّن يُتَقَبَّلَ مِنكُمۡ إِنَّكُمۡ كُنتُمۡ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ ٥٣ وَمَا مَنَعَهُمۡ أَن تُقۡبَلَ مِنۡهُمۡ نَفَقَٰتُهُمۡ إِلَّآ أَنَّهُمۡ كَفَرُواْ بِٱللَّهِ وَبِرَسُولِهِۦ وَلَا يَأۡتُونَ ٱلصَّلَوٰةَ إِلَّا وَهُمۡ كُسَالَىٰ وَلَا يُنفِقُونَ إِلَّا وَهُمۡ كَٰرِهُونَ ٥٤ ﴾
هرآیینه طلب کرده بودند فتنه را پیش از این و بگردانیدند براى تو مصلحتها، تا آنکه بیامد نصرت حق و غالب شد کار خدا و ایشان ناخواهان بودند. ﴿48﴾و از ایشان کسى هست که میگوید: دستورى ده مرا و در فتنه مینداز مرا [593]. آگاه شو که در فتنه افتادهاند و هرآیینه دوزخ درگیرنده است کافران را. ﴿49﴾و اگر برسد به تو نعمتى، ناخوش کند ایشان را و اگر برسد به تو مصیبتى، گویند: به دست آوردیم مصلحتِ خود پیش از این [594]و برگردند شادمان شده. ﴿50﴾بگو: هرگز نرسد به ما مگر آنچه نوشته است خدا براى ما. اوست کارساز ما و بر خدا باید که توکل کنند مسلمانان. ﴿51﴾بگو: انتظار نمىبرید در حقِّ ما مگر یکى از دو خصلت نیک را [595]و ما انتظار مىکشیم در حقِّ شما که برساند خدا به شما عذاب را از نزدیک خود یا به دستِ ما. پس انتظار کشید، هرآیینه ما با شما منتظرانیم. ﴿52﴾بگو: اى منافقان! خرج کنید به خوشى یا ناخوشى، هرگز قبول کرده نخواهد شد از شما، هرآیینه شما هستید قوم فاسقان. ﴿53﴾و باز نداشت ایشان را از آنکه قبول کرده شود از ایشان خرج ایشان، الاّ آنکه ایشان کافر شدند به خدا و رسولِ او و نمىآیند به نماز، مگر کاهلى کنان و خرج نمىکنند، مگر ناخواهان. ﴿54﴾
﴿ فَلَا تُعۡجِبۡكَ أَمۡوَٰلُهُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُهُمۡۚ إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُعَذِّبَهُم بِهَا فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَتَزۡهَقَ أَنفُسُهُمۡ وَهُمۡ كَٰفِرُونَ ٥٥ وَيَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ إِنَّهُمۡ لَمِنكُمۡ وَمَا هُم مِّنكُمۡ وَلَٰكِنَّهُمۡ قَوۡمٞ يَفۡرَقُونَ ٥٦ لَوۡ يَجِدُونَ مَلۡجًَٔا أَوۡ مَغَٰرَٰتٍ أَوۡ مُدَّخَلٗا لَّوَلَّوۡاْ إِلَيۡهِ وَهُمۡ يَجۡمَحُونَ ٥٧ وَمِنۡهُم مَّن يَلۡمِزُكَ فِي ٱلصَّدَقَٰتِ فَإِنۡ أُعۡطُواْ مِنۡهَا رَضُواْ وَإِن لَّمۡ يُعۡطَوۡاْ مِنۡهَآ إِذَا هُمۡ يَسۡخَطُونَ ٥٨ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ رَضُواْ مَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ سَيُؤۡتِينَا ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ وَرَسُولُهُۥٓ إِنَّآ إِلَى ٱللَّهِ رَٰغِبُونَ ٥٩ ۞إِنَّمَا ٱلصَّدَقَٰتُ لِلۡفُقَرَآءِ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱلۡعَٰمِلِينَ عَلَيۡهَا وَٱلۡمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمۡ وَفِي ٱلرِّقَابِ وَٱلۡغَٰرِمِينَ وَفِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِۖ فَرِيضَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٦٠ وَمِنۡهُمُ ٱلَّذِينَ يُؤۡذُونَ ٱلنَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٞۚ قُلۡ أُذُنُ خَيۡرٖ لَّكُمۡ يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَيُؤۡمِنُ لِلۡمُؤۡمِنِينَ وَرَحۡمَةٞ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡۚ وَٱلَّذِينَ يُؤۡذُونَ رَسُولَ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٦١ ﴾
پس به شگفت نیارد تو را مال ایشان و نه فرزندان ایشان. جز این نیست که میخواهد خدا که عذاب کند ایشان را به آنها در زندگانى دنیا [596]و برآید جان ایشان و ایشان کافر باشند. ﴿55﴾و سوگند میخورند به خداکه ایشان از جرگۀ شمایند و نیستند ایشان از شما و لیکن ایشان جماعتی هستند که میترسند. ﴿56﴾اگر بیابند پناهى را یا غارها را یا جاى در آمدن را، متوجه شوند به آن شتاب کنان. ﴿57﴾و از ایشان کسى هست که عیب میکند تو را در قسمت صدقات، پس اگر داده شود ایشان را از آن، خوشنود شوند و اگر داده نه نشوند از آن، ناگهان ایشان خشم میگیرند. ﴿58﴾و اگر ایشان رضامند مىشدند به آنچه داده است ایشان را خدا و رسول او و میگفتند: بس است ما را خدا، خواهد داد ما را خدا از فضل خود و رسول او، هرآیینه ما به سوى خدا توقع دارندگانیم، [بهتر بودى]. ﴿59﴾جز این نیست که صدقهها براى فقیران است و بىنوایان و کارکنان بر جمع صدقات و آنانکه الفت داده میشود دل ایشان را [597]و براى خرج کردن در آزادىِ بردهها و براى وام داران و براى خرج کردن در راه خدا [598]و براى مسافران است. حکم ثابت شده از نزدیک خدا و خدا دانای درستکار است. ﴿60﴾و از ایشان آنانند که میدهند آزار پیغامبر را و میگویند: وى سبک گوش است! [599]بگو: وى سبک گوش نیکو است براى شما، باور میکند گفتۀ خدا را و قبول میکند مشورتِ مسلمانان را و رحمت است براى اهل ایمان از شما، و آنانکه ایذا میدهند پیغامبر خدا را، ایشان راست، عذاب درد دهنده. ﴿61﴾
﴿ يَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ لَكُمۡ لِيُرۡضُوكُمۡ وَٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَحَقُّ أَن يُرۡضُوهُ إِن كَانُواْ مُؤۡمِنِينَ ٦٢ أَلَمۡ يَعۡلَمُوٓاْ أَنَّهُۥ مَن يُحَادِدِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَأَنَّ لَهُۥ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدٗا فِيهَاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡخِزۡيُ ٱلۡعَظِيمُ ٦٣ يَحۡذَرُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ أَن تُنَزَّلَ عَلَيۡهِمۡ سُورَةٞ تُنَبِّئُهُم بِمَا فِي قُلُوبِهِمۡۚ قُلِ ٱسۡتَهۡزِءُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ مُخۡرِجٞ مَّا تَحۡذَرُونَ ٦٤ وَلَئِن سَأَلۡتَهُمۡ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلۡعَبُۚ قُلۡ أَبِٱللَّهِ وَءَايَٰتِهِۦ وَرَسُولِهِۦ كُنتُمۡ تَسۡتَهۡزِءُونَ ٦٥ لَا تَعۡتَذِرُواْ قَدۡ كَفَرۡتُم بَعۡدَ إِيمَٰنِكُمۡۚ إِن نَّعۡفُ عَن طَآئِفَةٖ مِّنكُمۡ نُعَذِّبۡ طَآئِفَةَۢ بِأَنَّهُمۡ كَانُواْ مُجۡرِمِينَ ٦٦ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتُ بَعۡضُهُم مِّنۢ بَعۡضٖۚ يَأۡمُرُونَ بِٱلۡمُنكَرِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَقۡبِضُونَ أَيۡدِيَهُمۡۚ نَسُواْ ٱللَّهَ فَنَسِيَهُمۡۚ إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٦٧ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتِ وَٱلۡكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ هِيَ حَسۡبُهُمۡۚ وَلَعَنَهُمُ ٱللَّهُۖ وَلَهُمۡ عَذَابٞ مُّقِيمٞ ٦٨ ﴾
سوگند میخورند به خدا براى شما تا رضامند کنند شما را و خدا و رسول او سزاوارترند به آنکه رضامند سازند آن را، اگر مسلمانند. ﴿62﴾آیا نمیدانند که هر که خلاف کند با خدا و رسولِ او، پس هرآیینه او راست آتش دوزخ، جاویدان آنجا؟ این است رسوایىِ بزرگ. ﴿63﴾میترسند منافقان از آنکه فروآورده شود بر مسلمانان سورهاى که خبر دهد ایشان را به آنچه در دل منافقان است. بگو: مسخره کنید! هرآیینه خدا پدید آرنده است چیزی را که میترسید. ﴿64﴾و اگر سؤال کنى ایشان را، گویند: جز این نیست که ما در هزل شروع مىنمودیم و بازى میکردیم. بگو: آیا به خدا و آیتهاى او و پیغامبر او تمسخر میکردید؟!. ﴿65﴾عذر مگویید، هرآیینه شما کافر شدید بعد از ایمان خود [600]. اگر درگذریم از سر گروهى از شما، البته عذاب کنیم گروهى را به سبب آنکه ایشان گناهکار بودند. ﴿66﴾مردان منافق و زنان منافق، بعضِ ایشان از جنس بعضاند، مىفرمایند به کار ناپسندیده و منع میکنند از کار پسندیده و مىبندند دستهاى خود را. فراموش کردند خدا را پس خدا فراموش ساخت ایشان را، هرآیینه منافقان ایشانند فاسقان. ﴿67﴾وعده داده است خدا مردانِ منافق را و زنان منافق را و کافران را آتشِ دوزخ، همیشه باشندگان در آنجا. دوزخ بس است ایشان را و لعنت کرد ایشان را خدا و ایشان راست، عذاب دایم. ﴿68﴾
﴿كَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ كَانُوٓاْ أَشَدَّ مِنكُمۡ قُوَّةٗ وَأَكۡثَرَ أَمۡوَٰلٗا وَأَوۡلَٰدٗا فَٱسۡتَمۡتَعُواْ بِخَلَٰقِهِمۡ فَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِخَلَٰقِكُمۡ كَمَا ٱسۡتَمۡتَعَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُم بِخَلَٰقِهِمۡ وَخُضۡتُمۡ كَٱلَّذِي خَاضُوٓاْۚ أُوْلَٰٓئِكَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٦٩ أَلَمۡ يَأۡتِهِمۡ نَبَأُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَقَوۡمِ إِبۡرَٰهِيمَ وَأَصۡحَٰبِ مَدۡيَنَ وَٱلۡمُؤۡتَفِكَٰتِۚ أَتَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِۖ فَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيَظۡلِمَهُمۡ وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ ٧٠ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ يَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَيُطِيعُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ سَيَرۡحَمُهُمُ ٱللَّهُۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٧١وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَمَسَٰكِنَ طَيِّبَةٗ فِي جَنَّٰتِ عَدۡنٖۚ وَرِضۡوَٰنٞ مِّنَ ٱللَّهِ أَكۡبَرُۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ٧٢﴾
مانند آنانکه پیش از شما بودند زیادتر از شما در قوّت و بیشتر در اموال و اولاد. پس بهرهمند شدند به نصیبۀ خویش. پس شما نیز بهرهمند شدید بنصیبۀ خویش [601]، چنانکه بهرهمند شدند آنانکه پیش از شما بودند به نصیبه خویش و شروع در هزل کردید، چنانکه ایشان شروع در هزل کردند. آن جماعت، نابود شده عملهاى ایشان در دنیا و آخرت و آن جماعت، ایشانند زیانکاران. ﴿69﴾آیا نیامده است به ایشان خبر آنانکه پیش از ایشان بودند: قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اهل مدین و اهل مؤتفکات؟ آمدند به ایشان پیغامبرانِ ایشان به نشانههاى روشن، پس هرگز نشد که خدا ظلم کند بر ایشان و لیکن ایشان بر خویشتن ظلم مىکردند. ﴿70﴾و مردان مسلمان و زنانِ مسلمانان بعضِ ایشان کارسازِ بعضاند، میفرمایند به کار پسندیده و منع میکنند از کار ناپسندیده و برپا میدارند نماز را و میدهند زکات را و فرمانبردارى مىکنند خدا و رسولِ او را. این جماعت رحمت خواهد کرد بر ایشان خدا، هرآیینه خدا غالب درستکار است. ﴿71﴾وعده کرده است خدا مردانِ مسلمانان را و زنانِ مسلمانان را بوستانها که میرود زیر آن جویها، همیشه باشندگانِ آنجا و جایهاى پاکیزه در بهشتهاى همیشه ماندن. و خوشنودى خدا بزرگتر است از همه، این است فیروزى بزرگ. ﴿72﴾
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ جَٰهِدِ ٱلۡكُفَّارَ وَٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱغۡلُظۡ عَلَيۡهِمۡۚ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ٧٣ يَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدۡ قَالُواْ كَلِمَةَ ٱلۡكُفۡرِ وَكَفَرُواْ بَعۡدَ إِسۡلَٰمِهِمۡ وَهَمُّواْ بِمَا لَمۡ يَنَالُواْۚ وَمَا نَقَمُوٓاْ إِلَّآ أَنۡ أَغۡنَىٰهُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ مِن فَضۡلِهِۦۚ فَإِن يَتُوبُواْ يَكُ خَيۡرٗا لَّهُمۡۖ وَإِن يَتَوَلَّوۡاْ يُعَذِّبۡهُمُ ٱللَّهُ عَذَابًا أَلِيمٗا فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۚ وَمَا لَهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٖ ٧٤ ۞وَمِنۡهُم مَّنۡ عَٰهَدَ ٱللَّهَ لَئِنۡ ءَاتَىٰنَا مِن فَضۡلِهِۦ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٧٥ فَلَمَّآ ءَاتَىٰهُم مِّن فَضۡلِهِۦ بَخِلُواْ بِهِۦ وَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعۡرِضُونَ ٧٦ فَأَعۡقَبَهُمۡ نِفَاقٗا فِي قُلُوبِهِمۡ إِلَىٰ يَوۡمِ يَلۡقَوۡنَهُۥ بِمَآ أَخۡلَفُواْ ٱللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُواْ يَكۡذِبُونَ ٧٧ أَلَمۡ يَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ سِرَّهُمۡ وَنَجۡوَىٰهُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ عَلَّٰمُ ٱلۡغُيُوبِ ٧٨ ٱلَّذِينَ يَلۡمِزُونَ ٱلۡمُطَّوِّعِينَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ فِي ٱلصَّدَقَٰتِ وَٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهۡدَهُمۡ فَيَسۡخَرُونَ مِنۡهُمۡ سَخِرَ ٱللَّهُ مِنۡهُمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٧٩﴾
ای پیغامبر! جهاد کن با کافران [602]و جهاد کن با منافقان [603]و درشتى کن بر ایشان و جاىِ ایشان دوزخ است و وى بدجایی است. ﴿73﴾سوگند میخورند به خدا که نگفتهاند، و هرآیینه گفتهاند سخنِ کفر و کافر شدهاند بعدِ اسلام خویش و قصد کردند آنچه نیافتند [604]و انکار نکردند مگر بر آنکه توانگر ساخت ایشان را خدا و رسول او از فضل خود [605]. پس اگر توبه کنند بهتر باشد ایشان را و اگر برگردند از توبه، عذاب کند ایشان را خدا به عذاب درد دهنده در دنیا و آخرت و نیست ایشان را در زمین هیچ کارساز و هیچ یارى دهنده. ﴿74﴾و از ایشان کسى هست که عهد بسته است با خدا: البته اگر بدهد ما را از فضل خود، صدقه دهیم و باشیم از نیکوکاران. ﴿75﴾پس وقتى که بداد ایشان را از فضل خود، بخیلى کردند به آن و برگشتند، اعراض کنان. ﴿76﴾پس خداى تعالى عاقبت حالِ ایشان، ساخت نفاق را در دل ایشان تا روزی که ملاقات کنند با وى. به شامت آنکه خلاف کردند با خدا آنچه وعده کرده بودند با وى و به شامت آنکه دروغ میگفتند. ﴿77﴾آیا ندانستهاند که خدا میداند سخنِ پنهان ایشان را و راز گفتن ایشان را و آنکه خدا دانندۀ غیبهاست؟!. ﴿78﴾آنانکه عیب میکنند رغبت کنندگان را از مسلمانان در صدقات و عیب میکنند آنان را که نمىیابند مگر مشقت خود را [606]پس تمسخر میکنند به ایشان، تمسخر کرد خدا به آن تمسخر کنندگان و ایشان راست، عذاب درد دهنده. ﴿79﴾
﴿ ٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ أَوۡ لَا تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ إِن تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ سَبۡعِينَ مَرَّةٗ فَلَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَفَرُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ ٨٠ فَرِحَ ٱلۡمُخَلَّفُونَ بِمَقۡعَدِهِمۡ خِلَٰفَ رَسُولِ ٱللَّهِ وَكَرِهُوٓاْ أَن يُجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَقَالُواْ لَا تَنفِرُواْ فِي ٱلۡحَرِّۗ قُلۡ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرّٗاۚ لَّوۡ كَانُواْ يَفۡقَهُونَ ٨١ فَلۡيَضۡحَكُواْ قَلِيلٗا وَلۡيَبۡكُواْ كَثِيرٗا جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ٨٢ فَإِن رَّجَعَكَ ٱللَّهُ إِلَىٰ طَآئِفَةٖ مِّنۡهُمۡ فَٱسۡتَٔۡذَنُوكَ لِلۡخُرُوجِ فَقُل لَّن تَخۡرُجُواْ مَعِيَ أَبَدٗا وَلَن تُقَٰتِلُواْ مَعِيَ عَدُوًّاۖ إِنَّكُمۡ رَضِيتُم بِٱلۡقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٖ فَٱقۡعُدُواْ مَعَ ٱلۡخَٰلِفِينَ ٨٣ وَلَا تُصَلِّ عَلَىٰٓ أَحَدٖ مِّنۡهُم مَّاتَ أَبَدٗا وَلَا تَقُمۡ عَلَىٰ قَبۡرِهِۦٓۖ إِنَّهُمۡ كَفَرُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَمَاتُواْ وَهُمۡ فَٰسِقُونَ ٨٤ وَلَا تُعۡجِبۡكَ أَمۡوَٰلُهُمۡ وَأَوۡلَٰدُهُمۡۚ إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُعَذِّبَهُم بِهَا فِي ٱلدُّنۡيَا وَتَزۡهَقَ أَنفُسُهُمۡ وَهُمۡ كَٰفِرُونَ ٨٥ وَإِذَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٌ أَنۡ ءَامِنُواْ بِٱللَّهِ وَجَٰهِدُواْ مَعَ رَسُولِهِ ٱسۡتَٔۡذَنَكَ أُوْلُواْ ٱلطَّوۡلِ مِنۡهُمۡ وَقَالُواْ ذَرۡنَا نَكُن مَّعَ ٱلۡقَٰعِدِينَ ٨٦ ﴾
آمرزش طلب کن براى ایشان یا آمرزش طلب مکن براى ایشان [607]، اگر آمرزش خواهى براى ایشان هفتاد بار، هرگز نیامرزد ایشان را خدا. این به سبب آن است که ایشان کافر شدند به خدا و رسول او و خدا راه نمىنماید گروه فاسقان را. ﴿80﴾شادمان شدند واپس ماندگان به نشستن خویش بر خلاف پیغمبر خدا و ناپسند کردند که جهاد کنند به اموال خویش و به جان خویش در راه خدا و گفتند با یکدیگر: بیرون مروید در گرمى. بگو: آتش دوزخ سختتر است در گرمى اگر درمىیافتندى [چنین نکردی]. ﴿81﴾پس باید که بخندند اندکى و بگریند بسیار، سزاى آنچه میکردند [608]. ﴿82﴾پس اگر بازآرد تو را خداى تعالى به سوى گروهى از ایشان، پس دستورى طلبند از تو براى بیرون آمدن [609]. بگو: بیرون نخواهید آمد با من هرگز و جنگ نخواهید کرد همراه من با هیچ دشمنى، هرآیینه شما رضامند شدید به نشستن اوّل بار، پس بنشینید با پس ماندگان. ﴿83﴾و [یا محمد!] نماز مگزار بر هیچ یکى از ایشان که بمیرد، هرگز! و مَایست بر گور وى، هرآیینه ایشان کافر شدند به خدا و رسولِ او و مُردند و ایشان فاسق بودند ﴿84﴾و به شگفت نیارد تو را اموالِ ایشان و نه فرزندانِ ایشان. جز این نیست که میخواهد خداکه عقوبت کند ایشان را به آن در دنیا و بیرون شود روح ایشان و ایشان کافر باشند. ﴿85﴾و چون فرود آورده شود سورتى [به این مضمون] که ایمان آرید به خدا و جهاد کنید همراه رسولِ او، دستورى میطلبند از تو خداوندانِ وسعت از ایشان و گویند: بگذار ما را تا باشیم با نشستگان. ﴿86﴾
﴿ رَضُواْ بِأَن يَكُونُواْ مَعَ ٱلۡخَوَالِفِ وَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا يَفۡقَهُونَ ٨٧ لَٰكِنِ ٱلرَّسُولُ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ جَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡخَيۡرَٰتُۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٨٨ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ٨٩ وَجَآءَ ٱلۡمُعَذِّرُونَ مِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ لِيُؤۡذَنَ لَهُمۡ وَقَعَدَ ٱلَّذِينَ كَذَبُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۚ سَيُصِيبُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٩٠ لَّيۡسَ عَلَى ٱلضُّعَفَآءِ وَلَا عَلَى ٱلۡمَرۡضَىٰ وَلَا عَلَى ٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُواْ لِلَّهِ وَرَسُولِهِۦۚ مَا عَلَى ٱلۡمُحۡسِنِينَ مِن سَبِيلٖۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٩١ وَلَا عَلَى ٱلَّذِينَ إِذَا مَآ أَتَوۡكَ لِتَحۡمِلَهُمۡ قُلۡتَ لَآ أَجِدُ مَآ أَحۡمِلُكُمۡ عَلَيۡهِ تَوَلَّواْ وَّأَعۡيُنُهُمۡ تَفِيضُ مِنَ ٱلدَّمۡعِ حَزَنًا أَلَّا يَجِدُواْ مَا يُنفِقُونَ ٩٢ ۞إِنَّمَا ٱلسَّبِيلُ عَلَى ٱلَّذِينَ يَسۡتَٔۡذِنُونَكَ وَهُمۡ أَغۡنِيَآءُۚ رَضُواْ بِأَن يَكُونُواْ مَعَ ٱلۡخَوَالِفِ وَطَبَعَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٩٣ ﴾
راضى شدند به آنکه باشند با زنانِ پس مانده و مهر نهاده شد بر دل ایشان، پس ایشان فهم نمیکنند. ﴿87﴾لیکن پیغامبر و آنانکه ایمان آوردند به او، جهاد کردند به اموالِ خود و جانهای خود و این جماعت، ایشان راست نیکیها و این جماعت، ایشانند رستگاران. ﴿88﴾آماده ساخته است خدا برای ایشان بوستانها، میرود زیر آن جویها، جاودان آنجا. این است فیروزی بزرگ. ﴿89﴾و آمدند اهلِ عذر از صحرانشینان تا دستورى داده شود ایشان را و نشستند آنانکه دروغ گفتند با خدا و رسولِ او (یعنى در اظهار اسلام) خواهد رسید به کافران از ایشان عذاب درد دهنده. ﴿90﴾نیست بر ناتوانان و نه بر بیماران و نه بر آنانکه نمىیابند چیزی که خرج کنند، هیچ گناهى، چون نیکخواهى کنند با خدا و رسول او. نیست بر نیکوکاران هیچ راه عتاب و خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿91﴾و نه بر آنانکه چون بیایند پیش تو تا سوارى دهى ایشان را، گویى: نمىیابم آنچه سوار کنم شما را بر آن. بازگردند و چشم ایشان روان باشد به اشک به جهت اندوه که نمىیابند چیزی که خرج کنند. ﴿92﴾جز این نیست که راه عتاب بر آنان است که دستورى میطلبند از تو و ایشان توانگرانند، راضى شدند به آنکه باشند با زنان پس مانده و مهر نهاد خدا بر دل ایشان، پس ایشان نمىفهمند. ﴿93﴾
﴿ يَعۡتَذِرُونَ إِلَيۡكُمۡ إِذَا رَجَعۡتُمۡ إِلَيۡهِمۡۚ قُل لَّا تَعۡتَذِرُواْ لَن نُّؤۡمِنَ لَكُمۡ قَدۡ نَبَّأَنَا ٱللَّهُ مِنۡ أَخۡبَارِكُمۡۚ وَسَيَرَى ٱللَّهُ عَمَلَكُمۡ وَرَسُولُهُۥ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ َٱلشَّهَٰدَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٩٤ سَيَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ لَكُمۡ إِذَا ٱنقَلَبۡتُمۡ إِلَيۡهِمۡ لِتُعۡرِضُواْ عَنۡهُمۡۖ فَأَعۡرِضُواْ عَنۡهُمۡۖ إِنَّهُمۡ رِجۡسٞۖ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ٩٥ يَحۡلِفُونَ لَكُمۡ لِتَرۡضَوۡاْ عَنۡهُمۡۖ فَإِن تَرۡضَوۡاْ عَنۡهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يَرۡضَىٰ عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡفَٰسِقِينَ ٩٦ ٱلۡأَعۡرَابُ أَشَدُّ كُفۡرٗا وَنِفَاقٗا وَأَجۡدَرُ أَلَّا يَعۡلَمُواْ حُدُودَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٩٧ وَمِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مَن يَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ مَغۡرَمٗا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ ٱلدَّوَآئِرَۚ عَلَيۡهِمۡ دَآئِرَةُ ٱلسَّوۡءِۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٩٨ وَمِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مَن يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَٰتٍ عِندَ ٱللَّهِ وَصَلَوَٰتِ ٱلرَّسُولِۚ أَلَآ إِنَّهَا قُرۡبَةٞ لَّهُمۡۚ سَيُدۡخِلُهُمُ ٱللَّهُ فِي رَحۡمَتِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٩٩ ﴾
عذرخواهى کنند پیشِ شما چون باز آیید به سوى ایشان. بگو: عذرخواهى مکنید! باور نکنیم [سخنِ] شما را. هرآیینه آگاه ساخته است ما را خدا به بعضِ خبرهاى شما و خواهد دید خدا و رسولِ او عمل شما را (یعنى در دنیا) باز گردانیده شوید به سوى دانندۀ نهان و آشکارا، پس خبر دهد شما را به آنچه میکردید. ﴿94﴾سوگند خواهند خورد به خدا پیش شما چون باز آیید به سوى ایشان، تا روى بگردانید از ایشان. پس شما روى بگردانید از ایشان، هرآیینه ایشان پلیدند و جاى ایشان دوزخ است، سزایى آنچه میکردند. ﴿95﴾سوگند میخورند براى شما تا رضامند شوید از ایشان، پس اگر رضامند شوید از ایشان، هرآیینه خدا رضامند نشود از گروه فاسقان. ﴿96﴾صحرانشینان سختترند در کفر و نفاق [610]و سزاوارترند به آنکه ندانند احکام شریعتى را که نازل کرده است خدا بر پیغامبر خود و خدا دانای درستکار است. ﴿97﴾و از اعراب کسى هست که تاوان مىشمارد چیزى را که خرج میکند و انتظار میکشد در حقّ شما مصایب را. بر ایشان باد مصیبت بد و خدا شنوای داناست. ﴿98﴾و از اعراب کسى هست که ایمان مىآرد به خدا و روز آخر و مىشمارد چیزى را که خرج میکند، سبب قربتْ نزدیک خدا و وسیلۀ دعاى نیک پیغامبر. آگاه باش! هرآیینه وی قربت است ایشان را. داخل خواهد کرد ایشان را خدا در رحمت خود، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿99﴾
﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٠٠ وَمِمَّنۡ حَوۡلَكُم مِّنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مُنَٰفِقُونَۖ وَمِنۡ أَهۡلِ ٱلۡمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى ٱلنِّفَاقِ لَا تَعۡلَمُهُمۡۖ نَحۡنُ نَعۡلَمُهُمۡۚ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيۡنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِيمٖ ١٠١ وَءَاخَرُونَ ٱعۡتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمۡ خَلَطُواْ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَءَاخَرَ سَيِّئًا عَسَى ٱللَّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ ١٠٢ خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيۡهِمۡۖ إِنَّ صَلَوٰتَكَ سَكَنٞ لَّهُمۡۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ١٠٣أَلَمۡ يَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ هُوَ يَقۡبَلُ ٱلتَّوۡبَةَ عَنۡ عِبَادِهِۦ وَيَأۡخُذُ ٱلصَّدَقَٰتِ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ١٠٤ وَقُلِ ٱعۡمَلُواْ فَسَيَرَى للَّهُ عَمَلَكُمۡ وَرَسُولُهُۥ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٠٥ وَءَاخَرُونَ مُرۡجَوۡنَ لِأَمۡرِ ٱللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمۡ وَإِمَّا يَتُوبُ عَلَيۡهِمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ١٠٦﴾
و سبقت کنندگان نخستینان از مهاجران و انصار و آنانکه پیروىِ ایشان کردند به نیکوکارى، خوشنود شد خدا از این جماعت و ایشان خوشنود شدند از وى و آماده ساخت براى ایشان بوستانها که میرود زیرِ آن جویها، جاویدان آنجا همیشه. این است فیروزى بزرگ. ﴿100﴾و از آنانکه حوالىِ شمایند از اعراب، منافقانند و بعضِ اهل مدینه خوگر شدهاند بر نفاق. تو نمیدانى ایشان را ما میدانیم ایشان را، عذاب خواهیم کرد ایشان را دوبار [611]، باز گردانیده شوند به سوى عذاب بزرگ. ﴿101﴾و دیگران هستند که اقرار کردند به گناهان خود، آمیختهاند عمل نیک را با عمل دیگر که بد است. نزدیک است که خدا به رحمت متوجه شود بر ایشان، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿102﴾بگیر از اموال ایشان زکات تا پاک سازى ایشان را و با برکت کنى ایشان را به آن و دعاى خیر کن بر ایشان، هرآیینه دعاى تو سبب آرام است ایشان را و خدا شنوای داناست. ﴿103﴾آیا ندانستهاند که خدا همون توبه قبول میکند از بندگان خود و میگیرد صدقات را و آنکه خدا همونست توبه پذیرندۀ مهربان؟. ﴿104﴾و بگو: عمل کنید پس خواهد دید خدا عمل شما را و رسول او و مؤمنان و گردانیده خواهید شد به سوى دانندۀ پنهان و آشکارا، پس خبر دهد شما را به آنچه میکردید. ﴿105﴾و دیگرانند موقوف داشته شده بر فرمانِ خدا. یا این است که عذاب کند ایشان را یا به رحمت متوجه شود بر ایشان و خدا دانای درستکار است. ﴿106﴾
﴿ وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مَسۡجِدٗا ضِرَارٗا وَكُفۡرٗا وَتَفۡرِيقَۢا بَيۡنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَإِرۡصَادٗا لِّمَنۡ حَارَبَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ مِن قَبۡلُۚ وَلَيَحۡلِفُنَّ إِنۡ أَرَدۡنَآ إِلَّا ٱلۡحُسۡنَىٰۖ وَٱللَّهُ يَشۡهَدُ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ ١٠٧ لَا تَقُمۡ فِيهِ أَبَدٗاۚ لَّمَسۡجِدٌ أُسِّسَ عَلَى ٱلتَّقۡوَىٰ مِنۡ أَوَّلِ يَوۡمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِۚ فِيهِ رِجَالٞ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْۚ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُطَّهِّرِينَ ١٠٨ أَفَمَنۡ أَسَّسَ بُنۡيَٰنَهُۥ عَلَىٰ تَقۡوَىٰ مِنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٍ خَيۡرٌ أَم مَّنۡ أَسَّسَ بُنۡيَٰنَهُۥ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٖ فَٱنۡهَارَ بِهِۦ فِي نَارِ جَهَنَّمَۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٠٩ لَا يَزَالُ بُنۡيَٰنُهُمُ ٱلَّذِي بَنَوۡاْ رِيبَةٗ فِي قُلُوبِهِمۡ إِلَّآ أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ١١٠ ۞إِنَّ ٱللَّهَ ٱشۡتَرَىٰ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَنفُسَهُمۡ وَأَمۡوَٰلَهُم بِأَنَّ لَهُمُ ٱلۡجَنَّةَۚ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَيَقۡتُلُونَ وَيُقۡتَلُونَۖ وَعۡدًا عَلَيۡهِ حَقّٗا فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَٱلۡإِنجِيلِ وَٱلۡقُرۡءَانِۚ وَمَنۡ أَوۡفَىٰ بِعَهۡدِهِۦ مِنَ ٱللَّهِۚ فَٱسۡتَبۡشِرُواْ بِبَيۡعِكُمُ ٱلَّذِي بَايَعۡتُم بِهِۦۚ وَذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١١١ ﴾
و از ایشان آنانند که ساختهاند مسجدى براى زیان رسانیدن و به جهت کفر و براى تفرقه افکندن میانِ مسلمانان و کمینگاه ساختن براى آنان که جنگ کردهاند با خدا و رسول او پیش از این، و البته سوگند خورند که نخواستهایم مگر خصلت نیک را و خدا گواهى میدهد که ایشان دروغگویانند [612]. ﴿107﴾مَایست آنجا هرگز! هرآیینه مسجدى که بنیاد نهاده شده است بر نیت تقوى از اوّل روز، بهتر است که ایستاده شوى آنجا، آنجا مردانند که دوست میدارند که پاک شوند و خدا دوست میدارد پاک باشندگان را. ﴿108﴾آیا کسی که بنیاد نهاد عمارت خود را بر ترسکارى از خدا و خوشنودى او بهتر است، یا کسى که بنیاد نهاده است عمارت خود را بر کنارۀ زمین رود خوردۀ مستعد افتادن پس افتد با صاحب خود در آتش دوزخ؟ و خدا راه نمىنماید گروه ستمکاران را [613]. ﴿109﴾همیشه باشد عمارت ایشان که بنا کردهاند [614]سبب شک در دل ایشان، مگر آنکه پاره پاره کرده شود دل ایشان را و خدا دانای درستکار است. ﴿110﴾هرآیینه خدا خرید کرده است از مسلمانان جان ایشان را و مال ایشان را به عوض آنکه ایشان را باشد بهشت. جنگ میکنند در راه خدا، پس میکشند و کشته میشوند. وعدهای که لازم است بر خدا به تحقیق در تورات و انجیل و قرآن و کیست وفا کنندهتر به عهدِ خویش از خدا؟ پس شادمان باشید به این فروختن خود که معامله کردید به آن و این است فیروزى بزرگ. ﴿111﴾
﴿ ٱلتَّٰٓئِبُونَ ٱلۡعَٰبِدُونَ ٱلۡحَٰمِدُونَ ٱلسَّٰٓئِحُونَ ٱلرَّٰكِعُونَ ٱلسَّٰجِدُونَ ٱلۡأٓمِرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَٱلنَّاهُونَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَٱلۡحَٰفِظُونَ لِحُدُودِ ٱللَّهِۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١١٢ مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن يَسۡتَغۡفِرُواْ لِلۡمُشۡرِكِينَ وَلَوۡ كَانُوٓاْ أُوْلِي قُرۡبَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ ١١٣ وَمَا كَانَ ٱسۡتِغۡفَارُ إِبۡرَٰهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَن مَّوۡعِدَةٖ وَعَدَهَآ إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُۥٓ أَنَّهُۥ عَدُوّٞ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنۡهُۚ إِنَّ إِبۡرَٰهِيمَ لَأَوَّٰهٌ حَلِيمٞ ١١٤ وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُضِلَّ قَوۡمَۢا بَعۡدَ إِذۡ هَدَىٰهُمۡ حَتَّىٰ يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ ١١٥ إِنَّ ٱللَّهَ لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ يُحۡيِۦ وَيُمِيتُۚ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٖ ١١٦ لَّقَد تَّابَ ٱللَّهُ عَلَى ٱلنَّبِيِّ وَٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ ٱلۡعُسۡرَةِ مِنۢ بَعۡدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٖ مِّنۡهُمۡ ثُمَّ تَابَ عَلَيۡهِمۡۚ إِنَّهُۥ بِهِمۡ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١١٧ ﴾
ایشان توبه کنندگانند، عبادت کنندگانند، حمد گویندگانند، سفر در راه خدا کنندگانند، رکوع و سجده کنندگانند، فرمایندگانند به کار پسندیده و منع کنندگانند از ناپسندیده و نگاه دارندگانند احکام خدا را. و مژده ده، مسلمانان را. ﴿112﴾روا نبود پیغامبر را و نه مسلمانان را که طلب آمرزش کنند برای مشرکان و اگرچه دارای خویشاوندى باشند، بعد از آنکه ظاهر شد ایشان را که آن گروه، باشندگان دوزخند. ﴿113﴾و نبود آمرزش خواستن ابراهیم براى پدر خود، مگر از جهت وعدهای که کرده بودش با وى، پس چون روشن شد براى ابراهیم که وى دشمن خدا است، بیزار شد از وى، هرآیینه ابراهیم دردمندِ بردبار بود. ﴿114﴾و هرگز نیست خدا که گمراه کند قومى را [615]بعد از آنکه راه نموده باشد ایشان را، تا آنکه واضح سازد بر ایشان آنچه از آن پرهیز کنند، هرآیینه خدا به هر چیز داناست [616]. ﴿115﴾هرآیینه خدا وی راست پادشاهى آسمانها و زمین، زنده میکند و مىمیراند و نیست شما را بجز وى هیچ کارسازى و یارىدهندهای. ﴿116﴾هرآیینه به رحمت متوجه شد خدا بر پیغامبر و آن مهاجران و انصار که پیروىِ وى کردند در وقت تنگدستى، بعد از آنکه نزدیک بود که از جای برود دل گروهى از ایشان، باز به رحمت متوجه شد بر ایشان، هرآیینه وى بر ایشان بخشایندۀ مهربان است. ﴿117﴾
﴿وَعَلَى ٱلثَّلَٰثَةِ ٱلَّذِينَ خُلِّفُواْ حَتَّىٰٓ إِذَا ضَاقَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَرۡضُ بِمَا رَحُبَتۡ وَضَاقَتۡ عَلَيۡهِمۡ أَنفُسُهُمۡ وَظَنُّوٓاْ أَن لَّا مَلۡجَأَ مِنَ ٱللَّهِ إِلَّآ إِلَيۡهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيۡهِمۡ لِيَتُوبُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ١١٨ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ ٱلصَّٰدِقِينَ ١١٩ مَا كَانَ لِأَهۡلِ ٱلۡمَدِينَةِ وَمَنۡ حَوۡلَهُم مِّنَ ٱلۡأَعۡرَابِ أَن يَتَخَلَّفُواْ عَن رَّسُولِ ٱللَّهِ وَلَا يَرۡغَبُواْ بِأَنفُسِهِمۡ عَن نَّفۡسِهِۦۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ لَا يُصِيبُهُمۡ ظَمَأٞ وَلَا نَصَبٞ وَلَا مَخۡمَصَةٞ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا يَطَُٔونَ مَوۡطِئٗا يَغِيظُ ٱلۡكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنۡ عَدُوّٖ نَّيۡلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُم بِهِۦ عَمَلٞ صَٰلِحٌۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٢٠ وَلَا يُنفِقُونَ نَفَقَةٗ صَغِيرَةٗ وَلَا كَبِيرَةٗ وَلَا يَقۡطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمۡ لِيَجۡزِيَهُمُ ٱللَّهُ أَحۡسَنَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٢١ ۞وَمَا كَانَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةٗۚ فَلَوۡلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرۡقَةٖ مِّنۡهُمۡ طَآئِفَةٞ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي ٱلدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوۡمَهُمۡ إِذَا رَجَعُوٓاْ إِلَيۡهِمۡ لَعَلَّهُمۡ يَحۡذَرُونَ ١٢٢ ﴾
و بر آن سه کس که موقوف داشته شدند تا آنکه تنگ شد بر ایشان زمین با وجود فراخى آن و تنگ شد بر ایشان جانهای ایشان و دانستند که پناهگاهى نیست از خدا مگر به سوى او، باز خدا به رحمت متوجه شد بر ایشان، تا ایشان رجوع کنند [617]. هرآیینه خدا توبه پذیرندۀ مهربان است. ﴿118﴾اى مسلمانان! بترسید از خدا و باشید با راستگویان. ﴿119﴾لایق نبود اهل مدینه را و آنان را که حوالى ایشانند از اعراب، که بازپس مانند از همراهى رسول خدا و نه آنکه رغبت کنند در حفظ خویش [اعراض کرده] از ذات رسول خدا. این به سبب آن است که نمیرسد به ایشان تشنگى و نه رنج و نه گرسنگى در راه خدا و نسپرند جایی که به خشم آرد کافران را و به دست نمىآرند از دشمن هیچ دستبُردى، مگر نوشته شود براى ایشان به سبب آن عمل صالح، هرآیینه خدا ضایع نمیکند مزد نیکوکاران را. ﴿120﴾و خرج نمىکنند هیچ خرج را اندکى و نه بسیارى و طىّ نمیکنند هیچ میدانى را مگر که نوشته شد براى ایشان [عمل صالح] تا جزا دهد ایشان را خدا در مقابلۀ نیکوترینِ آنچه میکردند. ﴿121﴾و ممکن نیست مؤمنان را که برآیند [618]همه یکجا، پس چرا بیرون نیامدند از هر جمعى از ایشان چند کس تا دانشمند شوند در دین و تا بیم کنند قوم خود را چون بازآیند به سوى ایشان، بُوَد که ایشان بترسند [619]. ﴿122﴾
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَٰتِلُواْ ٱلَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ ٱلۡكُفَّارِ وَلۡيَجِدُواْ فِيكُمۡ غِلۡظَةٗۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِينَ ١٢٣ وَإِذَا مَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ فَمِنۡهُم مَّن يَقُولُ أَيُّكُمۡ زَادَتۡهُ هَٰذِهِۦٓ إِيمَٰنٗاۚ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَزَادَتۡهُمۡ إِيمَٰنٗا وَهُمۡ يَسۡتَبۡشِرُونَ ١٢٤ وَأَمَّا ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ فَزَادَتۡهُمۡ رِجۡسًا إِلَىٰ رِجۡسِهِمۡ وَمَاتُواْ وَهُمۡ كَٰفِرُونَ ١٢٥ أَوَلَا يَرَوۡنَ أَنَّهُمۡ يُفۡتَنُونَ فِي كُلِّ عَامٖ مَّرَّةً أَوۡ مَرَّتَيۡنِ ثُمَّ لَا يَتُوبُونَ وَلَا هُمۡ يَذَّكَّرُونَ ١٢٦ وَإِذَا مَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ نَّظَرَ بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٍ هَلۡ يَرَىٰكُم مِّنۡ أَحَدٖ ثُمَّ ٱنصَرَفُواْۚ صَرَفَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُم بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا يَفۡقَهُونَ ١٢٧ لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِيصٌ عَلَيۡكُم بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١٢٨ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُلۡ حَسۡبِيَ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُۖ وَهُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ ١٢٩﴾
اى مسلمانان! جنگ کنید با آنانکه نزدیک شمایند از کافران و باید که کافران بیابند در شما درشتى را و بدانید که خدا با متّقیان است. ﴿123﴾و چون فروآورده شود سورتى، پس از منافقان کسى هست که میگوید: در حقّ کدام یک از شما افزون کرده است این سوره ایمان را؟ پس امّا اهل ایمان، پس به تحقیق زیاده کرده است در حقّ ایشان ایمان را و ایشان شادمان میشوند. ﴿124﴾و امّا آنان که در دل ایشان بیمارى است، پس زیاده کرده است در حقّ ایشان پلیدى را همراه پلیدىِ ایشان و مردند و ایشان کافر بودند. ﴿125﴾آیا نمىبینند که ایشان عقوبت کرده میشوند در هر سال یک بار یا دو بار [620]، باز توبه نمىکنند و نه ایشان پند میگیرند. ﴿126﴾و چون فروآورده شود سورتى [621]، نظر کند بعض ایشان به بعضى [از جهت شرمندگى ومیگوید:] آیا مىبیند هیچکس شما را؟ پس بازگردند [622]. بازگردانیده است خدا دل ایشان را به سبب آنکه ایشان گروهى هستند که نمیدانند. ﴿127﴾اى مسلمانان! آمده است به شما پیغامبرى از قبیلۀ شما، دشوار است بر وى رنج شما، حریص است بر هدایت شما، به مسلمانان بخشایندۀ مهربان است. ﴿128﴾پس اگر بازگردند، بگو: بس است مرا خدا، هیچ معبود نیست بجز وى، بر وى توکل کردم و او خداوند عرش بزرگ است [623]. ﴿129﴾
[566] مترجم گوید: سال نهم، حضرت پیغامبرجعلی مرتضی را در موسم حج فرستاد تا عهود مشرکان را براندازد، الاّ چهار ماه ایشان را فرصت داد تا در امر خود تأمل کنند، مگر دو فرقۀ بنی ضمره و بنوکنانه که خیانت در عهد نکرده بودند، پس خدای تعالی عهد ایشان را تا میعاد آن مقرر داشت و تا ندا کند که بعد ازین هیچ مشرک به حج نیاید و هیچ برهنه طواف کعبه نکند و اوائل سورۀ برائت بر ایشان برخواند، والله اعلم. [567] یعنی آن چهار ماه که ایشان را فرصت داده بودند. [568] مترجم گوید: آن حضرتجبا کفار قریش صلح کرده بودند و ایشان در مقام عذر آمده، بر کشتن خلفای آن حضرت اعانت نمودند و این صورت، سبب فتح مکه شد. خدای تعالی برای ترغیب بر غزوۀ فتح، آیات فرستاد. [569] یعنی قریش که در حدیبیه به ایشان، صلح واقع شده بود. [570] یعنی تابع شهوات نفس شدند، ایمان را ترک کردند. [571] یعنی تکلیف جهاد نشود. [572] مترجم گوید: تعریض است به جواب مفاخرت قریش به عمارت مسجد حرام. [573] مترجم گوید: بعد غزوۀ فتح در ترغیب بر جهاد مشرکین و اهل کتاب نازل شد. [574] مترجم گوید: در غزوۀ حنین شکست گونه به مسلمین رو داده بود. بعد از آن خدای تعالی نصرت داد و به جهت تذکیر نعمت، این آیات فرستاد. [575] یعنی توفیق اسلام دهد هرکه را خواهد از کافران، والله اعلم. [576] یعنی به سبب انقطاع سوداگران، والله اعلم. [577] مترجم گوید: خدای تعالی در باب جهاد اهل کتاب و گرفتن جزیه از ایشان میفرماید. [578] یعنی اصلی ندارد. [579] یعنی مشرکان، که ملائکه را دختران خدا میگویند. [580] یعنی از راه صواب. [581] یعنی به شبهات تقریر میکنند در ابطال دین، والله اعلم. [582] یعنی زکات نمیدهند. [583] یعنی دمیده شود. [584] مترجم گوید: در دین حضرت ابراهیم مقرر بود که در محرم و رجب وذیقعده و ذیالحجه با یکدیگر جنگ نکنند. اهل جاهلیت این حکم را تحریف کرده گاهی صفر را محرم میساختند ومحرم را صفر و علی هذالقیاس و این را نسئ میگفتند. خدایتعالی اصل این حکم را باقی داشت، به این وجه که جنگ ناحق هیچگاه درست نیست و درین ماهها حرمت آن مغلظ میشود و جنگ با کافران همه وقت درست است. و نفی تحریف ایشان فرمود. [585] یعنی به قتال ناحق. [586] مترجم گوید: آن حضرتجدر وقت عسرت و گرمی هوا متوجه غزوۀ تبوک شدند و بسیاری از صحابه موافقت کردند و از مسلمین سه کس به غیر عذر، تخلف کردند و توبۀ ایشان بعد پنجاه روز قبول افتاد و از منافقان، کلمات نفاق سر برزد. خدای تعالی در مدح اینان و ذم آنان و عفو از آن سه کس آیات فرستاد. [587] یعنی ابوبکر صدیق را. [588] یعنی در حالی که اسباب و حشم بسیار دارید یا بجز قدر ضروری به دست شما نباشد و به این توجیه آیت محکم باشد غیر منسوخ، والله اعلم. [589] یعنی به سوگند دروغ. [590] و این تصویر است القای عزم مختلف را در خاطر ایشان. [591] یعنی سعی در فتنه میکردند. [592] یعنی سخن ایشان قبول میکنند. [593] یعنی مرا در بلاد روم میبرید که جمال رومیان دیده، مفتون خواهم شد، والله اعلم. [594] یعنی پنهان با اعدا موافقت کردهایم یا از سفر تخلف نمودهایم، ما را هیچ باک نیست، والله اعلم. [595] یعنی فتح یا شهادت. [596] یعنی مشقت جمع مال و حفظ اولاد و تأسف بر آنچه فوت شود، والله اعلم. [597] یعنی ضعیف الاسلام. [598] یعنی جهاد. [599] یعنی هرچه کسی گوید قبول میکند. [600] یعنی ایمان به زبان خود. [601] یعنی از دنیا. [602] یعنی به سیف. [603] یعنی به زبان. [604] یعنی ایذای پیغمبر. [605] و این نوعی از تحکم است، والله اعلم. [606] یعنی به مزدوری چیزی پیدا میکنند و صدقه میدهند. [607] یعنی هر دو صورت یکسان است. [608] مترجم گویند: مراد خبر است با آنکه در دنیا خواهند خندید و در آخرت خواهند گریست. [609] یعنی برای احراز غنائم. [610] یعنی به نسبت اهل شهر. [611] یعنی در میان مسلمانان، ذلیل شوند و در اموال و اولاد، آفات بینند. [612] مترجم گوید: جماعتی از منافقان مسجدی ساخته بودند به نیت فاسد تا تفریق مسلمین باشد و کمینگاه کافران. خدای تعالی به هدم آن امر فرمود، والله اعلم. [613] عمارت ساختن براساس تقوی کنایت است از اخلاص در اعمال و عمارت ساختن بر کنارۀ رود خورده، کنایت از ریا و عُجب در اعمال، والله اعلم. [614] یعنی مسجد ضرار. [615] یعنی در حساب گمراهان نمیشمارد قومی را. [616] یعنی تا پیغامبر نیاید تبلیغ نکند، معذوراند. (فتح). [617] یعنی به مقام قریب. [618] یعنی به طلب علم. [619] یعنی طلب علم دین، فرض کفایه است. [620] یعنی با امراض و مصائب. [621] یعنی سورهای که در وی بیان نفاق ایشان باشد. [622] یعنی به خانههای خود. [623] یعنی چنانکه قادر است عرش را نگاه میدارد و تو را نیز نگاه میدارد از شرِّ کافران و منافقان.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓرۚ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡحَكِيمِ ١ أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنۡ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ رَجُلٖ مِّنۡهُمۡ أَنۡ أَنذِرِ ٱلنَّاسَ وَبَشِّرِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنَّ لَهُمۡ قَدَمَ صِدۡقٍ عِندَ رَبِّهِمۡۗ قَالَ ٱلۡكَٰفِرُونَ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٞ مُّبِينٌ ٢ إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۖ مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ إِذۡنِهِۦۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ٣ إِلَيۡهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗاۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقًّاۚ إِنَّهُۥ يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ لِيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ بِٱلۡقِسۡطِۚ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِيمٖ وَعَذَابٌ أَلِيمُۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡفُرُونَ ٤ هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ ضِيَآءٗ وَٱلۡقَمَرَ نُورٗا وَقَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلۡحِسَابَۚ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ ذَٰلِكَ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۚ يُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ٥ إِنَّ فِي ٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ ٱللَّهُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَّقُونَ ٦
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الر، این آیتهاى کتاب با حکمت است. ﴿1﴾آیا عجبی شد مردمان را که وحى فرستادیم به سوى مردى از ایشان که بیم کن مردمان را و بشارت ده مسلمانان را به آنکه ایشان را هست پایۀ درست نزد پروردگار ایشان؟ گفتند کافران: هرآیینه این شخص، جادوگر آشکار است. ﴿2﴾هرآیینه پروردگار شما خدایی است که آفرید آسمانها و زمین را در شش روز، باز مستقر شد بر عرش، تدبیر میکند کار را. نیست هیچ شفاعت کنندهای مگر بعدِ دستورى وى. این است خدا، پروردگار شما، پس بپرستید او را، آیا پند نمیگیرید؟. ﴿3﴾به سوى اوست رجوع شما همه یکجا، وعده کرده است خدا وعدۀ درست، هرآیینه وى اوّل بار کند آفرینش را، باز دیگر بار کندش، تا جزا دهد آنان راکه ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردهاند به انصاف و آنانکه کافر شدند ایشان راست آشامیدنى از آب گرم و عقوبت درد دهنده به سبب آنکه کافر بودند. ﴿4﴾او آن است که ساخت آفتاب را درخشنده و ماه را روشن و معین کرد براى ماه منزلها را تا بدانید شمار سالها و تا بدانید حساب را. نیافریده است خداى تعالی این را مگر به تدبیر درست. بیان میکند نشانهها را براى گروهى که میدانند. ﴿5﴾هرآیینه در آمدورفت شب و روز و در آنچه آفریده است خدا در آسمانها و زمین، نشانههاست گروهى راکه پرهیزگارى میکنند. ﴿6﴾
﴿ إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا وَرَضُواْ بِٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَٱطۡمَأَنُّواْ بِهَا وَٱلَّذِينَ هُمۡ عَنۡ ءَايَٰتِنَا غَٰفِلُونَ ٧ أُوْلَٰٓئِكَ مَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُ بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ٨ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ يَهۡدِيهِمۡ رَبُّهُم بِإِيمَٰنِهِمۡۖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ ٩ دَعۡوَىٰهُمۡ فِيهَا سُبۡحَٰنَكَ ٱللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمۡ فِيهَا سَلَٰمٞۚ وَءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡ أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٠ ۞وَلَوۡ يُعَجِّلُ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ ٱلشَّرَّ ٱسۡتِعۡجَالَهُم بِٱلۡخَيۡرِ لَقُضِيَ إِلَيۡهِمۡ أَجَلُهُمۡۖ فَنَذَرُ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ ١١ وَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ٱلضُّرُّ دَعَانَا لِجَنۢبِهِۦٓ أَوۡ قَاعِدًا أَوۡ قَآئِمٗا فَلَمَّا كَشَفۡنَا عَنۡهُ ضُرَّهُۥ مَرَّ كَأَن لَّمۡ يَدۡعُنَآ إِلَىٰ ضُرّٖ مَّسَّهُۥۚ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلۡمُسۡرِفِينَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٢ وَلَقَدۡ أَهۡلَكۡنَا ٱلۡقُرُونَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَمَا كَانُواْ لِيُؤۡمِنُواْۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ ١٣ ثُمَّ جَعَلۡنَٰكُمۡ خَلَٰٓئِفَ فِي ٱلۡأَرۡضِ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لِنَنظُرَ كَيۡفَ تَعۡمَلُونَ ١٤ ﴾
هرآیینه آنانکه امید ندارند ملاقات ما را و خوشنود شدهاند به زندگانى دنیا و آرام گرفتهاند به آن و آنانکه ایشان از نشانههاى ما بىخبرند. ﴿7﴾این جماعت، جاى ایشان آتش است به سبب آنچه عمل میکردند. ﴿8﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردهاند، راه نماید ایشان را پروردگار ایشان به سبب ایمان ایشان (یعنى به مقامات نجات) میرود زیر ایشان جویها در بوستانهاى نعمت. ﴿9﴾دعاى ایشان در آنجا «سبحانك اللّهُمَّ»، باشد (یعنى پاکى تو راست بار خدایا) و دعاى خیر ایشان با یکدیگر، سلام بود و نهایت دعای ایشان این است که حمد، خدای راست، پروردگار عالمها. ﴿10﴾و اگر زود رسانیدى خداى تعالى به مردمان سختى را مانند آنکه زود مىطلبند نعمت را به انجام رسانیده شدى در حقّ ایشان اجل ایشان، پس میگذاریم آنان را که امید ملاقات ما ندارند، سرگردان شده در بیراهى خویش. ﴿11﴾و چون رنچ برسد به آدمى، دعا کند به جناب ما خفته بر پهلوى خود یا نشسته یا ایستاده، پس آنگاه که برداشتیم از وى رنج وی را، برود گویا که نخوانده بود ما را به دفع کردن رنجى که رسیدش. همچنین آراسته کرده شد از حد گذرندگان را آنچه میکردند. ﴿12﴾و هرآیینه هلاک کردهایم قرنها را پیش از شما چون ستم کردند و آمدند به ایشان پیغامبرانِ ایشان با نشانههاى روشن و هرگز مستعد آن نبودند که ایمان آرند. همچنین جزا میدهیم گروه گناهکاران را. ﴿13﴾باز جانشین ساختیم شما را در زمین پس از ایشان تا بینیم چگونه کار میکنید. ﴿14﴾
﴿ وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَاتُنَا بَيِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا ٱئۡتِ بِقُرۡءَانٍ غَيۡرِ هَٰذَآ أَوۡ بَدِّلۡهُۚ قُلۡ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنۡ أُبَدِّلَهُۥ مِن تِلۡقَآيِٕ نَفۡسِيٓۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّۖ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ١٥ قُل لَّوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا تَلَوۡتُهُۥ عَلَيۡكُمۡ وَلَآ أَدۡرَىٰكُم بِهِۦۖ فَقَدۡ لَبِثۡتُ فِيكُمۡ عُمُرٗا مِّن قَبۡلِهِۦٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ١٦ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ كَذَّبَ بَِٔايَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ١٧ وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ قُلۡ أَتُنَبُِّٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ١٨ وَمَا كَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَٱخۡتَلَفُواْۚ وَلَوۡلَا كَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيۡنَهُمۡ فِيمَا فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ ١٩ وَيَقُولُونَ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۖ فَقُلۡ إِنَّمَا ٱلۡغَيۡبُ لِلَّهِ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِينَ ٢٠ ﴾
و چون خوانده شود بر ایشان آیات ما واضح آمده، گویند آنانکه امید ملاقات ما ندارند: بیار قرآنى بجز این یا تغیر کن او را [624]. بگو: روا نبود مرا که تغیر کنمش از جانب خود، پیروى نمیکنم الاّ به آنچه وحى فرستاده شد به سوى من، هرآیینه من میترسم اگر نافرمانىِ پروردگار خود کنم از عذاب روز بزرگ. ﴿15﴾بگو: اگر خواستى خدا، نخواندمى آن را بر شما و خبردار نکردى خدا شما را به آن، هرآیینه ماندهام میانِ شما عمرى پیش از این، آیا در نمىیابید؟. ﴿16﴾پس کیست ستمکارتر از کسی که بربندد بر خدا دروغ را یا دروغ شمارد آیات وی را؟ هرآیینه سخن این است که رستگار نمىشوند گناهکاران. ﴿17﴾و مىپرستند بجز خدا چیزی که ضرر نکند ایشان را و سود نرساند به ایشان و میگویند: ایشان شفاعت کنندگان مااند نزدیک خدا. بگو: آیا خبردار میکنید خدا را به آنچه نمیداند در آسمانها و نه زمین؟ پاکى وی راست و برتر است از آنکه شریک مقرر میکنند. ﴿18﴾و نبودند مردمان مگر یک امت [625]، پس اختلاف کردند [626]و اگر نبودى کلمهای که سابق صادر شده است از پروردگار تو، فیصله کرده شدى میان ایشان در آنچه اندر آن اختلاف دارند. ﴿19﴾و میگویند: چرا فرونفرستاده نشده است بر این پیغامبر، نشانهای از پروردگار وى؟ پس بگو: جز این نیست که علم غیب، خداى راست، پس انتظار بکنید، هرآیینه من با شما از منتظرانم. ﴿20﴾
﴿ وَإِذَآ أَذَقۡنَا ٱلنَّاسَ رَحۡمَةٗ مِّنۢ بَعۡدِ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُمۡ إِذَا لَهُم مَّكۡرٞ فِيٓ ءَايَاتِنَاۚ قُلِ ٱللَّهُ أَسۡرَعُ مَكۡرًاۚ إِنَّ رُسُلَنَا يَكۡتُبُونَ مَا تَمۡكُرُونَ ٢١ هُوَ ٱلَّذِي يُسَيِّرُكُمۡ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا كُنتُمۡ فِي ٱلۡفُلۡكِ وَجَرَيۡنَ بِهِم بِرِيحٖ طَيِّبَةٖ وَفَرِحُواْ بِهَا جَآءَتۡهَا رِيحٌ عَاصِفٞ وَجَآءَهُمُ ٱلۡمَوۡجُ مِن كُلِّ مَكَانٖ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ أُحِيطَ بِهِمۡ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ لَئِنۡ أَنجَيۡتَنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰكِرِينَ ٢٢ فَلَمَّآ أَنجَىٰهُمۡ إِذَا هُمۡ يَبۡغُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّۗ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّمَا بَغۡيُكُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۖ مَّتَٰعَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ ثُمَّ إِلَيۡنَا مَرۡجِعُكُمۡ فَنُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٢٣ إِنَّمَا مَثَلُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا كَمَآءٍ أَنزَلۡنَٰهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَٱخۡتَلَطَ بِهِۦ نَبَاتُ ٱلۡأَرۡضِ مِمَّا يَأۡكُلُ ٱلنَّاسُ وَٱلۡأَنۡعَٰمُ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَخَذَتِ ٱلۡأَرۡضُ زُخۡرُفَهَا وَٱزَّيَّنَتۡ وَظَنَّ أَهۡلُهَآ أَنَّهُمۡ قَٰدِرُونَ عَلَيۡهَآ أَتَىٰهَآ أَمۡرُنَا لَيۡلًا أَوۡ نَهَارٗا فَجَعَلۡنَٰهَا حَصِيدٗا كَأَن لَّمۡ تَغۡنَ بِٱلۡأَمۡسِۚ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ ٢٤ وَٱللَّهُ يَدۡعُوٓاْ إِلَىٰ دَارِ ٱلسَّلَٰمِ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٢٥ ﴾
و چون بچشانیم مردمان را رحمتى پس از سختى که رسیده بود به ایشان، ناگهان ایشان را بداندیشى باشد در نشانههاى ما [627]. بگو: خدا زودتر است در تدبیر کردن، هرآیینه فرستادگان ما مینویسند آنچه بداندیشى میکنید [628]. ﴿21﴾اوست آنکه روان میکند شما را در خشکى و در دریا تا وقتى که باشید در کشتیها و روان شدند [کشتیها] با سواران خود به باد خوش و شادمان شدند ایشان به آن بادِ موافق، ناگها برسد به آن کشتیها باد تند و بیاید به ایشان موج از هر جا و بدانند ایشان که از هر جهت گرفتار گشتند، دعا کنند به جناب خدا، خالص کرده براى او عبادت را، که اگر خلاص کنى ما را از این بلا، باشیم از شکر کنندگان. ﴿22﴾پس چون خلاص ساخت ایشان را، ناگهان ایشان بیراهى میکنند در زمین به ناحق. اى مردمان جز این نیست که بیراهى شما زیان بر جان شماست. یافتید بهرۀ زندگانى دنیا، باز به سوى ما رجوع شماست، پس خبردار کنیم شما را به آنچه میکردید. ﴿23﴾جز این نیست که صفت زندگانى دنیا مانند آبى است که فرود آوردیمش از آسمان، پس در هم آمیخت به سبب وى روییدگى زمین از آنچه میخورند مردمان و چهارپایان تا وقتى که به دست آورد زمین پیرایۀ خود را و آراسته شد و گمان کردند ساکنان آن زمین که ایشان توانایند بر انتفاع از آن. ناگهان بیامد به زمین فرمان ما در شب یا در روز، پس گردانیدیم آن را مثل زراعت از بیخ بریده، گویا نبود دیروز، همچنین بیان میکنیم نشانهها را براى گروهى که تأمّل مىکنند. ﴿24﴾و خدا میخواند به سوى سراى سلامتى و دلالت میکند هر که را خواهد به سوى راه راست. ﴿25﴾
﴿ ۞لِّلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَزِيَادَةٞۖ وَلَا يَرۡهَقُ وُجُوهَهُمۡ قَتَرٞ وَلَا ذِلَّةٌۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٦ وَٱلَّذِينَ كَسَبُواْ ٱلسَّئَِّاتِ جَزَآءُ سَيِّئَةِۢ بِمِثۡلِهَا وَتَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۖ مَّا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖۖ كَأَنَّمَآ أُغۡشِيَتۡ وُجُوهُهُمۡ قِطَعٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِ مُظۡلِمًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٧ وَيَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ مَكَانَكُمۡ أَنتُمۡ وَشُرَكَآؤُكُمۡۚ فَزَيَّلۡنَا بَيۡنَهُمۡۖ وَقَالَ شُرَكَآؤُهُم مَّا كُنتُمۡ إِيَّانَا تَعۡبُدُونَ ٢٨ فَكَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَۢا بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ إِن كُنَّا عَنۡ عِبَادَتِكُمۡ لَغَٰفِلِينَ ٢٩ هُنَالِكَ تَبۡلُواْ كُلُّ نَفۡسٖ مَّآ أَسۡلَفَتۡۚ وَرُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۖ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ ٣٠ قُلۡ مَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أَمَّن يَمۡلِكُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَمَن يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَيُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۚ فَسَيَقُولُونَ ٱللَّهُۚ فَقُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ ٣١ فَذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمُ ٱلۡحَقُّۖ فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ ٣٢ كَذَٰلِكَ حَقَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى ٱلَّذِينَ فَسَقُوٓاْ أَنَّهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ٣٣ ﴾
آنان را که نیکوکارى کردند، حالت نیک باشد و زیادتى بر آن [629]و نپوشد روى ایشان را هیچ سیاهى و نه هیچ خوارى. این جماعت، اهل بهشتاند، ایشان آنجا جاوید باشندگانند. ﴿26﴾و آنان را که به عمل آوردند کردارهاى بد، جزاى بدى مثل آن است و بپوشد ایشان را خوارى. نباشد ایشان را از خدا هیچ پناه دهنده گویا پوشانیده شده است روهاى ایشان را به پارههاى شب تاریک آمده. این جماعت اهل آتشاند، ایشان آنجا جاوید باشندگانند. ﴿27﴾و بترسید از روزی که برانگیزیم ایشان را همه یکجا، باز گوییم مشرکان را بایستید به جایى خود شما و آنانکه شما ایشان را شریک خدا ساختهاید، پس تفرقه اندازیم میانِ ایشان و گویند شریکانِ ایشان که: شما ما را نمىپرستید. ﴿28﴾پس بس است خدا گواه، میانِ ما و میان شما، هرآیینه ما بودیم از پرستش شما بىخبر. ﴿29﴾آنجا دریابد هر شخصى آنچه پیش فرستاده بود و گردانیده شوند به سوى خدا، مالک حقیقىِ ایشان و گم شد از ایشان آنچه افترا میکرد. ﴿30﴾بگو: که روزى میدهد شما را از جانب آسمان و زمین؟ آیا کیست که خداوند باشد گوش را و چشم را [630]و کیست که بیرون آرد زنده را از مرده و بیرون آرد مرده را از زنده [631]و کیست که تدبیر کند کار را؟ خواهند گفت: آن «اللّه» است، پس بگو: آیا حذر نمىکنید؟. ﴿31﴾پس این است خدا، پروردگار شما به تحقیق. پس چیست بعد راستى بجز گمراهى؟ پس کجا برگردانیده میشوید؟!. ﴿32﴾هم چنین ثابت شد قضای پروردگار تو بر این فاسقان، که ایشان ایمان نیارند. ﴿33﴾
﴿ قُلۡ هَلۡ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥۚ قُلِ ٱللَّهُ يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ ٣٤ قُلۡ هَلۡ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلۡحَقِّۚ قُلِ ٱللَّهُ يَهۡدِي لِلۡحَقِّۗ أَفَمَن يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يَهِدِّيٓ إِلَّآ أَن يُهۡدَىٰۖ فَمَا لَكُمۡ كَيۡفَ تَحۡكُمُونَ ٣٥ وَمَا يَتَّبِعُ أَكۡثَرُهُمۡ إِلَّا ظَنًّاۚ إِنَّ ٱلظَّنَّ لَا يُغۡنِي مِنَ ٱلۡحَقِّ شَيًۡٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِمَا يَفۡعَلُونَ ٣٦ وَمَا كَانَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ أَن يُفۡتَرَىٰ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰكِن تَصۡدِيقَ ٱلَّذِي بَيۡنَ يَدَيۡهِ وَتَفۡصِيلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا رَيۡبَ فِيهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٣٧ أَمۡ يَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّثۡلِهِۦ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٣٨ بَلۡ كَذَّبُواْ بِمَا لَمۡ يُحِيطُواْ بِعِلۡمِهِۦ وَلَمَّا يَأۡتِهِمۡ تَأۡوِيلُهُۥۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِينَ ٣٩ وَمِنۡهُم مَّن يُؤۡمِنُ بِهِۦ وَمِنۡهُم مَّن لَّا يُؤۡمِنُ بِهِۦۚ وَرَبُّكَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُفۡسِدِينَ ٤٠ وَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل لِّي عَمَلِي وَلَكُمۡ عَمَلُكُمۡۖ أَنتُم بَرِيُٓٔونَ مِمَّآ أَعۡمَلُ وَأَنَا۠ بَرِيٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَ ٤١ وَمِنۡهُم مَّن يَسۡتَمِعُونَ إِلَيۡكَۚ أَفَأَنتَ تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ وَلَوۡ كَانُواْ لَا يَعۡقِلُونَ ٤٢ ﴾
بگو: آیا هست از شریکان شما کسی که نو کند آفرینش را، باز دوباره کندش؟ بگو: خدا نو میکند آفرینش را باز دوباره کندش، پس از کجا برگردانیده میشوید؟!. ﴿34﴾بگو: آیا هست از شریکان شما کسی که راه نماید به سوى دین حق؟ بگو: اللّه، همونست که راه مینماید به سوى دین حق، پس کسی که راه نماید به سوى حق، لایقتر است به آنکه پیروى کرده شود، یا کسی که خود راه نمىیابد مگر آن وقت که راه نموده شود وی را؟ پس چیست شما را، چگونه حکم مىکنید؟. ﴿35﴾و پیروى نمیکنند بیشتر از ایشان مگر وهم را، هرآیینه وهم کفایت نمىکند از معرفت حق، چیزى را. هرآیینه خدا داناست به آنچه میکنند. ﴿36﴾و نیست این قرآن، افترا به غیر حکم خدا و لیکن هست باور دارنۀ آنچه پیش از وی است و بیان شریعتى است که نوشته شد بر مردمان، هیچ شبهه نیست در آن، از پروردگار عالمهاست. ﴿37﴾آیا میگویند: بر بسته است آن را؟ بگو: پس بیارید سورتى مانند آن و بخوانید هر که را توانید بجز خدا، اگر هستید راستگویان. ﴿38﴾بلکه دروغ شمردهاند چیزی را که فرا نرسیدهاند به دانش وى و هنوز نیامده است به ایشان مصداق وعدۀ وى. همچنین دروغ داشتند آنانکه پیش از ایشان بودند. پس بنگر چگونه شد عاقبت ستمکاران. ﴿39﴾و از ایشان کسى هست که ایمان میآرد به وى و از ایشان کسى هست که ایمان نمیآرد به وى و پروردگار تو داناتر است به مفسدان. ﴿40﴾و اگر به دروغ نسبت کنند تو را، بس بگو: مراست عمل من و شما راست عمل شما، شما بىتعلّقید از آنچه من مىکنم و من بىتعلّقم از آنچه شما میکنید. ﴿41﴾و از ایشان کسى هست که گوش مىنهد به سوى تو. آیا پس تو مىشنوانى کران را و اگرچه در نمىیافتند! . ﴿42﴾
﴿وَمِنۡهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيۡكَۚ أَفَأَنتَ تَهۡدِي ٱلۡعُمۡيَ وَلَوۡ كَانُواْ لَا يُبۡصِرُونَ ٤٣ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَظۡلِمُ ٱلنَّاسَ شَيۡٔٗا وَلَٰكِنَّ ٱلنَّاسَ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ ٤٤ وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ كَأَن لَّمۡ يَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّنَ ٱلنَّهَارِ يَتَعَارَفُونَ بَيۡنَهُمۡۚ قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱللَّهِ وَمَا كَانُواْ مُهۡتَدِينَ ٤٥ وَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعۡضَ ٱلَّذِي نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ ثُمَّ ٱللَّهُ شَهِيدٌ عَلَىٰ مَا يَفۡعَلُونَ ٤٦ وَلِكُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولٞۖ فَإِذَا جَآءَ رَسُولُهُمۡ قُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ٤٧وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٤٨ قُل لَّآ أَمۡلِكُ لِنَفۡسِي ضَرّٗا وَلَا نَفۡعًا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۗ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌۚ إِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ فَلَا يَسۡتَٔۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا يَسۡتَقۡدِمُونَ ٤٩ قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِنۡ أَتَىٰكُمۡ عَذَابُهُۥ بَيَٰتًا أَوۡ نَهَارٗا مَّاذَا يَسۡتَعۡجِلُ مِنۡهُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٥٠ أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ ءَامَنتُم بِهِۦٓۚ ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ كُنتُم بِهِۦ تَسۡتَعۡجِلُونَ ٥١ ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُواْ ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡخُلۡدِ هَلۡ تُجۡزَوۡنَ إِلَّا بِمَا كُنتُمۡ تَكۡسِبُونَ ٥٢ ۞وَيَسۡتَنۢبُِٔونَكَ أَحَقٌّ هُوَۖ قُلۡ إِي وَرَبِّيٓ إِنَّهُۥ لَحَقّٞۖ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِينَ ٥٣﴾
و از ایشان کسى هست که مىنگرد به سوى تو. آیا تو راهمینمایى کوران را، اگرچه نمیدیدند؟ [632]. ﴿43﴾هرآیینه خدا ستم نمیکند بر مردمان و لیکن مردمان بر خویشتن ستم میکنند. ﴿44﴾و روزی که برانگیزد خدا ایشان را گویا که درنگ نکرده بودند اِلاّ ساعتى از روز، شناسا باشند با یکدیگر. زیانکار شدند آنانکه دروغ داشتند ملاقاتِ خدا را و نبودند راه یافتگان. ﴿45﴾و اگر بنماییم تو را بعض آنچه وعده میکنیم به ایشان یا بمیرانیم تو را، به هر حال به سوى ما رجوع ایشان است، باز خدا مطلع است بر آنچه میکنند. ﴿46﴾و هر امتى را پیغامبرى هست، پس چون آمد پیغامبر ایشان، فیصله کرده شود میان ایشان به انصاف و بر ایشان ستم کرده نشود [633]. ﴿47﴾و میگویند: کى باشد این وعده اگر هستید راستگویان؟. ﴿48﴾بگو: نمىتوانم برای خود زیانى و نه سودى مگر آنچه خواسته است خدا. هر گروهى را میعادى هست، چون مىآید میعاد ایشان، پس توقف نکنند ساعتى و نه سبقت کنند. ﴿49﴾بگو: خبر دهید مرا اگر بیاید به شما عذاب او شبانگاه یا به روز، به هر حال چه چیزى را به شتاب میطلبند از آن عذاب، این گناهکاران. ﴿50﴾باز وقتى که متحقق شود آیا ایمان آرید به آن [آنگاه گفته شود] آیا اکنون ایمان آوردید و پیش از این به شتاب میطلبیدید آن را [634]. ﴿51﴾باز گفته شود ستمکاران را: بچشید عذاب جاوید، جزا داده نمىشوید الاّ به آنچه میکردید. ﴿52﴾و مىپرسند تو را: آیا درست است این وعده؟ بگو: آرى! قسم به پروردگار من، هرآیینه وى درست است و شما عاجز کننده نیستید. ﴿53﴾
﴿وَلَوۡ أَنَّ لِكُلِّ نَفۡسٖ ظَلَمَتۡ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ لَٱفۡتَدَتۡ بِهِۦۗ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۖ وَقُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ٥٤ أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٥٥ هُوَ يُحۡيِۦ وَيُمِيتُ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٥٦ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَتۡكُم مَّوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَشِفَآءٞ لِّمَا فِي ٱلصُّدُورِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ ٥٧ قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِ وَبِرَحۡمَتِهِۦ فَبِذَٰلِكَ فَلۡيَفۡرَحُواْ هُوَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ ٥٨ قُلۡ أَرَءَيۡتُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ لَكُم مِّن رِّزۡقٖ فَجَعَلۡتُم مِّنۡهُ حَرَامٗا وَحَلَٰلٗا قُلۡ ءَآللَّهُ أَذِنَ لَكُمۡۖ أَمۡ عَلَى ٱللَّهِ تَفۡتَرُونَ ٥٩ وَمَا ظَنُّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَشۡكُرُونَ ٦٠ وَمَا تَكُونُ فِي شَأۡنٖ وَمَا تَتۡلُواْ مِنۡهُ مِن قُرۡءَانٖ وَلَا تَعۡمَلُونَ مِنۡ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيۡكُمۡ شُهُودًا إِذۡ تُفِيضُونَ فِيهِۚ وَمَا يَعۡزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثۡقَالِ ذَرَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَآءِ وَلَآ أَصۡغَرَ مِن ذَٰلِكَ وَلَآ أَكۡبَرَ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٍ ٦١﴾
و اگر باشد هر نفسِ ستم کننده را آنچه در زمین است، البته فدیۀ خود دهد آن را و در ضمیر خود دارند پشیمانى، چون بینند عذاب را، و فیصل کرده شود میان ایشان به عدل و بر ایشان ستم کرده نشود. ﴿54﴾آگاه باش هرآیینه خداى راست آنچه در آسمانها و زمین است، آگاه باش هرآیینه وعدۀ خدا راست است و لیکن بیشتر ایشان نمیدانند. ﴿55﴾او زنده میکند و مىمیراند و به سوى وى گردانیده شوید. ﴿56﴾اى مردمان! آمده است به شما پندى از پروردگار شما و شفای آن علّت را که در سینههاست و راه نمودنى و بخشایشى، مسلمانان را. ﴿57﴾بگو: به فضل خدا و به رحمت او، پس به این چیزها باید که شادمان شوند. آن بهتر است از آنچه جمع میکنند. ﴿58﴾بگو: آیا دیدید چیزى را که فروآورده است خدا برای شما از جنس روزى، پس ساختید بعض آن را حرام و بعض آن را حلال، بگو: آیا خدا اذن داده است شما را یا بر خدا دروغ میبندید؟. ﴿59﴾و چیست گمان آنانکه افترا میکنند بر خدا دروغ را به روز قیامت [635]، هرآیینه خدا، خداوند فضل است بر مردمان و لیکن بیشترى از ایشان سپاسدارى نمیکنند. ﴿60﴾و نمیباشى در هیچ شغلى و نمیخوانى هیچ آیتى را از طرف خدا آمده و نمیکنید هیچ کارى مگر هستیم بر شما مطّلع، چون در مىآیید در آن کار، و پوشیده نمىشود از پروردگار تو همسنگ ذرهای در زمین و نه در آسمان و نه خُوردتر از آن و نه بزرگتر، الاّ نوشته شده است در کتاب روشن. ﴿61﴾
﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٦٢ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ ٦٣ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِۚ لَا تَبۡدِيلَ لِكَلِمَٰتِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ٦٤ وَلَا يَحۡزُنكَ قَوۡلُهُمۡۘ إِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًاۚ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٦٥ أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِۗ وَمَا يَتَّبِعُ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُرَكَآءَۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا يَخۡرُصُونَ ٦٦ هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ لِتَسۡكُنُواْ فِيهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَسۡمَعُونَ ٦٧ قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗاۗ سُبۡحَٰنَهُۥۖ هُوَ ٱلۡغَنِيُّۖ لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ إِنۡ عِندَكُم مِّن سُلۡطَٰنِۢ بِهَٰذَآۚ أَتَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٦٨ قُلۡ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ لَا يُفۡلِحُونَ ٦٩ مَتَٰعٞ فِي ٱلدُّنۡيَا ثُمَّ إِلَيۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ ٱلۡعَذَابَ ٱلشَّدِيدَ بِمَا كَانُواْ يَكۡفُرُونَ ٧٠﴾
آگاه باش هرآیینه دوستان خدا هیچ ترس نیست بر ایشان و نه ایشان اندوهگین شوند. ﴿62﴾آنانکه ایمان آوردند و تقوى میکردند. ﴿63﴾ایشان راست بشارت در زندگانى دنیا [636]و در آخرت. نیست هیچ تبدیل مر سخنانِ خدا را. این بشارت، همونست پیروزى بزرگ. ﴿64﴾و غمگین نکند تو را سخن ایشان، هرآیینه غلبه خدا راست همه یکجا. اوست شنوای دانا. ﴿65﴾آگاه باش هرآیینه خدا راست هر که در آسمانهاست و هر که در زمین است و پیروى نمىکنند آنانکه پرستش میکنند بجز خدا شریکان را، به حقیقت پیروى نمیکنند مگر وهم را و نیستند مگر دروغگو. ﴿66﴾اوست آنکه ساخت برای شما شب را تا آرام گیرید در آن و ساخت روز را روشن، هرآیینه در این نشانههاست گروهى را که مىشنوند. ﴿67﴾گفتند [کافران]: فرزند گرفته است خدا! پاکى او راست. اوست بىنیاز. او راست آنچه در آسمانها است و آنچه در زمین است. نیست نزدیک شما هیچ حجتى بر این. آیا میگویید بر خدا آنچه نمیدانید؟!. ﴿68﴾بگو: هرآیینه آنانکه بر مىبندند بر خدا دروغ را، رستگار نمیشوند. ﴿69﴾[ایشان را باشد] بهرهمندى در دنیا، باز به سوى ماست بازگشت ایشان، پس بچشانیم ایشان را عذاب سخت به سبب آنکه کفر میکردند. ﴿70﴾
﴿ ۞وَٱتۡلُ عَلَيۡهِمۡ نَبَأَ نُوحٍ إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦ يَٰقَوۡمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيۡكُم مَّقَامِي وَتَذۡكِيرِي بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ فَعَلَى ٱللَّهِ تَوَكَّلۡتُ فَأَجۡمِعُوٓاْ أَمۡرَكُمۡ وَشُرَكَآءَكُمۡ ثُمَّ لَا يَكُنۡ أَمۡرُكُمۡ عَلَيۡكُمۡ غُمَّةٗ ثُمَّ ٱقۡضُوٓاْ إِلَيَّ وَلَا تُنظِرُونِ ٧١ فَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ فَمَا سَأَلۡتُكُم مِّنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ٧٢ فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيۡنَٰهُ وَمَن مَّعَهُۥ فِي ٱلۡفُلۡكِ وَجَعَلۡنَٰهُمۡ خَلَٰٓئِفَ وَأَغۡرَقۡنَا ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَاۖ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُنذَرِينَ ٧٣ ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ رُسُلًا إِلَىٰ قَوۡمِهِمۡ فَجَآءُوهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَمَا كَانُواْ لِيُؤۡمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ بِهِۦ مِن قَبۡلُۚ كَذَٰلِكَ نَطۡبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلۡمُعۡتَدِينَ ٧٤ ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِم مُّوسَىٰ وَهَٰرُونَ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِۦ بَِٔايَٰتِنَا فَٱسۡتَكۡبَرُواْ وَكَانُواْ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِينَ ٧٥ فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَا قَالُوٓاْ إِنَّ هَٰذَا لَسِحۡرٞ مُّبِينٞ ٧٦ قَالَ مُوسَىٰٓ أَتَقُولُونَ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَكُمۡۖ أَسِحۡرٌ هَٰذَا وَلَا يُفۡلِحُ ٱلسَّٰحِرُونَ ٧٧ قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَلۡفِتَنَا عَمَّا وَجَدۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَا وَتَكُونَ لَكُمَا ٱلۡكِبۡرِيَآءُ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا نَحۡنُ لَكُمَا بِمُؤۡمِنِينَ ٧٨ ﴾
و بخوان بر ایشان خبر نوح را چون گفت به قوم خود: اى قوم! من اگر دشوار شده باشد بر شما قیام من و پند دادن من به آیتهاى خدا، پس بر خدا توکل کردم، پس عزیمت درست کنید در کار خود همراه شریکان خویش، پس نباشد کار شما پوشیده بر شما، باز برسانید به سوى من و مهلت مدهید مرا. ﴿71﴾پس اگر اعراض کردید [637]، پس نخواسته بودم از شما هیچ مزد را، نیست مزد من مگر بر خدا و فرموده شد مرا که باشم از مسلمانان. ﴿72﴾پس دروغ داشتندش، پس خلاص ساختیم او را و آنان را که با وى بودند در کشتى و گردانیدیم ایشان را جانشین و غرق کردیم کسانى را که دروغ داشتند آیات ما را، پس بنگر چگونه شد آخر کار بیم کرده شدگان؟. ﴿73﴾باز فرستادیم بعدِ نوح، پیغامبران را به سوى قوم ایشان، پس آوردند پیش ایشان نشانههاى روشن را، پس هرگز مستعد آن نبودند که ایمان آرند به آنچه دروغ داشته بودند آن را پیش از این، همچنین مهر مىنهیم بر دل از حد گذرندگان. ﴿74﴾باز فرستادیم بعد از ایشان موسى و هارون را به سوى فرعون و قوم وى با نشانههاى خویش، پس تکبر کردند و بودند قوم گناهکاران. ﴿75﴾پس چون آمد به ایشان سخن درست از نزدیک ما، گفتند: هرآیینه این سحر ظاهر است. ﴿76﴾گفت موسى: آیا چنین میگویید سخن درست را چون بیامد به شما؟ آیا سحر است این؟ و رستگار نمیشوند ساحران. ﴿77﴾گفتند آیا آمدهای پیش ما تا بازدارى ما را از دینى که یافتیم بر آن پدرانِ خود را و تا باشد شما را ریاست در زمین؟ و نیستیم ما شما را باور دارنده. ﴿78﴾
﴿ وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ ٱئۡتُونِي بِكُلِّ سَٰحِرٍ عَلِيمٖ ٧٩ فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ ٨٠ فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْ قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئۡتُم بِهِ ٱلسِّحۡرُۖ إِنَّ ٱللَّهَ سَيُبۡطِلُهُۥٓ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُصۡلِحُ عَمَلَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ٨١ وَيُحِقُّ ٱللَّهُ ٱلۡحَقَّ بِكَلِمَٰتِهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٨٢ فَمَآ ءَامَنَ لِمُوسَىٰٓ إِلَّا ذُرِّيَّةٞ مِّن قَوۡمِهِۦ عَلَىٰ خَوۡفٖ مِّن فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِمۡ أَن يَفۡتِنَهُمۡۚ وَإِنَّ فِرۡعَوۡنَ لَعَالٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَإِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ ٨٣ وَقَالَ مُوسَىٰ يَٰقَوۡمِ إِن كُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ فَعَلَيۡهِ تَوَكَّلُوٓاْ إِن كُنتُم مُّسۡلِمِينَ ٨٤ فَقَالُواْ عَلَى ٱللَّهِ تَوَكَّلۡنَا رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٨٥ وَنَجِّنَا بِرَحۡمَتِكَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٨٦ وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِيهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوۡمِكُمَا بِمِصۡرَ بُيُوتٗا وَٱجۡعَلُواْ بُيُوتَكُمۡ قِبۡلَةٗ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٨٧ وَقَالَ مُوسَىٰ رَبَّنَآ إِنَّكَ ءَاتَيۡتَ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَأَهُۥ زِينَةٗ وَأَمۡوَٰلٗا فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِكَۖ رَبَّنَا ٱطۡمِسۡ عَلَىٰٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ وَٱشۡدُدۡ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَلَا يُؤۡمِنُواْ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ ٨٨ ﴾
و گفت فرعون: بیارید پیش من هر ساحر دانا را. ﴿79﴾پس وقتى که آمدند ساحران، گفت ایشان را موسى: بیفکنید آنچه شما افگنندهاید. ﴿80﴾پس چون افکندند، گفت موسى: آنچه آوردهاید سحر است، هرآیینه خدا باطل خواهد ساخت آن را، هرآیینه خدا راست نمىآرد کار مفسدان را. ﴿81﴾و ثابت خواهد کرد خدا سخن درست را به فرمان خود، و اگرچه ناخوش دارند گناهکاران. ﴿82﴾پس ایمان نیاوردند به موسى مگر جماعتی از قوم وى، با وجود خوف از فرعون و اشراف قِبط، که عقوبت کند ایشان را. و هرآیینه فرعون سرکشى بود در آن زمین و هرآیینه وى از حد گذرندگان بود. ﴿83﴾و گفت موسى: اى قوم من! اگر ایمان آوردهاید به خدا، پس به روى توکل کنید اگر هستید مسلمان. ﴿84﴾پس گفتند: بر خدا توکل کردیم، اى پروردگار ما! مکن ما را لگدکوبِ قوم ستمکاران. ﴿85﴾و خلاص کن ما را به رحمتِ خود از گروه کافران. ﴿86﴾و وحى فرستادیم به سوى موسى و برادر وى که ساکن کنید قوم خود به شهر مصر در خانهها و بسازید خانههاى خود را قبلهرو [638]و برپا دارید نماز را و بشارت ده مؤمنان را. ﴿87﴾و گفت موسى: اى پروردگار ما! هرآیینه تو دادهای فرعون و قبیلۀ او را زینت و مالهاى بسیار در زندگانى دنیا. اى پروردگار ما! تا گمراه کنند (عالم را) از راه تو. اى پروردگار ما! مسخ کن مال ایشان را و مهر کن بر دل ایشان که ایمان نیارند تا بینند عذاب درد دهنده. ﴿88﴾
﴿ قَالَ قَدۡ أُجِيبَت دَّعۡوَتُكُمَا فَٱسۡتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَآنِّ سَبِيلَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ ٨٩ ۞وَجَٰوَزۡنَا بِبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱلۡبَحۡرَ فَأَتۡبَعَهُمۡ فِرۡعَوۡنُ وَجُنُودُهُۥ بَغۡيٗا وَعَدۡوًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَدۡرَكَهُ ٱلۡغَرَقُ قَالَ ءَامَنتُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱلَّذِيٓ ءَامَنَتۡ بِهِۦ بَنُوٓاْ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَأَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ٩٠ ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ عَصَيۡتَ قَبۡلُ وَكُنتَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ٩١ فَٱلۡيَوۡمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنۡ خَلۡفَكَ ءَايَةٗۚ وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ عَنۡ ءَايَٰتِنَا لَغَٰفِلُونَ ٩٢ وَلَقَدۡ بَوَّأۡنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ مُبَوَّأَ صِدۡقٖ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ فَمَا ٱخۡتَلَفُواْ حَتَّىٰ جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُۚ إِنَّ رَبَّكَ يَقۡضِي بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ ٩٣ فَإِن كُنتَ فِي شَكّٖ مِّمَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ فَسَۡٔلِ ٱلَّذِينَ يَقۡرَءُونَ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكَۚ لَقَدۡ جَآءَكَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِينَ ٩٤ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٩٥ إِنَّ ٱلَّذِينَ حَقَّتۡ عَلَيۡهِمۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ ٩٦ وَلَوۡ جَآءَتۡهُمۡ كُلُّ ءَايَةٍ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ ٩٧ ﴾
گفت خدا: هرآیینه قبول کرده شد دعاى شما، پس ثابت باشید و پیروى مکنید راه جاهلان را. ﴿89﴾و گذرانیدیم اولاد یعقوب را از دریا، پس در عقبِ ایشان شدند فرعون و لشکر او از راه ستم و تعدّى، تا وقتى که رسیدش مشقتِ غرق، گفت: باور داشتم که نیست هیچ معبود، مگر آنکه ایمان آوردهاند به وى بنى اسراییل و من از مسلمانانم. ﴿90﴾گفته شده آیا اکنون ایمان آرى؟ و نافرمانى کرده بودى پیش از این و بودى از مفسدان. ﴿91﴾پس امروز بر مکانِ بلند افکنیم تو را به همان جسد تو [639](یعنى به غیر تغیر) تا باشى نشانه آنان را که از پس تو آیند و هرآیینه بسیارى از مردمان از نشانههای ما بیخبرانند. ﴿92﴾و هرآیینه جا دادیم بنى اسراییل را به مقام نیک و روزى دادیم ایشان را از پاکیزها. پس اختلاف نکردند تا آنکه آمد به ایشان دانش (یعنى قرآن)، هرآیینه پروردگار تو حکم کند میان ایشان روز قیامت در آنچه اختلاف میداشتند. ﴿93﴾پس اگر در شکى از آنچه فروفرستادیم به سوى تو، پس بپرس آنان را که میخوانند کتاب را پیش از تو [640]، هرآیینه آمده است پیش تو وحى درست از پروردگار تو، پس مشو از شک آرندگان. ﴿94﴾و مباش از آنانکه دروغ داشتند آیاتِ خدا را، آنگاه شوى از زیانکاران. ﴿95﴾هرآیینه آنانکه ثابت شد بر ایشان حکم پروردگار تو، ایمان نیارند. ﴿96﴾و اگرچه بیامد بدیشان هر نشانهای تا آنکه ببینند عذاب درد دهنده. ﴿97﴾
﴿ فَلَوۡلَا كَانَتۡ قَرۡيَةٌ ءَامَنَتۡ فَنَفَعَهَآ إِيمَٰنُهَآ إِلَّا قَوۡمَ يُونُسَ لَمَّآ ءَامَنُواْ كَشَفۡنَا عَنۡهُمۡ عَذَابَ ٱلۡخِزۡيِ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِينٖ ٩٨ وَلَوۡ شَآءَ رَبُّكَ لَأٓمَنَ مَن فِي ٱلۡأَرۡضِ كُلُّهُمۡ جَمِيعًاۚ أَفَأَنتَ تُكۡرِهُ ٱلنَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ ٩٩ وَمَا كَانَ لِنَفۡسٍ أَن تُؤۡمِنَ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَيَجۡعَلُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ لَا يَعۡقِلُونَ ١٠٠ قُلِ ٱنظُرُواْ مَاذَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَا تُغۡنِي ٱلۡأٓيَٰتُ وَٱلنُّذُرُ عَن قَوۡمٖ لَّا يُؤۡمِنُونَ ١٠١ فَهَلۡ يَنتَظِرُونَ إِلَّا مِثۡلَ أَيَّامِ ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِهِمۡۚ قُلۡ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِينَ ١٠٢ ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۚ كَذَٰلِكَ حَقًّا عَلَيۡنَا نُنجِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٠٣ قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِن كُنتُمۡ فِي شَكّٖ مِّن دِينِي فَلَآ أَعۡبُدُ ٱلَّذِينَ تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰكِنۡ أَعۡبُدُ ٱللَّهَ ٱلَّذِي يَتَوَفَّىٰكُمۡۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٠٤ وَأَنۡ أَقِمۡ وَجۡهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفٗا وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ١٠٥ وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّكَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٠٦ ﴾
پس چرا نشد دیهى که ایمان آرد [641]، پس سود کندش ایمان وى، مگر قوم یونس، چون ایمان آوردند، برداشتیم از ایشان عقوبت رسوایى در زندگانىِ دنیا و بهرهمند ساختیم ایشان را تا مدتى. ﴿98﴾و اگر خواستى پروردگار تو، ایمان آوردندى آنانکه در زمینند همۀ ایشان یکجا. آیا تو جبر توانى کرد مردمان را تا مسلمان شوند؟. ﴿99﴾و روا نبود هیچ شخصى را که ایمان آرد مگر به خواست خدا و مىاندازد پلیدى را بر آنانکه در نمىیابند. ﴿100﴾بگو: ببینید چه چیز است در آسمانها و زمین و فایده نمیکند نشانهها و ترسانندگان، گروهى را که باور نمیکنند. ﴿101﴾پس انتظار نمىکشند مگر مانند مصیبتهاى آنانکه گذشتند پیش از ایشان؟ بگو: پس انتظار بکشید، هرآیینه من نیز با شما از منتظرانم. ﴿102﴾باز خلاص میکنیم پیغامبران خود را و آنان را که ایمان آوردند همچنین. وعده دادهایم، وعدۀ درستِ لازم بر خود که خلاص میکنیم مسلمانان را. ﴿103﴾بگو: اى مردمان! اگر هستید در شبهه از دین من، پس (بشنوید) که عبادت نمیکنم آنان را که شما میپرستید بجز خدا و لیکن عبادت میکنم آن خدا را که قبض ارواح شما میکند و فرموده شد مرا که باشم از مسلمانان. ﴿104﴾و فرموده شد آنکه راست کن روی خود را برای دینِ حنیف شده و مباش از مشرکان. ﴿105﴾و مخوان بجز خدا چیزى را که سود نکند تو را و زیان نرساند به تو، پس اگر بکنى، باشى آنگاه از ستمکاران. ﴿106﴾
[624] یعنى تا موافق عقاید باطلۀ ایشان باشد. [625] یعنی بر توحید وملت ابراهیمی. [626] یعنی به سبب عمروبن لحی. [627] یعنی به کفران نعمت. [628] مترجم گوید: بعد از آن خدای تعالی بیان میفرماید کیفیت مکر و کفرانِ نعمت را، والله اعلم. [629] یعنی رؤیت خدای تعالی. [630] یعنی خالق گوش و چشم باشد. [631] یعنی حیوان را از نطفه و نطفه را از حیوان. [632] یعنى ایشان مانند کران و کورانند. [633] یعنی رسل و اتباع ایشان نجات یابند و کافران هلاک شوند. [634] یعنی به استهزا و تکذیب. [635] یعنى خدا به ایشان چه خواهد کرد در روز قیامت؟ [636] یعنی به رویای صالحه و بشارت. [637] یعنى از گفتۀ من چه زیان. [638] یعنی مساجد البیت بنا کنید. [639] یعنى به روى آب آریم ترا. [640] یعنی تا ظاهر شود که بر انبیای سابق نیز وحی نازل میشد، والله اعلم. [641] یعنی نزدیک نزول عذاب. ﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن يُرِدۡكَ بِخَيۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِۦۚ يُصِيبُ بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ١٠٧ قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَكُمُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكُمۡۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَاۖ وَمَآ أَنَا۠ عَلَيۡكُم بِوَكِيلٖ ١٠٨ وَٱتَّبِعۡ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيۡكَ وَٱصۡبِرۡ حَتَّىٰ يَحۡكُمَ ٱللَّهُۚ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلۡحَٰكِمِينَ ١٠٩﴾
و اگر برساند خدا به تو رنجى، پس نیست بردارنده آن را مگر او و اگر خواهد در حقِ تو نعمتى، پس نیست هیچ دفع کننده، فضل او را، میرساندش به هر که خواهد از بندگان خود و اوست آمرزندۀ مهربان. ﴿107﴾بگو: اى مردمان! آمده است به شما وحى راست از پروردگار شما، پس هر که راه یافت، پس جز این نیست که راه یافت براى خود و هر که گمراه شد، پس جز این نیست که گمراه میشود به زیانِ خود و نیستم من بر شما نگاهبان. ﴿108﴾و [یا محمد]، پیروى کن چیزى را که وحى فرستادیم به تو و شکیبایى ورز. تا آنکه فیصل کند خدا و او بهترین فیصل کنندگان است. ﴿109﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓرۚ كِتَٰبٌ أُحۡكِمَتۡ ءَايَٰتُهُۥ ثُمَّ فُصِّلَتۡ مِن لَّدُنۡ حَكِيمٍ خَبِيرٍ ١ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَۚ إِنَّنِي لَكُم مِّنۡهُ نَذِيرٞ وَبَشِيرٞ ٢ وَأَنِ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِ يُمَتِّعۡكُم مَّتَٰعًا حَسَنًا إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى وَيُؤۡتِ كُلَّ ذِي فَضۡلٖ فَضۡلَهُۥۖ وَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٖ كَبِيرٍ ٣ إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ٤ أَلَآ إِنَّهُمۡ يَثۡنُونَ صُدُورَهُمۡ لِيَسۡتَخۡفُواْ مِنۡهُۚ أَلَا حِينَ يَسۡتَغۡشُونَ ثِيَابَهُمۡ يَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعۡلِنُونَۚ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الر، این کتابى است که استوار کرده شد آیاتِ او را، باز واضح کرده شد، آمده از نزدی خداى درستکارِ خبردار. ﴿1﴾[به این مضمون که پیغامبر گوید] که عبادت مکنید مگر خداى را، هرآیینه من شما را از جانب او بیم کننده و بشارت دهندهام. ﴿2﴾و آنکه آمرزش طلب کنید از پروردگار خود، باز رجوع کنید به سوى وى تا بهرهمند سازد شما را به بهرۀ نیک تا میعاد معلوم و تا بدهد هر صاحب بزرگى را جزاى بزرگىِ او. و اگر روىگردان شوید، پس هرآیینه مىترسم بر شما از عذاب روز بزرگ. ﴿3﴾به سوى خدا است بازگشت شما و او بر همه چیز توانا است. ﴿4﴾آگاه باش این کافران مىپیچند سینههاى خود را [642]میخواهند که تا پنهان شوند از خدا. آگاه باش چون بر سر میکنند جامههاى خود را، میداند آنچه پنهان میدارند و آنچه آشکارا میکنند، هرآیینه او داناست به سرّی که مالک سینهها است [643]. ﴿5﴾
﴿۞وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ رِزۡقُهَا وَيَعۡلَمُ مُسۡتَقَرَّهَا وَمُسۡتَوۡدَعَهَاۚ كُلّٞ فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ ٦ وَهُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ وَكَانَ عَرۡشُهُۥ عَلَى ٱلۡمَآءِ لِيَبۡلُوَكُمۡ أَيُّكُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗاۗ وَلَئِن قُلۡتَ إِنَّكُم مَّبۡعُوثُونَ مِنۢ بَعۡدِ ٱلۡمَوۡتِ لَيَقُولَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٞ ٧ وَلَئِنۡ أَخَّرۡنَا عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابَ إِلَىٰٓ أُمَّةٖ مَّعۡدُودَةٖ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحۡبِسُهُۥٓۗ أَلَا يَوۡمَ يَأۡتِيهِمۡ لَيۡسَ مَصۡرُوفًا عَنۡهُمۡ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٨ وَلَئِنۡ أَذَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِنَّا رَحۡمَةٗ ثُمَّ نَزَعۡنَٰهَا مِنۡهُ إِنَّهُۥ لَئَُوسٞ كَفُورٞ ٩ وَلَئِنۡ أَذَقۡنَٰهُ نَعۡمَآءَ بَعۡدَ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ ٱلسَّئَِّاتُ عَنِّيٓۚ إِنَّهُۥ لَفَرِحٞ فَخُورٌ ١٠ إِلَّا ٱلَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٞ كَبِيرٞ ١١ فَلَعَلَّكَ تَارِكُۢ بَعۡضَ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيۡكَ وَضَآئِقُۢ بِهِۦ صَدۡرُكَ أَن يَقُولُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ كَنزٌ أَوۡ جَآءَ مَعَهُۥ مَلَكٌۚ إِنَّمَآ أَنتَ نَذِيرٞۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٌ ١٢﴾
و نیست هیچ جنبنده در زمین، مگر بر خداست روزى او و میداند جاى ماندن او را و جاى نگاه داشتن او را، هر یک در کتاب روشن است [644]. ﴿6﴾و اوست آنکه آفرید آسمانها و زمین را در شش روز و بود عرش او بر آب [آخر کار آفریدن شما آنکه] تا بیازماید شما را که کدام کس از شما نیکوتر است از جهت عمل و اگر گویى که هرآیینه شما برانگیخته شوید بعدِ موت، گویند کافران: نیست این سخن مگر جادوى ظاهر. ﴿7﴾و اگر باز داریم از ایشان عقوبت را تا مدتى شمرده شده، گویند: چه چیز باز میدارد آن را؟ آگاه باش! روزی که بیاید به ایشان، نباشد بازداشته شده از ایشان و فراگیرد ایشان را آنچه استهزا میکردند به آن. ﴿8﴾و اگر بچشانیم آدمى را نعمتى از نزد خود باز برگیریم آن را از وى، هرآیینه وى ناامید و ناسپاس است. ﴿9﴾و اگر بچشانیم آدمى را رفاهتى بعدِ سختىای که رسیده باشد به وى، گوید: برفتند سختیها از من، هرآیینه وى شادمانِ خود ستاینده است. ﴿10﴾مگر آنانکه شکیبایى نمودند و کارهاى شایسته کردند، آن جماعت، ایشان راست آمرزش و مزد بزرگ. ﴿11﴾پس شاید تو ترک کنى بعضِ آنچه وحى فرستاده میشود به سوى تو و تنگ میشود به آن سینۀ تو [645]از جهت آنکه میگویند: چرا نفرود آورده شد بر وی گنجى؟ یا چرا نیامد همراه او فرشتهای؟ جز این نیست که تو بیم کنندهای و خدا بر هر چیز نگاهبان است. ﴿12﴾
﴿أَمۡ يَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ فَأۡتُواْ بِعَشۡرِ سُوَرٖ مِّثۡلِهِۦ مُفۡتَرَيَٰتٖ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ١٣ فَإِلَّمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَكُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَآ أُنزِلَ بِعِلۡمِ ٱللَّهِ وَأَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٤ مَن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيۡهِمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فِيهَا وَهُمۡ فِيهَا لَا يُبۡخَسُونَ ١٥ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَيۡسَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا ٱلنَّارُۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَبَٰطِلٞ مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٦ أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ وَيَتۡلُوهُ شَاهِدٞ مِّنۡهُ وَمِن قَبۡلِهِۦ كِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةًۚ أُوْلَٰٓئِكَ يُؤۡمِنُونَ بِهِۦۚ وَمَن يَكۡفُرۡ بِهِۦ مِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ فَٱلنَّارُ مَوۡعِدُهُۥۚ فَلَا تَكُ فِي مِرۡيَةٖ مِّنۡهُۚ إِنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يُؤۡمِنُونَ ١٧ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ يُعۡرَضُونَ عَلَىٰ رَبِّهِمۡ وَيَقُولُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ هَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَىٰ رَبِّهِمۡۚ أَلَا لَعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّٰلِمِينَ ١٨ ٱلَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَيَبۡغُونَهَا عِوَجٗا وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ كَٰفِرُونَ ١٩﴾
آیا میگویند: بر بسته است قرآن را؟ بگو: پس بیارید ده سوره را مانند این بر بافته و بخوانید هر که را توانید بجز خدا، اگر راستگو هستید [646]. ﴿13﴾پس اگر قبول نکنند آن کافران سخنِ شما را، پس بدانید که قرآن نازل کرده شده است به علم خدا و بدانید که هیچ معبود نیست مگر وى. پس آیا شما مسلمان هستید؟ [647]. ﴿14﴾هر که خواسته باشد زندگانى دنیا و تجمل آن، به تمام رسانیم به سوى این جماعت جزای اعمالِ ایشان را در دنیا و ایشان در اینجا نقصان داده نشوند [648]. ﴿15﴾این جماعت، آنانند که نیست ایشان را در آخرت مگر آتش، و باطل شد [در آخرت] آنچه کرده بودند در دنیا. و نابود است آنچه به عمل مىآوردند. ﴿16﴾آیا کسی که باشد بر حجّتى از جانب پروردگار خود [649]و متصل وى، مىآید گواهى از جانب پروردگار او [650]، و پیش از قرآن [گواهِ وى بود] کتاب موسى و بخشایشى، [مثل دیگران باشد]؟ این جماعت ایمان مىآرند به قرآن و هرکه کافر شد به آن از گروهها، پس آتش وعدهگاه وی است. پس مباش در شبهه از نزول قرآن، هرآیینه آن درست است، آمده از پروردگار تو و لیکن بیشتر مردمان ایمان نمىآرند. ﴿17﴾و کیست ستمکارتر از کسی که بربست بر خدا دروغى را. این جماعت آورده شوند پیش پروردگار خویش و گویند گواهان:\ [651]ایشانند آنانکه دروغ بستند بر پروردگار خویش، آگاه باش! لعنت خدا است بر ستمکاران. ﴿18﴾بر آنانکه باز میدارند مردمان را از راه خدا و میخواهند براى آن راه کجى را و ایشان به آخرت، کافرانند. ﴿19﴾
﴿ أُوْلَٰٓئِكَ لَمۡ يَكُونُواْ مُعۡجِزِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا كَانَ لَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِنۡ أَوۡلِيَآءَۘ يُضَٰعَفُ لَهُمُ ٱلۡعَذَابُۚ مَا كَانُواْ يَسۡتَطِيعُونَ ٱلسَّمۡعَ وَمَا كَانُواْ يُبۡصِرُونَ ٢٠ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ ٢١ لَا جَرَمَ أَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡأَخۡسَرُونَ ٢٢ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَأَخۡبَتُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٣ ۞مَثَلُ ٱلۡفَرِيقَيۡنِ كَٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡأَصَمِّ وَٱلۡبَصِيرِ وَٱلسَّمِيعِۚ هَلۡ يَسۡتَوِيَانِ مَثَلًاۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ٢٤ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦٓ إِنِّي لَكُمۡ نَذِيرٞ مُّبِينٌ ٢٥ أَن لَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَۖ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ أَلِيمٖ ٢٦ فَقَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ مَا نَرَىٰكَ إِلَّا بَشَرٗا مِّثۡلَنَا وَمَا نَرَىٰكَ ٱتَّبَعَكَ إِلَّا ٱلَّذِينَ هُمۡ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ ٱلرَّأۡيِ وَمَا نَرَىٰ لَكُمۡ عَلَيۡنَا مِن فَضۡلِۢ بَلۡ نَظُنُّكُمۡ كَٰذِبِينَ ٢٧ قَالَ يَٰقَوۡمِ أَرَءَيۡتُمۡ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّي وَءَاتَىٰنِي رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِهِۦ فَعُمِّيَتۡ عَلَيۡكُمۡ أَنُلۡزِمُكُمُوهَا وَأَنتُمۡ لَهَا كَٰرِهُونَ ٢٨﴾
این جماعت نباشند عاجز کننده در زمین و نباشند ایشان را بجز خدا از دوستان، دو چند کرده شود ایشان را عذاب. نمىتوانستند شنودن (یعنى به سبب شدّت ناخوشى) و نمىدیدند [652]. ﴿20﴾این جماعت آنانند که زیان کردند در حقّ خویش و گم شد از ایشان آنچه برمىبافتند. ﴿21﴾بیشک این جماعت، در آخرت ایشانند زیانکاران. ﴿22﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و عملهاى شایسته کردند و فروتنى کردند متوجه شده به سوى پروردگار خویش، ایشان اهل بهشتند، ایشان آنجا جاویدانند. ﴿23﴾صفت این دو فریق، مانند کور و کر و بینا و شنوا است، آیا هر دو برابرند در صفت؟ آیا پند نمیگیرید؟. ﴿24﴾و هرآیینه فرستادیم نوح را به سوى قوم او، گفت: هرآیینه من براى شما بیم کنندۀ آشکارام. ﴿25﴾[به این مضمون] که مپرستید مگر خدا را، هرآیینه من میترسم بر شما از عذاب روز درد دهنده. ﴿26﴾پس گفتند جماعتى که کافر بودند از قوم او: نمىبینیم تو را مگر آدمى مانند خویش و نمىبینیم تو راکه پیروىِ تو کرده باشند [به تأمّل سرسرى] مگر آنانکه ایشان کمینههاى مایند، و نمىبینیم شما را هیچ بزرگىای بر خود، بلکه مىپنداریم شما را دروغگویان. ﴿27﴾گفت: اى قوم من! آیا خبر دهید بدانکه اگر باشم بر حجتى از پروردگار خود و داده باشد به من بخشایشى از نزدیک خود، پس پوشانیده شد حقیقت آن بر شما، آیا جبر کنیم شما را بر آن و شما ناخواهان باشید؟. ﴿28﴾
﴿وَيَٰقَوۡمِ لَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مَالًاۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِۚ وَمَآ أَنَا۠ بِطَارِدِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْۚ إِنَّهُم مُّلَٰقُواْ رَبِّهِمۡ وَلَٰكِنِّيٓ أَرَىٰكُمۡ قَوۡمٗا تَجۡهَلُونَ ٢٩ وَيَٰقَوۡمِ مَن يَنصُرُنِي مِنَ ٱللَّهِ إِن طَرَدتُّهُمۡۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ٣٠ وَلَآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ وَلَآ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٞ وَلَآ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزۡدَرِيٓ أَعۡيُنُكُمۡ لَن يُؤۡتِيَهُمُ ٱللَّهُ خَيۡرًاۖ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا فِيٓ أَنفُسِهِمۡ إِنِّيٓ إِذٗا لَّمِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٣١ قَالُواْ يَٰنُوحُ قَدۡ جَٰدَلۡتَنَا فَأَكۡثَرۡتَ جِدَٰلَنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٣٢ قَالَ إِنَّمَا يَأۡتِيكُم بِهِ ٱللَّهُ إِن شَآءَ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِينَ ٣٣ وَلَا يَنفَعُكُمۡ نُصۡحِيٓ إِنۡ أَرَدتُّ أَنۡ أَنصَحَ لَكُمۡ إِن كَانَ ٱللَّهُ يُرِيدُ أَن يُغۡوِيَكُمۡۚ هُوَ رَبُّكُمۡ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٣٤ أَمۡ يَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ إِنِ ٱفۡتَرَيۡتُهُۥ فَعَلَيَّ إِجۡرَامِي وَأَنَا۠ بَرِيٓءٞ مِّمَّا تُجۡرِمُونَ ٣٥ وَأُوحِيَ إِلَىٰ نُوحٍ أَنَّهُۥ لَن يُؤۡمِنَ مِن قَوۡمِكَ إِلَّا مَن قَدۡ ءَامَنَ فَلَا تَبۡتَئِسۡ بِمَا كَانُواْ يَفۡعَلُونَ ٣٦ وَٱصۡنَعِ ٱلۡفُلۡكَ بِأَعۡيُنِنَا وَوَحۡيِنَا وَلَا تُخَٰطِبۡنِي فِي ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ إِنَّهُم مُّغۡرَقُونَ ٣٧ ﴾
و اى قوم من! طلب نمیکنم از شما بر این پیغام، رسانیدن مال را، نیست مزد من مگر بر خدا و نیستم من یکسو کنندۀ مسلمانان (یعنى از صحبت خود)، هرآیینه ایشان ملاقات کنندگانند با پروردگار خویش و لیکن میبینم شما را قومی که جهالت میکنید. ﴿29﴾و اى قوم من! که نصرت دهد مرا از عقوبت خدا اگر برانم ایشان را؟ آیا پند نمیگیرید. ﴿30﴾و نمىگویم به شما که نزدیک من خزینههاى خدا است و نه آنکه میدانم غیب را و نمىگویم که فرشتهام و نمىگویم آنان را که به خوارى مىنگرد بدیشان چشم شما، که نخواهد داد خدا به ایشان هیچ نعمتى و خدا داناتر است به آنچه در ضمیر ایشان است، هرآیینه من آنگاه از ستمکاران باشم. ﴿31﴾گفتند: اى نوح! مکابره کردى با ما، پس بسیارى کردى مکابرۀ ما را، پس بیار آنچه وعده میکنى، اگر هستى از راستگویان. ﴿32﴾گفت: جز این نیست که بیارد آن را به شما خدا اگر خواهد و شما عاجز کننده نیستید. ﴿33﴾و سود نمیکند شما را نصیحت من، اگر خواهم که نصیحت کنم شما را، اگر خدا خواسته باشد که گمراه کند شما را. اوست پروردگار شما و به سوى او بازگردانیده شوید. ﴿34﴾[یا محمد] آیا میگویند بر بسته است قرآن را؟ بگو: اگر بربستهام، پس بر من است گناه من و من بىتعلّق هستم از گناه کردن شما [653]. ﴿35﴾و وحى فرستاده شد به سوى نوح که ایمان نخواهد آورد از قوم تو، الاّ آن که مؤمن شده است، پس اندوه مخور به سبب آنچه میکردند. ﴿36﴾و بساز کشتى را به حضور ما و به فرمان ما و سخن مگو با من در باب آنانکه ستم کردند. هرآیینه ایشان غرق کردگانند. ﴿37﴾
﴿وَيَصۡنَعُ ٱلۡفُلۡكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيۡهِ مَلَأٞ مِّن قَوۡمِهِۦ سَخِرُواْ مِنۡهُۚ قَالَ إِن تَسۡخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسۡخَرُ مِنكُمۡ كَمَا تَسۡخَرُونَ ٣٨ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ مَن يَأۡتِيهِ عَذَابٞ يُخۡزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيۡهِ عَذَابٞ مُّقِيمٌ ٣٩ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَمۡرُنَا وَفَارَ ٱلتَّنُّورُ قُلۡنَا ٱحۡمِلۡ فِيهَا مِن كُلّٖ زَوۡجَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِ وَأَهۡلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيۡهِ ٱلۡقَوۡلُ وَمَنۡ ءَامَنَۚ وَمَآ ءَامَنَ مَعَهُۥٓ إِلَّا قَلِيلٞ ٤٠ ۞وَقَالَ ٱرۡكَبُواْ فِيهَا بِسۡمِ ٱللَّهِ مَجۡرٜىٰهَا وَمُرۡسَىٰهَآۚ إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ ٤١ وَهِيَ تَجۡرِي بِهِمۡ فِي مَوۡجٖ كَٱلۡجِبَالِ وَنَادَىٰ نُوحٌ ٱبۡنَهُۥ وَكَانَ فِي مَعۡزِلٖ يَٰبُنَيَّ ٱرۡكَب مَّعَنَا وَلَا تَكُن مَّعَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٤٢ قَالَ سََٔاوِيٓ إِلَىٰ جَبَلٖ يَعۡصِمُنِي مِنَ ٱلۡمَآءِۚ قَالَ لَا عَاصِمَ ٱلۡيَوۡمَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِ إِلَّا مَن رَّحِمَۚ وَحَالَ بَيۡنَهُمَا ٱلۡمَوۡجُ فَكَانَ مِنَ ٱلۡمُغۡرَقِينَ ٤٣ وَقِيلَ يَٰٓأَرۡضُ ٱبۡلَعِي مَآءَكِ وَيَٰسَمَآءُ أَقۡلِعِي وَغِيضَ ٱلۡمَآءُ وَقُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ وَٱسۡتَوَتۡ عَلَى ٱلۡجُودِيِّۖ وَقِيلَ بُعۡدٗا لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٤٤ وَنَادَىٰ نُوحٞ رَّبَّهُۥ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ٱبۡنِي مِنۡ أَهۡلِي وَإِنَّ وَعۡدَكَ ٱلۡحَقُّ وَأَنتَ أَحۡكَمُ ٱلۡحَٰكِمِينَ ٤٥ ﴾
و میساخت نوح کشتى را و هرگاه که گذشتى بر وی جماعت از قوم او، تمسخر میکردند با وى. گفت: اگر تمسخر میکنید با ما پس هرآیینه ما تمسخر خواهیم کرد با شما چنانچه شما تمسخر میکنید. ﴿38﴾پس خواهید دانست آن راکه بیایدش عذابى که رسوا کندش و فرود آید بر وى عقوبتى دایم. ﴿39﴾[در همین معامله بود] تا وقتى که آمد فرمان ما و بجوشید تنور، گفتیم: بردار در کشتى از هر جنسى دو تن نر و ماده را و [بردار] کسانِ خود را مگر آنکه سبقت کرده است بر وى قضا [654]و [بردار] مسلمانان را و ایمان نیاوردند با وى مگر اندکى. ﴿40﴾و گفت [نوح]: سوار شوید در کشتى، به نام خدا است روان شدن آن و ایستاده کردن آن، هرآیینه پروردگار من آمرزندۀ مهربان است. ﴿41﴾و آن کشتى میبرد ایشان را در موجى مانند کوهها و آواز داد نوح پسر خود را و او بود در کرانهاى: ای پسر! سوار شو با ما و مباش با کافران. ﴿42﴾گفت: پناه خواهم گرفت به سوى کوهى که نگاه دارد مرا از آب. گفت نوح: هیچ نگاهدارنده نیست امروز از عذاب خدا، لیکن معصوم کسى باشد که خدا رحم کرده است بر وى و حائل شد موج میان ایشان، پس شد از غرق کردگان. ﴿43﴾و گفته شد: اى زمین! فرو بر آب خود را و اى آسمان! با زمان [655]، و کم کرده شد آب و سر انجام نموده شد کار و قرار گرفت کشتى بر کوه جودىّ و گفته شد: هلاک باد قوم ستمکاران را. ﴿44﴾و آواز داد نوح پروردگار خود را، پس گفت: اى پروردگار من! هرآیینه پسر من از اهل من است و هرآیینه وعدۀ تو راست است و تو بهترین حکم کنندگانى. ﴿45﴾
﴿ قَالَ يَٰنُوحُ إِنَّهُۥ لَيۡسَ مِنۡ أَهۡلِكَۖ إِنَّهُۥ عَمَلٌ غَيۡرُ صَٰلِحٖۖ فَلَا تَسَۡٔلۡنِ مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٌۖ إِنِّيٓ أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِينَ ٤٦ قَالَ رَبِّ إِنِّيٓ أَعُوذُ بِكَ أَنۡ أَسَۡٔلَكَ مَا لَيۡسَ لِي بِهِۦ عِلۡمٞۖ وَإِلَّا تَغۡفِرۡ لِي وَتَرۡحَمۡنِيٓ أَكُن مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٤٧ قِيلَ يَٰنُوحُ ٱهۡبِطۡ بِسَلَٰمٖ مِّنَّا وَبَرَكَٰتٍ عَلَيۡكَ وَعَلَىٰٓ أُمَمٖ مِّمَّن مَّعَكَۚ وَأُمَمٞ سَنُمَتِّعُهُمۡ ثُمَّ يَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٞ ٤٨ تِلۡكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡغَيۡبِ نُوحِيهَآ إِلَيۡكَۖ مَا كُنتَ تَعۡلَمُهَآ أَنتَ وَلَا قَوۡمُكَ مِن قَبۡلِ هَٰذَاۖ فَٱصۡبِرۡۖ إِنَّ ٱلۡعَٰقِبَةَ لِلۡمُتَّقِينَ ٤٩ وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمۡ هُودٗاۚ قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓۖ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا مُفۡتَرُونَ ٥٠ يَٰقَوۡمِ لَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًاۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَى ٱلَّذِي فَطَرَنِيٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٥١ وَيَٰقَوۡمِ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِ يُرۡسِلِ ٱلسَّمَآءَ عَلَيۡكُم مِّدۡرَارٗا وَيَزِدۡكُمۡ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِكُمۡ وَلَا تَتَوَلَّوۡاْ مُجۡرِمِينَ ٥٢ قَالُواْ يَٰهُودُ مَا جِئۡتَنَا بِبَيِّنَةٖ وَمَا نَحۡنُ بِتَارِكِيٓ ءَالِهَتِنَا عَن قَوۡلِكَ وَمَا نَحۡنُ لَكَ بِمُؤۡمِنِينَ ٥٣ ﴾
گفت: اى نوح! هرآیینه وى نیست از کسانِ تو، هرآیینه وى [خداوندِ] کار ناشایسته است. پس سؤال مکن تو مرا از چیزى که نیست تو را دانش آن، هرآیینه من پند میدهم تو را [براى احتراز] از آنکه باشى از جاهلان. ﴿46﴾گفت: اى پروردگار من! هرآیینه من پناه خواهم به تو از آنکه بپرسم از تو آنچه نیست مرا دانش آن و اگر نیامرزى مرا و رحمت نکنى بر من، باشم از زیانکاران. ﴿47﴾گفته شد: اى نوح! فرودآی همراه سلامتى از جانب ما و همراه برکتهای فرود آمده بر تو و بر امتهایى که پیدا شوند از همراهان تو، و امتهاى دیگرند که بهرهمند میکنیم ایشان را در دنیا، باز برسد به ایشان از جانب ما عذاب درد دهنده. ﴿48﴾این قصه از اخبار غیب است، وحى میفرستیم آن را به سوى تو، نمىدانستى آن را تو و نه قوم تو پیش از این. پس صبر کن، هرآیینه عاقبت، متّقیان راست. ﴿49﴾و فرستادیم به سوى عاد برادر ایشان، هود را. گفت: اى قوم من! عبادت کنید خدا را، نیست شما را هیچ معبودى بجز وى، نیستید شما مگر افترا کننده. ﴿50﴾اى قوم من! نمىطلبم از شما بر این پیغام، مزدى را، نیست مزد من مگر بر کسی که آفریده است مرا، آیا در نمىیابید؟!. ﴿51﴾و اى قوم من! آمرزش طلبید از پروردگار خود، باز رجوع کنید به سوى او تا بفرستد ابر را بر شما ریزان گشته و بیفزاید شما را قوّتى همراه قوّت شما و روگردان مشوید گناهکار شده. ﴿52﴾گفتند: اى هود! نیاوردى به ما دلیلى و نیستیم ما ترک کننده، معبودان خود را بگفتۀ تو و نیستیم ما تو را باور دارنده. ﴿53﴾
﴿ إِن نَّقُولُ إِلَّا ٱعۡتَرَىٰكَ بَعۡضُ ءَالِهَتِنَا بِسُوٓءٖۗ قَالَ إِنِّيٓ أُشۡهِدُ ٱللَّهَ وَٱشۡهَدُوٓاْ أَنِّي بَرِيٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِكُونَ ٥٤ مِن دُونِهِۦۖ فَكِيدُونِي جَمِيعٗا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ ٥٥ إِنِّي تَوَكَّلۡتُ عَلَى ٱللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمۚ مَّا مِن دَآبَّةٍ إِلَّا هُوَ ءَاخِذُۢ بِنَاصِيَتِهَآۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٥٦ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقَدۡ أَبۡلَغۡتُكُم مَّآ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦٓ إِلَيۡكُمۡۚ وَيَسۡتَخۡلِفُ رَبِّي قَوۡمًا غَيۡرَكُمۡ وَلَا تَضُرُّونَهُۥ شَيًۡٔاۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٍ حَفِيظٞ ٥٧ وَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا نَجَّيۡنَا هُودٗا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَنَجَّيۡنَٰهُم مِّنۡ عَذَابٍ غَلِيظٖ ٥٨ وَتِلۡكَ عَادٞۖ جَحَدُواْ بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ وَعَصَوۡاْ رُسُلَهُۥ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَمۡرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٖ ٥٩ وَأُتۡبِعُواْ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا لَعۡنَةٗ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ أَلَآ إِنَّ عَادٗا كَفَرُواْ رَبَّهُمۡۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّعَادٖ قَوۡمِ هُودٖ ٦٠ ۞وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحٗاۚ قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥۖ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱسۡتَعۡمَرَكُمۡ فِيهَا فَٱسۡتَغۡفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِۚ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٞ مُّجِيبٞ ٦١ قَالُواْ يَٰصَٰلِحُ قَدۡ كُنتَ فِينَا مَرۡجُوّٗا قَبۡلَ هَٰذَآۖ أَتَنۡهَىٰنَآ أَن نَّعۡبُدَ مَا يَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكّٖ مِّمَّا تَدۡعُونَآ إِلَيۡهِ مُرِيبٖ ٦٢ ﴾
نمى گوییم الاّ آنکه رسانیدهاند به تو بعض معبودان ما ضررى. گفت: هرآیینه من گواه میسازم خدا را و شما گواه باشید که من بىتعلّقم از آنچه شما شریک میگیرید. ﴿54﴾بجز وى. پس بدسگالى کنید در حق من همه یکجا، باز مهلت مدهید مرا. ﴿55﴾هرآیینه من توکل کردم بر خدا، پروردگار من و پروردگار شما، نیست هیچ جنبندهای مگر خدا گیرنده است موى پیشانى او را [656]، هرآیینه پروردگار من بر راه راست است [657]. ﴿56﴾پس اگر روگردان شوید، ضررى به من عاید نیست هرآیینه رسانیدم به شما پیغامى را که فرستاده شدم همراه آن به سوى شما و جانشین سازد پروردگار من قومى را بجز شما و هیچ زیان نتوانید رسانیدن خداى را. هرآیینه پروردگار من بر همه چیز نگاهبان است. ﴿57﴾و چون آمد عذاب ما، خلاص ساختیم هود را و آنان را که که ایمان آوردند با وى به رحمتى از جانب خود و برهانیدیم ایشان را از عقوبت سخت. ﴿58﴾و این است سرگذشت عاد، انکار کردند آیات پروردگار خود را و نافرمانى نمودند پیغامبرانِ او را و پیروى کردند فرمان هر سرکش ستیزنده را. ﴿59﴾و از پى ایشان فرستاده شد در این دنیا لعنتى و روز قیامت نیز، آگاه باش! هرآیینه عاد کافر شدند به پروردگار خود، آگاه باش! نفرین باد عاد را که قوم هود بودند! . ﴿60﴾و فرستادیم به سوى ثمود برادر ایشان، صالح را. گفت: اى قوم من! عبادت کنید خدا را، نیست شما را هیچ معبودى بجز وى، او پیدا کرد شما را از زمین [658]و گردانید شما را باشنده در زمین، پس طلب آمرزش کنید از او، باز رجوع کنید به سوى او، هرآیینه پروردگار من نزدیک است، پذیرندۀ دعاست. ﴿61﴾گفتند: اى صالح! بودى تو در میان ما امید داشته شده پیش از این. آیا منع میکنى ما را از آنکه عبادت کنیم معبودانى را که عبادت میکردند پدران ما؟ و هرآیینه ما در شُبهه[ای] قوىایم از آنچه میخوانى ما را به سوى آن. ﴿62﴾
﴿قَالَ يَٰقَوۡمِ أَرَءَيۡتُمۡ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّي وَءَاتَىٰنِي مِنۡهُ رَحۡمَةٗ فَمَن يَنصُرُنِي مِنَ ٱللَّهِ إِنۡ عَصَيۡتُهُۥۖ فَمَا تَزِيدُونَنِي غَيۡرَ تَخۡسِيرٖ ٦٣ وَيَٰقَوۡمِ هَٰذِهِۦ نَاقَةُ ٱللَّهِ لَكُمۡ ءَايَةٗۖ فَذَرُوهَا تَأۡكُلۡ فِيٓ أَرۡضِ ٱللَّهِۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَيَأۡخُذَكُمۡ عَذَابٞ قَرِيبٞ ٦٤ فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُواْ فِي دَارِكُمۡ ثَلَٰثَةَ أَيَّامٖۖ ذَٰلِكَ وَعۡدٌ غَيۡرُ مَكۡذُوبٖ ٦٥ فَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا نَجَّيۡنَا صَٰلِحٗا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَمِنۡ خِزۡيِ يَوۡمِئِذٍۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡعَزِيزُ ٦٦ وَأَخَذَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ ٱلصَّيۡحَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِي دِيَٰرِهِمۡ جَٰثِمِينَ ٦٧كَأَن لَّمۡ يَغۡنَوۡاْ فِيهَآۗ أَلَآ إِنَّ ثَمُودَاْ كَفَرُواْ رَبَّهُمۡۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّثَمُودَ ٦٨ وَلَقَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُنَآ إِبۡرَٰهِيمَ بِٱلۡبُشۡرَىٰ قَالُواْ سَلَٰمٗاۖ قَالَ سَلَٰمٞۖ فَمَا لَبِثَ أَن جَآءَ بِعِجۡلٍ حَنِيذٖ ٦٩ فَلَمَّا رَءَآ أَيۡدِيَهُمۡ لَا تَصِلُ إِلَيۡهِ نَكِرَهُمۡ وَأَوۡجَسَ مِنۡهُمۡ خِيفَةٗۚ قَالُواْ لَا تَخَفۡ إِنَّآ أُرۡسِلۡنَآ إِلَىٰ قَوۡمِ لُوطٖ ٧٠ وَٱمۡرَأَتُهُۥ قَآئِمَةٞ فَضَحِكَتۡ فَبَشَّرۡنَٰهَا بِإِسۡحَٰقَ وَمِن وَرَآءِ إِسۡحَٰقَ يَعۡقُوبَ ٧١﴾
گفت: اى قوم من! آیا ندیدید اگر باشم بر حجتى از پروردگار خود و عطا کرده باشد به من از جانب خود بخشایشى، پس که نصرت دهد مرا از عقوبت خدا اگر نافرمانىِ او کنم؟ پس زیاده نمیکنید در حق من، مگر زیانکارى را. ﴿63﴾و اى قوم من! این است ماده شترى که خدا فرستاده است براى شما نشانه، پس بگذاریدش تا بخورد در زمینِ خدا و مرسانید به وى هیچ ضررى را که آنگاه بگیرد شما را عقوبتى نزدیک. ﴿64﴾پس پى زدند آن را، پس گفت صالح: بهرهمند باشید در سراى خود سه روز، این وعده است غیر دروغ. ﴿65﴾پس وقتى که آمد فرمانِ ما، خلاص ساختیم صالح را و آنان را که ایمان آوردند همراه وى به بخشایشى از جانب خود و رهانیدیم از رسوایى آن روز، هرآیینه پروردگار تو همونست توانای غالب. ﴿66﴾و در گرفت ستمکاران را آواز سخت، پس صبح کردند در سراى خود مرده شده. ﴿67﴾گویا هرگز نبودند آنجا. آگاه باش! هرآیینه ثمود انکار کردند پروردگار خود را، هرآیینه دورى باد ثمود را! . ﴿68﴾و هرآیینه آمدند فرستادگان ما پیش ابراهیم به بشارت، سلام گفتند. ابراهیم جواب سلام داد، پس توقف نکرد در آنکه آورد گوسالهای بریان. ﴿69﴾پس چون دید که دستهای ایشان نمیرسد بهآن، بد بُرد از ایشان و به خاطر آورد از ایشان ترسى. گفتند: مترس! هرآیینه ما فرستاده شدهایم به سوى قوم لوط. ﴿70﴾و زن ابراهیم ایستاده بود، پس بخندید [659]، پس مژده دادیمش به تولد اسحق و بعدِ اسحق به وجود یعقوب. ﴿71﴾
﴿ قَالَتۡ يَٰوَيۡلَتَىٰٓ ءَأَلِدُ وَأَنَا۠ عَجُوزٞ وَهَٰذَا بَعۡلِي شَيۡخًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءٌ عَجِيبٞ ٧٢ قَالُوٓاْ أَتَعۡجَبِينَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۖ رَحۡمَتُ ٱللَّهِ وَبَرَكَٰتُهُۥ عَلَيۡكُمۡ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِۚ إِنَّهُۥ حَمِيدٞ مَّجِيدٞ ٧٣ فَلَمَّا ذَهَبَ عَنۡ إِبۡرَٰهِيمَ ٱلرَّوۡعُ وَجَآءَتۡهُ ٱلۡبُشۡرَىٰ يُجَٰدِلُنَا فِي قَوۡمِ لُوطٍ ٧٤ إِنَّ إِبۡرَٰهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّٰهٞ مُّنِيبٞ ٧٥ يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ أَعۡرِضۡ عَنۡ هَٰذَآۖ إِنَّهُۥ قَدۡ جَآءَ أَمۡرُ رَبِّكَۖ وَإِنَّهُمۡ ءَاتِيهِمۡ عَذَابٌ غَيۡرُ مَرۡدُودٖ ٧٦ وَلَمَّا جَآءَتۡ رُسُلُنَا لُوطٗا سِيٓءَ بِهِمۡ وَضَاقَ بِهِمۡ ذَرۡعٗا وَقَالَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَصِيبٞ ٧٧ وَجَآءَهُۥ قَوۡمُهُۥ يُهۡرَعُونَ إِلَيۡهِ وَمِن قَبۡلُ كَانُواْيَعۡمَلُونَ ٱلسَّئَِّاتِۚ قَالَ يَٰقَوۡمِ هَٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطۡهَرُ لَكُمۡۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُخۡزُونِ فِي ضَيۡفِيٓۖ أَلَيۡسَ مِنكُمۡ رَجُلٞ رَّشِيدٞ ٧٨ قَالُواْ لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنۡ حَقّٖ وَإِنَّكَ لَتَعۡلَمُ مَا نُرِيدُ ٧٩ قَالَ لَوۡ أَنَّ لِي بِكُمۡ قُوَّةً أَوۡ ءَاوِيٓ إِلَىٰ رُكۡنٖ شَدِيدٖ ٨٠ قَالُواْ يَٰلُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَن يَصِلُوٓاْ إِلَيۡكَۖ فَأَسۡرِ بِأَهۡلِكَ بِقِطۡعٖ مِّنَ ٱلَّيۡلِ وَلَا يَلۡتَفِتۡ مِنكُمۡ أَحَدٌ إِلَّا ٱمۡرَأَتَكَۖ إِنَّهُۥ مُصِيبُهَا مَآ أَصَابَهُمۡۚ إِنَّ مَوۡعِدَهُمُ ٱلصُّبۡحُۚ أَلَيۡسَ ٱلصُّبۡحُ بِقَرِيبٖ ٨١﴾
گفت: اى واى من! آیا خواهم زاد و من پیرم و این شوهر من است کلانسال شده! هرآیینه این چیزى عجیب است! . ﴿72﴾[فرشتگان] گفتند: آیا تعجب میکنى از قدرت خدا؟ بخشایش خدا و برکات او بر شما است اى اهل این خانه! هرآیینه خدا ستوده کار بزرگوار است. ﴿73﴾پس چون رفت از ابراهیم خوف و آمدش بشارت، شروع نمود جدال کردن با ما در باب قوم لوط. ﴿74﴾هرآیینه ابراهیم، بردبارِ ترسکارِ رجوع کننده به خدا بود. ﴿75﴾[گفتیم] اى ابراهیم! بگذر از این جدال. هرآیینه حال این است، آمد عقوبت پروردگار تو و هرآیینه این جماعت، آینده است به ایشان عقوبتى که با گردانیده نشود. ﴿76﴾و چون آمدند فرستادگان ما پیش لوط، اندوهگین شد به سبب ایشان و تنگدل شد به سبب ایشان و گفت: این روزى است سخت [660]. ﴿77﴾و آمدند پیش لوط قوم او شتابان به سوى او و پیش از این میکردند کارهایى زشت. لوط گفت: اى قوم من! این دختران منند (یعنى نکاح کنید)، اینها پاکیزهترند براى شما، پس بترسید از خدا و رسوا مکنید مرا در باب مهمانان من، آیا نیست از شما هیچ مرد شایستهای؟!. ﴿78﴾گفتند: هرآیینه تو دانستهای که نیست ما را در دخترانِ تو حاجتى و هرآیینه تو میدانى آنچه میخواهیم. ﴿79﴾گفت: اگر مرا به مقابلۀ شما قوتى بودى، یا من پناه گرفتمى به قوم زور آور [میکردم آنچه میکردم] . ﴿80﴾[فرشتگان] گفتند: اى لوط! هرآیینه ما فرستادگان پروردگار توییم، نخواهند رسید به تو، پس بِبَر کسانِ خود را به پارهای از شب و باید که واپس نه نگرد هیچ کس از شما، الاّ زن تو که رسیدنى است او را آنچه رسد به این قوم. هرآیینه میعاد ایشان وقت صبح است، آیا صبح نزدیک نیست؟. ﴿81﴾
﴿ فَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا جَعَلۡنَا عَٰلِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهَا حِجَارَةٗ مِّن سِجِّيلٖ مَّنضُودٖ ٨٢ مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَۖ وَمَا هِيَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ بِبَعِيدٖ ٨٣ ۞وَإِلَىٰ مَدۡيَنَ أَخَاهُمۡ شُعَيۡبٗاۚ قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥۖ وَلَا تَنقُصُواْ ٱلۡمِكۡيَالَ وَٱلۡمِيزَانَۖ إِنِّيٓ أَرَىٰكُم بِخَيۡرٖ وَإِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٖ مُّحِيطٖ ٨٤ وَيَٰقَوۡمِ أَوۡفُواْ ٱلۡمِكۡيَالَ وَٱلۡمِيزَانَ بِٱلۡقِسۡطِۖ وَلَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡيَآءَهُمۡ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ ٨٥ بَقِيَّتُ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَۚ وَمَآ أَنَا۠ عَلَيۡكُم بِحَفِيظٖ ٨٦ قَالُواْ يَٰشُعَيۡبُ أَصَلَوٰتُكَ تَأۡمُرُكَ أَن نَّتۡرُكَ مَا يَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَآ أَوۡ أَن نَّفۡعَلَ فِيٓ أَمۡوَٰلِنَا مَا نَشَٰٓؤُاْۖ إِنَّكَ لَأَنتَ ٱلۡحَلِيمُ ٱلرَّشِيدُ ٨٧ قَالَ يَٰقَوۡمِ أَرَءَيۡتُمۡ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنۡهُ رِزۡقًا حَسَنٗاۚ وَمَآ أُرِيدُ أَنۡ أُخَالِفَكُمۡ إِلَىٰ مَآ أَنۡهَىٰكُمۡ عَنۡهُۚ إِنۡ أُرِيدُ إِلَّا ٱلۡإِصۡلَٰحَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُۚ وَمَا تَوۡفِيقِيٓ إِلَّا بِٱللَّهِۚ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ أُنِيبُ ٨٨﴾
پس چون آمد فرمانِ ما ساختیم زَبَر آن [دیهها] را زیر آن و بارانیدیم بر آنجا سنگها از قسم سنگ گل تَه به تَه. ﴿82﴾نشانمند ساخته شده نزد پروردگار تو و این سنگها نیستند دور از ستمکاران. ﴿83﴾و فرستادیم به سوى قوم مدین برادر ایشان، شعیب را. گفت: اى قوم من! عبادت کنید خدا را. نیست شما را هیچ معبودى مگر وى و کم مکنید پیمانه و ترازو را. هرآیینه من مىبینم شما را به آسودگى و هرآیینه میترسم بر شما از عذاب روز درگیرنده [661]. ﴿84﴾و اى قوم من! تمام کنید پیمانه و ترازو را به انصاف و کم مرسانید به مردان چیزهای ایشان را و تباهکارى مکنید در زمین، فسادکنان. ﴿85﴾نفعى که خدای تعالی حلال ساخته است، بهتر است شما را اگر هستید باوردارندگان و نیستم بر شما نگاهبان. ﴿86﴾گفتند: اى شعیب! آیا نماز تو میفرماید تو را که بگذاریم آنچه مىپرستیدند پدرانِ ما یا بگذاریم آنکه کنیم در مال خود هرچه خواهیم؟! هرآیینه تو مرد بردبار شایستهای هستى (معامله و مقصود ایشان استهزا بود) . ﴿87﴾گفت: اى قوم من! آیا دیدید اگر باشم بر حجتى از پروردگار خود و داده باشد به من از جانب خود روزى نیک [662]و نمیخواهم که خلاف کنم با شما مایل شده به سوى آنچه منع میکنم شما را از آن [663]، نمىخواهم مگر صلاحکارى تا بتوانم و نیست توفیق من مگر به فضل خدا، بر وى توکل کردم و به سوى او رجوع میکنم. ﴿88﴾
﴿ وَيَٰقَوۡمِ لَا يَجۡرِمَنَّكُمۡ شِقَاقِيٓ أَن يُصِيبَكُم مِّثۡلُ مَآ أَصَابَ قَوۡمَ نُوحٍ أَوۡ قَوۡمَ هُودٍ أَوۡ قَوۡمَ صَٰلِحٖۚ وَمَا قَوۡمُ لُوطٖ مِّنكُم بِبَعِيدٖ ٨٩ وَٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِۚ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٞ وَدُودٞ ٩٠ قَالُواْ يَٰشُعَيۡبُ مَا نَفۡقَهُ كَثِيرٗا مِّمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَىٰكَ فِينَا ضَعِيفٗاۖ وَلَوۡلَا رَهۡطُكَ لَرَجَمۡنَٰكَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَيۡنَا بِعَزِيزٖ ٩١ قَالَ يَٰقَوۡمِ أَرَهۡطِيٓ أَعَزُّ عَلَيۡكُم مِّنَ ٱللَّهِ وَٱتَّخَذۡتُمُوهُ وَرَآءَكُمۡ ظِهۡرِيًّاۖ إِنَّ رَبِّي بِمَا تَعۡمَلُونَ مُحِيطٞ ٩٢ وَيَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَكَانَتِكُمۡ إِنِّي عَٰمِلٞۖ سَوۡفَ تَعۡلَمُونَ مَن يَأۡتِيهِ عَذَابٞ يُخۡزِيهِ وَمَنۡ هُوَ كَٰذِبٞۖ وَٱرۡتَقِبُوٓاْ إِنِّي مَعَكُمۡ رَقِيبٞ ٩٣ وَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا نَجَّيۡنَا شُعَيۡبٗا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَأَخَذَتِ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ ٱلصَّيۡحَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِي دِيَٰرِهِمۡ جَٰثِمِينَ ٩٤ كَأَن لَّمۡ يَغۡنَوۡاْ فِيهَآۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّمَدۡيَنَ كَمَا بَعِدَتۡ ثَمُودُ ٩٥ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بَِٔايَٰتِنَا وَسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٍ ٩٦ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِۦ فَٱتَّبَعُوٓاْ أَمۡرَ فِرۡعَوۡنَۖ وَمَآ أَمۡرُ فِرۡعَوۡنَ بِرَشِيدٖ ٩٧ ﴾
و اى قوم من! پیدا نکند در حقِّ شما دشمنى من این خصلت که برسد به شما مانند آنچه رسید به قوم نوح یا به قوم هود یا به قوم صالح و نیست قوم لوط دور از شما. ﴿89﴾و طلب آمرزش کنید از پروردگار خود، باز رجوع کنید به سوى او، هرآیینه پروردگار من، مهربانِ دوستدار است. ﴿90﴾گفتند: اى شعیب! نمىفهمیم بسیارى از آنچه میگویى و هرآیینه ما مىبینیم تو را در میان خود ناتوان و اگر نبودى قبیلۀ تو، سنگسار مىکردیم تو را و نیستى تو پیش ما گرامى قدر. ﴿91﴾گفت: اى قوم من! آیا قبیلۀ من گرامىتر است پیش شما از خدا؟ و گرفتید خدا را انداخته پسِ پشت خویش، هرآیینه پروردگار من به آنچه میکنید در برگیرنده است. ﴿92﴾و اى قوم من! عمل کنید بر طور خود، هرآیینه من نیز عمل کنندهام. زود خواهید دانست آن راکه بیایدش عذابى که رسوا کندش و آن راکه وى دروغگوی است و انتظار برید، هرآیینه من با شما منتظرم. ﴿93﴾و وقتى که آمد عذاب ما، خلاص ساختیم شعیب را و آنان راکه ایمان آوردند با وى به بخشایشى از خود و در گرفت ظالمان را آواز سخت، پس گشتند در سراهای خویش مرده افتاده. ﴿94﴾گویا هرگز نبودند آنجا! آگاه باش! دورى باد مدین را! چنانکه دور افتادند ثمود. ﴿95﴾و هرآیینه فرستادیم موسى را به نشانههاى خود و به دلیل روشن. ﴿96﴾به سوى فرعون و جماعت او، پس پیروى کردند فرمان فرعون را و نبود فرمان فرعون به راه راست. ﴿97﴾
﴿يَقۡدُمُ قَوۡمَهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَأَوۡرَدَهُمُ ٱلنَّارَۖ وَبِئۡسَ ٱلۡوِرۡدُ ٱلۡمَوۡرُودُ ٩٨ وَأُتۡبِعُواْ فِي هَٰذِهِۦ لَعۡنَةٗ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ بِئۡسَ ٱلرِّفۡدُ ٱلۡمَرۡفُودُ ٩٩ ذَٰلِكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡقُرَىٰ نَقُصُّهُۥ عَلَيۡكَۖ مِنۡهَا قَآئِمٞ وَحَصِيدٞ ١٠٠ وَمَا ظَلَمۡنَٰهُمۡ وَلَٰكِن ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡۖ فَمَآ أَغۡنَتۡ عَنۡهُمۡ ءَالِهَتُهُمُ ٱلَّتِي يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٖ لَّمَّا جَآءَ أَمۡرُ رَبِّكَۖ وَمَا زَادُوهُمۡ غَيۡرَ تَتۡبِيبٖ ١٠١ وَكَذَٰلِكَ أَخۡذُ رَبِّكَ إِذَآ أَخَذَ ٱلۡقُرَىٰ وَهِيَ ظَٰلِمَةٌۚ إِنَّ أَخۡذَهُۥٓ أَلِيمٞ شَدِيدٌ ١٠٢ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّمَنۡ خَافَ عَذَابَ ٱلۡأٓخِرَةِۚ ذَٰلِكَ يَوۡمٞ مَّجۡمُوعٞ لَّهُ ٱلنَّاسُ وَذَٰلِكَ يَوۡمٞ مَّشۡهُودٞ ١٠٣ وَمَا نُؤَخِّرُهُۥٓ إِلَّا لِأَجَلٖ مَّعۡدُودٖ ١٠٤ يَوۡمَ يَأۡتِ لَا تَكَلَّمُ نَفۡسٌ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ فَمِنۡهُمۡ شَقِيّٞ وَسَعِيدٞ ١٠٥ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ شَقُواْ فَفِي ٱلنَّارِ لَهُمۡ فِيهَا زَفِيرٞ وَشَهِيقٌ ١٠٦ خَٰلِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ إِلَّا مَا شَآءَ رَبُّكَۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٞ لِّمَا يُرِيدُ ١٠٧ ۞وَأَمَّا ٱلَّذِينَ سُعِدُواْ فَفِي ٱلۡجَنَّةِ خَٰلِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ إِلَّا مَا شَآءَ رَبُّكَۖ عَطَآءً غَيۡرَ مَجۡذُوذٖ ١٠٨ ﴾
پیشوا شود [فرعون] قوم خود را روز قیامت، پس بیارد ایشان را به آتش و بد جایى است که وارد آن شدند. [دوزخ] . ﴿98﴾و از پى ایشان آورده شد لعنت در این دنیا و روز قیامت نیز، بد عطایی است که داده شد [آن لعنت] . ﴿99﴾این از اخبار دیههاست که میخوانیم آن را بر تو، بعضى از آن باقی است و بعضی از بیخ بریده. ﴿100﴾و ستم نکردیم ایشان را و لیکن ایشان ستم کردند بر خویشتن، پس هیچ دفع نکردند از ایشان و معبودانِ ایشان که میخواندند بجز خدا، وقتى که آمد فرمانِ پروردگار تو و نیفزودند ایشان را بجز هلاکى. ﴿101﴾و همچنین است گرفتار کردن پروردگار تو، چون درگرفت کند دیهها را و آنها ستمکار باشند، هرآیینه در گرفت وی، درد دهندۀ سخت است. ﴿102﴾هرآیینه در این سخن نشانهای است کسى راکه ترسیده است از عذاب آخرت، آن روز روزى است که جمع کرده شوند در آن مردمان و آن روز روزی است که همه حاضر شوند در وى. ﴿103﴾و موقوف نمیداریم آن را مگر تا مدّت معین. ﴿104﴾روزی که بیاید، سخن نگوید هیچ کس مگر به دستورى حق. پس بعض ایشان بدبخت باشند و بعض نیکبخت. ﴿105﴾امّا آنانکه بدبخت شدند، پس در آتش باشند، ایشان را آنجا مانند زیر و بم خر باشد. ﴿106﴾جاویدان آنجا، مدّت بقاى آسمانها و زمین، غیر وقتى که خواسته است پروردگار تو، هرآیینه پروردگار تو میکند آنچه میخواهد. ﴿107﴾و اما آنانکه نیکبخت کرده شدند، پس در بهشت باشند جاویدان آنجا تا مدت بقاى آسمانها و زمین، غیر وقتى که خواسته است پروردگار تو، بخششى غیر منقطع [664]. ﴿108﴾
﴿فَلَا تَكُ فِي مِرۡيَةٖ مِّمَّا يَعۡبُدُ هَٰٓؤُلَآءِۚ مَا يَعۡبُدُونَ إِلَّا كَمَا يَعۡبُدُ ءَابَآؤُهُم مِّن قَبۡلُۚ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمۡ نَصِيبَهُمۡ غَيۡرَ مَنقُوصٖ ١٠٩ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ فَٱخۡتُلِفَ فِيهِۚ وَلَوۡلَا كَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيۡنَهُمۡۚ وَإِنَّهُمۡ لَفِي شَكّٖ مِّنۡهُ مُرِيبٖ ١١٠ وَإِنَّ كُلّٗا لَّمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمۡ رَبُّكَ أَعۡمَٰلَهُمۡۚ إِنَّهُۥ بِمَا يَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ ١١١ فَٱسۡتَقِمۡ كَمَآ أُمِرۡتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطۡغَوۡاْۚ إِنَّهُۥ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ ١١٢وَلَا تَرۡكَنُوٓاْ إِلَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ ٱلنَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِنۡ أَوۡلِيَآءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ١١٣ وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ طَرَفَيِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِۚ إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ يُذۡهِبۡنَ ٱلسَّئَِّاتِۚ ذَٰلِكَ ذِكۡرَىٰ لِلذَّٰكِرِينَ ١١٤ وَٱصۡبِرۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١١٥ فَلَوۡلَا كَانَ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مِن قَبۡلِكُمۡ أُوْلُواْ بَقِيَّةٖ يَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡفَسَادِ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا قَلِيلٗا مِّمَّنۡ أَنجَيۡنَا مِنۡهُمۡۗ وَٱتَّبَعَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مَآ أُتۡرِفُواْ فِيهِ وَكَانُواْ مُجۡرِمِينَ ١١٦ وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهۡلِكَ ٱلۡقُرَىٰ بِظُلۡمٖ وَأَهۡلُهَا مُصۡلِحُونَ ١١٧﴾
پس مباش در شبهه از آنچه مىپرستند این گروه. نمىپرستند مگر چنانکه میپرستیدند پدران ایشان پیش از این و ما البته تمام رسانیدهایم به ایشان، حصۀ ایشان را ناکاهیده [665]. ﴿109﴾و هرآیینه دادیم موسى را کتاب، پس اختلاف افتاد در آن و اگر نبودى سخنى که سابقاً صادر شده از پروردگار تو، هرآیینه فیصل کرده میشد میان ایشان و هرآیینه ایشان در شبهه قویاند از آن. ﴿110﴾و هرآیینه هر کسى وقتى که برانگیخته شوند، البته تمام خواهد داد ایشان را پروردگار تو جزاى کردار ایشان، هرآیینه وى به آنچه میکنند داناست. ﴿111﴾پس استوار باش چنانچه فرموده شدهای تو و آنانکه توبه کردهاند همراه تو، و از حدّ مگذرید، هرآیینه وى به آنچه میکنید بیناست. ﴿112﴾و میل مکنید به سوى آنانکه ستم کردند که آنگاه برسد به شما آتش و نیست شما را بجز خدا دوستان، باز نصرت داده نشوید. ﴿113﴾و برپا کن نماز را دو طرف روز و ساعتى چند از شب، هرآیینه طاعات دور میکنند گناهان را، این پندى هست پند پذیران را. ﴿114﴾و شکیبایى کن، هرآیینه خدا ضایع نمىسازد مزد نیکوکاران را. ﴿115﴾پس چرا نشدند از آن قرنهاکه پیش از شما بودند اهل خرد، که منع کنند از فساد در زمین، الاّ اندکى از آن جماعت که خلاص ساختیم از میان ایشان و پیروى کردند ستمکاران چیزی راکه آسودگى داده شدند به آن [666]و بودند گناهکاران. ﴿116﴾و هرگز نیست پروردگار تو که هلاک کند دیه را به ستم و اهل آن نیکوکار باشند. ﴿117﴾
[642] یعنی اعراض میکنند. [643] مترجم گوید: میتوان گفت: پیچیدن سینه عبارت از آن است که فکرهای ناصواب کند و به شبهات واهیه دل خود را اطمینان دهد و عقائد حقه را فراموش سازد، زیرا که صدر اینجا به معنای علومِ صدر آمده است. [644] یعنی در لوح محفوظ نوشته شده. مترجم گوید: مستودع جایی است که به غیر اختیار او آنجا نگاهداشته بودند، مانند صُلب و رَحِم و مستقر جایی است که به اختیار خود میماند، مثل خانه. [645] یعنی ترک مکن، دلتنگ مشو. [646] مترجم گوید: نخست به دَه سوره تحدّی واقع شد و چون از آن عاجز شدند، به یکه سوره تحدّی فرمود. [647] یعنی بر اسلام ثابت باشید. [648] یعنی ثواب صدقه و صلۀ رحم که از کفار به وجود میآید در دنیا میدهند به توسیع رزق و صحت بدن. [649] یعنی دلیل عقلی. [650] یعنی قرآن. [651] یعنی کراماً کاتبین. [652] مترجم گوید: ومیتوان گفت که همزۀ استفهام انکاری محذوف است، یعنی، آیا نمیتوانستند شنیدن و آیا نمیدیدند؟ [653] مترجم گوید: این جمله زیاده کرده شد در وسط قصۀ قوم نوح تا تنبیه باشد بر تطبیق حال مشرکین مکه با حال قوم حضرت نوح، والله اعلم. [654] یعنی زن نوح و کنعان، پسر نوح. [655] یعنی از باران. [656] یعنی مالک اوست. [657] یعنی حکیم است. [658] یعنی آفریده پدر و مادر شما، آدم و حوا را از خاک که شما از نسل آنهایید. [659] مترجم گوید: یعنی به سبب خوش وقتی از هلاک قوم لوط. [660] مترجم گوید: یعنی ایشان نوجوان خوش روی بودند و عادت قوم معلوم بود، پس خوف فتنه پیدا شد، والله اعلم. [661] یعنی هلاک کننده. [662] یعنی حلال چگونه سخن شما را شنوم. [663] مترجم گوید: یعنی نمیخواهم که به کار نیک بفرمایم و خود نکنم، والله اعلم. [664] مترجم گوید: یعنی مدت ماندن در بهشت و دوزخ مانند مدت دوام آسمانها وزمین است در دنیا، اگر زیادتی را که در مشیت خداست و در فهم کسی نمیگنجد اعتبار نکند، حاصل بیان دوام است بِاَبلغ وجوه، والله اعلم. [665] یعنی حصه ایشان از عذاب. [666] یعنی به لذات دنیا مشغول شدند. ﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ ٱلنَّاسَ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخۡتَلِفِينَ ١١٨ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمۡۗ وَتَمَّتۡ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ ١١٩ وَكُلّٗا نَّقُصُّ عَلَيۡكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِۦ فُؤَادَكَۚ وَجَآءَكَ فِي هَٰذِهِ ٱلۡحَقُّ وَمَوۡعِظَةٞ وَذِكۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ ١٢٠ وَقُل لِّلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَكَانَتِكُمۡ إِنَّا عَٰمِلُونَ ١٢١ وَٱنتَظِرُوٓاْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ ١٢٢ وَلِلَّهِ غَيۡبُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَإِلَيۡهِ يُرۡجَعُ ٱلۡأَمۡرُ كُلُّهُۥ فَٱعۡبُدۡهُ وَتَوَكَّلۡ عَلَيۡهِۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ١٢٣﴾
و اگر خواستى پروردگار تو، البته گردانیدى مردمان را یک ملّت و همیشه باشند مختلف. ﴿118﴾الاّ آنکه بر وى رحم کرده است پروردگار تو و براى این اختلاف آفریده است ایشان را و تمام شد سخن پروردگار تو که البته پر کنم دوزخ را از جن و مردمان همه یکجا [667]. ﴿119﴾و هر چیزى را میخوانیم بر تو از اخبار پیغامبران آن چیزى را که ثابت میگردانیم به آن دل تو را و آمده است به تو در این سوره سخن درست و پندى و یادکردنى براى مسلمانان. ﴿120﴾و بگو آنان را که ایمان نمىآرند: کار کنید بر طور خود، هرآیینه ما نیز کار میکنم. ﴿121﴾و انتظار کشید، هرآیینه ما نیز منتظرانیم. ﴿122﴾و خدای راست علم غیب آسمانها و زمین و به سوى او بازگردانیده میشود کار همۀ آن، پس عبادت کن او را و توکل کن بر او، و نیست پروردگار تو بىخبر از آنچه میکنید. ﴿123﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓرۚ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ ١ إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ قُرۡءَٰنًا عَرَبِيّٗا لَّعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ ٢ نَحۡنُ نَقُصُّ عَلَيۡكَ أَحۡسَنَ ٱلۡقَصَصِ بِمَآ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ وَإِن كُنتَ مِن قَبۡلِهِۦ لَمِنَ ٱلۡغَٰفِلِينَ ٣ إِذۡ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَٰٓأَبَتِ إِنِّي رَأَيۡتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوۡكَبٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ رَأَيۡتُهُمۡ لِي سَٰجِدِينَ ٤﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الر، این آیتها آیات کتاب روشن است. ﴿1﴾هرآیینه ما فروفرستادیم آن را قرآن عربى ساخته، باشد که شما دریابید. ﴿2﴾ما قصه میخوانیم بر تو بهترین قصّه خواندن، به وحى فرستادن خود به سوى تو این قرآن را و هرآیینه حال این است که تو بودى پیش از آن از بىخبران. ﴿3﴾یاد کن چون گفت یوسف پدر خود را: اى پدر من! هرآیینه من به خواب دیدم یازده ستاره را و آفتاب و ماه را، دیدم اینها را براى خود، سجده کننده. ﴿4﴾
﴿ قَالَ يَٰبُنَيَّ لَا تَقۡصُصۡ رُءۡيَاكَ عَلَىٰٓ إِخۡوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيۡدًاۖ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ لِلۡإِنسَٰنِ عَدُوّٞ مُّبِينٞ ٥ وَكَذَٰلِكَ يَجۡتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأۡوِيلِ ٱلۡأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكَ وَعَلَىٰٓ ءَالِ يَعۡقُوبَ كَمَآ أَتَمَّهَا عَلَىٰٓ أَبَوَيۡكَ مِن قَبۡلُ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡحَٰقَۚ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٦ ۞لَّقَدۡ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخۡوَتِهِۦٓ ءَايَٰتٞ لِّلسَّآئِلِينَ ٧ إِذۡ قَالُواْ لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰٓ أَبِينَا مِنَّا وَنَحۡنُ عُصۡبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ ٨ ٱقۡتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ ٱطۡرَحُوهُ أَرۡضٗا يَخۡلُ لَكُمۡ وَجۡهُ أَبِيكُمۡ وَتَكُونُواْ مِنۢ بَعۡدِهِۦ قَوۡمٗا صَٰلِحِينَ ٩ قَالَ قَآئِلٞ مِّنۡهُمۡ لَا تَقۡتُلُواْ يُوسُفَ وَأَلۡقُوهُ فِي غَيَٰبَتِ ٱلۡجُبِّ يَلۡتَقِطۡهُ بَعۡضُ ٱلسَّيَّارَةِ إِن كُنتُمۡ فَٰعِلِينَ ١٠ قَالُواْ يَٰٓأَبَانَا مَالَكَ لَا تَأۡمَ۬نَّا عَلَىٰ يُوسُفَ وَإِنَّا لَهُۥ لَنَٰصِحُونَ ١١ أَرۡسِلۡهُ مَعَنَا غَدٗا يَرۡتَعۡ وَيَلۡعَبۡ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ١٢ قَالَ إِنِّي لَيَحۡزُنُنِيٓ أَن تَذۡهَبُواْ بِهِۦ وَأَخَافُ أَن يَأۡكُلَهُ ٱلذِّئۡبُ وَأَنتُمۡ عَنۡهُ غَٰفِلُونَ ١٣ قَالُواْ لَئِنۡ أَكَلَهُ ٱلذِّئۡبُ وَنَحۡنُ عُصۡبَةٌ إِنَّآ إِذٗا لَّخَٰسِرُونَ ١٤﴾
گفت: اى پسرک من! بیان مکن خواب خود را پیش برادران خود که آنگاه اندیشه کنند در حق تو حیله. هرآیینه شیطان آدمى را دشمن آشکار است. ﴿5﴾و [چنانکه این خواب به تو نمود،] همچنین برگزیند تو را پروردگار تو و بیاموزد تو را از علم تاویلِ الاحادیث (یعنى تعبیر رویا) و تمام کند نعمت خود را بر تو و بر فرزندان یعقوب، چنانکه تمام کرد آن را بر دو جد تو پیش از این، ابراهیم و اسحاق. هرآیینه پروردگار تو دانای استوارکار است. ﴿6﴾هرآیینه هست در قصّۀ یوسف و برادران او نشانهها، سؤال کنندگان را. ﴿7﴾چون گفتند که: یوسف و برادر حقیقى او دوستترند نزدیک پدر ما از ما، و ما جماعتیم، هرآیینه پدر ما در خطاى ظاهر است. ﴿8﴾بکشید یوسف را یا بیفکندیش به زمین غیر معلوم تا خالى شود براى شما توجه پدر شما و تا باشید بعد از این گروهى شایسته (یعنى توبه کنید) . ﴿9﴾گفت گوینده از ایشان: مکشید یوسف را و بیفکنیدش در چاه تاریک تا برگیرد او را بعض مسافران اگر کنندگانید. ﴿10﴾گفتند: اى پدرِ ما! چیست حال تو که امین نمیپندارى ما را بر یوسف؟ و هرآیینه ما او را نیکخواهانیم. ﴿11﴾بفرست او را با ما فردا تا میوۀ بسیار خورد و بازى کند و هرآیینه ما او را نگاهبانیم. ﴿12﴾گفت: هرآیینه اندوهگین میکند مرا آنکه ببریدش و میترسم از آنکه بخورد او را گرگ و شما از وى بیخبر باشید. ﴿13﴾گفتند: اگر بخورد او را گرگ و ما جماعتیم، هرآیینه ما آنگاه زیانکار باشیم. ﴿14﴾
﴿ فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِۦ وَأَجۡمَعُوٓاْ أَن يَجۡعَلُوهُ فِي غَيَٰبَتِ ٱلۡجُبِّۚ وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمۡرِهِمۡ هَٰذَا وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ١٥ وَجَآءُوٓ أَبَاهُمۡ عِشَآءٗ يَبۡكُونَ ١٦ قَالُواْ يَٰٓأَبَانَآ إِنَّا ذَهَبۡنَا نَسۡتَبِقُ وَتَرَكۡنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَٰعِنَا فَأَكَلَهُ ٱلذِّئۡبُۖ وَمَآ أَنتَ بِمُؤۡمِنٖ لَّنَا وَلَوۡ كُنَّا صَٰدِقِينَ ١٧ وَجَآءُو عَلَىٰ قَمِيصِهِۦ بِدَمٖ كَذِبٖۚ قَالَ بَلۡ سَوَّلَتۡ لَكُمۡ أَنفُسُكُمۡ أَمۡرٗاۖ فَصَبۡرٞ جَمِيلٞۖ وَٱللَّهُ ٱلۡمُسۡتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ ١٨ وَجَآءَتۡ سَيَّارَةٞ فَأَرۡسَلُواْ وَارِدَهُمۡ فَأَدۡلَىٰ دَلۡوَهُۥۖ قَالَ يَٰبُشۡرَىٰ هَٰذَا غُلَٰمٞۚ وَأَسَرُّوهُ بِضَٰعَةٗۚ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِمَا يَعۡمَلُونَ ١٩ وَشَرَوۡهُ بِثَمَنِۢ بَخۡسٖ دَرَٰهِمَ مَعۡدُودَةٖ وَكَانُواْ فِيهِ مِنَ ٱلزَّٰهِدِينَ ٢٠ وَقَالَ ٱلَّذِي ٱشۡتَرَىٰهُ مِن مِّصۡرَ لِٱمۡرَأَتِهِۦٓ أَكۡرِمِي مَثۡوَىٰهُ عَسَىٰٓ أَن يَنفَعَنَآ أَوۡ نَتَّخِذَهُۥ وَلَدٗاۚ وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلِنُعَلِّمَهُۥ مِن تَأۡوِيلِ ٱلۡأَحَادِيثِۚ وَٱللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰٓ أَمۡرِهِۦ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٢١ وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُۥٓ ءَاتَيۡنَٰهُ حُكۡمٗا وَعِلۡمٗاۚ وَكَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٢٢﴾
پس چون ببردندش و عزیمت کردند که بیفکنندش در چاه تاریک و وحى فرستادیم به سوى او که البته خبردار خواهى ساخت ایشان را به این ماجرای ایشان و ایشان نشناسند. ﴿15﴾و آمدند پیش پدر خود شبانگاه، گریان. ﴿16﴾گفتند: اى پدر ما! هرآیینه ما شروع کردیم در مسابقت و گذاشتیم یوسف را نزدیک رخت خویش، پس بخورد او را گرگ و نیستى تو باور دارنده ما را و اگرچه هستیم راستگوى. ﴿17﴾و آوردند بالاى قمیص او خون دروغ را. یعقوب گفت: نى! بلکه آراسته است پیش شما نفس شما تدبیرى را. پس کار من صبر نیک است و خدا، مدد طلبیده میشود از وى بر آنچه شما بیان میکنید. ﴿18﴾و آمد کاروانى پس فرستادند سقّاى خود را پس انداخت دلوِ خود. گفت: اى مژده! این نوجوانى است. و اهل قافله پنهان ساختند او را سرمایۀ دانسته و خدا داناست به آنچه میکردند. ﴿19﴾و [برادران] فروختندش به بهاى ناقص، درهمى چند شمرده شده و بودند در باب یوسف از بىرغبتان. ﴿20﴾و گفت شخصى که خرید کرد یوسف را از اهل مصر به زن خود: گرامى دار جاى او را شاید که نفع دهد ما را یا فرزند گیریم او را و همچنین قرار دادیم یوسف را در آن زمین و تا بیاموزیم او را از علم تأویلِ احادیث و خدا تواناست بر مراد خود و لیکن اکثر مردمان نمیدانند. ﴿21﴾و چون رسید یوسف به نهایت قوّت، دادیم او را دانایى و علم و همچنین جزا میدهیم نیکوکاران را. ﴿22﴾
﴿ وَرَٰوَدَتۡهُ ٱلَّتِي هُوَ فِي بَيۡتِهَا عَن نَّفۡسِهِۦ وَغَلَّقَتِ ٱلۡأَبۡوَٰبَ وَقَالَتۡ هَيۡتَ لَكَۚ قَالَ مَعَاذَ ٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ رَبِّيٓ أَحۡسَنَ مَثۡوَايَۖ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٢٣ وَلَقَدۡ هَمَّتۡ بِهِۦۖ وَهَمَّ بِهَا لَوۡلَآ أَن رَّءَا بُرۡهَٰنَ رَبِّهِۦۚ كَذَٰلِكَ لِنَصۡرِفَ عَنۡهُ ٱلسُّوٓءَ وَٱلۡفَحۡشَآءَۚ إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُخۡلَصِينَ ٢٤ وَٱسۡتَبَقَا ٱلۡبَابَ وَقَدَّتۡ قَمِيصَهُۥ مِن دُبُرٖ وَأَلۡفَيَا سَيِّدَهَا لَدَا ٱلۡبَابِۚ قَالَتۡ مَا جَزَآءُ مَنۡ أَرَادَ بِأَهۡلِكَ سُوٓءًا إِلَّآ أَن يُسۡجَنَ أَوۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٢٥ قَالَ هِيَ رَٰوَدَتۡنِي عَن نَّفۡسِيۚ وَشَهِدَ شَاهِدٞ مِّنۡ أَهۡلِهَآ إِن كَانَ قَمِيصُهُۥ قُدَّ مِن قُبُلٖ فَصَدَقَتۡ وَهُوَ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ ٢٦ وَإِن كَانَ قَمِيصُهُۥ قُدَّ مِن دُبُرٖ فَكَذَبَتۡ وَهُوَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٢٧ فَلَمَّا رَءَا قَمِيصَهُۥ قُدَّ مِن دُبُرٖ قَالَ إِنَّهُۥ مِن كَيۡدِكُنَّۖ إِنَّ كَيۡدَكُنَّ عَظِيمٞ ٢٨ يُوسُفُ أَعۡرِضۡ عَنۡ هَٰذَاۚ وَٱسۡتَغۡفِرِي لِذَنۢبِكِۖ إِنَّكِ كُنتِ مِنَ ٱلۡخَاطِِٔينَ ٢٩ ۞وَقَالَ نِسۡوَةٞ فِي ٱلۡمَدِينَةِ ٱمۡرَأَتُ ٱلۡعَزِيزِ تُرَٰوِدُ فَتَىٰهَا عَن نَّفۡسِهِۦۖ قَدۡ شَغَفَهَا حُبًّاۖ إِنَّا لَنَرَىٰهَا فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٣٠ ﴾
و گفت و شنید کرد با یوسف زنى که او در خانهاش بود تا بگذرد از حفظ خود [و این کنایت از طلب جماع است] و ببست درها را و گفت: پیش آى! گفت: من مىپناهم به خدا! این شخص صاحب من است، نیکو ساخت جاى مرا [668]، هرآیینه رستگار نمىشوند ظالمان. ﴿23﴾و هرآیینه قصد کرد آن زن به سوى یوسف و قصد کرد یوسف به سوى او، اگر نه آن بودى که دیدى یوسف دلیل پروردگار خود را [میشد آنچه میشد]، چنین کردیم تا بازگردانیم از وى بدى و بىحیایى را، هرآیینه وى از بندگان خالص کردۀ ماست. ﴿24﴾و با یکدیگر سبقت کردند به سوى دروازه و بدرید آن زن پیراهن یوسف را از پسِ پشت و یافتند شوهر زن را نزدیک دروازه. گفت [زن]: چیست جزاى کسی که خواسته باشد به اهل تو کار بد مگر آنکه به زندان کرده شود یا عقوبتى درددهنده؟!. ﴿25﴾یوسف گفت: این زن گفت و شنید کرد با من تا غافل کند مرا از محافظت نفس من و گواهى داد گواهى دهنده از قبیلۀ زن که اگر هست پیراهن یوسف دریده از پیش، پس این زن راست گفته است و یوسف از دروغ گویان است. ﴿26﴾و اگر هست پیراهن او دریده از پشت، پس این زن دروغ گفته است و یوسف از راستگویان است. ﴿27﴾پس شوهرش چون دید پیراهن را دریده از پشت، گفت: این قضیه از مکر شماست اى زنان! هرآیینه مکر شما اى زنان، بزرگ است. ﴿28﴾اى یوسف! درگذر از این ماجرا و اى زن! طلب آمرزش کن براى گناه خود، هرآیینه تو بودهای از خطا کنندگان. ﴿29﴾و گفتند زنانی چند در شهر که: زن عزیز گفت و شنید میکند با نوجوان خود تا غافل کند او را از حفظ نفس خود، هرآیینه در دلش جاى کرده است از روى دوستى، هرآیینه ما مىبینیم او را در گمراهى ظاهر. ﴿30﴾
﴿ فَلَمَّا سَمِعَتۡ بِمَكۡرِهِنَّ أَرۡسَلَتۡ إِلَيۡهِنَّ وَأَعۡتَدَتۡ لَهُنَّ مُتَّكَٔٗا وَءَاتَتۡ كُلَّ وَٰحِدَةٖ مِّنۡهُنَّ سِكِّينٗا وَقَالَتِ ٱخۡرُجۡ عَلَيۡهِنَّۖ فَلَمَّا رَأَيۡنَهُۥٓ أَكۡبَرۡنَهُۥ وَقَطَّعۡنَ أَيۡدِيَهُنَّ وَقُلۡنَ حَٰشَ لِلَّهِ مَا هَٰذَا بَشَرًا إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا مَلَكٞ كَرِيمٞ ٣١ قَالَتۡ فَذَٰلِكُنَّ ٱلَّذِي لُمۡتُنَّنِي فِيهِۖ وَلَقَدۡ رَٰوَدتُّهُۥ عَن نَّفۡسِهِۦ فَٱسۡتَعۡصَمَۖ وَلَئِن لَّمۡ يَفۡعَلۡ مَآ ءَامُرُهُۥ لَيُسۡجَنَنَّ وَلَيَكُونٗا مِّنَ ٱلصَّٰغِرِينَ ٣٢ قَالَ رَبِّ ٱلسِّجۡنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدۡعُونَنِيٓ إِلَيۡهِۖ وَإِلَّا تَصۡرِفۡ عَنِّي كَيۡدَهُنَّ أَصۡبُ إِلَيۡهِنَّ وَأَكُن مِّنَ ٱلۡجَٰهِلِينَ ٣٣ فَٱسۡتَجَابَ لَهُۥ رَبُّهُۥ فَصَرَفَ عَنۡهُ كَيۡدَهُنَّۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٣٤ ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّنۢ بَعۡدِ مَا رَأَوُاْ ٱلۡأٓيَٰتِ لَيَسۡجُنُنَّهُۥ حَتَّىٰ حِينٖ ٣٥ وَدَخَلَ مَعَهُ ٱلسِّجۡنَ فَتَيَانِۖ قَالَ أَحَدُهُمَآ إِنِّيٓ أَرَىٰنِيٓ أَعۡصِرُ خَمۡرٗاۖ وَقَالَ ٱلۡأٓخَرُ إِنِّيٓ أَرَىٰنِيٓ أَحۡمِلُ فَوۡقَ رَأۡسِي خُبۡزٗا تَأۡكُلُ ٱلطَّيۡرُ مِنۡهُۖ نَبِّئۡنَا بِتَأۡوِيلِهِۦٓۖ إِنَّا نَرَىٰكَ مِنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٣٦ قَالَ لَا يَأۡتِيكُمَا طَعَامٞ تُرۡزَقَانِهِۦٓ إِلَّا نَبَّأۡتُكُمَا بِتَأۡوِيلِهِۦ قَبۡلَ أَن يَأۡتِيَكُمَاۚ ذَٰلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّيٓۚ إِنِّي تَرَكۡتُ مِلَّةَ قَوۡمٖ لَّا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ كَٰفِرُونَ ٣٧ ﴾
پس چون شنید زن عزیز غیبت ایشان را، آدم فرستاد به سوى ایشان و مهیا کرد براى ایشان مجلسى و داد هر یکى را از ایشان کاردى و گفت: اى یوسف! بیرون آى بر این زنان. پس چون دیدندش، بزرگ یافتندش و ببریدند دست خویش و گفتند: پاک است خدا! نیست این جوان آدمى! نیست این شخص مگر فرشتهای گرامى! . ﴿31﴾زن عزیز گفت: این است آنکه ملامت کرده بودید مرا در عشق وى. و هرآیینه گفت و شنید کردم با وى تا غافل کنم او را از حفظ نفس وى، پس نگه داشت خود را و اگر نکند آنچه میفرمایم او را، البته به زندان کرده شود و البته باشد از خوارشدگان. ﴿32﴾یوسف گفت: اى پروردگار من! زندان دوستتر است نزدیک من از آنچه میخوانند مرا به سوى آن و اگر تو بازندارى از من فریب این زنان را، لا بد میل کنم به ایشان و باشم از نادانان. ﴿33﴾پس قبول کرد دعاى او را پروردگار او، پس بازداشت از یوسف فریب ایشان، هرآیینه وى شنوای داناست. ﴿34﴾باز ظاهر شد آن جماعت را بعد از آنکه دیده بودند نشانههاکه البته به زندان درآرند او را تا مدتى [669]. ﴿35﴾و داخل شدند به زندان همراهِ یوسف دو جوان. یکى از ایشان گفت: هرآیینه به خواب بینم خود را که مىافشارم آب انگور و دیگر گفت که: هرآیینه به خواب مىبینم خود را، برداشتهام بر سر خود نانى که مرغان از آن میخورند. خبردارکن ما را به تأویل این خواب، هرآیینه ما مىبینم تو را از نیکوکاران. ﴿36﴾گفت: نخواهد آمد به شما هیچ طعامى که داده میشوید آن را (یعنى در خواب) مگر خبردار کنم شما را به تعبیر آن پیش از آنکه بیاید به شما مصداق تعبیر. این تعبیر از آن قبیل است که آموخته است مرا پروردگار من، هرآیینه من ترک کردم کیش قومى که ایمان نمىآرند به خدا و ایشان به آخرت نامعتقدانند. ﴿37﴾
﴿ وَٱتَّبَعۡتُ مِلَّةَ ءَابَآءِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَۚ مَا كَانَ لَنَآ أَن نُّشۡرِكَ بِٱللَّهِ مِن شَيۡءٖۚ ذَٰلِكَ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ عَلَيۡنَا وَعَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَشۡكُرُونَ ٣٨ يَٰصَٰحِبَيِ ٱلسِّجۡنِ ءَأَرۡبَابٞ مُّتَفَرِّقُونَ خَيۡرٌ أَمِ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ ٣٩مَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ أَسۡمَآءٗ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍۚ إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلۡقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٤٠ يَٰصَٰحِبَيِ ٱلسِّجۡنِ أَمَّآ أَحَدُكُمَا فَيَسۡقِي رَبَّهُۥ خَمۡرٗاۖ وَأَمَّا ٱلۡأٓخَرُ فَيُصۡلَبُ فَتَأۡكُلُ ٱلطَّيۡرُ مِن رَّأۡسِهِۦۚ قُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ ٱلَّذِي فِيهِ تَسۡتَفۡتِيَانِ ٤١ وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُۥ نَاجٖ مِّنۡهُمَا ٱذۡكُرۡنِي عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَىٰهُ ٱلشَّيۡطَٰنُ ذِكۡرَ رَبِّهِۦ فَلَبِثَ فِي ٱلسِّجۡنِ بِضۡعَ سِنِينَ ٤٢ وَقَالَ ٱلۡمَلِكُ إِنِّيٓ أَرَىٰ سَبۡعَ بَقَرَٰتٖ سِمَانٖ يَأۡكُلُهُنَّ سَبۡعٌ عِجَافٞ وَسَبۡعَ سُنۢبُلَٰتٍ خُضۡرٖ وَأُخَرَ يَابِسَٰتٖۖ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَأُ أَفۡتُونِي فِي رُءۡيَٰيَ إِن كُنتُمۡ لِلرُّءۡيَا تَعۡبُرُونَ ٤٣ ﴾
و پیروى کردم کیش پدران خود را، ابراهیم و اسحق و یعقوب. نشاید ما را که شریک خدا مقرر کنیم چیزى را. این از فضل خدا است بر ما و بر مردمان و لیکن بیشتر مردمان شکر نمىکنند. ﴿38﴾اى دو باشندۀ زندان! آیا معبودان پراکنده بهترند یا خدای یکتاى غالب؟. ﴿39﴾عبادت نمیکنید بجز خدا مگر نامهایی چند را که شما مقرر کردهاید آن را و پدران شما مقرر کردهاند، نفرستاده است خدا بر آنها هیچ دلیل. نیست فرمانروایى مگر خدا را، فرمود که عبادت مکنید مگر خودش را. این است کیش درست و لیکن بیشتر مردمان نمیدانند. ﴿40﴾اى دو باشندۀ زندان! امّا یکى از شما پس بنوشاند مولاى خود را شراب، امّا آن دیگر، پس بردار کرده شود، پس بخورند مرغان از سرِ او. فیصل کرده شد کارى که در وى سؤال میکنید. ﴿41﴾و گفت یوسف به شخصى که دانسته بود که خلاصى یابنده است از آن دو کس: یاد کن مرا نزد مولاى خود. پس شیطان فراموش گردانید از خاطر وى که یاد کند پیش مولاى خود. پس ماند یوسف در زندان چند سال. ﴿42﴾و گفت پادشاه: هرآیینه من به خواب مىبینم که هفت گاو فربه میخورند آنها را هفت گاو لاغر و مىبینم هفت خوشۀ سبز را و هفت خوشۀ دیگر خشک را. اى جماعت! جواب من دهید در باب خواب من، اگر خواب را تعبیر میگویید. ﴿43﴾
﴿ قَالُوٓاْ أَضۡغَٰثُ أَحۡلَٰمٖۖ وَمَا نَحۡنُ بِتَأۡوِيلِ ٱلۡأَحۡلَٰمِ بِعَٰلِمِينَ ٤٤ وَقَالَ ٱلَّذِي نَجَا مِنۡهُمَا وَٱدَّكَرَ بَعۡدَ أُمَّةٍ أَنَا۠ أُنَبِّئُكُم بِتَأۡوِيلِهِۦ فَأَرۡسِلُونِ ٤٥ يُوسُفُ أَيُّهَا ٱلصِّدِّيقُ أَفۡتِنَا فِي سَبۡعِ بَقَرَٰتٖ سِمَانٖ يَأۡكُلُهُنَّ سَبۡعٌ عِجَافٞ وَسَبۡعِ سُنۢبُلَٰتٍ خُضۡرٖ وَأُخَرَ يَابِسَٰتٖ لَّعَلِّيٓ أَرۡجِعُ إِلَى ٱلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَعۡلَمُونَ ٤٦ قَالَ تَزۡرَعُونَ سَبۡعَ سِنِينَ دَأَبٗا فَمَا حَصَدتُّمۡ فَذَرُوهُ فِي سُنۢبُلِهِۦٓ إِلَّا قَلِيلٗا مِّمَّا تَأۡكُلُونَ ٤٧ ثُمَّ يَأۡتِي مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ سَبۡعٞ شِدَادٞ يَأۡكُلۡنَ مَا قَدَّمۡتُمۡ لَهُنَّ إِلَّا قَلِيلٗا مِّمَّا تُحۡصِنُونَ ٤٨ ثُمَّ يَأۡتِي مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ عَامٞ فِيهِ يُغَاثُ ٱلنَّاسُ وَفِيهِ يَعۡصِرُونَ ٤٩ وَقَالَ ٱلۡمَلِكُ ٱئۡتُونِي بِهِۦۖ فَلَمَّا جَآءَهُ ٱلرَّسُولُ قَالَ ٱرۡجِعۡ إِلَىٰ رَبِّكَ فَسَۡٔلۡهُ مَا بَالُ ٱلنِّسۡوَةِ ٱلَّٰتِي قَطَّعۡنَ أَيۡدِيَهُنَّۚ إِنَّ رَبِّي بِكَيۡدِهِنَّ عَلِيمٞ ٥٠ قَالَ مَا خَطۡبُكُنَّ إِذۡ رَٰوَدتُّنَّ يُوسُفَ عَن نَّفۡسِهِۦۚ قُلۡنَ حَٰشَ لِلَّهِ مَا عَلِمۡنَا عَلَيۡهِ مِن سُوٓءٖۚ قَالَتِ ٱمۡرَأَتُ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡـَٰٔنَ حَصۡحَصَ ٱلۡحَقُّ أَنَا۠ رَٰوَدتُّهُۥ عَن نَّفۡسِهِۦ وَإِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٥١ ذَٰلِكَ لِيَعۡلَمَ أَنِّي لَمۡ أَخُنۡهُ بِٱلۡغَيۡبِ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي كَيۡدَ ٱلۡخَآئِنِينَ ٥٢ ﴾
گفتند: این خوابهاى شوریده است و ما نیستیم به تعبیر خوابهاى شوریده، دانا. ﴿44﴾و گفت آن که نجات یافته بود از آن دو کس و به یاد آورد بعد مدّتى: من خبر دهم شما را به تعبیر این خواب، پس بفرستید مرا [670]. ﴿45﴾گفت: اى یوسف! اى راستگو! جواب ده ما را در این خواب که هفت گاو فربه میخورند ایشان را هفت گاو لاغر و هفت خوشۀ سبز و هفت خوشۀ دیگر خشک، بُوَد که من بازگردم به سوى مردمان تا ایشان بدانند. ﴿46﴾گفت: زراعت کنید هفت سال پى در پى بر عادت خود، پس آنچه بدروید پس بگذاریدش در خوشۀ آن، مگر اندکى از آنچه میخورید. ﴿47﴾باز بیاید بعد از آن، هفت سال سخت. بخورند آنچه در سابق ذخیره نهاده بودید براى آنها مگر اندکى از آنچه به احتیاط نگه دارید. ﴿48﴾باز بیاید بعد از آن سالى که در آن باران فرستاده شود بر مردمان و در او بیفشارند انگور و غیر آن [671]. ﴿49﴾و گفت پادشاه: بیارید پیش من یوسف را، پس چون آمد نزدیک یوسف فرستادۀ پادشاه، گفت: بازگرد به سوى مولاى خود. پس سؤال کن او را: چیست حال آن زنانکه بریدند دست خویش را؟ هرآیینه پروردگار من به حیلهبازى ایشان داناست [672]. ﴿50﴾گفت پادشاه: چه بود حال شما وقتى که گفت و شنید کردید با یوسف تا بلغزانیدش از احتیاط نفس خود؟ گفتند: پاکى خداى راست! ندانستیم بر یوسف هیچ گناهى. گفت زن عزیز: اکنون ظاهر شد سخن راست من گفت و شنید کردم با وى تا بلغزانمش از احتیاط نفس او و هرآیینه او از راستگویان است. ﴿51﴾[گفت یوسف]: این همه براى آن است تا بداند عزیز که من خیانتِ او نکردهام، غایبانه و بداند که خدا راه نمىنماید حیلۀ خیانت کنندگان را. ﴿52﴾
﴿ وَمَآ أُبَرِّئُ نَفۡسِيٓۚ إِنَّ ٱلنَّفۡسَ لَأَمَّارَةُۢ بِٱلسُّوٓءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّيٓۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٥٣ وَقَالَ ٱلۡمَلِكُ ٱئۡتُونِي بِهِۦٓ أَسۡتَخۡلِصۡهُ لِنَفۡسِيۖ فَلَمَّا كَلَّمَهُۥ قَالَ إِنَّكَ ٱلۡيَوۡمَ لَدَيۡنَا مَكِينٌ أَمِينٞ ٥٤ قَالَ ٱجۡعَلۡنِي عَلَىٰ خَزَآئِنِ ٱلۡأَرۡضِۖ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٞ ٥٥ وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَتَبَوَّأُ مِنۡهَا حَيۡثُ يَشَآءُۚ نُصِيبُ بِرَحۡمَتِنَا مَن نَّشَآءُۖ وَلَا نُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٥٦ وَلَأَجۡرُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَيۡرٞ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ ٥٧ وَجَآءَ إِخۡوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُواْ عَلَيۡهِ فَعَرَفَهُمۡ وَهُمۡ لَهُۥ مُنكِرُونَ ٥٨ وَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمۡ قَالَ ٱئۡتُونِي بِأَخٖ لَّكُم مِّنۡ أَبِيكُمۡۚ أَلَا تَرَوۡنَ أَنِّيٓ أُوفِي ٱلۡكَيۡلَ وَأَنَا۠ خَيۡرُ ٱلۡمُنزِلِينَ ٥٩ فَإِن لَّمۡ تَأۡتُونِي بِهِۦ فَلَا كَيۡلَ لَكُمۡ عِندِي وَلَا تَقۡرَبُونِ ٦٠قَالُواْ سَنُرَٰوِدُ عَنۡهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَٰعِلُونَ ٦١ وَقَالَ لِفِتۡيَٰنِهِ ٱجۡعَلُواْ بِضَٰعَتَهُمۡ فِي رِحَالِهِمۡ لَعَلَّهُمۡ يَعۡرِفُونَهَآ إِذَا ٱنقَلَبُوٓاْ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِمۡ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ ٦٢ فَلَمَّا رَجَعُوٓاْ إِلَىٰٓ أَبِيهِمۡ قَالُواْ يَٰٓأَبَانَا مُنِعَ مِنَّا ٱلۡكَيۡلُ فَأَرۡسِلۡ مَعَنَآ أَخَانَا نَكۡتَلۡ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ٦٣﴾
و به پاکى صفت نمیکنم نفس خود را، هرآیینه نفس، بسیار فرماینده است به بدى، مگر آن وقت که مهربانى کند پروردگار من، هرآیینه پروردگار من آمرزندۀ مهربان است. ﴿53﴾و گفت پادشاه: بیاریدش پیش من تا مقرر کنمش خالص برایى خدمت خویش. پس چون سخن گفت با یوسف [673]، گفت: اى یوسف! هرآیینه تو امروز نزدیک ما صاحب قدر امانتدارى. ﴿54﴾گفت: مقرر کن مرا بر خزانههاى این سرزمین، هرآیینه من محافظت کنندۀ دانایم. ﴿55﴾و همچنین (یعنى به این تقریب) منزلت دادیم یوسف را در آن زمین، قرار میگرفت از آن زمین هرجاکه میخواست. میرسانیم رحمت خود را به هر که خواهیم و ضایع نمیکنیم مزد نیکوکاران را. ﴿56﴾و هرآیینه مزد آخرت بهتر است آنان راکه ایمان مىآوردند و پرهیزگارى مىکردند. ﴿57﴾و آمدند [674]برادرانِ یوسف، پس داخل شدند بر وى، پس بشناخت ایشان را و ایشان او را ناشناسا بودند. ﴿58﴾و چون مهیا کرد براى ایشان سامان ایشان را، گفت: بیارید پیش من برادر [علاتى] خود راکه از پدر شماست. آیا نمىبینید که من تمام میدهم پیمانه را و من بهترین مهماندارى کنندگانم؟. ﴿59﴾پس اگر نیاوردید او را پیش من، پس هرگز پیمودن نباشد براى شما نزدیک من و هرگز نزدیک نشوید به من. ﴿60﴾گفتند: گفت و شنید کنیم با پدر او تا از او دست بازدارد و ما البته این کار، کنندگانیم. ﴿61﴾و گفت یوسف غلامان خود را: بنهید سرمایۀ ایشان را در خُرجینهاى ایشان، شاید ایشان بشناسند آن را چون باز روند به اهل خانۀ خویش. بُوَد که ایشان باز آیند [675]. ﴿62﴾پس چون بازگشتند به سوى پدر خویش، گفتند: اى پدر ما! منع کرده شد از ما پیمانه، پس بفرست با ما برادر ما را تا پیمانه گیریم و هرآیینه ما نگهبان وی ایم. ﴿63﴾
﴿ قَالَ هَلۡ ءَامَنُكُمۡ عَلَيۡهِ إِلَّا كَمَآ أَمِنتُكُمۡ عَلَىٰٓ أَخِيهِ مِن قَبۡلُ فَٱللَّهُ خَيۡرٌ حَٰفِظٗاۖ وَهُوَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ ٦٤ وَلَمَّا فَتَحُواْ مَتَٰعَهُمۡ وَجَدُواْ بِضَٰعَتَهُمۡ رُدَّتۡ إِلَيۡهِمۡۖ قَالُواْ يَٰٓأَبَانَا مَا نَبۡغِيۖ هَٰذِهِۦ بِضَٰعَتُنَا رُدَّتۡ إِلَيۡنَاۖ وَنَمِيرُ أَهۡلَنَا وَنَحۡفَظُ أَخَانَا وَنَزۡدَادُ كَيۡلَ بَعِيرٖۖ ذَٰلِكَ كَيۡلٞ يَسِيرٞ ٦٥ قَالَ لَنۡ أُرۡسِلَهُۥ مَعَكُمۡ حَتَّىٰ تُؤۡتُونِ مَوۡثِقٗا مِّنَ ٱللَّهِ لَتَأۡتُنَّنِي بِهِۦٓ إِلَّآ أَن يُحَاطَ بِكُمۡۖ فَلَمَّآ ءَاتَوۡهُ مَوۡثِقَهُمۡ قَالَ ٱللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَكِيلٞ ٦٦ وَقَالَ يَٰبَنِيَّ لَا تَدۡخُلُواْ مِنۢ بَابٖ وَٰحِدٖ وَٱدۡخُلُواْ مِنۡ أَبۡوَٰبٖ مُّتَفَرِّقَةٖۖ وَمَآ أُغۡنِي عَنكُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٍۖ إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِۖ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُۖ وَعَلَيۡهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُتَوَكِّلُونَ ٦٧ وَلَمَّا دَخَلُواْ مِنۡ حَيۡثُ أَمَرَهُمۡ أَبُوهُم مَّا كَانَ يُغۡنِي عَنۡهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٍ إِلَّا حَاجَةٗ فِي نَفۡسِ يَعۡقُوبَ قَضَىٰهَاۚ وَإِنَّهُۥ لَذُو عِلۡمٖ لِّمَا عَلَّمۡنَٰهُ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٦٨ وَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَىٰ يُوسُفَ ءَاوَىٰٓ إِلَيۡهِ أَخَاهُۖ قَالَ إِنِّيٓ أَنَا۠ أَخُوكَ فَلَا تَبۡتَئِسۡ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٦٩﴾
گفت یعقوب: امین نگیرم شما را بر وى مگر چنانکه امین گرفته بودم شما را بر برادر وى پیش از این، پس خدا بهتر است نگاه دارنده و او مهربانترین مهربانان است. ﴿64﴾و چون گشادند رخت خود را یافتند سرمایۀ خود را باز گردانیده به ایشان. گفتند: اى پدر ما! چه میخواهیم پیش از این! این است سرمایۀ ما بازگردانیده به سوى ما، پس باز رویم به ملک و غله آوریم براى کسان خود و نگهبانى کنیم برادر خود را و زیاده آریم پیمانۀ یک شتر و آنچه آوردهایم پیمانهای اندک است. ﴿65﴾گفت: نفرستم او را با شما تا آنکه دهید مرا عهدى از خدا که البته باز آرید او را به من، مگر آنکه گرفتار کرده شوید. پس چون دادندش عهد خویش، یعقوب گفت: خدا بر آنچه میگوییم نگهبان است. ﴿66﴾و گفت: اى پسران من! درمیایید از یک باب و درآیید از دروازههاى پراکنده [676]و دفع نمیکنم از سر شما چیزی را از قضاى خدا. نیست فرمانروایى مگر خدا را، بر وى توکل کردم و بر وى باید که توکل کنند متوکلان. ﴿67﴾و چون داخل شدند از آن راه که فرموده بود ایشان را پدر ایشان، دفع نمىتوانست کرد از سر ایشان چیزى را از قضاى خدا، لیکن سرانجام داد یعقوب خطره راکه در ضمیر وى بود و هرآیینه او بود خداوند دانش به آنچه آموخته بودیم او را و لیکن اکثر مردمان نمیدانند. ﴿68﴾و چون داخل شدند بر یوسف، جاى داد به سوى خود برادر عینى خود را، گفت: هرآیینه من برادر توام، پس اندوهگین مباش به سبب آنچه میکردند. ﴿69﴾
﴿ فَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمۡ جَعَلَ ٱلسِّقَايَةَ فِي رَحۡلِ أَخِيهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا ٱلۡعِيرُ إِنَّكُمۡ لَسَٰرِقُونَ ٧٠ قَالُواْ وَأَقۡبَلُواْ عَلَيۡهِم مَّاذَا تَفۡقِدُونَ ٧١ قَالُواْ نَفۡقِدُ صُوَاعَ ٱلۡمَلِكِ وَلِمَن جَآءَ بِهِۦ حِمۡلُ بَعِيرٖ وَأَنَا۠ بِهِۦ زَعِيمٞ ٧٢ قَالُواْ تَٱللَّهِ لَقَدۡ عَلِمۡتُم مَّا جِئۡنَا لِنُفۡسِدَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا كُنَّا سَٰرِقِينَ ٧٣ قَالُواْ فَمَا جَزَٰٓؤُهُۥٓ إِن كُنتُمۡ كَٰذِبِينَ ٧٤ قَالُواْ جَزَٰٓؤُهُۥ مَن وُجِدَ فِي رَحۡلِهِۦ فَهُوَ جَزَٰٓؤُهُۥۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلظَّٰلِمِينَ ٧٥ فَبَدَأَ بِأَوۡعِيَتِهِمۡ قَبۡلَ وِعَآءِ أَخِيهِ ثُمَّ ٱسۡتَخۡرَجَهَا مِن وِعَآءِ أَخِيهِۚ كَذَٰلِكَ كِدۡنَا لِيُوسُفَۖ مَا كَانَ لِيَأۡخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ ٱلۡمَلِكِ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُۚ نَرۡفَعُ دَرَجَٰتٖ مَّن نَّشَآءُۗ وَفَوۡقَ كُلِّ ذِي عِلۡمٍ عَلِيمٞ ٧٦ ۞قَالُوٓاْ إِن يَسۡرِقۡ فَقَدۡ سَرَقَ أَخٞ لَّهُۥ مِن قَبۡلُۚ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفۡسِهِۦ وَلَمۡ يُبۡدِهَا لَهُمۡۚ قَالَ أَنتُمۡ شَرّٞ مَّكَانٗاۖ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا تَصِفُونَ ٧٧ قَالُواْ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡعَزِيزُ إِنَّ لَهُۥٓ أَبٗا شَيۡخٗا كَبِيرٗا فَخُذۡ أَحَدَنَا مَكَانَهُۥٓۖ إِنَّا نَرَىٰكَ مِنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٧٨ ﴾
پس وقتى که مهیا کرد براى ایشان سامان ایشان، نهاد آوند آب خوردن را در خُرجین برادر خود. بعد از آن آواز داد آواز کننده که: اى کاروان! هرآیینه شما دزدید! . ﴿70﴾گفتند روى به سوى ایشان آورده: چیست آنچه نمىیابید؟!. ﴿71﴾گفتند: نمىیابیم پیمانۀ پادشاه را و کسى راکه بیاَوَرَدش، یک بار شتر باشد و من به این وعده ضامنم. ﴿72﴾گفتند: قسم به خدا هرآیینه دانستهاید که نیامدهایم تا فساد کنیم در زمین و هرگز دزد نبودهایم! . ﴿73﴾گفتند: پس چیست جزاى این فعل اگر دروغگو باشید؟ ﴿74﴾گفتند: جزای این فعل کسى هست که یافته شود متاع در خرجین او، پس همون شخص باشد جزاى او [677]. هم چنین جزا میدهیم ستمکاران را. ﴿75﴾بعد از آن برآورد پیمانه را از خرجین برادر خود. همچنین تدبیر کردیم براى یوسف. مستعد نبود که اسیر گیرد برادر خود را در دینِ پادشاه، لیکن اسیر گرفتش به مشیت خدا. بلند میگردانیم در درجههاکسى راکه خواهیم و بالاى هر خداوندِ دانش، دانایى هست. ﴿76﴾گفتند: اگر دزدى کند این شخص، پس دور نیست، که دزدى کرده بود برادر او پیش از این. پس پنهان داشت یوسف این سخن را در ضمیر خود و آشکارا نکرد آن را در پیش ایشان. گفت در دل خود: شما بد هستید در منزلت خود و خدا داناست به آنچه بیان میکنید [678]. ﴿77﴾گفتند: اى عزیز! هرآیینه او را پدری است پیر کلانسال، پس بگیر یکى را از ما به جاى او، هرآیینه ما مىبینیم تو را از نیکوکاران. ﴿78﴾
﴿ قَالَ مَعَاذَ ٱللَّهِ أَن نَّأۡخُذَ إِلَّا مَن وَجَدۡنَا مَتَٰعَنَا عِندَهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّظَٰلِمُونَ ٧٩فَلَمَّا ٱسۡتَيَۡٔسُواْ مِنۡهُ خَلَصُواْ نَجِيّٗاۖ قَالَ كَبِيرُهُمۡ أَلَمۡ تَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ أَبَاكُمۡ قَدۡ أَخَذَ عَلَيۡكُم مَّوۡثِقٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَمِن قَبۡلُ مَا فَرَّطتُمۡ فِي يُوسُفَۖ فَلَنۡ أَبۡرَحَ ٱلۡأَرۡضَ حَتَّىٰ يَأۡذَنَ لِيٓ أَبِيٓ أَوۡ يَحۡكُمَ ٱللَّهُ لِيۖ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلۡحَٰكِمِينَ ٨٠ ٱرۡجِعُوٓاْ إِلَىٰٓ أَبِيكُمۡ فَقُولُواْ يَٰٓأَبَانَآ إِنَّ ٱبۡنَكَ سَرَقَ وَمَا شَهِدۡنَآ إِلَّا بِمَا عَلِمۡنَا وَمَا كُنَّا لِلۡغَيۡبِ حَٰفِظِينَ ٨١ وَسَۡٔلِ ٱلۡقَرۡيَةَ ٱلَّتِي كُنَّا فِيهَا وَٱلۡعِيرَ ٱلَّتِيٓ أَقۡبَلۡنَا فِيهَاۖ وَإِنَّا َصَٰدِقُونَ ٨٢ قَالَ بَلۡ سَوَّلَتۡ لَكُمۡ أَنفُسُكُمۡ أَمۡرٗاۖ فَصَبۡرٞ جَمِيلٌۖ عَسَى ٱللَّهُ أَن يَأۡتِيَنِي بِهِمۡ جَمِيعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡحَكِيمُ ٨٣ وَتَوَلَّىٰ عَنۡهُمۡ وَقَالَ يَٰٓأَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَٱبۡيَضَّتۡ عَيۡنَاهُ مِنَ ٱلۡحُزۡنِ فَهُوَ كَظِيمٞ ٨٤ قَالُواْ تَٱللَّهِ تَفۡتَؤُاْ تَذۡكُرُ يُوسُفَ حَتَّىٰ تَكُونَ حَرَضًا أَوۡ تَكُونَ مِنَ ٱلۡهَٰلِكِينَ ٨٥ قَالَ إِنَّمَآ أَشۡكُواْ بَثِّي وَحُزۡنِيٓ إِلَى ٱللَّهِ وَأَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٨٦ ﴾
گفت: مىپناهم از خدا از آنکه بگیریم مگر کسى راکه یافتهایم رخت خویش را نزدیک او، هرآیینه ما آنگاه ستمکار باشیم. ﴿79﴾پس چون ناامید شدند از وى، تنها رفتند به خلوت، مشورت کنان. گفت بزرگترین ایشان: آیا ندانستهاید که پدر شما گرفته است بر شما عهدِ خدا و پیش از این تقصیر کرده بودید در حق یوسف؟ پس جدا نخواهم شد از این سرزمین تا وقتى که اذن دهد مرا پدر من، یا حکم کند خدا مرا و او بهترین حکم کنندگان است. ﴿80﴾[اى برادران] باز روید به سوى پدر خویش، پس بگویید: اى پدر ما! هرآیینه پسر تو دزدى کرد و گواهى ندادیم الاّ به آنچه میدانستیم [679]و نبودیم علم غیب را یاد دارنده. ﴿81﴾و بپرس از دیهى که بودیم در آن و از کاروانى که آمدهایم در آن و البته ما راست گوییم. ﴿82﴾گفت یعقوب: بلکه آراسته کرده است براى شما نفوس شما کاری را، پس حال من صبر نیک است. امید آن است که خدا بیارد پیش من ایشان را همه یکجا، هرآیینه او دانای با حکمت است. ﴿83﴾و روى بگردانید از ایشان و گفت: واى اندوه من! بر یوسف! و سفید شدند دو چشم او به سبب اندوه، پس او پر شده بود از غم. ﴿84﴾گفتند: قسم به خدا! همیشه هستى که یاد میکنى یوسف را تا آنکه شوى بیمار یا شوى از هلاک شدگان. ﴿85﴾گفت: جز این نیست که بیان میکنم غم سخت خود را و اندوه خود را به جناب خدا و میدانم از جانب خدا آنچه نمیدانید. ﴿86﴾
﴿ يَٰبَنِيَّ ٱذۡهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَاْيَۡٔسُواْ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ لَا يَاْيَۡٔسُ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ ٨٧ فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَيۡهِ قَالُواْ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهۡلَنَا ٱلضُّرُّ وَجِئۡنَا بِبِضَٰعَةٖ مُّزۡجَىٰةٖ فَأَوۡفِ لَنَا ٱلۡكَيۡلَ وَتَصَدَّقۡ عَلَيۡنَآۖ إِنَّ ٱللَّهَ يَجۡزِي ٱلۡمُتَصَدِّقِينَ ٨٨ قَالَ هَلۡ عَلِمۡتُم مَّا فَعَلۡتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذۡ أَنتُمۡ جَٰهِلُونَ ٨٩ قَالُوٓاْ أَءِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُۖ قَالَ أَنَا۠ يُوسُفُ وَهَٰذَآ أَخِيۖ قَدۡ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَآۖ إِنَّهُۥ مَن يَتَّقِ وَيَصۡبِرۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٩٠ قَالُواْ تَٱللَّهِ لَقَدۡ ءَاثَرَكَ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا وَإِن كُنَّا لَخَٰطِِٔينَ ٩١ قَالَ لَا تَثۡرِيبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡيَوۡمَۖ يَغۡفِرُ ٱللَّهُ لَكُمۡۖ وَهُوَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ ٩٢ ٱذۡهَبُواْ بِقَمِيصِي هَٰذَا فَأَلۡقُوهُ عَلَىٰ وَجۡهِ أَبِي يَأۡتِ بَصِيرٗا وَأۡتُونِي بِأَهۡلِكُمۡ أَجۡمَعِينَ ٩٣ وَلَمَّا فَصَلَتِ ٱلۡعِيرُ قَالَ أَبُوهُمۡ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَۖ لَوۡلَآ أَن تُفَنِّدُونِ ٩٤ قَالُواْ تَٱللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلَٰلِكَ ٱلۡقَدِيمِ ٩٥ ﴾
اى پسران من! بروید پس تفحّص کنید از یوسف و برادر او و ناامید نباشید از رحمت خدا، هرآیینه سخن این است که نومید نمیشوند از رحمت خدا مگر گروه کافران. ﴿87﴾پس چون داخل شدند بر یوسف، گفتند: اى عزیز! رسیده است به ما و به کسان ما. سختى و آوردهایم سرمایهای نامقبول (یعنى اندک یا ناسره) پس تمام ده ما را پیمانه و صدقه دِه بر ما، هرآیینه خدا جزا میدهد صدقه دهندگان را. ﴿88﴾گفت: آیا دانستید [قبح] آنچه کردید به یوسف و برادرش وقتى که شما نادان بودید؟. ﴿89﴾گفتند: آیا به تحقیق تو یوسفى؟! گفت: من یوسفم و این برادر من است. هرآیینه انعام کرد خدا بر ما، هرآیینه سخن این است که هر که پرهیزگارى کند و صبر نماید، پس خدا ضایع نمیسازد مزد نیکوکاران را. ﴿90﴾گفتند: قسم به خدا! هرآیینه فضل داده است تو را خدا بر ما و هرآیینه ما خطا کننده بودیم. ﴿91﴾گفت: هیچ سرزنش نیست بر شما امروز. بیامرزد خدا شما را و او مهربانترین مهربانان است. ﴿92﴾ببرید این پیراهن مرا، پس بیفکنیدش بر روى پدرمان تا شود بینا و بیارید پیش من اهل خویش را همه یکجا. ﴿93﴾و چون جدا شد کاروان (یعنى از شهر) گفت پدر ایشان: هرآیینه من مىیابم بوى یوسف را، اگر به نقصان عقل نسبت نکنید مرا! . ﴿94﴾گفتند: قسم به خدا! هرآیینه تو در خطاى قدیم خودى. ﴿95﴾
﴿ فَلَمَّآ أَن جَآءَ ٱلۡبَشِيرُ أَلۡقَىٰهُ عَلَىٰ وَجۡهِهِۦ فَٱرۡتَدَّ بَصِيرٗاۖ قَالَ أَلَمۡ أَقُل لَّكُمۡ إِنِّيٓ أَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٩٦ قَالُواْ يَٰٓأَبَانَا ٱسۡتَغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَآ إِنَّا كُنَّا خَٰطِِٔينَ ٩٧ قَالَ سَوۡفَ أَسۡتَغۡفِرُ لَكُمۡ رَبِّيٓۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ٩٨ فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَىٰ يُوسُفَ ءَاوَىٰٓ إِلَيۡهِ أَبَوَيۡهِ وَقَالَ ٱدۡخُلُواْ مِصۡرَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِينَ ٩٩ وَرَفَعَ أَبَوَيۡهِ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ وَخَرُّواْ لَهُۥ سُجَّدٗاۖ وَقَالَ يَٰٓأَبَتِ هَٰذَا تَأۡوِيلُ رُءۡيَٰيَ مِن قَبۡلُ قَدۡ جَعَلَهَا رَبِّي حَقّٗاۖ وَقَدۡ أَحۡسَنَ بِيٓ إِذۡ أَخۡرَجَنِي مِنَ ٱلسِّجۡنِ وَجَآءَ بِكُم مِّنَ ٱلۡبَدۡوِ مِنۢ بَعۡدِ أَن نَّزَغَ ٱلشَّيۡطَٰنُ بَيۡنِي وَبَيۡنَ إِخۡوَتِيٓۚ إِنَّ رَبِّي لَطِيفٞ لِّمَا يَشَآءُۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡحَكِيمُ ١٠٠۞رَبِّ قَدۡ ءَاتَيۡتَنِي مِنَ ٱلۡمُلۡكِ وَعَلَّمۡتَنِي مِن تَأۡوِيلِ ٱلۡأَحَادِيثِۚ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَنتَ وَلِيِّۦ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ تَوَفَّنِي مُسۡلِمٗا وَأَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ ١٠١ ذَٰلِكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡغَيۡبِ نُوحِيهِ إِلَيۡكَۖ وَمَا كُنتَ لَدَيۡهِمۡ إِذۡ أَجۡمَعُوٓاْ أَمۡرَهُمۡ وَهُمۡ يَمۡكُرُونَ ١٠٢ وَمَآ أَكۡثَرُ ٱلنَّاسِ وَلَوۡ حَرَصۡتَ بِمُؤۡمِنِينَ ١٠٣﴾
پس چون بیامد پیش وى مژده دهنده، انداخت قمیص را بر روى وى، پس بینا گشت. گفت: آیا نگفته بودم به شما که هرآیینه من میدانم از جانب خدا آنچه نمیدانید؟!. ﴿96﴾گفتند: اى پدر ما! آمرزش طلب کن براى ما در حق گناهان ما. هرآیینه ما گناهکار بودیم. ﴿97﴾گفت: طلب آمرزش خواهم کرد براى شما از پروردگار خود، هرآیینه او آمرزندۀ مهربان است. ﴿98﴾پس چون درآمدند بر یوسف [یعنى در خیمهاش و او براى استقبال برآمده بود] جای داد به سوى خود، پدر و مادر خود را و گفت: درآیید به مصر، ایمن شده اگر خدا خواسته است. ﴿99﴾و برداشت پدر و مادر خود را بر تخت خود و ایشان افتادند به سوى او سجده کنان و گفت: اى پدر من! این است تعبیر خواب من که پیش از این دیده بودم، هرآیینه راست ساخت آن را خداى تعالى و نعمت فراوان داد به من، چون بیرون آورد مرا از زندان و آورد شما را از صحرا، بعد از آنکه خلاف افکند شیطان میان من و میان برادران من. هرآیینه پروردگار من تدبیر نیک سازنده است چیزی راکه میخواهد، هرآیینه اوست دانای با حکمت. ﴿100﴾اى پروردگار من! دادى مرا پادشاهى و آموختى مرا تأویل احادیث. اى پیدا کنندۀ آسمانها و زمین، تویى کارساز من در دنیا و آخرت، مسلمان بمیران مرا و لاحق کن مرا با صالحان. ﴿101﴾[یا محمد] این قصّه از اخبار غیب است. وحى میکنیم آن را به سوى تو و تو نبودى نزدیک ایشان چون عزم کردند بر مشورت خود، بدسگالى کنان. ﴿102﴾و مسلمان نیستند اکثر مردمان و اگرچه حرص کنى. ﴿103﴾
﴿ وَمَا تَسَۡٔلُهُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۚ إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ ١٠٤ وَكَأَيِّن مِّنۡ ءَايَةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ يَمُرُّونَ عَلَيۡهَا وَهُمۡ عَنۡهَا مُعۡرِضُونَ ١٠٥ وَمَا يُؤۡمِنُ أَكۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِكُونَ ١٠٦ أَفَأَمِنُوٓاْ أَن تَأۡتِيَهُمۡ غَٰشِيَةٞ مِّنۡ عَذَابِ ٱللَّهِ أَوۡ تَأۡتِيَهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةٗ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ١٠٧ قُلۡ هَٰذِهِۦ سَبِيلِيٓ أَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا۠ وَمَنِ ٱتَّبَعَنِيۖ وَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ١٠٨ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِيٓ إِلَيۡهِم مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡقُرَىٰٓۗ أَفَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۗ وَلَدَارُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَيۡرٞ لِّلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ١٠٩ حَتَّىٰٓ إِذَا ٱسۡتَيَۡٔسَ ٱلرُّسُلُ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ قَدۡ كُذِبُواْ جَآءَهُمۡ نَصۡرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَآءُۖ وَلَا يُرَدُّ بَأۡسُنَا عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُجۡرِمِينَ ١١٠ لَقَدۡ كَانَ فِي قَصَصِهِمۡ عِبۡرَةٞ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِۗ مَا كَانَ حَدِيثٗا يُفۡتَرَىٰ وَلَٰكِن تَصۡدِيقَ ٱلَّذِي بَيۡنَ يَدَيۡهِ وَتَفۡصِيلَ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ١١١ ﴾
و سؤال نمیکنى از ایشان بر تبلیغ قرآن هیچ مزدى. نیست این مگر پند، عالمها را. ﴿104﴾و بسا نشانههااند در آسمانها و زمین، میگذرند بر آن و اعراض کنان از تأمّل در آن. ﴿105﴾و ایمان نمىآرند اکثر ایشان به خدا مگر شریک او مقرر کرده. ﴿106﴾آیا ایمن شدهاند از آنکه بیاید به ایشان عقوبتى عام از عذاب خدا یا بیاید به ایشان قیامت ناگهان و ایشان آگاه نباشند؟. ﴿107﴾بگو: این راه من است، میخوانم به سوى خدا با حجتى ظاهر، من و پیروان من نیز میخوانند، و پاکى خدا راست و نیستم من از شریک مقرر کنندگان. ﴿108﴾و نفرستادهایم پیش از تو مگر مردانى را که وحى میفرستادیم به ایشان از اهل دیهها. آیا سیر نکردهاند در زمین تا بینند چگونه شد آخر کار آنان که پیش از ایشان بودند؟ و هرآیینه سراى آخرت بهتر است متقیان را، آیا نمىفهمید؟. ﴿109﴾مهلت دادیم تا وقتى که ناامید شدند پیغامبران و گمان کردند قوم ایشان که به دروغ وعده کرده شده به ایشان. آمد به ایشان نصرت ما، پس خلاص کرده شد هر که را خواستیم و دور کرده نمىشود عذاب ما از گروه ستمکاران. ﴿110﴾به دروغ بر بافته شود و لیکن هست باور دارندۀ آنچه پیش از آن است و بیان کنندۀ هر چیز و هدایت و بخشایش، گروه مسلمانان را. ﴿111﴾
[667] مترجم گوید: در عرف، اختلاف را نسبت میکنند به اهل باطل نه به اهل حق. ویقال: قال اهل الحق کذا وخالَفَهُم فِرَقٌ. پس استثنای ﴿مَن رَّحِمَ﴾بیتکلف صحیح شد، والله اعلم. [668] یعنی خیانت او نتوانم کرد. [669] یعنی مشورت کردند که یوسف را به زندان باید کرد تا نزد مردمان برائت زلیخا ظاهر شود. [670] مترجم گوید: پس به سوی یوسف فرستادند و ملاقات کرد، والله اعلم. [671] پادشاه این تعبیر شنیده، مشتاق ملاقات یوسف گشت و یوسف÷ مدتی توقف نمود تا برائت ذمهاش ظاهر گردد، والله اعلم. [672] یعنی شهادت بر اقرار زلیخا به عفت یوسف پوشیدهاند، والله اعلم. [673] یعنی قابلیت او شناخت. [674] بعد از آن قحط افتاد در جمیع نواحی مصر و شام. اولاد یعقوب را مشقت بسیار رسید، به سوی یوسف متوجه شدند، والله اعلم. [675] یعنی به سبب دادن طعام و بگرفتن سرمایه، دیگر بار طمع کنند، والله اعلم. [676] یعنی تا چشم زخم نرسد. [677] یعنی او را غلام گیرند، والله اعلم. [678] حضرت یوسف بتی از طلا از آن جد مادریِ خود بدزدید تا از عبادت صنم بازماند. یا مشابه این قصه چیزی که سبب تهمت او باشد به دزدی، به وقوع آمده بود، والله اعلم. [679] یعنی گفتند: ﴿جَزَٰٓؤُهُۥ مَن وُجِدَ فِي رَحۡلِهِۦ فَهُوَ جَزَٰٓؤُهُۥ﴾والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓمٓرۚ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِۗ وَٱلَّذِيٓ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ ٱلۡحَقُّ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يُؤۡمِنُونَ ١ ٱللَّهُ ٱلَّذِي رَفَعَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ بِغَيۡرِ عَمَدٖ تَرَوۡنَهَاۖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ يُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُم بِلِقَآءِ رَبِّكُمۡ تُوقِنُونَ ٢ وَهُوَ ٱلَّذِي مَدَّ ٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَٰسِيَ وَأَنۡهَٰرٗاۖ وَمِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ جَعَلَ فِيهَا زَوۡجَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِۖ يُغۡشِي ٱلَّيۡلَ ٱلنَّهَارَۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ ٣ وَفِي ٱلۡأَرۡضِ قِطَعٞ مُّتَجَٰوِرَٰتٞ وَجَنَّٰتٞ مِّنۡ أَعۡنَٰبٖ وَزَرۡعٞ وَنَخِيلٞ صِنۡوَانٞ وَغَيۡرُ صِنۡوَانٖ يُسۡقَىٰ بِمَآءٖ وَٰحِدٖ وَنُفَضِّلُ بَعۡضَهَا عَلَىٰ بَعۡضٖ فِي ٱلۡأُكُلِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ ٤ ۞وَإِن تَعۡجَبۡ فَعَجَبٞ قَوۡلُهُمۡ أَءِذَا كُنَّا تُرَٰبًا أَءِنَّا لَفِي خَلۡقٖ جَدِيدٍۗ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡأَغۡلَٰلُ فِيٓ أَعۡنَاقِهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٥
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
المر، اینها آیات قرآنند و آنچه فرستاده شده به سوى تو از پروردگار تو، راست است و لیکن اکثر مردمان ایمان نمىآرند. ﴿1﴾خدا آن است که برداشت آسمانها را به غیر ستونهاکه بینید آن را، بعد از آن مستقر شد بر عرش و رام کرد آفتاب و ماه را، هر یکى سیر میکند به میعادى معین، تدبیرِ کار مىنماید، بیان میکند نشانهها را تا شما به ملاقات پروردگار خود یقین آرید. ﴿2﴾و او آن است که گسترد زمین را و آفرین در آنجا کوهها و نهرها و از هر نوع میوه آفرید در زمین دو قِسم [ترش و شیرین، نفیس و خسیس] مىپوشاند شب را به روز، هرآیینه در این نشانهها است قومى راکه تفکر مىکنند. ﴿3﴾و در زمین قطعها مختلف است پیوسته با یکدیگر و بوستانها است از درختان انگور و کشتزار است و خرماها، بعض بسیار شاخ و بعض غیر آن، آب داده میشود از یک آب و فضل میدهیم بعض را بر بعض در طعم میوهها، هرآیینه در این نشانهها است قومى راکه مىفهمند. ﴿4﴾و اگر تعجب کنى، پس عجب است سخن ایشان که: آیا وقتى که خاک شویم، آیا ما در آفرینش نو خواهیم بود؟ ایشانند آنانکه نامعتقد شدند به پروردگار خویش و ایشانند به این صفت که طوق در گردن ایشان باشد و ایشانند اهل آتش، ایشان آنجا جاویدان باشند. ﴿5﴾
﴿ وَيَسۡتَعۡجِلُونَكَ بِٱلسَّيِّئَةِ قَبۡلَ ٱلۡحَسَنَةِ وَقَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِمُ ٱلۡمَثُلَٰتُۗ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغۡفِرَةٖ لِّلنَّاسِ عَلَىٰ ظُلۡمِهِمۡۖ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ٦ وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِۦٓۗ إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرٞۖ وَلِكُلِّ قَوۡمٍ هَادٍ ٧ ٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تَحۡمِلُ كُلُّ أُنثَىٰ وَمَا تَغِيضُ ٱلۡأَرۡحَامُ وَمَا تَزۡدَادُۚ وَكُلُّ شَيۡءٍ عِندَهُۥ بِمِقۡدَارٍ ٨ عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ ٱلۡكَبِيرُ ٱلۡمُتَعَالِ ٩ سَوَآءٞ مِّنكُم مَّنۡ أَسَرَّ ٱلۡقَوۡلَ وَمَن جَهَرَ بِهِۦ وَمَنۡ هُوَ مُسۡتَخۡفِۢ بِٱلَّيۡلِ وَسَارِبُۢ بِٱلنَّهَارِ ١٠ لَهُۥ مُعَقِّبَٰتٞ مِّنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ يَحۡفَظُونَهُۥ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡۗ وَإِذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ سُوٓءٗا فَلَا مَرَدَّ لَهُۥۚ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَالٍ ١١ هُوَ ٱلَّذِي يُرِيكُمُ ٱلۡبَرۡقَ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَيُنشِئُ ٱلسَّحَابَ ٱلثِّقَالَ ١٢ وَيُسَبِّحُ ٱلرَّعۡدُ بِحَمۡدِهِۦ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ مِنۡ خِيفَتِهِۦ وَيُرۡسِلُ ٱلصَّوَٰعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَآءُ وَهُمۡ يُجَٰدِلُونَ فِي ٱللَّهِ وَهُوَ شَدِيدُ ٱلۡمِحَالِ ١٣ ﴾
و به شتاب میطلبند از تو عقوبت پیش از راحت و هرآیینه گذشته است پیش از ایشان عقوبتها و هرآیینه پروردگار تو خداوند آمرزش است مردمان را با وجود ستمکار بودن ایشان. و هرآیینه پروردگار تو سخت عقوبت است. ﴿6﴾و میگویند کافران: چرا فرستاده نشد بر این پیغامبر نشانه از پروردگار او؟ [یا محمد] جز این نیست که تو بیم کنندهای، و هر قومی را راه نمایندهای میباشد. ﴿7﴾خدا میداند آنچه در شکم بر میدارد هر زنی و آنچه ناقص میکنند رحِمها و آنچه زیاده میگردانند و هر چیزى نزدیک او به اندازه هست. ﴿8﴾داناست به پنهان و آشکارا، بزرگ است، بلندمرتبه است. ﴿9﴾یکسان است از شما کسی که بپوشد سخن را و کسی که به آواز بلند گوید: آن را و کسی که وى پنهان است در شب و کسی که او راه میرود به روز. ﴿10﴾براى آدمى فرشتگانند از پى یکدیگر آینده، میان دو دست او و پسِ پشت او، نگاه میدارند او را به حکم خدا، هرآیینه خدا بدل نمىکند حالتى راکه به قومى باشد تا وقتى که ایشان بدل کنند آنچه در ضمیر ایشان است و چون اراده کند خدا به قومى عقوبت، پس بازگردانیدن نیست آن را و نیست ایشان را بجز وى هیچ کار سازنده. ﴿11﴾اوست آن که مینماید شما را برق براى [پیدا کردن] ترس و امید، و برمیدارد ابرهاى گران را. ﴿12﴾و به پاکى یاد میکند رعد با ستایش او و فرشتگان از ترس او و میفرستد صاعقهها، پس میرساند آن را به هر که خواهد و کافران مکابره مىکنند در باب خدا و او بسیار قوت است. ﴿13﴾
﴿ لَهُۥ دَعۡوَةُ ٱلۡحَقِّۚ وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا يَسۡتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيۡءٍ إِلَّا كَبَٰسِطِ كَفَّيۡهِ إِلَى ٱلۡمَآءِ لِيَبۡلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَٰلِغِهِۦۚ وَمَا دُعَآءُ ٱلۡكَٰفِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ ١٤ وَلِلَّهِۤ يَسۡجُدُۤ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ طَوۡعٗا وَكَرۡهٗا وَظِلَٰلُهُم بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ۩ ١٥ قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ قُلِ ٱللَّهُۚ قُلۡ أَفَٱتَّخَذۡتُم مِّن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ لَا يَمۡلِكُونَ لِأَنفُسِهِمۡ نَفۡعٗا وَلَا ضَرّٗاۚ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُ أَمۡ هَلۡ تَسۡتَوِي ٱلظُّلُمَٰتُ وَٱلنُّورُۗ أَمۡ جَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ خَلَقُواْ كَخَلۡقِهِۦ فَتَشَٰبَهَ ٱلۡخَلۡقُ عَلَيۡهِمۡۚ قُلِ ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّٰرُ ١٦ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَسَالَتۡ أَوۡدِيَةُۢ بِقَدَرِهَا فَٱحۡتَمَلَ ٱلسَّيۡلُ زَبَدٗا رَّابِيٗاۖ وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيۡهِ فِي ٱلنَّارِ ٱبۡتِغَآءَ حِلۡيَةٍ أَوۡ مَتَٰعٖ زَبَدٞ مِّثۡلُهُۥۚ كَذَٰلِكَ يَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡحَقَّ وَٱلۡبَٰطِلَۚ فَأَمَّا ٱلزَّبَدُ فَيَذۡهَبُ جُفَآءٗۖ وَأَمَّا مَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ فَيَمۡكُثُ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ كَذَٰلِكَ يَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَالَ ١٧ لِلَّذِينَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَٱلَّذِينَ لَمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَهُۥ لَوۡ أَنَّ لَهُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا وَمِثۡلَهُۥ مَعَهُۥ لَٱفۡتَدَوۡاْ بِهِۦٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلۡحِسَابِ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ ١٨ ﴾
مر او راست دعاى حق [680]و آنانکه کافران ایشان را میخوانند بجز خدا، قبول نمیکنند دعاى ایشان را به هیچ وجه، مگر مانند کسی که بگشاید دو دست خود را به سوى آب تا برسد بدهنش و آن آب هرگز رسنده نیست به دهان او و نیست دعای کافران مگر در بیفایدگى. ﴿14﴾و خدا را سجده میکنند هر که در آسمانها و زمین است خواهان و ناخواهان و سجده میکنند سایههاى ایشان به وقت صبح و شام [681]. ﴿15﴾بگو: کیست پروردگار آسمانها و زمین؟ بگو [از طرف ایشان]: خدا است. بگو: آیا گرفتید بجز وى دوستانى که نمىتوانند براى خویشتن سودى و نه زیانى؟ بگو: آیا برابر است نابینا و بینا؟ [نى! نى!] آیا برابر است تاریکیها و روشنى؟ آیا مقرر کردهاند خدا را شریکانی که آفریده باشند مانند آفریدن خدا؟ پس مشتبه شده است آفرینش بر ایشان. بگو: خدا آفرینندۀ هر چیز است و اوست یگانه غالب. ﴿16﴾فروفرستاد از آسمان آب را، پس روان شدند رودها به اندازۀ خویش، پس برداشت آب روان کفى بر روی آبْ آینده و از آنچه مىگدازندش در آتش به طلب پیرایه یا به طلب رخت خانه، کفى هست مانند کف آب. همچنین بیان میکند خدا مثل حق و باطل، امّا آن کف پس میرود ناچیز شده و امّا آنچه سود میرساند به مردمان، میماند در زمین. همچنین بیان مىکند خدا مثلها را [682]. ﴿17﴾مر آنان راکه قبول کردند سخن پروردگار خویش، حالت نیک است و آنان که قبول نکردند سخن او را اگر باشد ایشان را آنچه در زمین است همه یکجا و مانند آن همراهِ آن، البته عوض خود دهند آن را. آن جماعت ایشان راست، سختىِ حساب و جاى ایشان دوزخ است و آن بدجایی است. ﴿18﴾
﴿ ۞أَفَمَن يَعۡلَمُ أَنَّمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ ٱلۡحَقُّ كَمَنۡ هُوَ أَعۡمَىٰٓۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩ ٱلَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَلَا يَنقُضُونَ ٱلۡمِيثَٰقَ ٢٠ وَٱلَّذِينَ يَصِلُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن يُوصَلَ وَيَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ وَيَخَافُونَ سُوٓءَ ٱلۡحِسَابِ ٢١ وَٱلَّذِينَ صَبَرُواْ ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ وَيَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّيِّئَةَ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ ٢٢ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّيَّٰتِهِمۡۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَدۡخُلُونَ عَلَيۡهِم مِّن كُلِّ بَابٖ ٢٣ سَلَٰمٌ عَلَيۡكُم بِمَا صَبَرۡتُمۡۚ فَنِعۡمَ عُقۡبَى ٱلدَّارِ ٢٤ وَٱلَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهۡدَ ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مِيثَٰقِهِۦ وَيَقۡطَعُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن يُوصَلَ وَيُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱللَّعۡنَةُ وَلَهُمۡ سُوٓءُ ٱلدَّارِ ٢٥ ٱللَّهُ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقۡدِرُۚ وَفَرِحُواْ بِٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا مَتَٰعٞ ٢٦ وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِيٓ إِلَيۡهِ مَنۡ أَنَابَ ٢٧ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِكۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ ٢٨ ﴾
آیا کسی که میداند که آنچه فروفرستاده شد به سوى تو از جانب پروردگار تو راست است، مانند کسى باشد که وى نابینا است؟! جز این نیست که پندپذیر میشوند خداوندانِ خرد. ﴿19﴾آنانکه وفا میکنند به عهد خدا و نمىشکنند عهد را. ﴿20﴾و آنانکه مىپیوندند آنچه فرموده است خدا پیوند کردن آن و میترسند از پروردگار خویش و میترسند از سختى حساب. ﴿21﴾و آنانکه شکیبایى کردند به طلب رضای پروردگار خویش [683]و برپا داشتند نماز را و خرج کردند از آنچه ما روزى دادیم به ایشان، پنهان و آشکارا و دفع میکنند به نیکویى بدى را، این جماعت راست جزاى آن سرای ﴿22﴾بوستانهای همیشه ماندن، درآیند آنجا ایشان و هر که نیکوکار باشند از پدران ایشان و زنان ایشان و اولاد ایشان و فرشتگان، داخل شوند بر ایشان از هر دروازه. ﴿23﴾گویند سلامتى بر شماست به سبب صبر کردن شما، پس نیک است جزاى آن سرای. ﴿24﴾و آنانکه مىشکنند عهدِ خدا را بعدِ استوار کردن آن و قطع میکنند آنچه فرموده است خدا به پیوند کردن آن و فساد میکنند در زمین، آن جماعت ایشان راست لعنت و ایشان راست سختىِ آن سراى. ﴿25﴾خدا گشاده میسازد روزى را براى هر که میخواهد و تنگ میکند. و کافران شادمان شدند به زندگانى دنیا و نیست زندگانى دنیا به نسبت آخرت، مگر متاع اندک. ﴿26﴾و میگویند کافران که: چرا نَفرود آورده شد بر پیغامبر نشانهای از جانب پروردگار [684]او؟ بگو: هرآیینه خدا گمراه میکند هر که را خواهد و راه نماید به سوى خویش هر که را رجوع کرد (یعنى راه مینماید به سوى خود) . ﴿27﴾آنان را که ایمان آوردند و آنان راکه آرام میگیرد دلهای ایشان به یاد خدا. آگاه شو! به یاد خدا آرام میگیرد دلها. ﴿28﴾
﴿ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ طُوبَىٰ لَهُمۡ وَحُسۡنُ مََٔابٖ ٢٩ كَذَٰلِكَ أَرۡسَلۡنَٰكَ فِيٓ أُمَّةٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهَآ أُمَمٞ لِّتَتۡلُوَاْ عَلَيۡهِمُ ٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ وَهُمۡ يَكۡفُرُونَ بِٱلرَّحۡمَٰنِۚ قُلۡ هُوَ رَبِّي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ مَتَابِ ٣٠ وَلَوۡ أَنَّ قُرۡءَانٗا سُيِّرَتۡ بِهِ ٱلۡجِبَالُ أَوۡ قُطِّعَتۡ بِهِ ٱلۡأَرۡضُ أَوۡ كُلِّمَ بِهِ ٱلۡمَوۡتَىٰۗ بَل لِّلَّهِ ٱلۡأَمۡرُ جَمِيعًاۗ أَفَلَمۡ يَاْيَۡٔسِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن لَّوۡ يَشَآءُ ٱللَّهُ لَهَدَى ٱلنَّاسَ جَمِيعٗاۗ وَلَا يَزَالُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوۡ تَحُلُّ قَرِيبٗا مِّن دَارِهِمۡ حَتَّىٰ يَأۡتِيَ وَعۡدُ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ ٣١ وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِكَ فَأَمۡلَيۡتُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ ثُمَّ أَخَذۡتُهُمۡۖ فَكَيۡفَ كَانَ عِقَابِ ٣٢ أَفَمَنۡ هُوَ قَآئِمٌ عَلَىٰ كُلِّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡۗ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ قُلۡ سَمُّوهُمۡۚ أَمۡ تُنَبُِّٔونَهُۥ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَم بِظَٰهِرٖ مِّنَ ٱلۡقَوۡلِۗ بَلۡ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ مَكۡرُهُمۡ وَصُدُّواْ عَنِ ٱلسَّبِيلِۗ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ ٣٣ لَّهُمۡ عَذَابٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَشَقُّۖ وَمَا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن وَاقٖ ٣٤ ﴾
آنانکه ایمان آوردند و کارهاى نیک کردند، حالت خوش باشد ایشان را و خوبى جایگاه باشد. ﴿29﴾همچنین فرستادیم تو را در امتى که گذشتند پیش از وى امتهای بسیار تا بخوانى بر ایشان آنچه وحى فرستادیم به سوى تو و ایشان کافرند به خدا. بگو: او پروردگار من است، نیست هیچ معبود مگر او. بر وى توکل کردم و به سوى اوست رجوع من. ﴿30﴾و اگر بودى قرآنى که روان کرده میشد به سبب آن کوهها یا شکافته میشد به سبب آن زمین یا سخن آورده میشد به سبب آن مردگان را، [نیز ایمان نمىآوردند] بلکه خدای راست، کار همه یکجا. آیا ندانستهاند مسلمانان که اگر خواستى خدای، راه نمودى مردمان را همه یکجا؟ و همیشه کافران به این صفت باشند که میرسد به ایشان به سبب آنچه کردند عقوبتى سخت یا فرود مىآید آن عقوبت نزدیک به خانۀ ایشان [685]. تا وقتى که بیاید وعدۀ خدا، هرآیینه خدا خلاف نمیکند وعده را. ﴿31﴾و هرآیینه تمسخر کرده شد به پیغامبران پیش از تو. پس مهلت دادم کافران را باز گرفتار کردم ایشان را، پس چگونه بود عقوبت من. ﴿32﴾آیا کسی که خبر گیرنده است بر هر کس به جزاى آنچه عمل کرده است [مثل این بتان باشد؟] و مقرر کردند کافران خدای را شریکان. بگو: بیان کنید نامهاى ایشان را [686]. آیا خبر میدهید خدا را به آنچه نمىداند در زمین یا فریفته مىشوید به سخن سرسرى؟! [687]بلکه آراسته کرده شده است کافران را اندیشۀ فاسد ایشان و بازداشته شدهاند از راه و هر که گمراه کندش خدا، نیست او را هیچ راه نماینده. ﴿33﴾ایشان راست عذاب در زندگانى دنیا و هرآیینه عذاب آخرت سختتر است و نیست ایشان را از خدا هیچ نگاهدارنده. ﴿34﴾
﴿ ۞مَّثَلُ ٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَۖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ أُكُلُهَا دَآئِمٞ وَظِلُّهَاۚ تِلۡكَ عُقۡبَى ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْۚ وَّعُقۡبَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٱلنَّارُ ٣٥ وَٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَفۡرَحُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَۖ وَمِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ مَن يُنكِرُ بَعۡضَهُۥۚ قُلۡ إِنَّمَآ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ وَلَآ أُشۡرِكَ بِهِۦٓۚ إِلَيۡهِ أَدۡعُواْ وَإِلَيۡهِ مََٔابِ ٣٦ وَكَذَٰلِكَ أَنزَلۡنَٰهُ حُكۡمًا عَرَبِيّٗاۚ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا وَاقٖ 3٧ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِكَ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَذُرِّيَّةٗۚ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَن يَأۡتِيَ بَِٔايَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ لِكُلِّ أَجَلٖ كِتَابٞ ٣٨ يَمۡحُواْ ٱللَّهُ مَا يَشَآءُ وَيُثۡبِتُۖ وَعِندَهُۥٓ أُمُّ ٱلۡكِتَٰبِ ٣٩ وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعۡضَ ٱلَّذِي نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيۡكَ ٱلۡبَلَٰغُ وَعَلَيۡنَا ٱلۡحِسَابُ ٤٠ أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا نَأۡتِي ٱلۡأَرۡضَ نَنقُصُهَا مِنۡ أَطۡرَافِهَاۚ وَٱللَّهُ يَحۡكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكۡمِهِۦۚ وَهُوَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ ٤١ وَقَدۡ مَكَرَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَلِلَّهِ ٱلۡمَكۡرُ جَمِيعٗاۖ يَعۡلَمُ مَا تَكۡسِبُ كُلُّ نَفۡسٖۗ وَسَيَعۡلَمُ ٱلۡكُفَّٰرُ لِمَنۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ ٤٢ وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَسۡتَ مُرۡسَلٗاۚ قُلۡ كَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَۢا بَيۡنِي وَبَيۡنَكُمۡ وَمَنۡ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡكِتَٰبِ ٤٣ ﴾
صفت بهشتى که وعده کرده است متّقیان را این است که: میرود زیر آن جویها، میوههاى او جاوید است و سایهاش هم چنین. این است جزاى متّقیان و جزاى کافران آتش است. ﴿35﴾و آنانکه دادیم ایشان را کتاب، شاد میشوند به آنچه فروفستاده شد به سوى تو و از این جماعتها کسى است که انکار مىکند بعض او را. بگو: جز این نیست که فرموده شده مراکه عبادت کنم خدا را و شریک او مقرر نکنم. به سوى او مىخوانم و به سوى اوست مرجع من. ﴿36﴾و همچنین فروفرستادیم قرآن را کتابى عربى و اگر پیروى کنى خواهشهای نفس ایشان را بعد از آنچه آمده است به تو از علم، نیست تو را از عقوبت خدا هیچ کار سازنده و نه نگاهدارنده. ﴿37﴾و هرآیینه فرستادیم پیغامبران را پیش از تو و دادیم ایشان را زنان و فرزندان و نشاید هیچ پیغامبر راکه بیارد نشانهای مگر به حکم خدا. هر قضای موقت را نامه هست. ﴿38﴾نابود مىسازد خدا هرچه مىخواهد و ثابت کند هرچه خواهد و نزد اوست امالکتاب (یعنى لوح محفوظ) [688]. ﴿39﴾و اگر بنماییم تو را بعض آنچه وعده میکنیم به ایشان یا قبض روح تو کنیم، به هر حال جز این نیست که بر تو پیغام رسانیدن است و بر ما است حساب. ﴿40﴾آیا نمىبینند که ما قصد مىکنیم به این سرزمین که ناقص مىسازیم آن را از جوانب آن؟ و خدا حکم میکند. نیست هیچ رد کنندهای حکم او را و او زود حساب کننده است [689]. ﴿41﴾و هرآیینه بدسگالیدند آنانکه پیش از ایشان بودند. پس خدای راست تدبیر، همه یکجا. میداند آنچه به عمل مىآرد هر نفسى و خواهند دانست این کافران که که را باشد جزاى آن سرای. ﴿42﴾ و میگویند کافران: نیستى پیغامبر. بگو: بس است خدا گواه در میان من و شما و بس است کسی که نزد اوست علم کتاب [690]. ﴿43﴾
[680] یعنی او را سزد که به جناب او نیاز کنند و مدّعا طلبند و او اجابت فرماید، والله اعلم. [681] کافران و منافقان ناخواهان سجده میکنند نزدیک شدت یا ترس شمشیر فرشتگان و مسلمانان، خواهان، والله اعلم. [682] مترجم گوید: لابُد است که در هر جنس، خیر و شر باشد. همچنین لابُد است که در آدمیان، نیکوکاران و بدکاران باشند، لیکن نیکوکاران را مستقر میسازد و کار ایشان را پیش میبرد و بدکاران را هلاک میکند، والله اعلم. [683] یعنی به طلب رضای او. [684] مترجم گوید: یعنی از قسمی که درخواست میکردند. [685] مترجم گوید: و آن کنایت است از شدتی که از وی خوفِ هلاک برایشان مستولی شود به آخرت نجات یابند، والله اعلم. [686] مترجم گوید: یعنی اوصافِ ایشان را ذکر کنید تا به اوصافِ خدا مقابله کرده ش مماثلت ظاهر گردد، والله اعلم. [687] یعنی تقلید پدران میکنید در سخن بیاساس، والله اعلم. [688] مترجم گوید: صورت حادثه در عالم ملکوت خلق میفرماید. بعد از آن اگر خواهد محو کند و اگر خواهد ثابت دارد و شاید که معنی چنین باشد که هر زمانی را شریعتی هست نسخ میکند خدای تعالی آنچه میخواهد و ثابت میگذارد آنچه را خواهد، نزد اوست لوح محفوظ، والله اعلم. [689] یعنی روزبهزور شوکت اسلام به زمین عرب منتشر میشود و دارالحرب ناقص میگردد از اطراف آن، عامۀمفسرین این آیت را مدنیّه دانند و نزد مترجم لازم نیست که مدنی باشد و مراد از نقصان دار الحرب، اسلامِ ابن سَلام و غفار و جهینه و مزنه وقبائل این است پیش از هجرت.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓرۚ كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ لِتُخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِ رَبِّهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ ١ ٱللَّهِ ٱلَّذِي لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ وَوَيۡلٞ لِّلۡكَٰفِرِينَ مِنۡ عَذَابٖ شَدِيدٍ ٢ ٱلَّذِينَ يَسۡتَحِبُّونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا عَلَى ٱلۡأٓخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَيَبۡغُونَهَا عِوَجًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلِۢ بَعِيدٖ ٣ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوۡمِهِۦ لِيُبَيِّنَ لَهُمۡۖ فَيُضِلُّ ٱللَّهُ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٤ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بَِٔايَٰتِنَآ أَنۡ أَخۡرِجۡ قَوۡمَكَ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ وَذَكِّرۡهُم بِأَيَّىٰمِ ٱللَّهِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّكُلِّ صَبَّارٖ شَكُورٖ ٥﴾
سوره ابراهيم
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الر، این کتابى است که فروفرستادیم آن را به سوى تو تا بیرون آرى مردمان را از تاریکیها به سوى روشنى به حکم پروردگار ایشان به سوى راه خدای غالبِ ستوده. ﴿1﴾[به سوى راه] خدا که او راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و واى کافران را! از عذاب سخت. ﴿2﴾آنانکه اختیار مىکنند زندگانى دنیا را بر آخرت و باز میدارند مردمان را از راه خدا و مىطلبند در وى کجى [691]، ایشانند در گمراهى دور. ﴿3﴾و نفرستادیم هیچ پیغامبر را مگر به زبان قوم او تا بیان کند براى ایشان. پس گمراه سازد خدا هر که را خواهد و راه نماید هر که را خواهد و اوست غالب با حکمت. ﴿4﴾هرآیینه فرستادیم موسى را با نشانههاى خود، گفتیم که بیرون آر قوم خود را از تاریکیها به سوى روشنى و پند ده ایشان را به روزهاى خدا [692]، هرآیینه در این نشانههاست هر شکیباى شکرگزار را. ﴿5﴾
﴿ وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ إِذۡ أَنجَىٰكُم مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ يَسُومُونَكُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبۡنَآءَكُمۡ وَيَسۡتَحۡيُونَ نِسَآءَكُمۡۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَآءٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَظِيمٞ ٦ وَإِذۡ تَأَذَّنَ رَبُّكُمۡ لَئِن شَكَرۡتُمۡ لَأَزِيدَنَّكُمۡۖ وَلَئِن كَفَرۡتُمۡ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٞ ٧ وَقَالَ مُوسَىٰٓ إِن تَكۡفُرُوٓاْ أَنتُمۡ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا فَإِنَّ ٱللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ ٨ أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ نَبَؤُاْ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَٱلَّذِينَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لَا يَعۡلَمُهُمۡ إِلَّا ٱللَّهُۚ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَرَدُّوٓاْ أَيۡدِيَهُمۡ فِيٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَقَالُوٓاْ إِنَّا كَفَرۡنَا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ وَإِنَّا لَفِي شَكّٖ مِّمَّا تَدۡعُونَنَآ إِلَيۡهِ مُرِيبٖ ٩ ۞قَالَتۡ رُسُلُهُمۡ أَفِي ٱللَّهِ شَكّٞ فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ يَدۡعُوكُمۡ لِيَغۡفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمۡ وَيُؤَخِّرَكُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ قَالُوٓاْ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا تُرِيدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا فَأۡتُونَا بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٖ ١٠ ﴾
و یاد کن آن وقت که گفت موسى قوم خود را: یاد کنید نعمت خدا را بر خویش، چون خلاص کرد شما را از کسان فرعون، میرسانیدند به شما سختى عذاب و مىکشتند پسرانِ شما را و زنده مىگذاشتند دختران شما را و در این حال آزمایش بزرگ بود از پروردگار شما. ﴿6﴾و آن وقت که خبردار ساخت پروردگار شما که اگر شکر کنید، زیاده دهم شما را و اگر ناسپاسى کنید، هرآیینه عذاب من سخت است. ﴿7﴾و گفت موسى: اگر کافر شوید شما و هر که در زمین همه یکجا، پس هرآیینه خدا توانگر ستوده شده است. ﴿8﴾آیا نیامده است به شما خبر آنانکه پیش از شما بودند، قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که بعد از ایشان آمدند؟ نمىداند ایشان را [693]مگر خدا. آمدند به ایشان پیغامبران ایشان با معجزهها. پس باز آوردند دست خود را در دهان خود [694]و گفتند: هرآیینه ما منکریم به آنچه فرستاده شدید همراه آن و هرآیینه ما در شبهه قوىایم از آنچه مىخوانید ما را به آن. ﴿9﴾گفتند پیغامبران ایشان: آیا در خدا شبهۀ است، آفرینندۀ آسمانها و زمین؟! میخواند شما را تا بیامرزد براى شما گناهانِ شما و موقوف دارد شما را تا مدّتى معین. گفتند: نیستید شما مگر آدمى مانند ما، میخواهید که بازدارید ما را از آنچه عبادت میکردند پدران ما، پس بیارید پیش ما حجّتى ظاهر. ﴿10﴾
﴿قَالَتۡ لَهُمۡ رُسُلُهُمۡ إِن نَّحۡنُ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَمُنُّ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۖ وَمَا كَانَ لَنَآ أَن نَّأۡتِيَكُم بِسُلۡطَٰنٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١١ وَمَا لَنَآ أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى ٱللَّهِ وَقَدۡ هَدَىٰنَا سُبُلَنَاۚ وَلَنَصۡبِرَنَّ عَلَىٰ مَآ ءَاذَيۡتُمُونَاۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُتَوَكِّلُونَ ١٢ وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِرُسُلِهِمۡ لَنُخۡرِجَنَّكُم مِّنۡ أَرۡضِنَآ أَوۡ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَاۖ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَيۡهِمۡ رَبُّهُمۡ لَنُهۡلِكَنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٣ وَلَنُسۡكِنَنَّكُمُ ٱلۡأَرۡضَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡۚ ذَٰلِكَ لِمَنۡ خَافَ مَقَامِي وَخَافَ وَعِيدِ ١٤ وَٱسۡتَفۡتَحُواْ وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٖ ١٥ مِّن وَرَآئِهِۦ جَهَنَّمُ وَيُسۡقَىٰ مِن مَّآءٖ صَدِيدٖ ١٦ يَتَجَرَّعُهُۥ وَلَا يَكَادُ يُسِيغُهُۥ وَيَأۡتِيهِ ٱلۡمَوۡتُ مِن كُلِّ مَكَانٖ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٖۖ وَمِن وَرَآئِهِۦ عَذَابٌ غَلِيظٞ ١٧ مَّثَلُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡۖ أَعۡمَٰلُهُمۡ كَرَمَادٍ ٱشۡتَدَّتۡ بِهِ ٱلرِّيحُ فِي يَوۡمٍ عَاصِفٖۖ لَّا يَقۡدِرُونَ مِمَّا كَسَبُواْ عَلَىٰ شَيۡءٖۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلضَّلَٰلُ ٱلۡبَعِيدُ ١٨ ﴾
گفتند به ایشان پیغامبران ایشان: نیستیم مگر آدمى مانند شما و لیکن خدا نعمت فراوان میدهد به هر که خواهد از بندگان خود و نیست ممکن ما را که بیاریم به شما حجتى مگر به حکم خدا و بر خدا باید که توکل کنند مسلمانان. ﴿11﴾و چیست ما را که توکل نکنیم بر خدا و هرآیینه نموده است ما را راههاى ما؟ و البته صبر خواهیم کرد بر ایذاى شما و بر خدا باید که توکل کنند توکل کنندگان. ﴿12﴾و گفتند کافران، پیغامبران خویش را: البته اخراج کنیم شما را از زمین خود یا بازآیید در دین ما. پس وحى فرستاد به سوى ایشان پروردگار ایشان که: هلاک خواهیم کرد ستمکاران را. ﴿13﴾و ساکن خواهیم ساخت شما را در زمین بعد از ایشان. این وعده برای کسی است که بترسد از ایستادن به حضور من و بترسد از بیم من. ﴿14﴾و طلب فتح کردند [پیغامبران] و زیانکار شد هر گردنکش ستیزنده. ﴿15﴾پیش وى دوزخ است و نوشانیده شود آب [جنس] زرد آب. ﴿16﴾جرعه جرعه فروکشد آن را و نزدیک نبود از آنکه به سهولت درکشد آن را و بیایدش موت [695]از هر جایى و او مرده نبود و پیش وى است عذابى سخت. ﴿17﴾صفت آنانکه نامعتقد شدند به پروردگار خویش این است، اعمال ایشان مانند خاکسترى بود که سخت وزید بر آن باد در روزى که باد تند دارد. قدرت ندارند بر هیچ چیز از آنچه کسب کرده بودند. این است گمراهى دور [696]. ﴿18﴾
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۚ إِن يَشَأۡ يُذۡهِبۡكُمۡ وَيَأۡتِ بِخَلۡقٖ جَدِيدٖ ١٩ وَمَا ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ بِعَزِيزٖ ٢٠ وَبَرَزُواْ لِلَّهِ جَمِيعٗا فَقَالَ ٱلضُّعَفَٰٓؤُاْ لِلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُوٓاْ إِنَّا كُنَّا لَكُمۡ تَبَعٗا فَهَلۡ أَنتُم مُّغۡنُونَ عَنَّا مِنۡ عَذَابِ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٖۚ قَالُواْ لَوۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ لَهَدَيۡنَٰكُمۡۖ سَوَآءٌ عَلَيۡنَآ أَجَزِعۡنَآ أَمۡ صَبَرۡنَا مَا لَنَا مِن مَّحِيصٖ ٢١ وَقَالَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لَمَّا قُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ إِنَّ ٱللَّهَ وَعَدَكُمۡ وَعۡدَ ٱلۡحَقِّ وَوَعَدتُّكُمۡ فَأَخۡلَفۡتُكُمۡۖ وَمَا كَانَ لِيَ َلَيۡكُم مِّن سُلۡطَٰنٍ إِلَّآ أَن دَعَوۡتُكُمۡ فَٱسۡتَجَبۡتُمۡ لِيۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوٓاْ أَنفُسَكُمۖ مَّآ أَنَا۠ بِمُصۡرِخِكُمۡ وَمَآ أَنتُم بِمُصۡرِخِيَّ إِنِّي كَفَرۡتُ بِمَآ أَشۡرَكۡتُمُونِ مِن قَبۡلُۗ إِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٢٢ وَأُدۡخِلَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا بِإِذۡنِ رَبِّهِمۡۖ تَحِيَّتُهُمۡ فِيهَا سَلَٰمٌ ٢٣أَلَمۡ تَرَ كَيۡفَ ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا كَلِمَةٗ طَيِّبَةٗ كَشَجَرَةٖ طَيِّبَةٍ أَصۡلُهَا ثَابِتٞ وَفَرۡعُهَا فِي ٱلسَّمَآءِ ٢٤﴾
آیا ندیدى که خدا آفرید آسمانها و زمین به تدبیر محکم. اگر خواهد، دور کند شما را و بیارد آفرینش نو. ﴿19﴾و نیست این بر خدا دشوار. ﴿20﴾و حاضر شوند پیش خدا همه یکجا، پس گویند ضعیفان گردنکشان، را: (یعنى تابعان، پیشروان را:) هرآیینه ما بودیم تابع شما، پس آیا شما دفع کننده هستید از ما پارهای از عذاب خدا؟ گویند: اگر راه نمودى ما را خدا، راهنمایى مىکردیم شما را. برابر است بر ماکه اضطراب کنیم یا شکیبایى ورزیم، نیست ما را هیچ مَخْلَصى. ﴿21﴾و گفت شیطان وقتى که فیصله کرده شد کار: [697]هرآیینه خدا وعده داد شما را وعدۀ راست و وعده دادم شما را، پس خلاف وعده کردم من با شما و نبود مرا بر شما هیچ تسلّط، لیکن بود آنکه بخواندم شما را. پس قبول کردید سخن مرا، پس ملامت مکنید مرا و ملامت کنید خویش را. نیستم فریادرس شما و شما نیستید فریادرس من. هرآیینه من بیزار شدم از آنکه مرا شریک مقرر کردید پیش از این. هرآیینه ستمکاران، ایشان راست عذاب درد دهنده. ﴿22﴾و درآورده شدند آنانکه ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند به بهشتها، میرود زیر آن جویها، جاویدان در آنجا به حکم پروردگار خویش. دعای خیر ایشان با یکدیگر آنجا سلام است. ﴿23﴾آیا ندیدى چگونه پدید کرد خدا داستانى را: ساخت سخن پاکیزه را مانند درخت پاکیزه که بیخش استوار باشد و شاخش در آسمان. ﴿24﴾
﴿ تُؤۡتِيٓ أُكُلَهَا كُلَّ حِينِۢ بِإِذۡنِ رَبِّهَاۗ وَيَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٢٥ وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٖ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ ٱجۡتُثَّتۡ مِن فَوۡقِ ٱلۡأَرۡضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٖ ٢٦ يُثَبِّتُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱلۡقَوۡلِ ٱلثَّابِتِ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِۖ وَيُضِلُّ ٱللَّهُ ٱلظَّٰلِمِينَۚ وَيَفۡعَلُ ٱللَّهُ مَا يَشَآءُ ٢٧ ۞أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ بَدَّلُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ كُفۡرٗا وَأَحَلُّواْ قَوۡمَهُمۡ دَارَ ٱلۡبَوَارِ ٢٨ جَهَنَّمَ يَصۡلَوۡنَهَاۖ وَبِئۡسَ ٱلۡقَرَارُ ٢٩ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادٗا لِّيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِهِۦۗ قُلۡ تَمَتَّعُواْ فَإِنَّ مَصِيرَكُمۡ إِلَى ٱلنَّارِ ٣٠ قُل لِّعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ يَوۡمٞ لَّا بَيۡعٞ فِيهِ وَلَا خِلَٰلٌ ٣١ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجَ بِهِۦ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ رِزۡقٗا لَّكُمۡۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡفُلۡكَ لِتَجۡرِيَ فِي ٱلۡبَحۡرِ بِأَمۡرِهِۦۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡأَنۡهَٰرَ ٣٢ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ دَآئِبَيۡنِۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ ٣٣ ﴾
میدهد میوههاى خود را هر فصلى به حکم پروردگار خویش و پدید مىآرد خدا مثلها را برای مردمان، تا بود که پندپذیر شوند. ﴿25﴾و حال سخن ناپاکیزه مانند درخت ناپاکیزه است که برکنده شده از بالای زمین، نیست او را هیچ استقرارى [698]. ﴿26﴾استوار میسازد خدا مسلمانان را به سخن درست در زندگانى دنیا و در آخرت و گمراه میسازد خدا ستمکاران را و میکند خدا آنچه میخواهد [699]. ﴿27﴾آیا ندیدى به سوى آنانکه بدل کردند نعمت خدا را به ناسپاسى [700]و فرود آوردند قوم خود را به سراى هلاکى؟. ﴿28﴾که دوزخ است، درآیند آنجا و آن بدقرارگاهى است. ﴿29﴾و مقرّر کردند خدا را همتایان تا گمراه کنند عالم را از راه او. بگو: بهرهمند شوید. هرآیینه بازگشت شما به سوى آتش است. ﴿30﴾بگو آن بندگان مرا که ایمان آوردهاند: برپا دارند نماز را و خرج کنند از آنچه ما روزى دادیم ایشان را، پنهان و آشکارا پیش از آنکه بیاید روزى که خریدوفروخت نیست در آن و نه با یکدیگر دوستى بود. ﴿31﴾خدا آن است که آفرید آسمانها و زمین را و فروفرستاد از آسمان آب را، پس بیرون آورد به آن آب، روزى براى شما از قسم میوهها و رام ساخت براى شما کشتى را تا برود در دریا به حکم او و رام ساخت براى شما جویها را. ﴿32﴾و رام ساخت براى شما آفتاب و ماه را همیشه روندگان و رام ساخت براى شما شب و روز را. ﴿33﴾
﴿ وَءَاتَىٰكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلۡتُمُوهُۚ وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَظَلُومٞ كَفَّارٞ ٣٤ وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ رَبِّ ٱجۡعَلۡ هَٰذَا ٱلۡبَلَدَ ءَامِنٗا وَٱجۡنُبۡنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعۡبُدَ ٱلۡأَصۡنَامَ ٣٥ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضۡلَلۡنَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِۖ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُۥ مِنِّيۖ وَمَنۡ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣٦ رَّبَّنَآ إِنِّيٓ أَسۡكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيۡرِ ذِي زَرۡعٍ عِندَ بَيۡتِكَ ٱلۡمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱجۡعَلۡ أَفِۡٔدَةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ تَهۡوِيٓ إِلَيۡهِمۡ وَٱرۡزُقۡهُم مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَشۡكُرُونَ ٣٧ رَبَّنَآ إِنَّكَ تَعۡلَمُ مَا نُخۡفِي وَمَا نُعۡلِنُۗ وَمَا يَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِن شَيۡءٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَآءِ ٣٨ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى ٱلۡكِبَرِ إِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَۚ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ ٱلدُّعَآءِ ٣٩ رَبِّ ٱجۡعَلۡنِي مُقِيمَ ٱلصَّلَوٰةِ وَمِن ذُرِّيَّتِيۚ رَبَّنَا وَتَقَبَّلۡ دُعَآءِ ٤٠ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيَّ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلۡحِسَابُ ٤١ وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ غَٰفِلًا عَمَّا يَعۡمَلُ ٱلظَّٰلِمُونَۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمۡ لِيَوۡمٖ تَشۡخَصُ فِيهِ ٱلۡأَبۡصَٰرُ ٤٢ ﴾
و داد شما را از هرچه خواستید و اگر بشمارید نعمت خدا را، احاطه نتوانید کرد آن را. هرآیینه انسان ستمکار ناسپاس است. ﴿34﴾و یاد کن چون گفت ابراهیم: اى پروردگار من! بِکن این شهر را جاى امن و دور دار مرا و فرزندان مرا از آنکه عبادت بتان کنیم. ﴿35﴾اى پروردگار من! این بتان گمراه کردهاند بسیاری را از مردمان. پس هر که پیروى من کرد پس هرآیینه از آنِ من است و هر که نافرمانى کرد مرا، پس هرآیینه تو آمرزندۀ مهربانى. ﴿36﴾اى پروردگار ما! هرآیینه من ساکن ساختم بعض اولاد خود را [701]به وادى بىزراعت نزدیک خانۀ محترم تو، اى پروردگار ما! تا برپا دارند نماز را، پس بکن دلى چند را از مردمان، رغبت کننده به سوى ایشان و روزى ده ایشان را از میوهها تا بُوَد که ایشان سپاسدارى کنند. ﴿37﴾اى پروردگار ما! هرآیینه تو میدانى آنچه پنهان میداریم و آنچه آشکارا مىکنیم و پوشیده نمىشود بر خدا هیچ چیز در زمین و نه در آسمان. ﴿38﴾سپاس آن خدا راست که عطا کرد مرا با وجود کلانسالى، اسمعیل و اسحق هرآیینه پروردگار من شنوندۀ دعاست. ﴿39﴾اى پروردگار من! بکن مرا برپادارندۀ نماز و از اولاد من نیز. ای پروردگار ما! و قبول کن دعاى مرا. ﴿40﴾ى پروردگار ما! بیامرز مرا و مادر و پدر مرا و مسلمانان را روزی که قائم شود حساب. ﴿41﴾و مپندار خدا را بىخبر از آنچه مىکنند ستمکاران. جز این نیست که موقوف میدارد ایشان را براى روزی که خیره شوند در آن چشمها. ﴿42﴾
﴿ مُهۡطِعِينَ مُقۡنِعِي رُءُوسِهِمۡ لَا يَرۡتَدُّ إِلَيۡهِمۡ طَرۡفُهُمۡۖ وَأَفِۡٔدَتُهُمۡ هَوَآءٞ ٤٣ وَأَنذِرِ ٱلنَّاسَ يَوۡمَ يَأۡتِيهِمُ ٱلۡعَذَابُ فَيَقُولُ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ رَبَّنَآ أَخِّرۡنَآ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِيبٖ نُّجِبۡ دَعۡوَتَكَ وَنَتَّبِعِ ٱلرُّسُلَۗ أَوَ لَمۡ تَكُونُوٓاْ أَقۡسَمۡتُم مِّن قَبۡلُ مَا لَكُم مِّن زَوَالٖ ٤٤ وَسَكَنتُمۡ فِي مَسَٰكِنِ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَتَبَيَّنَ لَكُمۡ كَيۡفَ فَعَلۡنَا بِهِمۡ وَضَرَبۡنَا لَكُمُ ٱلۡأَمۡثَالَ ٤٥ وَقَدۡ مَكَرُواْ مَكۡرَهُمۡ وَعِندَ ٱللَّهِ مَكۡرُهُمۡ وَإِن كَانَ مَكۡرُهُمۡ لِتَزُولَ مِنۡهُ ٱلۡجِبَالُ ٤٦ فَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ مُخۡلِفَ وَعۡدِهِۦ رُسُلَهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٞ ذُو ٱنتِقَامٖ ٤٧ يَوۡمَ تُبَدَّلُ ٱلۡأَرۡضُ غَيۡرَ ٱلۡأَرۡضِ َٱلسَّمَٰوَٰتُۖ وَبَرَزُواْ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ ٤٨ وَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِينَ يَوۡمَئِذٖ مُّقَرَّنِينَ فِي ٱلۡأَصۡفَادِ ٤٩ سَرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٖ وَتَغۡشَىٰ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ ٥٠ لِيَجۡزِيَ ٱللَّهُ كُلَّ نَفۡسٖ مَّا كَسَبَتۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ ٥١ هَٰذَا بَلَٰغٞ لِّلنَّاسِ وَلِيُنذَرُواْ بِهِۦ وَلِيَعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ وَلِيَذَّكَّرَ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٥٢﴾
شتاب کنندگان، سرِ خود بردارندگان، باز نمیگردد به سوى ایشان چشم ایشان و دلهاى ایشان خالى است. ﴿43﴾و بترسان مردمان را از روزی که بیاید به ایشان عذاب. پس گویند ظالمان: اى پروردگار ما! موقوف دار ما را تا میعادى نزدیک تا قبول کنیم خواندن تو را و پیروى کنیم رسولان را. [گفته شود به ایشان:] آیا قسم نمىخوردید پیش از این، که نباشد شما را هیچ زوال؟!. ﴿44﴾و ساکن شدید در منازل آنانکه ستم کردند بر خویش و واضح شد شما راکه چگونه کردیم به ایشان و پدید ساختیم براى شما داستانها. ﴿45﴾و هرآیینه بدسگالیدند، بدسگالى خویش را و نزدیک خدا است علم بدسگالى ایشان و نیست بدسگالى ایشان بدان مثابه که از جاى روند به سبب آن کوهها [702]. ﴿45﴾و هرآیینه بدسگالیدند، بدسگالى خویش را و نزدیک خدا است علم بدسگالى ایشان و نیست بدسگالى ایشان بدان مثابه که از جاى روند به سبب آن کوهها. ﴿46﴾پس مپندار خدا را خلاف کنندۀ وعدۀ خود را با رسولان خود. هرآیینه خدا غالب صاحب انتقام است. ﴿47﴾روزی که بدل کرده شود این زمین به غیر این زمین و بدل کرده شوند آسمانها و ظاهر شوند به حضورى خدای یگانۀ غالب. ﴿48﴾و بینى آن روز گناه کاران را دست و پاها به هم بسته در زنجیرها. ﴿49﴾لباس ایشان از قطران باشد و بپوشد روى ایشان را آتش [703]. ﴿50﴾جزا دهد خدا هر کسى را به آنچه کرده است. هرآیینه خدا زود حساب کننده است. ﴿51﴾این قرآن خبر رسانیدن است مردمان را [704]تا بیم کرده شوند به آن و بدانند که جز این نیست که وى خداى یگانه است و تا پندپذیر شوند خداوندان عقل. ﴿52﴾
[690] یعنی احبار یهود میدانند که رسالت آن حضرتجصحیح است، والله اعلم. [691] یعنی به شبهات ثابت میکنند که کج است. [692] یعنی به وقائعی که از جانب او بودند. [693] یعنی عدد و صفات ایشان را. [694] یعنی از نهایت تعجب و انکار، انگشت به دندان گزیدند، والله اعلم. [695] یعنی اسباب موت بیایدش. [696] یعنی اعمال ایشان همه بر باد شوند و بدان منتفع نگردند، والله اعلم. [697] مترجم گوید: یعنی وقتی که بهشتیان به بهشت درآیند و دوزخیان ره دوزخ گیرند، والله اعلم. [698] یعنی شریعت حق در ملکوت، ثابت است و در دنیا هر روز رواجی تازه مییابد و مردمان منتفع میشوند و ملت جاهلیت در ملکوت استقرار ندارد، هرچند در میان مردم شائع شود. درنهایت درهم و برهم کردهاید، والله اعلم. [699] یعنی وقت مرگ، توفیق شهادت میدهد و وقت سؤال منکر و نکیر، به قول حق گویا میسازد، والله اعلم. [700] یعنی ناسپاسی کردند. به شومی آن، نعمت مفقود شد، پس گویا نعمت دادند و کفر خریدند، والله اعلم. [701] مترجم گوید: یعنی پسران بیواسطه، والله اعلم. [702] یعنی مکر ایشان ضعیف است، والله اعلم. [703] قطران چیزی سیاهِ بدبودار است که آتش دران زود میگیرد، والله اعلم. [704] یعنی نازل کرده شده است برای تبلیغ.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓرۚ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ وَقُرۡءَانٖ مُّبِينٖ ١ رُّبَمَا يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡ كَانُواْ مُسۡلِمِينَ ٢ ذَرۡهُمۡ يَأۡكُلُواْ وَيَتَمَتَّعُواْ وَيُلۡهِهِمُ ٱلۡأَمَلُۖ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ ٣ وَمَآ أَهۡلَكۡنَا مِن قَرۡيَةٍ إِلَّا وَلَهَا كِتَابٞ مَّعۡلُومٞ ٤ مَّا تَسۡبِقُ مِنۡ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسۡتَٔۡخِرُونَ ٥ وَقَالُواْ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِي نُزِّلَ عَلَيۡهِ ٱلذِّكۡرُ إِنَّكَ لَمَجۡنُونٞ ٦ لَّوۡ مَا تَأۡتِينَا بِٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٧ مَا نُنَزِّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَمَا كَانُوٓاْ إِذٗا مُّنظَرِينَ ٨ إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ٩ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ فِي شِيَعِ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٠ وَمَا يَأۡتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ١١ كَذَٰلِكَ نَسۡلُكُهُۥ فِي قُلُوبِ ٱلۡمُجۡرِمِينَ ١٢ لَا يُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَقَدۡ خَلَتۡ سُنَّةُ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٣ وَلَوۡ فَتَحۡنَا عَلَيۡهِم بَابٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ فَظَلُّواْ فِيهِ يَعۡرُجُونَ ١٤ لَقَالُوٓاْ إِنَّمَا سُكِّرَتۡ أَبۡصَٰرُنَا بَلۡ نَحۡنُ قَوۡمٞ مَّسۡحُورُونَ ١٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الر، این آیتهاى کتاب الهى و قرآنِ روشن است. ﴿1﴾بسا بُوَد که دوست دارند کافران، کاش مسلمان بودندى. ﴿2﴾بگذار ایشان را تا بخورند و بهرهمند شوند و مشغول کند ایشان را امید دراز. پس خواهند دانست. ﴿3﴾و هلاک نکردیم هیچ دیه را مگر که وى را نوشته بود معلوم. ﴿4﴾و سبقت نمیکند هیچ گروهى از مدّت خود و باز پس نمىمانند. ﴿5﴾و گفتند کافران: اى کسی که فرودآورده شده است بر وى قرآن، هرآیینه تو دیوانهاى! . ﴿6﴾چرا نمىآرى پیش ما فرشتگان را اگر هستى از راستگویان؟. ﴿7﴾فرونمىفرستیم فرشتگان را مگر به تدبیر محکم و نباشند آنگاه مهلت داده شده. ﴿8﴾هرآیینه ما فروفرستادیم قرآن را و هرآیینه ما او را نگهبانیم. ﴿9﴾و هرآیینه پیغامبران را فرستادیم پیش از تو در فرقههاى پیشینیان. ﴿10﴾و نمىآید به ایشان هیچ فرستادهای، مگر بودند به او تمسخرکنان. ﴿11﴾همچنین درمىآریم استهزا را در دل گناهکاران (یعنى کفار مکه) . ﴿12﴾ایمان نیارند به قرآن و هرآیینه گذشت آیین پیشینیان. ﴿13﴾و اگر بگشاییم بر ایشان درى از آسمان، پس شوند به این صفت که در وى بالا میروند. ﴿14﴾البته گویند: جز این نیست که بند کرده شد چشمهاى ما را، بلکه ما قومى هستیم جادو زده. ﴿15﴾
﴿ وَلَقَدۡ جَعَلۡنَا فِي ٱلسَّمَآءِ بُرُوجٗا وَزَيَّنَّٰهَا لِلنَّٰظِرِينَ ١٦ وَحَفِظۡنَٰهَا مِن كُلِّ شَيۡطَٰنٖ رَّجِيمٍ ١٧ إِلَّا مَنِ ٱسۡتَرَقَ ٱلسَّمۡعَ فَأَتۡبَعَهُۥ شِهَابٞ مُّبِينٞ ١٨ وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَيۡنَا فِيهَا رَوَٰسِيَ وَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيۡءٖ مَّوۡزُونٖ ١٩ وَجَعَلۡنَا لَكُمۡ فِيهَا مَعَٰيِشَ وَمَن لَّسۡتُمۡ لَهُۥ بِرَٰزِقِينَ ٢٠ وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَآئِنُهُۥ وَمَا نُنَزِّلُهُۥٓ إِلَّا بِقَدَرٖ مَّعۡلُومٖ ٢١ وَأَرۡسَلۡنَا ٱلرِّيَٰحَ لَوَٰقِحَ فَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَسۡقَيۡنَٰكُمُوهُ وَمَآ أَنتُمۡ لَهُۥ بِخَٰزِنِينَ ٢٢ وَإِنَّا لَنَحۡنُ نُحۡيِۦ وَنُمِيتُ وَنَحۡنُ ٱلۡوَٰرِثُونَ ٢٣ وَلَقَدۡ عَلِمۡنَا ٱلۡمُسۡتَقۡدِمِينَ مِنكُمۡ وَلَقَدۡ عَلِمۡنَا ٱلۡمُسۡتَٔۡخِرِينَ ٢٤ وَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحۡشُرُهُمۡۚ إِنَّهُۥ حَكِيمٌ عَلِيمٞ ٢٥ وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ ٢٦ وَٱلۡجَآنَّ خَلَقۡنَٰهُ مِن قَبۡلُ مِن نَّارِ ٱلسَّمُومِ ٢٧ وَإِذۡ قَالَ رَبُّكَ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّي خَٰلِقُۢ بَشَرٗا مِّن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ ٢٨ فَإِذَا سَوَّيۡتُهُۥ وَنَفَخۡتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُۥ سَٰجِدِينَ ٢٩ فَسَجَدَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ كُلُّهُمۡ أَجۡمَعُونَ ٣٠ إِلَّآ إِبۡلِيسَ أَبَىٰٓ أَن يَكُونَ مَعَ ٱلسَّٰجِدِينَ ٣١﴾
و هرآیینه پیدا کردیم در آسمان، برجها و بیاراستیمش براى بینندگان. ﴿16﴾و نگاه داشتیمش از هر شیطان رانده شده. ﴿17﴾مگر آن که به دزدى شنود، پس در پى وى افتد آتش آشکارا. ﴿18﴾و زمین راگسترانیدیمش و انداختیم در آنجا کوهها و رویانیدیم در آنجا از جنس هر چیز، سنجیده [705]. ﴿19﴾و ساختیم براى شما در آنجا اسباب معیشت و [ساختیم براى شما] آنکه نیستید او را روزى دهنده [706]. ﴿20﴾و نیست هیچ چیز مگر نزدیک ما خزانههاى اوست و فرونمىآریم آن را مگر به آندازۀ مقرر. ﴿21﴾و فرستادیم بادها را باردار کنندۀ ابر. پس فروآوردیم از آسمان، آبى، پس نوشانیدیم شما را آن آب و نیستید شما آن را جمع کننده. ﴿22﴾و هرآیینه ما زنده میسازیم و مىمیرانیم و ماییم وارث. ﴿23﴾و هرآیینه دانستهایم پیشینیان را از شما و هرآیینه دانستهایم پسینیان را. ﴿24﴾و هرآیینه پروردگار تو همون برانگیزد ایشان را، هرآیینه او استوارکار داناست. ﴿25﴾و هرآیینه آفریدیم آدمى را از گل خشک از قسم لاى سیاهِ بوى گرفته. ﴿26﴾و جان پیدا کردیمش پیش از این از آتش سوزان. ﴿27﴾و یاد کن چون گفت پروردگار تو فرشتگان را: هرآیینه من آفرینندهام آدمى را از گلِ خشک از قسم لاى سیاهِ بوى گرفته. ﴿28﴾پس چون راست کنمش و بدمم در وى روح خود را، پس افتید پیشِ او سجدهکنان. ﴿29﴾پس سجده کردند فرشتگان، تمام ایشان همه یکجا. ﴿30﴾مگر ابلیس، سر باز زد از آنکه باشد با سجده کنندگان. ﴿31﴾
﴿ قَالَ يَٰٓإِبۡلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ ٱلسَّٰجِدِينَ ٣٢ قَالَ لَمۡ أَكُن لِّأَسۡجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقۡتَهُۥ مِن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ ٣٣ قَالَ فَٱخۡرُجۡ مِنۡهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٞ ٣٤ وَإِنَّ عَلَيۡكَ ٱللَّعۡنَةَ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلدِّينِ ٣٥ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرۡنِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ ٣٦ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ ٣٧ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡوَقۡتِ ٱلۡمَعۡلُومِ ٣٨ قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغۡوَيۡتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٣٩ إِلَّا عِبَادَكَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِينَ ٤٠ قَالَ هَٰذَا صِرَٰطٌ عَلَيَّ مُسۡتَقِيمٌ ٤١ إِنَّ عِبَادِي لَيۡسَ لَكَ عَلَيۡهِمۡ سُلۡطَٰنٌ إِلَّا مَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡغَاوِينَ ٤٢ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوۡعِدُهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٤٣ لَهَا سَبۡعَةُ أَبۡوَٰبٖ لِّكُلِّ بَابٖ مِّنۡهُمۡ جُزۡءٞ مَّقۡسُومٌ ٤٤ إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٍ ٤٥ دۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٍ ءَامِنِينَ ٤٦ وَنَزَعۡنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنۡ غِلٍّ إِخۡوَٰنًا عَلَىٰ سُرُرٖ مُّتَقَٰبِلِينَ ٤٧ لَا يَمَسُّهُمۡ فِيهَا نَصَبٞ وَمَا هُم مِّنۡهَا بِمُخۡرَجِينَ ٤٨ ۞نَبِّئۡ عِبَادِيٓ أَنِّيٓ أَنَا ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ٤٩ وَأَنَّ عَذَابِي هُوَ ٱلۡعَذَابُ ٱلۡأَلِيمُ ٥٠ وَنَبِّئۡهُمۡ عَن ضَيۡفِ إِبۡرَٰهِيمَ ٥١﴾
گفت خدا: اى ابلیس! چیست تو را در این که نمىباشى با سجده کنندگان؟. ﴿32﴾گفت: هرگز نیستم که سجده کنم آدمى راکه پیداکردهای او را از گلِ خشک از قسم لاى سیاه بوى گرفته. ﴿33﴾گفت: پس بیرون شو از بهشت. هرآیینه تو رانده شدهای. ﴿34﴾هرآیینه بر تو است لعنت تا روز قیامت. ﴿35﴾گفت: اى پروردگار من! مهلت ده مرا تا روزی که برانگیخته شوند مردگان. ﴿36﴾گفت: هرآیینه تو از مهلت داده شدگانى. ﴿37﴾تا روز آن وقت مقرّر. ﴿38﴾گفت: اى پروردگار من! به سبب آنکه گمراه کردى مرا، البته بیارایم معصیت را برای ایشان در زمین و البته گمراه سازم ایشان را همه یکجا. ﴿39﴾مگر بندگان خالص کردۀ تو از ایشان. ﴿40﴾گفت خدا: این اخلاص، راهى است راست که بر من میرسد. ﴿41﴾هرآیینه بندگان من نیست تو را بر ایشان غلبه، لیکن غلبۀ تو بر کسى باشد که پیروى تو کرد از گمراهان. ﴿42﴾و هرآیینه دوزخ وعدهگاه ایشان است همه یکجا. ﴿43﴾او را هفت در است، هر درى را از گمراهان حصّه است جدا کرده شده. ﴿44﴾هرآیینه پرهیزگاران در بوستانها و چشمهها باشند ﴿45﴾ایشان را گفته شود: درآیید اینجا به سلامتى ایمن شده. ﴿46﴾و بیرون کشیم آنچه در سینههاى ایشان بود از کینه، برادر یکدیگر شده بر تختهاى روبهروى یکدیگر کرده. ﴿47﴾نرسد به ایشان آنجا هیچ رنجى و نیستند ایشان از آنجا بیرون کرده شده. ﴿48﴾خبر ده بندگان مراکه من آمرزندۀ مهربانم. ﴿49﴾و به آنکه عذاب من، همان عذاب درد دهنده است. ﴿50﴾و خبر ده ایشان را از مهمانان ابراهیم. ﴿51﴾
﴿ إِذۡ دَخَلُواْ عَلَيۡهِ فَقَالُواْ سَلَٰمٗا قَالَ إِنَّا مِنكُمۡ وَجِلُونَ ٥٢ قَالُواْ لَا تَوۡجَلۡ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَٰمٍ عَلِيمٖ ٥٣ قَالَ أَبَشَّرۡتُمُونِي عَلَىٰٓ أَن مَّسَّنِيَ ٱلۡكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ٥٤ قَالُواْ بَشَّرۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ فَلَا تَكُن مِّنَ ٱلۡقَٰنِطِينَ ٥٥ قَالَ وَمَن يَقۡنَطُ مِن رَّحۡمَةِ رَبِّهِۦٓ إِلَّا ٱلضَّآلُّونَ ٥٦ قَالَ فَمَا خَطۡبُكُمۡ أَيُّهَا ٱلۡمُرۡسَلُونَ ٥٧ قَالُوٓاْ إِنَّآ أُرۡسِلۡنَآ إِلَىٰ قَوۡمٖ مُّجۡرِمِينَ ٥٨ إِلَّآ ءَالَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٥٩ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ قَدَّرۡنَآ إِنَّهَا لَمِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ ٦٠ فَلَمَّا جَآءَ ءَالَ لُوطٍ ٱلۡمُرۡسَلُونَ ٦١ قَالَ إِنَّكُمۡ قَوۡمٞ مُّنكَرُونَ ٦٢ قَالُواْ بَلۡ جِئۡنَٰكَ بِمَا كَانُواْ فِيهِ يَمۡتَرُونَ ٦٣ وَأَتَيۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ ٦٤ فَأَسۡرِ بِأَهۡلِكَ بِقِطۡعٖ مِّنَ ٱلَّيۡلِ وَٱتَّبِعۡ أَدۡبَٰرَهُمۡ وَلَا يَلۡتَفِتۡ مِنكُمۡ أَحَدٞ وَٱمۡضُواْ حَيۡثُ تُؤۡمَرُونَ ٦٥ وَقَضَيۡنَآ إِلَيۡهِ ذَٰلِكَ ٱلۡأَمۡرَ أَنَّ دَابِرَ هَٰٓؤُلَآءِ مَقۡطُوعٞ مُّصۡبِحِينَ ٦٦ وَجَآءَ أَهۡلُ ٱلۡمَدِينَةِ يَسۡتَبۡشِرُونَ ٦٧ قَالَ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ ضَيۡفِي فَلَا تَفۡضَحُونِ ٦٨ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُخۡزُونِ ٦٩ قَالُوٓاْ أَوَ لَمۡ نَنۡهَكَ عَنِ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٧٠﴾
چون داخل شدند بر وى، پس سلام گفتند: ابراهیم گفت: هرآیینه ما از شما ترسانیم! . ﴿52﴾گفتند: مترس! هرآیینه ما مژده میدهیم تو را به فرزندى دانا. ﴿53﴾گفت: آیا بشارت دادید مرا با وجود آنکه رسید به من پیرى؟ پس به چه قِسم بشارت میدهید؟!. ﴿54﴾گفتند: مژده دادیم تو را به راستى، پس مباش از ناامیدان. ﴿55﴾گفت: و کیست که ناامید شود از رحمت پروردگار خود مگر گمراهان؟. ﴿56﴾گفت: پس چیست خبر شما را اى فرستادگان؟. ﴿57﴾گفتند: هرآیینه ما فرستاده شدیم به سوى گروهى گناهکاران. ﴿58﴾بجز کسانِ لوط. هرآیینه ما البته نجات خواهیم داد ایشان را همه یکجا. ﴿59﴾غیر زنش که مقرر کردهایم که هرآیینه وى از بازماندگان است. ﴿60﴾پس وقتى که آمد به کسان لوط فرستادگان. ﴿61﴾گفت: هرآیینه شماگروهى ناآشنایید. ﴿62﴾گفتند: بلکه آوردهایم پیش تو آنچه در آن شبهه میکردند (یعنى عقوبت) . ﴿63﴾و آوردهایم پیش تو وعدۀ راست را و هرآیینه ما البته راستگوییم. ﴿64﴾پس ببر کسان خود را به پارهای از شب و تو از پىِ ایشان رو و باید که ننگرد از شما هیچکس و بروید آنجاکه فرموده شد [و آن زمین شام بود] . ﴿65﴾و وحى فرستادیم به سوى لوط این سخن که: بیخ ایشان بریده شود چون به وقت صبح درآیند. ﴿66﴾و آمدند اهل شهر، خوشوقتى کنان. ﴿67﴾گفت لوط: هرآیینه ایشان مهمان منند، پس رسوا مکنید مرا. ﴿68﴾و بترسید از خدا و خوار مکنید مرا. ﴿69﴾گفتند: آیا منع نکرده بودیم تو را از میزبانی غریبانگفتند: آیا منع نکرده بودیم تو را از میزبانی غریبان. ﴿70﴾
﴿ قَالَ هَٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِيٓ إِن كُنتُمۡ فَٰعِلِينَ ٧١ لَعَمۡرُكَ إِنَّهُمۡ لَفِي سَكۡرَتِهِمۡ يَعۡمَهُونَ ٧٢ فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّيۡحَةُ مُشۡرِقِينَ ٧٣ فَجَعَلۡنَا عَٰلِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِمۡ حِجَارَةٗ مِّن سِجِّيلٍ ٧٤ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّلۡمُتَوَسِّمِينَ ٧٥ وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٖ مُّقِيمٍ ٧٦ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ ٧٧ وَإِن كَانَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡأَيۡكَةِ لَظَٰلِمِينَ ٧٨ فَٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٖ مُّبِينٖ ٧٩ وَلَقَدۡ كَذَّبَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡحِجۡرِ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٨٠ وَءَاتَيۡنَٰهُمۡ ءَايَٰتِنَا فَكَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِينَ ٨١ وَكَانُواْ يَنۡحِتُونَ مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتًا ءَامِنِينَ ٨٢ فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّيۡحَةُ مُصۡبِحِينَ ٨٣ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ٨٤ وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۗ وَإِنَّ ٱلسَّاعَةَ لَأٓتِيَةٞۖ فَٱصۡفَحِ ٱلصَّفۡحَ ٱلۡجَمِيلَ ٨٥ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ ٱلۡعَلِيمُ ٨٦ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَٰكَ سَبۡعٗا مِّنَ ٱلۡمَثَانِي وَٱلۡقُرۡءَانَ ٱلۡعَظِيمَ ٨٧ لَا تَمُدَّنَّ عَيۡنَيۡكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّنۡهُمۡ وَلَا تَحۡزَنۡ عَلَيۡهِمۡ وَٱخۡفِضۡ جَنَاحَكَ لِلۡمُؤۡمِنِينَ ٨٨ وَقُلۡ إِنِّيٓ أَنَا ٱلنَّذِيرُ ٱلۡمُبِينُ ٨٩ كَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَى ٱلۡمُقۡتَسِمِينَ ٩٠ ٱلَّذِينَ جَعَلُواْ ٱلۡقُرۡءَانَ عِضِينَ ٩١ فَوَرَبِّكَ لَنَسَۡٔلَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٩٢ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٩٣ فَٱصۡدَعۡ بِمَا تُؤۡمَرُ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٩٤ إِنَّا كَفَيۡنَٰكَ ٱلۡمُسۡتَهۡزِءِينَ ٩٥ ٱلَّذِينَ يَجۡعَلُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَۚ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ ٩٦ وَلَقَدۡ نَعۡلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدۡرُكَ بِمَا يَقُولُونَ ٩٧ فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ ٱلسَّٰجِدِينَ ٩٨ وَٱعۡبُدۡ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأۡتِيَكَ ٱلۡيَقِينُ ٩٩ ﴾
گفت: اینها دختران منند، اگر هستید کنندۀکارى [707]. ﴿71﴾قسم به زندگانى تو! که این کافران در گمراهىِ خویش سرگردان مىشوند [708]. ﴿72﴾پس دریافت ایشان را آواز هولناک چون به وقت شروق در آمدند. ﴿73﴾پس ساختیم بالاى آن شهرها را زیر آن و بارانیدیم بر ایشان سنگ از قِسم سنگ گل [709]. ﴿74﴾هرآیینه در این قصه، نشانههاست. عبرت گیرندگان را. ﴿75﴾و هرآیینه شهرها به راهى هستند که دایم آمدورفت دارد. ﴿76﴾و هرآیینه در این نشانه است مؤمنان را. ﴿77﴾و هرآیینه بودند اهل ایکه ستمکاران. ﴿78﴾پس انتقام کشیدیم از ایشان و شهرهاى قوم لوط و شهرهای ایکه هر دو، به راه آشکار هستند. ﴿79﴾و هرآیینه دروغ شمردند ساکنان حِجر، پیغامبران را. ﴿80﴾و رسانیدیم به ایشان آیتهاى خود، پس شدند از آن روگردان. ﴿81﴾و بودند، تراشیده مىساختند از کوهها خانههای ایمن شده. ﴿82﴾پس گرفت ایشان را آواز سخت، صباح کنان ﴿83﴾پس دفع نکرد از ایشان آنچه کسب مىکردند. ﴿84﴾و نیافریدیم آسمانها و زمین و آنچه مابین آنهاست، مگر به تدبیر درست و هرآیینه قیامت، آمدنى است. پس درگذر (یعنى از بىادبیهای ایشان) درگذشتن نیکو. ﴿85﴾هرآیینه پروردگار تو همان است آفرینندۀ دانا. ﴿86﴾و هرآیینه دادیم تو را هفت آیت از آنچه در نماز مکرر خوانده میشود [710]و دادیم تو را قرآن بزرگ. ﴿87﴾باز مکن دو چشم خود را به سوى آنچه بهرهمند ساختهایم به آن جماعتها را از کافران. و اندوهناک مشو بر ایشان و پست بکن بازوى خود را [711]براى مسلمانان. ﴿88﴾و بگو: هرآیینه من بیم کنندۀ آشکارم. ﴿89﴾[فرود خواهیم آورد عذاب را] مانند آنچه فروآورده بودیم بر تقسیم کنندگان. ﴿90﴾آنانکه ساختند کتاب الهى را پاره پاره [712]. ﴿91﴾پس قَسَم به پروردگار تو! البته سؤال کنیم ایشان را همه یکجا. ﴿92﴾از آنچه میکردند. ﴿93﴾پس آشکار کن به آنچه فرموده میشوى و اعراض کن از مشرکان. ﴿94﴾هرآیینه ما بسندهایم تو را از شرّ تمسخر کنندگان. ﴿95﴾آنانکه مقرر مىکنند با خدا معبود دیگر را، پس زود بدانند. ﴿96﴾و هرآیینه ما میدانیم از حال تو که تنگ میشود سینۀ تو به سبب آنچه میگویند. ﴿97﴾پس به پاکى یاد کن پروردگار خود را با ستایش او و باش از سجده کنندگان. ﴿98﴾و عبادت کن پروردگار خود را تا وقتى که برسد به تو مرگ. ﴿99﴾
[705] یعنی هر نوع را صورتی و صفتی است که از آنجا تجاوز نمیکند. [706] یعنی غلامان و جانوران، والله اعلم. [707] یعنی اگر قضای شهوت خواهید، نکاح بنات من کنید، والله اعلم. [708] این کلمه در وسط قصۀ حضرت لوط إضافه کرده شد تا تنبیه باشد بر تطبیقِ حالِ مشرکین مکه بر حالِ قوم لوط و امثال ایشان، والله اعلم. [709] مترجم گوید: یعنی گل پخته مثل سنگ شده. [710] یعنی سورۀ فاتحه. [711] یعنى تواضع کن.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ أَتَىٰٓ أَمۡرُ ٱللَّهِ فَلَا تَسۡتَعۡجِلُوهُۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ١ يُنَزِّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ بِٱلرُّوحِ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦٓ أَنۡ أَنذِرُوٓاْ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱتَّقُونِ ٢ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۚ تَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٣ خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٖ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٞ مُّبِينٞ ٤ وَٱلۡأَنۡعَٰمَ خَلَقَهَاۖ لَكُمۡ فِيهَا دِفۡءٞ وَمَنَٰفِعُ وَمِنۡهَا تَأۡكُلُونَ ٥ وَلَكُمۡ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسۡرَحُونَ ٦ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
آمد حکم خدا، پس به شتاب طلب مکنید آن را [713]. پاک است خدا و بلند قدر است از آنچه شریک او مقرر مىکنند. ﴿1﴾فرود مىآورد فرشتگان را به وحى به ارادۀ خود بر هر که خواهد از بندگان خود که بترسانید [به این مضمون که خدا مىفرماید] که نیست هیچ معبود مگر من، پس بترسید از من. ﴿2﴾آفرید آسمانها و زمین را به تدبیر درست. بلند قدر است از آنکه شریک او مقرر میکنند. ﴿3﴾آفرید آدمى را از منى، پس ناگهان وى ستیزندۀ آشکارا شد. ﴿4﴾و چارپایان را آفرید، براى شما از انها پوششی است و منفعتهاى دیگر است و بعض آنها را میخورید. ﴿5﴾و شما را در آنها آبرو است، چون وقت شام از صحرا باز مىآرید و چون به سوى صحرا سر میدهید. ﴿6﴾
﴿ وَتَحۡمِلُ أَثۡقَالَكُمۡ إِلَىٰ بَلَدٖ لَّمۡ تَكُونُواْ بَٰلِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ ٱلۡأَنفُسِۚ إِنَّ رَبَّكُمۡ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ ٧ وَٱلۡخَيۡلَ وَٱلۡبِغَالَ وَٱلۡحَمِيرَ لِتَرۡكَبُوهَا وَزِينَةٗۚ وَيَخۡلُقُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٨ وَعَلَى ٱللَّهِ قَصۡدُ ٱلسَّبِيلِ وَمِنۡهَا جَآئِرٞۚ وَلَوۡ شَآءَ لَهَدَىٰكُمۡ أَجۡمَعِينَ ٩ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗۖ لَّكُم مِّنۡهُ شَرَابٞ وَمِنۡهُ شَجَرٞ فِيهِ تُسِيمُونَ ١٠ يُنۢبِتُ لَكُم بِهِ ٱلزَّرۡعَ وَٱلزَّيۡتُونَ وَٱلنَّخِيلَ وَٱلۡأَعۡنَٰبَ وَمِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ ١١ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ وَٱلنُّجُومُ مُسَخَّرَٰتُۢ بِأَمۡرِهِۦٓۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ ١٢ وَمَا ذَرَأَ لَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهُۥٓۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَذَّكَّرُونَ ١٣ وَهُوَ ٱلَّذِي سَخَّرَ ٱلۡبَحۡرَ لِتَأۡكُلُواْ مِنۡهُ لَحۡمٗا طَرِيّٗا وَتَسۡتَخۡرِجُواْ مِنۡهُ حِلۡيَةٗ تَلۡبَسُونَهَاۖ وَتَرَى ٱلۡفُلۡكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ١٤ ﴾
و برمیدارند بار شما را به سوى شهرى که هرگز نمیرسیدید به آن مگر به مشقت جانها. هرآیینه پروردگار شما بخشایندۀ مهربان است. ﴿7﴾و آفرید اسبان را و استران را و خران را تا سوار شوید بر آنها و براى آرایش و مىآفریند آنچه نمیدانید. ﴿8﴾و بر خدا مىرسد راه میانه و بعض راههاکج است و اگر خواستى وی، راه نمودى شما را همه یکجا. ﴿9﴾اوست آن که فرود آورد از آسمان آب را براى شما، از آن آب، آشامیدنى است و از آن آب، بیشۀ درختان است که در آن میچرانید. ﴿10﴾میرویاند براى شما به سبب آب، زراعت را و زیتون را و درختان خرما را و انگور و از هر جنسِ میوهها، هرآیینه در این نشانهای است گروهى راکه تفکر مىکنند. ﴿11﴾و مسخّر کرد براى شما شب و روز و آفتاب و ماه را و ستارگان، مسخّرند به فرمان وى، هرآیینه در این نشانههاست گروهى راکه در مىیابند. ﴿12﴾و مسخّر کرد آنچه آفرید براى شما در زمین، گوناگون رنگهاى او [714]، هرآیینه در این نشانهاى است گروهى راکه پند مىپذیرند. ﴿13﴾و اوست آن که مسخّر ساخت دریا را تا بخورید از آن گوشت تازه و تا بیرون آرید از آن پیرایه که بپوشید آن را و مىبینى کشتیها را رونده در دریا و مسخّر کرد دریا را تا طلب معیشت کنید از فضل او و تا بُوَد که شکر کنید. ﴿14﴾
﴿وَأَلۡقَىٰ فِي ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمۡ وَأَنۡهَٰرٗا وَسُبُلٗا لَّعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ ١٥ وَعَلَٰمَٰتٖۚ وَبِٱلنَّجۡمِ هُمۡ يَهۡتَدُونَ ١٦ أَفَمَن يَخۡلُقُ كَمَن لَّا يَخۡلُقُۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ١٧ وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٨ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعۡلِنُونَ ١٩وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَخۡلُقُونَ شَيۡٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ ٢٠ أَمۡوَٰتٌ غَيۡرُ أَحۡيَآءٖۖ وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ ٢١ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۚ فَٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنكِرَةٞ وَهُم مُّسۡتَكۡبِرُونَ ٢٢ لَا جَرَمَ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعۡلِنُونَۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُسۡتَكۡبِرِينَ ٢٣ وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَآ أَنزَلَ رَبُّكُمۡ قَالُوٓاْ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٢٤ لِيَحۡمِلُوٓاْ أَوۡزَارَهُمۡ كَامِلَةٗ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَمِنۡ أَوۡزَارِ ٱلَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيۡرِ عِلۡمٍۗ أَلَا سَآءَ مَا يَزِرُونَ ٢٥ قَدۡ مَكَرَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَأَتَى ٱللَّهُ بُنۡيَٰنَهُم مِّنَ ٱلۡقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيۡهِمُ ٱلسَّقۡفُ مِن فَوۡقِهِمۡ وَأَتَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَشۡعُرُونَ ٢٦ ﴾
و افکند در زمین کوههای محکم براى احتراز از آنکه بجنباند شما را و آفرید جویها و راهها، تا بُوَد که راهیاب شوید. ﴿15﴾و و آفرید نشانهها و به ستارگان، ایشان راه مىیابند. ﴿16﴾آیا کسی که آفریند مانند کسى است که نمىآفریند؟ آیا پند نمىگیرید؟. ﴿17﴾و اگر بشمارید نعمت خدا را احاطه نکنید آن را، هرآیینه خدا آمرزندة مهربان است. ﴿18﴾و خدا میداند آنچه پنهان مىدارید و آنچه آشکارا مىکنید. ﴿19﴾و آنانکه مىپرستند کافران ایشان را بجز خدا، نمىآفرینند چیزى را و خودشان آفریده مىشوند! . ﴿20﴾مردگانند نه زندگان و نمیدانند کى برانگیخته خواهند شد. ﴿21﴾معبود شما خدای یگانه است. پس آنانکه معتقد نمىشوند به آخرت، دل ایشان ناشناس است و ایشان سرکشند. ﴿22﴾بىشبهه است خدا مىداند آنچه پنهان میدارند و آنچه آشکارا مىکنند، هرآیینه او دوست ندارد سرکشان رابىشبهه است خدا مىداند آنچه پنهان میدارند و آنچه آشکارا مىکنند، هرآیینه او دوست ندارد سرکشان را. ﴿23﴾و چون گفته شود ایشان را: چیست آنچه فروفرستاده است پروردگار شما؟ گویند: افسانههاى پیشینیان است. ﴿24﴾[مآل این گفتار] آنکه بردارند بار گناه خویش به تمام روز قیامت و بردارند نیز بعض بارهاى آنانکه گمراه مىسازند ایشان را به غیر دانش. آگاه شوید بد است آنچه برمیدارند. ﴿25﴾هرآیینه بداندیشى کردند آنانکه پیش از ایشان بودند، پس بیامد خدا به سوى عمارت ایشان از جانب بنیادها، پس افتاد بر ایشان سقف از بالاى ایشان و آمد بدیشان عذاب از آن جهت که نمىدانستند [715]. ﴿26﴾
﴿ ثُمَّ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يُخۡزِيهِمۡ وَيَقُولُ أَيۡنَ شُرَكَآءِيَ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تُشَٰٓقُّونَ فِيهِمۡۚ قَالَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ إِنَّ ٱلۡخِزۡيَ ٱلۡيَوۡمَ وَٱلسُّوٓءَ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٢٧ ٱلَّذِينَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ظَالِمِيٓ أَنفُسِهِمۡۖ فَأَلۡقَوُاْ ٱلسَّلَمَ مَا كُنَّا نَعۡمَلُ مِن سُوٓءِۢۚ بَلَىٰٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٢٨ فَٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَاۖ فَلَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَكَبِّرِينَ ٢٩ ۞وَقِيلَ لِلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ مَاذَآ أَنزَلَ رَبُّكُمۡۚ قَالُواْ خَيۡرٗاۗ لِّلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٞۚ وَلَدَارُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَيۡرٞۚ وَلَنِعۡمَ دَارُ ٱلۡمُتَّقِينَ ٣٠ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ لَهُمۡ فِيهَا مَا يَشَآءُونَۚ كَذَٰلِكَ يَجۡزِي ٱللَّهُ ٱلۡمُتَّقِينَ ٣١ ٱلَّذِينَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمُ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٣٢ هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّآ أَن تَأۡتِيَهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَوۡ يَأۡتِيَ أَمۡرُ رَبِّكَۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ وَمَا ظَلَمَهُمُ ٱللَّهُ وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ ٣٣ فَأَصَابَهُمۡ سَئَِّاتُ مَا عَمِلُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٣٤ ﴾
باز روز قیامت رسواکند ایشان را و گوید: کجایند آن شریکان من که مخالفت میکردید در حقّ ایشان؟ گویند اهل علم: هرآیینه رسوایى و سخنى امروز بر کافران است. ﴿27﴾آنانکه قبض ارواح ایشان میکردند فرشتگان، حال آنکه ستمکار بودند بر خویش، پس انداختند آن کافران پیغام انقیاد راکه ما هرگز نمىکردیم هیچ عمل بد [گفته شود]: آرى! هرآیینه خدا داناست به آنچه میکردید. ﴿28﴾پس درآیید به دروازههای دوزخ، جاویدان آنجا، پس بد است جای سرکشان [دوزخ] . ﴿29﴾و گفته شد متّقیان را: چیست آنچه فروفرستاد پروردگار شما؟ گفتند: فرود آورده است بهترین سخن، آنان راکه نیکوکارى کردند در این سراى، حالت نیک است و هرآیینه سراى آخرت بهتر است و هرآیینه نیکو سراى متّقیان است [آخرت] . ﴿30﴾بوستانهاى همیشه ماندن، درآیند آنجا، میرود زیر آن جویها و ایشان راست آنجا هرچه خواهند. همچنین جزا میدهد خدا متّقیان را. ﴿31﴾آنانکه فرشتگان قبضِ ارواح ایشان میکنند، حال آنکه شادمان باشند، گویند فرشتگان: سلام بر شما باد! درآیید به بهشت جز آنچه میکردید [716]. ﴿32﴾انتظار نمیکشند کافران، الاّ آنکه بیایند به ایشان فرشتگان، [717]یا بیاید فرمان پروردگار تو [718]. همچنین کردند آنانکه پیش از ایشان بودند وستم نکرد بر ایشان خدا و لیکن بر خویش ستم میکردند. ﴿33﴾پس رسید به ایشان جزای گناهان از اعمال ایشان و فرود آمد به ایشان آنچه به آن استهزا میکردند. ﴿34﴾
﴿ وَقَالَ ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا عَبَدۡنَا مِن دُونِهِۦ مِن شَيۡءٖ نَّحۡنُ وَلَآ ءَابَآؤُنَا وَلَا حَرَّمۡنَا مِن دُونِهِۦ مِن شَيۡءٖۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ فَهَلۡ عَلَى ٱلرُّسُلِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ ٣٥ وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَۖ فَمِنۡهُم مَّنۡ هَدَى ٱللَّهُ وَمِنۡهُم مَّنۡ حَقَّتۡ عَلَيۡهِ ٱلضَّلَٰلَةُۚ فَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُكَذِّبِينَ ٣٦ إِن تَحۡرِصۡ عَلَىٰ هُدَىٰهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَن يُضِلُّۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ ٣٧ وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ لَا يَبۡعَثُ ٱللَّهُ مَن يَمُوتُۚ بَلَىٰ وَعۡدًا عَلَيۡهِ حَقّٗا وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٣٨ لِيُبَيِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِي يَخۡتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰذِبِينَ ٣٩ إِنَّمَا قَوۡلُنَا لِشَيۡءٍ إِذَآ أَرَدۡنَٰهُ أَن نَّقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ٤٠ وَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗۖ وَلَأَجۡرُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَكۡبَرُۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ٤١ ٱلَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ ٤٢ ﴾
وگفتند مشرکان: اگر خواستى خدا، نمىپرستیدیم بجز وى هیچ چیزى را نه ما و نه پدران ما و حرام نمىدانستیم به غیر فرمان وى هیچ چیز را [719]. همچنین کردند آنانکه پیش از ایشان بودند، پس نیست بر پیغامبران بجز خبر رسانیدن آشکارا. ﴿35﴾و هرآیینه فرستادیم در هر گروهى پیغامبرى راکه عبادتِ خدا کنید و احتراز کنید از بتان. پس از ایشان کسى بود که راه نمودش خدا و از ایشان کسى بود که ثابت شد بر وى گمراهى. پس سیر کنید در زمین، پس بنگرید چگونه شد آخر کار دروغ دارندگان. ﴿36﴾اگر کوشش کنى بر هدایت ایشان [چه سود]، هرآیینه خدا راه نمىنماید آن راکه گمراه میسازد و نیست ایشان را هیچ یارى دهنده. ﴿37﴾و قسم خوردند به خدا به محکمترین سوگندهاى خود که بر نیانگیزد خدا مرده را. آرى! برانگیزد، وعدۀ درست لازم شده بر وى و لیکن بیشترین مردمان نمیدانند. ﴿38﴾[آرى برانگیزد] تا بیان کند براى ایشان آنچه اختلاف میکنند در آن و تا بدانند کافران که ایشان دروغى بودند. ﴿39﴾نیست فرمان ما براى چیزى چون خواهیم آفریدنش، مگر گوییم او را: بشو! پس بشود. ﴿40﴾و آنانکه ترک دیار خود کردند براى خدا بعد از آنکه ستم کرده شد بر ایشان، البته جاى دهیم ایشان را در دنیا به سراى نیک و هرآیینه مزد آخرت بزرگتر است، اگر مىدانستند. ﴿41﴾آنانکه صبر کردند و بر پروردگار خویش توکل مىنمایند [720]. ﴿42﴾
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِيٓ إِلَيۡهِمۡۖ فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٤٣ بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلزُّبُرِۗ وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلذِّكۡرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ وَلَعَلَّهُمۡ يَتَفَكَّرُونَ ٤٤ أَفَأَمِنَ ٱلَّذِينَ مَكَرُواْ ٱلسَّئَِّاتِ أَن يَخۡسِفَ ٱللَّهُ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضَ أَوۡ يَأۡتِيَهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَشۡعُرُونَ ٤٥ أَوۡ يَأۡخُذَهُمۡ فِي تَقَلُّبِهِمۡ فَمَا هُم بِمُعۡجِزِينَ ٤٦ أَوۡ يَأۡخُذَهُمۡ عَلَىٰ تَخَوُّفٖ فَإِنَّ رَبَّكُمۡ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٌ ٤٧ أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ إِلَىٰ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ مِن شَيۡءٖ يَتَفَيَّؤُاْ ظِلَٰلُهُۥ عَنِ ٱلۡيَمِينِ وَٱلشَّمَآئِلِ سُجَّدٗا لِّلَّهِ وَهُمۡ دَٰخِرُونَ ٤٨ وَلِلَّهِۤ يَسۡجُدُۤ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ مِن دَآبَّةٖ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَهُمۡ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ ٤٩ يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ وَيَفۡعَلُونَ مَا يُؤۡمَرُونَ۩ ٥٠ ۞وَقَالَ ٱللَّهُ لَا تَتَّخِذُوٓاْ إِلَٰهَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِۖ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَإِيَّٰيَ فَٱرۡهَبُونِ ٥١ وَلَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَهُ ٱلدِّينُ وَاصِبًاۚ أَفَغَيۡرَ ٱللَّهِ تَتَّقُونَ ٥٢ وَمَا بِكُم مِّن نِّعۡمَةٖ فَمِنَ ٱللَّهِۖ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ ٱلضُّرُّ فَإِلَيۡهِ تَجَۡٔرُونَ ٥٣ثُمَّ إِذَا كَشَفَ ٱلضُّرَّ عَنكُمۡ إِذَا فَرِيقٞ مِّنكُم بِرَبِّهِمۡ يُشۡرِكُونَ ٥٤﴾
و نفرستادیم پیش از تو مگر مردانى راکه وحى مىفرستادیم به سوى ایشان. پس سؤال کنید از اهل کتاب اگر نمیدانید [721]. ﴿43﴾فرستادیم ایشان را با دلایل و کتابها و فرود آوردیم به سوى تو کتاب تا بیان کنى براى مردمان شریعتى را که فرود آورده شد به سوى ایشان و تا بُوَد که ایشان تفکر کنند. ﴿44﴾آیا ایمن شدهاند آنانکه اندیشیدند تدبیرهاى بد [722]از آنکه فرو برد خدا ایشان را به زمین یا بیاید به ایشان عذاب از آنجا که ندانند؟. ﴿45﴾یا بگیرد ایشان را در آمدوشدِ ایشان، پس نیستند ایشان عاجز کننده. ﴿46﴾یا بگیرد ایشان را بعدِ ترس [723]، پس هرآیینه پروردگار شما لطف کنندۀ بخشاینده است. ﴿47﴾آیا ندیدهاند به سوى آنچه پیدا کرده است خدا از هر چیزى، میگردد سایههاى او از جانب راست و از جانب چپ، سجده کنان براى خدا خوارشده. ﴿48﴾و خداى را سجده میکنند آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است از قسم جنبنده و فرشتگان نیز سجده میکنند و ایشان سرکشى نمىکنند. ﴿49﴾میترسند از پروردگار خود [غالب شده] از بالاى ایشان و مىکنند آنچه فرموده میشوند. ﴿50﴾و گفت خدا: فرا مگیرید دو معبود. جز این نیست که وى معبود یگانه است، پس از من بترسید. ﴿51﴾و مر او راست آنچه در آسمانها و زمین است و مر او راست عبادت لازم شده، آیا از غیر خدا میترسید؟. ﴿52﴾و آنچه با شما است از نعمت، از جانب خدا است. باز چون برسد به شما سختى، پس به سوى او مىنالید. ﴿53﴾باز چون بردارد سختى را از سر شما، ناگهان فریقى از شما به پروردگار خود، شریک مقرّر میکنند. ﴿54﴾
﴿ لِيَكۡفُرُواْ بِمَآ ءَاتَيۡنَٰهُمۡۚ فَتَمَتَّعُواْ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ٥٥ وَيَجۡعَلُونَ لِمَا لَا يَعۡلَمُونَ نَصِيبٗا مِّمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡۗ تَٱللَّهِ لَتُسَۡٔلُنَّ عَمَّا كُنتُمۡ تَفۡتَرُونَ ٥٦ وَيَجۡعَلُونَ لِلَّهِ ٱلۡبَنَٰتِ سُبۡحَٰنَهُۥ وَلَهُم مَّا يَشۡتَهُونَ ٥٧ وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِٱلۡأُنثَىٰ ظَلَّ وَجۡهُهُۥ مُسۡوَدّٗا وَهُوَ كَظِيمٞ ٥٨ يَتَوَٰرَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ مِن سُوٓءِ مَا بُشِّرَ بِهِۦٓۚ أَيُمۡسِكُهُۥ عَلَىٰ هُونٍ أَمۡ يَدُسُّهُۥ فِي ٱلتُّرَابِۗ أَلَا سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ ٥٩ لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ مَثَلُ ٱلسَّوۡءِۖ وَلِلَّهِ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٦٠ وَلَوۡ يُؤَاخِذُ ٱللَّهُ ٱلنَّاسَ بِظُلۡمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيۡهَا مِن دَآبَّةٖ وَلَٰكِن يُؤَخِّرُهُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗىۖ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ لَا يَسۡتَٔۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا يَسۡتَقۡدِمُونَ ٦١ وَيَجۡعَلُونَ لِلَّهِ مَا يَكۡرَهُونَۚ وَتَصِفُ أَلۡسِنَتُهُمُ ٱلۡكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ لَا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ ٱلنَّارَ وَأَنَّهُم مُّفۡرَطُونَ ٦٢ تَٱللَّهِ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ ٱلۡيَوۡمَ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٦٣ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِي ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٦٤﴾
تا ناسپاسى کنند آنچه دادیم ایشان را. پس بهرهمند شوید، پس خواهید دانست. ﴿55﴾و مقرر کردند براى چیزى که نمیدانند تحقیق آن (یعنى براى بتان)، حصهای از آنچه روزى دادیم ایشان را. به خدا قسم! البته پرسیده خواهید شد از آنچه افترا مىکردید. ﴿56﴾و مقرر میکنند براى خدا دختران را. پاک است او و مقرر مىکنند براى خویش آنچه رغبت مینمایند [724]. ﴿57﴾و اگر مژده داده شود یکى از ایشان به تولد دختر، روى او سیاه گردد و او پر از اندوه باشد. ﴿58﴾پنهان شود از قوم به سبب ناخوشى آنچه مژده داده شد به وى. [در تأمّل افتد که] آیا باقى گذاردش به خوارى یا در آردش به خاک؟ آگاه شو! بد حکم ایشان است این حکم!. ﴿59﴾آنان راکه معتقد نمىشوند به آخرت، صفت بد است و خداى راست صفت بلند و او غالب با حکمت است. ﴿60﴾و اگر گرفتار کند خدا مردمان را به سبب ستم ایشان، نگذارد بر زمین هیچ جنبندهای و لیکن موقوف میدارد ایشان را تا وقتى مقرر، پس چون برسد آن وقت مقرر ایشان، باز نمانند ساعتى و نه پیشروند. ﴿61﴾و مقرر مىکنند براى خدا آنچه ناپسند میدارند [725]و بیان میکند زبانهای ایشان سخن دروغ را که ایشان را باشد نیکویى [726]. شبهه نیست در آنکه ایشان را باشد آتش و آنکه ایشان، پیش فرستادگانند به دوزخ. ﴿62﴾قسم به خدا! هرآیینه پیغامبران فرستادیم به سوى امّتانى که پیش از تو بودند. پس بیاراست براى ایشان شیطان کردارهاى ایشان، پس همو یار این کافران است امروز و ایشان راست عذاب درد دهنده. ﴿63﴾و فرود نیاوردیم بر تو کتاب را مگر به سبب آنکه بیان کنى براى ایشان آنچه در آن اختلاف کردند و براى راه نمودن و بخشایش قومى که میگرویدند. ﴿64﴾
﴿ وَٱللَّهُ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَحۡيَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَآۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَسۡمَعُونَ ٦٥ وَإِنَّ لَكُمۡ فِي ٱلۡأَنۡعَٰمِ لَعِبۡرَةٗۖ نُّسۡقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِۦ مِنۢ بَيۡنِ فَرۡثٖ وَدَمٖ لَّبَنًا خَالِصٗا سَآئِغٗا لِّلشَّٰرِبِينَ ٦٦ وَمِن ثَمَرَٰتِ ٱلنَّخِيلِ وَٱلۡأَعۡنَٰبِ تَتَّخِذُونَ مِنۡهُ سَكَرٗا وَرِزۡقًا حَسَنًاۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ ٦٧ وَأَوۡحَىٰ رَبُّكَ إِلَى ٱلنَّحۡلِ أَنِ ٱتَّخِذِي مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتٗا وَمِنَ ٱلشَّجَرِ وَمِمَّا يَعۡرِشُونَ ٦٨ ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ فَٱسۡلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلٗاۚ يَخۡرُجُ مِنۢ بُطُونِهَا شَرَابٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُۥ فِيهِ شِفَآءٞ لِّلنَّاسِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ ٦٩ وَٱللَّهُ خَلَقَكُمۡ ثُمَّ يَتَوَفَّىٰكُمۡۚ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ لِكَيۡ لَا يَعۡلَمَ بَعۡدَ عِلۡمٖ شَيًۡٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٞ قَدِيرٞ ٧٠ وَٱللَّهُ فَضَّلَ بَعۡضَكُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ فِي ٱلرِّزۡقِۚ فَمَا ٱلَّذِينَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّي رِزۡقِهِمۡ عَلَىٰ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ فَهُمۡ فِيهِ سَوَآءٌۚ أَفَبِنِعۡمَةِ ٱللَّهِ يَجۡحَدُونَ ٧١ وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَجَعَلَ لَكُم مِّنۡ أَزۡوَٰجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةٗ وَرَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِۚ أَفَبِٱلۡبَٰطِلِ يُؤۡمِنُونَ وَبِنِعۡمَتِ ٱللَّهِ هُمۡ يَكۡفُرُونَ ٧٢ ﴾
و خدا فرود آورد از آسمان آب را، پس زنده ساخت به آن زمین را بعد از مرگ آن. هرآیینه در این نشانهای است گروهى راکه مىشنوند. ﴿65﴾و هرآیینه شما را در چهارپایان، پندى است، مىنوشانیم شما را از جملۀ آنچه در شکم وى است از میان سرگین و خون، شیرى خالص گوارا، آشامندگان را. ﴿66﴾و از میوههاى درختان خرما و درختان انگور [قسمى هست که] میسازید از آن شراب مست کننده و میسازید از آن روزى حلال، هرآیینه در این نشانهای است گروهى راکه در مىیابند. ﴿67﴾و الهام فرستاد پروردگار تو به سوى زنبورِ شهد که بساز خانهها از کوهها و از درختان و از آنچه مردمان بنا میکنند. ﴿68﴾باز بخور از هر جنس میوهها و برو در راههاى پروردگار خویش رام شدۀ [آن راهها] که برمىآید از شکم این زنبورها آشامیدنى گوناگون رنگهاى آن. در آن آشامیدنى شفا است مردمان را، هرآیینه در این امور نشانه است گروهى راکه تفکر میکنند. ﴿69﴾و خدا آفرید شما را، باز بمیراند شما را و از شما کسى هست که عائد کرده میشود به خوارترین عمر، مَآلش آنکه نداند بعدِ دانستن، چیزى را. هرآیینه خدا دانای تواناست. ﴿70﴾و خدا فضل داد بعض شما را بر بعض در روزى، پس نیستند آنان که افزودنى داده شدند، عاید کنندگان روزى خود را بر مملوکان خود تا همۀ ایشان در روزى برابر باشند. آیا نعمت خدا را انکار مىنمایند؟ [727]. ﴿71﴾و خدا آفرید براى شما از جنس شما زنان را و آفرید براى شما از زنان شما پسران و نبیرگان را و روزى داد شما را از پاکیزهها، آیا به باطل معتقد مىشوند و به نعمت خدا ایشان ناسپاسى مىنمایند؟. ﴿72﴾
﴿ وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَمۡلِكُ لَهُمۡ رِزۡقٗا مِّنَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ شَيۡٔٗا وَلَا يَسۡتَطِيعُونَ ٧٣ فَلَا تَضۡرِبُواْ لِلَّهِ ٱلۡأَمۡثَالَۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٧٤ ۞ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلًا عَبۡدٗا مَّمۡلُوكٗا لَّا يَقۡدِرُ عَلَىٰ شَيۡءٖ وَمَن رَّزَقۡنَٰهُ مِنَّا رِزۡقًا حَسَنٗا فَهُوَ يُنفِقُ مِنۡهُ سِرّٗا وَجَهۡرًاۖ هَلۡ يَسۡتَوُۥنَۚ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٧٥ وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا رَّجُلَيۡنِ أَحَدُهُمَآ أَبۡكَمُ لَا يَقۡدِرُ عَلَىٰ شَيۡءٖ وَهُوَ كَلٌّ عَلَىٰ مَوۡلَىٰهُ أَيۡنَمَا يُوَجِّههُّ لَا يَأۡتِ بِخَيۡرٍ هَلۡ يَسۡتَوِي هُوَ وَمَن يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَهُوَ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٧٦ وَلِلَّهِ غَيۡبُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَآ أَمۡرُ ٱلسَّاعَةِ إِلَّا كَلَمۡحِ ٱلۡبَصَرِ أَوۡ هُوَ أَقۡرَبُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٧٧ وَٱللَّهُ أَخۡرَجَكُم مِّنۢ بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ شَيۡٔٗا وَجَعَلَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفِۡٔدَةَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٧٨ أَلَمۡ يَرَوۡاْ إِلَى ٱلطَّيۡرِ مُسَخَّرَٰتٖ فِي جَوِّ ٱلسَّمَآءِ مَا يُمۡسِكُهُنَّ إِلَّا ٱللَّهُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٧٩ ﴾
و مىپرستند بجز خدا کسى راکه نمىتواند براى ایشان چیزى روزى دادن از آسمانها و زمین چیزى [از توانایى] و قادر نمىشوند. ﴿73﴾پس بیان مکنید براى خدا داستانها، هرآیینه خدا میداند و شما نمیدانید. ﴿74﴾بیان کرد خدا داستان بندۀ مملوکى که توانایى ندارد بر هیچ چیز و کسی که دادیمش از نزدیک خود، روزى نیک، پس وى خرج میکند از آن روزى، پنهان و آشکارا، آیا برابر میشوند؟ همۀ ستایش، خداى را است، بلکه اکثر ایشان نمیدانند. ﴿75﴾و بیان کرد خدا داستانى دیگر، دو مرد، یکى از ایشان گنگ است، قدرت ندارند بر چیزى و او گران است بر خواجۀ خود، هر کجا فرستدش نیارد از آنجا هیچ نیکى. آیا برابر است این شخص و کسی که مىفرماید مردمان را به عدل و خودش بر راه راست است؟ [728]. ﴿76﴾و خداى راست علم پنهان آسمانها و زمین و نیست کار قیامت (یعنى نزدیک قدرت او)، مگر مانند چشم بهم زدن، بلکه نزدیکتر است، هرآیینه خدا بر همه چیز تواناست. ﴿77﴾و خدا بیرون آورد شما را از شکمهای مادران شما، نمىدانستید چیزى را و پیدا ساخت براى شما شنوایى و چشمها و دلها تا بُوَد که شکر کنید. ﴿78﴾آیا ندیدند به سوى مرغان رام شده در هوای آسمان؟ نگاه نمیدارد ایشان را مگر خدا، هرآیینه در این نشانههاست گروهى راکه ایمان مىآرند. ﴿79﴾
﴿ وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنۢ بُيُوتِكُمۡ سَكَنٗا وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ بُيُوتٗا تَسۡتَخِفُّونَهَا يَوۡمَ ظَعۡنِكُمۡ وَيَوۡمَ إِقَامَتِكُمۡ وَمِنۡ أَصۡوَافِهَا وَأَوۡبَارِهَا وَأَشۡعَارِهَآ أَثَٰثٗا وَمَتَٰعًا إِلَىٰ حِينٖ ٨٠ وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلَٰلٗا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلۡجِبَالِ أَكۡنَٰنٗا وَجَعَلَ لَكُمۡ سَرَٰبِيلَ تَقِيكُمُ ٱلۡحَرَّ وَسَرَٰبِيلَ تَقِيكُم بَأۡسَكُمۡۚ كَذَٰلِكَ يُتِمُّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تُسۡلِمُونَ ٨١ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا عَلَيۡكَ ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ ٨٢ يَعۡرِفُونَ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَأَكۡثَرُهُمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ ٨٣ وَيَوۡمَ نَبۡعَثُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ شَهِيدٗا ثُمَّ لَا يُؤۡذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ وَلَا هُمۡ يُسۡتَعۡتَبُونَ ٨٤ وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ ٱلۡعَذَابَ فَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمۡ وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ ٨٥ وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ شُرَكَآءَهُمۡ قَالُواْ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ شُرَكَآؤُنَا ٱلَّذِينَ كُنَّا نَدۡعُواْ مِن دُونِكَۖ فَأَلۡقَوۡاْ إِلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلَ إِنَّكُمۡ لَكَٰذِبُونَ ٨٦ وَأَلۡقَوۡاْ إِلَى ٱللَّهِ يَوۡمَئِذٍ ٱلسَّلَمَۖ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ ٨٧ ﴾
خدا ساخت براى شما از خانههاى شما جاى سکونت و ساخت براى شما از پوست چهارپایان، خانههایی. سبک مىیابید آن را روز سفر خود و روز اقامت خود و ساخت از پشمهاى وى و کُرکهای وى و موهای وى اسباب خانه و بهرهمندى تا وقت مقرر. ﴿80﴾و خدا پیدا ساخت براى شما از مخلوقات خود سایهها و پیدا کرد براى شما از کوهها، غارها و ساخت براى شما جامهها که نگاه دارد شما را از گرمى [729]و جامههایى که نگاه دارد شما را از ضرر جنگ شما. همچنین تمام میدهد نعمت خود را بر شما، تا بُوَد که منقاد شوید. ﴿81﴾پس اگر اعراض کنند، جز این نیست که بر تو پیغام رسانیدن آشکار است. ﴿82﴾مىشناسند نعمت خدا را باز انکار آن میکنند و بیشتر ایشان، کافرانند. ﴿83﴾و آن روز که برانگیزیم از هر گروهى را گواهى را [730]باز دستورى داده نشود کافران را [731]و نه از ایشان رجوع به مرضیات الهى طلب کرده شود. ﴿84﴾و چون ببینند ستمکاران عذاب را [اضطراب کنند]، پس سبک کرده نشود از ایشان و نه ایشان مهلت داده شوند. ﴿85﴾و چون ببینند مشرکان شریکان خود را، گویند: اى پروردگار ما! این جماعت شریکان مااند که مىپرستیدیم بجز تو. پس شریکان پیغام اندازند به سوى ایشان [این سخن را] که: هرآیینه شما دروغگویانید. ﴿86﴾و این همه افگنند به سوى خدا آن روز پیغام انقیاد را و گم گردد از ایشان آنچه افترا میکردند. ﴿87﴾
﴿ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ زِدۡنَٰهُمۡ عَذَابٗا فَوۡقَ ٱلۡعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يُفۡسِدُونَ ٨٨ وَيَوۡمَ نَبۡعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٖ شَهِيدًا عَلَيۡهِم مِّنۡ أَنفُسِهِمۡۖ وَجِئۡنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِۚ وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِينَ ٨٩ ۞إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ وَإِيتَآيِٕ ذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَيَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ وَٱلۡبَغۡيِۚ يَعِظُكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ ٩٠ وَأَوۡفُواْ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ إِذَا عَٰهَدتُّمۡ وَلَا تَنقُضُواْ ٱلۡأَيۡمَٰنَ بَعۡدَ تَوۡكِيدِهَا وَقَدۡ جَعَلۡتُمُ ٱللَّهَ عَلَيۡكُمۡ كَفِيلًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ ٩١ وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّتِي نَقَضَتۡ غَزۡلَهَا مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٍ أَنكَٰثٗا تَتَّخِذُونَ أَيۡمَٰنَكُمۡ دَخَلَۢا بَيۡنَكُمۡ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرۡبَىٰ مِنۡ أُمَّةٍۚ إِنَّمَا يَبۡلُوكُمُ ٱللَّهُ بِهِۦۚ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ ٩٢ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰكِن يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُۚ وَلَتُسَۡٔلُنَّ عَمَّا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٩٣ ﴾
آنانکه کافر شدند و بازداشتند [732]از راه خدا، افزون دهیم ایشان را عذابى بالاى عذابى به سبب آنکه فساد میکردند [733]. ﴿88﴾و آن روز که بر انگیزیم در هر امّتى گواهی بر ایشان از قبیلۀ ایشان [734]، و بیاریم تو را گواه بر این کافران، و فرود آوردیم بر تو کتاب براى بیان کردن هر چیز و براى راه نمودن و بخشایش و مژده دادن، مسلمانان را. ﴿89﴾هرآیینه خدا میفرماید به انصاف و نیکوکارى و عطا کردن به خویشاوندان و منع میکند از بىحیایى و کار ناپسندیده و تعدّى. پند میدهد شما را تا بُوَد که شما پندپذیر شوید. ﴿90﴾و وفا کنید به عهد خدا چون عهد ببندید و مَشکنید سوگندها را بعدِ محکم ساختن آنها و هرآیینه ساختهاید خدا را بر خویش، نگهبان [735]. هرآیینه خدا میداند آنچه میکنید. ﴿91﴾و مباشید مانند زنى که گسست رشتۀ خود را بعد از استوارى، پاره پاره ساخته. میسازید سوگندهاى خویش را مکر در میان خود تا افزونتر شود گروهى از گروهى [736]. جز این نیست که مىآزماید خدا شما را به آن افزونى و البته بیان کند براى شما روز قیامت آنچه در آن اختلاف مىنمودید [737]. ﴿92﴾و اگر خواستى خدا، ساختى شما را یک گروه و لیکن گمراه میکند هر که را خواهد و راه مىنماید هر که را خواهد و البته پرسیده خواهید شد از آنچه میکردید. ﴿93﴾
﴿وَلَا تَتَّخِذُوٓاْ أَيۡمَٰنَكُمۡ دَخَلَۢا بَيۡنَكُمۡ فَتَزِلَّ قَدَمُۢ بَعۡدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُواْ ٱلسُّوٓءَ بِمَا صَدَدتُّمۡ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَكُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ٩٤ وَلَا تَشۡتَرُواْ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ ثَمَنٗا قَلِيلًاۚ إِنَّمَا عِندَ ٱللَّهِ هُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٩٥ مَا عِندَكُمۡ يَنفَدُ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقٖۗ وَلَنَجۡزِيَنَّ ٱلَّذِينَ صَبَرُوٓاْ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٩٦ مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٩٧ فَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ ٱلرَّجِيمِ ٩٨ إِنَّهُۥ لَيۡسَ لَهُۥ سُلۡطَٰنٌ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ ٩٩ إِنَّمَا سُلۡطَٰنُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يَتَوَلَّوۡنَهُۥ وَٱلَّذِينَ هُم بِهِۦ مُشۡرِكُونَ ١٠٠وَإِذَا بَدَّلۡنَآ ءَايَةٗ مَّكَانَ ءَايَةٖ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مُفۡتَرِۢۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ١٠١ قُلۡ نَزَّلَهُۥ رُوحُ ٱلۡقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِٱلۡحَقِّ لِيُثَبِّتَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِينَ ١٠٢﴾
و مسازید سوگندهاى خود را دغا در میان خویش که آنگاه بلغزد قدم بعدِ استوارى آن و بچشید عقوبت به سبب بازداشتن از راه خدا، و شما را باشد عذاب بزرگ [738]. ﴿94﴾و مستانید عوض عهد خدا بهاى اندک، هرآیینه آنچه نزدیک خدا است، آن بهتر است شما را اگر دانستهاید. ﴿95﴾آنچه نزدیک شما است فانى شود و آنچه نزدیک خداست، پاینده است و بدهیم صابران را مزد ایشان به حسب نیکوترین آنچه میکردند. ﴿96﴾هر که عمل نیک کرد مرد باشد یا زن و او مسلمان است، هرآیینه زنده کنیمش به زندگانى پاک [739]و بدهیم آن جماعت را مزد ایشان به حسب نیکوترین آنچه میکردند. ﴿97﴾پس وقتى که خواهى قرآن خواندن، پناه طلب کن به خدا از شیطان رانده شده. ﴿98﴾هرآیینه نیست شیطان را غلبه بر آنانکه ایمان آوردند و به پروردگار خود توکل میکنند. ﴿99﴾جز این نیست که غلبۀ او بر آنان است که دوستدارى او میکنند و آنانکه ایشان به خدا شریک مقرر میکنند. ﴿100﴾و چون بدل کنیم آیتى به جاى آیتى [740]و خدا دانندهتر است به آنچه فرود مىآرد، گویند: جز این نیست که تو افترا کنندهای. بلکه اکثر ایشان نمیدانند. ﴿101﴾بگو: فرود آورده است آن را روح القدس از جانب پروردگار تو به راستى، تا مستقیم سازد مؤمنان را و براى راه نمودن و مژده دادن، مسلمانان را. ﴿102﴾
﴿ وَلَقَدۡ نَعۡلَمُ أَنَّهُمۡ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُۥ بَشَرٞۗ لِّسَانُ ٱلَّذِي يُلۡحِدُونَ إِلَيۡهِ أَعۡجَمِيّٞ وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِيّٞ مُّبِينٌ ١٠٣ إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ لَا يَهۡدِيهِمُ ٱللَّهُ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ١٠٤ إِنَّمَا يَفۡتَرِي ٱلۡكَذِبَ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰذِبُونَ ١٠٥ مَن كَفَرَ بِٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ إِيمَٰنِهِۦٓ إِلَّا مَنۡ أُكۡرِهَ وَقَلۡبُهُۥ مُطۡمَئِنُّۢ بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَٰكِن مَّن شَرَحَ بِٱلۡكُفۡرِ صَدۡرٗا فَعَلَيۡهِمۡ غَضَبٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ١٠٦ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ ٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا عَلَى ٱلۡأٓخِرَةِ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ١٠٧ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ وَسَمۡعِهِمۡ وَأَبۡصَٰرِهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ ١٠٨ لَا جَرَمَ أَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ١٠٩ ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَٰهَدُواْ وَصَبَرُوٓاْ إِنَّ رَبَّكَ مِنۢ بَعۡدِهَا لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ ١١٠ ﴾
و هرآیینه ما میدانیم که کافران میگویند: جز این نیست که مىآموزد این پیغامبر را آدمى. زبان کسی که نسبت میکنند به سوى او، عجمى است و این قرآن، به زبان عربى واضح است. ﴿103﴾هرآیینه آنانکه ایمان نمىآرند به آیات خدا، راه ننماید ایشان را خدا و ایشان را باشد عذاب درد دهنده. ﴿104﴾جز این نیست که افتراء میکنند دروغ را آنانکه ایمان ندارند به آیتهاى خدا و ایشانند دروغگویان. ﴿105﴾هر که کافر شود به خدا بعد از ایمان خود- مگر آنکه جبر کرده شود بر وى و دلش آرمیده باشد به ایمان- و لیکن کسی که سینه گشاده کند به کفر (یعنى راضى شود)، بر ایشان است خشمی از خداى و ایشان راست، عذاب بزرگ. ﴿106﴾این خشم به سبب آن است که ایشان دوست داشتند زندگانى دنیا را بر آخرت و به سبب آن است که خدا راه نمىنماید گروه کافران را. ﴿107﴾ایشانند آن جماعت که مهر نهاده است خدا بر دلهای ایشان و بر گوش ایشان و دیدهاى ایشان و ایشانند بىخبران. ﴿108﴾شک نیست در آن که ایشانند در آخرت، زیانکاران. ﴿109﴾باز پروردگار تو آنان را که هجرت کردند بعد از آنکه عقوبت کرده شد ایشان را [تا کلمۀ کفر بگویند]، باز جهاد کردند و صبر نمودند، هرآیینه پروردگار تو بعد از این مقدمه، آمرزگار مهربان است. ﴿110﴾
﴿ ۞يَوۡمَ تَأۡتِي كُلُّ نَفۡسٖ تُجَٰدِلُ عَن نَّفۡسِهَا وَتُوَفَّىٰ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ١١١ وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا قَرۡيَةٗ كَانَتۡ ءَامِنَةٗ مُّطۡمَئِنَّةٗ يَأۡتِيهَا رِزۡقُهَا رَغَدٗا مِّن كُلِّ مَكَانٖ فَكَفَرَتۡ بِأَنۡعُمِ ٱللَّهِ فَأَذَٰقَهَا ٱللَّهُ لِبَاسَ ٱلۡجُوعِ وَٱلۡخَوۡفِ بِمَا كَانُواْ يَصۡنَعُونَ ١١٢ وَلَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مِّنۡهُمۡ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَهُمۡ ظَٰلِمُونَ ١١٣ فَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ ٱللَّهُ حَلَٰلٗا طَيِّبٗا وَٱشۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ ١١٤ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةَ وَٱلدَّمَ وَلَحۡمَ ٱلۡخِنزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦۖ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَيۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١١٥ وَلَا تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلۡسِنَتُكُمُ ٱلۡكَذِبَ هَٰذَا حَلَٰلٞ وَهَٰذَا حَرَامٞ لِّتَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ لَا يُفۡلِحُونَ ١١٦ مَتَٰعٞ قَلِيلٞ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ١١٧ وَعَلَى ٱلَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا مَا قَصَصۡنَا عَلَيۡكَ مِن قَبۡلُۖ وَمَا ظَلَمۡنَٰهُمۡ وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ ١١٨ ﴾
آن روز که بیاید هر شخصى جدال کنان از طرف ذات خود و به تمام داده شود هر شخصى را جزاى آنچه کرده است و ایشان ستم کرده نشوند. ﴿111﴾و بیان کرد خدا داستان دیهى که بود ایمن آرمیده، مىآمد به او روزى او به گشادگى از هر جاى. پس ناسپاسى کرد به نعمتهاى خدا، پس چشانید خدا آن را پوشش گرسنگى و ترس به سبب آنچه میکردند. ﴿112﴾و هرآیینه آمد پیش ایشان پیغامبرى از جنس ایشان، پس دروغى داشتندش، پس گرفت ایشان را عقوبت و ایشان ستمکار بودند [741]. ﴿113﴾پس بخورید از آنچه خدا روزى داد شما را حلال پاکیزه و شکر کنید بر نعمت خدا اگر او را مىپرستید ﴿114﴾جز جز این نیست که حرام ساخته است خدا بر شما مردار را و خون و گوشت خوک را و آنچه ذکر کرده شد نام غیر خدا بر ذبح وى، پس هر که بیچاره شد، نه ستم کرده و نه از حد گذشته، پس خدا آمرزگار مهربان است. ﴿115﴾و مگویید چیزى را که بیان میکند [حکم او را] زبان شما به دروغ، آن حلال است و این حرام است تا افترا کنید بر خدا دروغ را، هرآیینه آنانکه افترا میکنند بر خدا دروغ را، رستگار نمىشوند. ﴿116﴾[ایشان را بُوَد] بهرۀ اندک و ایشان را باشد عذاب درد دهنده. ﴿117﴾و بر یهود حرام کرده بودیم آنچه قصّه خواندیم بر تو پیش از این (یعنى در سورۀ انعام) و ستم نکردیم بر ایشان و لیکن ایشان بر جان خویش ستم میکردند. ﴿118﴾
﴿ ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُواْ ٱلسُّوٓءَ بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ تَابُواْ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ وَأَصۡلَحُوٓاْ إِنَّ رَبَّكَ مِنۢ بَعۡدِهَا لَغَفُورٞ رَّحِيمٌ ١١٩ إِنَّ إِبۡرَٰهِيمَ كَانَ أُمَّةٗ قَانِتٗا لِّلَّهِ حَنِيفٗا وَلَمۡ يَكُ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ١٢٠ شَاكِرٗا لِّأَنۡعُمِهِۚ ٱجۡتَبَىٰهُ وَهَدَىٰهُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ١٢١ وَءَاتَيۡنَٰهُ فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗۖ وَإِنَّهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ لَمِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ١٢٢ ثُمَّ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ أَنِ ٱتَّبِعۡ مِلَّةَ إِبۡرَٰهِيمَ حَنِيفٗاۖ وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ١٢٣ إِنَّمَا جُعِلَ ٱلسَّبۡتُ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِۚ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ ١٢٤ ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ ١٢٥ وَإِنۡ عَاقَبۡتُمۡ فَعَاقِبُواْ بِمِثۡلِ مَا عُوقِبۡتُم بِهِۦۖ وَلَئِن صَبَرۡتُمۡ لَهُوَ خَيۡرٞ لِّلصَّٰبِرِينَ ١٢٦ وَٱصۡبِرۡ وَمَا صَبۡرُكَ إِلَّا بِٱللَّهِۚ وَلَا تَحۡزَنۡ عَلَيۡهِمۡ وَلَا تَكُ فِي ضَيۡقٖ مِّمَّا يَمۡكُرُونَ ١٢٧ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّٱلَّذِينَ هُم مُّحۡسِنُونَ ١٢٨ ﴾
باز هرآیینه پروردگار تو آنان راکه کار بد کردند به نادانى، باز توبه کردند بعد از آن و شایسته کار شدند، هرآیینه پروردگار تو بعد از این توبه، آمرزگار مهربان است. ﴿119﴾هرآیینه ابراهیم بود بزرگوارى عبادت کننده براى خدا، حنیفى کیش و نبود از مشرکان [742]. ﴿120﴾سپاس دارنده نعمتهاى خدا را. برگزیدش خدا و دلالت نمودش به سوى راه راست. ﴿121﴾و عطا کردیمش در این سرا، نعمت و هرآیینه او در آخرت از شایسته حالان است. ﴿122﴾بعد از آن وحى فرستادیم به سوى تو که پیروى کن کیش ابراهیم را حنیف شده و نبود از مشرکان ﴿123﴾جز این نیست که لازم کرده شد تعظیم شنبه بر آنانکه اختلاف کردند در آن و هرآیینه پروردگار تو حکم کند در میان ایشان روز قیامت در آنچه اندر آن اختلاف میکردند [743]. ﴿124﴾دعوت کن (یعنى مردمان را) به سوى راه پروردگار خویش به دانش و پند نیک و مناظره کن با ایشان به طریقى که وى نیک است، هرآیینه پروردگار تو داناتر است به کسى که گمراه باشد از راه او و او داناتر است به راهیابان. ﴿125﴾و اگر مکافات کنید، پس مکافات کنید به مثل آنچه با شما معامله کرده شد و اگر صبر کنید، هرآیینه آن صبر بهتر است صابران را. ﴿126﴾و شکیبایى کن و نیست شکیبایى تو مگر به توفیق خدا و اندوه مخور بر ایشان و مباش در تنگدلى از آنکه بداندیشى میکنند. ﴿127﴾هرآیینه خدا با پرهیزگاران است و با آنانکه ایشان نکوکارانند. ﴿128﴾
[712] مترجم گوید: یعنی اهل کتاب که بر بعض آیات عمل میکردند و بر بعضی نه، والله اعلم. [713] یعنی غلبۀ دین اسلام و تعذیب کفار، به یقین شدنی است. چرا شتاب میکنند؟ والله اعلم. [714] یعنى از انواع حیوان و نبات. [715] و این تمثیل است افساد مکر ایشان را بِأَبلغِ وجوه. [716] مترجم گوید: خدای تعالی این دو صورت را برای بیان قال و حال و مآل اهل سعادت و اهل شقاوت نازل فرموده، والله اعلم. [717] یعنی برای قبض ارواح. [718] یعنی عذاب او. [719] یعنی سلف ما اجماع کردهاند و آن بدون رضای خدا منعقد نمیشود. والله اعلم. [720] و این وعده متحقق شده ومهاجران را به مدینه جای داد. [721] یعنی پیغامبران سابق آدمی بودند، فرشته نبودند، والله اعلم. [722] یعنی در حق پیغامبران و مؤمنان. [723] یعنی بعد اقامت قرائن هلاک. [724] یعنی پسران را. [725] یعنی دختران. [726] یعنی نجات در آخرت. [727] یعنی هیچ کس نمیخواهد که مملوکان خود را برابر خود سازد، والله اعلم. [728] مترجم گوید: حاصل این دو مثل، آن است که آنچه در عالم تصرف ندارد، با خدا برابر نیست، چنانکه مملوکِ نا توان با مالکِ توانا برابر نست و چنانکه کنگ بیتمیز با صاحب هدایت و اهتدا برابر نیست. [729] یعنی و از سردی نیز. [730] و آن نبی آن قوم باشد، والله اعلم. [731] یعنی تا عذر خود کنند. [732] یعنی مردمان را. [733] یعنی عذاب گمراهی و گمراه کردن. [734] مترجم گوید: و آن نبی آن قوم باشد. [735] یعنی نام او را در قسم، مذکور کردهای. [736] یعنی برای منفعت دنیا تا مال و منال زیاده به دست آرد. [737] مترجم گوید: مراد، تحریم یمین غموس است و حاصل مَثَل، آن است که اعمال خود را بر باد مکنید، چنانکه این زن عمل خود را تباه کرد، والله اعلم. و گویا اینجا اشاره است به آنکه یمین غموس بر بادکنندۀ اعمال است، والله اعلم. [738] مترجم گوید: یعنی در جهاد عهد کرده و قسم خورده دغا (عهد شکنی) کردن به سبب آن است که کافران من بعد قول ایشان را معتبر ندانند و به ایشان صحبت ندارند، بلکه مسلمانان در شبه افتند، والله اعلم. [739] یعنی در دنیا نعمت دهیم. [740] یعنی یک آیت به آیت دیگر، نسخ کنیم. [741] مترجم گوید: این قصۀ اجمالی، انتزاع کرده شده است از قصههای بسیار و منطبق است بر واقعههای بیشمار و لهذا مثل نامیده شد و در عبارت: ﴿أَذَٰقَهَا ٱللَّهُ لِبَاسَ ٱلۡجُوعِ وَٱلۡخَوۡفِ﴾جمع کرده شده است و تشبیه در یک سیاق، والله اعلم. [742] مترجم گوید: حنیف آن را گویند که حج و ختنه و غسل جنابت میکرده باشد، والله اعلم. توضیح: حنیف آن را گویند که شرک و باطل را ترک کرده، بدین حق مائل باشد. (صحیح). [743] مترجم گوید: یعنی یهود بحث میکردند در شنبه. طائفهای گفتند که خدای تعالی روز شنبه از خلق فارغ شد، پس در شنبه عبادت باید کرد و طائفهای سکوت کردند. خدای تعالی تعظیم روز شنبه به این سبب بر ایشان واجب گردانید، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِيٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَيۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِي بَٰرَكۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِيَهُۥ مِنۡ ءَايَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ١ وَءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ وَجَعَلۡنَٰهُ هُدٗى لِّبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ أَلَّا تَتَّخِذُواْ مِن دُونِي وَكِيلٗا ٢ ذُرِّيَّةَ مَنۡ حَمَلۡنَا مَعَ نُوحٍۚ إِنَّهُۥ كَانَ عَبۡدٗا شَكُورٗا ٣ وَقَضَيۡنَآ إِلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ فِي ٱلۡكِتَٰبِ لَتُفۡسِدُنَّ فِي ٱلۡأَرۡضِ مَرَّتَيۡنِ وَلَتَعۡلُنَّ عُلُوّٗا كَبِيرٗا ٤ فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ أُولَىٰهُمَا بَعَثۡنَا عَلَيۡكُمۡ عِبَادٗا لَّنَآ أُوْلِي بَأۡسٖ شَدِيدٖ فَجَاسُواْ خِلَٰلَ ٱلدِّيَارِۚ وَكَانَ وَعۡدٗا مَّفۡعُولٗا ٥ ثُمَّ رَدَدۡنَا لَكُمُ ٱلۡكَرَّةَ عَلَيۡهِمۡ وَأَمۡدَدۡنَٰكُم بِأَمۡوَٰلٖ وَبَنِينَ وَجَعَلۡنَٰكُمۡ أَكۡثَرَ نَفِيرًا ٦ إِنۡ أَحۡسَنتُمۡ أَحۡسَنتُمۡ لِأَنفُسِكُمۡۖ وَإِنۡ أَسَأۡتُمۡ فَلَهَاۚ فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ ٱلۡأٓخِرَةِ لِيَسُُٔواْ وُجُوهَكُمۡ وَلِيَدۡخُلُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَلِيُتَبِّرُواْ مَا عَلَوۡاْ تَتۡبِيرًا ٧
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
پاک است آن که بِبُرد بندۀ خود را شبى از مسجد حرام به سوى مسجد اقصى که برکت نهادیم گرداگرد آن، تا بنماییمش بعض نشانههاى خود، هرآیینه اوست شنوای بینا [744]. ﴿1﴾و دادیم موسى را کتاب و ساختیمش هدایت، بنى اسراییل را، [گفتیم]، که مگیرید بجز من کارسازى. ﴿2﴾اى فرزندان قومی که برداشتیم ایشان را با نوح! (یعنى بر کشتى) هرآیینه وى بود بندۀ سپاسدار. ﴿3﴾و وحى فرستادیم به سوى بنى اسراییل در تورات که البته فساد خواهید کرد در زمین دوبار و البته طغیان خواهید کرد بسرکشى بزرگ. ﴿4﴾پس چون بیاید وعدۀ نخستین بار از آن دو، بفریسیم بر شما بندگان خود را خداوندانِ کارزار سخت، پس درآیند میان خانهها و هست وعدۀ خدا کردنی [745]. ﴿5﴾باز دهیم شما را غلبه بر ایشان و پى درپى دهیم شما را اموال و فرزندان و سازیم شما را بیشتر به اعتبار لشکر [746]. ﴿6﴾[و گوییم]: اگر نیکوکارى کنید، نیکوکاری کرده باشید براى جان خویش و اگر بدکارى کنید، پس آن بدى، جان شما راست. پس چون بیاید وعدۀ دیگر [باز بفرستیم بندگان خود را] تا ناخوش سازند روى شما را و تا درآیند به مسجد، چنانکه در آمده بودند اوّل بار. و تا از پا بیفکنند بر هر چه غالب شوند، افکندنى [747]. ﴿7﴾
﴿ عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يَرۡحَمَكُمۡۚ وَإِنۡ عُدتُّمۡ عُدۡنَاۚ وَجَعَلۡنَا جَهَنَّمَ لِلۡكَٰفِرِينَ حَصِيرًا ٨ إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ يَهۡدِي لِلَّتِي هِيَ أَقۡوَمُ وَيُبَشِّرُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمۡ أَجۡرٗا كَبِيرٗا ٩ وَأَنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ أَعۡتَدۡنَا لَهُمۡ عَذَابًا أَلِيمٗا ١٠ وَيَدۡعُ ٱلۡإِنسَٰنُ بِٱلشَّرِّ دُعَآءَهُۥ بِٱلۡخَيۡرِۖ وَكَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ عَجُولٗا ١١ وَجَعَلۡنَا ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ ءَايَتَيۡنِۖ فَمَحَوۡنَآ ءَايَةَ ٱلَّيۡلِ وَجَعَلۡنَآ ءَايَةَ ٱلنَّهَارِ مُبۡصِرَةٗ لِّتَبۡتَغُواْ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّكُمۡ وَلِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلۡحِسَابَۚ وَكُلَّ شَيۡءٖ فَصَّلۡنَٰهُ تَفۡصِيلٗا ١٢ وَكُلَّ إِنسَٰنٍ أَلۡزَمۡنَٰهُ طَٰٓئِرَهُۥ فِي عُنُقِهِۦۖ وَنُخۡرِجُ لَهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ كِتَٰبٗا يَلۡقَىٰهُ مَنشُورًا ١٣ ٱقۡرَأۡ كِتَٰبَكَ كَفَىٰ بِنَفۡسِكَ ٱلۡيَوۡمَ عَلَيۡكَ حَسِيبٗا ١٤ مَّنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۗ وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبۡعَثَ رَسُولٗا ١٥ وَإِذَآ أَرَدۡنَآ أَن نُّهۡلِكَ قَرۡيَةً أَمَرۡنَا مُتۡرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيۡهَا ٱلۡقَوۡلُ فَدَمَّرۡنَٰهَا تَدۡمِيرٗا ١٦ وَكَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِنَ ٱلۡقُرُونِ مِنۢ بَعۡدِ نُوحٖۗ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِۦ خَبِيرَۢا بَصِيرٗا ١٧ ﴾
[گوییم]: نزدیک است پروردگار شما آنکه رحم کند بر شما و اگر رجوع کنید به نافرمانى، ما رجوع کنیم به عقوبت، و ساختیم دوزخ را براى کافران، زندانى [748]. ﴿8﴾هرآیینه این قرآن راه مىنماید به خصلتی که آن درستتر است و بشارت مىدهد آن مسلمانان راکه کارهاى شایسته میکنند، به آنکه ایشان را باشد مزد بزرگ. ﴿9﴾و [خبر میدهد که] آنانکه ایمان نیاوردهاند به آخرت، آماده کردهایم براى ایشان عقوبت درد دهنده. ﴿10﴾و دعا میکند آدمى به بدى [749]، مانند دعاى وى به نیکویى و هست آدمى شتابکار. ﴿11﴾و ساختیم شب و روز را دو نشانه، پس بىنور ساختیم نشانۀ شب را و ساختیم نشانۀ روز را سبب دیدن اشیا، تا طلب کنید فضل را از پروردگار خود و تا بدانید شمار سالها را و بدانید حساب را و هر چیزی را بیان کردیم به تفصیل. ﴿12﴾و به هر آدمى متصل ساختیم شامت عمل او را بسته در گردن او و بیرون آریم براى او روز قیامت، نامهای که ببیند آن را باز گشاده. ﴿13﴾گوئیم بخوان نامۀ خود را. بس است نفس تو امروز بر تو حساب کننده. ﴿14﴾هر که راهیاب شد، پس جز این نیست که راهیاب مىشود براى نفع خود و هر که گمراه شد، پس جز این نیست که گمراه مىشود بر ضرر خود و بر ندارد هیچ بردارنده بار دیگرى را و نیستیم ما عذاب کننده تا آنکه فرستیم پیغامبرى را. ﴿15﴾و چون خواهیم که هلاک کنیم دیهى را میفرماییم به سرکشانِ آنجا (یعنى آنچه خواهیم از) پس نافرمانى کردند آنجا پس ثابت شد بر آن دیه وعدۀ عذاب، پس برهم زدیم ایشان را برهم زدنى. ﴿16﴾و بساکس را هلاک کردیم از طبقات مردمان بعدِ نوح و بس است پروردگار تو به گناهِ بندگان خود، دانای بینا. ﴿17﴾
﴿ مَّن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡعَاجِلَةَ عَجَّلۡنَا لَهُۥ فِيهَا مَا نَشَآءُ لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلۡنَا لَهُۥ جَهَنَّمَ يَصۡلَىٰهَا مَذۡمُومٗا مَّدۡحُورٗا ١٨ وَمَنۡ أَرَادَ ٱلۡأٓخِرَةَ وَسَعَىٰ لَهَا سَعۡيَهَا وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ كَانَ سَعۡيُهُم مَّشۡكُورٗا ١٩ كُلّٗا نُّمِدُّ هَٰٓؤُلَآءِ وَهَٰٓؤُلَآءِ مِنۡ عَطَآءِ رَبِّكَۚ وَمَا كَانَ عَطَآءُ رَبِّكَ مَحۡظُورًا ٢٠ ٱنظُرۡ كَيۡفَ فَضَّلۡنَا بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ وَلَلۡأٓخِرَةُ أَكۡبَرُ دَرَجَٰتٖ وَأَكۡبَرُ تَفۡضِيلٗا ٢١ لَّا تَجۡعَلۡ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتَقۡعُدَ مَذۡمُومٗا مَّخۡذُولٗا ٢٢ ۞وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنًاۚ إِمَّا يَبۡلُغَنَّ عِندَكَ ٱلۡكِبَرَ أَحَدُهُمَآ أَوۡ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَآ أُفّٖ وَلَا تَنۡهَرۡهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوۡلٗا كَرِيمٗا ٢٣ وَٱخۡفِضۡ لَهُمَا جَنَاحَ ٱلذُّلِّ مِنَ ٱلرَّحۡمَةِ وَقُل رَّبِّ ٱرۡحَمۡهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرٗا ٢٤ رَّبُّكُمۡ أَعۡلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمۡۚ إِن تَكُونُواْ صَٰلِحِينَ فَإِنَّهُۥ كَانَ لِلۡأَوَّٰبِينَ غَفُورٗا ٢٥ وَءَاتِ ذَا ٱلۡقُرۡبَىٰ حَقَّهُۥ وَٱلۡمِسۡكِينَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرۡ تَبۡذِيرًا ٢٦ إِنَّ ٱلۡمُبَذِّرِينَ كَانُوٓاْ إِخۡوَٰنَ ٱلشَّيَٰطِينِۖ وَكَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لِرَبِّهِۦ كَفُورٗا ٢٧ ﴾
هر که خواسته باشد [آسودگىِ] دنیا، به شتاب دهیم وى را در آنجا هرچه خواهیم هر که را خواهیم، باز مقرر کنیم براى او دوزخ، درآید به آن نکوهیدۀ رانده شده. ﴿18﴾و هر که بخواهد [ثواب] آخرت و سعى کند براى آن سعىِ که لایق وى است و او مسلمان باشد، پس این جماعت هست سعى ایشان مقبول. ﴿19﴾هر فرقه را پىدرپى میدهیم، این فرقه را و آن فرقه را از بخشش پروردگار تو و نیست بخشش پروردگار تو باز داشته شده. ﴿20﴾ببین چگونه افزونى دادهایم بعضى مردمان را بر بعض [750]، هرآیینه آخرت زیادهتر بود در تمییز درجات و بیشتر باشد در افزونى دادن. ﴿21﴾مقرر مکن با خدا معبود دیگر را آنگاه بنشینى نکوهیدۀ بىیار مانده. ﴿22﴾و حکم کرد پروردگار تو که: عبادت مکنید مگر خودش را و بکنید با پدر و مادر نیکوکارى. اگر برسد نزدیک تو به کلال سالى یکى از ایشان یا هر دو، پس مگو ایشان را اُفّ! و بانگ مزن بر ایشان و بگو به ایشان سخن نیکو. ﴿23﴾و پست کن براى ایشان بازوى تواضع را از جهت مهربانى و بگو: اى پروردگار من! ببخشا بر ایشان، چنانکه پرورش کردند مرا در خردسالى. ﴿24﴾پروردگار شما داناتر است به آنچه در ضمیر شماست. اگر باشید شایسته، پس هرآیینه وى هست رجوع کنندگان را، آمرزنده. ﴿25﴾و بده به خداوندان قرابت، حق وى را و به درویش و به راهگذرى، و اسراف مکن اسراف کردنى. ﴿26﴾هرآیینه اسراف کنندگان هستند برادران شیاطین و هست شیطان به نسبت پروردگار خود، ناسپاس. ﴿27﴾
﴿ وَإِمَّا تُعۡرِضَنَّ عَنۡهُمُ ٱبۡتِغَآءَ رَحۡمَةٖ مِّن رَّبِّكَ تَرۡجُوهَا فَقُل لَّهُمۡ قَوۡلٗا مَّيۡسُورٗا ٢٨ وَلَا تَجۡعَلۡ يَدَكَ مَغۡلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبۡسُطۡهَا كُلَّ ٱلۡبَسۡطِ فَتَقۡعُدَ مَلُومٗا مَّحۡسُورًا ٢٩ إِنَّ رَبَّكَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقۡدِرُۚ إِنَّهُۥ كَانَ بِعِبَادِهِۦ خَبِيرَۢا بَصِيرٗا ٣٠ وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَوۡلَٰدَكُمۡ خَشۡيَةَ إِمۡلَٰقٖۖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُهُمۡ وَإِيَّاكُمۡۚ إِنَّ قَتۡلَهُمۡ كَانَ خِطۡٔٗا كَبِيرٗا ٣١ وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلزِّنَىٰٓۖ إِنَّهُۥ كَانَ فَٰحِشَةٗ وَسَآءَ سَبِيلٗا ٣٢ وَلَا تَقۡتُلُواْ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِي حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۗ وَمَن قُتِلَ مَظۡلُومٗا فَقَدۡ جَعَلۡنَا لِوَلِيِّهِۦ سُلۡطَٰنٗا فَلَا يُسۡرِف فِّي ٱلۡقَتۡلِۖ إِنَّهُۥ كَانَ مَنصُورٗا ٣٣ وَلَا تَقۡرَبُواْ مَالَ ٱلۡيَتِيمِ إِلَّا بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ حَتَّىٰ يَبۡلُغَ أَشُدَّهُۥۚ وَأَوۡفُواْ بِٱلۡعَهۡدِۖ إِنَّ ٱلۡعَهۡدَ كَانَ مَسُۡٔولٗا ٣٤ وَأَوۡفُواْ ٱلۡكَيۡلَ إِذَا كِلۡتُمۡ وَزِنُواْ بِٱلۡقِسۡطَاسِ ٱلۡمُسۡتَقِيمِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلٗا ٣٥ وَلَا تَقۡفُ مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَٰٓئِكَ كَانَ عَنۡهُ مَسُۡٔولٗا ٣٦ وَلَا تَمۡشِ فِي ٱلۡأَرۡضِ مَرَحًاۖ إِنَّكَ لَن تَخۡرِقَ ٱلۡأَرۡضَ وَلَن تَبۡلُغَ ٱلۡجِبَالَ طُولٗا ٣٧ كُلُّ ذَٰلِكَ كَانَ سَيِّئُهُۥ عِندَ رَبِّكَ مَكۡرُوهٗا ٣٨﴾
و اگر روبگردانى از این جماعت به انتظار رزقى از پروردگار خود که امیدوار آن باشى، پس بگو ایشان را سخن ملایم. ﴿28﴾و مکن دست خود را بسته با گردن خود و مگشای آن را تمام گشادن، که آنگاه بنشینى ملامت کرده شده [751]، درمانده گشته [752]. ﴿29﴾هرآیینه پروردگار تو مىگشاید و تنگ مىکند روزى براى هر که خواهد، هرآیینه او به بندگان خود دانای بیناست. ﴿30﴾و مکشید اولاد خود را از ترس تنگدستى. ما روزى میدهیم ایشان را و شما را، هرآیینه کشتن ایشان هست گناهى عظیم. ﴿31﴾و نزدیک مشوید به زنا، هرآیینه وى بیحیایى است و بد راهى است وى. ﴿32﴾و مکشید نفسی راکه محترم ساخته است خدا، مگر به حق و هر که کشته شود به ستم، پس دادهایم وارث او را قوّتى [753]، پس باید که زیادتى نکند در کشتن، هرآیینه وى هست یارى داده شده. ﴿33﴾و نزدیک مشوید به مال یتیم، مگر به طریقى که او نیک است. تا آنکه رسد به نهایت قوّت خود و وفاکنید به عهد، هرآیینه عهد، پرسیده خواهد شد از او. ﴿34﴾و تمام کنید پیمانه را چون به بپیمائید و بسنجید به ترازوى راست، این بهتر است و نیکوتر است از جهت عاقبت. ﴿35﴾و مَرو پىِ چیزی که تو را دانش آن نیست، هرآیینه گوش و چشم و دل هر یکى از اینها پرسیده خواهد شد ازو. ﴿36﴾و مَرو در زمین، خرامان [754]، هرآیینه تو نخواهى شکافت زمین را و نرسى به کوهها در درازى. ﴿37﴾همۀ این خصلتهاست، بد فعلى، آن نزدیک پروردگار تو ناپسندیده. ﴿38﴾
﴿ ذَٰلِكَ مِمَّآ أَوۡحَىٰٓ إِلَيۡكَ رَبُّكَ مِنَ ٱلۡحِكۡمَةِۗ وَلَا تَجۡعَلۡ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتُلۡقَىٰ فِي جَهَنَّمَ مَلُومٗا مَّدۡحُورًا ٣٩ أَفَأَصۡفَىٰكُمۡ رَبُّكُم بِٱلۡبَنِينَ وَٱتَّخَذَ مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِنَٰثًاۚ إِنَّكُمۡ لَتَقُولُونَ قَوۡلًا عَظِيمٗا ٤٠ وَلَقَدۡ صَرَّفۡنَا فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لِيَذَّكَّرُواْ وَمَا يَزِيدُهُمۡ إِلَّا نُفُورٗا ٤١ قُل لَّوۡ كَانَ مَعَهُۥٓ ءَالِهَةٞ كَمَا يَقُولُونَ إِذٗا لَّٱبۡتَغَوۡاْ إِلَىٰ ذِي ٱلۡعَرۡشِ سَبِيلٗا ٤٢ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوّٗا كَبِيرٗا ٤٣ تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ ٱلسَّبۡعُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهِنَّۚ وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمۡدِهِۦ وَلَٰكِن لَّا تَفۡقَهُونَ تَسۡبِيحَهُمۡۚ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورٗا ٤٤ وَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ جَعَلۡنَا بَيۡنَكَ وَبَيۡنَ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ حِجَابٗا مَّسۡتُورٗا ٤٥ وَجَعَلۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ أَكِنَّةً أَن يَفۡقَهُوهُ وَفِيٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٗاۚ وَإِذَا ذَكَرۡتَ رَبَّكَ فِي ٱلۡقُرۡءَانِ وَحۡدَهُۥ وَلَّوۡاْ عَلَىٰٓ أَدۡبَٰرِهِمۡ نُفُورٗا ٤٦ نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَسۡتَمِعُونَ بِهِۦٓ إِذۡ يَسۡتَمِعُونَ إِلَيۡكَ وَإِذۡ هُمۡ نَجۡوَىٰٓ إِذۡ يَقُولُ ٱلظَّٰلِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلٗا مَّسۡحُورًا ٤٧ ٱنظُرۡ كَيۡفَ ضَرَبُواْ لَكَ ٱلۡأَمۡثَالَ فَضَلُّواْ فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ سَبِيلٗا ٤٨ وَقَالُوٓاْ أَءِذَا كُنَّا عِظَٰمٗا وَرُفَٰتًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ خَلۡقٗا جَدِيدٗا ٤٩﴾
این از آن جمله است که وحى فرستاده است به سوى تو پروردگار تو از علم و مقرّر مکن با خدا معبودى دیگر را، آنگاه انداخته شوى در دوزخ، ملامت کرده شدۀ رانده گشته. ﴿39﴾آیا برگزید شما را پروردگار شما به پسران و خود فرا گرفت از فرشتگان دختران را؟ هرآیینه شما میگویید سخن گران. ﴿40﴾و هرآیینه به هر نوع سخن گفتیم در این قرآن تا پندپذیر شوند و نمىافزاید در حق ایشان مگر رمیدن را. ﴿41﴾بگو: اگر بودندى با خداى معبودان دیگر، چنانکه میگویند، آنگاه طلب کردندى به سوى خداوند عرش، راه منازعت را. ﴿42﴾پاک است وى و بلند است از آنچه میگویند، بلندى عظیم. ﴿43﴾به پاکى یاد میکنند او را آسمانهای هفتگانه و زمین و هر که در میان اینهاست و نیست هیچ چیز مگر به پاکى یاد مىکند با ستایش او و لیکن شما فهم نمىکنید یاد کردن ایشان را، هرآیینه وى هست بردبار آمرزگار. ﴿44﴾و چون میخوانى قرآن را، میسازیم در میان تو و در میان آنانکه باور نمیدارند آخرت را، پردۀ پوشیده. ﴿45﴾و مىنهیم بر دل ایشان پوششها تا نفهمندش و در گوش ایشان گرانى را و چون یاد کنى پروردگار خود را در قرآن تنها، روگردان شوند بر جانب پشتهای خود رمیده شده [755]. ﴿46﴾ما داناتریم به چیزی که میشنوند به سبب آن [756]، وقتى که گوش مىنهند به سوى تو و وقتى که ایشان رازگویان باشند. وقتى که میگویند این ستمکاران: پیروى نمیکنید مگر مرد جادو کرده را. ﴿47﴾بنگر چگونه زدند داستانها براى تو، پس گمراه شدند، پس نمیتوانند راه یافتن. ﴿48﴾و گفتند: آیا چون شویم استخوانى چند و اعضاى پوسیده از هم پاشیده، آیا ما برانگیخته شویم به آفرینش نو؟!. ﴿49﴾
﴿ ۞قُلۡ كُونُواْ حِجَارَةً أَوۡ حَدِيدًا ٥٠ أَوۡ خَلۡقٗا مِّمَّا يَكۡبُرُ فِي صُدُورِكُمۡۚ فَسَيَقُولُونَ مَن يُعِيدُنَاۖ قُلِ ٱلَّذِي فَطَرَكُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖۚ فَسَيُنۡغِضُونَ إِلَيۡكَ رُءُوسَهُمۡ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هُوَۖ قُلۡ عَسَىٰٓ أَن يَكُونَ قَرِيبٗا ٥١ يَوۡمَ يَدۡعُوكُمۡ فَتَسۡتَجِيبُونَ بِحَمۡدِهِۦ وَتَظُنُّونَ إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا قَلِيلٗا ٥٢ وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُواْ ٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ يَنزَغُ بَيۡنَهُمۡۚ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ كَانَ لِلۡإِنسَٰنِ عَدُوّٗا مُّبِينٗا ٥٣ رَّبُّكُمۡ أَعۡلَمُ بِكُمۡۖ إِن يَشَأۡ يَرۡحَمۡكُمۡ أَوۡ إِن يَشَأۡ يُعَذِّبۡكُمۡۚ وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ عَلَيۡهِمۡ وَكِيلٗا ٥٤ وَرَبُّكَ أَعۡلَمُ بِمَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَلَقَدۡ فَضَّلۡنَا بَعۡضَ ٱلنَّبِيِّۧنَ عَلَىٰ بَعۡضٖۖ وَءَاتَيۡنَا دَاوُۥدَ زَبُورٗا ٥٥ قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِهِۦ فَلَا يَمۡلِكُونَ كَشۡفَ ٱلضُّرِّ عَنكُمۡ وَلَا تَحۡوِيلًا ٥٦ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ يَبۡتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ ٱلۡوَسِيلَةَ أَيُّهُمۡ أَقۡرَبُ وَيَرۡجُونَ رَحۡمَتَهُۥ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُۥٓۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحۡذُورٗا ٥٧ وَإِن مِّن قَرۡيَةٍ إِلَّا نَحۡنُ مُهۡلِكُوهَا قَبۡلَ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ أَوۡ مُعَذِّبُوهَا عَذَابٗا شَدِيدٗاۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَسۡطُورٗا ٥٨﴾
بگو: سنگ شوید یا آهن شوید. ﴿50﴾یا نوعى دیگر شوید از آنچه بزرگ نماید در خاطر شما. پس خواهند گفت: کِه باز پیدا کند ما را؟! بگو: کسی که آفرید شما را اوّل بار. باز پس خواهند جنبانید به سوى تو سر خود را [757]و خواهند گفت: کى باشد آن؟ بگو شاید که نزدیک باشد. ﴿51﴾روزی که خدا بخواند شما را، پس قبول کنید خواندن او را حمدگویان و گمان کنید که درنگ نکرده بودید مگر اندکى. ﴿52﴾و بگو بندگان مراکه بگویند کلمه که آن بهتر است (یعنى با کفار)، هرآیینه شیطان نزاع مىافکند میان مردمان، هرآیینه شیطان هست آدمى را دشمن آشکارا. ﴿53﴾[و مراد از این کلمه این است که] پروردگار شما داناتر است به حال شما. اگر خواهد رحم کند بر شما و اگر خواهد عقوبت کند شما را و نفرستادیم تو را [یا محمد] بر ایشان، نگاهبان [758]. ﴿54﴾و پروردگار تو داناتر است به هر که در آسمانها و زمین است و هرآیینه فضل دادیم بعض پیغامبران را بر بعض و دادیم داود را زبور. ﴿55﴾بگو: بخوانید آنان را که گمان دارید [الوهیت در حقّ ایشان] بجز خدا، پس نتوانند برداشتن سختى را از شما و نه تغییر دادن. ﴿56﴾آنانکه ایشان را مىپرستند کافران، طلب میکنند به سوى پروردگار خویش قرب راکه کدام یک از ایشان نزدیکتر باشد و توقع دارند کمال رحمت او را و مىترسند از عذاب او، هرآیینه هست عذاب پروردگار تو برحذر داشته شده. ﴿57﴾و نیست هیچ دیهى الاّ ما هلاک کنندۀ وىایم پیش از روز قیامت یا عذاب کنندۀ وىایم به عقوبت سخت هست این وعده در لوح نوشته شده. ﴿58﴾
﴿ وَمَا مَنَعَنَآ أَن نُّرۡسِلَ بِٱلۡأٓيَٰتِ إِلَّآ أَن كَذَّبَ بِهَا ٱلۡأَوَّلُونَۚ وَءَاتَيۡنَا ثَمُودَ ٱلنَّاقَةَ مُبۡصِرَةٗ فَظَلَمُواْ بِهَاۚ وَمَا نُرۡسِلُ بِٱلۡأٓيَٰتِ إِلَّا تَخۡوِيفٗا ٥٩ وَإِذۡ قُلۡنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِٱلنَّاسِۚ وَمَا جَعَلۡنَا ٱلرُّءۡيَا ٱلَّتِيٓ أَرَيۡنَٰكَ إِلَّا فِتۡنَةٗ لِّلنَّاسِ وَٱلشَّجَرَةَ ٱلۡمَلۡعُونَةَ فِي ٱلۡقُرۡءَانِۚ وَنُخَوِّفُهُمۡ فَمَا يَزِيدُهُمۡ إِلَّا طُغۡيَٰنٗا كَبِيرٗا ٦٠ وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِيسَ قَالَ ءَأَسۡجُدُ لِمَنۡ خَلَقۡتَ طِينٗا ٦١ قَالَ أَرَءَيۡتَكَ هَٰذَا ٱلَّذِي كَرَّمۡتَ عَلَيَّ لَئِنۡ أَخَّرۡتَنِ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَأَحۡتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُۥٓ إِلَّا قَلِيلٗا ٦٢ قَالَ ٱذۡهَبۡ فَمَن تَبِعَكَ مِنۡهُمۡ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَآؤُكُمۡ جَزَآءٗ مَّوۡفُورٗا ٦٣ وَٱسۡتَفۡزِزۡ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتَ مِنۡهُم بِصَوۡتِكَ وَأَجۡلِبۡ عَلَيۡهِم بِخَيۡلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَوۡلَٰدِ وَعِدۡهُمۡۚ وَمَا يَعِدُهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا ٦٤ إِنَّ عِبَادِي لَيۡسَ لَكَ عَلَيۡهِمۡ سُلۡطَٰنٞۚ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِيلٗا ٦٥ رَّبُّكُمُ ٱلَّذِي يُزۡجِي لَكُمُ ٱلۡفُلۡكَ فِي ٱلۡبَحۡرِ لِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ كَانَ بِكُمۡ رَحِيمٗا ٦٦ ﴾
و باز نداشت ما راکه بفرستیم نشانهها مگر آنکه دروغ شمرده بودند آن را پیشینیان. و دادیم ثمود را شتر ماده تا نشانه باشد، پس کافر شدند به وى و نمىفرستیم نشانهها را مگر براى ترسانیدن. ﴿59﴾و یاد کن چون گفتیم تو راکه: پروردگار تو در گرفته است همۀ مردمان را. (یعنى در قدرت خود)، و نساختیم نمایشى راکه نمودیم به تو، مگر امتحانى مردمان را و نساختیم درختى راکه نفرین کرده شد در قرآن [مگر امتحانى]، و مىترسانیم ایشان را، پس نمىافزاید ترسانیدن در حق ایشان مگر سرکشى بزرگ را [759]. ﴿60﴾و یاد کن چون گفتیم فرشتگان را: سجده کنید به سوى آدم، پس سجده کردند مگر ابلیس. گفت: آیا سجده کنم کسى راکه آفریدهای از گِل؟. ﴿61﴾باز گفت: آیا دیدى این شخص راکه فضل دادهای بر من، اگر موقوف گذارى مرا تا روز قیامت، البته از بیخ برکنم اولاد او را مگر اندکى. ﴿62﴾خدا فرمود: برو! پس هر کسی که پیروى تو کند از ایشان، پس دوزخ سزاى همۀ شماست، سزاى کامل. ﴿63﴾و از جا بجنبان هر که را توانى از ایشان به آواز خود و آواز بکن بر [هلاکت] ایشان سواران خود را و پیادگان خود را و شریک شو با ایشان در اموال و فرزندان و وعده ده ایشان را، و وعده نمیدهد ایشان را شیطان مگر به فریب [760]. ﴿64﴾هرآیینه بندگان من، نیست تو را بر ایشان هیچ قدرتى و بس است پروردگار تو کارساز. ﴿65﴾پروردگار شما آن است که روان میکند براى شماکشتیها را در دریا تا طلب معیشت کنید از فضل او، هرآیینه او هست بر شما مهربان. ﴿66﴾
﴿ وَإِذَا مَسَّكُمُ ٱلضُّرُّ فِي ٱلۡبَحۡرِ ضَلَّ مَن تَدۡعُونَ إِلَّآ إِيَّاهُۖ فَلَمَّا نَجَّىٰكُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ أَعۡرَضۡتُمۡۚ وَكَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ كَفُورًا ٦٧ أَفَأَمِنتُمۡ أَن يَخۡسِفَ بِكُمۡ جَانِبَ ٱلۡبَرِّ أَوۡ يُرۡسِلَ عَلَيۡكُمۡ حَاصِبٗا ثُمَّ لَا تَجِدُواْ لَكُمۡ وَكِيلًا ٦٨ أَمۡ أَمِنتُمۡ أَن يُعِيدَكُمۡ فِيهِ تَارَةً أُخۡرَىٰ فَيُرۡسِلَ عَلَيۡكُمۡ قَاصِفٗا مِّنَ ٱلرِّيحِ فَيُغۡرِقَكُم بِمَا كَفَرۡتُمۡ ثُمَّ لَا تَجِدُواْ لَكُمۡ عَلَيۡنَا بِهِۦ تَبِيعٗا ٦٩ ۞وَلَقَدۡ كَرَّمۡنَا بَنِيٓ ءَادَمَ وَحَمَلۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَفَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّمَّنۡ خَلَقۡنَا تَفۡضِيلٗا ٧٠ يَوۡمَ نَدۡعُواْ كُلَّ أُنَاسِۢ بِإِمَٰمِهِمۡۖ فَمَنۡ أُوتِيَ كِتَٰبَهُۥ بِيَمِينِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَقۡرَءُونَ كِتَٰبَهُمۡ وَلَا يُظۡلَمُونَ فَتِيلٗا ٧١ وَمَن كَانَ فِي هَٰذِهِۦٓ أَعۡمَىٰ فَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ أَعۡمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلٗا ٧٢ وَإِن كَادُواْ لَيَفۡتِنُونَكَ عَنِ ٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ لِتَفۡتَرِيَ عَلَيۡنَا غَيۡرَهُۥۖ وَإِذٗا لَّٱتَّخَذُوكَ خَلِيلٗا ٧٣ وَلَوۡلَآ أَن ثَبَّتۡنَٰكَ لَقَدۡ كِدتَّ تَرۡكَنُ إِلَيۡهِمۡ شَيۡٔٗا قَلِيلًا ٧٤ إِذٗا لَّأَذَقۡنَٰكَ ضِعۡفَ ٱلۡحَيَوٰةِ وَضِعۡفَ ٱلۡمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيۡنَا نَصِيرٗا ٧٥ ﴾
و چون برسد به شما سختى در دریا، گم شود هرکه او را میخوانید، مگر خدا، پس چون خلاص ساخت شما را به سوى خشکى، روگردان شوید و هست آدمى، ناسپاس. ﴿67﴾آیا ایمن شدهاید از آنکه فرو برد شما را به جانبى از خشکى یا بفرستد بر شما باد تندى که سنگریزه افکند، باز نیابید براى خود هیچ نگاهبانى؟. ﴿68﴾آیا ایمن شدهاید از آنکه باز در آرد شما را به دریا بار دیگر، پس بفرستد بر شما از جنس باد، باد تندى را پس غرق گرداند شما را به سبب آنکه کافر شدید، باز نیابید براى خود هیچ مؤاخذه کننده بر ما به سبب آن غرق. ﴿69﴾و هرآیینه بزرگ ساختیم فرزندان آدم را و برداشتیم ایشان را در بیابان و در دریا [761]و روزى دادیم ایشان را از پاکیزهها و فضل دادیم ایشان را بر بسیارى از آنچه آفریدهایم، فضل دادنى. ﴿70﴾روزی که بخوانیم هر فرقه را با پیشواى ایشان، پس هرکه داده شده نامۀ اعمال او به دست راستش، پس آن جماعت بخوانند نامۀ خود را و ستم کرده نشوند مقدار یک رشته. ﴿71﴾و هر که باشد در دنیا کور [762]، وى در آخرت نیز کور است و خطا کنندهتر است راه را. ﴿72﴾و هرآیینه نزدیک بودند که به فریب بازدارند تو را از آنچه وحى فرستادهایم به سوى تو، تا بر بندى بر ما غیر آن را و آنگاه دوست گرفتندى تو را. ﴿73﴾و اگر نه آن بودى که ثابت داشتیم تو را، نزدیک بودى که میل کنى به سوى ایشان، اندک میلى. ﴿74﴾آنگاه مىچشانیدیم تو را دو چند عذاب زندگانى و دو چند عذاب مرگ، باز نمىیافتى براى خود مدد کنندهای بر ما. ﴿75﴾
﴿ وَإِن كَادُواْ لَيَسۡتَفِزُّونَكَ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ لِيُخۡرِجُوكَ مِنۡهَاۖ وَإِذٗا لَّا يَلۡبَثُونَ خِلَٰفَكَ إِلَّا قَلِيلٗا ٧٦ سُنَّةَ مَن قَدۡ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَكَ مِن رُّسُلِنَاۖ وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحۡوِيلًا ٧٧ أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِدُلُوكِ ٱلشَّمۡسِ إِلَىٰ غَسَقِ ٱلَّيۡلِ وَقُرۡءَانَ ٱلۡفَجۡرِۖ إِنَّ قُرۡءَانَ ٱلۡفَجۡرِ كَانَ مَشۡهُودٗا ٧٨ وَمِنَ ٱلَّيۡلِ فَتَهَجَّدۡ بِهِۦ نَافِلَةٗ لَّكَ عَسَىٰٓ أَن يَبۡعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامٗا مَّحۡمُودٗا ٧٩ وَقُل رَّبِّ أَدۡخِلۡنِي مُدۡخَلَ صِدۡقٖ وَأَخۡرِجۡنِي مُخۡرَجَ صِدۡقٖ وَٱجۡعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلۡطَٰنٗا نَّصِيرٗا ٨٠ وَقُلۡ جَآءَ ٱلۡحَقُّ وَزَهَقَ ٱلۡبَٰطِلُۚ إِنَّ ٱلۡبَٰطِلَ كَانَ زَهُوقٗا ٨١ وَنُنَزِّلُ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٞ وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ ٱلظَّٰلِمِينَ إِلَّا خَسَارٗا ٨٢ وَإِذَآ أَنۡعَمۡنَا عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ أَعۡرَضَ وَنََٔا بِجَانِبِهِۦ وَإِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ كَانَ ئَُوسٗا ٨٣ قُلۡ كُلّٞ يَعۡمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِۦ فَرَبُّكُمۡ أَعۡلَمُ بِمَنۡ هُوَ أَهۡدَىٰ سَبِيلٗا ٨٤ وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلرُّوحِۖ قُلِ ٱلرُّوحُ مِنۡ أَمۡرِ رَبِّي وَمَآ أُوتِيتُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ إِلَّا قَلِيلٗا ٨٥ وَلَئِن شِئۡنَا لَنَذۡهَبَنَّ بِٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ بِهِۦ عَلَيۡنَا وَكِيلًا ٨٦ ﴾
و هرآیینه نزدیک بود که بلغزانند تو را از زمین تا جلا وطن کنند تو را از آنجا و آنگاه نمانند پس از تو مگر اندکى. ﴿76﴾مانند روش آنانکه فرستادهایم ایشان را پیش از تو از پیغامبرانِ خویش و نخواهى یافت روش ما را تبدیلى [763]. ﴿77﴾برپادار نماز را وقت زوال آفتاب تا هجوم تاریکى شب و لازم گیر قرآن خواندن فجر را، هرآیینه قرآن خواندن فجر را حاضر مىشوند فرشتگان. ﴿78﴾و بعضى شب بیدار باش به قرآن. شب خیزى زیاده شد براى تو. نزدیک است که ایستاده کند تو را پروردگار تو به مقامى پسندیده [764]. ﴿79﴾و بگو: اى پروردگار من! درآر مرا درآوردن پسندیده و بیرون آر مرا بیرون آوردن پسندیده و ساز براى من از نزد خود، قوّتى یارى دهنده [765]. ﴿80﴾و بگو: آمد دین حق و نابود شد دین باطل، هرآیینه باطل است نابود شونده. ﴿81﴾و فرود مىآریم از قرآن آنچه وى شفا است و رحمت است مسلمانان را و نمى افزاید در حق ستمکاران، مگر زیان را. ﴿82﴾و چون انعام کنیم بر آدمى، روبگرداند و پیچاند بازوى خود را و چون رسد به وى سختى، ناامید باشد. ﴿83﴾بگو: هر کسى کار میکند بر طریقۀ خود، پس پروردگار شما داناتر است به آنکه وى یابندهتر بود راه را. ﴿84﴾و سؤال میکنند تو را از روح. بگو: روح از فرمان پروردگار من است و شما نداده شدهاید از علم، مگر اندکى. ﴿85﴾و اگر خواهیم ببریم آنچه وحى فرستادهایم به سوى تو، باز نیابى براى خود به سبب آن بر ما کارسازى. ﴿86﴾
﴿ إِلَّا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَۚ إِنَّ فَضۡلَهُۥ كَانَ عَلَيۡكَ كَبِيرٗا ٨٧ قُل لَّئِنِ ٱجۡتَمَعَتِ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَىٰٓ أَن يَأۡتُواْ بِمِثۡلِ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لَا يَأۡتُونَ بِمِثۡلِهِۦ وَلَوۡ كَانَ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٖ ظَهِيرٗا ٨٨ وَلَقَدۡ صَرَّفۡنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٖ فَأَبَىٰٓ أَكۡثَرُ ٱلنَّاسِ إِلَّا كُفُورٗا ٨٩ وَقَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ لَكَ حَتَّىٰ تَفۡجُرَ لَنَا مِنَ ٱلۡأَرۡضِ يَنۢبُوعًا ٩٠ أَوۡ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٞ مِّن نَّخِيلٖ وَعِنَبٖ فَتُفَجِّرَ ٱلۡأَنۡهَٰرَ خِلَٰلَهَا تَفۡجِيرًا ٩١ أَوۡ تُسۡقِطَ ٱلسَّمَآءَ كَمَا زَعَمۡتَ عَلَيۡنَا كِسَفًا أَوۡ تَأۡتِيَ بِٱللَّهِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ قَبِيلًا ٩٢ أَوۡ يَكُونَ لَكَ بَيۡتٞ مِّن زُخۡرُفٍ أَوۡ تَرۡقَىٰ فِي ٱلسَّمَآءِ وَلَن نُّؤۡمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّىٰ تُنَزِّلَ عَلَيۡنَا كِتَٰبٗا نَّقۡرَؤُهُۥۗ قُلۡ سُبۡحَانَ رَبِّي هَلۡ كُنتُ إِلَّا بَشَرٗا رَّسُولٗا ٩٣ وَمَا مَنَعَ ٱلنَّاسَ أَن يُؤۡمِنُوٓاْ إِذۡ جَآءَهُمُ ٱلۡهُدَىٰٓ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ أَبَعَثَ ٱللَّهُ بَشَرٗا رَّسُولٗا ٩٤ قُل لَّوۡ كَانَ فِي ٱلۡأَرۡضِ مَلَٰٓئِكَةٞ يَمۡشُونَ مُطۡمَئِنِّينَ لَنَزَّلۡنَا عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَلَكٗا رَّسُولٗا ٩٥ قُلۡ كَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَۢا بَيۡنِي وَبَيۡنَكُمۡۚ إِنَّهُۥ كَانَ بِعِبَادِهِۦ خَبِيرَۢا بَصِيرٗا ٩٦ ﴾
لیکن [باقى گذاشتمش] به سبب رحم از جانب پروردگار تو، هرآیینه فضل وى بر تو بزرگ است. ﴿87﴾بگو: اگر جمع شوند آدمیان و جنّ بر آنکه بیارند مانند این قرآن، هرگز نیارند مانند آن و اگرچه باشد بعض ایشان بعض را مدد دهنده. ﴿88﴾وهرآینه گوناگون بیان کردیم برای مردمان در این قرآن از هر داستانی. پس قبول نکردند بیشتر مردمان، مگر ناسپاسی را. ﴿89﴾وگفتند: هرگز باور نداریم تو را، تا آنکه جاری کنی برای ما از زمین، چشمهای. ﴿90﴾یا باشد تو را بوستانى از خرما و انگور، پس روان کنى جویها در میان آنها روان کردنى. ﴿91﴾یا فرو آرى آسمان را چنانچه گمان میکنى بر ما پاره پاره، یا بیارى خدا را و فرشتگان را روبهروى. ﴿92﴾یا باشد تو را خانهای از زر یا بالا روى در آسمان و باور نداریم بالا رفتن تو را تا آنکه فرود آرى بر ما نوشتهای که بخوانیم آن را، بگو: پاک است پروردگار من، نیستم من مگر آدمیای فرستاده شده. ﴿93﴾و بازنداشت مردمان را از آنکه ایمان آرند وقتى که آمد به ایشان هدایت، مگر آنکه گفتند: آیا خداى تعالى آدمى را پیغامبر فرستاده است؟!!. ﴿94﴾بگو: اگر مىبودند در زمین فرشتگان که میرفتند آرمیده، هرآیینه پیغامبر میفرستادیم بر ایشان از آسمان، فرشته را. ﴿95﴾بگو: بس است خدا گواه میان من و میان شما، هرآیینه وى به بندگان خود دانای بیناست. ﴿96﴾
﴿ وَمَن يَهۡدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهۡتَدِۖ وَمَن يُضۡلِلۡ فَلَن تَجِدَ لَهُمۡ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِهِۦۖ وَنَحۡشُرُهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ عُمۡيٗا وَبُكۡمٗا وَصُمّٗاۖ مَّأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ كُلَّمَا خَبَتۡ زِدۡنَٰهُمۡ سَعِيرٗا ٩٧ ذَٰلِكَ جَزَآؤُهُم بِأَنَّهُمۡ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَقَالُوٓاْ أَءِذَا كُنَّا عِظَٰمٗا وَرُفَٰتًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ خَلۡقٗا جَدِيدًا ٩٨ ۞أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ قَادِرٌ عَلَىٰٓ أَن يَخۡلُقَ مِثۡلَهُمۡ وَجَعَلَ لَهُمۡ أَجَلٗا لَّا رَيۡبَ فِيهِ فَأَبَى ٱلظَّٰلِمُونَ إِلَّا كُفُورٗا ٩٩ قُل لَّوۡ أَنتُمۡ تَمۡلِكُونَ خَزَآئِنَ رَحۡمَةِ رَبِّيٓ إِذٗا لَّأَمۡسَكۡتُمۡ خَشۡيَةَ ٱلۡإِنفَاقِۚ وَكَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ قَتُورٗا ١٠٠ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَىٰ تِسۡعَ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖۖ فَسَۡٔلۡ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ إِذۡ جَآءَهُمۡ فَقَالَ لَهُۥ فِرۡعَوۡنُ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يَٰمُوسَىٰ مَسۡحُورٗا ١٠١ قَالَ لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَآ أَنزَلَ هَٰٓؤُلَآءِ إِلَّا رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ بَصَآئِرَ وَإِنِّي لَأَظُنُّكَ يَٰفِرۡعَوۡنُ مَثۡبُورٗا ١٠٢ فَأَرَادَ أَن يَسۡتَفِزَّهُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ فَأَغۡرَقۡنَٰهُ وَمَن مَّعَهُۥ جَمِيعٗا ١٠٣ وَقُلۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ لِبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱسۡكُنُواْ ٱلۡأَرۡضَ فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ ٱلۡأٓخِرَةِ جِئۡنَا بِكُمۡ لَفِيفٗا ١٠٤ وَبِٱلۡحَقِّ أَنزَلۡنَٰهُ وَبِٱلۡحَقِّ نَزَلَۗ وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا مُبَشِّرٗا وَنَذِيرٗا ١٠٥ وَقُرۡءَانٗا فَرَقۡنَٰهُ لِتَقۡرَأَهُۥ عَلَى ٱلنَّاسِ عَلَىٰ مُكۡثٖ وَنَزَّلۡنَٰهُ تَنزِيلٗا ١٠٦ قُلۡ ءَامِنُواْ بِهِۦٓ أَوۡ لَا تُؤۡمِنُوٓاْۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ مِن قَبۡلِهِۦٓ إِذَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ يَخِرُّونَۤ لِلۡأَذۡقَانِۤ سُجَّدٗاۤ ١٠٧ وَيَقُولُونَ سُبۡحَٰنَ رَبِّنَآ إِن كَانَ وَعۡدُ رَبِّنَا لَمَفۡعُولٗا ١٠٨ وَيَخِرُّونَ لِلۡأَذۡقَانِ يَبۡكُونَ وَيَزِيدُهُمۡ خُشُوعٗا۩ ١٠٩ قُلِ ٱدۡعُواْ ٱللَّهَ أَوِ ٱدۡعُواْ ٱلرَّحۡمَٰنَۖ أَيّٗا مَّا تَدۡعُواْ فَلَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَلَا تَجۡهَرۡ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتۡ بِهَا وَٱبۡتَغِ بَيۡنَ ذَٰلِكَ سَبِيلٗا ١١٠ وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي لَمۡ يَتَّخِذۡ وَلَدٗا وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٞ فِي ٱلۡمُلۡكِ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلِيّٞ مِّنَ ٱلذُّلِّۖ وَكَبِّرۡهُ تَكۡبِيرَۢا ١١١﴾
وهرکه راه نمودش خدا، همونست راهیاب و هرکه گمراه سازدش نیابی برای ایشان دوستانی بجز خدا و برانگیزیم ایشان را روز قیامت [روان شده] بر خویش نابینا و گنگ و کر ساخته. جای ایشان دوزخ است، هرگاه فرونشیند، بیفزاییم بر ایشان آتش را. ﴿97﴾این است جزای ایشان به سبب آنکه کافر شدند به نشانههای ما و گفتند: آیا چون شویم استخوانی چند و اعضای از هم پاشیده، آیا برانگیخته شویم به آفرینش نو؟. ﴿98﴾آیا ندیدهاند که آن خدایی که آفریده آسمانها و زمین را، تواناست که بیافریند مانند ایشان؟ و ساخته است براى ایشان میعادى که هیچ شبهه نیست در آن. پس قبول نکردند ستمکاران مگر انکار را. ﴿99﴾بگو: اگر مىبودید شما مالک خزانههای بخشش پروردگار مرا، آنگاه نیز بخیلى میکردید به ترس آنکه همه را خرج کنید و هست آدمى بخل کننده. ﴿100﴾و هرآیینه دادیم موسى را نُه نشانۀ روشن. پس بپرس از بنى اسراییل چون آمد به ایشان، پس گفت او را فرعون: هرآیینه مىپندارم تو را اى موسى! جادو کرده شده. ﴿101﴾گفت: هرآیینه تو دانستهای نفرستاده است این نشانهها را مگر پروردگار آسمانها و زمین. دلیلها فرستاده است آنها را و هرآیینه من مىپندارم تو را ای فرعون! هلاک شده. ﴿102﴾پس خواست که بجنباند بنى اسراییل را از زمین، پس غرق ساختیم او را و آنان راکه همراه او بودند، همه یکجا. ﴿103﴾و گفتیم پس از وى بنى اسراییل را: ساکن شوید در زمین، پس چون بیاید وعدۀ آخرت، بیاریم شما را درهم آمیخته. ﴿104﴾و به راستى فروفرستادهایم قرآن را و به راستى فرود آمده است. و نفرستادیم تو را مگر مژده دهنده و ترساننده. ﴿105﴾و قرآن را به تفریق فرستادیم تا بخوانى آن را بر مردمان به درنگ و به دفعات و فروفرستادیم آن را فروفرستادنى. ﴿106﴾بگو: ایمان آرید به آن یا ایمان نیارید، هرآیینه آنانکه داده شد ایشان را علم پیش از این، چون خوانده میشود بر ایشان، مىافتند بر روهاى خود، سجدهکنان. ﴿107﴾و گویند: پاکى پروردگار ما راست، هرآیینه هست وعدۀ پروردگار ما کردنى. ﴿108﴾و مىافتند بر خویش، خویش گریه کنان و مىافزاید قرآن در ایشان فروتنى را. ﴿109﴾بگو: بخوانید خداى را یا بخوانید رحمن را. هر کدام که بخوانید [خوب باشد]، پس خداى راست نامهاى نیکو و این همه بلند مخوان نماز خود را و این همه پست مخوان آن را و بجوى میان این و آن، راهى. ﴿110﴾و بگو ستایش خداى راست که هیچ فرزند نگرفته است و نیست او را هیچ شریکى در پادشاهى و نیست او را کارسازى به سبب ناتوانى و به تعظیم یاد کن او را، تعظیم کردنى. ﴿111﴾
[744] یعنی خدای تعالی در شب معراج پیش از صعود بر آسمانها آن حضرتجرا به مسجد بیتالمقدس رسانید. [745] مترجم گوید: و این وعده متحقق شد به تسلیط جالوت، پادشاه عمالقه. [746] مترجم گوید: و این معنی در خلافت حضرت داود ظاهر شد. [747] مترجم گوید: و این وعده متحقق شد وقتی که حضرت یحیی را کشتند. پس بخت نصر را مسلط ساخت. [748] مترجم گوید: ایشان عود کردند به فساد و تکذیب حضرت عیسی حضرت پیغامبر، جنگ کردند با او، پس خدای تعالی عود فرمود به تعذیب ایشان به قتل و اسرو جزیه. [749] مترجم گوید: یعنی در حالت تنگدلی بر خود و بر اولاد خود دعای بد میکند. [750] یعنی در دنیا به حد رزق و جاه. [751] یعنی در صورت بخل. [752] یعنی در صورت اسراف. [753] یعنی حق قصاص. [754] یعنی متکبرانه و مغرورانه. [755] مترجم گوید: درین هر دو آیت، کنایت است از عدم انتفاع ایشان به قرآن و مواعظ. [756] یعنی به قصد استهزا وعیبجویی. [757] یعنی ملزم خواهند شد. [758] مترجم گوید: واین کلمه پیش از امر جهاد بود. [759] یعنی چون کافران قصۀ معراج شنیدند و آیت: ﴿إِنَّ شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ ٤٣ طَعَامُ ٱلۡأَثِيمِ ٤٤﴾[الدخان: 43-44]. به ایشان رسید، استبعاد کردند و محل طعن ساختند. [760] مترجم گوید: و این تصویر است سعی شیطان را در گمراه کردن ایشان، مأخوذ از فعل رئیس دزدان، چون دهی را غارت کند برایشان نعره میزند و سواران و پیادگان خود را آواز میدهد که ازین سو بگیر و از آن سو بگیر. [761] یعنی بر دواب و کشتی. [762] یعنی حقیقت را نبیند. [763] مترجم گوید: و این معنی روز بدر متحقق شد و جمعی که در پی ایذای آن حضرت بودند مقتول شد و ﴿إِن كَادُواْ﴾به جهت این گفته شد که وقت نزول آیت، قصد لغزانیدن داشتند وهنوز ملتجی به هجرت نکرده بودند، والله اعلم. [764] یعنی مقام شفاعت. [765] یعنی در هر حال اعانت کن مرا، چه وقت دخول در آنجا چه وقت خروج از آنجا.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَىٰ عَبۡدِهِ ٱلۡكِتَٰبَ وَلَمۡ يَجۡعَل لَّهُۥ عِوَجَاۜ ١ قَيِّمٗا لِّيُنذِرَ بَأۡسٗا شَدِيدٗا مِّن لَّدُنۡهُ وَيُبَشِّرَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمۡ أَجۡرًا حَسَنٗا ٢ مَّٰكِثِينَ فِيهِ أَبَدٗا ٣ وَيُنذِرَ ٱلَّذِينَ قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗا ٤﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
همۀ ستایش، آن خداى راست که فروفرستاد بر بندۀ خود کتاب و پیدا نه کرد در وى هیچ کجى. ﴿1﴾ساخت او را راست تا بترساند از عقوبت سخت، از نزدیک خدا و تا مژده دهد آن مسلمانان را که میکنند کارهاى شایسته به آنکه ایشان راست مزد نیک. ﴿2﴾باشندگان در وى همیشه. ﴿3﴾و تا ترساند آنان را که گفتند: خدا فرزند گرفته است. ﴿4﴾
﴿مَّا لَهُم بِهِۦ مِنۡ عِلۡمٖ وَلَا لِأٓبَآئِهِمۡۚ كَبُرَتۡ كَلِمَةٗ تَخۡرُجُ مِنۡ أَفۡوَٰهِهِمۡۚ إِن يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبٗا ٥ فَلَعَلَّكَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَكَ عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِمۡ إِن لَّمۡ يُؤۡمِنُواْ بِهَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ أَسَفًا ٦ إِنَّا جَعَلۡنَا مَا عَلَى ٱلۡأَرۡضِ زِينَةٗ لَّهَا لِنَبۡلُوَهُمۡ أَيُّهُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗا ٧ وَإِنَّا لَجَٰعِلُونَ مَا عَلَيۡهَا صَعِيدٗا جُرُزًا ٨ أَمۡ حَسِبۡتَ أَنَّ أَصۡحَٰبَ ٱلۡكَهۡفِ وَٱلرَّقِيمِ كَانُواْ مِنۡ ءَايَٰتِنَا عَجَبًا ٩ إِذۡ أَوَى ٱلۡفِتۡيَةُ إِلَى ٱلۡكَهۡفِ فَقَالُواْ رَبَّنَآ ءَاتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحۡمَةٗ وَهَيِّئۡ لَنَا مِنۡ أَمۡرِنَا رَشَدٗا ١٠ فَضَرَبۡنَا عَلَىٰٓ ءَاذَانِهِمۡ فِي ٱلۡكَهۡفِ سِنِينَ عَدَدٗا ١١ ثُمَّ بَعَثۡنَٰهُمۡ لِنَعۡلَمَ أَيُّ ٱلۡحِزۡبَيۡنِ أَحۡصَىٰ لِمَا لَبِثُوٓاْ أَمَدٗا ١٢ نَّحۡنُ نَقُصُّ عَلَيۡكَ نَبَأَهُم بِٱلۡحَقِّۚ إِنَّهُمۡ فِتۡيَةٌ ءَامَنُواْ بِرَبِّهِمۡ وَزِدۡنَٰهُمۡ هُدٗى ١٣ وَرَبَطۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ إِذۡ قَامُواْ فَقَالُواْ رَبُّنَا رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ لَن نَّدۡعُوَاْ مِن دُونِهِۦٓ إِلَٰهٗاۖ لَّقَدۡ قُلۡنَآ إِذٗا شَطَطًا ١٤ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمُنَا ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗۖ لَّوۡلَا يَأۡتُونَ عَلَيۡهِم بِسُلۡطَٰنِۢ بَيِّنٖۖ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبٗا ١٥﴾
نیست ایشان را هیچ دانش به آن و نه پدرانِ ایشان را بود. سخت است این سخن که بر مىآید از دهان ایشان، نمىگویند مگر دروغ. ﴿5﴾پس مگر تو کشندهای نفس خود را بر پى ایشان اگر ایمان نیارند به این سخن، از جهت اندوه. ﴿6﴾هرآیینه ما ساختهایم هر چیزی راکه بر زمین است، آرایش آن را. تا امتحان کنیم ایشان را کدام کس از ایشان نیکوتر است در عمل. ﴿7﴾و هرآیینه ما البته معدوم خواهیم ساخت هر چیزی راکه بر وى است میدان هموار بىگیاه مانده. ﴿8﴾آیا پنداشتى که اصحاب غار و نوشته [766]از جملۀ نشانههاى ما، عجب بودند؟!. ﴿9﴾چون آرام گرفتند جوانان چند به سوى غار، پس گفتند: اى پروردگار ما! بده ما را از نزد خود بخششى و آماده ساز براى ما راهیابى را در کار ما. ﴿10﴾پس پرده گذاشتیم بر گوش ایشان در غار (یعنى خوابانیدیم) سالهای شمرده شده. ﴿11﴾باز برانگیختیم ایشان را تا بدانیم کدام یک از دوگروه، یاد داشته است مقدارى که درنگ کردند مدت از زمان ﴿12﴾ما میخوانیم بر تو خبر ایشان به راستى، هرآیینه ایشان جوانان چند بودند که ایمان آوردند به پروردگار خویش و زیاده دادیم ایشان را هدایت. ﴿13﴾و رشته بستیم بر دل ایشان [767]چون ایستادند. پس گفتند: پروردگارِ ما همان پروردگار آسمانها و زمین است، هرآیینه نخواهیم پرستیدن بجز وى معبودی را، هرآیینه گفته باشیم آنگاه سخن دروغ. ﴿14﴾این قوم ما خدایان گرفتند بجز خدا. چرا نمىآرند بر ثبوت آن خدایان دلیلى واضح؟ پس کیست ستمکارتر از کسی که بر بست بر خدا دروغ را؟. ﴿15﴾
﴿ وَإِذِ ٱعۡتَزَلۡتُمُوهُمۡ وَمَا يَعۡبُدُونَ إِلَّا ٱللَّهَ فَأۡوُۥٓاْ إِلَى ٱلۡكَهۡفِ يَنشُرۡ لَكُمۡ رَبُّكُم مِّن رَّحۡمَتِهِۦ وَيُهَيِّئۡ لَكُم مِّنۡ أَمۡرِكُم مِّرۡفَقٗا ١٦ ۞وَتَرَى ٱلشَّمۡسَ إِذَا طَلَعَت تَّزَٰوَرُ عَن كَهۡفِهِمۡ ذَاتَ ٱلۡيَمِينِ وَإِذَا غَرَبَت تَّقۡرِضُهُمۡ ذَاتَ ٱلشِّمَالِ وَهُمۡ فِي فَجۡوَةٖ مِّنۡهُۚ ذَٰلِكَ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِۗ مَن يَهۡدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهۡتَدِۖ وَمَن يُضۡلِلۡ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ وَلِيّٗا مُّرۡشِدٗا ١٧ وَتَحۡسَبُهُمۡ أَيۡقَاظٗا وَهُمۡ رُقُودٞۚ وَنُقَلِّبُهُمۡ ذَاتَ ٱلۡيَمِينِ وَذَاتَ ٱلشِّمَالِۖ وَكَلۡبُهُم بَٰسِطٞ ذِرَاعَيۡهِ بِٱلۡوَصِيدِۚ لَوِ ٱطَّلَعۡتَ عَلَيۡهِمۡ لَوَلَّيۡتَ مِنۡهُمۡ فِرَارٗا وَلَمُلِئۡتَ مِنۡهُمۡ رُعۡبٗا ١٨ وَكَذَٰلِكَ بَعَثۡنَٰهُمۡ لِيَتَسَآءَلُواْ بَيۡنَهُمۡۚ قَالَ قَآئِلٞ مِّنۡهُمۡ كَمۡ لَبِثۡتُمۡۖ قَالُواْ لَبِثۡنَا يَوۡمًا أَوۡ بَعۡضَ يَوۡمٖۚ قَالُواْ رَبُّكُمۡ أَعۡلَمُ بِمَا لَبِثۡتُمۡ فَٱبۡعَثُوٓاْ أَحَدَكُم بِوَرِقِكُمۡ هَٰذِهِۦٓ إِلَى ٱلۡمَدِينَةِ فَلۡيَنظُرۡ أَيُّهَآ أَزۡكَىٰ طَعَامٗا فَلۡيَأۡتِكُم بِرِزۡقٖ مِّنۡهُ وَلۡيَتَلَطَّفۡ وَلَا يُشۡعِرَنَّ بِكُمۡ أَحَدًا ١٩ إِنَّهُمۡ إِن يَظۡهَرُواْ عَلَيۡكُمۡ يَرۡجُمُوكُمۡ أَوۡ يُعِيدُوكُمۡ فِي مِلَّتِهِمۡ وَلَن تُفۡلِحُوٓاْ إِذًا أَبَدٗا ٢٠﴾
و چون یک سو شوید اى یاران از این کافران و یک سو شوید از آنچه مىپرستند ایشان بجز خدا، پس آرام گیرید به سوى غار تا فراخ کند بر شما پروردگار شما بخشایش خود را و مهیا سازد براى شما منفعت را در کار شما. ﴿16﴾و ببینى اى بیننده! آفتاب را وقتى که طالع شود، میل کند از غار ایشان به جانب راست و چون غروب شود، تجاوز میکند از ایشان به جانب چپ و ایشان در گشادگىاند از غار. این از نشانههاى خداست. هر که راه نمایدش خدا، هم اوست راه یابنده و هر که گمراه میکندش، پس نیابى او را هیچ دوستِ راه نماینده [768]. ﴿17﴾و بپندارى اى بیننده، ایشان را بیدار و ایشان خفتهاند و میگردانیم ایشان را به جانب راست و جانب چپ و سگ ایشان گشاده کرده است دو دست خود را بر عتبۀ دروازه. اگر اطلاع یابى بر ایشان، البته رو بگردانى از ایشان به طریق گریختن و پر شوى از ایشان به ترس [769]. ﴿18﴾و هم چنین برانگیختیم ایشان را تا عاقبت با یکدیگر سؤال کنند در میان خود. گفت گویندهای از ایشان: چقدر درنگ کردید؟ گفتند: درنگ کردیم یک روز یا بعض روز. باز گفتند: پروردگار شما داناتر است به مقدار درنگ کردن شما. پس بفرستید یکى را از میان خود به این نقرۀ خود به سوى شهر، پس باید که تأمّل کند کدام یک از اطعمۀ این شهر، طعام پاکیزهتر است، پس بیارد به شما قوتى از آن و باید که به سبکى آمد و رفت کند و خبردار نکند به حال شما هیچ کس را. ﴿19﴾هرآیینه این کافران اگر قدرت یابند بر شما، سنگسار کنند شما را یا باز آرند شما را در دین خود و رستگار نخواهید شد آنگاه هرگز. ﴿20﴾
﴿ وَكَذَٰلِكَ أَعۡثَرۡنَا عَلَيۡهِمۡ لِيَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَأَنَّ ٱلسَّاعَةَ لَا رَيۡبَ فِيهَآ إِذۡ يَتَنَٰزَعُونَ بَيۡنَهُمۡ أَمۡرَهُمۡۖ فَقَالُواْ ٱبۡنُواْ عَلَيۡهِم بُنۡيَٰنٗاۖ رَّبُّهُمۡ أَعۡلَمُ بِهِمۡۚ قَالَ ٱلَّذِينَ غَلَبُواْ عَلَىٰٓ أَمۡرِهِمۡ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيۡهِم مَّسۡجِدٗا ٢١ سَيَقُولُونَ ثَلَٰثَةٞ رَّابِعُهُمۡ كَلۡبُهُمۡ وَيَقُولُونَ خَمۡسَةٞ سَادِسُهُمۡ كَلۡبُهُمۡ رَجۡمَۢا بِٱلۡغَيۡبِۖ وَيَقُولُونَ سَبۡعَةٞ وَثَامِنُهُمۡ كَلۡبُهُمۡۚ قُل رَّبِّيٓ أَعۡلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا يَعۡلَمُهُمۡ إِلَّا قَلِيلٞۗ فَلَا تُمَارِ فِيهِمۡ إِلَّا مِرَآءٗ ظَٰهِرٗا وَلَا تَسۡتَفۡتِ فِيهِم مِّنۡهُمۡ أَحَدٗا ٢٢ وَلَا تَقُولَنَّ لِشَاْيۡءٍ إِنِّي فَاعِلٞ ذَٰلِكَ غَدًا ٢٣ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُۚ وَٱذۡكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلۡ عَسَىٰٓ أَن يَهۡدِيَنِ رَبِّي لِأَقۡرَبَ مِنۡ هَٰذَا رَشَدٗا ٢٤ وَلَبِثُواْ فِي كَهۡفِهِمۡ ثَلَٰثَ مِاْئَةٖ سِنِينَ وَٱزۡدَادُواْ تِسۡعٗا ٢٥ قُلِ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا لَبِثُواْۖ لَهُۥ غَيۡبُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ أَبۡصِرۡ بِهِۦ وَأَسۡمِعۡۚ مَا لَهُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَلِيّٖ وَلَا يُشۡرِكُ فِي حُكۡمِهِۦٓ أَحَدٗا ٢٦ وَٱتۡلُ مَآ أُوحِيَ إِلَيۡكَ مِن كِتَابِ رَبِّكَۖ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَٰتِهِۦ وَلَن تَجِدَ مِن دُونِهِۦ مُلۡتَحَدٗا ٢٧ ﴾
و همچنین خبردار گردانیدیم مردمان را به حال ایشان تا بدانند که وعدۀ خدا راست است و آنکه قیامت هیچ شبهه نیست در آن. وقتى که نزاع میکردند آن مردمان در میان خود در مقدمۀ ایشان، پس گفتند: عمارت کنید بر غار ایشان خانهای. پروردگار ایشان داناتر است به حال ایشان. پس گفتند آنانکه قدرت یافتند بر مقدمۀ ایشان: البته بسازیم بر غار ایشان مسجدى. ﴿21﴾جمعى خواهند گفت: اصحاب کهف سه کساند و چهارم ایشان سگ ایشان است و جمعى خواهند گفت که: پنج کساند، ششم ایشان، سگ ایشان است. تهمتى افکنند غایبانه و نیز میگویند: هفت کساند و هشتم ایشان، سگ ایشان است. بگو: پروردگار من داناتر است به شمارِ ایشان، نمیداند ایشان را مگر اندک کسى، پس گفتگو مکن در بارۀ ایشان مگر گفتگوى سرسرى و سؤال مکن در باب ایشان هیچ کس را از کافران. ﴿22﴾و مگو هیچ چیزى راکه من البته خواهم کرد آن را فردا. ﴿23﴾مگر مقرون به ذکر مشیت خدا [770]و یاد کن پروردگار خود را وقتى که فراموش کنى [771]و بگو: توقع است که دلالت کند مرا پروردگار من به راهى نزدیکتر به اعتبار راستى [از آنچه کافران مىگویند] . ﴿24﴾و درنگ کرده بودند در غار خود سه صد سال و افزودند نُه سال دیگر. ﴿25﴾بگو: خدا داناتر است به مقدارى که درنگ کردند. او راست علم غیب آسمانها و زمین. چقدر بینا است و چقدر شنوا است. نیست ایشان را بجز وى هیچ کارسازی و شریک نمىگیرد در حکم خود هیچکس را. ﴿26﴾و بخوان آنچه وحى فرستاده شد به سوى تو از کتاب پروردگار تو. و هیچکس تبدیل کننده نیست حکمهاى وی را و نیابى بجز وى هیچ پناهى. ﴿27﴾
﴿ وَٱصۡبِرۡ نَفۡسَكَ مَعَ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجۡهَهُۥۖ وَلَا تَعۡدُ عَيۡنَاكَ عَنۡهُمۡ تُرِيدُ زِينَةَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَلَا تُطِعۡ مَنۡ أَغۡفَلۡنَا قَلۡبَهُۥ عَن ذِكۡرِنَا وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ وَكَانَ أَمۡرُهُۥ فُرُطٗا ٢٨ وَقُلِ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكُمۡۖ فَمَن شَآءَ فَلۡيُؤۡمِن وَمَن شَآءَ فَلۡيَكۡفُرۡۚ إِنَّآ أَعۡتَدۡنَا لِلظَّٰلِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمۡ سُرَادِقُهَاۚ وَإِن يَسۡتَغِيثُواْ يُغَاثُواْ بِمَآءٖ كَٱلۡمُهۡلِ يَشۡوِي ٱلۡوُجُوهَۚ بِئۡسَ ٱلشَّرَابُ وَسَآءَتۡ مُرۡتَفَقًا ٢٩ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجۡرَ مَنۡ أَحۡسَنَ عَمَلًا ٣٠ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ يُحَلَّوۡنَ فِيهَا مِنۡ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٖ وَيَلۡبَسُونَ ثِيَابًا خُضۡرٗا مِّن سُندُسٖ وَإِسۡتَبۡرَقٖ مُّتَّكِِٔينَ فِيهَا عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِۚ نِعۡمَ ٱلثَّوَابُ وَحَسُنَتۡ مُرۡتَفَقٗا ٣١ ۞وَٱضۡرِبۡ لَهُم مَّثَلٗا رَّجُلَيۡنِ جَعَلۡنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيۡنِ مِنۡ أَعۡنَٰبٖ وَحَفَفۡنَٰهُمَا بِنَخۡلٖ وَجَعَلۡنَا بَيۡنَهُمَا زَرۡعٗا ٣٢ كِلۡتَا ٱلۡجَنَّتَيۡنِ ءَاتَتۡ أُكُلَهَا وَلَمۡ تَظۡلِم مِّنۡهُ شَيۡٔٗاۚ وَفَجَّرۡنَا خِلَٰلَهُمَا نَهَرٗا ٣٣ وَكَانَ لَهُۥ ثَمَرٞ فَقَالَ لِصَٰحِبِهِۦ وَهُوَ يُحَاوِرُهُۥٓ أَنَا۠ أَكۡثَرُ مِنكَ مَالٗا وَأَعَزُّ نَفَرٗا ٣٤ ﴾
و بند کن خود را با آنانکه یاد میکنند پروردگار خود را به صبح و شام، مىخواهند روى او را، و باید که نگذرد چشمهاى تو از ایشان، طلب کنان آرایش زندگانى دنیا را و فرمان مبر آن راکه غافل ساختهایم دل او را از یاد خویش و پیروى کرده است خواهش خود را و هست کار او از حد گذشته. ﴿28﴾و بگو: این سخن راست است آمده از پروردگار شما، پس هر که خواهد ایمان آرد و هر که خواهد کافر شود، هرآیینه ما مهیا کردهایم براى ستمکاران آتشى را، در برگیرد ایشان را سراپردههاى او و اگر فریاد کنند، به داد ایشان رسیده شود به نوشاندن آبى مانند مس گداخته، بریان کند رویها را، آن بد آشامیدنى است و دوزخ بد آرامگاهى است. ﴿29﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و کردند کارهاى شایسته، هرآیینه ما ضایع نکنیم مزد کسی که نیکو کرده است کار را. ﴿30﴾این جماعت، ایشان راست بوستانهای همیشه ماندن، میرود زیر ایشان نهرها، زیور داده شوند آنجا دستوانهها از زر و میپوشند جامههاى سبز از دیباى نازک و دیبای لُک، تکیهکنان آنجا بر تختها. این نیک جزاست و بهشت نیکو آرامگاهی است. ﴿31﴾و بیان کن براى ایشان داستانى قصّۀ دو شخص که دادیم به یکى از ایشان دو بوستان از درخت انگور و گرداگرد آن پیدا کردیم درختان خرما و پیدا کردیم در میان این دو بوستان، زراعت را. ﴿32﴾هر دو بوستان آوردند میوههاى خود و هیچ کم نکرده از میوه و جارى ساختیم میان آنها جوى آب. ﴿33﴾و بود او را میوههاى بسیار، پس گفت همنشین خود را و او گفتگو میکرد به آن همنشین: من بیشترم از تو در مال و غالبترم به اعتبار حَشَم. ﴿34﴾
﴿ وَدَخَلَ جَنَّتَهُۥ وَهُوَ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ قَالَ مَآ أَظُنُّ أَن تَبِيدَ هَٰذِهِۦٓ أَبَدٗا ٣٥ وَمَآ أَظُنُّ ٱلسَّاعَةَ قَآئِمَةٗ وَلَئِن رُّدِدتُّ إِلَىٰ رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيۡرٗا مِّنۡهَا مُنقَلَبٗا ٣٦ قَالَ لَهُۥ صَاحِبُهُۥ وَهُوَ يُحَاوِرُهُۥٓ أَكَفَرۡتَ بِٱلَّذِي خَلَقَكَ مِن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ سَوَّىٰكَ رَجُلٗا ٣٧ لَّٰكِنَّا۠ هُوَ ٱللَّهُ رَبِّي وَلَآ أُشۡرِكُ بِرَبِّيٓ أَحَدٗا ٣٨ وَلَوۡلَآ إِذۡ دَخَلۡتَ جَنَّتَكَ قُلۡتَ مَا شَآءَ ٱللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِٱللَّهِۚ إِن تَرَنِ أَنَا۠ أَقَلَّ مِنكَ مَالٗا وَوَلَدٗا ٣٩ فَعَسَىٰ رَبِّيٓ أَن يُؤۡتِيَنِ خَيۡرٗا مِّن جَنَّتِكَ وَيُرۡسِلَ عَلَيۡهَا حُسۡبَانٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ فَتُصۡبِحَ صَعِيدٗا زَلَقًا ٤٠ أَوۡ يُصۡبِحَ مَآؤُهَا غَوۡرٗا فَلَن تَسۡتَطِيعَ لَهُۥ طَلَبٗا ٤١ وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِۦ فَأَصۡبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيۡهِ عَلَىٰ مَآ أَنفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي لَمۡ أُشۡرِكۡ بِرَبِّيٓ أَحَدٗا ٤٢ وَلَمۡ تَكُن لَّهُۥ فِئَةٞ يَنصُرُونَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَمَا كَانَ مُنتَصِرًا ٤٣ هُنَالِكَ ٱلۡوَلَٰيَةُ لِلَّهِ ٱلۡحَقِّۚ هُوَ خَيۡرٞ ثَوَابٗا وَخَيۡرٌ عُقۡبٗا ٤٤ وَٱضۡرِبۡ لَهُم مَّثَلَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا كَمَآءٍ أَنزَلۡنَٰهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَٱخۡتَلَطَ بِهِۦ نَبَاتُ ٱلۡأَرۡضِ فَأَصۡبَحَ هَشِيمٗا تَذۡرُوهُ ٱلرِّيَٰحُۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ مُّقۡتَدِرًا ٤٥ ﴾
و درآمد به بوستان خود ستم کرده بر خویش. گفت: نمىپندارم که هلاک شود این بوستان، هیچگاه. ﴿35﴾و گمان ندارم که قیامت متحقّق شود و بالفرض اگر باز گردانیده شَوَم به سوى پروردگار خود، هرآیینه خواهم یافت بازگشتى بهتر از این بوستانها. ﴿36﴾گفت او را همنشین او و او گفتگو میکرد با وى: آیا کافر شدى به آن خدایی که پیدا کرد تو را از خاک، باز از نطفه، باز تو را مرد ساخت؟. ﴿37﴾لیکن من اعتقاد دارم که اللّه پروردگار من است و شریک مقرر نمىکنم با پروردگار خود، هیچکس را. ﴿38﴾و چون در آمدى به بوستان خود چرا نگفتى: آنچه خدا خواسته است، شدنى است، نیست هیچ توانایى مگر به مشیت خدا. اگر مىبینى مرا کمتر از خود در مال و فرزند. ﴿39﴾پس شاید که پروردگار من بدهد مرا بهتر از بوستان تو و شاید که فرستد بر بوستان تو عذابى از آسمان، پس گردد زمین بىگیاه لغزانندۀ پاى. ﴿40﴾یا شود آب او فرو رفته پس نتوانى آن را جستن. ﴿41﴾و به عقوبت احاطه کرده شده میوههاى او. پس بامداد کرد، مىمالید دو دست خود را به حسرت بر آنچه خرج کرد در عمارت آن و آن افتاده بود بر سقفهاى خود و میگفت: اى کاش! شریک مقرر نکردمى با پروردگار خود هیچکس را! . ﴿42﴾و نبود او را هیچ جماعتى که یارى دهندش بجز خدا و نبود خود انتقام گیرنده. ﴿43﴾اینجا ثابت که کارسازى، خدای همیشه باشنده راست، وی بهتر است از روى ثواب دادن و وی بهتر است از روى جزا دادن. ﴿44﴾و بیان کن براى ایشان داستانِ زندگانى دنیاکه وى مانند آبى است که فروفرستادیمش از آسمان، پس درهم پیچید به سبب وى رستنىِ زمین، پس شد آخر کار در هم شکسته، مىپرانیدش بادها و هست خدا بر همه چیز توانا. ﴿45﴾
﴿ٱلۡمَالُ وَٱلۡبَنُونَ زِينَةُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَٱلۡبَٰقِيَٰتُ ٱلصَّٰلِحَٰتُ خَيۡرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابٗا وَخَيۡرٌ أَمَلٗا ٤٦ وَيَوۡمَ نُسَيِّرُ ٱلۡجِبَالَ وَتَرَى ٱلۡأَرۡضَ بَارِزَةٗ وَحَشَرۡنَٰهُمۡ فَلَمۡ نُغَادِرۡ مِنۡهُمۡ أَحَدٗا ٤٧ وَعُرِضُواْ عَلَىٰ رَبِّكَ صَفّٗا لَّقَدۡ جِئۡتُمُونَا كَمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ أَوَّلَ مَرَّةِۢۚ بَلۡ زَعَمۡتُمۡ أَلَّن نَّجۡعَلَ لَكُم مَّوۡعِدٗا ٤٨وَوُضِعَ ٱلۡكِتَٰبُ فَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِينَ مُشۡفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَٰوَيۡلَتَنَا مَالِ هَٰذَا ٱلۡكِتَٰبِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةٗ وَلَا كَبِيرَةً إِلَّآ أَحۡصَىٰهَاۚ وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرٗاۗ وَلَا يَظۡلِمُ رَبُّكَ أَحَدٗا ٤٩ وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِيسَ كَانَ مِنَ ٱلۡجِنِّ فَفَسَقَ عَنۡ أَمۡرِ رَبِّهِۦٓۗ أَفَتَتَّخِذُونَهُۥ وَذُرِّيَّتَهُۥٓ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِي وَهُمۡ لَكُمۡ عَدُوُّۢۚ بِئۡسَ لِلظَّٰلِمِينَ بَدَلٗا ٥٠ ۞مَّآ أَشۡهَدتُّهُمۡ خَلۡقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَا خَلۡقَ أَنفُسِهِمۡ وَمَا كُنتُ مُتَّخِذَ ٱلۡمُضِلِّينَ عَضُدٗا ٥١ وَيَوۡمَ يَقُولُ نَادُواْ شُرَكَآءِيَ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُمۡ فَدَعَوۡهُمۡ فَلَمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَهُمۡ وَجَعَلۡنَا بَيۡنَهُم مَّوۡبِقٗا ٥٢ وَرَءَا ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٱلنَّارَ فَظَنُّوٓاْ أَنَّهُم مُّوَاقِعُوهَا وَلَمۡ يَجِدُواْ عَنۡهَا مَصۡرِفٗا ٥٣ ﴾
مال و فرزندان، آرایش زندگانى دنیا است و حسنات پایندۀ شایسته، بهتراند نزدیک خدای تو از روى ثواب و خوبترند از جهت امید داشتن. ﴿46﴾و آن روز روان کنیم کوهها را و ببینى زمین را ظاهر شده و جمع سازیم مردمان را، پس نگذاریم از ایشان هیچکس را. ﴿47﴾و روبهرو آورده شوند بر پروردگار تو صف کشیده، گویم: هرآیینه آمدید پیش ما چنانکه آفریده بودیم شما را اوّل بار. بلکه. مىپنداشتید که نخواهیم ساخت براى شما وعده گاهى. ﴿48﴾و در میان نهاده شود نامۀ اعمال، پس ببینى گناهکاران را ترسان از آنچه در آن است و میگویند: اى واى بر ما! چه حال است این نامه را! نمىگذارد هیچ معصیت خرد را و نه بزرگ را، مگر احاطه کرده است آن را، و بیابند هرچه کرده بودند حاضر و ستم نکند پروردگار تو بر هیچکس. ﴿49﴾و یاد کن چون گفتیم به فرشتگان: سجده کنید آدم را، پس سجده کردند مگر ابلیس، بود از جن. پس بیرون شد از فرمان پروردگار خود. اى مردمان! آیا دوست میگیرید او را و فرزندان او را بجز من، و ایشان شما را دشمنند. شیطان بد عوض است ستمکاران را. ﴿50﴾حاضر نکرده بودم ایشان را نزدیک آفریدن آسمانها و زمین و نه هنگام آفریدن خودشان و نیستم مددگار گیرنده، گمراهان راه. ﴿51﴾و روزی که گوید خداى تعالى: اى مشرکان! ندا کنید شریکان مرا که گمان مىنمودید، پس نداکنند آن جماعت را و آن جماعت قبول نکنند نداى ایشان را و ساختیم در میان ایشان مهلکه. ﴿52﴾ [772]و ببینند گناهکاران آتش را و بفهمند که ایشان افتادگانند در وى و نیابند از آن، جاى بازگشت. ﴿53﴾
﴿ وَلَقَدۡ صَرَّفۡنَا فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لِلنَّاسِ مِن كُلِّ مَثَلٖۚ وَكَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ أَكۡثَرَ شَيۡءٖ جَدَلٗا ٥٤ وَمَا مَنَعَ ٱلنَّاسَ أَن يُؤۡمِنُوٓاْ إِذۡ جَآءَهُمُ ٱلۡهُدَىٰ وَيَسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّهُمۡ إِلَّآ أَن تَأۡتِيَهُمۡ سُنَّةُ ٱلۡأَوَّلِينَ أَوۡ يَأۡتِيَهُمُ ٱلۡعَذَابُ قُبُلٗا ٥٥ وَمَا نُرۡسِلُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَۚ وَيُجَٰدِلُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِٱلۡبَٰطِلِ لِيُدۡحِضُواْ بِهِ ٱلۡحَقَّۖ وَٱتَّخَذُوٓاْ ءَايَٰتِي وَمَآ أُنذِرُواْ هُزُوٗا ٥٦ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بَِٔايَٰتِ رَبِّهِۦ فَأَعۡرَضَ عَنۡهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتۡ يَدَاهُۚ إِنَّا جَعَلۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ أَكِنَّةً أَن يَفۡقَهُوهُ وَفِيٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٗاۖ وَإِن تَدۡعُهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ فَلَن يَهۡتَدُوٓاْ إِذًا أَبَدٗا ٥٧ وَرَبُّكَ ٱلۡغَفُورُ ذُو ٱلرَّحۡمَةِۖ لَوۡ يُؤَاخِذُهُم بِمَا كَسَبُواْ لَعَجَّلَ لَهُمُ ٱلۡعَذَابَۚ بَل لَّهُم مَّوۡعِدٞ لَّن يَجِدُواْ مِن دُونِهِۦ مَوۡئِلٗا ٥٨ وَتِلۡكَ ٱلۡقُرَىٰٓ أَهۡلَكۡنَٰهُمۡ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَعَلۡنَا لِمَهۡلِكِهِم مَّوۡعِدٗا ٥٩ وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِفَتَىٰهُ لَآ أَبۡرَحُ حَتَّىٰٓ أَبۡلُغَ مَجۡمَعَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ أَوۡ أَمۡضِيَ حُقُبٗا ٦٠ فَلَمَّا بَلَغَا مَجۡمَعَ بَيۡنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَٱتَّخَذَ سَبِيلَهُۥ فِي ٱلۡبَحۡرِ سَرَبٗا ٦١ ﴾
و هرآیینه گوناگون بیان کردیم در این قرآن براى مردمان هر نوع داستان و هست آدمى بیشتر از همه چیز در خصومت. ﴿54﴾و باز نداشت مردمان را از آنکه ایمان آرند، چون بیامد به ایشان هدایت و از آنکه طلب آمرزش کنند از پروردگار خود، مگر انتظار به آنکه بیاید بدیشان روش پیشینیان یا بیاید به ایشان عقوبت گوناگون شده. ﴿55﴾و نمىفرستیم پیغامبران را مگر بشارت دهنده و ترساننده و خصومت میکنند کافران به شبهۀ بیهوده تا بلغزانند به سبب آن سخن حق را و تمسخر گرفتند آیات مرا و چیزی را که به آن ترسانیده شوند. ﴿56﴾و کیست ستمکارتر از کسی که پند داده شد به آیات پروردگار خویش، پس روگردان گشت از آن و فراموش کرد آنچه پیش فرستاده است دو دست وى، هرآیینه ما ساختهایم بر دل ایشان پردهها تا نفهمند قرآن را و ساختیم در گوشهای ایشان گرانى و اگر بخوانى ایشان را به سوى هدایت، راه نیابند آنگاه هرگز. ﴿57﴾و پروردگار تو آمرزندۀ خداوندِ رحمت است. اگر مؤاخذه کردى ایشان را به آنچه کردهاند، شتاب فرستادى بدیشان عقوبت را، بلکه ایشان را میعادى هست که نیابند این طرف از آن پناهى. ﴿58﴾و این دیهها را هلاک کردیم، چون ستم کردند و مُعَین کردیم براى هلاک ایشان میعادى. ﴿59﴾و یاد کن چون گفت موسى نوجوان خود را: همیشه راه میروم تا آنکه برسم به محل جمع شدن دو دریا یا بروم مدتهاى دراز. ﴿60﴾پس چون رسیدند به محل جمع شدن دو دریا، فراموش کردند ماهى خود را، پس راه خود گرفت در دریا مانند نقبى. ﴿61﴾
﴿ فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَىٰهُ ءَاتِنَا غَدَآءَنَا لَقَدۡ لَقِينَا مِن سَفَرِنَا هَٰذَا نَصَبٗا ٦٢ قَالَ أَرَءَيۡتَ إِذۡ أَوَيۡنَآ إِلَى ٱلصَّخۡرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ ٱلۡحُوتَ وَمَآ أَنسَىٰنِيهُ إِلَّا ٱلشَّيۡطَٰنُ أَنۡ أَذۡكُرَهُۥۚ وَٱتَّخَذَ سَبِيلَهُۥ فِي ٱلۡبَحۡرِ عَجَبٗا ٦٣ قَالَ ذَٰلِكَ مَا كُنَّا نَبۡغِۚ فَٱرۡتَدَّا عَلَىٰٓ ءَاثَارِهِمَا قَصَصٗا ٦٤ فَوَجَدَا عَبۡدٗا مِّنۡ عِبَادِنَآ ءَاتَيۡنَٰهُ رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا وَعَلَّمۡنَٰهُ مِن لَّدُنَّا عِلۡمٗا ٦٥ قَالَ لَهُۥ مُوسَىٰ هَلۡ أَتَّبِعُكَ عَلَىٰٓ أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمۡتَ رُشۡدٗا ٦٦ قَالَ إِنَّكَ لَن تَسۡتَطِيعَ مَعِيَ صَبۡرٗا ٦٧ وَكَيۡفَ تَصۡبِرُ عَلَىٰ مَا لَمۡ تُحِطۡ بِهِۦ خُبۡرٗا ٦٨ قَالَ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ صَابِرٗا وَلَآ أَعۡصِي لَكَ أَمۡرٗا ٦٩ قَالَ فَإِنِ ٱتَّبَعۡتَنِي فَلَا تَسَۡٔلۡنِي عَن شَيۡءٍ حَتَّىٰٓ أُحۡدِثَ لَكَ مِنۡهُ ذِكۡرٗا ٧٠ فَٱنطَلَقَا حَتَّىٰٓ إِذَا رَكِبَا فِي ٱلسَّفِينَةِ خَرَقَهَاۖ قَالَ أَخَرَقۡتَهَا لِتُغۡرِقَ أَهۡلَهَا لَقَدۡ جِئۡتَ شَيًۡٔا إِمۡرٗا ٧١ قَالَ أَلَمۡ أَقُلۡ إِنَّكَ لَن تَسۡتَطِيعَ مَعِيَ صَبۡرٗا ٧٢ قَالَ لَا تُؤَاخِذۡنِي بِمَا نَسِيتُ وَلَا تُرۡهِقۡنِي مِنۡ أَمۡرِي عُسۡرٗا ٧٣ فَٱنطَلَقَا حَتَّىٰٓ إِذَا لَقِيَا غُلَٰمٗا فَقَتَلَهُۥ قَالَ أَقَتَلۡتَ نَفۡسٗا زَكِيَّةَۢ بِغَيۡرِ نَفۡسٖ لَّقَدۡ جِئۡتَ شَيۡٔٗا نُّكۡرٗا ٧٤ ﴾
پس چون گذشتند، گفت موسى نوجوان خود را: بیار براى ما طعام چاشت ما را، هرآیینه رنج یافتیم از این سفر خود. ﴿62﴾گفت: آیا دیدى چون آرام گرفتیم تکیه کرده به سنگى، پس من فراموش کردم ماهى را؟ [یعنى آنجا] و فراموش نساخت مرا از آنکه یاد کنم قصّۀ آن، مگر شیطان و راه خود گرفت در دریا به نهج عجیب. ﴿63﴾گفت موسى: این بود آنچه مىجستیم، پس بازگشتند بر نشان اقدام خود تفحّص کنان. ﴿64﴾پس یافتند بندهای را از بندگان ما که دادیم او را حمتى از نزدیک خود و آموختیم او را از نزدیک خود علمى [773]. ﴿65﴾گفت او را موسى: آیا پیروىِ تو کنم به شرط آنکه بیاموزانى مرا از آنچه آموخته شدى از راهیابى؟. ﴿66﴾گفت: هرآیینه تو نتوانى با من شکیبایى کردن. ﴿67﴾و و چگونه شکیبایى کنى بر چیزی که در نگرفتهای آن را از روى دانش؟!. ﴿68﴾گفت: خواهى یافت مرا اگر خدا خواسته است شکیبا و خلاف نکنم با تو در هیچ فرمانى ﴿69﴾گفت: اگر پیروىِ من میکنى، پس سؤال مکن از من از هیچ چیز تا آنکه خود آغازم براى تو از حال آن بیانى. ﴿70﴾پس راه رفتند تا وقتى که سوار شدند در کشتى، خضر شکاف کرد آن را. گفت موسى: آیا شکافتى کشتى را تا غرق کنى اهل آن را؟! هرآیینه آوردى چیزى عظیم را. ﴿71﴾گفت: آیا نگفته بودم که تو نتوانى با من شکیبایى کردن؟. ﴿72﴾گفت موسى: مؤاخذه مکن با من به آنچه فراموش کردم و بر سر من مینداز در مقدمۀ من سختى را. ﴿73﴾پس راه رفتند تا وقتى که برخوردند با نوجوانى، پس خضر بکشت او را، گفت موسى: آیا کشتى نفس پاک را به غیر قصاص نفسى؟! هرآیینه آوردى شیء ناپسندیده. ﴿74﴾
﴿ ۞قَالَ أَلَمۡ أَقُل لَّكَ إِنَّكَ لَن تَسۡتَطِيعَ مَعِيَ صَبۡرٗا ٧٥ قَالَ إِن سَأَلۡتُكَ عَن شَيۡءِۢ بَعۡدَهَا فَلَا تُصَٰحِبۡنِيۖ قَدۡ بَلَغۡتَ مِن لَّدُنِّي عُذۡرٗا ٧٦ فَٱنطَلَقَا حَتَّىٰٓ إِذَآ أَتَيَآ أَهۡلَ قَرۡيَةٍ ٱسۡتَطۡعَمَآ أَهۡلَهَا فَأَبَوۡاْ أَن يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارٗا يُرِيدُ أَن يَنقَضَّ فَأَقَامَهُۥۖ قَالَ لَوۡ شِئۡتَ لَتَّخَذۡتَ عَلَيۡهِ أَجۡرٗا ٧٧ قَالَ هَٰذَا فِرَاقُ بَيۡنِي وَبَيۡنِكَۚ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأۡوِيلِ مَا لَمۡ تَسۡتَطِع عَّلَيۡهِ صَبۡرًا ٧٨ أَمَّا ٱلسَّفِينَةُ فَكَانَتۡ لِمَسَٰكِينَ يَعۡمَلُونَ فِي ٱلۡبَحۡرِ فَأَرَدتُّ أَنۡ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَآءَهُم مَّلِكٞ يَأۡخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصۡبٗا ٧٩ وَأَمَّا ٱلۡغُلَٰمُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤۡمِنَيۡنِ فَخَشِينَآ أَن يُرۡهِقَهُمَا طُغۡيَٰنٗا وَكُفۡرٗا ٨٠ فَأَرَدۡنَآ أَن يُبۡدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيۡرٗا مِّنۡهُ زَكَوٰةٗ وَأَقۡرَبَ رُحۡمٗا ٨١وَأَمَّا ٱلۡجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَٰمَيۡنِ يَتِيمَيۡنِ فِي ٱلۡمَدِينَةِ وَكَانَ تَحۡتَهُۥ كَنزٞ لَّهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَٰلِحٗا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَن يَبۡلُغَآ أَشُدَّهُمَا وَيَسۡتَخۡرِجَا كَنزَهُمَا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَۚ وَمَا فَعَلۡتُهُۥ عَنۡ أَمۡرِيۚ ذَٰلِكَ تَأۡوِيلُ مَا لَمۡ تَسۡطِع عَّلَيۡهِ صَبۡرٗا ٨٢ وَيَسَۡٔلُونَكَ عَن ذِي ٱلۡقَرۡنَيۡنِۖ قُلۡ سَأَتۡلُواْ عَلَيۡكُم مِّنۡهُ ذِكۡرًا ٨٣﴾
گفت: آیا نگفته بودم با تو که هرآیینه تو نتوانى با من شکیبایى کردن؟. ﴿75﴾گفت موسى: اگر بپرسم تو را از چیزى بعد از این بار، پس صحبت مکن با من، هرآیینه رسیدى از جانب من به حدِّ عذر. ﴿76﴾پس راه رفتند. تا وقتى که آمدند به اهل دیهى، طعام طلب کردند از اهل آن دیه. پس قبول ننمودند اهل دیه که مهمانى کنند ایشان را، پس یافتند در آنجا دیوارى که میخواست آنکه بیفتد، پس راست ساخت آن را. گفت موسى: اگر میخواستى، هرآیینه میگرفتى بر تعمیر این دیوار مزدى. ﴿77﴾گفت: این است جدایى در میان من و تو. خبر خواهم داد تو را به سِرّ آنچه نتوانى بر آن شکیبایى کردن. ﴿78﴾امَّا کشتى، پس بود از آنِ درویشانی چند که کار میکردند در دریا، پس خواستم که معیوب کنم آن را و بود پیش روی ایشان پادشاهى که میگرفت هر کشتى درست را به زبردستى. ﴿79﴾و امّا آن نوجوان، پس بودند پدر و مادر وى مسلمان، پس ترسیدم از آنکه غالب آید بر ایشان در سرکشى و کفر. ﴿80﴾پس خواستیم که عوض دهد ایشان را پروردگار ایشان بهتر از وى از روی پاکیزگى و نزدیکتر از جهت شفقت. ﴿81﴾و امَّا آن دیوار، پس بود از آن دو نوجوان یتیم در شهر و بود زیر آن گنجى از آنِ ایشان و بود پدر ایشان نیکوکار. پس خواست پروردگار تو که این نوجوانان برسند به نهایت قوّت خویش و برآرند گنج خود را از روى مهربانى پروردگار تو و نکردم آن را از رأی خود. این است سرّ آنچه نتوانستى بر آن شکیبایى کردن. ﴿82﴾و سؤال میکنند تو را از ذو القرنین. بگو خواهم خواند بر شما از حال وى خبرى. ﴿83﴾
﴿ إِنَّا مَكَّنَّا لَهُۥ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَءَاتَيۡنَٰهُ مِن كُلِّ شَيۡءٖ سَبَبٗا ٨٤ فَأَتۡبَعَ سَبَبًا ٨٥ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ مَغۡرِبَ ٱلشَّمۡسِ وَجَدَهَا تَغۡرُبُ فِي عَيۡنٍ حَمِئَةٖ وَوَجَدَ عِندَهَا قَوۡمٗاۖ قُلۡنَا يَٰذَا ٱلۡقَرۡنَيۡنِ إِمَّآ أَن تُعَذِّبَ وَإِمَّآ أَن تَتَّخِذَ فِيهِمۡ حُسۡنٗا ٨٦ قَالَ أَمَّا مَن ظَلَمَ فَسَوۡفَ نُعَذِّبُهُۥ ثُمَّ يُرَدُّ إِلَىٰ رَبِّهِۦ فَيُعَذِّبُهُۥ عَذَابٗا نُّكۡرٗا ٨٧ وَأَمَّا مَنۡ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَلَهُۥ جَزَآءً ٱلۡحُسۡنَىٰۖ وَسَنَقُولُ لَهُۥ مِنۡ أَمۡرِنَا يُسۡرٗا ٨٨ ثُمَّ أَتۡبَعَ سَبَبًا ٨٩ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ مَطۡلِعَ ٱلشَّمۡسِ وَجَدَهَا تَطۡلُعُ عَلَىٰ قَوۡمٖ لَّمۡ نَجۡعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتۡرٗا ٩٠ كَذَٰلِكَۖ وَقَدۡ أَحَطۡنَا بِمَا لَدَيۡهِ خُبۡرٗا ٩١ ثُمَّ أَتۡبَعَ سَبَبًا ٩٢ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ بَيۡنَ ٱلسَّدَّيۡنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوۡمٗا لَّا يَكَادُونَ يَفۡقَهُونَ قَوۡلٗا ٩٣ قَالُواْ يَٰذَا ٱلۡقَرۡنَيۡنِ إِنَّ يَأۡجُوجَ وَمَأۡجُوجَ مُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَهَلۡ نَجۡعَلُ لَكَ خَرۡجًا عَلَىٰٓ أَن تَجۡعَلَ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَهُمۡ سَدّٗا ٩٤ قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيۡرٞ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجۡعَلۡ بَيۡنَكُمۡ وَبَيۡنَهُمۡ رَدۡمًا ٩٥ ءَاتُونِي زُبَرَ ٱلۡحَدِيدِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا سَاوَىٰ بَيۡنَ ٱلصَّدَفَيۡنِ قَالَ ٱنفُخُواْۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَعَلَهُۥ نَارٗا قَالَ ءَاتُونِيٓ أُفۡرِغۡ عَلَيۡهِ قِطۡرٗا ٩٦ فَمَا ٱسۡطَٰعُوٓاْ أَن يَظۡهَرُوهُ وَمَا ٱسۡتَطَٰعُواْ لَهُۥ نَقۡبٗا ٩٧﴾
هرآیینه ما دسترس دادیم او را در زمین و دادیم او را از هر چیز سامانى. ﴿84﴾پس در پى سامان افتاد [774]. ﴿85﴾تا آنکه رسید به محل فرورفتن آفتاب و یافت آن راکه فرو میرود در چشمۀ گل و لایى و یافت نزدیک آن چشمه گروهى را. گفتیم اى ذو القرنین! اختیار به دست تو است یا این است که عقوبت کنى یا بگیرى در میان ایشان معاملۀ نیکو [775]. ﴿86﴾گفت: امّا [776]کسی که ستم کرد، پس عذاب خواهیم کرد او را، بازگردانیده شود به سوى پروردگار خویش، پس عذاب کند او را عذابِ سخت. ﴿87﴾و امَّا آن که ایمان آورد و کار شایسته کرد، پس او را حالتِ خوش است از روى پاداش و خواهیم گفت در باب او از مقدمۀ خویش، سخن آسانى. ﴿88﴾باز در پى سامانى افتاد. ﴿89﴾تا وقتى که رسید به محل بر آمدن آفتاب، یافت که آن برمىآید بر گروهى که نساختهایم براى ایشان این طرف از آفتاب، هیچ پرده. ﴿90﴾چنین بود قصّه و هرآیینه در گرفتهایم به آنچه نزدیک وى بود از روى خبردارى. ﴿91﴾باز در پى سامانى افتاد. ﴿92﴾تا وقتى که رسید در میان سدّین، یافت جانبِ سدّین گروهى را که نزدیک نیستند از آنکه بفهمند سخنى. ﴿93﴾گفتند: اى ذو القرنین! هرآیینه یأجوج و مأجوج فساد کنندگانند در زمین، پس آیا مقرّر کنیم برای تو باجى به شرط آنکه بسازى در میان ما و ایشان سدّى؟. ﴿94﴾گفت: آنچه دسترس داده است مرا در آن پروردگار من، بهتر است، پس مدد کنید مرا به زور بازو تا بسازیم میان شما و ایشان حجابى محکم. ﴿95﴾بیارید پیش من پارههاى آهن. تا وقتى که برابر ساخت ما بین آن دو کوه، گفت: آتش بدمید، تا آنکه آتش ساخت آن آهن را. گفت: بیارید پیش من تا بریزم بالاى این رویین گداخته را. ﴿96﴾پس نتوانستند یأجوج و مأجوج که بالا روند بر آن و نتوانستند او را سوراخ کردن. ﴿97﴾
﴿ قَالَ هَٰذَا رَحۡمَةٞ مِّن رَّبِّيۖ فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ رَبِّي جَعَلَهُۥ دَكَّآءَۖ وَكَانَ وَعۡدُ رَبِّي حَقّٗا ٩٨ ۞وَتَرَكۡنَا بَعۡضَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ يَمُوجُ فِي بَعۡضٖۖ وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَجَمَعۡنَٰهُمۡ جَمۡعٗا ٩٩ وَعَرَضۡنَا جَهَنَّمَ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡكَٰفِرِينَ عَرۡضًا ١٠٠ ٱلَّذِينَ كَانَتۡ أَعۡيُنُهُمۡ فِي غِطَآءٍ عَن ذِكۡرِي وَكَانُواْ لَا يَسۡتَطِيعُونَ سَمۡعًا ١٠١ أَفَحَسِبَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَن يَتَّخِذُواْ عِبَادِي مِن دُونِيٓ أَوۡلِيَآءَۚ إِنَّآ أَعۡتَدۡنَا جَهَنَّمَ لِلۡكَٰفِرِينَ نُزُلٗا ١٠٢ قُلۡ هَلۡ نُنَبِّئُكُم بِٱلۡأَخۡسَرِينَ أَعۡمَٰلًا ١٠٣ ٱلَّذِينَ ضَلَّ سَعۡيُهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَهُمۡ يَحۡسَبُونَ أَنَّهُمۡ يُحۡسِنُونَ صُنۡعًا ١٠٤ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ وَلِقَآئِهِۦ فَحَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فَلَا نُقِيمُ لَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَزۡنٗا ١٠٥ ذَٰلِكَ جَزَآؤُهُمۡ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُواْ وَٱتَّخَذُوٓاْ ءَايَٰتِي وَرُسُلِي هُزُوًا ١٠٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ كَانَتۡ لَهُمۡ جَنَّٰتُ ٱلۡفِرۡدَوۡسِ نُزُلًا ١٠٧ خَٰلِدِينَ فِيهَا لَا يَبۡغُونَ عَنۡهَا حِوَلٗا ١٠٨ قُل لَّوۡ كَانَ ٱلۡبَحۡرُ مِدَادٗا لِّكَلِمَٰتِ رَبِّي لَنَفِدَ ٱلۡبَحۡرُ قَبۡلَ أَن تَنفَدَ كَلِمَٰتُ رَبِّي وَلَوۡ جِئۡنَا بِمِثۡلِهِۦ مَدَدٗا ١٠٩ قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا ١١٠﴾
گفت: این صنعت نعمتى است از پروردگار من، پس چون بیاید وعدۀ پروردگار من [777]، کند آن را هموار و هست وعدۀ پروردگار من راست. ﴿98﴾و بگذاریم بعض ایشان را آن روزکه درهم آمیزند در بعض دیگر و دمیده شود در صور، پس به هم آریم ایشان را به هم آوردن. ﴿99﴾و روبهرو آریم دوزخ را آن روز پیش کافران روبهرو آوردن. ﴿100﴾آنانکه بود چشم ایشان در پرده از یاد من و نمىتوانستند سخن شنیدن (یعنى از شدّت بغض) . ﴿101﴾آیا پنداشتند کافران که دوست گرفتن ایشان بندگانِ مرا بجز من، موجب عقوبت نباشد؟ هرآیینه ما آماده ساختیم دوزخ را برای کافران جاى فرود آمدن. ﴿102﴾بگو: آیا خبر دهیم شما را به آنانکه زیانکارترین مردمند از روى عمل؟. ﴿103﴾این جماعت، آنانند که گم شد سعى ایشان در زندگانى دنیا و ایشان گمان میکنند که نیکوکارى میکنند در عمل. ﴿104﴾این جماعت، آنانند که کافر شدند به آیات پروردگار خویش و به ملاقات او، پس نابود شد عمل ایشان. پس برپا نخواهیم ساخت براى ایشان روز قیامت هیچ وزنى [778]. ﴿105﴾حال این است جزاى ایشان دوزخ باشد به سبب آنکه کافر شدند و گرفتند آیات مرا و پیغامبرانِ مرا به تمسخر. ﴿106﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، باشد ایشان را بوستانهاى بهشت جای مهمانى ﴿107﴾جاویدان آنجا باشند، نطلبند از آنجا بازگشتن. ﴿108﴾بگو: اگر باشد دریا سیاهى برای نوشتنِ سخنانِ پروردگار من، البته خرج شود دریا پیش از آنکه آخر شوند سخنان پروردگار من، اگرچه بیاریم مانند آن دریا به طریق مدد. ﴿109﴾بگو: جز این نیست که من آدمىام مانند شما، وحى فرستاده میشود به سوى من که معبود شما همان معبود یکتا است، پس هر که توقع دارد ملاقات پروردگار خود را، باید که بکند کار پسندیده و شریک نیارد در عبادت پروردگار خویش هیچکس را. ﴿110﴾
[766] یعنی نوشته که بر دیوار غار. [767] یعنی دلهای ایشان را استوار ساختیم. [768] مترجم گوید:به خاطر فاتر میرسد که دیوار جنوبی کهف آن قدر بلند است که سایۀ اصلی او در تمام سال محل خفتن ایشان را میپوشاند و دیوار شرقی و غربی آن متصل دیوار جنوبی بلندترست و پایه به پایه منحط شده و این جماعت سر به جانب شمال پا به جانب جنوب کرده خفتهاند. پس وقتی که طلوع کند نور افتاب بر دیوار غربی و بعضی صحن غار افتد و هرچند ارتفاع زیاده گردد بلندی دیوار شرقی از وصول نور به ایشان مانع آید و نور جانب راست ایشان منتقل شود به جانب سر که جهت شمالست و در وقت استوا بجز سایۀ اصلی دیوار جنوبی نمیماند وچون آفتاب مائل به غروب شود، نور آفتاب بر دیوار شرقی افتد و آهسته بر سر دیوار مرتفع گردد و آن جانب چپ ایشان است. [769] مترجم گوید: وچنانکه خفتن ایشان را نشانه ساختیم. [770] یعنی بگو: خواهم کرد إن شاءالله تعالی. [771] یعنی باز متنبه شوی. [772] یعنی وادی از وادیهایی دوزخ تا یکی به دیگری نتواند رسید. [773] یعنی خضر را یافتند. [774] یعنی به حسب نظر مردمان. [775] مترجم گوید: و این کنایت است از قدرتِ او بر این دو کار. [776] در متن اصلی، آیا آمده است که با توجه به ادامۀ آیه و آیات بعد، صحیح به نظر نمیرسد. [777] یعنی نزدیک شود قیامت. [778] مترجم گوید: و این کنایت است از خواری و بیقدری.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ كٓهيعٓصٓ ١ ذِكۡرُ رَحۡمَتِ رَبِّكَ عَبۡدَهُۥ زَكَرِيَّآ ٢ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥ نِدَآءً خَفِيّٗا ٣ قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ ٱلۡعَظۡمُ مِنِّي وَٱشۡتَعَلَ ٱلرَّأۡسُ شَيۡبٗا وَلَمۡ أَكُنۢ بِدُعَآئِكَ رَبِّ شَقِيّٗا ٤ وَإِنِّي خِفۡتُ ٱلۡمَوَٰلِيَ مِن وَرَآءِي وَكَانَتِ ٱمۡرَأَتِي عَاقِرٗا فَهَبۡ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيّٗا ٥ يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنۡ ءَالِ يَعۡقُوبَۖ وَٱجۡعَلۡهُ رَبِّ رَضِيّٗا ٦ يَٰزَكَرِيَّآ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَٰمٍ ٱسۡمُهُۥ يَحۡيَىٰ لَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ مِن قَبۡلُ سَمِيّٗا ٧ قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَٰمٞ وَكَانَتِ ٱمۡرَأَتِي عَاقِرٗا وَقَدۡ بَلَغۡتُ مِنَ ٱلۡكِبَرِ عِتِيّٗا ٨ قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٞ وَقَدۡ خَلَقۡتُكَ مِن قَبۡلُ وَلَمۡ تَكُ شَيۡٔٗا ٩ قَالَ رَبِّ ٱجۡعَل لِّيٓ ءَايَةٗۖ قَالَ ءَايَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ ٱلنَّاسَ ثَلَٰثَ لَيَالٖ سَوِيّٗا ١٠ فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ مِنَ ٱلۡمِحۡرَابِ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَيۡهِمۡ أَن سَبِّحُواْ بُكۡرَةٗ وَعَشِيّٗا ١١
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
کهیعص. ﴿1﴾این است بیان بخشایش پروردگار تو بر بندۀ خود، زکریا. ﴿2﴾چون ندا کرد پروردگار خود را به دعاى پنهان. ﴿3﴾گفت: اى پروردگار من! هرآیینه سست شده است استخوان از بدن من و به رنگ آتش شعله زد سر من [از جهت سفیدى مویی] و نبودم در دعاى تو اى پروردگار من! بىبهره. ﴿4﴾و هرآیینه من میترسم از اقارب خود بعد از خود و هست زن من نازاى، پس عطا کن مرا از نزدیک خود وارثى. ﴿5﴾که میراث گیرد از من و میراث گیرد از اولاد یعقوب و بکن او را، اى پروردگار من! مرد پسندیده. ﴿6﴾گفتیم: اى زکریا! هرآیینه ما بشارت میدهیم تو را به طفلى که نام او یحیى است، پیدا نکردیم پیش از این هیچ همنام او را. ﴿7﴾گفت: اى پروردگار من! چگونه پیدا شود براى من طفلى و هست زن من نازاى و هرآیینه رسیدهام از سبب کلانسالى به نهایت ضعف. ﴿8﴾گفت: همچنین است وعده. گفت پروردگار تو: این کار بر من آسان است و هرآیینه آفریدم تو را پیش از این و نبودى چیزى. ﴿9﴾گفت: اى پروردگار من! معین کن براى من نشانهای. فرمود: نشانۀ تو آن است که سخن نتوانى گفتن با مردمان سه شبانهروز، در حالتى که صحیح المزاج باشى. ﴿10﴾پس بیرون آمد بر قوم خود از محراب عبادت، پس اشارت کرد به سوى ایشان که تسبیح گویید صبح و شام [779]. ﴿11﴾
﴿ يَٰيَحۡيَىٰ خُذِ ٱلۡكِتَٰبَ بِقُوَّةٖۖ وَءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡحُكۡمَ صَبِيّٗا ١٢ وَحَنَانٗا مِّن لَّدُنَّا وَزَكَوٰةٗۖ وَكَانَ تَقِيّٗا ١٣ وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَيۡهِ وَلَمۡ يَكُن جَبَّارًا عَصِيّٗا ١٤ وَسَلَٰمٌ عَلَيۡهِ يَوۡمَ وُلِدَ وَيَوۡمَ يَمُوتُ وَيَوۡمَ يُبۡعَثُ حَيّٗا ١٥ وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَرۡيَمَ إِذِ ٱنتَبَذَتۡ مِنۡ أَهۡلِهَا مَكَانٗا شَرۡقِيّٗا ١٦ فَٱتَّخَذَتۡ مِن دُونِهِمۡ حِجَابٗا فَأَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرٗا سَوِيّٗا ١٧ قَالَتۡ إِنِّيٓ أَعُوذُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيّٗا ١٨ قَالَ إِنَّمَآ أَنَا۠ رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَٰمٗا زَكِيّٗا ١٩ قَالَتۡ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَٰمٞ وَلَمۡ يَمۡسَسۡنِي بَشَرٞ وَلَمۡ أَكُ بَغِيّٗا ٢٠ قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٞۖ وَلِنَجۡعَلَهُۥٓ ءَايَةٗ لِّلنَّاسِ وَرَحۡمَةٗ مِّنَّاۚ وَكَانَ أَمۡرٗا مَّقۡضِيّٗا ٢١ ۞فَحَمَلَتۡهُ فَٱنتَبَذَتۡ بِهِۦ مَكَانٗا قَصِيّٗا ٢٢ فَأَجَآءَهَا ٱلۡمَخَاضُ إِلَىٰ جِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ قَالَتۡ يَٰلَيۡتَنِي مِتُّ قَبۡلَ هَٰذَا وَكُنتُ نَسۡيٗا مَّنسِيّٗا ٢٣ فَنَادَىٰهَا مِن تَحۡتِهَآ أَلَّا تَحۡزَنِي قَدۡ جَعَلَ رَبُّكِ تَحۡتَكِ سَرِيّٗا ٢٤ وَهُزِّيٓ إِلَيۡكِ بِجِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ تُسَٰقِطۡ عَلَيۡكِ رُطَبٗا جَنِيّٗا ٢٥﴾
[گفتیم] اى یحیى! بگیر احکام کتاب را به استوارى و دادیمش دانایى در حال کودکى. ﴿12﴾و دادیمش شفقتى از نزدیک خود و طهارت نفس و بود پرهیزگار .﴿13﴾و نیکوکردار به پدر و مادر خود و نبود گردنکش گناهکار. ﴿14﴾و سلام باد بر وى روزی که متولد شود و روزی که بمیرد و روزی که بر انگیخته شود زنده گشته. ﴿15﴾و یاد کن در کتاب، مریم را، چون یکسو شد از کسان خود جایى به سمت بر آمدن آفتاب. ﴿16﴾پس گرفت این جانب از ایشان پرده، پس فرستادیم به سوى او روح خود را [780]، پس صورت گرفت براى مریم آدمى درست اندام شده. ﴿17﴾گفت: هرآیینه من مىپناهم به خدا از تو اگر پرهیزگار باشى. ﴿18﴾گفت: جز این نیست که من فرستادۀ پروردگار توام، تا عطاکنم تو را طفلى پاکیزه. ﴿19﴾گفت: چگونه پیدا شود براى من طفلى و دست نرسانیده است به من هیچ آدمى و هرگز نبودم زناکار؟!. ﴿20﴾گفت: وعده همچنین است. فرمود پروردگار تو که: این بر من آسان است و میخواهیم که کنیم این طفل را نشانهای براى مردمان و بخشایشى از جانب خود و هست این مقدّمۀ کارى مقرر کرده شده. ﴿21﴾پس به شکم بار گرفت آن طفل را، پس یک سو شد مریم به سبب آن حمل به جایى دور از مردم. ﴿22﴾پس آوردش دردِ زه به سوى تنۀ خرما. مریم گفت: اى کاش! مرده بودمى پیش از این و شدمى فراموشِ از خاطر رفته!. ﴿23﴾پس آواز داد او را[طفل یا جبریل، والله اعلم] از جانب پایین او که: اندوه مخور! هرآیینه پیدا کرده است پروردگار تو پایین تو جویى. ﴿24﴾و بجنبان به سویى خویش تنۀ خرما را تا بیفکند بر سر تو خرماى تازۀ بالفعل از درخت چیده. ﴿25﴾
﴿فَكُلِي وَٱشۡرَبِي وَقَرِّي عَيۡنٗاۖ فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ ٱلۡبَشَرِ أَحَدٗا فَقُولِيٓ إِنِّي نَذَرۡتُ لِلرَّحۡمَٰنِ صَوۡمٗا فَلَنۡ أُكَلِّمَ ٱلۡيَوۡمَ إِنسِيّٗا ٢٦ فَأَتَتۡ بِهِۦ قَوۡمَهَا تَحۡمِلُهُۥۖ قَالُواْ يَٰمَرۡيَمُ لَقَدۡ جِئۡتِ شَيۡٔٗا فَرِيّٗا ٢٧ يَٰٓأُخۡتَ هَٰرُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ ٱمۡرَأَ سَوۡءٖ وَمَا كَانَتۡ أُمُّكِ بَغِيّٗا ٢٨ فَأَشَارَتۡ إِلَيۡهِۖ قَالُواْ كَيۡفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي ٱلۡمَهۡدِ صَبِيّٗا ٢٩ قَالَ إِنِّي عَبۡدُ ٱللَّهِ ءَاتَىٰنِيَ ٱلۡكِتَٰبَ وَجَعَلَنِي نَبِيّٗا ٣٠ وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيۡنَ مَا كُنتُ وَأَوۡصَٰنِي بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱلزَّكَوٰةِ مَا دُمۡتُ حَيّٗا ٣١ وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَتِي وَلَمۡ يَجۡعَلۡنِي جَبَّارٗا شَقِيّٗا ٣٢ وَٱلسَّلَٰمُ عَلَيَّ يَوۡمَ وُلِدتُّ وَيَوۡمَ أَمُوتُ وَيَوۡمَ أُبۡعَثُ حَيّٗا ٣٣ ذَٰلِكَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَۖ قَوۡلَ ٱلۡحَقِّ ٱلَّذِي فِيهِ يَمۡتَرُونَ ٣٤ مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٖۖ سُبۡحَٰنَهُۥٓۚ إِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ٣٥ وَإِنَّ ٱللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ ٣٦ فَٱخۡتَلَفَ ٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَيۡنِهِمۡۖ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن مَّشۡهَدِ يَوۡمٍ عَظِيمٍ ٣٧ أَسۡمِعۡ بِهِمۡ وَأَبۡصِرۡ يَوۡمَ يَأۡتُونَنَاۖ لَٰكِنِ ٱلظَّٰلِمُونَ ٱلۡيَوۡمَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٣٨ ﴾
پس بخور و بیاشام و آسوده چشم شو. پس اگر ببینى از آدمیان کسى را، پس بگو: هرآیینه من نذر کردهام براى خدا روزه را، پس سخن نخواهم گرفت امروز با هیچ آدمى. ﴿26﴾پس آورد عیسى را پیش قوم خود برداشته. گفتند: اى مریم! هرآیینه آوردى چیزى زشت را. ﴿27﴾اى خواهر هارون، نبود پدر تو مرد بد و نبود مادر تو زنا کننده!. ﴿28﴾پس مریم اشارت کرد به طفل خود. گفتند: چگونه سخن گوییم با کسی که هست در گهواره در حال کودکى؟. ﴿29﴾گفت عیسى: من بندۀ خدایم، داده است مرا کتاب و ساخته است مرا پیغامبر. ﴿30﴾و ساخت مرا خداوند برکت هرجاکه باشم و حکم فرموده است مرا به نماز و زکات مادام که زنده باشم. ﴿31﴾و ساخت ما را نیکوکار به مادر خود و نکرده است مرا گردنکش بدبخت. ﴿32﴾و سلام بر من است روزی که متولد شدم و روزی که بمیرم و روزی که برانگیخته شوم زنده شده. ﴿33﴾این است قصّۀ عیسى، پسر مریم. مراد میدارم سخن راست راکه در وى مردمان اختلاف میکنند. ﴿34﴾نیست لایق خدا آنکه بگیرد هیچ فرزندى، پاکى او راست. چون سر انجام کند کاری را، جز این نیست که میگویدش: بشو! پس میشود. ﴿35﴾و گفت عیسى: هرآیینه خدا پروردگار من و پروردگار شما است، پس عبادت او کنید، این است راه راست. ﴿36﴾پس اختلاف کردند جماعتها در میان خویش، پس وای کافران را! از حاضر شدن روز بزرگ. ﴿37﴾چقدر شنوا باشند و چقدر بینا باشند روزی که بیایند پیش ما، لیکن این ستمکاران امروز در گمراهى ظاهرند. ﴿38﴾
﴿ وَأَنذِرۡهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡحَسۡرَةِ إِذۡ قُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ وَهُمۡ فِي غَفۡلَةٖ وَهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ٣٩ إِنَّا نَحۡنُ نَرِثُ ٱلۡأَرۡضَ وَمَنۡ عَلَيۡهَا وَإِلَيۡنَا يُرۡجَعُونَ ٤٠ وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِبۡرَٰهِيمَۚ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيًّا ٤١ إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ يَٰٓأَبَتِ لِمَ تَعۡبُدُ مَا لَا يَسۡمَعُ وَلَا يُبۡصِرُ وَلَا يُغۡنِي عَنكَ شَيۡٔٗا ٤٢ يَٰٓأَبَتِ إِنِّي قَدۡ جَآءَنِي مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَمۡ يَأۡتِكَ فَٱتَّبِعۡنِيٓ أَهۡدِكَ صِرَٰطٗا سَوِيّٗا ٤٣ يَٰٓأَبَتِ لَا تَعۡبُدِ ٱلشَّيۡطَٰنَۖ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ كَانَ لِلرَّحۡمَٰنِ عَصِيّٗا ٤٤ يَٰٓأَبَتِ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٞ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ فَتَكُونَ لِلشَّيۡطَٰنِ وَلِيّٗا ٤٥ قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنۡ ءَالِهَتِي يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُۖ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ لَأَرۡجُمَنَّكَۖ وَٱهۡجُرۡنِي مَلِيّٗا ٤٦ قَالَ سَلَٰمٌ عَلَيۡكَۖ سَأَسۡتَغۡفِرُ لَكَ رَبِّيٓۖ إِنَّهُۥ كَانَ بِي حَفِيّٗا ٤٧ وَأَعۡتَزِلُكُمۡ وَمَا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَأَدۡعُواْ رَبِّي عَسَىٰٓ أَلَّآ أَكُونَ بِدُعَآءِ رَبِّي شَقِيّٗا ٤٨ فَلَمَّا ٱعۡتَزَلَهُمۡ وَمَا يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَۖ وَكُلّٗا جَعَلۡنَا نَبِيّٗا ٤٩ وَوَهَبۡنَا لَهُم مِّن رَّحۡمَتِنَا وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ لِسَانَ صِدۡقٍ عَلِيّٗا ٥٠ وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مُوسَىٰٓۚ إِنَّهُۥ كَانَ مُخۡلَصٗا وَكَانَ رَسُولٗا نَّبِيّٗا ٥١ ﴾
و بترسان ایشان را از روز پشیمانى، چون به انجام رسانیده شود کار و ایشان در غفلتند و ایشان ایمان نمىآرند. ﴿39﴾هرآیینه ما وارث شویم زمین را و هر کسى راکه بر زمین است و به سوى ما باز گردانیده شوند. ﴿40﴾و یاد کن در کتاب، ابراهیم را، هرآیینه وى بود راست کردار پیغامبرى. ﴿41﴾یاد کن چون گفت پدر خود را: اى پدر من! چرا عبادت میکنى چیزى راکه نمىشنود و نمىبیند و دفع نمیکند از تو چیزى؟. ﴿42﴾اى پدر من! هرآیینه آمده است پیش من از علم آنچه نیامده است پیش تو، پس پیروىِ من کن تا دلالت کنم تو را به راه راست. ﴿43﴾اى پدر من! عبادت مکن شیطان را، هرآیینه هست شیطان مر خدای را نافرمان. ﴿44﴾اى پدر من، میترسم از آنکه برسد به تو عقوبتى از خدا، پس باشى قرین شیطان. ﴿45﴾گفت: آیا روگردانى تو از معبودان من اى ابراهیم؟! اگر باز نایستى، البته سنگسار کنم تو را و ترک صحبت من کن مدت درازى. ﴿46﴾گفت: سلام علیک! آمرزش خواهم طلبید براى تو از پروردگار خویش، هرآیینه وى هست بر من مهربان. ﴿47﴾و کناره گیرم از شما و از آنچه مىپرستید بجز خدا و خواهم عبادت کرد پروردگار خود را، امید آن است که نباشم به سبب پرستش پروردگار خود، بدبخت. ﴿48﴾پس چون کناره گرفت از ایشان و از آنچه میپرستیدند، بجز خدا، عطاکردیم وى را اسحاق و یعقوب و هر یکى را پیغامبر ساختیم. ﴿49﴾و عطا کردیم به ایشان چیزها از بخشش خود و ساختیم براى ایشان ذکر جمیل به نهایت بزرگی. ﴿50﴾و یاد کن در کتاب، موسى را. هرآیینه وى بود خالص کرده شده و بود فرستاده، پیغامبرى. ﴿51﴾
﴿ وَنَٰدَيۡنَٰهُ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ ٱلۡأَيۡمَنِ وَقَرَّبۡنَٰهُ نَجِيّٗا ٥٢ وَوَهَبۡنَا لَهُۥ مِن رَّحۡمَتِنَآ أَخَاهُ هَٰرُونَ نَبِيّٗا ٥٣ وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِسۡمَٰعِيلَۚ إِنَّهُۥ كَانَصَادِقَ ٱلۡوَعۡدِ وَكَانَ رَسُولٗا نَّبِيّٗا ٥٤ وَكَانَ يَأۡمُرُ أَهۡلَهُۥ بِٱلصَّلَوٰةِوَٱلزَّكَوٰةِ وَكَانَ عِندَ رَبِّهِۦ مَرۡضِيّٗا ٥٥ وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِدۡرِيسَۚ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيّٗا ٥٦ وَرَفَعۡنَٰهُ مَكَانًا عَلِيًّا ٥٧ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِيِّۧنَ مِن ذُرِّيَّةِ ءَادَمَ وَمِمَّنۡ حَمَلۡنَا مَعَ نُوحٖ وَمِن ذُرِّيَّةِ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡرَٰٓءِيلَ وَمِمَّنۡ هَدَيۡنَا وَٱجۡتَبَيۡنَآۚ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُ ٱلرَّحۡمَٰنِ خَرُّواْۤ سُجَّدٗاۤ وَبُكِيّٗا۩ ٥٨ ۞فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٌ أَضَاعُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّبَعُواْ ٱلشَّهَوَٰتِۖ فَسَوۡفَ يَلۡقَوۡنَ غَيًّا ٥٩ إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا يُظۡلَمُونَ شَيۡٔٗا ٦٠ جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِي وَعَدَ ٱلرَّحۡمَٰنُ عِبَادَهُۥ بِٱلۡغَيۡبِۚ إِنَّهُۥ كَانَ وَعۡدُهُۥ مَأۡتِيّٗا ٦١ لَّا يَسۡمَعُونَ فِيهَا لَغۡوًا إِلَّا سَلَٰمٗاۖ وَلَهُمۡ رِزۡقُهُمۡ فِيهَا بُكۡرَةٗ وَعَشِيّٗا ٦٢ تِلۡكَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِي نُورِثُ مِنۡ عِبَادِنَا مَن كَانَ تَقِيّٗا ٦٣ وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمۡرِ رَبِّكَۖ لَهُۥ مَا بَيۡنَ أَيۡدِينَا وَمَا خَلۡفَنَا وَمَا بَيۡنَ ذَٰلِكَۚ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيّٗا ٦٤ ﴾
و ندا کردیم او را از جانب راست کوه طور و نزدیک ساختیم او را رازگویان. ﴿52﴾و عطا کردیم او را از بخشش خود برادر او هارون، نبى ساخته. ﴿53﴾و یاد کن در کتاب، اسماعیل را، هرآیینه وى بود راست وعده و بود فرستاده پیغامبرى. ﴿54﴾و مىفرمود اهل خود را به نماز و زکات و بود نزدیک پروردگار خویش پسندیده. ﴿55﴾و یاد کن در کتاب، ادریس را. هرآیینه وى بود راست کردار پیغامبرى. ﴿56﴾و برداشتیم او را به مکانى بلند (یعنی بر آسمان) . ﴿57﴾این جماعت، آنانند که انعام کرد خدا بر ایشان از زمرۀ پیغامبران از فرزندان آدم و از نسل آنانکه برداشتیم با نوح و از ذریت ابراهیم و یعقوب و از جملۀ آنانکه راه راست نمودیم ایشان را و برگزیدیم. چون خوانده میشد بر ایشان آیات خدا، مىافتادند سجدهکنان و گریان. ﴿58﴾پس جانشین شد بعد از ایشان خلفى چند که ترک کردند نماز را و پیروى کردند خواهشها را، پس خواهند یافت جزاى گمراهى. ﴿59﴾لیکن هر که توبه کرد و ایمان آورد و کار شایسته به عمل آورد، پس این جماعت در آیند به بهشت و هیچ ستم کرده نشود بر ایشان. ﴿60﴾بوستانهاى همیشه ماندن که وعده داده است خدا بندگان خود را نادیده، هرآیینه هست وعدۀ او البته آینده. ﴿61﴾نشنوند آنجا هیچ سخن بیهوده، لیکن سلام شنوند و ایشان را بود روزى ایشان آنجا صبح و شام. ﴿62﴾این است آن بهشت که عطا کنیم از بندگان خویش آن راکه پرهیزگار بود. ﴿63﴾و فرشتگان گفتند که: ما فرود نمىآییم، الاّ به حکم پروردگار تو. او راست علم آنچه در پیش ما است [781]و آنچه عقب ما است [782]و آنچه در میان این است و نیست پروردگار تو فراموش کار. ﴿64﴾
﴿ رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا فَٱعۡبُدۡهُ وَٱصۡطَبِرۡ لِعِبَٰدَتِهِۦۚ هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِيّٗا ٦٥ وَيَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَءِذَا مَا مِتُّ لَسَوۡفَ أُخۡرَجُ حَيًّا ٦٦ أَوَ لَا يَذۡكُرُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَنَّا خَلَقۡنَٰهُ مِن قَبۡلُ وَلَمۡ يَكُ شَيۡٔٗا ٦٧ فَوَرَبِّكَ لَنَحۡشُرَنَّهُمۡ وَٱلشَّيَٰطِينَ ثُمَّ لَنُحۡضِرَنَّهُمۡ حَوۡلَ جَهَنَّمَ جِثِيّٗا ٦٨ ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمۡ أَشَدُّ عَلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ عِتِيّٗا ٦٩ ثُمَّ لَنَحۡنُ أَعۡلَمُ بِٱلَّذِينَ هُمۡ أَوۡلَىٰ بِهَا صِلِيّٗا ٧٠ وَإِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَاۚ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتۡمٗا مَّقۡضِيّٗا ٧١ ثُمَّ نُنَجِّي ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّنَذَرُ ٱلظَّٰلِمِينَ فِيهَا جِثِيّٗا ٧٢ وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَيُّ ٱلۡفَرِيقَيۡنِ خَيۡرٞ مَّقَامٗا وَأَحۡسَنُ نَدِيّٗا ٧٣ وَكَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَحۡسَنُ أَثَٰثٗا وَرِءۡيٗا ٧٤ قُلۡ مَن كَانَ فِي ٱلضَّلَٰلَةِ فَلۡيَمۡدُدۡ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ مَدًّاۚ حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا يُوعَدُونَ إِمَّا ٱلۡعَذَابَ وَإِمَّا ٱلسَّاعَةَ فَسَيَعۡلَمُونَ مَنۡ هُوَ شَرّٞ مَّكَانٗا وَأَضۡعَفُ جُندٗا ٧٥ وَيَزِيدُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ هُدٗىۗ وَٱلۡبَٰقِيَٰتُ ٱلصَّٰلِحَٰتُ خَيۡرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابٗا وَخَيۡرٞ مَّرَدًّا ٧٦ ﴾
اوست پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان اینهاست، پس عبادتِ او کن. و شکیبا باش بر عبادت وى. آیا میدانى او را همنامى (یعنی مانندی)؟. ﴿65﴾و میگوید آدمى (یعنی آدمی کافر): آیا چون بمیرم، بیرون آورده خواهم شد زنده شده؟!. ﴿66﴾آیا یاد نمىکند آدمى که ما آفریدیم او را پیش از این و نبود هیچ چیزى؟!. ﴿67﴾پس قسم پروردگار تو! که البته برانگیزیم این منکرانِ بعثت را با شیاطین، باز حاضر کنیم ایشان را حوالى دوزخ به زانو در افتاده. ﴿68﴾باز برکشیم از هر امّتى آن راکه از ایشان ُجرأت کنندهتر است بر خدا از روى نافرمانى. ﴿69﴾باز ما داناتریم به آنانکه سزاوارترند به در آمدن دوزخ ﴿70﴾و نیست از شما هیچکس مگر گذرنده بر آن. هست این وعده لازم بر پروردگار تو، مقرّر کرده شده. ﴿71﴾باز برهانیم متّقیان را و بگذاریم ظالمان را آنجا به زانو درافتاده. ﴿72﴾و چون خوانده شود بر ایشان آیات ما واضح آمده، گویند کافران مسلمانان را: کدام یک از این دو گروه بهتر است در مرتبه و نیکوتر است از روى مجلس؟ [783]. ﴿73﴾و بسیار هلاک کردیم پیش از ایشان طبقۀ مردمان را که بهتر بودند به اعتبار رختِ خانه و از روى نمودارى. ﴿74﴾بگو: هر که باشد در گمراهى، افزون میدهد او را خدا افزون دادنى. تا وقتى که ببینند آنچه ترسانیده شدند یا عقوبت را و یا قیامت را، پس خواهند دانست کدام یک بدترست در مرتبه و ناتوانتر است به اعتبار لشکر. ﴿75﴾و زیاده میدهد خدا راهیابان را هدایت و حسنات پایندۀ شایسته، بهترند نزدیک پروردگار تو از روى جزا و نیکوترند از جهت بازگشت. ﴿76﴾
﴿ أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي كَفَرَ بَِٔايَٰتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالٗا وَوَلَدًا ٧٧ أَطَّلَعَ ٱلۡغَيۡبَ أَمِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا ٧٨ كَلَّاۚ سَنَكۡتُبُ مَا يَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُۥ مِنَ ٱلۡعَذَابِ مَدّٗا ٧٩ وَنَرِثُهُۥ مَا يَقُولُ وَيَأۡتِينَا فَرۡدٗا ٨٠ وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لِّيَكُونُواْ لَهُمۡ عِزّٗا ٨١ كَلَّاۚ سَيَكۡفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمۡ وَيَكُونُونَ عَلَيۡهِمۡ ضِدًّا ٨٢ أَلَمۡ تَرَ أَنَّآ أَرۡسَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ تَؤُزُّهُمۡ أَزّٗا ٨٣ فَلَا تَعۡجَلۡ عَلَيۡهِمۡۖ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمۡ عَدّٗا ٨٤ يَوۡمَ نَحۡشُرُ ٱلۡمُتَّقِينَ إِلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ وَفۡدٗا ٨٥ وَنَسُوقُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرۡدٗا ٨٦ لَّا يَمۡلِكُونَ ٱلشَّفَٰعَةَ إِلَّا مَنِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا ٨٧ وَقَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗا ٨٨ لَّقَدۡ جِئۡتُمۡ شَيًۡٔا إِدّٗا ٨٩ تَكَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ يَتَفَطَّرۡنَ مِنۡهُ وَتَنشَقُّ ٱلۡأَرۡضُ وَتَخِرُّ ٱلۡجِبَالُ هَدًّا ٩٠ أَن دَعَوۡاْ لِلرَّحۡمَٰنِ وَلَدٗا ٩١ وَمَا يَنۢبَغِي لِلرَّحۡمَٰنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا ٩٢ إِن كُلُّ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّآ ءَاتِي ٱلرَّحۡمَٰنِ عَبۡدٗا ٩٣ لَّقَدۡ أَحۡصَىٰهُمۡ وَعَدَّهُمۡ عَدّٗا ٩٤ وَكُلُّهُمۡ ءَاتِيهِ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَرۡدًا ٩٥ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَيَجۡعَلُ لَهُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وُدّٗا ٩٦ فَإِنَّمَا يَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ ٱلۡمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِۦ قَوۡمٗا لُّدّٗا ٩٧ وَكَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هَلۡ تُحِسُّ مِنۡهُم مِّنۡ أَحَدٍ أَوۡ تَسۡمَعُ لَهُمۡ رِكۡزَۢا ٩٨﴾
آیا دیدى آن راکه کافر شد به آیاتِ ما و گفت: البته داده شود مرا [784]مال و فرزند؟!. ﴿77﴾آیا مطلع شده است بر غیب یا گرفته است از نزدیک خدا عهدى. ﴿78﴾نه چنان بود. خواهیم نوشت آنچه میگوید و افزون دهیمش عقوبت افزون دادنى. ﴿79﴾و بازستانیم پس از وى آنچه میگوید و بیاید پیش ما تنها شده. ﴿80﴾و خدایان گرفتند بجز«الله» تا باشند ایشان را سبب عزّت. ﴿81﴾نه چنان بود. که منکر خواهند شد پرستش معبودان خود را و خواهند شد بر ایشان ستیزنده. ﴿82﴾آیا ندیدى که مىفرستیم شیاطین را بر کافران، مىجنبانیدند ایشان را جنبانیدنى؟. ﴿83﴾پس شتاب مکن بر ایشان. جز این نیست که مدت مىشماریم براى ایشان شمار کردنى. ﴿84﴾روزی که برانگیزیم متّقیان را به سوى رحمان، مهمان آمده. ﴿85﴾و روان کنیم گناهکاران را به سوى دوزخ، تشنه گشته. ﴿86﴾نتوانند شفاعت کردن، الاّ کسی که گرفته است از نزدیک خدا عهدى [785]. ﴿87﴾و گفتند: فرزند گرفته است خدا!. ﴿88﴾[فرمود ایشان را] هرآیینه آوردید چیزى زشتی. ﴿89﴾نزدیکند آسمانها که بشکافند از این سخن و بشگافد زمین و بیفتند کوهها پاره پاره شده. ﴿90﴾به سبب آنکه اثبات کردند خداى را فرزندى. ﴿91﴾و نسزد خداى راکه فرزند گیرد. ﴿92﴾نیست هیچ کسی از آنانکه در آسمانها و زمینند، مگر آیند پیش رحمن، بنده شده. ﴿93﴾هرآیینه به علم در گرفته است ایشان را و شمار کرده است ایشان را شمار کردنى. ﴿94﴾و هر یک از ایشان آینده است پیش وى روز قیامت، تنها شده. ﴿95﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، پیدا خواهد کرد براى ایشان خدا، دوستى [786]. ﴿96﴾جز این نیست که آسان ساختیم قرآن را به زبان تو تا مژده دهى به آن متّقیان را و بترسانى به آن گروه ستیزندگان را. ﴿97﴾و بسیار هلاک کردیم پیش از ایشان طبقات مردم. آیا مىبینى هیچکس را از ایشان، یا مىشنوى از ایشان آوازى تنگی؟. ﴿98﴾
[779] مترجم گوید: القصه چون یحیی متولد شد و دو ساله گشت. [780] یعنی جبرئیل÷ را. [781] یعنی قیامت. [782] یعنی از ابتدای خلق آسمان و زمین. [783] یعنی به عزت دنیا مغرور شدند. [784] یعنی در قیامت. [785] یعنی مسلمان شده و وعدۀ ثواب را مستحق گشته.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ طه ١ مَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡقُرۡءَانَ لِتَشۡقَىٰٓ ٢ إِلَّا تَذۡكِرَةٗ لِّمَن يَخۡشَىٰ ٣ تَنزِيلٗا مِّمَّنۡ خَلَقَ ٱلۡأَرۡضَ وَٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلۡعُلَى ٤ ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ ٥ لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا وَمَا تَحۡتَ ٱلثَّرَىٰ ٦ وَإِن تَجۡهَرۡ بِٱلۡقَوۡلِ فَإِنَّهُۥ يَعۡلَمُ ٱلسِّرَّ وَأَخۡفَى ٧ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ ٨ وَهَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ مُوسَىٰٓ ٩ إِذۡ رَءَا نَارٗا فَقَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡكُثُوٓاْ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّيٓ ءَاتِيكُم مِّنۡهَا بِقَبَسٍ أَوۡ أَجِدُ عَلَى ٱلنَّارِ هُدٗى ١٠ فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِيَ يَٰمُوسَىٰٓ ١١ إِنِّيٓ أَنَا۠ رَبُّكَ فَٱخۡلَعۡ نَعۡلَيۡكَ إِنَّكَ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوٗى ١٢ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
طه. ﴿1﴾فرونفرستادیم بر تو قرآن را تا رنج کشى. ﴿2﴾لیکن [فروفرستادیم براى] پند دادن، کسى راکه بترسد. ﴿3﴾فروفرستادن از جانب کسی که آفریده است زمین را و آسمانهای بلند را. ﴿4﴾وى بسیار بخشاینده است، بر عرش قرار گرفت. ﴿5﴾او راست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و آنچه در میان اینهاست و آنچه زیر خاک نمناک است. ﴿6﴾و اگر آشکاراکنى سخن را، پس وى میداند سخن پنهان را و پنهانتر را [787]. ﴿7﴾خدا، هیچ معبود نیست مگر وى. مراو راست نامهاى نیکو. ﴿8﴾و آیا آمده است به تو خبر موسى؟. ﴿9﴾چون دید آتشى، پس گفت اهل خود را درنگ کنید، هرآیینه من دیدهام آتشى، امید دارم که بیارم پیش شما از آن آتش شعله یا بیابم بر آن آتش راهنماى. ﴿10﴾پس چون بیامد نزدیک آتش، آواز داده شد که: اى موسى! . ﴿11﴾هرآیینه من پروردگار توام، پس از پا بیرون کن نعلین خود را، هرآیینه تو به میدان پاکى طوى نام. ﴿12﴾
﴿ وَأَنَا ٱخۡتَرۡتُكَ فَٱسۡتَمِعۡ لِمَا يُوحَىٰٓ ١٣ إِنَّنِيٓ أَنَا ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدۡنِي وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِكۡرِيٓ ١٤ إِنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِيَةٌ أَكَادُ أُخۡفِيهَا لِتُجۡزَىٰ كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا تَسۡعَىٰ ١٥ فَلَا يَصُدَّنَّكَ عَنۡهَا مَن لَّا يُؤۡمِنُ بِهَا وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ فَتَرۡدَىٰ ١٦ وَمَا تِلۡكَ بِيَمِينِكَ يَٰمُوسَىٰ ١٧ قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّؤُاْ عَلَيۡهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَىٰ غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مََٔارِبُ أُخۡرَىٰ ١٨ قَالَ أَلۡقِهَا يَٰمُوسَىٰ ١٩ فَأَلۡقَىٰهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٞ تَسۡعَىٰ ٢٠ قَالَ خُذۡهَا وَلَا تَخَفۡۖ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا ٱلۡأُولَىٰ ٢١ وَٱضۡمُمۡ يَدَكَ إِلَىٰ جَنَاحِكَ تَخۡرُجۡ بَيۡضَآءَ مِنۡ غَيۡرِ سُوٓءٍ ءَايَةً أُخۡرَىٰ ٢٢ لِنُرِيَكَ مِنۡ ءَايَٰتِنَا ٱلۡكُبۡرَى ٢٣ ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ٢٤ قَالَ رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِي صَدۡرِي ٢٥ وَيَسِّرۡ لِيٓ أَمۡرِي ٢٦ وَٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِي ٢٧ يَفۡقَهُواْ قَوۡلِي ٢٨ وَٱجۡعَل لِّي وَزِيرٗا مِّنۡ أَهۡلِي ٢٩ هَٰرُونَ أَخِي ٣٠ ٱشۡدُدۡ بِهِۦٓ أَزۡرِي ٣١ وَأَشۡرِكۡهُ فِيٓ أَمۡرِي ٣٢ كَيۡ نُسَبِّحَكَ كَثِيرٗا ٣٣ وَنَذۡكُرَكَ كَثِيرًا ٣٤ إِنَّكَ كُنتَ بِنَا بَصِيرٗا ٣٥ قَالَ قَدۡ أُوتِيتَ سُؤۡلَكَ يَٰمُوسَىٰ ٣٦ وَلَقَدۡ مَنَنَّا عَلَيۡكَ مَرَّةً أُخۡرَىٰٓ ٣٧﴾
و من برگزیدم تو را، پس گوش بنه به سوى آنچه وحى فرستاده میشود. ﴿13﴾هرآیینه من خدایم، نیست هیچ معبود غیر من، پس عبادت من بکن و برپا کن نماز را براى یاد کردن من. ﴿14﴾هرآیینه قیامت آمدنى است. میخواهم که پنهان دارم وقت آن را تا جزا داده شود هر شخصى به مقابلۀ آنچه میکند. ﴿15﴾پس باید که باز ندارد تو را از باور داشتن، آن کسی که ایمان ندارد بر آن و پیروى کرده است خواهش نفس خود را، آنگاه هلاک شوى. ﴿16﴾و چیست این به دست راست تو اى موسى؟!. ﴿17﴾گفت: این عصاى من است. تکیه مىکنم بر آن و برگ مىریزم به آن بر گوسفندان خود و مرا در این عصا کارهاى دیگر نیز هست. ﴿18﴾گفت: بیفکن آن را اى موسى!. ﴿19﴾پس بیفکندش، پس ناگهان وى مارى شد دوان. ﴿20﴾گفت: بگیر این را و مترس. باز خواهیم گردانید او را بشکل نخستین او. ﴿21﴾و به هم آر دست خود را به سوى بغل خود تا بیرون آید سفید شده از غیر عیبى، نشانهای دیگر آمده. ﴿22﴾میخواهیم که بنماییم تو را بعض نشانههاى بزرگ خویش. ﴿23﴾برو به سوى فرعون، هرآیینه وى از حد گذشته است. ﴿24﴾گفت: اى پروردگار من! گشاده کن براى من سینۀ مرا. ﴿25﴾و آسان کن براى من کار مرا ﴿26﴾و بگشاى گره از زبان من. ﴿27﴾تا فهم کنند سخن من. ﴿28﴾و مقرر کن براى من وزیرى از کسان من. ﴿29﴾هارون برادر مرا. ﴿30﴾محکم کن به سبب او توانایى مرا. ﴿31﴾و شریک کن او را در کار من. ﴿32﴾تا تسبیح تو گوییم بسیارى ﴿33﴾و یاد تو کنیم بسیارى. ﴿34﴾هرآیینه تو هستى به احوال ما بینا. ﴿35﴾گفت: هرآیینه داده شدى درخواست خودت اى موسى! . ﴿36﴾هرآیینه نعمت فراوان دادیم بر تو یک بار دیگر. ﴿37﴾
﴿إِذۡ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّكَ مَا يُوحَىٰٓ ٣٨ أَنِ ٱقۡذِفِيهِ فِي ٱلتَّابُوتِ فَٱقۡذِفِيهِ فِي ٱلۡيَمِّ فَلۡيُلۡقِهِ ٱلۡيَمُّ بِٱلسَّاحِلِ يَأۡخُذۡهُ عَدُوّٞ لِّي وَعَدُوّٞ لَّهُۥۚ وَأَلۡقَيۡتُ عَلَيۡكَ مَحَبَّةٗ مِّنِّي وَلِتُصۡنَعَ عَلَىٰ عَيۡنِيٓ ٣٩ إِذۡ تَمۡشِيٓ أُخۡتُكَ فَتَقُولُ هَلۡ أَدُلُّكُمۡ عَلَىٰ مَن يَكۡفُلُهُۥۖ فَرَجَعۡنَٰكَ إِلَىٰٓ أُمِّكَ كَيۡ تَقَرَّ عَيۡنُهَا وَلَا تَحۡزَنَۚ وَقَتَلۡتَ نَفۡسٗا فَنَجَّيۡنَٰكَ مِنَ ٱلۡغَمِّ وَفَتَنَّٰكَ فُتُونٗاۚ فَلَبِثۡتَ سِنِينَ فِيٓ أَهۡلِ مَدۡيَنَ ثُمَّ جِئۡتَ عَلَىٰ قَدَرٖ يَٰمُوسَىٰ ٤٠ وَٱصۡطَنَعۡتُكَ لِنَفۡسِي ٤١ ٱذۡهَبۡ أَنتَ وَأَخُوكَ بَِٔايَٰتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكۡرِي ٤٢ ٱذۡهَبَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ٤٣ فَقُولَا لَهُۥ قَوۡلٗا لَّيِّنٗا لَّعَلَّهُۥ يَتَذَكَّرُ أَوۡ يَخۡشَىٰ ٤٤ قَالَا رَبَّنَآ إِنَّنَا نَخَافُ أَن يَفۡرُطَ عَلَيۡنَآ أَوۡ أَن يَطۡغَىٰ ٤٥ قَالَ لَا تَخَافَآۖ إِنَّنِي مَعَكُمَآ أَسۡمَعُ وَأَرَىٰ ٤٦ فَأۡتِيَاهُ فَقُولَآ إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرۡسِلۡ مَعَنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَلَا تُعَذِّبۡهُمۡۖ قَدۡ جِئۡنَٰكَ بَِٔايَةٖ مِّن رَّبِّكَۖ وَٱلسَّلَٰمُ عَلَىٰ مَنِ ٱتَّبَعَ ٱلۡهُدَىٰٓ ٤٧ إِنَّا قَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡنَآ أَنَّ ٱلۡعَذَابَ عَلَىٰ مَن كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ٤٨ قَالَ فَمَن رَّبُّكُمَا يَٰمُوسَىٰ ٤٩ قَالَ رَبُّنَا ٱلَّذِيٓ أَعۡطَىٰ كُلَّ شَيۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ ٥٠ قَالَ فَمَا بَالُ ٱلۡقُرُونِ ٱلۡأُولَىٰ ٥١﴾
چون الهام فرستادیم به سوى مادر تو، آنچه الهام کردنى بود. ﴿38﴾که بیفکن این طفل را در صندوق، پس افکن صندوق را در دریا تا افکند او را دریا به کناره، بگیردش دشمن من و دشمن وى و بیفکندم بر روى تو قبول از جانب خویش و خواستم که پرورده شوى به حضور من. ﴿39﴾چون میرفت خواهر تو، پس مىگفت: آیا دلالت کنم شما را بر کسی که نگاهبانى این طفل کند؟ پس باز آوردیم تو را به سوى مادرِ تو تا خنک شود چشم وى و اندوهگین نباشد و بکشتى شخصى را، پس خلاص ساختیم تو را از اندوه و در محنت افکندیم تو را به آزمودن، پس درنگ کردى سالهایى چند در اهل مدین، باز بر آمدى موافق تقدیر الهى اى موسى. ﴿40﴾و ساختم تو را براى خویش. ﴿41﴾برو تو و برادر تو با نشانههاى من و سستى مکنید در یاد من. ﴿42﴾بروید به سوى فرعون، هرآیینه وى از حد گذشته است. ﴿43﴾پس بگویید با وى سخن نرم، بُوَد که پندپذیر شود یا بترسد. ﴿44﴾گفتند: اى پروردگار ما! هرآیینه ما میترسیم از آنکه تعدّى کند بر ما یا از حد گذرد. ﴿45﴾گفت: مترسید هرآیینه من با شمایم، مىشنوم و مىبینم. ﴿46﴾پس بروید پیش وى، پس بگویید هرآیینه ما فرستادههاى پروردگار توییم، پس بفرست با ما بنى اسراییل را و عذاب مکن ایشان را، هرآیینه آوردیم پیش تو نشانهای از جانب پروردگار تو و سلامتى کسى را باشد که پیروى هدایت کند. ﴿47﴾هرآیینه وحى فرستاده شد به سوى ما که عذاب، کسى را باشد که دروغ شمرد و روگردان شود [788]. ﴿48﴾فرعون گفت: پس کیست پروردگار شما اى موسى؟!. ﴿49﴾گفت که: پروردگار ما آن است که داد هرچیزى را صورت خالص او، باز راه نمودش به طلب معاش خودش. ﴿50﴾گفت: پس چیست حال قرنهاى نخستین؟. ﴿51﴾
﴿ قَالَ عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّي فِي كِتَٰبٖۖ لَّا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنسَى ٥٢ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ مَهۡدٗا وَسَلَكَ لَكُمۡ فِيهَا سُبُلٗا وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّن نَّبَاتٖ شَتَّىٰ ٥٣ كُلُواْ وَٱرۡعَوۡاْ أَنۡعَٰمَكُمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلنُّهَىٰ ٥٤ ۞مِنۡهَا خَلَقۡنَٰكُمۡ وَفِيهَا نُعِيدُكُمۡ وَمِنۡهَا نُخۡرِجُكُمۡ تَارَةً أُخۡرَىٰ ٥٥ وَلَقَدۡ أَرَيۡنَٰهُ ءَايَٰتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَأَبَىٰ ٥٦ قَالَ أَجِئۡتَنَا لِتُخۡرِجَنَا مِنۡ أَرۡضِنَا بِسِحۡرِكَ يَٰمُوسَىٰ ٥٧ فَلَنَأۡتِيَنَّكَ بِسِحۡرٖ مِّثۡلِهِۦ فَٱجۡعَلۡ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكَ مَوۡعِدٗا لَّا نُخۡلِفُهُۥ نَحۡنُ وَلَآ أَنتَ مَكَانٗا سُوٗى ٥٨ قَالَ مَوۡعِدُكُمۡ يَوۡمُ ٱلزِّينَةِ وَأَن يُحۡشَرَ ٱلنَّاسُ ضُحٗى ٥٩ فَتَوَلَّىٰ فِرۡعَوۡنُ فَجَمَعَ كَيۡدَهُۥ ثُمَّ أَتَىٰ ٦٠ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰ وَيۡلَكُمۡ لَا تَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبٗا فَيُسۡحِتَكُم بِعَذَابٖۖ وَقَدۡ خَابَ مَنِ ٱفۡتَرَىٰ ٦١ فَتَنَٰزَعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَيۡنَهُمۡ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّجۡوَىٰ ٦٢ قَالُوٓاْ إِنۡ هَٰذَٰنِ لَسَٰحِرَٰنِ يُرِيدَانِ أَن يُخۡرِجَاكُم مِّنۡ أَرۡضِكُم بِسِحۡرِهِمَا وَيَذۡهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ ٱلۡمُثۡلَىٰ ٦٣ فَأَجۡمِعُواْ كَيۡدَكُمۡ ثُمَّ ٱئۡتُواْ صَفّٗاۚ وَقَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡيَوۡمَ مَنِ ٱسۡتَعۡلَىٰ ٦٤﴾
گفت: علم آن نزدیک پروردگار من است در کتابى که غلط نکند پروردگار من و نه فراموش سازد. ﴿52﴾او آن است که ساخت براى شما زمین را فرشى و روان کرد براى شما در آنجا راهها و فروفرستاد از آسمان آب را. پس بیرون آوردیم به آن آب انواع مختلف از نبات. ﴿53﴾گفتیم: بخورید و بچرانید چهارپایان خود را. هرآیینه در این مقدّمه نشانههاست خداوندانِ خردها را. ﴿54﴾از زمین آفریدیم شما را و در زمین بازدرآریم شما را و از زمین بیرون کشیم شما را بار دیگر. ﴿55﴾و هرآیینه بنمودیم فرعون را نشانههاى خویش تمام آن، پس دروغ بشمرد و قبول نکرد. ﴿56﴾گفت: آیا آمدهای تا بیرون کنى ما را از زمین ما بجادوى خود اى موسى؟!. ﴿57﴾پس هرآیینه بیاریم پیش تو جادویی مانند آن، پس معین کن میان ما و میان خود وعده گاهی که خلاف نکنیم آن را ما و نه تو، به جایى میانۀ شهر. ﴿58﴾گفت: وعدهگاه شما روز آرایش است و آنکه جمع کرده شوند مردمان وقت چاش. ﴿59﴾پس به خانه بازگشت فرعون. پس جمع کرد مکر خود را، باز بیامد. ﴿60﴾گفت موسى ساحران را: واى بر شما! افترا مکنید بر خدا دروغ را، آنگاه هلاک سازد شما را به عذاب و هرآیینه به مطلب نرسید هر که افترا کرد. ﴿61﴾پس گفتگو کردند ساحران به مشورت خود در میان خویش و پنهان گفتند راز را. ﴿62﴾گفتند: البته این دو شخص ساحرانند. میخواهند که بیرون کنند شما را از زمین شما به سحر خود و میخواهند که دور کنند دین شایستۀ شما را. ﴿63﴾پس به هم آرید اسباب سحر خود را، باز بیایید صف کشیده و هرآیینه رستگار شد امروز هر که غالب آمد. ﴿64﴾
﴿ قَالُواْ يَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِيَ وَإِمَّآ أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَلۡقَىٰ ٦٥ قَالَ بَلۡ أَلۡقُواْۖ فَإِذَا حِبَالُهُمۡ وَعِصِيُّهُمۡ يُخَيَّلُ إِلَيۡهِ مِن سِحۡرِهِمۡ أَنَّهَا تَسۡعَىٰ ٦٦ فَأَوۡجَسَ فِي نَفۡسِهِۦ خِيفَةٗ مُّوسَىٰ ٦٧ قُلۡنَا لَا تَخَفۡ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٦٨ وَأَلۡقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلۡقَفۡ مَا صَنَعُوٓاْۖ إِنَّمَا صَنَعُواْ كَيۡدُ سَٰحِرٖۖ وَلَا يُفۡلِحُ ٱلسَّاحِرُ حَيۡثُ أَتَىٰ ٦٩ فَأُلۡقِيَ ٱلسَّحَرَةُ سُجَّدٗا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ هَٰرُونَ وَمُوسَىٰ ٧٠ قَالَ ءَامَنتُمۡ لَهُۥ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَكُمۡۖ إِنَّهُۥ لَكَبِيرُكُمُ ٱلَّذِي عَلَّمَكُمُ ٱلسِّحۡرَۖ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيۡدِيَكُمۡ وَأَرۡجُلَكُم مِّنۡ خِلَٰفٖ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمۡ فِي جُذُوعِ ٱلنَّخۡلِ وَلَتَعۡلَمُنَّ أَيُّنَآ أَشَدُّ عَذَابٗا وَأَبۡقَىٰ ٧١ قَالُواْ لَن نُّؤۡثِرَكَ عَلَىٰ مَا جَآءَنَا مِنَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلَّذِي فَطَرَنَاۖ فَٱقۡضِ مَآ أَنتَ قَاضٍۖ إِنَّمَا تَقۡضِي هَٰذِهِ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَآ ٧٢ إِنَّآ ءَامَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغۡفِرَ لَنَا خَطَٰيَٰنَا وَمَآ أَكۡرَهۡتَنَا عَلَيۡهِ مِنَ ٱلسِّحۡرِۗ وَٱللَّهُ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓ ٧٣ إِنَّهُۥ مَن يَأۡتِ رَبَّهُۥ مُجۡرِمٗا فَإِنَّ لَهُۥ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحۡيَىٰ ٧٤ وَمَن يَأۡتِهِۦ مُؤۡمِنٗا قَدۡ عَمِلَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلدَّرَجَٰتُ ٱلۡعُلَىٰ ٧٥ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ وَذَٰلِكَ جَزَآءُ مَن تَزَكَّىٰ ٧٦﴾
گفتند: اى موسى! یا این است که تو افکنى (یعنى عصا را) یا باشیم ما اوّل کسی که افکند. ﴿65﴾گفت: بلکه شما افکنید، پس ناگهان رسنهاى ایشان و عصاهاى ایشان نمودار شد پیش موسى به سبب سحر ایشان که میدود. ﴿66﴾پس یافت در ضمیر خود موسى ترسى را. ﴿67﴾گفتیم: مترس! هرآیینه تویى غالب. ﴿68﴾و بیفکن آنچه در دست راست تو است تا فرد برو چیزی را که ساختهاند، هرآیینه آنچه ساختهاند جادوى جادو کننده است و رستگار نمیشود ساحر هرجاکه رود. [القصّه همچنین شد] . ﴿69﴾پس انداخته شدند ساحران سجدهکنان، گفتند: ایمان آوردیم به پروردگار هارون و موسى. ﴿70﴾گفت فرعون: آیا باور داشتید او را پیش از آنکه دستورى دهم شما را؟! هرآیینه وى بزرگوار شماست که آموخته است شما را سحر، هرآیینه بِبُرم دستهاى شما و پاهاى شما را یکى از جانب راست و دیگر از جانب چپ و بر دار کشَم شما را بر تنههاى خرما و البته خواهید دانست که کدام یک از ما سختتر است عذاب او و پایندهتر است. ﴿71﴾گفتند: ترجیح ندهیم تو را بر آنچه آمده است پیش ما از دلائل واضح و ترجیح ندهیم تو را بر خدایى که آفرید ما را، پس حکم کن هرچه تو حکم کننده باشى. جز این نیست که حکم کنى در این زندگانى دنیا. ﴿72﴾هرآیینه ما ایمان آوردیم به پروردگار خویش، تا بیامرزد براى ما گناهان ما را و آنچه جبر کردى ما را بر آن که سحر کنیم و خدا بهتر است و پایندهتر است. ﴿73﴾هرآیینه هر که بیاید پیش پروردگار خویش گناهکار شده، پس او راست دوزخ، نه میرد آنجا و نه زنده ماند. ﴿74﴾و آنکه بیاید پیش او مسلمان شده و عملهاى شایسته کرده، پس این جماعت ایشان راست درجههاى بلند. ﴿75﴾بوستانهاى همیشه ماندن، میرود زیر آن جویها، جاویدان آنجا. و این است جزاى هر که پاک شده است. ﴿76﴾
﴿ وَلَقَدۡ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَسۡرِ بِعِبَادِي فَٱضۡرِبۡ لَهُمۡ طَرِيقٗا فِي ٱلۡبَحۡرِ يَبَسٗا لَّا تَخَٰفُ دَرَكٗا وَلَا تَخۡشَىٰ ٧٧ فَأَتۡبَعَهُمۡ فِرۡعَوۡنُ بِجُنُودِهِۦ فَغَشِيَهُم مِّنَ ٱلۡيَمِّ مَا غَشِيَهُمۡ ٧٨ وَأَضَلَّ فِرۡعَوۡنُ قَوۡمَهُۥ وَمَا هَدَىٰ ٧٩ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ قَدۡ أَنجَيۡنَٰكُم مِّنۡ عَدُوِّكُمۡ وَوَٰعَدۡنَٰكُمۡ جَانِبَ ٱلطُّورِ ٱلۡأَيۡمَنَ وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَنَّ وَٱلسَّلۡوَىٰ ٨٠ كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ وَلَا تَطۡغَوۡاْ فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيۡكُمۡ غَضَبِيۖ وَمَن يَحۡلِلۡ عَلَيۡهِ غَضَبِي فَقَدۡ هَوَىٰ ٨١ وَإِنِّي لَغَفَّارٞ لِّمَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا ثُمَّ ٱهۡتَدَىٰ ٨٢ ۞وَمَآ أَعۡجَلَكَ عَن قَوۡمِكَ يَٰمُوسَىٰ ٨٣ قَالَ هُمۡ أُوْلَآءِ عَلَىٰٓ أَثَرِي وَعَجِلۡتُ إِلَيۡكَ رَبِّ لِتَرۡضَىٰ ٨٤ قَالَ فَإِنَّا قَدۡ فَتَنَّا قَوۡمَكَ مِنۢ بَعۡدِكَ وَأَضَلَّهُمُ ٱلسَّامِرِيُّ ٨٥ فَرَجَعَ مُوسَىٰٓ إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ غَضۡبَٰنَ أَسِفٗاۚ قَالَ يَٰقَوۡمِ أَلَمۡ يَعِدۡكُمۡ رَبُّكُمۡ وَعۡدًا حَسَنًاۚ أَفَطَالَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡعَهۡدُ أَمۡ أَرَدتُّمۡ أَن يَحِلَّ عَلَيۡكُمۡ غَضَبٞ مِّن رَّبِّكُمۡ فَأَخۡلَفۡتُم مَّوۡعِدِي ٨٦ قَالُواْ مَآ أَخۡلَفۡنَا مَوۡعِدَكَ بِمَلۡكِنَا وَلَٰكِنَّا حُمِّلۡنَآ أَوۡزَارٗا مِّن زِينَةِ ٱلۡقَوۡمِ فَقَذَفۡنَٰهَا فَكَذَٰلِكَ أَلۡقَى ٱلسَّامِرِيُّ ٨٧﴾
و هرآیینه وحى فرستادیم به سوى موسى که وقت شب ببر بندگان مرا، پس بساز براى ایشان راهى خشک در دریا، مترس از دریافتن دشمنى و وسواس نکنى از غرق. ﴿77﴾پس تعاقب ایشان کرد فرعون با لشکرهاى خویش، پس پوشانید ایشان را از دریا آنچه پوشانید ایشان را. ﴿78﴾و گمراه کرد فرعون قوم خود را و راه ننمود. ﴿79﴾گفتیم: اى بنى اسراییل! هرآینه نجات دادیم شما را از دشمنان شما و وعده دادیم شما را [789]به جانب راست طور و فروفرستادیم بر شما «منّ» و «سلوى». ﴿80﴾گفتیم بخورید از لذایذ آنچه روزى دادیم شما را و از حدّ مگذرید در باب آن روزى، آنگاه ثابت شود بر شما خشم من و هر که ثابت شود بر وى خشم من، البته هلاک شد. ﴿81﴾و هرآیینه من آمرزندهام کسى راکه توبه کرد و ایمان آورد و کار شایسته کرد، باز راه راست یافت. ﴿82﴾و چه [790]چیز به شتاب آورد تو را غافل مانده از قوم خود، اى موسى؟!. ﴿83﴾گفت: قوم من، ایشانند بر پىِ من و شتافتم به سوى تو، اى پروردگار من! تا خوشنود شوى. ﴿84﴾گفت خدا: هرآیینه ما در بلا افکندیم قوم تو را پس از تو و گمراه ساخت ایشان را سامرى. ﴿85﴾پس بازگشت موسى به سوى قوم خود خشم گرفته، اندوه خورده، گفت: اى قوم من! آیا وعده نداده بود شما را پروردگار شما وعدۀ نیک؟ آیا دراز شد بر شما مدّت [791]یا خواستید که واجب شود بر شما خشمى از پروردگار شما؟ پس خلاف کردید وعدۀ مرا. ﴿86﴾گفتند: خلاف نکردیم وعدۀ تو را به اختیار خویش و لیکن ما را تکلیف کردند تا برداشتیم بارها از پیرایۀ قوم [قبط]، پس افکندیم آن را [792]و همچنین افکند سامرى. ﴿87﴾
﴿فَأَخۡرَجَ لَهُمۡ عِجۡلٗا جَسَدٗا لَّهُۥ خُوَارٞ فَقَالُواْ هَٰذَآ إِلَٰهُكُمۡ وَإِلَٰهُ مُوسَىٰ فَنَسِيَ ٨٨ أَفَلَا يَرَوۡنَ أَلَّا يَرۡجِعُ إِلَيۡهِمۡ قَوۡلٗا وَلَا يَمۡلِكُ لَهُمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا ٨٩ وَلَقَدۡ قَالَ لَهُمۡ هَٰرُونُ مِن قَبۡلُ يَٰقَوۡمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِۦۖ وَإِنَّ رَبَّكُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَٱتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوٓاْ أَمۡرِي ٩٠ قَالُواْ لَن نَّبۡرَحَ عَلَيۡهِ عَٰكِفِينَ حَتَّىٰ يَرۡجِعَ إِلَيۡنَا مُوسَىٰ ٩١ قَالَ يَٰهَٰرُونُ مَا مَنَعَكَ إِذۡ رَأَيۡتَهُمۡ ضَلُّوٓاْ ٩٢ أَلَّا تَتَّبِعَنِۖ أَفَعَصَيۡتَ أَمۡرِي ٩٣ قَالَ يَبۡنَؤُمَّ لَا تَأۡخُذۡ بِلِحۡيَتِي وَلَا بِرَأۡسِيٓۖ إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقۡتَ بَيۡنَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَلَمۡ تَرۡقُبۡ قَوۡلِي ٩٤ قَالَ فَمَا خَطۡبُكَ يَٰسَٰمِرِيُّ ٩٥ قَالَ بَصُرۡتُ بِمَا لَمۡ يَبۡصُرُواْ بِهِۦ فَقَبَضۡتُ قَبۡضَةٗ مِّنۡ أَثَرِ ٱلرَّسُولِ فَنَبَذۡتُهَا وَكَذَٰلِكَ سَوَّلَتۡ لِي نَفۡسِي ٩٦ قَالَ فَٱذۡهَبۡ فَإِنَّ لَكَ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَۖ وَإِنَّ لَكَ مَوۡعِدٗا لَّن تُخۡلَفَهُۥۖ وَٱنظُرۡ إِلَىٰٓ إِلَٰهِكَ ٱلَّذِي ظَلۡتَ عَلَيۡهِ عَاكِفٗاۖ لَّنُحَرِّقَنَّهُۥ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُۥ فِي ٱلۡيَمِّ نَسۡفًا ٩٧ إِنَّمَآ إِلَٰهُكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ وَسِعَ كُلَّ شَيۡءٍ عِلۡمٗا ٩٨﴾
از بیرون آورد براى ایشان گوساله را، برآورد کالبدى که او را آواز گاو بود. پس گفتند اتباع سامرى: این است پروردگار شما و پروردگار موسى، پس فراموش کرده است موسى. ﴿88﴾آیا نمیدیدند این گمراهان که باز نمیگرداند به سوى ایشان سخنى را و نمیتواند براى ایشان هیچ زیانى و نه سودى؟. ﴿89﴾و هرآیینه گفت ایشان را هارون پیش از این: اى قوم من! جز این نیست که مبتلا شدهاید به این گوساله و هرآیینه پروردگار شما خدا است، پس پیروىِ من کنید و انقیاد حکم من نمایید. ﴿90﴾گفتند: همیشه مجاور خواهیم بود برین گوساله تا وقتى که باز آید به ما موسى. ﴿91﴾[موسى آمده] گفت: اى هارون، چه چیز بازداشت تو را چون دیدى ایشان را که گمراه شدند. ﴿92﴾از آنکه پیروىِ من کنى [793]، آیا خلاف حکم من کردى؟. ﴿93﴾گفت: اى پسر مادر من! مگیر ریش مرا و نه موى سر مرا. هرآیینه من ترسیدم از آنکه گویى جدایى افکندى در میانِ فرزندان یعقوب و نگاه نداشتى سخن مرا. ﴿94﴾گفت موسى: پس چیست حالِ تو اى سامرى؟. ﴿95﴾گفت: بینا شدم به آنچه سایر مردم بینا نشدند به آن، پس گرفتم مشتى خاک از نقش پاىِ فرستاده (یعنى جبرییل) پس افکندم آن را [794]و به همین صفت بیاراست پیش من. ﴿96﴾گفت: پس برو، هرآیینه تو را در زندگانى سزا این است که گویى دست رسانیدن ممکن نیست [795]و هرآیینه تو را وعدۀ دیگر است که خلاف کرده نشود در حق تو و ببین سوی معبود خود که مجاور شده بودى بر آن، البته بسوزانیم آن را، پس پراکنده سازیم آن را در دریا، پراکنده ساختنگفت: پس برو، هرآیینه تو را در زندگانى سزا این است که گویى دست رسانیدن ممکن نیست و هرآیینه تو را وعدۀ دیگر است که خلاف کرده نشود در حق تو و ببین سوی معبود خود که مجاور شده بودى بر آن، البته بسوزانیم آن را، پس پراکنده سازیم آن را در دریا، پراکنده ساختن. ﴿97﴾جز این نیست که معبود شما «الله» است. آنکه نیست هیچ معبودى به حق بجز او، فرار رسیده است هر چیز را از روى دانش. ﴿98﴾
﴿ كَذَٰلِكَ نَقُصُّ عَلَيۡكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ مَا قَدۡ سَبَقَۚ وَقَدۡ ءَاتَيۡنَٰكَ مِن لَّدُنَّا ذِكۡرٗا ٩٩ مَّنۡ أَعۡرَضَ عَنۡهُ فَإِنَّهُۥ يَحۡمِلُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وِزۡرًا ١٠٠ خَٰلِدِينَ فِيهِۖ وَسَآءَ لَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ حِمۡلٗا ١٠١ يَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِۚ وَنَحۡشُرُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ يَوۡمَئِذٖ زُرۡقٗا ١٠٢ يَتَخَٰفَتُونَ بَيۡنَهُمۡ إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا عَشۡرٗا ١٠٣ نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذۡ يَقُولُ أَمۡثَلُهُمۡ طَرِيقَةً إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا يَوۡمٗا ١٠٤ وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡجِبَالِ فَقُلۡ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسۡفٗا ١٠٥ فَيَذَرُهَا قَاعٗا صَفۡصَفٗا ١٠٦ لَّا تَرَىٰ فِيهَا عِوَجٗا وَلَآ أَمۡتٗا ١٠٧ يَوۡمَئِذٖ يَتَّبِعُونَ ٱلدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُۥۖ وَخَشَعَتِ ٱلۡأَصۡوَاتُ لِلرَّحۡمَٰنِ فَلَا تَسۡمَعُ إِلَّا هَمۡسٗا ١٠٨ يَوۡمَئِذٖ لَّا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَرَضِيَ لَهُۥ قَوۡلٗا ١٠٩ يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِۦ عِلۡمٗا ١١٠ ۞وَعَنَتِ ٱلۡوُجُوهُ لِلۡحَيِّ ٱلۡقَيُّومِۖ وَقَدۡ خَابَ مَنۡ حَمَلَ ظُلۡمٗا ١١١ وَمَن يَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَا يَخَافُ ظُلۡمٗا وَلَا هَضۡمٗا ١١٢ وَكَذَٰلِكَ أَنزَلۡنَٰهُ قُرۡءَانًا عَرَبِيّٗا وَصَرَّفۡنَا فِيهِ مِنَ ٱلۡوَعِيدِ لَعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ أَوۡ يُحۡدِثُ لَهُمۡ ذِكۡرٗا ١١٣﴾
[یا محمد] اینچنین قصه میخوانیم بر تو از اخبار آنچه گذشته است و هرآیینه دادهایم تو را از نزدیک خویش پندى. ﴿99﴾هر که روى بگرداند از آن، پس وى بردارد روز قیامت بارى را [796]. ﴿100﴾جاویدان در آن بار کشیدن. و وى بد بارى است ایشان را روز قیامت بار کشیدن. ﴿101﴾روزی که دمیده شود در صور و برانگیزیم گناهکاران را آن روز کبود چشم گشته. ﴿102﴾پنهان حرفْ زنند. در میان خویش که درنگ نکردند (یعنى در دنیا) مگر ده شبانهروز. ﴿103﴾ما داناتریم به حقیقت آنچه میگویند چون بگوید بهترین ایشان در روش: درنگ نکردهاید مگر یک روز. ﴿104﴾و مىپرسند تو را از کوهها، بگو: پراکنده کند آن را پروردگار من، پراکنده کردن. ﴿105﴾پس بگذارد زمین را میدانى هموار. ﴿106﴾نبینى در آنجا هیچ کجى و نه هیچ بلندى. ﴿107﴾آن روز از پى آواز کننده روند، [797]هیچ کجى نباشد آن اتباع را و پست شوند آوازها براى خدا، پس نشنوى مگر آواز نرم. ﴿108﴾آن روز نفع ندهد شفاعت مگر براى کسی که دستورى داده است خدا او را و پسند کرده است او را از روى گفتار [798]. ﴿109﴾میداند آنچه پیش روى آدمیان است و آنچه پسِ پشت ایشان است و آدمیان در نگیرند خدا را از روى دانش. ﴿110﴾و نیایش کنند رویهاى مردمان براى زندۀ خبر گیرنده و هرآیینه به مطلب نرسید هر که برداشت ستم را. ﴿111﴾و هر که بجا آرد کارهاى شایسته را و او مؤمن باشد، پس وى نترسد از ستمى و نه از نقصانى. ﴿112﴾و و همچنین فروفرستادیم کتاب را قرآن عربى و گوناگون بیان کردیم اندر آن ترسانیدن را تا بُوَد که پرهیزگار شوند یا پیدا کند در حق ایشان پند را. ﴿113﴾
﴿ فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡحَقُّۗ وَلَا تَعۡجَلۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مِن قَبۡلِ أَن يُقۡضَىٰٓ إِلَيۡكَ وَحۡيُهُۥۖ وَقُل رَّبِّ زِدۡنِي عِلۡمٗا ١١٤ وَلَقَدۡ عَهِدۡنَآ إِلَىٰٓ ءَادَمَ مِن قَبۡلُ فَنَسِيَ وَلَمۡ نَجِدۡ لَهُۥ عَزۡمٗا ١١٥ وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِيسَ أَبَىٰ ١١٦ فَقُلۡنَا يَٰٓـَٔادَمُ إِنَّ هَٰذَا عَدُوّٞ لَّكَ وَلِزَوۡجِكَ فَلَا يُخۡرِجَنَّكُمَا مِنَ ٱلۡجَنَّةِ فَتَشۡقَىٰٓ ١١٧ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعۡرَىٰ ١١٨ وَأَنَّكَ لَا تَظۡمَؤُاْ فِيهَا وَلَا تَضۡحَىٰ ١١٩ فَوَسۡوَسَ إِلَيۡهِ ٱلشَّيۡطَٰنُ قَالَ يَٰٓـَٔادَمُ هَلۡ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلۡخُلۡدِ وَمُلۡكٖ لَّا يَبۡلَىٰ ١٢٠ فَأَكَلَا مِنۡهَا فَبَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا يَخۡصِفَانِ عَلَيۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِۚ وَعَصَىٰٓ ءَادَمُ رَبَّهُۥ فَغَوَىٰ ١٢١ ثُمَّ ٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَتَابَ عَلَيۡهِ وَهَدَىٰ ١٢٢ قَالَ ٱهۡبِطَا مِنۡهَا جَمِيعَۢاۖ بَعۡضُكُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ فَإِمَّا يَأۡتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدٗى فَمَنِ ٱتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشۡقَىٰ ١٢٣ وَمَنۡ أَعۡرَضَ عَن ذِكۡرِي فَإِنَّ لَهُۥ مَعِيشَةٗ ضَنكٗا وَنَحۡشُرُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ أَعۡمَىٰ ١٢٤ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرۡتَنِيٓ أَعۡمَىٰ وَقَدۡ كُنتُ بَصِيرٗا ١٢٥﴾
پس بلند قدرست خدا پادشاه ثابت و شتابى مکن بخواندن قرآن پیش از آنکه انجام رسانیده شود به سوى تو وحى او را و بگو: اى پروردگار من! بیفزا مرا دانشى. ﴿114﴾و هرآیینه حکم فرستادیم به سوى آدم پیش از این، پس فراموش کرد و نیافتیم او را قصد محکم. ﴿115﴾و یاد کن چون گفتیم فرشتگان را که سجده کنید به سوى آدم،÷، پس سجده کردند، مگر ابلیس، قبول نکرد. ﴿116﴾پس گفتیم: اى آدم! هرآیینه این دشمن است تو را وزنِ تو را پس باید که بیرون نکند شما را از بهشت که آنگاه رنج کشى. ﴿117﴾هرآیینه تو راهست در بهشت اینکه گرسنه نشوى و برهنه نباشى. ﴿118﴾و آنکه تو تشنه نشوى آنجا و گرمى آفتاب نیابى. ﴿119﴾پس وسوسه انداخت به سوى آدم شیطان، گفت: اى آدم! آیا دلالت کنم تو را بر درخت همیشه بودن و برپادشاهىای که کهنه نگردد؟. ﴿120﴾پس خوردند از آن درخت، پس ظاهر شد ایشان را شرمگاه ایشان و درایستادند که مىچسپانیدند بر خویش از برگ درختان بهشت و نافرمانى کرد آدم پروردگار خود را، پس گم کرد راه را. ﴿121﴾باز برگزیدش پروردگار او، پس به رحمتبازگشت بر وى و راه نمود. ﴿122﴾گفت: فروروید شما هر دو از این بهشت، بعضِ اولاد شما بعض دیگر را دشمن باشند، پس اگر بیاید به شما از جانب من هدایتى، پس هر که پیروىِ هدایت من کند گمراه نشود و رنج نکشد. ﴿123﴾هر که روگردان شود از یاد کردن من، پس او را بود زندگانى تنگ و نابینا برانگیزیم او را روز قیامت. ﴿124﴾گوید: اى پروردگار من! چرا نابینا برانگیختى مرا؟ و هرآیینه پیش از این بینا بودم. ﴿125﴾
﴿ قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتۡكَ ءَايَٰتُنَا فَنَسِيتَهَاۖ وَكَذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمَ تُنسَىٰ ١٢٦ وَكَذَٰلِكَ نَجۡزِي مَنۡ أَسۡرَفَ وَلَمۡ يُؤۡمِنۢ بَِٔايَٰتِ رَبِّهِۦۚ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبۡقَىٰٓ ١٢٧ أَفَلَمۡ يَهۡدِ لَهُمۡ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ يَمۡشُونَ فِي مَسَٰكِنِهِمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلنُّهَىٰ ١٢٨ وَلَوۡلَا كَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّكَ لَكَانَ لِزَامٗا وَأَجَلٞ مُّسَمّٗى ١٢٩ فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ غُرُوبِهَاۖ وَمِنۡ ءَانَآيِٕ ٱلَّيۡلِ فَسَبِّحۡ وَأَطۡرَافَ ٱلنَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرۡضَىٰ ١٣٠ وَلَا تَمُدَّنَّ عَيۡنَيۡكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّنۡهُمۡ زَهۡرَةَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا لِنَفۡتِنَهُمۡ فِيهِۚ وَرِزۡقُ رَبِّكَ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰ ١٣١ وَأۡمُرۡ أَهۡلَكَ بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱصۡطَبِرۡ عَلَيۡهَاۖ لَا نَسَۡٔلُكَ رِزۡقٗاۖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُكَۗ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلتَّقۡوَىٰ ١٣٢ وَقَالُواْ لَوۡلَا يَأۡتِينَا بَِٔايَةٖ مِّن رَّبِّهِۦٓۚ أَوَ لَمۡ تَأۡتِهِم بَيِّنَةُ مَا فِي ٱلصُّحُفِ ٱلۡأُولَىٰ ١٣٣ وَلَوۡ أَنَّآ أَهۡلَكۡنَٰهُم بِعَذَابٖ مِّن قَبۡلِهِۦ لَقَالُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَيۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَايَٰتِكَ مِن قَبۡلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخۡزَىٰ ١٣٤ قُلۡ كُلّٞ مُّتَرَبِّصٞ فَتَرَبَّصُواْۖ فَسَتَعۡلَمُونَ مَنۡ أَصۡحَٰبُ ٱلصِّرَٰطِ ٱلسَّوِيِّ وَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ ١٣٥﴾
گفت: همچنین آمد به تو نشانههاى ما، پس تغافل کردى از آن و همچنین امروز تغافل کرده شود در حقّ تو. ﴿126﴾و همچنین سزا میدهیم آن راکه از حد گذشت و ایمان نیاورد به آیات پروردگار خویش و هرآیینه عذابِ آخرت، سختتر و پایندهتر است. ﴿127﴾آیا راه ننمود ایشان را آنکه بسیار هلاک کردیم پیش از ایشان از طبقات مردمان را که میروند در منازل آن هلاک شدگان؟ هرآیینه در این مقدمه نشانهها است خداوندانِ خرد را. ﴿128﴾و اگر نبودى سخنى که سابقاً صادر شد از پروردگار تو و نبودى وقتى معین، هرآیینه عذاب لازم شدى. ﴿129﴾پس صبر کن بر آنچه میگویند و تسبیحگو با حمد پروردگار خویش پیش از برآمدنِ آفتاب و پیش از فروشدن آن و بعض از ساعتهاى شب و اطراف روز تسبیح گو، بُوَد که خوشنود شوى. ﴿130﴾و باز مگشاى دو چشم خود را به سوى آنچه بهرهمند ساختهایم به آن جماعتها را از ایشان از قسم آرایش زندگانى دنیا تا مبتلا کنیم ایشان را در آن و روزى پروردگار تو بهتر است و پایندهتر است. ﴿131﴾و بفرما کسانِ خود را به نماز و شکیبایى کن بر اداى آن. نمىطلبیم از تو روزى دادن. ما روزى دهیم تو را و عاقبت خیر، اهل تقوى راست. ﴿132﴾و گفتند کافران: چرا نمىآرد پیش ما نشانهای از جانب پروردگار خویش؟ آیا نیامده است به ایشان نشانهای واضح از جنس آنچه در کتابهاى پیشین است؟ [799]. ﴿133﴾و اگر ما هلاک میکردیم ایشان را به عقوبتى پیش از فرستادنِ پیغمبرى، گفتندى: اى پروردگار ما! چرا نفرستادى به سوى ما پیغامبرى تا پیروىِ آیات تو میکردیم، پیش از آنکه خوار شویم و رسوا گردیم. ﴿134﴾بگو: هر یک منتظر است، پس شما نیز منتظر باشید، خواهید دانست کیانند اهل راهِ راست و که راه یافت. ﴿135﴾
[786] یعنی با یکدیگر دوست باشند. [787] یعنی جهر را به طریق اولی میداند. [788] القصه این پیغام رسانیدند. [789] یعنی به دادن تورات. [790] مترجم گوید: چون موسی با هفتاد کس از قوم خود به جانب طور متوجه شد، حضرت موسی از همه سبقت کرد خطاب رسید، والله اعلم. [791] یعنی مدت مفارقت من. [792] یعنی در آتش. [793] یعنی به قتال اهلِ ضلال. [794] یعنی در کالبدی که از زر ساخته بود به شکل گوساله. [795] یعی اگر باکسی همنشین شدی، هر دو را تب میگرفت. [796] یعنی گناهیرا. [797] یعنی انقیاد اسرافیل کنند. [798] یعنی مسلمان باشد. [799] یعنی قرآن مشتمل است بر قصص و غیر آن موافق کتب سابقه.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱقۡتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمۡ وَهُمۡ فِي غَفۡلَةٖ مُّعۡرِضُونَ ١ مَا يَأۡتِيهِم مِّن ذِكۡرٖ مِّن رَّبِّهِم مُّحۡدَثٍ إِلَّا ٱسۡتَمَعُوهُ وَهُمۡ يَلۡعَبُونَ ٢ لَاهِيَةٗ قُلُوبُهُمۡۗ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّجۡوَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ هَلۡ هَٰذَآ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡۖ أَفَتَأۡتُونَ ٱلسِّحۡرَ وَأَنتُمۡ تُبۡصِرُونَ ٣ قَالَ رَبِّي يَعۡلَمُ ٱلۡقَوۡلَ فِي ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٤ بَلۡ قَالُوٓاْ أَضۡغَٰثُ أَحۡلَٰمِۢ بَلِ ٱفۡتَرَىٰهُ بَلۡ هُوَ شَاعِرٞ فَلۡيَأۡتِنَا بَِٔايَةٖ كَمَآ أُرۡسِلَ ٱلۡأَوَّلُونَ ٥ مَآ ءَامَنَتۡ قَبۡلَهُم مِّن قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَآۖ أَفَهُمۡ يُؤۡمِنُونَ ٦ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَكَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِيٓ إِلَيۡهِمۡۖ فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٧ وَمَا جَعَلۡنَٰهُمۡ جَسَدٗا لَّا يَأۡكُلُونَ ٱلطَّعَامَ وَمَا كَانُواْ خَٰلِدِينَ ٨ ثُمَّ صَدَقۡنَٰهُمُ ٱلۡوَعۡدَ فَأَنجَيۡنَٰهُمۡ وَمَن نَّشَآءُ وَأَهۡلَكۡنَا ٱلۡمُسۡرِفِينَ ٩ لَقَدۡ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ كِتَٰبٗا فِيهِ ذِكۡرُكُمۡۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ١٠
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
نزدیک شد به مردمان حساب ایشان و ایشان در غفلت رو گردانند. ﴿1﴾نمىآید به ایشان هیچ پند از جانب پروردگار ایشان نوپدید آورده، مگر بشنوند آن را بازىکنان. ﴿2﴾غافل شده دلهاى ایشان و پنهان راز گفتند ایشان، این ظالمان که: نیست این شخص مگر آدمى مانند شما؟ آیا اقبال میکنید به سحر و شما مىبینید؟. ﴿3﴾گفت پیغمبر: پروردگار من میداند هر سخن راکه در آسمان و زمین باشد و او شنوای داناست. ﴿4﴾بلکه گفتند: این قرآن خوابهاى پریشان است، بلکه [میگویند]: بربسته است آن را بلکه[میگویند]: او شاعر است، پس باید که بیارد پیش ما نشانه، چنانکه فرستاده شدند به آن نخستینیان [800]. ﴿5﴾ایمان نیاورده بود پیش از این هیچ دیهى که هلاک کردیم آن را. آیا ایشان ایمان خواهند آورد. ﴿6﴾و نفرستادیم پیش از تو مگر مردمان راکه وحى میفرستادیم به ایشان، پس بپرسید از اهل کتاب اگر شما نمیدانید. ﴿7﴾و نساختیم پیغمبران را کالبدى که نخورند طعام و نبودند جاوید باشندگان. ﴿8﴾باز راست کردیم در حقِّ ایشان وعده را، پس برهانیدیم ایشان را و هر که را خواستیم و هلاک کردیم از حدگذرندگان را. ﴿9﴾هرآیینه فروفرستادیم به سوى شما کتابى که در او هست پند شما، آیا نمىفهمید؟. ﴿10﴾
﴿ وَكَمۡ قَصَمۡنَا مِن قَرۡيَةٖ كَانَتۡ ظَالِمَةٗ وَأَنشَأۡنَا بَعۡدَهَا قَوۡمًا ءَاخَرِينَ ١١ فَلَمَّآ أَحَسُّواْ بَأۡسَنَآ إِذَا هُم مِّنۡهَا يَرۡكُضُونَ ١٢ لَا تَرۡكُضُواْ وَٱرۡجِعُوٓاْ إِلَىٰ مَآ أُتۡرِفۡتُمۡ فِيهِ وَمَسَٰكِنِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تُسَۡٔلُونَ ١٣ قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَآ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ ١٤ فَمَا زَالَت تِّلۡكَ دَعۡوَىٰهُمۡ حَتَّىٰ جَعَلۡنَٰهُمۡ حَصِيدًا خَٰمِدِينَ ١٥ وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَآءَ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا لَٰعِبِينَ ١٦ لَوۡ أَرَدۡنَآ أَن نَّتَّخِذَ لَهۡوٗا لَّٱتَّخَذۡنَٰهُ مِن لَّدُنَّآ إِن كُنَّا فَٰعِلِينَ ١٧ بَلۡ نَقۡذِفُ بِٱلۡحَقِّ عَلَى ٱلۡبَٰطِلِ فَيَدۡمَغُهُۥ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٞۚ وَلَكُمُ ٱلۡوَيۡلُ مِمَّا تَصِفُونَ ١٨ وَلَهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَنۡ عِندَهُۥ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَلَا يَسۡتَحۡسِرُونَ ١٩ يُسَبِّحُونَ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ لَا يَفۡتُرُونَ ٢٠ أَمِ ٱتَّخَذُوٓاْ ءَالِهَةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ هُمۡ ُنشِرُونَ ٢١ لَوۡ كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَاۚ فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ عَمَّا يَصِفُونَ ٢٢ لَا يُسَۡٔلُ عَمَّا يَفۡعَلُ وَهُمۡ يُسَۡٔلُونَ ٢٣ أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗۖ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡۖ هَٰذَا ذِكۡرُ مَن مَّعِيَ وَذِكۡرُ مَن قَبۡلِيۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٱلۡحَقَّۖ فَهُم مُّعۡرِضُونَ 2٤﴾
و بسیار شکستیم از قِسمِ دیهى که ستمکار بودند و نوپیدا ساختیم بعدِ آن گروهِ دیگر را. ﴿11﴾پس چون دیدند عذاب ما، ناگهان ایشان از آنجا میدویدند. ﴿12﴾گفتیم مگر یزید و باز روید به سوى مکانی که آسودگى داده شد شما را در آن و سوی به خانههاى خویش تا بود که پرسیده شوید [801]. ﴿13﴾گفتند: اى واى ما را! هرآیینه ما بودیم ستمکار. ﴿14﴾پس همیشه این بود گفتار ایشان تا وقتى که گردانیدیم ایشان را مثل زراعتِ دروده شده، مانند آتش فرومرده. ﴿15﴾و نیافریدیم آسمان و زمین را و آنچه در میان آنها است، بازىکنان. ﴿16﴾اگر میخواستیم که بسازیم بازى [802]هرآیینه میساختیم آن را از نزدیک خویش اگر کننده مىبودیم [803]. ﴿17﴾بلکه مىافکنیم حق را بر باطل پس سرش میشکند، پس ناگهان باطل نابود شود. و واى شما راست از آنچه بیان مىکنید. ﴿18﴾و او راست آنکه در آسمانها و زمین است و آنانکه نزد اویند [804]، سرکشى نمىکنند از عبادت او و مانده نمىشوند. ﴿19﴾تسبیح میگویند شب و روز، سستى نمىنمایند. ﴿20﴾آیا اینچنین خدایان گرفتهاند خدایان از امتعۀ زمین [805]که ایشان را (بعدِ موت) بازبرانگیزانند؟ [806]. ﴿21﴾اگر بودى در آسمان و زمین خدایانِ چند غیر خدا، هر دو تباه گشتندى. پاکى خداى راست خداوندِ عرش از آنچه صفت میکنند. ﴿22﴾پرسیده نمىشود از آنچه میکند و ایشان پرسیده میشوند. ﴿23﴾آیا معبودان گرفتهاند بجز خدا؟ بگو بیارید دلیل خود را. این است کتاب آنانکه با منند و این است کتاب آنانکه پیش از من بودند. بلکه اکثر ایشان نمىدانند حق را پس ایشان روگردانند. ﴿24﴾
﴿ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢٥ وَقَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗاۗ سُبۡحَٰنَهُۥۚ بَلۡ عِبَادٞ مُّكۡرَمُونَ ٢٦ لَا يَسۡبِقُونَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ وَهُم بِأَمۡرِهِۦ يَعۡمَلُونَ ٢٧ يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَلَا يَشۡفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ٱرۡتَضَىٰ وَهُم مِّنۡ خَشۡيَتِهِۦ مُشۡفِقُونَ ٢٨ ۞وَمَن يَقُلۡ مِنۡهُمۡ إِنِّيٓ إِلَٰهٞ مِّن دُونِهِۦ فَذَٰلِكَ نَجۡزِيهِ جَهَنَّمَۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلظَّٰلِمِينَ ٢٩ أَوَ لَمۡ يَرَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ كَانَتَا رَتۡقٗا فَفَتَقۡنَٰهُمَاۖ وَجَعَلۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ كُلَّ شَيۡءٍ حَيٍّۚ أَفَلَا يُؤۡمِنُونَ ٣٠ وَجَعَلۡنَا فِي ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمۡ وَجَعَلۡنَا فِيهَا فِجَاجٗا سُبُلٗا لَّعَلَّهُمۡ يَهۡتَدُونَ ٣١ وَجَعَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ سَقۡفٗا مَّحۡفُوظٗاۖ وَهُمۡ عَنۡ ءَايَٰتِهَا مُعۡرِضُونَ ٣٢ وَهُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ فِي فَلَكٖ يَسۡبَحُونَ ٣٣ وَمَا جَعَلۡنَا لِبَشَرٖ مِّن قَبۡلِكَ ٱلۡخُلۡدَۖ أَفَإِيْن مِّتَّ فَهُمُ ٱلۡخَٰلِدُونَ ٣٤ كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۗ وَنَبۡلُوكُم بِٱلشَّرِّ وَٱلۡخَيۡرِ فِتۡنَةٗۖ وَإِلَيۡنَا تُرۡجَعُونَ ٣٥ ﴾
و نفرستادیم پیش از تو هیچ پیغمبرى الاّ وحى میفرستادیم به سوى او که نیست هیچ معبود بر حقّ، غیر من، پس پرستشِ من کنید. ﴿25﴾و گفتند فرزند گرفته است خدا، پاکى او راست. بلکه [آنانکه در حق ایشان این زعم دارند] بندگان گرامىاند. ﴿26﴾پیشدستى نمیکنند بر خدا به هیچ سخن و ایشان به فرمان وى کار میکنند. ﴿27﴾میداند آنچه در پیش روى ایشان است و آنچه پسِ پشت ایشان است و شفاعت نمىکنند، الاّ براى کسی که خدا خوشنود شده است و ایشان از ترس خدا مضطربانند. ﴿28﴾و هر که بگوید از ایشان که: من خدایم بجز اللّه، پس سزا دهیم او را دوزخ. همچنین سزا میدهیم ستمکاران را. ﴿29﴾آیا ندیدند کافران که آسمانها و زمین بسته بودند پس وا کردیم اینها را [807]و پیدا کردیم از آب هر چیز زنده را. آیا ایمان نمىآرند؟. ﴿30﴾و پیدا کردیم در زمین کوهها از براى احتراز از آنکه بجنباند ایشان را و پیداکردیم در آنجا گشاده راهها تا بُوَد که ایشان راه یابند. ﴿31﴾و ساختیم آسمان را سقفى نگاه داشته شده و ایشان از نشانههاى آسمان روگردانند. ﴿32﴾و اوست آن که آفرید شب و روز را و آفتاب و ماه را. هر یکى از ستارها در آسمانى شنا میکنند. ﴿33﴾و ندادیم هیچ آدمى را پیش از تو همیشه بودن. آیا اگر تو بمیرى ایشان همیشه باشندگانند؟. ﴿34﴾هر شخصى چشندۀ مرگ است. و مبتلا مىکنیم شما را به سختى و آسودگى به طریق امتحان و به سوى ما بازگردانیده شوید. ﴿35﴾
﴿وَإِذَا رَءَاكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَٰذَا ٱلَّذِي يَذۡكُرُ ءَالِهَتَكُمۡ وَهُم بِذِكۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ هُمۡ كَٰفِرُونَ ٣٦ خُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ مِنۡ عَجَلٖۚ سَأُوْرِيكُمۡ ءَايَٰتِي فَلَا تَسۡتَعۡجِلُونِ ٣٧ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٣٨ لَوۡ يَعۡلَمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ ٱلنَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمۡ وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ ٣٩ بَلۡ تَأۡتِيهِم بَغۡتَةٗ فَتَبۡهَتُهُمۡ فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ ٤٠ وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِكَ فَحَاقَ بِٱلَّذِينَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٤١ قُلۡ مَن يَكۡلَؤُكُم بِٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ مِنَ ٱلرَّحۡمَٰنِۚ بَلۡ هُمۡ عَن ذِكۡرِ رَبِّهِم مُّعۡرِضُونَ ٤٢ أَمۡ لَهُمۡ ءَالِهَةٞ تَمۡنَعُهُم مِّن دُونِنَاۚ لَا يَسۡتَطِيعُونَ نَصۡرَ أَنفُسِهِمۡ وَلَا هُم مِّنَّا يُصۡحَبُونَ ٤٣ بَلۡ مَتَّعۡنَا هَٰٓؤُلَآءِ وَءَابَآءَهُمۡ حَتَّىٰ طَالَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡعُمُرُۗ أَفَلَا يَرَوۡنَ أَنَّا نَأۡتِي ٱلۡأَرۡضَ نَنقُصُهَا مِنۡ أَطۡرَافِهَآۚ أَفَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ٤٤ ﴾
و چون ببینند تو را کافران نمىگیرند تو را مگر به تمسخر. [میگویند]: آیا این شخص یاد مىکند (یعنى به اهانت) معبودانِ شما را؟ و ایشان یاد خدا را منکرند. ﴿36﴾آفریده شد انسان از شتابى [808]. خواهیم نمود شما را نشانههای خویش، پس شتاب طلب مکنید از من. ﴿37﴾و میگویند: کى خواهد بود این وعده اگر راستگو هستید؟. ﴿38﴾اگر بدانند کافران صورت حال، آن وقت که باز نتوانند داشت از روى خویش آتش را و نه از پشت خویش و نه ایشان نصرت داده شوند، چنین نگفتندی. ﴿39﴾بلکه بیاید به ایشان قیامت، ناگهان، پس حیران گرداند ایشان را، پس نتوانند دفع کردنِ آن و نه ایشان مهلت داده شوند. ﴿40﴾و هرآیینه تمسخر کرده شده به پیغامبران پیش از تو، پس در گرفت به آنانکه تمسخر کردند از ایشان، آنچه به آن استهزا میکردند. ﴿41﴾بگو: که نگاهبانى میکند شما را به شب و روز از عقوبت خدا؟ بلکه ایشان از یاد پروردگار خویش روگردانند. ﴿42﴾آیا ایشان را معبودانند [غیر ما] که نگاه میدارند ایشان را از مصایب؟ نمىتوانند نصرت دادن خویش را و نه ایشان از عقوبت ما به جمعیت خود محفوظ مانند. ﴿43﴾بلکه بهرهمند ساختهایم ایشان را و پدران ایشان را تا وقتکه دراز شد بر ایشان مدّت عمر. آیا نمىبینند که ما در گرفت مىکنیم زمین [دار الحرب] را، میکاهیم آن را از جوانب آن. آیا ایشان غلبه کنندگانند؟ [809]. ﴿44﴾
﴿قُلۡ إِنَّمَآ أُنذِرُكُم بِٱلۡوَحۡيِۚ وَلَا يَسۡمَعُ ٱلصُّمُّ ٱلدُّعَآءَ إِذَا مَا يُنذَرُونَ ٤٥ وَلَئِن مَّسَّتۡهُمۡ نَفۡحَةٞ مِّنۡ عَذَابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يَٰوَيۡلَنَآ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ ٤٦ وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِينَ ٱلۡقِسۡطَ لِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡٔٗاۖ وَإِن كَانَ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٍ أَتَيۡنَا بِهَاۗ وَكَفَىٰ بِنَا حَٰسِبِينَ ٤٧وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ ٱلۡفُرۡقَانَ وَضِيَآءٗ وَذِكۡرٗا لِّلۡمُتَّقِينَ ٤٨ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُم بِٱلۡغَيۡبِ وَهُم مِّنَ ٱلسَّاعَةِ مُشۡفِقُونَ ٤٩ وَهَٰذَا ذِكۡرٞ مُّبَارَكٌ أَنزَلۡنَٰهُۚ أَفَأَنتُمۡ لَهُۥ مُنكِرُونَ ٥٠ ۞وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَآ إِبۡرَٰهِيمَ رُشۡدَهُۥ مِن قَبۡلُ وَكُنَّا بِهِۦ عَٰلِمِينَ ٥١ إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦ مَا هَٰذِهِ ٱلتَّمَاثِيلُ ٱلَّتِيٓ أَنتُمۡ لَهَا عَٰكِفُونَ ٥٢ قَالُواْ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا لَهَا عَٰبِدِينَ ٥٣ قَالَ لَقَدۡ كُنتُمۡ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُمۡ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٥٤ قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا بِٱلۡحَقِّ أَمۡ أَنتَ مِنَ ٱللَّٰعِبِينَ ٥٥ قَالَ بَل رَّبُّكُمۡ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا۠ عَلَىٰ ذَٰلِكُم مِّنَ ٱلشَّٰهِدِينَ ٥٦ وَتَٱللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصۡنَٰمَكُم بَعۡدَ أَن تُوَلُّواْ مُدۡبِرِينَ ٥٧ ﴾
بگو: جز این نیست که میترسانم شما را [به مضمون] به وحى. و نمىشنوند کران آواز خواندن را، چون ترسانیده میشوند. ﴿45﴾و اگر رسد به ایشان اندکى از عقوبت پروردگار ت، هرآیینه گویند: اى واى ما را! هرآیینه ما بودیم ستمکار .﴿46﴾و در میان نهیم ترازوى عدل را روز قیامت، پس ستم کرده نشود بر هیچ کس هیچ شیءِ. و اگر باشد عمل، هم سنگ دانۀ سپندان، حاضر کنیم آن را و حساب کننده بسایم. ﴿47﴾و هرآیینه دادیم موسى و هارون را کتاب فیصله کننده و روشنى و پندى پرهیزکاران را. ﴿48﴾آنانکه مىترسند از پروردگار خویش غایبانه و ایشان از قیامت ترسندگانند. ﴿49﴾و این قرآن پندى هست با برکت، فروفرستادیم آن را. آیا شما به آن منکرید؟. ﴿50﴾و هرآیینه دادیم ابراهیم را راهیابىِ او پیش از این و بودیم به احوالِ او دانا. ﴿51﴾چون گفت پدر خود را و قوم خود را: چیست این صورتها که شما بر آن مجاورت دارید؟. ﴿52﴾گفتند: یافتیم پدرانِ خود را آنها را پرستنده! . ﴿53﴾گفت: هرآیینه بودید شما و پدرانِ شما در گمراهىای ظاهر. ﴿54﴾گفتند: آیا آوردى به ما سخن راست را یا تو از بازى کنندگانى؟. ﴿55﴾گفت: بلکه پروردگار شما، خداوند آسمانها و زمین است، آنکه آفرید اینها را و من بر این سخن از گواهانم. ﴿56﴾و قسم به خدا! که البته بدسگالى کنم بتانِ شما را بعد از آنکه روبگردانید پشت داده. ﴿57﴾
﴿فَجَعَلَهُمۡ جُذَٰذًا إِلَّا كَبِيرٗا لَّهُمۡ لَعَلَّهُمۡ إِلَيۡهِ يَرۡجِعُونَ ٥٨ قَالُواْ مَن فَعَلَ هَٰذَا بَِٔالِهَتِنَآ إِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٥٩ قَالُواْ سَمِعۡنَا فَتٗى يَذۡكُرُهُمۡ يُقَالُ لَهُۥٓ إِبۡرَٰهِيمُ ٦٠ قَالُواْ فَأۡتُواْ بِهِۦ عَلَىٰٓ أَعۡيُنِ ٱلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَشۡهَدُونَ ٦١ قَالُوٓاْ ءَأَنتَ فَعَلۡتَ هَٰذَا بَِٔالِهَتِنَا يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ ٦٢ قَالَ بَلۡ فَعَلَهُۥ كَبِيرُهُمۡ هَٰذَا فَسَۡٔلُوهُمۡ إِن كَانُواْ يَنطِقُونَ ٦٣ فَرَجَعُوٓاْ إِلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ فَقَالُوٓاْ إِنَّكُمۡ أَنتُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٦٤ ثُمَّ نُكِسُواْ عَلَىٰ رُءُوسِهِمۡ لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَا هَٰٓؤُلَآءِ يَنطِقُونَ ٦٥قَالَ أَفَتَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكُمۡ شَيۡٔٗا وَلَا يَضُرُّكُمۡ ٦٦ أُفّٖ لَّكُمۡ وَلِمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٦٧ قَالُواْ حَرِّقُوهُ وَٱنصُرُوٓاْ ءَالِهَتَكُمۡ إِن كُنتُمۡ فَٰعِلِينَ ٦٨ قُلۡنَا يَٰنَارُ كُونِي بَرۡدٗا وَسَلَٰمًا عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ ٦٩ وَأَرَادُواْ بِهِۦ كَيۡدٗا فَجَعَلۡنَٰهُمُ ٱلۡأَخۡسَرِينَ ٧٠ وَنَجَّيۡنَٰهُ وَلُوطًا إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَا لِلۡعَٰلَمِينَ ٧١ وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ نَافِلَةٗۖ وَكُلّٗا جَعَلۡنَا صَٰلِحِينَ ٧٢ ﴾
پس ساخت آنها را ریزه ریزه مگر بت بزرگ را از ایشان. تا بود که به سوى او ایشان بازگردند. ﴿58﴾گفتند: که کرده است این کار به خدایانِ ما؟ هرآیینه وى از ستمکاران است [به جماعت] . ﴿59﴾گفتند: شنیدیم از جوانى که ذکر بتان میکرد (یعنى عیب میکرد)، گفته میشود او را ابراهیم. ﴿60﴾گفتند: بیارید او را به حضور چشم مردمان تا بود که ایشان گواهى دهند. ﴿61﴾گفتند: آیا تو کردى این کار به خدایان ما اى ابراهیم؟!. ﴿62﴾گفت: بلکه کرده است آن را این بت بزرگ ایشان! پس سؤال کنید از بتان اگر سخن میگویند. ﴿63﴾پس رجوع کردند به خویشتن، پس گفتند با یکدیگر هرآیینه شمایید ستمکار. ﴿64﴾پس نگونسار شدند بر سر خویش [و این کنایت است از ملزم شدن]، هرآیینه تو میدانى که ایشان سخن نمیگویند. ﴿65﴾گفت: آیا عبادت میکنید بجز خدا چیزی راکه هیچ نفع نمىرساند به شما و زیان نکند شما را؟. ﴿66﴾ناخوشى است به شما و به آنچه میپرستید بجز خدا. آیا نمىفهمید؟. ﴿67﴾با یکدیگر گفتند: که بسوزانید او را و نصرت دهید خدایان خود را اگر کنندهاید [810]. ﴿68﴾گفتیم: اى آتش! سرد شو و سلامتی باش بر ابراهیم. ﴿69﴾و خواستند به او فریب کردن، پس ساختیم ایشان را زیانکارتر. ﴿70﴾و برهانیدیم ابراهیم را و لوط را به سوى زمینى که برکت نهادیم در آن عالَمها را [811]. ﴿71﴾و عطا کردیم او را اسحق و عطا کردیم یعقوب که نبیرۀ ابراهیم بود و هر یکى را ساختیم نیکوکار. ﴿72﴾
﴿وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ يَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡهِمۡ فِعۡلَ ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَإِقَامَ ٱلصَّلَوٰةِ وَإِيتَآءَ ٱلزَّكَوٰةِۖ وَكَانُواْ لَنَا عَٰبِدِينَ ٧٣ وَلُوطًا ءَاتَيۡنَٰهُ حُكۡمٗا وَعِلۡمٗا وَنَجَّيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡقَرۡيَةِ ٱلَّتِي كَانَت تَّعۡمَلُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمَ سَوۡءٖ فَٰسِقِينَ ٧٤ وَأَدۡخَلۡنَٰهُ فِي رَحۡمَتِنَآۖ إِنَّهُۥ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٧٥ وَنُوحًا إِذۡ نَادَىٰ مِن قَبۡلُ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَنَجَّيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ ٧٦ وَنَصَرۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَآۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمَ سَوۡءٖ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٧٧ وَدَاوُۥدَ وَسُلَيۡمَٰنَ إِذۡ يَحۡكُمَانِ فِي ٱلۡحَرۡثِ إِذۡ نَفَشَتۡ فِيهِ غَنَمُ ٱلۡقَوۡمِ وَكُنَّا لِحُكۡمِهِمۡ شَٰهِدِينَ ٧٨ فَفَهَّمۡنَٰهَا سُلَيۡمَٰنَۚ وَكُلًّا ءَاتَيۡنَا حُكۡمٗا وَعِلۡمٗاۚ وَسَخَّرۡنَا مَعَ دَاوُۥدَ ٱلۡجِبَالَ يُسَبِّحۡنَ وَٱلطَّيۡرَۚ وَكُنَّا فَٰعِلِينَ ٧٩وَعَلَّمۡنَٰهُ صَنۡعَةَ لَبُوسٖ لَّكُمۡ لِتُحۡصِنَكُم مِّنۢ بَأۡسِكُمۡۖ فَهَلۡ أَنتُمۡ شَٰكِرُونَ ٨٠ وَلِسُلَيۡمَٰنَ ٱلرِّيحَ عَاصِفَةٗ تَجۡرِي بِأَمۡرِهِۦٓ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَاۚ وَكُنَّا بِكُلِّ شَيۡءٍ عَٰلِمِينَ ٨١﴾
و پیشوا گردانیدیم ایشان را، راه مىنمودند به فرمان ما و وحى فرستادیم به سوى ایشان کردنِ نیکوییها و برپا داشتن نماز و دادن زکات و بودند ما را عبادت کنندگان. ﴿73﴾و لوط را دادیم حکمت و علم و برهانیدیم او را از دیهى که میکرد کارهایى ناپاک. هرآیینه ایشان بودند قوم بد گنهکار. ﴿74﴾و درآوردیم او را به رحمت خویش. هرآیینه وى بود از شایسته کاران. ﴿75﴾و یاد کن نوح را چون نداکرد پیش از این، پس قبول کردیم دعاى او را. پس خلاص کردیم او را و کسانِ او را از اندوه بزرگ. ﴿76﴾و نصرت دادیم او را بر قومی که دروغ شمردند آیاتِ ما را. هرآیینه ایشان بودند گروهى بد، پس غرق کردیم ایشان را همه یکجا. ﴿77﴾و یاد کن داود و سلیمان را چون حکم کردند در باب زراعت، چون به وقت شب چرا کرد در آن گوسفندان گروهى و بودیم بر حکم ایشان حاضر [812]. ﴿78﴾پس فهمانیدیم طریق فیصل کردن خصومت، سلیمان را و هر یکى را داده بودیم حکمت و دانش و مُسَخَّر گردانیدیم با داود کوهها راکه با او تسبیح میکردند و مرغان را نیز مُسَخَّر ساختیم و ما بودیم کننده. ﴿79﴾و بیاموختیم او را ساختن لباسى برای شماکه نگاه دارد شما را از ضرر کارزار شما [813]پس آیا هستید شکر کننده؟. ﴿80﴾و مُسَخَّر ساختیم براى سلیمان بادِ تند و زنده، میرفت به فرمان وى به سوى زمین که برکت نهادیم در آن (یعنى شام) و بودیم به هر چیز دانا. ﴿81﴾
﴿وَمِنَ ٱلشَّيَٰطِينِ مَن يَغُوصُونَ لَهُۥ وَيَعۡمَلُونَ عَمَلٗا دُونَ ذَٰلِكَۖ وَكُنَّا لَهُمۡ حَٰفِظِينَ ٨٢ ۞وَأَيُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ ٨٣ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَكَشَفۡنَا مَا بِهِۦ مِن ضُرّٖۖ وَءَاتَيۡنَٰهُ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا وَذِكۡرَىٰ لِلۡعَٰبِدِينَ ٨٤ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِدۡرِيسَ وَذَا ٱلۡكِفۡلِۖ كُلّٞ مِّنَ ٱلصَّٰبِرِينَ ٨٥ وَأَدۡخَلۡنَٰهُمۡ فِي رَحۡمَتِنَآۖ إِنَّهُم مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٨٦ وَذَا ٱلنُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَٰضِبٗا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقۡدِرَ عَلَيۡهِ فَنَادَىٰ فِي ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٨٧ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَنَجَّيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّۚ وَكَذَٰلِكَ نُۨجِي ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٨٨ وَزَكَرِيَّآ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥ رَبِّ لَا تَذَرۡنِي فَرۡدٗا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡوَٰرِثِينَ ٨٩ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَوَهَبۡنَا لَهُۥ يَحۡيَىٰ وَأَصۡلَحۡنَا لَهُۥ زَوۡجَهُۥٓۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَيَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَكَانُواْ لَنَا خَٰشِعِينَ ٩٠ ﴾
و مُسَخَّر ساختیم از دیوان جماعتی راکه غواصى میکردند براى وى و میکردند کارى غیر آن. نیز بودیم ایشان را نگاه دارنده. ﴿82﴾و یاد کن ایوب را چون نداکرد به جناب پروردگار خویش به آنکه مرا رسیده است رنج و تو مهربانترین مهربانى. ﴿83﴾پس قبول کردیم دعاى او را، پس دور ساختیم آنچه با وى بود از رنج و عطا کردیم او را فرزندانِ او. و مانند ایشان همراه ایشان به سبب مهربانى از نزدیک خویش و تا پندى بود عبادت کنندگان را. ﴿84﴾و یاد کن اسمعیل و ادریس را و ذوالکفل را. هر یکى از صبر کنندگان بود. ﴿85﴾و درآوردیم ایشان را در رحمت خود. هرآیینه ایشان از نیکوکاران بودند. ﴿86﴾و یاد کن ذو النون را چون رفت خشم خورده [814]، پس گمان کرد که تنگ نگیریم بر وى [815]، پس ندا کرد در تاریکیها به آنکه: هیچ معبود به حق نیست غیر تو، پاکی توراست. هرآیینه من بودم از ستمکاران. ﴿87﴾پس قبول کردیم دعاى او را و نجات دادیمش از غم و همچنین نجات میدهیم مسلمانان را. ﴿88﴾و یادکن زکریا را چون ندا کرد به جناب پروردگار خود: اى پروردگار من! مگذار مرا تنها و تو بهترین وارثانى. ﴿89﴾پس قبول کردیم دعای او را و بخشیدم او را یحیى و نیکو ساختیم براى او زن او را. هرآیینه این پیغامبران شتابى میکردند در در نیکیها و مىخواندند ما را به توقع و خوف و بودند برای ما نیازمند. ﴿90﴾
﴿وَٱلَّتِيٓ أَحۡصَنَتۡ فَرۡجَهَا فَنَفَخۡنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلۡنَٰهَا وَٱبۡنَهَآ ءَايَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ ٩١ إِنَّ هَٰذِهِۦٓ أُمَّتُكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَأَنَا۠ رَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُونِ ٩٢ وَتَقَطَّعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَيۡنَهُمۡۖ كُلٌّ إِلَيۡنَا رَٰجِعُونَ ٩٣ فَمَن يَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَا كُفۡرَانَ لِسَعۡيِهِۦ وَإِنَّا لَهُۥ كَٰتِبُونَ ٩٤ وَحَرَٰمٌ عَلَىٰ قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَآ أَنَّهُمۡ لَا يَرۡجِعُونَ ٩٥ حَتَّىٰٓ إِذَا فُتِحَتۡ يَأۡجُوجُ وَمَأۡجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٖ يَنسِلُونَ ٩٦ وَٱقۡتَرَبَ ٱلۡوَعۡدُ ٱلۡحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَٰخِصَةٌ أَبۡصَٰرُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يَٰوَيۡلَنَا قَدۡ كُنَّا فِي غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا بَلۡ كُنَّا ظَٰلِمِينَ ٩٧ إِنَّكُمۡ وَمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمۡ لَهَا وَٰرِدُونَ ٩٨ لَوۡ كَانَ هَٰٓؤُلَآءِ ءَالِهَةٗ مَّا وَرَدُوهَاۖ وَكُلّٞ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٩٩ لَهُمۡ فِيهَا زَفِيرٞ وَهُمۡ فِيهَا لَا يَسۡمَعُونَ ١٠٠ إِنَّ ٱلَّذِينَ سَبَقَتۡ لَهُم مِّنَّا ٱلۡحُسۡنَىٰٓ أُوْلَٰٓئِكَ عَنۡهَا مُبۡعَدُونَ ١٠١ ﴾
و یاد کن زنى راکه به عفت نگه داشت شرمگاه خود را، پس دمیدیم در آن روح خود را و ساختیم او را و پسرِ او را نشانهای براى عالمها. ﴿91﴾گفتیم: هرآیینه این است ملّت شما ملّت یکتا، و من پروردگار شمایم. پس عبادتِ من کنید [816]. ﴿92﴾و متفرق شدند امّتها در کار خود [817]در میان خویش. هر یک به سوى ما رجوع کنندگانند. ﴿93﴾پس هر که بکند از جنس کارهاى شایسته و او مؤمن باشد، پس ناقبولى نبود سعى او را. و هرآیینه براى او مىنویسیم. ﴿94﴾و محال است بر هر دیهى که هلاک کردیم او را آنکه بازگردند (یعنى به دنیا) . ﴿95﴾تا وقتى که گشاده شود قید یأجوج و مأجوج و ایشان از هر بلندى بشتابند. ﴿96﴾و نزدیک برسد وعدۀ راست. پس ناگهان حال این است، بالا دوخته شود چشم کافران. گویند: وای بر ما! هرآیینه در غفلت بودیم از این حال، بلکه بودیم ستمکار. ﴿97﴾هرآیینه شما و آنچه مىپرستید بجز خدا (یعنى بتان) آتش انگیز دوزخ باشید. شما بر وى حاضر شوید. ﴿98﴾اگر مىبودند اینها خدایان، حاضر نمىگشتند بر دوزخ. و همۀ ایشان آنجا جاویدان باشند. ﴿99﴾ایشان را آنجا ناله باشد و ایشان آنجا هیچ نشنوند. ﴿100﴾هرآیینه آنانکه سابقاً مقرر شد براى ایشان از جانب ما نیکویى، این جماعت از دوزخ دور کرده شوند. ﴿101﴾
﴿لَا يَسۡمَعُونَ حَسِيسَهَاۖ وَهُمۡ فِي مَا ٱشۡتَهَتۡ أَنفُسُهُمۡ خَٰلِدُونَ ١٠٢ لَا يَحۡزُنُهُمُ ٱلۡفَزَعُ ٱلۡأَكۡبَرُ وَتَتَلَقَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ هَٰذَا يَوۡمُكُمُ ٱلَّذِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ ١٠٣ يَوۡمَ نَطۡوِي ٱلسَّمَآءَ كَطَيِّ ٱلسِّجِلِّ لِلۡكُتُبِۚ كَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِيدُهُۥۚ وَعۡدًا عَلَيۡنَآۚ إِنَّا كُنَّا فَٰعِلِينَ ١٠٤وَلَقَدۡ كَتَبۡنَا فِي ٱلزَّبُورِ مِنۢ بَعۡدِ ٱلذِّكۡرِ أَنَّ ٱلۡأَرۡضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ ٱلصَّٰلِحُونَ ١٠٥ إِنَّ فِي هَٰذَا لَبَلَٰغٗا لِّقَوۡمٍ عَٰبِدِينَ ١٠٦ وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ ١٠٧ قُلۡ إِنَّمَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٨ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُلۡ ءَاذَنتُكُمۡ عَلَىٰ سَوَآءٖۖ وَإِنۡ أَدۡرِيٓ أَقَرِيبٌ أَم بَعِيدٞ مَّا تُوعَدُونَ ١٠٩ إِنَّهُۥ يَعۡلَمُ ٱلۡجَهۡرَ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ وَيَعۡلَمُ مَا تَكۡتُمُونَ ١١٠ وَإِنۡ أَدۡرِي لَعَلَّهُۥ فِتۡنَةٞ لَّكُمۡ وَمَتَٰعٌ إِلَىٰ حِينٖ ١١١ قَٰلَ رَبِّ ٱحۡكُم بِٱلۡحَقِّۗ وَرَبُّنَا ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلۡمُسۡتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ ١١٢﴾
نشنوند آواز دوزخ را و ایشان در آنچه خواهد نفس ایشان، جاویدانند. ﴿102﴾اندوهگین نسازد ایشان را آن ترس بزرگ و پیش آیند ایشان را فرشتگان. گویند: این است آن روز که شما را وعده داده مىشد. ﴿103﴾روزی که پیچیم آسمان را مانند پیچیدن طومار وقت نوشتن، نامهها را. چنانکه آغازیدیم اوّل آفرینش را، دیگر باره کنیم آفرینش. وعدۀ لازم بر ما. هرآیینه ما کنندهایم. ﴿104﴾و هرآیینه نوشتیم در زبور بعد از تورات که زمین، وارث آن شوند بندگانِ شایستۀ ما [818]. ﴿105﴾هرآیینه در آنچه گفته شد، کفایت است گروه عابدان را. ﴿106﴾و نفرستادیم تو را مگر از روى مهربانى بر عالمها. ﴿107﴾بگو جز این نیست که وحى فرستاده میشود به سوى من که معبود شما خدای یکتا است. پس آیا گردن نهنده هستید؟. ﴿108﴾پس اگر اعراض کنند، پس بگو: خبردار ساختم شما را بر وجهى که همه برابر باشید. و نمیدانم که نزدیک است یا دور است، آنچه وعده داده میشوید. ﴿109﴾هرآیینه خدا میداند آشکار را از سخن و میداند آنچه پنهان میکنید. ﴿110﴾و نمىدانم شاید تأخیر موعود، ابتلا باشد شما را و بهرهمندى باشد تا مدتى. ﴿111﴾پیغامبر گفت: اى پروردگار من! حکم کن به راستى. و پروردگار ما بخشاینده است، از وى مدد طلب کرده میشود بر آنچه بیان مىکنید. ﴿112﴾
[800] مترجم گوید: مراد از نشانۀ عقوبت عام میداشتند مثل قوم نوح و صرصر قوم هود، والله اعلم. [801] یعنی به غمخوارگی قوم احوال شما پرسند. [802] یعنی زن و فرزند. [803] یعنی مجرد میبودند و این مناقصه لطیفه است. حاصل آنکه در رسل، این استبعاد جاری نیست که چرا آدمی رسول باشد بلکه آن را در تنزیه از زن و فرزند میتوان تقریر کرد که اگر خدا را زن و فرزند میبودند، مجرد و واجبالوجود، جامع اوصاف کمال میبودند، والله اعلم. [804] یعنی ملأ اعلی. [805] یعنی از ذهب و فضه. [806] مراد ازین کلام، ردست بر عبادت اصنام. [807] مترجم گوید: واکردن آسمانها، نازل کردن مَطَر است و واکردن زمین، رویانیدن گیاه از وی. [808] این کنایت است از غلبۀ استعجال بر آدمی، والله اعلم. [809] یعنی به اسلام اسلم و غفار پیش از هجرت. [810] القصه در آتش انداختند. [811] یعنی سرزمین شام. [812] یعنی گوسفندانِ قومی در زراعت قومی دیگر به وقب شب درآمدند و چرا کردن. علیه السلام، حکم کرد به دادن گوسفندانِ، عوض زراعت. سلیمان حکم کرد این قوم را به اصلاح زراعت و آن قوم را به انتفاع از شیر غنم تا وقتی که زراعت به حال خود رسد. حکم سلیمان اصوب بود، الله اعلم. [813] یعنی ساختن زره. [814] یعنی بر قوم خود به غیر اذن الهی، الله اعلم. [815] القصه حوت او را به حلق درکشید. [816] یعنی اصل دین، واحد است و اختلاف، در فروع میباشد. [817] یعنی در اصل دین. [818] یعنی در آخر زمان پیغامبری مبعوث شود و امت او بر هر زمین غالب شود، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمۡۚ إِنَّ زَلۡزَلَةَ ٱلسَّاعَةِ شَيۡءٌ عَظِيمٞ ١ يَوۡمَ تَرَوۡنَهَا تَذۡهَلُ كُلُّ مُرۡضِعَةٍ عَمَّآ أَرۡضَعَتۡ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمۡلٍ حَمۡلَهَا وَتَرَى ٱلنَّاسَ سُكَٰرَىٰ وَمَا هُم بِسُكَٰرَىٰ وَلَٰكِنَّ عَذَابَ ٱللَّهِ شَدِيدٞ ٢ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُجَٰدِلُ فِي ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيۡطَٰنٖ مَّرِيدٖ ٣ كُتِبَ عَلَيۡهِ أَنَّهُۥ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُۥ يُضِلُّهُۥ وَيَهۡدِيهِ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ ٤ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِن كُنتُمۡ فِي رَيۡبٖ مِّنَ ٱلۡبَعۡثِ فَإِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ مِنۡ عَلَقَةٖ ثُمَّ مِن مُّضۡغَةٖ مُّخَلَّقَةٖ وَغَيۡرِ مُخَلَّقَةٖ لِّنُبَيِّنَ لَكُمۡۚ وَنُقِرُّ فِي ٱلۡأَرۡحَامِ مَا نَشَآءُ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى ثُمَّ نُخۡرِجُكُمۡ طِفۡلٗا ثُمَّ لِتَبۡلُغُوٓاْ أَشُدَّكُمۡۖ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّىٰ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ لِكَيۡلَا يَعۡلَمَ مِنۢ بَعۡدِ عِلۡمٖ شَيۡٔٗاۚ وَتَرَى ٱلۡأَرۡضَ هَامِدَةٗ فَإِذَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡهَا ٱلۡمَآءَ ٱهۡتَزَّتۡ وَرَبَتۡ وَأَنۢبَتَتۡ مِن كُلِّ زَوۡجِۢ بَهِيجٖ ٥
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
ای مردمان! بترسید از پروردگار خویش. هرآیینه زلزله که نزدیک قیامت باشد، چیزى بزرگ است. ﴿1﴾روزی که ببینید آن را، غافل شود هر شیر دهنده از طفلى که شیر میدهدش و بنهد هر زن باردار، بار شکم خود را! و ببینى مردمان را مست شده و نیستند مست و لیکن عذاب خدا سخت است. ﴿2﴾و از مردمان کسى هست که گفتگو میکند در شأنِ خدا به غیرِ دانش و پیروى مىنماید هر شیطان متمرّد را. ﴿3﴾[که در قضای الهى] نوشته شده است بر وى که هر که دوست دارىِ او کند، پس وى گمراه کندش و راه نمایدش به سوى عذاب آتش. ﴿4﴾اى مردمان! اگر در شکید از رستخیز، پس هرآیینه ما آفریدیم شما را از خاک، باز از نطفه، باز از خون بسته، باز از گوشت پارۀ صورت داده و غیر صورت داده. میگوییم تا واضح سازیم برای شما. و قرار میدهیم در رحمها چیزى راکه خواهیم تا میعاد معین، باز بیرون مىآریم شما را کودکى شده، باز تربیت مىکنیم تا برسید به نهایت جوانىِ خود. و از شماکسى بود که قبض ارواح او کرده آید و از شماکسى بود که بازگردانیده شود به بدترینِ عمر، تا نداند چیزى را بعد از آنکه میدانست. و مىبینى زمین را خشک شده، پس وقتى که فروفرستادیم بر آن آب را، جنبش کند و بیفزاید و برویاند از هر قسم رونقدار. ﴿5﴾
﴿ ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّهُۥ يُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَأَنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٦ وَأَنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِيَةٞ لَّا رَيۡبَ فِيهَا وَأَنَّ ٱللَّهَ يَبۡعَثُ مَن فِي ٱلۡقُبُورِ ٧ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُجَٰدِلُ فِي ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَلَا هُدٗى وَلَا كِتَٰبٖ مُّنِيرٖ ٨ ثَانِيَ عِطۡفِهِۦ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۖ لَهُۥ فِي ٱلدُّنۡيَا خِزۡيٞۖ وَنُذِيقُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عَذَابَ ٱلۡحَرِيقِ ٩ ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتۡ يَدَاكَ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَيۡسَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِيدِ ١٠ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَعۡبُدُ ٱللَّهَ عَلَىٰ حَرۡفٖۖ فَإِنۡ أَصَابَهُۥ خَيۡرٌ ٱطۡمَأَنَّ بِهِۦۖ وَإِنۡ أَصَابَتۡهُ فِتۡنَةٌ ٱنقَلَبَ عَلَىٰ وَجۡهِهِۦ خَسِرَ ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةَۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِينُ ١١ يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُۥ وَمَا لَا يَنفَعُهُۥۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلضَّلَٰلُ ٱلۡبَعِيدُ ١٢ يَدۡعُواْ لَمَن ضَرُّهُۥٓ أَقۡرَبُ مِن نَّفۡعِهِۦۚ لَبِئۡسَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَلَبِئۡسَ ٱلۡعَشِيرُ ١٣ إِنَّ ٱللَّهَ يُدۡخِلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَفۡعَلُ مَا يُرِيدُ ١٤ مَن كَانَ يَظُنُّ أَن لَّن يَنصُرَهُ ٱللَّهُ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ فَلۡيَمۡدُدۡ بِسَبَبٍ إِلَى ٱلسَّمَآءِ ثُمَّ لۡيَقۡطَعۡ فَلۡيَنظُرۡ هَلۡ يُذۡهِبَنَّ كَيۡدُهُۥ مَا يَغِيظُ ١٥﴾
این همه به سبب آن است که اللّه همونست ثابت و آنکه وى زنده میکند مردگان را و آنکه وى بر همه چیز تواناست. ﴿6﴾و آنکه قیامت آمدنى است، نیست هیچ شبهه در آن و آنکه خدا برانگیزد آنان را که در گور باشند. ﴿7﴾و از مردمان کسی هست که گفتگو میکند در شأن خدا به غیر دانش و به غیر هدایت و به غیر کتاب روشن. ﴿8﴾پیچنده صفحۀ گردن خود را [819]تا گمراه کند از راه خدا. او راست در دنیا رسوایى و بچشانیم او را روز قیامت، عذاب سوختن. ﴿9﴾این به سبب آن اعمال است که فرستادش دو دست تو و به سبب آن است که خدا نیست ستم کننده بر بندگان. ﴿10﴾و از مردمان کسى هست که عبادت میکند خدای را بر کناره، پس اگر برسد او را نعمتى، آرام گیرد به آن. و اگر برسد او را بلایى، برگردد بر روی خود. زیانکار شده در دنیا و آخرت، این است زیانِ ظاهر. ﴿11﴾به نیایش میخواند بجز خدا چیزى راکه زیان نرساندش و سود ندهدش. این است گمراهى دور. ﴿12﴾میخواند کسى راکه زیان او نزدیکتر است از سود او. هرآیینه بدخداوندى و بدیارى است. ﴿13﴾هرآیینه خدا درآرد آنان راکه ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند در بوستانها که میرود زیر آن جویها. هرآیینه خدا میکند آنچه میخواهد. ﴿14﴾هركه پنداشته باشد كه نصرت نخواهد داد خدا پيغمبر را در دنيا و آخرت، پس باید بیاویزد ریسمانی به جانب بالا، باز باید که قطع نماید پس ببیند آیا دور میکند این تدبیرِ او چیزی را که به خشم آورد [820].﴿15﴾
﴿وَكَذَٰلِكَ أَنزَلۡنَٰهُ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖ وَأَنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يُرِيدُ ١٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلصَّٰبِِٔينَ وَٱلنَّصَٰرَىٰ وَٱلۡمَجُوسَ وَٱلَّذِينَ أَشۡرَكُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ يَفۡصِلُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ ١٧ أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يَسۡجُدُۤ لَهُۥۤ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ وَٱلنُّجُومُ وَٱلۡجِبَالُ وَٱلشَّجَرُ وَٱلدَّوَآبُّ وَكَثِيرٞ مِّنَ ٱلنَّاسِۖ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيۡهِ ٱلۡعَذَابُۗ وَمَن يُهِنِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّكۡرِمٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَفۡعَلُ مَا يَشَآءُ۩ ١٨ ۞هَٰذَانِ خَصۡمَانِ ٱخۡتَصَمُواْ فِي رَبِّهِمۡۖ فَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ قُطِّعَتۡ لَهُمۡ ثِيَابٞ مِّن نَّارٖ يُصَبُّ مِن فَوۡقِ رُءُوسِهِمُ ٱلۡحَمِيمُ ١٩ يُصۡهَرُ بِهِۦ مَا فِي بُطُونِهِمۡ وَٱلۡجُلُودُ ٢٠ وَلَهُم مَّقَٰمِعُ مِنۡ حَدِيدٖ ٢١ كُلَّمَآ أَرَادُوٓاْ أَن يَخۡرُجُواْ مِنۡهَا مِنۡ غَمٍّ أُعِيدُواْ فِيهَا وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِيقِ ٢٢ إِنَّ ٱللَّهَ يُدۡخِلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ يُحَلَّوۡنَ فِيهَا مِنۡ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٖ وَلُؤۡلُؤٗاۖ وَلِبَاسُهُمۡ فِيهَا حَرِيرٞ ٢٣﴾
و همچنین فروفرستادیم قرآن را آیات روشن و بدانید که خدا راه مىنماید هر که را خواهد. ﴿16﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و آنانکه یهود شدند و ستارهپرستان و ترسایان و گبران و مشرکان، خداى تعالى فیصل خواهد کرد میانِ ایشان روز قیامت. هرآیینه خدا بر هر چیز مطلع است. ﴿17﴾آیا ندیدى که سجده میکنند خدای تعالی را آنانکه در آسمانهایند و آنانکه در زمینند و آفتاب و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و چهارپایان و بسیارى از مردمان؟ و بسیارکس هستند که ثابت شده است بر ایشان عذاب. و هر که را خوار کند خدا، پس نیست او را هیچ گرامى دارنده، هرآیینه خدا میکند آنچه میخواهد. ﴿18﴾این دو فریق دشمنان یکدیگرند. خصومت کردند در شأن پروردگار خویش، پس آنانکه کافر شدند، قطع کرده شد براى ایشان جامهها از آتش، ریخته شود بالای سر ایشان آب گرم. ﴿19﴾گداخته گردد به آن هرچه در شکمهاى ایشان باشد و پوستها نیز. ﴿20﴾و براى کوفتن ایشان مهیا باشند گرزها از آهن. ﴿21﴾هرگاهی خواهند که برآیند از دوزخ خلاص شوند، از اندوه بازگردانیده شوند آنجا و گفته شود: بچشید عذاب سوختن. ﴿22﴾هرآیینه خدا درمىآرد آنان راکه ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند در بوستانها، میرود زیر آن جویها، پیرایه پوشانیده شوند آنجا از دستوانهها از زر و مروارید و لباس ایشان آنجا ابریشم بُوَد. ﴿23﴾
﴿ وَهُدُوٓاْ إِلَى ٱلطَّيِّبِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ وَهُدُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡحَمِيدِ ٢٤ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ ٱلَّذِي جَعَلۡنَٰهُ لِلنَّاسِ سَوَآءً ٱلۡعَٰكِفُ فِيهِ وَٱلۡبَادِۚ وَمَن يُرِدۡ فِيهِ بِإِلۡحَادِۢ بِظُلۡمٖ نُّذِقۡهُ مِنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ ٢٥ وَإِذۡ بَوَّأۡنَا لِإِبۡرَٰهِيمَ مَكَانَ ٱلۡبَيۡتِ أَن لَّا تُشۡرِكۡ بِي شَيۡٔٗا وَطَهِّرۡ بَيۡتِيَ لِلطَّآئِفِينَ وَٱلۡقَآئِمِينَ وَٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ ٢٦ وَأَذِّن فِي ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَجِّ يَأۡتُوكَ رِجَالٗا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٖ يَأۡتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٖ ٢٧ لِّيَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ وَيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡلُومَٰتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِۖ فَكُلُواْ مِنۡهَا وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡبَآئِسَ ٱلۡفَقِيرَ ٢٨ ثُمَّ لۡيَقۡضُواْ تَفَثَهُمۡ وَلۡيُوفُواْ نُذُورَهُمۡ وَلۡيَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ ٢٩ ذَٰلِكَۖ وَمَن يُعَظِّمۡ حُرُمَٰتِ ٱللَّهِ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّهُۥ عِندَ رَبِّهِۦۗ وَأُحِلَّتۡ لَكُمُ ٱلۡأَنۡعَٰمُ إِلَّا مَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡۖ فَٱجۡتَنِبُواْ ٱلرِّجۡسَ مِنَ ٱلۡأَوۡثَٰنِ وَٱجۡتَنِبُواْ قَوۡلَ ٱلزُّورِ ٣٠ ﴾
و راه نموده شد [821]ایشان را به پاکیزه از سخن. و دلالت کرده شد ایشان را به راه خدای ستوده. ﴿24﴾هرآیینه آنانکه کافر شدند و بازمیدارند از راه خدا و از مسجد حرام که پیدا کردهایم آن را برای مردمان، یکسان آنجا متوطن و صحرانشین. و هرکه خواهد آنجا کجروى کردن به ستمکارى، بچشانیم او را عذاب درد دهنده. ﴿25﴾و یاد کن چون معین ساختیم برای ابراهیم موضع خانۀ کعبه را، این سخن گفته که: شریک مقرر مکن با من هیچ چیزى را و پاک کن خانۀ مرا برای طواف کنندگان و ایستادگان و رکوع کنندگان وسجودکنندگان [822]. ﴿26﴾و آواز ده در میان مردمان به حج، تا بیایند پیش تو پیاده و سوار بر هر شتر لاغر، بیایند این شترانِ لاغر از هر راه دور. ﴿27﴾تا حاضر شوند نزدیک فایدهها برای خویشِ و یاد کنند نام خدا را در روزى چند دانسته شده [823]و بعد از وى بر ذبح آنچه خداى تعالى روزى داده است ایشان را از قسم چهارپایان مواشى. پس بخورید از آن و بخورانید درماندۀ درویش را. ﴿28﴾باز باید که دور کنند چرک تن خود را و به وفا رسانند نذرهای خود را و طواف نمایند به این خانۀ قدیم [824]. ﴿29﴾این است حکم و هر که تعظیم کند شعایر خدا را پس این تعظیم کردن بهتر است او را نزدیک پروردگار او. و حلال کرده شد برای شما مواشى [825]مگر آنچه خوانده خواهد شد بر شما [826]، پس احتراز کنید از پلیدى بتان و احتراز کنید از سخن دروغ [827]. ﴿30﴾
﴿ حُنَفَآءَ لِلَّهِ غَيۡرَ مُشۡرِكِينَ بِهِۦۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَتَخۡطَفُهُ ٱلطَّيۡرُ أَوۡ تَهۡوِي بِهِ ٱلرِّيحُ فِي مَكَانٖ سَحِيقٖ ٣١ ذَٰلِكَۖ وَمَن يُعَظِّمۡ شَعَٰٓئِرَ ٱللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقۡوَى ٱلۡقُلُوبِ ٣٢ لَكُمۡ فِيهَا مَنَٰفِعُ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى ثُمَّ مَحِلُّهَآ إِلَى ٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ ٣٣ وَلِكُلِّ أُمَّةٖ جَعَلۡنَا مَنسَكٗا لِّيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِۗ فَإِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَلَهُۥٓ أَسۡلِمُواْۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُخۡبِتِينَ ٣٤ ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَٱلصَّٰبِرِينَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمۡ وَٱلۡمُقِيمِي ٱلصَّلَوٰةِ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ٣٥ وَٱلۡبُدۡنَ جَعَلۡنَٰهَا لَكُم مِّن شَعَٰٓئِرِ ٱللَّهِ لَكُمۡ فِيهَا خَيۡرٞۖ فَٱذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَيۡهَا صَوَآفَّۖ فَإِذَا وَجَبَتۡ جُنُوبُهَا فَكُلُواْ مِنۡهَا وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡقَانِعَ وَٱلۡمُعۡتَرَّۚ كَذَٰلِكَ سَخَّرۡنَٰهَا لَكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٣٦ لَن يَنَالَ ٱللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَآؤُهَا وَلَٰكِن يَنَالُهُ ٱلتَّقۡوَىٰ مِنكُمۡۚ كَذَٰلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمۡ لِتُكَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰكُمۡۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٣٧ ۞إِنَّ ٱللَّهَ يُدَٰفِعُ عَنِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٖ كَفُورٍ ٣٨ ﴾
حنیفى دین شده براى خدا غیرِ شریک مقرر کننده با وى. و هر که شریک مقرر کند با خدا، پس گویا که فروافتاد از آسمان، پس بربایند او را مرغانِ مردارخوار یا فروافکند او را باد به مکانى دور [828]. ﴿31﴾این است حکم و هر که تعظیم کند شعایر خدا را، پس این تعظیم از تقواى دلها است. ﴿32﴾شما را در آن مواشى فایدههاست تا میعادى معین، باز جاى فرود آمدن آن به خانۀ قدیم است. ﴿33﴾و هر امّتى را معین ساختهایم طریق قربانى تا یاد کنند نام خدا را بر آنچه داده است ایشان را از چهار پایان مواشى. پس خداى شما خداى یکتا است، پس او را منقاد شوید و [یا محمّد] بشارت ده نیایش کنندگان را. ﴿34﴾آنان راکه چون یاد کرده شود خدا، بترسد دل ایشان و صبر کنندگان را بر آنچه برسد به ایشان و برپادارندگان نماز را و آنان راکه از آنچه روزى دادیم به ایشان خرج میکنند. ﴿35﴾و شترانِ قربانى را ساختهایم براى شما از شعایر خدا، شما را در آن نیکى است. پس یاد کنید نام خدا را بر نحر آن بر چهارپایى ایستاده، پس چون به زمین افتد پهلوى آن، بخورید از آن و بخورانید درویش بىسؤال را و سؤال کننده را. همچنین رام گردانیدیم چهارپایان را برای شما، بُوَد که شکر کنید. ﴿36﴾نمیرسد به خدا گوشت قربانىها و نه خون اینها و لیکن میرسد به وى پرهیزگارى از شما. همچنین رام گردانیدیم قربانیها برای شما تا به بزرگى یادکنید خدا را به شکر آنکه راه نمود شما را. و بشارت ده نیکوکاران را. ﴿37﴾هرآیینه خدا دفع میکند از مسلمانان [829]. هرآیینه خدا دوست نمیدارد هر خیانت کنندۀ ناسپاس را. ﴿38﴾
﴿ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَٰتَلُونَ بِأَنَّهُمۡ ظُلِمُواْۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ نَصۡرِهِمۡ لَقَدِيرٌ ٣٩ ٱلَّذِينَ أُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِم بِغَيۡرِ حَقٍّ إِلَّآ أَن يَقُولُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُۗ وَلَوۡلَا دَفۡعُ ٱللَّهِ ٱلنَّاسَ بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لَّهُدِّمَتۡ صَوَٰمِعُ وَبِيَعٞ وَصَلَوَٰتٞ وَمَسَٰجِدُ يُذۡكَرُ فِيهَا ٱسۡمُ ٱللَّهِ كَثِيرٗاۗ وَلَيَنصُرَنَّ ٱللَّهُ مَن يَنصُرُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ٤٠ ٱلَّذِينَ إِن مَّكَّنَّٰهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَمَرُواْ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَنَهَوۡاْ عَنِ ٱلۡمُنكَرِۗ وَلِلَّهِ عَٰقِبَةُ ٱلۡأُمُورِ ٤١ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدۡ كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَعَادٞ وَثَمُودُ ٤٢ وَقَوۡمُ إِبۡرَٰهِيمَ وَقَوۡمُ لُوطٖ ٤٣ وَأَصۡحَٰبُ مَدۡيَنَۖ وَكُذِّبَ مُوسَىٰۖ فَأَمۡلَيۡتُ لِلۡكَٰفِرِينَ ثُمَّ أَخَذۡتُهُمۡۖ فَكَيۡفَ كَانَ نَكِيرِ ٤٤ فَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَا وَهِيَ ظَالِمَةٞ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَبِئۡرٖ مُّعَطَّلَةٖ وَقَصۡرٖ مَّشِيدٍ ٤٥ أَفَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَتَكُونَ لَهُمۡ قُلُوبٞ يَعۡقِلُونَ بِهَآ أَوۡ ءَاذَانٞ يَسۡمَعُونَ بِهَاۖ فَإِنَّهَا لَا تَعۡمَى ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَلَٰكِن تَعۡمَى ٱلۡقُلُوبُ ٱلَّتِي فِي ٱلصُّدُورِ ٤٦ ﴾
دستورى جهاد داده شد آنان راکه کفّار با ایشان جنگ میکنند و هرآیینه خدا بر نصرت دادن ایشان تواناست. ﴿39﴾دستوری جهاد داده شد آنان راکه بیرون آورده شد ایشان را از خانههاى ایشان به غیر حق، لیکن به سبب آنکه میگفتند پروردگار ما خدا است. و اگر نبودى دفع کردن خدا مردمان را بعض را به دست بعضى، ویران کرده میشد خلوتهای رهبانان و عبادتخانههاى نصارى و عبادتخانههاى یهود و عبادتخانههاى مسلمانان. یادکرده میشود در آن مواضع نام خدا بسیار. و البته نصرت خواهد داد خداکسى راکه قصد نصرت دین وى کند. هرآیینه خدا توانای غالب است. ﴿40﴾[نصرت خواهد داد] آنان راکه اگر دسترس دهیم ایشان را در زمین، برپا دارند نماز را و بدهند زکات را و بفرمایند به کار پسندیده و منع کنند از کار ناپسندیده. و خدا راست، نهایت همۀ کارها [830]. ﴿41﴾و اگر دروغى شمردند تو را، پس هرآیینه دروغى شمرده بودند پیش از ایشان قوم نوح و عاد و ثمود. ﴿42﴾و قوم ابراهیم و قوم لوط. ﴿43﴾و اهل مدین و دروغى شمرده شد موسى را. پس مهلت دادم این کافران را، باز گرفتار کردم ایشان را، پس چگونه بود عقوبت من. ﴿44﴾پس بسا دیهى که هلاک ساختیم آن را و وى ستمکار بود، پس وى افتاده است بر سقفهاى خود و بسیار چاه بیکار مانده و بسا محل بلند خراب شده. ﴿45﴾آیا سیر نکردهاند در زمین تا بود ایشان را دلهاکه فهم کنند به آن یا گوشهاکه بشنوند به آن. هرآیینه حال این است که نابینا نمىشوند چشمها و لیکن نابینا مىشوند آن دلهاکه در سینهاند. ﴿46﴾
﴿ وَيَسۡتَعۡجِلُونَكَ بِٱلۡعَذَابِ وَلَن يُخۡلِفَ ٱللَّهُ وَعۡدَهُۥۚ وَإِنَّ يَوۡمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلۡفِ سَنَةٖ مِّمَّا تَعُدُّونَ ٤٧ وَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ أَمۡلَيۡتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِمَةٞ ثُمَّ أَخَذۡتُهَا وَإِلَيَّ ٱلۡمَصِيرُ ٤٨ قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّمَآ أَنَا۠ لَكُمۡ نَذِيرٞ مُّبِينٞ ٤٩ فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ ٥٠ وَٱلَّذِينَ سَعَوۡاْ فِيٓ ءَايَٰتِنَا مُعَٰجِزِينَ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ ٥١ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٖ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّآ إِذَا تَمَنَّىٰٓ أَلۡقَى ٱلشَّيۡطَٰنُ فِيٓ أُمۡنِيَّتِهِۦ فَيَنسَخُ ٱللَّهُ مَا يُلۡقِي ٱلشَّيۡطَٰنُ ثُمَّ يُحۡكِمُ ٱللَّهُ ءَايَٰتِهِۦۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٥٢ لِّيَجۡعَلَ مَا يُلۡقِي ٱلشَّيۡطَٰنُ فِتۡنَةٗ لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ وَٱلۡقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمۡۗ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ لَفِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ ٥٣ وَلِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤۡمِنُواْ بِهِۦ فَتُخۡبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمۡۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٥٤ وَلَا يَزَالُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي مِرۡيَةٖ مِّنۡهُ حَتَّىٰ تَأۡتِيَهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةً أَوۡ يَأۡتِيَهُمۡ عَذَابُ يَوۡمٍ عَقِيمٍ ٥٥ ﴾
و زود مىطلبند از تو عذاب را و هرگز خلاف نخواهد کرد خدا وعده خود را. و هرآیینه یک روز نزدیک پروردگار تو مانند هزار سال است از آنچه مىشمرید [831]. ﴿47﴾و بسا دیه که مهلت دادم آن را و آن ستمکار بود، باز گرفتار کردم آن را. و به سوى من است بازگشت. ﴿48﴾بگو: اى مردمان! جز این نیست که من براى شما ترسانندۀ آشکارم. ﴿49﴾پس آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، ایشان راست آمرزش و روزى نیک. ﴿50﴾و آنانکه سعى کردند در آیات ما عاجزکنان، [به زعم خود] ایشانند اهل دوزخ. ﴿51﴾و نفرستادیم پیش از تو هیچ فرستاده و نه هیچ صاحب وحى، الاّ چون آرزویى به خاطر بست، افکند شیطان چیزى در آرزوی وى. پس دور میکند خدا آنچه شیطان انداخته است. باز محکم میکند خدا آیات خود را و خدا دانای با حکمت است [832]. ﴿52﴾تا بگرداند خدا آنچه شیطان افکَنَد، بلایى در حق آنانکه در دلِ ایشان بیماری است و آنانکه سخت است دل ایشان. و هرآیینه ستمکاران در مخالفت دور و درازند. ﴿53﴾و تا بدانند آنانکه داده شده است ایشان را علم که آن وحى، راست است از جانب پروردگار تو، پس ایمان آرند به آن، پس نیایش کنند برای خدا دل ایشان. و هرآیینه خدا راه نماینده است مسلمانان را به سوى راه راست. ﴿54﴾و همیشه باشند کافران در شبهه از آن وحى تا وقتى که بیاید به ایشان قیامت، ناگهان یا بیاید به ایشان عقوبت، روزى بینهایت نحس. ﴿55﴾
﴿ ٱلۡمُلۡكُ يَوۡمَئِذٖ لِّلَّهِ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡۚ فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ ٥٦ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا فَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ ٥٧ وَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوٓاْ أَوۡ مَاتُواْ لَيَرۡزُقَنَّهُمُ ٱللَّهُ رِزۡقًا حَسَنٗاۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ خَيۡرُ ٱلرَّٰزِقِينَ ٥٨ لَيُدۡخِلَنَّهُم مُّدۡخَلٗا يَرۡضَوۡنَهُۥۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٞ ٥٩ ۞ذَٰلِكَۖ وَمَنۡ عَاقَبَ بِمِثۡلِ مَا عُوقِبَ بِهِۦ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيۡهِ لَيَنصُرَنَّهُ ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٞ ٦٠ ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ يُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَيُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِ وَأَنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٞ ٦١ ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ هُوَ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡكَبِيرُ ٦٢ أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَتُصۡبِحُ ٱلۡأَرۡضُ مُخۡضَرَّةًۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٞ ٦٣ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ ٦٤ ﴾
پادشاهى آن روز خدا راست، حکم کند میان ایشان. پس آنانکه ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، در بوستانهای نعمت باشند. ﴿56﴾و آنانکه کافر شدند و دروغ شمردند آیات ما را، پس آن جماعت ایشان را باشد عذاب خوار کننده. ﴿57﴾و آنانکه هجرت کردند در راه خدا، پس کشته شدند یا بمردند، هرآیینه روزى دهد ایشان را خدا روزىِ نیک [833]. و هرآیینه خدا، وی بهترینِ روزى دهندگان است. ﴿58﴾البته درآرد ایشان را به موضعی که خوشنود شوند از آن و هرآیینه خدا دانای بردبار است. ﴿59﴾حکم این است. و هر که در پى ایذاى کسى افتاد به مانند آنکه ایذا داده شد او را، بعد از آن تعدّى کرده شد بر وى، هرآیینه نصرت خواهد داد او را خدا. هرآیینه خدا بخشایندۀ آمرزگار است. ﴿60﴾این نصرت به سبب آن است که خدا در مىآرد شب را در روز و درمىآرد روز را در شب و به سبب آن است که خدا شنوای بیناست. ﴿61﴾این نصرت به سبب آن است که خدا، همونست ثابت و آنچه میخوانند کافران بجز وى، همونست باطل. و به سبب آن است که خدا همونست بلند مرتبۀ بزرگ قدر. ﴿62﴾آیا ندیدى که خدا فرود آورد از آسمان آب را، پس زمین سرسبز شود. هرآیینه خدا لطف کنندۀ داناست. ﴿63﴾او راست آنچه در آسمانها است و آنچه در زمین است. و هرآیینه خدا همونست بىنیاز ستودهکار. ﴿64﴾
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱلۡفُلۡكَ تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ بِأَمۡرِهِۦ وَيُمۡسِكُ ٱلسَّمَآءَ أَن تَقَعَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ ٦٥ وَهُوَ ٱلَّذِيٓ أَحۡيَاكُمۡ ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ ثُمَّ يُحۡيِيكُمۡۗ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَكَفُورٞ ٦٦ لِّكُلِّ أُمَّةٖ جَعَلۡنَا مَنسَكًا هُمۡ نَاسِكُوهُۖ فَلَا يُنَٰزِعُنَّكَ فِي ٱلۡأَمۡرِۚ وَٱدۡعُ إِلَىٰ رَبِّكَۖ إِنَّكَ لَعَلَىٰ هُدٗى مُّسۡتَقِيمٖ ٦٧ وَإِن جَٰدَلُوكَ فَقُلِ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا تَعۡمَلُونَ ٦٨ ٱللَّهُ يَحۡكُمُ بَيۡنَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ ٦٩ أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّ ذَٰلِكَ فِي كِتَٰبٍۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ ٧٠وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَمۡ يُنَزِّلۡ بِهِۦ سُلۡطَٰنٗا وَمَا لَيۡسَ لَهُم بِهِۦ عِلۡمٞۗ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِن نَّصِيرٖ ٧١ وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٖ تَعۡرِفُ فِي وُجُوهِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلۡمُنكَرَۖ يَكَادُونَ يَسۡطُونَ بِٱلَّذِينَ يَتۡلُونَ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِنَاۗ قُلۡ أَفَأُنَبِّئُكُم بِشَرّٖ مِّن ذَٰلِكُمُۚ ٱلنَّارُ وَعَدَهَا ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ٧٢﴾
آیا ندیدى که خدا مسخّر کرد براى شما آنچه در زمین است و مسخّر ساخت کشتیها، میرود در دریا به فرمان او. و نگاه میدارد آسمان را از آنکه بیفتد بر زمین، مگر به دستورى وی. هرآیینه خدا در حق مردمان، بخشایندۀ مهربان است. ﴿65﴾و اوست آنکه زنده کرد شما را، باز بمیراند شما را، باز زنده کند شما را. هرآیینه آدمى ناسپاس است. ﴿66﴾براى هر گروهى معین کردهایم شریعتى راکه ایشان عمل کنندهاند بر آن، پس باید که نزاع نکنند با تو در این کار و بخوان به سوى پروردگار خویش. هرآیینه تو بر راه راستى. ﴿67﴾و اگر مکابره نمایند با تو، بگو خدا داناتر است به آنچه مىکنید. ﴿68﴾خدا حکم خواهد کرد میان شما روز قیامت در آنچه اندر آن اختلاف میکنید [834]. ﴿69﴾آیا ندانستى که خدا میداند هرچه در آسمان و زمین است؟ هرآیینه این همه ثبت است در کتابى. این همه بر خدا آسان است. ﴿70﴾و عبادت مىکنند بجز خدا چیزی راکه فرونفرستاده است خدا حجتى بر آن و چیزى که نیست ایشان را بر ثبوت آن دانش. و نیست ستمکاران را هیچ یارى دهنده. ﴿71﴾و چون خوانده میشود بر ایشان آیات ما واضح آمده، مىشناسى در روی این کافران ناخوشى. نزدیک میشوند از آنکه حمله کنند بر آنانکه میخوانند بر ایشان آیاتِ ما. بگو آیا خبر دهم شما را به نا خوشتر از این؟ آن دوزخ است. وعده داده است خدا آن را به کافران و وى بد جایى است. ﴿72﴾
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٞ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥٓۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَن يَخۡلُقُواْ ذُبَابٗا وَلَوِ ٱجۡتَمَعُواْ لَهُۥۖ وَإِن يَسۡلُبۡهُمُ ٱلذُّبَابُ شَيۡٔٗا لَّا يَسۡتَنقِذُوهُ مِنۡهُۚ ضَعُفَ ٱلطَّالِبُ وَٱلۡمَطۡلُوبُ ٧٣ مَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ٧٤ ٱللَّهُ يَصۡطَفِي مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ رُسُلٗا وَمِنَ ٱلنَّاسِۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٞ ٧٥ يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡۚ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ ٧٦ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱرۡكَعُواْ وَٱسۡجُدُواْۤ وَٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمۡ وَٱفۡعَلُواْ ٱلۡخَيۡرَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ۩ ٧٧ وَجَٰهِدُواْ فِي ٱللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِۦۚ هُوَ ٱجۡتَبَىٰكُمۡ وَمَا جَعَلَ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلدِّينِ مِنۡ حَرَجٖۚ مِّلَّةَ أَبِيكُمۡ إِبۡرَٰهِيمَۚ هُوَ سَمَّىٰكُمُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ مِن قَبۡلُ وَفِي هَٰذَا لِيَكُونَ ٱلرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيۡكُمۡ وَتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِۚ فَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱعۡتَصِمُواْ بِٱللَّهِ هُوَ مَوۡلَىٰكُمۡۖ فَنِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِيرُ ٧٨ ﴾
اى مردمان! پدید آورده شد داستانی پس بشنوید آن را. هرآیینه آنانکه میخوانید بجز خدا، آفریدن نتوانند مگسى را، اگرچه جمع شوند برای آن .و اگر برباید از ایشان مگس، چیزى، خلاص نتوانند کرد آن را از مگس. ناتوان شد طالب و مطلوب [835]. ﴿73﴾تعظیم نکردند خدا را حق تعظیم او. هرآیینه خدا توانای غالب است. ﴿74﴾خدا برمىگزیند فرستادهها از فرشتگان و از مردمان. هرآیینه خدا شنوای بینا است. ﴿75﴾میداند آنچه پیش روی ایشان است و آنچه پسِ پشت ایشان است و به سوى خدا بازگردانیده میشوند کارها. ﴿76﴾اى مسلمانان! رکوع کنید و سجده بجا آرید و عبادت نمایید پروردگار خود را و بکنید کار نیکو، امید است که رستگار شوید. ﴿77﴾و جهاد کنید در راه خدا حق جهادى که براى خدا باشد. وى برگزید شما را و نساخت بر شما در دین، هیچ تنگى. مشروع کرد دین پدر شما ابراهیم. خدا نام نهاد شما را مسلمانان پیش از این [836]و در قرآن نیز. تا باشد پیغامبر گواه بر شما و باشید شما گواه بر مردمان، پس برپا دارید نماز را و بدهید زکات را و چنگ زنید به خدا، اوست خداوند شما، پس نیکو خداوند است و نیکو مددگار است. ﴿78﴾
[819] یعنی تکبرکنان. [820] یعنی اگر از این غصّه بمیرد، هیچ ضرر نکند. [مؤلف] هر کس گمان مىکرد که خدا او [= پیامبرش] را در دنیا و آخرت هرگز یارى نخواهد کرد، [و حال که مىبیند یارى کرده، و بدین خاطر به خشم آمده است]، پس ریسمانی به سقف (خانهاش) بیاویزد، [و خود را حلق آویز کند]، و [نفس خود را] قطع کند [و تا لبه پرتگاه مرگ پیش رود]، و آنگاه بنگرد که آیا (این) تدبیرش خشم او را از میان مىبرد؟!. [مُصحح] [821] یعنی در دنیا. [822] یعنی برای نمازگزاران. [823] یعنی یوم نحر و ایَّام تشریق. [824] یعنی کعبه: زیراکه اوّل بنا شد بعد از آن بیتالمقدس. [825] یعنی شتر و گاو و بز و گوسفند. [826] یعنی میته و خونِ مسفوح. [827] یعنی گواهی دروغ. [828] حاصل آن است که هلاک شد به وجهی که امید نجات نماند. [829] یعنی ضرر اعدای ایشان را. [830] درین آیت دلالت است بر صحتِ خلافتِ خلفای اربعه، زیراکه ایشان مهاجرین اولین بودند و متمکن شدند در زمین. پس لازم آید که اقامت صلوة و ایتاء زکوة و امر به معروف و نهی از منکر از ایشان به ظهور رسد و تمکین فی الارض چون به آن خصال جمع شود، همان است خلافت نبوت. [831] یعنی اگر خواهد، کار هزار سال در یک روز تمام کند. پس این به سبب عجز نیست، بلکه بنابر مصالحی که جز اوکس نمیداند. [832] مترجم گوید: مثلاً آن حضرتجبه خواب دیدند که هجرت کردهاند به زمینی که نخل بسیار دارد. پس وهم به جانب یمامه و هجر رفت و در نفس الامر مدینه بود. مثلاً آن حضرتجبه خواب دیدند که به مکه درآمدهاند، حلق و قصر میکنند. پس وهم آمد که در همان سال این معنی واقع شود و در نفس الامر بعد از سالهای چند متحقق شد و در امثال این صورت، امتحان مخلصان و منافقان در میان میآید، والله اعلم. [833] یعنی در بهشت. [834] مترجم گوید: درین آیت اشاره است به آنکه اختلاف شرائع به سبب اختلاف عصور است و همه شرائع، حق است و در زمان خود معمول به است، پس نزاع در حقیقت به آنها نباید کرد. [835] یعنی عابد و معبود. [836] یعنی در کتب سابقه.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١ ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي صَلَاتِهِمۡ خَٰشِعُونَ ٢ وَٱلَّذِينَ هُمۡ عَنِ ٱللَّغۡوِ مُعۡرِضُونَ ٣ وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِلزَّكَوٰةِ فَٰعِلُونَ ٤ وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ ٥ إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَيۡرُ مَلُومِينَ ٦ فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ ٧ وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِأَمَٰنَٰتِهِمۡ وَعَهۡدِهِمۡ رَٰعُونَ ٨ وَٱلَّذِينَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَوَٰتِهِمۡ يُحَافِظُونَ ٩ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡوَٰرِثُونَ ١٠ ٱلَّذِينَ يَرِثُونَ ٱلۡفِرۡدَوۡسَ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ١١ وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن طِينٖ ١٢ ثُمَّ جَعَلۡنَٰهُ نُطۡفَةٗ فِي قَرَارٖ مَّكِينٖ ١٣ ثُمَّ خَلَقۡنَا ٱلنُّطۡفَةَ عَلَقَةٗ فَخَلَقۡنَا ٱلۡعَلَقَةَ مُضۡغَةٗ فَخَلَقۡنَا ٱلۡمُضۡغَةَ عِظَٰمٗا فَكَسَوۡنَا ٱلۡعِظَٰمَ لَحۡمٗا ثُمَّ أَنشَأۡنَٰهُ خَلۡقًا ءَاخَرَۚ فَتَبَارَكَ ٱللَّهُ أَحۡسَنُ ٱلۡخَٰلِقِينَ ١٤ ثُمَّ إِنَّكُم بَعۡدَ ذَٰلِكَ لَمَيِّتُونَ ١٥ ثُمَّ إِنَّكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ تُبۡعَثُونَ ١٦ وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا فَوۡقَكُمۡ سَبۡعَ طَرَآئِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ ٱلۡخَلۡقِ غَٰفِلِينَ ١٧
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
هرآیینه رستگار شدند مسلمانان. ﴿1﴾آنانکه ایشان در نماز خویش نیایش کنندگانند. ﴿2﴾و آنانکه ایشان از بیهوده روگردانند. ﴿3﴾و آنانکه ایشان زکات را ادا کنندگانند. ﴿4﴾و آنانکه ایشان شرمگاه خود را نگاهدارندگانند. ﴿5﴾مگر بر زنان خویش یا بر کنیزکانى که ملک دست ایشان است، هرآیینه اینان نکوهیده نیستند. ﴿6﴾پس هر که طلب کند سواى این، آن جماعت از حد گذرندگانند. ﴿7﴾و آنانکه ایشان امانتهاى خود را و عهد خود را رعایت کنندگانند. ﴿8﴾و آنانکه ایشان بر نمازهای خود محافظت کنندگانند. ﴿9﴾این جماعت، ایشانند آن وارثان. ﴿10﴾که عاقبت کار به دست آرند بهشت را. ایشان آنجا جاوید باشندگانند. ﴿11﴾و هرآیینه آفریدم آدمى را از خلاصۀ گل. ﴿12﴾باز ساختیم آدمى را نطفه در قرارگاه استوار. ﴿13﴾باز ساختیم آن نطفه را خون بسته، باز ساختیم آن خون بسته را گوشت پاره، پس ساختیم آن گوشت پاره را استخوانهایی چند، پس پوشانیدیم بر آن استخوانها گوشت را، باز آفریدیم او را آفرینشى دیگر [837]. پس بزرگ است خدا نیکوترین نگارندگان. ﴿14﴾باز هرآیینه شما بعد از این مرده شوید .﴿15﴾باز هرآیینه شما روز قیامت برانگیخته گردید. ﴿16﴾و هرآیینه آفریدیم بالاى شما هفت آسمان و نبودیم ما از آفرینش، بىخبر. ﴿17﴾
﴿ وَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءَۢ بِقَدَرٖ فَأَسۡكَنَّٰهُ فِي ٱلۡأَرۡضِۖ وَإِنَّا عَلَىٰ ذَهَابِۢ بِهِۦ لَقَٰدِرُونَ ١٨ فَأَنشَأۡنَا لَكُم بِهِۦ جَنَّٰتٖ مِّن نَّخِيلٖ وَأَعۡنَٰبٖ لَّكُمۡ فِيهَا فَوَٰكِهُ كَثِيرَةٞ وَمِنۡهَا تَأۡكُلُونَ ١٩ وَشَجَرَةٗ تَخۡرُجُ مِن طُورِ سَيۡنَآءَ تَنۢبُتُ بِٱلدُّهۡنِ وَصِبۡغٖ لِّلۡأٓكِلِينَ ٢٠ وَإِنَّ لَكُمۡ فِي ٱلۡأَنۡعَٰمِ لَعِبۡرَةٗۖ نُّسۡقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمۡ فِيهَا مَنَٰفِعُ كَثِيرَةٞ وَمِنۡهَا تَأۡكُلُونَ ٢١ وَعَلَيۡهَا وَعَلَى ٱلۡفُلۡكِ تُحۡمَلُونَ ٢٢ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ فَقَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓۚ أَفَلَا تَتَّقُونَ ٢٣ فَقَالَ ٱلۡمَلَؤُاْ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ مَا هَٰذَآ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيۡكُمۡ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَٰٓئِكَةٗ مَّا سَمِعۡنَا بِهَٰذَا فِيٓ ءَابَآئِنَا ٱلۡأَوَّلِينَ ٢٤ إِنۡ هُوَ إِلَّا رَجُلُۢ بِهِۦ جِنَّةٞ فَتَرَبَّصُواْ بِهِۦ حَتَّىٰ حِينٖ ٢٥ قَالَ رَبِّ ٱنصُرۡنِي بِمَا كَذَّبُونِ ٢٦ فَأَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡهِ أَنِ ٱصۡنَعِ ٱلۡفُلۡكَ بِأَعۡيُنِنَا وَوَحۡيِنَا فَإِذَا جَآءَ أَمۡرُنَا وَفَارَ ٱلتَّنُّورُ فَٱسۡلُكۡ فِيهَا مِن كُلّٖ زَوۡجَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِ وَأَهۡلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيۡهِ ٱلۡقَوۡلُ مِنۡهُمۡۖ وَلَا تُخَٰطِبۡنِي فِي ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ إِنَّهُم مُّغۡرَقُونَ ٢٧ ﴾
و فروفرستادیم از آسمان آب را به آندازه، پس جا دادیم او را در زمین و هرآیینه ما بر دور کردن آن تواناییم. ﴿18﴾پس بیافریدیم برای شما به آن آب، بوستانها از درختانِ خرما و انگور. شما را در آن بوستانها میوههای بسیار پیدا شود و بعض آن را میخورید [838]. ﴿19﴾و آفریدیم درختى که بیرون مىآید از طور سینا (یعنى درخت زیتون) میروید به وجهى که حاصل شود روغن و نان خورش، طعام خورندگان را. ﴿20﴾و هر آیینه شما را در چهارپایان، پندی هست، مینوشانیم شما را از آنچه در شکم ایشان است و شما را در آن چهارپایان منفعتهای بسیار است و بعض اینها را میخورید. ﴿21﴾و بر چهارپایان و بر کشتیها سوار کرده میشوید ﴿22﴾و هرآیینه فرستادیم نوح را به سوى قوم او، پس گفت: اى قوم من! عبادتِ خدا کنید، نیست شما را هیچ معبودى غیر وى. آیا نمىترسید؟. ﴿23﴾پس گفتند کسانی که کافر بودند از قوم او: نیست این شخص مگر آدمى مانند شما، میخواهد که ریاست پیدا کند بر شما. و اگر خواستى خدا، هرآیینه فرستادى فرشتگان را. نشنیدیم این ماجرا را در پدرانِ نخستین خویش. ﴿24﴾نیست این شخص مگر مردى که به وى عارضۀ دیوانگى است، پس انتظار وى کنید تا مدتى. ﴿25﴾گفت: اى پروردگار من! نصرت ده مرا به سبب آنکه دروغى شمردند مرا. ﴿26﴾پس وحى فرستادیم به سوى وى که بساز کشتى به حضور ما و به فرمان ما، پس چون آید فرمان ما و جوش زند تنور [غضب]، پس درآر در کشتى از هر جنسى دو عدد نر و ماده را و در آر کسان خود را مگر آنکه از ایشان سبقت کرده است بر وى گفتۀ حق. و سخن مگو با من در باب آنانکه ستم کردند، هرآیینه ایشان غرق کردگانند. ﴿27﴾
﴿ فَإِذَا ٱسۡتَوَيۡتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى ٱلۡفُلۡكِ فَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي نَجَّىٰنَا مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٢٨ وَقُل رَّبِّ أَنزِلۡنِي مُنزَلٗا مُّبَارَكٗا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡمُنزِلِينَ ٢٩ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ وَإِن كُنَّا لَمُبۡتَلِينَ ٣٠ ثُمَّ أَنشَأۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِمۡ قَرۡنًا ءَاخَرِينَ ٣١ فَأَرۡسَلۡنَا فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓۚ أَفَلَا تَتَّقُونَ ٣٢ وَقَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِهِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱلۡأٓخِرَةِ وَأَتۡرَفۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا مَا هَٰذَآ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يَأۡكُلُ مِمَّا تَأۡكُلُونَ مِنۡهُ وَيَشۡرَبُ مِمَّا تَشۡرَبُونَ ٣٣ وَلَئِنۡ أَطَعۡتُم بَشَرٗا مِّثۡلَكُمۡ إِنَّكُمۡ إِذٗا لَّخَٰسِرُونَ ٣٤ أَيَعِدُكُمۡ أَنَّكُمۡ إِذَا مِتُّمۡ وَكُنتُمۡ تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَنَّكُم مُّخۡرَجُونَ ٣٥ ۞هَيۡهَاتَ هَيۡهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ ٣٦ إِنۡ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا ٱلدُّنۡيَا نَمُوتُ وَنَحۡيَا وَمَا نَحۡنُ بِمَبۡعُوثِينَ ٣٧ إِنۡ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبٗا وَمَا نَحۡنُ لَهُۥ بِمُؤۡمِنِينَ ٣٨ قَالَ رَبِّ ٱنصُرۡنِي بِمَا كَذَّبُونِ ٣٩ قَالَ عَمَّا قَلِيلٖ لَّيُصۡبِحُنَّ نَٰدِمِينَ ٤٠ فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّيۡحَةُ بِٱلۡحَقِّ فَجَعَلۡنَٰهُمۡ غُثَآءٗۚ فَبُعۡدٗا لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٤١ ثُمَّ أَنشَأۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِمۡ قُرُونًا ءَاخَرِينَ ٤٢ ﴾
پس چون راست بنشینى تو و هر که با تو باشد بر کشتى بگو: همه ستائش خدای راست آنکه نجات داد ما را از گروه ستمکاران. ﴿28﴾و بگو: اى پروردگار من! فرود آر مرا در منزل مبارک و تو بهترین فرود آرندگانى. ﴿29﴾هرآیینه در این ماجرا نشانههاست، و هرآیینه ما بودیم امتحان کننده. ﴿30﴾باز بیافریدیم بعد از ایشان قرنى دیگر را. ﴿31﴾پس فرستادیم میان ایشان پیغامبرى از [قبیلۀ] ایشان که عبادت خدا کنید، نیست شما را هیچ معبود بجز وى. آیا نمىترسید؟. ﴿32﴾و گفتند رئیسان از قوم وى، آنانکه کافر شدند و دروغ شمردند ملاقات سرای بازپسین را و آسودگى داده بودیم ایشان را در زندگانى دنیا، نیست این شخص مگر آدمى مانند شما، میخورد از آنچه شما از آن میخورید و مىآشامد از آنچه شما مىآشامید. ﴿33﴾و اگر فرمانبردارى کردید آدمى مانند خویش را، هرآیینه شما آنگاه زیانکار باشید. ﴿34﴾آیا وعده میدهد شما را که شما چون بمیرید و شوید خاکى و استخوانى چند، بیرون آورده خواهید شد؟!. ﴿35﴾بعید است! بعید است! آنچه وعده داده میشود شما را. ﴿36﴾نیست زندگانى، الاّ زندگانى این جهان، ما میمیریم و زنده مىشویم و نیستیم برانگیخته شده [839]. ﴿37﴾نیست این شخص، مگر مردى که افترا کرده بر خدا دروغ را و ما نیستیم او را تصدیق کننده. ﴿38﴾گفت: اى پروردگار من! نصرت ده مرا به مقابلۀ آنکه دروغ شمردند مرا. ﴿39﴾گفت بعدِ اندک زمانى پشیمان خواهند شد. ﴿40﴾پس گرفت ایشان را آواز سخت به حسب وعدۀ راست، پس گردانیدیم ایشان را مثل خاشاک در هم شکسته، پس دورى باد گروه ستمکاران را. ﴿41﴾باز پیدا کردیم بعد از ایشان قرنهای دیگر را. ﴿42﴾
﴿ مَا تَسۡبِقُ مِنۡ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسۡتَٔۡخِرُونَ ٤٣ ثُمَّ أَرۡسَلۡنَا رُسُلَنَا تَتۡرَاۖ كُلَّ مَا جَآءَ أُمَّةٗ رَّسُولُهَا كَذَّبُوهُۖ فَأَتۡبَعۡنَا بَعۡضَهُم بَعۡضٗا وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَحَادِيثَۚ فَبُعۡدٗا لِّقَوۡمٖ لَّا يُؤۡمِنُونَ ٤٤ ثُمَّ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ وَأَخَاهُ هَٰرُونَ بَِٔايَٰتِنَا وَسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٍ ٤٥ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِۦ فَٱسۡتَكۡبَرُواْ وَكَانُواْ قَوۡمًا عَالِينَ ٤٦ فَقَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ لِبَشَرَيۡنِ مِثۡلِنَا وَقَوۡمُهُمَا لَنَا عَٰبِدُونَ ٤٧ فَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُواْ مِنَ ٱلۡمُهۡلَكِينَ ٤٨ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ لَعَلَّهُمۡ يَهۡتَدُونَ ٤٩ وَجَعَلۡنَا ٱبۡنَ مَرۡيَمَ وَأُمَّهُۥٓ ءَايَةٗ وَءَاوَيۡنَٰهُمَآ إِلَىٰ رَبۡوَةٖ ذَاتِ قَرَارٖ وَمَعِينٖ ٥٠ يَٰٓأَيُّهَا ٱلرُّسُلُ كُلُواْ مِنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَٱعۡمَلُواْ صَٰلِحًاۖ إِنِّي بِمَا تَعۡمَلُونَ عَلِيمٞ ٥١ وَإِنَّ هَٰذِهِۦٓ أُمَّتُكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَأَنَا۠ رَبُّكُمۡ فَٱتَّقُونِ ٥٢ فَتَقَطَّعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَيۡنَهُمۡ زُبُرٗاۖ كُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَيۡهِمۡ فَرِحُونَ ٥٣ فَذَرۡهُمۡ فِي غَمۡرَتِهِمۡ حَتَّىٰ حِينٍ ٥٤ أَيَحۡسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِۦ مِن مَّالٖ وَبَنِينَ ٥٥ نُسَارِعُ لَهُمۡ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِۚ بَل لَّا يَشۡعُرُونَ ٥٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ هُم مِّنۡ خَشۡيَةِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ ٥٧ وَٱلَّذِينَ هُم بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ يُؤۡمِنُونَ ٥٨ وَٱلَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمۡ لَا يُشۡرِكُونَ ٥٩ ﴾
سبقت نمىکند هیچ گروهى از میعاد خود و نه باز پس مىمانند. ﴿43﴾باز فرستادیم پیغامبران خود را پى درپى. هرگاه آمد به امتى پیغامبر او، به دروغ نسبت کردند او را، پس از پى درآوردیم بعض را عقب بعضى (یعنى در هلاک) و ساختیم امتها را افسانه، پس دورى باد گروهى را که ایمان نمىآرند. ﴿44﴾باز فرستادیم موسى و برادر او، هارون را با نشانههاى خویش و با دلیل ظاهر. ﴿45﴾به سوى فرعون و جماعت او، پس سرکشى کردند و بودند گروه تکبّر کننده. ﴿46﴾پس گفتند: آیا ایمان آریم به دو آدمى مانند خویش و قوم ایشان ما را خدمت کنندگانند؟!. ﴿47﴾پس دروغ گفتند ایشان را، پس شدند از هلاک کردگان. ﴿48﴾و هرآیینه دادیم موسى را کتابى، بُوَد که ایشان راه یابند. ﴿49﴾و ساختیم پسر مریم را و مادرش را نشانهای و جا دادیم ایشان را به زمینى بلند، خداوند استقرار و خداوند آب روان. ﴿50﴾[گفتیم]: اى پیغامبران! بخورید از أطعمۀ پاکیزه و بکنید کار نیکو. هرآیینه من به آنچه میکنید دانایم. ﴿51﴾و هرآیینه این است ملت شما، ملت یکتا و من پروردگار شمایم، پس بترسید از من. ﴿52﴾پس متفرق ساختند امّتان کار خود را در میان خویش، پاره پاره. هر گروهى به آنچه نزدیک اوست، شادمان است. ﴿53﴾پس بگذاریم ایشان را در غفلت ایشان تا مدّتى ﴿54﴾آیا مىپندارند که آنچه امداد مىکنیم ایشان را به آن از مال و فرزندان .﴿55﴾سعى در نیکوییها میکنیم برای ایشان؟ بلکه نمیدانند [840]. ﴿56﴾هرآیینه آنانکه ایشان از ترس پروردگار خویش مضطربانند. ﴿57﴾و آنانکه ایشان به آیات پروردگار خویش ایمان مىآرند. ﴿58﴾و آنانکه ایشان به پروردگار خویش شریک مقرر نمىکنند. ﴿59﴾
﴿وَٱلَّذِينَ يُؤۡتُونَ مَآ ءَاتَواْ وَّقُلُوبُهُمۡ وَجِلَةٌ أَنَّهُمۡ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ رَٰجِعُونَ ٦٠ أُوْلَٰٓئِكَ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَهُمۡ لَهَا سَٰبِقُونَ ٦١ وَلَا نُكَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ وَلَدَيۡنَا كِتَٰبٞ يَنطِقُ بِٱلۡحَقِّ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ٦٢ بَلۡ قُلُوبُهُمۡ فِي غَمۡرَةٖ مِّنۡ هَٰذَا وَلَهُمۡ أَعۡمَٰلٞ مِّن دُونِ ذَٰلِكَ هُمۡ لَهَا عَٰمِلُونَ ٦٣حَتَّىٰٓ إِذَآ أَخَذۡنَا مُتۡرَفِيهِم بِٱلۡعَذَابِ إِذَا هُمۡ يَجَۡٔرُونَ ٦٤ لَا تَجَۡٔرُواْ ٱلۡيَوۡمَۖ إِنَّكُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ ٦٥ قَدۡ كَانَتۡ ءَايَٰتِي تُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَكُنتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡ تَنكِصُونَ ٦٦ مُسۡتَكۡبِرِينَ بِهِۦ سَٰمِرٗا تَهۡجُرُونَ ٦٧ أَفَلَمۡ يَدَّبَّرُواْ ٱلۡقَوۡلَ أَمۡ جَآءَهُم مَّا لَمۡ يَأۡتِ ءَابَآءَهُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٦٨ أَمۡ لَمۡ يَعۡرِفُواْ رَسُولَهُمۡ فَهُمۡ لَهُۥ مُنكِرُونَ ٦٩ أَمۡ يَقُولُونَ بِهِۦ جِنَّةُۢۚ بَلۡ جَآءَهُم بِٱلۡحَقِّ وَأَكۡثَرُهُمۡ لِلۡحَقِّ كَٰرِهُونَ ٧٠ وَلَوِ ٱتَّبَعَ ٱلۡحَقُّ أَهۡوَآءَهُمۡ لَفَسَدَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهِنَّۚ بَلۡ أَتَيۡنَٰهُم بِذِكۡرِهِمۡ فَهُمۡ عَن ذِكۡرِهِم مُّعۡرِضُونَ ٧١ أَمۡ تَسَۡٔلُهُمۡ خَرۡجٗا فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيۡرٞۖ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلرَّٰزِقِينَ ٧٢ وَإِنَّكَ لَتَدۡعُوهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٧٣ وَإِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ عَنِ ٱلصِّرَٰطِ لَنَٰكِبُونَ ٧٤﴾
و آنانکه مىدهند آنچه میدهند و دل ایشان ترسان است به سبب آنکه ایشان به سوى پروردگار خویش باز خواهند گشت. ﴿60﴾این جماعت سعى میکنند در نیکیها و ایشان به سوى آن سبقت کنندگانند. ﴿61﴾و تکلیف نمىدهیم هیچ کس را مگر به قدر طاقت او و نزدیک ما کتابى است که سخن میگوید به راستى [841]و بر ایشان ستم کرده نمیشود. ﴿62﴾بلکه دل ایشان در غفلت است از این سخن و ایشان را عملهاست غیر [842]این که ایشان آن را کنندهاند. [در غفلت خویشِ ماندند]. ﴿63﴾تا وقتى که گرفتار ساختیم آسودگان ایشان را به عذاب، ناگهان ایشان فریاد میکردند. ﴿64﴾گفتیم: فریاد مکنید امروز! هرآیینه شما از ما نصرت داده نخواهید شد. ﴿65﴾هرآیینه خوانده میشد آیات ما بر شما، پس شما بر پاشنههاى خود بازمىگشتید. ﴿66﴾تکبّرکنان بر آن قرآن به افسانه مشغول شده، ترک میکردید. ﴿67﴾آیا تأمّل نکردند در این سخن آیا آمده است به ایشان آنچه نیامده بود به پدران نخستین ایشان؟. ﴿68﴾آیا نشناختند پیغامبر خود را؟ پس ایشان به او نا آشنایند. ﴿69﴾آیا میگویند به وى دیوانگى است؟ بلکه آورده است پیش ایشان سخن راست را و بیشتر ایشان سخن راست را ناخواهانند. ﴿70﴾و اگر پیروى کردى خداى تعالى آرزوهاى ایشان را، هرآیینه بىانتظام شدندى آسمانها و زمین و هر که میان ایشان است. بلکه آوردیم بدیشان پند ایشان را، پس ایشان از پند خویش روى گردانندگانند. ﴿71﴾آیا میخواهى از ایشان مزدى؟ پس مزد پروردگار تو بهتر است و او بهترین روزى دهندگان است. ﴿72﴾و هرآیینه تو میخوانى ایشان را به سوى راه راست. ﴿73﴾و هرآیینه آنانکه ایمان نمىآرند به آخرت، از آن راه یکسو شوندگانند. ﴿74﴾
﴿۞وَلَوۡ رَحِمۡنَٰهُمۡ وَكَشَفۡنَا مَا بِهِم مِّن ضُرّٖ لَّلَجُّواْ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ ٧٥ وَلَقَدۡ أَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡعَذَابِ فَمَا ٱسۡتَكَانُواْ لِرَبِّهِمۡ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ ٧٦ حَتَّىٰٓ إِذَا فَتَحۡنَا عَلَيۡهِم بَابٗا ذَا عَذَابٖ شَدِيدٍ إِذَا هُمۡ فِيهِ مُبۡلِسُونَ ٧٧ وَهُوَ ٱلَّذِيٓ أَنشَأَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفِۡٔدَةَۚ قَلِيلٗا مَّا تَشۡكُرُونَ ٧٨ وَهُوَ ٱلَّذِي ذَرَأَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَإِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ ٧٩ وَهُوَ ٱلَّذِي يُحۡيِۦ وَيُمِيتُ وَلَهُ ٱخۡتِلَٰفُ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٨٠ بَلۡ قَالُواْ مِثۡلَ مَا قَالَ ٱلۡأَوَّلُونَ ٨١ قَالُوٓاْ أَءِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ ٨٢ لَقَدۡ وُعِدۡنَا نَحۡنُ وَءَابَآؤُنَا هَٰذَا مِن قَبۡلُ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٨٣ قُل لِّمَنِ ٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهَآ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٨٤ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ٨٥ قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلسَّبۡعِ وَرَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ ٨٦ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ ٨٧ قُلۡ مَنۢ بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيۡهِ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٨٨ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ فَأَنَّىٰ تُسۡحَرُونَ ٨٩﴾
و اگر رحم میکردیم بر ایشان و برمیداشتیم آنچه به ایشان است از سختى، هرآیینه پیوسته میشدند در بىراهى خود سرگشته شده. ﴿75﴾و هرآیینه گرفتار کردیم ایشان را به عذاب، پس نیایش نکردند پروردگار خود را و زارى ننمودند. ﴿76﴾[در غفلت خویش ماندند] تا وقتى که بگشادیم بر ایشان درى خداوندِ عذاب سخت، ناگهان ایشان در آنجا امید برندگانند. ﴿77﴾و اوست آن که بیافرید برای شما شنوایى و دیدهها و دلها. اندکى شکرگزارى میکنید. ﴿78﴾و اوست آنکه پیدا کرد شما را در زمین و به سوى او برانگیخته خواهید شد. ﴿79﴾و اوست آنکه زنده میکند و میمیراند و او راست آمد و شد شب و روز. آیا نمىفهمید؟. ﴿80﴾بلکه گفتند: مانند آنچه گفته بودند نخستینیان. ﴿81﴾گفتند آیا چون بمیریم و شویم خاکى و استخوانى چند، آیا ما برانگیخته خواهیم شد؟. ﴿82﴾هرآیینه وعده داده شد به این سخن ما را و پدران ما را پیش از این. نیست این مگر افسانههاى پیشینیان. ﴿83﴾بگو کِه راست زمین و آنچه در آن است، اگر میدانید؟. ﴿84﴾خواهند گفت: این همه خدای راست. بگو آیا پندپذیر نمىشوید؟. ﴿85﴾بگو: کیست پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ؟. ﴿86﴾خواهند گفت: این همه خدای راست. بگو آیا نمىترسید؟. ﴿87﴾بگو کیست آن که به دست اوست پادشاهى هر چیز و او زنهار میدهد و زنهار داده نمىشود بر خلاف او؟ بگویید اگر میدانید. ﴿88﴾خواهند گفت: این همه خدای راست. بگو پس از کجا فریب داده میشوید؟. ﴿89﴾
﴿ بَلۡ أَتَيۡنَٰهُم بِٱلۡحَقِّ وَإِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ ٩٠ مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ وَمَا كَانَ مَعَهُۥ مِنۡ إِلَٰهٍۚ إِذٗا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهِۢ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ ٩١ عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٩٢ قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ ٩٣ رَبِّ فَلَا تَجۡعَلۡنِي فِي ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٩٤ وَإِنَّا عَلَىٰٓ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمۡ لَقَٰدِرُونَ ٩٥ ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ ٱلسَّيِّئَةَۚ نَحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَصِفُونَ ٩٦ وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنۡ هَمَزَٰتِ ٱلشَّيَٰطِينِ ٩٧ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحۡضُرُونِ ٩٨ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ رَبِّ ٱرۡجِعُونِ ٩٩ لَعَلِّيٓ أَعۡمَلُ صَٰلِحٗا فِيمَا تَرَكۡتُۚ كَلَّآۚ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَاۖ وَمِن وَرَآئِهِم بَرۡزَخٌ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ ١٠٠ فَإِذَا نُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَلَآ أَنسَابَ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ وَلَا يَتَسَآءَلُونَ ١٠١ فَمَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِينُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ١٠٢ وَمَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فِي جَهَنَّمَ خَٰلِدُونَ ١٠٣ تَلۡفَحُ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ وَهُمۡ فِيهَا كَٰلِحُونَ ١٠٤﴾
بلکه آوردهایم به ایشان سخن راست را و هرآیینه ایشان دروغگویند. ﴿90﴾هیچ فرزند نگرفته است خدا و نیست همراه او هیچ خدای دیگر، آنگاه ببردى هر خدائی چیزی که آفریده بود و هرآیینه غالب آمدى بعض ایشان بر بعض. به پاکى صفت میکنم خدای را از آنچه تقریر میکنند. ﴿91﴾دانندۀ نهان و آشکار است، برتر است از آنچه شریک مىآرند. ﴿92﴾بگو: اى پروردگار من! اگر بنمایى مرا آنچه ترسانیده میشوند. ﴿93﴾اى پروردگار من! داخل مکن مرا در گروه ستمکاران. ﴿94﴾و هرآیینه ما بر آنکه بنماییم تو را آنچه وعده میدهیم به ایشان، تواناییم. ﴿95﴾و مقابله کن بدى را به خصلتى که آن نیک است. ما داناتریم به آنچه بیان میکنند. ﴿96﴾و بگو [یا محمد]: اى پروردگار من! مىپناهم به تو از دغدغههای شیاطین. ﴿97﴾و مىپناهم به تو اى پروردگار من! از آنکه حاضر شوند پیش من. ﴿98﴾در غفلت خویش باشند تا وقتى که بیاید کسى را از ایشان موت. گوید: اى پروردگار من! بازگردان مرا. ﴿99﴾بُوَد که کار نیکو کنم در سرایى که بگذاشتمش، نه چنین باشد! هرآیینه این سخنى است که وى گویندۀ آن است و پیش ایشان حجابى باشد تا روزی که برانگیخته شوند. ﴿100﴾پس چون دمیده شود در صور، پس قرابتها نباشد میان ایشان آن روز و نه با یکدیگر جواب سؤال کنند. ﴿101﴾پس هر که گران آید پلهای ترازوی او، پس آن جماعت ایشانند رستگاران. ﴿102﴾و هر که سبک شد پلهای ترازوى او، پس آن جماعت آنانند که زیان کردند در حق خویش، در دوزخ جاوید باشندگانند. ﴿103﴾میسوزد روى ایشان را آتش و ایشان آنجا رو ترش هستند. ﴿104﴾
﴿ أَلَمۡ تَكُنۡ ءَايَٰتِي تُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ١٠٥ قَالُواْ رَبَّنَا غَلَبَتۡ عَلَيۡنَا شِقۡوَتُنَا وَكُنَّا قَوۡمٗا ضَآلِّينَ ١٠٦ رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا مِنۡهَا فَإِنۡ عُدۡنَا فَإِنَّا ظَٰلِمُونَ ١٠٧ قَالَ ٱخۡسَُٔواْ فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ ١٠٨ إِنَّهُۥ كَانَ فَرِيقٞ مِّنۡ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّٰحِمِينَ ١٠٩ فَٱتَّخَذۡتُمُوهُمۡ سِخۡرِيًّا حَتَّىٰٓ أَنسَوۡكُمۡ ذِكۡرِي وَكُنتُم مِّنۡهُمۡ تَضۡحَكُونَ ١١٠ إِنِّي جَزَيۡتُهُمُ ٱلۡيَوۡمَ بِمَا صَبَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ ١١١ قَٰلَ كَمۡ لَبِثۡتُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ عَدَدَ سِنِينَ ١١٢ قَالُواْ لَبِثۡنَا يَوۡمًا أَوۡ بَعۡضَ يَوۡمٖ فَسَۡٔلِ ٱلۡعَآدِّينَ ١١٣ قَٰلَ إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا قَلِيلٗاۖ لَّوۡ أَنَّكُمۡ كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ١١٤ أَفَحَسِبۡتُمۡ أَنَّمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ عَبَثٗا وَأَنَّكُمۡ إِلَيۡنَا لَا تُرۡجَعُونَ ١١٥ فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡحَقُّۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡكَرِيمِ ١١٦ وَمَن يَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ لَا بُرۡهَٰنَ لَهُۥ بِهِۦ فَإِنَّمَا حِسَابُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡكَٰفِرُونَ ١١٧ وَقُل رَّبِّ ٱغۡفِرۡ وَٱرۡحَمۡ وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّٰحِمِينَ ١١٨﴾
[گوییم] آیا خوانده نمىشد آیات من بر شما، پس آن را دروغ میداشتید؟. ﴿105﴾گفتند: اى پروردگار ما! غالب آمد بر ما بدبختى ما و بودیم گروهى گمرا. ﴿106﴾اى پروردگار ما! بیرون آر ما را از اینجا. پس اگر عود کنیم به کفر، پس هرآیینه ما ستمکار باشیم. ﴿107﴾[خدا] فرماید: به رسوایى در شوید در اینجا و سخن مگویید با من. ﴿108﴾هرآیینه گروهى از بندگان من میگفتند: اى پروردگار ما! ایمان آوردیم پس بیامرز ما را و ببخشاى بر ما و تو بهترین بخشایندگانى. ﴿109﴾پس مسخره گرفتید ایشان را تا حدی که فراموش گردانیدند یاد مرا از دلِ شما و شما بر ایشان میخندید. ﴿110﴾هرآیینه من جزا دادم ایشان را امروز به مقابلۀ صبر ایشان به آنکه ایشانند به مراد رسندگان. ﴿111﴾گوید خدا: چند مدّت درنگ کردید در زمین به حساب شمار سالها؟. ﴿112﴾گفتند: درنگ کردیم یک روز یا بعض روز، پس بپرس از شمار کنندگان. ﴿113﴾گفت خدا: توقف نکردید مگر اندکى. کاش شما میدانستید. ﴿114﴾آیا پنداشتید که آفریدیم شما را بیهوده و آنکه شما به سوى ما گردانیده نشوید؟. ﴿115﴾پس برتر است خدا پادشاه ثابت. نیست هیچ معبود غیر او، پروردگار عرش گرامى قدر. ﴿116﴾و هر که بخواند با خدا معبود دیگر را، هیچ حجتى نیست پرستنده را بر ثبوت آن معبود. پس جز این نیست که حساب او نزدیک پروردگار اوست، هرآیینه رستگار نمیشوند کافران. ﴿117﴾و بگو: اى پروردگار من! بیامرز و ببخشاى و تو بهترین بخشایندگانى. ﴿118﴾
[837] یعنی نفخ روح و روییدن ناخن و موی. [838] یعنی به طریق قُوت. [839] یعنى بعض میمیرد و بعض زنده میشود. [840] یعنی نعمت نیست، بلکه استدراج است. [841] یعنی نامه اعمال. [842] یعنی غیر انکار قرآن.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ سُورَةٌ أَنزَلۡنَٰهَا وَفَرَضۡنَٰهَا وَأَنزَلۡنَا فِيهَآ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖ لَّعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ ١ ٱلزَّانِيَةُ وَٱلزَّانِي فَٱجۡلِدُواْ كُلَّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا مِاْئَةَ جَلۡدَةٖۖ وَلَا تَأۡخُذۡكُم بِهِمَا رَأۡفَةٞ فِي دِينِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۖ وَلۡيَشۡهَدۡ عَذَابَهُمَا طَآئِفَةٞ مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٢ ٱلزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوۡ مُشۡرِكَةٗ وَٱلزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَآ إِلَّا زَانٍ أَوۡ مُشۡرِكٞۚ وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٣ وَٱلَّذِينَ يَرۡمُونَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ثُمَّ لَمۡ يَأۡتُواْ بِأَرۡبَعَةِ شُهَدَآءَ فَٱجۡلِدُوهُمۡ ثَمَٰنِينَ جَلۡدَةٗ وَلَا تَقۡبَلُواْ لَهُمۡ شَهَٰدَةً أَبَدٗاۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٤ إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ وَأَصۡلَحُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٥ وَٱلَّذِينَ يَرۡمُونَ أَزۡوَٰجَهُمۡ وَلَمۡ يَكُن لَّهُمۡ شُهَدَآءُ إِلَّآ أَنفُسُهُمۡ فَشَهَٰدَةُ أَحَدِهِمۡ أَرۡبَعُ شَهَٰدَٰتِۢ بِٱللَّهِ إِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٦ وَٱلۡخَٰمِسَةُ أَنَّ لَعۡنَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡهِ إِن كَانَ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ ٧ وَيَدۡرَؤُاْ عَنۡهَا ٱلۡعَذَابَ أَن تَشۡهَدَ أَرۡبَعَ شَهَٰدَٰتِۢ بِٱللَّهِ إِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ ٨ وَٱلۡخَٰمِسَةَ أَنَّ غَضَبَ ٱللَّهِ عَلَيۡهَآ إِن كَانَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٩ وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ وَأَنَّ ٱللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ ١٠
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
این سورتی است که فروفرستادیم آن را و فرض ساختیم آن را و فرود آوردیم در آن آیات روشن، بود که شما پند گیرید. ﴿1﴾زن زنا کننده و مرد زنا کننده بزنید هر یکى را از ایشان صد دُرَّه و باید که درنگیرد شما را شفقت بر ایشان در جارى کردن شرع خدا، اگر ایمان آوردهاید به خدا و روز آخر و باید که حاضر شوند به عقوبت ایشان جماعت از مسلمانان. ﴿2﴾مرد زنا کننده نکاح نمىکند مگر با زن زنا کننده یا شرک آرنده و زن زنا کننده بزنى نمیگیرد آن را مگر مرد زنا کننده یا شرک آرنده. و حرام ساخته شد [نکاح زانیه] بر مسلمانان [843]. ﴿3﴾مرد زنا کننده نکاح نمىکند مگر با زن زنا کننده یا شرک آرنده و زن زنا کننده بزنى نمیگیرد آن را مگر مرد زنا کننده یا شرک آرنده. و حرام ساخته شد [نکاح زانیه] بر مسلمانان. ﴿4﴾مگر آنان که توبه کردند بعد از این و به صلاح آوردند کار خود را، پس هر آیینه خدا آمرزندۀ مهربان است ﴿5﴾و آنانکه دشنام میدهند زنان خود را و نباشد ایشان را گواهان مگر نفس خویشتن پس مخلص، گواهى یکى از ایشان است چهار بار که به خدا، هرآیینه وى از راستگویان است. ﴿6﴾و گواهى پنجم به این صفت که لعنت خدا بر او باد، اگر از دروغگویان باشد. ﴿7﴾و بازمیگرداند از آن زن عقوبت را آنکه گواهى دهد چهار بار به خدا، هرآیینه این شوهر از دروغگویان است. ﴿8﴾و گواهی دهد پنجم بار به این صفت که خشم خدا باد بر این زن اگر شوهر از راستگویان باشد. ﴿9﴾و اگر نمىبود فضل خدا بر شما و رحمت او و آنکه خدا توبهپذیرندۀ با حکمت است [چه چیزهاکه نمىشد] [844]. ﴿10﴾
﴿ إِنَّ ٱلَّذِينَ جَآءُو بِٱلۡإِفۡكِ عُصۡبَةٞ مِّنكُمۡۚ لَا تَحۡسَبُوهُ شَرّٗا لَّكُمۖ بَلۡ هُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۚ لِكُلِّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُم مَّا ٱكۡتَسَبَ مِنَ ٱلۡإِثۡمِۚ وَٱلَّذِي تَوَلَّىٰ كِبۡرَهُۥ مِنۡهُمۡ لَهُۥ عَذَابٌ عَظِيمٞ ١١ لَّوۡلَآ إِذۡ سَمِعۡتُمُوهُ ظَنَّ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بِأَنفُسِهِمۡ خَيۡرٗا وَقَالُواْ هَٰذَآ إِفۡكٞ مُّبِينٞ ١٢ لَّوۡلَا جَآءُو عَلَيۡهِ بِأَرۡبَعَةِ شُهَدَآءَۚ فَإِذۡ لَمۡ يَأۡتُواْ بِٱلشُّهَدَآءِ فَأُوْلَٰٓئِكَ عِندَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡكَٰذِبُونَ ١٣ وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ لَمَسَّكُمۡ فِي مَآ أَفَضۡتُمۡ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ١٤ لَيۡسَ لَكُم بِهِۦ عِلۡمٞ وَتَحۡسَبُونَهُۥ هَيِّنٗا وَهُوَ عِندَ ٱللَّهِ عَظِيمٞ ١٥ إِذۡ تَلَقَّوۡنَهُۥ بِأَلۡسِنَتِكُمۡ وَتَقُولُونَ بِأَفۡوَاهِكُم مَّا وَلَوۡلَآ إِذۡ سَمِعۡتُمُوهُ قُلۡتُم مَّا يَكُونُ لَنَآ أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَٰذَا سُبۡحَٰنَكَ هَٰذَا بُهۡتَٰنٌ عَظِيمٞ ١٦ يَعِظُكُمُ ٱللَّهُ أَن تَعُودُواْ لِمِثۡلِهِۦٓ أَبَدًا إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ١٧ وَيُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِۚ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ١٨ إِنَّ ٱلَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ ٱلۡفَٰحِشَةُ فِي ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ١٩ وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ وَأَنَّ ٱللَّهَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ٢٠﴾
هرآیینه آنانکه آوردند تهمت را جماعتىاند از شما. مپندارید این تهمت را بد در حق خویش، بلکه آن بهتر است براى شما. هر کسى را از ایشان چیزى است که حاصل کرد از معصیت و آنکه سرانجام داد عمدۀ آن تهمت را از ایشان، او راست عذاب بزرگ [845]. ﴿11﴾چرا نشد که چون شنیدید آن را گمان مىکردند مردان مسلمان و زنان مسلمان در حق خویش نیکى را و میگفتند: این افتراى ظاهر است. ﴿12﴾چرا نیاوردند بر این سخن چهارگواه، پس چون نیاوردند گواهان را، پس آن جماعت نزدیک خدا ایشانند دروغگو. ﴿13﴾و اگر نمىبود فضل خدا بر شما و رحمت او در دنیا و آخرت، هرآیینه میرسید به شما در این مقدمه که گفت و شنید میکردید در آن، عذاب بزرگ. ﴿14﴾چون فرا میگرفتید آن را به زبانهاى خویش و مىگفتید به دهان خویش سخنى که نبود شما را به حقیقت آن دانش و مىپنداشتید آن را آسان و او نزدیک خدا بزرگ بود [846]. ﴿15﴾و چرا نشد که چون شنیدید آن را میگفتید: نمیرسد ما راکه به زبان آریم این سخن را. به پاکى یاد مىکنیم تو را خدایا، این سخن افترایی بزرگ است. ﴿16﴾پند میدهد شما را خدا تا باز به عمل نیارید مانند این هرگز، اگر مسلمانان هستید. ﴿17﴾و بیان میکند خدا براى شما آیات را. و خدا دانای با حکمت است. ﴿18﴾هرآیینه آنانکه دوست میدارند آنکه فاش شود تهمت بدکارى در مسلمانان، ایشان راست عقوبت درد دهنده در دنیا و آخرت. و خدا میداند و شما نمیدانید. ﴿19﴾و اگر نبودى فضل خدا بر شما و رحمت او و آنکه خدا بخشایندۀ مهربان است [چه چیزهاکه نمىشد] . ﴿20﴾
﴿ ۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِۚ وَمَن يَتَّبِعۡ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِ فَإِنَّهُۥ يَأۡمُرُ بِٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِۚ وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ مَا زَكَىٰ مِنكُم مِّنۡ أَحَدٍ أَبَدٗا وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَآءُۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٢١ وَلَا يَأۡتَلِ أُوْلُواْ ٱلۡفَضۡلِ مِنكُمۡ وَٱلسَّعَةِ أَن يُؤۡتُوٓاْ أُوْلِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينَ وَٱلۡمُهَٰجِرِينَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۖ وَلۡيَعۡفُواْ وَلۡيَصۡفَحُوٓاْۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٌ ٢٢ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَرۡمُونَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡغَٰفِلَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ لُعِنُواْ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ٢٣ يَوۡمَ تَشۡهَدُ عَلَيۡهِمۡ أَلۡسِنَتُهُمۡ وَأَيۡدِيهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٢٤ يَوۡمَئِذٖ يُوَفِّيهِمُ ٱللَّهُ دِينَهُمُ ٱلۡحَقَّ وَيَعۡلَمُونَ أَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ ٱلۡمُبِينُ ٢٥ ٱلۡخَبِيثَٰتُ لِلۡخَبِيثِينَ وَٱلۡخَبِيثُونَ لِلۡخَبِيثَٰتِۖ وَٱلطَّيِّبَٰتُ لِلطَّيِّبِينَ وَٱلطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَٰتِۚ أُوْلَٰٓئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَۖ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ ٢٦ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدۡخُلُواْ بُيُوتًا غَيۡرَ بُيُوتِكُمۡ حَتَّىٰ تَسۡتَأۡنِسُواْ وَتُسَلِّمُواْ عَلَىٰٓ أَهۡلِهَاۚ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ ٢٧﴾
ای مسلمانان! از پى مروید گامهای شیطان را. و هر که پیروىِ گامهای شیطان کند، پس هرآیینه وى میفرماید به بىحیایى و کار ناپسندیده. و اگر نبودى فضل خدا بر شما و رحمت او، پاک نشدى از شما هیچ کس هرگز و لیکن خدا پاک میسازد هر که را خواهد و خدا شنوای داناست. ﴿21﴾و باید که سوگند نخورند خداوندانِ بزرگى و وسعت از شما بر آنکه چیزى ندهند خویشاوندان را و بینوایان را و خانمان ترک کنندگان را در راه «خدا». و باید که عفو کنند و درگذرند. آیا دوست نمیدارید که بیامرزد خدا شما را؟ و خدا آمرزندۀ مهربان است [847]. ﴿22﴾هرآیینه آنانکه دشنام میدهند از بد کاری، زنان پاک دامنان را، بیخبران را، ایمان آرندگان را، لعنت کرده شدند در دنیا و آخرت و ایشان راست عذاب بزرگ. ﴿23﴾روزی که گواهى دهند بر ایشان زبانهاى ایشان و دستهاى ایشان و پایهاى ایشان به آنچه میکردند. ﴿24﴾آن روز به تمام رساند به ایشان خداى تعالى جزایی به انصاف ایشان را و بدانند که خدا همون است ثابتِ ظاهر. ﴿25﴾زنان ناپاک لایقاند به مردان ناپاک و مردان ناپاک لایقاند به زنان ناپاک. و زنان پاک لایقاند به مردان پاک و مردانِ پاک لایقاند به زنان پاک. این جماعت برىاند از آنچه مردم میگویند. ایشان راست آمرزش و روزى نیکو. ﴿26﴾اى مسلمانان! درمیایید به خانهها غیر خانههاى خویش تا آنکه دستورى طلبید و سلام کنید بر اهل آن، این بهتر است شما را، بُوَد که پندپذیر شوید. ﴿27﴾
﴿ فَإِن لَّمۡ تَجِدُواْ فِيهَآ أَحَدٗا فَلَا تَدۡخُلُوهَا حَتَّىٰ يُؤۡذَنَ لَكُمۡۖ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ٱرۡجِعُواْ فَٱرۡجِعُواْۖ هُوَ أَزۡكَىٰ لَكُمۡۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ عَلِيمٞ ٢٨ لَّيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَدۡخُلُواْ بُيُوتًا غَيۡرَ مَسۡكُونَةٖ فِيهَا مَتَٰعٞ لَّكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تُبۡدُونَ وَمَا تَكۡتُمُونَ ٢٩ قُل لِّلۡمُؤۡمِنِينَ يَغُضُّواْ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِمۡ وَيَحۡفَظُواْ فُرُوجَهُمۡۚ ذَٰلِكَ أَزۡكَىٰ لَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِيرُۢ بِمَا يَصۡنَعُونَ ٣٠ وَقُل لِّلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَغۡضُضۡنَ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِنَّ وَيَحۡفَظۡنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَاۖ وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّۖ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوۡ ءَابَآئِهِنَّ أَوۡ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآئِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ أَخَوَٰتِهِنَّ أَوۡ نِسَآئِهِنَّ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُنَّ أَوِ ٱلتَّٰبِعِينَ غَيۡرِ أُوْلِي ٱلۡإِرۡبَةِ مِنَ ٱلرِّجَالِ أَوِ ٱلطِّفۡلِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يَظۡهَرُواْ عَلَىٰ عَوۡرَٰتِ ٱلنِّسَآءِۖ وَلَا يَضۡرِبۡنَ بِأَرۡجُلِهِنَّ لِيُعۡلَمَ مَا يُخۡفِينَ مِن زِينَتِهِنَّۚ وَتُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٣١﴾
پس اگر نیابید در آنجا هیچکس را، در میایید آنجا تا آنکه دستورى داده شود شما را و اگر به شما گفته شود که بازگردید، پس باید که بازگردید، آن پاکتر است شما را [848]. و خدا به آنچه میکنید دانا است. ﴿28﴾نیست بر شما گناهى در آنکه درآیید به خانههایی که مسکن کسى نیست، در آنجا منفعتى باشد شما را. و خدا میداند آنچه آشکارا میکنید و پوشیده میدارید. ﴿29﴾بگو به مردان مسلمانان که: بپوشند چشم خود را و نگاه دارند شرمگاههای خود را، این پاکیزهتر است ایشان را. هرآیینه خدا خبردار است به آنچه میکنند. ﴿30﴾و بگو زنان مسلمانان را که: بپوشند چشم خود را و نگاه دارند شرمگاه خود را و آشکارا نکند آرائش خود را [849]، الاّ آنچه ظاهر است از آن موضع و باید که فروگذارند دامنهاى خود را بر گریبانهاى خود و ننمایند آرایش خود را الاّ به شوهران خویش یا پدران خویش یا پدران شوهران خویش یا پسران خویش یا پسران شوهران خویش یا برادران خویش یا پسران برادران خویش یا پسران خواهران خویش یا زنان خویش یا آنچه مالک او شده است دستِ ایشان (یعنى غلامان) یا طفیلیانى که صاحب شهوت نباشند از مردان یا طفلان که هنوز مطلع نشدهاند بر شرمگاه زنان. و نزنند زمین را به پاى خویش تا دانسته شود آنچه پنهان میکردند از زیور خویش. و رجوع کنید به سوى خدا همه یکجا اى مسلمانان بود! که رستگار شوید [850]. ﴿31﴾
﴿ وَأَنكِحُواْ ٱلۡأَيَٰمَىٰ مِنكُمۡ وَٱلصَّٰلِحِينَ مِنۡ عِبَادِكُمۡ وَإِمَآئِكُمۡۚ إِن يَكُونُواْ فُقَرَآءَ يُغۡنِهِمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ ٣٢ وَلۡيَسۡتَعۡفِفِ ٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغۡنِيَهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۗ وَٱلَّذِينَ يَبۡتَغُونَ ٱلۡكِتَٰبَ مِمَّا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ فَكَاتِبُوهُمۡ إِنۡ عَلِمۡتُمۡ فِيهِمۡ خَيۡرٗاۖ وَءَاتُوهُم مِّن مَّالِ ٱللَّهِ ٱلَّذِيٓ ءَاتَىٰكُمۡۚ وَلَا تُكۡرِهُواْ فَتَيَٰتِكُمۡ عَلَى ٱلۡبِغَآءِ إِنۡ أَرَدۡنَ تَحَصُّنٗا لِّتَبۡتَغُواْ عَرَضَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۚ وَمَن يُكۡرِههُّنَّ فَإِنَّ ٱللَّهَ مِنۢ بَعۡدِ إِكۡرَٰهِهِنَّ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣٣ وَلَقَدۡ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ ءَايَٰتٖ مُّبَيِّنَٰتٖ وَمَثَلٗا مِّنَ ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِكُمۡ وَمَوۡعِظَةٗ لِّلۡمُتَّقِينَ ٣٤ ۞ٱللَّهُ نُورُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ مَثَلُ نُورِهِۦ كَمِشۡكَوٰةٖ فِيهَا مِصۡبَاحٌۖ ٱلۡمِصۡبَاحُ فِي زُجَاجَةٍۖ ٱلزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوۡكَبٞ دُرِّيّٞ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٖ مُّبَٰرَكَةٖ زَيۡتُونَةٖ لَّا شَرۡقِيَّةٖ وَلَا غَرۡبِيَّةٖ يَكَادُ زَيۡتُهَا يُضِيٓءُ وَلَوۡ لَمۡ تَمۡسَسۡهُ نَارٞۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٖۚ يَهۡدِي ٱللَّهُ لِنُورِهِۦ مَن يَشَآءُۚ وَيَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَٰلَ لِلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ٣٥ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ ٱللَّهُ أَن تُرۡفَعَ وَيُذۡكَرَ فِيهَا ٱسۡمُهُۥ يُسَبِّحُ لَهُۥ فِيهَا بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ ٣٦ ﴾
و به نکاح دهید زنان بىشوهر را از قوم خویش و شایستگان را از بندگان خویش و کنیزکان خویش، اگر درویش باشند توانگر کند ایشان را خدا از فضل خود و خدا بسیار دهندۀ داناست. ﴿32﴾و باید که بر پاکدامنى مقید باشند آنانکه نمىیابند اسباب نکاح، تا آنکه توانگر کند ایشان را خدا از فضل خویش. و آنانکه مىطلبند مکاتبت را از بندگانى که مالک آن شده است دستِ شما، پس مکاتب کنید آنها را اگر بدانید در ایشان شایستگى. و بدهید مکاتبان را از مال خدا که به شما ارزانى داشته است و جبر مکنید کنیزکان خود را بر زنا اگر ایشان پرهیزگارى خواهند، تا به دست آرید متاع زندگانى دنیا و هر که جبر کند ایشان را، پس هرآیینه خدا آن کنیزکان را بعد جبر کردن بر ایشان، آمرزندۀ مهربان است. ﴿33﴾و هرآیینَه فُرود آوردیم به سوى شما آیتهاى روشن و فرود آوردیم داستان از حال آنانکه گذشتند پیش از شما و پندى برای پرهیزگاران. ﴿34﴾خدا نور آسمانها است و زمین. داستان نور وى در قلب مسلمانان این است مانند طاقى که در آن چراغ است [851]. آن چراغ در شیشه است [852](یعنى در قندیل است) آن شیشه گویا ستارهای درخشنده است، افروخته میشود از روغن درختى با برکت که عبارت از درخت زیتون است، نه به سمت مشرق ریید و نه جانب مغرب رویید، نزدیک است که زیت وى روشنى بدهد، اگرچه نه رسیده باشدش آتشی. روشنى بر روشنى است. راه مىنماید خدا به نور خدا هر که را خواهد و بیان مىفرماید خدا داستانها براى مردمان. و خدا بر هر چیز دانا است [853]. ﴿35﴾در خانههایی که دستورى داده است خدا که بلند کرده شود آن را و یاد کرده شود آنجا نام او، به پاکى یاد مىکنند خدا را آنجا صبح و شام. ﴿36﴾
﴿ رِجَالٞ لَّا تُلۡهِيهِمۡ تِجَٰرَةٞ وَلَا بَيۡعٌ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَإِقَامِ ٱلصَّلَوٰةِ وَإِيتَآءِ ٱلزَّكَوٰةِ يَخَافُونَ يَوۡمٗا تَتَقَلَّبُ فِيهِ ٱلۡقُلُوبُ وَٱلۡأَبۡصَٰرُ ٣٧ لِيَجۡزِيَهُمُ ٱللَّهُ أَحۡسَنَ مَا عَمِلُواْ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضۡلِهِۦۗ وَٱللَّهُ يَرۡزُقُ مَن يَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٖ ٣٨ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَعۡمَٰلُهُمۡ كَسَرَابِۢ بِقِيعَةٖ يَحۡسَبُهُ ٱلظَّمَۡٔانُ مَآءً حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَهُۥ لَمۡ يَجِدۡهُ شَيۡٔٗا وَوَجَدَ ٱللَّهَ عِندَهُۥ فَوَفَّىٰهُ حِسَابَهُۥۗ وَٱللَّهُ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ ٣٩ أَوۡ كَظُلُمَٰتٖ فِي بَحۡرٖ لُّجِّيّٖ يَغۡشَىٰهُ مَوۡجٞ مِّن فَوۡقِهِۦ مَوۡجٞ مِّن فَوۡقِهِۦ سَحَابٞۚ ظُلُمَٰتُۢ بَعۡضُهَا فَوۡقَ بَعۡضٍ إِذَآ أَخۡرَجَ يَدَهُۥ لَمۡ يَكَدۡ يَرَىٰهَاۗ وَمَن لَّمۡ يَجۡعَلِ ٱللَّهُ لَهُۥ نُورٗا فَمَا لَهُۥ مِن نُّورٍ ٤٠ أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱلطَّيۡرُ صَٰٓفَّٰتٖۖ كُلّٞ قَدۡ عَلِمَ صَلَاتَهُۥ وَتَسۡبِيحَهُۥۗ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِمَا يَفۡعَلُونَ ٤١ وَلِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَإِلَى ٱللَّهِ ٱلۡمَصِيرُ ٤٢ أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يُزۡجِي سَحَابٗا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيۡنَهُۥ ثُمَّ يَجۡعَلُهُۥ رُكَامٗا فَتَرَى ٱلۡوَدۡقَ يَخۡرُجُ مِنۡ خِلَٰلِهِۦ وَيُنَزِّلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن جِبَالٖ فِيهَا مِنۢ بَرَدٖ فَيُصِيبُ بِهِۦ مَن يَشَآءُ وَيَصۡرِفُهُۥ عَن مَّن يَشَآءُۖ يَكَادُ سَنَا بَرۡقِهِۦ يَذۡهَبُ بِٱلۡأَبۡصَٰرِ ٤٣ ﴾
مردانى که باز ندارد ایشان را سوداگرى و نه خرید و فروخت از یاد کردن خدا و برپاداشتن نماز و دادن زکات، میترسند از آن روزی که مضطرب شوند در آن دلها و دیدهها. ﴿37﴾تا جزا دهد ایشان را خدا به عوض بهترین آنچه کردند و زیاده دهد ایشان را از فضل خویش. و خدا روزى میدهد هر که را خواهد به غیر شمار (یعنى بسیار) . ﴿38﴾و آنانکه کافر شدند، اعمال ایشان مانند سرابى است به میدانهای هموار، میپندارش تشنه، آبى، تا وقتى که بیاید نزدیک آن نیابدش چیزى و یافت خدا را نزدیک آن، پس تمام رسانید به وى حساب وی را. و خدا زود کنندۀ حساب است [854]. ﴿39﴾یا مانند تاریکىها در دریایى عمیق. مىپوشد این کافر را موجى از بالاى آن موجى دیگر، از بالاى آن ابر بود، تاریکیهاست بعضِ آن بالای بعضِ دیگر. چون بیرون آرد دست خود، نزدیک نیست که ببیندش و هر که نداد او را خدا روشنى، پس نیست او را هیچ روشنىای [855]. ﴿40﴾آیا ندیدى که خدا به پاکى یاد میکندش هر که در آسمانها و زمین است و مرغان بالگشاده؟ هر یکى دانسته است خدا دعاى او را و تسبیح او را و خدا دانا است به آنچه میکنند. ﴿41﴾و خداى راست پادشاهى آسمانها و زمین و به سوى خدا است بازگشت. ﴿42﴾آیا ندیدى که خدا روان مىکند ابر را، باز جمع مىنماید میان آن، باز میسازدش تو بر تو، پس مىبینى قطره را که بیرون مىآید از میان آن و فرود مىآرد از جانب بالا از کوهها که آنجاست ژاله، پس میرساندش به هر که خواهد و باز میداردش از هر که مىخواهد. نزدیک است درخشندگى برقى که در آن ابر بوده است، دور کند چشمها را. ﴿43﴾
﴿ يُقَلِّبُ ٱللَّهُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبۡرَةٗ لِّأُوْلِي ٱلۡأَبۡصَٰرِ ٤٤ وَٱللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَآبَّةٖ مِّن مَّآءٖۖ فَمِنۡهُم مَّن يَمۡشِي عَلَىٰ بَطۡنِهِۦ وَمِنۡهُم مَّن يَمۡشِي عَلَىٰ رِجۡلَيۡنِ وَمِنۡهُم مَّن يَمۡشِي عَلَىٰٓ أَرۡبَعٖۚ يَخۡلُقُ ٱللَّهُ مَا يَشَآءُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٤٥ لَّقَدۡ أَنزَلۡنَآ ءَايَٰتٖ مُّبَيِّنَٰتٖۚ وَٱللَّهُ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٤٦ وَيَقُولُونَ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَبِٱلرَّسُولِ وَأَطَعۡنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٞ مِّنۡهُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَۚ وَمَآ أُوْلَٰٓئِكَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٤٧ وَإِذَا دُعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَهُمۡ إِذَا فَرِيقٞ مِّنۡهُم مُّعۡرِضُونَ ٤٨ وَإِن يَكُن لَّهُمُ ٱلۡحَقُّ يَأۡتُوٓاْ إِلَيۡهِ مُذۡعِنِينَ ٤٩ أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ٱرۡتَابُوٓاْ أَمۡ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡ وَرَسُولُهُۥۚ بَلۡ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٥٠ إِنَّمَا كَانَ قَوۡلَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذَا دُعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَهُمۡ أَن يَقُولُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٥١ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَخۡشَ ٱللَّهَ وَيَتَّقۡهِ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ ٥٢ ۞وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ لَئِنۡ أَمَرۡتَهُمۡ لَيَخۡرُجُنَّۖ قُل لَّا تُقۡسِمُواْۖ طَاعَةٞ مَّعۡرُوفَةٌۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ٥٣ ﴾
میگرداند خدا شب و روز را، هرآیینه در این مقدمه پندى هست خداوندانِ چشم را. ﴿44﴾و خدا آفرید هر جانورى را از آب، پس از اینهاست آن که میرود بر شکم خود و از اینهاست که میرود بر دو پاى و از اینهاست آن که میرود بر چهارپای. مىآفریند خدا هرچه خواهد، هرآیینه خدا بر هر چیز تواناست. ﴿45﴾هرآیینه فرود آوردیم آیات روشن را و خدا دلالت میکند هر که را خواهد به سوى راه راست. ﴿46﴾و میگویند منافقان: ایمان آوردیم به خدا و به رسول و فرمانبردارى نمودیم، باز روى میگرداند گروهى از ایشان بعد از این و نیستند ایشان، مؤمنان. ﴿47﴾و چون خوانده میشوند به سوى خدا و رسول او تا حکم فرماید میان ایشان، ناگهان جماعتى از ایشان روگردانندگانند. ﴿48﴾و اگر باشد ایشان را حق، بیایند به سوى او گردن نهاده. ﴿49﴾آیا در دل ایشان بیماریای است؟ یا در شک افتادند؟ یا مىترسند از آنکه ستم کند بر ایشان خدا و رسول او؟ بلکه این جماعت، ایشانند ستمکاران. ﴿50﴾جز این نیست که مىباشد قول مسلمانان، چون خوانده میشود ایشان را به سوى خدا و رسول او تا حکم کند میان ایشان، آنکه گویند: شنیدیم و فرمانبردارى کردیم، و این جماعت، ایشانند رستگاران. ﴿51﴾و هر که فرمانبردارى کند خدا و رسول او را و ترسد از خدا و حذر کند از عذاب او، پس این جماعت، ایشانند به مراد رسندگان. ﴿52﴾و قسم خوردند به خدا به مؤکدترین قسمهاى خود که اگر بفرمایى ایشان را، البته بیرون روند از وطن خود. بگو: قسم مخورید! فرمانبردارى پسندیدۀ مطلوب است. هرآیینه خدا خبردار است به آنچه مىکنید. ﴿53﴾
﴿ قُلۡ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا عَلَيۡهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيۡكُم مَّا حُمِّلۡتُمۡۖ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهۡتَدُواْۚ وَمَا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ ٥٤ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَيَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ كَمَا ٱسۡتَخۡلَفَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمۡ دِينَهُمُ ٱلَّذِي ٱرۡتَضَىٰ لَهُمۡ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّنۢ بَعۡدِ خَوۡفِهِمۡ أَمۡنٗاۚ يَعۡبُدُونَنِي لَا يُشۡرِكُونَ بِي شَيۡٔٗاۚ وَمَن كَفَرَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٥٥ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ ٥٦ لَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مُعۡجِزِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ وَمَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُۖ وَلَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ٥٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِيَسۡتَٔۡذِنكُمُ ٱلَّذِينَ مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ وَٱلَّذِينَ لَمۡ يَبۡلُغُواْ ٱلۡحُلُمَ مِنكُمۡ ثَلَٰثَ مَرَّٰتٖۚ مِّن قَبۡلِ صَلَوٰةِ ٱلۡفَجۡرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ ٱلظَّهِيرَةِ وَمِنۢ بَعۡدِ صَلَوٰةِ ٱلۡعِشَآءِۚ ثَلَٰثُ عَوۡرَٰتٖ لَّكُمۡۚ لَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ وَلَا عَلَيۡهِمۡ جُنَاحُۢ بَعۡدَهُنَّۚ طَوَّٰفُونَ عَلَيۡكُم بَعۡضُكُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٥٨ ﴾
بگو: فرمانبردارىِ خدا کنید و فرمانبردارىِ پیغامبر کنید. پس اگر روى بگردانند، پس جز این نباشد که بر پیغامبر است آنچه بر وى لازم کرده شد و بر شماست آنچه بر شما لازم کرده شد و اگر فرمانبردارى او کنید، راه یابید و نیست بر پیغامبر مگر پیغام رسانیدن آشکارا. ﴿54﴾وعده داده است خدا آنان راکه ایمان آوردند از شما و عملهاى شایسته کردند، البته خلیفه سازد ایشان را در زمین، چنانکه خلیفه ساخته بود آنان راکه پیش از ایشان بودند [856]و البته محکم کند براى ایشان دین ایشان راکه پسندیده است براى ایشان و البته بدل کند در بارۀ ایشان بعد از ترس ایشان ایمنى را. پرستش کنند مرا، شریک مقرر نکنند با من چیزى را و هر که ناسپاسى کند بعد از این، پس آن جماعت، ایشانند فاسقان [857]. ﴿55﴾و بر پا دارید نماز را و بدهید زکات را و فرمانبردارى کنید پیغامبر را، بود که بر شما رحم کرده شود. ﴿56﴾مپندار کافران را عاجز کننده در زمین و جاى ایشان آتش است و آن بدبازگشت است. ﴿57﴾اى مسلمانان! باید که دستورى طلبند از شما آنانکه مالک ایشان شده است دستهای شما [858]و آنانکه نرسیدهاند به حد احتلام از شما، سه نوبت، پیش از نماز فجر و وقتى که فرو مىنهید جامههاى خود را از نیمروز و پس از نماز عشا، این سه ساعت خلوت براى شمااند. نیست بر شما و نه بر ایشان هیچ بزه بعدِ اینها. درآیندگانند بر شما بعض از شما بر بعض دیگر. همچنین بیان میکند خدا براى شما آیات را و خدا دانندۀ با حکمت است [859]. ﴿58﴾
﴿ وَإِذَا بَلَغَ ٱلۡأَطۡفَٰلُ مِنكُمُ ٱلۡحُلُمَ فَلۡيَسۡتَٔۡذِنُواْ كَمَا ٱسۡتَٔۡذَنَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمۡ ءَايَٰتِهِۦۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٥٩ وَٱلۡقَوَٰعِدُ مِنَ ٱلنِّسَآءِ ٱلَّٰتِي لَا يَرۡجُونَ نِكَاحٗا فَلَيۡسَ عَلَيۡهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعۡنَ ثِيَابَهُنَّ غَيۡرَ مُتَبَرِّجَٰتِۢ بِزِينَةٖۖ وَأَن يَسۡتَعۡفِفۡنَ خَيۡرٞ لَّهُنَّۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٦٠ لَّيۡسَ عَلَى ٱلۡأَعۡمَىٰ حَرَجٞ وَلَا عَلَى ٱلۡأَعۡرَجِ حَرَجٞ وَلَا عَلَى ٱلۡمَرِيضِ حَرَجٞ وَلَا عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۡ أَن تَأۡكُلُواْ مِنۢ بُيُوتِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ ءَابَآئِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ أُمَّهَٰتِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ إِخۡوَٰنِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ أَخَوَٰتِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ أَعۡمَٰمِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ عَمَّٰتِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ أَخۡوَٰلِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ خَٰلَٰتِكُمۡ أَوۡ مَا مَلَكۡتُم مَّفَاتِحَهُۥٓ أَوۡ صَدِيقِكُمۡۚ لَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَأۡكُلُواْ جَمِيعًا أَوۡ أَشۡتَاتٗاۚ فَإِذَا دَخَلۡتُم بُيُوتٗا فَسَلِّمُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۡ تَحِيَّةٗ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُبَٰرَكَةٗ طَيِّبَةٗۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ ٦١ إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَإِذَا كَانُواْ مَعَهُۥ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ جَامِعٖ لَّمۡ يَذۡهَبُواْ حَتَّىٰ يَسۡتَٔۡذِنُوهُۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَٔۡذِنُونَكَ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۚ فَإِذَا ٱسۡتَٔۡذَنُوكَ لِبَعۡضِ شَأۡنِهِمۡ فَأۡذَن لِّمَن شِئۡتَ مِنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمُ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٦٢ لَّا تَجۡعَلُواْ دُعَآءَ ٱلرَّسُولِ بَيۡنَكُمۡ كَدُعَآءِ بَعۡضِكُم بَعۡضٗاۚ قَدۡ يَعۡلَمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنكُمۡ لِوَاذٗاۚ فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٦٣ أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ قَدۡ يَعۡلَمُ مَآ أَنتُمۡ عَلَيۡهِ وَيَوۡمَ يُرۡجَعُونَ إِلَيۡهِ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْۗ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمُۢ ٦٤﴾
و چون رسند طفلان از شما به حد احتلام، باید که دستورى طلبند، چنانکه مىطلبیدند آنانکه پیش از ایشان بودند. همچنین بیان مىکند خدا براى شما آیات خود را و خدا دانای باحکمت است. ﴿59﴾و کلانسال از زنان، که توقع نکاح ندارند، نیست بر ایشان بزه در آنکه فرو نهند جامههاى خود را و نه ظاهرکنان آرایش را و اگر پرهیزگارى کنند، بهتر است ایشان را و خدا شنوای داناست. ﴿60﴾نیست بر نابیناگناهى و نه بر لنگ گناهى و نیست بر بیمار گناهى و نه بر ذات شماگناهى، در آنکه بخورید از خانههاى خویش و یا خانههاى پدران خویش یا خانههاى مادران خویش یا خانههاى برادران خویش یا خانههای خواهران خویش یا خانههاى عموهاى خویش یا خانههاى عمههاى خویش یا خانههاى تغانهاى خویش یا خانههاى خالههای خویش یا خانهای که به تصرف شماست کلیدهاى او [860]یا خانههاى دوست خویش. نیست بر شما هیچ گناهى در آنکه بخورید همه یکجا یا متفرق [861]. پس چون درآیید به خانهها، پس سلام گویید بر قوم خویش دعای خیر با برکتِ پاکیزۀ فرود آمده از نزدیک خدا. همچنین بیان میکند خدا براى شما آیات را بود که بفهمید. ﴿61﴾جز این نیست که مسلمانان آنانند که ایمان آوردند به خدا و به رسول او و چون باشند با وى بر کارى که جمع کردن ایشان میطلبند، نروند تا آنکه دستورى طلبند از پیغامبر، هرآیینه آنانکه دستورى میطلبند از تو، ایشان آنانند که ایمان آوردند به خدا و به رسول او. پس اگر دستورى طلبند از تو براى بعض کار خود، پس دستورى ده هرکه را خواهى از ایشان و آمرزش طلب کن براى ایشان از خدا، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿62﴾مشمارید طلبیدن پیغامبر را در میان خویش، مانند طلبیدن بعض از شما بعض دیگر را. هرآیینه میداند خدا آنان راکه به سبکى بیرون میروند از شما پناهجویان. پس باید که بترسند آنانکه خلاف حکم پیغمبر مىکنند از آنکه برسد بدیشان بلایی یا برسد بر ایشان عذابى درد دهنده. ﴿63﴾آگاه شو! هرآیینه خدا راست آنچه در آسمانها و زمین است، میداند روشى را که شما برآنید و روزی که بگردانیده شوند به سوى او، خبر دهند ایشان را به آنچه کردهاند و خدا به هر چیز داناست. ﴿64﴾
[843] مترجم گوید: ازین آیت معلوم شد که زانیه مقرۀ به زنا را نکاح توان کرد و همین است مذهب أحمد و تاویل آیت نزد أبی حنیفه و شافعی آن است که حرام کرده شد شرک و زنا بر مسلمانان. یا گویند خاص است به قومی یا گویند منسوخ است. [844] مترجم گوید: در غزوۀ بنی مصطلق حضرت عائشه متّهم شده و منافقان در اشاعت بدنامی سعی کردند، جماعتی اظهار برائت نمودند و جماعتی توقف نمودند. خدای تعالی برائت صدیقه نازل ساخت و ذم منافقان و مدح برائت کنندگان و تهدید توقف کنندگان فرمود. [845] یعنی عبدالله بن اُبیّ منافق. [846] یعنی جمعی که میگفتند فلان و فلان چنین میگویند و ما ندیدهایم و تحقییق نمیدانیم. [847] درین تعریض است به ابوبکر صدیق چون قسم خورده بود که مِسطَح را هیچ ندهد و وی یکی از دشنام دهندگان بود. [848] یعنی رباط وقف. [849] یعنی مواضع زیور. [850] حاصل این آیت آن است که از مواضع زینت، دو قسم است: آن چه در ستر آن حرج است و آن وجه و کفین بود و آن چه در ستر آن حرج نیست، مانند: سر و گردن و عضد و زراع و ساق. پس ستر وجه و کفین از اجنبیان فرض نیست، بلکه سنت است و ستر غیر آن از اجنبیان فرض است، نه از محارم، والله اعلم. [851] یعنی فتیله روشن است. [852] یعنی در قندیل است. [853] حاصل این مثل، تشبیه نوری است که به سبب مواظبت بر طهارت و عبادت در دل مسلمانان حاصل میشود به نور چراغ که در غایت درخشندگی باشد و به جهت اشعار به آن مواظبت میفرماید. [854] حاصل این مَثَل آن است که اعمالِ کافر نابود شود و در آخرت آن را هیچ ثواب نباشد. [855] حاصل این مَثَل آن است که بر کافر، ظلمات بهیمیت متراکم شده است و انوار ملکیت از وی به کلی معدوم شده است. [856] یعنی چنانکه بنی اسرائیل را بعد عمالقه پادشاه ساخت. [857] یعنی چنانکه قاتلان حضرت عثمان کردند. مترجم گوید: تفسیر این آیت در حدیث آمده «ان الخلافة بعدی ثلاثون سنَة»، والله اعلم. [858] یعنی غلامان و کنیزان. [859] حاصل آن است که محارم و اطفال نیز درین ساعات، استیذان کنند، زیراکه مردمان جامه درین ساعات از تن میکشند وعریان میشوند. محصول سخن آن است که محارم را و اطفال را عریان دیدن، درست نیست، والله اعلم. [860] یعنی نگاهبان و وکیل حفظ او باشید. [861] یعنی اذنی که از رسم و عادت مفهوم است کفایت میکند و حاجت اذن صریح نیست، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ تَبَارَكَ ٱلَّذِي نَزَّلَ ٱلۡفُرۡقَانَ عَلَىٰ عَبۡدِهِۦ لِيَكُونَ لِلۡعَٰلَمِينَ نَذِيرًا ١ ٱلَّذِي لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَمۡ يَتَّخِذۡ وَلَدٗا وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٞ فِي ٱلۡمُلۡكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيۡءٖ فَقَدَّرَهُۥ تَقۡدِيرٗا ٢﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
بسیار با برکت است آن که فرود آورد قرآن را بر بندۀ خویش تا باشد ترساننده عالمها را. ﴿1﴾آن که او راست پادشاهى آسمانها و زمین و هیچ فرزند نگرفت و هیچ شریک نیست او را در پادشاهى و بیافرید هر چیزی را، پس اندازه کرد او را به اندازه کردن. ﴿2﴾
﴿ وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗ لَّا يَخۡلُقُونَ شَيۡٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ وَلَا يَمۡلِكُونَ لِأَنفُسِهِمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا وَلَا يَمۡلِكُونَ مَوۡتٗا وَلَا حَيَوٰةٗ وَلَا نُشُورٗا ٣ وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ إِفۡكٌ ٱفۡتَرَىٰهُ وَأَعَانَهُۥ عَلَيۡهِ قَوۡمٌ ءَاخَرُونَۖ فَقَدۡ جَآءُو ظُلۡمٗا وَزُورٗا ٤ وَقَالُوٓاْ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٱكۡتَتَبَهَا فَهِيَ تُمۡلَىٰ عَلَيۡهِ بُكۡرَةٗ وَأَصِيلٗا ٥ قُلۡ أَنزَلَهُ ٱلَّذِي يَعۡلَمُ ٱلسِّرَّ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّهُۥ كَانَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ٦ وَقَالُواْ مَالِ هَٰذَا ٱلرَّسُولِ يَأۡكُلُ ٱلطَّعَامَ وَيَمۡشِي فِي ٱلۡأَسۡوَاقِ لَوۡلَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مَلَكٞ فَيَكُونَ مَعَهُۥ نَذِيرًا ٧ أَوۡ يُلۡقَىٰٓ إِلَيۡهِ كَنزٌ أَوۡ تَكُونُ لَهُۥ جَنَّةٞ يَأۡكُلُ مِنۡهَاۚ وَقَالَ ٱلظَّٰلِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلٗا مَّسۡحُورًا ٨ ٱنظُرۡ كَيۡفَ ضَرَبُواْ لَكَ ٱلۡأَمۡثَٰلَ فَضَلُّواْ فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ سَبِيلٗا ٩ تَبَارَكَ ٱلَّذِيٓ إِن شَآءَ جَعَلَ لَكَ خَيۡرٗا مِّن ذَٰلِكَ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ وَيَجۡعَل لَّكَ قُصُورَۢا ١٠ بَلۡ كَذَّبُواْ بِٱلسَّاعَةِۖ وَأَعۡتَدۡنَا لِمَن كَذَّبَ بِٱلسَّاعَةِ سَعِيرًا ١١﴾
و گرفتند کافران بجز اللّه آن معبودان را که نمىآفرینند چیزى و خودشان آفریده میشوند و نمىتوانند براى خویش زیانى و نه سودى و نمىتوانند مرگ را و نه زندگانى را و نه برانگیختن را. ﴿3﴾و گفتند کافران: نیست این قرآن، مگر دروغى که بربافته است آن را و یارى دادهاند او را بر افترای وى گروه دیگر، پس به عمل آوردند ستم و دروغ را. ﴿4﴾و گفتند: قرآن افسانههاى پیشینیان است که براى خود نوشته است آن را، پس آن خوانده میشود بر وى صبح و شام [862]. ﴿5﴾بگو: فرود آورده است آن را کسی که میداند آن پنهان که در آسمان و زمین است. هرآیینه وى هست آمرزندۀ مهربان. ﴿6﴾و گفتند: چیست این پیغامبر را؟ که میخورد طعام و میرود در بازارها. چرا فرستاده نشد به سوى وى فرشته تا باشد همراه وى ترساننده. ﴿7﴾یا چرا نه از آسمان برتافته شد به سوى وى گنجى یا چرا نیست او را باغى که بخورد از آن و گفتند ستمکاران: پیروى نمىکنید مگر مرد جادو زده را. ﴿8﴾ببین چگونه داستانها زدند در حق تو. پس گمراه شدند، پس نمىیابند هیچ راهى را. ﴿9﴾بزرگوار است آن که اگر خواهد بدهد تو را بهتر از این بوستانها که میرود زیر آن جویها و بدهد تو را محلهاى بلند (یعنى در دنیا) . ﴿10﴾بلکه دروغ شمردهاند قیامت را و آماده ساختیم براى کسی که تکذیب قیامت کند، دوزخ را. ﴿11﴾
﴿ إِذَا رَأَتۡهُم مِّن مَّكَانِۢ بَعِيدٖ سَمِعُواْ لَهَا تَغَيُّظٗا وَزَفِيرٗا ١٢ وَإِذَآ أُلۡقُواْ مِنۡهَا مَكَانٗا ضَيِّقٗا مُّقَرَّنِينَ دَعَوۡاْ هُنَالِكَ ثُبُورٗا ١٣ لَّا تَدۡعُواْ ٱلۡيَوۡمَ ثُبُورٗا وَٰحِدٗا وَٱدۡعُواْ ثُبُورٗا كَثِيرٗا ١٤ قُلۡ أَذَٰلِكَ خَيۡرٌ أَمۡ جَنَّةُ ٱلۡخُلۡدِ ٱلَّتِي وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَۚ كَانَتۡ لَهُمۡ جَزَآءٗ وَمَصِيرٗا ١٥ لَّهُمۡ فِيهَا مَا يَشَآءُونَ خَٰلِدِينَۚ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ وَعۡدٗا مَّسُۡٔولٗا ١٦ وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ وَمَا يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَيَقُولُ ءَأَنتُمۡ أَضۡلَلۡتُمۡ عِبَادِي هَٰٓؤُلَآءِ أَمۡ هُمۡ ضَلُّواْ ٱلسَّبِيلَ ١٧ قَالُواْ سُبۡحَٰنَكَ مَا كَانَ يَنۢبَغِي لَنَآ أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنۡ أَوۡلِيَآءَ وَلَٰكِن مَّتَّعۡتَهُمۡ وَءَابَآءَهُمۡ حَتَّىٰ نَسُواْ ٱلذِّكۡرَ وَكَانُواْ قَوۡمَۢا بُورٗا ١٨ فَقَدۡ كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسۡتَطِيعُونَ صَرۡفٗا وَلَا نَصۡرٗاۚ وَمَن يَظۡلِم مِّنكُمۡ نُذِقۡهُ عَذَابٗا كَبِيرٗا ١٩ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَكَ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ إِلَّآ إِنَّهُمۡ لَيَأۡكُلُونَ ٱلطَّعَامَ وَيَمۡشُونَ فِي ٱلۡأَسۡوَاقِۗ وَجَعَلۡنَا بَعۡضَكُمۡ لِبَعۡضٖ فِتۡنَةً أَتَصۡبِرُونَۗ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرٗا ٢٠۞ ﴾
چون ببیند دوزخ ایشان را از مسافت دور، بشوند از وى آواز خشم خوردن و غریدن. ﴿12﴾و چون انداخته شوند از آن دوزخ به مکانى تنگ دست و پا بسته، بد دعا کنند بر خویش به هلاک. ﴿13﴾و گوئیم: بد دعا نکنید امروز به یک هلاک و بد دعا کنید به هلاک بسیار. ﴿14﴾بگو: آیا این بهتر است یا بهشت جاوید، آنکه وعده داده شده است متقیان را؟ باشد ایشان را پاداش و جاى بازگشت. ﴿15﴾ایشان راست آنجا آنچه میخواهند جاویدان. هست بر پروردگار تو وعدۀ طلبیده شده. ﴿16﴾و آن روزی که جمع کند خدا ایشان را با آن که مىپرستند بجز خدا، پس گوید: آیا شما گمراه کردید این بندگان مرا یا ایشان خود غلط کردهاند راه را؟. ﴿17﴾گویند: به پاکى یاد مىکنیم تو را، سزاوار نباشد ما را که هیچ دوست گیریم بجز تو و لیکن بهرهمند ساختى ایشان را و پدران ایشان را تا آنکه فراموش کردند پند و شدند گروه هلاک شده. ﴿18﴾گوییم: اى گروه کافران! هرآیینه دروغ داشتند شما را این معبودان در آنچه میگفتید، پس نمیتوانید دفع کردن عذاب و نه یارى دادن و هر که ستم کرده باشد از شما، بچشانیمش عذاب بزرگ. ﴿19﴾و نفرستادیم پیش از تو پیغامبران، مگر به این صفت که ایشان مىخوردند طعام و میرفتند در بازارها و ساختهایم بعض شما را در حق بعضى ابتلایى، آیا صبر میکنید؟ و هست پروردگار تو بینا. ﴿20﴾
﴿ وَقَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡنَا ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَوۡ نَرَىٰ رَبَّنَاۗ لَقَدِ ٱسۡتَكۡبَرُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ وَعَتَوۡ عُتُوّٗا كَبِيرٗا ٢١ يَوۡمَ يَرَوۡنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ لَا بُشۡرَىٰ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُجۡرِمِينَ وَيَقُولُونَ حِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا ٢٢ وَقَدِمۡنَآ إِلَىٰ مَا عَمِلُواْ مِنۡ عَمَلٖ فَجَعَلۡنَٰهُ هَبَآءٗ مَّنثُورًا ٢٣ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ يَوۡمَئِذٍ خَيۡرٞ مُّسۡتَقَرّٗا وَأَحۡسَنُ مَقِيلٗا ٢٤ وَيَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلسَّمَآءُ بِٱلۡغَمَٰمِ وَنُزِّلَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ تَنزِيلًا ٢٥ ٱلۡمُلۡكُ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّ لِلرَّحۡمَٰنِۚ وَكَانَ يَوۡمًا عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ عَسِيرٗا ٢٦ وَيَوۡمَ يَعَضُّ ٱلظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيۡهِ يَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي ٱتَّخَذۡتُ مَعَ ٱلرَّسُولِ سَبِيلٗا ٢٧ يَٰوَيۡلَتَىٰ لَيۡتَنِي لَمۡ أَتَّخِذۡ فُلَانًا خَلِيلٗا ٢٨ لَّقَدۡ أَضَلَّنِي عَنِ ٱلذِّكۡرِ بَعۡدَ إِذۡ جَآءَنِيۗ وَكَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لِلۡإِنسَٰنِ خَذُولٗا ٢٩ وَقَالَ ٱلرَّسُولُ يَٰرَبِّ إِنَّ قَوۡمِي ٱتَّخَذُواْ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ مَهۡجُورٗا ٣٠ وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّٗا مِّنَ ٱلۡمُجۡرِمِينَۗ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ هَادِيٗا وَنَصِيرٗا ٣١ وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ عَلَيۡهِ ٱلۡقُرۡءَانُ جُمۡلَةٗ وَٰحِدَةٗۚ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِۦ فُؤَادَكَۖ وَرَتَّلۡنَٰهُ تَرۡتِيلٗا ٣٢ ﴾
و گفتند آنانکه توقع ندارند ملاقات ما را: چرا فروستاده نشد بر ما فرشتگان را یا چرا نمىبینیم پروردگار خود را، هرآیینه بزرگ شدند در زعم خویش و سرکشى کردند سرکشى بزرگ. ﴿21﴾روزی که بینند فرشتگان را، هیچ مژده نیست آن روز گناهکاران را و گویند: باز داشته شوند باز داشتن مؤکد. ﴿22﴾و متوجه شدیم به سوى آنچه کردند از کردار، پس ساختیم آن را مانند ذرّههاى پراکنده [863]. ﴿23﴾اهل بهشت آن روز بهترند از جهت قرارگاه و نیکوترند به اعتبار جاى استراحت. ﴿24﴾و روزی که بشکافد آسمان به سبب ابر و فرود آورده شوند فرشتگان فرود آوردنى [864]. ﴿25﴾پادشاهى حقیقى آن روز خدا راست و باشد آن روز بر کافران روز دشوار. ﴿26﴾و روزی که بگزد ستمکار دو دست خود را، گوید: اى کاش! من گرفتمى همراه پیغامبر راهى [865]. ﴿27﴾اى واى بر من کاش که دوست نگرفتمى فلان را [866]. ﴿28﴾هرآیینه وى گمراه کرد مرا از پند، بعد از آنکه آمده بود به من و هست شیطان آدمى را در محنت، تنها گذارنده. ﴿29﴾و گفت پیغامبر: اى پروردگار من! هرآیینه قوم من این قرآن را متروک ساختند. ﴿30﴾و همچنین ساختهایم براى هر پیغامبر، دشمنان از گناهکاران و بس است پروردگار تو راهنما و نصرت دهنده. ﴿31﴾و گفتند کافران: چرا نَه فرود آورده شد بر پیغمبر قرآن به یک دفعه؟ همچنین به دفعات آوردیم تا استوار سازیم به آن دل تو را و خواندیم آن را به آهستگى. ﴿32﴾
﴿ وَلَا يَأۡتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ وَأَحۡسَنَ تَفۡسِيرًا ٣٣ ٱلَّذِينَ يُحۡشَرُونَ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ إِلَىٰ جَهَنَّمَ أُوْلَٰٓئِكَ شَرّٞ مَّكَانٗا وَأَضَلُّ سَبِيلٗا ٣٤ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ وَجَعَلۡنَا مَعَهُۥٓ أَخَاهُ هَٰرُونَ وَزِيرٗا ٣٥ فَقُلۡنَا ٱذۡهَبَآ إِلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا فَدَمَّرۡنَٰهُمۡ تَدۡمِيرٗا ٣٦ وَقَوۡمَ نُوحٖ لَّمَّا كَذَّبُواْ ٱلرُّسُلَ أَغۡرَقۡنَٰهُمۡ وَجَعَلۡنَٰهُمۡ لِلنَّاسِ ءَايَةٗۖ وَأَعۡتَدۡنَا لِلظَّٰلِمِينَ عَذَابًا أَلِيمٗا ٣٧ وَعَادٗا وَثَمُودَاْ وَأَصۡحَٰبَ ٱلرَّسِّ وَقُرُونَۢا بَيۡنَ ذَٰلِكَ كَثِيرٗا ٣٨ وَكُلّٗا ضَرَبۡنَا لَهُ ٱلۡأَمۡثَٰلَۖ وَكُلّٗا تَبَّرۡنَا تَتۡبِيرٗا ٣٩ وَلَقَدۡ أَتَوۡاْ عَلَى ٱلۡقَرۡيَةِ ٱلَّتِيٓ أُمۡطِرَتۡ مَطَرَ ٱلسَّوۡءِۚ أَفَلَمۡ يَكُونُواْ يَرَوۡنَهَاۚ بَلۡ كَانُواْ لَا يَرۡجُونَ نُشُورٗا ٤٠ وَإِذَا رَأَوۡكَ إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَٰذَا ٱلَّذِي بَعَثَ ٱللَّهُ رَسُولًا ٤١ إِن كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا لَوۡلَآ أَن صَبَرۡنَا عَلَيۡهَاۚ وَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ حِينَ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ مَنۡ أَضَلُّ سَبِيلًا ٤٢ أَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيۡهِ وَكِيلًا ٤٣ ﴾
و نیارند کافران پیش تو هیچ داستانى، مگر بیاریم پیش تو جوابى راست و نیکوتر در بیان. ﴿33﴾آنانکه برانگیخته شوند افتان بر روى خویش به سوى دوزخ، این جماعت بدترند به اعتبار مکان و غلط کنندهترند راه را. ﴿34﴾و هرآیینه دادیم موسى را کتاب و ساختیم همراه او برادر او، هارون، را وزیر. ﴿35﴾پس گفتیم: بروید به آن قوم که دروغ شمردند آیات ما ر.ا پس هلاک ساختیم آن قوم را هلاک کردنى. ﴿36﴾و قوم نوح چون دروغى شمردند پیغامبران را، غرق ساختیم این جماعت را و گردانیدیم ایشان را براى مردمان، نشانهای و مهیا کردیم براى ستمکاران عذاب درد دهنده. ﴿37﴾و هلاک ساختیم عاد و ثمود و اهل رسّ را و طبقات بسیار را در میان ایشان. ﴿38﴾و براى هر یکى بیان کردیم داستانها و هر یکى را هلاک ساختیم هلاک کردنى. ﴿39﴾و هرآیینه رسیدهاند کافران به دیهى که بارانیده شد بر وى باران بد (یعنى باران سنگ) آیا نمیدیدند آن را؟ بلکه توقع نمىداشتند برانگیختن را. ﴿40﴾و چون ببینند تو را نگیرند تو را الاّ مسخره، آیا این شخص است آن که خداى تعالى پیغامبر فرستادش؟!. ﴿41﴾هرآیینه نزدیک بود که گمراه کند ما را از پرستش خدایانِ ما، اگر نه آن بودى که شکیبایى کردیم بر آن، و خواهند دانست چون ببینند عذاب را، کیست غلط کنندهتر راه را. ﴿42﴾آیا دیدى آن راکه خداى خود گرفته است خواهش نفس خود را؟ آیا تو میشوى بر وى نگهبان؟. ﴿43﴾
﴿ أَمۡ تَحۡسَبُ أَنَّ أَكۡثَرَهُمۡ يَسۡمَعُونَ أَوۡ يَعۡقِلُونَۚ إِنۡ هُمۡ إِلَّا كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّ سَبِيلًا ٤٤ أَلَمۡ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيۡفَ مَدَّ ٱلظِّلَّ وَلَوۡ شَآءَ لَجَعَلَهُۥ سَاكِنٗا ثُمَّ جَعَلۡنَا ٱلشَّمۡسَ عَلَيۡهِ دَلِيلٗا ٤٥ ثُمَّ قَبَضۡنَٰهُ إِلَيۡنَا قَبۡضٗا يَسِيرٗا ٤٦ وَهُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ لِبَاسٗا وَٱلنَّوۡمَ سُبَاتٗا وَجَعَلَ ٱلنَّهَارَ نُشُورٗا ٤٧ وَهُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ ٱلرِّيَٰحَ بُشۡرَۢا بَيۡنَ يَدَيۡ رَحۡمَتِهِۦۚ وَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ طَهُورٗا ٤٨ لِّنُحۡـِۧيَ بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّيۡتٗا وَنُسۡقِيَهُۥ مِمَّا خَلَقۡنَآ أَنۡعَٰمٗا وَأَنَاسِيَّ كَثِيرٗا ٤٩ وَلَقَدۡ صَرَّفۡنَٰهُ بَيۡنَهُمۡ لِيَذَّكَّرُواْ فَأَبَىٰٓ أَكۡثَرُ ٱلنَّاسِ إِلَّا كُفُورٗا ٥٠ وَلَوۡ شِئۡنَا لَبَعَثۡنَا فِي كُلِّ قَرۡيَةٖ نَّذِيرٗا ٥١ فَلَا تُطِعِ ٱلۡكَٰفِرِينَ وَجَٰهِدۡهُم بِهِۦ جِهَادٗا كَبِيرٗا ٥٢ ۞وَهُوَ ٱلَّذِي مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ وَهَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞ وَجَعَلَ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٗا وَحِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا ٥٣ وَهُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ مِنَ ٱلۡمَآءِ بَشَرٗا فَجَعَلَهُۥ نَسَبٗا وَصِهۡرٗاۗ وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرٗا ٥٤ وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُهُمۡ وَلَا يَضُرُّهُمۡۗ وَكَانَ ٱلۡكَافِرُ عَلَىٰ رَبِّهِۦ ظَهِيرٗا ٥٥ ﴾
آیا مىپندارى که بیشترین ایشان میشنوند یا مىفهمند؟ نیستند ایشان الاّ مانند چهارپایان، بلکه ایشان غلط کنندهترند راه را! . ﴿44﴾آیا ندیدى به سوى پروردگار خود چگونه دراز کرد سایه را؟ [867]و اگر خواستى گردانیدى آن را آرمیده، بازبرگماشتیم آفتاب را بر وى رهنماى [868]. ﴿45﴾باز فرا گرفتیم سایه را به سوى خویش فراگرفتن آسان. ﴿46﴾و اوست آن که ساخت برای شما شب را پوششى و خواب را راحتى و ساخت روز را وقت برخاستن. ﴿47﴾و اوست آن که فرستاد بادها را مژده دهنده پیش رحمت خویش و فرود آوردیم از آسمان آب پاک را. ﴿48﴾تا زنده سازیم به آن آب، شهر مرده را و تا بنوشانیمش از آنچه آفریدهایم چهارپایان را و مردم بسیار را. ﴿49﴾و هرآیینه گوناگون بیان کردیم پند در میان ایشان تا پندپذیر شوند، پس قبول نکردند بیشترین مردمان مگر ناسپاسى را. ﴿50﴾و اگر میخواستیم میفرستادیم در هر دیهى ترساننده. ﴿51﴾پس فرمان مبر کافران را و جهاد کن با ایشان به حکم خدا جهاد بزرگ. ﴿52﴾و اوست آن که در آمیخت دو دریا را: این یک آب شیرین دافع تشنگى است و آن دیگر شور بد مزه و ساخت میان هر دو حجابى و سدّى مضبوط. ﴿53﴾و اوست آن که آفرید از آب، آدمى را، پس ساخت آن را خداوندِ نسب و خداوند قرابت دامادى و هست پروردگار تو توانا. ﴿54﴾و مىپرستند بجز خدا چیزی را که نفع ندهد به ایشان و ضرر نرساند بدیشان، و هست کافر بر مخالفت پروردگار خود، پشتى دهنده. ﴿55﴾
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا مُبَشِّرٗا وَنَذِيرٗا ٥٦ قُلۡ مَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِلَّا مَن شَآءَ أَن يَتَّخِذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ سَبِيلٗا ٥٧ وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡحَيِّ ٱلَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِهِۦۚ وَكَفَىٰ بِهِۦ بِذُنُوبِ عِبَادِهِۦ خَبِيرًا ٥٨ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَسَۡٔلۡ بِهِۦ خَبِيرٗا ٥٩ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱسۡجُدُواْۤ لِلرَّحۡمَٰنِ قَالُواْ وَمَا ٱلرَّحۡمَٰنُ أَنَسۡجُدُ لِمَا تَأۡمُرُنَا وَزَادَهُمۡ نُفُورٗا۩ ٦٠ تَبَارَكَ ٱلَّذِي جَعَلَ فِي ٱلسَّمَآءِ بُرُوجٗا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَٰجٗا وَقَمَرٗا مُّنِيرٗا ٦١ وَهُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ خِلۡفَةٗ لِّمَنۡ أَرَادَ أَن يَذَّكَّرَ أَوۡ أَرَادَ شُكُورٗا ٦٢وَعِبَادُ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلَّذِينَ يَمۡشُونَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ هَوۡنٗا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ ٱلۡجَٰهِلُونَ قَالُواْ سَلَٰمٗا ٦٣ وَٱلَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمۡ سُجَّدٗا وَقِيَٰمٗا ٦٤ وَٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱصۡرِفۡ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَۖ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا ٦٥ إِنَّهَا سَآءَتۡ مُسۡتَقَرّٗا وَمُقَامٗا ٦٦ وَٱلَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمۡ يُسۡرِفُواْ وَلَمۡ يَقۡتُرُواْ وَكَانَ بَيۡنَ ذَٰلِكَ قَوَامٗا ٦٧﴾
و نفرستادیم تو را مگر بشارت دهنده و بیم کننده. ﴿56﴾بگو: نمىطلبم از شما بر تبلیغ قرآن هیچ مزدى، لیکن هر که خواهد که راه گیرد به سوى پروردگار خویش، گو بگیرد راهى. ﴿57﴾و توکل کن بر آن زنده که هرگز نمیرد و به پاکى یاد کن همراه ستایش او و بس است وى به گناهان بندگان خویش آگاه. ﴿58﴾آن که بیافرید آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست در شش روز، باز مستقر شد بر عرش. اوست بخشاینده، پس بپرس از حال وى دانایى را. ﴿59﴾و چون گفته میشود به کافران که سجده کنید رحمن را، گویند: و چیست رحمن؟ آیا سجده کنیم چیزی را که تو میفرمایى به ما؟ و زیاده کرد این سخن در حقِّ ایشان رمیدن را. ﴿60﴾بزرگوار است آن که بساخت در آسمان برجها و ساخت در آن چراغ را (یعنى آفتاب را) و ساخت ماه روشن را. ﴿61﴾و اوست آن که ساخت شب و روز را جانشین یکدیگر براى کسی که خواهد پند گرفتن یا خواهد شکرگزارى کردن. ﴿62﴾و بندگان خدا آنانند که میروند بر زمین به آهستگى [869]و چون سخن گویند به ایشان نادان، گویند: سلام بر شما باد! . ﴿63﴾و آنانکه شب میگذراند براى پروردگار خویش سجدهکنان و قیامکنان. ﴿64﴾و آنانکه میگویند: اى پروردگار ما! بازدار از ما عذاب دوزخ را، هرآیینه عذاب دوزخ، لازم شونده است. ﴿65﴾هرآیینه دوزخ بد آرامگاهى است و بد مقامى است. ﴿66﴾و آنانکه چون خرج کنند، اسراف ننمایند و تنگى نگیرند و باشد عطای ایشان میان جانبین، معتدل. ﴿67﴾
﴿ وَٱلَّذِينَ لَا يَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَلَا يَقۡتُلُونَ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِي حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَا يَزۡنُونَۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ يَلۡقَ أَثَامٗا ٦٨ يُضَٰعَفۡ لَهُ ٱلۡعَذَابُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَيَخۡلُدۡ فِيهِۦ مُهَانًا ٦٩ إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلٗا صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَئَِّاتِهِمۡ حَسَنَٰتٖۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ٧٠ وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَإِنَّهُۥ يَتُوبُ إِلَى ٱللَّهِ مَتَابٗا ٧١ وَٱلَّذِينَ لَا يَشۡهَدُونَ ٱلزُّورَ وَإِذَا مَرُّواْ بِٱللَّغۡوِ مَرُّواْ كِرَامٗا ٧٢ وَٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُواْ بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ لَمۡ يَخِرُّواْ عَلَيۡهَا صُمّٗا وَعُمۡيَانٗا ٧٣ وَٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَذُرِّيَّٰتِنَا قُرَّةَ أَعۡيُنٖ وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا ٧٤ أُوْلَٰٓئِكَ يُجۡزَوۡنَ ٱلۡغُرۡفَةَ بِمَا صَبَرُواْ وَيُلَقَّوۡنَ فِيهَا تَحِيَّةٗ وَسَلَٰمًا ٧٥ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ حَسُنَتۡ مُسۡتَقَرّٗا وَمُقَامٗا ٧٦ قُلۡ مَا يَعۡبَؤُاْ بِكُمۡ رَبِّي لَوۡلَا دُعَآؤُكُمۡۖ فَقَدۡ كَذَّبۡتُمۡ فَسَوۡفَ يَكُونُ لِزَامَۢا ٧٧ ﴾
و آنانکه نمیپرستند با خدا معبود دیگر را و نمىکشند هیچ نفسى راکه حرام کرده است خدا، مگر به حق و زنا نکنند و هر که بکند این کار، برخُورَد به عقوبت دشوار. ﴿68﴾دو چند کرده شود او را عذاب روز قیامت و جاوید ماند آنجا خوار کرده شده. ﴿69﴾مگر آن که توبه کرد و ایمان آورد و عمل شایسته نموده، پس آن جماعت بدل سازد خدا بدىهاى ایشان را به نیکىها و هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿70﴾و هر که توبه کند و کار شایسته به عمل آرد، پس هرآیینه وى رجوع میکند به خدا رجوع کردن. ﴿71﴾و آنانکه گواهى دروغ نمیدهند و چون بگذرند بر بیهوده، بگذرند به روش بزرگان. ﴿72﴾و آنانکه چون پند داده شود ایشان را به آیات پروردگار ایشان، کر و کور نیفتند به شنیدن آن [870]. ﴿73﴾و آنانکه میگویند: اى پروردگار ما! ببخش ما را از زنان ما و از فرزندان ما روشنىِ چشم و بکن ما را پیشواى متقیان ﴿74﴾آن جماعت، جزا داده شود ایشان را محل بلند، به مقابلۀ آنکه صبر کردند و بر خورانیده شود ایشان را آنجا به دعاى خیر و سلام. ﴿75﴾جاویدان آنجا، بهشت نیک آرامگاه است و نیک مقام است. ﴿76﴾بگو: با قدر نمىشمارد شما را پروردگار من، اگر نباشد عبادت شما. پس هرآیینه دروغ داشتید، پس البته باشد جزاى آن لازم. ﴿77﴾
[862] یعنی تا یاد گیرد. [863] یعنی حبط کردیم. [864] یعنی آسمان بر هیأتِ معتاد خود باشد، اما ابر ناگاه منشق شود، والله اعلم. [865] تمناکننده عقبه بن ابی معیط بود که اطاعت أبیّ بن خلف کرد. چنانچه در سبب نزول آیه بیان کردهاند.(مصحح) [866] یعنی أبیّ بن خلف و مانند أو. (مصحح) [867] یعنی بعد اسفار قبل از غزوب آفتاب یا در اوّل روز. [868] یعنی به هر صفت که آفتاب تقاضا میکند میرود. [869] یعنی تواضع بر ایشان غالب است. [870] یعنی بلکه دیده و شنیده سجده کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ طسٓمٓ ١ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ ٢ لَعَلَّكَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَكَ أَلَّا يَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ ٣ إِن نَّشَأۡ نُنَزِّلۡ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ ءَايَةٗ فَظَلَّتۡ أَعۡنَٰقُهُمۡ لَهَا خَٰضِعِينَ ٤ وَمَا يَأۡتِيهِم مِّن ذِكۡرٖ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ مُحۡدَثٍ إِلَّا كَانُواْ عَنۡهُ مُعۡرِضِينَ ٥ فَقَدۡ كَذَّبُواْ فَسَيَأۡتِيهِمۡ أَنۢبَٰٓؤُاْ مَا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٦ أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ كَمۡ أَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوۡجٖ كَرِيمٍ ٧ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ٨ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ٩ وَإِذۡ نَادَىٰ رَبُّكَ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱئۡتِ ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٠ قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَۚ أَلَا يَتَّقُونَ ١١ قَالَ رَبِّ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ ١٢ وَيَضِيقُ صَدۡرِي وَلَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرۡسِلۡ إِلَىٰ هَٰرُونَ ١٣ وَلَهُمۡ عَلَيَّ ذَنۢبٞ فَأَخَافُ أَن يَقۡتُلُونِ ١٤ قَالَ كَلَّاۖ فَٱذۡهَبَا بَِٔايَٰتِنَآۖ إِنَّا مَعَكُم مُّسۡتَمِعُونَ ١٥ فَأۡتِيَا فِرۡعَوۡنَ فَقُولَآ إِنَّا رَسُولُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦ أَنۡ أَرۡسِلۡ مَعَنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ١٧ قَالَ أَلَمۡ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدٗا وَلَبِثۡتَ فِينَا مِنۡ عُمُرِكَ سِنِينَ ١٨ وَفَعَلۡتَ فَعۡلَتَكَ ٱلَّتِي فَعَلۡتَ وَأَنتَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ١٩
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
طسم. ﴿1﴾این آیات کتاب روشن است. ﴿2﴾شاید تو هلاک کنندهای خویشتن را به سبب آن که مسلمان نمیشوند. ﴿3﴾اگر خواهیم فرود آریم بر ایشان از آسمان نشانهای، پس شود گردنهای ایشان پیش آن نیایش کننده. ﴿4﴾و نمىآید بدیشان هیچ پندى از جانب پروردگار ایشان نو پدید آورد، مگر مىباشند از آن روى گرداننده. ﴿5﴾پس ثابت شد که ایشان دروغ شمردند، پس خواهد آمد به ایشان با صدق وعده که به آن تمسخر میکردند. ﴿6﴾آیا ندیدهاند به سوى زمین، چقدر رویانیدیم در آنجا از هر جنس نیک؟. ﴿7﴾هرآیینه در این ماجرا نشانه است و نیستند بیشترین ایشان مسلمانان. ﴿8﴾و هرآیینه پروردگار تو همان است غالب مهربان. ﴿9﴾و آنگاه که آواز داد پروردگار تو موسى راکه بیا بپیش گروه ستمکاران. ﴿10﴾بیا پیش قوم فرعون. آیا پرهیزگارى نمیکنند؟. ﴿11﴾گفت: اى پروردگار من! هرآیینه من مىترسم از آنکه دروغى شمردند مرا. ﴿12﴾و تنگ شود سینۀ من و جارى نگردد زبان من، پس پیغامبرى فرست به سوى هارون. ﴿13﴾و قوم فرعون را بر من گناهى هست، پس میترسم که بکشند مرا. ﴿14﴾گفت: نه چنین باشد. پس هر دو بروید با نشانههاى ما، هرآیینه ما با شما شنوندهایم. ﴿15﴾پس بیایید به فرعون، پس بگویید هرآیینه ما فرستادۀ پروردگار عالمهاییم. ﴿16﴾[به این پیغام] که بفرست همراه ما بنى اسرائیل را. ﴿17﴾گفت اى موسى! آیا پرورش نکردیم تو را در میان اهل خویش در حالِ طفلى و درنگ کردى در میان ما از عمر خود سالها. ﴿18﴾و کردى آن کردار خود راکه از تو به عمل آمد و تو از ناسپاس دارندگانى. ﴿19﴾
﴿قَالَ فَعَلۡتُهَآ إِذٗا وَأَنَا۠ مِنَ ٱلضَّآلِّينَ ٢٠ فَفَرَرۡتُ مِنكُمۡ لَمَّا خِفۡتُكُمۡ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكۡمٗا وَجَعَلَنِي مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٢١ وَتِلۡكَ نِعۡمَةٞ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنۡ عَبَّدتَّ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٢٢ قَالَ فِرۡعَوۡنُ وَمَا رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢٣ قَالَ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ٢٤ قَالَ لِمَنۡ حَوۡلَهُۥٓ أَلَا تَسۡتَمِعُونَ ٢٥ قَالَ رَبُّكُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٢٦ قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ ٱلَّذِيٓ أُرۡسِلَ إِلَيۡكُمۡ لَمَجۡنُونٞ ٢٧ قَالَ رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُمۡ تَعۡقِلُونَ ٢٨ قَالَ لَئِنِ ٱتَّخَذۡتَ إِلَٰهًا غَيۡرِي لَأَجۡعَلَنَّكَ مِنَ ٱلۡمَسۡجُونِينَ ٢٩ قَالَ أَوَلَوۡ جِئۡتُكَ بِشَيۡءٖ مُّبِينٖ ٣٠ قَالَ فَأۡتِ بِهِۦٓ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٣١ فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعۡبَانٞ مُّبِينٞ ٣٢ وَنَزَعَ يَدَهُۥ فَإِذَا هِيَ بَيۡضَآءُ لِلنَّٰظِرِينَ ٣٣ قَالَ لِلۡمَلَإِ حَوۡلَهُۥٓ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِيمٞ ٣٤ يُرِيدُ أَن يُخۡرِجَكُم مِّنۡ أَرۡضِكُم بِسِحۡرِهِۦ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ ٣٥ قَالُوٓاْ أَرۡجِهۡ وَأَخَاهُ وَٱبۡعَثۡ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ ٣٦ يَأۡتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٖ ٣٧ فَجُمِعَ ٱلسَّحَرَةُ لِمِيقَٰتِ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ ٣٨ وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلۡ أَنتُم مُّجۡتَمِعُونَ ٣٩ ﴾
گفت: کردم آن کردار را آنگاه و من از گمراهان بودم. ﴿20﴾پس گریختم از پیش شما، چون بترسیدم از عقوبت شما، پس عطا کرد مرا پروردگار من دانش و ساخت مرا از پیغامبران. ﴿21﴾و آیا این نعمتى است که منّت مىنهى بر من که بنده گرفتى بنى اسراییل را [871]. ﴿22﴾گفت فرعون: و چیست پروردگار عالمها؟. ﴿23﴾گفت [موسى]: پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان اینهاست، اگر یقین آرندهاید. ﴿24﴾گفت [فرعون] آنان راکه حوالى او بودند: آیا نمىشنوید؟. ﴿25﴾گفت [موسى]: پروردگار شماست و پروردگار پدران پیشین شماست. ﴿26﴾گفت [فرعون]: هرآیینه پیغامبرى که فرستاده شده به سوى شما دیوانه است. ﴿27﴾گفت [موسى]: پروردگار مشرق و مغرب و آنچه در میان اینهاست، اگر درمىیابید. ﴿28﴾گفت: اگر خدا گرفتى غیر مرا، البته بکنم تو را از زندانیان. ﴿29﴾گفت: آیا به زندان کنى، اگرچه بیارم پیش تو چیزى روشن را. ﴿30﴾گفت: بیار آن را اگر از راستگویانى. ﴿31﴾پس بیانداخت عصاى خود را، پس ناگهان وى اژدهاى آشکار بود. ﴿32﴾و برآورد دست خود را، پس ناگهان وى سفید بود براى بینندگان. ﴿33﴾گفت [فرعون] به جماعتى که حوالى او بودند: هرآیینه این شخص، جادوگری است دانا. ﴿34﴾میخواهد که بیرون کند شما را از زمین شما به سحر خود. پس چه میفرمایید مرا؟. ﴿35﴾گفتند: موقوف دار او را و برادرش را و بفرست در شهرها نقیبان را. ﴿36﴾تا بیارند پیش تو هر جادوگر دانا را. ﴿37﴾پس جمع کرده شد ساحران را به میعاد روزى معین. ﴿38﴾و گفته شد به مردمان: آیا شما جمع شوندهاید؟. ﴿39﴾
﴿ لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ ٱلسَّحَرَةَ إِن كَانُواْ هُمُ ٱلۡغَٰلِبِينَ ٤٠ فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ قَالُواْ لِفِرۡعَوۡنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجۡرًا إِن كُنَّا نَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبِينَ ٤١ قَالَ نَعَمۡ وَإِنَّكُمۡ إِذٗا لَّمِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ ٤٢ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ ٤٣ فَأَلۡقَوۡاْ حِبَالَهُمۡ وَعِصِيَّهُمۡ وَقَالُواْ بِعِزَّةِ فِرۡعَوۡنَ إِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ٤٤ فَأَلۡقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلۡقَفُ مَا يَأۡفِكُونَ ٤٥ فَأُلۡقِيَ ٱلسَّحَرَةُ سَٰجِدِينَ ٤٦ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٤٧ رَبِّ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ ٤٨ قَالَ ءَامَنتُمۡ لَهُۥ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَكُمۡۖ إِنَّهُۥ لَكَبِيرُكُمُ ٱلَّذِي عَلَّمَكُمُ ٱلسِّحۡرَ فَلَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَۚ لَأُقَطِّعَنَّ أَيۡدِيَكُمۡ وَأَرۡجُلَكُم مِّنۡ خِلَٰفٖ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمۡ أَجۡمَعِينَ ٤٩ قَالُواْ لَا ضَيۡرَۖ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ٥٠ إِنَّا نَطۡمَعُ أَن يَغۡفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَٰيَٰنَآ أَن كُنَّآ أَوَّلَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٥١ ۞وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَسۡرِ بِعِبَادِيٓ إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ ٥٢ فَأَرۡسَلَ فِرۡعَوۡنُ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ ٥٣ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَشِرۡذِمَةٞ قَلِيلُونَ ٥٤ وَإِنَّهُمۡ لَنَا لَغَآئِظُونَ ٥٥ وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَٰذِرُونَ ٥٦ فَأَخۡرَجۡنَٰهُم مِّن جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ ٥٧ وَكُنُوزٖ وَمَقَامٖ كَرِيمٖ ٥٨ كَذَٰلِكَۖ وَأَوۡرَثۡنَٰهَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٥٩ فَأَتۡبَعُوهُم مُّشۡرِقِينَ ٦٠ ﴾
بُوَد که پیروى ساحران کنیم اگر ایشان غالب شوند. ﴿40﴾پس چون حاضر شدند ساحران، گفتند فرعون را: آیا ما را مزدى بُوَد اگر ما غالب شویم؟. ﴿41﴾گفت: آرى! و هرآیینه شما آنگاه از مقربان باشید. ﴿42﴾گفت به ایشان موسى: بیفکنید آنچه شما افگنندهاید. ﴿43﴾پس انداختند رسنهاى خود را و عصاهاى خود را و گفتند: قسم به بزرگى فرعون! هرآیینه ما البته غالبیم. ﴿44﴾پس انداخت موسى عصاى خود را، پس ناگهان وى فرو میبرد آنچه دغا بازى میکردند. ﴿45﴾پس انداخته شدند ساحران، سجدهکنان. ﴿46﴾گفتند: ایمان آوردیم به پروردگار عالمها. ﴿47﴾پروردگار موسى و هارون. ﴿48﴾گفت فرعون: آیا ایمان آوردید به موسى پیش از آن که دستورى دهم شما را؟ هرآیینه وى مهتر شماست، آنکه بیاموخت شما را جادو. پس خواهید دانست، البته بُبرّم دستهاى شما را و پاهاى شما را یکى از جانب راست و دیگر از جانب چپ و البته بردار کنم شما را، همه یکجا. ﴿49﴾گفتند: هیچ زیان نیست، هرآیینه ما به سوى پروردگار خویش رجوع کنیم ﴿50﴾هرآیینه ما توقع داریم که بیامرزد برای ما پروردگار ما گناهان ما را به سبب آنکه شدیم اوّل مسلمانان. ﴿51﴾و وحى فرستادیم به سوى موسى که به وقت شب روان کن بندگان مرا، هرآیینه شما تعاقب کرده شوید. ﴿52﴾پس فرستاد فرعون در شهرها نقیبان. ﴿53﴾که هرآیینه بنى اسراییل گروهى اندکند. ﴿54﴾و هرآیینه ایشان ما را به خشم آوردهاند. ﴿55﴾و هرآیینه ما جماعتىایم سلاح پوشیده. ﴿56﴾[خدا میفرماید]: پس بیرون کردیم قوم فرعون را از بوستانها و چشمهها. ﴿57﴾و گنجها و منزل نیک. ﴿58﴾چنین کردیم، و میراث دادیم این اشیا بنى اسراییل را. ﴿59﴾پس تعاقب ایشان کردند به وقت اشراق درآمده. ﴿60﴾
﴿ فَلَمَّا تَرَٰٓءَا ٱلۡجَمۡعَانِ قَالَ أَصۡحَٰبُ مُوسَىٰٓ إِنَّا لَمُدۡرَكُونَ ٦١ قَالَ كَلَّآۖ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهۡدِينِ ٦٢ فَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡبَحۡرَۖ فَٱنفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرۡقٖ كَٱلطَّوۡدِ ٱلۡعَظِيمِ ٦٣ وَأَزۡلَفۡنَا ثَمَّ ٱلۡأٓخَرِينَ ٦٤ وَأَنجَيۡنَا مُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ ٦٥ ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ ٦٦ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ٦٧ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ٦٨ وَٱتۡلُ عَلَيۡهِمۡ نَبَأَ إِبۡرَٰهِيمَ ٦٩ إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦ مَا تَعۡبُدُونَ ٧٠ قَالُواْ نَعۡبُدُ أَصۡنَامٗا فَنَظَلُّ لَهَا عَٰكِفِينَ ٧١ قَالَ هَلۡ يَسۡمَعُونَكُمۡ إِذۡ تَدۡعُونَ ٧٢ أَوۡ يَنفَعُونَكُمۡ أَوۡ يَضُرُّونَ ٧٣ قَالُواْ بَلۡ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا كَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ ٧٤ قَالَ أَفَرَءَيۡتُم مَّا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ ٧٥ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُمُ ٱلۡأَقۡدَمُونَ ٧٦ فَإِنَّهُمۡ عَدُوّٞ لِّيٓ إِلَّا رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٧٧ ٱلَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهۡدِينِ ٧٨ وَٱلَّذِي هُوَ يُطۡعِمُنِي وَيَسۡقِينِ ٧٩ وَإِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ يَشۡفِينِ ٨٠ وَٱلَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحۡيِينِ ٨١ وَٱلَّذِيٓ أَطۡمَعُ أَن يَغۡفِرَ لِي خَطِيَٓٔتِي يَوۡمَ ٱلدِّينِ ٨٢ رَبِّ هَبۡ لِي حُكۡمٗا وَأَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ ٨٣ ﴾
و پس چون یکدیگر را دیدند هر دو گروه، گفتند یاران موسى: هرآیینه به ما رسیدند. ﴿61﴾گفت [موسى]: نه چنین است! هرآیینه با من پروردگار من است، راه خواهد فرمود مرا. ﴿62﴾پس وحى فرستادیم به سوى موسى که بزن عصاى خود را در دریا. پس دریا بشگافت، پس شد هر پاره مانند کوه بزرگ. ﴿63﴾و نزدیک آوردیم آنجا آن دیگران را. ﴿64﴾و خلاص ساختیم موسى را و آنان راکه همراه وى بودند، همه یکجا. ﴿65﴾باز غرق ساختیم آن دیگران را. ﴿66﴾هرآیینه در این ماجرا نشانهای هست و نبودند بیشترین ایشان مسلمانان. ﴿67﴾و هرآیینه پروردگار تو همان است غالب مهربان. ﴿68﴾و بخوان بر ایشان خبر ابراهیم. ﴿69﴾چون گفت به پدر خود و قوم خود: چه چیز را مىپرستید؟ ﴿70﴾گفتند: مىپرستیم بتان را، پس مىباشیم بر ایشان مجاورت کننده. ﴿71﴾گفت: آیا مىشنوند آواز شما چون مىخوانید؟. ﴿72﴾یا سود میرسانند به شما یا زیان میدهند؟. ﴿73﴾گفتند: نه. بلکه یافتیم پدران خود راکه چنین مىکردند. ﴿74﴾گفت: آیا دیدید آنچه مىپرستیدید؟. ﴿75﴾شما و پدران پیشین شما؟.. ﴿76﴾پس هرآیینه آنها دشمنان منند، لیکن دوست میدارم پروردگار عالمها را. ﴿77﴾آن که بیافرید مرا، پس همون راه نماید مرا. ﴿78﴾و آنکه او طعام میخوراند مرا و مىآشاماند مرا. ﴿79﴾و چون بیمار میشوم، پس همون شفا میدهد مرا. ﴿80﴾و آن که بمیراند مرا، باز زنده گرداند مرا. ﴿81﴾و آن که توقع دارم که بیامرزد براى من گناه من روز جزا. ﴿82﴾پروردگارا! عطا کن مرا حکمت و لاحق کن مرا به شایستگان. ﴿83﴾
﴿وَٱجۡعَل لِّي لِسَانَ صِدۡقٖ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ ٨٤وَٱجۡعَلۡنِي مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ ٱلنَّعِيمِ ٨٥ وَٱغۡفِرۡ لِأَبِيٓ إِنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلضَّآلِّينَ ٨٦ وَلَا تُخۡزِنِي يَوۡمَ يُبۡعَثُونَ ٨٧ يَوۡمَ لَا يَنفَعُ مَالٞ وَلَا بَنُونَ ٨٨ إِلَّا مَنۡ أَتَى ٱللَّهَ بِقَلۡبٖ سَلِيمٖ ٨٩ وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِينَ ٩٠ وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِيمُ لِلۡغَاوِينَ ٩١ وَقِيلَ لَهُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ ٩٢ مِن دُونِ ٱللَّهِ هَلۡ يَنصُرُونَكُمۡ أَوۡ يَنتَصِرُونَ ٩٣ فَكُبۡكِبُواْ فِيهَا هُمۡ وَٱلۡغَاوُۥنَ ٩٤ وَجُنُودُ إِبۡلِيسَ أَجۡمَعُونَ ٩٥ قَالُواْ وَهُمۡ فِيهَا يَخۡتَصِمُونَ ٩٦ تَٱللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ ٩٧ إِذۡ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٩٨ وَمَآ أَضَلَّنَآ إِلَّا ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٩٩ فَمَا لَنَا مِن شَٰفِعِينَ ١٠٠ وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٖ ١٠١ فَلَوۡ أَنَّ لَنَا كَرَّةٗ فَنَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٠٢ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ١٠٣ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ١٠٤ كَذَّبَتۡ قَوۡمُ نُوحٍ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٠٥ إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٠٦ إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ ١٠٧ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٠٨ وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٠٩ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١١٠ ۞قَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ لَكَ وَٱتَّبَعَكَ ٱلۡأَرۡذَلُونَ ١١١ ﴾
و پدید آر براى من ذکر نیک در پسینیان. ﴿84﴾و بکن مرا از وارثان بهشت با نعمت. ﴿85﴾و بیامرز پدر مرا، هرآیینه وى بود از گمراهان. ﴿86﴾و رسوا مکن مرا روزی که برانگیخته شوند مردما.ن ﴿87﴾روزی که فایده ندهد مال و نه فرزندان. ﴿88﴾لیکن صاحب فایده آن بُوَد که بیارد پیش خدا دل بىعیب را. ﴿89﴾و نزدیک کرده شود بهشت براى متقیان. ﴿90﴾و ظاهر نموده آید دوزخ براى گمراهان. ﴿91﴾و گفته شود به ایشان: کجاست آنچه مىپرستیدید؟. ﴿92﴾بجز خدا. آیا نصرت میدهند شما را یا خود انتقام میکشند؟. ﴿93﴾پس بر رو انداخته شوند در آنجا بتان و گمراهان. ﴿94﴾و لشکرهاى شیطان، همه یکجا. ﴿95﴾گویند و ایشان آنجا با یکدیگر مکابره مىکنند. ﴿96﴾به خدا، هرآیینه ما بودیم در گمراهى ظاهر. ﴿97﴾چون برابر میساختیم شما را با پروردگار عالمها. ﴿98﴾و گمراه نکردند ما را مگر این بدکاران. ﴿99﴾پس نیست ما را هیچ شفاعت کننده. ﴿100﴾و نه دوست مهربانى کننده. ﴿101﴾پس کاش ما را یک بار رجوع باشد، پس شویم از مسلمانان. ﴿102﴾هرآیینه در این ماجرا نشانهای هست و نیستند بیشترین ایشان مسلمانان. ﴿103﴾و هرآیینه پروردگار تو همان است غالب مهربان. ﴿104﴾دروغى شمردند قوم نوح، پیغامبران را. ﴿105﴾چون گفت به ایشان برادر ایشان، نوح: آیا نمىترسید؟. ﴿106﴾هرآیینه من براى شما پیغامبر با امانتم. ﴿107﴾پس بترسید از خدا و فرمانبردارى من کنید. ﴿108﴾و سؤال نمىکنم از شما بر تبلیغ رسالت، هیچ مزدى، نیست مزد من مگر بر پروردگار عالمها. ﴿109﴾پس بترسید از خداى و فرمانبردارى من کنید. ﴿110﴾گفتند: آیا ایمان آوریم بر تو حال آنکه پیروى تو کردهاند سفلگان؟. ﴿111﴾
﴿ قَالَ وَمَا عِلۡمِي بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١١٢ إِنۡ حِسَابُهُمۡ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّيۖ لَوۡ تَشۡعُرُونَ ١١٣ وَمَآ أَنَا۠ بِطَارِدِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١١٤ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِيرٞ مُّبِينٞ ١١٥ قَالُواْ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ يَٰنُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمَرۡجُومِينَ ١١٦ قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوۡمِي كَذَّبُونِ ١١٧ فَٱفۡتَحۡ بَيۡنِي وَبَيۡنَهُمۡ فَتۡحٗا وَنَجِّنِي وَمَن مَّعِيَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١١٨ فَأَنجَيۡنَٰهُ وَمَن مَّعَهُۥ فِي ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ ١١٩ ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا بَعۡدُ ٱلۡبَاقِينَ ١٢٠ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ١٢١ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ١٢٢ كَذَّبَتۡ عَادٌ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٢٣ إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٢٤ إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ ١٢٥ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٢٦ وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٢٧ أَتَبۡنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ ءَايَةٗ تَعۡبَثُونَ ١٢٨ وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمۡ تَخۡلُدُونَ ١٢٩ وَإِذَا بَطَشۡتُم بَطَشۡتُمۡ جَبَّارِينَ ١٣٠ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٣١ وَٱتَّقُواْ ٱلَّذِيٓ أَمَدَّكُم بِمَا تَعۡلَمُونَ ١٣٢ أَمَدَّكُم بِأَنۡعَٰمٖ وَبَنِينَ ١٣٣ وَجَنَّٰتٖ وَعُيُونٍ ١٣٤ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ١٣٥ قَالُواْ سَوَآءٌ عَلَيۡنَآ أَوَعَظۡتَ أَمۡ لَمۡ تَكُن مِّنَ ٱلۡوَٰعِظِينَ ١٣٦ ﴾
گفت نوح: و به چه کار است دانش من به آنچه میکردند. ﴿112﴾نیست حساب ایشان مگر بر پروردگار من؟ اگر بدانید. ﴿113﴾و نیستم من دور کنندۀ مسلمانان. ﴿114﴾نیم من مگر ترسانندۀ آشکار. ﴿115﴾گفتند: اگر باز نمانى تو اى نوح! البته شوى از سنگسار شدگان. ﴿116﴾گفت: اى پروردگار من! هرآیینه قوم من دروغى شمردند مرا. ﴿117﴾پس فیصل کن میان من و میان ایشان، فیصل کردنى عظیم و خلاص کن مرا و آنان راکه همراه منند از مسلمانان. ﴿118﴾پس نجات دادیم او را و آنان راکه همراه او بودند در کشتى پر کرده شده. ﴿119﴾باز غرق ساختیم بعد از این باقى ماندگان را. ﴿120﴾هرآیینه در این ماجرا نشانهای هست و نیستند اکثر ایشان مسلمانان. ﴿121﴾و هرآیینه پروردگار تو همان است غالب مهربان. ﴿122﴾دروغى داشتند قبیلۀ عاد، پیغامبران را. ﴿123﴾چون گفت به ایشان برادر ایشان، هود: آیا نمىترسید؟. ﴿124﴾هرآیینه من برای شما پیغامبر با امانتم. ﴿125﴾پس بترسید از خدا و فرمانبردارى من کنید. ﴿126﴾و سؤال نمیکنم از شما بر تبلیغ رسالت، هیچ مزدى، نیست مزد من مگر بر پروردگار عالمها. ﴿127﴾آیا عمارت میکنید به هر بلندى، علامتى به بىفایده مشغول شده. ﴿128﴾و میسازید محلهاى استوار، گویا جاوید خواهید ماند ﴿129﴾و چون دست میگشایید، دست میگشایید ستمکار شده. ﴿130﴾پس بترسید از خدا و فرمانبردارىِ من کنید. ﴿131﴾و بترسید از کسی که امداد کرد شما را به آنچه میدانید. ﴿132﴾امداد کرده است شما را به چهارپایان و فرزندان ﴿133﴾و بوستانها و چشمهها. ﴿134﴾هرآیینه میترسم بر شما از عذاب روز بزرگ. ﴿135﴾گفتند: یکسان است بر ماکه پند دهى یا نباشى از پند دهندگان. ﴿136﴾
﴿ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا خُلُقُ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٣٧ وَمَا نَحۡنُ بِمُعَذَّبِينَ ١٣٨ فَكَذَّبُوهُ فَأَهۡلَكۡنَٰهُمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ١٣٩ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ١٤٠ كَذَّبَتۡ ثَمُودُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٤١ إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ صَٰلِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٤٢ إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ ١٤٣ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٤٤ وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٤٥ أَتُتۡرَكُونَ فِي مَا هَٰهُنَآ ءَامِنِينَ ١٤٦ فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ ١٤٧ وَزُرُوعٖ وَنَخۡلٖ طَلۡعُهَا هَضِيمٞ ١٤٨ وَتَنۡحِتُونَ مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتٗا فَٰرِهِينَ ١٤٩ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٥٠ وَلَا تُطِيعُوٓاْ أَمۡرَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ ١٥١ ٱلَّذِينَ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا يُصۡلِحُونَ ١٥٢ قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مِنَ ٱلۡمُسَحَّرِينَ ١٥٣ مَآ أَنتَ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا فَأۡتِ بَِٔايَةٍ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ١٥٤ قَالَ هَٰذِهِۦ نَاقَةٞ لَّهَا شِرۡبٞ وَلَكُمۡ شِرۡبُ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ ١٥٥ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَيَأۡخُذَكُمۡ عَذَابُ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ١٥٦ فَعَقَرُوهَا فَأَصۡبَحُواْ نَٰدِمِينَ ١٥٧ فَأَخَذَهُمُ ٱلۡعَذَابُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ١٥٨ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ١٥٩ ﴾
نیست این مگر عادت پیشینیان. ﴿137﴾و نیستیم ما عذاب کرده شدگان. ﴿138﴾پس دروغى داشتندش، پس هلاک ساختیم ایشان را، هرآیینه در این ماجرا نشانهای هست و نبودند بیشترین ایشان مسلمانان. ﴿139﴾و هرآیینه پروردگار تو همان است غالب مهربان. ﴿140﴾دروغى شمردند قبیلۀ ثمود، پیغامبران را. ﴿141﴾چون گفت به ایشان برادر ایشان، صالح: آیا نمىترسید؟. ﴿142﴾هرآیینه من برای شما پیغامبر با امانتم. ﴿143﴾پس بترسید از خدا و فرمانبردارىِ من کنید. ﴿144﴾و سؤال نمىکنم از شما بر تبلیغ رسالت، هیچ مزدى، نیست مزد من مگر بر پروردگار عالمها. ﴿145﴾آیا ایمن گذاشته خواهید شد در آنچه اینجا است. ﴿146﴾در بوستانها و چشمهها. ﴿147﴾و کشتهها و خرماستانى که شکوفۀ آن نازک است. ﴿148﴾و میتراشید از کوهها خانۀ آشکار شده. ﴿149﴾پس بترسید از خدا و فرمانبردارى من کنید. ﴿150﴾و انقیاد منمایید فرمان از حد گذرندگان را. ﴿151﴾آنانکه فساد میکنند در زمین و اصلاح نمىنمایند. ﴿152﴾گفتند: جز این نیست که تو از جادوزدگانى. ﴿153﴾نیستى تو مگر آدمى مانند ما، پس بیار نشانهای اگر از راستگویانى. ﴿154﴾گفت: این ماده شتری است. وی را یک نوبت آب خوردن است و شما را نوبت روزى معین. ﴿155﴾و دست مرسانید او را به عقوبت، که آنگاه درگیرد شما را عذاب روز بزرگ. ﴿156﴾پس پى زدند آن را، پس گشتند پشیمان. ﴿157﴾پس در گرفت ایشان را عذاب، هرآیینه در این ماجرا نشانهای هست و نبودند بیشترین ایشان مسلمانان. ﴿158﴾و هرآیینه پروردگار تو همان است غالب مهربان. ﴿159﴾
﴿ كَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطٍ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٦٠ إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٦١ إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ ١٦٢ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٦٣ وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٤ أَتَأۡتُونَ ٱلذُّكۡرَانَ مِنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٥ وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمۡ رَبُّكُم مِّنۡ أَزۡوَٰجِكُمۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٌ عَادُونَ ١٦٦ قَالُواْ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ يَٰلُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُخۡرَجِينَ ١٦٧ قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ ٱلۡقَالِينَ ١٦٨ رَبِّ نَجِّنِي وَأَهۡلِي مِمَّا يَعۡمَلُونَ ١٦٩ فَنَجَّيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ ١٧٠ إِلَّا عَجُوزٗا فِي ٱلۡغَٰبِرِينَ ١٧١ ثُمَّ دَمَّرۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ ١٧٢ وَأَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِم مَّطَرٗاۖ فَسَآءَ مَطَرُ ٱلۡمُنذَرِينَ ١٧٣ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ١٧٤ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ١٧٥ كَذَّبَ أَصۡحَٰبُ لَۡٔيۡكَةِ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٧٦ إِذۡ قَالَ لَهُمۡ شُعَيۡبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٧٧ إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ ١٧٨ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٧٩ وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٨٠ ۞أَوۡفُواْ ٱلۡكَيۡلَ وَلَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُخۡسِرِينَ ١٨١ وَزِنُواْ بِٱلۡقِسۡطَاسِ ٱلۡمُسۡتَقِيمِ ١٨٢ وَلَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡيَآءَهُمۡ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ ١٨٣ ﴾
دروغى شمردند قوم لوط، پیغامبران را. ﴿160﴾چون گفت به ایشان برادر ایشان، لوط: آیا نمىترسید؟. ﴿161﴾هرآیینه من براى شما پیغامبر باامانتم. ﴿162﴾پس بترسید از خدا و فرمان من برید. ﴿163﴾و سؤال نمىکنم از شما بر تبلیغ رسالت، هیچ مزدى، نیست مزد من مگر بر پروردگار عالمها. ﴿164﴾آیا به قصد قضای شهوت میروید به سوى مردان از اهل عالم؟. ﴿165﴾و میگذارید آنچه آفریده است برای شما پروردگار شما از زنان شما. بلکه شما گروهى از حد گذشتهاید. ﴿166﴾گفتند: اگر بازنمانى تو اى لوط! هرآیینه باشى از بیرون کردگان. ﴿167﴾گفت: هرآیینه من عمل شما را از دشمنانم. ﴿168﴾ای پروردگار! نجات ده مرا و کسان مرا از وبال آنچه میکنند. ﴿169﴾پس نجات دادیم او را و کسان او را، همه یکجا. ﴿170﴾مگر پیرزنى که بود از باقى ماندگان. ﴿171﴾باز هلاک ساختیم آن دیگران را. ﴿172﴾و بارانیدیم بر ایشان بارانى، پس بد است باران ترسانیدگان. ﴿173﴾هرآیینه در این ماجرا نشانهای است و نبودند بیشترین ایشان مسلمانان. ﴿174﴾و هرآیینه پروردگار تو همان است غالب مهربان. ﴿175﴾دروغى شمردند باشندگان «أیکه» پیغامبران را. ﴿176﴾چون گفت به ایشان شعیب: آیا نمىترسید؟. ﴿177﴾هرآیینه من براى شما پیغامبر باامانتم. ﴿178﴾پس بترسید از خدا و فرمان من برید. ﴿179﴾و سؤال نمىکنم از شما بر تبلیغ رسالت، هیچ مزدى، نیست مزد من مگر بر پروردگار عالمها. ﴿180﴾تمام پیمایید پیمانه را و مباشید از زیان دهندگان. ﴿181﴾و بسنجید به ترازوى راست. ﴿182﴾و ناسره ندهید به مردمان، اشیاى ایشان را و بیباک مگردید در زمین، فساد کنان. ﴿183﴾
﴿وَٱتَّقُواْ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ وَٱلۡجِبِلَّةَ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٨٤ قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مِنَ ٱلۡمُسَحَّرِينَ ١٨٥ وَمَآ أَنتَ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا وَإِن نَّظُنُّكَ لَمِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ ١٨٦ فَأَسۡقِطۡ عَلَيۡنَا كِسَفٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ١٨٧ قَالَ رَبِّيٓ أَعۡلَمُ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١٨٨ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمۡ عَذَابُ يَوۡمِ ٱلظُّلَّةِۚ إِنَّهُۥ كَانَ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٍ ١٨٩ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ١٩٠ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ١٩١ وَإِنَّهُۥ لَتَنزِيلُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٩٢ نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِينُ ١٩٣ عَلَىٰ قَلۡبِكَ لِتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُنذِرِينَ ١٩٤ بِلِسَانٍ عَرَبِيّٖ مُّبِينٖ ١٩٥ وَإِنَّهُۥ لَفِي زُبُرِ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٩٦ أَوَ لَمۡ يَكُن لَّهُمۡ ءَايَةً أَن يَعۡلَمَهُۥ عُلَمَٰٓؤُاْ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ١٩٧ وَلَوۡ نَزَّلۡنَٰهُ عَلَىٰ بَعۡضِ ٱلۡأَعۡجَمِينَ ١٩٨ فَقَرَأَهُۥ عَلَيۡهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ مُؤۡمِنِينَ ١٩٩ كَذَٰلِكَ سَلَكۡنَٰهُ فِي قُلُوبِ ٱلۡمُجۡرِمِينَ ٢٠٠ لَا يُؤۡمِنُونَ بِهِۦ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ ٢٠١ فَيَأۡتِيَهُم بَغۡتَةٗ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ٢٠٢ فَيَقُولُواْ هَلۡ نَحۡنُ مُنظَرُونَ ٢٠٣ أَفَبِعَذَابِنَا يَسۡتَعۡجِلُونَ ٢٠٤ أَفَرَءَيۡتَ إِن مَّتَّعۡنَٰهُمۡ سِنِينَ ٢٠٥ ثُمَّ جَآءَهُم مَّا كَانُواْ يُوعَدُونَ ٢٠٦ ﴾
و بترسید از خدا که آفرید شما را و خلایق نخستینیان را. ﴿184﴾گفتند: جز این نیست که تو از جادوزدگانى. ﴿185﴾و نیستى تو مگر آدمى مانند ما و هرآیینه مىپنداریم تو را از دروغگویان. ﴿186﴾پس بیفکن بر ما پارهای از آسمان اگر از راستگویانى. ﴿187﴾گفت: پروردگار من داناتر است به آنچه میکنید. ﴿188﴾پس دروغی داشتند او را، پس گرفتار کرد ایشان را عذاب روز سایبان [872]، هرآیینه وى بود عذاب روز بزرگ. ﴿189﴾هرآیینه در این ماجرا نشانهای هست و نبودند بیشترین ایشان مسلمانان. ﴿190﴾و هرآیینه پروردگار تو همان است غالب مهربان. ﴿191﴾و هرآیینه قرآن فرود آوردۀ پروردگار عالمها است. ﴿192﴾فرود آوردش روح الامین (یعنى جبرئیل) . ﴿193﴾بر دل تو تا شوى از ترسانندگان. ﴿194﴾به زبان عربى روشن. ﴿195﴾و هرآیینه خبر وى در صحیفههاى پیشینیان است. ﴿196﴾آیا نیست براى ایشان نشانه آنکه میدانند حقانیت قرآن را عالمان بنى اسراییل؟!. ﴿197﴾و اگر فرود مىآوردیم قرآن را بر بعض عجمیان. ﴿198﴾پس میخواندش بر ایشان، هرگز نمیشدند آن را باوردارندگان. ﴿199﴾همچنین در آوردیم انکار را در دلهاى گناهکاران. ﴿200﴾ایمان نمىآرند به قرآن تا آنکه بینند عذاب درد دهنده. ﴿201﴾پس بیاید به ایشان ناگهان و ایشان بىخبر باشند. ﴿202﴾پس گویند: آیا ما مهلت داده شویم؟. ﴿203﴾آیا عذاب ما را شتاب میطلبند؟. ﴿204﴾آیا دیدى که اگر بهرهمند سازیم ایشان را سالها. ﴿205﴾آ باز بیاید بدیشان آنچه ترسانیده میشدند. ﴿206﴾
﴿ مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يُمَتَّعُونَ ٢٠٧ وَمَآ أَهۡلَكۡنَا مِن قَرۡيَةٍ إِلَّا لَهَا مُنذِرُونَ ٢٠٨ ذِكۡرَىٰ وَمَا كُنَّا ظَٰلِمِينَ ٢٠٩ وَمَا تَنَزَّلَتۡ بِهِ ٱلشَّيَٰطِينُ ٢١٠ وَمَا يَنۢبَغِي لَهُمۡ وَمَا يَسۡتَطِيعُونَ ٢١١ إِنَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّمۡعِ لَمَعۡزُولُونَ ٢١٢ فَلَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُعَذَّبِينَ ٢١٣ وَأَنذِرۡ عَشِيرَتَكَ ٱلۡأَقۡرَبِينَ ٢١٤ وَٱخۡفِضۡ جَنَاحَكَ لِمَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٢١٥ فَإِنۡ عَصَوۡكَ فَقُلۡ إِنِّي بَرِيٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَ ٢١٦ وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡعَزِيزِ ٱلرَّحِيمِ ٢١٧ ٱلَّذِي يَرَىٰكَ حِينَ تَقُومُ ٢١٨ وَتَقَلُّبَكَ فِي ٱلسَّٰجِدِينَ ٢١٩ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٢٢٠ هَلۡ أُنَبِّئُكُمۡ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ ٱلشَّيَٰطِينُ ٢٢١ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٖ ٢٢٢ يُلۡقُونَ ٱلسَّمۡعَ وَأَكۡثَرُهُمۡ كَٰذِبُونَ ٢٢٣ وَٱلشُّعَرَآءُ يَتَّبِعُهُمُ ٱلۡغَاوُۥنَ ٢٢٤ أَلَمۡ تَرَ أَنَّهُمۡ فِي كُلِّ وَادٖ يَهِيمُونَ ٢٢٥ وَأَنَّهُمۡ يَقُولُونَ مَا لَا يَفۡعَلُونَ ٢٢٦ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَذَكَرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا وَٱنتَصَرُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا ظُلِمُواْۗ وَسَيَعۡلَمُ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ أَيَّ مُنقَلَبٖ يَنقَلِبُونَ ٢٢٧ ﴾
چه چیز را دفع کند از سر ایشان بهرهمند بودن ایشان؟. ﴿207﴾و هلاک نکردیم هیچ دیه را الاّ او را بیمکنندگان بودند. ﴿208﴾به جهت پند دادن و نبودیم ستمکار. ﴿209﴾و فرود نیاوردند قرآن را شیطانان. ﴿210﴾و سزاوار نیست ایشان را و نمىتوانند. ﴿211﴾هرآیینه شیطانان از شنیدن دور کردگانند [873]. ﴿212﴾پس مخوان با خدا معبود دیگر را، آنگاه باشى از عذاب کردگان. ﴿213﴾و بیم کن قبیلۀ نزدیک خود را. ﴿214﴾و پست کن بازوى خود را [874]براى آنانکه پیروى تو کردند از مسلمانان. ﴿215﴾پس اگر نافرمانى کنند تو را، پس بگو: هرآیینه من بىتعلّقم از آنچه شما میکنید. ﴿216﴾و توکل کن بر غالب مهربان. ﴿217﴾آن که مىبیند تو را چون برمیخیزى (یعنى وقت تهجّد). ﴿218﴾و مىبیند گشتن تو [875]در میان سجده کنندگان [876]. ﴿219﴾هرآیینه وى همان است شنوای دانا. ﴿220﴾آیا خبر دهم شما را بر چه کس فرود مىآیند شیطانان؟. ﴿221﴾فرود مىآیند بر هر دروغگوی گنهکار. ﴿222﴾مىنهند گوش و بیشترین ایشان دروغگویانند. ﴿223﴾و شاعران، پیروى ایشان میکنند گمراهان. ﴿224﴾آیا ندیدى که ایشان در هر میدانى سرگردان شوند. ﴿225﴾و آنکه ایشان میگویند آنچه نمىکنند [877]. ﴿226﴾مگر آنانکه ایمان آوردند و عملهاى شایسته کردند و ذکر خدا کردند بسیارى و انتقام کشیدند بعد از آنکه مظلوم شدند و خواهند دانست ظالمان که به کدام جا باز خواهند گشت. ﴿227﴾
[871] یعنی بنده گرفتن بنی اسرائیل نعمت نبود، پس همچنین پرورش کردن که به آن ضرورت بود، نعمت نباشد. [872] یعنی آتش به شکل سایبان ظاهر شد و هلاک ساخت. [873] یعنی از شنیدنِ کلام ملائکه. [874] یعنی تواضع کن. [875] یعنی از قیام به رکوع و از رکوع به سجود. [876] یعنی نمازگزاران. [877] یعنی به هر مضمون مبالغه میکنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ طسٓۚ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡقُرۡءَانِ وَكِتَابٖ مُّبِينٍ ١ هُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ ٢ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ يُوقِنُونَ ٣ إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَهُمۡ يَعۡمَهُونَ ٤ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ وَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡأَخۡسَرُونَ ٥ وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى ٱلۡقُرۡءَانَ مِن لَّدُنۡ حَكِيمٍ عَلِيمٍ ٦ إِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِأَهۡلِهِۦٓ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا سََٔاتِيكُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ ءَاتِيكُم بِشِهَابٖ قَبَسٖ لَّعَلَّكُمۡ تَصۡطَلُونَ ٧ فَلَمَّا جَآءَهَا نُودِيَ أَنۢ بُورِكَ مَن فِي ٱلنَّارِ وَمَنۡ حَوۡلَهَا وَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٨ يَٰمُوسَىٰٓ إِنَّهُۥٓ أَنَا ٱللَّهُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٩ وَأَلۡقِ عَصَاكَۚ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهۡتَزُّ كَأَنَّهَا جَآنّٞ وَلَّىٰ مُدۡبِرٗا وَلَمۡ يُعَقِّبۡۚ يَٰمُوسَىٰ لَا تَخَفۡ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ ٱلۡمُرۡسَلُونَ ١٠ إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسۡنَۢا بَعۡدَ سُوٓءٖ فَإِنِّي غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١١ وَأَدۡخِلۡ يَدَكَ فِي جَيۡبِكَ تَخۡرُجۡ بَيۡضَآءَ مِنۡ غَيۡرِ سُوٓءٖۖ فِي تِسۡعِ ءَايَٰتٍ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَقَوۡمِهِۦٓۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ ١٢ فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ ءَايَٰتُنَا مُبۡصِرَةٗ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٞ ١٣
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
طس، این آیات قرآن و کتاب روشن است. ﴿1﴾هدایت و مژده است براى مسلمانان. ﴿2﴾آنانکه برپا میدارند نماز را و میدهند زکات را و ایشان به آخرت یقین مىآرند. ﴿3﴾آنانکه ایمان نمىآرند به آخرت، آراسته کردیم براى ایشان کردارهاى ایشان را، پس ایشان سرگردان میشوند. ﴿4﴾این جماعت، آنانند که براى ایشان است سختى عذاب و این جماعت در آخرت ایشانند زیانکارتر. ﴿5﴾و هرآیینه تو داده میشوى قرآن از نزدیک خداى استوارکار دانا. ﴿6﴾یاد کن آنگاه که گفت موسى به اهل خود: هرآیینه من دیدهام آتشى، خواهم آورد از آنجا خبرى یا خواهم آورد شعلهای که در هیمه فراگرفته باشد، بُوَد که شما گرمى حاصل کنید. ﴿7﴾پس چون رسید به آتش، آواز کرده آمد که: برکت داده شد کسى راکه در آتش است و کسی راکه حوالى وى است و پاکى خدای راست، پروردگار عالمها [878]. ﴿8﴾اى موسى! هرآیینه سخن این است که من خداى غالب با حکمتم. ﴿9﴾و بیفکن عصاى خود را. پس چون دید که عصا مىجنبد گویا وى مارى است، رو بگردانید پشت داده و بازنگشت. گفتیم: اى موسى! مترس! هرآیینه نمىترسند نزدیک من پیغامبران. ﴿10﴾لیکن آن که ستم کرد، باز عوض آن کرد نیکى بعد از بدى، پس هرآیینه من آمرزندۀ مهربانم. ﴿11﴾و درآر دست خود را به گریبان خود تا بیرون آید سفید شده از غیر عیب [به این دو نشانه که داخلاند] در نه معجزه، برو به سوى فرعون و قوم او، هرآیینه ایشان بودند گروه فاسق. ﴿12﴾پس آنگاه که آمد بدیشان نشانههاى ما روشن شده، گفتند: این سحر ظاهر است. ﴿13﴾
﴿ وَجَحَدُواْ بِهَا وَٱسۡتَيۡقَنَتۡهَآ أَنفُسُهُمۡ ظُلۡمٗا وَعُلُوّٗاۚ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ١٤ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا دَاوُۥدَ وَسُلَيۡمَٰنَ عِلۡمٗاۖ وَقَالَا ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي فَضَّلَنَا عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّنۡ عِبَادِهِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٥ وَوَرِثَ سُلَيۡمَٰنُ دَاوُۥدَۖ وَقَالَ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ عُلِّمۡنَا مَنطِقَ ٱلطَّيۡرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيۡءٍۖ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡمُبِينُ ١٦ وَحُشِرَ لِسُلَيۡمَٰنَ جُنُودُهُۥ مِنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ وَٱلطَّيۡرِ فَهُمۡ يُوزَعُونَ ١٧ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَتَوۡاْ عَلَىٰ وَادِ ٱلنَّمۡلِ قَالَتۡ نَمۡلَةٞ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّمۡلُ ٱدۡخُلُواْ مَسَٰكِنَكُمۡ لَا يَحۡطِمَنَّكُمۡ سُلَيۡمَٰنُ وَجُنُودُهُۥ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ١٨ فَتَبَسَّمَ ضَاحِكٗا مِّن قَوۡلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَدۡخِلۡنِي بِرَحۡمَتِكَ فِي عِبَادِكَ ٱلصَّٰلِحِينَ ١٩ وَتَفَقَّدَ ٱلطَّيۡرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَآ أَرَى ٱلۡهُدۡهُدَ أَمۡ كَانَ مِنَ ٱلۡغَآئِبِينَ ٢٠ لَأُعَذِّبَنَّهُۥ عَذَابٗا شَدِيدًا أَوۡ لَأَاْذۡبَحَنَّهُۥٓ أَوۡ لَيَأۡتِيَنِّي بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٖ ٢١ فَمَكَثَ غَيۡرَ بَعِيدٖ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمۡ تُحِطۡ بِهِۦ وَجِئۡتُكَ مِن سَبَإِۢ بِنَبَإٖ يَقِينٍ ٢٢ ﴾
و انکار آن کردند از روى ستمکارى و تکبر و باور داشته بود آن را دل ایشان، پس بنگر چگونه بود آخر کار مفسدان؟. ﴿14﴾و هرآیینه دادیم داود و سلیمان را علم و گفتند: ستایش آن خدای راست که فضل داد ما را بر بسیارى از بندگان مؤمن خویش. ﴿15﴾و وارث شد سلیمان، داود را و گفت: اى مردمان! آموخته شد ما را گفتار مرغان و داده شد ما را از هر نعمتى، هرآیینه این است فضل ظاهر. ﴿16﴾و به هم آورده شد براى سلیمان لشکرهاى او از جن و آدمیان و مرغان. پس این جماعت، بعض را تا رسیدن بعض، ایستاده کرده میشدند. ﴿17﴾تا وقتى که رسیدند به میدان موران، گفت مورچهاى: ای مورچگان! درآیید به خانههاى خود تا در هم نشکند شما را سلیمان و لشکرهاى او نادانسته. ﴿18﴾پس خندان، تبسّم کرد از گفتار مورچه و گفت: اى پروردگار من! الهام کن مراکه شکر این نعمت تو کنم که انعام کردهای بر من و بر پدر و مادر من و الهام کن مرا که بجا آرم کردار شایسته که تو خشنود شوى به آن و درآر مرا به رحمت خود در زمرۀ بندگان شایستۀ خویش. ﴿19﴾و باز جست احوال مرغان، پس گفت: چیست به من که نمىبینم هدهد را؟ یا هست از غایب شدگان؟. ﴿20﴾هرآیینه عقوبت کنم او را عقوبت سخت، یا ذبح کنم او را، یا این است که بیارد پیش من حجّت ظاهر. ﴿21﴾پس توقف کرد، نَه مدّت دور. پس گفت: در گرفتم به چیزى که در نگرفتهای به آن و آوردم پیش تو از قبیلۀ سبا خبرى تحقیق را. ﴿22﴾
﴿ إِنِّي وَجَدتُّ ٱمۡرَأَةٗ تَمۡلِكُهُمۡ وَأُوتِيَتۡ مِن كُلِّ شَيۡءٖ وَلَهَا عَرۡشٌ عَظِيمٞ ٢٣ وَجَدتُّهَا وَقَوۡمَهَا يَسۡجُدُونَ لِلشَّمۡسِ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَصَدَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِيلِ فَهُمۡ لَا يَهۡتَدُونَ ٢٤ أَلَّاۤ يَسۡجُدُواْۤ لِلَّهِ ٱلَّذِي يُخۡرِجُ ٱلۡخَبۡءَ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَيَعۡلَمُ مَا تُخۡفُونَ وَمَا تُعۡلِنُونَ ٢٥ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ۩ ٢٦ ۞قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ ٢٧ ٱذۡهَب بِّكِتَٰبِي هَٰذَا فَأَلۡقِهۡ إِلَيۡهِمۡ ثُمَّ تَوَلَّ عَنۡهُمۡ فَٱنظُرۡ مَاذَا يَرۡجِعُونَ ٢٨ قَالَتۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ إِنِّيٓ أُلۡقِيَ إِلَيَّ كِتَٰبٞ كَرِيمٌ ٢٩ إِنَّهُۥ مِن سُلَيۡمَٰنَ وَإِنَّهُۥ بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٣٠ أَلَّا تَعۡلُواْ عَلَيَّ وَأۡتُونِي مُسۡلِمِينَ ٣١ قَالَتۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَفۡتُونِي فِيٓ أَمۡرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمۡرًا حَتَّىٰ تَشۡهَدُونِ ٣٢ قَالُواْ نَحۡنُ أُوْلُواْ قُوَّةٖ وَأُوْلُواْ بَأۡسٖ شَدِيدٖ وَٱلۡأَمۡرُ إِلَيۡكِ فَٱنظُرِي مَاذَا تَأۡمُرِينَ ٣٣ قَالَتۡ إِنَّ ٱلۡمُلُوكَ إِذَا دَخَلُواْ قَرۡيَةً أَفۡسَدُوهَا وَجَعَلُوٓاْ أَعِزَّةَ أَهۡلِهَآ أَذِلَّةٗۚ وَكَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ ٣٤ وَإِنِّي مُرۡسِلَةٌ إِلَيۡهِم بِهَدِيَّةٖ فَنَاظِرَةُۢ بِمَ يَرۡجِعُ ٱلۡمُرۡسَلُونَ ٣٥ ﴾
هرآیینه من یافتم زنى که پادشاهى میکند بر ایشان و داده شده است او را از جنس هر نعمتى و او را تختى است بزرگ. ﴿23﴾و یافتم که او و قوم او سجده میکنند آفتاب را بجز خدا و آراسته است شیطان برای ایشان کردارهاى ایشان را، پس بازداشت ایشان را از راه، پس ایشان راه نمىیابند. ﴿24﴾به سوى آنکه سجده کنند آن خدا راکه بیرون مىآرد پوشیده در آسمانها و زمین و میداند آنچه پنهان میدارید و آشکار میکنید. ﴿25﴾خداى نیست هیچ معبود به حق غیر او، پروردگار عرش بزرگ است. ﴿26﴾گفت سلیمان: خواهیم دید آیا راست گفتى یا هستى از دروغگویان. ﴿27﴾بر این نامۀ مرا، پس بینداز آن را به سوى ایشان، باز روى بگردان از ایشان، پس بنگر چه جواب باز میدهند. ﴿28﴾[بلقیس] گفت: اى جماعت رییسان! هرآیینه انداخته شد به سوى من نامهای گرامى. ﴿29﴾هرآیینه این نامه از جانب سلیمان است و هرآیینه این نامه به نام خداى بخشایندۀ مهربان است. ﴿30﴾[به این مضمون] که تکبّر مکنید بر من و بیایید پیش من، مسلمان شده. ﴿31﴾گفت [بلقیس]: اى جماعت رییسان! جواب دهید مرا در تدبیر من، نیستم من فیصل کننده هیچ کار را تا وقتى که شما حاضر شوید پیش من. ﴿32﴾گفتند: ما خداوندِ توانایی ایم و خداوندِ کارزار سختیم و تدبیر مفوّض به سوى تو است، پس بنگر چه چیز میفرمایى. ﴿33﴾گفت: هرآیینه پادشاهان چون درآیند به دیهى، خراب کنند آن را و سازند عزیزترین اهل آن را رسواتر و هم چنین میکنند. ﴿34﴾و هرآیینه من فرستندهام به سوى ایشان تحفهای، پس ببینم به چه چیز باز آیند فرستادگان. ﴿35﴾
﴿ فَلَمَّا جَآءَ سُلَيۡمَٰنَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٖ فَمَآ ءَاتَىٰنِۦَ ٱللَّهُ خَيۡرٞ مِّمَّآ ءَاتَىٰكُمۚ بَلۡ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمۡ تَفۡرَحُونَ ٣٦ ٱرۡجِعۡ إِلَيۡهِمۡ فَلَنَأۡتِيَنَّهُم بِجُنُودٖ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخۡرِجَنَّهُم مِّنۡهَآ أَذِلَّةٗ وَهُمۡ صَٰغِرُونَ ٣٧ قَالَ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَيُّكُمۡ يَأۡتِينِي بِعَرۡشِهَا قَبۡلَ أَن يَأۡتُونِي مُسۡلِمِينَ ٣٨ قَالَ عِفۡرِيتٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَۖ وَإِنِّي عَلَيۡهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٞ ٣٩ قَالَ ٱلَّذِي عِندَهُۥ عِلۡمٞ مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن يَرۡتَدَّ إِلَيۡكَ طَرۡفُكَۚ فَلَمَّا رَءَاهُ مُسۡتَقِرًّا عِندَهُۥ قَالَ هَٰذَا مِن فَضۡلِ رَبِّي لِيَبۡلُوَنِيٓ ءَأَشۡكُرُ أَمۡ أَكۡفُرُۖ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشۡكُرُ لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيّٞ كَرِيمٞ ٤٠ قَالَ نَكِّرُواْ لَهَا عَرۡشَهَا نَنظُرۡ أَتَهۡتَدِيٓ أَمۡ تَكُونُ مِنَ ٱلَّذِينَ لَا يَهۡتَدُونَ ٤١ فَلَمَّا جَآءَتۡ قِيلَ أَهَٰكَذَا عَرۡشُكِۖ قَالَتۡ كَأَنَّهُۥ هُوَۚ وَأُوتِينَا ٱلۡعِلۡمَ مِن قَبۡلِهَا وَكُنَّا مُسۡلِمِينَ ٤٢ وَصَدَّهَا مَا كَانَت تَّعۡبُدُ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ إِنَّهَا كَانَتۡ مِن قَوۡمٖ كَٰفِرِينَ ٤٣ قِيلَ لَهَا ٱدۡخُلِي ٱلصَّرۡحَۖ فَلَمَّا رَأَتۡهُ حَسِبَتۡهُ لُجَّةٗ وَكَشَفَتۡ عَن سَاقَيۡهَاۚ قَالَ إِنَّهُۥ صَرۡحٞ مُّمَرَّدٞ مِّن قَوَارِيرَۗ قَالَتۡ رَبِّ إِنِّي ظَلَمۡتُ نَفۡسِي وَأَسۡلَمۡتُ مَعَ سُلَيۡمَٰنَ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٤٤ ﴾
پس چون آمد آن فرستاده پیش سلیمان، گفت [سلیمان]: آیا امداد میکنید مرا به مالی، پس آنچه عطا کرده است مرا خدای تعالی بهتراست از آنچه عطا کرده است شما را، بلکه شما بر تحفۀ خویش شادمان میشوید. ﴿36﴾باز رو به سوى ایشان. پس هرآیینه بیایم بر ایشان لشکرهایی که طاقت نباشد ایشان را به مقابلۀ آن، و هرآیینه بیرون کنیم ایشان را از آن دیه رسوا کرده و ایشان خوار باشند. ﴿37﴾گفت [879][سلیمان]: اى عزیزان! کدام یک از شما مىآرد پیش من تخت او را پیش از آنکه بیایند نزدیک من، مسلمان شده. ﴿38﴾گفت تهمتنى از جن: من بیارمش نزدیک تو پیش از آنکه برخیزى از جای خود و هرآیینه من بر آن عرش، توانای با امانتم. ﴿39﴾گفت شخصى که نزدیک او علم بود از کتاب الهى: من بیارمش نزدیک تو پیش از آنکه بازگردد به سوى تو چشم تو. پس چون [سلیمان] دید آن را قرار گرفته نزدیک خویش، گفت: این خارق عادت از فضل پروردگار من است تا امتحان کند مرا آیا شکرگزارى میکنیم یا ناسپاسى مینمایم و هرکه شکرگزارى کند، پس چز این نیست که شکرگزارى میکند براى نفع خویش و هر که ناسپاسى کرد، پروردگار من بىنیازِ کرم کننده است. ﴿40﴾گفت [سلیمان]: متغیر سازید براى امتحان این زن، تخت او را. بنگریم آیا راه شناخت مىیابد یا میشود از آنانکه راه نمىیابند. ﴿41﴾پس چون بیامد، [بلقیس] گفته شد: آیا همچنین است تخت تو؟ گفت: گویا وى همان است و داده شد ما را دانش [به حقانیت سلیمان] پیش از این مقدّمه و هستیم مسلمان. ﴿42﴾وباز داشت [سلیمان] آن [880]زن را از آنچه عبادت میکرد بجز خدا، هرآینه وی بود از گروه کافران. ﴿43﴾گفته شد به وى که: درآى به این کوشک. پس چون بدید آن را، پنداشتش حوض آب و جامه برداشت از دو ساق خود. گفت [سلیمان]: این کوشکى است بىنقش درخشان ساخته شده از آبگینهها. گفت [بلقیس]: اى پروردگار من! هرآیینه من ستم کردهام بر خویش و اسلام آوردم همراه سلیمان براى خدا، پروردگار عالمها. ﴿44﴾
﴿ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ فَإِذَا هُمۡ فَرِيقَانِ يَخۡتَصِمُونَ ٤٥ قَالَ يَٰقَوۡمِ لِمَ تَسۡتَعۡجِلُونَ بِٱلسَّيِّئَةِ قَبۡلَ ٱلۡحَسَنَةِۖ لَوۡلَا تَسۡتَغۡفِرُونَ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ ٤٦ قَالُواْ ٱطَّيَّرۡنَا بِكَ وَبِمَن مَّعَكَۚ قَالَ طَٰٓئِرُكُمۡ عِندَ ٱللَّهِۖ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تُفۡتَنُونَ ٤٧ وَكَانَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ تِسۡعَةُ رَهۡطٖ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا يُصۡلِحُونَ ٤٨ قَالُواْ تَقَاسَمُواْ بِٱللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُۥ وَأَهۡلَهُۥ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِۦ مَا شَهِدۡنَا مَهۡلِكَ أَهۡلِهِۦ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ ٤٩ وَمَكَرُواْ مَكۡرٗا وَمَكَرۡنَا مَكۡرٗا وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ٥٠ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ مَكۡرِهِمۡ أَنَّا دَمَّرۡنَٰهُمۡ وَقَوۡمَهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٥١ فَتِلۡكَ بُيُوتُهُمۡ خَاوِيَةَۢ بِمَا ظَلَمُوٓاْۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ٥٢ وَأَنجَيۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ ٥٣ وَلُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ وَأَنتُمۡ تُبۡصِرُونَ ٥٤ أَئِنَّكُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ شَهۡوَةٗ مِّن دُونِ ٱلنِّسَآءِۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ ٥٥﴾
و هرآیینه فرستادیم به سوى ثمود برادر ایشان، صالح را که عبادت کنید خدای را، پس ناگهان آن قوم دو گروه شدند، با یکدیگر خصومت مینمودند. ﴿45﴾گفت صالح: اى قوم من! چرا شتاب طلب میکنید سختى را پیش از راحت، چرا نه طلب آمرزش میکنید از خدا؟ بود که رحم کرده شود بر شما. ﴿46﴾گفتند: شگون بد گرفتیم از تو و از آنانکه همراه تواند. گفت: شگون بد شما نزدیک خدا است [881]، بلکه شما قومى هستید که امتحان کرده میشوید. ﴿47﴾و بودند در آن شهر نُه کس که فساد میکردند در زمین و اصلاح نمىنمودند. ﴿48﴾گفتند با یکدیگر قسم خدا بخورید که: البته شبیخون کنیم بر صالح و اهل خانۀ او، باز البته خواهیم گفت وارث او را حاضر نبودیم وقت هلاک شدن اهل او و هرآیینه ما راستگوییم. ﴿49﴾و بدسگالى کردند به نوعى از حیله و بدسگالى کردیم ما نوعى از حیله و ایشان نمىدانستند. ﴿50﴾پس بنگر چگونه بود سرانجام بدسگالى ایشان که ما هلاک کردیم ایشان را و قوم ایشان را، همه یکجا. ﴿51﴾پس این است خانههاى ایشان خالى مانده به سبب آنکه ستم کردند، هرآیینه در این ماجرا نشانه هست گروهى راکه میدانند. ﴿52﴾و نجات دادیم آنان راکه ایمان آوردند و پرهیزگارى میکردند. ﴿53﴾و فرستادیم لوط را چون گفت به قوم خود: آیا به عمل مىآرید کار بىحیایى را و شما مىبینید؟!. ﴿54﴾آیا شما مىآیید به مردان به ارادۀ شهوت بجز زنان؟! بلکه شما قوم نادانید. ﴿55﴾
﴿۞فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ أَخۡرِجُوٓاْ ءَالَ لُوطٖ مِّن قَرۡيَتِكُمۡۖ إِنَّهُمۡ أُنَاسٞ يَتَطَهَّرُونَ ٥٦ فَأَنجَيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ قَدَّرۡنَٰهَا مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ ٥٧ وَأَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِم مَّطَرٗاۖ فَسَآءَ مَطَرُ ٱلۡمُنذَرِينَ ٥٨ قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ وَسَلَٰمٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَىٰٓۗ ءَآللَّهُ خَيۡرٌ أَمَّا يُشۡرِكُونَ ٥٩ أَمَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ حَدَآئِقَ ذَاتَ بَهۡجَةٖ مَّا كَانَ لَكُمۡ أَن تُنۢبِتُواْ شَجَرَهَآۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٞ يَعۡدِلُونَ ٦٠أَمَّن جَعَلَ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا وَجَعَلَ خِلَٰلَهَآ أَنۡهَٰرٗا وَجَعَلَ لَهَا رَوَٰسِيَ وَجَعَلَ بَيۡنَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ حَاجِزًاۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٦١ أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ ٦٢ أَمَّن يَهۡدِيكُمۡ فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَمَن يُرۡسِلُ ٱلرِّيَٰحَ بُشۡرَۢا بَيۡنَ يَدَيۡ رَحۡمَتِهِۦٓۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ تَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٦٣﴾
پس نبود جواب قوم او، مگر آنکه گفتند: بیرون کنید اهل خانۀ لوط را از دیۀ خویش، هرآیینه ایشان مردم پاکى طلبند. ﴿56﴾پس نجات دادیم او را و اهل او را، مگر زنش که معین کردیم او را از باقى ماندگان. ﴿57﴾و بارانیدیم بر سر ایشان بارانى، پس بد است باران ترسانندگان. ﴿58﴾بگو: سپاس خدای راست و سلام بر آن بندگان او که برگزیده است ایشان را. آیا خدا بهتر است یا آنچه شریک مىآرند. ﴿59﴾[نه بلکه مىپرسیم]: که بیافرید آسمانها و زمین و فرود آورد براى شما از آسمان، آبى؟ پس رویانیدیم به سبب آن بوستانها با تازگى؟ ممکن نبود شما راکه برویانید درختهاى آن. آیا معبودى هست با خدا؟ بلکه ایشان گروهىاند که کج میروند. ﴿60﴾[نه بلکه مىپرسیم]: که ساخت زمین را قرارگاه و پیدا کرد در میان زمین جویها و بیافرید برین زمین کوهها و بیافرید میان دو دریا حجاب را؟ آیا معبودى دیگر هست با خدا؟ بلکه بیشترین ایشان نمیدانند. ﴿61﴾[نه بلکه میپرسیم]: که قبول میکند از درمانده، چون بخواندش و بردارد سختى و بسازد شما را جانشین نخستینیان در زمین؟ آیا معبودى دیگر هست با خدا؟ اندکى پند مىپذیرید. ﴿62﴾[نه بلکه مىپرسیم]: که راه مینماید شما را در تاریکیهاى بیابان و دریا؟ و که مىفرستد بادها را مژده دهنده پیش رحمت خود؟ آیا معبودى هست با خدا؟ برتر است خدا از آن که شریک مىگیرند. ﴿63﴾
﴿ أَمَّن يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ وَمَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٦٤ قُل لَّا يَعۡلَمُ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلۡغَيۡبَ إِلَّا ٱللَّهُۚ وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ ٦٥ بَلِ ٱدَّٰرَكَ عِلۡمُهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِۚ بَلۡ هُمۡ فِي شَكّٖ مِّنۡهَاۖ بَلۡ هُم مِّنۡهَا عَمُونَ ٦٦ وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَءِذَا كُنَّا تُرَٰبٗا وَءَابَآؤُنَآ أَئِنَّا لَمُخۡرَجُونَ ٦٧ لَقَدۡ وُعِدۡنَا هَٰذَا نَحۡنُ وَءَابَآؤُنَا مِن قَبۡلُ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٦٨ قُلۡ سِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ ٦٩ وَلَا تَحۡزَنۡ عَلَيۡهِمۡ وَلَا تَكُن فِي ضَيۡقٖ مِّمَّا يَمۡكُرُونَ ٧٠ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٧١ قُلۡ عَسَىٰٓ أَن يَكُونَ رَدِفَ لَكُم بَعۡضُ ٱلَّذِي تَسۡتَعۡجِلُونَ ٧٢ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَشۡكُرُونَ ٧٣ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَعۡلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمۡ وَمَا يُعۡلِنُونَ ٧٤ وَمَا مِنۡ غَآئِبَةٖ فِي ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٍ ٧٥ إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ أَكۡثَرَ ٱلَّذِي هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ ٧٦﴾
[نه بلکه مىپرسیم]: که نو پیدا میکند آفرینش، باز دیگر بار کندش؟ و که روزى میدهد شما را از آسمان و زمین؟ آیا معبودى هست با خدا؟ بگو: بیارید حجت خود را اگر راست گویید. ﴿64﴾بگو: نمیداند هر که در آسمانها و زمین است غیب را مگر خدا؟ و نمیدانند که کى برانگیخته شوند. ﴿65﴾بلکه پى در پى متوجه شد علم ایشان در باب آخرت [882]، بلکه ایشان در شبههاند از آخرت، بلکه ایشان از آخرت نابینایند. ﴿66﴾و گفتند کافران: آیا چون شویم خاکى و پدران ما نیز، آیا ما بیرون آوردگانیم (یعنى از قبور)؟ . ﴿67﴾هرآیینه وعده داده شد به این مقدمه، ما را و پدران ما را پیش از این، نیست این مگر افسانههاى پیشینیان. ﴿68﴾بگو: سیر کنید در زمین، پس بنگرید چگونه بود انجام گناهکاران. ﴿69﴾و اندوه مخور بر ایشان و مباش در تنگدلى از بدسگالیدن ایشان. ﴿70﴾و میگویند: کى باشد این وعده اگر راستگویید. ﴿71﴾بگو: شاید نزدیک شده باشد به شما بعض آنچه شتاب میطلبید [883]. ﴿72﴾و هرآیینه پروردگار تو خداوندِ فضل است بر مردمان و لیکن بیشترین ایشان شکر نمیکنند. ﴿73﴾و هرآیینه پروردگار تو میداند آنچه پنهان میکند سینههای ایشان و آنچه ظاهر مینمایند. ﴿74﴾و نیست هیچ مقدّمه پوشیده در آسمان و زمین مگر نوشته است در کتاب روشن. ﴿75﴾هرآیینه این قرآن بیان مىکند پیش بنى اسراییل بیشترین آنچه ایشان در آن اختلاف میکردند. ﴿76﴾
﴿ وَإِنَّهُۥ لَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ ٧٧ إِنَّ رَبَّكَ يَقۡضِي بَيۡنَهُم بِحُكۡمِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡعَلِيمُ ٧٨ فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۖ إِنَّكَ عَلَى ٱلۡحَقِّ ٱلۡمُبِينِ ٧٩ إِنَّكَ لَا تُسۡمِعُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَلَا تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ ٱلدُّعَآءَ إِذَا وَلَّوۡاْ مُدۡبِرِينَ ٨٠ وَمَآ أَنتَ بِهَٰدِي ٱلۡعُمۡيِ عَن ضَلَٰلَتِهِمۡۖ إِن تُسۡمِعُ إِلَّا مَن يُؤۡمِنُ بَِٔايَٰتِنَا فَهُم مُّسۡلِمُونَ ٨١ ۞وَإِذَا وَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَيۡهِمۡ أَخۡرَجۡنَا لَهُمۡ دَآبَّةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ تُكَلِّمُهُمۡ أَنَّ ٱلنَّاسَ كَانُواْ بَِٔايَٰتِنَا لَا يُوقِنُونَ ٨٢ وَيَوۡمَ نَحۡشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ فَوۡجٗا مِّمَّن يُكَذِّبُ بَِٔايَٰتِنَا فَهُمۡ يُوزَعُونَ ٨٣ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُو قَالَ أَكَذَّبۡتُم بَِٔايَٰتِي وَلَمۡ تُحِيطُواْ بِهَا عِلۡمًا أَمَّاذَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٨٤ وَوَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَيۡهِم بِمَا ظَلَمُواْ فَهُمۡ لَا يَنطِقُونَ ٨٥ أَلَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا جَعَلۡنَا ٱلَّيۡلَ لِيَسۡكُنُواْ فِيهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٨٦ وَيَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۚ وَكُلٌّ أَتَوۡهُ دَٰخِرِينَ ٨٧ وَتَرَى ٱلۡجِبَالَ تَحۡسَبُهَا جَامِدَةٗ وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ ٱلسَّحَابِۚ صُنۡعَ ٱللَّهِ ٱلَّذِيٓ أَتۡقَنَ كُلَّ شَيۡءٍۚ إِنَّهُۥ خَبِيرُۢ بِمَا تَفۡعَلُونَ ٨٨ مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ خَيۡرٞ مِّنۡهَا وَهُم مِّن فَزَعٖ يَوۡمَئِذٍ ءَامِنُونَ ٨٩ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّيِّئَةِ فَكُبَّتۡ وُجُوهُهُمۡ فِي ٱلنَّارِ هَلۡ تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٩٠ إِنَّمَآ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ رَبَّ هَٰذِهِ ٱلۡبَلۡدَةِ ٱلَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُۥ كُلُّ شَيۡءٖۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ٩١ وَأَنۡ أَتۡلُوَاْ ٱلۡقُرۡءَانَۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُنذِرِينَ ٩٢ وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ فَتَعۡرِفُونَهَاۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ٩٣﴾
و هرآیینه وى هدایت و رحمت است مسلمانان را. ﴿77﴾هرآیینه پروردگار تو فیصل کند میان ایشان به حکم خود و اوست غالبِ دانا. ﴿78﴾پس توکل کن بر خدا هرآیینه تو بر دین راستِ روشن هستی. ﴿79﴾هرآیینه تو نمیتوانى شنوانید مردگان را و نمیتوانى شنوانید کران را آواز خواندن، وقتى که روبگردانند پشت داده. ﴿80﴾و نیستى تو راه نمایندۀ کوران تا باز آیند از گمراهى خویش. نمىشنوانى مگر کسى راکه ایمان آورده است به آیتهاى ما، پس این جماعت گردن نهندگانند. ﴿81﴾و چون متحقق شود وعدۀ عذاب بر ایشان، بیرون آریم براى ایشان جانورى از زمین که سخن گوید به ایشان به سبب آنکه مردمان به آیات ما یقین نمىآوردند. ﴿82﴾و آن روزکه برانگیزیم از هر امتى طایفهای را از آنانکه دروغ مىشمردند آیات ما را، پس ایشان بعض را تا رسیدن بعض ایستاده کرده میشود. ﴿83﴾تا وقتى که حاضر آیند، گوید خدا: آیا دروغ شمردید آیات مرا و در نگرفته بودید به آن از روى دانش یا چکار میکردید؟. ﴿84﴾و ثابت شد وعدۀ عذاب بر ایشان به سبب ستم کردن ایشان، پس آن جماعت سخن نگویند. ﴿85﴾آیا ندیدهاند که ما پیدا کردهایم شب را تا آرام گیرند در آن و پیدا کردهایم روز را روشن شده، هرآیینه در این مقدمه نشانهها است قومى راکه باور میدارند. ﴿86﴾یاد کن آن روزکه دمیده شود در صور، پس مضطرب شوند آنانکه در آسمانهایند و آنانکه در زمینند، مگر کسى که خدا خواسته است و هر یکى بیایند پیش خدا خوار شده. ﴿87﴾و ببینى کوهها را، پندارى آن را بر جای ایستاده و آن میرود مانند رفتن ابر. دستکارى آن خداکه استوار ساخت هر چیز را، هرآیینه وى خبردار است به آنچه میکنید. ﴿88﴾هر که بیارد نیکى، پس او را بهتر باشد از آن و ایشان از اضطراب آن روز ایمن باشند. ﴿89﴾و هر که بیارد بدى، پس نگونسار کرده شود روى ایشان در آتش. جزا داده نمیشوید مگر به وفق آنچه میکردید. ﴿90﴾[بگو یا محمد]: جز این نیست که فرموده شدم که عبادت کنم خداوند این شهر را (یعنى مکه)، آنکه محترم ساخت آن را و به تصرف اوست هر چیز و فرموده شد مراکه باشم از مسلمانان. ﴿91﴾و [فرموده شد] آنکه بخوانم قرآن را. پس هرکه راه یافت، پس جز این نیست که راه مییابد براى نفع خویش و هر که گمراه شود، بگو: جز این نیست که من از بیم کنندگانم. ﴿92﴾و بگو: ستایش خدای راست، خواهد نمود شما را آیات خود، پس بشناسید آن را و نیست پروردگار تو بیخبر از آنچه میکنید. ﴿93﴾
[878] مترجم گوید: کسی که در آتش است ملائکه که در آن نور مصور به صورت آتش بودند ملائکۀ دیگر که فرودتر از ایشان بودند والله اعلم. [879] مترجم گوید: سلیمان÷ خواست که بلقیس را معجزه نماید و عقل و جمال او را ادراک فرماید، تا اگر مناسب دانست به نکاح آرد، پس تدبیری ساخت. [880] مترجم سلیمان÷ را فاعل صدّها قرار داده است و اکثر مفسرین میگویند که فاعل صدّها «ما» «المصدریه یا الموصوله» است و معنای آیت این طورمیشود که بازداشت آن زن را از عبادت خدا آنچه عبادت میکردند غیر از خدا، والله اعلم. (مصحح) [881] یعنی مصائب بر وفق تقدیر الهی جاری میشود. [882] یعنی تا آنکه منقطع گشت. [883] یعنی عقوبتِ دنیا.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ طسٓمٓ ١ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ ٢ نَتۡلُواْ عَلَيۡكَ مِن نَّبَإِ مُوسَىٰ وَفِرۡعَوۡنَ بِٱلۡحَقِّ لِقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٣ إِنَّ فِرۡعَوۡنَ عَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَجَعَلَ أَهۡلَهَا شِيَعٗا يَسۡتَضۡعِفُ طَآئِفَةٗ مِّنۡهُمۡ يُذَبِّحُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَيَسۡتَحۡيِۦ نِسَآءَهُمۡۚ إِنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ٤ وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَنَجۡعَلَهُمۡ أَئِمَّةٗ وَنَجۡعَلَهُمُ ٱلۡوَٰرِثِينَ ٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
طسم. ﴿1﴾این آیتهاى کتاب روشن است. ﴿2﴾بخوانیم بر تو بعض خبر موسى و فرعون به راستى براى گروهى که باور میدارند. ﴿3﴾هرآیینه فرعون تکبّر کرد در زمین و ساخت اهل آن را گروه گروه، زبون میگرفت جماعت را از ایشان، میکشت پسران ایشان را و زنده میگذاشت دختران ایشان را. هرآیینه وى بود از مفسدان. ﴿4﴾و میخواستیم که نعمت فراوان دهیم بر آنانکه زبون گرفته شدند در زمین و پیشوا سازیم ایشان را و وارث کنیم ایشان را. ﴿5﴾
﴿ وَنُمَكِّنَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَنُرِيَ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَجُنُودَهُمَا مِنۡهُم مَّا كَانُواْ يَحۡذَرُونَ ٦ وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَرۡضِعِيهِۖ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَيۡهِ فَأَلۡقِيهِ فِي ٱلۡيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحۡزَنِيٓۖ إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيۡكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٧ فَٱلۡتَقَطَهُۥٓ ءَالُ فِرۡعَوۡنَ لِيَكُونَ لَهُمۡ عَدُوّٗا وَحَزَنًاۗ إِنَّ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَجُنُودَهُمَا كَانُواْ خَٰطِِٔينَ ٨ وَقَالَتِ ٱمۡرَأَتُ فِرۡعَوۡنَ قُرَّتُ عَيۡنٖ لِّي وَلَكَۖ لَا تَقۡتُلُوهُ عَسَىٰٓ أَن يَنفَعَنَآ أَوۡ نَتَّخِذَهُۥ وَلَدٗا وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ٩ وَأَصۡبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَىٰ فَٰرِغًاۖ إِن كَادَتۡ لَتُبۡدِي بِهِۦ لَوۡلَآ أَن رَّبَطۡنَا عَلَىٰ قَلۡبِهَا لِتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٠ وَقَالَتۡ لِأُخۡتِهِۦ قُصِّيهِۖ فَبَصُرَتۡ بِهِۦ عَن جُنُبٖ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ١١ ۞وَحَرَّمۡنَا عَلَيۡهِ ٱلۡمَرَاضِعَ مِن قَبۡلُ فَقَالَتۡ هَلۡ أَدُلُّكُمۡ عَلَىٰٓ أَهۡلِ بَيۡتٖ يَكۡفُلُونَهُۥ لَكُمۡ وَهُمۡ لَهُۥ نَٰصِحُونَ ١٢ فَرَدَدۡنَٰهُ إِلَىٰٓ أُمِّهِۦ كَيۡ تَقَرَّ عَيۡنُهَا وَلَا تَحۡزَنَ وَلِتَعۡلَمَ أَنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ١٣﴾
و دسترس دهیم ایشان را در زمین و بنماییم فرعون و هامان را و لشکرهاى ایشان را از آن زبون گرفتگان آنچه میترسیدند. ﴿6﴾و الهام فرستادیم به سوى مادر موسى که شیر بده او را پس چون بترسى بر وى بیانداز او را در دریا و مترس و اندوه مخور، هرآیینه ما باز رسانندۀ اوییم به سوى تو و گردانندۀ اوییم از پیغامبران. ﴿7﴾پس برگرفتند آن را اهل خانۀ فرعون تا آخر کار شود براى ایشان دشمن و سبب اندوه، هرآیینه فرعون و هامان و لشکرهاى ایشان خطا کننده بودند. ﴿8﴾و گفت زن فرعون: این طفل، خنکى چشم است مرا و تو را، مکشیدش، بود که نفع دهد ما را یا فرزند گیریم او را و ایشان حقیقت حال نمىدانستند. ﴿9﴾و گشت دل مادر موسى خالى از صبر، هرآیینه نزدیک بود که آشکار کند آن قصّه را اگر ما نمىبستیم بر دل او رشته [884]تا باشد از باوردارندگان. ﴿10﴾و گفت خواهرش را: بر پى او برو، پس بدید او را از دور و قوم فرعون نمیدانستند. ﴿11﴾و حرام ساختیم بر موسى شیردایگان پیش از وصول خواهر، پس خواهرش گفت: آیا راه نمایم شما را بر اهل خانهای که خبردارى این طفل کنند براى شما و ایشان براى او نیک خواهانند؟. ﴿12﴾پس باز رسانیدیم او را به سوى مادر او تا خنک شود چشم وى و اندوه نخورد و تا بداند که وعدۀ خدا راست است و لیکن بیشترین مردمان نمیدانند. ﴿13﴾
﴿ وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَٱسۡتَوَىٰٓ ءَاتَيۡنَٰهُ حُكۡمٗا وَعِلۡمٗاۚ وَكَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٤ وَدَخَلَ ٱلۡمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفۡلَةٖ مِّنۡ أَهۡلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيۡنِ يَقۡتَتِلَانِ هَٰذَا مِن شِيعَتِهِۦ وَهَٰذَا مِنۡ عَدُوِّهِۦۖ فَٱسۡتَغَٰثَهُ ٱلَّذِي مِن شِيعَتِهِۦ عَلَى ٱلَّذِي مِنۡ عَدُوِّهِۦ فَوَكَزَهُۥ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيۡهِۖ قَالَ هَٰذَا مِنۡ عَمَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِۖ إِنَّهُۥ عَدُوّٞ مُّضِلّٞ مُّبِينٞ ١٥ قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمۡتُ نَفۡسِي فَٱغۡفِرۡ لِي فَغَفَرَ لَهُۥٓۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ١٦ قَالَ رَبِّ بِمَآ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ فَلَنۡ أَكُونَ ظَهِيرٗا لِّلۡمُجۡرِمِينَ ١٧ فَأَصۡبَحَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ خَآئِفٗا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا ٱلَّذِي ٱسۡتَنصَرَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ يَسۡتَصۡرِخُهُۥۚ قَالَ لَهُۥ مُوسَىٰٓ إِنَّكَ لَغَوِيّٞ مُّبِينٞ ١٨ فَلَمَّآ أَنۡ أَرَادَ أَن يَبۡطِشَ بِٱلَّذِي هُوَ عَدُوّٞ لَّهُمَا قَالَ يَٰمُوسَىٰٓ أَتُرِيدُ أَن تَقۡتُلَنِي كَمَا قَتَلۡتَ نَفۡسَۢا بِٱلۡأَمۡسِۖ إِن تُرِيدُ إِلَّآ أَن تَكُونَ جَبَّارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ ٱلۡمُصۡلِحِينَ ١٩ وَجَآءَ رَجُلٞ مِّنۡ أَقۡصَا ٱلۡمَدِينَةِ يَسۡعَىٰ قَالَ يَٰمُوسَىٰٓ إِنَّٱلۡمَلَأَ يَأۡتَمِرُونَ بِكَ لِيَقۡتُلُوكَ فَٱخۡرُجۡ إِنِّي لَكَ مِنَ ٱلنَّٰصِحِينَ ٢٠ فَخَرَجَ مِنۡهَا خَآئِفٗا يَتَرَقَّبُۖ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٢١﴾
و چون رسید به نهایت جوانى خود و درست اندام شد، دادیم او را حکمت و دانش و همچنین جزا میدهیم نیکوکاران را. ﴿14﴾و درآمد به شهر در وقت بىخبرى اهل آن، پس یافت آنجا دو شخص با یکدیگر جنگ مىکردند: آن یک از قوم موسى بود و آن دیگر از دشمنان وى، پس مدد طلب کرد شخصى که از قوم او بود بر آن دیگر که از دشمنانش بود، پس مشت زد او را موسى، پس بکشتش. گفت: این کار شیطان است، هرآیینه شیطان گمراه کنندۀ آشکار است. ﴿15﴾گفت: اى پروردگار من! هرآیینه ستم کردم بر خویش، پس بیامرز مرا، پس بیامرزیدش، هرآیینه وى آمرزندۀ مهربان است. ﴿16﴾گفت: اى پروردگار من! به حق انعام کردن تو بر من هرگز نخواهم بود مددگار گناهکاران. ﴿17﴾پس بامداد کرد در شهر ترسان، انتظارکنان، پس ناگهان شخصى که مدد طلب کرده بود دیروز باز به فریادرسى میخواندش. گفت به وى موسى: هرآیینه تو گمراه آشکارى. ﴿18﴾پس چون خواست که دست به شخصى که وى دشمن موسى و دشمن فریاد کنندۀ بود، گفت فریاد کننده: اى موسى! آیا میخواهى که بکشى مرا چنانکه کشتى شخصى را دیروز؟ نمیخواهى مگر آن که باشى ستمکارى در زمین و نمیخواهى که باشى از نیکوکاران [885]. ﴿19﴾و آمد شخصى از آخر شهر شتابان، گفت: اى موسى! هرآیینه رئیسان مشورت میکنند در حق تو بکشند تو را، پس بیرون رو. هرآیینه من برای تو از نیک خواهانم. ﴿20﴾پس بیرون آمد از آن شهر ترسان، انتظار کنان، گفت: اى پروردگار من! خلاص کن مرا از گروه ستمکاران. ﴿21﴾
﴿وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلۡقَآءَ مَدۡيَنَ قَالَ عَسَىٰ رَبِّيٓ أَن يَهۡدِيَنِي سَوَآءَ ٱلسَّبِيلِ ٢٢ وَلَمَّا وَرَدَ مَآءَ مَدۡيَنَ وَجَدَ عَلَيۡهِ أُمَّةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ يَسۡقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ ٱمۡرَأَتَيۡنِ تَذُودَانِۖ قَالَ مَا خَطۡبُكُمَاۖ قَالَتَا لَا نَسۡقِي حَتَّىٰ يُصۡدِرَ ٱلرِّعَآءُۖ وَأَبُونَا شَيۡخٞ كَبِيرٞ ٢٣ فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰٓ إِلَى ٱلظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَآ أَنزَلۡتَ إِلَيَّ مِنۡ خَيۡرٖ فَقِيرٞ ٢٤ فَجَآءَتۡهُ إِحۡدَىٰهُمَا تَمۡشِي عَلَى ٱسۡتِحۡيَآءٖ قَالَتۡ إِنَّ أَبِي يَدۡعُوكَ لِيَجۡزِيَكَ أَجۡرَ مَا سَقَيۡتَ لَنَاۚ فَلَمَّا جَآءَهُۥ وَقَصَّ عَلَيۡهِ ٱلۡقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفۡۖ نَجَوۡتَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٢٥ قَالَتۡ إِحۡدَىٰهُمَا يَٰٓأَبَتِ ٱسۡتَٔۡجِرۡهُۖ إِنَّ خَيۡرَ مَنِ ٱسۡتَٔۡجَرۡتَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡأَمِينُ ٢٦ قَالَ إِنِّيٓ أُرِيدُ أَنۡ أُنكِحَكَ إِحۡدَى ٱبۡنَتَيَّ هَٰتَيۡنِ عَلَىٰٓ أَن تَأۡجُرَنِي ثَمَٰنِيَ حِجَجٖۖ فَإِنۡ أَتۡمَمۡتَ عَشۡرٗا فَمِنۡ عِندِكَۖ وَمَآ أُرِيدُ أَنۡ أَشُقَّ عَلَيۡكَۚ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٢٧ قَالَ ذَٰلِكَ بَيۡنِي وَبَيۡنَكَۖ أَيَّمَا ٱلۡأَجَلَيۡنِ قَضَيۡتُ فَلَا عُدۡوَٰنَ عَلَيَّۖ وَٱللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَكِيلٞ ٢٨ ﴾
و وقتى که متوجه شد به سوى شهر مدین، گفت: امیدوارم از پروردگار خویش که دلالت کند مرا به راه راست. ﴿22﴾و وقتى که رسید به آب مدین یافت بر آن آب طایفه را از مردمان، آب مینوشانیدید مواشى را و یافت آن طرف از ایشان دو زن که باز میدارند مواشىِ خود را، گفت موسى به آن دو زن: چیست حال شما؟ گفتند: ما آب نمىنوشانیم تا آنکه بازگردانند شبانان مواشى را و پدر ما پیر کلانسال است. ﴿23﴾پس موسى آب نوشانید براى این هردو، باز روى آورد به سوى سایه، پس گفت: اى پروردگار من! هرآیینه من به آنچه فرود آوردى به سوى من از نعمت، محتاجم. ﴿24﴾پس آمد به موسى یکى از این دو زن راه میرفت به شرم، گفت: هرآیینه پدر من میخواند تو را تا به تو دهد مزد آنکه آب دادى برای ما. پس چون موسى بیامد نزد شعیب و تقریر کرد پیش او قصّه را، گفت: مترس! خلاص شدى از قوم ستمکاران. ﴿25﴾گفت یکى از این دو دختر: اى پدر من! مزدور بگیر او را. هرآیینه بهترین کسى که مزدورگیرى شخصى توانای با امانت باشد. ﴿26﴾گفت شعیب: هرآیینه من میخواهم که به زنى دهم تو را یکى از این دو دختر خود به شرط آن که مزدورى من کنى هشت سال، پس اگر تمام کنى ده سال را، پس آن تبرّع است از نزدیک تو و نمیخواهم که مشقت افکنم بر تو. خواهى یافت مرا اگر خدا خواسته است از شایستگان. ﴿27﴾گفت موسى: این است عهد میان من و میان تو. هر کدام از این دو مدّت که اداکنم، پس تعدى نباشد بر من و خدا بر آنچه میگوییم گواه است. ﴿28﴾
﴿ ۞فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى ٱلۡأَجَلَ وَسَارَ بِأَهۡلِهِۦٓ ءَانَسَ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ نَارٗاۖ قَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡكُثُوٓاْ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّيٓ ءَاتِيكُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ جَذۡوَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ لَعَلَّكُمۡ تَصۡطَلُونَ ٢٩ فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِيَ مِن شَٰطِيِٕ ٱلۡوَادِ ٱلۡأَيۡمَنِ فِي ٱلۡبُقۡعَةِ ٱلۡمُبَٰرَكَةِ مِنَ ٱلشَّجَرَةِ أَن يَٰمُوسَىٰٓ إِنِّيٓ أَنَا ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٣٠ وَأَنۡ أَلۡقِ عَصَاكَۚ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهۡتَزُّ كَأَنَّهَا جَآنّٞ وَلَّىٰ مُدۡبِرٗا وَلَمۡ يُعَقِّبۡۚ يَٰمُوسَىٰٓ أَقۡبِلۡ وَلَا تَخَفۡۖ إِنَّكَ مِنَ ٱلۡأٓمِنِينَ ٣١ ٱسۡلُكۡ يَدَكَ فِي جَيۡبِكَ تَخۡرُجۡ بَيۡضَآءَ مِنۡ غَيۡرِ سُوٓءٖ وَٱضۡمُمۡ إِلَيۡكَ جَنَاحَكَ مِنَ ٱلرَّهۡبِۖ فَذَٰنِكَ بُرۡهَٰنَانِ مِن رَّبِّكَ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِۦٓۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ ٣٢ قَالَ رَبِّ إِنِّي قَتَلۡتُ مِنۡهُمۡ نَفۡسٗا فَأَخَافُ أَن يَقۡتُلُونِ ٣٣ وَأَخِي هَٰرُونُ هُوَ أَفۡصَحُ مِنِّي لِسَانٗا فَأَرۡسِلۡهُ مَعِيَ رِدۡءٗا يُصَدِّقُنِيٓۖ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ ٣٤ قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجۡعَلُ لَكُمَا سُلۡطَٰنٗا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيۡكُمَا بَِٔايَٰتِنَآۚ أَنتُمَا وَمَنِ ٱتَّبَعَكُمَا ٱلۡغَٰلِبُونَ ٣٥ ﴾
پس چون ادا کرد موسى میعاد را و روان شد به اهل خود، دید به جانب کوه طور آتش. گفت به اهل خود: توقف کنید. هرآیینه دیدهام آتشى. امید دارم که بیارم از آنجا خبرى را یا بیارم شعلهای از آتش، بود که شما تحصیل گرمى کنید. ﴿29﴾پس چون آمد نزدیک آتش، آواز داده شد از کرانۀ راست میدان در جایگاه بابرکت از میان درخت که: اى موسى! هرآیینه من خدایم، پروردگار عالمها. ﴿30﴾و آنکه بیفکن عصاى خود را، پس چون دید که عصا حرکت میکند گویا وى مارى است، روى بگردانید پشت داده و بازنگشت. [گفتیم]: اى موسى! پیش آی و مترس، هرآیینه تو از ایمنانى. ﴿31﴾و درآر دست خود را در گریبان خود تا بیرون آید سفید شده از غیر علتى. و به هم آر به سوى خود بازوی خود را از ترس [886]، پس این هر دو نشانهاند، فرود آمده از جانب پروردگار تو به سوى فرعون و جماعت او. هرآیینه ایشان بودند گروه بدکار. ﴿32﴾گفت: اى پروردگار من! هرآیینه من کشتهام از ایشان شخصى را، پس میترسم که بکشند مرا ﴿33﴾و برادر من، هارون، فصیحتر است از من از جهت زبان، پس بفرست او را همراه من مدد کنندهای که باور دارد مرا، هرآیینه من میترسم از آنکه دروغى شمرند مرا. ﴿34﴾گفت: [خدا]: محکم خواهیم کرد بازوى تو را به برادر تو و خواهیم داد شما را غلبه، پس نتوانند رسید به قصد ایذا به سوى شما به سبب نشانههاى ما. شما و آنانکه پیروى شما کردهاند، غالب خواهید شد. ﴿35﴾
﴿ فَلَمَّا جَآءَهُم مُّوسَىٰ بَِٔايَٰتِنَا بَيِّنَٰتٖ قَالُواْ مَا هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّفۡتَرٗى وَمَا سَمِعۡنَا بِهَٰذَا فِيٓ ءَابَآئِنَا ٱلۡأَوَّلِينَ ٣٦ وَقَالَ مُوسَىٰ رَبِّيٓ أَعۡلَمُ بِمَن جَآءَ بِٱلۡهُدَىٰ مِنۡ عِندِهِۦ وَمَن تَكُونُ لَهُۥ عَٰقِبَةُ ٱلدَّارِۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٣٧ وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَأُ مَا عَلِمۡتُ لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرِي فَأَوۡقِدۡ لِي يَٰهَٰمَٰنُ عَلَى ٱلطِّينِ فَٱجۡعَل لِّي صَرۡحٗا لَّعَلِّيٓ أَطَّلِعُ إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّي لَأَظُنُّهُۥ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ ٣٨ وَٱسۡتَكۡبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُۥ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ إِلَيۡنَا لَا يُرۡجَعُونَ ٣٩ فَأَخَذۡنَٰهُ وَجُنُودَهُۥ فَنَبَذۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡيَمِّۖ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِينَ ٤٠ وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلنَّارِۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَا يُنصَرُونَ ٤١ وَأَتۡبَعۡنَٰهُمۡ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا لَعۡنَةٗۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ هُم مِّنَ ٱلۡمَقۡبُوحِينَ ٤٢ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ مِنۢ بَعۡدِ مَآ أَهۡلَكۡنَا ٱلۡقُرُونَ ٱلۡأُولَىٰ بَصَآئِرَ لِلنَّاسِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لَّعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٤٣ ﴾
پس چون آورد موسى نشانههاى ما را واضح آمده، گفتند: نیست این مگر جادوى بربسته و نشنیدیم این را در پدران نخستین خویش. ﴿36﴾و گفت موسى: پروردگار من داناتر است به هر که آورده است هدایت از نزدیک او و به هر که او راست عاقبت پسندیده در آخرت، هرآیینه رستگار نمىشوند ستمکاران. ﴿37﴾و گفت فرعون: اى جماعت! ندانستهام براى شما هیچ خدا غیرِ من. پس آتش برافروز براى من اى هامان بر گل (یعنى خشت بساز) پس بناکن براى من کوشکى، بود که من دیدهور شوم به سوى معبود موسى و هرآیینه من مىپندارم او را از دروغگویان. ﴿38﴾و تکبر کرد فرعون و لشکرهاى او در زمین به غیر حق و گمان کردند که ایشان به سوى ما بازگردانیده نشوند. ﴿39﴾پس گرفتیم او را و لشکرهاى او را، پس افکندیم ایشان را در دریا، پس درنگر چگونه بود انجام ستمکاران. ﴿40﴾و گردانیدیم ایشان را پیشوایانى که میخواندند به سوى آتش و روز قیامت نصرت داده نشوند. ﴿41﴾و از پىِ ایشان فرستادیم در این دنیا لعنت را و به روز قیامت ایشان از دور ساختگان باشند. ﴿42﴾و و هرآیینه دادیم موسى را کتاب بعد از آنکه هلاک ساختیم قرنهاى نخستین را دلیل شده براى مردمان و هدایت و بخشایش، تا بود که ایشان پندپذیر شوند. ﴿43﴾
﴿وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ ٱلۡغَرۡبِيِّ إِذۡ قَضَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَى ٱلۡأَمۡرَ وَمَا كُنتَ مِنَ ٱلشَّٰهِدِينَ ٤٤ وَلَٰكِنَّآ أَنشَأۡنَا قُرُونٗا فَتَطَاوَلَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡعُمُرُۚ وَمَا كُنتَ ثَاوِيٗا فِيٓ أَهۡلِ مَدۡيَنَ تَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِنَا وَلَٰكِنَّا كُنَّا مُرۡسِلِينَ ٤٥ وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ ٱلطُّورِ إِذۡ نَادَيۡنَا وَلَٰكِن رَّحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوۡمٗا مَّآ أَتَىٰهُم مِّن نَّذِيرٖ مِّن قَبۡلِكَ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٤٦ وَلَوۡلَآ أَن تُصِيبَهُم مُّصِيبَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيهِمۡ فَيَقُولُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَيۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَايَٰتِكَ وَنَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٤٧فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَا قَالُواْ لَوۡلَآ أُوتِيَ مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ مُوسَىٰٓۚ أَوَ لَمۡ يَكۡفُرُواْ بِمَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ مِن قَبۡلُۖ قَالُواْ سِحۡرَانِ تَظَٰهَرَا وَقَالُوٓاْ إِنَّا بِكُلّٖ كَٰفِرُونَ ٤٨ قُلۡ فَأۡتُواْ بِكِتَٰبٖ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ هُوَ أَهۡدَىٰ مِنۡهُمَآ أَتَّبِعۡهُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٤٩ فَإِن لَّمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَكَ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّنِ ٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ بِغَيۡرِ هُدٗى مِّنَ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٥٠﴾
و تو نبودى به طرف غربى چون به انجام رسانیدیم به سوى موسى وحى را و نبودى از حاضران. ﴿44﴾و لیکن ما آفریدیم قرنها را (یعنى بعد موسى)، پس دراز شد بر ایشان عمر و تو نبودى باشنده در اهل مدین که میخواندى بر ایشان آیات ما را و لیکن ما بودیم فرستنده. ﴿45﴾و نبودى به طرف طور، چون آواز دادیم و لیکن وحى آمد از روى بخشایش پروردگار تو تا ترسانى گروهى راکه نیامده بود بدیشان هیچ ترسانندهای پیش از تو، بود که ایشان پند پذیر شوند. ﴿46﴾و اگر نه آن بودى که برسد بدیشان عقوبتى به سبب آنکه پیش فرستاده است دست ایشان، پس گویند: اى پروردگار ما! چرا نفرستادى به سوى ما پیغامبرى را تا پیروىِ آیات تو کنیم و باشیم از مسلمانان؟. ﴿47﴾پیغمبران را میفرستادیم، پس چون آمد بدیشان وحى راست از نزدیک ما، گفتند: چرا داده نشد این پیغمبر را مانند آنچه داده شد به موسى؟ آیا کافر نشدهاند به آنچه داده شد موسى را پیش از این؟ گفتند: دو سحرند موافق یکدیگر شده [887]و گفتند: هرآیینه ما به هر یک کافرانیم. ﴿48﴾بگو: پس بیارید کتابى فرود آمده از نزدیک خداکه وى راه نمایندهتر باشد از این دو، تا پیروىِ او کنیم اگر راستگویید. ﴿49﴾پس اگر قبول نکنند سخن را، پس بدان که جز این نیست که پیروى میکنند خواهش نفس خود را و کیست گمراهتر از کسی که پیروىِ خواهش نفس خود کند بدون راهنمایىِ خدا، هرآیینه خدا راه نمىنماید گروه ستمکاران را. ﴿50﴾
﴿ ۞وَلَقَدۡ وَصَّلۡنَا لَهُمُ ٱلۡقَوۡلَ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٥١ ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِهِۦ هُم بِهِۦ يُؤۡمِنُونَ ٥٢ وَإِذَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِهِۦٓ إِنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّنَآ إِنَّا كُنَّا مِن قَبۡلِهِۦ مُسۡلِمِينَ ٥٣ أُوْلَٰٓئِكَ يُؤۡتَوۡنَ أَجۡرَهُم مَّرَّتَيۡنِ بِمَا صَبَرُواْ وَيَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ٥٤ وَإِذَا سَمِعُواْ ٱللَّغۡوَ أَعۡرَضُواْ عَنۡهُ وَقَالُواْ لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَكُمۡ أَعۡمَٰلُكُمۡ سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ لَا نَبۡتَغِي ٱلۡجَٰهِلِينَ ٥٥ إِنَّكَ لَا تَهۡدِي مَنۡ أَحۡبَبۡتَ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يَشَآءُۚ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ ٥٦ وَقَالُوٓاْ إِن نَّتَّبِعِ ٱلۡهُدَىٰ مَعَكَ نُتَخَطَّفۡ مِنۡ أَرۡضِنَآۚ أَوَ لَمۡ نُمَكِّن لَّهُمۡ حَرَمًا ءَامِنٗا يُجۡبَىٰٓ إِلَيۡهِ ثَمَرَٰتُ كُلِّ شَيۡءٖ رِّزۡقٗا مِّن لَّدُنَّا وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٥٧ وَكَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِن قَرۡيَةِۢ بَطِرَتۡ مَعِيشَتَهَاۖ فَتِلۡكَ مَسَٰكِنُهُمۡ لَمۡ تُسۡكَن مِّنۢ بَعۡدِهِمۡ إِلَّا قَلِيلٗاۖ وَكُنَّا نَحۡنُ ٱلۡوَٰرِثِينَ ٥٨ وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهۡلِكَ ٱلۡقُرَىٰ حَتَّىٰ يَبۡعَثَ فِيٓ أُمِّهَا رَسُولٗا يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِنَاۚ وَمَا كُنَّا مُهۡلِكِي ٱلۡقُرَىٰٓ إِلَّا وَأَهۡلُهَا ظَٰلِمُونَ ٥٩﴾
و هرآیینه ما پی در پى آوردیم براى ایشان [این قرآن را] تا بود که ایشان پند پذیرند. ﴿51﴾آنانکه دادهایم ایشان را کتاب پیش از قرآن، ایشان به قرآن ایمان مىآرند. ﴿52﴾و چون قرآن خوانده میشود برایشان، گویند: ایمان آوردیم به آن، هرآیینه وى راست است از جانب پروردگار ما، هرآیینه پیش از نزول قرآن منقاد بودیم. ﴿53﴾این جماعت داده شود ایشان را مزد ایشان دوبار به سبب آنکه صبر کردند و دفع مىکنند به خصلت نیک، بدى را و از آنچه روزى دادهایم ایشان را خرج میکنند. ﴿54﴾و چون بشنوند سخن بیهوده را، روى بگردانند از آن و گویند: ما راست، کردارهاى ما و شما راست، کردارهاى شما. سلام بر شما باد! نمیخواهیم صحبت جاهلان [888]. ﴿55﴾[یا محمد] هرآیینه تو راه نمىنمایى هر که را دوست میدارى و لیکن خدا راه مىنماید هر که را خواهد و او داناتر است به راه یافتگان. ﴿56﴾و گفتند بعض اهل مکه: اگر پیروىِ هدایت کنیم با تو ربوده شویم از زمین خود [889]. آیا جا ندادیم ایشان را در حرمى با امن، رسانیده میشود به سوى وى میوهها از هر جنس روزى از نزدیک ما و لیکن بیشترین ایشان نمیدانند. ﴿57﴾و بسا هلاک کردیم از دیهها را که از حد در گذشتند در گذران خود، پس اینها است جاى ماندن ایشان، مانده نشد آنجا بعد از ایشان مگر اندکى و بودیم ما به دست آرندۀ میراث ایشان. ﴿58﴾و هرگز نیست پروردگار تو هلاک کنندۀ دیهها مگر تا آنکه بفرستد در قصبۀ آن پیغامبرى که بخواند بر ایشان آیات ما، و هرگز نیستیم هلاک کنندۀ دیهها مگر در آن حال که اهل آنها ستمکار باشند. ﴿59﴾
﴿ وَمَآ أُوتِيتُم مِّن شَيۡءٖ فَمَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتُهَاۚ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٦٠ أَفَمَن وَعَدۡنَٰهُ وَعۡدًا حَسَنٗا فَهُوَ لَٰقِيهِ كَمَن مَّتَّعۡنَٰهُ مَتَٰعَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا ثُمَّ هُوَ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ مِنَ ٱلۡمُحۡضَرِينَ ٦١ وَيَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ أَيۡنَ شُرَكَآءِيَ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٦٢ قَالَ ٱلَّذِينَ حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَغۡوَيۡنَآ أَغۡوَيۡنَٰهُمۡ كَمَا غَوَيۡنَاۖ تَبَرَّأۡنَآ إِلَيۡكَۖ مَا كَانُوٓاْ إِيَّانَا يَعۡبُدُونَ ٦٣ وَقِيلَ ٱدۡعُواْ شُرَكَآءَكُمۡ فَدَعَوۡهُمۡ فَلَمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَهُمۡ وَرَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۚ لَوۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ يَهۡتَدُونَ ٦٤ وَيَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ مَاذَآ أَجَبۡتُمُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٦٥ فَعَمِيَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَنۢبَآءُ يَوۡمَئِذٖ فَهُمۡ لَا يَتَسَآءَلُونَ ٦٦ فَأَمَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَعَسَىٰٓ أَن يَكُونَ مِنَ ٱلۡمُفۡلِحِينَ ٦٧ وَرَبُّكَ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُ وَيَخۡتَارُۗ مَا كَانَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٦٨ وَرَبُّكَ يَعۡلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمۡ وَمَا يُعۡلِنُونَ ٦٩ وَهُوَ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ لَهُ ٱلۡحَمۡدُ فِي ٱلۡأُولَىٰ وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٧٠﴾
و هرچه داده شد شما را از هر نوعى، پس بهرهمندى زندگانى دنیا و آرایش وى است و آنچه نزدیک خداست بهتر و پایندهتر است. آیا نمىفهمید؟. ﴿60﴾آیا کسی که وعده دادیمش وعدۀ نیک پس او دریابندۀ آن است، مانند کسى که بهرهمند ساختیمش به منفعت زندگانى دنیا، باز وى روز قیامت از حاضر کردگان است؟! [890]. ﴿61﴾و روزی که آواز دهد خدا ایشان را، پس گوید: کجایند آن شریکان من که شما گمان مىکردید؟!. ﴿62﴾گفتند آنانکه ثابت شد بر ایشان حکم عذاب: [891]اى پروردگار ما! این جماعتند که گمراه کردیم، گمراه کردیم ایشان را چنانکه خود گمراه شدیم [892]. بىتعلّق میشویم از همه به سوى تو، ایشان ما را نمىپرستیدند. ﴿63﴾و گفته شود: بخوانید شریکان خود را. پس بخوانند ایشان را، پس ایشان قبول نکنند دعاى آن جماعت و بینند عذاب و تمنّا کنند کاش! ایشان راه یاب مىبودند. ﴿64﴾و روزی که آواز دهد خدا ایشان را، پس گوید: چه جواب دادید پیغامبران را؟. ﴿65﴾پس مشتبه شود بر ایشان خبرهاى آن روز، پس ایشان با یکدیگر سؤال نکنند [893]. ﴿66﴾پس اما آنکه توبه نمود و ایمان آورد و کار شایسته کرد، پس امید است که باشد از رستگاران ﴿67﴾و پروردگار تو مىآفریند هرچه خواهد و برمىگزیند هر که را خواهد، نیست ایشان را اختیار. پاکى خداى راست و بلندتر است از آنکه شریک مىآرند. ﴿68﴾و پروردگار تو میداند آنچه پنهان میدارند سینههاى ایشان و آنچه آشکارا مىکنند. ﴿69﴾و اوست خدا، نیست هیچ معبودى به حق غیر او، او راست ستایش در دنیا و آخرت و او راست فرمانروایى و به سوى او بازگردانیده شوید. ﴿70﴾
﴿ قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمُ ٱلَّيۡلَ سَرۡمَدًا إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَنۡ إِلَٰهٌ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَأۡتِيكُم بِضِيَآءٍۚ أَفَلَا تَسۡمَعُونَ ٧١ قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمُ ٱلنَّهَارَ سَرۡمَدًا إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَنۡ إِلَٰهٌ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَأۡتِيكُم بِلَيۡلٖ تَسۡكُنُونَ فِيهِۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ ٧٢ وَمِن رَّحۡمَتِهِۦ جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ لِتَسۡكُنُواْ فِيهِ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٧٣ وَيَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ أَيۡنَ شُرَكَآءِيَ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٧٤ وَنَزَعۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةٖ شَهِيدٗا فَقُلۡنَا هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ فَعَلِمُوٓاْ أَنَّ ٱلۡحَقَّ لِلَّهِ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ ٧٥ ۞إِنَّ قَٰرُونَ كَانَ مِن قَوۡمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَيۡهِمۡۖ وَءَاتَيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡكُنُوزِ مَآ إِنَّ مَفَاتِحَهُۥ لَتَنُوٓأُ بِٱلۡعُصۡبَةِ أُوْلِي ٱلۡقُوَّةِ إِذۡ قَالَ لَهُۥ قَوۡمُهُۥ لَا تَفۡرَحۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَرِحِينَ ٧٦ وَٱبۡتَغِ فِيمَآ ءَاتَىٰكَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَۖ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ ٱلدُّنۡيَاۖ وَأَحۡسِن كَمَآ أَحۡسَنَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَۖ وَلَا تَبۡغِ ٱلۡفَسَادَ فِي ٱلۡأَرۡضِۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ٧٧ ﴾
بگو: آیا دیدید که اگر گرداند خداى تعالى بر شما شب را پاینده تا روز قیامت، کیست معبودى غیر حق که بیارد پیش شما روشنى را؟ آیا نمىشنوید؟. ﴿71﴾بگو: آیا دیدید که اگر گرداند خداى تعالى بر شما روز را پاینده تا روز قیامت، کیست معبودى غیر حق که بیارد به شما شبى که آرام گیرید در آن؟ آیا نمىبینید؟. ﴿72﴾و از رحمت خود ساخت براى شما شب و روز تا آرام گیرید در شب و تا روزى طلب کنید از فضل او [894]و تا شکرگزارى کنید. ﴿73﴾و روزی که آواز دهد ایشان را، پس گوید: کجایند آن شریکان من که گمان مىکردید؟. ﴿74﴾و بیرون کشیم از هر امّتى گواهى را [895]، پس گوییم قوم را بیارید دلیل خود، پس بدانند که حق به جانب خداست و گم کرده شود از ایشان آنچه افترا میکردند. ﴿75﴾هرآیینه قارون بود از قوم موسى، پس تعدى کرد بر ایشان و عطا کرده بودیم او را از گنجها آن قدر که کلیدهاى او گرانى میکرد جماعتِ صاحب توانایى را، چون گفت به او قوم او: شاد مشو! هرآیینه خدا دوست نمیدارد شاد شوندگان را. ﴿76﴾و بجوى در آنچه خدا عطا کرده است تو را صلاح سراى آخرت و فراموش مکن حصّۀ خود را از دنیا [896]و نیکوکارى کن، چنانکه احسان کرده است خدا بر تو و مجوى فساد در زمین، هرآیینه خدا دوست نمیدارد فسادکنندگان را. ﴿77﴾
﴿ قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمٍ عِندِيٓۚ أَوَ لَمۡ يَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَهۡلَكَ مِن قَبۡلِهِۦ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مَنۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُ قُوَّةٗ وَأَكۡثَرُ جَمۡعٗاۚ وَلَا يُسَۡٔلُ عَن ذُنُوبِهِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٧٨ فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ فِي زِينَتِهِۦۖ قَالَ ٱلَّذِينَ يُرِيدُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا يَٰلَيۡتَ لَنَا مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ قَٰرُونُ إِنَّهُۥ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٖ ٧٩ وَقَالَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ وَيۡلَكُمۡ ثَوَابُ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لِّمَنۡ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗاۚ وَلَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلصَّٰبِرُونَ ٨٠ فَخَسَفۡنَا بِهِۦ وَبِدَارِهِ ٱلۡأَرۡضَ فَمَا كَانَ لَهُۥ مِن فِئَةٖ يَنصُرُونَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُنتَصِرِينَ ٨١ وَأَصۡبَحَ ٱلَّذِينَ تَمَنَّوۡاْ مَكَانَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ يَقُولُونَ وَيۡكَأَنَّ ٱللَّهَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَيَقۡدِرُۖ لَوۡلَآ أَن مَّنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا لَخَسَفَ بِنَاۖ وَيۡكَأَنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡكَٰفِرُونَ ٨٢ تِلۡكَ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ نَجۡعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فَسَادٗاۚ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِينَ ٨٣ مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ خَيۡرٞ مِّنۡهَاۖ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّيِّئَةِ فَلَا يُجۡزَى ٱلَّذِينَ عَمِلُواْ ٱلسَّئَِّاتِ إِلَّا مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٨٤ إِنَّ ٱلَّذِي فَرَضَ عَلَيۡكَ ٱلۡقُرۡءَانَ لَرَآدُّكَ إِلَىٰ مَعَادٖۚ قُل رَّبِّيٓ أَعۡلَمُ مَن جَآءَ بِٱلۡهُدَىٰ وَمَنۡ هُوَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٨٥ وَمَا كُنتَ تَرۡجُوٓاْ أَن يُلۡقَىٰٓ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبُ إِلَّا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَۖ فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيرٗا لِّلۡكَٰفِرِينَ ٨٦ وَلَا يَصُدُّنَّكَ عَنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ بَعۡدَ إِذۡ أُنزِلَتۡ إِلَيۡكَۖ وَٱدۡعُ إِلَىٰ رَبِّكَۖ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٨٧ وَلَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَۘ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ كُلُّ شَيۡءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجۡهَهُۥۚ لَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٨٨﴾
گفت: جز این نیست که داده شده است مرا مال فراوان بنابر دانشى که نزدیک من است. آیا ندانست که خدا هلاک کرد پیش از وى از قرنها آن قوم را که تواناتر بود از وى از روى قوّت و بیشتر بود در جمعیت؟ و پرسیده نمیشوند گناهکاران از گناهان خویش [897]. ﴿78﴾پس بیرون آمد بر قوم خود در آرایش خویش. گفتند آنانکه طلب میکردند زندگانى دنیا را: اى کاش! ما را باشد مانند آنچه داده شده است قارون را، هرآیینه وى خداوندِ نصیب بزرگ است. ﴿79﴾و گفتند آنانکه داده شده ایشان را علم: واى بر شما! ثواب خدا بهتر است مرآنکس راکه ایمان آورد و کار شایسته کرد و قرین کرده نمیشود به این سخن مگر صابران را. ﴿80﴾پس فرو بردیم قارون را و سرای او را به زمین، پس نبود برای او هیچ گروهى که نصرت دهند او را غیر خدا و نبود خودش از انتقام کشندگان. ﴿81﴾و بامداد کردند آنانکه آرزو میکردند منزلت او را دیروز، مىگفتند: اى عجب! که خدا گشاده مىکند رزق را براى هر که خواهد از بندگان خویش و تنگ میسازد و اگر نه آن بودى که انعام کرد خدا بر ما، هرآیینه فرو بردى ما را. اى عجب! که رستگار نمىشوند کافران. ﴿82﴾این سرای بازپسین، مقرر مىکنیم آن را براى آنانکه نمىطلبند تکبّر در زمین و نه فساد و حسن عاقبت، پرهیزگاران راست. ﴿83﴾هر که بیارد نیکى، پس او راست بهتر از آن و هر که بیارد بدى، پس جزا داده نمیشوند آنانکه به عمل آوردند خطاها، الاّ به حسب آنچه میکردند. ﴿84﴾هرآیینه خدایی که نازل کرد بر تو قرآن را، البته بازگرداننده است تو را به سوى جاى بازگشت [898]. بگو: پروردگار من داناتر است به آنکه آورد هدایت را و به هر که وى در گمراهى ظاهر است. ﴿85﴾و توقع نمیداشتى که فرود آورده شود به سوى تو کتاب، لیکن فروفرستاده شد به سبب رحمتى از پروردگار تو، پس هرگز مشو مددگار کافران. ﴿86﴾و باز ندارند کافران تو را از تبلیغ آیات خدا بعد از آنکه فرود آورده شد به سوى تو و دعوت کن به سوى پروردگار خویش و هرگز مباش از مشرکان. ﴿87﴾و مخوان با خدا معبود دیگر را، نیست هیچ معبود به حق غیر او. هر چیز هلاک شونده است، مگر روى او. مر او راست فرمانروایى و به سوى او باز گردانیده شوید. ﴿88﴾
[884] یعنی صبر نمیدادیم. [885] یعنی چون موسی او را گفت: تو گمراهِ آشکاری. دانست که غضب کرده بر سر من میآید. [886] یعنی برای دافع ترسی که به سبب ظهورِ خوارق پیدا شده. [887] یعنی تورات و قرآن. [888] مترجم گوید: یهود پیش از آنکه آن حضرتجبه مدینه هجرت کند و نسخ یهودیت تصریح فرماید، معتقد قرآن بودند و میگفتند عرب را قرآن لازم است. [889] یعنی مردمان اخراج کنند. [890] یعنی در عذاب. [891] یعنی رئیسان کفر. [892] یعنی بغیرِ اکراه. [893] یعنی جواب با صواب نیابند. [894] یعنی در روز. [895] یعنی هر پیغامبری بر قوم خودگواهی دهد. [896] یعنی در دنیا عمل صالح به جا آر. [897] یعنی در صورت لزوم پاداش مجال عذر نیست، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓمٓ ١ أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن يُتۡرَكُوٓاْ أَن يَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا وَهُمۡ لَا يُفۡتَنُونَ ٢ وَلَقَدۡ فَتَنَّا ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَلَيَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْ وَلَيَعۡلَمَنَّ ٱلۡكَٰذِبِينَ ٣ أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلسَّئَِّاتِ أَن يَسۡبِقُونَاۚ سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ ٤ مَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ ٱللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ ٱللَّهِ لَأٓتٖۚ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٥ وَمَن جَٰهَدَ فَإِنَّمَا يُجَٰهِدُ لِنَفۡسِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٦﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الم. ﴿1﴾آیا پنداشتند مردمان که بگذاشته شوند به مجرد آنکه گوین: ایمان آوردیم و ایشان امتحان کرده نشوند؟!. ﴿2﴾و هرآیینه امتحان کردیم آنان را که پیش از ایشان بودند، پس البته متمیز بکند خدا آنان را که راست گفتند و البته متمیز کند دروغگویان را. ﴿3﴾آیا گمان کردند آنانکه به عمل آوردند خطاها که پیش دستى کنند بر ما. بدچیزى است که بدان حکم مىکنند!. ﴿4﴾هر که امید داشته باشد ملاقات خدا را، پس هرآیینه میعاد خدا البته آینده است و اوست شنوای دانا. ﴿5﴾و هر که جهاد کند، جز این نیست که جهاد مىکند براى نفع خویش، هرآیینه خدا بىنیاز است از عالمها. ﴿6﴾
﴿ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنۡهُمۡ سَئَِّاتِهِمۡ وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَحۡسَنَ ٱلَّذِي كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٧ وَوَصَّيۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَيۡهِ حُسۡنٗاۖ وَإِن جَٰهَدَاكَ لِتُشۡرِكَ بِي مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٞ فَلَا تُطِعۡهُمَآۚ إِلَيَّ مَرۡجِعُكُمۡ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٨ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَنُدۡخِلَنَّهُمۡ فِي ٱلصَّٰلِحِينَ ٩ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ فَإِذَآ أُوذِيَ فِي ٱللَّهِ جَعَلَ فِتۡنَةَ ٱلنَّاسِ كَعَذَابِ ٱللَّهِۖ وَلَئِن جَآءَ نَصۡرٞ مِّن رَّبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمۡۚ أَوَ لَيۡسَ ٱللَّهُ بِأَعۡلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٠ وَلَيَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَيَعۡلَمَنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ ١١ وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّبِعُواْ سَبِيلَنَا وَلۡنَحۡمِلۡ خَطَٰيَٰكُمۡ وَمَا هُم بِحَٰمِلِينَ مِنۡ خَطَٰيَٰهُم مِّن شَيۡءٍۖ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ ١٢ وَلَيَحۡمِلُنَّ أَثۡقَالَهُمۡ وَأَثۡقَالٗا مَّعَ أَثۡقَالِهِمۡۖ وَلَيُسَۡٔلُنَّ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عَمَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ ١٣ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ فَلَبِثَ فِيهِمۡ أَلۡفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمۡسِينَ عَامٗا فَأَخَذَهُمُ ٱلطُّوفَانُ وَهُمۡ ظَٰلِمُونَ ١٤﴾
و آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، البته محو کنیم از سر ایشان خطاهاى ایشان را و البته جزا دهیم ایشان را به نیکوترینِ آنچه میکردند. ﴿7﴾و امر کردیم آدمى را به نسبت پدر و مادر وى نیک معامله کردن. و اگر کوشش کنند با تو اى انسان! تا شریک آرى با من آنچه نیست تو را به حقیقت آن دانشى، پس فرمانبردارى ایشان مکن. به سوى من است بازگشت شما، پس خبر دهم شما را به آنچه میکردید. ﴿8﴾و آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، البته در آریم ایشان را در زمرۀ شایستگان. ﴿9﴾و از مردمان کسى هست که میگوید: ایمان آوردیم به خدا، پس چون تصدیع داده شد او را در راه خدا، شمرد رنج دادن مردمان را مانند عذاب خدا و اگر بیاید فتحى از پروردگار تو، گویند: هرآیینه ما با شما بودیم. آیا نیست خدا داناتر به آنچه در سینههاى عالمها است؟. ﴿10﴾و البته ممتاز کند خدا آنان را که ایمان آوردند و البته ممتاز کند منافقان را. ﴿11﴾و گفتند کافران به مسلمانان: پیروىِ راه ما کنید و باید که ما برداریم گناهان شما را و نیستند ایشان بردارندۀ چیزى از گناهان آن جماعت، هرآیینه ایشان دروغگویانند. ﴿12﴾و البته بردارند بارهاى خویش را و بارها را همراه بارهاى خویش و البته سؤال کرده شوند روز قیامت از آنچه افترا میکردند [899]. ﴿13﴾و هرآیینه فرستادیم نوح را به سوى قوم او، پس توقف کرد در ایشان هزار سال مگر پنجاه سال. پس درگرفت به ایشان طوفان و ایشان ستمکار بودند. ﴿14﴾
﴿فَأَنجَيۡنَٰهُ وَأَصۡحَٰبَ ٱلسَّفِينَةِ وَجَعَلۡنَٰهَآ ءَايَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ ١٥ وَإِبۡرَٰهِيمَ إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱتَّقُوهُۖ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ١٦ إِنَّمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡثَٰنٗا وَتَخۡلُقُونَ إِفۡكًاۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَمۡلِكُونَ لَكُمۡ رِزۡقٗا فَٱبۡتَغُواْ عِندَ ٱللَّهِ ٱلرِّزۡقَ وَٱعۡبُدُوهُ وَٱشۡكُرُواْ لَهُۥٓۖ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ١٧ وَإِن تُكَذِّبُواْ فَقَدۡ كَذَّبَ أُمَمٞ مِّن قَبۡلِكُمۡۖ وَمَا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ ١٨ أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ كَيۡفَ يُبۡدِئُ ٱللَّهُ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥٓۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ ١٩ قُلۡ سِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ بَدَأَ ٱلۡخَلۡقَۚ ثُمَّ ٱللَّهُ يُنشِئُ ٱلنَّشۡأَةَ ٱلۡأٓخِرَةَۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٢٠ يُعَذِّبُ مَن يَشَآءُ وَيَرۡحَمُ مَن يَشَآءُۖ وَإِلَيۡهِ تُقۡلَبُونَ ٢١ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَآءِۖ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٖ ٢٢ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَلِقَآئِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ يَئِسُواْ مِن رَّحۡمَتِي وَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٢٣﴾
پس نجات دادیم نوح را و اهل کشتى را و ساختیم کشتى را نشانهای براى عالمها. ﴿15﴾و فرستادیم ابراهیم را وقتى که گفت به قوم خود: پرستش خدا کنید و بترسید از وى، این بهتر است شما را اگر میدانید. ﴿16﴾جز این نیست که مىپرستید به جز خدا بتان را و برمىبندید دروغ را، هرآیینه آنانکه پرستش مىکنید به جز خدا نمىتوانند براى شما روزى دادن پس طلب کنید از نزدیک خدا روزى را و پرستش او کنید و شکر او بجا آرید. به سوى او بازگردانیده خواهید شد. ﴿17﴾و اگر دروغ مىشمردید، پس هرآیینه دروغ شمرده بودند امتها پیش از شما. و نیست بر پیغامبر مگر پیغام رسانیدن آشکارا. ﴿18﴾آیا ندیدند چگونه نو میکند خدا آفرینش را، باز دیگر بار کند آفرینش؟ هرآیینه این کار بر خدا آسان است. ﴿19﴾بگو: سیر کنید در زمین، پس درنگرید چگونه نو کرد آفرینش را، باز خدا پیدا کند آن پیدایش را بازپسین. هرآیینه خدا بر هر چیز تواناست. ﴿20﴾عذاب کند هر که را خواهد و رحم کند بر هر که خواهد و به سوى او باز گردانیده خواهید شد. ﴿21﴾و نیستید شما عاجز کننده در زمین و نه در آسمان و نیست شما را بجز خدا هیچ دوست و نه یارى دهنده. ﴿22﴾و آنانکه کافر شدند به آیات خدا و به ملاقات او، آن جماعت نومید شدند از رحمت من و آن جماعت ایشان راست عذاب درد دهنده. ﴿23﴾﴾
﴿ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُواْ ٱقۡتُلُوهُ أَوۡ حَرِّقُوهُ فَأَنجَىٰهُ ٱللَّهُ مِنَ ٱلنَّارِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٢٤ وَقَالَ إِنَّمَا ٱتَّخَذۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡثَٰنٗا مَّوَدَّةَ بَيۡنِكُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ ثُمَّ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكۡفُرُ بَعۡضُكُم بِبَعۡضٖ وَيَلۡعَنُ بَعۡضُكُم بَعۡضٗا وَمَأۡوَىٰكُمُ ٱلنَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّٰصِرِينَ ٢٥ ۞فََٔامَنَ لَهُۥ لُوطٞۘ وَقَالَ إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّيٓۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٢٦ وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ وَجَعَلۡنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ ٱلنُّبُوَّةَ وَٱلۡكِتَٰبَ وَءَاتَيۡنَٰهُ أَجۡرَهُۥ فِي ٱلدُّنۡيَاۖ وَإِنَّهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ لَمِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٢٧ وَلُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ إِنَّكُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢٨ أَئِنَّكُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ وَتَقۡطَعُونَ ٱلسَّبِيلَ وَتَأۡتُونَ فِي نَادِيكُمُ ٱلۡمُنكَرَۖ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُواْ ٱئۡتِنَا بِعَذَابِ ٱللَّهِ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٢٩ قَالَ رَبِّ ٱنصُرۡنِي عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ٣٠﴾
پس نبود جواب قوم ابراهیم مگر آن که گفتند: بکشید او را یا بسوزانید او را. پس برهانید خدا او را از آتش، هرآیینه در این ماجرا نشانههاست براى گروهى که باور میدارند. ﴿24﴾و گفت ابراهیم: جز این نیست که بت گرفتهاید بجز خدا به جهت دوستى در میان خویش در زندگانى دنیا. باز روز قیامت نامعتقد شود بعض شما به بعض و لعنت کند بعض شما بعض را و جاى شما دوزخ است و نیست شما را هیچ یارىدهنده. ﴿25﴾پس باور داشت ابراهیم را لوط و گفت ابراهیم: هرآیینه هجرت کنندهام به سوى پروردگار خویش. هرآیینه وى غالب با حکمت است. ﴿26﴾و عطا کردیم او را اسحق و یعقوب و مقرر داشتیم در اولاد وى پیغامبرى و کتاب را و دادیم او را مزد او در دنیا و هرآیینه وى در آخرت از شایستگان است. ﴿27﴾و فرستادیم لوط را وقتى که گفت به قوم خود: هرآیینه شما به عمل مىآرید کار بیحیایى را که پیش دستى نکرده است بر شما به سوى آن هیچکس از عالمها. ﴿28﴾آیا شما به قصد شهوت مىآیید به مردان و قطع طریق مىکنید و به عمل مىآرید در مجلس خویش کار ناپسندیده؟ پس نبود جواب قوم او مگر آنکه گفتند: بیار پیش ما عذاب خدا را اگر هستى از راستگویان. ﴿29﴾گفت: اى پروردگار من! نصرت ده مرا بر قوم مفسدان. ﴿30﴾
﴿ وَلَمَّا جَآءَتۡ رُسُلُنَآ إِبۡرَٰهِيمَ بِٱلۡبُشۡرَىٰ قَالُوٓاْ إِنَّا مُهۡلِكُوٓاْ أَهۡلِ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡيَةِۖ إِنَّ أَهۡلَهَا كَانُواْ ظَٰلِمِينَ ٣١ قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطٗاۚ قَالُواْ نَحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَن فِيهَاۖ لَنُنَجِّيَنَّهُۥ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ كَانَتۡ مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ ٣٢ وَلَمَّآ أَن جَآءَتۡ رُسُلُنَا لُوطٗا سِيٓءَ بِهِمۡ وَضَاقَ بِهِمۡ ذَرۡعٗاۖ وَقَالُواْ لَا تَخَفۡ وَلَا تَحۡزَنۡ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهۡلَكَ إِلَّا ٱمۡرَأَتَكَ كَانَتۡ مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ ٣٣ إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَىٰٓ أَهۡلِ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡيَةِ رِجۡزٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ بِمَا كَانُواْ يَفۡسُقُونَ ٣٤ وَلَقَد تَّرَكۡنَا مِنۡهَآ ءَايَةَۢ بَيِّنَةٗ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ ٣٥ وَإِلَىٰ مَدۡيَنَ أَخَاهُمۡ شُعَيۡبٗا فَقَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱرۡجُواْ ٱلۡيَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ ٣٦ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِي دَارِهِمۡ جَٰثِمِينَ ٣٧ وَعَادٗا وَثَمُودَاْ وَقَد تَّبَيَّنَ لَكُم مِّن مَّسَٰكِنِهِمۡۖ وَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَصَدَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِيلِ وَكَانُواْ مُسۡتَبۡصِرِينَ ٣٨ ﴾
و وقتى آوردند فرستادگان ما پیش ابراهیم مژده را، گفتند: هرآیینه ما هلاک کنندۀ اهل این دیهایم، هرآیینه اهل این دیه ستمکار بودند. ﴿31﴾گفت ابراهیم: هرآیینه در آنجا لوط است. گفتند: ما داناتریم به هر که آنجاست، البته خلاص کنیم او را و اهل او را الاّ زن وى، باشد از باقى ماندگان. ﴿32﴾و وقتى که آمدند فرستادگان ما پیش لوط، اندوهگین کرده شد به سبب ایشان و تنگدل شد به سبب ایشان و گفتند آن فرستادگان: مترس و اندوه مخور! هرآیینه نجات دهندۀ تو و اهل توییم مگر زن تو، باشد از باقى ماندگان. ﴿33﴾هرآیینه ما فرود آرندهایم بر اهل این دیه عقوبتى را از آسمان به سبب آنکه بدکارى مىکردند. ﴿34﴾و هرآیینه گذاشتیم از آن دیه نشانهای واضح براى گروهى که درمىیابند. ﴿35﴾و فرستادیم به سوى مدین برادر ایشان، شعیب را، پس گفت: اى قوم من! عبادتِ خدا کنید و توقع دارید روز بازپسین را و هر سو مگردید در زمین، فسادکنان. ﴿36﴾پس دروغى داشتند او را، پس در گرفت ایشان را زلزله، پس بامداد کردند در خانههاى خویش مرده افتاده. ﴿37﴾و هلاک کردیم عاد و ثمود را و هرآیینه واضح شده است شما را بعض مساکن ایشان و آراسته ساخته بود براى ایشان شیطان کردارهاى ایشان را، پس بازداشت ایشان را از راه و ایشان بینا بودند. ﴿38﴾
﴿ وَقَٰرُونَ وَفِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَۖ وَلَقَدۡ جَآءَهُم مُّوسَىٰ بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَٱسۡتَكۡبَرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا كَانُواْ سَٰبِقِينَ ٣٩ فَكُلًّا أَخَذۡنَا بِذَنۢبِهِۦۖ فَمِنۡهُم مَّنۡ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِ حَاصِبٗا وَمِنۡهُم مَّنۡ أَخَذَتۡهُ ٱلصَّيۡحَةُ وَمِنۡهُم مَّنۡ خَسَفۡنَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ وَمِنۡهُم مَّنۡ أَغۡرَقۡنَاۚ وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيَظۡلِمَهُمۡ وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ ٤٠ مَثَلُ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡلِيَآءَ كَمَثَلِ ٱلۡعَنكَبُوتِ ٱتَّخَذَتۡ بَيۡتٗاۖ وَإِنَّ أَوۡهَنَ ٱلۡبُيُوتِ لَبَيۡتُ ٱلۡعَنكَبُوتِۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ٤١ إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مِن شَيۡءٖۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٤٢ وَتِلۡكَ ٱلۡأَمۡثَٰلُ نَضۡرِبُهَا لِلنَّاسِۖ وَمَا يَعۡقِلُهَآ إِلَّا ٱلۡعَٰلِمُونَ ٤٣ خَلَقَ ٱللَّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ ٤٤ ٱتۡلُ مَآ أُوحِيَ إِلَيۡكَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَۖ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِۗ وَلَذِكۡرُ ٱللَّهِ أَكۡبَرُۗ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تَصۡنَعُونَ 4٥ ﴾
و هلاک کردیم قارون و فرعون و هامان را و هرآیینه آمده بود به ایشان موسى با نشانههاى واضح، پس تکبّر کردند در زمین و نبودند سبقت کنندگان. ﴿39﴾پس هر یکى را گرفتار ساختیم به وبال گناهش. پس از ایشان کسى بود که فرستادیم بر وى بادى سنگبار و از ایشان کسى بود که گرفت او را آواز سخت و از ایشان کسى بود که فرو بردیمش به زمین و از ایشان کسى بود که غرق ساختیم و هرگز ممکن نبود که خدا ظلم کند بر ایشان و لیکن ایشان بر خویش ستم مىکردند. ﴿40﴾داستان آنانکه دوستان گرفتهاند به غیر خدا، همچون داستان عنکبوت است که فراگرفت خانهای و هرآیینه سستترین خانهها، خانه عنکبوت است اگر میدانستند [900]. ﴿41﴾هرآیینه خدا میداند حال چیزی که مىپرستند بجز وى از هرچه باشد و اوست غالب باحکمت. ﴿42﴾این داستانها، بیان مىکنیم آن را براى مردمان و نمىفهمند آن را مگر دانایان. ﴿43﴾آفرید خدا آسمانها و زمین را به تدبیر درست، هرآیینه در این کار نشانهای است براى مسلمانان. ﴿44﴾بخوان [یا محمد]، آنچه وحى فرستاده شد به سوى تو از کتاب و برپادار نماز را، هرآیینه نماز منع مىکند از کار بی حیایى و فعل ناپسندیده و هرآیینه یاد کردن خدا بزرگتر است از همه و خدا میداند آنچه مىکنید. ﴿45﴾
﴿ ۞وَلَا تُجَٰدِلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ إِلَّا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡۖ وَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱلَّذِيٓ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَأُنزِلَ إِلَيۡكُمۡ وَإِلَٰهُنَا وَإِلَٰهُكُمۡ وَٰحِدٞ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ ٤٦ وَكَذَٰلِكَ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَۚ فَٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يُؤۡمِنُونَ بِهِۦۖ وَمِنۡ هَٰٓؤُلَآءِ مَن يُؤۡمِنُ بِهِۦۚ وَمَا يَجۡحَدُ بَِٔايَٰتِنَآ إِلَّا ٱلۡكَٰفِرُونَ ٤٧ وَمَا كُنتَ تَتۡلُواْ مِن قَبۡلِهِۦ مِن كِتَٰبٖ وَلَا تَخُطُّهُۥ بِيَمِينِكَۖ إِذٗا لَّٱرۡتَابَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ ٤٨ بَلۡ هُوَ ءَايَٰتُۢ بَيِّنَٰتٞ فِي صُدُورِ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَۚ وَمَا يَجۡحَدُ بَِٔايَٰتِنَآ إِلَّا ٱلظَّٰلِمُونَ ٤٩ وَقَالُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ ءَايَٰتٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّمَا ٱلۡأٓيَٰتُ عِندَ ٱللَّهِ وَإِنَّمَآ أَنَا۠ نَذِيرٞ مُّبِينٌ ٥٠ أَوَ لَمۡ يَكۡفِهِمۡ أَنَّآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ يُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَرَحۡمَةٗ وَذِكۡرَىٰ لِقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٥١ قُلۡ كَفَىٰ بِٱللَّهِ بَيۡنِي وَبَيۡنَكُمۡ شَهِيدٗاۖ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱلۡبَٰطِلِ وَكَفَرُواْ بِٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٥٢ ﴾
و مکابره مکنید با اهل کتاب، الاّ به خصلتى که وى نیک است، مگر با آنانکه ستم کردند از ایشان و بگویید: ایمان آوردیم به آنچه فرود آورده شد به سوى ما و آنچه فرود آورده شد به سوى شما و معبود ما و معبود شما یکى است و ما او را منقادیم. ﴿46﴾چنانکه کتابهاى سابق فرود آورده بودیم، همچنان فرود آوردیم به سوى تو کتاب. پس آنانکه دادیم ایشان را کتاب ایمان مىآرند به آن و از عرب کسى هست که ایمان مىآرد بدان و انکار نمىکنند آیات ما را مگر کافران. ﴿47﴾و نمىخواندى پیش از نزول قرآن هیچ کتاب را و نمىنوشتى هیچ کتاب را به دست راست خود، آنگاه در شک مىافتادند این بدکیشان. ﴿48﴾بلکه [قرآن] آیات روشن است، محفوظ در سینههاى آنانکه داده شده ایشان را علم و انکار نمىکنند آیات ما را مگر ستمکاران [901]. ﴿49﴾و گفتند: چرا نفرستاده شد برین پیغامبر نشانهها از جانب پروردگار وى؟ بگو: جز این نیست که نشانهها نزدیک پروردگار من است و جز این نیست که من ترسانندۀ آشکارم. ﴿50﴾آیا کفایت نکرده است ایشان را آنکه فرستادیم بر تو کتاب که خوانده میشود بر ایشان، هرآیینه در این مقدمه رحمت و پند است براى قوم که باور میدارند. ﴿51﴾بگو: بس است خدا گواه میان من و میان شما. میداند آنچه در آسمانها و زمین است و آنانکه ایمان آوردند به ناحق و کافر شدند به خدا، آن جماعت ایشانند زیانکاران. ﴿52﴾
﴿ وَيَسۡتَعۡجِلُونَكَ بِٱلۡعَذَابِ وَلَوۡلَآ أَجَلٞ مُّسَمّٗى لَّجَآءَهُمُ ٱلۡعَذَابُۚ وَلَيَأۡتِيَنَّهُم بَغۡتَةٗ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ٥٣ يَسۡتَعۡجِلُونَكَ بِٱلۡعَذَابِ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةُۢ بِٱلۡكَٰفِرِينَ ٥٤ يَوۡمَ يَغۡشَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِن فَوۡقِهِمۡ وَمِن تَحۡتِ أَرۡجُلِهِمۡ وَيَقُولُ ذُوقُواْ مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٥٥ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ أَرۡضِي وَٰسِعَةٞ فَإِيَّٰيَ فَٱعۡبُدُونِ ٥٦ كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۖ ثُمَّ إِلَيۡنَا تُرۡجَعُونَ ٥٧ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ غُرَفٗا تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ نِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِينَ ٥٨ ٱلَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ ٥٩ وَكَأَيِّن مِّن دَآبَّةٖ لَّا تَحۡمِلُ رِزۡقَهَا ٱللَّهُ يَرۡزُقُهَا وَإِيَّاكُمۡۚ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٦٠ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ ٦١ ٱللَّهُ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَيَقۡدِرُ لَهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ٦٢ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَحۡيَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ مِنۢ بَعۡدِ مَوۡتِهَا لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ ٦٣ وَمَا هَٰذِهِ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَآ إِلَّا لَهۡوٞ وَلَعِبٞۚ وَإِنَّ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَ لَهِيَ ٱلۡحَيَوَانُۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ٦٤ فَإِذَا رَكِبُواْ فِي ٱلۡفُلۡكِ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ فَلَمَّا نَجَّىٰهُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ إِذَا هُمۡ يُشۡرِكُونَ ٦٥ لِيَكۡفُرُواْ بِمَآ ءَاتَيۡنَٰهُمۡ وَلِيَتَمَتَّعُواْۚ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ ٦٦ أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا جَعَلۡنَا حَرَمًا ءَامِنٗا وَيُتَخَطَّفُ ٱلنَّاسُ مِنۡ حَوۡلِهِمۡۚ أَفَبِٱلۡبَٰطِلِ يُؤۡمِنُونَ وَبِنِعۡمَةِ ٱللَّهِ يَكۡفُرُونَ ٦٧ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ كَذَّبَ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُۥٓۚ أَلَيۡسَ فِي جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡكَٰفِرِينَ ٦٨ وَٱلَّذِينَ جَٰهَدُواْ فِينَا لَنَهۡدِيَنَّهُمۡ سُبُلَنَاۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَمَعَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٦٩﴾
و شتاب مىطلبند از تو عذاب را و اگر نبودى میعادى معین، البته آمدى بدیشان عذاب و هرآیینه بیاید بدیشان ناگهان و ایشان ندانند. ﴿53﴾شتاب طلب مىکنند از تو عذاب را و هرآیینه دوزخ درگیرنده است کافران را. ﴿54﴾روزی که بپوشاند ایشان را عذاب از بالاى ایشان و از زیر پاى ایشان و بگوید خداى: بچشید جزاى آنچه میکردید. ﴿55﴾اى [902]بندگان مسلمانان من! هرآیینه زمین من گشاده است، پس مرا بخصوص عبادت کنید. ﴿56﴾هر شخصى چشندۀ مرگ است. باز به سوى ما گردانیده شوید. ﴿57﴾و آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، البته فرود آریم ایشان را از بهشت به محلهاى بلند، میرود زیر آن جویها، جاویدان آنجا. نیک است مزد این عمل کنندگان. ﴿58﴾آنانکه صبر کردند و بر پروردگار خویش توکل مىکنند. ﴿59﴾و بسا جانور که برنمىدارد روزى خود را، خدا روزى میدهد او را و شما را نیز و اوست شنوای دانا. ﴿60﴾و اگر سؤال کنى ایشان را که کیست آن که آفرید آسمانها و زمین و رام گردانید آفتاب و ماه را؟ البته گویند: آن خدای است. پس از چه جهت گردانیده میشوند از راه توحید؟. ﴿61﴾خدا فراخ مىکند روزى را براى هر که خواهد از بندگان خویش و تنگ مىسازد براى هر که خواهد. هرآیینه خدا به هر چیز داناست. ﴿62﴾و اگر بپرسى ایشان را کیست آن که فرود آورد از آسمان آب را، پس زنده ساخت به سبب آن زمین را بعد از مردن آن؟ البته بگویند: آن خداست. بگو: ستایش خداى راست، بلکه بیشترین ایشان نمىفهمند. ﴿63﴾و نیست این زندگانى دنیا مگر بازى و بیهوده و هرآیینه سرای آخرت همون است زندگانى، اگر میدانستند. ﴿64﴾پس ایشان چون سوار شدند در کشتیها، دعا کنند به جناب خدا، خالص کنان براى وى عبادت را. پس وقتى که نجات دادیم ایشان را به سوى زمین خشک، ناگهان ایشان شریک مىآرند. ﴿65﴾تا ناسپاسى کنند به آنچه عطا کردیم ایشان را و تا بهرهمند شوند [903]. پس حقیقت حال را خواهند دانست. ﴿66﴾آیا ندیدند که ما پیدا کردیم حرم با امن را و ربوده میشوند مردمان از حوالى ایشان؟ آیا بىاصل را باور میدارند و به نعمت خدا ناسپاسى مىکنند؟!. ﴿67﴾و کیست ستمکارتر از کسی که افتری کرد بر خدا دروغى را یا دروغ داشت سخن راست را چون بیاید پیش او؟ آیا نیست در دوزخ جایى کافران را؟. ﴿68﴾و آنانکه جهاد کردند در راه ما، البته دلالت کنیم ایشان را به راههاى خود. و هرآیینه خدا با نیکوکاران است. ﴿69﴾
[898] یعنی آخرت. [899] یعنی بارِ گمراه شدن و گمراه کردن بردارند و بار تابعان از سر ایشان دفع نکند. [900] مترجم گوید: حاصل مثل آن است که ایشان به بتان پناه بردهاند و بتان هیچ نفع ندهند، چنانکه خانۀ عنکبوت هیچ فائده نمیدهد. [901] مترجم گوید: بعض مفسران گفتهاند که مراد از ﴿ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ﴾به تنها ذات حضرت پیغامبرستجوالله اعلم. [902] مترجم گوید: خدای تعالی ترغیب میفرماید بر هجرت حبشه و مدینه به این آیات.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓمٓ ١ غُلِبَتِ ٱلرُّومُ ٢ فِيٓ أَدۡنَى ٱلۡأَرۡضِ وَهُم مِّنۢ بَعۡدِ غَلَبِهِمۡ سَيَغۡلِبُونَ ٣ فِي بِضۡعِ سِنِينَۗ لِلَّهِ ٱلۡأَمۡرُ مِن قَبۡلُ وَمِنۢ بَعۡدُۚ وَيَوۡمَئِذٖ يَفۡرَحُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٤ بِنَصۡرِ ٱللَّهِۚ يَنصُرُ مَن يَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الم [904]. ﴿1﴾مغلوب شدند قوم روم. ﴿2﴾در نزدیکترین زمین [905]و ایشان بعد از مغلوب شدن خود غالب خواهند آمد. ﴿3﴾در چند سال. خداى راست فرمان پیش از این و پس از این و آن روز شادمان شوند مسلمانان. ﴿4﴾به نصرت خدا، نصرت میدهد هر که را خواهد و اوست غالب مهربان. ﴿5﴾
﴿ وَعۡدَ ٱللَّهِۖ لَا يُخۡلِفُ ٱللَّهُ وَعۡدَهُۥ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٦ يَعۡلَمُونَ ظَٰهِرٗا مِّنَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَهُمۡ عَنِ ٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ غَٰفِلُونَ ٧ أَوَ لَمۡ يَتَفَكَّرُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۗ مَّا خَلَقَ ٱللَّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَأَجَلٖ مُّسَمّٗىۗ وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ بِلِقَآيِٕ رَبِّهِمۡ لَكَٰفِرُونَ ٨ أَوَ لَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَانُوٓاْ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَأَثَارُواْ ٱلۡأَرۡضَ وَعَمَرُوهَآ أَكۡثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِۖ فَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيَظۡلِمَهُمۡ وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ ٩ ثُمَّ كَانَ عَٰقِبَةَ ٱلَّذِينَ أَسَٰٓـُٔواْ ٱلسُّوٓأَىٰٓ أَن كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَكَانُواْ بِهَا يَسۡتَهۡزِءُونَ ١٠ ٱللَّهُ يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ ثُمَّ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ١١ وَيَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ يُبۡلِسُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ١٢ وَلَمۡ يَكُن لَّهُم مِّن شُرَكَآئِهِمۡ شُفَعَٰٓؤُاْ وَكَانُواْ بِشُرَكَآئِهِمۡ كَٰفِرِينَ ١٣ وَيَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ يَوۡمَئِذٖ يَتَفَرَّقُونَ ١٤ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَهُمۡ فِي رَوۡضَةٖ يُحۡبَرُونَ ١٥﴾
وعده کرده است خدا خلاف نمىکند خدا وعدۀ خود را و لیکن اکثر مردمان نمىدانند. ﴿6﴾میدانند ظاهر را از تدبیر زندگانى دنیا و ایشان از آخرت بىخبرانند. ﴿7﴾آیا تأمّل نکردند در ضمیر خود که نیافریده است خدا آسمانها و زمین را و آنچه در میان آن هر دو است، مگر به تدبیر درست و بتعیین میعادى مقرر؟ و هرآیینه بسیارى از مردمان به ملاقات پروردگار خویش نامعتقدند. ﴿8﴾آیا سیر نکردند در زمین، پس بنگرند چگونه شد عاقبت آنانکه پیش از ایشان بودند؟ بودند تواناتر از ایشان و شورانیدند زمین را و آباد کردند آن را بیشتر از آباد کردن ایشان آن زمین را و آمدند بدیشان پیغامبران ایشان به معجزهها. پس ممکن نبود که خدا ستم کند بر ایشان و لیکن ایشان بر خویشتن ستم مىکردند. ﴿9﴾باز حال بد، عاقبت آن کسان شد که بدى کردند به سبب آن که دروغ داشتند آیات خدا را و به آن استهزاء مىکردند. ﴿10﴾خدا نو پیدا مىکند آفرینش، باز دوباره کندش، باز به سوى او گردانیده شوید. ﴿11﴾و روزی که قایم شود قیامت ملزم شده، خاموش مانند گناهکاران. ﴿12﴾و نباشد براى ایشان از شریکان ایشان هیچ شفاعت کننده و باشند به شریکان خویش، نامعتقد. ﴿13﴾و روزی که قایم شود قیامت، آن روز پراکنده شوند مردمان. ﴿14﴾اما آنانکه ایمان آوردند و کردارهاى شایسته کردند، پس ایشان در بهشت خوشحال کرده شوند. ﴿15﴾
﴿ وَأَمَّا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَلِقَآيِٕ ٱلۡأٓخِرَةِ فَأُوْلَٰٓئِكَ فِي ٱلۡعَذَابِ مُحۡضَرُونَ ١٦ فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ حِينَ تُمۡسُونَ وَحِينَ تُصۡبِحُونَ ١٧ وَلَهُ ٱلۡحَمۡدُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَعَشِيّٗا وَحِينَ تُظۡهِرُونَ ١٨ يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَيُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّ وَيُحۡيِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَاۚ وَكَذَٰلِكَ تُخۡرَجُونَ ١٩ وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ إِذَآ أَنتُم بَشَرٞ تَنتَشِرُونَ ٢٠ وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا لِّتَسۡكُنُوٓاْ إِلَيۡهَا وَجَعَلَ بَيۡنَكُم مَّوَدَّةٗ وَرَحۡمَةًۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ ٢١ وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦ خَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفُ أَلۡسِنَتِكُمۡ وَأَلۡوَٰنِكُمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّلۡعَٰلِمِينَ ٢٢ وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦ مَنَامُكُم بِٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱبۡتِغَآؤُكُم مِّن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَسۡمَعُونَ ٢٣ وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦ يُرِيكُمُ ٱلۡبَرۡقَ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَيُنَزِّلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَيُحۡيِۦ بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَآۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ ٢٤ ﴾
و اما آنانکه کافر شدند و دروغ داشتند آیات ما را و ملاقات آخرت را، پس ایشان در عذاب، حاضر کردهگانند. ﴿16﴾پس پاکى است خدا را وقتى که شام مىکنید و وقتى که به صباح در مىآیید. ﴿17﴾و مر او راست ستایش در آسمانها و زمین و آخر روز و آنگاه که در وقت زوال در مىآیید [906]. ﴿18﴾بر مىآرد زنده را از مرده و بر مىآرد مرده را از زنده و زنده میسازد زمین را بعدِ مردنِ آن و همچنین بر آورده خواهید شد (یعنى از قبور) . ﴿19﴾و از نشانههاى خدا آن است که آفرید شما را از خاک، باز ناگهان شما مردم شدید جابهجا پراکنده شده. ﴿20﴾و از نشانههاى خدا آن است که بیافرید براى شما از جنس شما زنان را تا آرام گیرید به سوى ایشان متوجّه شده و پیدا کرد میان شما دوستى و مهربانى، هرآیینه در این کار نشانههاست براى گروهى که تأمّل مىکنند. ﴿21﴾و از نشانههاى اوست آفریدن آسمانها و زمین و گوناگون بودن زبانهاى شما و رنگهاى شما، هرآیینه در این کار نشانههاست دانشمندان را. ﴿22﴾و از نشانههاى اوست خفتن شما در شب و روز و رزق طلب کردن شما از فضل او، هرآیینه در این کار نشانههاست براى قومى که مىشنوند. ﴿23﴾و از نشانههای اوست که مىنماید به شما برق را از براى ترسانیدن و رغبت دادن و فرود مىآرد از آسمان آب، پس زنده مىکند به سبب آن زمین را بعد از مردن آن. هرآیینه در این کار نشانههاست براى قومى که مىفهمند. ﴿24﴾
﴿ وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَن تَقُومَ ٱلسَّمَآءُ وَٱلۡأَرۡضُ بِأَمۡرِهِۦۚ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمۡ دَعۡوَةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ إِذَآ أَنتُمۡ تَخۡرُجُونَ ٢٥ وَلَهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ كُلّٞ لَّهُۥ قَٰنِتُونَ ٢٦ وَهُوَ ٱلَّذِي يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ وَهُوَ أَهۡوَنُ عَلَيۡهِۚ وَلَهُ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٢٧ ضَرَبَ لَكُم مَّثَلٗا مِّنۡ أَنفُسِكُمۡۖ هَل لَّكُم مِّن مَّا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُم مِّن شُرَكَآءَ فِي مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ فَأَنتُمۡ فِيهِ سَوَآءٞ تَخَافُونَهُمۡ كَخِيفَتِكُمۡ أَنفُسَكُمۡۚ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ ٢٨
بَلِ ٱتَّبَعَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ أَهۡوَآءَهُم بِغَيۡرِ عِلۡمٖۖ فَمَن يَهۡدِي مَنۡ أَضَلَّ ٱللَّهُۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ ٢٩ فَأَقِمۡ وَجۡهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفٗاۚ فِطۡرَتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَيۡهَاۚ لَا تَبۡدِيلَ لِخَلۡقِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلۡقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٣٠ ۞مُنِيبِينَ إِلَيۡهِ وَٱتَّقُوهُ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَلَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٣١ مِنَ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗاۖ كُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَيۡهِمۡ فَرِحُونَ ٣٢ ﴾
و از نشانههاى خدا است که مىایستد آسمان و زمین به حکم او، باز چون بخواند شما را یک بار خواندن، ناگهان شما از زمین برآیید. ﴿25﴾و مر او راست آنچه در آسمانها و زمین است، هر یکى براى او فرمانبردارند. ﴿26﴾و اوست آن که نو مىکند آفرینش را، باز دوباره کندش و این دوباره کردن آسانتر است بر وى و مر او راست صفت بلندتر در آسمانها و زمین و اوست غالب با حکمت. ﴿27﴾بیان کرد براى شما داستانى از حال شما. آیا هست براى شما از بندگانى که مالک ایشان است دست شما، هیچ شریکى در آنچه عطا کردیم شما را، تا شما در آن یکسان باشید. بترسید از ایشان مانند ترسیدن از قوم خویش. همچنین بیان مىکنیم نشانهها براى قومى که مىفهمند [907]. ﴿28﴾بلکه پیروى کردند ستمکاران خواهش نفس خود را به غیر علم. پس که راه نماید کسى را که گمراه کرد خدا؟ و نیست ایشان را هیچ یارى دهنده. ﴿29﴾پس راست کن روى خود را براى عبادت حنیف شده. پیروى کن دین خدا را که پیدا کرد مردمان را بر وى. بدل کردن نبود دین خدا را. این است دین درست و لیکن اکثر مردمان نمىدانند. ﴿30﴾عبادت کنید رجوع کرده به سوى وى و بترسید از وى و برپا دارید نماز را و مباشید از مشرکان. ﴿31﴾مباشید از آنانکه پراکنده ساختند دین خود را و شدند گروه گروه هر گروهى به آنچه نزدیک اوست خورسند است. ﴿32﴾
﴿ وَإِذَا مَسَّ ٱلنَّاسَ ضُرّٞ دَعَوۡاْ رَبَّهُم مُّنِيبِينَ إِلَيۡهِ ثُمَّ إِذَآ أَذَاقَهُم مِّنۡهُ رَحۡمَةً إِذَا فَرِيقٞ مِّنۡهُم بِرَبِّهِمۡ يُشۡرِكُونَ ٣٣ لِيَكۡفُرُواْ بِمَآ ءَاتَيۡنَٰهُمۡۚ فَتَمَتَّعُواْ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ٣٤ أَمۡ أَنزَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ سُلۡطَٰنٗا فَهُوَ يَتَكَلَّمُ بِمَا كَانُواْ بِهِۦ يُشۡرِكُونَ ٣٥ وَإِذَآ أَذَقۡنَا ٱلنَّاسَ رَحۡمَةٗ فَرِحُواْ بِهَاۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَيِّئَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيهِمۡ إِذَا هُمۡ يَقۡنَطُونَ ٣٦ أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقۡدِرُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٣٧ فََٔاتِ ذَا ٱلۡقُرۡبَىٰ حَقَّهُۥ وَٱلۡمِسۡكِينَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجۡهَ ٱللَّهِۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٣٨ وَمَآ ءَاتَيۡتُم مِّن رِّبٗا لِّيَرۡبُوَاْ فِيٓ أَمۡوَٰلِ ٱلنَّاسِ فَلَا يَرۡبُواْ عِندَ ٱللَّهِۖ وَمَآ ءَاتَيۡتُم مِّن زَكَوٰةٖ تُرِيدُونَ وَجۡهَ ٱللَّهِ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُضۡعِفُونَ ٣٩ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ ثُمَّ رَزَقَكُمۡ ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ ثُمَّ يُحۡيِيكُمۡۖ هَلۡ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَفۡعَلُ مِن ذَٰلِكُم مِّن شَيۡءٖۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٤٠ ظَهَرَ ٱلۡفَسَادُ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ بِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِي ٱلنَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعۡضَ ٱلَّذِي عَمِلُواْ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ ٤١ ﴾
و چون برسد به مردمان، سختى، بخوانند پروردگار خود را رجوع کرده به سوى وى، باز چون بچشاند ایشان را از جانب خود آسایشى، ناگهان طایفهای از ایشان به پروردگار خود شریک مىآرند. ﴿33﴾عاقبت حال ایشان آنکه ناسپاسى کنند به آنچه عطا کردیم به ایشان. پس بهرهمند شوید، پس زود حقیقت حال خواهید دانست. ﴿34﴾آیا فرود آوردیم بر ایشان دلیلى، پس آن دلیل بیان مىکند براى ایشان به آنچه با خدا شریک مىآرند؟. ﴿35﴾و چون بچشانیم مردمان را بخشایشى، شادمان شوند به آن و اگر برسد بدیشان سختى به سبب آنچه پیش فرستاده است دست ایشان، ناگهان ایشان ناامید مىشوند. ﴿36﴾آیا ندیدند که خدا گشاده میکند روزى را براى هر که میخواهد و تنگ میکند براى هر که میخواهد؟ هرآیینه در این مقدمه نشانههاست براى قومى که ایمان مىآرند. ﴿37﴾پس بده صاحب خویشى را حق وى و مسکین را و راهگذارى را، این دادن بهتر است براى کسانی که مىطلبند روى خدا را و این جماعت، ایشانند رستگار. ﴿38﴾و آنچه داده باشید از سود تا بیفزاید در اموال مردمان، پس وى نمىافزاید نزدیک خدا و آنچه داده باشید از صدقه طلبکنان روى خدا را، پس این جماعت ایشانند دو چند کننده [908]. ﴿39﴾خدا آن است که بیافرید شما را، باز روزى داد شما را، باز بمیراند شما را، باز زنده گرداند شما را. آیا از شریکان شما کسى هست که بکند از این کار چیزى؟ پاکى او راست و بلندتر است از آنچه شریک مىآرند. ﴿40﴾پیدا شد فساد در بیابان و در دریا به سبب آنچه به عمل آورد دست مردمان تا بچشاند ایشان را جزاى بعض آنچه عمل کردند، بود که ایشان بازگردند [909]. ﴿41﴾
﴿قُلۡ سِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلُۚ كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّشۡرِكِينَ ٤٢ فَأَقِمۡ وَجۡهَكَ لِلدِّينِ ٱلۡقَيِّمِ مِن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ يَوۡمٞ لَّا مَرَدَّ لَهُۥ مِنَ ٱللَّهِۖ يَوۡمَئِذٖ يَصَّدَّعُونَ ٤٣مَن كَفَرَ فَعَلَيۡهِ كُفۡرُهُۥۖ وَمَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَلِأَنفُسِهِمۡ يَمۡهَدُونَ ٤٤ لِيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٤٥ وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَن يُرۡسِلَ ٱلرِّيَاحَ مُبَشِّرَٰتٖ وَلِيُذِيقَكُم مِّن رَّحۡمَتِهِۦ وَلِتَجۡرِيَ ٱلۡفُلۡكُ بِأَمۡرِهِۦ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٤٦ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ رُسُلًا إِلَىٰ قَوۡمِهِمۡ فَجَآءُوهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَٱنتَقَمۡنَا مِنَ ٱلَّذِينَ أَجۡرَمُواْۖ وَكَانَ حَقًّا عَلَيۡنَا نَصۡرُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٤٧ ٱللَّهُ ٱلَّذِي يُرۡسِلُ ٱلرِّيَٰحَ فَتُثِيرُ سَحَابٗا فَيَبۡسُطُهُۥ فِي ٱلسَّمَآءِ كَيۡفَ يَشَآءُ وَيَجۡعَلُهُۥ كِسَفٗا فَتَرَى ٱلۡوَدۡقَ يَخۡرُجُ مِنۡ خِلَٰلِهِۦۖ فَإِذَآ أَصَابَ بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦٓ إِذَا هُمۡ يَسۡتَبۡشِرُونَ ٤٨ وَإِن كَانُواْ مِن قَبۡلِ أَن يُنَزَّلَ عَلَيۡهِم مِّن قَبۡلِهِۦ لَمُبۡلِسِينَ ٤٩ فَٱنظُرۡ إِلَىٰٓ ءَاثَٰرِ رَحۡمَتِ ٱللَّهِ كَيۡفَ يُحۡيِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَآۚ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٥٠ ﴾
بگو: سیر کنید در زمین. پس در نگرید چگونه بود انجام آنانکه پیش از ایشان بودند. بودند بیشترین ایشان مشرکان. ﴿42﴾پس راست کن روى خود را براى دین درست، پیش از آنکه بیاید روزی که بازگشتن نیست آن را از جانب خدا، آن روز متفرّق شوند. ﴿43﴾هر که کافر شد، پس بر وى است کفر او و هر که کرده باشد کار شایسته، پس این جماعت براى خویشتن، آرامگاه راست مىکنند. ﴿44﴾تا جزا دهد خدا آنان را که ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند از فضل خود، هرآیینه وى دوست نمیدارد کافران را. ﴿45﴾و از نشانههاى خدا آن است که مىفرستد بادهای مژده دهنده و براى آنکه بچشاند شما را از رحمت خود (یعنى باران دهد) و براى آنکه جارى شوند کشتیها به فرمان او و براى اینکه روزى طلب کنید از فضل او و براى آنکه شما شکر کنید. ﴿46﴾و هرآیینه پیش از تو فرستادیم پیغامبران را به سوى قوم ایشان، پس آوردند پیش قوم خود نشانهها، پس انتقام کشیدیم از آنانکه نافرمانى کردند و بود نصرت مسلمانان لازم بر ما. ﴿47﴾خدا آن است که مىفرستد بادها را. پس برانگیزاند ابر را، پس خدا بگستراند آن ابر را در آسمان چنانکه خواهد و بگرداندش پاره پاره، پس مىبینى که قطرات بیرون مىآیند از میان آن، پس چون رساندش به هر که خواهد از بندگان خود ناگاهان ایشان شادمان شوند. ﴿48﴾و اگرچه بودند پیش از آنکه فرود آورده شود بر ایشان [باران] ناامید شونده. ﴿49﴾پس در نگر به سوى آثار رحمت خدا، چگونه زنده میکند زمین را بعدِ مرده بودن آن، هرآیینه وى البته زنده کنندۀ مردگان است و او بر همه چیز تواناست. ﴿50﴾
﴿ وَلَئِنۡ أَرۡسَلۡنَا رِيحٗا فَرَأَوۡهُ مُصۡفَرّٗا لَّظَلُّواْ مِنۢ بَعۡدِهِۦ يَكۡفُرُونَ ٥١ فَإِنَّكَ لَا تُسۡمِعُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَلَا تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ ٱلدُّعَآءَ إِذَا وَلَّوۡاْ مُدۡبِرِينَ ٥٢ وَمَآ أَنتَ بِهَٰدِ ٱلۡعُمۡيِ عَن ضَلَٰلَتِهِمۡۖ إِن تُسۡمِعُ إِلَّا مَن يُؤۡمِنُ بَِٔايَٰتِنَا فَهُم مُّسۡلِمُونَ ٥٣ ۞ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعۡفٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ ضَعۡفٖ قُوَّةٗ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٖ ضَعۡفٗا وَشَيۡبَةٗۚ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡقَدِيرُ ٥٤ وَيَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ يُقۡسِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ مَا لَبِثُواْ غَيۡرَ سَاعَةٖۚ كَذَٰلِكَ كَانُواْ يُؤۡفَكُونَ ٥٥ وَقَالَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ وَٱلۡإِيمَٰنَ لَقَدۡ لَبِثۡتُمۡ فِي كِتَٰبِ ٱللَّهِ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡبَعۡثِۖ فَهَٰذَا يَوۡمُ ٱلۡبَعۡثِ وَلَٰكِنَّكُمۡ كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٥٦ فَيَوۡمَئِذٖ لَّا يَنفَعُ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مَعۡذِرَتُهُمۡ وَلَا هُمۡ يُسۡتَعۡتَبُونَ ٥٧ وَلَقَدۡ ضَرَبۡنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٖۚ وَلَئِن جِئۡتَهُم بَِٔايَةٖ لَّيَقُولَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا مُبۡطِلُونَ ٥٨ كَذَٰلِكَ يَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ ٥٩ فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۖ وَلَا يَسۡتَخِفَّنَّكَ ٱلَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ ٦٠﴾
و اگر فرستیم بادى، پس ببینند آن کشت را زرد شده، البته شوند بعد از آن ناسپاسى کننده. ﴿51﴾پس هرآیینه تو نمىشنوانى مردگان را و نمىشنوانى کران را آواز خواندن، چون روى بگردانند پشت داده. ﴿52﴾و نیستى تو راه نماینده کوران از گمراهى ایشان. نمىشنوانى مگر کسى را که باور میدارد آیات ما را، پس آن جماعت انقیاد کنندهاند. ﴿53﴾خدا آن است که آفرید شما را از ابتداى ناتوانى، باز داد مر شما را بعد از ناتوانى، توانایى، باز داد بعد از توانایى، ناتوانى و سپیدى موى، مىآفریند هرچه میخواهد و اوست دانای توانا. ﴿54﴾و روزی که قایم شود قیامت، سوگند خورند گناهکاران که توقف نکردند (یعنى در دنیا) بجز ساعتى، همچنین از راه برگردانیده میشوند [910]. ﴿55﴾و گویند آنانکه علم و ایمان داده شده است ایشان را: هرآیینه توقف کردهاید بر وفق کتاب خدا تا روز رستخیز، پس این است روز رستخیز و لیکن شما نمىدانستید. ﴿56﴾پس آن روز سود ندهد ظالمان را عذرخواهى ایشان و نه ایشان طلب توبه کرده شوند. ﴿57﴾هرآیینه بیان کردیم براى مردمان در این قرآن هر داستانى و اگر بیارى پیش ایشان نشانهای، گویند کافران: نیستید شما مگر بیهودهگو. ﴿58﴾همچنین مُهرى مینهد خدا بر دل آنانکه نمىدانند. ﴿59﴾پس صبر کن، هرآیینه وعدۀ خدا راست است و سبکسار نکنند تو را آنانکه یقین نمىآرند. ﴿60﴾
[903] یعنی به درستی یکدیگر به سببِ اجتماع بر شرک بهرهمند شوند. [904] مترجم گوید: فارس بر روم غالب شدند و بعضِ بلاد و سرحد را در تصرف خود آوردند. چون این خبر به مکه رسید، اهل اسلام اندوهگین شدند، زیرا که ایشان اهل کتاب بودند و کفار شادمان گشتند، زیراکه ایشان و اهل فارس امیان بودند. خدای تعالی آیات نازل فرمود و به غلبه روم بر اهل فارس بشارت داد و این در چند سال بعد هجرت متحقق شد و این قصه یکی از دالائل نبوت است. [905] یعنی در سرحدِ خود. [906] مترجم گوید: مراد آن است که در هر وقتی ازین اوقات، دلائلِ تنزیه او از رذائل و انصافِ او به حمائد، متجدد میگردد، پس مأمور شدند به صلوۀ، والله اعلم. [907] حاصل مَثَل آن است که مملوک با مالک برابر نمیشود، پس مملوکِ خدا را شریک او نتوان گفت. [908] مترجم گوید: مالی راکه به شرط زیادت بدهند، ربا نام نهاده شد. [909] یعنی قحط غرق و سائرِ مصائب، جزای قتلِ بنی آدم میباشد. [910] یعنی چون عقوباتِ مخلّده معاینه کردند دنیا را به مشابۀ ساعتی خیال نمودند، بر عکس آنکه در حیات دنیا را به مشابۀ خلود خیال میکردند، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓمٓ ١ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡحَكِيمِ ٢ هُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّلۡمُحۡسِنِينَ ٣ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ يُوقِنُونَ ٤ أُوْلَٰٓئِكَ عَلَىٰ هُدٗى مِّن رَّبِّهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٥ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡتَرِي لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ ٦ وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِ ءَايَٰتُنَا وَلَّىٰ مُسۡتَكۡبِرٗا كَأَن لَّمۡ يَسۡمَعۡهَا كَأَنَّ فِيٓ أُذُنَيۡهِ وَقۡرٗاۖ فَبَشِّرۡهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ٧ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُمۡ جَنَّٰتُ ٱلنَّعِيمِ ٨ خَٰلِدِينَ فِيهَاۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٗاۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٩ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ بِغَيۡرِ عَمَدٖ تَرَوۡنَهَاۖ وَأَلۡقَىٰ فِي ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمۡ وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٖۚ وَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوۡجٖ كَرِيمٍ ١٠ هَٰذَا خَلۡقُ ٱللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ ٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦۚ بَلِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ١١ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الم. ﴿1﴾این آیتهاى کتاب با حکمت است. ﴿2﴾هدایت و بخشایش شده براى نیکوکاران. ﴿3﴾آنانکه برپا میدارند نماز را و میدهند زکات را و ایشان به آخرت یقین مىدارند. ﴿4﴾این جماعت بر هدایتاند، آمده از پروردگار ایشان و این جماعت، ایشانند رستگار. ﴿5﴾و از مردمان کسى هست که مىستاند سخنى را که براى بازى است [911]تا گمراه کند مردم را از راه خدا به غیر علم و تمسخر گیرد راه خدا را. این جماعت، ایشان راست عذاب خوارکننده. ﴿6﴾و چون خوانده شود برین شخص آیات ما، روى بگرداند تکبرکنان. گویا نشنیده است آن را، گویا در دو گوش وى گرانى است. پس خبر ده او را به عذاب درد دهنده. ﴿7﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و کردارهاى شایسته کردند، ایشان راست بهشتهاى نعمت. ﴿8﴾جاویدان آنجا. وعده داده است خدا، وعدۀ راست و اوست غالب با حکمت. ﴿9﴾آفرید آسمانها به غیر ستونها که ببینید آن را و افکند در زمین کوهها براى احتراز از آنکه بجنباند شما را و پراکنده کرد در زمین از هر نوع جانور، و فرود آوردیم از آسمان، آبى. پس رویانیدیم در زمین از هر جنس نیک. ﴿10﴾این است آفرینش خدا، پس بنمایید مرا چه چیز آفریدند آنانکه بجز وىاند؟ بلکه ستمکاران در گمراهىِ ظاهرند. ﴿11﴾
﴿ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا لُقۡمَٰنَ ٱلۡحِكۡمَةَ أَنِ ٱشۡكُرۡ لِلَّهِۚ وَمَن يَشۡكُرۡ فَإِنَّمَا يَشۡكُرُ لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٞ ١٢ وَإِذۡ قَالَ لُقۡمَٰنُ لِٱبۡنِهِۦ وَهُوَ يَعِظُهُۥ يَٰبُنَيَّ لَا تُشۡرِكۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّ ٱلشِّرۡكَ لَظُلۡمٌ عَظِيمٞ ١٣ وَوَصَّيۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَيۡهِ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ وَهۡنًا عَلَىٰ وَهۡنٖ وَفِصَٰلُهُۥ فِي عَامَيۡنِ أَنِ ٱشۡكُرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيۡكَ إِلَيَّ ٱلۡمَصِيرُ ١٤ وَإِن جَٰهَدَاكَ عَلَىٰٓ أَن تُشۡرِكَ بِي مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٞ فَلَا تُطِعۡهُمَاۖ وَصَاحِبۡهُمَا فِي ٱلدُّنۡيَا مَعۡرُوفٗاۖ وَٱتَّبِعۡ سَبِيلَ مَنۡ أَنَابَ إِلَيَّۚ ثُمَّ إِلَيَّ مَرۡجِعُكُمۡ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٥ يَٰبُنَيَّ إِنَّهَآ إِن تَكُ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٖ فَتَكُن فِي صَخۡرَةٍ أَوۡ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ أَوۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَأۡتِ بِهَا ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٞ ١٦ يَٰبُنَيَّ أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ وَأۡمُرۡ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَٱنۡهَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَآ أَصَابَكَۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنۡ عَزۡمِ ٱلۡأُمُورِ ١٧ وَلَا تُصَعِّرۡ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمۡشِ فِي ٱلۡأَرۡضِ مَرَحًاۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخۡتَالٖ فَخُورٖ ١٨ وَٱقۡصِدۡ فِي مَشۡيِكَ وَٱغۡضُضۡ مِن صَوۡتِكَۚ إِنَّ أَنكَرَ ٱلۡأَصۡوَٰتِ لَصَوۡتُ ٱلۡحَمِيرِ ١٩ ﴾
و هرآیینه عطا کردیم لقمان را حکمت. گفتیم که شکر کن خدا را، و هر که شکر کند، پس جز این نیست که شکر میکند براى نفع خود و هر که ناسپاسى کند، پس هرآیینه خدا بىنیاز ستوده کار است. ﴿12﴾و یاد کن چون گفت لقمان به پسر خود و او پند مىداد آن پسر را: اى پسرک من! شریک مقرر مکن با خدا، هرآیینه شرک ستمى بزرگ است. ﴿13﴾و حکم فرمودیم آدمى را به نسبت پدر و مادر وى. در شکم برداشته است وی را مادر وى در حال سستى بالاى سستى دیگر [912]و از شیر باز کردن او را در دو سال است، [به این مضمون] که شکرگزارى کن مرا و پدر و مادر خود را. به سوى من است بازگشت. ﴿14﴾و اگر کوشش کنند با تو بر آنکه شریک مقرر کنى با من چیزى که نیست تو را به حقیقت آن دانش، پس فرمانبردارى ایشان مکن و صحبت دار با ایشان در معیشت دنیا به وجه پسندیده و پیروى کن راه کسی که رجوع دارد به سوى من، باز به سوى من است رجوع شما، پس بیاگاهانم شما را به آنچه میکردید. ﴿15﴾[گفت لقمان]: اى پسرک من! هرآیینه خطیه اگر باشد هم سنگ دانهای از سپندان، پس باشد در میان سنگى یا در آسمانها یا در زمین، به هر حال حاضر کند آن را خدا، هرآیینه خدا باریک بینِ خبردار است. ﴿16﴾اى پسرک من! برپادار نماز را و بفرما به کار پسندیده و منع کن از ناپسندیده و صبر کن بر هرچه برسد به تو، هرآیینه این مقدمه از کارهاى مقصود است. ﴿17﴾و متاب رخسارۀ خود را از طرف مردمان (یعنى به تکبّر) و راه مرو در زمین، خرامان، هرآیینه خدا دوست نمیدارد هر نازندۀ خودستاینده را. ﴿18﴾و میانهروى کن در رفتار خود و فرود آر آواز خود را، هرآیینه بدترین آوازها آواز خران است. ﴿19﴾
﴿ أَلَمۡ تَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَأَسۡبَغَ عَلَيۡكُمۡ نِعَمَهُۥ ظَٰهِرَةٗ وَبَاطِنَةٗۗ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُجَٰدِلُ فِي ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَلَا هُدٗى وَلَا كِتَٰبٖ مُّنِيرٖ ٢٠ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَا وَجَدۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ كَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ يَدۡعُوهُمۡ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ ٢١ ۞وَمَن يُسۡلِمۡ وَجۡهَهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰۗ وَإِلَى ٱللَّهِ عَٰقِبَةُ ٱلۡأُمُورِ ٢٢ وَمَن كَفَرَ فَلَا يَحۡزُنكَ كُفۡرُهُۥٓۚ إِلَيۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٢٣ نُمَتِّعُهُمۡ قَلِيلٗا ثُمَّ نَضۡطَرُّهُمۡ إِلَىٰ عَذَابٍ غَلِيظٖ ٢٤ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٢٥ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ ٢٦ وَلَوۡ أَنَّمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ مِن شَجَرَةٍ أَقۡلَٰمٞ وَٱلۡبَحۡرُ يَمُدُّهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦ سَبۡعَةُ أَبۡحُرٖ مَّا نَفِدَتۡ كَلِمَٰتُ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٢٧ مَّا خَلۡقُكُمۡ وَلَا بَعۡثُكُمۡ إِلَّا كَنَفۡسٖ وَٰحِدَةٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٌ ٢٨ ﴾
آیا ندیدید که خدا رام گردانید براى شما آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و تمام فرود آورد بر شما نعمتهاى خود را آشکارا و پنهان؟ و از مردمان کسى هست که مکابره مىکند در باب خدا به غیر دانش و به غیر هدایت و به غیر کتاب روشن. ﴿20﴾و چون گفته شود به ایشان که پیروى کنید چیزی را که فرود آورد خدا، گویند: بلکه پیروى کنیم چیزى را که یافتیم بر آن پدران خود را. آیا پیروى مىکنند اگرچه شیطان میخواند ایشان را به سوى عذاب دوزخ؟. ﴿21﴾و هر که متوجه ساخت روى خود را به سوى خدا و وى نیکوکار است، پس هرآیینه دست زده است به دست آویزى محکم و به سوى خدا است بازگشت کارها. ﴿22﴾و هر که کافر شود، پس اندوهگین نکند تو را کفر وى. به سوى ماست رجوع ایشان، پس خبردار کنیم ایشان را به آنچه میکردند، هرآیینه خدا دانا است به خصلتى که در سینهها باشد. ﴿23﴾بهرهمند میسازیم ایشان را اندکى، باز به بیچارگى برانیم ایشان را به سوى عذاب سخت. ﴿24﴾و اگر سؤال کنى از ایشان: کیست که بیافرید آسمانها و زمین را؟ البته بگویند: خدا آفرید. بگو: ستایش خدا راست. بلکه اکثر ایشان نمیدانند. ﴿25﴾خدای راست آنچه در آسمانها و زمین است، هرآیینه خدا همان است بىنیاز ستوده. ﴿26﴾و اگر آنچه در زمین است از درختان، قلمها شوند و دریا سیاهى بود، زیاده میکند آن را بعد از این دریا هفت دریاى دیگر، به پایان نرسند سخنان خدا. هرآیینه خدا غالب با حکمت است. ﴿27﴾نیست آفریدن شما و نه برانگیختن شما، الاّ مانند آفریدن و برانگیختن یک تن. هرآیینه خدا شنوای بیناست. ﴿28﴾
﴿ أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَيُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِيٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى وَأَنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ ٢٩ ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡكَبِيرُ ٣٠ أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱلۡفُلۡكَ تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ بِنِعۡمَتِ ٱللَّهِ لِيُرِيَكُم مِّنۡ ءَايَٰتِهِۦٓۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّكُلِّ صَبَّارٖ شَكُورٖ ٣١ وَإِذَا غَشِيَهُم مَّوۡجٞ كَٱلظُّلَلِ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ فَلَمَّا نَجَّىٰهُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ فَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞۚ وَمَا يَجۡحَدُ بَِٔايَٰتِنَآ إِلَّا كُلُّ خَتَّارٖ كَفُورٖ ٣٢ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمۡ وَٱخۡشَوۡاْ يَوۡمٗا لَّا يَجۡزِي وَالِدٌ عَن وَلَدِهِۦ وَلَا مَوۡلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِۦ شَيًۡٔاۚ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۖ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِٱللَّهِ ٱلۡغَرُورُ ٣٣ إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ ٱلۡغَيۡثَ وَيَعۡلَمُ مَا فِي ٱلۡأَرۡحَامِۖ وَمَا تَدۡرِي نَفۡسٞ مَّاذَا تَكۡسِبُ غَدٗاۖ وَمَا تَدۡرِي نَفۡسُۢ بِأَيِّ أَرۡضٖ تَمُوتُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرُۢ ٣٤ ﴾
آیا ندیدى که خدا در مىآرد شب را در روز و در مىآرد روز را در شب و رام گردانید آفتاب و ماه را، هر یکى میرود تا مدتى معین؟ و آیا ندیدى که خدا به آنچه مىکنید خبردار است؟. ﴿29﴾این کارها به سبب آن است که خدا همونست ثابت و به سبب آن است که آنچه مىپرستند بجز وى، بىاصل است و به سبب آن است که خدا همونست بلند مرتبۀ بزرگ قدر. ﴿30﴾آیا ندیدى که کشتىها میرود در دریا به فضل خدا تا بنماید بعض نشانههاى خویش. هرآیینه در این مقدمه نشانههاست هر صبر کنندۀ سپاس دارنده را. ﴿31﴾و چون در گیرد ایشان را موج مانند سایبانها، بخوانند خداى را خالص کرده براى او عبادت. پس آنگاه که نجات داد ایشان را به سوى بیابان، پس بعضِ ایشان میانهرو باشد. و انکار نمیکند آیات ما را مگر هر عهد شکنندۀ ناسپاس دارنده. ﴿32﴾اى مردمان! بترسید از پروردگار خویش و حذر کنید از روزی که کفایت نکند هیچ پدر به جاى پسر خویش و نه فرزندى کفایت کننده باشد به جاى پدر خود چیزى را. هرآیینه وعدۀ خدا راست است، پس فریب ندهد شما را زندگانى دنیا و فریب ندهد شما را در مقدمۀ خدا شیطان فریبنده. ﴿33﴾هرآیینه خدا نزدیک اوست علم قیامت و فرو میفرستد باران را و میداند آنچه در شکم حاملهها باشد، و نمیداند هیچ شخصى که چکار خواهد کرد فردا و نمىداند هیچ شخصى که به کدام زمین خواهد مرد. هرآیینه خدا دانای خبردار است. ﴿34﴾
[911] یعنی مثل قصۀ رستم و اسفندیار. [912] یعنی هر وقت سستتر میشود، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓمٓ ١ تَنزِيلُ ٱلۡكِتَٰبِ لَا رَيۡبَ فِيهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢ أَمۡ يَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۚ بَلۡ هُوَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوۡمٗا مَّآ أَتَىٰهُم مِّن نَّذِيرٖ مِّن قَبۡلِكَ لَعَلَّهُمۡ يَهۡتَدُونَ ٣ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ مَا لَكُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَلِيّٖ وَلَا شَفِيعٍۚ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ ٤ يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ يَعۡرُجُ إِلَيۡهِ فِي يَوۡمٖ كَانَ مِقۡدَارُهُۥٓ أَلۡفَ سَنَةٖ مِّمَّا تَعُدُّونَ ٥ ذَٰلِكَ عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ٦ ٱلَّذِيٓ أَحۡسَنَ كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقَهُۥۖ وَبَدَأَ خَلۡقَ ٱلۡإِنسَٰنِ مِن طِينٖ ٧ ثُمَّ جَعَلَ نَسۡلَهُۥ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن مَّآءٖ مَّهِينٖ ٨ ثُمَّ سَوَّىٰهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِۦۖ وَجَعَلَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفِۡٔدَةَۚ قَلِيلٗا مَّا تَشۡكُرُونَ ٩ وَقَالُوٓاْ أَءِذَا ضَلَلۡنَا فِي ٱلۡأَرۡضِ أَءِنَّا لَفِي خَلۡقٖ جَدِيدِۢۚ بَلۡ هُم بِلِقَآءِ رَبِّهِمۡ كَٰفِرُونَ ١٠ ۞قُلۡ يَتَوَفَّىٰكُم مَّلَكُ ٱلۡمَوۡتِ ٱلَّذِي وُكِّلَ بِكُمۡ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ تُرۡجَعُونَ ١١
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الم. ﴿1﴾فرود آوردن کتاب، هیچ شبهه نیست در آن، از جانب پروردگار عالمهاست. ﴿2﴾آیا میگویند بر بافته است آن را؟ بلکه وى راست است آمده از جانب پروردگار تو تا ترسانى قومى راکه نیامده است به ایشان هیچ ترساننده پیش از تو، تا بود که ایشان راه یابند. ﴿3﴾خدا آن است که آفرید آسمانها و زمین و آنچه ما بین آنهاست در شش روز، باز قرار گرفت بر عرش. نیست شما را بجز وى هیچ دوستى و نه شفاعت کننده. آیا پندپذیر نمىشوید؟. ﴿4﴾تدبیر میکند کار را فرود آورده از آسمان به سوى زمین، باز بالا میرود آن کار به سوى خدا در روزى که هست مقدار آن هزار سال از آن حساب که مىشمارید [913]. ﴿5﴾این است صفت دانندۀ نهان و آشکارا، غالب مهربان. ﴿6﴾آن که به نیکترین وجه ساخت هر چیزی را که آفریدش و نو کرد آفرینش آدمى را از گل. ﴿7﴾باز پیدا کرد نسل او را از خلاصهای از آب خوار. ﴿8﴾باز درست اندام کردش و دمید در وى روح خود را و پیدا کرد براى شما گوش و چشمها و دلها. اندکى شکر مىکنید. ﴿9﴾و و گفتند: چون گم شویم در زمین آیا ما در آفرینش نو خواهیم بود؟ بلکه ایشان به ملاقات پروردگار خویش کافرانند. ﴿10﴾بگو: قبض روح شما مىکند ملک الموت که گماشته شده است بر شما، باز به سوى پروردگار خویش گردانیده شوید. ﴿11﴾
﴿ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلۡمُجۡرِمُونَ نَاكِسُواْ رُءُوسِهِمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ رَبَّنَآ أَبۡصَرۡنَا وَسَمِعۡنَا فَٱرۡجِعۡنَا نَعۡمَلۡ صَٰلِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ ١٢ وَلَوۡ شِئۡنَا لَأٓتَيۡنَا كُلَّ نَفۡسٍ هُدَىٰهَا وَلَٰكِنۡ حَقَّ ٱلۡقَوۡلُ مِنِّي لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ ١٣ فَذُوقُواْ بِمَا نَسِيتُمۡ لِقَآءَ يَوۡمِكُمۡ هَٰذَآ إِنَّا نَسِينَٰكُمۡۖ وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡخُلۡدِ بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٤ إِنَّمَا يُؤۡمِنُ بَِٔايَٰتِنَا ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُواْ بِهَا خَرُّواْۤ سُجَّدٗاۤ وَسَبَّحُواْ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَهُمۡ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ۩ ١٥ تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ يَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ١٦ فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٧ أَفَمَن كَانَ مُؤۡمِنٗا كَمَن كَانَ فَاسِقٗاۚ لَّا يَسۡتَوُۥنَ ١٨ أَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَلَهُمۡ جَنَّٰتُ ٱلۡمَأۡوَىٰ نُزُلَۢا بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٩ وَأَمَّا ٱلَّذِينَ فَسَقُواْ فَمَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُۖ كُلَّمَآ أَرَادُوٓاْ أَن يَخۡرُجُواْ مِنۡهَآ أُعِيدُواْ فِيهَا وَقِيلَ لَهُمۡ ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلنَّارِ ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ ٢٠﴾
و تعجب کنى اگر در نگرى وقتى که گناهکاران، نگونسار کنندۀ سر خویش باشند نزد پروردگار خویش. گویند: اى پروردگار ما! دیدیم و شنیدیم. پس باز گردان ما را تا بکنیم کار شایسته، هرآیینه ما یقین کنندهایم. ﴿12﴾و اگر میخواستیم، البته میدادیم هر شخصى را هدایت او و لیکن ثابت شد وعدهای از جانب من که هرآیینه پر کنم دوزخ را از جنّیان و آدمیان، همه یکجا. ﴿13﴾پس بچشید این عذاب به سبب آنکه فراموش کردید ملاقات این روز خود را. هرآیینه ما نیز فراموش کردیم شما را و بچشید عذاب دایم به سبب آنچه میکردید. ﴿14﴾جز این نیست که ایمان مىآرند به آیات ما آنانکه چون پند داده میشوند به آن، نگونسار افتند سجدهکنان و به پاکى یاد کنند با ستایش پروردگار خویش و ایشان تکبر نمىکنند. ﴿15﴾دور مىماند پهلوى ایشان از خوابگاه، میخوانند پروردگار خود را به ترس و امیدوارى و از آنچه روزى دادیم ایشان را، خرج مىکنند. ﴿16﴾پس نمىداند هیچ نفس چه چیز پنهان داشته شد براى ایشان از خنکى چشم، پاداش داده شد به آنچه میکردند. ﴿17﴾آیا کسی که مؤمن باشد، مانند کسى هست که فاسق باشد؟! برابر نمىشوند. ﴿18﴾اما آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، پس ایشان راست بهشتهاى جاى ماندن به طریق مهمانى به سبب آنچه میکردند. ﴿19﴾و اما آنانکه فاسق بودند، پس جاى ایشان دوزخ است. هرگاهی که خواهند که بیرون آیند از آنجا، باز گردانیده شوند در آن و گفته شود به ایشان: بچشید عذاب آتش که آن را دروغ میداشتید. ﴿20﴾
﴿ وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡأَدۡنَىٰ دُونَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡأَكۡبَرِ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ ٢١ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بَِٔايَٰتِ رَبِّهِۦ ثُمَّ أَعۡرَضَ عَنۡهَآۚ إِنَّا مِنَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ مُنتَقِمُونَ ٢٢ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ فَلَا تَكُن فِي مِرۡيَةٖ مِّن لِّقَآئِهِۦۖ وَجَعَلۡنَٰهُ هُدٗى لِّبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٢٣ وَجَعَلۡنَا مِنۡهُمۡ أَئِمَّةٗ يَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا لَمَّا صَبَرُواْۖ وَكَانُواْ بَِٔايَٰتِنَا يُوقِنُونَ ٢٤ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفۡصِلُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ ٢٥ أَوَ لَمۡ يَهۡدِ لَهُمۡ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِن قَبۡلِهِم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ يَمۡشُونَ فِي مَسَٰكِنِهِمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٍۚ أَفَلَا يَسۡمَعُونَ ٢٦ أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا نَسُوقُ ٱلۡمَآءَ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡجُرُزِ فَنُخۡرِجُ بِهِۦ زَرۡعٗا تَأۡكُلُ مِنۡهُ أَنۡعَٰمُهُمۡ وَأَنفُسُهُمۡۚ أَفَلَا يُبۡصِرُونَ ٢٧ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡفَتۡحُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٢٨ قُلۡ يَوۡمَ ٱلۡفَتۡحِ لَا يَنفَعُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِيمَٰنُهُمۡ وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ ٢٩ فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ وَٱنتَظِرۡ إِنَّهُم مُّنتَظِرُونَ ٣٠ ﴾
و البته بچشانیم ایشان را عذاب نزدیک (یعنى در دنیا) این طرف از عذاب بزرگ. بود که ایشان بازگردند. ﴿21﴾و و کیست ستمکارتر از کسی که پند داده شد به آیات پروردگار خویش، باز روى بگرداند از آن؟ هرآیینه ما از گناهکاران انتقام کشندهایم. ﴿22﴾و هرآیینه دادیم موسى را کتاب، پس مباش در شبهه از ملاقات قرآن و ساختیم موسى را هدایت براى بنى اسراییل. ﴿23﴾و پیدا کردیم از ایشان پیشوایان که راه نمودند به فرمان ما، وقتى که صبر کردند و به آیات ما یقین مىآوردند. ﴿24﴾هرآیینه پروردگار تو فیصل کند میان ایشان روز قیامت در آنچه اندر آن اختلاف میکردند. ﴿25﴾آیا واضح نشد ایشان را که چقدر هلاک کردیم پیش از ایشان از قرنها، میروند ایشان در خانههاى آن جماعت. هرآیینه در این کار نشانهها است. آیا نمىشنوند؟. ﴿26﴾آیا ندیدند که ما روان مىکنیم آب را به سوى زمین بىگیاه تا بیرون آریم به سبب آن زراعت را، میخورند از آن زراعت، چهارپایان ایشان و خود ایشان نیز؟ آیا نمىبینند؟. ﴿27﴾و میگویند: کى خواهد بود این فتح اگر راستگویید؟!. ﴿28﴾بگو: روز فتح سود ندهد کافران را ایمان آوردن ایشان و نه ایشان مهلت داده شوند. ﴿29﴾پس روى بگردان از ایشان و انتظار بکن، هرآیینه ایشان نیز منتظرانند. ﴿30﴾
[913] یعنی اگر مردمان نزولِ تدبیر و عروجِ او تصور کنند، در کم از هزار سال خیال ننمایند و آن همه پیش خدای تعالی در یک روز تمام میشود. غرض آن است که اوهامِ ایشان به قدرتِ او نمیرسند، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ ٱتَّقِ ٱللَّهَ وَلَا تُطِعِ ٱلۡكَٰفِرِينَ وَٱلۡمُنَٰفِقِينَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمٗا ١ وَٱتَّبِعۡ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٗا ٢ وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلٗا ٣ مَّا جَعَلَ ٱللَّهُ لِرَجُلٖ مِّن قَلۡبَيۡنِ فِي جَوۡفِهِۦۚ وَمَا جَعَلَ أَزۡوَٰجَكُمُ ٱلَّٰٓـِٔي تُظَٰهِرُونَ مِنۡهُنَّ أُمَّهَٰتِكُمۡۚ وَمَا جَعَلَ أَدۡعِيَآءَكُمۡ أَبۡنَآءَكُمۡۚ ذَٰلِكُمۡ قَوۡلُكُم بِأَفۡوَٰهِكُمۡۖ وَٱللَّهُ يَقُولُ ٱلۡحَقَّ وَهُوَ يَهۡدِي ٱلسَّبِيلَ ٤ ٱدۡعُوهُمۡ لِأٓبَآئِهِمۡ هُوَ أَقۡسَطُ عِندَ ٱللَّهِۚ فَإِن لَّمۡ تَعۡلَمُوٓاْ ءَابَآءَهُمۡ فَإِخۡوَٰنُكُمۡ فِي ٱلدِّينِ وَمَوَٰلِيكُمۡۚ وَلَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٞ فِيمَآ أَخۡطَأۡتُم بِهِۦ وَلَٰكِن مَّا تَعَمَّدَتۡ قُلُوبُكُمۡۚ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمًا ٥ ٱلنَّبِيُّ أَوۡلَىٰ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ مِنۡ أَنفُسِهِمۡۖ وَأَزۡوَٰجُهُۥٓ أُمَّهَٰتُهُمۡۗ وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِي كِتَٰبِ ٱللَّهِ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُهَٰجِرِينَ إِلَّآ أَن تَفۡعَلُوٓاْ إِلَىٰٓ أَوۡلِيَآئِكُم مَّعۡرُوفٗاۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَسۡطُورٗا ٦
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
اى پیغامبر! بترس از خدا و فرمانبردارى مکن کافران را و منافقان را، هرآیینه خدا هست دانای با حکمت. ﴿1﴾و پیروى کن چیزى را که وحى فرستاده میشود به سوى تو از جانب پروردگار تو، هرآیینه خدا هست به آنچه میکنید خبردار. ﴿2﴾و توکل کن بر خدا و خدا و کیل بس است. ﴿3﴾نیافریده است خداى تعالى براى هیچ مردمى دو دل در داخل بدن او [914]، و نگردانیده است آن زنانِ شما را که ظهار میکنید با ایشان مادران شما و نساخته است پسر خواندگان شما را پسران شما، این سخن شما است که میگویید به دهان خویش و خدا میگوید سخن راست و او دلالت میکند بر راه. ﴿4﴾نسبت کنید پسران خواندگان را به پدران ایشان، این راستتر است نزدیک خدا. پس اگر ندانید پدران ایشان را، پس برادران شمایند در دین و آزاد کردگان شمایند [915]و نیست بر شما گناهى در لفظى که خطا کرده باشید به تکلّم آن و لیکن گناه آن است که قصد کرد دلهای شما و هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿5﴾پیغامبر سزاوارتر است به تصرف در امور مسلمین از ذاتهاى ایشان و زنان پیغامبر، مادران ایشانند [916]، و خداوندان قرابت، بعض ایشان نزدیکترند به بعض در حکم خدا از سایر مسلمانان و هجرت کنندگان، لیکن آنکه بکنید سوى دوستان خود رعایتى، جایز بود، این حکم هست در لوح محفوظ نوشته شده [917]. ﴿6﴾
﴿ وَإِذۡ أَخَذۡنَا مِنَ ٱلنَّبِيِّۧنَ مِيثَٰقَهُمۡ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٖ وَإِبۡرَٰهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَى ٱبۡنِ مَرۡيَمَۖ وَأَخَذۡنَا مِنۡهُم مِّيثَٰقًا غَلِيظٗا ٧ لِّيَسَۡٔلَ ٱلصَّٰدِقِينَ عَن صِدۡقِهِمۡۚ وَأَعَدَّ لِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابًا أَلِيمٗا ٨ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ إِذۡ جَآءَتۡكُمۡ جُنُودٞ فَأَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِيحٗا وَجُنُودٗا لَّمۡ تَرَوۡهَاۚ وَكَانَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرًا ٩ إِذۡ جَآءُوكُم مِّن فَوۡقِكُمۡ وَمِنۡ أَسۡفَلَ مِنكُمۡ وَإِذۡ زَاغَتِ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَبَلَغَتِ ٱلۡقُلُوبُ ٱلۡحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِٱللَّهِ ٱلظُّنُونَا۠ ١٠ هُنَالِكَ ٱبۡتُلِيَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَزُلۡزِلُواْ زِلۡزَالٗا شَدِيدٗا ١١ وَإِذۡ يَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ مَّا وَعَدَنَا ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ إِلَّا غُرُورٗا ١٢ وَإِذۡ قَالَت طَّآئِفَةٞ مِّنۡهُمۡ يَٰٓأَهۡلَ يَثۡرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمۡ فَٱرۡجِعُواْۚ وَيَسۡتَٔۡذِنُ فَرِيقٞ مِّنۡهُمُ ٱلنَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوۡرَةٞ وَمَا هِيَ بِعَوۡرَةٍۖ إِن يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارٗا ١٣ وَلَوۡ دُخِلَتۡ عَلَيۡهِم مِّنۡ أَقۡطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُواْ ٱلۡفِتۡنَةَ لَأٓتَوۡهَا وَمَا تَلَبَّثُواْ بِهَآ إِلَّا يَسِيرٗا ١٤ وَلَقَدۡ كَانُواْ عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ مِن قَبۡلُ لَا يُوَلُّونَ ٱلۡأَدۡبَٰرَۚ وَكَانَ عَهۡدُ ٱللَّهِ مَسُۡٔولٗا ١٥ ﴾
و یاد کن چون گرفتیم از پیغامبران عهد ایشان را و از تو بگرفتیم و از نوح و ابراهیم و موسى و عیسى، پسر مریم و گرفتیم از ایشان عهد محکم. ﴿7﴾تا خداى تعالى بپرسد آن راستگویان را از راستى ایشان و مهیا کرده است براى کافران عذاب درد دهنده [918]. ﴿8﴾اى مسلمانان! یاد کنید نعمت خدا را بر خویش وقتى که آمد بر شما لشکرها، پس فرستادیم بر ایشان باد را و لشکرهاکه ندیدید آن را و هست خدا به آنچه مىکنید بینا. ﴿9﴾چون آمدند بر شما از جانب بالاى شما و از جانب پایین شما و چون خیره ماندند دیدهها و برسید دلها به چنبر گردن و گمان میکردید به نسبت خدا گمانهاى مختلف. ﴿10﴾آنجا امتحان کرده شد مسلمانان را و جنبانیده شد ایشان را جنبانیدن سخت. ﴿11﴾و چون مىگفتند منافقان و آنانکه در دل ایشان بیماری است: وعده نداد ما را خدا و رسول او مگر به طریق فریب دادن. ﴿12﴾و چون گفتند طایفه از ایشان: اى اهل مدینه! سراى ماندن نیست شما را پس بازگردید. و دستورى مىطلبد گروهى از ایشان از جانب پیغمبر، میگویند: هرآیینه خانههاى ما نامضبوط است و نیستند آن خانههاى نامضبوط، نمىخواهند مگر گریختن. ﴿13﴾و اگر درآمده میشد بر سر ایشان از نواحى آن، پس طلب کرده میشد از ایشان خانه جنگى، البته میدادند آن را و توقف نمىکردند در دادن فتنه مگر اندکى [919]. ﴿14﴾و هرآیینه عهد بسته بودند با خدا پیش از این که برنگردانند پشت را و هست عهد خدا پرسیده شده. ﴿15﴾
﴿ قُل لَّن يَنفَعَكُمُ ٱلۡفِرَارُ إِن فَرَرۡتُم مِّنَ ٱلۡمَوۡتِ أَوِ ٱلۡقَتۡلِ وَإِذٗا لَّا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلٗا ١٦ قُلۡ مَن ذَا ٱلَّذِي يَعۡصِمُكُم مِّنَ ٱللَّهِ إِنۡ أَرَادَ بِكُمۡ سُوٓءًا أَوۡ أَرَادَ بِكُمۡ رَحۡمَةٗۚ وَلَا يَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَلِيّٗا وَلَا نَصِيرٗا ١٧ ۞قَدۡ يَعۡلَمُ ٱللَّهُ ٱلۡمُعَوِّقِينَ مِنكُمۡ وَٱلۡقَآئِلِينَ لِإِخۡوَٰنِهِمۡ هَلُمَّ إِلَيۡنَاۖ وَلَا يَأۡتُونَ ٱلۡبَأۡسَ إِلَّا قَلِيلًا ١٨ أَشِحَّةً عَلَيۡكُمۡۖ فَإِذَا جَآءَ ٱلۡخَوۡفُ رَأَيۡتَهُمۡ يَنظُرُونَ إِلَيۡكَ تَدُورُ أَعۡيُنُهُمۡ كَٱلَّذِي يُغۡشَىٰ عَلَيۡهِ مِنَ ٱلۡمَوۡتِۖ فَإِذَا ذَهَبَ ٱلۡخَوۡفُ سَلَقُوكُم بِأَلۡسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى ٱلۡخَيۡرِۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَمۡ يُؤۡمِنُواْ فَأَحۡبَطَ ٱللَّهُ أَعۡمَٰلَهُمۡۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٗا ١٩ يَحۡسَبُونَ ٱلۡأَحۡزَابَ لَمۡ يَذۡهَبُواْۖ وَإِن يَأۡتِ ٱلۡأَحۡزَابُ يَوَدُّواْ لَوۡ أَنَّهُم بَادُونَ فِي ٱلۡأَعۡرَابِ يَسَۡٔلُونَ عَنۡ أَنۢبَآئِكُمۡۖ وَلَوۡ كَانُواْ فِيكُم مَّا قَٰتَلُوٓاْ إِلَّا قَلِيلٗا ٢٠ لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن كَانَ يَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡيَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ وَذَكَرَ ٱللَّهَ كَثِيرٗا ٢١ وَلَمَّا رَءَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلۡأَحۡزَابَ قَالُواْ هَٰذَا مَا وَعَدَنَا ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَصَدَقَ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥۚ وَمَا زَادَهُمۡ إِلَّآ إِيمَٰنٗا وَتَسۡلِيمٗا ٢٢ ﴾
بگو: سود ندهد شما را گریختن، اگر بگریزید از مرگ یا از کشته شدن و آن هنگام بهرهمند ساخته نشوید مگر اندکى. ﴿16﴾بگو: کیست آن که نگاه دارد شما را از تصرف خدا اگر بخواهد در حق شما سختی یا بخواهد در حق شما نعمتى؟ و نیابند براى خویش بجز خدا دوستى و نه یارى دهنده. ﴿17﴾هرآیینه خدا میداند بازدارندگان را از شما و گویندگان را به برادران خویش که بیایید به سوى ما و حاضر نمىشوند به کارزار، مگر اندکى. ﴿18﴾بخل کنان به نسبت شما [920]. پس چون بیاید ترس، ببینى که ایشان در مىنگرند به سوى تو، میگردد چشمهاى ایشان مانند کسی که بیهوش کرده شود از سختى موت. پس چون برود ترس، زبان درازى کنند بر شما به زبانهاى تیز بخل کنان بر مال. این جماعت ایمان نیاوردند، پس خدا نابود ساخت کردارهاى ایشان را و هست این کار بر خدا آسان. ﴿19﴾مىپندارند که لشکرهاى کفّار نرفتهاند و اگر بیایند لشکرها، تمنا کنند: کاش ایشان صحرانشین بودندى در میان اعراب، سؤال مىکردند از اخبار شما [921]و اگر باشند در میان شما، کارزار نکنند مگر اندکى. ﴿20﴾هرآیینه هست شما را به پیغامبر خدا پیروى نیک، کسى را که توقع میداشت ثواب خدا و توقع میداشت روز آخر و یاد کرد خدا را بسیارى. ﴿21﴾و چون دیدند مسلمانان لشکرها را، گفتند این است آنچه وعده داده بود ما را خدا و پیغامبر او و راست گفت خدا و رسول او و این ماجرا نیفزود در حق ایشان، مگر باور داشتن و گردن نهادن. ﴿22﴾
﴿ مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ رِجَالٞ صَدَقُواْ مَا عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيۡهِۖ فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن يَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبۡدِيلٗا ٢٣ لِّيَجۡزِيَ ٱللَّهُ ٱلصَّٰدِقِينَ بِصِدۡقِهِمۡ وَيُعَذِّبَ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ إِن شَآءَ أَوۡ يَتُوبَ عَلَيۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ٢٤ وَرَدَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِغَيۡظِهِمۡ لَمۡ يَنَالُواْ خَيۡرٗاۚ وَكَفَى ٱللَّهُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱلۡقِتَالَۚ وَكَانَ ٱللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزٗا ٢٥ وَأَنزَلَ ٱلَّذِينَ ظَٰهَرُوهُم مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ مِن صَيَاصِيهِمۡ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلرُّعۡبَ فَرِيقٗا تَقۡتُلُونَ وَتَأۡسِرُونَ فَرِيقٗا ٢٦ وَأَوۡرَثَكُمۡ أَرۡضَهُمۡ وَدِيَٰرَهُمۡ وَأَمۡوَٰلَهُمۡ وَأَرۡضٗا لَّمۡ تَطَُٔوهَاۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٗا ٢٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيۡنَ أُمَتِّعۡكُنَّ وَأُسَرِّحۡكُنَّ سَرَاحٗا جَمِيلٗا ٢٨ وَإِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَ فَإِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلۡمُحۡسِنَٰتِ مِنكُنَّ أَجۡرًا عَظِيمٗا ٢٩ يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ مَن يَأۡتِ مِنكُنَّ بِفَٰحِشَةٖ مُّبَيِّنَةٖ يُضَٰعَفۡ لَهَا ٱلۡعَذَابُ ضِعۡفَيۡنِۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٗا ٣٠ ﴾
از مسلمانان مردانند که راست کردند آنچه عهد بسته بودند با خدا بر آن، پس از ایشان کسى هست که به انجام رسانید قرارداد خود را [922]و از ایشان کسى هست که انتظار میکند و بدل نکردند هیچ وجه بدل کردنى. ﴿23﴾تا جزا دهد خدا راستگویان را در مقابلۀ راستى ایشان و عذاب کند منافقان را اگر خواهد یا به رحمت بازگردد بر ایشان، هرآیینه خدا هست آمرزندۀ مهربان. ﴿24﴾و بازگردانید خدا کافران را با خشم ایشان، نیافتند هیچ منفعتى و کفایت کرد خدا از طرف مسلمانان در مقدمۀ جنگ و هست خدا توانای غالب. ﴿25﴾و فرود آورد آنان را که مددگارى این لشکرها کرده بودند از اهل کتاب [923]از قلعههاى ایشان و افکند در دل ایشان خوف. طایفه را مىکشتید و اسیرى میگرفتید طایفه را. ﴿26﴾و عاقبت کار به شما داد زمین ایشان را و خانههاى ایشان را و مالهاى ایشان را و نیز عاقبت کار به شما داد زمینى را که نفرسودهاید آن را [924]و هست خدا بر همه چیز توانا. ﴿27﴾اى [925]پیغامبر! بگو: به زنان خود: اگر خواسته باشید زندگانى دنیا و آرایش آن، پس بیایید تا جامه دهم شما را و رها کنم شما را رهاکردن نیک. ﴿28﴾و اگر میخواهید خدا و پیغامبر او را و سراى آخرت را، پس هرآیینه خدا آماده ساخت براى زنان نیکوکارى کننده از شما مزد بزرگ. ﴿29﴾اى زنان پیغامبر! هر که به عمل مىآرد از شما بدکارى ظاهر [926]، دو چند کرده شود وی را عذاب دو چندان و هست این مقدمه بر خدا آسان. ﴿30﴾
﴿ ۞وَمَن يَقۡنُتۡ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَتَعۡمَلۡ صَٰلِحٗا نُّؤۡتِهَآ أَجۡرَهَا مَرَّتَيۡنِ وَأَعۡتَدۡنَا لَهَا رِزۡقٗا كَرِيمٗا ٣١ يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ لَسۡتُنَّ كَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِنِ ٱتَّقَيۡتُنَّۚ فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ فَيَطۡمَعَ ٱلَّذِي فِي قَلۡبِهِۦ مَرَضٞ وَقُلۡنَ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٣٢ وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا ٣٣ وَٱذۡكُرۡنَ مَا يُتۡلَىٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ وَٱلۡحِكۡمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا ٣٤ إِنَّ ٱلۡمُسۡلِمِينَ وَٱلۡمُسۡلِمَٰتِ وَٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ وَٱلۡقَٰنِتِينَ وَٱلۡقَٰنِتَٰتِ وَٱلصَّٰدِقِينَ وَٱلصَّٰدِقَٰتِ وَٱلصَّٰبِرِينَ وَٱلصَّٰبِرَٰتِ وَٱلۡخَٰشِعِينَ وَٱلۡخَٰشِعَٰتِ وَٱلۡمُتَصَدِّقِينَ وَٱلۡمُتَصَدِّقَٰتِ وَٱلصَّٰٓئِمِينَ وَٱلصَّٰٓئِمَٰتِ وَٱلۡحَٰفِظِينَ فُرُوجَهُمۡ وَٱلۡحَٰفِظَٰتِ وَٱلذَّٰكِرِينَ ٱللَّهَ كَثِيرٗا وَٱلذَّٰكِرَٰتِ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمٗا ٣٥ ﴾
و هر که فرمانبردارى کند از شما خدا را و پیغامبر او را و بکند کار نیک، بدهیم او را مزد او دوبار و مهیا کردیم براى او روزى نیک. ﴿31﴾اى زنان پیغامبر! نیستید شما مانند هر کدام از سایر زنان. اگر پرهیزگارى دارید، پس ملایمت مکنید در سخن گفتن که آنگاه طمع کند کسی که در دل او بیمارى است و بگویید سخن نیکو. ﴿32﴾و و بمانید در خانههاى خویش و اظهار تجمل مکنید مانند اظهار تجمّل که در جاهلیت پیشین بود و برپا دارید نماز را و بدهید زکات را و فرمانبردارى خدا و رسول او کنید. جز این نیست که میخواهد خدا تا دور کند از شما پلیدى را اى اهل بیت و تا پاک کند شما را پاک کردنى. ﴿33﴾و یاد کنید آنچه خوانده میشود در خانههاى شما از آیتهاى خدا و از حکمت، هرآیینه خدا هست لطف کنندۀ خبردار. ﴿34﴾هرآیینه مردان مسلمان و زنان مسلمان و مردان باور دارنده و زنان باور دارنده و مردان اطاعت کننده و زنان اطاعت کننده و مردان راست گوینده و زنان راست گوینده و مردان شکیبایى کننده و زنان شکیبایى کننده و مردان فروتنى نماینده و زنان فروتنى نماینده و مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده و مردان روزه دارنده و زنان روزه دارنده و مردان حفاظت کننده شرمگاهِ خود را و زنان محافظت کننده و مردان یاد کننده خدا را بسیارى و زنان یاد کننده، مهیا کرده است خداى تعالى براى ایشان آمرزش و مزد بزرگ. ﴿35﴾
﴿ وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡۗ وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلٗا مُّبِينٗا ٣٦ وَإِذۡ تَقُولُ لِلَّذِيٓ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ وَأَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِ أَمۡسِكۡ عَلَيۡكَ زَوۡجَكَ وَٱتَّقِ ٱللَّهَ وَتُخۡفِي فِي نَفۡسِكَ مَا ٱللَّهُ مُبۡدِيهِ وَتَخۡشَى ٱلنَّاسَ وَٱللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخۡشَىٰهُۖ فَلَمَّا قَضَىٰ زَيۡدٞ مِّنۡهَا وَطَرٗا زَوَّجۡنَٰكَهَا لِكَيۡ لَا يَكُونَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ حَرَجٞ فِيٓ أَزۡوَٰجِ أَدۡعِيَآئِهِمۡ إِذَا قَضَوۡاْ مِنۡهُنَّ وَطَرٗاۚ وَكَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ مَفۡعُولٗا ٣٧ مَّا كَانَ عَلَى ٱلنَّبِيِّ مِنۡ حَرَجٖ فِيمَا فَرَضَ ٱللَّهُ لَهُۥۖ سُنَّةَ ٱللَّهِ فِي ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلُۚ وَكَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ قَدَرٗا مَّقۡدُورًا ٣٨ ٱلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَٰلَٰتِ ٱللَّهِ وَيَخۡشَوۡنَهُۥ وَلَا يَخۡشَوۡنَ أَحَدًا إِلَّا ٱللَّهَۗ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ حَسِيبٗا ٣٩ مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٖ مِّن رِّجَالِكُمۡ وَلَٰكِن رَّسُولَ ٱللَّهِ وَخَاتَمَ ٱلنَّبِيِّۧنَۗ وَكَانَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٗا ٤٠ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ ذِكۡرٗا كَثِيرٗا ٤١ وَسَبِّحُوهُ بُكۡرَةٗ وَأَصِيلًا ٤٢ هُوَ ٱلَّذِي يُصَلِّي عَلَيۡكُمۡ وَمَلَٰٓئِكَتُهُۥ لِيُخۡرِجَكُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۚ وَكَانَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَحِيمٗا ٤٣ ﴾
و نیست هیچ مؤمن و هیچ مؤمنه را چون مقرر کند خدا و رسول او کاری، آنکه باشد ایشان را اختیار در آن کار خویش و هر که نافرمانى کند خدا و رسول او را، پس هرآیینه گمراه شد گمراهى ظاهر [927]. ﴿36﴾و یاد کن چون میگفتى با شخصى که انعام کرده است خدا بر وى و نیز انعام کردهای تو بر وى که: نگاه دار بر خود زن خود را و بترس از خدا، و پنهان مىکردى در ضمیر خویش آنچه خدا پدید آرندۀ اوست و مىترسیدى از مردمان و خدا سزاوارتر است به آنکه بترسى از وى. پس وقتى که به انجام رسانید زید [از زینب] حاجت را (یعنى طلاق داد)، به زنى دادیم تو را [زینب] تا نباشد بر مسلمانان هیچ تنگى در نکاح کردن زنان پسر خواندگان خویش، چون به آخر رسانند از ایشان حاجت را و هست امر خدا البته کردنى [928]. ﴿37﴾نیست بر پیغامبر هیچ تنگى در آنچه حلال ساخته است خدا براى او. مانند آیین خدا در حق آنانکه گذشتند پیش از این و هست کار خدا را اندازۀ مقرر کرده شده پیش از وجود. ﴿38﴾[مانند آیین خدا در حق] آنانکه میرسانند پیغامهاى خدا را و مىترسند از وى و نمىترسند از هیچکس مگر خدا و بس است خدا حساب کننده. ﴿39﴾نیست محمد پدر هیچکس از مردان شما و لیکن پیغامبر خداست [929]و مهر پیغامبران است و هست خدا به هر چیز دانا. ﴿40﴾اى مسلمانان! یاد کنید خدا را یاد کردن بسیار. ﴿41﴾و به پاکى بخوانید او را صبح و شام. ﴿42﴾اوست آن که رحمت مىفرستد بر شما و دعاى رحمت میکنند بر شما فرشتگان او تا برآرد شما را از تاریکیها به سوى روشنى و هست خدا به مسلمانان، مهربان. ﴿43﴾
﴿ تَحِيَّتُهُمۡ يَوۡمَ يَلۡقَوۡنَهُۥ سَلَٰمٞۚ وَأَعَدَّ لَهُمۡ أَجۡرٗا كَرِيمٗا ٤٤ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ شَٰهِدٗا وَمُبَشِّرٗا وَنَذِيرٗا ٤٥ وَدَاعِيًا إِلَى ٱللَّهِ بِإِذۡنِهِۦ وَسِرَاجٗا مُّنِيرٗا ٤٦ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ بِأَنَّ لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ فَضۡلٗا كَبِيرٗا ٤٧ وَلَا تُطِعِ ٱلۡكَٰفِرِينَ وَٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَدَعۡ أَذَىٰهُمۡ وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلٗا ٤٨ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نَكَحۡتُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ ثُمَّ طَلَّقۡتُمُوهُنَّ مِن قَبۡلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمۡ عَلَيۡهِنَّ مِنۡ عِدَّةٖ تَعۡتَدُّونَهَاۖ فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحٗا جَمِيلٗا ٤٩ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِنَّآ أَحۡلَلۡنَا لَكَ أَزۡوَٰجَكَ ٱلَّٰتِيٓ ءَاتَيۡتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتۡ يَمِينُكَ مِمَّآ أَفَآءَ ٱللَّهُ عَلَيۡكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّٰتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَٰلَٰتِكَ ٱلَّٰتِي هَاجَرۡنَ مَعَكَ وَٱمۡرَأَةٗ مُّؤۡمِنَةً إِن وَهَبَتۡ نَفۡسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنۡ أَرَادَ ٱلنَّبِيُّ أَن يَسۡتَنكِحَهَا خَالِصَةٗ لَّكَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۗ قَدۡ عَلِمۡنَا مَا فَرَضۡنَا عَلَيۡهِمۡ فِيٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ وَمَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ لِكَيۡلَا يَكُونَ عَلَيۡكَ حَرَجٞۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ٥٠ ﴾
دعاى خیر ایشان [930]روزی که ملاقات کنند با خدا اسلام است و آماده کرده است براى ایشان مزد نیک. ﴿44﴾اى پیغامبر! هرآیینه ما فرستادیم تو را گواهى دهنده و مژده رساننده و ترساننده. ﴿45﴾و خواننده به سوى خدا به حکم او و چراغ روشن. ﴿46﴾و بشارت ده مسلمانان را به آنکه ایشان را باشد از جانب خدا بخشایش بزرگ. ﴿47﴾و فرمان مبر کافران را و منافقان را و از نظر اعتبار، بگذار رنجانیدن ایشانرا و توکل کن بر خدا و بس است خدا کارساز. ﴿48﴾اى مسلمانان! چون نکاح کنید زنان مؤمنه [931]را، باز طلاق دهید ایشان را پیش از آنکه دست رسانید به ایشان، پس نیست شما را بر این زنان هیچ عدّتى که بشمارید آن را، پس متعه دهید این مطلّقات را و بگذارید اینها را گذاشتن نیک. ﴿49﴾اى پیغامبر! هرآیینه ما حلال کردیم براى تو زنان تو که دادهای مهر ایشان و کنیزکانى که مالک ایشان شده است دست تو از آنچه خدا عاید ساخته است بر تو [932]و حلال کردیم دختران عم تو را و دختران عمّههایى تو را و دختران تغای تو را و دختران خالۀ تو را، آنانکه هجرت کردهاند با تو و حلال کردیم زن مسلمان، اگر ببخشد خود را براى پیغامبر [933]، اگر خواهد پیغامبر که به زنى گیرد آن را، خاص براى تو بجز مسلمانان. هرآیینه دانستیم آنچه فرض ساختهایم بر ایشان در حقّ زنان ایشان و در حق کنیزکانى که مالک آن است دست ایشان. سهل کردیم تا نباشد بر تو هیچ تنگى و هست خدا آمرزندۀ مهربان [934]. ﴿50﴾
﴿ ۞تُرۡجِي مَن تَشَآءُ مِنۡهُنَّ وَتُٔۡوِيٓ إِلَيۡكَ مَن تَشَآءُۖ وَمَنِ ٱبۡتَغَيۡتَ مِمَّنۡ عَزَلۡتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكَۚ ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَن تَقَرَّ أَعۡيُنُهُنَّ وَلَا يَحۡزَنَّ وَيَرۡضَيۡنَ بِمَآ ءَاتَيۡتَهُنَّ كُلُّهُنَّۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمۡۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمٗا ٥١ لَّا يَحِلُّ لَكَ ٱلنِّسَآءُ مِنۢ بَعۡدُ وَلَآ أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنۡ أَزۡوَٰجٖ وَلَوۡ أَعۡجَبَكَ حُسۡنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتۡ يَمِينُكَۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ رَّقِيبٗا ٥٢ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدۡخُلُواْ بُيُوتَ ٱلنَّبِيِّ إِلَّآ أَن يُؤۡذَنَ لَكُمۡ إِلَىٰ طَعَامٍ غَيۡرَ نَٰظِرِينَ إِنَىٰهُ وَلَٰكِنۡ إِذَا دُعِيتُمۡ فَٱدۡخُلُواْ فَإِذَا طَعِمۡتُمۡ فَٱنتَشِرُواْ وَلَا مُسۡتَٔۡنِسِينَ لِحَدِيثٍۚ إِنَّ ذَٰلِكُمۡ كَانَ يُؤۡذِي ٱلنَّبِيَّ فَيَسۡتَحۡيِۦ مِنكُمۡۖ وَٱللَّهُ لَا يَسۡتَحۡيِۦ مِنَ ٱلۡحَقِّۚ وَإِذَا سَأَلۡتُمُوهُنَّ مَتَٰعٗا فَسَۡٔلُوهُنَّ مِن وَرَآءِ حِجَابٖۚ ذَٰلِكُمۡ أَطۡهَرُ لِقُلُوبِكُمۡ وَقُلُوبِهِنَّۚ وَمَا كَانَ لَكُمۡ أَن تُؤۡذُواْ رَسُولَ ٱللَّهِ وَلَآ أَن تَنكِحُوٓاْ أَزۡوَٰجَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦٓ أَبَدًاۚ إِنَّ ذَٰلِكُمۡ كَانَ عِندَ ٱللَّهِ عَظِيمًا ٥٣ إِن تُبۡدُواْ شَيًۡٔا أَوۡ تُخۡفُوهُ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٗا ٥٤ ﴾
موقوف دارى هر که را خواهى از ایشان و جاى دهى نزدیک خویش هر که را خواهى و اگر خواهش کنى زنى را از آن جمله که یکسو کردهای آنها را، پس نیست هیچ گناهى بر تو. این رخصت دادن قریبتر است از آنکه خنک شود چشم ایشان و اندوه نخورند و خشنود شوند به آنچه بدهى ایشان را، همۀ ایشان و خدا میداند آنچه در دلهاى شماست و هست خدا دانای بردبار. ﴿51﴾حلال نیستند تو را زنان بعد از این [935]و نه حلال است آنکه بدل کنى به جاى ایشان زنان دیگر را، اگرچه به شگفت آرد تو را حسن ایشان، مگر آنچه مالک شد دست تو و هست خدا بر همه چیز نگهبان [936]. ﴿52﴾اى مسلمانان! در نیایید به خانههای پیغامبر مگر وقتى که دستورى داده شود شما را براى طعامى، نه انتظارکنان پخته شدن طعام را و لیکن چون خوانده شود شما را درآیید، پس چون طعام خوردید، پراکنده شوید و نه آرام گیران برای سخنى. هرآیینه این کار میرنجاند پیغامبر را، پس شرم میداشت از شما و خدا شرم نمیدارد از سخن راست و چون طلب کنید از زنان پیغامبر رختى، پس طلب کنید آن را از ایشان از پس پرده، این خصلت پاکتر است براى دل شما و دل ایشان و سزاوار نیست شما را که برنجانید پیغامبر خدا را و نه آنکه نکاح کنید زنان او را پس از وى هرگز، هرآیینه این کار هست نزدیک خدا گناه بزرگ. ﴿53﴾اگر آشکارا کنید چیزی را یا پنهان دارید آن را، پس هرآیینه خدا هست به هر چیز دانا. ﴿54﴾
﴿لَّا جُنَاحَ عَلَيۡهِنَّ فِيٓ ءَابَآئِهِنَّ وَلَآ أَبۡنَآئِهِنَّ وَلَآ إِخۡوَٰنِهِنَّ وَلَآ أَبۡنَآءِ إِخۡوَٰنِهِنَّ وَلَآ أَبۡنَآءِ أَخَوَٰتِهِنَّ وَلَا نِسَآئِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُنَّۗ وَٱتَّقِينَ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدًا ٥٥ إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِيِّۚ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا ٥٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ يُؤۡذُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمۡ عَذَابٗا مُّهِينٗا ٥٧ وَٱلَّذِينَ يُؤۡذُونَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ بِغَيۡرِ مَا ٱكۡتَسَبُواْ فَقَدِ ٱحۡتَمَلُواْ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِينٗا ٥٨ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَآءِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ يُدۡنِينَ عَلَيۡهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّۚ ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَن يُعۡرَفۡنَ فَلَا يُؤۡذَيۡنَۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ٥٩ ۞لَّئِن لَّمۡ يَنتَهِ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ وَٱلۡمُرۡجِفُونَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ لَنُغۡرِيَنَّكَ بِهِمۡ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَآ إِلَّا قَلِيلٗا ٦٠ مَّلۡعُونِينَۖ أَيۡنَمَا ثُقِفُوٓاْ أُخِذُواْ وَقُتِّلُواْ تَقۡتِيلٗا ٦١ سُنَّةَ ٱللَّهِ فِي ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلُۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ ٱللَّهِ تَبۡدِيلٗا ٦٢ ﴾
نیست هیچ بزه بر زنان در پرده نپوشیدن پیش پدرانِ خویش و نه پیش پسرانِ خویش و نه برادران خویش و نه پسرانِ برادرانِ خویش و نه پسران خواهران خویش و نه زنان همجنس خویش [937]و نه آنچه مالک آن شد دست ایشان و بترسید اى زنان! از خدا. هرآیینه خدا هست بر همه چیز گواه. ﴿55﴾هرآیینه خدا و فرشتگان او درود میفرستند بر پیغامبر. اى مسلمانان! درود فرستید بر وى و سلام گویید سلام گفتنى. ﴿56﴾هرآیینه آنانکه مىرنجانند خدا و پیغامبر او را، لعنت کرد خدا ایشان را در دنیا و آخرت و مهیا ساخت براى ایشان عذاب خوار کننده. ﴿57﴾و آنانکه میرنجانند مردان مسلمان و زنانِ مسلمان را به غیر گناهى که به عمل آورده باشند، هرآیینه برداشتند بار بهتان را و گناه ظاهر را. ﴿58﴾اى پیغامبر! بگو به زنان خود و دختران خود و به زنان مسلمانان که فروگذارند بر خود چادرهای خود را. این نزدیکتر است به آنکه شناخته شوند، پس ایشان را ایذا داده نشود و هست خدا آمرزندۀ مهربان [938]. ﴿59﴾و اگر باز نمانند منافقان و آنانکه در دل ایشان بیماری است و خبر بد فاش کنندگان در مدینه، البته برگماریم تو را بر ایشان، باز همسایه نباشند با تو در مدینه [939]، مگر بزمانى اندک [940]. ﴿60﴾لعنت کرده شدگان، هرجاکه یافته شوند، اسیر گرفته شود ایشان را و کشته شود ایشان را کشتن بسیار. ﴿61﴾مانند روش خدا در آنانکه بگذشتند پیش از این و هرگز نیابى روش خدا را تغیر. ﴿62﴾
﴿ يَسَۡٔلُكَ ٱلنَّاسُ عَنِ ٱلسَّاعَةِۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ ٱللَّهِۚ وَمَا يُدۡرِيكَ لَعَلَّ ٱلسَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبًا ٦٣ إِنَّ ٱللَّهَ لَعَنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمۡ سَعِيرًا ٦٤ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۖ لَّا يَجِدُونَ وَلِيّٗا وَلَا نَصِيرٗا ٦٥ يَوۡمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمۡ فِي ٱلنَّارِ يَقُولُونَ يَٰلَيۡتَنَآ أَطَعۡنَا ٱللَّهَ وَأَطَعۡنَا ٱلرَّسُولَا۠ ٦٦ وَقَالُواْ رَبَّنَآ إِنَّآ أَطَعۡنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَآءَنَا فَأَضَلُّونَا ٱلسَّبِيلَا۠ ٦٧ رَبَّنَآ ءَاتِهِمۡ ضِعۡفَيۡنِ مِنَ ٱلۡعَذَابِ وَٱلۡعَنۡهُمۡ لَعۡنٗا كَبِيرٗا ٦٨ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ ءَاذَوۡاْ مُوسَىٰ فَبَرَّأَهُ ٱللَّهُ مِمَّا قَالُواْۚ وَكَانَ عِندَ ٱللَّهِ وَجِيهٗا ٦٩ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِيدٗا ٧٠ يُصۡلِحۡ لَكُمۡ أَعۡمَٰلَكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۗ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِيمًا ٧١ إِنَّا عَرَضۡنَا ٱلۡأَمَانَةَ عَلَى ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱلۡجِبَالِ فَأَبَيۡنَ أَن يَحۡمِلۡنَهَا وَأَشۡفَقۡنَ مِنۡهَا وَحَمَلَهَا ٱلۡإِنسَٰنُۖ إِنَّهُۥ كَانَ ظَلُومٗا جَهُولٗا ٧٢ لِّيُعَذِّبَ ٱللَّهُ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتِ وَٱلۡمُشۡرِكِينَ وَٱلۡمُشۡرِكَٰتِ وَيَتُوبَ ٱللَّهُ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمَۢا ٧٣﴾
سؤال مىکنند تو را مردمان از قیامت. بگو: جز این نیست که معرفت آن نزدیک خدا است و چه چیز خبر داد تو را شاید که قیامت موجود شود در زمان نزدیک. ﴿63﴾هرآیینه خدا لعنت کرده است کافران را و آماده ساخته است براى ایشان آتش. ﴿64﴾جاودان آنجا همیشه نیابند هیچ دوستى و نه یارى دهنده. ﴿65﴾روزى که گردانیده شود روى ایشان در آتش گویند: اى کاش ما فرمان مىبردیم خدا را و فرمان مىبردیم پیغامبر را. ﴿66﴾و گویند: اى پروردگار ما! هرآیینه ما فرمان مىبردیم مهتران خود را و بزرگان خود را، پس گمراه ساختند ما را از راه. ﴿67﴾اى پروردگار ما! بده ایشان را دو چند از عذاب و لعنت کن ایشان را لعنتى سخت. ﴿68﴾اى مسلمانان! مباشید مانند آنانکه رنجانیدند موسى را، پس پاک ساخت خداى تعالى او را از آنچه گفته بودند و بود [موسى] نزدیک خدا با آبرو [941]. ﴿69﴾اى مسلمانان! بترسید از خدا و بگویید سخن استوار. ﴿70﴾تا به صلاح آرد کردارهاى شما را و بیامرزد براى شما گناهان شما را و هر که فرمان برد خداى و رسول او را، پس هرآیینه مطلبیاب شد به فیروزى بزرگ. ﴿71﴾هرآیینه ما پیش آوردیم امانت را [942]بر آسمانها و بر زمین و بر کوهها، پس قبول نکردند که بردارند آن را و بترسیدند از آن و برداشت آن را آدمى، هرآیینه وى هست ستمکار نادان [943]. ﴿72﴾تا شود آخر کار آنکه عذاب کند خداى تعالى مردان منافق و زنان منافق را و مردان مشرک و زنان مشرک را و به رحمت رجوع کند بر مردانِ مسلمان و زنان مسلمان و هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿73﴾
[914] مترجم گوید که: درین آیات ردّ است بر قول کافری که مرا دو دل دادهاند و بر آنچه اهل جاهلیت مقرر کرده بودند که مظاهره مثل مادر، حرام مؤبدی شود و تعریض است به جواب طعن کافران و منافقان به نسبت حضرتجچون زینب را تزوج فرمود که زن پسر خوانده را به زنی گرفت. [915] یعنی پس به این لقب بخوانید. [916] یعنی در حرمت نکاح. [917] یعنی صله ارحام، واجب است و توارث هجرت و اسلام منسوخ شد به توارث به قرابت و ارحام. [918] مترجم گوید: کفار در غزوۀ احزاب بر مدینه هجوم کردند و آن حضرتجبه خندق متحصن شدند و از منافقان سخنانِ نفاق سر زده شد و مخلصان استقامت ورزیدند و آخر فتح اسلام واقع شد خدای تعالی در ذَمِّ آنان ومدحِ آنان و منت نهادن برایشان نازل ساخت. [919] مترجم گوید: حاصل کلام آن است که در جهاد توقف میکنند و اگر جنگ در مقدمه نفسانی میشد، توقف نمیکردند. [920] یعنی در سوار شما. [921] یعنی از هر آینده و رونده. [922] یعنی شهید شد. [923] یعنی بنی قریظه را فرود آورد. [924] یعنی خیبر. [925] مترجم گوید: ازواج آن حضرت چیزی که نزد آن حضرت نبود از زینتِ دنیا، طلب میکردند، خدای تعالی ایشان را پند داد و زجر فرمود و احکام معاشرت با ایشان نازل ساخت و زینب، رضی الله تعالی عنها، در عقدِ زید بود. در میان ایشان ناسازگاری پدید آمد و رفته رفته به طلاق منجر شد و بعد انقضای عدت، خدای تعالی او را داخل ازواج طاهرات گردانید. منافقان زبان طعن گشادند که زنِ پسر خود را به زنی گرفت. خدای تعالی در میان آنکه پسر خوانده حکم پسر ندارد نازل ساخت. [926] مترجم گوید: مراد این جا ایذای پیغامبر است به زبان درازی. [927] مترجم گوید: درین آیت تعریض است به آن قصه که آن حضرتجنخست زینب را برای زید خطبه فرمود و آن را زینب و برادرش مکروه داشتند و این معنی مناسب حال ایشان نبود، والله اعلم. [928] مترجم گوید: درین آیت تعریض است به آن قصه که در خاطر مبارک آن حضرتجمیگذشت که اگر در میان زید و زینب مفارقت واقع شود، آن را در سلکِ ازواج صاهرات داخل نمایند، لیکن برای رعایت مراسم نیکو خواهی به حسن معاشرت دلالت میفرمود. [929] یعنی بعد از وی هیچ پیغمبر نباشد. [930] یعنی از جانب خدا وفرشتگان. [931] در متن اصلی، مؤمنان آمده است. [932] یعنی از کفار به تو رسانیده است. [933] یعنی به غیر مهر در نکاح آید. [934] یعنی در باب نکاح، چیزهاست که بر امت قرض شد و نه بر آن حضرت. [935] یعنی بعد از این دو صنف قرشیه مهاجره مهیره یا واهبه نفس غیر مهیره. [936] مترجم گوید: که این آیت، ناسخ آیت سابقه است. [937] یعنی غیر قواده. [938] یعنی عفت ایشان ظاهر شود و فاسقی تعرض ایشان نکند، والله اعلم. [939] یعنی از کردارهای خود. [940] یعنی جلا وطن کرده شوند. [941] مترجم گوید: یعنی موسی وقت غسل، ستر میکرد جهال بنی اسرائیل گفتند که او آدرست. روزی به حسب اتفاق بر کنارۀ آب غسل میکرد و جامههای خود بر سنگ نهاده بود به فرمان خدای تعالی آن سنگ روان شد. موسی عقب سنگ دوید تا آنکه جماعتی از بنی اسرائیل عریان دیدند و گفتند: ادرت ندارد و ادرت، انتفاخِ خصیه را گویند، والله اعلم. [942] یعنی استعداد و تکلیف به اوامر و نواهی، والله اعلم. [943] یعنی بالفعل عدالت و علم ندارد و قابلیت آنها دارد، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَهُ ٱلۡحَمۡدُ فِي ٱلۡأٓخِرَةِۚ وَهُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡخَبِيرُ ١ يَعۡلَمُ مَا يَلِجُ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا يَخۡرُجُ مِنۡهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ وَمَا يَعۡرُجُ فِيهَاۚ وَهُوَ ٱلرَّحِيمُ ٱلۡغَفُورُ ٢ وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَا تَأۡتِينَا ٱلسَّاعَةُۖ قُلۡ بَلَىٰ وَرَبِّي لَتَأۡتِيَنَّكُمۡ عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِۖ لَا يَعۡزُبُ عَنۡهُ مِثۡقَالُ ذَرَّةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَآ أَصۡغَرُ مِن ذَٰلِكَ وَلَآ أَكۡبَرُ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ ٣ لِّيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ ٤ وَٱلَّذِينَ سَعَوۡ فِيٓ ءَايَٰتِنَا مُعَٰجِزِينَ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٞ مِّن رِّجۡزٍ أَلِيمٞ ٥ وَيَرَى ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ هُوَ ٱلۡحَقَّ وَيَهۡدِيٓ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ ٦ وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ هَلۡ نَدُلُّكُمۡ عَلَىٰ رَجُلٖ يُنَبِّئُكُمۡ إِذَا مُزِّقۡتُمۡ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمۡ لَفِي خَلۡقٖ جَدِيدٍ ٧﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
همۀ ستایش خدایی راست که به دست اوست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و مر او راست ستایش در آخرت و اوست با حکمت آگاه. ﴿1﴾میداند آنچه در مىآید به زمین و آنچه بر مىآید از وى و آنچه فرود مىآید از آسمان و آنچه بالا میرود در وى و اوست مهربان آمرزنده. ﴿2﴾و گفتند کافران: نخواهد آمد پیش ما قیامت. بگو: آرى! قسم پروردگار من! البته خواهد آمد به شما پروردگارى که دانندۀ پوشیده است، غایب نمیشود از وى هموزن ذرهای در آسمانها و نه در زمین و نیست خردتر از آن و نه بزرگتر، مگر ثبت است در کتاب ظاهر. ﴿3﴾تا جزا دهد آنان راکه ایمان آوردند و عملهاى شایسته کردند. آن جماعت ایشان راست آمرزش و روزىِ گرامى. ﴿4﴾و آنانکه سعى کردند در ردّ آیات ما مقابله کنان، آن جماعت ایشان راست عذاب از عقوبت درد دهنده. ﴿5﴾و مىبینند آنانکه داده شده است ایشان را علم، چیزی راکه فرود آورده شد از جانب پروردگار تو راست است و دلالت کننده به سوى راه خداى غالب ستودهکار. ﴿6﴾و گفتند کافران با یکدیگر: آیا دلالت کنیم شما را بر مردى که خبر میدهد شما را که چون پاره پاره کرده شوید تمام پاره پاره شدن، هرآیینه شما در آفرینش نو باشید؟. ﴿7﴾
﴿ أَفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَم بِهِۦ جِنَّةُۢۗ بَلِ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ فِي ٱلۡعَذَابِ وَٱلضَّلَٰلِ ٱلۡبَعِيدِ ٨ أَفَلَمۡ يَرَوۡاْ إِلَىٰ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِن نَّشَأۡ نَخۡسِفۡ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضَ أَوۡ نُسۡقِطۡ عَلَيۡهِمۡ كِسَفٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّكُلِّ عَبۡدٖ مُّنِيبٖ ٩ ۞وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا دَاوُۥدَ مِنَّا فَضۡلٗاۖ يَٰجِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُۥ وَٱلطَّيۡرَۖ وَأَلَنَّا لَهُ ٱلۡحَدِيدَ ١٠ أَنِ ٱعۡمَلۡ سَٰبِغَٰتٖ وَقَدِّرۡ فِي ٱلسَّرۡدِۖ وَٱعۡمَلُواْ صَٰلِحًاۖ إِنِّي بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ ١١ وَلِسُلَيۡمَٰنَ ٱلرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهۡرٞ وَرَوَاحُهَا شَهۡرٞۖ وَأَسَلۡنَا لَهُۥ عَيۡنَ ٱلۡقِطۡرِۖ وَمِنَ ٱلۡجِنِّ مَن يَعۡمَلُ بَيۡنَ يَدَيۡهِ بِإِذۡنِ رَبِّهِۦۖ وَمَن يَزِغۡ مِنۡهُمۡ عَنۡ أَمۡرِنَا نُذِقۡهُ مِنۡ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ ١٢ يَعۡمَلُونَ لَهُۥ مَا يَشَآءُ مِن مَّحَٰرِيبَ وَتَمَٰثِيلَ وَجِفَانٖ كَٱلۡجَوَابِ وَقُدُورٖ رَّاسِيَٰتٍۚ ٱعۡمَلُوٓاْ ءَالَ دَاوُۥدَ شُكۡرٗاۚ وَقَلِيلٞ مِّنۡ عِبَادِيَ ٱلشَّكُورُ ١٣ فَلَمَّا قَضَيۡنَا عَلَيۡهِ ٱلۡمَوۡتَ مَا دَلَّهُمۡ عَلَىٰ مَوۡتِهِۦٓ إِلَّا دَآبَّةُ ٱلۡأَرۡضِ تَأۡكُلُ مِنسَأَتَهُۥۖ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ ٱلۡجِنُّ أَن لَّوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ٱلۡغَيۡبَ مَا لَبِثُواْ فِي ٱلۡعَذَابِ ٱلۡمُهِينِ ١٤ ﴾
آیا بربسته است بر خدا دروغ را؟ یا به او جنونى است؟ بلکه آنانکه ایمان نمىآرند به آخرت، در عقوبت باشند و در گمراهى دورند. ﴿8﴾آیا ندیدند به سوى آنچه پیش روى ایشان است و آنچه پس پشت ایشان است از آسمان و زمین. اگر خواهیم فروبریم ایشان را به زمین یا بیفکنیم بر ایشان پارهها از آسمان، هرآیینه در این کار نشانهای است هر بندۀ رجوع کننده را. ﴿9﴾و هرآیینه دادیم داود را از نزدیک خود بزرگى. گفتیم: اى کوهها! به زیروبم تسبیح گویید همراه او و مسخرش ساختیم مرغان را و نرم گردانیدیم براى او آهن. ﴿10﴾[فرمودیم] که: بساز زرههاى گشاده و اندازه نگاهدار در بافتن حلقهها و [اى اهل بیت داود]! به عمل آرید کردارهاى شایسته، هرآیینه من به آنچه میکنید بیناام. ﴿11﴾و مسخر ساختیم براى سلیمان، باد را. سیر اول روز و یک ماهه راه بود و سیر آخر روز او نیز یک ماهه راه بود و روان ساختیم براى او چشمۀ مس و مسخّر ساختیم از دیوان، کسى را که کار میکرد پیش او به حکم پروردگار خویش و هر که کجى کند از دیوان از حکم ما، بچشانیم او را پارهای از عقوبت دوزخ. ﴿12﴾مىساختند براى او آنچه میخواست از قلعهها و صورتها و کاسهها بقدر حوضها و دیگهای ثابت در جاهاى خود. گفتیم: به عمل آرید اى کسان داود سپاسدارى را و اندک کسى هست از بندگان من شکرگزارنده. ﴿13﴾پس چون مقرر کردیم به روى مرگ، دلالت نکرد دیوان را بر موت او، مگر کرم چوبخواره که مىخورد عصاى سلیمان را. پس چون بیفتاد، واضح شد پیش دیوان که اگر مىدانستند غیب را، درنگ نمیکردند در عذاب خوار کننده. ﴿14﴾
﴿ لَقَدۡ كَانَ لِسَبَإٖ فِي مَسۡكَنِهِمۡ ءَايَةٞۖ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٖ وَشِمَالٖۖ كُلُواْ مِن رِّزۡقِ رَبِّكُمۡ وَٱشۡكُرُواْ لَهُۥۚ بَلۡدَةٞ طَيِّبَةٞ وَرَبٌّ غَفُورٞ ١٥ فَأَعۡرَضُواْ فَأَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ سَيۡلَ ٱلۡعَرِمِ وَبَدَّلۡنَٰهُم بِجَنَّتَيۡهِمۡ جَنَّتَيۡنِ ذَوَاتَيۡ أُكُلٍ خَمۡطٖ وَأَثۡلٖ وَشَيۡءٖ مِّن سِدۡرٖ قَلِيلٖ ١٦ ذَٰلِكَ جَزَيۡنَٰهُم بِمَا كَفَرُواْۖ وَهَلۡ نُجَٰزِيٓ إِلَّا ٱلۡكَفُورَ ١٧ وَجَعَلۡنَا بَيۡنَهُمۡ وَبَيۡنَ ٱلۡقُرَى ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَا قُرٗى ظَٰهِرَةٗ وَقَدَّرۡنَا فِيهَا ٱلسَّيۡرَۖ سِيرُواْ فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا ءَامِنِينَ ١٨ فَقَالُواْ رَبَّنَا بَٰعِدۡ بَيۡنَ أَسۡفَارِنَا وَظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَحَادِيثَ وَمَزَّقۡنَٰهُمۡ كُلَّ مُمَزَّقٍۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّكُلِّ صَبَّارٖ شَكُورٖ ١٩ وَلَقَدۡ صَدَّقَ عَلَيۡهِمۡ إِبۡلِيسُ ظَنَّهُۥ فَٱتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقٗا مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٢٠ وَمَا كَانَ لَهُۥ عَلَيۡهِم مِّن سُلۡطَٰنٍ إِلَّا لِنَعۡلَمَ مَن يُؤۡمِنُ بِٱلۡأٓخِرَةِ مِمَّنۡ هُوَ مِنۡهَا فِي شَكّٖۗ وَرَبُّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٍ حَفِيظٞ ٢١ قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَمۡلِكُونَ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا لَهُمۡ فِيهِمَا مِن شِرۡكٖ وَمَا لَهُۥ مِنۡهُم مِّن ظَهِيرٖ ٢٢﴾
هرآیینه بود قوم سبا را در جاى ماندن نشانهای. مر ایشان را بود و بوستان از جانب راست و از جانب چپ. گفتیم: بخورید رزق پروردگار خویش و شکر گویید او را. [شما را] شهرى هست پاکیزه و پروردگارى آمرزنده. ﴿15﴾پس روى گردانیدند [944]. پس فرستادیم بر ایشان سیلى تند [945]و عوض دادیم ایشان را به جاى دو بوستان ایشان دو بوستانى دیگر، خداوندِ میوههاى بدمزه و خداوند درخت گز و چیزى اندک از درخت کنار. ﴿16﴾این سزا دادیم ایشان را به سبب ناسپاسى ایشان و سزایِ بد نمىدهیم مگر ناسپاس را. ﴿17﴾و پیدا کردیم میان ایشان و میان آن دیههاکه برکت نهادیم در آن [946]، دیهها متصل با یکدیگر و مقرر کردیم در آن دیهها آمد و رفت را. گفتیم: سیر کنید در این دیهها شبها و روزها ایمن شده. ﴿18﴾پس گفتند: [947]اى پروردگار ما! دورى پیدا کن در میان سفرهاى ما. و ستم کردند بر خویش، پس گردانیدیم ایشان را افسانهها و پاره پاره ساختیم ایشان را تمام پاره پاره ساختن. هرآیینه در این ماجرا نشانهها است هر صبر کنندۀ شکر گوینده را. ﴿19﴾و هرآیینه راست یافت شیطان در حق ایشان اندیشۀ خود را، پس پیروى او کردند مگر گروهى اندک از مسلمانان. ﴿20﴾و نبود شیطان را بر ایشان هیچ غلبه، لیکن مبتلا گردانیم تا بدانیم کسى را که ایمان مىآرد به آخرت از آنکه وى در شبهه است از وی پروردگار تو بر هر چیز نگاهبان است. ﴿21﴾بگو: بخوانید آنان را که گمان میکنید به جز خدا، مالک نیستند هم وزن یک ذرّه در آسمانها و نه در زمین و نیست ایشان را در آسمان و زمین، هیچ شرکتى و نیست خدا را از ایشان هیچ یارى دهنده. ﴿22﴾
﴿ وَلَا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ عِندَهُۥٓ إِلَّا لِمَنۡ أَذِنَ لَهُۥۚ حَتَّىٰٓ إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمۡ قَالُواْ مَاذَا قَالَ رَبُّكُمۡۖ قَالُواْ ٱلۡحَقَّۖ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡكَبِيرُ ٢٣ ۞قُلۡ مَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ قُلِ ٱللَّهُۖ وَإِنَّآ أَوۡ إِيَّاكُمۡ لَعَلَىٰ هُدًى أَوۡ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٢٤ قُل لَّا تُسَۡٔلُونَ عَمَّآ أَجۡرَمۡنَا وَلَا نُسَۡٔلُ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ٢٥ قُلۡ يَجۡمَعُ بَيۡنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ يَفۡتَحُ بَيۡنَنَا بِٱلۡحَقِّ وَهُوَ ٱلۡفَتَّاحُ ٱلۡعَلِيمُ ٢٦ قُلۡ أَرُونِيَ ٱلَّذِينَ أَلۡحَقۡتُم بِهِۦ شُرَكَآءَۖ كَلَّاۚ بَلۡ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٢٧ وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا كَآفَّةٗ لِّلنَّاسِ بَشِيرٗا وَنَذِيرٗا وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٢٨ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٢٩ قُل لَّكُم مِّيعَادُ يَوۡمٖ لَّا تَسۡتَٔۡخِرُونَ عَنۡهُ سَاعَةٗ وَلَا تَسۡتَقۡدِمُونَ ٣٠ وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَن نُّؤۡمِنَ بِهَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ وَلَا بِٱلَّذِي بَيۡنَ يَدَيۡهِۗ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلظَّٰلِمُونَ مَوۡقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِمۡ يَرۡجِعُ بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٍ ٱلۡقَوۡلَ يَقُولُ ٱلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ لِلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ لَوۡلَآ أَنتُمۡ لَكُنَّا مُؤۡمِنِينَ ٣١ ﴾
و سود نکند درخواست، نزدیک خداى تعالى، مگر براى کسی که دستورى داده باشد براى [948]او. [اهل محشر مضطرب شوند] تا آنگاه که اضطراب دور کرده آید از دل ایشان، گویند: چه چیز فرموده است پروردگار شما؟ ملاء اعلى گویند: فرموده است سخن راست. و اوست بلند مرتبۀ بزرگ قدیر. ﴿23﴾بگو: که روزى میدهد شما را از جانب آسمانها و زمین؟ باز بگو: خدا میدهد و هرآیینه ما یا شما بر هدایتیم یا در گمراهى ظاهر. ﴿24﴾بگو: سؤال کرده نخواهید شد شما از گناه ما و سؤال کرده نخواهیم شد ما از آنچه شما مىکنید. ﴿25﴾بگو: جمع خواهد کرد پروردگار ما میان ما. باز حکم کند میان ما (یعنى میان ما و شما) به راستى و اوست حکم کنندۀ دانا. ﴿26﴾بگو: بنمایید مرا آنانکه ایشان را لاحق کردهاید به خدا شریک ساخته. نه چنین است! بلکه خدا همونست غالب با حکمت. ﴿27﴾و نفرستادیم تو را الاّ براى مردمان همۀ ایشان، مژده دهنده و ترساننده و لیکن اکثر مردمان نمیدانند. ﴿28﴾و میگویند: کى بوجود آید این وعده، اگر شما راستگویید؟. ﴿29﴾بگو: شما را است وعدۀ روزى که باز پس ننمایید از آن ساعتى و نه پیش دستى کنید. ﴿30﴾و گفتند کافران (یعنى مشرکان): هرگز باور نداریم این قرآن را و نه آن کتاب راکه پیش از وى بود. و تعجب کنى اى بیننده! اگر ببینى چون ستمکاران ایستاده کرده شوند نزدیک پروردگار خویش، باز میگرداند بعض ایشان به سوى بعض سخن را [949]. میگویند آنانکه ناتوان گرفته شد ایشان را به آنانکه سرکشى کردند: اگر نمىبودید شما، هرآیینه ما مسلمان مىشدیم. ﴿31﴾
﴿ قَالَ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ لِلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُوٓاْ أَنَحۡنُ صَدَدۡنَٰكُمۡ عَنِ ٱلۡهُدَىٰ بَعۡدَ إِذۡ جَآءَكُمۖ بَلۡ كُنتُم مُّجۡرِمِينَ ٣٢ وَقَالَ ٱلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ لِلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ بَلۡ مَكۡرُ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ إِذۡ تَأۡمُرُونَنَآ أَن نَّكۡفُرَ بِٱللَّهِ وَنَجۡعَلَ لَهُۥٓ أَندَادٗاۚ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۚ وَجَعَلۡنَا ٱلۡأَغۡلَٰلَ فِيٓ أَعۡنَاقِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۖ هَلۡ يُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٣٣ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا فِي قَرۡيَةٖ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتۡرَفُوهَآ إِنَّا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ كَٰفِرُونَ ٣٤ وَقَالُواْ نَحۡنُ أَكۡثَرُ أَمۡوَٰلٗا وَأَوۡلَٰدٗا وَمَا نَحۡنُ بِمُعَذَّبِينَ ٣٥ قُلۡ إِنَّ رَبِّي يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقۡدِرُ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٣٦ وَمَآ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُكُم بِٱلَّتِي تُقَرِّبُكُمۡ عِندَنَا زُلۡفَىٰٓ إِلَّا مَنۡ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ جَزَآءُ ٱلضِّعۡفِ بِمَا عَمِلُواْ وَهُمۡ فِي ٱلۡغُرُفَٰتِ ءَامِنُونَ ٣٧ وَٱلَّذِينَ يَسۡعَوۡنَ فِيٓ ءَايَٰتِنَا مُعَٰجِزِينَ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ٱلۡعَذَابِ مُحۡضَرُونَ ٣٨ قُلۡ إِنَّ رَبِّي يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَيَقۡدِرُ لَهُۥۚ وَمَآ أَنفَقۡتُم مِّن شَيۡءٖ فَهُوَ يُخۡلِفُهُۥۖ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلرَّٰزِقِينَ ٣٩ ﴾
گفتند سرکشان با ناتوانان: آیا ما بازداشتیم شما را از هدایت بعد از آنکه آمد به شما؟! بلکه شما بودید گناهکار. ﴿32﴾و گفتند: نا توانان سرکشان را: نه بلکه بازداشت ما را مکر شب و روز [950]چون میفرمودید ما را که کافر شویم به خدا و مقرر کنیم براى او همتایان را. و در دل دارند همۀ ایشان پشیمانى، چون بینند عذاب را و بیاندازیم طوقها در گردنِ کافران. سزا داده نمىشوند مگر به وفق آنچه میکردند. ﴿33﴾و نفرستادیم در هیچ دهى بیم کنندهای را، مگر گفتند منعمان آن ده: هرآیینه ما به آنچه فرستاده شده است شما را همراه آن نامعتقدیم. ﴿34﴾و گفتند: ما زیادهتریم به اعتبار اموال و اولاد و نیستیم ما عذاب کرده شده. ﴿35﴾بگو: هرآیینه پروردگار من گشاده میکند روزى را براى هر که خواهد و تنگ میکند براى هر که خواهد، لیکن اکثر مردمان نمیدانند. ﴿36﴾و نیست اموال شما و نه اولاد شما آنچیز که مقرّب گرداند شما را نزدیک ما به مرتبۀ قربت، لیکن مقرب آن است که ایمان آورد و کرد کردار شایسته. پس آن جماعت، ایشان راست جزای دو چند به مقابله آن که عمل کردند و ایشان در کوشکهاى بلند ایمن باشند. ﴿37﴾و آنانکه سعى میکنند در ردّ آیات ما مقابله کنان، آن جماعت در عذاب حاضر کرده شوند. ﴿38﴾بگو: هرآیینه پروردگار من گشاده میکند روزى را براى هر که خواهد از بندگان خود و تنگ میسازد براى هر که خواهد و هرچه خرج کنید از هر جنس که باشد، پس خداى عوض آن دهد و او بهترین روزى دهندگان است. ﴿39﴾
﴿ وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا ثُمَّ يَقُولُ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ أَهَٰٓؤُلَآءِ إِيَّاكُمۡ كَانُواْ يَعۡبُدُونَ ٤٠ قَالُواْ سُبۡحَٰنَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِمۖ بَلۡ كَانُواْ يَعۡبُدُونَ ٱلۡجِنَّۖ أَكۡثَرُهُم بِهِم مُّؤۡمِنُونَ ٤١ فَٱلۡيَوۡمَ لَا يَمۡلِكُ بَعۡضُكُمۡ لِبَعۡضٖ نَّفۡعٗا وَلَا ضَرّٗا وَنَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُواْ ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلنَّارِ ٱلَّتِي كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ٤٢ وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٖ قَالُواْ مَا هَٰذَآ إِلَّا رَجُلٞ يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمۡ عَمَّا كَانَ يَعۡبُدُ ءَابَآؤُكُمۡ وَقَالُواْ مَا هَٰذَآ إِلَّآ إِفۡكٞ مُّفۡتَرٗىۚ وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٞ ٤٣ وَمَآ ءَاتَيۡنَٰهُم مِّن كُتُبٖ يَدۡرُسُونَهَاۖ وَمَآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهِمۡ قَبۡلَكَ مِن نَّذِيرٖ ٤٤ وَكَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَمَا بَلَغُواْ مِعۡشَارَ مَآ ءَاتَيۡنَٰهُمۡ فَكَذَّبُواْ رُسُلِيۖ فَكَيۡفَ كَانَ نَكِيرِ ٤٥ ۞قُلۡ إِنَّمَآ أَعِظُكُم بِوَٰحِدَةٍۖ أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثۡنَىٰ وَفُرَٰدَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُواْۚ مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍۚ إِنۡ هُوَ إِلَّا نَذِيرٞ لَّكُم بَيۡنَ يَدَيۡ عَذَابٖ شَدِيدٖ ٤٦ قُلۡ مَا سَأَلۡتُكُم مِّنۡ أَجۡرٖ فَهُوَ لَكُمۡۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٞ ٤٧ قُلۡ إِنَّ رَبِّي يَقۡذِفُ بِٱلۡحَقِّ عَلَّٰمُ ٱلۡغُيُوبِ ٤٨ قُلۡ جَآءَ ٱلۡحَقُّ وَمَا يُبۡدِئُ ٱلۡبَٰطِلُ وَمَا يُعِيدُ ٤٩ قُلۡ إِن ضَلَلۡتُ فَإِنَّمَآ أَضِلُّ عَلَىٰ نَفۡسِيۖ وَإِنِ ٱهۡتَدَيۡتُ فَبِمَا يُوحِيٓ إِلَيَّ رَبِّيٓۚ إِنَّهُۥ سَمِيعٞ قَرِيبٞ ٥٠ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ فَزِعُواْ فَلَا فَوۡتَ وَأُخِذُواْ مِن مَّكَانٖ قَرِيبٖ ٥١وَقَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِهِۦ وَأَنَّىٰ لَهُمُ ٱلتَّنَاوُشُ مِن مَّكَانِۢ بَعِيدٖ ٥٢ وَقَدۡ كَفَرُواْ بِهِۦ مِن قَبۡلُۖ وَيَقۡذِفُونَ بِٱلۡغَيۡبِ مِن مَّكَانِۢ بَعِيدٖ ٥٣ وَحِيلَ بَيۡنَهُمۡ وَبَيۡنَ مَا يَشۡتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشۡيَاعِهِم مِّن قَبۡلُۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ فِي شَكّٖ مُّرِيبِۢ ٥٤﴾
و روزی که برانگیزد خدا ایشان را همه یکجا، باز بگوید به فرشتگان: آیا ایشان شما را عبادت مىکردند؟!. ﴿40﴾فرشتگان گویند: پاکى تو راست، تو کار ساز مایى سواى ایشان، بلکه ایشان عبادت مىکردند دیوان را [951]. اکثر ایشان به دیوان اعتقاد داشتند. ﴿41﴾پس امروز نمىتواند بعض شما براى بعض سود رسانیدن و نه زیان کردن و فرماییم ستمکاران را: بچشید عذاب آتشى که شما دروغ مىداشتید آن را. ﴿42﴾و چون خوانده مىشود بر ایشان آیات ما روشن آمده، گویند با یکدیگر: نیست این پیغامبر مگر مردی که میخواهد که بازدارد شما را از آنچه مىپرستیدند پدران شما، و گویند: نیست این [قرآن] مگر دروغى بر بافته، و گویند کافران سخن راست را چون بیاید بدیشان: نیست این مگر سحر ظاهر. ﴿43﴾و ندادیم مشرکان عرب را کتابها که بخوانند آن را و نفرستادیم به سوى ایشان پیش از تو هیچ ترساننده. ﴿44﴾و دروغى داشتند آنانکه پیش از ایشان بودند، و این مشرکان نرسیدهاند به ده یک آنچه داده بودیم به پیشینیان، پس به دروغ نسبت کردند پیغامبرانِ مرا، پس چگونه بود عقوبت من. ﴿45﴾بگو: جز این نیست که پند میدهم شما را به یک کلمه که برخیزید براى خدا دوگان دوگان و یک یک، باز تأمّل کنید که نیست به این یار شما هیچ جنونى، نیست او مگر بیم کننده براى شما پیش از آمدن عذاب سخت. ﴿46﴾بگو: آنچه سؤال کرده باشم از شما از جنس مزد، پس آن شماراست، نیست مزد من مگر بر خدا و او بر همه چیز خبردار است. ﴿47﴾بگو: هرآیینه پروردگار من برمی تابد از علم غیب وحى راست را، آن پروردگار دانای پوشیدهها است. ﴿48﴾بگو: آمد سخن راست. و آفرینش نو نمیکند معبود باطل و نه دیگر بار آفریند. ﴿49﴾بگو: اگر گمراه شدم، پس جز این نیست که گمراه میشوم بر نفس خویش و اگر راه یابم، پس به سبب آن است که وحى فرستد به سوى من پروردگار من. هرآیینه وى شنوا نزدیک است. ﴿50﴾و تعجب کنى اگر ببینى چون مضطرب شوند، پس نباشد از عذاب خلاص شدن و گرفته شوند از هر جانب نزدیک [952]. ﴿51﴾و گویند آنگاه: ایمان آوردیم به قرآن و از کجا بُوَد ایشان را به دست آوردن ایمان از جاى دور (یعنى محال شد) . ﴿52﴾و حال آنکه کافر بودند به قرآن پیش از این و مىاندازند [953]نادیده از مکان دور. ﴿53﴾و جدایى افکنده شده میان ایشان و میان آنچه میخواستند، چنانچه کرده شد به امثال ایشان پیش از این. هرآیینه ایشان بودند در شک قوى. ﴿54﴾
[944] یعنی از شکر. [945] یعنی سیلی که به پشتها بند کرده بودند. [946] یعنی شام. [947] یعنی به زیانِ حال. [948] یعنی اذن شفاعت داد. [949] یعنی سؤال و جواب کنند. [950] یعنی مکر شماکه پیوسته در سعی آن بودید. [951] یعنی عبادت ملائکه به جهت وسوسه شیاطین بود، پس گویا عبات شیاطین کردند.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ جَاعِلِ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ رُسُلًا أُوْلِيٓ أَجۡنِحَةٖ مَّثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَۚ يَزِيدُ فِي ٱلۡخَلۡقِ مَا يَشَآءُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ١ مَّا يَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِكَ لَهَاۖ وَمَا يُمۡسِكۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٢ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡۚ هَلۡ مِنۡ خَٰلِقٍ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۚ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ ٣﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
همه ستایش خداى را است، آفرینندۀ آسمانها و زمین، سازنده فرشتگان را پیغامبر، سازنده ایشان را خداوندِ بازوها دوگان دوگان و سهگان سهگان و چهارگان چهارگان. زیاده میکند در آفرینش هرچه خواهد، هرآیینه خدا بر هر چیز تواناست. ﴿1﴾آنچه گشاده سازد خدا براى مردمان از رحمت، پس هیچ بند کنندهای نیست آن را و آنچه بند کند، پس هیچ گشاده سازنده نیست آن را بعد از وى یعنى غیر وى. و اوست غالب با حکمت. ﴿2﴾اى مردمان! یاد کنید نعمت خدا بر خویش. آیا هیچ آفریننده هست غیر خدا، روزى میدهد خدا شما را از جانب آسمان و زمین، نیست هیچ معبود مگر وى، پس از کجا گردانیده مىشوید؟. ﴿3﴾
﴿وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدۡ كُذِّبَتۡ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِكَۚ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ ٤ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۖ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِٱللَّهِ ٱلۡغَرُورُ ٥ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ لَكُمۡ عَدُوّٞ فَٱتَّخِذُوهُ عَدُوًّاۚ إِنَّمَا يَدۡعُواْ حِزۡبَهُۥ لِيَكُونُواْ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ ٦ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدٞۖ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٞ كَبِيرٌ ٧ أَفَمَن زُيِّنَ لَهُۥ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ فَرَءَاهُ حَسَنٗاۖ فَإِنَّ ٱللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُۖ فَلَا تَذۡهَبۡ نَفۡسُكَ عَلَيۡهِمۡ حَسَرَٰتٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِمَا يَصۡنَعُونَ ٨ وَٱللَّهُ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ ٱلرِّيَٰحَ فَتُثِيرُ سَحَابٗا فَسُقۡنَٰهُ إِلَىٰ بَلَدٖ مَّيِّتٖ فَأَحۡيَيۡنَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَاۚ كَذَٰلِكَ ٱلنُّشُورُ ٩ مَن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡعِزَّةَ فَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ جَمِيعًاۚ إِلَيۡهِ يَصۡعَدُ ٱلۡكَلِمُ ٱلطَّيِّبُ وَٱلۡعَمَلُ ٱلصَّٰلِحُ يَرۡفَعُهُۥۚ وَٱلَّذِينَ يَمۡكُرُونَ ٱلسَّئَِّاتِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدٞۖ وَمَكۡرُ أُوْلَٰٓئِكَ هُوَ يَبُورُ ١٠ وَٱللَّهُ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ جَعَلَكُمۡ أَزۡوَٰجٗاۚ وَمَا تَحۡمِلُ مِنۡ أُنثَىٰ وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلۡمِهِۦۚ وَمَا يُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٖ وَلَا يُنقَصُ مِنۡ عُمُرِهِۦٓ إِلَّا فِي كِتَٰبٍۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ ١١﴾
و اگر به دروغ نسبت کنند تو را، پس هرآیینه به دروغ نسبت کرده شدند پیغامبران پیش از تو و به سوى خدا باز گردانیده مىشود کارها. ﴿4﴾اى مردمان! هرآیینه وعدۀ خدا راست است. پس فریفته نکند شما را زندگانى دنیا و نفریبد شما را به نسبت خدا شیطان فریب دهنده. ﴿5﴾هرآیینه شیطان شما راست دشمن، پس دشمن گیرید او را. جز این نیست که میخواند تابعان خود را تا باشند از اهل دوزخ. ﴿6﴾آنانکه کافر شدند ایشان راست عذاب سخت و آنانکه ایمان آوردند و کردند عملهاى شایسته، ایشان راست آمرزش و مزد بزرگ. ﴿7﴾آیا کسی که آراسته کرده شد براى او عمل زشت او، پس نیک دید آن را مثل مؤمن صالح باشد؟ پس هرآیینه خدا گمراه میکند هر که را خواهد و راه مىنماید هر که را خواه.د پس باید که هلاک نشود نفس تو بر ایشان از روى دریغ. هرآیینه خدا داناست به آنچه مىکنند. ﴿8﴾و خدا آن است که فرستاد بادها را، پس برانگیخت آن بادها ابر را، پس روان کردیم ابر را به سوى شهر مرده، پس زنده ساختیم به آن ابر زمین را بعدِ مرده بودنِ آن، همچنین خواهد بود برانگیختن مردگان. ﴿9﴾هر که خواهد ارجمندی، پس خدای راست ارجمندی، همه یکجا. به سوی او بالا میرود سخن پاکیزه، و عمل صالح بلندی گرداندش خدا و آنان که میاندیشند فتنهها، ایشان راست عذاب سخت و بداندیشی ایشان همان نابود شود. ﴿10﴾خدا آفرید شما را از خاک، باز از نطفه، باز گردانید شما را جفت مرد و زن و در شکم بر نمیدارد هیچ زنى و نمىزاید مگر به علم خدا و زندگانى داده نمىشود هیچ دراز عمرى و کم کرده نمىشود از عمر وى، الاّ ثبت است در کتاب، هرآیینه این کار بر خدا آسان است. ﴿11﴾
﴿ وَمَا يَسۡتَوِي ٱلۡبَحۡرَانِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ سَآئِغٞ شَرَابُهُۥ وَهَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞۖ وَمِن كُلّٖ تَأۡكُلُونَ لَحۡمٗا طَرِيّٗا وَتَسۡتَخۡرِجُونَ حِلۡيَةٗ تَلۡبَسُونَهَاۖ وَتَرَى ٱلۡفُلۡكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ١٢ يُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَيُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُۚ وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا يَمۡلِكُونَ مِن قِطۡمِيرٍ ١٣ إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا يَسۡمَعُواْ دُعَآءَكُمۡ وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَكُمۡۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكۡفُرُونَ بِشِرۡكِكُمۡۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثۡلُ خَبِيرٖ ١٤ ۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ أَنتُمُ ٱلۡفُقَرَآءُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ ١٥ إِن يَشَأۡ يُذۡهِبۡكُمۡ وَيَأۡتِ بِخَلۡقٖ جَدِيدٖ ١٦ وَمَا ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ بِعَزِيزٖ ١٧ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ وَإِن تَدۡعُ مُثۡقَلَةٌ إِلَىٰ حِمۡلِهَا لَا يُحۡمَلۡ مِنۡهُ شَيۡءٞ وَلَوۡ كَانَ ذَا قُرۡبَىٰٓۗ إِنَّمَا تُنذِرُ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُم بِٱلۡغَيۡبِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَۚ وَمَن تَزَكَّىٰ فَإِنَّمَا يَتَزَكَّىٰ لِنَفۡسِهِۦۚ وَإِلَى ٱللَّهِ ٱلۡمَصِيرُ ١٨﴾
برابر نیستند [954]دو دریا، این یک شیرین، در نهایت شیرینی است، خوشگوار است آبِ او و آن دیگر به تلخى مایل است و از هر یکى مىخورید گوشت تازه و بر مىآرید زیورى که مىپوشید آن را و مىبینى کشتیها را در دریا شکافندۀ آب، تا روزى طلب بکنید از فضل او و تا بود که شما شکر گویید. ﴿12﴾در مىآرد شب را در روز و در مىآرد روز را در شب و رام ساخت آفتاب و ماه را، هر یکى میرود به میعادى معین. این است خدا پروردگار شما، مر او راست پادشاهى و آنانکه میپرستید بجز وى، مالک نمىشوند مقدار پوست خسته. ﴿13﴾اگر بخوانید ایشان را نشوند خواندن شما را و اگر به فرض بشنوند، قبول نکنند گفتۀ شما و روز قیامت منکر شوند، شریک مقرّر کردن شما را و خبر ندهد تو را هیچکس مانند دانا [955]. ﴿14﴾اى مردمان! شمایید محتاج به سوى خدا و خدا همونست بىاحتیاج ستودهکار. ﴿15﴾اگر خواهد، نابود سازد شما را و بیارد آفرینش نو. ﴿16﴾و نیست این کار بر خدا دشوار. ﴿17﴾و برنمیدارد هیچ بردارنده بار دیگرى را و اگر بخواند گرانبار کسى را به سوى بار خویش، برداشته نشود از آن بار چیزى، اگرچه آن کس خداوند خویشى باشد. جز این نیست که بیم میکنى آنان را که مىترسند از پروردگار خویش غایبانه و برپا داشتهاند نماز را و هر که پاک شد، پس جز این نیست که پاک میشود براى نفع خویش و به سوى خداست بازگشت. ﴿18﴾
﴿ وَمَا يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُ ١٩ وَلَا ٱلظُّلُمَٰتُ وَلَا ٱلنُّورُ ٢٠ وَلَا ٱلظِّلُّ وَلَا ٱلۡحَرُورُ ٢١ وَمَا يَسۡتَوِي ٱلۡأَحۡيَآءُ وَلَا ٱلۡأَمۡوَٰتُۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُسۡمِعُ مَن يَشَآءُۖ وَمَآ أَنتَ بِمُسۡمِعٖ مَّن فِي ٱلۡقُبُورِ ٢٢ إِنۡ أَنتَ إِلَّا نَذِيرٌ ٢٣ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ بَشِيرٗا وَنَذِيرٗاۚ وَإِن مِّنۡ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٞ ٢٤ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدۡ كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَبِٱلزُّبُرِ وَبِٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُنِيرِ ٢٥ ثُمَّ أَخَذۡتُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۖ فَكَيۡفَ كَانَ نَكِيرِ ٢٦ أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ ثَمَرَٰتٖ مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهَاۚ وَمِنَ ٱلۡجِبَالِ جُدَدُۢ بِيضٞ وَحُمۡرٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٞ ٢٧ وَمِنَ ٱلنَّاسِ وَٱلدَّوَآبِّ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ مُخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُۥ كَذَٰلِكَۗ إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ ٢٨ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَتۡلُونَ كِتَٰبَ ٱللَّهِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ يَرۡجُونَ تِجَٰرَةٗ لَّن تَبُورَ ٢٩ لِيُوَفِّيَهُمۡ أُجُورَهُمۡ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ غَفُورٞ شَكُورٞ ٣٠﴾
و برابر نیستند نابینا و بینا. ﴿19﴾و نه تاریکیها و نه روشنى. ﴿20﴾و نه سایه و نه باد گرم. ﴿21﴾و برابر نمىشوند زندگان و مردگان. هرآیینه خدا مىشنواند. هر که را خواهد و نیستى تو شنواننده کسی که راکی در گور باشد. ﴿22﴾نیستى تو مگر ترساننده. ﴿23﴾هرآیینه ما فرستادهایم تو را به دین راست، بشارت دهنده و بیم کننده. و نیست هیچ امتى مگر گذشته است در آن بیم کنندهای ﴿24﴾و اگر به دروغ نسبت کنند تو را، پس هرآیینه دروغى داشته بودند آنانکه پیش از ایشان بودند. آمدند بدیشان پیغامبران ایشان به نشانههاى واضح و به نامهاى الهى و به کتاب روشن. ﴿25﴾باز گرفتار کردم کافران را، پس چگونه بود عقوبت من. ﴿26﴾آیا ندیدى که خدا فرود آورد از آسمان آب را، پس برآوردیم به سبب آن میوههایی گوناگون رنگ آن؟ و از کوهها راهها است گوناگون رنگ، طایفهای سفید و طایفهای سرخ و طایفهای سیاه در نهایت سیاهى. ﴿27﴾و از مردمان و جانوران و چهارپایان گوناگون است رنگ او همچنان. جز این نیست که میترسند از خدا عالمان از بندگان او. هرآیینه خدا غالب آمرزنده است. ﴿28﴾هرآیینه آنانکه تلاوت مىکنند کتاب خدا را و برپا داشتهاند نماز را و خرج کردهاند از آنچه روزى دادیم ایشان را پنهان و آشکارا، امیدوارند سوداگرىای راکه هرگز هلاک نشود. ﴿29﴾تا به تمام رساند به سوى ایشان مزد ایشان را و زیاده دهد ایشان را از فضل خود. هرآیینه او آمرزندۀ قدردان است. ﴿30﴾
﴿ وَٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ هُوَ ٱلۡحَقُّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ بِعِبَادِهِۦ لَخَبِيرُۢ بَصِيرٞ ٣١ ثُمَّ أَوۡرَثۡنَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَيۡنَا مِنۡ عِبَادِنَاۖ فَمِنۡهُمۡ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ وَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞ وَمِنۡهُمۡ سَابِقُۢ بِٱلۡخَيۡرَٰتِ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡكَبِيرُ ٣٢ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا يُحَلَّوۡنَ فِيهَا مِنۡ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٖ وَلُؤۡلُؤٗاۖ وَلِبَاسُهُمۡ فِيهَا حَرِيرٞ ٣٣ وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَذۡهَبَ عَنَّا ٱلۡحَزَنَۖ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٞ شَكُورٌ ٣٤ ٱلَّذِيٓ أَحَلَّنَا دَارَ ٱلۡمُقَامَةِ مِن فَضۡلِهِۦ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٞ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٞ ٣٥ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَهُمۡ نَارُ جَهَنَّمَ لَا يُقۡضَىٰ عَلَيۡهِمۡ فَيَمُوتُواْ وَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُم مِّنۡ عَذَابِهَاۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي كُلَّ كَفُورٖ ٣٦ وَهُمۡ يَصۡطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا نَعۡمَلۡ صَٰلِحًا غَيۡرَ ٱلَّذِي كُنَّا نَعۡمَلُۚ أَوَ لَمۡ نُعَمِّرۡكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَآءَكُمُ ٱلنَّذِيرُۖ فَذُوقُواْ فَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِن نَّصِيرٍ ٣٧ إِنَّ ٱللَّهَ عَٰلِمُ غَيۡبِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٣٨﴾
و آنچه وحى فرستادیم به سوى تو از قرآن، همونست راست باوردارندۀ آنچه پیش از وی است، هرآیینه خدا به بندگان خود خبردار بیناست. ﴿31﴾باز میراث دادیم قرآن را به آنانکه برگزیدیم ایشان را از بندگان خود [956]، پس بعض ایشان ستمکار است بر نفس خود و بعض ایشان میانهرو است و بعض ایشان سبقت کننده است به سوى نیکىها به حکم خدا. این است فضل بزرگ. ﴿32﴾بوستانهاى همیشه ماندن، درآیند آنجا، زیور داده شود ایشان را آنجا از قسم و ستوانههاى طلا و مروارید و لباس ایشان آنجا جامۀ ابریشمى باشد. ﴿33﴾و گفتند: همۀ ستایش خدای راست که دور کرد از ما اندوه را، هرآیینه پروردگار ما آمرزندۀ قدرشناس است. ﴿34﴾آن که فرود آورد ما را به سراى همیشه ماندن از فضل خود. نرسد به ما آنجا هیچ رنجى و نرسد به ما آنجا هیچ ماندگى. ﴿35﴾و آنان که کافر شدند، ایشان راست آتش دوزخ، نه حکم کرده شود بر ایشان تا بمیرند و نه سبک کرده شود از ایشان چیزى از عذاب دوزخ، همچنین سزا میدهیم هر ناسپاس را. ﴿36﴾و اهل دوزخ فریاد کنند در آنجاکه: اى پروردگار ما! بیرون آر ما را تا بکنیم کار شایسته بجز آنکه میکردیم. [گوییم]: آیا زندگانى ندادیم شما را آنقدر که پندپذیر شود در آن هر که پندپذیرفتن خواهد؟ و آمد به شما ترساننده. پس بچشید، پس نیست ستمکاران را هیچ یارى دهنده. ﴿37﴾هرآیینه خدا دانندۀ پنهان آسمانها و زمین است. هرآیینه وى داناست به مکنون سینهها. ﴿38﴾
﴿ هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَكُمۡ خَلَٰٓئِفَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ فَمَن كَفَرَ فَعَلَيۡهِ كُفۡرُهُۥۖ وَلَا يَزِيدُ ٱلۡكَٰفِرِينَ كُفۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ إِلَّا مَقۡتٗاۖ وَلَا يَزِيدُ ٱلۡكَٰفِرِينَ كُفۡرُهُمۡ إِلَّا خَسَارٗا ٣٩ قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ شُرَكَآءَكُمُ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ لَهُمۡ شِرۡكٞ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ أَمۡ ءَاتَيۡنَٰهُمۡ كِتَٰبٗا فَهُمۡ عَلَىٰ بَيِّنَتٖ مِّنۡهُۚ بَلۡ إِن يَعِدُ ٱلظَّٰلِمُونَ بَعۡضُهُم بَعۡضًا إِلَّا غُرُورًا ٤٠ ۞إِنَّ ٱللَّهَ يُمۡسِكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ أَن تَزُولَاۚ وَلَئِن زَالَتَآ إِنۡ أَمۡسَكَهُمَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورٗا ٤١ وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ لَئِن جَآءَهُمۡ نَذِيرٞ لَّيَكُونُنَّ أَهۡدَىٰ مِنۡ إِحۡدَى ٱلۡأُمَمِۖ فَلَمَّا جَآءَهُمۡ نَذِيرٞ مَّا زَادَهُمۡ إِلَّا نُفُورًا ٤٢ ٱسۡتِكۡبَارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَكۡرَ ٱلسَّيِّيِٕۚ وَلَا يَحِيقُ ٱلۡمَكۡرُ ٱلسَّيِّئُ إِلَّا بِأَهۡلِهِۦۚ فَهَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ ٱلۡأَوَّلِينَۚ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ ٱللَّهِ تَبۡدِيلٗاۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ ٱللَّهِ تَحۡوِيلًا ٤٣ أَوَ لَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَكَانُوٓاْ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗۚ وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُعۡجِزَهُۥ مِن شَيۡءٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّهُۥ كَانَ عَلِيمٗا قَدِيرٗا ٤٤وَلَوۡ يُؤَاخِذُ ٱللَّهُ ٱلنَّاسَ بِمَا كَسَبُواْ مَا تَرَكَ عَلَىٰ ظَهۡرِهَا مِن دَآبَّةٖ وَلَٰكِن يُؤَخِّرُهُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗىۖ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِۦ بَصِيرَۢا ٤٥ ﴾
وى آن است که گردانید شما را جانشین در زمین. پس هر که کافر شود، ضرر کفر او بر وى است و نمىافزاید در حق کافران، کفر ایشان نزدیک پروردگار ایشان، مگر غضب را و نمىافزاید در حق کافران، کفر ایشان، مگر زیان را. ﴿39﴾بگو: آیا دیدید شریکان مقرر کردۀ خود را؟ آنانکه مىپرستید به جز خدا، بنمایید مرا چه چیز آفریدهاند از زمین! آیا ایشان راست شرکتى در آسمانها، نه! بلکه آیا دادیم ایشان را کتابى پس ایشان بر حجّتند از آن؟! بلکه وعده نمیدهند ستمکاران بعض ایشان بعض را، مگر به طریق فریفتن. ﴿40﴾هرآیینه خدا نگاه میدارد آسمانها و زمین را از آنکه از جاى خود بلغزند و اگر بلغزند، نگاه ندارد این هر دو را هیچکس بعد از خدا [957]، هرآیینه وى است بردبار آمرزگار. ﴿41﴾و قسم خوردند به خدا سختترین قسمهای خود که اگر بیاید به ایشان ترسانندهای، البته خواهند بود راه یافتهتر از هر یک امت، پس چون آمد بدیشان ترسانندهای، زیاده نکرد در حق ایشان مگر رمیدن را. ﴿42﴾به سبب سرکشى در زمین و زیاده نکرد مگر بداندیشى قبیح را و فرود نمىآید وبال بداندیشى قبیح، مگر به اهل او. پس منتظر نیستند مگر آیین عقوبت پیشینیان را، پس نخواهى یافت آیین خدا را تبدیلى و نخواهى یافت آیین خدا را تغیرى. ﴿43﴾آیا سیر نکردهاند در زمین تا ببینند چگونه شد انجام کار آنانکه پیش از ایشان بودند و آن جماعت بودند زیادهتر از ایشان در قوّت. و هرگز نیست که عاجز کند خدا را چیزى در آسمانها و نه در زمین، هرآیینه او هست دانای توانا. ﴿44﴾و اگر گرفتارى کردى خدا مردمان را به سزاى آنچه میکردند، نگذاشتى بر پشت زمین هیچ جانورى را و لیکن موقوف میدارد ایشان را تا میعادى معین، پس چون آمد میعاد ایشان پس هرآیینه خدا هست به بندگان خود بینا. ﴿45﴾
[952] یعنی گرفته شوند به آسانی. [953] یعنی حدس میزنند. [954] یعنی یکسان نمیشوند به اختلاط. [955] مترجم گوید: ﴿وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثۡلُ خَبِيرٖ﴾به منزلۀ مثل است، چون سخن بلیغ گویند و تحقیق به نهایت رسانند، این کلمه گویند. [956] یعنی از پیغامبر امت محمدیه رسید، والله اعلم. [957] یعنی غیر از خدا.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ يسٓ ١ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡحَكِيمِ ٢ إِنَّكَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٣ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٤ تَنزِيلَ ٱلۡعَزِيزِ ٱلرَّحِيمِ ٥ لِتُنذِرَ قَوۡمٗا مَّآ أُنذِرَ ءَابَآؤُهُمۡ فَهُمۡ غَٰفِلُونَ ٦ لَقَدۡ حَقَّ ٱلۡقَوۡلُ عَلَىٰٓ أَكۡثَرِهِمۡ فَهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ٧ إِنَّا جَعَلۡنَا فِيٓ أَعۡنَٰقِهِمۡ أَغۡلَٰلٗا فَهِيَ إِلَى ٱلۡأَذۡقَانِ فَهُم مُّقۡمَحُونَ ٨ وَجَعَلۡنَا مِنۢ بَيۡنِ أَيۡدِيهِمۡ سَدّٗا وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ سَدّٗا فَأَغۡشَيۡنَٰهُمۡ فَهُمۡ لَا يُبۡصِرُونَ ٩ وَسَوَآءٌ عَلَيۡهِمۡ ءَأَنذَرۡتَهُمۡ أَمۡ لَمۡ تُنذِرۡهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ١٠ إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ ٱتَّبَعَ ٱلذِّكۡرَ وَخَشِيَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَيۡبِۖ فَبَشِّرۡهُ بِمَغۡفِرَةٖ وَأَجۡرٖ كَرِيمٍ ١١ إِنَّا نَحۡنُ نُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَنَكۡتُبُ مَا قَدَّمُواْ وَءَاثَٰرَهُمۡۚ وَكُلَّ شَيۡءٍ أَحۡصَيۡنَٰهُ فِيٓ إِمَامٖ مُّبِينٖ ١٢﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
یس. ﴿1﴾قسم به قرآن با حکمت. ﴿2﴾هرآیینه تو از پیغامبرانى. ﴿3﴾بر راه راستى. ﴿4﴾مراد دارم فروفرستادنِ غالب مهربان. ﴿5﴾تا بترسانى قومى را که ترسانیده نشدهاند پدران ایشان، پس ایشان غافلانند [958]. ﴿6﴾هرآیینه ثابت شد وعدۀ عذاب بر اکثر ایشان، پس اکثر ایشان ایمان نمىآرند. ﴿7﴾هرآیینه ما ساختیم در گردن ایشان طوقها، پس آن طوقها تا زنخ باشند، پس ایشان سر بالا کردگانند. ﴿8﴾و ساختیم پیش روى ایشان دیوارى و پسِ پشت ایشان دیوارى، باز پوشیدیم ایشان را، پس ایشان هیچ نبینند [959]. ﴿9﴾و برابرست بر ایشان که بیم کنى ایشان را یا بیم نکنى ایشان را، ایمان نیاورند. ﴿10﴾جز این نیست که میترسانى کسى را که پیروىِ پند کند و ترسد از خدا غایبانه، پس بشارت ده او را به آمرزش و مزدگرامى. ﴿11﴾هرآیینه ما زنده میگردانیم مردگان را و مىنویسیم آنچه پیش فرستادند [960]و مىنویسیم نقش اقدام ایشان را و هر چیزی را احاطه کردیم در کتاب ظاهر [961]. ﴿12﴾
﴿ وَٱضۡرِبۡ لَهُم مَّثَلًا أَصۡحَٰبَ ٱلۡقَرۡيَةِ إِذۡ جَآءَهَا ٱلۡمُرۡسَلُونَ ١٣ إِذۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهِمُ ٱثۡنَيۡنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزۡنَا بِثَالِثٖ فَقَالُوٓاْ إِنَّآ إِلَيۡكُم مُّرۡسَلُونَ ١٤ قَالُواْ مَآ أَنتُمۡ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا وَمَآ أَنزَلَ ٱلرَّحۡمَٰنُ مِن شَيۡءٍ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا تَكۡذِبُونَ ١٥ قَالُواْ رَبُّنَا يَعۡلَمُ إِنَّآ إِلَيۡكُمۡ لَمُرۡسَلُونَ ١٦ وَمَا عَلَيۡنَآ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ ١٧ قَالُوٓاْ إِنَّا تَطَيَّرۡنَا بِكُمۡۖ لَئِن لَّمۡ تَنتَهُواْ لَنَرۡجُمَنَّكُمۡ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٞ ١٨ قَالُواْ طَٰٓئِرُكُم مَّعَكُمۡ أَئِن ذُكِّرۡتُمۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ مُّسۡرِفُونَ ١٩ وَجَآءَ مِنۡ أَقۡصَا ٱلۡمَدِينَةِ رَجُلٞ يَسۡعَىٰ قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱتَّبِعُواْ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٢٠ ٱتَّبِعُواْ مَن لَّا يَسَۡٔلُكُمۡ أَجۡرٗا وَهُم مُّهۡتَدُونَ ٢١ وَمَا لِيَ لَآ أَعۡبُدُ ٱلَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٢٢ ءَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةً إِن يُرِدۡنِ ٱلرَّحۡمَٰنُ بِضُرّٖ لَّا تُغۡنِ عَنِّي شَفَٰعَتُهُمۡ شَيۡٔٗا وَلَا يُنقِذُونِ ٢٣ إِنِّيٓ إِذٗا لَّفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ ٢٤ إِنِّيٓ ءَامَنتُ بِرَبِّكُمۡ فَٱسۡمَعُونِ ٢٥ قِيلَ ٱدۡخُلِ ٱلۡجَنَّةَۖ قَالَ يَٰلَيۡتَ قَوۡمِي يَعۡلَمُونَ ٢٦ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ ٱلۡمُكۡرَمِينَ ٢٧۞﴾
و بیان کن براى ایشان، داستانى قصّه اهل دیه، چون آمد به آن دیه پیغامبران. ﴿13﴾آنگاه که فرستادیم به سوى ایشان دو کس را، پس به دروغ نسبت کردند ایشان را، پس قوّت دادیم به سوّمى. پس به هر سه کس گفتند: هرآیینه به سوى شما فرستادگانیم. ﴿14﴾اهل ده گفتند: نیستید شما مگر آدمى مانند ما و نه فروفرستاده است خدا هیچ چیز، نیستید شما مگر دروغگو. ﴿15﴾گفتند: پروردگار ما میداند که هرآیینه ما به سوى شما فرستادگانیم. ﴿16﴾و نیست بر ما مگر پیغام رسانیدن ظاهر. ﴿17﴾گفتند: هرآیینه ما شگون بد گرفتیم به شما، اگر باز نمایند سنگسار کنیم شما را و البته برسد به شما از جانب ما عقوبت درد دهنده. ﴿18﴾گفتند: شگون بد شما همراه شما است. آیا اگر پند داده شود شما را بر شگون بد حمل کنید؟ بلکه شما گروهى از حد گذشتهاید. ﴿19﴾و آمد از دورترین محلهاى آن شهر مردى شتابان. گفت: اى قوم من! پیروى کنید پیغامبران را. ﴿20﴾پیروى کنید کسى را که نمىطلبد از شما هیچ مزدى و ایشان راه یافتگانند. ﴿21﴾و چیست مرا که عبادت نکنم معبودى را که بیافرید مرا و به سوى وى بازگردانیده خواهید شد؟. ﴿22﴾آیا بجز وى خدایان گیرم که اگر بخواهد خداى تعالى در حقّ من زیانى، دفع نکند از من شفاعت ایشان، چیزی را و ایشان خلاص نکنند مرا؟. ﴿23﴾هرآیینه من آنگاه در گمراهى ظاهر باشم. ﴿24﴾هرآیینه من ایمان آوردم به پروردگار شما، پس بشنوید از من [962]. ﴿25﴾گفته شد او را: درآى به بهشت. گفت: اى کاش! قوم من بدانند. ﴿26﴾که به چه چیز بیامرزید مرا پروردگار من و ساخت مرا از نواختگان. ﴿27﴾
﴿ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ مِنۢ بَعۡدِهِۦ مِن جُندٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ٢٨ إِن كَانَتۡ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَإِذَا هُمۡ خَٰمِدُونَ ٢٩ يَٰحَسۡرَةً عَلَى ٱلۡعِبَادِۚ مَا يَأۡتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٣٠ أَلَمۡ يَرَوۡاْ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ أَنَّهُمۡ إِلَيۡهِمۡ لَا يَرۡجِعُونَ ٣١ وَإِن كُلّٞ لَّمَّا جَمِيعٞ لَّدَيۡنَا مُحۡضَرُونَ ٣٢ وَءَايَةٞ لَّهُمُ ٱلۡأَرۡضُ ٱلۡمَيۡتَةُ أَحۡيَيۡنَٰهَا وَأَخۡرَجۡنَا مِنۡهَا حَبّٗا فَمِنۡهُ يَأۡكُلُونَ ٣٣ وَجَعَلۡنَا فِيهَا جَنَّٰتٖ مِّن نَّخِيلٖ وَأَعۡنَٰبٖ وَفَجَّرۡنَا فِيهَا مِنَ ٱلۡعُيُونِ ٣٤ لِيَأۡكُلُواْ مِن ثَمَرِهِۦ وَمَا عَمِلَتۡهُ أَيۡدِيهِمۡۚ أَفَلَا يَشۡكُرُونَ ٣٥ سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡأَزۡوَٰجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلۡأَرۡضُ وَمِنۡ أَنفُسِهِمۡ وَمِمَّا لَا يَعۡلَمُونَ ٣٦ وَءَايَةٞ لَّهُمُ ٱلَّيۡلُ نَسۡلَخُ مِنۡهُ ٱلنَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظۡلِمُونَ ٣٧ وَٱلشَّمۡسُ تَجۡرِي لِمُسۡتَقَرّٖ لَّهَاۚ ذَٰلِكَ تَقۡدِيرُ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ ٣٨ وَٱلۡقَمَرَ قَدَّرۡنَٰهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَٱلۡعُرۡجُونِ ٱلۡقَدِيمِ ٣٩ لَا ٱلشَّمۡسُ يَنۢبَغِي لَهَآ أَن تُدۡرِكَ ٱلۡقَمَرَ وَلَا ٱلَّيۡلُ سَابِقُ ٱلنَّهَارِۚ وَكُلّٞ فِي فَلَكٖ يَسۡبَحُونَ ٤٠ ﴾
و فرود نیاوردیم بر قوم او بعد ازو هیچ لشکرى از آسمان و نیستیم ما فرود آرندۀ لشکر. ﴿28﴾نبود عقوبت ایشان مگر یک فریاد تند، پس ناگهان ایشان چون آتش فرو مرده شدند. ﴿29﴾اى واى بر بندگان! نمىآید بدیشان هیچ فرستادهای مگر به او تمسخر میکردند. ﴿30﴾آیا ندیدند چقدر هلاک ساختیم پیش از ایشان طبقات مردمان را؟ آیا ندیدند که آن جماعت به سوى ایشان باز نمىآیند؟. ﴿31﴾و نیست هر طبقه مگر جمع آوردۀ نزدیک ما حاضر کرده شده. ﴿32﴾و نشانهای هست براى ایشان زمین مرده، زنده گردانیدیم آن را و برآوردیم از آن دانه، پس از آن دانه میخورند. ﴿33﴾و آفریدیم در زمین بوستانها از درختان خرما و درختان انگور و روان ساختیم در آن بوستان چشمهها. ﴿34﴾تا بخورند از میوۀ آنچه مذکوره شد و نساخته است میوه را دست ایشان. آیا پس شکر نمیکنند؟. ﴿35﴾پاک است آن که آفرید اجناس را تمام آن، از آنچه میرویاندش زمین و از جنس آدمیان و از آنچه ایشان نمیدانند. ﴿36﴾و نشانهای هست ایشان را شب. مانند پوست مىکشیم از وى روز را، پس ناگهان ایشان در تاریکى آیندگان باشند. ﴿37﴾و آفتاب میرود به راهى که قرارگاه وى است. این است اندازۀ خداى غالب دانا. ﴿38﴾و ماه، مقرر کردیم براى او منزلها تا آنکه باز گردد به شکل شاخ کهنه. ﴿39﴾نه آفتاب مىسزدش که دریابد ماه را و نه شب سبقت کننده است به روز [963]و هر یکى از آفتاب و ماه و ستارهها در آسمانى سیر میکنند. ﴿40﴾
﴿ وَءَايَةٞ لَّهُمۡ أَنَّا حَمَلۡنَا ذُرِّيَّتَهُمۡ فِي ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ ٤١ وَخَلَقۡنَا لَهُم مِّن مِّثۡلِهِۦ مَا يَرۡكَبُونَ ٤٢ وَإِن نَّشَأۡ نُغۡرِقۡهُمۡ فَلَا صَرِيخَ لَهُمۡ وَلَا هُمۡ يُنقَذُونَ ٤٣ إِلَّا رَحۡمَةٗ مِّنَّا وَمَتَٰعًا إِلَىٰ حِينٖ ٤٤ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّقُواْ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيكُمۡ وَمَا خَلۡفَكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ ٤٥ وَمَا تَأۡتِيهِم مِّنۡ ءَايَةٖ مِّنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِمۡ إِلَّا كَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِينَ ٤٦ وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ ٱللَّهُ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنُطۡعِمُ مَن لَّوۡ يَشَآءُ ٱللَّهُ أَطۡعَمَهُۥٓ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٤٧ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٤٨ مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ تَأۡخُذُهُمۡ وَهُمۡ يَخِصِّمُونَ ٤٩ فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ تَوۡصِيَةٗ وَلَآ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِمۡ يَرۡجِعُونَ ٥٠ وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ يَنسِلُونَ ٥١ قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَا مَنۢ بَعَثَنَا مِن مَّرۡقَدِنَاۜۗ هَٰذَا مَا وَعَدَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَصَدَقَ ٱلۡمُرۡسَلُونَ ٥٢ إِن كَانَتۡ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَإِذَا هُمۡ جَمِيعٞ لَّدَيۡنَا مُحۡضَرُونَ ٥٣ فَٱلۡيَوۡمَ لَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡٔٗا وَلَا تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٥٤ ﴾
و نشانهای هست ایشان را که ما برداشتیم قومى بنى آدم را در کشتى پر کرده شده. ﴿41﴾و آفریدیم براى ایشان مانند کشتى آنچه سوار میشوند بر آن [964]. ﴿42﴾و اگر خواهیم غرق کنیم ایشان را، پس هیچ فریادرس نباشد براى ایشان و نه ایشان رها کرده شوند. ﴿43﴾لیکن رحمت کردیم از جانب خود و بهرهمند ساختیم تا مدّتى. ﴿44﴾و چون گفته شود به ایشان که بترسید از عقوبتى که پیش دو دست شما باشد و عقوبتى که پس پشت شما باشد، بود که بر شما رحم کرده شود. ﴿45﴾و نمىآید بدیشان هیچ نشانهای از نشانههاى پروردگار ایشان، الاّ از آن روگردان باشند. ﴿46﴾و چون گفته شود به ایشان که: خرج کنید از آنچه رزق داده است شما را خداى تعالى، گویند این کافران به مسلمانان: آیا طعام دهیم کسى را که اگر خداى تعالى میخواست طعام دادى او را؟ نیستید شما مگر در گمراهى ظاهر. ﴿47﴾و میگویند کافران: کى باشد این وعده اگر راستگویید؟. ﴿48﴾انتظار نمىکشند مگر یک نعرۀ تند راکه بگیرد ایشان را و ایشان خصومت کنان باشند. ﴿49﴾پس نتوانند وصیت کردن و نه به اهل خود بازگردند. ﴿50﴾و دمیده شود در صور. پس ناگهان ایشان از قبرها به سوى پروردگار خویش بشتابند. ﴿51﴾گویند: اى واى بر ما! که برخیزانید ما را از خوابگاه ما؟ آرى! این همان است که وعده داده بود خداى تعالى و راست گفتند پیغامبران. ﴿52﴾نباشد این واقعه مگر نعرۀ تندى، پس ناگهان ایشان جمع آورده نزدیک ما حاضر کرده شده باشند. ﴿53﴾پس امروز ستم کرده نخواهد شد بر هیچکس، هیچ ستمى و جزا داده نخواهید شد الاّ به حسب آنچه میکردید. ﴿54﴾
﴿ إِنَّ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ ٱلۡيَوۡمَ فِي شُغُلٖ فَٰكِهُونَ ٥٥ هُمۡ وَأَزۡوَٰجُهُمۡ فِي ظِلَٰلٍ عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ مُتَّكُِٔونَ ٥٦ لَهُمۡ فِيهَا فَٰكِهَةٞ وَلَهُم مَّا يَدَّعُونَ ٥٧ سَلَٰمٞ قَوۡلٗا مِّن رَّبّٖ رَّحِيمٖ ٥٨ وَٱمۡتَٰزُواْ ٱلۡيَوۡمَ أَيُّهَا ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٥٩ ۞أَلَمۡ أَعۡهَدۡ إِلَيۡكُمۡ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ أَن لَّا تَعۡبُدُواْ ٱلشَّيۡطَٰنَۖ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٞ ٦٠ وَأَنِ ٱعۡبُدُونِيۚ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ ٦١ وَلَقَدۡ أَضَلَّ مِنكُمۡ جِبِلّٗا كَثِيرًاۖ أَفَلَمۡ تَكُونُواْ تَعۡقِلُونَ ٦٢ هَٰذِهِۦ جَهَنَّمُ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ ٦٣ ٱصۡلَوۡهَا ٱلۡيَوۡمَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ ٦٤ ٱلۡيَوۡمَ نَخۡتِمُ عَلَىٰٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَتُكَلِّمُنَآ أَيۡدِيهِمۡ وَتَشۡهَدُ أَرۡجُلُهُم بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ٦٥ وَلَوۡ نَشَآءُ لَطَمَسۡنَا عَلَىٰٓ أَعۡيُنِهِمۡ فَٱسۡتَبَقُواْ ٱلصِّرَٰطَ فَأَنَّىٰ يُبۡصِرُونَ ٦٦ وَلَوۡ نَشَآءُ لَمَسَخۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ مَكَانَتِهِمۡ فَمَا ٱسۡتَطَٰعُواْ مُضِيّٗا وَلَا يَرۡجِعُونَ ٦٧ وَمَن نُّعَمِّرۡهُ نُنَكِّسۡهُ فِي ٱلۡخَلۡقِۚ أَفَلَا يَعۡقِلُونَ ٦٨ وَمَا عَلَّمۡنَٰهُ ٱلشِّعۡرَ وَمَا يَنۢبَغِي لَهُۥٓۚ إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ وَقُرۡءَانٞ مُّبِينٞ ٦٩ لِّيُنذِرَ مَن كَانَ حَيّٗا وَيَحِقَّ ٱلۡقَوۡلُ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٧٠ ﴾
هرآیینه اهل بهشت امروز در کارى هستند شادانند. ﴿55﴾ایشان و زنان ایشان در سایهها بر تختها نشینند. ﴿56﴾ایشان راست در بهشت میوه و ایشان راست، آنچه طلب کنند. ﴿57﴾گفته شود: سلام باد از جانب پروردگار مهربان. ﴿58﴾و بگوییم جدا شوید امروز اى گناهکاران!. ﴿59﴾آیا حکم نفرستاده بودم به سوى شما اى اولاد آدم، که مپرستید شیطان را، هرآیینه وى شما را دشمن آشکارا است؟!. ﴿60﴾و آن که بپرستید مرا این است راه راست. ﴿61﴾و هرآیینه گمراه ساخت شیطان از قوم شما خلق بسیار را. آیا نمىدانستید؟. ﴿62﴾این آن دوزخ است که وعده داده مىشد شما را. ﴿63﴾درآیید به آن امروز به سبب کافر بودن خود. ﴿64﴾امروز مُهر نهیم بر دهان ایشان و سخن گوید ما با دستهاى ایشان و گواهى دهد پاهاى ایشان به آنچه میکردند. ﴿65﴾و اگر خواهیم نابود کنیم چشم ایشان، پس سبقت کنند به سوى راه، پس از کجا ببینند. ﴿66﴾و اگر خواهیم مسخ کنیم ایشان را بر جاى ایشان، پس نتواند گذشتن از آنجا و باز نگردند. ﴿67﴾و هر که را عمر دراز مىدهیم، نگونسار میکنیمش در آفرینش. آیا در نمىیابند؟. ﴿68﴾و نیاموختیم این پیغامبر را شعر و لایق نیست او را، نیست این مگر پند و قرآن آشکار. ﴿69﴾تا بترساند هر که زنده باشد [965]و ثابت شود حجت بر کافران. ﴿70﴾
﴿ أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا خَلَقۡنَا لَهُم مِّمَّا عَمِلَتۡ أَيۡدِينَآ أَنۡعَٰمٗا فَهُمۡ لَهَا مَٰلِكُونَ ٧١ وَذَلَّلۡنَٰهَا لَهُمۡ فَمِنۡهَا رَكُوبُهُمۡ وَمِنۡهَا يَأۡكُلُونَ ٧٢ وَلَهُمۡ فِيهَا مَنَٰفِعُ وَمَشَارِبُۚ أَفَلَا يَشۡكُرُونَ ٧٣ وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لَّعَلَّهُمۡ يُنصَرُونَ ٧٤ لَا يَسۡتَطِيعُونَ نَصۡرَهُمۡ وَهُمۡ لَهُمۡ جُندٞ مُّحۡضَرُونَ ٧٥ فَلَا يَحۡزُنكَ قَوۡلُهُمۡۘ إِنَّا نَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعۡلِنُونَ ٧٦ أَوَ لَمۡ يَرَ ٱلۡإِنسَٰنُ أَنَّا خَلَقۡنَٰهُ مِن نُّطۡفَةٖ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٞ مُّبِينٞ ٧٧ وَضَرَبَ لَنَا مَثَلٗا وَنَسِيَ خَلۡقَهُۥۖ قَالَ مَن يُحۡيِ ٱلۡعِظَٰمَ وَهِيَ رَمِيمٞ ٧٨ قُلۡ يُحۡيِيهَا ٱلَّذِيٓ أَنشَأَهَآ أَوَّلَ مَرَّةٖۖ وَهُوَ بِكُلِّ خَلۡقٍ عَلِيمٌ ٧٩ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلشَّجَرِ ٱلۡأَخۡضَرِ نَارٗا فَإِذَآ أَنتُم مِّنۡهُ تُوقِدُونَ ٨٠ أَوَ لَيۡسَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن يَخۡلُقَ مِثۡلَهُمۚ بَلَىٰ وَهُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ ٱلۡعَلِيمُ ٨١ إِنَّمَآ أَمۡرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيًۡٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ٨٢ فَسُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٨٣﴾
آیا ندیدند که ما آفریدیم براى ایشان از آنچه ساخته است دست ما چهارپایان را، پس ایشان آن را مالکانند؟. ﴿71﴾و رام ساختیم چهارپایان را براى ایشان، پس بعض از آن سوارى ایشان است و بعض از آن مىخورند. ﴿72﴾و ایشان راست در چهارپایان منفعتها و آشامیدنها. آیا شکر نمیگذارند؟. ﴿73﴾و گرفتند سواى خدا معبودان را تا بود که ایشان یارى داده شوند. ﴿74﴾نتوانند یارى کردن ایشان و این بتان براى ایشان لشکرى حاضر کرده شدهاند. ﴿75﴾پس اندوهگین نکند تو را سخن ایشان، هرآیینه ما میدانیم آنچه پنهان مىکنند و آنچه آشکار مىنمایند. ﴿76﴾آیا ندیده است آدمى که ما آفریدیم او را از نطفه پس ناگهان او خصومت کنندۀ آشکارا شد؟. ﴿77﴾و پدید آورد براى ما داستانى و فراموش کرد آفرینش خود را. گفت: که زنده کند استخوانها در حالتى که آن کهنه شده باشند؟. ﴿78﴾بگو: زنده کندش آن که آفرید او را اول بار و او به هر قسم آفرینش داناست. ﴿79﴾آن که پیداکرد برای شما از درخت سبز آتش را، پس ناگهان شما از آن درخت آتش مىافروزید. ﴿80﴾آیا نیست آن که آفرید آسمانها و زمین را، توانا بر آنکه آفریند مانند ایشان؟ بلى! و هم اوست آفرینندۀ دانا. ﴿81﴾جز این نیست که فرمان خدا چون بخواهد آفریدن چیزى، این است که گویدش شو! پس مىشود. ﴿82﴾پس پاک است آن که به دست اوست پادشاهى هر چیز و به سوى او بازگردانیده شوید. ﴿83﴾
[958] یعنی در بنی اسماعیل هیچ پیغمبری مبعوث نشده بود. [959] مترجم گوید: این هر دو آیت تمثیل و تصویر است یأس ایشان را از شناختن حق. [960] یعنی اعمال خیر و شر. [961] یعنی لوحِ محفوظ. [962] مترجم گوید: اهل دیه آن را شهید ساختند، والله اعلم. [963] یعنی پیش از انقضای روز نمیآید. [964] یعنی شتر و کرگدن. [965] یعنی صاحب فهم باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلصَّٰٓفَّٰتِ صَفّٗا ١ فَٱلزَّٰجِرَٰتِ زَجۡرٗا ٢ فَٱلتَّٰلِيَٰتِ ذِكۡرًا ٣ إِنَّ إِلَٰهَكُمۡ لَوَٰحِدٞ ٤ رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا وَرَبُّ ٱلۡمَشَٰرِقِ ٥ إِنَّا زَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡيَا بِزِينَةٍ ٱلۡكَوَاكِبِ ٦ وَحِفۡظٗا مِّن كُلِّ شَيۡطَٰنٖ مَّارِدٖ ٧ جَانِبٖ ٨ دُحُورٗاۖ وَلَهُمۡ عَذَابٞ وَاصِبٌ ٩ إِلَّا مَنۡ خَطِفَ ٱلۡخَطۡفَةَ فَأَتۡبَعَهُۥ شِهَابٞ ثَاقِبٞ ١٠ فَٱسۡتَفۡتِهِمۡ أَهُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَم مَّنۡ خَلَقۡنَآۚ إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّن طِينٖ لَّازِبِۢ ١١ بَلۡ عَجِبۡتَ وَيَسۡخَرُونَ ١٢ وَإِذَا ذُكِّرُواْ لَا يَذۡكُرُونَ ١٣ وَإِذَا رَأَوۡاْ ءَايَةٗ يَسۡتَسۡخِرُونَ ١٤ وَقَالُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٌ ١٥ أَءِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ ١٦ أَوَ ءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ ١٧ قُلۡ نَعَمۡ وَأَنتُمۡ دَٰخِرُونَ ١٨ فَإِنَّمَا هِيَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ فَإِذَا هُمۡ يَنظُرُونَ ١٩ وَقَالُواْ يَٰوَيۡلَنَا هَٰذَا يَوۡمُ ٱلدِّينِ ٢٠ هَٰذَا يَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِ ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ ٢١ ۞ٱحۡشُرُواْ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ وَأَزۡوَٰجَهُمۡ وَمَا كَانُواْ يَعۡبُدُونَ ٢٢ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَٱهۡدُوهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡجَحِيمِ ٢٣ وَقِفُوهُمۡۖ إِنَّهُم مَّسُۡٔولُونَ ٢٤
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به جماعتى از ملائکه که صف مىکشند صف کشیدنى! [966]. ﴿1﴾پس قسم به جماعتى که میرانند راندنى! [967]. ﴿2﴾پس قسم به جماعتى که تلاوت مىکنند تلاوت کردنى! . ﴿3﴾هرآیینه معبود شما یکى است. ﴿4﴾او پروردگار آسمانها و زمین است و آنچه در میان اینهاست و او پروردگار مشرقها است [968]. ﴿5﴾هرآیینه ما آرایش دادیم آسمان دنیا را به زینت [یعنى به] ستارهها. ﴿6﴾و نگاه داشتیم از هر شیطان سرکش. ﴿7﴾[مقصد آن که] گوش ننهند شیاطین به سوى ملاءاعلى و انداخته میشود به سوى ایشان شهاب از هر جانب. ﴿8﴾به جهت راندن ایشان و ایشان راست عذاب دایم. ﴿9﴾مگر کسی که برباید [969]یک بار ربودن، پس از پى او افتد شعلۀ سوزنده. ﴿10﴾پس استفسار کن از ایشان: آیا ایشان سختترند در آفرینش یا کسی که ما آفریدهایم؟ هرآیینه ما آفریدیم [970]ایشان را از گل چسپنده. ﴿11﴾بلکه تعجب کردى [971]و ایشان تمسخر مىکنند. ﴿12﴾و چون پند داده شود ایشان را پند نمىگیرند. ﴿13﴾و چون ببینند نشانهای را، تمسخر کنند. ﴿14﴾و گفتند: نیست این قرآن مگر سحر ظاهر. ﴿15﴾آیا چون بمیریم و باشیم خاکى و استخوانى چند، آیا ما برانگیخته شویم؟!. ﴿16﴾آیا پدران نخستین ما برانگیخته شوند؟. ﴿17﴾بگو: آرى! و شما خوار باشید. ﴿18﴾پس جز این نیست که آن برانگیختن یک نعرۀ تند باشد، پس ناگهان ایشان بنگرند. ﴿19﴾و گویند: اى واى بر ما! این است روز جزا. ﴿20﴾[گفته شود]: این است روز فیصل کردن قضایا که آن را به دروغ نسبت مىکردید. ﴿21﴾[گفته شود]: برانگیزید اى ملایکه! ستمکاران را با همراهان [972]ایشان و آنچه مىپرستیدند. ﴿22﴾بجز خدا. پس دلالت کنید ایشان را به سوى راه دوزخ. ﴿23﴾و بازدارید ایشان را، هرآیینه ایشان سؤال کرده خواهند شد. ﴿24﴾
﴿ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى ٱلۡمَلَإِ ٱلۡأَعۡلَىٰ وَيُقۡذَفُونَ مِن كُلِّ مَا لَكُمۡ لَا تَنَاصَرُونَ ٢٥ بَلۡ هُمُ ٱلۡيَوۡمَ مُسۡتَسۡلِمُونَ ٢٦ وَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ ٢٧ قَالُوٓاْ إِنَّكُمۡ كُنتُمۡ تَأۡتُونَنَا عَنِ ٱلۡيَمِينِ ٢٨ قَالُواْ بَل لَّمۡ تَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ ٢٩ وَمَا كَانَ لَنَا عَلَيۡكُم مِّن سُلۡطَٰنِۢۖ بَلۡ كُنتُمۡ قَوۡمٗا طَٰغِينَ ٣٠ فَحَقَّ عَلَيۡنَا قَوۡلُ رَبِّنَآۖ إِنَّا لَذَآئِقُونَ ٣١ فَأَغۡوَيۡنَٰكُمۡ إِنَّا كُنَّا غَٰوِينَ ٣٢ فَإِنَّهُمۡ يَوۡمَئِذٖ فِي ٱلۡعَذَابِ مُشۡتَرِكُونَ ٣٣ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَفۡعَلُ بِٱلۡمُجۡرِمِينَ ٣٤ إِنَّهُمۡ كَانُوٓاْ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ يَسۡتَكۡبِرُونَ ٣٥ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوٓاْ ءَالِهَتِنَا لِشَاعِرٖ مَّجۡنُونِۢ ٣٦ بَلۡ جَآءَ بِٱلۡحَقِّ وَصَدَّقَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٣٧ إِنَّكُمۡ لَذَآئِقُواْ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡأَلِيمِ ٣٨ وَمَا تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٣٩ إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ ٤٠ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ رِزۡقٞ مَّعۡلُومٞ ٤١ فَوَٰكِهُ وَهُم مُّكۡرَمُونَ ٤٢ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ ٤٣ عَلَىٰ سُرُرٖ مُّتَقَٰبِلِينَ ٤٤ يُطَافُ عَلَيۡهِم بِكَأۡسٖ مِّن مَّعِينِۢ ٤٥ بَيۡضَآءَ لَذَّةٖ لِّلشَّٰرِبِينَ ٤٦ لَا فِيهَا غَوۡلٞ وَلَا هُمۡ عَنۡهَا يُنزَفُونَ ٤٧ وَعِندَهُمۡ قَٰصِرَٰتُ ٱلطَّرۡفِ عِينٞ ٤٨ كَأَنَّهُنَّ بَيۡضٞ مَّكۡنُونٞ ٤٩ فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ ٥٠ قَالَ قَآئِلٞ مِّنۡهُمۡ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٞ ٥١﴾
چیست شما را که با یکدیگر یارى نمیکنید. ﴿25﴾بلکه ایشان امروز گردن نهادگانند. ﴿26﴾و رو آورند بعض ایشان بر بعض با یکدیگر سؤال کنان. ﴿27﴾گویند: هرآیینه شما مىآمدید پیش ما از جانب راست [973]. ﴿28﴾گویند: بلکه شما نبودید مسلمانان. ﴿29﴾و نبود ما را هیچ تسلطى بر شما، بلکه شما بودید گروهى از حد گذشته. ﴿30﴾پس لازم شد بر ما سخن پروردگار ما که البته ما چشندۀ عذاب باشیم. ﴿31﴾پس گمراه کردیم شما را، هرآیینه ما گمراه بودیم. ﴿32﴾پس به تحقیق همۀ ایشان آن روز در عذاب باهم شریک باشند. ﴿33﴾هرآیینه ما همچنین مىکنیم با گناهکاران. ﴿34﴾هرآیینه ایشان چون گفته مىشد بدیشان که نیست هیچ معبود مگر خدا، سرکشى میکردند. ﴿35﴾و مىگفتند آیا ما ترک کنندۀ معبودان خود باشیم براى گفتۀ شاعرى دیوانه؟. ﴿36﴾بلکه آورد پیغامبر سخنِ درست را و باور داشت سایر پیغامبران را. ﴿37﴾هرآیینه شما چشندۀ عذاب درد دهنده باشید. ﴿38﴾و جزا داده نخواهید شد مگر به حسب آنچه میکردید ﴿39﴾لیکن بندگان خالص ساخته خدا [974]. ﴿40﴾[این جماعت، ایشان راست روزى مقرر. ﴿41﴾انواع میوهها و ایشان نواختگانند. ﴿42﴾در بهشتهاى نعمت. ﴿43﴾بر تختها روی یکدیگر. ﴿44﴾گردانیده میشود بر ایشان جامى از شراب جارى ﴿45﴾سفید رنگ، لذّت دهنده، نوشندگان را. ﴿46﴾نه در آن شراب، تباهکارى باشد و نه ایشان از آن شراب، مست شوند. ﴿47﴾و نزدیک ایشان زنان فرود آرنده چشم باشند، فراخ چشمان. ﴿48﴾گویا ایشان بیضههاى شترمرغ در پرده پوشیدهاند. ﴿49﴾پس روى آرند بعض اهل بهشت بر بعض با یکدیگر استفسارکنان. ﴿50﴾گفت گوینده از ایشان: هرآیینه بود مرا همنشینى. ﴿51﴾
﴿يَقُولُ أَءِنَّكَ لَمِنَ ٱلۡمُصَدِّقِينَ ٥٢ أَءِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَدِينُونَ ٥٣ قَالَ هَلۡ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ ٥٤ فَٱطَّلَعَ فَرَءَاهُ فِي سَوَآءِ ٱلۡجَحِيمِ ٥٥ قَالَ تَٱللَّهِ إِن كِدتَّ لَتُرۡدِينِ ٥٦ وَلَوۡلَا نِعۡمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ ٱلۡمُحۡضَرِينَ ٥٧ أَفَمَا نَحۡنُ بِمَيِّتِينَ ٥٨ إِلَّا مَوۡتَتَنَا ٱلۡأُولَىٰ وَمَا نَحۡنُ بِمُعَذَّبِينَ ٥٩ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ٦٠ لِمِثۡلِ هَٰذَا فَلۡيَعۡمَلِ ٱلۡعَٰمِلُونَ ٦١ أَذَٰلِكَ خَيۡرٞ نُّزُلًا أَمۡ شَجَرَةُ ٱلزَّقُّومِ ٦٢ إِنَّا جَعَلۡنَٰهَا فِتۡنَةٗ لِّلظَّٰلِمِينَ ٦٣ إِنَّهَا شَجَرَةٞ تَخۡرُجُ فِيٓ أَصۡلِ ٱلۡجَحِيمِ ٦٤ طَلۡعُهَا كَأَنَّهُۥ رُءُوسُ ٱلشَّيَٰطِينِ ٦٥ فَإِنَّهُمۡ لَأٓكِلُونَ مِنۡهَا فَمَالُِٔونَ مِنۡهَا ٱلۡبُطُونَ ٦٦ ثُمَّ إِنَّ لَهُمۡ عَلَيۡهَا لَشَوۡبٗا مِّنۡ حَمِيمٖ ٦٧ ثُمَّ إِنَّ مَرۡجِعَهُمۡ لَإِلَى ٱلۡجَحِيمِ ٦٨ إِنَّهُمۡ أَلۡفَوۡاْ ءَابَآءَهُمۡ ضَآلِّينَ ٦٩ فَهُمۡ عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِمۡ يُهۡرَعُونَ ٧٠ وَلَقَدۡ ضَلَّ قَبۡلَهُمۡ أَكۡثَرُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٧١ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا فِيهِم مُّنذِرِينَ ٧٢ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُنذَرِينَ ٧٣ إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ ٧٤ وَلَقَدۡ نَادَىٰنَا نُوحٞ فَلَنِعۡمَ ٱلۡمُجِيبُونَ ٧٥ وَنَجَّيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ ٧٦﴾
که به آنکار مىگفت: آیا تو از باوردارندگان شدى؟ [975]. ﴿52﴾آیا چون بمیریم و شویم خاکى و استخوانى چند، آیا ما جزا داده خواهیم شد؟. ﴿53﴾باز گفت: آیا شما در مىنگرید؟ [976]. ﴿54﴾پس در نگریست، پس دید آن همنشین خود را در وسط دوزخ. ﴿55﴾گفت: قسم به خدا! هرآیینه نزدیک بودى به آنکه هلاک کنى مرا. ﴿56﴾و اگر نبودى بخشایش پروردگار من، هرآیینه شدمى از حاضر کردگان در عذاب. ﴿57﴾البته نیستیم ما مرده شونده. ﴿58﴾مگر به موت نخستین خود و نیستیم ما عذاب کرده شده. ﴿59﴾هرآیینه این است فیروزى بزرگ. ﴿60﴾براى این چنین نعمت باید که عمل کنند عمل کنندگان. ﴿61﴾آیا آنچه مذکور شد نیکوتر است مهمانى یا درخت زقوم. ﴿62﴾هرآیینه ما ساختیم زقوم را عقوبتى براى ستمکاران. ﴿63﴾هرآیینه وى درختى است که برمىآید در قعر دوزخ. ﴿64﴾خوشه آن مانند سرهاى شیاطین است. ﴿65﴾پس هرآیینه دوزخیان بخورند از آن درخت، پس پر کنند از آن شکمها را. ﴿66﴾پس هرآیینه ایشان را بر آن طعام، آمیختنى باشد از آب گرم. ﴿67﴾باز هرآیینه بازگشت ایشان به سوى دوزخ بود [977]. ﴿68﴾هرآیینه ایشان گمراه یافتند پدران خود را. ﴿69﴾پس ایشان بر پى پدران خود به سرعت رانده میشوند. ﴿70﴾و هرآیینه گمراه شده بودند پیش از ایشان اکثر پیشینیان. ﴿71﴾و هرآیینه فرستادهایم در میان ایشان ترسانندگان. ﴿72﴾پس ببین چگونه شد انجام بیم کردگان. ﴿73﴾مگر بندگان خالص ساختۀ خدا. ﴿74﴾و هرآیینه آواز داد ما را نوح، پس نیک قبول کنندۀ دعاییم ما. ﴿75﴾و رهانیدیم او را و کسان او را از اندوه بزرگ. ﴿76﴾
﴿ وَجَعَلۡنَا ذُرِّيَّتَهُۥ هُمُ ٱلۡبَاقِينَ ٧٧ وَتَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ ٧٨ سَلَٰمٌ عَلَىٰ نُوحٖ فِي ٱلۡعَٰلَمِينَ ٧٩ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٨٠ إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٨١ ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ ٨٢ ۞وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِۦ لَإِبۡرَٰهِيمَ ٨٣ إِذۡ جَآءَ رَبَّهُۥ بِقَلۡبٖ سَلِيمٍ ٨٤ إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦ مَاذَا تَعۡبُدُونَ ٨٥ أَئِفۡكًا ءَالِهَةٗ دُونَ ٱللَّهِ تُرِيدُونَ ٨٦ فَمَا ظَنُّكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٨٧ فَنَظَرَ نَظۡرَةٗ فِي ٱلنُّجُومِ ٨٨ فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٞ ٨٩ فَتَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ مُدۡبِرِينَ ٩٠ فَرَاغَ إِلَىٰٓ ءَالِهَتِهِمۡ فَقَالَ أَلَا تَأۡكُلُونَ ٩١ مَا لَكُمۡ لَا تَنطِقُونَ ٩٢ فَرَاغَ عَلَيۡهِمۡ ضَرۡبَۢا بِٱلۡيَمِينِ ٩٣ فَأَقۡبَلُوٓاْ إِلَيۡهِ يَزِفُّونَ ٩٤ قَالَ أَتَعۡبُدُونَ مَا تَنۡحِتُونَ ٩٥ وَٱللَّهُ خَلَقَكُمۡ وَمَا تَعۡمَلُونَ ٩٦ قَالُواْ ٱبۡنُواْ لَهُۥ بُنۡيَٰنٗا فَأَلۡقُوهُ فِي ٱلۡجَحِيمِ ٩٧ فَأَرَادُواْ بِهِۦ كَيۡدٗا فَجَعَلۡنَٰهُمُ ٱلۡأَسۡفَلِينَ ٩٨ وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي سَيَهۡدِينِ ٩٩ رَبِّ هَبۡ لِي مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ١٠٠ فَبَشَّرۡنَٰهُ بِغُلَٰمٍ حَلِيمٖ ١٠١ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ ٱلسَّعۡيَ قَالَ يَٰبُنَيَّ إِنِّيٓ أَرَىٰ فِي ٱلۡمَنَامِ أَنِّيٓ أَذۡبَحُكَ فَٱنظُرۡ مَاذَا تَرَىٰۚ قَالَ يَٰٓأَبَتِ ٱفۡعَلۡ مَا تُؤۡمَرُۖ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰبِرِينَ ١٠٢﴾
و ساختیم اولاد او را ایشان را فقط باقى مانده. ﴿77﴾و گذاشتیم بر وى ثناى نیک در پسینیان. ﴿78﴾سلام باد بر نوح در عالمها. ﴿79﴾هرآیینه ما همچنین جزا میدهیم نیکوکاران را. ﴿80﴾هرآیینه او از بندگان گردیدۀ ما است. ﴿81﴾باز غرق ساختیم دیگران را. ﴿82﴾و هرآیینه از اتباع نوح بود ابراهیم. ﴿83﴾چون آمد پیش پروردگار خود بدل مبرا از عیب. ﴿84﴾چون گفت به پدر خود و به قوم خود: چه چیز را عبادت میکنید؟!. ﴿85﴾آیا به رأى فاسد خود معبودان را بجز خدا میجویید؟!. ﴿86﴾پس چیست گمان شما به پروردگار عالمها؟. ﴿87﴾پس در نگریست ابراهیم یک باز نگریستن در ستارها. ﴿88﴾پس گفت: هرآیینه من بیمار خواهم شد. ﴿89﴾پس بازگشتند از وى پشت گرداننده. ﴿90﴾پس پنهان متوجه شد به سوى معبودان ایشان، پس گفت: آیا چیزى نمیخورید؟. ﴿91﴾پس چیست شما را که سخن نمیگویید. ﴿92﴾پس متوجه شد بر ایشان میزد زدنى به قوت. ﴿93﴾پس روى آوردند به سوى ابراهیم شتاب کنان. ﴿94﴾ابراهیم گفت: آیا مىپرستید چیزی را که خود مىتراشید؟. ﴿95﴾و خدا پیدا کرد شما را و آنچه میکنید. ﴿96﴾گفتند [با یکدیگر]: بنا کنید براى ابراهیم عمارتى، پس بیفکنید او را در آتش بسیار. ﴿97﴾پس قصد کردند با وى بدسگالى را، پس ساختیم ایشان را زیرتر. ﴿98﴾و گفت ابراهیم که: هرآیینه من روندهام به سوى پروردگار خود، راه خواهد نمود مرا. ﴿99﴾اى پروردگار من! عطا کن مرا از شایسته کاران. ﴿100﴾پس بشارت دادیم او را به نوجوانى بردبارى. ﴿101﴾پس چون رسید آن طفل به آن سن که سعى تواند کرد همراه والد خود، ابراهیم گفت: اى پسرک من! هرآیینه من مىبینم در خواب که من ذبح میکنم تو را پس درنگر تا چه چیز به خاطر تو میرسد؟ گفت: اى پدر من! بکن آنچه فرموده میشود تو را. خواهى یافت مرا، اگر خدا خواسته است، از شکیبایى کنندگان. ﴿102﴾
﴿ فَلَمَّآ أَسۡلَمَا وَتَلَّهُۥ لِلۡجَبِينِ ١٠٣ وَنَٰدَيۡنَٰهُ أَن يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ ١٠٤ قَدۡ صَدَّقۡتَ ٱلرُّءۡيَآۚ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٠٥ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡبَلَٰٓؤُاْ ٱلۡمُبِينُ ١٠٦ وَفَدَيۡنَٰهُ بِذِبۡحٍ عَظِيمٖ ١٠٧ وَتَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ ١٠٨ سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ ١٠٩ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١١٠ إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١١١ وَبَشَّرۡنَٰهُ بِإِسۡحَٰقَ نَبِيّٗا مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ١١٢ وَبَٰرَكۡنَا عَلَيۡهِ وَعَلَىٰٓ إِسۡحَٰقَۚ وَمِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحۡسِنٞ وَظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ مُبِينٞ ١١٣ وَلَقَدۡ مَنَنَّا عَلَىٰ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ ١١٤ وَنَجَّيۡنَٰهُمَا وَقَوۡمَهُمَا مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ ١١٥ وَنَصَرۡنَٰهُمۡ فَكَانُواْ هُمُ ٱلۡغَٰلِبِينَ ١١٦ وَءَاتَيۡنَٰهُمَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلۡمُسۡتَبِينَ ١١٧ وَهَدَيۡنَٰهُمَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ١١٨ وَتَرَكۡنَا عَلَيۡهِمَا فِي ٱلۡأٓخِرِينَ ١١٩ سَلَٰمٌ عَلَىٰ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ ١٢٠ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٢١ إِنَّهُمَا مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٢٢ وَإِنَّ إِلۡيَاسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٢٣ إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَلَا تَتَّقُونَ ١٢٤ أَتَدۡعُونَ بَعۡلٗا وَتَذَرُونَ أَحۡسَنَ ٱلۡخَٰلِقِينَ ١٢٥ ٱللَّهَ رَبَّكُمۡ وَرَبَّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٢٦﴾
پس چون منقاد شدند هر دو، پدر بیفکند فرزند خود را بر جانب پیشانى. ﴿103﴾و آواز دادیم ابراهیم را که اى ابراهیم! . ﴿104﴾هرآیینه راست کردى خواب را، هرآیینه ما همچنین جزا میدهیم نیکوکاران را. ﴿105﴾هرآیینه این ماجرا امتحان ظاهر است. ﴿106﴾و عوض او دادیم گوسپندى مهیا براى ذبح بزرگ جثّه. ﴿107﴾و گذاشتیم بر وى ثنای نیک در پسینیان. ﴿108﴾سلام باد بر ابراهیم! . ﴿109﴾همچنین جزا میدهیم نیکوکاران را. ﴿110﴾هرآیینه وى از بندگان گرویدۀ است. ﴿111﴾و بشارت دادیم او را به اسحاق، پیغامبرى از شایستگان. ﴿112﴾و برکت دادیم بر ابراهیم و بر اسحق و از اولاد ایشان، بعض نیکوکار است و بعض ستم کنندۀ آشکار است بر خویشتن. ﴿113﴾و هرآیینه ما احسان کردیم بر موسى و هارون. ﴿114﴾و نجات دادیم ایشان را و قوم ایشان را از اندوه بزرگ. ﴿115﴾و نصرت دادیم ایشان را، پس ایشان بودند غالبان. ﴿116﴾و دادیم ایشان را کتابى واضح. ﴿117﴾و دلالت کردیم ایشان را راه راست. ﴿118﴾و باقى گذاشتیم بر ایشان ثناى نیک در پسینیان. ﴿119﴾سلام باد بر موسى و هارون! . ﴿120﴾هرآیینه ما چنین جزا میدهیم نیکوکاران را ﴿121﴾هرآیینه ایشان از بندگان گرویدۀ مااند. ﴿122﴾و هرآیینه الیاس از فرستادگان بود. ﴿123﴾چون گفت به قوم خود: آیا پرهیزگارى نمىکنید؟﴿124﴾آیا پرستش میکنید بعل را (بُعل نام بتى است) و ترک مىکنید نیکوترین آفرینندگان را؟!. ﴿125﴾ترک میکنید خدا را، پروردگار شما و پروردگار پدران نخستین شما. ﴿126﴾
﴿ فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمۡ لَمُحۡضَرُونَ ١٢٧ إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ ١٢٨ وَتَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ ١٢٩ سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِلۡ يَاسِينَ ١٣٠ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٣١ إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٣٢ وَإِنَّ لُوطٗا لَّمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٣٣ إِذۡ نَجَّيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ ١٣٤ إِلَّا عَجُوزٗا فِي ٱلۡغَٰبِرِينَ ١٣٥ ثُمَّ دَمَّرۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ ١٣٦ وَإِنَّكُمۡ لَتَمُرُّونَ عَلَيۡهِم مُّصۡبِحِينَ ١٣٧ وَبِٱلَّيۡلِۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ١٣٨ وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٣٩ إِذۡ أَبَقَ إِلَى ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ ١٤٠ فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ ٱلۡمُدۡحَضِينَ ١٤١ فَٱلۡتَقَمَهُ ٱلۡحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٞ ١٤٢ فَلَوۡلَآ أَنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُسَبِّحِينَ ١٤٣ لَلَبِثَ فِي بَطۡنِهِۦٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ ١٤٤ ۞فَنَبَذۡنَٰهُ بِٱلۡعَرَآءِ وَهُوَ سَقِيمٞ ١٤٥ وَأَنۢبَتۡنَا عَلَيۡهِ شَجَرَةٗ مِّن يَقۡطِينٖ ١٤٦ وَأَرۡسَلۡنَٰهُ إِلَىٰ مِاْئَةِ أَلۡفٍ أَوۡ يَزِيدُونَ ١٤٧ فََٔامَنُواْ فَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِينٖ ١٤٨ فَٱسۡتَفۡتِهِمۡ أَلِرَبِّكَ ٱلۡبَنَاتُ وَلَهُمُ ٱلۡبَنُونَ ١٤٩ أَمۡ خَلَقۡنَا ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ إِنَٰثٗا وَهُمۡ شَٰهِدُونَ ١٥٠ أَلَآ إِنَّهُم مِّنۡ إِفۡكِهِمۡ لَيَقُولُونَ ١٥١ وَلَدَ ٱللَّهُ وَإِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ ١٥٢ أَصۡطَفَى ٱلۡبَنَاتِ عَلَى ٱلۡبَنِينَ ١٥٣﴾
پس دروغى پنداشتند او را، پس هرآیینه آن جماعت حاضر کردگانند [978]. ﴿127﴾مگر بندگان خالص کردۀ خدا. ﴿128﴾و گذاشتیم بر الیاس ثنای نیک در پسینیان ﴿129﴾سلام باد بر الیاس!. ﴿130﴾هرآیینه همچنین جزا میدهیم نیکوکاران را. ﴿131﴾هرآیینه وى بود از بندگان گرویدۀ ما. ﴿132﴾و هرآیینه لوط بود از فرستادگان. ﴿133﴾یاد کن چون نجات دادیم او را و اهل خانۀ او را، همه یکجا. ﴿134﴾مگر پیرزنى که بود از باقى ماندگان. ﴿135﴾باز هلاک ساختیم آن دیگران را. ﴿136﴾و هرآیینه شما گذر مىکنید بر مساکن آن قوم، صبحکنان. ﴿137﴾و به وقت شب نیز، آیا در نمىیابید؟. ﴿138﴾و هرآیینه یونس بود از فرستادگان. ﴿139﴾چون گریخت به سوى کشتى پر کرده شده. ﴿140﴾پس قرعه انداخت با اهل کشتى، پس شد از مغلوبان. ﴿141﴾پس فرو برد او را ماهى و او کننده بود کاری راکه موجب ملامت باشد. ﴿142﴾پس اگر نه آن است که وى از تسبیح کنندگان میبود. ﴿143﴾البتّه باقى مىماند در شکم ماهى تا روزی که مردمان برانگیخته شوند. ﴿144﴾پس برتافتیم او را به زمین بىگیاه و او بیمار بود. ﴿145﴾و رویانیدیم بر سر او درختى از قسم کدو. ﴿146﴾و فرستادیم او را به سوى صد هزار یا بیشتر از آن باشند. ﴿147﴾پس ایمان آوردند. پس بهرهمند ساختیم ایشان را تا مدّتى. ﴿148﴾پس استفسار کن از مشرکان: آیا پروردگار ایشان را دختران است و ایشان را پسران؟. ﴿149﴾آیا دختر آفریدیم فرشتگان را و ایشان حاضر بودند؟. ﴿150﴾آگاه باش! هرآیینه ایشان از دروغگویى خود میگویند. ﴿151﴾که بزاد خداى تعالى و هرآیینه ایشان دروغگویانند. ﴿152﴾آیا اختیار کرد دختران را بر پسران. ﴿153﴾
﴿مَا لَكُمۡ كَيۡفَ تَحۡكُمُونَ ١٥٤ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ١٥٥ أَمۡ لَكُمۡ سُلۡطَٰنٞ مُّبِينٞ ١٥٦ فَأۡتُواْ بِكِتَٰبِكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ١٥٧ وَجَعَلُواْ بَيۡنَهُۥ وَبَيۡنَ ٱلۡجِنَّةِ نَسَبٗاۚ وَلَقَدۡ عَلِمَتِ ٱلۡجِنَّةُ إِنَّهُمۡ لَمُحۡضَرُونَ ١٥٨ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ ١٥٩ إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ ١٦٠ فَإِنَّكُمۡ وَمَا تَعۡبُدُونَ ١٦١ مَآ أَنتُمۡ عَلَيۡهِ بِفَٰتِنِينَ ١٦٢ إِلَّا مَنۡ هُوَ صَالِ ٱلۡجَحِيمِ ١٦٣ وَمَا مِنَّآ إِلَّا لَهُۥ مَقَامٞ مَّعۡلُومٞ ١٦٤ وَإِنَّا لَنَحۡنُ ٱلصَّآفُّونَ ١٦٥ وَإِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡمُسَبِّحُونَ ١٦٦ وَإِن كَانُواْ لَيَقُولُونَ ١٦٧ لَوۡ أَنَّ عِندَنَا ذِكۡرٗا مِّنَ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٦٨ لَكُنَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ ١٦٩ فَكَفَرُواْ بِهِۦۖ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ ١٧٠ وَلَقَدۡ سَبَقَتۡ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٧١ إِنَّهُمۡ لَهُمُ ٱلۡمَنصُورُونَ ١٧٢ وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ١٧٣ فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ حِينٖ ١٧٤ وَأَبۡصِرۡهُمۡ فَسَوۡفَ يُبۡصِرُونَ ١٧٥ أَفَبِعَذَابِنَا يَسۡتَعۡجِلُونَ ١٧٦ فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمۡ فَسَآءَ صَبَاحُ ٱلۡمُنذَرِينَ ١٧٧ وَتَوَلَّ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ حِينٖ ١٧٨ وَأَبۡصِرۡ فَسَوۡفَ يُبۡصِرُونَ ١٧٩ سُبۡحَٰنَ رَبِّكَ رَبِّ ٱلۡعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ ١٨٠ وَسَلَٰمٌ عَلَى ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٨١ وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٨٢﴾
چیست شما را چگونه حکم میکنید؟. ﴿154﴾آیا اندیشه نمىنمایید؟. ﴿155﴾آیا شما را حجتى واضح است؟. ﴿156﴾پس بیارید کتاب خود را، اگر هستید راستگو. ﴿157﴾و مقرر کردند کافران میان خداى تعالى و میان جنیان، خویشى را و هرآیینه دانستهاند جنیان که ایشان البته حاضر کردگانند. ﴿158﴾پاکی است خدا را از آنچه بیان مىکنند. ﴿159﴾مگر بندگان خالص کردۀ خدا. ﴿160﴾پس هرآیینه شما اى کافران و آنچه مىپرستید. ﴿161﴾نیستند همه گمراه کننده براى عبادت آن معبود باطل. ﴿162﴾مگر کسی که او در آیندۀ دوزخ است در علم الهى. ﴿163﴾فرشتگان گفتند: و نیست هیچکس از ما مگر او را جاى است مقرّر. ﴿164﴾و هرآیینه ما صف کشندگانیم. ﴿165﴾و هرآیینه ما تسبیح گویندگانیم. ﴿166﴾و هرآیینه [کافران عرب] میگفتند: ﴿167﴾اگر بودى پیش ما خبرى از پیشینیان. ﴿168﴾البته شدیم بندگان خالص ساختۀ خدا. ﴿169﴾باز کافر شدند به آن [قرآن]، پس خواهند دانست عاقبت کار را. ﴿170﴾هرآیینه سابقاً صادر شد وعدۀ ما براى بندگان فرستادۀ خویش. ﴿171﴾هرآیینه پیغامبران ما، ایشانند نصرت دادگان ﴿172﴾و هرآیینه لشکر ما همونست غالب. ﴿173﴾پس روبگردان از ایشان تا مدتى. ﴿174﴾و بنگر ایشان را پس ایشان نیز خواهند دید ﴿175﴾آیا این کافران عذاب ما را شتاب مىطلبند؟!. ﴿176﴾پس چون فرود آید عذاب به میدان ایشان، بد باشد روز آن بیم کردگان. ﴿177﴾و رو بگردان از ایشان تا مدتى. ﴿178﴾و بنگر، پس ایشان نیز خواهند دید. ﴿179﴾پاکی است پروردگار تو را، خداوندِ علیه از آنچه این جماعت بیان میکنند. ﴿180﴾و سلام بر فرستادگان خدا!. ﴿181﴾و سپاس خدا راست، پروردگار عالمها. ﴿182﴾
[966] مترجم گوید: یعنی نزدیک پرودگار خود. [967] مترجم گوید: یعنی شیاطین را، والله اعلم. [968] یعنی و مغربها نیز. [969] یعنی کلمهای را از کلمات ملاء اعلی یک بار ربودن. [970] یعنی ملائکه و جن و سماوات و غیر آن. [971] یعنی از حال کافران. [972] یعنی با شیاطین، والله اعلم. [973] یعنی و از جانب چپ نیز به جهت گمراه کردن، والله اعلم. [974] یعنی آنانکه پاک ساخته شدند از شرک وغیره. [975] یعنی حشر را. [976] یعنی دوزخیان را. [977] یعنی بعد خوردن و نوشیدن، ایشان را به دوزخ بازبرند. [978] یعنی در دوزخ.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ صٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ذِي ٱلذِّكۡرِ ١ بَلِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي عِزَّةٖ وَشِقَاقٖ ٢ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِن قَبۡلِهِم مِّن قَرۡنٖ فَنَادَواْ وَّلَاتَ حِينَ مَنَاصٖ ٣ وَعَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡۖ وَقَالَ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا سَٰحِرٞ كَذَّابٌ ٤ أَجَعَلَ ٱلۡأٓلِهَةَ إِلَٰهٗا وَٰحِدًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءٌ عُجَابٞ ٥ وَٱنطَلَقَ ٱلۡمَلَأُ مِنۡهُمۡ أَنِ ٱمۡشُواْ وَٱصۡبِرُواْ عَلَىٰٓ ءَالِهَتِكُمۡۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءٞ يُرَادُ ٦ مَا سَمِعۡنَا بِهَٰذَا فِي ٱلۡمِلَّةِ ٱلۡأٓخِرَةِ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا ٱخۡتِلَٰقٌ ٧ أَءُنزِلَ عَلَيۡهِ ٱلذِّكۡرُ مِنۢ بَيۡنِنَاۚ بَلۡ هُمۡ فِي شَكّٖ مِّن ذِكۡرِيۚ بَل لَّمَّا يَذُوقُواْ عَذَابِ ٨ أَمۡ عِندَهُمۡ خَزَآئِنُ رَحۡمَةِ رَبِّكَ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡوَهَّابِ ٩ أَمۡ لَهُم مُّلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَاۖ فَلۡيَرۡتَقُواْ فِي ٱلۡأَسۡبَٰبِ ١٠ جُندٞ مَّا هُنَالِكَ مَهۡزُومٞ مِّنَ ٱلۡأَحۡزَابِ ١١ كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَعَادٞ وَفِرۡعَوۡنُ ذُو ٱلۡأَوۡتَادِ ١٢ وَثَمُودُ وَقَوۡمُ لُوطٖ وَأَصۡحَٰبُ لَۡٔيۡكَةِۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡأَحۡزَابُ ١٣ إِن كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ ١٤ وَمَا يَنظُرُ هَٰٓؤُلَآءِ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ مَّا لَهَا مِن فَوَاقٖ ١٥ وَقَالُواْ رَبَّنَا عَجِّل لَّنَا قِطَّنَا قَبۡلَ يَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ ١٦﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
ص، قسم به قرآن، خداوند پند، [که آنچه به آن دعوت مىکنى راست است]. ﴿1﴾بلکه کافران در سرکشى و مخالفتاند. ﴿2﴾بسیار هلاک کردیم پیش از ایشان قرنها را، پس فریاد برآوردند و نبود آن وقت خلاص. ﴿3﴾و تعجب کردند از آنکه بیامد به ایشان بیم کنندهای از قوم ایشان و گفتند این کافران: این شخص جادوگر دروغگویی است. ﴿4﴾آیا گردانید خدایان متعدد را یک خدا؟ هرآیینه این چیزی است عجیب. ﴿5﴾و برفتند اشراف از ایشان [با یکدیگر گویان] که: بروید و شکیبایى کنید بر عبادت خدایان خود، هرآیینه این دین تو فتنه است که اراده کرده شده است. ﴿6﴾نشنیدیم این قول را در دین پسین [979]، نیست این مگر افترا. ﴿7﴾آیا فروآورده شد بر این شخص قرآن از میان ما؟ بلکه این کافران در شکاند از پند من، بلکه هنوز نچشیدهاند عذاب مرا. ﴿8﴾آیا نزدیک ایشان است از خزانههاى رحمت پروردگار تو غالب بخشاینده؟. ﴿9﴾آیا ایشان راست پادشاهى آسمانها و زمین و آنچه در میان اینهاست؟ پس باید که بالا روند آویخته به ریسمانها [980]. ﴿10﴾لشکرى هست اینجا، به هم آمده شکست داده شده از جمله گروهها [981]. ﴿11﴾دروغ داشتند پیش از ایشان قوم نوح و عاد و فرعون، خداوندِ میخها [982]. ﴿12﴾و ثمود و قوم لوط و ساکنان «ایکه» [تکذیب کردند] این جماعتها. ﴿13﴾نیست هیچکس از ایشان مگر دروغى داشت پیغامبران را، پس به وجود آمد عقوبت من. ﴿14﴾و انتظار نمىبرند کفّار این عصر مگر یک نعرۀ تند را (یعنى نفخۀ قیامت) که نباشد آن را هیچ توقف. ﴿15﴾و گفتند [به طریق استهزاء]: اى پروردگار ما! شتاب ده ما را سرنوشت ما از عقوبت پیش از روز حساب. ﴿16﴾
﴿ ٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَٱذۡكُرۡ عَبۡدَنَا دَاوُۥدَ ذَا ٱلۡأَيۡدِۖ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٌ ١٧ إِنَّا سَخَّرۡنَا ٱلۡجِبَالَ مَعَهُۥ يُسَبِّحۡنَ بِٱلۡعَشِيِّ وَٱلۡإِشۡرَاقِ ١٨ وَٱلطَّيۡرَ مَحۡشُورَةٗۖ كُلّٞ لَّهُۥٓ أَوَّابٞ ١٩ وَشَدَدۡنَا مُلۡكَهُۥ وَءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡحِكۡمَةَ وَفَصۡلَ ٱلۡخِطَابِ ٢٠ ۞وَهَلۡ أَتَىٰكَ نَبَؤُاْ ٱلۡخَصۡمِ إِذۡ تَسَوَّرُواْ ٱلۡمِحۡرَابَ ٢١ إِذۡ دَخَلُواْ عَلَىٰ دَاوُۥدَ فَفَزِعَ مِنۡهُمۡۖ قَالُواْ لَا تَخَفۡۖ خَصۡمَانِ بَغَىٰ بَعۡضُنَا عَلَىٰ بَعۡضٖ فَٱحۡكُم بَيۡنَنَا بِٱلۡحَقِّ وَلَا تُشۡطِطۡ وَٱهۡدِنَآ إِلَىٰ سَوَآءِ ٱلصِّرَٰطِ ٢٢ إِنَّ هَٰذَآ أَخِي لَهُۥ تِسۡعٞ وَتِسۡعُونَ نَعۡجَةٗ وَلِيَ نَعۡجَةٞ وَٰحِدَةٞ فَقَالَ أَكۡفِلۡنِيهَا وَعَزَّنِي فِي ٱلۡخِطَابِ ٢٣ قَالَ لَقَدۡ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعۡجَتِكَ إِلَىٰ نِعَاجِهِۦۖ وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡخُلَطَآءِ لَيَبۡغِي بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٍ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَقَلِيلٞ مَّا هُمۡۗ وَظَنَّ دَاوُۥدُ أَنَّمَا فَتَنَّٰهُ فَٱسۡتَغۡفَرَ رَبَّهُۥ وَخَرَّۤ رَاكِعٗاۤ وَأَنَابَ۩ ٢٤ فَغَفَرۡنَا لَهُۥ ذَٰلِكَۖ وَإِنَّ لَهُۥ عِندَنَا لَزُلۡفَىٰ وَحُسۡنَ مََٔابٖ ٢٥ يَٰدَاوُۥدُ إِنَّا جَعَلۡنَٰكَ خَلِيفَةٗ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱحۡكُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ ٱلۡهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدُۢ بِمَا نَسُواْ يَوۡمَ ٱلۡحِسَابِ ٢٦﴾
صبر کن بر آنچه میگویند و یاد کن بندۀ ما، داود خداوندِ قوّت را. هرآیینه او رجوع کننده بود [983]. ﴿17﴾هرآیینه رام ساختیم همراه او کوهها را، تسبیح میگفتند به وقت شام و صباح. ﴿18﴾و رام ساختیم مرغان را به هم آورده، هر یکى براى او فرمانبردار بود. ﴿19﴾و محکم کردیم پادشاهى او را و دادیمش حکمت و سخن واضح. ﴿20﴾آیا آمده است پیش تو خبر گروه خصومت کننده با یکدیگر، چون از دیوار جسته داخل شدند به مسجد؟. ﴿21﴾ [984]چون درآمدند بر داود، پس بترسید از ایشان. گفتند: مترس! ما دو خصومت کنندهایم، ستم کرده است بعض ما بر بعض، پس حکم کن میان ما به راستى و جور مکن و دلالت کن ما را بر راه راست. ﴿22﴾این برادر من است. به دست اوست نودونه میش و پیش من یک میش است. پس گفت این شخص: به من بسپار این یک میش را و درشتى کرد با من در سخن گفتن. ﴿23﴾گفت داود: هرآیینه ستم کرد بر تو به خواستن میش تو تا بهم آرد به میشهای خود و هرآیینه بسیارى از شریکان ستم مىکنند بعض ایشان بر بعضى، مگر آنانکه ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند و اندکاند ایشان. و شناخت داود که ما آزمودیم او را پس طلب آمرزش کرد از پروردگار خود و بیفتاد سجدهکنان و بازگشت به خدا. ﴿24﴾پس بیامرزیدیم او را آن ذلّت او و هرآیینه او را نزدیک ما قربت است و نیکو بازگشت است. ﴿25﴾[گفتیم]: اى داود! هرآیینه ساختیم تو را پادشاه در زمین، پس حکم کن میانِ مردمان به راستى و پیروى مکن خواهش نفس را که آن گمراه کند تو را از راه خدا. هرآیینه آنانکه گمراه میشوند از راه خدا، ایشان راست عذاب سخت به سبب آنکه فراموش کردند روز حساب را. ﴿26﴾
﴿ وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَآءَ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا بَٰطِلٗاۚ ذَٰلِكَ ظَنُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۚ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنَ ٱلنَّارِ ٢٧ أَمۡ نَجۡعَلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ كَٱلۡمُفۡسِدِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ نَجۡعَلُ ٱلۡمُتَّقِينَ كَٱلۡفُجَّارِ ٢٨ كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ مُبَٰرَكٞ لِّيَدَّبَّرُوٓاْ ءَايَٰتِهِۦ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٢٩ وَوَهَبۡنَا لِدَاوُۥدَ سُلَيۡمَٰنَۚ نِعۡمَ ٱلۡعَبۡدُ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٌ ٣٠ إِذۡ عُرِضَ عَلَيۡهِ بِٱلۡعَشِيِّ ٱلصَّٰفِنَٰتُ ٱلۡجِيَادُ ٣١ فَقَالَ إِنِّيٓ أَحۡبَبۡتُ حُبَّ ٱلۡخَيۡرِ عَن ذِكۡرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتۡ بِٱلۡحِجَابِ ٣٢ رُدُّوهَا عَلَيَّۖ فَطَفِقَ مَسۡحَۢا بِٱلسُّوقِ وَٱلۡأَعۡنَاقِ ٣٣ وَلَقَدۡ فَتَنَّا سُلَيۡمَٰنَ وَأَلۡقَيۡنَا عَلَىٰ كُرۡسِيِّهِۦ جَسَدٗا ثُمَّ أَنَابَ ٣٤ قَالَ رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَهَبۡ لِي مُلۡكٗا لَّا يَنۢبَغِي لِأَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِيٓۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ ٣٥ فَسَخَّرۡنَا لَهُ ٱلرِّيحَ تَجۡرِي بِأَمۡرِهِۦ رُخَآءً حَيۡثُ أَصَابَ ٣٦ وَٱلشَّيَٰطِينَ كُلَّ بَنَّآءٖ وَغَوَّاصٖ ٣٧ وَءَاخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي ٱلۡأَصۡفَادِ ٣٨ هَٰذَا عَطَآؤُنَا فَٱمۡنُنۡ أَوۡ أَمۡسِكۡ بِغَيۡرِ حِسَابٖ ٣٩ وَإِنَّ لَهُۥ عِندَنَا لَزُلۡفَىٰ وَحُسۡنَ مََٔابٖ ٤٠ وَٱذۡكُرۡ عَبۡدَنَآ أَيُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلشَّيۡطَٰنُ بِنُصۡبٖ وَعَذَابٍ ٤١ ٱرۡكُضۡ بِرِجۡلِكَۖ هَٰذَا مُغۡتَسَلُۢ بَارِدٞ وَشَرَابٞ ٤٢﴾
و نیافریدیم آسمان و زمین را و آنچه در میان اینهاست بیهوده. این گمانِ کافران است. پس واى کافران را از عقوبت آتش!. ﴿27﴾آیا مىسازیم آنان را که ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند مانند فسادکنندگان در زمین؟ آیا مىسازیم پرهیزگاران را مانند بدکاران؟. ﴿28﴾[این قرآن] کتابی است با برکت که فرود آوردیم او را به سوى تو تا مردمان تأمّل کنند در آیات او و تا پند گیرند خداوندان خرد. ﴿29﴾و عطا کردیم داود را فرزندى سلیمان نام. نیکوبنده بود سلیمان، هرآیینه او رجوع کننده بود به خدا. ﴿30﴾[یاد کن] چون نموده شد او را وقت پگاه، اسپان تیزرو. ﴿31﴾پس گفت: هرآیینه دوست داشتم این اسپان را [از قبیل رغبت به مال اعراض کنان از ذکر پروردگار خود] تا آنکه پنهان شد آفتاب در پرده [985]. ﴿32﴾بازگردانید این اسپان را بر من. پس شروع کرد دست رسانیدن به ساقها و گردنها [986]. ﴿33﴾و هرآیینه آزمودیم سلیمان را و انداختیم بر تخت او کالبدى، باز رجوع کرد به خدا [987]. ﴿34﴾گفت: اى پروردگار من! بیامرز مرا و عطا کن مرا آن پادشاهى که راست نیاید هیچکس را غیر از من. هرآیینه تویى بخشاینده. ﴿35﴾پس مسخر گردانیدیم باد را میرفت به فرمان او به آهستگى روان شده هرجاکه خواسته باشد. ﴿36﴾و مسخر گردانیدیم دیوان را، هر عمارت بنا کننده را و هر فرود رونده را به دریا. ﴿37﴾و مسخر گردانیدیم دیوان دیگر را دست و پا به هم بسته در زنجیرها. ﴿38﴾[گفتیم]: این است بخشش ما، پس عطا کن یا نگاهدار به غیر آنکه با تو حساب کرده شود. ﴿39﴾و هرآیینه او را نزدیک ما قربت است و نیکو بازگشت است. ﴿40﴾و یاد کن بنده ما ایوب را، چون ندا کرد به پروردگار خود که دست رسانیده است مرا شیطان به رنجورى و درد. ﴿41﴾[گفتیم]: بزن زمین را به پاى خود، ناگهان آن چشمه باشد که مهیا براى غسل سرد بود و آشامیدنى باشد. ﴿42﴾
﴿ وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنَّا وَذِكۡرَىٰ لِأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٤٣ وَخُذۡ بِيَدِكَ ضِغۡثٗا فَٱضۡرِب بِّهِۦ وَلَا تَحۡنَثۡۗ إِنَّا وَجَدۡنَٰهُ صَابِرٗاۚ نِّعۡمَ ٱلۡعَبۡدُ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٞ ٤٤ وَٱذۡكُرۡ عِبَٰدَنَآ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ أُوْلِي ٱلۡأَيۡدِي وَٱلۡأَبۡصَٰرِ ٤٥ إِنَّآ أَخۡلَصۡنَٰهُم بِخَالِصَةٖ ذِكۡرَى ٱلدَّارِ ٤٦ وَإِنَّهُمۡ عِندَنَا لَمِنَ ٱلۡمُصۡطَفَيۡنَ ٱلۡأَخۡيَارِ ٤٧ وَٱذۡكُرۡ إِسۡمَٰعِيلَ وَٱلۡيَسَعَ وَذَا ٱلۡكِفۡلِۖ وَكُلّٞ مِّنَ ٱلۡأَخۡيَارِ ٤٨ هَٰذَا ذِكۡرٞۚ وَإِنَّ لِلۡمُتَّقِينَ لَحُسۡنَ مََٔابٖ ٤٩ جَنَّٰتِ عَدۡنٖ مُّفَتَّحَةٗ لَّهُمُ ٱلۡأَبۡوَٰبُ ٥٠ مُتَّكِِٔينَ فِيهَا يَدۡعُونَ فِيهَا بِفَٰكِهَةٖ كَثِيرَةٖ وَشَرَابٖ ٥١ ۞وَعِندَهُمۡ قَٰصِرَٰتُ ٱلطَّرۡفِ أَتۡرَابٌ ٥٢ هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ ٥٣ إِنَّ هَٰذَا لَرِزۡقُنَا مَا لَهُۥ مِن نَّفَادٍ ٥٤ هَٰذَاۚ وَإِنَّ لِلطَّٰغِينَ لَشَرَّ مََٔابٖ ٥٥ جَهَنَّمَ يَصۡلَوۡنَهَا فَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ ٥٦ هَٰذَا فَلۡيَذُوقُوهُ حَمِيمٞ وَغَسَّاقٞ ٥٧ وَءَاخَرُ مِن شَكۡلِهِۦٓ أَزۡوَٰجٌ ٥٨ هَٰذَا فَوۡجٞ مُّقۡتَحِمٞ مَّعَكُمۡ لَا مَرۡحَبَۢا بِهِمۡۚ إِنَّهُمۡ صَالُواْ ٱلنَّارِ ٥٩ قَالُواْ بَلۡ أَنتُمۡ لَا مَرۡحَبَۢا بِكُمۡۖ أَنتُمۡ قَدَّمۡتُمُوهُ لَنَاۖ فَبِئۡسَ ٱلۡقَرَارُ ٦٠ قَالُواْ رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَٰذَا فَزِدۡهُ عَذَابٗا ضِعۡفٗا فِي ٱلنَّارِ ٦١﴾
و عطا کردیم او را اهل خانۀ او و مانند ایشان همراه ایشان بخشایشى از نزدیک خود و پندى خداوندانِ خرد را. ﴿43﴾و [گفتیم]: بگیر به دست خود دستۀ شاخها، پس بزن به آن [988]و خلاف سوگند مکن، هرآیینه ما او را یافتیم شکیبا. نیک بنده بود ایوب، هرآیینه او رجوع کننده به خدا بود [989]. ﴿44﴾و یاد کن بندگان ما ابراهیم و اسحق و یعقوب را، خداوند دستها و چشمها [990]. ﴿45﴾هرآیینه ما یک رو ساختیم ایشان را براى خصلتى پاک که یاد کردن آخرت است. ﴿46﴾و هرآیینه ایشان نزدیک ما از برگزیدگان نیکان بودند. ﴿47﴾و یاد کن اسمعیل و الیسع و ذا الکفل را و هر یکى از نیکان بود. ﴿48﴾این [قرآن] پندى هست و هرآیینه پرهیزگاران را نیکى بازگشت است. ﴿49﴾بوستانهاى دایم است، گشاده کرده براى ایشان دروازهها. ﴿50﴾تکیهکنان در آنجا، مىطلبند آنجا میوۀ بسیار را و شراب را. ﴿51﴾و نزدیک ایشان باشند زنان فرود آرندۀ چشم، هم عمر با یکدیگر. ﴿52﴾این است آنچه وعده داده مىشود شما را برای روز حساب. ﴿53﴾هرآیینه این رزق ما است، نباشد آن را هیچ زوال ﴿54﴾این [است جزا] و هرآیینه از حد گذشتگان را بد بازگشتنى باشد. ﴿55﴾که دوزخ است، درآیند آنجا پس بد آرامگاه است این. ﴿56﴾این عذاب آب گرم است و زرداب است، پس باید که بچشید آن را. ﴿57﴾و عذابى دیگرست مانند این انواع مختلف. ﴿58﴾این [991]قومى است درآینده به آتش همراه شم. [متبوعان گویند]: زمین گشاده مباد بر ایشان! هرآیینه ایشان در آیندگان آتشاند. ﴿59﴾[تابعان] گویند: بلکه شما! زمین گشاده مباد بر شما! رسم قدیم ساختید کفر را براى ما. پس بد قرارگاهى است [دوزخ] . ﴿60﴾گویند: اى پروردگار ما! هر که آیین قدیم ساخته باشد براى ما کفر را، پس زیاده کن در حق او عقوبت دوباره در آتش. ﴿61﴾
﴿ وَقَالُواْ مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالٗا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ ٱلۡأَشۡرَارِ ٦٢ أَتَّخَذۡنَٰهُمۡ سِخۡرِيًّا أَمۡ زَاغَتۡ عَنۡهُمُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ ٦٣ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقّٞ تَخَاصُمُ أَهۡلِ ٱلنَّارِ ٦٤ قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ مُنذِرٞۖ وَمَا مِنۡ إِلَٰهٍ إِلَّا ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ ٦٥ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفَّٰرُ ٦٦ قُلۡ هُوَ نَبَؤٌاْ عَظِيمٌ ٦٧ أَنتُمۡ عَنۡهُ مُعۡرِضُونَ ٦٨ مَا كَانَ لِيَ مِنۡ عِلۡمِۢ بِٱلۡمَلَإِ ٱلۡأَعۡلَىٰٓ إِذۡ يَخۡتَصِمُونَ ٦٩ إِن يُوحَىٰٓ إِلَيَّ إِلَّآ أَنَّمَآ أَنَا۠ نَذِيرٞ مُّبِينٌ ٧٠ إِذۡ قَالَ رَبُّكَ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّي خَٰلِقُۢ بَشَرٗا مِّن طِينٖ ٧١ فَإِذَا سَوَّيۡتُهُۥ وَنَفَخۡتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُۥ سَٰجِدِينَ ٧٢ فَسَجَدَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ كُلُّهُمۡ أَجۡمَعُونَ ٧٣ إِلَّآ إِبۡلِيسَ ٱسۡتَكۡبَرَ وَكَانَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٧٤ قَالَ يَٰٓإِبۡلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسۡجُدَ لِمَا خَلَقۡتُ بِيَدَيَّۖ أَسۡتَكۡبَرۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡعَالِينَ ٧٥ قَالَ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ ٧٦ قَالَ فَٱخۡرُجۡ مِنۡهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٞ ٧٧ وَإِنَّ عَلَيۡكَ لَعۡنَتِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلدِّينِ ٧٨ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرۡنِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ ٧٩ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ ٨٠ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡوَقۡتِ ٱلۡمَعۡلُومِ ٨١ قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٨٢ إِلَّا عِبَادَكَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِينَ ٨٣ قَالَ فَٱلۡحَقُّ وَٱلۡحَقَّ أَقُولُ ٨٤ لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنۡهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٨٥ قُلۡ مَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُتَكَلِّفِينَ ٨٦ إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ ٨٧ وَلَتَعۡلَمُنَّ نَبَأَهُۥ بَعۡدَ حِينِۢ ٨٨﴾
و گفتند اهل دوزخ: چیست ما را که نمىبینیم مردانى را که مىشمردیم ایشان را از بدان؟ [992]. ﴿62﴾آیا مسخره مىگرفتیم ایشان را آیا برگشته است از ایشان دیدهها؟. ﴿63﴾هرآیینه این راست است [مراد از آن] خصومت کردن اهل دوزخ است با یکدیگر. ﴿64﴾بگو: جز این نیست که من ترسانندهام و نیست هیچ معبود، مگر خدا یگانۀ با قوّت. ﴿65﴾پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان اینها است. غالب آمرزگار. ﴿66﴾بگو: این خبرى بزرگ است. ﴿67﴾شما از وى روى گردانندهاید. ﴿68﴾نیست مرا هیچ دانش به حال این جماعت بلند قدر از فرشتگان، چون با یکدیگر جواب سؤال میکنند. ﴿69﴾وحى فرستاده نمىشود به سوى من، مگر آنکه من ترسانندۀ آشکارم. ﴿70﴾[و یاد کن] چون گفت پروردگار تو به فرشتگان: هرآیینه من آفرینندهام آدمى را از گِل. ﴿71﴾پس چون راست کنم او را و بدمم در وى روح خود را، پس درافتید او را سجدهکنان. ﴿72﴾پس سجده کردند فرشتگان تمام ایشان، همه یکجا. ﴿73﴾مگر شیطان، سرکشى کرد و شد از کافران. ﴿74﴾گفت [خدا]: اى شیطان! چه چیز بازداشت تو را آنکه سجده کنى چیزی را که آفریدمش به دست خود؟ آیا تکبّر کردى یا به حقیقت هستى از بلندقدران؟. ﴿75﴾گفت: من بهترم از وى. آفریدى مرا از آتش و آفریدى او را از گِل. ﴿76﴾گفت: بیرون شو از بهشت، هرآیینه تو رانده شدهای. ﴿77﴾و هرآیینه بر تو لعنت من باد تا روز جزا. ﴿78﴾گفت: اى پروردگار من! پس مهلت ده مرا تا آن روز که برانگیخته شوند مردمان. ﴿79﴾گفت: هرآیینه تو از مهلت دادگانى. ﴿80﴾تا روز آن وقت معین. ﴿81﴾گفت [شیطان]: پس قسم به عزّت تو! که البته گمراه کنم ایشان را، همه یکجا. ﴿82﴾مگر بندگان خالص کرده تو از ایشان. ﴿83﴾فرمود: پس سخن راست است این و سخن راست میگویم. ﴿84﴾البته پر کنم دوزخ را از تو و از آنانکه پیروىِ تو کنند از ایشان، همه یکجا. ﴿85﴾بگو: سؤال نمىکنم بر تبلیغ قرآن هیچ مزد را و نیستم از تکلّف کنندگان [993]. ﴿86﴾نیست قرآن مگر پندى عالمها را. ﴿87﴾و البته خواهید دانست صدق آن را بعدِ زمانى. ﴿88﴾
[979] یعنی قرآن آخر که ما آن را دریافتیم، والله اعلم. [980] یعنی به ریسمان آویخته هم نمیتوانند که به آسمان روند، فیکف پادشاهی، والله اعلم. [981] یعنی از جنس گروهها که با انبیا مخالفت کردند. [982] یعنی بچهها را به میخ تعذیب میکرد. [983] یعنی به سوی خدا. [984] مترجم گوید که: داود، علیه السلام، نودونه زن داشت، مع هذا زن دیگر که که در خطبۀ شخصی یا در نکاح او بود، در خواست کرد. خدای تعالی فرشتگان را به جهت تنبیه داود به شکل خصوم متمثل ساخت. اشارت به این قصه است درین آیات، والله اعلم. [985] یعنی نماز عصر فوت شد. [986] یعنی ذبح کرده ساق آنها را بریده از جهت غیرت بر ذکر خدای تعالی، والله اعلم. [987] مترجم گوید: سلیمان÷ از امرای خود منغص شد و به خاطر آورد که امشب با صد زن صحبت دارم و هر زنی پسری زاید و هریکی شهسواری باشد، جهاد کننده، مرا احتیاج متعلق امرا نیفتد. فرشته گفت: انشاءالله بگو. سلیمان سهو کرد، پس هیچ زن حامله نشد. الاّ یکی طفل ناقص الخلقت[ی] زاد و آن طفل را بر تخت سلیمان انداختند. سلیمان÷ متنبه شد و رجوع به رب العزت کرد، والله اعلم. [988] یعنی زن خود را. [989] یعنی ایوب، علیه السلام، سوگند خورده بود که زن خود را صد ضربه بزند، خدای تعالی بر وی سهل ساخت. [990] یعنی علم وعمل هر دو به کمال داشتند، والله اعلم. [991] چون تابعان خواهند که بدزخ درآیند، متبوعان را گفته شود. [992] یعنی فقرای مسلمین.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ تَنزِيلُ ٱلۡكِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ ١ إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ ٢ أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلۡخَالِصُۚ وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ فِي مَا هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ ٣ لَّوۡ أَرَادَ ٱللَّهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدٗا لَّٱصۡطَفَىٰ مِمَّا يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ سُبۡحَٰنَهُۥۖ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ ٤ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۖ يُكَوِّرُ ٱلَّيۡلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَيُكَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّيۡلِۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمًّىۗ أَلَا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفَّٰرُ ٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
فروفرستادن این کتاب از جانب خداى غالب با حکمت است. ﴿1﴾هرآیینه ما فروفرستادیم به سوى تو کتاب را به راستى، پس عبادت کن خدا را خالص کرده براى او پرستش. ﴿2﴾آگاه باش! مر خدای راست [994]پرستش کردن خالص [995]و آنانکه دوستان گرفتند بجز خدا [و گفتند]: عبادت نمىکنیم ایشان را مگر براى آنکه نزدیک سازند ما را به خدا در مرتبۀ قرب، هرآیینه خدا حکم میکند میان ایشان در آنچه ایشان در آن اختلاف دارند. هرآیینه خدا راه نمىنماید کسى را که دروغگوی ناسپاس است. ﴿3﴾اگر خواستى خدا که فرزند گیرد، البته برگزیدى از آن جمله که خلق کرده است چیزی را که میخواست. پاکى او راست. همونست خدای یگانۀ باقوّت. ﴿4﴾آفرید آسمانها و زمین به تدبیر درست. مىپیچاند شب را به روز و مىپیچاند روز را بر شب و رام ساخت آفتاب و ماه را، هر یکى میرود در زمان معین. آگاه باش! همونست غالب آمرزنده. ﴿5﴾
﴿ خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ ثَمَٰنِيَةَ أَزۡوَٰجٖۚ يَخۡلُقُكُمۡ فِي بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ خَلۡقٗا مِّنۢ بَعۡدِ خَلۡقٖ فِي ظُلُمَٰتٖ ثَلَٰثٖۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ ٦ إِن تَكۡفُرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمۡۖ وَلَا يَرۡضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلۡكُفۡرَۖ وَإِن تَشۡكُرُواْ يَرۡضَهُ لَكُمۡۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُم مَّرۡجِعُكُمۡ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَۚ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٧ ۞وَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ضُرّٞ دَعَا رَبَّهُۥ مُنِيبًا إِلَيۡهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُۥ نِعۡمَةٗ مِّنۡهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدۡعُوٓاْ إِلَيۡهِ مِن قَبۡلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادٗا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِۦۚ قُلۡ تَمَتَّعۡ بِكُفۡرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلنَّارِ ٨ أَمَّنۡ هُوَ قَٰنِتٌ ءَانَآءَ ٱلَّيۡلِ سَاجِدٗا وَقَآئِمٗا يَحۡذَرُ ٱلۡأٓخِرَةَ وَيَرۡجُواْ رَحۡمَةَ رَبِّهِۦۗ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلَّذِينَ يَعۡلَمُونَ وَٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٩ قُلۡ يَٰعِبَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمۡۚ لِلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٞۗ وَأَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٌۗ إِنَّمَا يُوَفَّى ٱلصَّٰبِرُونَ أَجۡرَهُم بِغَيۡرِ حِسَابٖ ١٠﴾
آفرید شما را از یک شخص، باز بیافرید از آن شخص زنش را و فروفرستاد براى شما از چهارپایان، هشت قسم [996]. مىآفریند شما را در شکم مادران یک نوع آفریدن بعد از آفریدن دیگر در تاریکیهای سهگانه [997]، این است خدا، پروردگار شما، مر او راست پادشاهى، نیست هیچ معبود مگر او. پس از کجاگردانیده میشوید؟. ﴿6﴾اگر ناسپاسى کنید، پس هرآیینه خدا بىنیازست از شما و نمىپسندد در حق بندگان خود ناسپاسى را و اگر سپاسدارى کنید، پسند کند براى شما و بر نداد هیچ بردارنده بار دیگرى را. باز به سوى پروردگار شما بازگشت شما است. پس خبر دهد شما را به آنچه میکردید، هرآیینه او داناست به مکنون سینهها. ﴿7﴾و چون برسد آدمى را رنجى، دعا کند به جناب پروردگار خود رجوع کرده به سوى او. باز چون عطا کندش نعمتى از نزدیک خود، فراموش سازد آنچه دعا مىکرد به جهت او پیش از این و مقرر کند براى خدا همسران را تاگمراه کند از راه خدا. بگو: بهرهمند باش به کفر خود اندک زمانى. هرآیینه تو از اهل دوزخى. ﴿8﴾آیا آن ناسپاس مشرک بهتر است یا کسی که او عبادت کننده است در ساعتهایى از شب، سجدهکنان و ایستاده شده مىترسد از آخرت و امید مىدارد رحمت پروردگار خود را؟ بگو: آیا برابر مىشوند آنانکه میدانند و آنانکه نمىدانند؟ جز این نیست که پندپذیر میشوند خداوندانِ خِرد. ﴿9﴾بگو [یا محمّد از طرف من]: اى بندگان من که ایمان آوردهاید! بترسید از پروردگار خود، مر آنان راکه نیکوکارى میکردند در این دنیا، حالت نیک باشد و زمین خدا گشاده است. جز این نیست که تمام داده میشود صابران را مزد ایشان بىشمار [998]. ﴿10﴾
﴿ قُلۡ إِنِّيٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ ١١ وَأُمِرۡتُ لِأَنۡ أَكُونَ أَوَّلَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٢ قُلۡ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ١٣ قُلِ ٱللَّهَ أَعۡبُدُ مُخۡلِصٗا لَّهُۥ دِينِي ١٤ فَٱعۡبُدُواْ مَا شِئۡتُم مِّن دُونِهِۦۗ قُلۡ إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَأَهۡلِيهِمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِينُ ١٥ لَهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ ظُلَلٞ مِّنَ ٱلنَّارِ وَمِن تَحۡتِهِمۡ ظُلَلٞۚ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ ٱللَّهُ بِهِۦ عِبَادَهُۥۚ يَٰعِبَادِ فَٱتَّقُونِ ١٦ وَٱلَّذِينَ ٱجۡتَنَبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ أَن يَعۡبُدُوهَا وَأَنَابُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰۚ فَبَشِّرۡ عِبَادِ ١٧ ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٨ أَفَمَنۡ حَقَّ عَلَيۡهِ كَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي ٱلنَّارِ ١٩ لَٰكِنِ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ لَهُمۡ غُرَفٞ مِّن فَوۡقِهَا غُرَفٞ مَّبۡنِيَّةٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ لَا يُخۡلِفُ ٱللَّهُ ٱلۡمِيعَادَ ٢٠ أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَسَلَكَهُۥ يَنَٰبِيعَ فِي ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ يُخۡرِجُ بِهِۦ زَرۡعٗا مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهُۥ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَىٰهُ مُصۡفَرّٗا ثُمَّ يَجۡعَلُهُۥ حُطَٰمًاۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكۡرَىٰ لِأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٢١﴾
بگو: هرآیینه فرموده شد مرا که عبادت کنم خداى را خالص ساخته براى او پرستش. ﴿11﴾و فرموده شد مرا به آنکه باشم نخستینِ مسلمانان. ﴿12﴾بگو: هرآیینه من میترسم اگر نافرمانىِ پروردگار خود کنم از عذاب روز بزرگ. ﴿13﴾بگو: خدا را عبادت مىکنم خالص ساخته براى او پرستش خود را [999]. ﴿14﴾پس عبادت کنید هر که را خواهید بجز خدا. بگو: هرآیینه زیانکاران آنانند که در زیان دادند خویشتن را و اهل خود را روز قیامت [1000]. آگاه باش! این مقدمه همان است زیان ظاهر. ﴿15﴾ایشان را از بالاى ایشان سایهبانها باشند از آتش و از زیر ایشان نیز مثل سایهبانها. [این عذاب] میترساند خدا از آن بندگان خود را. اى بندگان من! بترسید از من. ﴿16﴾و آنانکه احتراز کردند از بت، از آنکه عبادت کنند او را و رجوع کردند به سوى خدا، ایشان راست مژده، پس مژده ده آن بندگان مرا. ﴿17﴾که مىشنوند سخن، پس پیروى مىنمایند نیکوترین آن را. ایشانند آنانکه هدایت کرده است ایشان را خدا و ایشانند خداوندان خرد. ﴿18﴾پس کسی که ثابت شد بر وى وعدۀ عذاب، آیا تو خلاص توانى کرد آن دوزخى را؟. ﴿19﴾لیکن آنانکه ترسیدند از پروردگار خود، ایشان راست محلهاى بلند، بالاى آن محلهایی دیگر عمارت کرده شده، میرود زیر آن جویها. وعده کرده است خدا. خلاف نمىکند خدا وعده را. ﴿20﴾آیا ندیدى که خدا فروفرستاد از آسمان، آبى، پس درآورد آن را به چشمهسارها در زمین، باز برمىآرد به سبب آن کشت را گوناگون اقسام و باز خشک میشود، پس مىبینى آن را زرد شده، باز میکند آن را ریزه ریزه. هرآیینه در این مقدمه پندى هست خداوندانِ خرد را. ﴿21﴾
﴿ أَفَمَن شَرَحَ ٱللَّهُ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٖ مِّن رَّبِّهِۦۚ فَوَيۡلٞ لِّلۡقَٰسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ ٢٢ ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِيثِ كِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا مَّثَانِيَ تَقۡشَعِرُّ مِنۡهُ جُلُودُ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمۡ وَقُلُوبُهُمۡ إِلَىٰ ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ هُدَى ٱللَّهِ يَهۡدِي بِهِۦ مَن يَشَآءُۚ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٍ ٢٣ أَفَمَن يَتَّقِي بِوَجۡهِهِۦ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ وَقِيلَ لِلظَّٰلِمِينَ ذُوقُواْ مَا كُنتُمۡ تَكۡسِبُونَ ٢٤ كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَأَتَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَشۡعُرُونَ ٢٥ فَأَذَاقَهُمُ ٱللَّهُ ٱلۡخِزۡيَ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَكۡبَرُۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ٢٦ وَلَقَدۡ ضَرَبۡنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٖ لَّعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٢٧ قُرۡءَانًا عَرَبِيًّا غَيۡرَ ذِي عِوَجٖ لَّعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ ٢٨ ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا رَّجُلٗا فِيهِ شُرَكَآءُ مُتَشَٰكِسُونَ وَرَجُلٗا سَلَمٗا لِّرَجُلٍ هَلۡ يَسۡتَوِيَانِ مَثَلًاۚ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٢٩ إِنَّكَ مَيِّتٞ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ٣٠ ثُمَّ إِنَّكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عِندَ رَبِّكُمۡ تَخۡتَصِمُونَ ٣١﴾
آیا کسی که گشاده کرده است خدا سینۀ او را براى دین اسلام پس او بر روشنى باشد از جانب پروردگار خود، مانند سخت دلان است؟ پس واى آنان را که سخت است دل ایشان از یاد خدا، ایشانند در گمراهى ظاهر. ﴿22﴾خدا نازل ساخت بهترینِ سخن، کتابى که بعض او مانند دیگر است آیات دو تو [1001]، موى خیز میشود از شنیدن آن پوست آنانکه میترسند از پروردگار خود، بعد از آن نرم میشود پوست ایشان و دلِ ایشان نزدیک ذکر خدا. این است هدایت خدا، راه مىنماید به آن هر که را خواهد و هر که را گمراه کند خدا، پس نیست او را هیچ راه نماینده. ﴿23﴾آیا کسی که احتراز مىکند به روى خود از سختى عذاب روز قیامت [1002]، و گفته شود ستمکاران را: بچشید وبال آنچه مىکردید. ﴿24﴾به دروغ نسبت کردند آنانکه پیش از ایشان بودند، پس بیامد بدیشان عذاب آنجا که نمىدانستند. ﴿25﴾پس چشانید ایشان را خدا خوارى در زندگانى دنیا و هرآیینه عقوبت آخرت سختتر است اگر مىدانستند. ﴿26﴾و هرآیینه بیان کردیم براى مردمان در این قرآن از هر نوع داستان، بُوَد که ایشان پند گیرند. ﴿27﴾[فرود آوردیم] قرآن عربى بىعیب، بُوَد که ایشان پرهیزگارى کنند. ﴿28﴾بیان کرد خدا داستانى بندهای که در وى شریکانِ مختلفاند و بندهای مسلَّم براى مردى، آیا برابرند در صفت؟ ستایش خدای راست بلکه اکثر ایشان نمىدانند [1003]. ﴿29﴾[یا محمد] هرآیینه تو خواهى مرد و هرآیینه ایشان خواهند مرد. ﴿30﴾باز البته شما روز قیامت نزدیک پروردگار خویش با یکدیگر خصومت خواهید کرد. ﴿31﴾
﴿ ۞فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى ٱللَّهِ وَكَذَّبَ بِٱلصِّدۡقِ إِذۡ جَآءَهُۥٓۚ أَلَيۡسَ فِي جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡكَٰفِرِينَ ٣٢ وَٱلَّذِي جَآءَ بِٱلصِّدۡقِ وَصَدَّقَ بِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ ٣٣ لَهُم مَّا يَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمۡۚ ذَٰلِكَ جَزَآءُ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٣٤ لِيُكَفِّرَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ أَسۡوَأَ ٱلَّذِي عَمِلُواْ وَيَجۡزِيَهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ ٱلَّذِي كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٣٥ أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِكَافٍ عَبۡدَهُۥۖ وَيُخَوِّفُونَكَ بِٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦۚ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ ٣٦ وَمَن يَهۡدِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّضِلٍّۗ أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِعَزِيزٖ ذِي ٱنتِقَامٖ ٣٧ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلۡ أَفَرَءَيۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنۡ أَرَادَنِيَ ٱللَّهُ بِضُرٍّ هَلۡ هُنَّ كَٰشِفَٰتُ ضُرِّهِۦٓ أَوۡ أَرَادَنِي بِرَحۡمَةٍ هَلۡ هُنَّ مُمۡسِكَٰتُ رَحۡمَتِهِۦۚ قُلۡ حَسۡبِيَ ٱللَّهُۖ عَلَيۡهِ يَتَوَكَّلُ ٱلۡمُتَوَكِّلُونَ ٣٨ قُلۡ يَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَكَانَتِكُمۡ إِنِّي عَٰمِلٞۖ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ٣٩ مَن يَأۡتِيهِ عَذَابٞ يُخۡزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيۡهِ عَذَابٞ مُّقِيمٌ ٤٠﴾
پس کیست ستمکارتر از کسی که دوروغ بر بست بر خدا و دروغ داشت دین راست را چون بیامد به او؟ آیا نیست در دوزخ جاى کافران؟. ﴿32﴾و آن که آورد دین راست را و آن که باور داشت آن را، آن جماعت ایشانند متقیان. ﴿33﴾ایشان را است آنچه خواهند نزدیک پروردگار ایشان، این است جزاى نیکوکاران. ﴿34﴾تا زایل کند خدا از ایشان بدترین آنچه کردند و بدهد ایشان را مزد ایشان به حسب نیکوترینِ آنچه مىکردند. ﴿35﴾آیا نیست خدا کارساز، بندۀ خود را؟ و میترسانند تو را به آنانکه عیر خدایند و هر که را گمراه کند خدا، پس نیست او را هیچ راه نماینده. ﴿36﴾و هر که را راه نماید خدا، پس نیست او را هیچ گمراه کننده. آیا نیست خدا غالبِ خداوندِ انتقام کشیدن؟. ﴿37﴾و اگر بپرسى ایشان را: که آفرید آسمانها و زمین؟ البته بگویند: خدا آفرید. بگو: دیدید آن را که مىپرستید بجز خدا، اگر خواهد در حق من خداى تعالى سختى را، آیا این بتان دفع کنندۀ سختىِ او هستند؟ یا اگر خواهد در حق بخشایشى، آیا این بتان بازدارندۀ بخشایش او هستند؟ بگو: بس است مرا خدا، بر وى توکل میکنند توکل کنندگان. ﴿38﴾بگو: اى قوم من! عمل کنید بر وضع خود، هرآیینه من نیز عمل کنندهام بر وضع خود، پس خواهید دانست. ﴿39﴾کسى را که بیایدش عذابى که رسوا کندش و کسى را که فرود آید بر وى عذاب دایم. ﴿40﴾
﴿ إِنَّآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ لِلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَاۖ وَمَآ أَنتَ عَلَيۡهِم بِوَكِيلٍ ٤١ ٱللَّهُ يَتَوَفَّى ٱلۡأَنفُسَ حِينَ مَوۡتِهَا وَٱلَّتِي لَمۡ تَمُتۡ فِي مَنَامِهَاۖ فَيُمۡسِكُ ٱلَّتِي قَضَىٰ عَلَيۡهَا ٱلۡمَوۡتَ وَيُرۡسِلُ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمًّىۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ ٤٢ أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُفَعَآءَۚ قُلۡ أَوَلَوۡ كَانُواْ لَا يَمۡلِكُونَ شَيۡٔٗا وَلَا يَعۡقِلُونَ ٤٣ قُل لِّلَّهِ ٱلشَّفَٰعَةُ جَمِيعٗاۖ لَّهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ ثُمَّ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٤٤ وَإِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُ ٱشۡمَأَزَّتۡ قُلُوبُ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِۖ وَإِذَا ذُكِرَ ٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦٓ إِذَا هُمۡ يَسۡتَبۡشِرُونَ ٤٥ قُلِ ٱللَّهُمَّ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ عَٰلِمَ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ أَنتَ تَحۡكُمُ بَيۡنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ ٤٦ وَلَوۡ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُواْ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا وَمِثۡلَهُۥ مَعَهُۥ لَٱفۡتَدَوۡاْ بِهِۦ مِن سُوٓءِ ٱلۡعَذَابِ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ وَبَدَا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مَا لَمۡ يَكُونُواْ يَحۡتَسِبُونَ ٤٧ ﴾
هرآیینه ما فرود آوردیم بر تو کتاب را براى مردمان به راستى. پس هر که راهیاب شد، پس نفع او را است و هر که گمراه شد، پس جز این نیست که گمراه میشود به ضرر خود و نیستى بر ایشان نگاهبان. ﴿41﴾خداى تعالى قبض ارواح میکند نزدیک موت آن و آن روح که نمرده است، قبض آن میکند نزدیک خواب آن، پس نگاه میدارد آن را که حکم موت کرده است بر وى و میگذارد آن دیگر را تا وقتى معین. هرآیینه در این مقدمه، نشانههاست براى قومى که تأمّل مىکنند. ﴿42﴾آیا شفاعت کنندگان گرفتهاند بجز خدا؟ بگو: ایشان را که گرفتید اگرچه نمىتوانستند هیچ کارى و نمىدانستند؟. ﴿43﴾بگو: در اختیار خدا است شفاعت، همه یکجا. مر او را است پادشاهى آسمانها و زمین، باز به سوى او گردانیده خواهید شد. ﴿44﴾و چون یاد کرده شود نام خدا، تنها، متنفّر شود دل آنانکه ایمان نمىآرند به آخرت و چون یاد کرده شوند آنانکه بجز او هستند، ناگاه ایشان شادمان میشوند. ﴿45﴾بگو: بار خدایا! اى پیدا کنندۀ آسمانها و زمین! دانندۀ نهان و آشکارا! تو حکم کنى میان بندگان خود در چیزى که ایشان در آن اختلاف میکردند. ﴿46﴾و اگر باشد آنان را که ستم کردند، آنچه در زمین است، همه یکجا و مانند آن همراه آن، البته عوض خود دهند آن را به سبب سختى عذاب در روز قیامت و ظاهر شود ایشان را از جانب خدا آنچه گمان نمىداشتند. ﴿47﴾
﴿ وَبَدَا لَهُمۡ سَئَِّاتُ مَا كَسَبُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٤٨ فَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ضُرّٞ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلۡنَٰهُ نِعۡمَةٗ مِّنَّا قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمِۢۚ بَلۡ هِيَ فِتۡنَةٞ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٤٩ قَدۡ قَالَهَا ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ٥٠ فَأَصَابَهُمۡ سَئَِّاتُ مَا كَسَبُواْۚ وَٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡ هَٰٓؤُلَآءِ سَيُصِيبُهُمۡ سَئَِّاتُ مَا كَسَبُواْ وَمَا هُم بِمُعۡجِزِينَ ٥١ أَوَ لَمۡ يَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقۡدِرُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٥٢ ۞قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِيعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ٥٣ وَأَنِيبُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ وَأَسۡلِمُواْ لَهُۥ مِن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلۡعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ٥٤ وَٱتَّبِعُوٓاْ أَحۡسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلۡعَذَابُ بَغۡتَةٗ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ ٥٥ أَن تَقُولَ نَفۡسٞ يَٰحَسۡرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنۢبِ ٱللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ ٱلسَّٰخِرِينَ ٥٦ ﴾
و ظاهر شود ایشان را جزاى بد آنچه کرده بودند و درگیرد ایشان را آنچه بدان استهزاء میکردند. ﴿48﴾پس چون برسد آدمى را سختى، بخواند ما را. باز چون بدهیم او را نعمتى از طرف خود، گوید: جز این نیست که داده شده است این نعمت مرا بنا بر دانشى که در من است، بلکه این نعمت آزمایشى است و لیکن اکثر ایشان نمىدانند. ﴿49﴾هرآیینه گفتند این کلمه، آنانکه پیش از ایشان بودند، پس دفع نکرد از سر ایشان بلا را آنچه مىکردند. ﴿50﴾پس رسید بدیشان عقوبتهای آنچه کردند و آنانکه ستم کردند از این جماعت، خواهد رسید بدیشان عقوبتهاى آنچه کردند و نیستند ایشان عاجز کننده. ﴿51﴾آیا ندانستهاند که خدا گشاده میسازد رزق را براى هر که میخواهد و تنگ میکند براى هر که خواهد؟ هرآیینه در این کار نشانهها است قومى راکه ایمان مىآرند. ﴿52﴾بگو [از طرف من]: اى آن بندگان من! که تجاوز از حد کردند بر خود، ناامید مشوید از رحمت خدا. هرآیینه خدا مىآمرزد گناهان را همه یکجا، هرآیینه خدا همون است آمرزگار مهربان. ﴿53﴾و رجوع کنید به سوى پروردگار خویش و منقاد شوید او را پیش از آنکه بیاید به شما عقوبت، باز مدد کرده نشوید. ﴿54﴾و پیروى کنید نیکوترین آنچه فروفرستاده شد به سوى شما از جانب پروردگار شما، پیش از آنکه بیاید به شما عذاب، ناگهان و شما خبردار نباشید. ﴿55﴾[رجوع به خدا کنید و اتباع قرآن نمایید] به جهت ترس از آنکه گوید شخصى: واى پشیمانى من! بر تقصیر کردن من در حق خدا و هرآیینه من بودم از تمسخر کنندگان. ﴿56﴾
﴿ أَوۡ تَقُولَ لَوۡ أَنَّ ٱللَّهَ هَدَىٰنِي لَكُنتُ مِنَ ٱلۡمُتَّقِينَ ٥٧ أَوۡ تَقُولَ حِينَ تَرَى ٱلۡعَذَابَ لَوۡ أَنَّ لِي كَرَّةٗ فَأَكُونَ مِنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٥٨ بَلَىٰ قَدۡ جَآءَتۡكَ ءَايَٰتِي فَكَذَّبۡتَ بِهَا وَٱسۡتَكۡبَرۡتَ وَكُنتَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٥٩ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ تَرَى ٱلَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى ٱللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسۡوَدَّةٌۚ أَلَيۡسَ فِي جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡمُتَكَبِّرِينَ ٦٠ وَيُنَجِّي ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ بِمَفَازَتِهِمۡ لَا يَمَسُّهُمُ ٱلسُّوٓءُ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٦١ ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٞ ٦٢ لَّهُۥ مَقَالِيدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٦٣ قُلۡ أَفَغَيۡرَ ٱللَّهِ تَأۡمُرُوٓنِّيٓ أَعۡبُدُ أَيُّهَا ٱلۡجَٰهِلُونَ ٦٤ وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٥ بَلِ ٱللَّهَ فَٱعۡبُدۡ وَكُن مِّنَ ٱلشَّٰكِرِينَ ٦٦ وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦ وَٱلۡأَرۡضُ جَمِيعٗا قَبۡضَتُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِيَّٰتُۢ بِيَمِينِهِۦۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٦٧ ﴾
یا گوید: اگر خدا هدایت کردى مرا، البته مىشدم از متقیان. ﴿57﴾یا گوید وقتى که معاینه کند عذاب را: کاش! مرا رجوع باشد [1004]تا باشم از نیکوکاران. ﴿58﴾[آنگاه خدا فرماید]: آرى! آمد پیش تو آیات من، پس دروغ داشتى آن را و تکبّر کردى و شدى از کافران. ﴿59﴾و روز قیامت ببینى آنان را که دروغ بستند بر خدا، روى ایشان سیاه شده است. آیا نیست در دوزخ جایى متکبران؟. ﴿60﴾و نجات دهد خدا متقیان را قرین رستگارى خویش شده، نرسد بدیشان سختى و نه اندوهگین شوند. ﴿61﴾خدا آفرینندۀ هر چیز است و او بر هر چیز خبر گیرنده است. ﴿62﴾مر او راست کلیدهاى آسمانها و زمین [1005]و آنانکه کافر شدند به نشانههاى خدا، این جماعت ایشانند زیانکاران. ﴿63﴾بگو: آیا میفرمایید به من که پرستش کنم غیر خدا را اى نادانان؟!. ﴿64﴾و هرآیینه وحى فرستاده شد [یا محمد] به سوى تو و به سوى آنانکه پیش از تو بودند که اگر شریک خدا مقرر کنى، البته نابود گردد عمل تو و البته شوى از زیانکاران. ﴿65﴾بلکه خدا را فقط عبادت کن و بشو از سپاسداران. ﴿66﴾و نشناختند خدا را حق شناختن او، و زمین همه یکجا در مشت او باشد روز قیامت و آسمانها پیچیده شوند در دست راست او. پاکى او راست و برتر است از آنکه شریک او مقرّر میکنند. ﴿67﴾
﴿ وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۖ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخۡرَىٰ فَإِذَا هُمۡ قِيَامٞ يَنظُرُونَ ٦٨ وَأَشۡرَقَتِ ٱلۡأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ ٱلۡكِتَٰبُ وَجِاْيٓءَ بِٱلنَّبِيِّۧنَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَقُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡحَقِّ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ٦٩ وَوُفِّيَتۡ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِمَا يَفۡعَلُونَ ٧٠ وَسِيقَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا فُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَآ أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ رُسُلٞ مِّنكُمۡ يَتۡلُونَ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِ رَبِّكُمۡ وَيُنذِرُونَكُمۡ لِقَآءَ يَوۡمِكُمۡ هَٰذَاۚ قَالُواْ بَلَىٰ وَلَٰكِنۡ حَقَّتۡ كَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٧١ قِيلَ ٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَاۖ فَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَكَبِّرِينَ ٧٢ وَسِيقَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ إِلَى ٱلۡجَنَّةِ زُمَرًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا وَفُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَا سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ طِبۡتُمۡ فَٱدۡخُلُوهَا خَٰلِدِينَ ٧٣ وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي صَدَقَنَا وَعۡدَهُۥ وَأَوۡرَثَنَا ٱلۡأَرۡضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ ٱلۡجَنَّةِ حَيۡثُ نَشَآءُۖ فَنِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِينَ ٧٤ وَتَرَى ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ حَآفِّينَ مِنۡ حَوۡلِ ٱلۡعَرۡشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡۚ وَقُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡحَقِّۚ وَقِيلَ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٧٥﴾
و دمیده شود در صور، پس بمیرد هر که در آسمانها و هر که در زمین است، مگر آن که خدا خواسته است. باز دمیده شود در صور بار دیگر، پس ناگهان ایشان ایستادگانند، مىنگرند. ﴿68﴾و روشن شود زمین به نور پروردگار خود و نهاده شود نامۀ اعمال و آورده شود پیغامبران را و گواهان را و حکم کرده شود میان آدمیان به راستى و ایشان ستم کرده نشوند. ﴿69﴾تمام داده شود هر شخصى را جزای آنچه کرده است و خدا داناتر است به آنچه میکنند. ﴿70﴾و روان کرده شود کافران را به سوى دوزخ، گروه گروه، تا وقتى که بیایند نزدیک دوزخ، وا کرده شوند دروازههاى آن و گویند ایشان را نگاهبانان دوزخ: آیا نیامده بودند به شما پیغامبران از جنس شما، میخواندند بر شما آیات پروردگار شما و مىترسانیدند شما را از ملاقات این روز شما؟ گفتند: آرى! و لیکن متحقق شد حکم عذاب بر کافران. ﴿71﴾گفته شود: درآیید به دروازهاى دوزخ جاودان در آنجا، پس بد جایى متکبران است دوزخ. ﴿72﴾و روان کرده شوند آنانکه ترسیدند از پروردگار خویش به سوى بهشت، گروه گروه، تا وقتى که بیایند نزدیک بهشت و واکرده شود دروازههاى آن و گویند ایشان را نگاهبانان بهشت: سلام بر شما باد! خوشحال شدید، پس درآیید به بهشت جاودان. ﴿73﴾و گویند: سپاس خدا را که راست کرد با ما وعدۀ خود و عطا کرد ما را زمین. جاى میگیریم از بهشت هرجاکه خواهیم. پس نیک مزدِ کار کنندگان است به بهشت. ﴿74﴾و ببینى فرشتگان را گرداگرد شده حوالى عرش، تسبیح میگویند همراه ستایش پروردگار خویش و حکم کرده شود میان ایشان به راستى [1006]و گفته شود: ستایش خدای راست، پروردگار عالمها. ﴿75﴾
[993] یعنی دعوی وحی نکنم به غیر تحقیق. [994] یعین مقبول نزد اوست. [995] یعنی به غیر شرک. [996] یعنی نر و ماده از شتر و گاو و گوسفند وبز، والله اعلم. [997] یعنی مشیمه و رحم وبطن، والله اعلم. [998] درین آیت، تعریض است به هجرتِ حبشه. [999] یعنی از شرک. [1000] یعنی هلاک کردند خود را و اهلِ خانۀ خود را به ضلال و اضلال. [1001] یعنی وعده یا وعید و اندرز یا بشارت. [1002] یعنی بجز روی چیزی نیابد که عذاب را به آن نگه دارد و مانند اهل نجات باشد. [1003] یعنی یک بنده که چند کس مالک او باشند، ضائع شود. هم چنین کسی که معبودان بسیار را پرستش میکند، ضائع است و بندهای که خالص برای یک کس است، آن یک کس متولی جمیع امور او باشد. همچنین کسی که موحد باشد و مخلص، خدا کارساز اوست، والله اعلم. [1004] یعنی به دنیا. [1005] یعنی مختار و متصرف اوست.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ حمٓ ١ تَنزِيلُ ٱلۡكِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ ٢ غَافِرِ ٱلذَّنۢبِ وَقَابِلِ ٱلتَّوۡبِ شَدِيدِ ٱلۡعِقَابِ ذِي ٱلطَّوۡلِۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ إِلَيۡهِ ٱلۡمَصِيرُ ٣ مَا يُجَٰدِلُ فِيٓ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَا يَغۡرُرۡكَ تَقَلُّبُهُمۡ فِي ٱلۡبِلَٰدِ ٤كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَعۡدِهِمۡۖ وَهَمَّتۡ كُلُّ أُمَّةِۢ بِرَسُولِهِمۡ لِيَأۡخُذُوهُۖ وَجَٰدَلُواْ بِٱلۡبَٰطِلِ لِيُدۡحِضُواْ بِهِ ٱلۡحَقَّ فَأَخَذۡتُهُمۡۖ فَكَيۡفَ كَانَ عِقَابِ ٥ وَكَذَٰلِكَ حَقَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ ٦ ٱلَّذِينَ يَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ وَمَنۡ حَوۡلَهُۥ يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَيُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَيَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْۖ رَبَّنَا وَسِعۡتَ كُلَّ شَيۡءٖ رَّحۡمَةٗ وَعِلۡمٗا فَٱغۡفِرۡ لِلَّذِينَ تَابُواْ وَٱتَّبَعُواْ سَبِيلَكَ وَقِهِمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ ٧﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
حم. ﴿1﴾فروفرستادن کتاب از جانب خدا غالب داناست. ﴿2﴾آمرزندۀ گناه و پذیرندۀ توبه، سخت کنندۀ عقوبت، خداوند توانگرى. نیست هیچ معبود مگر او. به سوى اوست بازگشت. ﴿3﴾مکابره نمىکنند در آیهاى خدا مگر کافران، پس غرّه نکند تو را آمد و رفت ایشان در شهرها. ﴿4﴾دروغ داشتند پیش از ایشان قوم نوح و جماعتهاى دیگر بعد از قوم نوح و قصد کرد هر جماعتى به پیغامبر خود تا بگیرند آن را و مکابره کردند به شبهات بیهوده تا ناچیز سازند به آن سخن درست را، پس گرفتیم ایشان را. پس چگونه بود عقوبت من؟. ﴿5﴾و همچنین ثابت شد حکم پروردگار تو بر کافران که ایشان اهل دوزخند. ﴿6﴾آنانکه بر میدارند عرش را و آنانکه گرداگرد عرشند، تسبیح میگویند همراه ستایش پروردگار خویش و ایمان مىآرند به او و آمرزش میخواهند براى مؤمنان. میگویند: اى پروردگار ما! فرا گرفتى همه چیز را به بخشایش و دانش، پس بیامرز آنان راکه توبه کردند و پیروىِ راه تو نمودند و نگاهدار ایشان را از عذاب دوزخ. ﴿7﴾
﴿ رَبَّنَا وَأَدۡخِلۡهُمۡ جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِي وَعَدتَّهُمۡ وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّيَّٰتِهِمۡۚ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٨ وَقِهِمُ ٱلسَّئَِّاتِۚ وَمَن تَقِ ٱلسَّئَِّاتِ يَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمۡتَهُۥۚ وَذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ٩ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُنَادَوۡنَ لَمَقۡتُ ٱللَّهِ أَكۡبَرُ مِن مَّقۡتِكُمۡ أَنفُسَكُمۡ إِذۡ تُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلۡإِيمَٰنِ فَتَكۡفُرُونَ ١٠ قَالُواْ رَبَّنَآ أَمَتَّنَا ٱثۡنَتَيۡنِ وَأَحۡيَيۡتَنَا ٱثۡنَتَيۡنِ فَٱعۡتَرَفۡنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلۡ إِلَىٰ خُرُوجٖ مِّن سَبِيلٖ ١١ ذَٰلِكُم بِأَنَّهُۥٓ إِذَا دُعِيَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُۥ كَفَرۡتُمۡ وَإِن يُشۡرَكۡ بِهِۦ تُؤۡمِنُواْۚ فَٱلۡحُكۡمُ لِلَّهِ ٱلۡعَلِيِّ ٱلۡكَبِيرِ ١٢ هُوَ ٱلَّذِي يُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُنَزِّلُ لَكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ رِزۡقٗاۚ وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَن يُنِيبُ ١٣ فَٱدۡعُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ ١٤ رَفِيعُ ٱلدَّرَجَٰتِ ذُو ٱلۡعَرۡشِ يُلۡقِي ٱلرُّوحَ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ لِيُنذِرَ يَوۡمَ ٱلتَّلَاقِ ١٥ يَوۡمَ هُم بَٰرِزُونَۖ لَا يَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِنۡهُمۡ شَيۡءٞۚ لِّمَنِ ٱلۡمُلۡكُ ٱلۡيَوۡمَۖ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ ١٦﴾
اى پروردگار ما! درآر ایشان را به بوستانهاى همیشه ماندن که وعده کردهای به ایشان و درآر نیز هر که شایسته کار باشد از پدرانِ ایشان و زنان ایشان و فرزندان ایشان، هرآیینه تویى غالب با حکمت. ﴿8﴾و نگاه دار ایشان را از عقوبتها و هرکه را نگاه دارى از عقوبتها در آن روز، پس هرآیینه رحم کردهای بر وى و این مقدمۀ نگاه داشتن، همان است مطلب یابى بزرگ. ﴿9﴾هرآیینه آنانکه کافر شدند، آواز داده شود ایشان را که به تحقیق دشمن داشتن خداى شما را، وقتى که خوانده مىشدید در دنیا به سوى ایمان پس کافر میماندید، زیادهتر است از دشمن داشتن شما خود را. ﴿10﴾گویند: اى پروردگار ما! مرده ساختى ما را دوبار و زنده گردانیدى ما را دوبار، پس اعتراف کردیم به گناهان خود، پس آیا به سوى بیرون رفتن راهى هست؟! (یعنى حیلهای هست) [1007]. ﴿11﴾این عذاب به سبب آن است که چون یاد کرده میشد خدا تنها، انکار میکردید و اگر شریک او مقرر کرده مىشد، باور میداشتید، پس فرمان خداى راست بلند قدر بزرگوار. ﴿12﴾اوست آنکه مینماید شما را نشانههای خود وفرومیفرسدتد برآی شما از آسمان رزق را و پندپذیر نمیشود، مگر کسی که رجوع میکند به خدا. ﴿13﴾پس یاد کنید خدا را یک جهت ساخته برای او عبادت را اگرچه ناخوش دارند کافران. ﴿14﴾اوست بلنده کنندۀ مرتبهها، خداوند عرش مىاندازد وحى را از فرمان خود بر هر که خواهد از بندگان خود تا بترساند آن بنده از روز ملاقات. ﴿15﴾روزی که ایشان بیرون آیند [1008]، پوشیده نباشد بر خدا از ایشان چیزى خدا فرماید که راست پادشاهى امروز؟ باز خود جواب دهد: مر خداى یگانه غالب را. ﴿16﴾
﴿ٱلۡيَوۡمَ تُجۡزَىٰ كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡۚ لَا ظُلۡمَ ٱلۡيَوۡمَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ ١٧ وَأَنذِرۡهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡأٓزِفَةِ إِذِ ٱلۡقُلُوبُ لَدَى ٱلۡحَنَاجِرِ كَٰظِمِينَۚ مَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ حَمِيمٖ وَلَا شَفِيعٖ يُطَاعُ ١٨ يَعۡلَمُ خَآئِنَةَ ٱلۡأَعۡيُنِ وَمَا تُخۡفِي ٱلصُّدُورُ ١٩ وَٱللَّهُ يَقۡضِي بِٱلۡحَقِّۖ وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا يَقۡضُونَ بِشَيۡءٍۗ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ٢٠ ۞أَوَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ كَانُواْ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَانُواْ هُمۡ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡ وَمَا كَانَ لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن وَاقٖ ٢١ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَانَت تَّأۡتِيهِمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَكَفَرُواْ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ قَوِيّٞ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ٢٢ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بَِٔايَٰتِنَا وَسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٍ ٢٣ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَقَٰرُونَ فَقَالُواْ سَٰحِرٞ كَذَّابٞ ٢٤ فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡحَقِّ مِنۡ عِندِنَا قَالُواْ ٱقۡتُلُوٓاْ أَبۡنَآءَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ وَٱسۡتَحۡيُواْ نِسَآءَهُمۡۚ وَمَا كَيۡدُ ٱلۡكَٰفِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ ٢٥﴾
امروز پاداش داده شود هر شخصى بحسب آنچه کرده است هیچ ستم نیست امروز هرآیینه خدا زود حساب کننده است. ﴿17﴾و بترسان ایشان را از روز قیامت آنگاه که دلها نزدیک چنبر گردن باشند پر شده از غم نیست ستمکاران را هیچ دوستى و نه شفاعت کنندهای که سخن او قبول کرده شود. ﴿18﴾میداند خیانت چشمها را و آنچه پنهان میدارند سینهها. ﴿19﴾و خدا حکم میکند به راستى و آنانکه کافران مىپرستند ایشان را بجز خدا. حکم نمیکنند به چیزى. هرآیینه خدا همونست شنوای بینا. ﴿20﴾آیا سیر نکردهاند در زمین تا بنگرند چگونه بود آخر کار آنانکه پیش از ایشان بودند. زیادهتر از ایشان به قوت و به نشانهها در زمین [1009]، پس گرفتار کرد ایشان را خدا به گناهان ایشان و نبود ایشان را از خدا هیچ پناه دهنده. ﴿21﴾این عقوبت به سبب آن بود که مىآمدند به ایشان پیغامبران ایشان به نشانهها، پس کافر شدند پس گرفتار کرد ایشان را خدا هرآیینه خدا توانای سخت عقوبت است. ﴿22﴾و هرآیینه فرستادیم موسى را به نشانههاى خویش و به حجت ظاهر. ﴿23﴾به سوى فرعون و هامان و قارون پس گفتند: جادوگر است دروغگوى. ﴿24﴾پس چون آمد بدیشان به پیغام راست از نزدیک ما گفتند: بکشید فرزندان آنانکه ایمان آوردند همراه او و زنده گزارید دختران ایشان را و نیست حیلهسازى کافران مگر در تباهی. ﴿25﴾
﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ ذَرُونِيٓ أَقۡتُلۡ مُوسَىٰ وَلۡيَدۡعُ رَبَّهُۥٓۖ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمۡ أَوۡ أَن يُظۡهِرَ فِي ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡفَسَادَ ٢٦ وَقَالَ مُوسَىٰٓ إِنِّي عُذۡتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُم مِّن كُلِّ مُتَكَبِّرٖ لَّا يُؤۡمِنُ بِيَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ ٢٧ وَقَالَ رَجُلٞ مُّؤۡمِنٞ مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ يَكۡتُمُ إِيمَٰنَهُۥٓ أَتَقۡتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُولَ رَبِّيَ ٱللَّهُ وَقَدۡ جَآءَكُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ مِن رَّبِّكُمۡۖ وَإِن يَكُ كَٰذِبٗا فَعَلَيۡهِ كَذِبُهُۥۖ وَإِن يَكُ صَادِقٗا يُصِبۡكُم بَعۡضُ ٱلَّذِي يَعِدُكُمۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ كَذَّابٞ ٢٨ يَٰقَوۡمِ لَكُمُ ٱلۡمُلۡكُ ٱلۡيَوۡمَ ظَٰهِرِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَمَن يَنصُرُنَا مِنۢ بَأۡسِ ٱللَّهِ إِن جَآءَنَاۚ قَالَ فِرۡعَوۡنُ مَآ أُرِيكُمۡ إِلَّا مَآ أَرَىٰ وَمَآ أَهۡدِيكُمۡ إِلَّا سَبِيلَ ٱلرَّشَادِ ٢٩ وَقَالَ ٱلَّذِيٓ ءَامَنَ يَٰقَوۡمِ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُم مِّثۡلَ يَوۡمِ ٱلۡأَحۡزَابِ ٣٠ مِثۡلَ دَأۡبِ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَٱلَّذِينَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡۚ وَمَا ٱللَّهُ يُرِيدُ ظُلۡمٗا لِّلۡعِبَادِ ٣١ وَيَٰقَوۡمِ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ يَوۡمَ ٱلتَّنَادِ ٣٢ يَوۡمَ تُوَلُّونَ مُدۡبِرِينَ مَا لَكُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖۗ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ ٣٣﴾
و گفت فرعون: اى یاران! بگذارید مرا تا بکشم موسى را و باید که دعا کند به جناب پروردگار خویش، هرآیینه من مىترسم از آن که بدل کند دین شما را یا پدید آرد در زمین فساد را. ﴿26﴾و گفت موسى: هرآیینه من پناه گرفتم به پروردگار خود و پروردگار شما از هر متکبرى که باور نمىدارد روز حساب را. ﴿27﴾و گفت مردى مسلمان از خویشان فرعون که پنهان میداشت ایمان خود را آیا میکشید مردى را به سبب آن که میگوید پروردگار من خدا است؟ و هرآیینه آورده است پیش شما نشانهها از جانب پروردگار شما و اگر به فرض دروغگویى باشد، پس وبال بر ا و است دروغگویى او و اگر راستگویى باشد، البته برسد به شما بعض آنچه وعده میدهد شما را. هرآیینه خدا راه نمىنماید کسى را که باشد از حد گذرندۀ دروغگوى. ﴿28﴾اى قوم من! شما را است پادشاهى امروز غالب شده در زمین، پس که نصرت دهد ما را از عذاب خدا اگر بیاید به ما؟ گفت فرعون: مصلحت نمیدهم شما را مگر آنچه ادراک مىکنم و دلالت نمىکنم شما را مگر به راه راستى. ﴿29﴾و گفت شخصى که ایمان آورده بود: اى قوم من! هرآیینه من مىترسم بر شما از مانند روز جماعتهاى پیشین. ﴿30﴾مانند صورت حال قوم نوح و عاد و ثمود و آنانکه بعد از ایشان بودند و خدا اراده ستم نمیکند بر بندگان. ﴿31﴾و اى قوم من! هرآیینه من مىترسم بر شما از روز آواز دادن با یکدیگر. ﴿32﴾روزی که روى بگردانید پشت داده نبود شما را از خدا هیچ نگاهدارنده و هرکه را گمراه سازد خدا، پس نیست او را هیچ راه نماینده. ﴿33﴾
﴿ وَلَقَدۡ جَآءَكُمۡ يُوسُفُ مِن قَبۡلُ بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَمَا زِلۡتُمۡ فِي شَكّٖ مِّمَّا جَآءَكُم بِهِۦۖ حَتَّىٰٓ إِذَا هَلَكَ قُلۡتُمۡ لَن يَبۡعَثَ ٱللَّهُ مِنۢ بَعۡدِهِۦ رَسُولٗاۚ كَذَٰلِكَ يُضِلُّ ٱللَّهُ مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ مُّرۡتَابٌ ٣٤ ٱلَّذِينَ يُجَٰدِلُونَ فِيٓ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ بِغَيۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡۖ كَبُرَ مَقۡتًا عِندَ ٱللَّهِ وَعِندَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۚ كَذَٰلِكَ يَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلۡبِ مُتَكَبِّرٖ جَبَّارٖ ٣٥ وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ يَٰهَٰمَٰنُ ٱبۡنِ لِي صَرۡحٗا لَّعَلِّيٓ أَبۡلُغُ ٱلۡأَسۡبَٰبَ ٣٦ أَسۡبَٰبَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ فَأَطَّلِعَ إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّي لَأَظُنُّهُۥ كَٰذِبٗاۚ وَكَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِفِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ وَصُدَّ عَنِ ٱلسَّبِيلِۚ وَمَا كَيۡدُ فِرۡعَوۡنَ إِلَّا فِي تَبَابٖ ٣٧ وَقَالَ ٱلَّذِيٓ ءَامَنَ يَٰقَوۡمِ ٱتَّبِعُونِ أَهۡدِكُمۡ سَبِيلَ ٱلرَّشَادِ ٣٨ يَٰقَوۡمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا مَتَٰعٞ وَإِنَّ ٱلۡأٓخِرَةَ هِيَ دَارُ ٱلۡقَرَارِ ٣٩ مَنۡ عَمِلَ سَيِّئَةٗ فَلَا يُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَاۖ وَمَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ يُرۡزَقُونَ فِيهَا بِغَيۡرِ حِسَابٖ ٤٠﴾
و هرآیینه آمده بود پیش از این به شما یوسف به نشانهها پس همیشه در شک بودید از آنچه آورده بود پیش شما را. تا وقتى که بِمُرد گفتید: نخواهد فرستاد خدا بعد از وى پیغامبرى را همچنین گمراه میکند خدا هر که را که هست او از حد در گذرندۀ شک آرنده گمراه میکند. ﴿34﴾آنان را که مکابره میکنند در آیات خدا به غیر حجتى که آمده باشد پیش ایشان سخت ناپسند شد این مکابرۀ ایشان نزدیک خدا و نزدیک آنانکه ایمان آوردند همچنین مهرى نهد خدا بر هر دل متکبّر سرکش. ﴿35﴾و گفت فرعون: اى هامان! عمارت کن براى من کوشکى تا باشد که برسم به این راهها. ﴿36﴾راههاى آسمانها تا در نگرم به سوى پروردگار موسى و هرآیینه من دروغگوی مىپندارمش و همچنین آراسته شد در نظر فرعون عمل بد او و بازداشته شد از راه صواب و نبود حیلهسازى فرعون مگر در تباهى. ﴿37﴾و گفت آن که ایمان آورده بود: اى قوم من! پیروى من کنید تا دلالت کنم شما را به راه راستى. ﴿38﴾اى قوم من! جز این نیست که این زندگانى دنیا اندک بهتر است و هرآیینه آخرت همونست سراى همیشه ماندن. ﴿39﴾هر که به عمل آرد کار بد، پس جزا داده نخواهد شد الا مانند آن و هر که بجا آرد کار شایسته خواه از جنس مرد خواه از جنس زن و او مؤمن بود، پس آن جماعت در آیند در بهشت رزق داده شود ایشان را آنجا به غیر شمار. ﴿40﴾
﴿۞وَيَٰقَوۡمِ مَا لِيٓ أَدۡعُوكُمۡ إِلَى ٱلنَّجَوٰةِ وَتَدۡعُونَنِيٓ إِلَى ٱلنَّارِ ٤١ تَدۡعُونَنِي لِأَكۡفُرَ بِٱللَّهِ وَأُشۡرِكَ بِهِۦ مَا لَيۡسَ لِي بِهِۦ عِلۡمٞ وَأَنَا۠ أَدۡعُوكُمۡ إِلَى ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡغَفَّٰرِ ٤٢ لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدۡعُونَنِيٓ إِلَيۡهِ لَيۡسَ لَهُۥ دَعۡوَةٞ فِي ٱلدُّنۡيَا وَلَا فِي ٱلۡأٓخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَآ إِلَى ٱللَّهِ وَأَنَّ ٱلۡمُسۡرِفِينَ هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ ٤٣ فَسَتَذۡكُرُونَ مَآ أَقُولُ لَكُمۡۚ وَأُفَوِّضُ أَمۡرِيٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِيرُۢ بِٱلۡعِبَادِ ٤٤ فَوَقَىٰهُ ٱللَّهُ سَئَِّاتِ مَا مَكَرُواْۖ وَحَاقَ بَِٔالِ فِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ ٤٥ ٱلنَّارُ يُعۡرَضُونَ عَلَيۡهَا غُدُوّٗا وَعَشِيّٗاۚ وَيَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ أَدۡخِلُوٓاْ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ أَشَدَّ ٱلۡعَذَابِ ٤٦ وَإِذۡ يَتَحَآجُّونَ فِي ٱلنَّارِ فَيَقُولُ ٱلضُّعَفَٰٓؤُاْ لِلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُوٓاْ إِنَّا كُنَّا لَكُمۡ تَبَعٗا فَهَلۡ أَنتُم مُّغۡنُونَ عَنَّا نَصِيبٗا مِّنَ ٱلنَّارِ ٤٧ قَالَ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُوٓاْ إِنَّا كُلّٞ فِيهَآ إِنَّ ٱللَّهَ قَدۡ حَكَمَ بَيۡنَ ٱلۡعِبَادِ ٤٨ وَقَالَ ٱلَّذِينَ فِي ٱلنَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ٱدۡعُواْ رَبَّكُمۡ يُخَفِّفۡ عَنَّا يَوۡمٗا مِّنَ ٱلۡعَذَابِ ٤٩﴾
و اى قوم من! چیست مرا که میخوانم شما را به سوى نجات و شما میخوانید مرا به سوى دوزخ. ﴿41﴾میخوانید مرا به سوى آن که کافر شوم به خدا و شریک او مقرر کنم چیزی که نیست مرا به حقیقت آن علم و من میخوانم شما را به سوى خداى غالب آمرزگار. ﴿42﴾بى شبهه چیزى که شما میخوانید مرا به سوى آن نیست آن چیز را قبول کردن دعا در دنیا و نه در آخرت و بىشبهه بازگشت ما به سوى خدا است و بىشبهه از حد گذشتگان، ایشانند اهل دوزخ. ﴿43﴾پس یاد خواهید کرد آنچه من میگویم به شما و مىسپارم مقدمۀ خود را به خدا، هرآیینه خدا بینا است به احوال بندگان. ﴿44﴾پس نگهداشت او را خدا از سختیهاى بدسگالى ایشان و فروگرفت به خویشان فرعون عذاب سخت. ﴿45﴾در گرفت ایشان را آتش حاضر کرده میشوند بر آتش پگاه و شام، و روزی که قایم شود قیامت [گوییم]: در آرید خویشان فرعون را در سختترین عذاب. ﴿46﴾و [یاد کن] چون باهم مکابره مىکنند در دوزخ پس گویند ناتوانان سرکشان را: هرآیینه ما تابع بودیم شما را، پس آیا دفع کننده هستید از سر ما یک حصّه از عقوبت آتش. ﴿47﴾گویند سرکشان: هرآیینه همه در آتشیم هرآیینه خدا مقدمۀ فیصل کرده است در میان بندگان. ﴿48﴾و گویند آنانکه در آتشاند نگاهبانان دوزخ را: دعا کنید به جناب پروردگار خویش تا سبک گرداند از ما حصّۀ یک روزه از عذاب. ﴿49﴾
﴿قَالُوٓاْ أَوَ لَمۡ تَكُ تَأۡتِيكُمۡ رُسُلُكُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِۖ قَالُواْ بَلَىٰۚ قَالُواْ فَٱدۡعُواْۗ وَمَا دُعَٰٓؤُاْ ٱلۡكَٰفِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَٰلٍ ٥٠ إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَيَوۡمَ يَقُومُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ ٥١ يَوۡمَ لَا يَنفَعُ ٱلظَّٰلِمِينَ مَعۡذِرَتُهُمۡۖ وَلَهُمُ ٱللَّعۡنَةُ وَلَهُمۡ سُوٓءُ ٱلدَّارِ ٥٢ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡهُدَىٰ وَأَوۡرَثۡنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱلۡكِتَٰبَ ٥٣ هُدٗى وَذِكۡرَىٰ لِأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٥٤ فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِكَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ بِٱلۡعَشِيِّ وَٱلۡإِبۡكَٰرِ ٥٥ إِنَّ ٱلَّذِينَ يُجَٰدِلُونَ فِيٓ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ بِغَيۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡ إِن فِي صُدُورِهِمۡ إِلَّا كِبۡرٞ مَّا هُم بِبَٰلِغِيهِۚ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ٥٦ لَخَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَكۡبَرُ مِنۡ خَلۡقِ ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٥٧ وَمَا يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَلَا ٱلۡمُسِيٓءُۚ قَلِيلٗا مَّا تَتَذَكَّرُونَ ٥٨ ﴾
گویند [نگاهبانان]: آیا نمىآمدند به شما پیغامبران شما با معجزهها؟ گفتند :آرى! [نگاهبانان] گویند: پس دعا کنید و نیست دعا کافران مگر در تباهى. ﴿50﴾هرآیینه ما نصرت دهیم پیغامبران خویش را و آنان را که ایمان آوردند در زندگانى دنیا و نیز روزى که قایم شوند گواهان [1010]. ﴿51﴾روزی که سود ندهد ستمکاران را عذر آوردن ایشان و ایشان راست لعنت و ایشان راست عقوبت آن سراى. ﴿52﴾و هرآیینه دادیم موسى را هدایت و وارث کتاب ساختیم بنى اسراییل را. ﴿53﴾براى راه نمودن و پند دادن خداوندان خرد را. ﴿54﴾پس صبر کن هرآیینه وعده خدا راست است و آمرزش طلب کن براى گناه خود و تسبیح گوی با ستایش پروردگار خود به شام و پگاه. ﴿55﴾هرآیینه آنانکه مکابره میکنند در آیتهاى خدا به غیر حجتى که آمده باشد به ایشان نیست در سینه ایشان مگر ارادۀ غلبه که نیستند ایشان رسنده به آن. پس پناه طلب کن از خدا هرآیینه خدا همون است شنوای بینا. ﴿56﴾هرآیینه آفریدن آسمانها و زمین بزرگتر است از آفریدن آدمیان [1011]و لیکن اکثر مردمان نمیدانند. ﴿57﴾و برابر نیستند نابینا و بینا و برابر نیستند آنانکه ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردهاند با بدکار. اندکى پندپذیر مىشوید. ﴿58﴾
﴿ إِنَّ ٱلسَّاعَةَ لَأٓتِيَةٞ لَّا رَيۡبَ فِيهَا وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يُؤۡمِنُونَ ٥٩وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ٦٠ ٱللَّهُ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ لِتَسۡكُنُواْ فِيهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَشۡكُرُونَ ٦١ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ ٦٢ كَذَٰلِكَ يُؤۡفَكُ ٱلَّذِينَ كَانُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ يَجۡحَدُونَ ٦٣ ٱللَّهُ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ وَصَوَّرَكُمۡ فَأَحۡسَنَ صُوَرَكُمۡ وَرَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡۖ فَتَبَارَكَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٦٤ هُوَ ٱلۡحَيُّ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَۗ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٦٥ ۞قُلۡ إِنِّي نُهِيتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَمَّا جَآءَنِيَ ٱلۡبَيِّنَٰتُ مِن رَّبِّي وَأُمِرۡتُ أَنۡ أُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٦٦ ﴾
هرآیینه قیامت آمدنى است نیست شک در آن و لیکن اکثر مردمان باور نمیدارند. ﴿59﴾و گفت پروردگار شما: دعا کنید به جناب من تا قبول کنم دعای شما را. هرآیینه آنانکه تکبر مىکنند از عبادت من داخل خواهند شد به دوزخ خوار شده. ﴿60﴾خدا آن است که آفرید براى شما شب را تا آرام گیرید در آن و آفرید روز را به وجهى که در آن دیدن یکدیگ.ر باشد هرآیینه خدا خداوند فضل است بر مردمان و لیکن اکثر مردمان شکر نمىکنند. ﴿61﴾این است خدا پروردگار شما آفرینندۀ هر چیز. نیست هیچ معبود بجز وى، پس از کجا برگردانیده میشوید؟. ﴿62﴾همچنین برگردانیده میشوند آنانکه به آیات خدا انکار مىکردند. ﴿63﴾خدای آن است که ساخت براى شما زمین را قرارگاه و آسمان را سقفى و صورت بست شما را، پس نیکو ساخت صورتهاى شما و روزى داد شما را از پاکیزهها. این است خدا پروردگار شما، پس بسیار با برکت است خدا پروردگار عالمها. ﴿64﴾اوست زنده نیست هیچ معبود مگر او، پس عبادت کنید او را یک جهت ساخته براى او عبادت ستایش خدای راست پروردگار عالمها. ﴿65﴾بگو: هرآیینه منع کرده شد مرا از آنکه عبادت کنم آنان را که شما مىپرستید بجز خدا. وقتى که آمد به من نشانهها از جانب پروردگار من و فرموده شد مرا که منقاد شوم پروردگار عالمها را. ﴿66﴾
﴿هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ مِنۡ عَلَقَةٖ ثُمَّ يُخۡرِجُكُمۡ طِفۡلٗا ثُمَّ لِتَبۡلُغُوٓاْ أَشُدَّكُمۡ ثُمَّ لِتَكُونُواْ شُيُوخٗاۚ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّىٰ مِن قَبۡلُۖ وَلِتَبۡلُغُوٓاْ أَجَلٗا مُّسَمّٗى وَلَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ ٦٧هُوَ ٱلَّذِي يُحۡيِۦ وَيُمِيتُۖ فَإِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ٦٨ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ يُجَٰدِلُونَ فِيٓ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ أَنَّىٰ يُصۡرَفُونَ ٦٩ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِٱلۡكِتَٰبِ وَبِمَآ أَرۡسَلۡنَا بِهِۦ رُسُلَنَاۖ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ ٧٠ إِذِ ٱلۡأَغۡلَٰلُ فِيٓ أَعۡنَٰقِهِمۡ وَٱلسَّلَٰسِلُ يُسۡحَبُونَ ٧١ فِي ٱلۡحَمِيمِ ثُمَّ فِي ٱلنَّارِ يُسۡجَرُونَ ٧٢ ثُمَّ قِيلَ لَهُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ تُشۡرِكُونَ ٧٣ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا بَل لَّمۡ نَكُن نَّدۡعُواْ مِن قَبۡلُ شَيۡٔٗاۚ كَذَٰلِكَ يُضِلُّ ٱللَّهُ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٧٤ ذَٰلِكُم بِمَا كُنتُمۡ تَفۡرَحُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَبِمَا كُنتُمۡ تَمۡرَحُونَ ٧٥ ٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَاۖ فَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَكَبِّرِينَ ٧٦ فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۚ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعۡضَ ٱلَّذِي نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيۡنَا يُرۡجَعُونَ ٧٧ ﴾
اوست آنکه آفرید شما را از خاک باز از نطفه منى باز از خون بسته، باز بیرون مىآرد شما را کودک شده باز باقى میگذارد تا برسید به نهایت قوت خود باز باقى میگذارد تا شوید پیر کلانسال و بعض از شما کسى هست قبض روح او کرده شود پیش از این و باقى میگذارد تا برسید به مدتى معین و تا بِوَد که بفهمید. ﴿67﴾اوست آنکه زنده میکند و مىمیراند. چون پیدا کند چیزى را، پس جز این نیست که میگویدش بشو! پس میشود. ﴿68﴾آیا ندیدى به سوى آنانکه مکابره میکنند در آیات خدا از کجا گردانیده میشوند؟. ﴿69﴾آنانکه دروغ شمردند کتاب را و آنچه فرستادیم به آن پیغامبران خود را، خواهند دانست حقیقت حال خود. ﴿70﴾وقتى که طوقها در گردن ایشان باشند و زنجیرها نیز کشیده شوند. ﴿71﴾در آب گرم، باز در آتش برتافته شوند. ﴿72﴾باز گفته شود ایشان را: کجا است آنچه شریک مقرر مىکردید؟ ﴿73﴾بجز خدا. گویند: گم شدند از نظر ما بلکه هرگز نمىپرستیدیم پیش از این چیزى را همچنین گمراه مىکند خدا کافران را. ﴿74﴾این عقوبت به سبب آن است که شادمان میشدید در زمین ناحق و به سبب آن است که مىنازیدید. ﴿75﴾درآیید به دروازههاى دوزخ جاویدان آنجا، پس بد جاى متکبران است دوزخ. ﴿76﴾پس صبر کن [یا محمد]، هرآیینه وعدۀ خدا راست است پس اگر بنماییم تو را بعض آنچه وعده میدهیم ایشان را فبها و اگر قبض روح تو کنیم، پس به سوى ما باز گردانیده شوند کافران.﴿77﴾
﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِكَ مِنۡهُم مَّن قَصَصۡنَا عَلَيۡكَ وَمِنۡهُم مَّن لَّمۡ نَقۡصُصۡ عَلَيۡكَۗ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَن يَأۡتِيَ بَِٔايَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ فَإِذَا جَآءَ أَمۡرُ ٱللَّهِ قُضِيَ بِٱلۡحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِكَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ ٧٨ ٱللَّهُ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَنۡعَٰمَ لِتَرۡكَبُواْ مِنۡهَا وَمِنۡهَا تَأۡكُلُونَ ٧٩ وَلَكُمۡ فِيهَا مَنَٰفِعُ وَلِتَبۡلُغُواْ عَلَيۡهَا حَاجَةٗ فِي صُدُورِكُمۡ وَعَلَيۡهَا وَعَلَى ٱلۡفُلۡكِ تُحۡمَلُونَ ٨٠وَيُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ فَأَيَّ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ تُنكِرُونَ ٨١ أَفَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَانُوٓاْ أَكۡثَرَ مِنۡهُمۡ وَأَشَدَّ قُوَّةٗ وَءَاثَارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ٨٢ فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَرِحُواْ بِمَا عِندَهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٨٣ فَلَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥ وَكَفَرۡنَا بِمَا كُنَّا بِهِۦ مُشۡرِكِينَ ٨٤ فَلَمۡ يَكُ يَنفَعُهُمۡ إِيمَٰنُهُمۡ لَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَاۖ سُنَّتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي قَدۡ خَلَتۡ فِي عِبَادِهِۦۖ وَخَسِرَ هُنَالِكَ ٱلۡكَٰفِرُونَ ٨٥﴾
و هرآیینه فرستادیم پیغامبران را پیش از تو از ایشان کسى هست که قصّهاش خواندهایم بر تو و از ایشان کسى هست که قصهاش نخواندهایم بر تو و نبود هیچ پیغامبر را که بیارد هیچ نشانه مگر به فرمان خدا، پس وقتى که آمد فرمان خدا، فیصل کرده شود به راستى و زیانکار شدند آنجا بیهودهگویان. ﴿78﴾خدا آن است که آفریده براى شما مواشى را تا سوار شوید بر بعض آنها و بعض آنها را میخورید. ﴿79﴾و شما را در چهارپایان منفعتها است و تا برسید سوار شده بر آنها به مقصدى که در سینۀ شما مستقر شده است و بر چهارپایان و نیز بر کشتیها برداشته میشوید. ﴿80﴾و خدا مىنماید شما را نشانههاى خود، پس کدام یک را از نشانههاى خدا انکار میکنید. ﴿81﴾آیا سیر نکردهاند در زمین تا بنگرند چگونه بود آخر کار آنانکه پیش از ایشان بودند بودند بیشتر از ایشان و زیادهتر به قوّت و به نشانهها در زمین، پس دفع نکرد از ایشان آنچه مىکردند. ﴿82﴾پس وقتى که آمدند پیغامبران ایشان با معجزهها، شادمان شدند به آنچه نزدیک ایشان بود از دانش [1012]و در گرفت ایشان را آنچه بدان استهزا میکردند. ﴿83﴾پس وقتى که دیدند عقوبت ما گفتند: باور داشتیم خدای را تنها و منکر شدیم به آنچه آن را شریک مقرر میکردیم. ﴿84﴾پس هرگز نفع نمیداد ایشان را ایمان ایشان وقتى که دیدند عقوبت ما. آیین خدا که گذشته است در بندگان او و زیانکار شدند آنجا کافران. ﴿85﴾
[1006] یعنی در اختصام ملاء اعلی. [1007] یعنی گویند با خدا وفرشتگان. [1008] یعنی از قبور. [1009] یعنی محلها وقلعهها بسیار کردند. [1010] یعنی فرشتگان گواهی دهند. [1011] یعنی اعادۀ انشان. [1012] یعنی علم معاش.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ حمٓ ١ تَنزِيلٞ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٢ كِتَٰبٞ فُصِّلَتۡ ءَايَٰتُهُۥ قُرۡءَانًا عَرَبِيّٗا لِّقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ٣ بَشِيرٗا وَنَذِيرٗا فَأَعۡرَضَ أَكۡثَرُهُمۡ فَهُمۡ لَا يَسۡمَعُونَ ٤ وَقَالُواْ قُلُوبُنَا فِيٓ أَكِنَّةٖ مِّمَّا تَدۡعُونَآ إِلَيۡهِ وَفِيٓ ءَاذَانِنَا وَقۡرٞ وَمِنۢ بَيۡنِنَا وَبَيۡنِكَ حِجَابٞ فَٱعۡمَلۡ إِنَّنَا عَٰمِلُونَ ٥ قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَٱسۡتَقِيمُوٓاْ إِلَيۡهِ وَٱسۡتَغۡفِرُوهُۗ وَوَيۡلٞ لِّلۡمُشۡرِكِينَ ٦ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ كَٰفِرُونَ ٧ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُمۡ أَجۡرٌ غَيۡرُ مَمۡنُونٖ ٨ ۞قُلۡ أَئِنَّكُمۡ لَتَكۡفُرُونَ بِٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡأَرۡضَ فِي يَوۡمَيۡنِ وَتَجۡعَلُونَ لَهُۥٓ أَندَادٗاۚ ذَٰلِكَ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٩ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَٰسِيَ مِن فَوۡقِهَا وَبَٰرَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَآ أَقۡوَٰتَهَا فِيٓ أَرۡبَعَةِ أَيَّامٖ سَوَآءٗ لِّلسَّآئِلِينَ ١٠ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ وَهِيَ دُخَانٞ فَقَالَ لَهَا وَلِلۡأَرۡضِ ٱئۡتِيَا طَوۡعًا أَوۡ كَرۡهٗا قَالَتَآ أَتَيۡنَا طَآئِعِينَ ١١﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
حم. ﴿1﴾این فروفرستادن است از جانب خداى بخشایندۀ مهربان. ﴿2﴾این کتابی است واضح ساخته شد آیات او را در حالتى که قرآن عربى است، براى قومی که مىدانند. ﴿3﴾در حالی که مژده دهنده و ترساننده است، پس روگردان شدند اکثر مردمان پس ایشان نمىشنوند. ﴿4﴾و گفتند: دلهاى ما در پردههاست از آنچه میخوانى ما را به سوى آن و در گوش ما گرانى هست و میان ما و میان تو حجابى است، پس کار کن هرآیینه ما کار کنندهایم [1013]. ﴿5﴾بگو: جز این نیست که من آدمىام مانند شما، وحى کرده میشود به سوى من که پروردگار شما معبود یگانه است، پس راست متوجه شوید به سوى او و طلب آمرزش کنید ازو و واى مشرکان را! . ﴿6﴾آنان که نمیدهند زکات و ایشان به آخرت نامعتقدانند. ﴿7﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند ایشان راست مزد غیر مقطوع. ﴿8﴾بگو: آیا شما نامعتقد میشوید به کسی که آفرید زمین را در دو روز و مقرر میکنید همسران را براى او؟ این است پروردگار عالمها. ﴿9﴾و پیدا کرد در زمین کوهها بالاى آن و برکت نهاد در آن و اندازه کرد اندر آن قوّت اهل آن را در تتمۀ چهار روز بیان واضح کرده شده براى سؤال کنندگان. ﴿10﴾باز متوجه شد به سوى آسمان و او مانند دود بود پس گفت او را و زمین را نیز: بیایید به خوشى یا ناخوشى [1014]. گفتند هر دو آمدیم به خوشى. ﴿11﴾
﴿ فَقَضَىٰهُنَّ سَبۡعَ سَمَٰوَاتٖ فِي يَوۡمَيۡنِ وَأَوۡحَىٰ فِي كُلِّ سَمَآءٍ أَمۡرَهَاۚ وَزَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡيَا بِمَصَٰبِيحَ وَحِفۡظٗاۚ ذَٰلِكَ تَقۡدِيرُ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ ١٢ فَإِنۡ أَعۡرَضُواْ فَقُلۡ أَنذَرۡتُكُمۡ صَٰعِقَةٗ مِّثۡلَ صَٰعِقَةِ عَادٖ وَثَمُودَ ١٣ إِذۡ جَآءَتۡهُمُ ٱلرُّسُلُ مِنۢ بَيۡنِ أَيۡدِيهِمۡ وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَۖ قَالُواْ لَوۡ شَآءَ رَبُّنَا لَأَنزَلَ مَلَٰٓئِكَةٗ فَإِنَّا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ كَٰفِرُونَ ١٤ فَأَمَّا عَادٞ فَٱسۡتَكۡبَرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَقَالُواْ مَنۡ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةًۖ أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِي خَلَقَهُمۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗۖ وَكَانُواْ بَِٔايَٰتِنَا يَجۡحَدُونَ ١٥ فَأَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِيحٗا صَرۡصَرٗا فِيٓ أَيَّامٖ نَّحِسَاتٖ لِّنُذِيقَهُمۡ عَذَابَ ٱلۡخِزۡيِ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَخۡزَىٰۖ وَهُمۡ لَا يُنصَرُونَ ١٦ وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيۡنَٰهُمۡ فَٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡعَمَىٰ عَلَى ٱلۡهُدَىٰ فَأَخَذَتۡهُمۡ صَٰعِقَةُ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡهُونِ بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ١٧ وَنَجَّيۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ ١٨ وَيَوۡمَ يُحۡشَرُ أَعۡدَآءُ ٱللَّهِ إِلَى ٱلنَّارِ فَهُمۡ يُوزَعُونَ ١٩ حَتَّىٰٓ إِذَا مَا جَآءُوهَا شَهِدَ عَلَيۡهِمۡ سَمۡعُهُمۡ وَأَبۡصَٰرُهُمۡ وَجُلُودُهُم بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٢٠﴾
پس ساخت هفت آسمان در دو روز دیگر و وحى فرستاد در هر آسمانى تدبیر آن را و بیاراستیم آسمان دنیا را بچراغها [1015]و نگاه داشتیم [1016]. این است تدبیر خداى غالب دانا. ﴿12﴾پس اگر روى گردان شوند بگو: ترسانیدم شما را از عقوبتى مانند عقوبت عاد و ثمود. ﴿13﴾وقتى که آمدند بدیشان پیغامبران از پیش روى ایشان و از پس پشت ایشان که عبادت مکنید مگر خداى را، گفتند: اگر خواستى پروردگار ما فروفرستادى فرشتگان را، پس هرآیینه ما به آنچه فرستاده شدید همراه آن نامعتقدیم. ﴿14﴾امّا قوم عاد، پس تکبّر کردند در زمین ناحق و گفتند: کیست زیادهتر از ما به قوّت؟ آیا ندیدند که آن خداى که بیافرید ایشان را او زیادهتر است از ایشان به قوت و ایشان به آیات ما انکار مىکردند. ﴿15﴾پس فرستادیم بر ایشان بادى تند در روزهاى شوم تا بچشانیم ایشان را عذاب رسوایى در زندگانى دنیا و هرآیینه عذاب آخرت رسوا کنندهتر است و ایشان نصرت داده نشوند. ﴿16﴾و اما ثمود پس راه نمودیم ایشان را، پس اختیار کردند نابینایى را بر راهیابى، پس درگرفت ایشان را عقوبت سخت عذاب خوارى به سبب آنچه مىکردند. ﴿17﴾و نجات دادیم آنان را که ایمان آوردند و پرهیزگارى میکردند. ﴿18﴾و آن روزی که برانگیخته شوند دشمنان خدا روان ساخته به سوى آتش پس ایشان به این صفت باشند [1017]. ﴿19﴾تا وقتى که بیایند نزدیک دوزخ، گواهى دهد بر ایشان گوش ایشان و چشم ایشان و پوست ایشان به آنچه میکردند. ﴿20﴾
﴿ وَقَالُواْ لِجُلُودِهِمۡ لِمَ شَهِدتُّمۡ عَلَيۡنَاۖ قَالُوٓاْ أَنطَقَنَا ٱللَّهُ ٱلَّذِيٓ أَنطَقَ كُلَّ شَيۡءٖۚ وَهُوَ خَلَقَكُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٢١ وَمَا كُنتُمۡ تَسۡتَتِرُونَ أَن يَشۡهَدَ عَلَيۡكُمۡ سَمۡعُكُمۡ وَلَآ أَبۡصَٰرُكُمۡ وَلَا جُلُودُكُمۡ وَلَٰكِن ظَنَنتُمۡ أَنَّ ٱللَّهَ لَا يَعۡلَمُ كَثِيرٗا مِّمَّا تَعۡمَلُونَ ٢٢ وَذَٰلِكُمۡ ظَنُّكُمُ ٱلَّذِي ظَنَنتُم بِرَبِّكُمۡ أَرۡدَىٰكُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٢٣ فَإِن يَصۡبِرُواْ فَٱلنَّارُ مَثۡوٗى لَّهُمۡۖ وَإِن يَسۡتَعۡتِبُواْ فَمَا هُم مِّنَ ٱلۡمُعۡتَبِينَ ٢٤ ۞وَقَيَّضۡنَا لَهُمۡ قُرَنَآءَ فَزَيَّنُواْ لَهُم مَّا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَحَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ فِيٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ إِنَّهُمۡ كَانُواْ خَٰسِرِينَ ٢٥ وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَا تَسۡمَعُواْ لِهَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ وَٱلۡغَوۡاْ فِيهِ لَعَلَّكُمۡ تَغۡلِبُونَ ٢٦ فَلَنُذِيقَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ عَذَابٗا شَدِيدٗا وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَسۡوَأَ ٱلَّذِي كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٢٧ ذَٰلِكَ جَزَآءُ أَعۡدَآءِ ٱللَّهِ ٱلنَّارُۖ لَهُمۡ فِيهَا دَارُ ٱلۡخُلۡدِ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ بَِٔايَٰتِنَا يَجۡحَدُونَ ٢٨ وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ رَبَّنَآ أَرِنَا ٱلَّذَيۡنِ أَضَلَّانَا مِنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ نَجۡعَلۡهُمَا تَحۡتَ أَقۡدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ ٱلۡأَسۡفَلِينَ ٢٩﴾
و گفتند پوستهاى خود را: چرا گواهى دادید بر ما؟ گویند: گویا کرد ما را آن خدایی که گویا کرده است هر چیزی را و او بیافرید شما را اوّل بار و به سوى او بازگردانیده شوید. ﴿21﴾و در پرده پنهان نمىشدید [1018]که گواهى دهد بر شما گوش شما و چشمهاى شما و پوست شما و لیکن پنداشتید که خدا نمیداند بسیار از آنچه میکنید. ﴿22﴾و این گمان شما که به غلط اندیشه کردید در حق پروردگار خویش هلاک کرد شما را، پس زیانکار گشتید. ﴿23﴾پس اگر صبر کنند پس چه امکان؟ آتش خوابگاه ایشان است و اگر عفو طلبند، پس نیستند ایشان عفو کرده شده. ﴿24﴾و برگماشتیم براى ایشان همنشینان [1019]، پس آراسته کردند آن هم نشینان براى ایشان آنچه پیش روى ایشان است و آنچه، پس پشت ایشان است [1020]و ثابت شد بر ایشان وعدۀ عذاب داخل شده در امتانى که پیش از ایشان گذشتهاند از جن و آدمیان، هرآیینه ایشان زیانکار بودند. ﴿25﴾و گفتند کافران: مشنوید این قرآن را و سخن بیهوده گویید در اثناى خواندن آن بود که شما غالب شوید. ﴿26﴾پس البته بچشانیم کافران را عذاب سخت و البته جزا دهیم ایشان را به حسب بدترین آنچه میکردند. ﴿27﴾این است جزاى دشمنان خدا که آتش است، ایشان را در آنجا منزل على الدوام باشند. پاداش دادیم بر حسب آنچه به آیات ما انکار میکردند. ﴿28﴾و گویند کافران: اى پروردگار ما! بنما ما را آن دو کس [1021]که گمراه ساختند ما را از جنس جن و از جنس انس تا درآریم آن هر دو را زیر قدمهاى خود تا شوند از فروترماندگان. ﴿29﴾
﴿ إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ ٣٠ نَحۡنُ أَوۡلِيَآؤُكُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَكُمۡ فِيهَا مَا تَشۡتَهِيٓ أَنفُسُكُمۡ وَلَكُمۡ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ ٣١ نُزُلٗا مِّنۡ غَفُورٖ رَّحِيمٖ ٣٢ وَمَنۡ أَحۡسَنُ قَوۡلٗا مِّمَّن دَعَآ إِلَى ٱللَّهِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ٣٣ وَلَا تَسۡتَوِي ٱلۡحَسَنَةُ وَلَا ٱلسَّيِّئَةُۚ ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ فَإِذَا ٱلَّذِي بَيۡنَكَ وَبَيۡنَهُۥ عَدَٰوَةٞ كَأَنَّهُۥ وَلِيٌّ حَمِيمٞ ٣٤ وَمَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلَّذِينَ صَبَرُواْ وَمَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٖ ٣٥ وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٣٦ وَمِنۡ ءَايَٰتِهِ ٱلَّيۡلُ وَٱلنَّهَارُ وَٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُۚ لَا تَسۡجُدُواْ لِلشَّمۡسِ وَلَا لِلۡقَمَرِ وَٱسۡجُدُواْۤ لِلَّهِۤ ٱلَّذِي خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ ٣٧ فَإِنِ ٱسۡتَكۡبَرُواْ فَٱلَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُۥ بِٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَهُمۡ لَا يَسَۡٔمُونَ۩ ٣٨﴾
هرآیینه آنانکه گفتند: پروردگار ما خداست باز قایم ماندند، فرو مىآیند بر ایشان فرشتگان [1022]که مترسید و اندوه مخورید و خوشحال شوید به بهشتى که شما را وعده داده مىشد. ﴿30﴾ما دوستان شما بودیم در زندگانى دنیا و در آخرت نیز و شما را است در اینجا آنچه بطلبد نفس شما و شما را است آنجا آنچه درخواست کنید. ﴿31﴾به طریق مهمانى از جانب خداى آمرزگار مهربان. ﴿32﴾و کیست نیکوتر به اعتبار سخن از شخصى که دعوت کرد مردمان را به سوى خدا و کار شایسته کرد و گفت: هرآیینه من از مسلمانانم؟. ﴿33﴾و برابر نیست نیکى و بدى جواب بازده به خصلتى که آن بهتر است، پس ناگاه آن کس که میان تو و میان وى دشمنى است گویا که وى کارسازى خویشاوند شده است. ﴿34﴾و قرین کرده نمیشود به این خصلت مگر آنانکه صبر کردند و قرین کرده نمیشود به این خصلت مگر صاحب نصیب بزرگ. ﴿35﴾و اگر بازگرداند تو را وسوسۀ بازگرداننده از جانب شیطان، پس پناه طلب کن به خدا، هرآیینه خدا همون است شنوای دانا. ﴿36﴾و از نشانههاى او است شب و روز و آفتاب و ماه سجده نکنید آفتاب را و نه ماه را و سجده کنید خدای را که آفرید این چیزها را اگر او را فقط عبادت میکنید. ﴿37﴾پس اگر تکبّر کنند کافران چه باک، پس آنانکه نزدیک پروردگار تواند به پاکى یاد میکنند او را شب و روز و ایشان مانده نمىشوند. ﴿38﴾
﴿ وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنَّكَ تَرَى ٱلۡأَرۡضَ خَٰشِعَةٗ فَإِذَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡهَا ٱلۡمَآءَ ٱهۡتَزَّتۡ وَرَبَتۡۚ إِنَّ ٱلَّذِيٓ أَحۡيَاهَا لَمُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰٓۚ إِنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ٣٩ إِنَّ ٱلَّذِينَ يُلۡحِدُونَ فِيٓ ءَايَٰتِنَا لَا يَخۡفَوۡنَ عَلَيۡنَآۗ أَفَمَن يُلۡقَىٰ فِي ٱلنَّارِ خَيۡرٌ أَم مَّن يَأۡتِيٓ ءَامِنٗا يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ ٱعۡمَلُواْ مَا شِئۡتُمۡ إِنَّهُۥ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٌ ٤٠ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِٱلذِّكۡرِ لَمَّا جَآءَهُمۡۖ وَإِنَّهُۥ لَكِتَٰبٌ عَزِيزٞ ٤١ لَّا يَأۡتِيهِ ٱلۡبَٰطِلُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَلَا مِنۡ خَلۡفِهِۦۖ تَنزِيلٞ مِّنۡ حَكِيمٍ حَمِيدٖ ٤٢ مَّا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدۡ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبۡلِكَۚ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغۡفِرَةٖ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٖ ٤٣ وَلَوۡ جَعَلۡنَٰهُ قُرۡءَانًا أَعۡجَمِيّٗا لَّقَالُواْ لَوۡلَا فُصِّلَتۡ ءَايَٰتُهُۥٓۖ ءَا۬عۡجَمِيّٞ وَعَرَبِيّٞۗ قُلۡ هُوَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ هُدٗى وَشِفَآءٞۚ وَٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ فِيٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٞ وَهُوَ عَلَيۡهِمۡ عَمًىۚ أُوْلَٰٓئِكَ يُنَادَوۡنَ مِن مَّكَانِۢ بَعِيدٖ ٤٤ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ فَٱخۡتُلِفَ فِيهِۚ وَلَوۡلَا كَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيۡنَهُمۡۚ وَإِنَّهُمۡ لَفِي شَكّٖ مِّنۡهُ مُرِيبٖ ٤٥ مَّنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَسَآءَ فَعَلَيۡهَاۗ وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِيدِ ٤٦﴾
و از نشانههاى او آن است که مىبینى زمین را فرسوده، پس وقتى که فرود آوردیم بر سر آن آب را به جنبش آمد و بلند شد. هرآیینه آن که زنده کرده است زمین را البته زنده کنندۀ مردگان است هرآیینه او بر همه چیز توانا است. ﴿39﴾هرآیینه آنانکه کجروى مىکنند در آیات ما، پوشیده نیستند از ما آیا کسی که انداخته شود در آتش بهتر است یا کسی که بیاید ایمن شده روز قیامت؟ بکنید هرچه خواهید هرآیینه خدا به آنچه میکنید بینا است. ﴿40﴾هرآیینه آنانکه کافر شدند به قرآن وقتى که آمد بدیشان، پوشیده نیستند از ما و به تحقیق آن کتابى است گرامى قدر. ﴿41﴾راه نمىیابد بدو باطل از پیش روى او و نه از پس پشت او. فرستاده شده است از خدا دانای ستوده. ﴿42﴾[یا محمد] گفته نمىشود تو را مگر آنچه گفته شده بود پیغامبران را پیش از تو هرآیینه پروردگار تو خداوند آمرزش است و خداوندِ عقوبتِ درد دهنده است. ﴿43﴾و اگر میساختیم این کتاب را قرآنى به زبان عجم، هرآیینه مىگفتند کافران عرب: چرا واضح کرده نشد آیات او را آیا [قرآن] عجمى است و [مخاطب] عربى؟ بگو: قرآن مسلمانان را هدایت و شفا است و آنانکه ایمان ندارند در گوش ایشان گرانى است و آن قرآن بر ایشان کورى است. آن جماعت به مثل چنانند که آواز داده میشوند از جاى دور. ﴿44﴾و هرآیینه دادیم موسى را کتاب، پس اختلاف کرده شد در آن و اگر نبودى کلمهای که سابق صادر شد از پروردگار تو، البته فیصل کرده شدى در میان ایشان و هرآیینه ایشان در شک قوىاند از طرفِ قرآن. ﴿45﴾هر که بکند کار نیک، پس نفع او راست و هر که بدکارى کند پس وبال بر ویست و نیست پروردگار تو ستم کننده بر بندگان. ﴿46﴾
﴿ ۞إِلَيۡهِ يُرَدُّ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِۚ وَمَا تَخۡرُجُ مِن ثَمَرَٰتٖ مِّنۡ أَكۡمَامِهَا وَمَا تَحۡمِلُ مِنۡ أُنثَىٰ وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلۡمِهِۦۚ وَيَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ أَيۡنَ شُرَكَآءِي قَالُوٓاْ ءَاذَنَّٰكَ مَامِنَّا مِن شَهِيدٖ ٤٧ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَدۡعُونَ مِن قَبۡلُۖ وَظَنُّواْ مَا لَهُم مِّن مَّحِيصٖ ٤٨ لَّا يَسَۡٔمُ ٱلۡإِنسَٰنُ مِن دُعَآءِ ٱلۡخَيۡرِ وَإِن مَّسَّهُ ٱلشَّرُّ فَئَُوسٞ قَنُوطٞ ٤٩ وَلَئِنۡ أَذَقۡنَٰهُ رَحۡمَةٗ مِّنَّا مِنۢ بَعۡدِ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُ لَيَقُولَنَّ هَٰذَا لِي وَمَآ أَظُنُّ ٱلسَّاعَةَ قَآئِمَةٗ وَلَئِن رُّجِعۡتُ إِلَىٰ رَبِّيٓ إِنَّ لِي عِندَهُۥ لَلۡحُسۡنَىٰۚ فَلَنُنَبِّئَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِمَا عَمِلُواْ وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنۡ عَذَابٍ غَلِيظٖ ٥٠وَإِذَآ أَنۡعَمۡنَا عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ أَعۡرَضَ وَنََٔابِجَانِبِهِۦ وَإِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ فَذُو دُعَآءٍ عَرِيضٖ ٥١ قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن كَانَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ثُمَّ كَفَرۡتُم بِهِۦ مَنۡ أَضَلُّ مِمَّنۡ هُوَ فِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ ٥٢ سَنُرِيهِمۡ ءَايَٰتِنَا فِي ٱلۡأٓفَاقِ وَفِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّۗ أَوَ لَمۡ يَكۡفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ ٥٣ أَلَآ إِنَّهُمۡ فِي مِرۡيَةٖ مِّن لِّقَآءِ رَبِّهِمۡۗ أَلَآ إِنَّهُۥ بِكُلِّ شَيۡءٖ مُّحِيطُۢ ٥٤ ﴾
به سوى خدا حواله کرده میشود معرفت قیامت و بیرون نمىآید اجناس میوهها از غلاف خود و در شکم بار نمىگیرد هیچ زنى و نمىنهد بار شکم را مگر بدآن است خدا و روزی که خدا آواز دهد ایشان را که کجااند آنانکه شریک من مقرر میکردند؟ گویند: خبر دادیم تو را که نیست از ما هیچ کس اثبات کننده [شریکان]. ﴿47﴾و گم شدند از نظر ایشان آنچه مىپرستیدند پیش از این و دانستند که نیست ایشان را هیچ مخلصى. ﴿48﴾مانده نمىشود آدمى از طلب خیر و اگر برسدش سختى پس ناامید طمع برنده است. ﴿49﴾و اگر بچشانیم او را بخشایشى از جانب خود بعد از سختى که رسیده باشد به وى، گوید که این براى من است [1023]و نمىپندارم که قیامت قایم شود و اگر به فرض بازگردانیده شود مرا به سوى پروردگار من، هرآیینه مرا نزدیک او حالت خوش باشد پس البته خبردار کنیم کافران را به آنچه میکردند و البته بچشانیم ایشان را از عقوبت سخت. ﴿50﴾و چون انعام کنیم بر آدمى روى بگرداند و دور شود به طرف خود رفته و چون برسدش بلایى، پس خداوندِ دعایِ بسیار است. ﴿51﴾بگو: آیا دیدید که اگر باشد قرآن از جانب خدا باز کافر شوید به آن کیست گمراهتر از شخصى که باشد در مخالفت دور از صواب. ﴿52﴾خواهیم نمود ایشان را نشانههاى خود در اطراف عام و در نفس ایشان نیز تا آنکه واضح شود بر ایشان که این سخن راست است. آیا بس نیست پروردگار تو آنکه او بر هر چیز مطلع است؟. ﴿53﴾آگاه شو! هرآیینه ایشان در شبههاند از طرف ملاقات پروردگار خویش. آگاه شو! هرآیینه خدا به هر چیز درگیرنده است. ﴿54﴾
[1013] یعنی هریکی از ما بر طورِ خود. [1014] یعنی منقاد حکم من شوید، والله اعلم. [1015] یعنی ستارهها. [1016] یعنی از شیاطین. [1017] که بعض را تا به رسیدن بعض اشاره کرده میشود. [1018] یعنی در این دار خوف آنکه. [1019] یعنی از شیاطین، والله اعلم. [1020] یعنی وسوسه انداختند که دنیا قابل رغبت است و آخرت قابل رغبت نیست، والله اعلم. [1021] یعنی آن دو فریق. [1022] یعنی نزدیک موت. [1023] یعنی خاطر جمع کند و خوف از دلِ او زائل شود، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ حمٓ ١ عٓسٓقٓ ٢ كَذَٰلِكَ يُوحِيٓ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ ٱللَّهُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٣ لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡعَظِيمُ ٤ تَكَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ يَتَفَطَّرۡنَ مِن فَوۡقِهِنَّۚ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَيَسۡتَغۡفِرُونَ لِمَن فِي ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ٥ وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيۡهِمۡ وَمَآ أَنتَ عَلَيۡهِم بِوَكِيلٖ ٦ وَكَذَٰلِكَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ قُرۡءَانًا عَرَبِيّٗا لِّتُنذِرَ أُمَّ ٱلۡقُرَىٰ وَمَنۡ حَوۡلَهَا وَتُنذِرَ يَوۡمَ ٱلۡجَمۡعِ لَا رَيۡبَ فِيهِۚ فَرِيقٞ فِي ٱلۡجَنَّةِ وَفَرِيقٞ فِي ٱلسَّعِيرِ ٧ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَهُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰكِن يُدۡخِلُ مَن يَشَآءُ فِي رَحۡمَتِهِۦۚ وَٱلظَّٰلِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٍ ٨ أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَۖ فَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡوَلِيُّ وَهُوَ يُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٩ وَمَا ٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِيهِ مِن شَيۡءٖ فَحُكۡمُهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبِّي عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ أُنِيبُ ١٠
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
حم. ﴿1﴾عسق. ﴿2﴾همچنین وحى مىفرستد به سوى تو و به سوى آنانکه پیش از تو بودند خداى غالب با حکمت. ﴿3﴾او راست آنچه در آسمانها است و آنچه در زمین است و اوست بلند مرتبه بزرگتر. ﴿4﴾نزدیک است که آسمانها بشگافند از جانب بالاى خود [1024]و فرشتگان تسبیح میگویند همراه حمد پروردگار خویش و آمرزش طلب مىکنند براى آنانکه در زمینند آگاه شو! هرآیینه خدا اوست آمرزگار مهربان. ﴿5﴾و آنانکه دوستان گرفتند بجز خدا، خدا نگهبان است بر ایشان و نیستى تو بر ایشان متعهد. ﴿6﴾و همچنین وحى فرستادیم به سوى تو قرآنى عربى تا بترسانى اهل مکه را و آنانکه گرداگرد آن هستند و بترسانى از روز قیامت هیچ شبهه نیست در آن گروهى در بهشت باشند و گروهى در دوزخ. ﴿7﴾و اگر خواستى خدا، گردانیدى ایشان را یک امت و لیکن درمىآرد هرکه را خواهد به رحمت خود و ستمکاران نیست ایشان را هیچ کارسازى و نه یارى دهنده. ﴿8﴾آیا دوستان گرفتند بجز خدا؟ پس خدا همونست کارساز و همون زنده میکند مردگان را و او بر هر چیز توانا است. ﴿9﴾و آنچه اختلاف کردید در آن، هرچه باشد پس فیصل کردن به او حواله به خدا است. این است خدا پروردگار من برو توکل کردم و به سوى او رجوع مىکنم. ﴿10﴾
﴿فَاطِرُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ جَعَلَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَمِنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ أَزۡوَٰجٗا يَذۡرَؤُكُمۡ فِيهِۚ لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ١١ لَهُۥ مَقَالِيدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقۡدِرُۚ إِنَّهُۥ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ١٢ ۞شَرَعَ لَكُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِۦ نُوحٗا وَٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ وَمَا وَصَّيۡنَا بِهِۦٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰٓۖ أَنۡ أَقِيمُواْ ٱلدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُواْ فِيهِۚ كَبُرَ عَلَى ٱلۡمُشۡرِكِينَ مَا تَدۡعُوهُمۡ إِلَيۡهِۚ ٱللَّهُ يَجۡتَبِيٓ إِلَيۡهِ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِيٓ إِلَيۡهِ مَن يُنِيبُ ١٣ وَمَا تَفَرَّقُوٓاْ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡيَۢا بَيۡنَهُمۡۚ وَلَوۡلَا كَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّكَ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى لَّقُضِيَ بَيۡنَهُمۡۚ وَإِنَّ ٱلَّذِينَ أُورِثُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لَفِي شَكّٖ مِّنۡهُ مُرِيبٖ ١٤ فَلِذَٰلِكَ فَٱدۡعُۖ وَٱسۡتَقِمۡ كَمَآ أُمِرۡتَۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡۖ وَقُلۡ ءَامَنتُ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِن كِتَٰبٖۖ وَأُمِرۡتُ لِأَعۡدِلَ بَيۡنَكُمُۖ ٱللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمۡۖ لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَكُمۡ أَعۡمَٰلُكُمۡۖ لَا حُجَّةَ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمُۖ ٱللَّهُ يَجۡمَعُ بَيۡنَنَاۖ وَإِلَيۡهِ ٱلۡمَصِيرُ ١٥ ﴾
آفرینندۀ آسمانها و زمین است پیدا کرد براى شما از جنس شما زنان را و پیدا کرد از جنس چهارپایان اقسام چند پراکنده میکند شما را به این تدبیر نیست مانند او چیزى و اوست شنوای بینا. ﴿11﴾او راست کلیدهای آسمانها و زمین. گشاده میکند روزى را براى هر که خواهد و تنگ میکند براى هر که خواهد هرآیینه او به هر چیز دانا است. ﴿12﴾مقرر کرد براى شما از آیین، آنچه امر کرده بود به اقامۀ آن نوح را و آنچه وحى فرستادیم به سوى تو و آنچه امر کردیم به اقامۀ آن ابراهیم و موسى و عیسى را [به این مضمون] که قائم کنید دین را و متفرق مشوید در آن. دشوار آمد بر مشرکان آنچه میخوانى ایشان را به آن. خدا برمىگزیند به سوى خود هرکه را خواهد و راه مىنماید به سوى خود هر که را رجوع مىکند [1025]. ﴿13﴾و پراکنده نشدند امتها مگر بعد از آنکه آمد بدیشان دانش پراکنده شدند از روى حسد در میان خود و اگر نبودى سخنى که سابقا صادر شد از پروردگار تو مهلت داده شود تا از زمانى معین فیصل کرده میشد میان ایشان و هرآیینه آنانکه داده شد ایشان را کتاب بعد از انبیا، در شبهۀ قوىاند از دین. ﴿14﴾پس به سوى این دین دعوت کن و قائم باش به حسب آنکه فرموده شد تو را و پیروى مکن خواهش کافران را و بگو: ایمان آوردم به آنچه فرود آورد خدا هر کتاب که هست و فرموده شد مرا که انصاف کنم میان شما. خدا پروردگار ماست و پروردگار شما است ما را عملهاى ما است و شما را عملهاى شما است. گفتگو نیست میان ما و میان شما [1026]. خدا جمع کند میان ما و میان شما و به سوى اوست بازگشت. ﴿15﴾
﴿وَٱلَّذِينَ يُحَآجُّونَ فِي ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا ٱسۡتُجِيبَ لَهُۥ حُجَّتُهُمۡ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَعَلَيۡهِمۡ غَضَبٞ وَلَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدٌ ١٦ ٱللَّهُ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ وَٱلۡمِيزَانَۗ وَمَا يُدۡرِيكَ لَعَلَّ ٱلسَّاعَةَ قَرِيبٞ ١٧ يَسۡتَعۡجِلُ بِهَا ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِهَاۖ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مُشۡفِقُونَ مِنۡهَا وَيَعۡلَمُونَ أَنَّهَا ٱلۡحَقُّۗ أَلَآ إِنَّ ٱلَّذِينَ يُمَارُونَ فِي ٱلسَّاعَةِ لَفِي ضَلَٰلِۢ بَعِيدٍ ١٨ ٱللَّهُ لَطِيفُۢ بِعِبَادِهِۦ يَرۡزُقُ مَن يَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡعَزِيزُ ١٩ مَن كَانَ يُرِيدُ حَرۡثَ ٱلۡأٓخِرَةِ نَزِدۡ لَهُۥ فِي حَرۡثِهِۦۖ وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرۡثَ ٱلدُّنۡيَا نُؤۡتِهِۦ مِنۡهَا وَمَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ ٢٠ أَمۡ لَهُمۡ شُرَكَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا لَمۡ يَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُۚ وَلَوۡلَا كَلِمَةُ ٱلۡفَصۡلِ لَقُضِيَ بَيۡنَهُمۡۗ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٢١ تَرَى ٱلظَّٰلِمِينَ مُشۡفِقِينَ مِمَّا كَسَبُواْ وَهُوَ وَاقِعُۢ بِهِمۡۗ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فِي رَوۡضَاتِ ٱلۡجَنَّاتِۖ لَهُم مَّا يَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمۡۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡكَبِيرُ ٢٢ ﴾
و آنانکه گفتگو مىکنند در دین خدا بعد از آنکه قبول کرده شد فرمان او [1027]، مکابرۀ ایشان باطل است نزدیک پروردگار ایشان و بر ایشان است خشم و ایشان راست عذاب سخت. ﴿16﴾خدا آن است که فرود آورد کتاب را به راستى و ترازو را نیز و چه چیز مطلع ساخت تو را بر حقیقت امر شاید که آمدن قیامت قریب باشد. ﴿17﴾زود طلب مىکنند قیامت را آنانکه ایمان ندارند به آن و آنانکه باور داشتهاند ترسانند از آن و میدانند که آن راست است آگاه شو! هرآیینه آنانکه مکابره مىکنند در آمدن قیامت هرآیینه در گمراهى دوراند. ﴿18﴾خدا مهربان است بر بندگان خود روزى مىدهد هر که را خواهد و اوست توانای غالب. ﴿19﴾هر که خواسته باشد کشت آخرت، بیفزاییم براى او در کشت او و هر که خواسته باشد کشت دنیا، بدهیم او را بعض دنیا و نیست او را در آخرت هیچ نصیب. ﴿20﴾آیا کافران را شریکان هستند که مقرر کردند براى ایشان از دین آنچه نفرموده است آن را خدا؟ و اگر نبودى وعدۀ فیصل کردن البته فیصل کرده میشد میان ایشان و هرآیینه ستمکاران ایشان راست عذاب درد دهنده. ﴿21﴾ببینى ستمکاران را ترسان از جزاى آنچه به عمل آوردهاند و آن البته رسنده است به ایشان و آنانکه ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردهاند در سبزهزار بوستانها باشند، ایشان را باشد آنچه درخواست کنند نزدیک پروردگار خویش این است فضل بزرگ. ﴿22﴾
﴿ذَٰلِكَ ٱلَّذِي يُبَشِّرُ ٱللَّهُ عِبَادَهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِۗ قُل لَّآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰۗ وَمَن يَقۡتَرِفۡ حَسَنَةٗ نَّزِدۡ لَهُۥ فِيهَا حُسۡنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ شَكُورٌ ٢٣ أَمۡ يَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبٗاۖ فَإِن يَشَإِ ٱللَّهُ يَخۡتِمۡ عَلَىٰ قَلۡبِكَۗ وَيَمۡحُ ٱللَّهُ ٱلۡبَٰطِلَ وَيُحِقُّ ٱلۡحَقَّ بِكَلِمَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٢٤ وَهُوَ ٱلَّذِي يَقۡبَلُ ٱلتَّوۡبَةَ عَنۡ عِبَادِهِۦ وَيَعۡفُواْ عَنِ ٱلسَّئَِّاتِ وَيَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ ٢٥ وَيَسۡتَجِيبُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَيَزِيدُهُم مِّن فَضۡلِهِۦۚ وَٱلۡكَٰفِرُونَ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدٞ ٢٦ ۞وَلَوۡ بَسَطَ ٱللَّهُ ٱلرِّزۡقَ لِعِبَادِهِۦ لَبَغَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَٰكِن يُنَزِّلُ بِقَدَرٖ مَّا يَشَآءُۚ إِنَّهُۥ بِعِبَادِهِۦ خَبِيرُۢ بَصِيرٞ ٢٧ وَهُوَ ٱلَّذِي يُنَزِّلُ ٱلۡغَيۡثَ مِنۢ بَعۡدِ مَا قَنَطُواْ وَيَنشُرُ رَحۡمَتَهُۥۚ وَهُوَ ٱلۡوَلِيُّ ٱلۡحَمِيدُ ٢٨ وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦ خَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَثَّ ِيهِمَا مِن دَآبَّةٖۚ وَهُوَ عَلَىٰ جَمۡعِهِمۡ إِذَا يَشَآءُ قَدِيرٞ ٢٩ وَمَآ أَصَٰبَكُم مِّن مُّصِيبَةٖ فَبِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِيكُمۡ وَيَعۡفُواْ عَن كَثِيرٖ ٣٠ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِۖ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٖ ٣١ ﴾
این آن ثواب است که مژده میدهد خدا آن بندگان خود را که ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردهاند. بگو: نمىطلبم از شما بر تبلیغ قرآن هیچ مزدى لیکن باید که پیش گیرید دوستى در میان خویشاوندان [1028]و هر که بکند نیکى بیفزاییم براى او در آن نیکى حسن را. هرآیینه خدا آمرزگار قدرشناس است. ﴿23﴾آیا میگویند: پیغامبر افترا کرده است بر خدا دروغ را؟ پس اگر خواهد خدا مهر نهد بر دل تو و نابود میسازد خدا بیهوده را و اثبات میکند دین درست را به سخنهاى خود، هرآیینه خدا داناست به آنچه در سینههاست. ﴿24﴾و اوست آنکه قبول مىکند توبه را از بندگان خود و در میگذرد از جرمها و میداند آنچه میکنید. ﴿25﴾و قبول میکند دعاى آنانکه ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردهاند و زیاده مىدهد ایشان را از فضل خود و کافران ایشان راست عذاب سخت. ﴿26﴾و اگر فراخ کردى خدا رزق را بر بندگان خود البته فساد مىکردند در زمین و لیکن فرود مىآرد به آندازه آنچه خواهد هرآیینه خدا بر بندگان خود دانای بیناست. ﴿27﴾و اوست آنکه فرود مىآرد باران بعد از آنکه ناامید شدند و پراکنده میسازد رحمت خود را و اوست کارساز ستوده کار. ﴿28﴾و از نشانههاى او آفریدن آسمانها و زمین است و آفریدن آنچه پراکنده کرده است در میان این هر دو از جانوران و او بر به هم آوردن ایشان وقتى که خواهد تواناست. ﴿29﴾و هرچه برسد به شما از مصیبتها، پس به سبب گناهى است که به عمل آورد دستهاى شما و در میگذرد از بسیارى. ﴿30﴾و نیستید شما عاجز کننده در زمین و نیست شما را بجز خدا هیچ کارسازى و نصرت دهنده. ﴿31﴾
﴿ َمِنۡ ءَايَٰتِهِ ٱلۡجَوَارِ فِي ٱلۡبَحۡرِ كَٱلۡأَعۡلَٰمِ ٣٢ إِن يَشَأۡ يُسۡكِنِ ٱلرِّيحَ فَيَظۡلَلۡنَ رَوَاكِدَ عَلَىٰ ظَهۡرِهِۦٓۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّكُلِّ صَبَّارٖ شَكُورٍ ٣٣ أَوۡ يُوبِقۡهُنَّ بِمَا كَسَبُواْ وَيَعۡفُ عَن كَثِيرٖ ٣٤ وَيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ يُجَٰدِلُونَ فِيٓ ءَايَٰتِنَا مَا لَهُم مِّن مَّحِيصٖ ٣٥ فَمَآ أُوتِيتُم مِّن شَيۡءٖ فَمَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۚ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ ٣٦ وَٱلَّذِينَ يَجۡتَنِبُونَ كَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡفَوَٰحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُواْ هُمۡ يَغۡفِرُونَ ٣٧ وَٱلَّذِينَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَيۡنَهُمۡ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ٣٨ وَٱلَّذِينَ إِذَآ أَصَابَهُمُ ٱلۡبَغۡيُ هُمۡ يَنتَصِرُونَ ٣٩ وَجَزَٰٓؤُاْ سَيِّئَةٖ سَيِّئَةٞ مِّثۡلُهَاۖ فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِينَ ٤٠ وَلَمَنِ ٱنتَصَرَ بَعۡدَ ظُلۡمِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَا عَلَيۡهِم مِّن سَبِيلٍ ٤١ إِنَّمَا ٱلسَّبِيلُ عَلَى ٱلَّذِينَ يَظۡلِمُونَ ٱلنَّاسَ وَيَبۡغُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٤٢ وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمِنۡ عَزۡمِ ٱلۡأُمُورِ ٤٣ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن وَلِيّٖ مِّنۢ بَعۡدِهِۦۗ وَتَرَى ٱلظَّٰلِمِينَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ يَقُولُونَ هَلۡ إِلَىٰ مَرَدّٖ مِّن سَبِيلٖ ٤٤ ﴾
و از نشانههاى او کشتیها است در دریا مانند کوهها. ﴿32﴾اگر خواهد بازدارد باد را، پس ایستاده شود کشتیها بر پشت دریا. هرآیینه در این مقدمه نشانهها است هر صبر کنندۀ شکرگذارنده را. ﴿33﴾یا اگر خواهد هلاک کند اهل کشتیها را به سبب آنچه کردند و در میگذراند از تقصیرات بسیار تا انتقام کشد. ﴿34﴾تا بداند آنانکه خصومت میکنند در آیات ما که نیست ایشان را هیچ مخلصی. ﴿35﴾پس آنچه داده شد شما را از هر جنس که باشد، پس اندک بهرهای است از زندگانى دنیا و آنچه نزدیک خدا است، بهتر است و پایندهتر است براى آنانکه ایمان آوردهاند و بر پروردگار خود توکل مىکنند. ﴿36﴾و براى آنانکه پرهیز میکنند از گناهان کبیره و از بىحیایىها و چون بخشم مىآیند ایشان مىآمرزند. ﴿37﴾و آنانکه قبول کردند فرمان پروردگار خود را و برپا داشتند نماز را و کار ایشان از سر مشورت باشد با یکدیگر و از آنچه روزى دادیم ایشان را خرج میکنند. ﴿38﴾و آنانکه چون برسد بدیشان تعدى ایشان انتقام مىکشند [1029]. ﴿39﴾و سزاى بدى، بدى است مانند آن. پس هر که درگذرد و قضیه راه باصلاح آرد، پس مزد او بر خدا است، هرآیینه خدا دوست نمیدارد ظالمان را. ﴿40﴾و هرآیینه کسی که انتقام کشد بعدِ مظلوم شدن خود، پس آن جماعت نیست بر ایشان هیچ راه ملامت. ﴿41﴾جز این نیست که راه ملامت بر آن جماعت است که ظلم میکنند بر مردمان و فساد مىطلبند در زمین، ناحق آن جماعت ایشان را است عذاب درد دهنده. ﴿42﴾و هر که صبر کند و بیامرزد هرآیینه این صفت [1030]از کارهای مقصود است. ﴿43﴾و هر که را گمراه کند خدا، پس نیست او را هیچ کارسازى بعد از وى و ببینى که ستمکاران چون معاینه کنند عذاب را، گویند: آیا هست به سوى بازگشتن هیچ راهى؟. ﴿44﴾
﴿وَتَرَىٰهُمۡ يُعۡرَضُونَ عَلَيۡهَا خَٰشِعِينَ مِنَ ٱلذُّلِّ يَنظُرُونَ مِن طَرۡفٍ خَفِيّٖۗ وَقَالَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَأَهۡلِيهِمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ أَلَآ إِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ فِي عَذَابٖ مُّقِيمٖ ٤٥ وَمَا كَانَ لَهُم مِّنۡ أَوۡلِيَآءَ يَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِۗ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن سَبِيلٍ ٤٦ ٱسۡتَجِيبُواْ لِرَبِّكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ يَوۡمٞ لَّا مَرَدَّ لَهُۥ مِنَ ٱللَّهِۚ مَا لَكُم مِّن مَّلۡجَإٖ يَوۡمَئِذٖ وَمَا لَكُم مِّن نَّكِيرٖ ٤٧ فَإِنۡ أَعۡرَضُواْ فَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ عَلَيۡهِمۡ حَفِيظًاۖ إِنۡ عَلَيۡكَ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُۗ وَإِنَّآ إِذَآ أَذَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِنَّا رَحۡمَةٗ فَرِحَ بِهَاۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَيِّئَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيهِمۡ فَإِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ كَفُورٞ ٤٨ لِّلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ يَهَبُ لِمَن يَشَآءُ إِنَٰثٗا وَيَهَبُ لِمَن يَشَآءُ ٱلذُّكُورَ ٤٩ أَوۡ يُزَوِّجُهُمۡ ذُكۡرَانٗا وَإِنَٰثٗاۖ وَيَجۡعَلُ مَن يَشَآءُ عَقِيمًاۚ إِنَّهُۥ عَلِيمٞ قَدِيرٞ ٥٠ ۞وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ ٱللَّهُ إِلَّا وَحۡيًا أَوۡ مِن وَرَآيِٕ حِجَابٍ أَوۡ يُرۡسِلَ رَسُولٗا فَيُوحِيَ بِإِذۡنِهِۦ مَا يَشَآءُۚ إِنَّهُۥ عَلِيٌّ حَكِيمٞ ٥١وَكَذَٰلِكَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَاۚ مَا كُنتَ تَدۡرِي مَا ٱلۡكِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِيمَٰنُ وَلَٰكِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِي بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَاۚ وَإِنَّكَ لَتَهۡدِيٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٥٢ صِرَٰطِ ٱللَّهِ ٱلَّذِي لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِلَى ٱللَّهِ تَصِيرُ ٱلۡأُمُورُ ٥٣﴾
و ببینى که ایشان را پیش آورده شود نزدیک دوزخ متواضع شده از خوارى مىنگرند به گوشۀ چشم و نیم گشاده و گفتند اهل ایمان: هرآیینه زیانکاران آنانند که در زیان دادند خویشتن را و خویشاوندان خود را روز قیامت. آگاه شو! هرآیینه ستمکاران در عذاب دایم باشند. ﴿45﴾و نباشد ایشان را کار سازان که نصرت دهند ایشان را بجز خدا و هر که را گمراه کند خدا نیست او را هیچ راهى. ﴿46﴾فرمان قبول کنید پروردگار خود را پیش از آنکه بیاید روزى که بازگشت نیست آن را از جانب خدا، نیست شما را هیچ پناهى آن روز و نیست براى شما هیچ بازخواست کننده. ﴿47﴾پس اگر روى بگردانند، پس نفرستادیم تو را بر ایشان نگهبان نیست بر تو مگر پیغام رسانیدن و هرآیینه ما چون بچشانیم آدمى را از جانب خود رحمتى شادمان شود به آن و اگر برسد به آدمیان مصیبتى به سبب آنچه پیش فرستاده است دست ایشان، پس آدمى ناسپاس دارنده است. ﴿48﴾خدا را است پادشاهى آسمانها و زمین. مىآفرینند هرچه خواهد عطا مىکند دختران هر که را خواهد و عطا میکند پسران هر که را خواهد. ﴿49﴾یا جمع کند برای ایشان پسران و دختران و مىسازد هر که را خواهد نازاینده. هرآیینه او دانای تواناست. ﴿50﴾و ممکن نیست هیچ آدمى را که سخن گوید با او خدا، مگر به اشارت یا از پس پرده یا بفرستد فرشته را، پس نازل کند به حکم خدا آنچه خدا خواسته است. هرآیینه خدا بلند مرتبۀ با حکمت است [1031]. ﴿51﴾و همچنین وحى فرستادیم به سوى تو قرآن را از کلام خود نمىدانستى که چیست کتاب و نمىدانستى که چیست ایمان و لیکن ساختهایم وحى را روشنى، راه مینماییم به آن هر که را خواهیم از بندگان خویش و هرآیینه تو هدایت میکنى به سوى راه راست. ﴿52﴾راه خدا که او راست آنچه در آسمانها است و آنچه در زمین است آگاه شو! به سوى خدا باز میروند کارها. ﴿53﴾
[1024] یعنی از هیبت الهی، والله اعلم. [1025] یعنی به سوی حق. حاصل آن است که انبیا‡در اصولِ دین، متفقاند واختلافِ شرائع در فروع است و بس، والله اعلم. [1026] یعنی روز قیامت. [1027] یعنی جمعی در اسلام داخل شدند، والله اعلم. [1028] یعنی با من صله رحم کنید و ایذا نراسانید. [1029] مترجم گوید: یعنی اگر بر ضعیفی ظالم تعدی کند، بزرگانِ قبیله متفق شوند و انتقام کشند، والله اعلم. [1030] مترجم گوید: مغفرت در حق خود عزیمت است و انتقام رخصت و در حقِ ضعفای قوم، انتقام لازم است، مگر آن که ضعفا درگذارند، والله اعلم. [1031] مترجم گوید: اشارت، عبارت از دیدن خواب است و از القای علم در خاطر به طریق الهام و از پسِ پرده عبارت از آن است که آواز شنود و کسی را نبیند قسم ثالث آن است که فرشته به صورت آدمی متمثل شود و سخن گوید، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ حمٓ ١ وَٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ ٢ إِنَّا جَعَلۡنَٰهُ قُرۡءَٰنًا عَرَبِيّٗا لَّعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ ٣ وَإِنَّهُۥ فِيٓ أُمِّ ٱلۡكِتَٰبِ لَدَيۡنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ ٤ أَفَنَضۡرِبُ عَنكُمُ ٱلذِّكۡرَ صَفۡحًا أَن كُنتُمۡ قَوۡمٗا مُّسۡرِفِينَ ٥ وَكَمۡ أَرۡسَلۡنَا مِن نَّبِيّٖ فِي ٱلۡأَوَّلِينَ ٦ وَمَا يَأۡتِيهِم مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٧ فَأَهۡلَكۡنَآ أَشَدَّ مِنۡهُم بَطۡشٗا وَمَضَىٰ مَثَلُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٨ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡعَلِيمُ ٩ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ مَهۡدٗا وَجَعَلَ لَكُمۡ فِيهَا سُبُلٗا لَّعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ ١٠﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
حم. ﴿1﴾قسم به کتاب واضح! . ﴿2﴾که هرآیینه ما ساختیم این کتاب را کلام عربى، بود که شما بفهمید. ﴿3﴾و هرآیینه این کتاب ثبت است در لوح محفوظ نزدیک ما، هرآیینه این کتاب بلند قدر با حکمت است [1032]. ﴿4﴾آیا باز داریم از شما پند را اعراض کرده، براى آنکه هستید گروهى از حد رفته. ﴿5﴾و بسیار فرستادیم پیغامبران را در پیشینان. ﴿6﴾و نمىآید به ایشان هیچ پیغامبرى الاّ به او استهزاء میکردند. ﴿7﴾پس هلاک کردیم سختتر از قریش را [1033]به اعتبار دستدرازى و مذکور شد داستان نخستیان. ﴿8﴾و اگر سؤال کنى از ایشان که چه کس بیافرید آسمانها و زمین را؟ البته گویند: بیافرید آنها را خداى غالب دانا. ﴿9﴾وى آن است که ساخت براى شما زمین را بساطى و ساخت براى شما در زمین راهها بود که شما راه یابید. ﴿10﴾
﴿وَٱلَّذِي نَزَّلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءَۢ بِقَدَرٖ فَأَنشَرۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّيۡتٗاۚ كَذَٰلِكَ تُخۡرَجُونَ ١١ وَٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡأَزۡوَٰجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلۡفُلۡكِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ مَا تَرۡكَبُونَ ١٢ لِتَسۡتَوُۥاْ عَلَىٰ ظُهُورِهِۦ ثُمَّ تَذۡكُرُواْ نِعۡمَةَ رَبِّكُمۡ إِذَا ٱسۡتَوَيۡتُمۡ عَلَيۡهِ وَتَقُولُواْ سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَٰذَا وَمَا كُنَّا لَهُۥ مُقۡرِنِينَ ١٣ وَإِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ ١٤ وَجَعَلُواْ لَهُۥ مِنۡ عِبَادِهِۦ جُزۡءًاۚ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَكَفُورٞ مُّبِينٌ ١٥ أَمِ ٱتَّخَذَ مِمَّا يَخۡلُقُ بَنَاتٖ وَأَصۡفَىٰكُم بِٱلۡبَنِينَ ١٦ وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحۡمَٰنِ مَثَلٗا ظَلَّ وَجۡهُهُۥ مُسۡوَدّٗا وَهُوَ كَظِيمٌ ١٧ أَوَ مَن يُنَشَّؤُاْ فِي ٱلۡحِلۡيَةِ وَهُوَ فِي ٱلۡخِصَامِ غَيۡرُ مُبِينٖ ١٨ وَجَعَلُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ ٱلَّذِينَ هُمۡ عِبَٰدُ ٱلرَّحۡمَٰنِ إِنَٰثًاۚ أَشَهِدُواْ خَلۡقَهُمۡۚ سَتُكۡتَبُ شَهَٰدَتُهُمۡ وَيُسَۡٔلُونَ ١٩ وَقَالُواْ لَوۡ شَآءَ ٱلرَّحۡمَٰنُ مَا عَبَدۡنَٰهُمۗ مَّا لَهُم بِذَٰلِكَ مِنۡ عِلۡمٍۖ إِنۡ هُمۡ إِلَّا يَخۡرُصُونَ ٢٠ أَمۡ ءَاتَيۡنَٰهُمۡ كِتَٰبٗا مِّن قَبۡلِهِۦ فَهُم بِهِۦ مُسۡتَمۡسِكُونَ ٢١ بَلۡ قَالُوٓاْ إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّهۡتَدُونَ ٢٢﴾
و وى آن است که فرود آورد از آسمان آبى به آندازه پس زنده کردیم به آن شهر مرده را. همچنین برآورده خواهید شد [1034]. ﴿11﴾و وى آن است که بیافرید اقسام حیوانات تمام آن و ساخت براى شما کشتیها و از چهارپایان چیزی را که بر آن سوار شوید. ﴿12﴾تا راست بنشینید بر پشت مرکوب. باز یاد کنید نعمت پروردگار خود را وقتى که راست نشستید بر آن و بگویید: پاکى خداى را که مسخر ساخت براى ما این مرکوب و هرگز نبودیم بر آن توانا. ﴿13﴾و هرآیینه ما به سوى پروردگار خویش رجوع خواهیم کرد. ﴿14﴾و مقرر کردند براى خدا از بندگان او اولاد را، هرآیینه آدمى ناسپاس ظاهر است. ﴿15﴾آیا فرا گرفت خدا از مخلوقات خود دختران را و برگزیده است شما را بر پسران؟. ﴿16﴾و چون خبر داده شود یکى از ایشان به تولد آنچه مثل ساخته براى خدا [1035]، روى او سیاه گردد و او پر از غم باشد. ﴿17﴾آیا آن را که پرورده میشود در زیور و او در صفت خصومت ظاهر نمىگردد، براى خدا ثابت کردهاند؟. ﴿18﴾و دختر مقرر کردند فرشتگان را که بندگان خدایند. آیا حاضر بودند نزدیک آفرینش ایشان؟ نوشته خواهد شد این گواهى ایشان و پرسیده خواهند شد. ﴿19﴾و گفتند [کافران]: اگر خواستى خداى، پرستش نمیکردیم این فرشتگان را. نیست ایشان را به این مقدمه دانش. نیستند ایشان مگر دروغگوی. ﴿20﴾آیا دادهایم ایشان را کتابى پیش از قرآن، پس ایشان به آن کتاب چنگ زدهاند. ﴿21﴾[نى! نی!] بلکه گفتند: هرآیینه ما یافتیم پدران خود را بر دینى و هرآیینه ما بر پى ایشان راه یافتگانیم. ﴿22﴾
﴿ وَكَذَٰلِكَ مَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ فِي قَرۡيَةٖ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتۡرَفُوهَآ إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ ٢٣ ۞قَٰلَ أَوَلَوۡ جِئۡتُكُم بِأَهۡدَىٰ مِمَّا وَجَدتُّمۡ عَلَيۡهِ ءَابَآءَكُمۡۖ قَالُوٓاْ إِنَّا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ كَٰفِرُونَ ٢٤ فَٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡۖ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُكَذِّبِينَ ٢٥ وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦٓ إِنَّنِي بَرَآءٞ مِّمَّا تَعۡبُدُونَ ٢٦ إِلَّا ٱلَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُۥ سَيَهۡدِينِ ٢٧ وَجَعَلَهَا كَلِمَةَۢ بَاقِيَةٗ فِي عَقِبِهِۦ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ ٢٨ بَلۡ مَتَّعۡتُ هَٰٓؤُلَآءِ وَءَابَآءَهُمۡ حَتَّىٰ جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ وَرَسُولٞ مُّبِينٞ ٢٩ وَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ وَإِنَّا بِهِۦ كَٰفِرُونَ ٣٠ وَقَالُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنَ ٱلۡقَرۡيَتَيۡنِ عَظِيمٍ ٣١ أَهُمۡ يَقۡسِمُونَ رَحۡمَتَ رَبِّكَۚ نَحۡنُ قَسَمۡنَا بَيۡنَهُم مَّعِيشَتَهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۚ وَرَفَعۡنَا بَعۡضَهُمۡ فَوۡقَ بَعۡضٖ دَرَجَٰتٖ لِّيَتَّخِذَ بَعۡضُهُم بَعۡضٗا سُخۡرِيّٗاۗ وَرَحۡمَتُ رَبِّكَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ ٣٢ وَلَوۡلَآ أَن يَكُونَ ٱلنَّاسُ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ لَّجَعَلۡنَا لِمَن يَكۡفُرُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ لِبُيُوتِهِمۡ سُقُفٗا مِّن فِضَّةٖ وَمَعَارِجَ عَلَيۡهَا يَظۡهَرُونَ ٣٣﴾
و همچنین نفرستادیم پیش از تو در هیچ دیهى ترساننده را مگر گفتند منعمان آن ده: هرآیینه ما یافتیم پدران خود را بر دینى و هرآیینه ما بر پى ایشان متابعت کنندگانیم. ﴿23﴾گفت [پیغامبر]: آیا بر متابعت پدران مقرر مىنمایید اگرچه آوردهام به شما دینى که زیادهتر راه نماینده است از آنچه که بر آن یافتید پدران خود را، گفتند: هرآیینه ما به آنچه فرستاده شد شما را همراه آن، نامعتقدیم. ﴿24﴾پس انتقام کشیدیم از ایشان، پس در نگر چگونه بود عاقبت دروغدارندگان. ﴿25﴾و یاد کن چون گفت ابراهیم پدر خود را و قوم خود را: هرآیینه من بىتعلقم از آنچه شما پرستش میکنید. ﴿26﴾الاّ آن کسى که بیافرید مرا، پس هرآیینه او هدایت خواهد کرد مرا. ﴿27﴾و ساخت خداى تعالى کلمۀ توحید را سخنى باقى مانده در فرزندان او تا بود که کافران رجوع کنند [1036]. ﴿28﴾بلکه بهرهمند ساختیم ایشان را و پدران ایشان را تا وقتى که آمد بدیشان دین راست و پیغامبر ظاهر. ﴿29﴾و آنگاه که آمد بدیشان دین راست گفتند: این جادو است و هرآیینه ما بدان نامعتقدانیم. ﴿30﴾و گفتند: چرا نه فروفرستاده شد این قرآن بر مردى بزرگ از اهل این دو ده؟! [1037]. ﴿31﴾آیا ایشان قسمت میکنند رحمت پروردگار تو را. ما قسمت کردهایم در میان ایشان گذران ایشان را در زندگانى دنیا و بلند مرتبه ساختیم بعض ایشان را بر بعض تا سخره گیرد بعض ایشان بعضى را [1038]و رحمت پروردگار تو بهتر است از آنچه جمع میکنند. ﴿32﴾و اگر نه احتمال آن بود که میشدند مردمان همه یک گروه، البته مىساختیم براى کسی که نامعتقد است به خدا، براى خانههاى ایشان سقفها از نقره و نردبانها نیز که بر آن بالا برآیند. ﴿33﴾
﴿ وَلِبُيُوتِهِمۡ أَبۡوَٰبٗا وَسُرُرًا عَلَيۡهَا يَتَّكُِٔونَ ٣٤ وَزُخۡرُفٗاۚ وَإِن كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۚ وَٱلۡأٓخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلۡمُتَّقِينَ ٣٥ وَمَن يَعۡشُ عَن ذِكۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ نُقَيِّضۡ لَهُۥ شَيۡطَٰنٗا فَهُوَ لَهُۥ قَرِينٞ ٣٦ وَإِنَّهُمۡ لَيَصُدُّونَهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِيلِ وَيَحۡسَبُونَ أَنَّهُم مُّهۡتَدُونَ ٣٧ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَنَا قَالَ يَٰلَيۡتَ بَيۡنِي وَبَيۡنَكَ بُعۡدَ ٱلۡمَشۡرِقَيۡنِ فَبِئۡسَ ٱلۡقَرِينُ ٣٨ وَلَن يَنفَعَكُمُ ٱلۡيَوۡمَ إِذ ظَّلَمۡتُمۡ أَنَّكُمۡ فِي ٱلۡعَذَابِ مُشۡتَرِكُونَ ٣٩ أَفَأَنتَ تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ أَوۡ تَهۡدِي ٱلۡعُمۡيَ وَمَن كَانَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٤٠ فَإِمَّا نَذۡهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنۡهُم مُّنتَقِمُونَ ٤١ أَوۡ نُرِيَنَّكَ ٱلَّذِي وَعَدۡنَٰهُمۡ فَإِنَّا عَلَيۡهِم مُّقۡتَدِرُونَ ٤٢ فَٱسۡتَمۡسِكۡ بِٱلَّذِيٓ أُوحِيَ إِلَيۡكَۖ إِنَّكَ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٤٣ وَإِنَّهُۥ لَذِكۡرٞ لَّكَ وَلِقَوۡمِكَۖ وَسَوۡفَ تُسَۡٔلُونَ ٤٤ وَسَۡٔلۡ مَنۡ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رُّسُلِنَآ أَجَعَلۡنَا مِن دُونِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ءَالِهَةٗ يُعۡبَدُونَ ٤٥ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بَِٔايَٰتِنَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِۦ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٤٦ فَلَمَّا جَآءَهُم بَِٔايَٰتِنَآ إِذَا هُم مِّنۡهَا يَضۡحَكُونَ ٤٧ ﴾
و براى خانههاى ایشان دروازهها نیز از نقره و تختها که بر آن تکیه زده بنشینند. ﴿34﴾و مىساختیم تجمل بسیار و نیست همۀ این مگر اندک بهرهمندى زندگانى دنیا و آخرت نزدیک پروردگار تو متقیان راست. ﴿35﴾و هر که غافل شود از یاد خدا، بر گماریم براى او شیطانى پس آن شیطان او را همنشین بُوَد. ﴿36﴾و هرآیینه شیاطین بازمیدارند آدمیان را از راه و آدمیان مىپندارند که ایشان راه یافتگانند. ﴿37﴾تا آن وقت که آدمى بیاید پیش ما، گوید [با شیطان خود]: اى کاش در میان من و در میان تو مسافت مشرق و مغرب بودى پس بد همنشینى تو. ﴿38﴾و [گوییم]: سود ندهد شما را امروز از بس که ستم کردهاید آنکه شما در عذاب باهم شریک باشید. ﴿39﴾[یا محمد] آیا تو میتوانى شنوانید کرآن را یا راه میتوانى نمود کوران را و آن کس را که در گمراهى ظاهر است؟. ﴿40﴾پس اگر از این عالم ببریم تو را، پس البته ما از این جماعت انتقام کشندگانیم. ﴿41﴾یا این است که بنماییم تو را آنچه وعده دادیم به ایشان، پس هرآیینه ما بر ایشان تواناییم. ﴿42﴾پس چنگ زن به آنچه وحى فرستاده شد به سوى تو هرآیینه تو بر راه راستى. ﴿43﴾و هرآیینه قرآن پند است تو را و قوم تو را و شما سؤال کرده خواهید شد. ﴿44﴾و بپرس احوال آنان که فرستاده بودیم پیش از تو از پیغامبران خود. آیا ساخته بودیم بجز خدا معبودان دیگر که پرستش کرده شود آنها را؟. ﴿45﴾و هرآیینه فرستادیم موسى را با نشانههاى خود به سوى فرعون و اشراف قوم او، پس گفت: هرآیینه من پیغامبر پروردگار عالمهایم. ﴿46﴾پس آن هنگام که آمد بدیشان با نشانههاى ما، ناگهان ایشان از آن نشانهها میخندیدند. ﴿47﴾
﴿ وَمَا نُرِيهِم مِّنۡ ءَايَةٍ إِلَّا هِيَ أَكۡبَرُ مِنۡ أُخۡتِهَاۖ وَأَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡعَذَابِ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ ٤٨ وَقَالُواْ يَٰٓأَيُّهَ ٱلسَّاحِرُ ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ إِنَّنَا لَمُهۡتَدُونَ ٤٩ فَلَمَّا كَشَفۡنَا عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابَ إِذَا هُمۡ يَنكُثُونَ ٥٠ وَنَادَىٰ فِرۡعَوۡنُ فِي قَوۡمِهِۦ قَالَ يَٰقَوۡمِ أَلَيۡسَ لِي مُلۡكُ مِصۡرَ وَهَٰذِهِ ٱلۡأَنۡهَٰرُ تَجۡرِي مِن تَحۡتِيٓۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ ٥١ أَمۡ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡ هَٰذَا ٱلَّذِي هُوَ مَهِينٞ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ ٥٢ فَلَوۡلَآ أُلۡقِيَ عَلَيۡهِ أَسۡوِرَةٞ مِّن ذَهَبٍ أَوۡ جَآءَ مَعَهُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ مُقۡتَرِنِينَ ٥٣ فَٱسۡتَخَفَّ قَوۡمَهُۥ فَأَطَاعُوهُۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ ٥٤ فَلَمَّآ ءَاسَفُونَا ٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٥٥ فَجَعَلۡنَٰهُمۡ سَلَفٗا وَمَثَلٗا لِّلۡأٓخِرِينَ ٥٦ ۞وَلَمَّا ضُرِبَ ٱبۡنُ مَرۡيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوۡمُكَ مِنۡهُ يَصِدُّونَ ٥٧ وَقَالُوٓاْ ءَأَٰلِهَتُنَا خَيۡرٌ أَمۡ هُوَۚ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلَۢاۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٌ خَصِمُونَ ٥٨ إِنۡ هُوَ إِلَّا عَبۡدٌ أَنۡعَمۡنَا عَلَيۡهِ وَجَعَلۡنَٰهُ مَثَلٗا لِّبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٥٩ وَلَوۡ نَشَآءُ لَجَعَلۡنَا مِنكُم مَّلَٰٓئِكَةٗ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَخۡلُفُونَ ٦٠ ﴾
و نمىنمودیم به ایشان هیچ نشانهای مگر وى بزرگتر بود از قرین خود و گرفتار کردیم ایشان را به عقوبت بود که ایشان رجوع کنند. ﴿48﴾و گفتند: اى جادوگر دعا کن براى ما به جناب پروردگار خود به آن اسماء که وحى کرده است نزدیک تو هرآیینه ما راه یافتگانیم [1039]. ﴿49﴾پس آن هنگام که دور کردیم از ایشان عقوبت را ناگهان ایشان عهد مىشکنند. ﴿50﴾و آواز داد فرعون در میان قوم خود گفت: اى قوم من! آیا نیست به دست من پادشاهى مصر و این جویها میرود زیر کوشک من آیا نمىبینید؟. ﴿51﴾نى! بلکه من بهترم از این شخص که وى خوار است و نزدیک نیست که سخن واضح گوید [1040]. ﴿52﴾پس چرا نَفرود آورده شد بر این شخص دستوانها از زر یا چرا نیامد همراه او فرشتگان مجتمع شده؟. ﴿53﴾پس بىعقل کرد قوم خود را، پس قبول کردند فرمان او را، هرآیینه ایشان بودند گروه فاسق. ﴿54﴾پس آن هنگام که به خشم آوردند ما را انتقام کشیدیم از ایشان، پس غرق ساختیم همه ایشان را یکجا. ﴿55﴾پس ساختیم ایشان را پیش رو و داستانى پسینیان را. ﴿56﴾و آنگاه [1041]که داستانى زده شد به پسر مریم، ناگاه قوم تو از این داستانى به خوش وقتى آواز بلند مىکنند. ﴿57﴾و گفتند: آیا معبودان ما بهتراند یا عیسى؟ این حرف نزدند با تو مگر به مکابره، بلکه ایشان قومى خصومت کنندهاند. ﴿58﴾نیست عیسى مگر بندهای که انعام کردهایم بر وى و ساختیم او را نشانهای براى بنى اسراییل. ﴿59﴾و اگر مىخواستیم، البته کردمى که بدل شما فرشتگان در زمین خلیفه شوند. ﴿60﴾
﴿ وَإِنَّهُۥ لَعِلۡمٞ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمۡتَرُنَّ بِهَا وَٱتَّبِعُونِۚ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ ٦١ وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُۖ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٞ ٦٢ وَلَمَّا جَآءَ عِيسَىٰ بِٱلۡبَيِّنَٰتِ قَالَ قَدۡ جِئۡتُكُم بِٱلۡحِكۡمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعۡضَ ٱلَّذِي تَخۡتَلِفُونَ فِيهِۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ٦٣ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ ٦٤ فَٱخۡتَلَفَ ٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَيۡنِهِمۡۖ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡ عَذَابِ يَوۡمٍ أَلِيمٍ ٦٥ هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّا ٱلسَّاعَةَ أَن تَأۡتِيَهُم بَغۡتَةٗ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ٦٦ ٱلۡأَخِلَّآءُ يَوۡمَئِذِۢ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوٌّ إِلَّا ٱلۡمُتَّقِينَ ٦٧ يَٰعِبَادِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡكُمُ ٱلۡيَوۡمَ وَلَآ أَنتُمۡ تَحۡزَنُونَ ٦٨ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَكَانُواْ مُسۡلِمِينَ ٦٩ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ أَنتُمۡ وَأَزۡوَٰجُكُمۡ تُحۡبَرُونَ ٧٠ يُطَافُ عَلَيۡهِم بِصِحَافٖ مِّن ذَهَبٖ وَأَكۡوَابٖۖ وَفِيهَا مَا تَشۡتَهِيهِ ٱلۡأَنفُسُ وَتَلَذُّ ٱلۡأَعۡيُنُۖ وَأَنتُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٧١ وَتِلۡكَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِيٓ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٧٢ لَكُمۡ فِيهَا فَٰكِهَةٞ كَثِيرَةٞ مِّنۡهَا تَأۡكُلُونَ ٧٣ ﴾
و هرآیینه عیسى نشانهای است قیامت را، پس شبهه مکنید در قیامت و [بگو: یا محمد] پیروى من کنید این است راه راست. ﴿61﴾و باز ندارد شما را شیطان، هرآیینه او در حق شما دشمن ظاهر است. ﴿62﴾و آنگاه که آمد عیسى با معجزهها گفت: آوردهام به شما حکمت را و آمدهام تا بیان کنم براى شما بعض آنچه اختلاف میکنید در آن. پس بترسید از خدا و فرمان من برید. ﴿63﴾هرآیینه خدا پروردگار من و پروردگار شما است پس پرستید او را این است راه راست. ﴿64﴾پس اختلاف کردند جماعتها در میان خویش، پس واى آنان را که ستم کردند از عقوبت روز درد دهنده. ﴿65﴾آیا انتظار نمىکنند مگر قیامت را که بیاید بدیشان ناگهان و ایشان خبردار نباشند. ﴿66﴾دوستان آن روز بعض ایشان با بعض دشمن باشند مگر پرهیزگاران گفته شود. ﴿67﴾گفته شود: اى بندگان من! نیست هیچ ترس بر شما امروز و نه شما اندوهگین شوید. ﴿68﴾آن بندگان من که ایمان آوردند به آیتهاى ما و مسلمان بودند. ﴿69﴾گفته شود: درآیید به بهشت شما و زنان شما خوشحال ساخته. ﴿70﴾گردانیده شود بر ایشان کاسههاى پهندار از زر و کوزهها نیز و در بهشت باشد آنچه خواهش کند نفس و لذّت گیرد از دیدن او چشمها و شما اینجا جاویدان باشید. ﴿71﴾و این، آن بهشت است که عطا کرده شد شما را به سبب آنچه عمل مىکردید. ﴿72﴾شما راست اینجا میوۀ بسیار که از آن میخورید. ﴿73﴾
﴿ إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَٰلِدُونَ ٧٤ لَا يُفَتَّرُ عَنۡهُمۡ وَهُمۡ فِيهِ مُبۡلِسُونَ ٧٥ وَمَا ظَلَمۡنَٰهُمۡ وَلَٰكِن كَانُواْ هُمُ ٱلظَّٰلِمِينَ ٧٦ وَنَادَوۡاْ يَٰمَٰلِكُ لِيَقۡضِ عَلَيۡنَا رَبُّكَۖ قَالَ إِنَّكُم مَّٰكِثُونَ ٧٧ لَقَدۡ جِئۡنَٰكُم بِٱلۡحَقِّ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَكُمۡ لِلۡحَقِّ كَٰرِهُونَ ٧٨ أَمۡ أَبۡرَمُوٓاْ أَمۡرٗا فَإِنَّا مُبۡرِمُونَ ٧٩ أَمۡ يَحۡسَبُونَ أَنَّا لَا نَسۡمَعُ سِرَّهُمۡ وَنَجۡوَىٰهُمۚ بَلَىٰ وَرُسُلُنَا لَدَيۡهِمۡ يَكۡتُبُونَ ٨٠ قُلۡ إِن كَانَ لِلرَّحۡمَٰنِ وَلَدٞ فَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡعَٰبِدِينَ ٨١ سُبۡحَٰنَ رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ عَمَّا يَصِفُونَ ٨٢ فَذَرۡهُمۡ يَخُوضُواْ وَيَلۡعَبُواْ حَتَّىٰ يُلَٰقُواْ يَوۡمَهُمُ ٱلَّذِي يُوعَدُونَ ٨٣ وَهُوَ ٱلَّذِي فِي ٱلسَّمَآءِ إِلَٰهٞ وَفِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَٰهٞۚ وَهُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡعَلِيمُ ٨٤ وَتَبَارَكَ ٱلَّذِي لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا وَعِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٨٥ وَلَا يَمۡلِكُ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِهِ ٱلشَّفَٰعَةَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِٱلۡحَقِّ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ ٨٦ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَهُمۡ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ ٨٧ وَقِيلِهِۦ يَٰرَبِّ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمٞ لَّا يُؤۡمِنُونَ ٨٨ فَٱصۡفَحۡ عَنۡهُمۡ وَقُلۡ سَلَٰمٞۚ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ ٨٩ ﴾
هرآیینه گناهکاران در عذاب دوزخ جاویدانند. ﴿74﴾سست کرده نشود از ایشان عقوبت و ایشان در آن عذاب نامید شده خاموش باشند. ﴿75﴾و ستم نکردیم بر ایشان و لیکن ایشان بودند ستمکاران. ﴿76﴾و آواز دهند که اى مالک! باید که به مرگ حکم کند بر ما پروردگار تو. مالک گوید: هرآیینه شما همیشه باشندگانید. ﴿77﴾هرآیینه آوردیم به شما سخن راست را و لیکن اکثر شما سخن راست را ناخواهانید. ﴿78﴾آیا عزم مصمم کردهاند بر کارى؟ پس هرآیینه ما نیز عزم مصمم کنندگانیم. ﴿79﴾آیا مىپندارند که ما نمىشنویم سخن پنهان ایشان را و سر گوشى ایشان را؟ آرى! مىشنویم و فرستادگان ما نزدیک ایشان مینویسند. ﴿80﴾بگو: اگر به فرض باشد خدا را فرزندى پس من نخستین عبادت کنندگان باشم. ﴿81﴾پاک است پروردگار آسمانها و زمین. خداوند عرش از آنچه بیان مىکنند. ﴿82﴾پس بگذار ایشان را تا در باطل بحث کنند و بازى پیش گیرند تا آنکه ملاقات کنند به آن روز خود که وعده داده میشود ایشان را. ﴿83﴾و اوست آن که در آسمان فرمان رواست و در زمین فرمانروا و اوست با حکمت دانا. ﴿84﴾و بسیار با برکت است آن که او راست پادشاهى آسمانها و زمین و آنچه در میان هر دو است و نزدیک اوست علم قیامت و به سوى او رجوع کرده شوید. ﴿85﴾و نمىتوانند آنانکه کفار پرستش میکنند بجز خدا، شفاعت کردن لیکن کسی که گواهى راست داده باشند و ایشان میدانند [1042]. ﴿86﴾و اگر سؤال کنى از ایشان که کدام کس بیافرید ایشان را، البته گویند: خدا آفریده است. پس از کجا برگردانیده مىشوند؟. ﴿87﴾و بسا دعا پیغامبر که: اى پروردگار من! هرآیینه ایشان گروهى هستند که ایمان نمىآرند. ﴿88﴾فرمودیم اعراض کن از ایشان و بگو: سلام وداع! پس خواهند دانست. ﴿89﴾
[1032] مترجم گوید: قسم خوردن به چیزی برای اثبات همان چیز، یا لازم آن چیز کنایت است به آنکه آن چیز خود دلیل خود است، چنانکه گویند: «قسم به لب میگون تو و زلفِ شبگونِ تو که تو معشوقِ دلربایی»، والله اعلم. [1033] یعنی عاد وثمود که از قریش قویتر بودند. [1034] یعنی از قبور. [1035] یعنی به تولد دختری، والله اعلم. [1036] یعنی انبیا و اولیا در اولاد حضرت ابراهیم، علیه السلام، پیدا شدند. [1037] یعنی یکی از متموّلانِ مکه و طائف، والله اعلم. [1038] یعنی به چشم حقارت نگرد، والله اعلم. [1039] یعنی مسلمان شویم. [1040] یعنی در زبان حضرت موسی÷ لکنت بود، والله اعلم. [1041] مترجم گوید: بر این مسأله که هیچ کس غیر خدای تعالی معبود نیست، مشرکان ایراد کردند که ترسایان عیسی را میپرستند و اگر وی نیز معبود نبود ما را ضی شدیم که اله ما با عیسی باشند گمان کردند که به حجتِ غالب آمدند. خدای تعالی کشف شبهه فرمود، والله اعلم. [1042] یعنی اهل توحید را شفاعت کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ حمٓ ١ وَٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ ٢ إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِي لَيۡلَةٖ مُّبَٰرَكَةٍۚ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ ٣ فِيهَا يُفۡرَقُ كُلُّ أَمۡرٍ حَكِيمٍ ٤ أَمۡرٗا مِّنۡ عِندِنَآۚ إِنَّا كُنَّا مُرۡسِلِينَ ٥ رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٦ رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ٧ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحۡيِۦ وَيُمِيتُۖ رَبُّكُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٨ بَلۡ هُمۡ فِي شَكّٖ يَلۡعَبُونَ ٩ فَٱرۡتَقِبۡ يَوۡمَ تَأۡتِي ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِينٖ ١٠ يَغۡشَى ٱلنَّاسَۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٞ ١١ رَّبَّنَا ٱكۡشِفۡ عَنَّا ٱلۡعَذَابَ إِنَّا مُؤۡمِنُونَ ١٢ أَنَّىٰ لَهُمُ ٱلذِّكۡرَىٰ وَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مُّبِينٞ ١٣ ثُمَّ تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَقَالُواْ مُعَلَّمٞ مَّجۡنُونٌ ١٤ إِنَّا كَاشِفُواْ ٱلۡعَذَابِ قَلِيلًاۚ إِنَّكُمۡ عَآئِدُونَ ١٥ يَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ١٦ ۞وَلَقَدۡ فَتَنَّا قَبۡلَهُمۡ قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَ وَجَآءَهُمۡ رَسُولٞ كَرِيمٌ ١٧ أَنۡ أَدُّوٓاْ إِلَيَّ عِبَادَ ٱللَّهِۖ إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ ١٨
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
حم. ﴿1﴾قسم به کتاب واضح. ﴿2﴾که هرآیینه ما فرود آوردیم این کتاب را در شب مبارک [1043]، هرآیینه ما بودیم ترساننده. ﴿3﴾در آن شب مبارک فیصل کرده میشود هر کار استوار را. ﴿4﴾فرود آوردیم آن را به وحى کردن از نزدیک خویش، هرآیینه ما بودیم فرستنده [1044]. ﴿5﴾فرود آوردیم آن را به سبب بخشایش از نزدیک پروردگار تو هرآیینه اوست شنوای دانا. ﴿6﴾پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان این هر دو است، اگر یقین کنندهاید. ﴿7﴾نیست هیچ معبود مگر او زنده میکند و مىمیراند. پروردگار شما است و پروردگار پدران پیشین شما. ﴿8﴾بلکه کافران در شبههاند، بازى مىکنند. ﴿9﴾پس منتظر باش روزى را که بیارد آسمان دودى ظاهر. ﴿10﴾که فروگیرد مردمان را این عذاب درد دهنده است. ﴿11﴾گویند: اى پروردگار ما! دور کن از ما عذاب هرآیینه ما مسلمان مىشویم. ﴿12﴾چگونه بُوَد ایشان را پند گرفتن؟ و به تحقیق آمده بود بدیشان پیغامبر ظاهر. ﴿13﴾باز روى گردانیدند از دو گفتند: این شخص آموخته شده است دیوانه است. ﴿14﴾هرآیینه ما دور کنندۀ عذابیم اندکى، هرآیینه شما عود کنندهاید در کفر. ﴿15﴾روزی که درگرفت کنیم آن را درگرفت کردن بزرگ هرآیینه ما انتقام کشندهایم. ﴿16﴾و هرآیینه ما امتحان کردیم پیش ایشان قوم فرعون را و آمد بدیشان پیغامبرى گرامى قدر. ﴿17﴾به این سخن که تسلیم کنید به من بندگان خدا را [1045]، هرآیینه من براى شما پیغامبر باامانتم.﴿18﴾
﴿ وَأَن لَّا تَعۡلُواْ عَلَى ٱللَّهِۖ إِنِّيٓ ءَاتِيكُم بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٖ ١٩ وَإِنِّي عُذۡتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمۡ أَن تَرۡجُمُونِ ٢٠ وَإِن لَّمۡ تُؤۡمِنُواْ لِي فَٱعۡتَزِلُونِ ٢١ فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنَّ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمٞ مُّجۡرِمُونَ ٢٢ فَأَسۡرِ بِعِبَادِي لَيۡلًا إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ ٢٣ وَٱتۡرُكِ ٱلۡبَحۡرَ رَهۡوًاۖ إِنَّهُمۡ جُندٞ مُّغۡرَقُونَ ٢٤ كَمۡ تَرَكُواْ مِن جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ ٢٥ وَزُرُوعٖ وَمَقَامٖ كَرِيمٖ ٢٦ وَنَعۡمَةٖ كَانُواْ فِيهَا فَٰكِهِينَ ٢٧ كَذَٰلِكَۖ وَأَوۡرَثۡنَٰهَا قَوۡمًا ءَاخَرِينَ ٢٨ فَمَا بَكَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلسَّمَآءُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَا كَانُواْ مُنظَرِينَ ٢٩ وَلَقَدۡ نَجَّيۡنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ مِنَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡمُهِينِ ٣٠ مِن فِرۡعَوۡنَۚ إِنَّهُۥ كَانَ عَالِيٗا مِّنَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ ٣١ وَلَقَدِ ٱخۡتَرۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ عِلۡمٍ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ ٣٢ وَءَاتَيۡنَٰهُم مِّنَ ٱلۡأٓيَٰتِ مَا فِيهِ بَلَٰٓؤٞاْ مُّبِينٌ ٣٣ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَيَقُولُونَ ٣٤ إِنۡ هِيَ إِلَّا مَوۡتَتُنَا ٱلۡأُولَىٰ وَمَا نَحۡنُ بِمُنشَرِينَ ٣٥ فَأۡتُواْ بَِٔابَآئِنَآ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٣٦ أَهُمۡ خَيۡرٌ أَمۡ قَوۡمُ تُبَّعٖ وَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ أَهۡلَكۡنَٰهُمۡۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ مُجۡرِمِينَ ٣٧ وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا لَٰعِبِينَ ٣٨ مَا خَلَقۡنَٰهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٣٩ ﴾
و سرکشى مکنید بر خدا. هرآیینه من بیارم پیش شما حجت ظاهر را. ﴿19﴾و هرآیینه من پناه گرفتم به پروردگار خود و پروردگار شما از آنکه سنگسار کنید مرا. ﴿20﴾و اگر باور ندارید مرا، پس یکسو شوید از من. ﴿21﴾پس دعا کرد به جناب پروردگار خود که این جماعت قوم گناهکارانند. ﴿22﴾پس گفتیم: ببر بندگان مرا وقت شب، هرآیینه شما را تعاقب کرده شود. ﴿23﴾و بگذار دریا را آرمیده، هرآیینه آن جماعت لشکرى هست غرق شده. ﴿24﴾بسیار گذاشتند از بوستانها و چشمهها. ﴿25﴾و کشتها و محل گرامى. ﴿26﴾و گذران با رفاهیت که در آن محظوظ بودند. ﴿27﴾همچنین شد و عطا کردیم این چیزها گروهى دیگر را. ﴿28﴾پس نَگِریست بر قوم فرعون آسمان و زمین و نشدند مهلت داده شده. ﴿29﴾و هرآیینه ما خلاص کردیم بنى اسراییل را از عذاب خوارکننده. ﴿30﴾که از جانب فرعون بود، هرآیینه فرعون بود سرکشى از تعدى کنندگان. ﴿31﴾و هرآیینه برگزیدیم بنى اسراییل را دانسته بر عالمها. ﴿32﴾و دادیم ایشان را از قسم معجزات آنچه در آن امتحان ظاهر بود. ﴿33﴾هرآیینه آن جماعت میگویند: ﴿34﴾که نیست عاقبت کار مگر همین موت نخستین و نیستیم برانگیخته شده. ﴿35﴾پس بیارید پدران ما را اگر هستید راستگو. ﴿36﴾آیا این جماعت بهتراند یا قوم «تُبّع» و آنانکه پیش از ایشان بودند؟ هلاک ساختیم آنها را، هرآیینه آنها گناهکاران بودند. ﴿37﴾و نیافریدیم آسمانها و زمین را و آنچه میان هر دو است بازىکنان. ﴿38﴾نیافریدم این هر دو را مگر به تدبیر درست و لیکن اکثر ایشان نمیدانند. ﴿39﴾
﴿ إِنَّ يَوۡمَ ٱلۡفَصۡلِ مِيقَٰتُهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٤٠ يَوۡمَ لَا يُغۡنِي مَوۡلًى عَن مَّوۡلٗى شَيۡٔٗا وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ ٤١ إِلَّا مَن رَّحِمَ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ٤٢ إِنَّ شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ ٤٣ طَعَامُ ٱلۡأَثِيمِ ٤٤ كَٱلۡمُهۡلِ يَغۡلِي فِي ٱلۡبُطُونِ ٤٥ كَغَلۡيِ ٱلۡحَمِيمِ ٤٦ خُذُوهُ فَٱعۡتِلُوهُ إِلَىٰ سَوَآءِ ٱلۡجَحِيمِ ٤٧ ثُمَّ صُبُّواْ فَوۡقَ رَأۡسِهِۦ مِنۡ عَذَابِ ٱلۡحَمِيمِ ٤٨ ذُقۡ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡكَرِيمُ ٤٩ إِنَّ هَٰذَا مَا كُنتُم بِهِۦ تَمۡتَرُونَ ٥٠ إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٖ ٥١ فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ ٥٢ يَلۡبَسُونَ مِن سُندُسٖ وَإِسۡتَبۡرَقٖ مُّتَقَٰبِلِينَ ٥٣ كَذَٰلِكَ وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِينٖ ٥٤ يَدۡعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَٰكِهَةٍ ءَامِنِينَ ٥٥ لَا يَذُوقُونَ فِيهَا ٱلۡمَوۡتَ إِلَّا ٱلۡمَوۡتَةَ ٱلۡأُولَىٰۖ وَوَقَىٰهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ ٥٦ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّكَۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ٥٧ فَإِنَّمَا يَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٥٨ فَٱرۡتَقِبۡ إِنَّهُم مُّرۡتَقِبُونَ ٥٩ ﴾
هرآیینه روز قیامت میعاد ایشان است، همه یکجا. ﴿40﴾روزی که دفع نکند هیچ دوستى از دوست دیگر چیز و نه ایشان را نصرت داده شود. ﴿41﴾مگر آنکه رحم کرد بر او خدا هرآیینه خدا غالب مهربان است. ﴿42﴾هرآیینه درخت زقوم. ﴿43﴾طعام گناهکار است. ﴿44﴾مثل مس گداخته شده بجوشد در شکمها. ﴿45﴾مانند جوشیدن آب گرم گوییماى. ﴿46﴾[گوییم ای فرشتگان]: بگیرید این گناهکار را، پس به سختى بکشیدش به سوى میان دوزخ. ﴿47﴾بار بریزید بالایى سر او از آب گرم که عقوبت است. ﴿48﴾گوییم: بچش هرآیینه تویى به زعم خود بزرگوار گرامى قدر. ﴿49﴾هرآیینه این است آنچه در آن شبهه میکردید. ﴿50﴾هرآیینه متقیان در جایگاه با امن باشند. ﴿51﴾در بوستانها و چشمهها. ﴿52﴾بپوشند از حریر نازک و حریر لک رو به روى یکدیگر شده. ﴿53﴾اینچنین باشد حال و کدخدا کنیم ایشان را با حور گشاده چشم. ﴿54﴾بطلبند آنجا هر میوه ایمن شده. ﴿55﴾نچشند آنجا مرگ، لیکن چشنده بودند مرگ نخستین را و نگاهداشت ایشان را خداى از عذاب دوزخ. ﴿56﴾به سبب بخشایش از جانب پروردگار تو، این است فیروزى بزرگ. ﴿57﴾جز این نیست که آسان ساختیم قرآن را به زبان تو تا بود که ایشان پندپذیر شوند. ﴿58﴾پس منتظر باش، هرآیینه ایشان نیز منتظرانند. ﴿59﴾
[1043] یعنی لیلة القدر. [1044] یعنی بر پیغامبر فرود آوردیم آن را. [1045] مترجم گوید: این وعده متحقق شود. خدای تعالی در قریش قحط انداخت تا آنکه از شدتِ جوع یا از کثرت بخار جَوّ چون دودی مصسوس میشد و ایشان به خدای تعالی رجوع کردند. خدای تعالی قحط را دور فرمود. باز بر گفر اصرار کردند. خدای تعالی روز بدر از ایشان انتقام کشید که هفتاد کس را از رؤسای ایشان کُشت و هفتاد کس را اسیر ساخت، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ حمٓ ١ تَنزِيلُ ٱلۡكِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ ٢ إِنَّ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ لَأٓيَٰتٖ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ ٣ وَفِي خَلۡقِكُمۡ وَمَا يَبُثُّ مِن دَآبَّةٍ ءَايَٰتٞ لِّقَوۡمٖ يُوقِنُونَ ٤ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن رِّزۡقٖ فَأَحۡيَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَا وَتَصۡرِيفِ ٱلرِّيَٰحِ ءَايَٰتٞ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ ٥ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱللَّهِ نَتۡلُوهَا عَلَيۡكَ بِٱلۡحَقِّۖ فَبِأَيِّ حَدِيثِۢ بَعۡدَ ٱللَّهِ وَءَايَٰتِهِۦ يُؤۡمِنُونَ ٦ وَيۡلٞ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٖ ٧ يَسۡمَعُ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسۡتَكۡبِرٗا كَأَن لَّمۡ يَسۡمَعۡهَاۖ فَبَشِّرۡهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٖ ٨ وَإِذَا عَلِمَ مِنۡ ءَايَٰتِنَا شَيًۡٔا ٱتَّخَذَهَا هُزُوًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ ٩ مِّن وَرَآئِهِمۡ جَهَنَّمُۖ وَلَا يُغۡنِي عَنۡهُم مَّا كَسَبُواْ شَيۡٔٗا وَلَا مَا ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡلِيَآءَۖ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٌ ١٠ هَٰذَا هُدٗىۖ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ لَهُمۡ عَذَابٞ مِّن رِّجۡزٍ أَلِيمٌ ١١ ۞ٱللَّهُ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡبَحۡرَ لِتَجۡرِيَ ٱلۡفُلۡكُ فِيهِ بِأَمۡرِهِۦ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ١٢ وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا مِّنۡهُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ ١٣
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
حم [1046]. ﴿1﴾فروفرستادن این کتاب از جانب خداى غالب با حکمت است. ﴿2﴾هرآیینه در آسمانها و زمین نشانهها است باوردارندگان را. ﴿3﴾و در آفرینش شما و در آفرینش آنچه پراکنده میسازد از جانوران، نشانهها است قومى را که یقین میکنند. ﴿4﴾در آمدوشدِ شب و روز و در آنکه فرود آورد خدا از آسمان روزى را، پس زنده کرد به سبب باران زمین را بعد مرده بودن آن و در گردانیدن بادها نشانهها است قومى را که درمىیابند. ﴿5﴾این نشانههاى خدا است، میخوانیم آن را بر تو به راستى. پس به کدام سخن بعد پند خدا و آیتهاى او ایمان آرند؟!. ﴿6﴾واى هر دروغگوى گناهکار را. ﴿7﴾مىشنود آیاتِ خدا راکه خوانده مىشود بر وى، باز لازم میگیرد کفر تکبر کرده. گویا نشنیده است آن را، پس مژده ده او را به عذاب درد دهنده. ﴿8﴾و چون واقف شد بر چیزى از آیات ما تمسخر گیرد آن را آن جماعت ایشان را است عذاب خوار کننده. ﴿9﴾آن طرف ایشان دوزخ است و دفع نکند از ایشان آنچه کسب کردند چیزی را و دفع نکند نیز آنکه دوستان گرفتهاند بجز خدا و ایشان راست عذاب بزرگ. ﴿10﴾این قرآن هدایت است و آنانکه کافر شدند به آیات پروردگار خویش ایشان راست عذاب درد دهنده از جنس عقوبت سخت. ﴿11﴾خدای آن است که مسخّر کرد براى شما دریا را تا روان شوند کشتیها در آن به فرمان او و تا طلب معیشت کنید از فضل او و بود که شما شکرگزارى کنید. ﴿12﴾و مسخر کرد براى شما آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است، همه یکجا پدید آورده از جانب خود. هرآیینه در این مقدمه نشانهها است گروهى را که تفکر مىکنند. ﴿13﴾
﴿قُل لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ يَغۡفِرُواْ لِلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ أَيَّامَ ٱللَّهِ لِيَجۡزِيَ قَوۡمَۢا بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ١٤ مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَسَآءَ فَعَلَيۡهَاۖ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ تُرۡجَعُونَ ١٥ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحُكۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَفَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦ وَءَاتَيۡنَٰهُم بَيِّنَٰتٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡرِۖ فَمَا ٱخۡتَلَفُوٓاْ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡيَۢا بَيۡنَهُمۡۚ إِنَّ رَبَّكَ يَقۡضِي بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ ١٧ ثُمَّ جَعَلۡنَٰكَ عَلَىٰ شَرِيعَةٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡرِ فَٱتَّبِعۡهَا وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ ١٨ إِنَّهُمۡ لَن يُغۡنُواْ عَنكَ مِنَ ٱللَّهِ شَيۡٔٗاۚ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۖ وَٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلۡمُتَّقِينَ ١٩ هَٰذَا بَصَٰٓئِرُ لِلنَّاسِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّقَوۡمٖ يُوقِنُونَ ٢٠ أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِينَ ٱجۡتَرَحُواْ ٱلسَّئَِّاتِ أَن نَّجۡعَلَهُمۡ كَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَوَآءٗ مَّحۡيَاهُمۡ وَمَمَاتُهُمۡۚ سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ ٢١ وَخَلَقَ ٱللَّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّ وَلِتُجۡزَىٰ كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ٢٢﴾
بگو مسلمانان را که: درگذر کنند از آن جماعت که توقع روزهاى خدا ندارند [1047]تا سزا دهد خدا گروهى را از ایشان به حسب آنچه میکردند. ﴿14﴾هر که بکند کار شایسته، پس نفع او راست و هر که بد کارى کند پس وبال برو است باز به سوى پروردگار خویش رجوع کرده خواهد شد. ﴿15﴾و هرآیینه دادیم بنى اسراییل را کتاب و دانشمندى و پیغامبرى و روزى دادیم ایشان را از نعمتهاى پاکیزه و فضیلت دادیم ایشان را بر عالمها. ﴿16﴾و دادیم ایشان را نشانهها واضح در باب دین، پس اختلاف نکردند مگر بعد از آنکه آمد بدیشان دانش از روى تعدّى با یکدیگر، هرآیینه پروردگار تو فیصل کند میان ایشان روز قیامت در آنچه اختلاف میکردند در آن. ﴿17﴾باز ساختیم تو را بر راه ظاهر از دین، پس پیروى کن آن را و پیروى مکن خواهش آنانکه نمیدانند. ﴿18﴾هرآیینه ایشان دفع نخواهند کرد از تو چیزى از عقوبت خدا و هرآیینه ستمکاران بعض ایشان کارسازان بعضاند و خدا کارساز متقیان است. ﴿19﴾این قرآن، دلیلها که واضح است مردمان را و هدایت است و بخشایش گروهى را که یقین میکنند. ﴿20﴾آیا پنداشتند آنانکه کردند جرمها که بکنیم ایشان را مانند آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، یکسان باشند زندگانى ایشان و مردن ایشان بد حکم ایشان است این حکم. ﴿21﴾و آفرید خدا آسمانها و زمین به تدبیر درست و تا عاقبت کار جزا داده شود هر شخصى به حسب آنچه عمل کرده است و بر ایشان ستم کرده نشود. ﴿22﴾
﴿ أَفَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ وَأَضَلَّهُ ٱللَّهُ عَلَىٰ عِلۡمٖ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمۡعِهِۦ وَقَلۡبِهِۦ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِۦ غِشَٰوَةٗ فَمَن يَهۡدِيهِ مِنۢ بَعۡدِ ٱللَّهِۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ٢٣ وَقَالُواْ مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا ٱلدُّنۡيَا نَمُوتُ وَنَحۡيَا وَمَا يُهۡلِكُنَآ إِلَّا ٱلدَّهۡرُۚ وَمَا لَهُم بِذَٰلِكَ مِنۡ عِلۡمٍۖ إِنۡ هُمۡ إِلَّا يَظُنُّونَ ٢٤ وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٖ مَّا كَانَ حُجَّتَهُمۡ إِلَّآ أَن قَالُواْ ٱئۡتُواْ بَِٔابَآئِنَآ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٢٥ قُلِ ٱللَّهُ يُحۡيِيكُمۡ ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ ثُمَّ يَجۡمَعُكُمۡ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَا رَيۡبَ فِيهِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٢٦ وَلِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَيَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ يَوۡمَئِذٖ يَخۡسَرُ ٱلۡمُبۡطِلُونَ ٢٧ وَتَرَىٰ كُلَّ أُمَّةٖ جَاثِيَةٗۚ كُلُّ أُمَّةٖ تُدۡعَىٰٓ إِلَىٰ كِتَٰبِهَا ٱلۡيَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٢٨ هَٰذَا كِتَٰبُنَا يَنطِقُ عَلَيۡكُم بِٱلۡحَقِّۚ إِنَّا كُنَّا نَسۡتَنسِخُ مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٢٩ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَيُدۡخِلُهُمۡ رَبُّهُمۡ فِي رَحۡمَتِهِۦۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡمُبِينُ ٣٠ وَأَمَّا ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَفَلَمۡ تَكُنۡ ءَايَٰتِي تُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَٱسۡتَكۡبَرۡتُمۡ وَكُنتُمۡ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِينَ ٣١ وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَٱلسَّاعَةُ لَا رَيۡبَ فِيهَا قُلۡتُم مَّا نَدۡرِي مَا ٱلسَّاعَةُ إِن نَّظُنُّ إِلَّا ظَنّٗا وَمَا نَحۡنُ بِمُسۡتَيۡقِنِينَ ٣٢ وَبَدَا لَهُمۡ سَئَِّاتُ مَا عَمِلُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٣٣ وَقِيلَ ٱلۡيَوۡمَ نَنسَىٰكُمۡ كَمَا نَسِيتُمۡ لِقَآءَ يَوۡمِكُمۡ هَٰذَا وَمَأۡوَىٰكُمُ ٱلنَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّٰصِرِينَ ٣٤ ذَٰلِكُم بِأَنَّكُمُ ٱتَّخَذۡتُمۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ هُزُوٗا وَغَرَّتۡكُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَاۚ فَٱلۡيَوۡمَ لَا يُخۡرَجُونَ مِنۡهَا وَلَا هُمۡ يُسۡتَعۡتَبُونَ ٣٥ فَلِلَّهِ ٱلۡحَمۡدُ رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَرَبِّ ٱلۡأَرۡضِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٣٦ وَلَهُ ٱلۡكِبۡرِيَآءُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٣٧﴾
آیا دیدى کسى را که معبود خود گرفته است خواهش نفس خود را و گمراه کرد او را خدا با وجود دانش و مهر، بنهاد بر گوش او و دل او و پیدا کرد بر چشم او پرده؟! پس کیست که راه نماید او را بعد خدا آیا پند نمىگیرید؟. ﴿23﴾و گفتند: نیست زندگانى مگر همین زندگانى این جهانى ما، مىمیریم و زنده میشویم و هلاک نمىکند ما را مگر زمانه! و نیست ایشان را به این مقدّمه هیچ دانش نیستند ایشان مگر گمان کننده. ﴿24﴾و چون خوانده شود بر ایشان آیتهاى ما واضح آمده نبود شبهه ایشان مگر آنکه گویند: بیارید پدران ما را اگر هستید راستگویان؟. ﴿25﴾بگو: خدا زنده میکند شما را باز میمیراند شما را باز جمع کند شما را بر روز قیامت، هیچ شبهه نیست در آن و لیکن اکثر مردمان نمىدانند. ﴿26﴾و خدای راست پادشاهى آسمانها و زمین و روزی که قایم شود قیامت، آن روز زیانکار شوند تباهکاران. ﴿27﴾و ببینى هر گروهى را به زانو درآمده. هر گروهى را خوانده شود به سوى نامۀ اعمال او. گوییم: امروز جزا داده شود شما را به حسب آنچه میکردید. ﴿28﴾گوییم: این نامۀ ماست که اظهار حقیقت میکند بر شما به راستى، هرآیینه ما مىنوشتیم آنچه شما عمل میکردید. ﴿29﴾پس اما آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند پس درآرد ایشان را پروردگار ایشان در رحمت خود این است فیروزى ظاهر. ﴿30﴾و اما آنانکه کافر شدند، [ایشان را گوییم]: آیا خوانده نمىشد بر شما آیات من، پس تکبّر کردید و قوم گناهکاران بودید؟!. ﴿31﴾و چون گفته میشد که وعدۀ خدا راست است و قیامت هیچ شبهه نیست در آن گفتید: نمیدانیم چیست قیامت! تصوّر نمىکنیم آن را مگر به احتمال ضعیف و نیستیم ما یقین کننده. ﴿32﴾و ظاهر شد ایشان را عقوبتها و آنچه به آن عمل کرده بودند و فروگرفت ایشان را آنچه به آن استهزا میکردند. ﴿33﴾و گفته شود: امروز فراموش کنیم شما را چنانکه فراموش کردید ملاقات این روز خود را و جاى شما دوزخ است و نیست شما را هیچ نصرت دهنده. ﴿34﴾این عذاب به سبب آن است که شما به تمسخر گرفتید آیات خدا را و فریفته کرد شما را زندگانى دنیا، پس امروز بیرون کرده نشوند از دوزخ و نه از ایشان رضامند ساختن خدا طلب کرده شود. ﴿35﴾پس خدای راست ستایش، پروردگار آسمانها و پروردگار زمین پروردگار عالمها. ﴿36﴾و او راست بزرگى در آسمانها و زمین و اوست غالب با حکمت. ﴿37﴾
[1046] یعنی باران. [1047] یعنی معتقد نیستند که حوادث جزای اعمالِ ایشان باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ حمٓ ١ تَنزِيلُ ٱلۡكِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ ٢ مَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ عَمَّآ أُنذِرُواْ مُعۡرِضُونَ ٣ قُلۡ أَرَءَيۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ لَهُمۡ شِرۡكٞ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِۖ ٱئۡتُونِي بِكِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ هَٰذَآ أَوۡ أَثَٰرَةٖ مِّنۡ عِلۡمٍ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٤ وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا يَسۡتَجِيبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ ٥ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
حم. ﴿1﴾فروفرستادن کتاب از جانب خداى غالب با حکمت است. ﴿2﴾نیافریدیم آسمانها و زمین و آنچه در میان هر دو است مگر به تدبیر درست و به میعادى معین و آنانکه کافر شدند از آنچه ترسانیده شد ایشان را روى گردانند. ﴿3﴾بگو: آیا دیدید آنچه مىپرستید بجز خداى؟ بنمایید مرا چه چیز آفریدهاند از زمین یا ایشان راست شرکتى در آسمانها؟ بیارید به من کتابى که آمده باشد پیش از این یا بقیه از علم اگر هستید راستگوی. ﴿4﴾و کیست گمراهتر از کسی که بخواند بجز خدا چیزى را که قبول نکند خواندنش تا روز قیامت؟ و این معبودان باطل از خواندن ایشان غافلاند. ﴿5﴾
﴿ وَإِذَا حُشِرَ ٱلنَّاسُ كَانُواْ لَهُمۡ أَعۡدَآءٗ وَكَانُواْ بِعِبَادَتِهِمۡ كَٰفِرِينَ ٦ وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٌ ٧ أَمۡ يَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ إِنِ ٱفۡتَرَيۡتُهُۥ فَلَا تَمۡلِكُونَ لِي مِنَ ٱللَّهِ شَيًۡٔاۖ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِۚ كَفَىٰ بِهِۦ شَهِيدَۢا بَيۡنِي وَبَيۡنَكُمۡۖ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ٨ قُلۡ مَا كُنتُ بِدۡعٗا مِّنَ ٱلرُّسُلِ وَمَآ أَدۡرِي مَا يُفۡعَلُ بِي وَلَا بِكُمۡۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ وَمَآ أَنَا۠ إِلَّا نَذِيرٞ مُّبِينٞ ٩ قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن كَانَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَكَفَرۡتُم بِهِۦ وَشَهِدَ شَاهِدٞ مِّنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ عَلَىٰ مِثۡلِهِۦ فََٔامَنَ وَٱسۡتَكۡبَرۡتُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٠ وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَوۡ كَانَ خَيۡرٗا مَّا سَبَقُونَآ إِلَيۡهِۚ وَإِذۡ لَمۡ يَهۡتَدُواْ بِهِۦ فَسَيَقُولُونَ هَٰذَآ إِفۡكٞ قَدِيمٞ ١١ وَمِن قَبۡلِهِۦ كِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةٗۚ وَهَٰذَا كِتَٰبٞ مُّصَدِّقٞ لِّسَانًا عَرَبِيّٗا لِّيُنذِرَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُحۡسِنِينَ ١٢ إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ١٣ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ خَٰلِدِينَ فِيهَا جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٤ ﴾
و چون جمع کرده شوند مردمان، باشند این معبودان ایشان را دشمن و باشند عبادت ایشان را منکر. ﴿6﴾و چون خوانده شود بر ایشان آیات ما واضح آمده، گویند این کافران سخن درست را چون بیاید بدیشان: این سحر ظاهر است. ﴿7﴾بلکه میگویند: بربسته است آن را پیغامبر. بگو: اگر بستهام آن را، پس نمىتوانید شما براى من از خدا چیزى خدا داناتر است به گفتگوى شما در قرآن. بس است خدا اظهار حق کننده در میان من و در میان شما و اوست آمرزگار مهربان. ﴿8﴾بگو: نیستم من نو آمده از پیغامبران و نمیدانم چه کرده خواهد شد با من و نه به شما (یعنى در دنیا). پیروى نمىکنم الا به آنچه وحى فرستاده میشود به سوى من و نیستم من مگر ترسانندۀ آشکارا. ﴿9﴾بگو: آیا دیدید اگر باشد قرآن از نزدیک خدا و منکر شوید به آن و گواهى داده باشد گواهى از بنى اسراییل بر قرآن، پس وى ایمان آورد و سرکشى کردید شما، البته ستمکار باشید. هرآیینه خدا راه نمىنماید گروه ستمکاران را. ﴿10﴾و گفتند کافران در حق مسلمانان: اگر دین بهتر بودى سبقت نکردندى بر ما به سوى آن و چون راه نیافتند به آن خواهند گفت: این دروغى است قدیم. ﴿11﴾و پیش از قرآن کتاب موسى بود پیشوا و بخشایش، و این کتابى است باور دارنده زبان عربى آمده براى آنکه بترساند ستمکاران را و براى مژده نیکوکاران را. ﴿12﴾هرآیینه آنانکه گفتند پروردگار ما خدا است، باز قایم ماندند پس هیچ ترس نیست بر ایشان و نه ایشان اندوه خورند. ﴿13﴾این جماعت، اهل بهشتاند جاویدان آنجا. پاداش داده شوند به حسب آنچه میکردند. ﴿14﴾
﴿ وَوَصَّيۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَيۡهِ إِحۡسَٰنًاۖ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ كُرۡهٗا وَوَضَعَتۡهُ كُرۡهٗاۖ وَحَمۡلُهُۥ وَفِصَٰلُهُۥ ثَلَٰثُونَ شَهۡرًاۚ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَبَلَغَ أَرۡبَعِينَ سَنَةٗ قَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَصۡلِحۡ لِي فِي ذُرِّيَّتِيٓۖ إِنِّي تُبۡتُ إِلَيۡكَ وَإِنِّي مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٥ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنۡهُمۡ أَحۡسَنَ مَا عَمِلُواْ َنَتَجَاوَزُ عَن سَئَِّاتِهِمۡ فِيٓ أَصۡحَٰبِ ٱلۡجَنَّةِۖ وَعۡدَ ٱلصِّدۡقِ ٱلَّذِي كَانُواْ يُوعَدُونَ ١٦ وَٱلَّذِي قَالَ لِوَٰلِدَيۡهِ أُفّٖ لَّكُمَآ أَتَعِدَانِنِيٓ أَنۡ أُخۡرَجَ وَقَدۡ خَلَتِ ٱلۡقُرُونُ مِن قَبۡلِي وَهُمَا يَسۡتَغِيثَانِ ٱللَّهَ وَيۡلَكَ ءَامِنۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ فَيَقُولُ مَا هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٧ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ فِيٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ إِنَّهُمۡ كَانُواْ خَٰسِرِينَ ١٨ وَلِكُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۖ وَلِيُوَفِّيَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ١٩ وَيَوۡمَ يُعۡرَضُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ عَلَى ٱلنَّارِ أَذۡهَبۡتُمۡ طَيِّبَٰتِكُمۡ فِي حَيَاتِكُمُ ٱلدُّنۡيَا وَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهَا فَٱلۡيَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا كُنتُمۡ تَسۡتَكۡبِرُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَبِمَا كُنتُمۡ تَفۡسُقُونَ ٢٠ ﴾
و امر کردیم آدمى را در حق پدر و مادر او نیکوکارى در شکم برداشته است او را مادر او به دشوارى و زاده است او را به دشوارى و لا اقل مدّت بار گرفتن او و از شیر باز کردن او سى ماه است و زنده ماند تا وقتى که رسید به کمال قوّت خود و رسید بچهل سال، گفت: اى پروردگار من! الهام کن مرا تا شکر گویم در مقابلۀ نعمت تو که انعام کرده بر من و بر پدر و مادر من و کار نیک کنم که خوشنود شوى از آن و صلاح پیدا کن براى من در فرزندان من، هرآیینه رجوع کردم به سوى تو و هرآیینه من از مسلمانانم. ﴿15﴾آن جماعت، آنانند که قبول مىکنیم از ایشان نیکوترین آنچه عمل کردند و درگذریم از جرمهاى ایشان در اهل بهشت باشند به وفق وعدۀ راستى که وعده داده مىشدند. ﴿16﴾و آن شخص که گفت به پدر و مادر خود: دل تنگ شدم به نسبت شما آیا وعده مىدهید مرا که برآورده شوم؟ [1048]و هرآیینه گذشتهاند طبقههاى مردم پیش از من [1049]و آن دو فریاد مىکنند به جناب خدا، میگویند: واى بر تو! مسلمان شو هرآیینه وعدۀ خدا راست است. پس گوید: نیست این وعده مگر افسانههاى پیشینیان. ﴿17﴾آن جماعت، آنانند ثابت شد بر ایشان وعدۀ عذاب از جمله امّتها که گذشتهاند پیش از ایشان از جنیان و آدمیان، هرآیینه ایشان بودند زیانکار. ﴿18﴾و هر یکى را مرتبهها است به حسب آنچه عمل کردند و تا به تمام دهد خدا ایشان را جزاى اعمال ایشان و ایشان ستم کرده نشوند. ﴿19﴾و روزی که پیش آورده شوند کافران بر آتش [گفته شود]: آیا ضایع کردید نعمتهاى خود را در زندگانى دنیائى خویش و بهرهمند شدید به آن؟ پس امروز جزا داده شود شما را عذاب خوارى به سبب آنکه تکبر مىکردید در زمین ناحق و به سبب آنکه بدکارى میکردید [1050]. ﴿20﴾
﴿ ۞وَٱذۡكُرۡ أَخَا عَادٍ إِذۡ أَنذَرَ قَوۡمَهُۥ بِٱلۡأَحۡقَافِ وَقَدۡ خَلَتِ ٱلنُّذُرُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦٓ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ٢١ قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَأۡفِكَنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٢٢ قَالَ إِنَّمَا ٱلۡعِلۡمُ عِندَ ٱللَّهِ وَأُبَلِّغُكُم مَّآ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦ وَلَٰكِنِّيٓ أَرَىٰكُمۡ قَوۡمٗا تَجۡهَلُونَ ٢٣ فَلَمَّا رَأَوۡهُ عَارِضٗا مُّسۡتَقۡبِلَ أَوۡدِيَتِهِمۡ قَالُواْ هَٰذَا عَارِضٞ مُّمۡطِرُنَاۚ بَلۡ هُوَ مَا ٱسۡتَعۡجَلۡتُم بِهِۦۖ رِيحٞ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٞ ٢٤ تُدَمِّرُ كُلَّ شَيۡءِۢ بِأَمۡرِ رَبِّهَا فَأَصۡبَحُواْ لَا يُرَىٰٓ إِلَّا مَسَٰكِنُهُمۡۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ ٢٥ وَلَقَدۡ مَكَّنَّٰهُمۡ فِيمَآ إِن مَّكَّنَّٰكُمۡ فِيهِ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ سَمۡعٗا وَأَبۡصَٰرٗا وَأَفِۡٔدَةٗ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُمۡ سَمۡعُهُمۡ وَلَآ أَبۡصَٰرُهُمۡ وَلَآ أَفِۡٔدَتُهُم مِّن شَيۡءٍ إِذۡ كَانُواْ يَجۡحَدُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٢٦ وَلَقَدۡ أَهۡلَكۡنَا مَا حَوۡلَكُم مِّنَ ٱلۡقُرَىٰ وَصَرَّفۡنَا ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ ٢٧ فَلَوۡلَا نَصَرَهُمُ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ قُرۡبَانًا ءَالِهَةَۢۖ بَلۡ ضَلُّواْ عَنۡهُمۡۚ وَذَٰلِكَ إِفۡكُهُمۡ وَمَا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ ٢٨ ﴾
و یاد کن برادرى قوم عاد را چون بترسانید قوم خود را به سرزمین احقاف و هرآیینه گذشته بودند ترسانندگان پیش روى وى [1051]و پس از وى [به این مضمون که]: عبادت مکنید مگر خداى را، هرآیینه من مىترسم بر شما از عقوبت روز بزرگ. ﴿21﴾گفتند: آیا آمدهای پیش ما تا بازدارى ما را از پرستش معبودان خود؟! پس بیار آنچه وعده میدهى ما را اگر از راستگویان. ﴿22﴾گفت: جز این نیست که علم نزدیک خدا است و میرسانم به شما آنچه فرستاده شدم همراه او و لیکن مىبینم که شما گروهى هستید که نادانى میکنید. ﴿23﴾پس چون دیدند آن عقوبت را به صورت ابرى روى آورده به میدانهاى ایشان، گفتند: این ابری است باراننده بر ما بلکه به حقیقت آن چیزی است که شتاب طلبید کردید آن را. بادی است که در وى عقوبت درد دهنده است. ﴿24﴾برهم زند هر چیزى را به فرمان پروردگار خویش. پس گشتند به این صفت که دیده نمىشد به جز خانههاى ایشان همچنین جزا میدهم گروه گناهکاران را. ﴿25﴾و هرآیینه جاى داده بودیم قوم عاد را در آنچه جای دادهایم شما را در آن و ساخته بودیم براى قوم عاد گوش و چشمها و دلها، پس دفع نکرد از ایشان گوش ایشان و نه چشمهاى ایشان و نه دلهاى ایشان چیزی را از بس که انکار مىکردند به نشانههاى خدا و فرا گرفت به ایشان آنچه به آن استهزا میکردند. ﴿26﴾و هرآیینه هلاک کردیم آنچه حوالى شما است از دیهها و گوناگون پدید آوردیم نشانهها، بُوَد که ایشان بازگردند. ﴿27﴾پس چرا نصرت ندادند ایشان را آنانکه معبود میگرفتند بجز خدا قرب خدا جویان؟! بلکه گم شدند از نظر ایشان! و همین است دروغ ایشان و آنچه بر مىبافتند. ﴿28﴾
﴿وَإِذۡ صَرَفۡنَآ إِلَيۡكَ نَفَرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوٓاْ أَنصِتُواْۖ فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوۡاْ إِلَىٰ قَوۡمِهِم مُّنذِرِينَ ٢٩ قَالُواْ يَٰقَوۡمَنَآ إِنَّا سَمِعۡنَا كِتَٰبًا أُنزِلَ مِنۢ بَعۡدِ مُوسَىٰ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ وَإِلَىٰ طَرِيقٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٣٠ يَٰقَوۡمَنَآ أَجِيبُواْ دَاعِيَ ٱللَّهِ وَءَامِنُواْ بِهِۦ يَغۡفِرۡ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمۡ وَيُجِرۡكُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ ٣١ وَمَن لَّا يُجِبۡ دَاعِيَ ٱللَّهِ فَلَيۡسَ بِمُعۡجِزٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَيۡسَ لَهُۥ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءُۚ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ ٣٢ أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَلَمۡ يَعۡيَ بِخَلۡقِهِنَّ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن يُحۡـِۧيَ ٱلۡمَوۡتَىٰۚ بَلَىٰٓۚ إِنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٣٣ وَيَوۡمَ يُعۡرَضُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ عَلَى ٱلنَّارِ أَلَيۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّۖ قَالُواْ بَلَىٰ وَرَبِّنَاۚ قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ ٣٤ فَٱصۡبِرۡ كَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ ٱلۡعَزۡمِ مِنَ ٱلرُّسُلِ وَلَا تَسۡتَعۡجِل لَّهُمۡۚ كَأَنَّهُمۡ يَوۡمَ يَرَوۡنَ مَا يُوعَدُونَ لَمۡ يَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّن نَّهَارِۢۚ بَلَٰغٞۚ فَهَلۡ يُهۡلَكُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٣٥ ﴾
و [یاد کن] چون متوجه ساختیم به سوى تو جماعتى را از جن مىشنیدند قرآن، پس چون حاضر شدند پیش پیغامبر، با یکدیگر گفتند: خاموش باشید پس چون تمام کرده شد بازگشتند به سوى قوم خود بیمکنان [1052]. ﴿29﴾گفتند: اى قوم ما! هرآیینه ما شنیدیم کتابى که فرود آورده شد بعد از موسى، باور دارندۀ آنچه پیش از او بود، راه مىنماید به سوى دین راست و به سوى راه درست. ﴿30﴾اى قوم ما! قبول کنید سخن دعوت کنندۀ به سوى خدا و ایمان آرید به وى تا بیامرزد خدا برای شما بعض گناهان شما را از عذاب درد دهنده. ﴿31﴾و هر که قبول نکند گفتۀ خواننده به خدا، پس نیست عاجز کننده در زمین و نیست او را بجز خدا دوستان. آن جماعت در گمراهى ظاهراند. ﴿32﴾آیا ندیدند خدای که آفریده است آسمانها و زمین و مانده نشد در آفریدن اینها، تواناست بر آنکه زنده کند مردگان را ؟آرى! چنین است هرآیینه او بر هر چیز توانا است. ﴿33﴾و روزی که پیش آورده شوند کافران بر آتش، [گفته شود]: آیا نیست این وعده درست؟! گفتند: آرى! قسم به پروردگار ما! درست است. گفت: پس بچشید عقوبت را به سبب آنکه کافر مىبودید. ﴿34﴾پس صبر کن چنانکه صبر کرده بودند خداوندان همت عالى از پیغامبران و شتاب طلب مکن عقوبت را براى ایشان. روزی که ببینند آنچه وعده داده میشود ایشان را چنانستی که ایشان نمانده بودند [1053]مگر یک ساعت از روز. این پیغام رسانیدن است. پس هلاک کرده نخواهد شد مگر قوم بدکاران. ﴿35﴾
[1048] یعنی از قبر. [1049] یعنی هیچ کس از ایشان باز زنده نشد، والله اعلم. [1050] مترجم گوید: این تصویر است حال سعید وشقی را، پس سعید، حق خدای تعالی وحق ابوین به جا میآورد و به انواع نعم محظوظ میشود، در جمیع امور به حق تعالی رجوع میکند و شقی، جمع میکند میان کفر وبه حقوق والدین و انکار معاد و صورتِ سعید، منطبق است بر حضرت ابوبکر صدیق و غیر ایشان نیز، والله اعلم. [1051] یعنی از هر جانب به این مضمون. [1052] مترجم گوید: چند کس از جن پیش آن حضرتجآمدند و آن حضرتجدر آن حالت نماز فجر میگزارد در بطنِ نخله قرآن استماع کردند. چون بازگشتند قوم خود را انذار نمودند اشارت به این قصه است درین آیات. [1053] یعنی در دنیا.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ أَضَلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ ١ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَءَامَنُواْ بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٖ وَهُوَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡ كَفَّرَ عَنۡهُمۡ سَئَِّاتِهِمۡ وَأَصۡلَحَ بَالَهُمۡ ٢ ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱتَّبَعُواْ ٱلۡبَٰطِلَ وَأَنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّبَعُواْ ٱلۡحَقَّ مِن رَّبِّهِمۡۚ كَذَٰلِكَ يَضۡرِبُ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ أَمۡثَٰلَهُمۡ ٣ فَإِذَا لَقِيتُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَضَرۡبَ ٱلرِّقَابِ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَثۡخَنتُمُوهُمۡ فَشُدُّواْ ٱلۡوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّۢا بَعۡدُ وَإِمَّا فِدَآءً حَتَّىٰ تَضَعَ ٱلۡحَرۡبُ أَوۡزَارَهَاۚ ذَٰلِكَۖ وَلَوۡ يَشَآءُ ٱللَّهُ لَٱنتَصَرَ مِنۡهُمۡ وَلَٰكِن لِّيَبۡلُوَاْ بَعۡضَكُم بِبَعۡضٖۗ وَٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٤ سَيَهۡدِيهِمۡ وَيُصۡلِحُ بَالَهُمۡ ٥ وَيُدۡخِلُهُمُ ٱلۡجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمۡ ٦ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ يَنصُرۡكُمۡ وَيُثَبِّتۡ أَقۡدَامَكُمۡ ٧ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَتَعۡسٗا لَّهُمۡ وَأَضَلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٨ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَرِهُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأَحۡبَطَ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٩ ۞أَفَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ دَمَّرَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡۖ وَلِلۡكَٰفِرِينَ أَمۡثَٰلُهَا ١٠ ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَأَنَّ ٱلۡكَٰفِرِينَ لَا مَوۡلَىٰ لَهُمۡ ١١﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
آنانکه کافر شدند و بازداشتند مردمان را از راه خدا حبط کرد خدا اعمال ایشان را. ﴿1﴾و آنانکه ایمان آوردنده و کردند کارهاى شایسته و معتقد شدند به آنچه فروآورده شد بر محمد و آن راست است، آمده از پروردگار ایشان، دور ساخت از ایشان جرمهاى ایشان را و به صلاح آورد حال ایشان را. ﴿2﴾این به سبب آن است که کافران پیروى ناراست کردند و مؤمنان پیروى دین راست کردند که از جانب پروردگار ایشان است. همچنین بیان میکند خداى براى مردمان داستانهاى ایشان را. ﴿3﴾پس چون مصاف کنید با کافران پس بزنید گردنها را، تا وقتى که خونریزى بسیار کردید در ایشان، پس محکم کنید قید را یا به احسان خلاص کردن بعد از این و یا مالى به عوض گرفتن، تا آنکه بنهد جنگ سلاح خود را [1054]. این است حکم و اگر خواستى خدا، خود انتقام کشیدى از ایشان و لیکن میخواهد که امتحان کند بعض شما را با بعضى و آنانکه کشته شدند در راه خدا، پس حبط نخواهد کرد عمل ایشان را. ﴿4﴾راه خواهد نمود ایشان را و نیک خواهد کرد حال ایشان را. ﴿5﴾و خواهد در آورد ایشان را به بهشتى که شناساکرده است ایشان را به آن. ﴿6﴾اى مسلمانان! اگر نصرت دهید دین خدا را نصرت دهد خدا شما را و ثابت کند قدمهاى شما را. ﴿7﴾و آنانکه کافر شدند، هلاک باد ایشان را و حبط کرد خدا عمل ایشان را. ﴿8﴾این به سبب آن است که ایشان ناپسند کردند چیزی را که فرود آورده است خدا، پس حبط کرد عمل ایشان را. ﴿9﴾آیا سیر نکردهاند در زمین تا بنگرند چگونه بود انجام آنانکه پیش از ایشان بودند؟ بر هم زد خدا ایشان را و کافران را میشود مانند این عقوبت. ﴿10﴾این به سبب آن است که خدا کارساز مسلمانان است و به سبب آن است که کافران هیچ کارساز نیست ایشان را. ﴿11﴾
﴿ إِنَّ ٱللَّهَ يُدۡخِلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يَتَمَتَّعُونَ وَيَأۡكُلُونَ كَمَا تَأۡكُلُ ٱلۡأَنۡعَٰمُ وَٱلنَّارُ مَثۡوٗى لَّهُمۡ ١٢ وَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةٗ مِّن قَرۡيَتِكَ ٱلَّتِيٓ أَخۡرَجَتۡكَ أَهۡلَكۡنَٰهُمۡ فَلَا نَاصِرَ لَهُمۡ ١٣ أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ كَمَن زُيِّنَ لَهُۥ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُم ١٤ مَّثَلُ ٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَۖ فِيهَآ أَنۡهَٰرٞ مِّن مَّآءٍ غَيۡرِ ءَاسِنٖ وَأَنۡهَٰرٞ مِّن لَّبَنٖ لَّمۡ يَتَغَيَّرۡ طَعۡمُهُۥ وَأَنۡهَٰرٞ مِّنۡ خَمۡرٖ لَّذَّةٖ لِّلشَّٰرِبِينَ وَأَنۡهَٰرٞ مِّنۡ عَسَلٖ مُّصَفّٗىۖ وَلَهُمۡ فِيهَا مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ وَمَغۡفِرَةٞ مِّن رَّبِّهِمۡۖ كَمَنۡ هُوَ خَٰلِدٞ فِي ٱلنَّارِ وَسُقُواْ مَآءً حَمِيمٗا فَقَطَّعَ أَمۡعَآءَهُمۡ ١٥ وَمِنۡهُم مَّن يَسۡتَمِعُ إِلَيۡكَ حَتَّىٰٓ إِذَا خَرَجُواْ مِنۡ عِندِكَ قَالُواْ لِلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ مَاذَا قَالَ ءَانِفًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡ ١٦ وَٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ زَادَهُمۡ هُدٗى وَءَاتَىٰهُمۡ تَقۡوَىٰهُمۡ ١٧ فَهَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّا ٱلسَّاعَةَ أَن تَأۡتِيَهُم بَغۡتَةٗۖ فَقَدۡ جَآءَ أَشۡرَاطُهَاۚ فَأَنَّىٰ لَهُمۡ إِذَا جَآءَتۡهُمۡ ذِكۡرَىٰهُمۡ ١٨ فَٱعۡلَمۡ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِكَ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۗ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مُتَقَلَّبَكُمۡ وَمَثۡوَىٰكُمۡ ١٩﴾
هرآیینه خدا درآرد آنان را که ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردهاند به بوستانها میرود زیر آن جویها و آنانکه کافر شدند، بهره بر میگیرند و میخورند چنانکه میخورند چهارپایان و آتش جاى ایشان است. ﴿12﴾و بسیار از دیه که قوىتر بود از دیه تو که جلا وطن کرد تو را هلاک ساختیم ایشان را، پس نیست هیچ نصرت دهنده براى ایشان. ﴿13﴾آیا هر که باشد بر طریقۀ روشن از جانب پروردگار خویش مانند آن کس است که آراسته کرده شد در نظر او بدکارى او را، مانند آنانکه پیروى کردند خواهش خود را. ﴿14﴾صفت بهشتى که وعده داده شد متقیان را این است در آن بهشت جویها است از آب که به دیرماندگى متغیر نشده و جویهایی است از شیر که مزۀ او برنگشته و جویهایى است از مى، لذّت دهنده آشامندگان را و جویهایی است از شهد صاف کرده شده و ایشان راست آنجا از هر جنس میوهها و ایشان را است آمرزش از پروردگار ایشان [آیا این جماعت] مانند آن است که همیشه باشند در آتش و نوشانیده شوند آب گرم، پس پاره پاره ساخت رودههاى ایشان را. ﴿15﴾و [1055]از مردمان کسى هست که گوش مىنهد به سوى تو تا وقتى که بیرون روند از نزدیک تو. گویند به آنکه عطا کرده شد ایشان را علم: چه چیز گفت پیغامبر الحال؟ این جماعت آنانند که مهر نهاده است خدا بر دل ایشان و پیروى کردند خواهش نفس خود را. ﴿16﴾و آنانکه راهیاب شدند، زیاده کرد خدا ایشان را هدایت و عطا کرد بدیشان تقوى ایشان را. ﴿17﴾منتظر نیستند مگر قیامت را که بیاید بدیشان ناگهان؟ پس هرآیینه آمده است علامات قیامت. پس از کجا باشد براى ایشان پند گرفتن ایشان وقتى که بیاید قیامت به ایشان؟!. ﴿18﴾پس یقین کن که نیست هیچ معبود مگر خدا و طلب آمرزش کن براى گناهان خود و در حق مردان مسلمان و زنان مسلمان نیز و خدا میداند جاى آمدورفت شما و جاى ماندن شما [1056]. ﴿19﴾
﴿ وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَوۡلَا نُزِّلَتۡ سُورَةٞۖ فَإِذَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ مُّحۡكَمَةٞ وَذُكِرَ فِيهَا ٱلۡقِتَالُ رَأَيۡتَ ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ يَنظُرُونَ إِلَيۡكَ نَظَرَ ٱلۡمَغۡشِيِّ عَلَيۡهِ مِنَ ٱلۡمَوۡتِۖ فَأَوۡلَىٰ لَهُمۡ ٢٠ طَاعَةٞ وَقَوۡلٞ مَّعۡرُوفٞۚ فَإِذَا عَزَمَ ٱلۡأَمۡرُ فَلَوۡ صَدَقُواْ ٱللَّهَ لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۡ ٢١ فَهَلۡ عَسَيۡتُمۡ إِن تَوَلَّيۡتُمۡ أَن تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَتُقَطِّعُوٓاْ أَرۡحَامَكُمۡ ٢٢ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُ فَأَصَمَّهُمۡ وَأَعۡمَىٰٓ أَبۡصَٰرَهُمۡ ٢٣ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ أَمۡ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقۡفَالُهَآ ٢٤ إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱرۡتَدُّواْ عَلَىٰٓ أَدۡبَٰرِهِم مِّنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ ٱلۡهُدَى ٱلشَّيۡطَٰنُ سَوَّلَ لَهُمۡ وَأَمۡلَىٰ لَهُمۡ ٢٥ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَالُواْ لِلَّذِينَ كَرِهُواْ مَا نَزَّلَ ٱللَّهُ سَنُطِيعُكُمۡ فِي بَعۡضِ ٱلۡأَمۡرِۖ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ إِسۡرَارَهُمۡ ٢٦ فَكَيۡفَ إِذَا تَوَفَّتۡهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَضۡرِبُونَ وُجُوهَهُمۡ وَأَدۡبَٰرَهُمۡ ٢٧ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ ٱتَّبَعُواْ مَآ أَسۡخَطَ ٱللَّهَ وَكَرِهُواْ رِضۡوَٰنَهُۥ فَأَحۡبَطَ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٢٨ أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَن لَّن يُخۡرِجَ ٱللَّهُ أَضۡغَٰنَهُمۡ ٢٩﴾
میگویند مسلمانان: چرا فروفرستاده نشد سورتى؟ پس چون فرستاده شود سورتى واضح المعنى و ذکر کرده شود در آن قتال، ببینى آنان را که در دل ایشان بیمارى است، مىنگرند به سوى تو مانند نظر کردن کسى که او را بیهوشى رسیده باشد به سبب حضور موت. پس واى ایشان را!. ﴿20﴾حال ایشان به حسب ظاهر، فرمانبرداریای است و سخن نیکو گفتن، پس چون مصمم شود کار اگر وعدۀ خود راست کردندى با خدا بهتر بودى براى ایشان. ﴿21﴾پس اى ضعیف ایمانان! اگر متولى امور مردمان شوید البته نزدیکید از آنکه تباهکارى کنید در زمین و قطع قبیلهدارى نمایید. ﴿22﴾این جماعت، آنانند که لعنت کرد ایشان را خدا، پس کر ساخت ایشان را و کور کرد چشمهای ایشان را. ﴿23﴾آیا تأمّل نمىکنند در قرآن یا بر دلها قفل آن دلهاست؟!. ﴿24﴾هرآیینه آنانکه برگشتند بر جانب پشت خویش، پس از آنکه ظاهر شد ایشان را راه هدایت شیطان آراسته کرد براى ایشان و مهلت داده است ایشان را. ﴿25﴾این همه به سبب آن است که ایشان گفتند با آنانکه ناپسند کردهاند چیزی را که خدا فرستاده است: [1057]فرمانبردارى شما خواهیم کرد در بعض کارها و خدا میداند سخن پنهان گفتن ایشان را. ﴿26﴾پس چگونه باشد حال، وقتى که قبض روح ایشان کنند فرشتگان میزنند رویهای ایشان را و پشتهاى ایشان را. ﴿27﴾این عقوبت به سبب آن است که ایشان پیروى چیزى کردند که به خشم آورد خدا را و ناپسند کردند خوشنودى او را، پس ضایع ساخت «الله» اعمال ایشان را. ﴿28﴾آیا پنداشتند آنانکه در دلهاى ایشان بیمارى است که ظاهر نخواهد کرد خدا کینههاى ایشان را؟. ﴿29﴾
﴿ وَلَوۡ نَشَآءُ لَأَرَيۡنَٰكَهُمۡ فَلَعَرَفۡتَهُم بِسِيمَٰهُمۡۚ وَلَتَعۡرِفَنَّهُمۡ فِي لَحۡنِ ٱلۡقَوۡلِۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ أَعۡمَٰلَكُمۡ ٣٠ وَلَنَبۡلُوَنَّكُمۡ حَتَّىٰ نَعۡلَمَ ٱلۡمُجَٰهِدِينَ مِنكُمۡ وَٱلصَّٰبِرِينَ وَنَبۡلُوَاْ أَخۡبَارَكُمۡ ٣١ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَشَآقُّواْ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ ٱلۡهُدَىٰ لَن يَضُرُّواْ ٱللَّهَ شَيۡٔٗا وَسَيُحۡبِطُ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٣٢ ۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَلَا تُبۡطِلُوٓاْ أَعۡمَٰلَكُمۡ ٣٣ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ ثُمَّ مَاتُواْ وَهُمۡ كُفَّارٞ فَلَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡ ٣٤ فَلَا تَهِنُواْ وَتَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱلسَّلۡمِ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ وَٱللَّهُ مَعَكُمۡ وَلَن يَتِرَكُمۡ أَعۡمَٰلَكُمۡ ٣٥ إِنَّمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا لَعِبٞ وَلَهۡوٞۚ وَإِن تُؤۡمِنُواْ وَتَتَّقُواْ يُؤۡتِكُمۡ أُجُورَكُمۡ وَلَا يَسَۡٔلۡكُمۡ أَمۡوَٰلَكُمۡ ٣٦ إِن يَسَۡٔلۡكُمُوهَا فَيُحۡفِكُمۡ تَبۡخَلُواْ وَيُخۡرِجۡ أَضۡغَٰنَكُمۡ ٣٧ هَٰٓأَنتُمۡ هَٰٓؤُلَآءِ تُدۡعَوۡنَ لِتُنفِقُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَمِنكُم مَّن يَبۡخَلُۖ وَمَن يَبۡخَلۡ فَإِنَّمَا يَبۡخَلُ عَن نَّفۡسِهِۦۚ وَٱللَّهُ ٱلۡغَنِيُّ وَأَنتُمُ ٱلۡفُقَرَآءُۚ وَإِن تَتَوَلَّوۡاْ يَسۡتَبۡدِلۡ قَوۡمًا غَيۡرَكُمۡ ثُمَّ لَا يَكُونُوٓاْ أَمۡثَٰلَكُم ٣٨﴾
و اگر میخواستیم مىنمودیم ایشان را به تو، پس مىشناختى ایشان [1058]را به قیافۀ ایشان و البته بشناسى ایشان را در اسلوب سخن و خدا میداند عمل شما را. ﴿30﴾و البته امتحان کنیم شما را تا بشناسیم مجاهدان را از شما و صابران را و بیازماییم احوال شما را. ﴿31﴾هرآیینه آنانکه کافر شدند و بازداشتند از راه خدا و مخالفت کردند با پیغامبر بعد از آنکه واضح شد ایشان را راه هدایت، هیچ زیان نرسانند خدا را و حبط خواهد کرد خدا عملهاى ایشان را. ﴿32﴾اى مسلمانان! فرمان برید خدا را و فرمان برید پیغامبر را و باطل مکنید عملهاى خود را [1059]. ﴿33﴾هرآیینه آنانکه کافر شدند و بازداشتند از راه خدا باز بمردند و ایشان کافر بودند پس هرگز نخواهد آمرزید خدا ایشان را. ﴿34﴾پس سستى مکنید و به سوى صلح مخوانید و شمایید غالب و خدا با شما است، ضایع نخواهد ساخت عملهاى شما را. ﴿35﴾جز این نیست که زندگانى دنیا بازى است و بیهودگى است و اگر ایمان آرید و پرهیزگارى کنید بدهد شما را مزد شما و نطلبد از شما مال شما را [1060]. ﴿36﴾اگر بطلبد از شما مال شما را، پس مبالغه کند در سؤال آنگاه بخل کنید و بر روى کار آرد آن بخل، کینههاى شما را. ﴿37﴾آگاه شوید شما ای جماعت که خوانده میشود شما را تا خرج کنید در راه خدا، پس از شما کسى هست که بخل میکند و هر که بخل میکند، جز این نیست که بخل میکند از خویش [1061]و خدا توانگر است و شما محتاجید و اگر روىگردان شوید بدل آرد گروهى دیگر را غیر از شما، باز نباشند آن جماعت مانند شما.﴿38﴾
[1054] یعنی جنگ موقوف شود و احتیاج سلاح نماند، والله اعلم. [1055] مترجم گوید: از این جا تا آخر سوره در باب تهدید مردم ضعیف الایمان نازل شد. [1056] حاصل این آیات ذم آن شخص است که به مجلس علم درآید و به فهم حقیقتِ آن نرسد. به سبب هجومِ هوای نفس بر دل او محتاج استفسارِ دیگران گردد و تخفیف است به قیامت مثل این شخص را، والله اعلم. [1057] یعنی منافقان یا یهود. [1058] یعنی ظلمت نفاق بر روی ایشان هویدا میشد والله اعلم. [1059] یعنی به ارتداد و به ریا و سمعه. [1060] یعنی جمیع مال را. [1061] یعنی منفعت انفاق از خود بازمیدارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ إِنَّا فَتَحۡنَا لَكَ فَتۡحٗا مُّبِينٗا ١ لِّيَغۡفِرَ لَكَ ٱللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنۢبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكَ وَيَهۡدِيَكَ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِيمٗا ٢ وَيَنصُرَكَ ٱللَّهُ نَصۡرًا عَزِيزًا ٣ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ لِيَزۡدَادُوٓاْ إِيمَٰنٗا مَّعَ إِيمَٰنِهِمۡۗ وَلِلَّهِ جُنُودُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا ٤ لِّيُدۡخِلَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَيُكَفِّرَ عَنۡهُمۡ سَئَِّاتِهِمۡۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عِندَ ٱللَّهِ فَوۡزًا عَظِيمٗا ٥ وَيُعَذِّبَ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتِ وَٱلۡمُشۡرِكِينَ وَٱلۡمُشۡرِكَٰتِ ٱلظَّآنِّينَ بِٱللَّهِ ظَنَّ ٱلسَّوۡءِۚ عَلَيۡهِمۡ دَآئِرَةُ ٱلسَّوۡءِۖ وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡ وَلَعَنَهُمۡ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرٗا ٦ وَلِلَّهِ جُنُودُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ٧ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ شَٰهِدٗا وَمُبَشِّرٗا وَنَذِيرٗا ٨ لِّتُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُۚ وَتُسَبِّحُوهُ بُكۡرَةٗ وَأَصِيلًا ٩
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
هرآیینه ما حکم کردیم براى تو به فتح ظاهر [1062]. ﴿1﴾عاقبت فتح آن است که بیامرزد تو را خدا، آنچه که سابق گذشت از گناه تو و آنچه پس ماند و تمام کند نعمت خود را بر تو و بنماید تو را راه راست. ﴿2﴾و تا نصرت دهد تو را خدا به نصرت قوى. ﴿3﴾اوست آن که فرود آورده اطمینان را بر دل مسلمانان تا زیاده شود ایمان ایشان با ایمان سابق ایشان و خداى راست لشکر آسمانها و زمین و هست خدا دانا با حکمت. ﴿4﴾عاقبت نزول سکینه آن است که در آرد مردان مسلمانان را و زنان مسلمانان را به بوستانها میرود زیر آن جویها جاویدان آنجا و زایل کند از ایشان جرمهاى ایشان را و هست این مقدمه، نزدیک خدا فیروزى بزرگ. ﴿5﴾تا عذاب کند مردان منافق را و زنان منافق را و مردان شرک آرنده را و زنان شرک آرنده را که گمان کنندهاند بر خدا گمان بد. بر ایشان باد مصیبت بد و به خشم آمد خدا بر ایشان و لعنت کرد ایشان را و آماده ساخت براى ایشان دوزخ را و بدجایی است دوزخ. ﴿6﴾و خداى راست لشکر آسمانها و زمین و هست خدا غالب با حکمت. ﴿7﴾هرآیینه ما فرستادیم تو را اظهار حق کننده و بشارت دهنده و ترساننده. ﴿8﴾تا ایمان آرید اى مسلمانان به خدا و و به رسول او و تا نصرت دهید دین خدا را و بزرگى اعتقاد کنید او را و به پاکى یاد کنید او را بامداد و پگاه. ﴿9﴾
﴿ إِنَّ ٱلَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ ٱللَّهَ يَدُ ٱللَّهِ فَوۡقَ أَيۡدِيهِمۡۚ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَوۡفَىٰ بِمَا عَٰهَدَ عَلَيۡهُ ٱللَّهَ فَسَيُؤۡتِيهِ أَجۡرًا عَظِيمٗا ١٠ إِنَّ ٱلَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ ٱللَّهَ يَدُ ٱللَّهِ فَوۡقَ أَي سَيَقُولُ لَكَ ٱلۡمُخَلَّفُونَ مِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ شَغَلَتۡنَآ أَمۡوَٰلُنَا وَأَهۡلُونَا فَٱسۡتَغۡفِرۡ لَنَاۚ يَقُولُونَ بِأَلۡسِنَتِهِم مَّا لَيۡسَ فِي قُلُوبِهِمۡۚ قُلۡ فَمَن يَمۡلِكُ لَكُم مِّنَ ٱللَّهِ شَيًۡٔا إِنۡ أَرَادَ بِكُمۡ ضَرًّا أَوۡ أَرَادَ بِكُمۡ نَفۡعَۢاۚ بَلۡ كَانَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرَۢا ١١ بَلۡ ظَنَنتُمۡ أَن لَّن يَنقَلِبَ ٱلرَّسُولُ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِلَىٰٓ أَهۡلِيهِمۡ أَبَدٗا وَزُيِّنَ ذَٰلِكَ فِي قُلُوبِكُمۡ وَظَنَنتُمۡ ظَنَّ ٱلسَّوۡءِ وَكُنتُمۡ قَوۡمَۢا بُورٗا ١٢ وَمَن لَّمۡ يُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ فَإِنَّآ أَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ سَعِيرٗا ١٣ وَلِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ يَغۡفِرُ لِمَن يَشَآءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَآءُۚ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ١٤ سَيَقُولُ ٱلۡمُخَلَّفُونَ إِذَا ٱنطَلَقۡتُمۡ إِلَىٰ مَغَانِمَ لِتَأۡخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعۡكُمۡۖ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُواْ كَلَٰمَ ٱللَّهِۚ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَٰلِكُمۡ قَالَ ٱللَّهُ مِن قَبۡلُۖ فَسَيَقُولُونَ بَلۡ تَحۡسُدُونَنَاۚ بَلۡ كَانُواْ لَا يَفۡقَهُونَ إِلَّا قَلِيلٗا ١٥ ﴾
هرآیینه آنانکه بیعت میکنند با تو جز این نیست که بیعت میکنند با خدا. دست خدا است بالاى دست ایشان، پس هر که عهد بشکند پس جز این نیست که مىشکند به ضرر نفس خود و هر که تمام کند آنچه بر آن با خدا عهد کرده است، خواهد داد او را مزد بزرگ. ﴿10﴾خواهند گفت با تو پس گذاشتگان از اعراب: [1063]مشغول کرد ما را اموال ما و فرزندان ما، پس طلب آمرزش کن براى ما میگویند به زبان خود آنچه نیست در دل ایشان بگو: که مىتواند براى شما از خدا چیزى اگر خواهد زیان رسانیدن به شما یا خواهد در حق شما سود دادن؟ بلکه هست خدا به آنچه میکنید خبردار. ﴿11﴾[نی!] بلکه ظن کردید که بازنخواهد گشت پیغامبر و مسلمانان به سوى اهل خانۀ خویش هرگز و آراسته شد این ظن در دل شما و ظن کردید ظن بد و گشتید قومى هلاک شده. ﴿12﴾و هر که ایمان نیاورد به خدا و پیغامبر او پس هرآیینه ما آماده کردیم براى این کافران آتش را. ﴿13﴾و خدای راست پادشاهى آسمانها و زمین مىآمرزد هر که را خواهد و عذاب میکند هر که را خواهد و هست خدا آمرزگار مهربان. ﴿14﴾خواهند گفت با تو پس گذاشتگان وقتى که روانه شوید به سوى غنیمتها [1064]تا به دست آرید آن را: بگذارید ما را تا از پى شما رویم میخواهند که مخالفت کنند وعدۀ خدا را. بگو: پیروى ما نخواهید کرد همچنین فرموده است خدا پیش از این پس خواهند گفت: [نى]، بلکه حسد میکنید با ما بلکه همیشه فهم نمیکردند مگر اندکى. ﴿15﴾
﴿ قُل لِّلۡمُخَلَّفِينَ مِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ سَتُدۡعَوۡنَ إِلَىٰ قَوۡمٍ أُوْلِي بَأۡسٖ شَدِيدٖ تُقَٰتِلُونَهُمۡ أَوۡ يُسۡلِمُونَۖ فَإِن تُطِيعُواْ يُؤۡتِكُمُ ٱللَّهُ أَجۡرًا حَسَنٗاۖ وَإِن تَتَوَلَّوۡاْ كَمَا تَوَلَّيۡتُم مِّن قَبۡلُ يُعَذِّبۡكُمۡ عَذَابًا أَلِيمٗا ١٦ لَّيۡسَ عَلَى ٱلۡأَعۡمَىٰ حَرَجٞ وَلَا عَلَى ٱلۡأَعۡرَجِ حَرَجٞ وَلَا عَلَى ٱلۡمَرِيضِ حَرَجٞۗ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ يُدۡخِلۡهُ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَمَن يَتَوَلَّ يُعَذِّبۡهُ عَذَابًا أَلِيمٗا ١٧ ۞لَّقَدۡ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ يُبَايِعُونَكَ تَحۡتَ ٱلشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمۡ فَأَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ عَلَيۡهِمۡ وَأَثَٰبَهُمۡ فَتۡحٗا قَرِيبٗا ١٨ وَمَغَانِمَ كَثِيرَةٗ يَأۡخُذُونَهَاۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا ١٩ وَعَدَكُمُ ٱللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةٗ تَأۡخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمۡ هَٰذِهِۦ وَكَفَّ أَيۡدِيَ ٱلنَّاسِ عَنكُمۡ وَلِتَكُونَ ءَايَةٗ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ وَيَهۡدِيَكُمۡ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِيمٗا ٢٠ وَأُخۡرَىٰ لَمۡ تَقۡدِرُواْ عَلَيۡهَا قَدۡ أَحَاطَ ٱللَّهُ بِهَاۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٗا ٢١ وَلَوۡ قَٰتَلَكُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوَلَّوُاْ ٱلۡأَدۡبَٰرَ ثُمَّ لَا يَجِدُونَ وَلِيّٗا وَلَا نَصِيرٗا ٢٢ سُنَّةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلُۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ ٱللَّهِ تَبۡدِيلٗا ٢٣ ﴾
بگو: [یا محمد] پس گذاشتگان را از اعراب که شما خوانده خواهید شد به سوى کارزار قومى، خداوند کارزار سخت [1065]که جنگ کنید با ایشان یا آنکه مسلمان شوند. پس اگر فرمانبردارى کنید بدهد خدا شما را مزد نیک و اگر روى گردان شوید چنانکه روى گردان شده بودید پیش از این عقوبت کند شما را به عقوبت در دهنده. ﴿16﴾نیست بر نابینا گناهى و نه بر لنگ گناهى و نه بر بیمار گناهى [1066]و هر که فرمان برد خدا و رسول او را در آردش به بوستانها میرود زیر آن جویها و هر که روى گردان شود عقوبت کند آن را به عقوبت درد دهنده. ﴿17﴾هرآیینه خوشنود شد خدا از مسلمانان وقتى که بیعت میکردند با تو زیر درخت، پس دانست آنچه در دل ایشان است پس فرود آورد اطمینان دل بر ایشان و ثواب داد ایشان را فتحى نزدیک. ﴿18﴾و غنیمتهاى بسیار که به دست آرند آن را [1067]و هست خدا غالب با حکمت. ﴿19﴾وعده داده است شما را خدا غنیمتهاى بسیار که به دست آرید آنها را، پس زود عطا کرد این غنیمت [1068] و بازداشت دست مردمان را از شما [1069]و تا باشد این مقدمه نشانهای مسلمانان را و تا بنماید خدا شما را راهِ راست [1070]. ﴿20﴾و وعده داد خدا غنیمتهاى دیگر نیز که هنوز دست نیافتهاید بر آن، دانسته است خداى آن را و هست خدا بر همه چیز توانا [1071]. ﴿21﴾و اگر جنگ میکردند با شما کافران البته به سوى شما میگردانیدند پشت را باز نمىیافتند کارسازى و نه نصرت دهندهای. ﴿22﴾[مانند] آیین خدا که گذشته است پیش از این و نخواهى یافت آیین خدا را تبدیلى. ﴿23﴾
﴿ وَهُوَ ٱلَّذِي كَفَّ أَيۡدِيَهُمۡ عَنكُمۡ وَأَيۡدِيَكُمۡ عَنۡهُم بِبَطۡنِ مَكَّةَ مِنۢ بَعۡدِ أَنۡ أَظۡفَرَكُمۡ عَلَيۡهِمۡۚ وَكَانَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرًا ٢٤ هُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّوكُمۡ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَٱلۡهَدۡيَ مَعۡكُوفًا أَن يَبۡلُغَ مَحِلَّهُۥۚ وَلَوۡلَا رِجَالٞ مُّؤۡمِنُونَ وَنِسَآءٞ مُّؤۡمِنَٰتٞ لَّمۡ تَعۡلَمُوهُمۡ أَن تَطَُٔوهُمۡ فَتُصِيبَكُم مِّنۡهُم مَّعَرَّةُۢ بِغَيۡرِ عِلۡمٖۖ لِّيُدۡخِلَ ٱللَّهُ فِي رَحۡمَتِهِۦ مَن يَشَآءُۚ لَوۡ تَزَيَّلُواْ لَعَذَّبۡنَا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡهُمۡ عَذَابًا أَلِيمًا ٢٥ إِذۡ جَعَلَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَكِينَتَهُۥ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَعَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَأَلۡزَمَهُمۡ كَلِمَةَ ٱلتَّقۡوَىٰ وَكَانُوٓاْ أَحَقَّ بِهَا وَأَهۡلَهَاۚ وَكَانَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٗا ٢٦ لَّقَدۡ صَدَقَ ٱللَّهُ رَسُولَهُ ٱلرُّءۡيَا بِٱلۡحَقِّۖ لَتَدۡخُلُنَّ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمۡ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَۖ فَعَلِمَ مَا لَمۡ تَعۡلَمُواْ فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَٰلِكَ فَتۡحٗا قَرِيبًا ٢٧ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدٗا ٢٨ مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِي ٱلۡإِنجِيلِ كَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطَۡٔهُۥ فََٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ يُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَۗ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢا ٢٩﴾
و اوست آن که بازداشت دست کافران را از شما و دست شما را از کافران در میان مکه، بعد از آنکه فیروزمند ساخت شما را بر ایشان و هست خدا به آنچه میکنید بینا [1072]. ﴿24﴾این کفار قریش، آنانند که کافر شدند و بازداشتند شما را از مسجد حرام و بازداشتند قربانى را موقوف داشته از آنکه برسد به جاى خود و اگر نبودى مردمان مسلمانان و زنان مسلمانان که نمیدانید ایشان را، اگر نبودى خوف آنکه پى کنید سر ایشان را، پس برسد به شما گناهى به غیر دانست [1073]. فتح را مؤخر کرد خدا تا درآرد هر که را خواهد بر رحمت خود اگر هم جدا مىبودند این هر دو فریق البته عقوبت مىکردیم کافران را عقوبت درد دهنده. ﴿25﴾آنگاه که مصمّم کردند کافران در دل خویش غیرت را از جنس غیرت جاهلیت، پس فرود آورد خدا اطمینان خود را بر پیغامبر خود و بر مسلمانان و ثابت کرد بر ایشان سخن پرهیزگارى و بودند سزاوار به آن و اهل آن و هست خدا به هر چیز دانا [1074]. ﴿26﴾هرآیینه راست نمود خدا پیغامبر خود را خواب مطابق واقع [به این مضمون] که البته داخل خواهید شد به مسجد حرام اگر خدا خواسته است، ایمن شده تراشیده موى سر خود را به مقراض گرفته ترسان نشده، پس دانست آنچه ندانستید شما، پس میسّر کرد پیش از این فتحى نزدیک را . ﴿27﴾اوست آنکه فرستاد پیغامبر خود را به هدایت و دین راست تا غالب کندش بر ادیان همه آن و بس است خدا اظهار کننده حق. ﴿28﴾محمد پیغامبر خدا است و آنانکه همراه اویند سختاند بر کافران مهربانند در میان خود. مىبینى ایشان را رکوع کننده و سجده نماینده، مىطلبند فضل را از خدا و خوشنودى را. نشانۀ صلاح ایشان در روى ایشان است از اثر سجده. آنچه مذکور میشود داستان ایشان است در تورات و داستان ایشان است در انجیل. ایشان مانند زراعتى هستند که بر آورد گیاه سبزه خود را، پس قوى کرد آن را، پس ستبر شد پس باستاد خود بر ساقهاى خود. به شگفت مىآرد زراعت کنندگان را [1075]، تا که در خشم آرد به سبب دیدن ایشان کافران را وعده داده است خدا آنان را که ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردند از ایشان، آمرزش و مزد بزرگ. ﴿29﴾
[1062] مترجم گوید: آن حضرتجبه خواب دیدند، گویا آن حضرت با اصحاب در مکه داخل شدند و با اطمینانِ خاطر به حلق و قصر مشغولاند، پس آن سال به قصد عمره متوجه کعبه شدند وچون به حدیبیه رسیدند، کفار قریش از وصول به کعبه مانع آمدند و بعد تشویش بیسار با کفار صلح کرده بغیر از وصول به کعبه بازگشتند. خدای تعالی آن عمل را از ایشان قبول فرمود، از آن بیعت که در اثنای تشویش به جهت تأکید عزم به آن حضرتجکرده بودند، راضی شده به ثواب آن عمل، فتوح بسیار نصیب ایشان گردانید، به تخصیص فتح خیبر که بعد ازین سفر بلاتراخی واقع شده غنایم خیبر را مخصوص به حاضران بیعت گردانید و غیر ایشان را از آن غزوه منع نمود و مضمون رؤیا سال آینده به ظهور رسید. پس در بابِ وعدۀ فتوح و رد شبهۀ منافقان به سبب تعویق مضمون رؤیا و بیان حکمت تعویق و تهدید متخلفان از سفر حدیبیه و بیان خشنودی خود به اهلِ بیعت، این سوره نازل فرمود، والله اعلم. [1063] یعنی آنان که در سفر حدیبیه موافقت نکردند، والله اعلم. [1064] یعنی غنیمتهای خیبر. [1065] یعنی فارس وروم و این معنی در زمان حضرت ابوبکر و حضرت عمربمتحقق شد، والله اعلم. [1066] یعنی در تخلف از مثل این سفر، والله اعلم. [1067] یعنی غنایم خیبر و غیره. [1068] یعنی غنایم خیبر. [1069] یعنی در حدیبیه. [1070] یعنی کفار قریش جمع شدند که آن حضرتجرا تشویشی رسانند. خدای تعالی دست ایشان را از قتال بازداشت وقضیه به صلح انجامید. [1071] یعنی غنایم فارس و روم. [1072] تعریض است به آن قصّه که بعد انعقاد صلح، هفتاد تن از اوباش قریش خواستند که بیخبر بر صحابه هجوم آرند. صحابه همه را اسیر کرده پیش ان حضرتجآوردند، آن حضرت عفو فرمود. ظاهر نزدیک بنده، ضعیف است و صحیح آن است که این آیت بشارت است به فتح مکه و آوردن لفظ ماضی از جهت تحقیق وقوع بشارت است، والله اعلم. [1073] یعنی تصدیق رؤیا بالفعل متحقق شدی و فتح عاجلاً میسر گشتی، والله اعلم. [1074] یعنی جماعتی از مسلمانان این صلح راکاره بودند. آخر الامر خدای تعالی اطمینان را به دل ایشان انداخت تا به مرضیِّ آن حضرتجرضا دادند، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُقَدِّمُواْ بَيۡنَ يَدَيِ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ١ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَرۡفَعُوٓاْ أَصۡوَٰتَكُمۡ فَوۡقَ صَوۡتِ ٱلنَّبِيِّ وَلَا تَجۡهَرُواْ لَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ كَجَهۡرِ بَعۡضِكُمۡ لِبَعۡضٍ أَن تَحۡبَطَ أَعۡمَٰلُكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ ٢ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصۡوَٰتَهُمۡ عِندَ رَسُولِ ٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱمۡتَحَنَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡ لِلتَّقۡوَىٰۚ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٌ عَظِيمٌ ٣ إِنَّ ٱلَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَآءِ ٱلۡحُجُرَٰتِ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ ٤﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان [1076]﴾
اى مسلمانان! پیشدستى مکنید روبهروى خدا و رسول او و بترسید از خدا هرآیینه خدا شنوای دانا است. ﴿1﴾اى مسلمانان! بلند مکنید آوازهاى خود را بالایى آواز پیغامبر و بلند نگویید با او سخن را مانند بلند گفتن بعض شما با بعضى براى احتراز از آنکه نابود شود عملهاى شما و شما خبردار نباشید. ﴿2﴾هرآیینه آنانکه پست مىکنند آواز خود را نزدیک پیغامبر خدا، آن جماعت آنانند که آزموده است خدا دل ایشان را براى ظهور تقوى. ایشان راست آمرزش و مزد بزرگ. ﴿3﴾هرآیینه آنانکه آواز میدهند تو را از پس حجرها اکثر فهم نمىکنند. ﴿4﴾
﴿ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ صَبَرُواْ حَتَّىٰ تَخۡرُجَ إِلَيۡهِمۡ لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٥ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن جَآءَكُمۡ فَاسِقُۢ بِنَبَإٖ فَتَبَيَّنُوٓاْ أَن تُصِيبُواْ قَوۡمَۢا بِجَهَٰلَةٖ فَتُصۡبِحُواْ عَلَىٰ مَا فَعَلۡتُمۡ نَٰدِمِينَ ٦ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ فِيكُمۡ رَسُولَ ٱللَّهِۚ لَوۡ يُطِيعُكُمۡ فِي كَثِيرٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡرِ لَعَنِتُّمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ حَبَّبَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡإِيمَٰنَ وَزَيَّنَهُۥ فِي قُلُوبِكُمۡ وَكَرَّهَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡكُفۡرَ وَٱلۡفُسُوقَ وَٱلۡعِصۡيَانَۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلرَّٰشِدُونَ ٧ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَنِعۡمَةٗۚ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٨ وَإِن طَآئِفَتَانِ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱقۡتَتَلُواْ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَهُمَاۖ فَإِنۢ بَغَتۡ إِحۡدَىٰهُمَا عَلَى ٱلۡأُخۡرَىٰ فَقَٰتِلُواْ ٱلَّتِي تَبۡغِي حَتَّىٰ تَفِيٓءَ إِلَىٰٓ أَمۡرِ ٱللَّهِۚ فَإِن فَآءَتۡ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَهُمَا بِٱلۡعَدۡلِ وَأَقۡسِطُوٓاْۖ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ ٩ إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةٞ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَ أَخَوَيۡكُمۡۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ ١٠ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا يَسۡخَرۡ قَوۡمٞ مِّن قَوۡمٍ عَسَىٰٓ أَن يَكُونُواْ خَيۡرٗا مِّنۡهُمۡ وَلَا نِسَآءٞ مِّن نِّسَآءٍ عَسَىٰٓ أَن يَكُنَّ خَيۡرٗا مِّنۡهُنَّۖ وَلَا تَلۡمِزُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ وَلَا تَنَابَزُواْ بِٱلۡأَلۡقَٰبِۖ بِئۡسَ ٱلِٱسۡمُ ٱلۡفُسُوقُ بَعۡدَ ٱلۡإِيمَٰنِۚ وَمَن لَّمۡ يَتُبۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ١١﴾
و اگر ایشان صبر کردندى تا وقتى که بیرون آیى به سوى ایشان بهتر بودى ایشان را و خدا آمرزگار مهربان است [1077]. ﴿5﴾اى مسلمانان! اگر بیارد پیش شما فاسق خبرى را، پس تفحص کنید براى احتراز از آنکه ضرر رسانید قومى را به نادانى پس پشیمان شوید بر آنچه عمل کردید. ﴿6﴾و بدانید که در میان شما رسول خدا است اگر فرمان برد شما را در بسیارى از کارها به رنج درافتید و لیکن خدا دوست گردانید نزدیک شما ایمان را و آراسته کرد آن را در دلهاى شما و ناخوش گردانید پیش شما کفر را و فسق را و نافرمانى را. این جماعت ایشانند راه یافتگان. ﴿7﴾به احسان از نزدیک خدا و به نعمت و خدا دانا با حکمت است. ﴿8﴾و اگر دو گروه از مسلمانان با یکدیگر جنگ کنند پس صلح کنید میان ایشان، پس اگر تعدى کرد یکى از این دو گروه بر دیگرى پس جنگ بکنید به آن گروه که تعدى میکند تا آنکه رجوع کند به سوى حکم خدا، پس اگر رجوع کرد صلح کنید میان ایشان به انصاف و داد دهید، هرآیینه خدا دوست میدارد داد دهندگان را. ﴿9﴾جز این نیست که مسلمانان، برادران یکدیگراند، پس صلح کنید میان دو برادر خویش و بترسید از خدا تا بر شما رحم کرده شود. ﴿10﴾اى مسلمانان! تمسخر نکند گروهى با گروهى احتمال است که آن گروه بهتر باشند از ایشان در نفس الامر و نه زنان تمسخر کنند با زنان دیگر، احتمال است که آن زنان بهتر باشند از ایشان و عیب مکنید در میان خویش و یکدیگر را به لقبهاى بد مخوانید. بدنامى است فاسقى بعد از ایمان آوردن و هر که توبه نکرد، پس آن جماعت ایشانند ستمکاران [1078]. ﴿11﴾
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱجۡتَنِبُواْ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلظَّنِّ إِنَّ بَعۡضَ ٱلظَّنِّ إِثۡمٞۖ وَ لَا تَجَسَّسُواْ وَلَا يَغۡتَب بَّعۡضُكُم بَعۡضًاۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمۡ أَن يَأۡكُلَ لَحۡمَ أَخِيهِ مَيۡتٗا فَكَرِهۡتُمُوهُۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ تَوَّابٞ رَّحِيمٞ ١٢ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن ذَكَرٖ وَأُنثَىٰ وَجَعَلۡنَٰكُمۡ شُعُوبٗا وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓاْۚ إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٞ ١٣ ۞قَالَتِ ٱلۡأَعۡرَابُ ءَامَنَّاۖ قُل لَّمۡ تُؤۡمِنُواْ وَلَٰكِن قُولُوٓاْ أَسۡلَمۡنَا وَلَمَّا يَدۡخُلِ ٱلۡإِيمَٰنُ فِي قُلُوبِكُمۡۖ وَإِن تُطِيعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ لَا يَلِتۡكُم مِّنۡ أَعۡمَٰلِكُمۡ شَيًۡٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ ١٤ إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ ثُمَّ لَمۡ يَرۡتَابُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ ١٥ قُلۡ أَتُعَلِّمُونَ ٱللَّهَ بِدِينِكُمۡ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ١٦ يَمُنُّونَ عَلَيۡكَ أَنۡ أَسۡلَمُواْۖ قُل لَّا تَمُنُّواْ عَلَيَّ إِسۡلَٰمَكُمۖ بَلِ ٱللَّهُ يَمُنُّ عَلَيۡكُمۡ أَنۡ هَدَىٰكُمۡ لِلۡإِيمَٰنِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ١٧ إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ غَيۡبَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١٨﴾
اى مسلمانان! احتراز کنید از بسیارى گمان بد هرآیینه بعض بدگمانى گناه است و جاسوسى مکنید و غیبت نکند بعض شما بعض را. آیا دوست میدارد کسى از شما که بخورد گوشت برادر خود که مرده باشد؟ پس متنفر شوید از وى و بترسید از خدا هرآیینه خدا توبه پذیرنده مهربان است. ﴿12﴾اى مردمان! هرآیینه آفریدیم شما را از یک مرد و یک زن و ساختیم شما را جماعتها و قبیلهها تا با یکدیگر شناسا شوید. هرآیینه گرامىترین شما نزدیک خدا پرهیزگارترین شما است هرآیینه خدا دانای خبردار است. ﴿13﴾گفتند اعراب: ایمان آوردیم. بگو: ایمان به حقیقت نیاوردید و لیکن بگویید منقاد شدهایم و هنوز درنیامده است ایمان در دلهاى شما و اگر فرمانبردارى خدا و رسول او کنید، کم ندهد شما را از جزاى اعمال شما چیزى. هرآیینه خدا آمرزگار مهربان است. ﴿14﴾جز این نیست که مؤمنان به حقیقت آنانند که ایمان آوردند به خدا و پیغامبر او باز شبهه نکردند و جهاد نمودند به اموال خود و جان خود در راه خدا. آن جماعت، ایشانند راستگویان. ﴿15﴾بگو: آیا خبردار میکنید خدا را به دین خود و خدا میداند آنچه در آسمانها است و آنچه در زمین است؟! و خدا به هر چیز دانا است. ﴿16﴾منّت مىنهند بر تو به آنکه مسلمان شدهاند. بگو: منّت منهید بر من به اسلام خود بلکه خدا منّت مىنهد بر شما به آنکه هدایت کرد شما را به ایمان، اگر راستگو هستید. ﴿17﴾هرآیینه خدا میداند پنهان آسمانها و زمین و خدا بینا است به آنچه مىکنید. ﴿18﴾
[1075] حاصلِ مثل آن است که اسلام در اوّل حال ضعیف بود و مسلمانان کم بودند. رفته رفته غالب و بسیار شدند. عاقبت حال غلبه اسلام آن است که به خشم آرد خدای تعالی کافران را. [1076] مترجم گوید: خدای تعالی این سورت برای تعلیم آداب فرود آورد که از حضرت پیغامبرجدر امر و نهی پیشدستی نکنند به آن حضرت به آواز بلند خطاب نکنند و اگر فاسق چیزی گوید، به غیر تفتیش حال، امضای عزمت ننمایند. در صورتی که میان ایشان خانه جنگی واقع شود اصلاح آن چگونه کنند و از استهزاء با یکدیگر و لقب بد نهادن و غیبت کردن و ظن بد کردن و به علوِّ نسب بر دیگران فخر کردن، منع کرد و ضعیفالایمان را بر ضعیفالایمان تنبیه فرمود، والله اعلم. [1077] مترجم گوید: این تعریض است به حال قومی از بنی تمیم که به جهت مهمی پیشِ آن حضرتجآمدند و چون در مسجد نیافتند و نمیدانستند که در کدام حجره تشریف دارند، نزدیک حجرهها به آواز بلند ندا کردن شروع کردند، والله اعلم. [1078] یعنی به گناهی که در جاهلیت کرده باشند، بعد از اسلام نشانِ سند نباید ساخت.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِيدِ ١ بَلۡ عَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡ فَقَالَ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا شَيۡءٌ عَجِيبٌ ٢ أَءِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗاۖ ذَٰلِكَ رَجۡعُۢ بَعِيدٞ ٣ قَدۡ عَلِمۡنَا مَا تَنقُصُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۡهُمۡۖ وَعِندَنَا كِتَٰبٌ حَفِيظُۢ ٤ بَلۡ كَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَهُمۡ فِيٓ أَمۡرٖ مَّرِيجٍ ٥ أَفَلَمۡ يَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡ كَيۡفَ بَنَيۡنَٰهَا وَزَيَّنَّٰهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٖ ٦ وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَيۡنَا فِيهَا رَوَٰسِيَ وَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوۡجِۢ بَهِيجٖ ٧ تَبۡصِرَةٗ وَذِكۡرَىٰ لِكُلِّ عَبۡدٖ مُّنِيبٖ ٨ وَنَزَّلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ مُّبَٰرَكٗا فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ جَنَّٰتٖ وَحَبَّ ٱلۡحَصِيدِ ٩ وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِيدٞ ١٠ رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِۖ وَأَحۡيَيۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّيۡتٗاۚ كَذَٰلِكَ ٱلۡخُرُوجُ ١١ كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَأَصۡحَٰبُ ٱلرَّسِّ وَثَمُودُ ١٢ وَعَادٞ وَفِرۡعَوۡنُ وَإِخۡوَٰنُ لُوطٖ ١٣ وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡأَيۡكَةِ وَقَوۡمُ تُبَّعٖۚ كُلّٞ كَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ ١٤ أَفَعَيِينَا بِٱلۡخَلۡقِ ٱلۡأَوَّلِۚ بَلۡ هُمۡ فِي لَبۡسٖ مِّنۡ خَلۡقٖ جَدِيدٖ ١٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
ق و قسم به قرآنِ با بزرگى [که تو پیغامبر خدایی] . ﴿1﴾بلکه تعجب کردند کافران از آنکه آمد بدیشان ترساننده از قوم ایشان، پس گفتند آن کافران: این چیزى است عجیب. ﴿2﴾آیا چون بمیریم و خاک شویم، [حشر کرده شویم] این بازگردانیدن است دور از عقل. ﴿3﴾هرآیینه دانستهایم آنچه کم میکند زمین از ایشان [1079]و نزدیک ما کتابى است نگاهدارنده [1080]. ﴿4﴾نى، بلکه دروغ نسبت کردند سخن راست را وقتى که بیاید بدیشان پس ایشان در کارى شوریدهاند. ﴿5﴾آیا ندیدهاند به سوى آسمان بالاى خود چگونه بنا کردهایم آن را و آراسته کردهایم آن را و نیست در آن هیچ شکافى؟. ﴿6﴾و زمین را گستردیم و افکندهایم در آن کوهها و رویانیدیم در آن از هر نوع خوش آینده. ﴿7﴾براى راه نمودن و پند دادن هر بندۀ رجوع کننده را. ﴿8﴾و فرود آوردیم از آسمان آب با برکت، پس رویانیدیم به سبب آن بوستانها و دانه که درود میکنند آن را. ﴿9﴾و درختان خرما را بلند بالا برآمده، آن را میوه است تو بر تو. ﴿10﴾روزى براى بندگان و زنده ساختیم به آن شهر مرده را، همچنین باشد برآمدن از گور. ﴿11﴾به دروغ نسبت کردند پیش از ایشان قوم نوح و اهل رسّ و ثمود. ﴿12﴾و عاد و فرعون و برادران لوط. ﴿13﴾و اهل ایکه و قوم تُبّع، هر یکى به دروغ نسبت کردند پیغامبران را، پس ثابت شد وعدۀ عذاب من. ﴿14﴾آیا عاجز شده بودیم در آفرینش نخستین؟ بلکه ایشان در شبههاند از آفرینش نو. ﴿15﴾
﴿ وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِيدِ ١٦ إِذۡ يَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّيَانِ عَنِ ٱلۡيَمِينِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِيدٞ ١٧ مَّا يَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَيۡهِ رَقِيبٌ عَتِيدٞ ١٨ وَجَآءَتۡ سَكۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّۖ ذَٰلِكَ مَا كُنتَ مِنۡهُ تَحِيدُ ١٩ وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِۚ ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلۡوَعِيدِ ٢٠ وَجَآءَتۡ كُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِيدٞ ٢١ لَّقَدۡ كُنتَ فِي غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا فَكَشَفۡنَا عَنكَ غِطَآءَكَ فَبَصَرُكَ ٱلۡيَوۡمَ حَدِيدٞ ٢٢ وَقَالَ قَرِينُهُۥ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ ٢٣ أَلۡقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٖ ٢٤ مَّنَّاعٖ لِّلۡخَيۡرِ مُعۡتَدٖ مُّرِيبٍ ٢٥ ٱلَّذِي جَعَلَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَأَلۡقِيَاهُ فِي ٱلۡعَذَابِ ٱلشَّدِيدِ ٢٦ ۞قَالَ قَرِينُهُۥ رَبَّنَا مَآ أَطۡغَيۡتُهُۥ وَلَٰكِن كَانَ فِي ضَلَٰلِۢ بَعِيدٖ ٢٧ قَالَ لَا تَخۡتَصِمُواْ لَدَيَّ وَقَدۡ قَدَّمۡتُ إِلَيۡكُم بِٱلۡوَعِيدِ ٢٨ مَا يُبَدَّلُ ٱلۡقَوۡلُ لَدَيَّ وَمَآ أَنَا۠ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِيدِ ٢٩ يَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِ وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِيدٖ ٣٠ وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِينَ غَيۡرَ بَعِيدٍ ٣١ هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٖ ٣٢ مَّنۡ خَشِيَ ٱلرَّحۡمَٰنَ ِٱلۡغَيۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِيبٍ ٣٣ ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖۖ ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ ٣٤ لَهُم مَّا يَشَآءُونَ فِيهَا وَلَدَيۡنَا مَزِيدٞ ٣٥ وَكَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَشَدُّ مِنۡهُم بَطۡشٗا فَنَقَّبُواْ فِي ٱلۡبِلَٰدِ هَلۡ مِن مَّحِيصٍ ٣٦ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكۡرَىٰ لِمَن كَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِيدٞ ٣٧ وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٖ ٣٨ فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ ٱلۡغُرُوبِ ٣٩ وَمِنَ ٱلَّيۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَأَدۡبَٰرَ ٱلسُّجُودِ ٤٠ وَٱسۡتَمِعۡ يَوۡمَ يُنَادِ ٱلۡمُنَادِ مِن مَّكَانٖ قَرِيبٖ ٤١ يَوۡمَ يَسۡمَعُونَ ٱلصَّيۡحَةَ بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلۡخُرُوجِ ٤٢ إِنَّا نَحۡنُ نُحۡيِۦ وَنُمِيتُ وَإِلَيۡنَا ٱلۡمَصِيرُ ٤٣ يَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلۡأَرۡضُ عَنۡهُمۡ سِرَاعٗاۚ ذَٰلِكَ حَشۡرٌ عَلَيۡنَا يَسِيرٞ ٤٤ نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَقُولُونَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَيۡهِم بِجَبَّارٖۖ فَذَكِّرۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ ٤٥﴾
و هرآیینه آفریدیم آدمى را و میدانیم چیزی که به خاطر گذارندش نفس او و ما نزدیکتریم به آدمى از رگ جان. ﴿16﴾آنگاه که یاد میگیرند دو یاد گیرنده به پهلوى راست نشیننده و بر پهلوى چپ نشیننده [1081]. ﴿17﴾به زبان نمىآرد آدمى سخنى، مگر نزدیک او نگهبانى است مهیا [1082]. ﴿18﴾و بیاید سختى موت به راستى. این است جزاى آنچه از آن کناره میکردى. ﴿19﴾و دمیده شود در صور. این است روز وعدۀ عذاب. ﴿20﴾و بیامد هر شخصى همراه او روان کننده است و گواهى دهنده [1083]. ﴿21﴾گوییم: هرآیینه بودى در بىخبرى از این مقدمه پس برداشتیم از تو پردۀ تو را، پس چشم تو امروز تیزبین است. ﴿22﴾و گفت فرشتۀ همنشین او: این است آنکه نزدیک من بود حاضر کرده شده. ﴿23﴾[گوییم]: بیفکنید [اى دو فرشته] در دوزخ هر ناسپاس سرکش را [1084]. ﴿24﴾هر امساک کنندۀ مال را درگذرنده از حدّ را هر شک آرنده را. ﴿25﴾آنکه مقرر کرد با خدا معبودى دیگر پس بیفکنید این هر یک را در عذاب سخت. ﴿26﴾گفت همنشین او: [1085]اى پروردگار ما! من گمراه نکردم این شخص را و لیکن وى بود در گمراهى دور. ﴿27﴾فرمود: خصومت مکنید نزدیک من و حال آنکه پیش از این فرستاده بودم به سوى شما وعدۀ عذاب. ﴿28﴾تغیر داده نمىشود وعدۀ نزدیک من و نیستم من ستم کننده بر بندگان. ﴿29﴾روزی که بگوییم دوزخ را: آیا پر شدى؟ و [دوزخ] گوید: آیا هیچ از این زیاده هست؟ [1086]. ﴿30﴾و نزدیک گردانیده شود بهشت براى متقیان نه دور مانده ﴿31﴾گوییم: این است آنچه وعده داده میشد شما را. نزدیک کرده شده براى هر رجوع کننده و ادب نگاهدارنده. ﴿32﴾براى هر کسى که ترسد از خدا نادیده و پیش آمده به دل متوجه شده. ﴿33﴾گوییم: داخل شوید در بهشت همراه سلامتى، این است روز همیشه باشیدن. ﴿34﴾ایشان راست آنچه خواهند در بهشت و نزدیک ما زیادهترست از آن. ﴿35﴾و بسیار هلاک کردیم پیش از این امّتهاکه قوىتر بودند از این جماعت در دستدرازى. پس تفحص کردند در شهرها که هیچ گریزگاهى است؟. ﴿36﴾هرآیینه در این مقدمه پند است کسى را که دلى دارد یا گوش نهد متوجه شده. ﴿37﴾و هرآیینه آفریدیم آسمانها و زمین و آنچه در هر دو است در شش روز و نرسید به ما هیچ ماندگى. ﴿38﴾پس صبر کن بر آنچه مىگویند و به پاکى یاد کن همراه ستایش پروردگار خویش، پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو شدن. ﴿39﴾و در بعض اوقات شب به پاکى یاد کن خدا را و عقب نماز نیز. ﴿40﴾و بشنو [این قصّه] روزی که آواز دهد آواز دهنده از جاى نزدیک [1087]. ﴿41﴾روزی که بشنوند نعرۀ تند را به غیر تردد و آن روز بر آمدن ایشان است. ﴿42﴾هرآیینه ما زنده میکنیم و میمیرانیم و به سوى ما است بازگشت. ﴿43﴾روزی که بشکافد زمین از سر ایشان، بیرون آیند شتابان این برانگیختن است آسان بر ما. ﴿44﴾ما میدانیم آنچه میگویند و نیستى تو بر ایشان قهر کننده، پس پندده به قرآن هر که مىترسد از وعدۀ عذاب من. ﴿45﴾
[1079] یعنی آنچه میخورد از جزو ایشان. [1080] یعنی لوحِ محفوظ. [1081] یعنی کراماً کاتبین، والله اعلم. [1082] یعنی اگر کلمۀ حق باشد، فرشتۀ دست راست مینویسد و اگر کلمه باطل باشد، فرشتۀ دست چپ مینویسد، والله اعلم. [1083] مراد جنس روان کننده و گواهی دهنده است. [1084] مترجم گوید: عادت پادشاهان است که اسیر را پیش ایشان دو کس گرفته میآرند از این جهت دو فرشته را خطاب شود. [1085] یعنی شیاطین از انس و جن، والله اعلم. [1086] یعنی هر چند دور اندازند زیاده طلب کند، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلذَّٰرِيَٰتِ ذَرۡوٗا ١ فَٱلۡحَٰمِلَٰتِ وِقۡرٗا ٢ فَٱلۡجَٰرِيَٰتِ يُسۡرٗا ٣ فَٱلۡمُقَسِّمَٰتِ أَمۡرًا ٤ إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٞ ٥ وَإِنَّ ٱلدِّينَ لَوَٰقِعٞ ٦﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به بادهاى پراکندۀ خاک [وجز آن پراکنده کردنی] . ﴿1﴾پس قسم به ابرهای بردارندۀ بار آب. ﴿2﴾پس قسم به کشتیهاى روان شونده به سهولت! . ﴿3﴾پس قسم به فرشتگان تقسیم کنندۀ کار! [1088]. ﴿4﴾هرآیینه وعدهای که کرده میشود به شما، راست است. ﴿5﴾و هرآیینه جزاى اعمال بودنى است. ﴿6﴾
﴿ وَٱلسَّمَآءِ ذَاتِ ٱلۡحُبُكِ ٧ إِنَّكُمۡ لَفِي قَوۡلٖ مُّخۡتَلِفٖ ٨ يُؤۡفَكُ عَنۡهُ مَنۡ أُفِكَ ٩ قُتِلَ ٱلۡخَرَّٰصُونَ ١٠ ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي غَمۡرَةٖ سَاهُونَ ١١ يَسَۡٔلُونَ أَيَّانَ يَوۡمُ ٱلدِّينِ ١٢ يَوۡمَ هُمۡ عَلَى ٱلنَّارِ يُفۡتَنُونَ ١٣ ذُوقُواْ فِتۡنَتَكُمۡ هَٰذَا ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تَسۡتَعۡجِلُونَ ١٤ إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٍ ١٥ ءَاخِذِينَ مَآ ءَاتَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَبۡلَ ذَٰلِكَ مُحۡسِنِينَ ١٦ كَانُواْ قَلِيلٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِ مَا يَهۡجَعُونَ ١٧ وَبِٱلۡأَسۡحَارِ هُمۡ يَسۡتَغۡفِرُونَ ١٨ وَفِيٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ لِّلسَّآئِلِ وَٱلۡمَحۡرُومِ ١٩ وَفِي ٱلۡأَرۡضِ ءَايَٰتٞ لِّلۡمُوقِنِينَ ٢٠ وَفِيٓ أَنفُسِكُمۡۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ ٢١ وَفِي ٱلسَّمَآءِ رِزۡقُكُمۡ وَمَا تُوعَدُونَ ٢٢ فَوَرَبِّ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ إِنَّهُۥ لَحَقّٞ مِّثۡلَ مَآ أَنَّكُمۡ تَنطِقُونَ ٢٣ هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ضَيۡفِ إِبۡرَٰهِيمَ ٱلۡمُكۡرَمِينَ ٢٤ إِذۡ دَخَلُواْ عَلَيۡهِ فَقَالُواْ سَلَٰمٗاۖ قَالَ سَلَٰمٞ قَوۡمٞ مُّنكَرُونَ ٢٥ فَرَاغَ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ فَجَآءَ بِعِجۡلٖ سَمِينٖ ٢٦ فَقَرَّبَهُۥٓ إِلَيۡهِمۡ قَالَ أَلَا تَأۡكُلُونَ ٢٧ فَأَوۡجَسَ مِنۡهُمۡ خِيفَةٗۖ قَالُواْ لَا تَخَفۡۖ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَٰمٍ عَلِيمٖ ٢٨ فَأَقۡبَلَتِ ٱمۡرَأَتُهُۥ فِي صَرَّةٖ فَصَكَّتۡ وَجۡهَهَا وَقَالَتۡ عَجُوزٌ عَقِيمٞ ٢٩ قَالُواْ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡعَلِيمُ ٣٠ ۞قَالَ فَمَا خَطۡبُكُمۡ أَيُّهَا ٱلۡمُرۡسَلُونَ ٣١ قَالُوٓاْ إِنَّآ أُرۡسِلۡنَآ إِلَىٰ قَوۡمٖ مُّجۡرِمِينَ ٣٢ لِنُرۡسِلَ عَلَيۡهِمۡ حِجَارَةٗ مِّن طِينٖ ٣٣ مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ لِلۡمُسۡرِفِينَ ٣٤ فَأَخۡرَجۡنَا مَن كَانَ فِيهَا مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٣٥﴾
قسم به آسمان! خداوندِ راهها [1089]. ﴿7﴾هرآیینه شما در سخنى باهم اختلاف دارنده هستید. ﴿8﴾بازگردانیده میشود [از قرآن] هر که [در علم الهى از خیر] مصروف است. ﴿9﴾لعنت کرده شد دروغگویان را!. ﴿10﴾آنانکه ایشان در بی خبرىاند فراموش کنندهاند. ﴿11﴾مىپرسند:کى خواهد بود روز جزا؟. ﴿12﴾آرى! آن روز که ایشان را در آتش عذاب کرده شود. ﴿13﴾گوییم: بچشید این عقوبت خود را. این است آنچه آن را شتاب طلب میکردید. ﴿14﴾هرآیینه متقیان در بوستانها و چشمهها باشند. ﴿15﴾به دست آرنده آنچه داد ایشان را پروردگار ایشان، هرآیینه ایشان بودند پیش از این نیکوکار. ﴿16﴾بودند [به این صفت که] اندکى از شب خواب کردندى. ﴿17﴾و به وقت سحر ایشان طلب آمرزش نمودندى. ﴿18﴾و در اموال ایشان حصّهای مقرر بود براى سؤال کننده و براى تنگدستِ کم سؤال. ﴿19﴾و در زمین نشانهها است یقین کنندگان را. ﴿20﴾و در ذات شما نشانهها است آیا نمىنگیرید؟. ﴿21﴾و در آسمان است رزق شما و آنچه وعده داده میشود شما را [1090]. ﴿22﴾پس قسم به پروردگار آسمان و زمین! هرآیینه این خبر راست است، مانند آنکه شما سخن میگویید [1091]. ﴿23﴾آیا آمده است پیش تو خبر مهمانان گرامىِ ابراهیم؟. ﴿24﴾چون درآمدند بر ابراهیم پس سلام گفتند. جواب سلام داد و به دل گفت: ایشان گروهى هستند ناشناخته. ﴿25﴾پس متوجه شد به سوى اهل خانۀ خود، پس آورد کباب گوسالۀ فربه. ﴿26﴾پس نزدیک ساخت آن را به ایشان، گفت: آیا نمىخورید؟. ﴿27﴾پس چون نخوردند در خاطر خود یافت از ایشان ترسى. گفتند: مترس! و بشارت دادندش به فرزندی دانا. ﴿28﴾پس پیش آمد زن ابراهیم به آوازى و طپانچه زد روى خود را (یعنى به تعجب) و گفت: آیا بزاید پیرزنى نازاییده؟!. ﴿29﴾فرشتگان گفتند: همچنین گفت پروردگار تو هرآیینه اوست با حکمتِ دانا. ﴿30﴾ابراهیم گفت: پس چیست مقصد شما اى فرستادگان؟!. ﴿31﴾گفتند: هرآیینه ما فرستاده شدیم به سوى گروهى گناهکار. ﴿32﴾تا بفرستیم بر سر ایشان سنگوارى از گل. ﴿33﴾نشانمند کرده شده است نزدیک پروردگار تو براى آنانکه از حد بیرون شدهاند. ﴿34﴾پس برآوردیم هر که را بود در آن دیه از مؤمنان. ﴿35﴾
﴿ فَمَا وَجَدۡنَا فِيهَا غَيۡرَ بَيۡتٖ مِّنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ٣٦ وَتَرَكۡنَا فِيهَآ ءَايَةٗ لِّلَّذِينَ يَخَافُونَ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ ٣٧ وَفِي مُوسَىٰٓ إِذۡ أَرۡسَلۡنَٰهُ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٖ ٣٨ فَتَوَلَّىٰ بِرُكۡنِهِۦ وَقَالَ سَٰحِرٌ أَوۡ مَجۡنُونٞ ٣٩ فَأَخَذۡنَٰهُ وَجُنُودَهُۥ فَنَبَذۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٞ ٤٠ وَفِي عَادٍ إِذۡ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلرِّيحَ ٱلۡعَقِيمَ ٤١ مَا تَذَرُ مِن شَيۡءٍ أَتَتۡ عَلَيۡهِ إِلَّا جَعَلَتۡهُ كَٱلرَّمِيمِ ٤٢ وَفِي ثَمُودَ إِذۡ قِيلَ لَهُمۡ تَمَتَّعُواْ حَتَّىٰ حِينٖ ٤٣ فَعَتَوۡاْ عَنۡ أَمۡرِ رَبِّهِمۡ فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّٰعِقَةُ وَهُمۡ يَنظُرُونَ ٤٤ فَمَا ٱسۡتَطَٰعُواْ مِن قِيَامٖ وَمَا كَانُواْ مُنتَصِرِينَ ٤٥ وَقَوۡمَ نُوحٖ مِّن قَبۡلُۖ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ ٤٦ وَٱلسَّمَآءَ بَنَيۡنَٰهَا بِأَيۡيْدٖ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ٤٧ وَٱلۡأَرۡضَ فَرَشۡنَٰهَا فَنِعۡمَ ٱلۡمَٰهِدُونَ ٤٨ وَمِن كُلِّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَا زَوۡجَيۡنِ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ ٤٩ فَفِرُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۖ إِنِّي لَكُم مِّنۡهُ نَذِيرٞ مُّبِينٞ ٥٠ وَلَا تَجۡعَلُواْ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَۖ إِنِّي لَكُم مِّنۡهُ نَذِيرٞ مُّبِينٞ ٥١ كَذَٰلِكَ مَآ أَتَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُواْ سَاحِرٌ أَوۡ مَجۡنُونٌ ٥٢ أَتَوَاصَوۡاْ بِهِۦۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٞ طَاغُونَ ٥٣ فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡ فَمَآ أَنتَ بِمَلُومٖ ٥٤ وَذَكِّرۡ فَإِنَّ ٱلذِّكۡرَىٰ تَنفَعُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٥٥ وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦ مَآ أُرِيدُ مِنۡهُم مِّن رِّزۡقٖ وَمَآ أُرِيدُ أَن يُطۡعِمُونِ ٥٧ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلرَّزَّاقُ ذُو ٱلۡقُوَّةِ ٱلۡمَتِينُ ٥٨ فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُواْ ذَنُوبٗا مِّثۡلَ ذَنُوبِ أَصۡحَٰبِهِمۡ فَلَا يَسۡتَعۡجِلُونِ ٥٩ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن يَوۡمِهِمُ ٱلَّذِي يُوعَدُونَ ٦٠﴾
پس نیافتیم آنجا غیر یک خانه از مسلمانان [1092]. ﴿36﴾و گذاشتیم در آن دیه نشانهای براى آنانکه مىترسند از عذاب درد دهنده [1093]. ﴿37﴾و در قصّۀ موسى نشانهای است، چون فرستادیمش به سوى فرعون به دلیل واضح. ﴿38﴾پس روگردان شد همراه قوّت خود [1094]و گفت: جادوگرى یا دیوانه است. ﴿39﴾پس گرفتیم او را و لشکر او را، پس افکندیم ایشان را در دریا و او کننده بود کاری را که موجب ملامت باشد. ﴿40﴾و در قصّۀ عاد نشانهای است چون فرستادیم بر ایشان بادى بىمنفعت. ﴿41﴾نگذارد هیچ چیزى را که برسد به وى مگر سازد آن را مانند استخوان پوسیده. ﴿42﴾و در قصّۀ ثمود نشانهای است چون گفته شد ایشان را بهرهمند باشید تا مدّتى. ﴿43﴾پس سر کشیدند از فرمان پروردگار خویش، پس در گرفت ایشان را نعرۀ تند و ایشان مىدیدند. ﴿44﴾پس نتوانستند برخاستن و نبودند انتقام کشنده. ﴿45﴾و هلاک ساختیم قوم نوح را پیش از این هرآیینه ایشان بودند گروهى بدکار. ﴿46﴾و آسمان را بنا کردیم به قوّت و هرآیینه ما تواناییم. ﴿47﴾و زمین را گسترانیدیم، پس نیکو گسترانندهایم. ﴿48﴾و از هر چیزى آفریدیم دو قسم تا شما پندپذیر شوید [1095]. ﴿49﴾[پیغامبر گوید]: بگریزید به سوى خدا هرآیینه من براى شما از جانب او ترسانندۀ آشکارم. ﴿50﴾و مقرر مکنید با خدا معبودى دیگر را، هرآیینه من براى شما از جانب او ترسانندۀ آشکارم. ﴿51﴾همچنین نیامده است نزدیک آنانکه پیش از ایشان بودند هیچ پیغامبرى، مگر گفتند: جادوگرى یا دیوانه است. ﴿52﴾آیا با یکدیگر وصیت کرده آمدهاند [به آنکار]؟ بلکه ایشان گروهى سرکشاند. ﴿53﴾پس روى بازکش از ایشان، پس نیستى تو ملامت کرده شده. ﴿54﴾و پند ده، هرآیینه پند دادن سود میدهد مؤمنان را. ﴿55﴾و نیافریدیم جن و انس را مگر براى آنکه بپرستند مرا. ﴿56﴾نمیخواهم از ایشان رزق را و نمیخواهم که مرا طعام دهند. ﴿57﴾هرآیینه خدا همون است رزق دهنده خداوند توانایىِ زورآور [1096]. ﴿58﴾پس هرآیینه آنان راکه ستم کردهاند نصیه است (یعنى از عقوبت) مانند نصیبه یاران گذشتۀ ایشان، پس باید که شتاب طلب نکنند از من. ﴿59﴾پس واى کافران را از آن روز ایشان که وعده داده میشوند. ﴿60﴾
[1087] این تصویر هست آن راکه همه در استماع ندا مساوی باشند، والله اعلم. [1088] یعنی ارزاق و بلادها را . [1089] یعنی صورتهای مختلف دارند، مانند شکل شیر و شکل بره و شکل عقرب، والله اعلم. [1090] یعنی پیش از وجود خارجی، در عالم ملکوت، رزق و عقوبت و امثال آن متصور میشود، والله اعلم. [1091] یعنی چنانکه در گفتن خود یقین دارید که ما البته میگوییم، همچنین به این خبر یقین باید آورد، والله اعلم. [1092] یعنی خانۀ حضرت لوط، والله اعلم. [1093] یعنی آثارِ آن سنگباران موجود است، والله اعلم. [1094] یعنی لشکر خود. [1095] یعنی اعلی و ادنی.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلطُّورِ ١ وَكِتَٰبٖ مَّسۡطُورٖ ٢ فِي رَقّٖ مَّنشُورٖ ٣ وَٱلۡبَيۡتِ ٱلۡمَعۡمُورِ ٤ وَٱلسَّقۡفِ ٱلۡمَرۡفُوعِ ٥ وَٱلۡبَحۡرِ ٱلۡمَسۡجُورِ ٦ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَٰقِعٞ ٧ مَّا لَهُۥ مِن دَافِعٖ ٨ يَوۡمَ تَمُورُ ٱلسَّمَآءُ مَوۡرٗا ٩ وَتَسِيرُ ٱلۡجِبَالُ سَيۡرٗا ١٠ فَوَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ ١١ ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي خَوۡضٖ يَلۡعَبُونَ ١٢ يَوۡمَ يُدَعُّونَ إِلَىٰ نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا ١٣ هَٰذِهِ ٱلنَّارُ ٱلَّتِي كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ١٤﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به کوه طور. ﴿1﴾و قسم به کتاب نوشته شده!. ﴿2﴾در کاغذ گشاده [1097]. ﴿3﴾و قسم به خانۀ معمور! [1098]. ﴿4﴾و قسم به سقف برافراشته شده! [1099]. ﴿5﴾و قسم به دریاى پر کرده شده!. ﴿6﴾هرآیینه عذاب پروردگار تو بودنى است. ﴿7﴾نیست او را هیچ دفع کننده. ﴿8﴾روزی که جنبش کند آسمان جنبش کردنى. ﴿9﴾و روان شود کوهها، روان شدنى. ﴿10﴾پس واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿11﴾آنانکه ایشان به بیهودهگویى بازى مىکنند. ﴿12﴾روزی که به سختى روان کرده شوند به سوى آتش دوزخ روان کردنى. ﴿13﴾این است آتشى که شما آن را دروغ مىشمرید. ﴿14﴾
﴿ أَفَسِحۡرٌ هَٰذَآ أَمۡ أَنتُمۡ لَا تُبۡصِرُونَ ١٥ ٱصۡلَوۡهَا فَٱصۡبِرُوٓاْ أَوۡ لَا تَصۡبِرُواْ سَوَآءٌ عَلَيۡكُمۡۖ إِنَّمَا تُجۡزَوۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٦ إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَنَعِيمٖ ١٧ فَٰكِهِينَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ وَوَقَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ ١٨ كُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِيَٓٔۢا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٩ مُتَّكِِٔينَ عَلَىٰ سُرُرٖ مَّصۡفُوفَةٖۖ وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِينٖ ٢٠ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱتَّبَعَتۡهُمۡ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَٰنٍ أَلۡحَقۡنَا بِهِمۡ ذُرِّيَّتَهُمۡ وَمَآ أَلَتۡنَٰهُم مِّنۡ عَمَلِهِم مِّن شَيۡءٖۚ كُلُّ ٱمۡرِيِٕۢ بِمَا كَسَبَ رَهِينٞ ٢١ وَأَمۡدَدۡنَٰهُم بِفَٰكِهَةٖ وَلَحۡمٖ مِّمَّا يَشۡتَهُونَ ٢٢ يَتَنَٰزَعُونَ فِيهَا كَأۡسٗا لَّا لَغۡوٞ فِيهَا وَلَا تَأۡثِيمٞ ٢٣ ۞وَيَطُوفُ عَلَيۡهِمۡ غِلۡمَانٞ لَّهُمۡ كَأَنَّهُمۡ لُؤۡلُؤٞ مَّكۡنُونٞ ٢٤ وَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ ٢٥ قَالُوٓاْ إِنَّا كُنَّا قَبۡلُ فِيٓ أَهۡلِنَا مُشۡفِقِينَ ٢٦ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا وَوَقَىٰنَا عَذَابَ ٱلسَّمُومِ ٢٧ إِنَّا كُنَّا مِن قَبۡلُ نَدۡعُوهُۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡبَرُّ ٱلرَّحِيمُ ٢٨ فَذَكِّرۡ فَمَآ أَنتَ بِنِعۡمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٖ وَلَا مَجۡنُونٍ ٢٩ أَمۡ يَقُولُونَ شَاعِرٞ نَّتَرَبَّصُ بِهِۦ رَيۡبَ ٱلۡمَنُونِ ٣٠ قُلۡ تَرَبَّصُواْ فَإِنِّي مَعَكُم مِّنَ ٱلۡمُتَرَبِّصِينَ ٣١﴾
آیا سحر است این یا شما در نمىنگرید؟. ﴿15﴾درآیید به این آتش پس صبر کنید یا نکنید برابر است بر شما، جز این نیست که جزا داده خواهید شد به حسب آنچه میکردید. ﴿16﴾هرآیینه متقیان در بوستانها و نعمتها باشند. ﴿17﴾خوشحال شده به سبب آنکه نعمت داد ایشان را پروردگار ایشان و به سبب آنکه نگاهداشت ایشان را پروردگار ایشان از عذاب دوزخ. ﴿18﴾بخورید و بنوشید گوارا به سبب آنچه میکردید. ﴿19﴾تکیه زده بر تختها برابر یکدیگر گسترده و کدخدا کنیم ایشان را به حوران گشاده چشم. ﴿20﴾و آنانکه ایمان آوردند و بر پى ایشان رفت اولاد ایشان در ایمان، برسانیم بدیشان اولاد ایشان را و نقصان نکنیم ایشان را از جزاى عمل ایشان چیزى هر مردى به آنچه عمل کرد در گرو باشد. ﴿21﴾و پىدرپى عطا کنیم ایشان را میوه و گوشت از جنسى که طلب کنند. ﴿22﴾از دست یکدیگر میگیرند آنجا پیالۀ شراب. نه بیهودهگویى باشد در آن و نه بزهکارى. ﴿23﴾و آمدوشد کنند حوالى ایشان نوجوانى چند از ایشان گویا آن نوجوانان مروارید در پرده پنهاناند. ﴿24﴾و روى آورد بعض ایشان بر بعض از یکدیگر سؤالکنان. ﴿25﴾گفتند: هرآیینه ما پیش از این در میان اهل خانۀ خود ترسان بودیم. ﴿26﴾پس نعمت فراوان داد ما را خدا و نگاه داشت ما را از عذاب باد گرم. ﴿27﴾هرآیینه ما پیش از این عبادت مىکردیم او را، هرآیینه اوست احسان کنندۀ مهربان. ﴿28﴾[یا محمد] پس پند ده. نیستى به فضل پروردگار خود کاهن و نه دیوانه. ﴿29﴾بلکه آیا میگویند: شاعر است، انتظار تو مىکشیم در حق او حوادث زمانه را. ﴿30﴾بگو: انتظار بکشید، هرآیینه من با شما از انتظار کشندگانم. ﴿31﴾
﴿ أَمۡ تَأۡمُرُهُمۡ أَحۡلَٰمُهُم بِهَٰذَآۚ أَمۡ هُمۡ قَوۡمٞ طَاغُونَ ٣٢ أَمۡ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُۥۚ بَل لَّا يُؤۡمِنُونَ ٣٣ فَلۡيَأۡتُواْ بِحَدِيثٖ مِّثۡلِهِۦٓ إِن كَانُواْ صَٰدِقِينَ ٣٤ أَمۡ خُلِقُواْ مِنۡ غَيۡرِ شَيۡءٍ أَمۡ هُمُ ٱلۡخَٰلِقُونَ ٣٥ أَمۡ خَلَقُواْ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۚ بَل لَّا يُوقِنُونَ ٣٦ أَمۡ عِندَهُمۡ خَزَآئِنُ رَبِّكَ أَمۡ هُمُ ٱلۡمُصَۜيۡطِرُونَ ٣٧ أَمۡ لَهُمۡ سُلَّمٞ يَسۡتَمِعُونَ فِيهِۖ فَلۡيَأۡتِ مُسۡتَمِعُهُم بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٍ ٣٨ أَمۡ لَهُ ٱلۡبَنَٰتُ وَلَكُمُ ٱلۡبَنُونَ ٣٩ أَمۡ تَسَۡٔلُهُمۡ أَجۡرٗا فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ ٤٠ أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَيۡبُ فَهُمۡ يَكۡتُبُونَ ٤١ أَمۡ يُرِيدُونَ كَيۡدٗاۖ فَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ هُمُ ٱلۡمَكِيدُونَ ٤٢ أَمۡ لَهُمۡ إِلَٰهٌ غَيۡرُ ٱللَّهِۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٤٣ وَإِن يَرَوۡاْ كِسۡفٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ سَاقِطٗا يَقُولُواْ سَحَابٞ مَّرۡكُومٞ ٤٤ فَذَرۡهُمۡ حَتَّىٰ يُلَٰقُواْ يَوۡمَهُمُ ٱلَّذِي فِيهِ يُصۡعَقُونَ ٤٥ يَوۡمَ لَا يُغۡنِي عَنۡهُمۡ كَيۡدُهُمۡ شَيۡٔٗا وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ ٤٦ وَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُواْ عَذَابٗا دُونَ ذَٰلِكَ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٤٧ وَٱصۡبِرۡ لِحُكۡمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعۡيُنِنَاۖ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ ٤٨ وَمِنَ ٱلَّيۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَإِدۡبَٰرَ ٱلنُّجُومِ ٤٩﴾
آیا میفرماید به این عقیده عقلهاى ایشان، یا ایشان گروهى سرکشاند؟. ﴿32﴾آیا میگویند که بر بسته است قرآن را؟ نى! بلکه ایمان نمىآرند. ﴿33﴾پس باید بیارند سخنى مانند این، اگر راستگو هستند. ﴿34﴾آیا ایشان آفریده شدهاند به غیر آفریننده یا ایشان خود آفریدگارند؟. ﴿35﴾آیا ایشان آفریدهاند آسمانها و زمین را؟ بلکه ایشان باور نمیکنند. ﴿36﴾آیا نزدیک ایشان خزانههاى پروردگار تو است یا ایشانند چیرهدست؟. ﴿37﴾آیا ایشان را نردبانى هست که بر آن صعود کرده میشوند؟ پس باید که بیارد شنوندۀ ایشان دلیل ظاهر را. ﴿38﴾آیا خدا را دختران پیدا شوند و شما را پسران؟. ﴿39﴾آیا سؤال میکنى از ایشان مزدى بر رسالت، پس ایشان از غرامت گرانبار شدهاند؟ ﴿40﴾آیا نزدیک ایشان علم غیب است، پس ایشان مىنویسند؟. ﴿41﴾آیا میخواهند بداندیشى؟ پس کافران ایشانند در ضرر بداندیشى گرفتار شده. ﴿42﴾آیا ایشان را معبودى هست بجز خدا؟ پاکى خدای راست از آنکه شریک مقرر مىکنند. ﴿43﴾و اگر ببینند یک پاره را از آسمان افتاده، گویند: این ابرى است بر هم نشسته. ﴿44﴾پس بگذار ایشان را تا آنکه ملاقات کنند به آن روز خود که در آن بیهوش کرده شوند. ﴿45﴾روزی که دفع نکند از ایشان مکر ایشان چیزى را و نه ایشان نصرت داده شوند. ﴿46﴾و هرآیینه ستمکاران را عذابى است غیر این و لیکن اکثر ایشان نمیدانند. ﴿47﴾و صبر کن به انتظار حکم پروردگار، خود هرآیینه تو حضور چشم مایى و به پاکى یاد کن با ستایش پروردگار خود وقتى که به صبح بر خیزى. ﴿48﴾و بعض اوقات شب به پاکى یادکن خدا را و عقب غایب شدن ستارهها نیز. ﴿49﴾
[1096] یعنی آدمیان بنده میگیرند تا در مآکل ومشرب معاونت کنند، به خلاف خدا، والله اعلم. [1097] یعنی تورات یا قرآن. [1098] یعنی آنکه در آسمان است. [1099] یعنی آسمان.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلنَّجۡمِ إِذَا هَوَىٰ ١ مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمۡ وَمَا غَوَىٰ ٢ وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ ٤ عَلَّمَهُۥ شَدِيدُ ٱلۡقُوَىٰ ٥ ذُو مِرَّةٖ فَٱسۡتَوَىٰ ٦ وَهُوَ بِٱلۡأُفُقِ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٧ ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ ٨ فَكَانَ قَابَ قَوۡسَيۡنِ أَوۡ أَدۡنَىٰ ٩ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَىٰ عَبۡدِهِۦ مَآ أَوۡحَىٰ ١٠ مَا كَذَبَ ٱلۡفُؤَادُ مَا رَأَىٰٓ ١١ أَفَتُمَٰرُونَهُۥ عَلَىٰ مَا يَرَىٰ ١٢ وَلَقَدۡ رَءَاهُ نَزۡلَةً أُخۡرَىٰ ١٣ عِندَ سِدۡرَةِ ٱلۡمُنتَهَىٰ ١٤ عِندَهَا جَنَّةُ ٱلۡمَأۡوَىٰٓ ١٥ إِذۡ يَغۡشَى ٱلسِّدۡرَةَ مَا يَغۡشَىٰ ١٦ مَا زَاغَ ٱلۡبَصَرُ وَمَا طَغَىٰ ١٧ لَقَدۡ رَأَىٰ مِنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ ١٨ أَفَرَءَيۡتُمُ ٱللَّٰتَ وَٱلۡعُزَّىٰ ١٩ وَمَنَوٰةَ ٱلثَّالِثَةَ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ ٢٠ أَلَكُمُ ٱلذَّكَرُ وَلَهُ ٱلۡأُنثَىٰ ٢١ تِلۡكَ إِذٗا قِسۡمَةٞ ضِيزَىٰٓ ٢٢ إِنۡ هِيَ إِلَّآ أَسۡمَآءٞ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَمَا تَهۡوَى ٱلۡأَنفُسُۖ وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّن رَّبِّهِمُ ٱلۡهُدَىٰٓ ٢٣ أَمۡ لِلۡإِنسَٰنِ مَا تَمَنَّىٰ ٢٤ فَلِلَّهِ ٱلۡأٓخِرَةُ وَٱلۡأُولَىٰ ٢٥ ۞وَكَم مِّن مَّلَكٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ لَا تُغۡنِي شَفَٰعَتُهُمۡ شَيًۡٔا إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ أَن يَأۡذَنَ ٱللَّهُ لِمَن يَشَآءُ وَيَرۡضَىٰٓ ٢٦
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به ستاره چون فروافتد!. ﴿1﴾گمراه نشد این یار شما [1100]و غلط نکرد راه را. ﴿2﴾و سخن نمیگوید از خواهش نفس. ﴿3﴾نیست قرآن مگر وحى که به سوى او فرستاده میشود. ﴿4﴾آموخته است او را فرشته بسیار با قوّت. ﴿5﴾صاحب حسن. پس راست اِستاد آن فرشته. ﴿6﴾و او به کنارۀ بلند آسمان بود. ﴿7﴾باز نزدیک شد و فرود آمد. ﴿8﴾پس رسید به مسافت دو کمان یا نزدیکتر از آن. ﴿9﴾پس پیغام رسانید به سوى بندۀ خدا آنچه رسانید. ﴿10﴾دروغ داخل نکرد دل پیغامبر در آنچه معاینه کرد. ﴿11﴾آیا شما گفتگو میکنید با پیغامبر در آنچه مىبیند. ﴿12﴾و هرآیینه دیده بود [این فرشته را] یکبار دیگر ﴿13﴾نزدیک سدرۀ المنتهى. ﴿14﴾نزدیک آن سدره است بهشت آرامگاه. ﴿15﴾[فرشته را دید] وقتى که مىپوشید سدره را آنچه مىپوشیده [1101]. ﴿16﴾کجروى نکرد چشم پیغامبر و از مقصد تجاوز ننمود. ﴿17﴾هرآیینه معاینه کرد بعض نشانههاى بزرگ پروردگار خود ﴿18﴾آیا دیدید لات را و عزّى را؟. ﴿19﴾و منات، سیومى [بیقدر] را؟. ﴿20﴾آیا شما را فرزند باشد و خدا را دختر؟! ﴿21﴾این قسمت آنگاه قسمت بىانصاف باشد. ﴿22﴾نیست این مگر نامهاى چند که مقرر کردهاید آن را شما و پدرانِ شما و فرود نیاورده است خدا بر ثبوت آن هیچ دلیلى. پیروى نمیکنند مگر وهم فاسد را و چیزی را که خواهش میکند نفس و هرآیینه آمده است ایشان را از پروردگار ایشان هدایت. ﴿23﴾آیا میسّر است آدمى را آنچه آرزو مىکند؟. ﴿24﴾پس خداى راست آن جهان و این جهان. ﴿25﴾و بسیار فرشتهاند در آسمانها که نفع نمىکند شفاعت ایشان چیزى را مگر بعد از آنکه دستورى دهد خداى و رضامند شود براى هر که خواهد. ﴿26﴾
﴿ إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ لَيُسَمُّونَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ تَسۡمِيَةَ ٱلۡأُنثَىٰ ٢٧ وَمَا لَهُم بِهِۦ مِنۡ عِلۡمٍۖ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّۖ وَإِنَّ ٱلظَّنَّ لَا يُغۡنِي مِنَ ٱلۡحَقِّ شَيۡٔٗا ٢٨ فَأَعۡرِضۡ عَن مَّن تَوَلَّىٰ عَن ذِكۡرِنَا وَلَمۡ يُرِدۡ إِلَّا ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا ٢٩ ذَٰلِكَ مَبۡلَغُهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱهۡتَدَىٰ ٣٠ وَلِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ لِيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ أَسَٰٓـُٔواْ بِمَا عَمِلُواْ وَيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ بِٱلۡحُسۡنَى ٣١ ٱلَّذِينَ يَجۡتَنِبُونَ كَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡفَوَٰحِشَ إِلَّا ٱللَّمَمَۚ إِنَّ رَبَّكَ وَٰسِعُ ٱلۡمَغۡفِرَةِۚ هُوَ أَعۡلَمُ بِكُمۡ إِذۡ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَإِذۡ أَنتُمۡ أَجِنَّةٞ فِي بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡۖ فَلَا تُزَكُّوٓاْ أَنفُسَكُمۡۖ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱتَّقَىٰٓ ٣٢ أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي تَوَلَّىٰ ٣٣ وَأَعۡطَىٰ قَلِيلٗا وَأَكۡدَىٰٓ ٣٤ أَعِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡغَيۡبِ فَهُوَ يَرَىٰٓ ٣٥ أَمۡ لَمۡ يُنَبَّأۡ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَىٰ ٣٦ وَإِبۡرَٰهِيمَ ٱلَّذِي وَفَّىٰٓ ٣٧ أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ ٣٨ وَأَن لَّيۡسَ لِلۡإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ٣٩ وَأَنَّ سَعۡيَهُۥ سَوۡفَ يُرَىٰ ٤٠ ثُمَّ يُجۡزَىٰهُ ٱلۡجَزَآءَ ٱلۡأَوۡفَىٰ ٤١ وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ ٱلۡمُنتَهَىٰ ٤٢ وَأَنَّهُۥ هُوَ أَضۡحَكَ وَأَبۡكَىٰ ٤٣ وَأَنَّهُۥ هُوَ أَمَاتَ وَأَحۡيَا ٤٤وَأَنَّهُۥ خَلَقَ ٱلزَّوۡجَيۡنِ ٱلذَّكَرَ وَٱلۡأُنثَىٰ ٤٥ مِن نُّطۡفَةٍ إِذَا تُمۡنَىٰ ٤٦ وَأَنَّ عَلَيۡهِ ٱلنَّشۡأَةَ ٱلۡأُخۡرَىٰ ٤٧ وَأَنَّهُۥ هُوَ أَغۡنَىٰ وَأَقۡنَىٰ ٤٨ وَأَنَّهُۥ هُوَ رَبُّ ٱلشِّعۡرَىٰ ٤٩ وَأَنَّهُۥٓ أَهۡلَكَ عَادًا ٱلۡأُولَىٰ ٥٠ وَثَمُودَاْ فَمَآ أَبۡقَىٰ ٥١ وَقَوۡمَ نُوحٖ مِّن قَبۡلُۖ إِنَّهُمۡ كَانُواْ هُمۡ أَظۡلَمَ وَأَطۡغَىٰ ٥٢ وَٱلۡمُؤۡتَفِكَةَ أَهۡوَىٰ ٥٣ فَغَشَّىٰهَا مَا غَشَّىٰ ٥٤ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكَ تَتَمَارَىٰ ٥٥ هَٰذَا نَذِيرٞ مِّنَ ٱلنُّذُرِ ٱلۡأُولَىٰٓ ٥٦ أَزِفَتِ ٱلۡأٓزِفَةُ ٥٧ لَيۡسَ لَهَا مِن دُونِ ٱللَّهِ كَاشِفَةٌ ٥٨ أَفَمِنۡ هَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ تَعۡجَبُونَ ٥٩ وَتَضۡحَكُونَ وَلَا تَبۡكُونَ ٦٠ وَأَنتُمۡ سَٰمِدُونَ ٦١ فَٱسۡجُدُواْۤ لِلَّهِۤ وَٱعۡبُدُواْ۩ ٦٢﴾
هرآیینه آنانکه باور نمىدارند آخرت را مسمى میکنند فرشتگان را به نام دختران. ﴿27﴾و نیست ایشان را به ثبوت این مقدمه، هیچ دانش پیروى نمیکنند مگر وهم را و هرآیینه وهم نفع نمیدهد از شناخت حقیقت چیزى را. ﴿28﴾پس اعراض کن از کسی که روى گردان شد از یاد کردن ما و طلب نکرد مگر زندگانى این جهانى را. ﴿29﴾این است نهایت ایشان از روى دانش [1102]. هرآیینه پروردگار تو داناست که غلط کرد راه خدا را و اوست دانا به هر که راه یافت. ﴿30﴾و خداى راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است عاقبت کار جزا دهد آنان را که بدکارى کردند، به حسب آنچه عمل نمودند و جزا دهد آنان را که نیکوکارى کردند به خصلت نیک. ﴿31﴾آنانکه پرهیزگارى میکنند از کبایر گناهان و بیحیایىها سواى گناهان صغیره، هرآیینه پروردگار تو بسیار آمرزش است. اوست دانا به احوال شما وقتى که پیدا کرد شما را از زمین و وقتى که شما بچه بودید در شکم مادران خویش. پس ستایش مکنید خویشتن را. خدا داناتر است به کسی که پرهیزگارى کرد. ﴿32﴾آیا دیدى کسى را که روىگردان شد؟. ﴿33﴾و داد اندکى از مال و سخت دل شد. ﴿34﴾آیا نزدیک اوست علم غیب؟ پس گویا او هر چیز را به چشم مىبیند. ﴿35﴾آیا خبر داده نشد به آنچه در صحیفههای موسى؟ ﴿36﴾و ابراهیم که وفادار بود؟. ﴿37﴾[مضمونش آنکه] بر نخواهد داشت هیچ بردارنده بار گناه دیگرى را. ﴿38﴾و آنکه نرسد آدمى را مگر آنچه عمل کرد. ﴿39﴾و آنکه سعى آدمى دیده خواهد شد. ﴿40﴾باز داده خواهد شد به حسب آن سعى، جزای تمام. ﴿41﴾و آنکه به سوى پروردگار تو است بازگشت. ﴿42﴾و آنکه او خندانید و گریانید. ﴿43﴾و آنکه او میرانید و او زنده کرده.﴿44﴾و آنکه خدا آفرید دو قسم نر و ماده را. ﴿45﴾از نطفه چون ریخته شده در رحم. ﴿46﴾و آنکه بر خدا لازم است آن پیدا کردن دیگر. ﴿47﴾و آنکه او توانگر ساخت و سرمایه داد. ﴿48﴾و آنکه همونست پروردگار ستارۀ شعرى. ﴿49﴾و آنکه او هلاک ساخت عاد نخستین را. ﴿50﴾و هلاک کرده ثمود را. پس هیچکس را باقى نگذاشت. ﴿51﴾و هلاک کرد قوم نوح را پیش از این، هرآیینه ایشان بودند ستمکارتر و از حد گذشتهتر. ﴿52﴾و شهر مؤتفکه را بر زمین افکند. ﴿53﴾پس پوشانید بر وى آنچه پوشانید [1103]. ﴿54﴾پس از کدام یک از نعمتهاى پروردگار خود، اى آدمى! شبهه میکنى؟. ﴿55﴾این پیغامبر ترسانندهای است از جنس ترسانندگان پیشین. ﴿56﴾نزدیک آمد قیامت. ﴿57﴾نیست او را سواى خدا، هیچ ظاهر کننده. ﴿58﴾آیا از این سخن تعجب میکنید؟. ﴿59﴾و خنده مىنمایید و نمىگریید! . ﴿60﴾و شما بازى کننده هستید. ﴿61﴾پس سجده کنید خدا را و پرستش نمایید. ﴿62﴾
[1100] یعنی محمدج. [1101] یعنی وقتی که انوار الهی از هر جانب سِدرَه را احاطه کرد و این در شب معراج بود، والله اعلم. [1102] یعنی این است نهایتِ علمِ ایشان.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ ١ وَإِن يَرَوۡاْ ءَايَةٗ يُعۡرِضُواْ وَيَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ ٢ وَكَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَكُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ ٣ وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِيهِ مُزۡدَجَرٌ ٤ حِكۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ ٥ فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ يَوۡمَ يَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَيۡءٖ نُّكُرٍ ٦﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
نزدیک آمد قیامت و بشکافت ماه [1104]. ﴿1﴾و اگر [کافران] ببینند نشانهای، اعراض کنند و گویند: سحری است قوى. ﴿2﴾و دروغ شمردند و پیروىِ خواهش خود کردند و هر چیز در وقت خود قرار گرفته است. ﴿3﴾و هرآیینه آمده است بدیشان از خبرها آنچه در آن پند است. ﴿4﴾و آمده است دانش تمام. پس فایده نمىدهد ترسانیدنها. ﴿5﴾پس اعراض کن از ایشان آن روزی که بخواند خواننده به سوى چیزى ناخوش، نیایش. ﴿6﴾
﴿ خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ يَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ كَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ ٧ مُّهۡطِعِينَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ يَقُولُ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَسِرٞ ٨ ۞كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَكَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ ٩ فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ ١٠ فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ ١١ وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُيُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ ١٢ وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ ١٣ تَجۡرِي بِأَعۡيُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن كَانَ كُفِرَ ١٤ وَلَقَد تَّرَكۡنَٰهَآ ءَايَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ١٥ فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ١٦ وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ١٧ كَذَّبَتۡ عَادٞ فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ١٨ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِيحٗا صَرۡصَرٗا فِي يَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ ١٩ تَنزِعُ ٱلنَّاسَ كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ ٢٠ فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ٢١ وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ٢٢ كَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ ٢٣ فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِي ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ ٢٤ أَءُلۡقِيَ ٱلذِّكۡرُ عَلَيۡهِ مِنۢ بَيۡنِنَا بَلۡ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٞ ٢٥ سَيَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡكَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ ٢٦ إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ ٢٧﴾
ظاهر شده باشد بر چشم ایشان، برآیند آن روز از قبور، گویا ایشان ملخ پراکندهاند. ﴿7﴾شتابکنان به سوى آن خواننده. گویند کافران: این روزیست دشوار. ﴿8﴾دروغ شمردند پیش از ایشان قوم نوح، پس دروغ داشتند بندۀ ما را و گفتند: دیوانه است و با او سخن درشت گفته. ﴿9﴾پس دعا کرد به جناب پروردگار خود که من مغلوب شدهام پس انتقام بکش. ﴿10﴾پس بگشادیم درهاى آسمان را به آب بسیار ریزنده. ﴿11﴾و روان کردم از زمین چشمهها، پس جمع شد آب از هر جانب بنابر کارى که مقدر شده بود [1105]. ﴿12﴾و سوار کردم نوح را بر کشتى خداوند تختهها و میخها. ﴿13﴾میرفت به حضور چشم ما به جهت انتقام براى کسی که باور نداشته بودند او را [1106]. ﴿14﴾و هرآیینه گذاشتیم این عقوبت را نشانهای پس آیا هیچ پندپذیرنده است؟. ﴿15﴾پس چگونه بود عقوبت من و ترسانیدنهاى من؟. ﴿16﴾و هرآیینه آسان کردیم قرآن را تا پند گیرند. پس آیا هیچ پند پذیرنده است؟. ﴿17﴾دروغ شمردند قوم عاد. پس چگونه بود عذاب من و ترسانیدنهاى من؟. ﴿18﴾هرآیینه ما فرستادیم بر ایشان باد تند را در روز شوم به غایت سخت. ﴿19﴾بر میکند مردمان را گویا ایشان تنههاى درخت خرمای از بیخ برکندهاند. ﴿20﴾پس چگونه بود عقوبت من و ترسانیدنهاى من؟. ﴿21﴾و هرآیینه آسان کرده قرآن را تا پند گیرند. پس آیا هیچ پندپذیرندهای است؟. ﴿22﴾دروغ شمردند قوم ثمود ترسانندگان را. ﴿23﴾پس گفتند: آیا یک آدمى را از قوم خویش پیروى کنیم؟ هرآیینه ما آنگاه در گمراهى و دیوانگى باشیم. ﴿24﴾آیا نازل کرده شد بر وى وحى از میان ما؟ [نى!] بلکه او دروغگویى خودپسند است. ﴿25﴾خواهند دانست فردا کیست دروغگوى خودپسند. ﴿26﴾هرآیینه خواهیم فرستاد ماده شتر را به جهت آزمایشى، ایشان را، پس اى صالح! منتظر ایشان باش و صبر پیش گیر. ﴿27﴾
﴿ وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَيۡنَهُمۡۖ كُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ ٢٨ فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ ٢٩ فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ٣٠ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَكَانُواْ كَهَشِيمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ ٣١ وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ٣٢ كَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢ بِٱلنُّذُرِ ٣٣ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖۖ نَّجَّيۡنَٰهُم بِسَحَرٖ ٣٤ نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَاۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي مَن شَكَرَ ٣٥ وَلَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ ٣٦ وَلَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَيۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡيُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِي وَنُذُرِ ٣٧ وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُكۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ ٣٨ فَذُوقُواْ عَذَابِي وَنُذُرِ ٣٩ وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ٤٠ وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ ٤١ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِيزٖ مُّقۡتَدِرٍ ٤٢ أَكُفَّارُكُمۡ خَيۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِكُمۡ أَمۡ لَكُم بَرَآءَةٞ فِي ٱلزُّبُرِ ٤٣ أَمۡ يَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِيعٞ مُّنتَصِرٞ ٤٤ سَيُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَيُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ ٤٥ بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ ٤٦ إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِينَ فِي ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ ٤٧ يَوۡمَ يُسۡحَبُونَ فِي ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ ٤٨ إِنَّا كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ ٤٩وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ كَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ ٥٠ وَلَقَدۡ أَهۡلَكۡنَآ أَشۡيَاعَكُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ٥١ وَكُلُّ شَيۡءٖ فَعَلُوهُ فِي ٱلزُّبُرِ ٥٢ وَكُلُّ صَغِيرٖ وَكَبِيرٖ مُّسۡتَطَرٌ ٥٣ إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ ٥٤ فِي مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِيكٖ مُّقۡتَدِرِۢ ٥٥ ﴾
خبردار کن ایشان را که آب مقسوم است در میان ایشان، به هر یک حصّهای از آب حاضر شود ﴿28﴾پس آواز دادند یار خود را، پس دستدرازى کرد و مجروح ساخت ﴿29﴾پس چگونه بود عقوبت من و ترسانیدنهاى من؟ ﴿30﴾هرآیینه ما فرستادیم بر ایشان یک نعره، پس شدند مانند حظیرۀ [1107]در هم شکسته که حظیره سازند آن را بنا کرده باشد ﴿31﴾و هرآیینه آسان ساختیم قرآن را براى آنکه پند گیرند. پس آیا هیچ پند گیرنده هست؟. ﴿32﴾دروغى شمردند قوم لوط ترسانندگان را. ﴿33﴾هرآیینه ما فرستادیم بر ایشان باد سنگبار، مگر اهل خانۀ لوط که خلاص ساختیم ایشان را وقت سحر. ﴿34﴾به مهربانى از نزدیک خویش. همچنین جزا میدهیم هر که را که شکرگزارى کرد. ﴿35﴾و هرآیینه لوط ترسانیده بود ایشان را از عقوبت ما، پس مکابره کردند در آن ترسانیدنها. ﴿36﴾و هرآیینه سخن گفتند تا غفلت دهند لوط را از حفظ مهمانان او، پس محو کردیم چشم ایشان را. [پس گفتیم]: بچشید عذاب مرا و ترسانیدنهای مرا. ﴿37﴾و هرآیینه غارت کرد ایشان را یک پگاه عقوبتى جاىگیرنده. ﴿38﴾[پس گفتیم]: بچشید عذاب مرا و ترسانیدنهای مرا. ﴿39﴾و هرآیینه آسان ساختیم قرآن را براى آنکه پندگیرند. پس آیا هیچ پندگیرنده است؟. ﴿40﴾و هرآیینه آمدند خویشاوندان فرعون را ترسانندگان. ﴿41﴾دروغى شمردند نشانههاى ما را، همۀ آنها. پس در گرفتیم ایشان را مانند در گرفتن غالب قوى. ﴿42﴾آیا کافران شما [اى قریش] بهتراند از این جماعتها یا شما را حکم خلاصى است در کتابهاى پیشین؟. ﴿43﴾آیا میگویند: ما جماعتى انتقام کنندهایم؟. ﴿44﴾شکست داده خواهد شد این جماعت را و بگردانند ایشان پشت. ﴿45﴾بلکه قیامت وعدهگاه ایشان است و قیامت سختتر و تلختر است. ﴿46﴾هرآیینه گناهکاران در گمراهى و جهالتند. ﴿47﴾[یاد کن] روزی که کشیده شود ایشان را در دوزخ بر روى ایشان. [گوییم]: بچشید دست رسانیدن دوزخ را. ﴿48﴾هرآیینه ما هر چیز را پیدا کردیم به اندازۀ مقرّر. ﴿49﴾و نیست حکم ما مگر یک کلمه، مانند گردانیدن چشم [1108]. ﴿50﴾و هرآیینه هلاک ساختیم امثال شما را، پس آیا هیچ پندگیرندهای هست؟. ﴿51﴾و هر چیزى که کردهاند مکتوب است در نامۀ اعمال. ﴿52﴾و هر خُورد و بزرگ نوشته شده است [1109]. ﴿53﴾هرآیینه پرهیزگاران در بوستانها و چشمهها باشند. ﴿54﴾هرآیینه متقیان در مجلس راستى باشند نزدیک پادشاه توانا. ﴿55﴾
[1103] یعنی سنگباران کرد. [1104] اشارت است به آن قصه که کافران از حضرت پیغامبرجمعجزه طلب کردند. خدای تعالی ماه را دو قطعه ساخت، یکی بر کوه ابوقبیس و دیگر بر کوهی قیقعان، والله اعلمُ. [1105] یعنی هلاک قوم او. [1106] یعنی برای انتقام خصومت کنان. [1107] مترجم گوید: حظیره، احاطه است که از شاخهای خشک و خار برای گوسفند بنا کنند و آن به مرور زمان پایمال مواشی میگردد. خدای تعالی به آن پایمال شده تشبیه داد.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱلرَّحۡمَٰنُ ١ عَلَّمَ ٱلۡقُرۡءَانَ ٢ خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ ٣ عَلَّمَهُ ٱلۡبَيَانَ ٤ ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ بِحُسۡبَانٖ ٥ وَٱلنَّجۡمُ وَٱلشَّجَرُ يَسۡجُدَانِ ٦ وَٱلسَّمَآءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ ٱلۡمِيزَانَ ٧ أَلَّا تَطۡغَوۡاْ فِي ٱلۡمِيزَانِ ٨ وَأَقِيمُواْ ٱلۡوَزۡنَ بِٱلۡقِسۡطِ وَلَا تُخۡسِرُواْ ٱلۡمِيزَانَ ٩ وَٱلۡأَرۡضَ وَضَعَهَا لِلۡأَنَامِ ١٠ فِيهَا فَٰكِهَةٞ وَٱلنَّخۡلُ ذَاتُ ٱلۡأَكۡمَامِ ١١ وَٱلۡحَبُّ ذُو ٱلۡعَصۡفِ وَٱلرَّيۡحَانُ ١٢ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ١٣ خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِن صَلۡصَٰلٖ كَٱلۡفَخَّارِ ١٤ وَخَلَقَ ٱلۡجَآنَّ مِن مَّارِجٖ مِّن نَّارٖ ١٥ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ١٦﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
خدا. ﴿1﴾آموخت قرآن را. ﴿2﴾آفرید آدمى را. ﴿3﴾و آموختش سخن گفتن. ﴿4﴾آفتاب و ماه به حساب مقرر میروند. ﴿5﴾و گیاه و درخت سجده مىکنند. ﴿6﴾و و آسمان را برافراخت و فرود آورد ترازو را. ﴿7﴾[مقصد به آنکه] از حدّ تجاوز نکنید در ترازو. ﴿8﴾و راست سنجید به انصاف و نقصان مکنید در ترازو ﴿9﴾و زمین را گسترد براى آدمیان. ﴿10﴾در آن زمین میوه است و درختان خرما است خداوند غلافها. ﴿11﴾و [در آن زمین] دانۀ خداوندِ بزررگ است و گل خوشبویی است [1110]. ﴿12﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟! [1111]. ﴿13﴾آفرید آدمى را از گل خشک مانند سفال شده. ﴿14﴾و آفرید جن را از شعلۀ آتش. ﴿15﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿16﴾
﴿رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقَيۡنِ وَرَبُّ ٱلۡمَغۡرِبَيۡنِ ١٧ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ١٨ مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ يَلۡتَقِيَانِ ١٩ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٞ لَّا يَبۡغِيَانِ ٢٠ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٢١ يَخۡرُجُ مِنۡهُمَا ٱللُّؤۡلُؤُ وَٱلۡمَرۡجَانُ ٢٢ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٢٣ وَلَهُ ٱلۡجَوَارِ ٱلۡمُنشََٔاتُ فِي ٱلۡبَحۡرِ كَٱلۡأَعۡلَٰمِ ٢٤ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٢٥ كُلُّ مَنۡ عَلَيۡهَا فَانٖ ٢٦ وَيَبۡقَىٰ وَجۡهُ رَبِّكَ ذُو ٱلۡجَلَٰلِ وَٱلۡإِكۡرَامِ ٢٧ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٢٨ يَسَۡٔلُهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ كُلَّ يَوۡمٍ هُوَ فِي شَأۡنٖ ٢٩ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٣٠ سَنَفۡرُغُ لَكُمۡ أَيُّهَ ٱلثَّقَلَانِ ٣١ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٣٢ يَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ إِنِ ٱسۡتَطَعۡتُمۡ أَن تَنفُذُواْ مِنۡ أَقۡطَارِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ فَٱنفُذُواْۚ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلۡطَٰنٖ ٣٣ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٣٤ يُرۡسَلُ عَلَيۡكُمَا شُوَاظٞ مِّن نَّارٖ وَنُحَاسٞ فَلَا تَنتَصِرَانِ ٣٥ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٣٦ فَإِذَا ٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَكَانَتۡ وَرۡدَةٗ كَٱلدِّهَانِ ٣٧ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٣٨ فَيَوۡمَئِذٖ لَّا يُسَۡٔلُ عَن ذَنۢبِهِۦٓ إِنسٞ وَلَا جَآنّٞ ٣٩ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٤٠﴾
پروردگار دو مشرق است و پروردگار دو مغرب است [1112]. ﴿17﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمردید؟!. ﴿18﴾گذاشت دو دریا را تا به هم جمع شوند. ﴿19﴾میان این هر دو حجابى است که یکى بر دیگرى تعدّى نمیکند. ﴿20﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿21﴾آید از این دو دریا مروارید و مرجان. ﴿22﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿23﴾خدای راست کشتیهاى روان شونده در دریا مانند کوهها. ﴿24﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿25﴾هر که هست بر زمین فانى شوند. ﴿26﴾و باقى ماند روى پروردگار تو، خداوند بزرگى و انعام. ﴿27﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿28﴾سؤال میکند از خدا هر که در آسمانها و زمین است. هر روزى خدا در حالتى است [1113]. ﴿29﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿30﴾از همه فارغ شده به شما متوجه شویم اى جن و انس! . ﴿31﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿32﴾اى قوم جن و انس! اگر مىتوانید که بیرون روید از کنارههاى آسمان و زمین، پس بیرون روید نخواهید رفت مگر به قوّتى [1114]. ﴿33﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿34﴾فرستاده خواهد شد بر شما شعلهای از آتش و دود نیز پس مقابله نتوانید کرد. ﴿35﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿36﴾پس چون بشگافد آسمان، پس شود مثل گل سرخ مانند ادیم سرخ. ﴿37﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿38﴾پس آن روز سؤال کرده نشود از گناه خود هیچ آدمى و نه جنّى. ﴿39﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿40﴾
﴿يُعۡرَفُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ بِسِيمَٰهُمۡ فَيُؤۡخَذُ بِٱلنَّوَٰصِي وَٱلۡأَقۡدَامِ ٤١ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٤٢ هَٰذِهِۦ جَهَنَّمُ ٱلَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٤٣ يَطُوفُونَ بَيۡنَهَا وَبَيۡنَ حَمِيمٍ ءَانٖ ٤٤ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٤٥ وَلِمَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ جَنَّتَانِ ٤٦ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٤٧ ذَوَاتَآ أَفۡنَانٖ ٤٨ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٤٩ فِيهِمَا عَيۡنَانِ تَجۡرِيَانِ ٥٠ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٥١ فِيهِمَا مِن كُلِّ فَٰكِهَةٖ زَوۡجَانِ ٥٢ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٥٣ مُتَّكِِٔينَ عَلَىٰ فُرُشِۢ بَطَآئِنُهَا مِنۡ إِسۡتَبۡرَقٖۚ وَجَنَى ٱلۡجَنَّتَيۡنِ دَانٖ ٥٤ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٥٥ فِيهِنَّ قَٰصِرَٰتُ ٱلطَّرۡفِ لَمۡ يَطۡمِثۡهُنَّ إِنسٞ قَبۡلَهُمۡ وَلَا جَآنّٞ ٥٦ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٥٧ كَأَنَّهُنَّ ٱلۡيَاقُوتُ وَٱلۡمَرۡجَانُ ٥٨ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٥٩ هَلۡ جَزَآءُ ٱلۡإِحۡسَٰنِ إِلَّا ٱلۡإِحۡسَٰنُ ٦٠ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٦١ وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ٦٢ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٦٣ مُدۡهَآمَّتَانِ ٦٤ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٦٥ فِيهِمَا عَيۡنَانِ نَضَّاخَتَانِ ٦٦ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٦٧ فِيهِمَا فَٰكِهَةٞ وَنَخۡلٞ وَرُمَّانٞ ٦٨ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٦٩ فِيهِنَّ خَيۡرَٰتٌ حِسَانٞ ٧٠ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٧١ حُورٞ مَّقۡصُورَٰتٞ فِي ٱلۡخِيَامِ ٧٢ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٧٣ لَمۡ يَطۡمِثۡهُنَّ إِنسٞ قَبۡلَهُمۡ وَلَا جَآنّٞ ٧٤ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٧٥ مُتَّكِِٔينَ عَلَىٰ رَفۡرَفٍ خُضۡرٖ وَعَبۡقَرِيٍّ حِسَانٖ ٧٦ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ٧٧ تَبَٰرَكَ ٱسۡمُ رَبِّكَ ذِي ٱلۡجَلَٰلِ وَٱلۡإِكۡرَامِ ٧٨﴾
شناخته شوند گناهکاران بقیافۀ خود، پس گرفته شود موى پیشانى و پایها نیز ﴿41﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!﴿42﴾این است آن دوزخ که دروغ شمرده بودند آن را گناهکاران ﴿43﴾آمدوشد کنند میان آن آتش و میان آب گرم جوشنده ﴿44﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿45﴾کسى را که ترسیده است از ایستادن به حضور پروردگار خویش دو بوستان باشد. ﴿46﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿47﴾دو بوستان خداوند شاخها بسیار. ﴿48﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿49﴾در آن دو بوستان دو چشمه میروند. ﴿50﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ میشمرید؟!. ﴿51﴾در آن دو بوستان از هر میوه دو قسم باشد. ﴿52﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ میشمرید؟!. ﴿53﴾تکیه زده بر فرشهایی که استر آن از حریر لک باشد و میوۀ آن دو بوستان، نزدیک بُوَد [1115]. ﴿54﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿55﴾در آن کوشکها حوران باشند فرو اندازنده چشم، جماع نکرده است به آنها هیچ آدمى پیش از ایشان و نه هیچ جنّى. ﴿56﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿57﴾گویا آن حوران یا قوت و مرجانند. ﴿58﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿59﴾نیست جزاى نیکوکارى مگر انعام بسیار. ﴿60﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿61﴾و به جز این دو بوستان دو بوستان، دیگر باشند. ﴿62﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿63﴾دو بوستان سبز که از غایت سبزى به سیاهى میزنند. ﴿64﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿65﴾در آن دو بوستان دو چشمۀ جوشنده باشند. ﴿66﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ مىشمرید؟!. ﴿67﴾در آن دو بوستان میوه و درختان خرما و انار باشند. ﴿68﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ میشمرید؟!. ﴿69﴾در آن کوشکها زنان برگزیدۀ با جمال باشند. ﴿70﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ میشمرید؟!. ﴿71﴾حوران نگاهداشته شده در خیمهها. ﴿72﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ میشمرید؟!. ﴿73﴾جماع نکرده است به آنها هیچ آدمى پیش از ایشان و نه هیچ جنّى. ﴿74﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ میشمرید؟!. ﴿75﴾تکیه زده باشند بر بالشهای سبز و بساطهاى نیک. ﴿76﴾پس کدام یک را از نعمتهاى پروردگار خویش دروغ میشمرید؟!. ﴿77﴾با برکت است نام پروردگار تو خداوند بزرگى و انعام. ﴿78﴾
[1108] یعنی در سرعت وجود مراد آسان بودن است. [1109] یعنی در لوح محفوظ. [1110] مترجم گوید: اشاره به آن است که برگ حبوب غازیه، علف دواب ایشان میشود، پس این علاوۀ نعمت است. [1111] جن و انس. [1112] یعنی در زمستان، آفتاب مشرق و مغرب دیگر دارد و در تابستان، مشرق و مغرب دیگر. [1113] یعنی تنعیم یا تعذیب، اسعاد یا اشقا، احیا یا اماتت، والله اعلم. [1114] یعنی و آن قوت کجا است؟ [1115] یعنی به سهولت توان گرفت.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ إِذَا وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ ١ لَيۡسَ لِوَقۡعَتِهَا كَاذِبَةٌ ٢ خَافِضَةٞ رَّافِعَةٌ ٣ إِذَا رُجَّتِ ٱلۡأَرۡضُ رَجّٗا ٤ وَبُسَّتِ ٱلۡجِبَالُ بَسّٗا ٥ فَكَانَتۡ هَبَآءٗ مُّنۢبَثّٗا ٦ وَكُنتُمۡ أَزۡوَٰجٗا ثَلَٰثَةٗ ٧ فَأَصۡحَٰبُ ٱلۡمَيۡمَنَةِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَيۡمَنَةِ ٨ وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشَۡٔمَةِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشَۡٔمَةِ ٩ وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلسَّٰبِقُونَ ١٠ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡمُقَرَّبُونَ ١١ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ ١٢ ثُلَّةٞ مِّنَ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٣ وَقَلِيلٞ مِّنَ ٱلۡأٓخِرِينَ ١٤ عَلَىٰ سُرُرٖ مَّوۡضُونَةٖ ١٥ مُّتَّكِِٔينَ عَلَيۡهَا مُتَقَٰبِلِينَ ١٦﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
[یاد کن] آنگاه که متحقق شود قیامت. ﴿1﴾نیست وقت بودن آن هیچ نفس دروغگوینده [1116]. ﴿2﴾پست کننده است جماعتى را و بلند کننده است طایفهای را. ﴿3﴾آنگاه که جنبانیده شود زمین را جنبانیدن سخت. ﴿4﴾و ریزه ریزه کرده شود کوهها را ریزه ریزه کردن بسیار .﴿5﴾پس شود مانند غبار پراکنده. ﴿6﴾و شوید شما سه قسم. ﴿7﴾پس اهل سعادت! چه حال دارند اهل سعادت؟. ﴿8﴾و اهل شقاوت! چه حال دارند اهل شقاوت؟. ﴿9﴾و پیش روندگان! خود ایشانند پیش روندگان. ﴿10﴾آن پیش روندگان، ایشانند نزدیک کردگان. ﴿11﴾در بوستانهاى نعمت باشند. ﴿12﴾سابقان، جمعى بسیارند از پیشینیان [1117]. ﴿13﴾و اندکىاند از پسینیان [1118]. ﴿14﴾بر تختهاى زربافته نشسته باشند. ﴿15﴾تکیه زده بر آن روبهروى یکدیگر شده. ﴿16﴾
﴿يَطُوفُ عَلَيۡهِمۡ وِلۡدَٰنٞ مُّخَلَّدُونَ ١٧ بِأَكۡوَابٖ وَأَبَارِيقَ وَكَأۡسٖ مِّن مَّعِينٖ ١٨ لَّا يُصَدَّعُونَ عَنۡهَا وَلَا يُنزِفُونَ ١٩ وَفَٰكِهَةٖ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ ٢٠ وَلَحۡمِ طَيۡرٖ مِّمَّا يَشۡتَهُونَ ٢١ وَحُورٌ عِينٞ ٢٢ كَأَمۡثَٰلِ ٱللُّؤۡلُوِٕ ٱلۡمَكۡنُونِ ٢٣ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٢٤ لَا يَسۡمَعُونَ فِيهَا لَغۡوٗا وَلَا تَأۡثِيمًا ٢٥ إِلَّا قِيلٗا سَلَٰمٗا سَلَٰمٗا ٢٦ وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡيَمِينِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلۡيَمِينِ ٢٧ فِي سِدۡرٖ مَّخۡضُودٖ ٢٨ وَطَلۡحٖ مَّنضُودٖ ٢٩ وَظِلّٖ مَّمۡدُودٖ ٣٠ وَمَآءٖ مَّسۡكُوبٖ ٣١ وَفَٰكِهَةٖ كَثِيرَةٖ ٣٢ لَّا مَقۡطُوعَةٖ وَلَا مَمۡنُوعَةٖ ٣٣ وَفُرُشٖ مَّرۡفُوعَةٍ ٣٤ إِنَّآ أَنشَأۡنَٰهُنَّ إِنشَآءٗ ٣٥ فَجَعَلۡنَٰهُنَّ أَبۡكَارًا ٣٦ عُرُبًا أَتۡرَابٗا ٣٧ لِّأَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ ٣٨ ثُلَّةٞ مِّنَ ٱلۡأَوَّلِينَ ٣٩ وَثُلَّةٞ مِّنَ ٱلۡأٓخِرِينَ ٤٠ وَأَصۡحَٰبُ ٱلشِّمَالِ مَآ أَصۡحَٰبُ ٱلشِّمَالِ ٤١ فِي سَمُومٖ وَحَمِيمٖ ٤٢ وَظِلّٖ مِّن يَحۡمُومٖ ٤٣ لَّا بَارِدٖ وَلَا كَرِيمٍ ٤٤ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَبۡلَ ذَٰلِكَ مُتۡرَفِينَ ٤٥ وَكَانُواْ يُصِرُّونَ عَلَى ٱلۡحِنثِ ٱلۡعَظِيمِ ٤٦ وَكَانُواْ يَقُولُونَ أَئِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ ٤٧ أَوَ ءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ ٤٨ قُلۡ إِنَّ ٱلۡأَوَّلِينَ وَٱلۡأٓخِرِينَ ٤٩ لَمَجۡمُوعُونَ إِلَىٰ مِيقَٰتِ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ ٥٠﴾
آمد و شد میکنند بر ایشان نوجوانان جاوید. ﴿17﴾با آبخورها و ابریقها و پیالهها از شراب جارى. ﴿18﴾نه دردِ سر داده شود ایشان را از آن شراب و نه بیهوش شوند. ﴿19﴾و آمد و رفت کنند با میوه از هر جنس که اختیار کنند. ﴿20﴾و با گوشت مرغان از هر جنس که پسند کنند. ﴿21﴾و ایشان راست حوران گشاده چشم. ﴿22﴾مانند مروارید پوشیده کرده شده. ﴿23﴾پاداش دهیم به حسب آنچه میکردند. ﴿24﴾نشنوند در بهشت سخن بیهوده و نه حرفى که گناه باشد. ﴿25﴾لیکن بشنوند این سخن که هر یکى سلام میگوید. ﴿26﴾و اهل سعادت! چه حال دارند اهل سعادت؟. ﴿27﴾در درختانِ کنارِ بیخار. ﴿28﴾و درختان موز تو بر تو ثمرۀ آن. ﴿29﴾و در سایۀ دراز. ﴿30﴾آب ریخته شده. ﴿31﴾و در میوۀ بسیار ﴿32﴾نه پایان رسد و نه از آن منع کرده شود. ﴿33﴾فرشهاى برافراشته شده. ﴿34﴾هرآیینه ما آفریدیم حوران را یک نوع آفریدن. ﴿35﴾پس ساختیم ایشان را دوشیزه. ﴿36﴾محبوب شونده نزدیک شوهران [1119]، هم عمر با یکدیگر. ﴿37﴾براى اصحاب یمین. ﴿38﴾جماعتى بسیارند از پیشینیان. ﴿39﴾و جماعتى بسیارند از پسینیان. ﴿40﴾و اهل شقاوت! چه حال دارند اهل شقاوت؟ ﴿41﴾در باد گرم و آب گرم باشند. ﴿42﴾و در سایۀ دود سیاه. ﴿43﴾که نه خنک باشد و نه با عزّت بُوَد. ﴿44﴾هرآیینه ایشان بودند پیش از این به نازپرورده. ﴿45﴾و مداومت میکردند بر گناه بزرگ (یعنى شرک). ﴿46﴾و مىگفتند: آیا چون بمیریم و خاک شویم و استخوانى چند باشیم، آیا ما برانگیخته شویم؟. ﴿47﴾یا پدران نخستین ما برانگیخته شوند؟. ﴿48﴾بگو: هرآیینه پیشینیان و پسینیان. ﴿49﴾جمع کرده شوند در میعاد روز مقرّر. ﴿50﴾
﴿ثُمَّ إِنَّكُمۡ أَيُّهَا ٱلضَّآلُّونَ ٱلۡمُكَذِّبُونَ ٥١ لَأٓكِلُونَ مِن شَجَرٖ مِّن زَقُّومٖ ٥٢ فَمَالُِٔونَ مِنۡهَا ٱلۡبُطُونَ ٥٣ فَشَٰرِبُونَ عَلَيۡهِ مِنَ ٱلۡحَمِيمِ ٥٤ فَشَٰرِبُونَ شُرۡبَ ٱلۡهِيمِ ٥٥ هَٰذَا نُزُلُهُمۡ يَوۡمَ ٱلدِّينِ ٥٦ نَحۡنُ خَلَقۡنَٰكُمۡ فَلَوۡلَا تُصَدِّقُونَ ٥٧ أَفَرَءَيۡتُم مَّا تُمۡنُونَ ٥٨ ءَأَنتُمۡ تَخۡلُقُونَهُۥٓ أَمۡ نَحۡنُ ٱلۡخَٰلِقُونَ ٥٩ نَحۡنُ قَدَّرۡنَا بَيۡنَكُمُ ٱلۡمَوۡتَ وَمَا نَحۡنُ بِمَسۡبُوقِينَ ٦٠ عَلَىٰٓ أَن نُّبَدِّلَ أَمۡثَٰلَكُمۡ وَنُنشِئَكُمۡ فِي مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٦١ وَلَقَدۡ عَلِمۡتُمُ ٱلنَّشۡأَةَ ٱلۡأُولَىٰ فَلَوۡلَا تَذَكَّرُونَ ٦٢ أَفَرَءَيۡتُم مَّا تَحۡرُثُونَ ٦٣ ءَأَنتُمۡ تَزۡرَعُونَهُۥٓ أَمۡ نَحۡنُ ٱلزَّٰرِعُونَ ٦٤ لَوۡ نَشَآءُ لَجَعَلۡنَٰهُ حُطَٰمٗا فَظَلۡتُمۡ تَفَكَّهُونَ ٦٥ إِنَّا لَمُغۡرَمُونَ ٦٦ بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ ٦٧ أَفَرَءَيۡتُمُ ٱلۡمَآءَ ٱلَّذِي تَشۡرَبُونَ ٦٨ ءَأَنتُمۡ أَنزَلۡتُمُوهُ مِنَ ٱلۡمُزۡنِ أَمۡ نَحۡنُ ٱلۡمُنزِلُونَ ٦٩ لَوۡ نَشَآءُ جَعَلۡنَٰهُ أُجَاجٗا فَلَوۡلَا تَشۡكُرُونَ ٧٠ أَفَرَءَيۡتُمُ ٱلنَّارَ ٱلَّتِي تُورُونَ ٧١ ءَأَنتُمۡ أَنشَأۡتُمۡ شَجَرَتَهَآ أَمۡ نَحۡنُ ٱلۡمُنشُِٔونَ ٧٢ نَحۡنُ جَعَلۡنَٰهَا تَذۡكِرَةٗ وَمَتَٰعٗا لِّلۡمُقۡوِينَ ٧٣ فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلۡعَظِيمِ ٧٤ ۞فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَوَٰقِعِ ٱلنُّجُومِ ٧٥ وَإِنَّهُۥ لَقَسَمٞ لَّوۡ تَعۡلَمُونَ عَظِيمٌ ٧٦ إِنَّهُۥ لَقُرۡءَانٞ كَرِيمٞ ٧٧ فِي كِتَٰبٖ مَّكۡنُونٖ ٧٨ لَّا يَمَسُّهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ ٧٩ تَنزِيلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٨٠ أَفَبِهَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ أَنتُم مُّدۡهِنُونَ ٨١ وَتَجۡعَلُونَ رِزۡقَكُمۡ أَنَّكُمۡ تُكَذِّبُونَ ٨٢ فَلَوۡلَآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلۡحُلۡقُومَ ٨٣ وَأَنتُمۡ حِينَئِذٖ تَنظُرُونَ ٨٤ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنكُمۡ وَلَٰكِن لَّا تُبۡصِرُونَ ٨٥ فَلَوۡلَآ إِن كُنتُمۡ غَيۡرَ مَدِينِينَ ٨٦ تَرۡجِعُونَهَآ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٨٧ فَأَمَّآ إِن كَانَ مِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ ٨٨ فَرَوۡحٞ وَرَيۡحَانٞ وَجَنَّتُ نَعِيمٖ ٨٩ وَأَمَّآ إِن كَانَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ ٩٠ فَسَلَٰمٞ لَّكَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ ٩١ وَأَمَّآ إِن كَانَ مِنَ ٱلۡمُكَذِّبِينَ ٱلضَّآلِّينَ ٩٢ فَنُزُلٞ مِّنۡ حَمِيمٖ ٩٣ وَتَصۡلِيَةُ جَحِيمٍ ٩٤ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ حَقُّ ٱلۡيَقِينِ ٩٥ فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلۡعَظِيمِ ٩٦﴾
باز هرآیینه شما اى گمراهانِ دروغ شمارندگان!. ﴿51﴾خواهید خورد از درختهاى زقّوم. ﴿52﴾پس پُر خواهید کرد از آن شکمها را. ﴿53﴾پس خواهید آشامید بر آن طعام از آب گرم. ﴿54﴾پس خواهید آشامید مانند آشامیدن شتران مستسقى. ﴿55﴾این است مهمانى ایشان، روز جزا. ﴿56﴾ما آفریدیم شما را، پس چرا باور نمىکنید؟ (یعنى اعاده را) . ﴿57﴾آیا مىبینید آنچه میریزید در رحم زنان؟ [1120]. ﴿58﴾آیا شما مىآفریند آن را یا ما آفرینندهایم؟ [1121]. ﴿59﴾ما معین کردهایم در میان شما مرگ را و نیستیم ما عاجز کرده شده. ﴿60﴾از آنکه عوض شما آریم قوى مانند شما و بیافرینیم شما را در عالمى که نمیدانید. ﴿61﴾و هرآیینه دانستهاید آفرینش نخستین را، پس چرا نه پند میگیرید؟. ﴿62﴾آیا دیدید آنچه میکارید؟. ﴿63﴾آیا شما مىرویانید آن را یا ما رویانندهایم؟. ﴿64﴾اگر خواهیم بگردانیم آن زراعت را گیاهى در هم شکسته، پس به تعجب مانید، گویید: ﴿65﴾هرآیینه ما غرامت کشندگانیم. ﴿66﴾بلکه محروم ماندگانیم. ﴿67﴾آیا دیدید آن آب را که مىآشامید؟. ﴿68﴾آیا شما فروآوردهاید آن را از ابر یا ما فرود آرندگانیم؟. ﴿69﴾اگر خواهیم شوریگردانیم آن را، پس چرا شکر نمىگویید؟. ﴿70﴾آیا دیدید آن آتش را که از میان شاخ درخت بر مىآرید؟. ﴿71﴾آیا شما آفریدهاید درخت آن را یا ما آفرینندهایم؟. ﴿72﴾ما ساختیم آن درخت را براى پند و منفعت براى مسافران. ﴿73﴾پس به پاکى یاد کن پروردگار بزرگ خود را. ﴿74﴾پس سوگند میخورم به افتادن ستارهها! [1122]. ﴿75﴾و این قسمى است بزرگ، اگر بدانید. ﴿76﴾هرآینه این کتاب، قرآنى است گرامى قدر. ﴿77﴾نوشته شده است در کتاب پوشیده. ﴿78﴾که دست نمیرسانند به آن مگر پاک کردگان [1123]. ﴿79﴾فرستاده شده است از پروردگار عالمها. ﴿80﴾آیا به این سخن، شما انکار کنندهاید. ﴿81﴾و میسازید نصیب خود را آنکه شما به دروغ نسبت میکنید. ﴿82﴾پس آنگاه که رسد روح شخصى به ناى گلو. ﴿83﴾و شما آنگاه مىبینید. ﴿84﴾و ما نزدیکتریم به او به نسبت شما و لیکن نمىنگرید. ﴿85﴾پس اگر هستید غیر مقهور حکم الهى. ﴿86﴾چرا باز نگردانید روح را اگر راستگویید؟ [1124]. ﴿87﴾پس امّا اگر باشد مرده از نزدیک کردگانِ بارگاه الهى. ﴿88﴾پس او راست راحت و گل خوشبو و بوستان نعمت. ﴿89﴾و امّا اگر باشد از اهل سعادت. ﴿90﴾پس سلامت است اى مخاطب! خاطر تو را از اهل سعادت. ﴿91﴾و امّا اگر باشد از دروغ شمارندگانِ گمراهان. ﴿92﴾پس او راست مهمانى از آب گرم. ﴿93﴾و او راست در آوردن به دوزخ. ﴿94﴾هرآیینه این خبر درست بىشبهه است. ﴿95﴾پس به پاکى یاد کن پروردگار بزرگ خود را. ﴿96﴾
[1116] یعنی همه مسلمان شوند کفر و افترا آنجا نباشد. [1117] یعنی از امم سابقه. [1118] یعنی از امت محمدیه. [1119] یعنی به فنج ودلال. [1120] یعنی منی را. [1121] یعنی تقلب میکنیم منی را از حالی به حالی تا آدمی پیدا شود، والله اعلم. [1122] یعنی شهب، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١ لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ يُحۡيِۦ وَيُمِيتُۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ٢ هُوَ ٱلۡأَوَّلُ وَٱلۡأٓخِرُ وَٱلظَّٰهِرُ وَٱلۡبَاطِنُۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ ٣﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
به پاکى یاد کرد خدا را هرچه در آسمانهاست و زمین است و اوست غالب دانا. ﴿1﴾او راست پادشاهى آسمانها و زمین. زنده مىکند و میراند و او بر هر چیز تواناست. ﴿2﴾اوست نخستین همه و اوست آخرینِ همه و اوست آشکارا و اوست پنهان و او به هر چیز دانا است. ﴿3﴾
﴿ هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ يَعۡلَمُ مَا يَلِجُ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا يَخۡرُجُ مِنۡهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ وَمَا يَعۡرُجُ فِيهَاۖ وَهُوَ مَعَكُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ ٤ لَّهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ ٥ يُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَيُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِۚ وَهُوَ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٦ ءَامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَأَنفِقُواْ مِمَّا جَعَلَكُم مُّسۡتَخۡلَفِينَ فِيهِۖ فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَأَنفَقُواْ لَهُمۡ أَجۡرٞ كَبِيرٞ ٧ وَمَا لَكُمۡ لَا تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلرَّسُولُ يَدۡعُوكُمۡ لِتُؤۡمِنُواْ بِرَبِّكُمۡ وَقَدۡ أَخَذَ مِيثَٰقَكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٨ هُوَ ٱلَّذِي يُنَزِّلُ عَلَىٰ عَبۡدِهِۦٓ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖ لِّيُخۡرِجَكُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ بِكُمۡ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ ٩ وَمَا لَكُمۡ أَلَّا تُنفِقُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَٰثُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ لَا يَسۡتَوِي مِنكُم مَّنۡ أَنفَقَ مِن قَبۡلِ ٱلۡفَتۡحِ وَقَٰتَلَۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَعۡظَمُ دَرَجَةٗ مِّنَ ٱلَّذِينَ أَنفَقُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَقَٰتَلُواْۚ وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ ١٠ مَّن ذَا ٱلَّذِي يُقۡرِضُ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا فَيُضَٰعِفَهُۥ لَهُۥ وَلَهُۥٓ أَجۡرٞ كَرِيمٞ ١١﴾
اوست آن که بیافرید آسمانها و زمین را در شش روز، باز مستقر شد بر عرش میداند آنچه در مىآید به زمین و آنچه بر مىآید از آن و آنچه فرود مىآید از آسمان و آنچه بالا میرود اندر آن و او با شما است هرجاکه باشید و خدا به آنچه میکنید بینا است. ﴿4﴾او راست پادشاهى آسمانها و زمین و به سوى خدا بازگردانیده میشود کارها. ﴿5﴾در مىآرد شب را در روز و در مىآرد روز را در شب. و او داناست به مکنون سینهها. ﴿6﴾ایمان آرید به خدا و رسول او و خرج کنید از جملۀ آن مال که ساخته است شما را جانشین دیگران در وى، پس آنانکه ایمان آوردند و خرج کردند از شما ایشان راست مزد بزرگ. ﴿7﴾چیست شما را که ایمان نیارید به خدا و رسول أو؟ دعوت مىکند شما را که ایمان آرید به پروردگار خویش و هرآیینه عهد گرفته است از شما [1125]، اگر هستید باور دارنده. ﴿8﴾اوست آن که فرو مىفرستد بر بندۀ خود آیات واضح تا بیرون آرد شما را از تاریکیها به سوى روشنى و خدا بر شما بخشایندۀ مهربان است. ﴿9﴾و چیست شما را که خرج نکنید در راه خدا؟ و خدای راست واپس گذاشتۀ آسمانها و زمین [1126]. برابر نیست از شما آن که خرج کرد پیش از فتح مکه و قتال کرد با آن که این چنین عمل بعد از این فتح مکه کرده باشد، آن جماعت در مرتبۀ بزرگتراند از آنانکه خرج کردند بعد از فتح و قتال کردند و هر یک را وعده داده است خدا حالت نیک و خدا به آنچه مىکنید خبردار است. ﴿10﴾کیست آنکه قرض دهد خدا را قرض دادن نیک. پس دو چند ادا کند آن قرض را براى او و او راست مزد بزرگ؟!. ﴿11﴾
﴿ يَوۡمَ تَرَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَسۡعَىٰ نُورُهُم بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَبِأَيۡمَٰنِهِمۖ بُشۡرَىٰكُمُ ٱلۡيَوۡمَ جَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٢ يَوۡمَ يَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتُ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱنظُرُونَا نَقۡتَبِسۡ مِن نُّورِكُمۡ قِيلَ ٱرۡجِعُواْ وَرَآءَكُمۡ فَٱلۡتَمِسُواْ نُورٗاۖ فَضُرِبَ بَيۡنَهُم بِسُورٖ لَّهُۥ بَابُۢ بَاطِنُهُۥ فِيهِ ٱلرَّحۡمَةُ وَظَٰهِرُهُۥ مِن قِبَلِهِ ٱلۡعَذَابُ ١٣ يُنَادُونَهُمۡ أَلَمۡ نَكُن مَّعَكُمۡۖ قَالُواْ بَلَىٰ وَلَٰكِنَّكُمۡ فَتَنتُمۡ أَنفُسَكُمۡ وَتَرَبَّصۡتُمۡ وَٱرۡتَبۡتُمۡ وَغَرَّتۡكُمُ ٱلۡأَمَانِيُّ حَتَّىٰ جَآءَ أَمۡرُ ٱللَّهِ وَغَرَّكُم بِٱللَّهِ ٱلۡغَرُورُ ١٤ فَٱلۡيَوۡمَ لَا يُؤۡخَذُ مِنكُمۡ فِدۡيَةٞ وَلَا مِنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۚ مَأۡوَىٰكُمُ ٱلنَّارُۖ هِيَ مَوۡلَىٰكُمۡۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ١٥ ۞أَلَمۡ يَأۡنِ لِلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن تَخۡشَعَ قُلُوبُهُمۡ لِذِكۡرِ ٱللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ ٱلۡحَقِّ وَلَا يَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلُ فَطَالَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَمَدُ فَقَسَتۡ قُلُوبُهُمۡۖ وَكَثِيرٞ مِّنۡهُمۡ فَٰسِقُونَ ١٦ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يُحۡيِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَاۚ قَدۡ بَيَّنَّا لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ ١٧ إِنَّ ٱلۡمُصَّدِّقِينَ وَٱلۡمُصَّدِّقَٰتِ وَأَقۡرَضُواْ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا يُضَٰعَفُ لَهُمۡ وَلَهُمۡ أَجۡرٞ كَرِيمٞ ١٨﴾
یاد کن روزی که ببینى مردان مسلمانان را و زنان مسلمانان را به این صفت که شتابد نور ایشان را پیشِ دست ایشان و به جانبِ راستِ ایشان گفته شود: مژده باد شما را! امروز شما راست بوستانها میرود زیر آن جویها، جاوید باشید در آنجا. این است مطلبیابى بزرگ. ﴿12﴾روزی که گویند مردان منافق و زنان منافق با مسلمانان: به نظر شفقت نگرید به سوى ما تا روشنى گیریم از نور شما. گفته شود: بازگردید پس پشت خویش پس بجویید روشنى را [1127]، پس بنا کرده شود در میان ایشان دیوارى که او را دروازه باشد اندرون آن دیوار در آنجا رحمت است و بیرون آن دیوار به جانب او عذاب است. ﴿13﴾آواز دهند منافقان مسلمانان را: آیا ما نبودیم همراه شما؟ گفتند آرى! و لیکن شما در بلا افکندید خویشتن را و انتظار کردید [1128]و شک آوردید و فریفته کرد شما را آرزوها تا آنکه برسید فرمان خدا [1129]و فریب داد شما را در فرمانبردارى خدا شیطان فریبنده. ﴿14﴾پس امروز گرفته نشود از شما فدیه و نه از کافران گرفته شود. جاى شما آتش است همان آتش لایق شما است و بد بازگشت است وى. ﴿15﴾آیا وقت نرسیده است مسلمانان را که نیایش کند دل ایشان وقتِ یاد کردن خدا و وقتِ یاد آوردن آنچه آمده است از وحى الهى و نباشند مانند آنانکه داده شده است ایشان را کتاب پیش از این، پس دراز گذشت بر ایشان مدّت پس سخت شد دل ایشان و بسیارى از ایشان بدکارانند. ﴿16﴾بدانید که خدا زنده مىکند زمین را بعد مرده بودن آن، هرآیینه بیان کردیم براى شما نشانهها بود که شما دریابید. ﴿17﴾هرآیینه مردان خیرات دهنده و زنان خیرات دهنده و آنانکه قرض دادهاند خداى را قرض نیک، دو چندان داده شود ایشان را و ایشان راست مزد گرامى قدر. ﴿18﴾
﴿ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلصِّدِّيقُونَۖ وَٱلشُّهَدَآءُ عِندَ رَبِّهِمۡ لَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ وَنُورُهُمۡۖ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ ١٩ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا لَعِبٞ وَلَهۡوٞ وَزِينَةٞ وَتَفَاخُرُۢ بَيۡنَكُمۡ وَتَكَاثُرٞ فِي ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَوۡلَٰدِۖ كَمَثَلِ غَيۡثٍ أَعۡجَبَ ٱلۡكُفَّارَ نَبَاتُهُۥ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَىٰهُ مُصۡفَرّٗا ثُمَّ يَكُونُ حُطَٰمٗاۖ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ عَذَابٞ شَدِيدٞ وَمَغۡفِرَةٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٞۚ وَمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَآ إِلَّا مَتَٰعُ ٱلۡغُرُورِ ٢٠ سَابِقُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا كَعَرۡضِ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أُعِدَّتۡ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦۚ ذَٰلِكَ فَضۡلُ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ ٢١ مَآ أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ أَن نَّبۡرَأَهَآۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ ٢٢ لِّكَيۡلَا تَأۡسَوۡاْ عَلَىٰ مَا فَاتَكُمۡ وَلَا تَفۡرَحُواْ بِمَآ ءَاتَىٰكُمۡۗ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخۡتَالٖ فَخُورٍ ٢٣ ٱلَّذِينَ يَبۡخَلُونَ وَيَأۡمُرُونَ ٱلنَّاسَ بِٱلۡبُخۡلِۗ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ ٢٤﴾
و آنانکه ایمان آوردند به خدا و پیغامبران او، آن جماعت ایشانند صدّیقان و شهیدانْ نزدیک پروردگار خویش. ایشان راست مزد ایشان و نور ایشان و آنانکه کافر شدند و دروغ شمردند آیات ما را آن جماعت اهل دوزخند. ﴿19﴾بدانید که زندگانى دنیا بازیست و بیهودگى است و آرایش است و خودستایى است در میان خویش و از یکدیگر زیادت طلبى است در مال و فرزندان مانند بارانى که به شگفت آورد زراعت کنندگان را رستنى او باز خشک شود پس زرد ببینى آن را باز درهم شکسته گردد و در آخرت عذاب سخت است و نیز آمرزش است از جانب خدا و خوشنودیست و نیست زندگانى دنیا مگر بهره که باعث فریب باشد. ﴿20﴾سبقت کنید به سوى آمرزش از جانب خدا و به سوى بهشتى که پهنایى او مانند پهنایى آسمان و زمین باشد آماده کرده شد براى آنانکه ایمان آوردند به خدا و پیغامبران او این است فضل خدا، میدهدش به هر که خواهد و خدا خداوند فضل بزرگ است. ﴿21﴾نرسید هیچ مصیبتى در زمین و نه در جان شما مگر نوشته شده است در کتابى پیش از آن که بیافرینیم آن مصیبت را، هرآیینه این کار بر خدا آسان است. ﴿22﴾خبر دادهایم تا اندوه نخورید بر آنچه رفت از دست شما و تا شادمان نشوید به آنچه عطا کرد شما را و خداى تعالى دوست ندارد هر تکبّر کنندۀ خودستاینده را. ﴿23﴾[دوست نمیدارد] آنان را که بُخل میکنند و مردمان را به بُخل میفرمایند و هر که روىگردان شود هرآیینه خداى همون است بىنیاز ستوده. ﴿24﴾
﴿ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلَنَا بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَأَنزَلۡنَا مَعَهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡمِيزَانَ لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِۖ وَأَنزَلۡنَا ٱلۡحَدِيدَ فِيهِ بَأۡسٞ شَدِيدٞ وَمَنَٰفِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعۡلَمَ ٱللَّهُ مَن يَنصُرُهُۥ وَرُسُلَهُۥ بِٱلۡغَيۡبِۚ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٞ ٢٥ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحٗا وَإِبۡرَٰهِيمَ وَجَعَلۡنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا ٱلنُّبُوَّةَ وَٱلۡكِتَٰبَۖ فَمِنۡهُم مُّهۡتَدٖۖ وَكَثِيرٞ مِّنۡهُمۡ فَٰسِقُونَ ٢٦ ثُمَّ قَفَّيۡنَا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيۡنَا بِعِيسَى ٱبۡنِ مَرۡيَمَ وَءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡإِنجِيلَۖ وَجَعَلۡنَا فِي قُلُوبِ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ رَأۡفَةٗ وَرَحۡمَةٗۚ وَرَهۡبَانِيَّةً ٱبۡتَدَعُوهَا مَا كَتَبۡنَٰهَا عَلَيۡهِمۡ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ رِضۡوَٰنِ ٱللَّهِ فَمَا رَعَوۡهَا حَقَّ رِعَايَتِهَاۖ فََٔاتَيۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنۡهُمۡ أَجۡرَهُمۡۖ وَكَثِيرٞ مِّنۡهُمۡ فَٰسِقُونَ ٢٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَءَامِنُواْ بِرَسُولِهِۦ يُؤۡتِكُمۡ كِفۡلَيۡنِ مِن رَّحۡمَتِهِۦ وَيَجۡعَل لَّكُمۡ نُورٗا تَمۡشُونَ بِهِۦ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٢٨ لِّئَلَّا يَعۡلَمَ أَهۡلُ ٱلۡكِتَٰبِ أَلَّا يَقۡدِرُونَ عَلَىٰ شَيۡءٖ مِّن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَأَنَّ ٱلۡفَضۡلَ بِيَدِ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ ٢٩﴾
هرآیینه فرستادیم پیغامبران خود را به نشانههاى واضح و فرود آوردیم همراه ایشان کتاب و ترازو تا عمل کنند مردمان به انصاف و فرود آوردیم آهن را به سبب آن جنگ سخت است و منفعتهاى دیگر است براى مردمان و تا بداند خدا کسى را که نصرت دهد خدا را غایبانه و پیغامبران او را، هرآیینه خدا توانای غالب است. ﴿25﴾و هرآیینه فرستادیم نوح را و ابراهیم را و نهادیم در اولاد ایشان پیغامبرى و کتاب، پس بعض ایشان راهیابند و بسیارى از ایشان، بدکارانند. ﴿26﴾باز فرستادیم از پیِ ایشان پیغامبران خود را و از پى آوردیم عیسى، پسر مریم، را و دادیمش انجیل و نهادیم در دل تابعان او مهربانى و بخشایش، و گوشهنشینىای که خود پیدا کرده بودند آن را، ما فرض نساخته بودیم بر ایشان، لیکن اختراع کردند به طلب خوشنودى خدا، پس نگاهداشت آن نکردند حقِّ نگاه داشتن آن. پس عطا کردیم آنان را که ایمان آوردند از ایشان [1130]مزد ایشان و بسیارى از ایشان بدکارانند. ﴿27﴾اى آنانکه ایمان آوردهاید! [به پیغامبران سابق]، بترسید از خدا و ایمان آرید به پیغامبر او [1131]تا بدهد شما را دو حصّه از رحمت خود و بدهد شما را نورى که راه روید به آن و تا بیامرزد شما را و خدا آمرزگار مهربان است. ﴿28﴾[به این مقدمه خبر داد] تا بدانند اهل کتاب که ایشان قادر نیستند بر چیزى از فضل خدا و بدانند که فضل به دست خدا است میدهد آن را به هر که خواهد و خدا صاحب فضل بزرگ است. ﴿29﴾
[1123] یعنی در لوح محفوظ. [1124] مترجم گوید: لفظ لولا داخل است بر ترجعونها و اعادۀ آن برای تأکید است. [1125] یعنی روزِ الست بربکم. [1126] یعنی هر کسی که بمیرد، آنچه بگذارد، ملکِ خدا باشد، پس به آن بخل کردن، نهایت شنیع است. [1127] مترجم گوید: یعنی در دنیا روید تحصیل نور کنید، که این جا تحصیل نور نیست، والله اعلم. [1128] یعنی هزیمت مسلمانان را. [1129] یعنی اجل. [1130] یعنی به محمدج. [1131] یعنی به محمدج.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ قَدۡ سَمِعَ ٱللَّهُ قَوۡلَ ٱلَّتِي تُجَٰدِلُكَ فِي زَوۡجِهَا وَتَشۡتَكِيٓ إِلَى ٱللَّهِ وَٱللَّهُ يَسۡمَعُ تَحَاوُرَكُمَآۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٌ ١ ٱلَّذِينَ يُظَٰهِرُونَ مِنكُم مِّن نِّسَآئِهِم مَّا هُنَّ أُمَّهَٰتِهِمۡۖ إِنۡ أُمَّهَٰتُهُمۡ إِلَّا ٱلَّٰٓـِٔي وَلَدۡنَهُمۡۚ وَإِنَّهُمۡ لَيَقُولُونَ مُنكَرٗا مِّنَ ٱلۡقَوۡلِ وَزُورٗاۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٞ ٢ وَٱلَّذِينَ يُظَٰهِرُونَ مِن نِّسَآئِهِمۡ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُواْ فَتَحۡرِيرُ رَقَبَةٖ مِّن قَبۡلِ أَن يَتَمَآسَّاۚ ذَٰلِكُمۡ تُوعَظُونَ بِهِۦۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ ٣ فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ شَهۡرَيۡنِ مُتَتَابِعَيۡنِ مِن قَبۡلِ أَن يَتَمَآسَّاۖ فَمَن لَّمۡ يَسۡتَطِعۡ فَإِطۡعَامُ سِتِّينَ مِسۡكِينٗاۚ ذَٰلِكَ لِتُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۚ وَتِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِۗ وَلِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٤ إِنَّ ٱلَّذِينَ يُحَآدُّونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ كُبِتُواْ كَمَا كُبِتَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ وَقَدۡ أَنزَلۡنَآ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖۚ وَلِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٞ مُّهِينٞ ٥ يَوۡمَ يَبۡعَثُهُمُ ٱللَّهُ جَمِيعٗا فَيُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوٓاْۚ أَحۡصَىٰهُ ٱللَّهُ وَنَسُوهُۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ ٦
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
[1132]هرآیینه شنید خداى تعالى سخنِ آن زن که گفتگو میکرد با تو در باب شوهر خود و شکایت میکرد پیش خدا و خدا مىشنید گفتگو کردن شما، هرآیینه خدا شنوای بینا است. ﴿1﴾آنانکه از شما ظهار مىکنند با زنان خود [1133]، نیستند آن زنان مادران ایشان نیستند مادرانِ ایشان الاّ آنانکه زادهاند ایشان را و هرآیینه ظهار کنندگان میگویند سخن نامعقول میگویند دروغ. و هرآیینه خدا عفو کنندۀ آمرزگار است. ﴿2﴾آنانکه ظهار مىکنند با زنان خود باز رجوع میکنند در مخالفت آنچه گفتند، پس واجب است آزاد کردن بنده، پیش از آنکه زن و مرد به یکدیگر دست رسانند [1134]. این حکم پند داده میشود شما را به آن و خدا به آنچه میکنید خبردار است. ﴿3﴾پس هر که نیابد بنده را، پس بر وى واجب است روزۀ دو ماه پى درپى، پیش از آنکه هر دو به یکدیگر دست رسانند، پس هر که نتواند این را، پس طعام دادن شصت فقیر. این حکم براى آن است که منقاد شوید به خدا و رسول او را. و این حدّهاى مقرر کردۀ خدا است و کافران را عذاب درد دهنده باشد. ﴿4﴾هرآیینه آنانکه مخالفت میکنند با خدا و رسول او، خوار کرده شد ایشان را، چنانکه خوار کرده شد آنانکه پیش از ایشان بودند و هرآیینه فرود آوردیم آیات واضح و کافران را عذاب خوارکننده است. ﴿5﴾روزی که برانگیزد ایشان را خدا همه یکجا پس خبر دهد ایشان را به آنچه کرده بودند. یاد داشت آن را خدا و ایشان آن را فراموش کردند و خدا بر همه چیز مطّلع است. ﴿6﴾
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۖ مَا يَكُونُ مِن نَّجۡوَىٰ ثَلَٰثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمۡ وَلَا خَمۡسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمۡ وَلَآ أَدۡنَىٰ مِن ذَٰلِكَ وَلَآ أَكۡثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمۡ أَيۡنَ مَا كَانُواْۖ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ ٧ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ نُهُواْ عَنِ ٱلنَّجۡوَىٰ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُواْ عَنۡهُ وَيَتَنَٰجَوۡنَ بِٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِ وَمَعۡصِيَتِ ٱلرَّسُولِۖ وَإِذَا جَآءُوكَ حَيَّوۡكَ بِمَا لَمۡ يُحَيِّكَ بِهِ ٱللَّهُ وَيَقُولُونَ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ لَوۡلَا يُعَذِّبُنَا ٱللَّهُ بِمَا نَقُولُۚ حَسۡبُهُمۡ جَهَنَّمُ يَصۡلَوۡنَهَاۖ فَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ٨ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا تَنَٰجَيۡتُمۡ فَلَا تَتَنَٰجَوۡاْ بِٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِ وَمَعۡصِيَتِ ٱلرَّسُولِ وَتَنَٰجَوۡاْ بِٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِيٓ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ ٩ إِنَّمَا ٱلنَّجۡوَىٰ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ لِيَحۡزُنَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَيۡسَ بِضَآرِّهِمۡ شَيًۡٔا إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١٠ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا قِيلَ لَكُمۡ تَفَسَّحُواْ فِي ٱلۡمَجَٰلِسِ فَٱفۡسَحُواْ يَفۡسَحِ ٱللَّهُ لَكُمۡۖ وَإِذَا قِيلَ ٱنشُزُواْ فَٱنشُزُواْ يَرۡفَعِ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ دَرَجَٰتٖۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ ١١﴾
آیا ندیدى که خدا مىداند آنچه در آسمانها است و آنچه در زمین است؟ نمىباشد با یکدیگر راز گفتن سه شخص، مگر خدا چهارم ایشان است و نمىباشد راز گفتن پنج شخص، الاّ خدا ششم ایشان است و نه کمتر از این، مگر خدا با ایشان است ونه زیاده از این، مگر خدا با ایشان است هرکجا باشند، باز خبر دهد ایشان را روز قیامت به آنچه کردهاند. هرآیینه خدا به هر چیز داناست. ﴿7﴾آیا ندیدى به سوى آنانکه منع کرده شد ایشان را از با یکدیگر راز گفتن [1135]باز عود مىکنند در آنچه از آن منع کرده شد ایشان را و با یکدیگر راز میگویند در باب گناه و تعدّى و نافرمانبردارى پیغامبر، و چون بیایند پیش تو، دعا کنند تو را به آن کلمه که دعا نکرده است تو را خدا به آن [1136]و میگویند در دل خویش: چرا نه عذاب میکند ما را خدا به سبب آنچه میگوییم؟ [1137]بس است ایشان را دوزخ، درآیند آنجا. پس بدجایی است دوزخ!. ﴿8﴾ای مسلمانان، چون با یکدیگر راز گویید، پس باید که راز مگویید در باب گناه و تعدى و نافرمان بردارىِ پیغامبر و راز گویید در باب نیکوکارى و پرهیزگارى و بترسید از خدا که به سوى او حشر کرده خواهید شد. ﴿9﴾جز این نیست که راز گفتن بد، از کار شیطان است تا اندوهگین کند مسلمانان را و نیست هیچ زیان رساننده به ایشان مگر به ارادۀ خدا و بر خدا باید که توکل کنند مسلمانان. ﴿10﴾اى مسلمانان! چون گفته شود شما را که گشاده بنشینید در مجلسها، پس گشاده کنید جاى را تا گشاده کند خدا براى شما هر مشکلى را و چون گفته شود برخیزید پس برخیزید تا بلند کند خدا مرتبههاى براى آنانکه ایمان آوردهاند از شما و آنانکه عطا کرده شده است ایشان را علم و خدا به آنچه مىکنید خبردار است. ﴿11﴾
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نَٰجَيۡتُمُ ٱلرَّسُولَ فَقَدِّمُواْ بَيۡنَ يَدَيۡ نَجۡوَىٰكُمۡ صَدَقَةٗۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ لَّكُمۡ وَأَطۡهَرُۚ فَإِن لَّمۡ تَجِدُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ ١٢ ءَأَشۡفَقۡتُمۡ أَن تُقَدِّمُواْ بَيۡنَ يَدَيۡ نَجۡوَىٰكُمۡ صَدَقَٰتٖۚ فَإِذۡ لَمۡ تَفۡعَلُواْ وَتَابَ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمۡ فَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۚ وَٱللَّهُ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١٣ ۞أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ تَوَلَّوۡاْ قَوۡمًا غَضِبَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مَّا هُم مِّنكُمۡ وَلَا مِنۡهُمۡ وَيَحۡلِفُونَ عَلَى ٱلۡكَذِبِ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ ١٤ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُمۡ عَذَابٗا شَدِيدًاۖ إِنَّهُمۡ سَآءَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٥ ٱتَّخَذُوٓاْ أَيۡمَٰنَهُمۡ جُنَّةٗ فَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ فَلَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ ١٦ لَّن تُغۡنِيَ عَنۡهُمۡ أَمۡوَٰلُهُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُهُم مِّنَ ٱللَّهِ شَيًۡٔاۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ١٧ يَوۡمَ يَبۡعَثُهُمُ ٱللَّهُ جَمِيعٗا فَيَحۡلِفُونَ لَهُۥ كَمَا يَحۡلِفُونَ لَكُمۡ وَيَحۡسَبُونَ أَنَّهُمۡ عَلَىٰ شَيۡءٍۚ أَلَآ إِنَّهُمۡ هُمُ ٱلۡكَٰذِبُونَ ١٨ ٱسۡتَحۡوَذَ عَلَيۡهِمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ فَأَنسَىٰهُمۡ ذِكۡرَ ٱللَّهِۚ أُوْلَٰٓئِكَ حِزۡبُ ٱلشَّيۡطَٰنِۚ أَلَآ إِنَّ حِزۡبَ ٱلشَّيۡطَٰنِ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ١٩ إِنَّ ٱلَّذِينَ يُحَآدُّونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ٱلۡأَذَلِّينَ ٢٠ كَتَبَ ٱللَّهُ لَأَغۡلِبَنَّ أَنَا۠ وَرُسُلِيٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٞ ٢١﴾
اى مسلمانان! چون خواهید که راز گویید با پیغامبر پس نخست بدهید پیش از راز گفتن خود خیرات را. این کار بهتر است شما را و پاکیزهتر است. پس اگر نیابید هرآیینه خدا آمرزگار مهربان است [1138]. ﴿12﴾آیا ترسید از آنکه نخست دهید پیش از راز گفتن خود خیرات را؟ پس چون نکردید و در گذرانید خدا از شما، پس بارى برپا دارید نماز را و زکات را و فرمانبردارى کنید خدا و رسول او را و خدا خبردار است به آنچه میکنید. ﴿13﴾آیا ندیدى به سوى آنانکه دوستى کردند با قومى که غضب کرده است خدا بر ایشان [1139]، نیستند این منافقان از شما و نه از یهود و سوگند میخورند بر دروغ و ایشان میدانند. ﴿14﴾آماده ساخته است خدا براى ایشان عذاب سخت، هرآیینه بد است آنچه مىکردند. ﴿15﴾سپر گرفتهاند سوگندان خود را، پس بازداشتند مردم را از راه خدا، پس ایشان راست عذاب خوارکننده. ﴿16﴾دفع نخواهد کرد از ایشان مال ایشان و نه اولاد ایشان از عذاب خدا چیزى را. این جماعت اهل دوزخاند. ایشان آنجا جاودان باشند. ﴿17﴾روزی که برانگیزد ایشان را خدا همه یکجا، پس سوگند خوردند به حضور او چنانکه سوگند میخورند به حضور شما و مىپندارند که ایشان بر چیزى هستند. آگاه شو! هرآیینه ایشانند دروغگوی. ﴿18﴾غالب آمده است بر ایشان شیطان، پس فراموش ساخت از خاطر ایشان یاد کردن خدا را. این جماعت لشکر شیطان است. آگاه شو! هرآیینه لشکر شیطان ایشانند زیانکاران. ﴿19﴾هرآیینه آنانکه خلاف میکنند با خدا و رسول او، این جماعت در جملۀ خوارترین مردماند. ﴿20﴾حکم کرد خدا که البته غالب شوم من و غالب شوند پیغامبران من، هرآیینه خدا توانای غالب است. ﴿21﴾
﴿ لَّا تَجِدُ قَوۡمٗا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ يُوَآدُّونَ مَنۡ حَآدَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَوۡ كَانُوٓاْ ءَابَآءَهُمۡ أَوۡ أَبۡنَآءَهُمۡ أَوۡ إِخۡوَٰنَهُمۡ أَوۡ عَشِيرَتَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡإِيمَٰنَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٖ مِّنۡهُۖ وَيُدۡخِلُهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُۚ أُوْلَٰٓئِكَ حِزۡبُ ٱللَّهِۚ أَلَآ إِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٢٢ ﴾
نخواهى یافت قومى که ایمان دارند به خدا و روز آخر به این صفت که دوستى کنند با کسى که خلاف کرده است با خدا و رسول او و اگرچه آن جماعت باشند پدرانِ ایشان یا پسران ایشان یا برادران ایشان یا خویشاوندان ایشان. آن مؤمنان که با کافران دوستى ندارند نوشته است خدا در دل ایشان ایمان را و قوّت داده است ایشان را به فیض غیبى از جانب خود و در آرد ایشان را به بوستانها، میرود زیر آن جویها جاویدان آنجا. خوشنود شد خدا از ایشان و خوشنود شدند ایشان از خدا، ایشانند لشکر خدا. آگاه شو! هرآیینه لشکر خدا ایشانند رستگاران. ﴿22﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَخۡرَجَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ مِن دِيَٰرِهِمۡ لِأَوَّلِ ٱلۡحَشۡرِۚ مَا ظَنَنتُمۡ أَن يَخۡرُجُواْۖ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمۡ حُصُونُهُم مِّنَ ٱللَّهِ فَأَتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِنۡ حَيۡثُ لَمۡ يَحۡتَسِبُواْۖ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلرُّعۡبَۚ يُخۡرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيۡدِيهِمۡ وَأَيۡدِي ٱلۡمُؤۡمِنِينَ فَٱعۡتَبِرُواْ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَبۡصَٰرِ ٢ وَلَوۡلَآ أَن كَتَبَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡجَلَآءَ لَعَذَّبَهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَاۖ وَلَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ عَذَابُ ٱلنَّارِ ٣﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
[1140]به پاکى یاد کرد خدای را آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و اوست غالب با حکمت. ﴿1﴾اوست آن که بر آورد آنان راکه کافر شدند از اهل کتاب از خانههاى ایشان در اوّل جمع کردن لشکر. گمان نداشتید شما اى مسلمانان که برآیند و گمان میکردند آن کافران که نگاه دارندۀ ایشان باشند قلعههاى ایشان از عقوبت خدا، پس بیامد بدیشان عقوبت خدا از آنجا که نمىدانستند و افکند در دل ایشان ترس را. خراب میکردند خانههاى خود را به دست خویش و به دست مسلمانان نیز خراب شد. پس عبرت گیرید اى خداوند دیدهها!. ﴿2﴾و اگر نه آن بود که نوشت خدا بر ایشان جلا وطنى، هرآیینه عقوبت میکرد ایشان را در دنیا [1141]و ایشان راست در آخرت، عذاب آتش. ﴿3﴾
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ شَآقُّواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۖ وَمَن يُشَآقِّ ٱللَّهَ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ٤ مَا قَطَعۡتُم مِّن لِّينَةٍ أَوۡ تَرَكۡتُمُوهَا قَآئِمَةً عَلَىٰٓ أُصُولِهَا فَبِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَلِيُخۡزِيَ ٱلۡفَٰسِقِينَ ٥ وَمَآ أَفَآءَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ مِنۡهُمۡ فَمَآ أَوۡجَفۡتُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ خَيۡلٖ وَلَا رِكَابٖ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُۥ عَلَىٰ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٦ مَّآ أَفَآءَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡقُرَىٰ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ كَيۡ لَا يَكُونَ دُولَةَۢ بَيۡنَ ٱلۡأَغۡنِيَآءِ مِنكُمۡۚ وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ٧ لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ ٱلَّذِينَ أُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا وَيَنصُرُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ ٨ وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلۡإِيمَٰنَ مِن قَبۡلِهِمۡ يُحِبُّونَ مَنۡ هَاجَرَ إِلَيۡهِمۡ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمۡ حَاجَةٗ مِّمَّآ أُوتُواْ وَيُؤۡثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ كَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةٞۚ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٩﴾
این عذاب به سبب آن است که ایشان مخالفت کردند با خدا و رسول او و هر که مخالفت کند با خدا، پس هرآیینه خدا سخت کنندۀ عقوبت است. ﴿4﴾آنچه بریدید از درخت خرما یا گذاشتید آن را ایستاده بر بیخ خودش، پس به فرمان خدا بود و تا خوار کند بدکاران را [1142]. ﴿5﴾و آنچه عاید گردانید خدا بر پیغامبر خود از اموال نبى نضیر، پس نتاخته بودید بر آن اسپان را و نه شترها را و لیکن خدا غالب میگرداند پیغامبران خود را بر هر که خواهد و خدا بر هر چیز تواناست. ﴿6﴾آنچه عاید گردانید خداىِ تعالى بر پیغامبر خود از اموال ساکنان دیهها، پس خدای راست و پیغامبر را و خویشاوندان را [1143]و یتیمان را و فقیران را و راهگذرى را بیان فرمودیم تا نباشد آن «فى»، دستگردان میان توانگران از شما. و هرچه بدهد شما را پیغامبر، بگیرید آن را و هرچه منع کند شما را از آن باز ایستید و بترسید از خدا. هرآیینه خدا سخت کنندۀ عقوبت است. ﴿7﴾آن «فى» فقیران هجرت کننده راست، آنانکه بیرون کرده شد ایشان را از خانههاى ایشان و اموال ایشان، مىطلبند نعمت را از پروردگار خویش و خوشنودى را و نصرت مىدهند خدا را و پیغامبر او را. این جماعت ایشانند راست وعده. ﴿8﴾و نیز آنان راست که جاى گرفتند به دارالاسلام [1144]و جاى پیدا کردند در ایمان پیش از مهاجران، دوست میدارند هر که را هجرت کند به سوى ایشان و نمىیابند در خاطر خود دغدغهای از طرف آنچه داده شد مهاجران را و دیگران را اختیار مىکنند بر خویشتن و اگرچه باشد ایشان را احتیاج و هرکه را نگاه داشته شد از حرص نفس خودش، پس آن جماعت ایشانند رستگار. ﴿9﴾
﴿ وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠ ۞أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ نَافَقُواْ يَقُولُونَ لِإِخۡوَٰنِهِمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ لَئِنۡ أُخۡرِجۡتُمۡ لَنَخۡرُجَنَّ مَعَكُمۡ وَلَا نُطِيعُ فِيكُمۡ أَحَدًا أَبَدٗا وَإِن قُوتِلۡتُمۡ لَنَنصُرَنَّكُمۡ وَٱللَّهُ يَشۡهَدُ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ ١١ لَئِنۡ أُخۡرِجُواْ لَا يَخۡرُجُونَ مَعَهُمۡ وَلَئِن قُوتِلُواْ لَا يَنصُرُونَهُمۡ وَلَئِن نَّصَرُوهُمۡ لَيُوَلُّنَّ ٱلۡأَدۡبَٰرَ ثُمَّ لَا يُنصَرُونَ ١٢ لَأَنتُمۡ أَشَدُّ رَهۡبَةٗ فِي صُدُورِهِم مِّنَ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا يَفۡقَهُونَ ١٣ لَا يُقَٰتِلُونَكُمۡ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرٗى مُّحَصَّنَةٍ أَوۡ مِن وَرَآءِ جُدُرِۢۚ بَأۡسُهُم بَيۡنَهُمۡ شَدِيدٞۚ تَحۡسَبُهُمۡ جَمِيعٗا وَقُلُوبُهُمۡ شَتَّىٰۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا يَعۡقِلُونَ ١٤ كَمَثَلِ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ قَرِيبٗاۖ ذَاقُواْ وَبَالَ أَمۡرِهِمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ١٥ كَمَثَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِ إِذۡ قَالَ لِلۡإِنسَٰنِ ٱكۡفُرۡ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيٓءٞ مِّنكَ إِنِّيٓ أَخَافُ ٱللَّهَ رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦﴾
و نیز آن راست که آمدند بعد از مهاجران و انصار میگویند: اى پروردگار ما! بیامرز ما را و برادران ما را که سبقت کردند بر ما به ایمان آوردن و پیدا مکن در دل ما هیچ کینه به نسبت آنانکه ایمان آوردند. اى پروردگار ما! هرآیینه تو بخشاینده مهربانی [1145]. ﴿10﴾آیا ندیدى به سوى آنانکه منافق شدند، میگویند آن برادران خود را که کافرانند از اهل کتاب: [به خدا] اگر جلا وطن کرده شود شما را البته بیرون شویم ما نیز همراه شما و فرمان قبول نکنیم در مقدمۀ شما هیچکس را هرگز و اگر قتال کرده شود با شما البته نصرت دهیم شما را، و خدا گواهى میدهد که ایشانند دروغگویان. ﴿11﴾[به خدا] اگر جلا وطن کرده شود اهل کتاب را، جلا وطن نشوند همراه ایشان و اگر جنگ کرده شود با اهل کتاب نصرت ندهند ایشان را و اگر به فرض، نصرت دهند اهل کتاب را، البته بازگردانند پشت خود را بعد از آن مدد کرده نشود ایشان را. ﴿12﴾هرآیینه شما [اى مسلمانان!] با رُعبترید در خاطر ایشان از خدا. این به سبب آن است که ایشان قومى هستند که نمىفهمند [1146]. ﴿13﴾جنگ نکند با شما یکجا شده مگر در دیهها که بر آن حصار ساخته باشند یا از پس دیوارها. جنگ ایشان در میان خویش سختتر است، مىپندارى ایشان را یکجا مجتمع شده و دلهاى ایشان پراکنده است. این به سبب آن است که ایشان قومى هستند که در نمىیابند [1147]. ﴿14﴾[داستان ایشان] مانند داستان آنان است که پیش از ایشان بودند در نزدیکى چشیدند وبالِ گناه خود را و ایشان راست عذاب دردناک [1148]. ﴿15﴾[داستان منافقان با اهل کتاب] مانند داستان شیطان است، چون گفت آدمى را: کافر شو! پس چون کافر شد، گفت: هرآیینه من بىتعلّقم از تو، هرآیینه من مىترسم از خداى پروردگار عالمها. ﴿16﴾
﴿ فَكَانَ عَٰقِبَتَهُمَآ أَنَّهُمَا فِي ٱلنَّارِ خَٰلِدَيۡنِ فِيهَاۚ وَذَٰلِكَ جَزَٰٓؤُاْ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلۡتَنظُرۡ نَفۡسٞ مَّا قَدَّمَتۡ لِغَدٖۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١٨ وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ نَسُواْ ٱللَّهَ فَأَنسَىٰهُمۡ أَنفُسَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ١٩ لَا يَسۡتَوِيٓ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۚ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ ٢٠ لَوۡ أَنزَلۡنَا هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ عَلَىٰ جَبَلٖ لَّرَأَيۡتَهُۥ خَٰشِعٗا مُّتَصَدِّعٗا مِّنۡ خَشۡيَةِ ٱللَّهِۚ وَتِلۡكَ ٱلۡأَمۡثَٰلُ نَضۡرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَتَفَكَّرُونَ ٢١ هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۖ هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلرَّحِيمُ ٢٢ هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ ٱلۡمُؤۡمِنُ ٱلۡمُهَيۡمِنُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡجَبَّارُ ٱلۡمُتَكَبِّرُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٢٣ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡخَٰلِقُ ٱلۡبَارِئُ ٱلۡمُصَوِّرُۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ يُسَبِّحُ لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٢٤﴾
پس شد عاقبت کار این شیطان و این آدمى آنکه ایشان در آتش باشند جاویدان آنجا و این است جزای ستمکاران. ﴿17﴾اى مسلمانان! بترسید از خدا و باید که تأمّل کند هر شخصى که چه چیز پیش فرستاده است براى فردا [1149]و بترسید از خدا. هرآیینه خدا خبردار است به آنچه میکنید. ﴿18﴾و مباشید مانند آنانکه فراموش کردند خدا را، پس خدا فراموش گردانید از خاطر ایشان تدبیر حال ایشان، این جماعت ایشانند بدکاران. ﴿19﴾برابر نیست اهل دوزخ و اهل بهشت. اهل بهشت ایشانند به مطلب رسندگان. ﴿20﴾اگر فرود مىآوردیم این قرآن را بر کوهى، هرآیینه میدیدى آن را نیایش کردۀ پاره پاره شده از خوف خدا و این داستانها بیان مىکنیم براى مردمان تا ایشان تأمّل کنند. ﴿21﴾اوست آن خدا که نیست هیچ معبود مگر او، دانندۀ نهان و آشکارا. اوست بخشایندۀ مهربان. ﴿22﴾اوست آن خدا که نیست هیچ معبود مگر او، پادشاه نهایت پاک سلامت از همه عیبها، امن دهنده، نگاهبان، غالب خود اختیار، بزرگوار. پاکى خداى راست از شریک مقرر کردن ایشان. ﴿23﴾اوست خداى آفریدگار نوپدیدآرندۀ نگارنده. او راست نامهاى نیک. به پاکى یاد میکنند او را هرچه در آسمانها و زمین است و اوست غالب با حکمت. ﴿24﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمۡ أَوۡلِيَآءَ تُلۡقُونَ إِلَيۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِ وَقَدۡ كَفَرُواْ بِمَا جَآءَكُم مِّنَ ٱلۡحَقِّ يُخۡرِجُونَ ٱلرَّسُولَ وَإِيَّاكُمۡ أَن تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ رَبِّكُمۡ إِن كُنتُمۡ خَرَجۡتُمۡ جِهَٰدٗا فِي سَبِيلِي وَٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِيۚ تُسِرُّونَ إِلَيۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِ وَأَنَا۠ أَعۡلَمُ بِمَآ أَخۡفَيۡتُمۡ وَمَآ أَعۡلَنتُمۡۚ وَمَن يَفۡعَلۡهُ مِنكُمۡ فَقَدۡ ضَلَّ سَوَآءَ ٱلسَّبِيلِ ١ إِن يَثۡقَفُوكُمۡ يَكُونُواْ لَكُمۡ أَعۡدَآءٗ وَيَبۡسُطُوٓاْ إِلَيۡكُمۡ أَيۡدِيَهُمۡ وَأَلۡسِنَتَهُم بِٱلسُّوٓءِ وَوَدُّواْ لَوۡ تَكۡفُرُونَ ٢ لَن تَنفَعَكُمۡ أَرۡحَامُكُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُكُمۡۚ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَفۡصِلُ بَيۡنَكُمۡۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ ٣ قَدۡ كَانَتۡ لَكُمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ فِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ إِذۡ قَالُواْ لِقَوۡمِهِمۡ إِنَّا بُرَءَٰٓؤُاْ مِنكُمۡ وَمِمَّا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ كَفَرۡنَا بِكُمۡ وَبَدَا بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةُ وَٱلۡبَغۡضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥٓ إِلَّا قَوۡلَ إِبۡرَٰهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسۡتَغۡفِرَنَّ لَكَ وَمَآ أَمۡلِكُ لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٖۖ رَّبَّنَا عَلَيۡكَ تَوَكَّلۡنَا وَإِلَيۡكَ أَنَبۡنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ ٤ رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ وَٱغۡفِرۡ لَنَا رَبَّنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٥
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
[1150]اى مسلمانان! دوست میگیرید دشمنان مرا و دشمنانِ خود را. مىافکنید به سوى ایشان پیغام به سبب دوستى و هرآیینه ایشان کافر شدهاند به آنچه آمده است به شما از دین راست. جلا وطن میکنند پیغامبر را و شما را نیز براى آنکه ایمان آوردید به خدا پروردگار خویش. دوست مگیرید اگر برآمدهاید از اوطان خود براى جهاد در راه من و بطلب رضامندىِ من. پنهان مىفرستید به سوى ایشان پیغام به سبب دوستى و من میدانم آنچه پنهان مىکنید و آنچه آشکارا مىنمایید و هر که از شما بکند این کار، هرآیینه غلط کرد راه هموار را. ﴿1﴾اگر کافران بیابند شما را، دشمن باشند در حقّ شما و بگشایند به سوى شما دستهاى خود را و زبانهاى خود را به ایذا و دوست دارند که کافر شوید. ﴿2﴾سود نخواهند داد شما را خویشاوندان شما و نه فرزندان شما به روز قیامت. فیصل خواهد کرد خدا در میان شما و خدا به آنچه میکنید بیناست. ﴿3﴾هرآیینه هست شما را پیروى نیک با ابراهیم و آنانکه همراه او بودند، چون گفتند قوم خود را: هرآیینه ما بىتعلّقیم از شما و از آنچه مىپرستید بجز خدا. نامعتقد شدیم به شما و پدید آمد میان ما و میان شما دشمنى و ناخوشى همیشه، تا وقتى که ایمان آرید به خداى تنها. شما را پیروى نیک است با ابراهیم، مگر در قول ابراهیم پدر خود را که البته آمرزش طلب خواهم کرد براى تو و نمىتوانم براى تو از خدا چیزى [1151]. گفت ابراهیم: اى پروردگار ما! بر تو توکل کردیم و به سوى تو رجوع نمودیم و به سوى تو است بازگشت. ﴿4﴾اى پروردگار ما! مکن ما را زبردست کافران و بیامرز براى ما، اى پروردگار ما! هرآیینه تویى غالب با حکمت. ﴿5﴾
﴿لَقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِيهِمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن كَانَ يَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡيَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَۚ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ ٦ ۞عَسَى ٱللَّهُ أَن يَجۡعَلَ بَيۡنَكُمۡ وَبَيۡنَ ٱلَّذِينَ عَادَيۡتُم مِّنۡهُم مَّوَدَّةٗۚ وَٱللَّهُ قَدِيرٞۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٧ لَّا يَنۡهَىٰكُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يُقَٰتِلُوكُمۡ فِي ٱلدِّينِ وَلَمۡ يُخۡرِجُوكُم مِّن دِيَٰرِكُمۡ أَن تَبَرُّوهُمۡ وَتُقۡسِطُوٓاْ إِلَيۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ ٨ إِنَّمَا يَنۡهَىٰكُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِينَ قَٰتَلُوكُمۡ فِي ٱلدِّينِ وَأَخۡرَجُوكُم مِّن دِيَٰرِكُمۡ وَظَٰهَرُواْ عَلَىٰٓ إِخۡرَاجِكُمۡ أَن تَوَلَّوۡهُمۡۚ وَمَن يَتَوَلَّهُمۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٩ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا جَآءَكُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ مُهَٰجِرَٰتٖ فَٱمۡتَحِنُوهُنَّۖ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِإِيمَٰنِهِنَّۖ فَإِنۡ عَلِمۡتُمُوهُنَّ مُؤۡمِنَٰتٖ فَلَا تَرۡجِعُوهُنَّ إِلَى ٱلۡكُفَّارِۖ لَا هُنَّ حِلّٞ لَّهُمۡ وَلَا هُمۡ يَحِلُّونَ لَهُنَّۖ وَءَاتُوهُم مَّآ أَنفَقُواْۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ أَن تَنكِحُوهُنَّ إِذَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّۚ وَلَا تُمۡسِكُواْ بِعِصَمِ ٱلۡكَوَافِرِ وَسَۡٔلُواْ مَآ أَنفَقۡتُمۡ وَلۡيَسَۡٔلُواْ مَآ أَنفَقُواْۚ ذَٰلِكُمۡ حُكۡمُ ٱللَّهِ يَحۡكُمُ بَيۡنَكُمۡۖ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ١٠ وَإِن فَاتَكُمۡ شَيۡءٞ مِّنۡ أَزۡوَٰجِكُمۡ إِلَى ٱلۡكُفَّارِ فَعَاقَبۡتُمۡ فََٔاتُواْ ٱلَّذِينَ ذَهَبَتۡ أَزۡوَٰجُهُم مِّثۡلَ مَآ أَنفَقُواْۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِيٓ أَنتُم بِهِۦ مُؤۡمِنُونَ ١١﴾
هرآیینه هست شما را به جماعت مذکوره اقتداى نیک، کسى را از شما که امید دارد ملاقات خدا را و روز آخرت را و هر که روى گردان شود، پس هرآیینه خدا بىنیاز ستوده کار است. ﴿6﴾نزدیک است خدا از آنکه پیداکند در میان شما و در میان آنانکه دشمنى داشتهاید با آنها دوستى را [1152]و خدا تواناست و خدا آمرزگارِ مهربان است. ﴿7﴾منع نمیکند خدا شما را از مواصلت آنانکه جنگ نکردهاند با شما در مقدمۀ دین و بیرون نکردهاند شما را از خانههاى شما. منع نمىکند از آنکه احسان کنید با ایشان و انصاف کنید در حق ایشان، هرآیینه خدا دوست میدارد انصاف کنندگان را. ﴿8﴾جز این نیست که منع میکند شما را خدا از مواصلت آنانکه جنگ کردهاند با شما در مقدمۀ دین و بیرون کردهاند شما را از خانههاى شما و معاونت دیگران کردهاند در بر آوردن شما، منع میکند از آنکه دوستى دارید با ایشان و هر که دوستى دارد با ایشان، پس آن جماعت ایشانند ستمکاران. ﴿9﴾اى [1153]مسلمانان! چون بیایند پیش شما زنان مسلمانان هجرت کرده پس امتحان کنید ایشان را [1154]. خدا داناتر است به ایمان ایشان. پس اگر مسلمان دانید ایشان را باز نفرستید ایشان را به سوى کافران. نه این زنان حلالاند کافران را و نه آن کافران حلالاند این زنان را و بدهید به شوهران آنچه خرج کردند [1155]و نیست گناه بر شما که نکاح کنید با ایشان، چون بدهید ایشان را مهر ایشان و نگاه مدارید دستآویز زنان نامسلمان را [1156]و طلب کنید آنچه شما خرج کردید و باید که مشرکان طلب کنند آنچه خرج کردند [1157]. این است حکم خدا. فیصل میکند میان شما و خدا دانای با حکمت است. ﴿10﴾و اگر از دست شما برود کسى از زنان شما به طرف کافران، پس عقوبت رسانید کافران را [1158]، پس بدهید آنان را که رفته باشند زنان ایشان، مانند آنچه خرج کردند و بترسید از خدایى که شما او را باوردارندهاید [1159]. ﴿11﴾
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِذَا جَآءَكَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ يُبَايِعۡنَكَ عَلَىٰٓ أَن لَّا يُشۡرِكۡنَ بِٱللَّهِ شَيۡٔٗا وَلَا يَسۡرِقۡنَ وَلَا يَزۡنِينَ وَلَا يَقۡتُلۡنَ أَوۡلَٰدَهُنَّ وَلَا يَأۡتِينَ بِبُهۡتَٰنٖ يَفۡتَرِينَهُۥ بَيۡنَ أَيۡدِيهِنَّ وَأَرۡجُلِهِنَّ وَلَا يَعۡصِينَكَ فِي مَعۡرُوفٖ فَبَايِعۡهُنَّ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُنَّ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٢ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَوَلَّوۡاْ قَوۡمًا غَضِبَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡ قَدۡ يَئِسُواْ مِنَ ٱلۡأٓخِرَةِ كَمَا يَئِسَ ٱلۡكُفَّارُ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡقُبُورِ ١٣﴾
اى پیغمبر! چون بیایند نزدیک تو زنان مسلمانان که بیعت کنند با تو به این شرط که شریک مقرر نکنند با خدا چیزى را و دزدى نکنند و زنا نکنند و نکشند اولاد خود را و پیش نیارند سخن دروغ که بر بسته باشند آن را در میان دستهاى خویش و در میان پایهاى خویش [1160]و نا فرمانى نکنند تو را در کار نیک، پس بیعت قبول کن از ایشان و طلب آمرزش کن براى ایشان از خدا، هرآیینه خدا آمرزگار مهربان است. ﴿12﴾ای مسلمانان! دوستى ندارید با گروهى که خشم گرفته است خدا بر آنها که ناامید شدهاند از ثواب آخرت، چنانکه ناامید شدهاند کافران که از اهل گوراند [1161]. ﴿13﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفۡعَلُونَ ٢ كَبُرَ مَقۡتًا عِندَ ٱللَّهِ أَن تَقُولُواْ مَا لَا تَفۡعَلُونَ ٣ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِهِۦ صَفّٗا كَأَنَّهُم بُنۡيَٰنٞ مَّرۡصُوصٞ ٤ وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ يَٰقَوۡمِ لِمَ تُؤۡذُونَنِي وَقَد تَّعۡلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُمۡۖ فَلَمَّا زَاغُوٓاْ أَزَاغَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡۚ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ ٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
به پاکى یاد کرد خداى را آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و اوست غالبِ با حکمت. ﴿1﴾اى مسلمانان! چرا میگویید آنچه نمیکنید؟. ﴿2﴾بسیار ناپسندیده شد نزدیک خدا آنکه بگویید چیزی را که نکنید [1162]. ﴿3﴾هرآیینه خدا دوست میدارد آنان را که جنگ میکنند در راه خدا صف زده، گویا ایشان عمارتى هستند محکم با یکدیگر چسپیده. ﴿4﴾و [یاد کن] چون گفت موسى قوم خود را: اى قوم من! چرا میرنجانید مرا و هرآیینه میدانید که من فرستادۀ خدایم به سوى شما؟ پس وقتى که کجروى کردند، کج ساخت خدا دل ایشان را و خدا راه نمىنماید قوم بدکاران را. ﴿5﴾
﴿ وَإِذۡ قَالَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُم مُّصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيَّ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَمُبَشِّرَۢا بِرَسُولٖ يَأۡتِي مِنۢ بَعۡدِي ٱسۡمُهُۥٓ أَحۡمَدُۖ فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٞ ٦ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ وَهُوَ يُدۡعَىٰٓ إِلَى ٱلۡإِسۡلَٰمِۚ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٧ يُرِيدُونَ لِيُطۡفُِٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَٱللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ ٨ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ ٩ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ هَلۡ أَدُلُّكُمۡ عَلَىٰ تِجَٰرَةٖ تُنجِيكُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ ١٠ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَتُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِكُمۡ وَأَنفُسِكُمۡۚ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ١١ يَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡ وَيُدۡخِلۡكُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ وَمَسَٰكِنَ طَيِّبَةٗ فِي جَنَّٰتِ عَدۡنٖۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٢ وَأُخۡرَىٰ تُحِبُّونَهَاۖ نَصۡرٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَتۡحٞ قَرِيبٞۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُوٓاْ أَنصَارَ ٱللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ لِلۡحَوَارِيِّۧنَ مَنۡ أَنصَارِيٓ إِلَى ٱللَّهِۖ قَالَ ٱلۡحَوَارِيُّونَ نَحۡنُ أَنصَارُ ٱللَّهِۖ فََٔامَنَت طَّآئِفَةٞ مِّنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَكَفَرَت طَّآئِفَةٞۖ فَأَيَّدۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَىٰ عَدُوِّهِمۡ فَأَصۡبَحُواْ ظَٰهِرِينَ ١٤﴾
و [یاد کن] چون گفت عیسى پسر مریم: اى بنى اسرائیل! هرآیینه من پیغامبر خدایم به سوى شما، باور دارندۀ آنچه پیش دست من است از تورات و بشارت دهنده به پیغامبرى که بیاید بعد از من نام او [احمد] باشد. پس چون آمد احمد پیش ایشان با معجزهها گفتند: این سحری ظاهرست. ﴿6﴾و کیست ستمکارتر از کسى که بر بست بر خدا دروغى را و او خوانده مىشود به سوى اسلام؟ و خدا راه نمىنماید گروه ستمکاران را. ﴿7﴾میخواهند [این کافران] که فرونشانند نور خدا را به دهن خویش و خدا تمام کنندۀ نور خود است و اگرچه ناخوش دارند کافران. ﴿8﴾اوست آن که فرستاد پیغامبر خود را به هدایت و دین راست تا غالب کندش بر ادیان همۀ آن اگرچه ناخوش دارند مشرکان. ﴿9﴾اى مسلمانان! آیا دلالت کنم شما را به آن سوداگرى که برهاند شما را از عذاب درد دهنده؟. ﴿10﴾ایمان آرید به خدا و رسول او و جهاد کنید در راه خدا به اموال خود و به جان خود. این بهتر است براى شما اگر میدانید [اگر این چنین کنید]. ﴿11﴾بیامرزد براى شما گناهان شما را و درآرد شما را به بوستانها میرود زیر آن جویها و به محلهاى پاکیزه در بهشتهاى همیشه ماندن. این است فیروزى بزرگ. ﴿12﴾و [بدهد نعمتى] دیگر که دوست میدارید آن را، [آن نعمت] نصرت از جانب خدا است و فتحى قریب الحصول است و مژده بده مسلمانان را. ﴿13﴾اى مسلمانان! باشید نصرت دهندۀ خدا چنانکه گفت عیسى، پسر مریم با یاران خاص خود: کیستند نصرت دهندگان من به سوى خدا متوجه شده؟ گفتند آن یاران خاص: ماییم نصرت دهندگان [1163]، خدا را، پس ایمان آوردند جمعى از بنى اسراییل و کافر ماندند جمعى. پس قوّت دادیم مؤمنان را بر دشمنان ایشان، پس شدند غالب. ﴿14﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡمَلِكِ ٱلۡقُدُّوسِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ ١ هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٢ وَءَاخَرِينَ مِنۡهُمۡ لَمَّا يَلۡحَقُواْ بِهِمۡۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٣ ذَٰلِكَ فَضۡلُ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ ٤ مَثَلُ ٱلَّذِينَ حُمِّلُواْ ٱلتَّوۡرَىٰةَ ثُمَّ لَمۡ يَحۡمِلُوهَا كَمَثَلِ ٱلۡحِمَارِ يَحۡمِلُ أَسۡفَارَۢاۚ بِئۡسَ مَثَلُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٥ قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ هَادُوٓاْ إِن زَعَمۡتُمۡ أَنَّكُمۡ أَوۡلِيَآءُ لِلَّهِ مِن دُونِ ٱلنَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ ٱلۡمَوۡتَ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٦ وَلَا يَتَمَنَّوۡنَهُۥٓ أَبَدَۢا بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيهِمۡۚ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلظَّٰلِمِينَ ٧ قُلۡ إِنَّ ٱلۡمَوۡتَ ٱلَّذِي تَفِرُّونَ مِنۡهُ فَإِنَّهُۥ مُلَٰقِيكُمۡۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٨ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
به پاکى یاد میکند خدا را هر آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است خداى پادشاه نهایت پاک غالبِ باحکمت. ﴿1﴾اوست آن که برانگیخت در ناخواندگان [1164]پیغامبرى از قوم ایشان میخواند بر ایشان آیات او را و پاک میکند ایشان را و مىآموزد ایشان را کتاب و دانش و هرآیینه ایشان بودند پیش از این در گمراهى ظاهر. ﴿2﴾و نیز مبعوث کرد آن پیغامبر را در قومى دیگر از بنى آدم که هنوز نپیوستهاند با مسلمانان [1165]و اوست غالبِ با حکمت. ﴿3﴾این است فضل خدا میدهدش به هر که خواهد و خدا، خداوند فضل بزرگ است. ﴿4﴾داستان آنانکه نهاده شده بر سر ایشان تورات، باز نبرداشتند آن را [1166]، مانند داستان خر است که بردارد کتابها را. بد است داستان قومى که دروغ مىشمرند آیات خدا را و خدا راه نمىنماید گروه ستمکاران را. ﴿5﴾بگو: اى یهود! اگر گمان دارید که شما دوستان خدایید بجز سایر مردمان، پس آرزو کنید مرگ را اگر هستید راستگویان. ﴿6﴾و آرزو نخواهند کرد آن را هرگز، به سبب آنچه پیش فرستاده است دست ایشان و خدا داناست به ستمکاران. ﴿7﴾بگو: هرآیینه مرگى که مىگریزید از آن، البته وى. رسنده است به شما، باز رجوع کرده خواهید شد به سوى دانندۀ نهان و آشکارا، پس خبر دهد شما را به آنچه میکردید. ﴿8﴾
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَوٰةِ مِن يَوۡمِ ٱلۡجُمُعَةِ فَٱسۡعَوۡاْ إِلَىٰ ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَذَرُواْ ٱلۡبَيۡعَۚ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٩ فَإِذَا قُضِيَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٠ وَإِذَا رَأَوۡاْ تِجَٰرَةً أَوۡ لَهۡوًا ٱنفَضُّوٓاْ إِلَيۡهَا وَتَرَكُوكَ قَآئِمٗاۚ قُلۡ مَا عِندَ ٱللَّهِ خَيۡرٞ مِّنَ ٱللَّهۡوِ وَمِنَ ٱلتِّجَٰرَةِۚ وَٱللَّهُ خَيۡرُ ٱلرَّٰزِقِينَ ١١ ﴾
اى مسلمانان! چون اذان داده شود براى نماز در روز جمعه، پس سعى کنید به سوى یاد کردن خدا و بگذارید خرید و فروخت را، این بهتر است شما را اگر میدانید. ﴿9﴾پس چون تمام کرده شود نماز را متفرق شوید در زمین و طلب کنید از فضل خدا و یاد کنید خدا را بسیار تا شما رستگار شوید. ﴿10﴾و آن مسلمانان چون ببینند کاروانى را یا بازى[ای] را، متفرق شده متوجه میشوند به سوى آن و بگذارند تو را ایستاده [1167]. بگو: آنچه نزدیک خدا است بهتر است از بازى و از سوداگرى و خدا بهترین روزى دهندگان است [1168]. ﴿11﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ إِذَا جَآءَكَ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ قَالُواْ نَشۡهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُۥ وَٱللَّهُ يَشۡهَدُ إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَكَٰذِبُونَ ١ ٱتَّخَذُوٓاْ أَيۡمَٰنَهُمۡ جُنَّةٗ فَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ إِنَّهُمۡ سَآءَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٢ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ ثُمَّ كَفَرُواْ فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا يَفۡقَهُونَ ٣ ۞وَإِذَا رَأَيۡتَهُمۡ تُعۡجِبُكَ أَجۡسَامُهُمۡۖ وَإِن يَقُولُواْ تَسۡمَعۡ لِقَوۡلِهِمۡۖ كَأَنَّهُمۡ خُشُبٞ مُّسَنَّدَةٞۖ يَحۡسَبُونَ كُلَّ صَيۡحَةٍ عَلَيۡهِمۡۚ هُمُ ٱلۡعَدُوُّ فَٱحۡذَرۡهُمۡۚ قَٰتَلَهُمُ ٱللَّهُۖ أَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ ٤ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
[1169]چون بیایند پیش تو منافقان، گویند: گواهى میدهیم که تو پیغامبر خدایی. و خدا میداند که تو پیغمبر اویى و خدا گواهى میدهد که منافقان دروغگویند. ﴿1﴾سپر گرفتهاند قسمهاى خود را، پس بازماندند از راه خدا. هرآیینه ایشان بد است آنچه میکنند. ﴿2﴾این به سبب آن است که ایشان ایمان آوردند باز کافر شدند، پس مهر کرده شد بر دل ایشان پس ایشان نمىفهمند. ﴿3﴾و چون ببینى ایشان را، متعجب کند تو را ابدان ایشان و اگر بگویند، گوش نهى به سخن ایشان گویا ایشان چوبهایىاند به دیوار بازنهاده. مىپندارند هر آواز تند را هلاکى بر خود! ایشانند دشمنان پس بترس از ایشان، لعنت کرد ایشان را خدا! از کجا گردانیده میشوند. ﴿4﴾
﴿ وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ يَسۡتَغۡفِرۡ لَكُمۡ رَسُولُ ٱللَّهِ لَوَّوۡاْ رُءُوسَهُمۡ وَرَأَيۡتَهُمۡ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسۡتَكۡبِرُونَ ٥ سَوَآءٌ عَلَيۡهِمۡ أَسۡتَغۡفَرۡتَ لَهُمۡ أَمۡ لَمۡ تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ لَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ ٦ هُمُ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنفِقُواْ عَلَىٰ مَنۡ عِندَ رَسُولِ ٱللَّهِ حَتَّىٰ يَنفَضُّواْۗ وَلِلَّهِ خَزَآئِنُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَا يَفۡقَهُونَ ٧ يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعۡنَآ إِلَى ٱلۡمَدِينَةِ لَيُخۡرِجَنَّ ٱلۡأَعَزُّ مِنۡهَا ٱلۡأَذَلَّۚ وَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِۦ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَلَٰكِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَا يَعۡلَمُونَ ٨ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُلۡهِكُمۡ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٩ وَأَنفِقُواْ مِن مَّا رَزَقۡنَٰكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوۡلَآ أَخَّرۡتَنِيٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِيبٖ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُن مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ١٠ وَلَن يُؤَخِّرَ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِذَا جَآءَ أَجَلُهَاۚ وَٱللَّهُ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١١﴾
و چون گفته شود منافقان را: بیایید تا طلب آمرزش کند براى شما پیغامبر خدا بپیچانند سرهای خود را و ببینى ایشان را که روى میگردانند تکبّرکنان. ﴿5﴾یکسان است در حق این جماعت که آمرزش طلب کنى براى ایشان یا آمرزش نطلبى براى ایشان. نخواهد آمرزید خدا ایشان را. هرآیینه خدا راه نمىنماید گروه فاسقان را. ﴿6﴾ایشانند آنانکه میگویند یاران خود را: خرج مکنید بر جماعت که نزد رسول خدایند [1170]تا پراکنده شوند و خدای راست خزانههاى آسمانها و زمین و لیکن منافقان نمىدانند. ﴿7﴾مىگویند: اگر باز رسیم به مدینه البته برآرد بزرگتر، خوارتر را از مدینه [1171]و خداى راست بزرگى و پیغامبر او را و مسلمانان را و لیکن منافقان نمىدانند. ﴿8﴾اى مسلمانان! مشغول نکردند شما را اموال شما و نه فرزندان شما از یاد کردن خدا و هر که بکند این کار، پس آن جماعت ایشانند زیانکاران. ﴿9﴾و خرج کنید از آنچه عطا کردهایم شما را، پیش از آنکه بیاید به یکى از شما مرگ، پس بگوید: اى پروردگار من! کاش موقوف میگذاشتى مرا تا مدتى اندک تا صدقه دادمى و شدمى از صالحان!. ﴿10﴾و هرگز مهلت نمىدهد خدا هیچکس را چون بیاید اجل او و خدا خبردار است به آنچه میکنید. ﴿11﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۖ لَهُ ٱلۡمُلۡكُ وَلَهُ ٱلۡحَمۡدُۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ١ هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ فَمِنكُمۡ كَافِرٞ وَمِنكُم مُّؤۡمِنٞۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٌ ٢ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّ وَصَوَّرَكُمۡ فَأَحۡسَنَ صُوَرَكُمۡۖ وَإِلَيۡهِ ٱلۡمَصِيرُ ٣ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَيَعۡلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعۡلِنُونَۚ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٤ أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ نَبَؤُاْ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبۡلُ فَذَاقُواْ وَبَالَ أَمۡرِهِمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٥ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُۥ كَانَت تَّأۡتِيهِمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٞ يَهۡدُونَنَا فَكَفَرُواْ وَتَوَلَّواْۖ وَّٱسۡتَغۡنَى ٱللَّهُۚ وَٱللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٞ ٦ زَعَمَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَن لَّن يُبۡعَثُواْۚ قُلۡ بَلَىٰ وَرَبِّي لَتُبۡعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلۡتُمۡۚ وَذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ ٧ فََٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَٱلنُّورِ ٱلَّذِيٓ أَنزَلۡنَاۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ ٨ يَوۡمَ يَجۡمَعُكُمۡ لِيَوۡمِ ٱلۡجَمۡعِۖ ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلتَّغَابُنِۗ وَمَن يُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ وَيَعۡمَلۡ صَٰلِحٗا يُكَفِّرۡ عَنۡهُ سَئَِّاتِهِۦ وَيُدۡخِلۡهُ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ٩
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
به پاکى یاد میکند خدای را آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است. او راست پادشاهى و او راست ستایش و او بر همه چیز تواناست. ﴿1﴾اوست آن که آفرید شما را. پس بعض از شما کافر است و بعض از شما مؤمن و خدا به آنچه میکنید بینا است. ﴿2﴾آفرید آسمانها و زمین به تدبیر درست و صورت بست شما را، پس نیک ساخت صورتهاى شما و به سوى اوست بازگشت. ﴿3﴾میداند آنچه در آسمانها و زمین است و میداند آنچه پنهان میدارید و آنچه آشکارا میکنید و خدا داناست به مکنون سینهها. ﴿4﴾آیا نیامده است به شما خبر آنانکه کافر بودند پیش از این؟ پس چشیدند وبال کار خود را و ایشان راست عذابى درد دهنده. ﴿5﴾این عذاب به سبب آن است که مىآمدند پیش ایشان پیغامبران ایشان با معجزهها. پس گفتند: آیا آدمیان راه نمایند ما را؟ پس کافر شدند و رو گردانیدند و بىنیاز است خدا. و خدا توانگرِ ستوده است. ﴿6﴾پنداشتند کافران که برانگیخته نخواهند شد. بگو: آرى! قسم به پروردگار من! البته برانگیخته شوید باز خبر داده شود شما را به آنچه میکردید و این بر خدا آسان است. ﴿7﴾پس ایمان آرید به خدا و رسول او و به نورى که فروفرستادهایم [1172]و خدا به آنچه میکنید خبردار است. ﴿8﴾خبر داده شود شما را وقتی که به هم آرد شما را در روز قیامت، آن روز، روزِ ظهور غبن بعضى به نسبت بعضى باشد و هر که ایمان آرد به خدا و بکند کار شایسته، دور کند از او جرمهاى او را و درآردش به بوستانها، میرود زیر آن جویها، جاویدان آنجا همیشه، این است فیروزى بزرگ. ﴿9﴾
﴿ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ خَٰلِدِينَ فِيهَاۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ١٠ مَآ أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ وَمَن يُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ يَهۡدِ قَلۡبَهُۥۚ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ١١ وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَۚ فَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ ١٢ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ مِنۡ أَزۡوَٰجِكُمۡ وَأَوۡلَٰدِكُمۡ عَدُوّٗا لَّكُمۡ فَٱحۡذَرُوهُمۡۚ وَإِن تَعۡفُواْ وَتَصۡفَحُواْ وَتَغۡفِرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ ١٤ إِنَّمَآ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَأَوۡلَٰدُكُمۡ فِتۡنَةٞۚ وَٱللَّهُ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِيمٞ ١٥ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُمۡ وَٱسۡمَعُواْ وَأَطِيعُواْ وَأَنفِقُواْ خَيۡرٗا لِّأَنفُسِكُمۡۗ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ١٦ إِن تُقۡرِضُواْ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا يُضَٰعِفۡهُ لَكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡۚ وَٱللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ ١٧ عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١٨ ﴾
و آنانکه کافر شدند و به دروغ نسبت کردند آیات ما را، آن جماعت اهل دوزخند جاویدان آنجا و بدجاى است دوزخ ﴿10﴾نمىرسد هیچ مصیبت، مگر به حکم خدا و هر که رجوع کند به خدا راه نماید دل او را و خدا به هر چیز داناست. ﴿11﴾و فرمانبردارى کنید خدا را و فرمانبردارى کنید رسول او را. پس اگر روگردان شوید، پس جز این نیست که بر پیغامبر ما پیغام رسانیدن آشکار است. ﴿12﴾خدا، هیچ معبود نیست مگر او و بر خدا باید که توکل کنند مؤمنان. ﴿13﴾اى مسلمانان! هرآیینه بعض ازواج شما و بعض اولاد شما دشمنانند در حق شما، پس بترسید از ایشان [1173]و اگر درگذر کنید و روى بگردانید و بیامرزید، پس هرآیینه خدا آمرزگار مهربان است. ﴿14﴾جز این نیست که اموال شما و اولاد شما امتحان است، و خدا نزدیک اوست مزد بزرگ. ﴿15﴾پس بترسید از خدا آن قدر که توانید و سخن شنوید و فرمانبردارى کنید و خرج کنید، بهتر باشد براى جان شما و هر که نگاه داشته شد از بخل نفس خود، پس آن جماعت ایشانند رستگاران. ﴿16﴾اگر قرض دهید خدا را قرض نیکو، دو چندان دهدش شما را و بیامرزد شما را و خدا قدرشناسِ بردبار است. ﴿17﴾دانندۀ پنهان و آشکارا، غالبِ با حکمت. ﴿18﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحۡصُواْ ٱلۡعِدَّةَۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ رَبَّكُمۡۖ لَا تُخۡرِجُوهُنَّ مِنۢ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخۡرُجۡنَ إِلَّآ أَن يَأۡتِينَ بِفَٰحِشَةٖ مُّبَيِّنَةٖۚ وَتِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِۚ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ ٱللَّهِ فَقَدۡ ظَلَمَ نَفۡسَهُۥۚ لَا تَدۡرِي لَعَلَّ ٱللَّهَ يُحۡدِثُ بَعۡدَ ذَٰلِكَ أَمۡرٗا ١ فَإِذَا بَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمۡسِكُوهُنَّ بِمَعۡرُوفٍ أَوۡ فَارِقُوهُنَّ بِمَعۡرُوفٖ وَأَشۡهِدُواْ ذَوَيۡ عَدۡلٖ مِّنكُمۡ وَأَقِيمُواْ ٱلشَّهَٰدَةَ لِلَّهِۚ ذَٰلِكُمۡ يُوعَظُ بِهِۦ مَن كَانَ يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مَخۡرَجٗا ٢ وَيَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَحۡتَسِبُۚ وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَٰلِغُ أَمۡرِهِۦۚ قَدۡ جَعَلَ ٱللَّهُ لِكُلِّ شَيۡءٖ قَدۡرٗا ٣ وَٱلَّٰٓـِٔي يَئِسۡنَ مِنَ ٱلۡمَحِيضِ مِن نِّسَآئِكُمۡ إِنِ ٱرۡتَبۡتُمۡ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَٰثَةُ أَشۡهُرٖ وَٱلَّٰٓـِٔي لَمۡ يَحِضۡنَۚ وَأُوْلَٰتُ ٱلۡأَحۡمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعۡنَ حَمۡلَهُنَّۚ وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مِنۡ أَمۡرِهِۦ يُسۡرٗا ٤ ذَٰلِكَ أَمۡرُ ٱللَّهِ أَنزَلَهُۥٓ إِلَيۡكُمۡۚ وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يُكَفِّرۡ عَنۡهُ سَئَِّاتِهِۦ وَيُعۡظِمۡ لَهُۥٓ أَجۡرًا ٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
اى پیغامبر! [بگو امت خود را:] چون اراده کنید طلاق دادن زنان، پس طلاق دهید ایشان را در اوّل عدّت ایشان [1174]و شمار کنید عدّت را و بترسید از خدا، پروردگار خویش. بیرون مکنید ایشان را از خانههاى ایشان و باید که ایشان بیرون نروند، مگر آنکه به عمل آرند کار بیحیایى آشکارا و این حدهاى مقرر کردۀ خداست و هر که تجاوز کند از حدهاى خدا، پس هرآیینه ستم کرد بر جان خویش. هیچکس نمىداند شاید که خدا پیدا کند بعد از طلاق، کاری را [1175]. ﴿1﴾پس چون نزدیک رسند [مطلقات] به میعاد خود، پس نگاه دارید ایشان را به وجهِ پسندیده یا جدا شوید از ایشان به وجه پسندیده و گواه گیرید دو کس صاحب تقوى را از قوم خود و راست اداکنید شهادت را براى خدا، این حکم، پند داده میشود به آن هر که مؤمن باشد به خدا و به روز آخر و هر که بترسد از خدا پدید آرد براى او مُخْلَصى. ﴿2﴾و روزی دهدش از آنجا که گمان ندارد و هر که توکل کند بر خدا، پس خدا بس است او را. هرآیینه خدا رسنده است به مراد خود. هرآیینه ساخته است خدا هر چیز را اندازه. ﴿3﴾و آنانکه ناامید شدهاند از حیض از جمله زنان شما [1176]، اگر به شبهه افتادهاید، پس عدّت ایشان سه ماه است و آنانکه به سن حیض نرسیدهاند نیز، عدت ایشان سه ماه است و خداوندان حمل، عدّت ایشان آن است که بنهند حمل خود را و هر که بترسد از خدا پدید آرد براى او در کار او آسانى را. ﴿4﴾این حکم خدا است که فرود آورد آن را به سوى شما و هر که بترسد از خدا، دور کند از وى جرمهاى او را و زیاده دهد او را مزد. ﴿5﴾
﴿ أَسۡكِنُوهُنَّ مِنۡ حَيۡثُ سَكَنتُم مِّن وُجۡدِكُمۡ وَلَا تُضَآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُواْ عَلَيۡهِنَّۚ وَإِن كُنَّ أُوْلَٰتِ حَمۡلٖ فَأَنفِقُواْ عَلَيۡهِنَّ حَتَّىٰ يَضَعۡنَ حَمۡلَهُنَّۚ فَإِنۡ أَرۡضَعۡنَ لَكُمۡ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأۡتَمِرُواْ بَيۡنَكُم بِمَعۡرُوفٖۖ وَإِن تَعَاسَرۡتُمۡ فَسَتُرۡضِعُ لَهُۥٓ أُخۡرَىٰ ٦ لِيُنفِقۡ ذُو سَعَةٖ مِّن سَعَتِهِۦۖ وَمَن قُدِرَ عَلَيۡهِ رِزۡقُهُۥ فَلۡيُنفِقۡ مِمَّآ ءَاتَىٰهُ ٱللَّهُۚ لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا مَآ ءَاتَىٰهَاۚ سَيَجۡعَلُ ٱللَّهُ بَعۡدَ عُسۡرٖ يُسۡرٗا ٧ وَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ عَتَتۡ عَنۡ أَمۡرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِۦ فَحَاسَبۡنَٰهَا حِسَابٗا شَدِيدٗا وَعَذَّبۡنَٰهَا عَذَابٗا نُّكۡرٗا ٨ فَذَاقَتۡ وَبَالَ أَمۡرِهَا وَكَانَ عَٰقِبَةُ أَمۡرِهَا خُسۡرًا ٩ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُمۡ عَذَابٗا شَدِيدٗاۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۚ قَدۡ أَنزَلَ ٱللَّهُ إِلَيۡكُمۡ ذِكۡرٗا ١٠ رَّسُولٗا يَتۡلُواْ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ مُبَيِّنَٰتٖ لِّيُخۡرِجَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۚ وَمَن يُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ وَيَعۡمَلۡ صَٰلِحٗا يُدۡخِلۡهُ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۖ قَدۡ أَحۡسَنَ ٱللَّهُ لَهُۥ رِزۡقًا ١١ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ وَمِنَ ٱلۡأَرۡضِ مِثۡلَهُنَّۖ يَتَنَزَّلُ ٱلۡأَمۡرُ بَيۡنَهُنَّ لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عِلۡمَۢا ١٢﴾
ساکن کنید زنان مطلّقه را جایی که شما مىمانید قدر طاقت خود و ایذا مرسانید ایشان را تا تنگ گیرید بر ایشان، و اگر باشند خداوندِ حمل، پس خرج کنید بر ایشان تا آنکه بنهند حمل خود را. پس اگر شیر دهند به فرمانِ شما، پس بدهید ایشان را مزد ایشان و با یکدیگر کارفرمایى کنید در میان خویش به وجه پسندیده، پس اگر مضایقه کردید، شیر خواهد داد به فرمودۀ او زنى دیگر. ﴿6﴾باید که خرج کند صاحب وسعت از وسعت خود و آن که تنگ کرده شد بر وى رزق او را، پس باید که خرج کند از آنچه عطا کرده است او را خدا. تکلیف نمىکند خدا هیچکس را مگر به حسب آنچه داده است او را. پدید خواهد آورد خدا بعد از تنگدستى آسایش را. ﴿7﴾و بسا دیه که تجاوز کرد از فرمان پروردگار خویش و از فرمان پیغامبران او، پس حساب کردیم او را حسابى سخت و عقوبت کردیم او را عقوبتى دشوار. ﴿8﴾پس چشید سزاى عمل خود و شد سر انجام کارِ او زیانکارى. ﴿9﴾مهیا کرده است خداى تعالى براى ایشان عذاب سخت. پس بترسید از خداى، اى خداوندان خرد! اى مسلمانان! هرآیینه فرود آورده است خدا سوى شما کتابى. ﴿10﴾[فرستاده است] پیغامبرى، میخواند به شما آیات خدا را واضح آمده تا برآرد آنان راکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند از تاریکیها به سوى روشنى و هر که ایمان آرد به خدا و بکند کار شایسته، درآردش به بوستانها، میرود زیر آن جویها، جاویدان آنجا همیشه. هرآیینه به وجه نیک ساخته است خدا براى او رزق را. ﴿11﴾خدا آن است که آفرید هفت آسمان و آفرید از زمین مانند آن. فرود مىآید تدبیر کار در میان آسمانها و زمین، بیان کردیم تا بدانید که خدا بر هر چیز توانا است و نیز بدانید که خدا به گرد آمده است هر چیز را به اعتبار علم. ﴿12﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكَۖ تَبۡتَغِي مَرۡضَاتَ أَزۡوَٰجِكَۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١ قَدۡ فَرَضَ ٱللَّهُ لَكُمۡ تَحِلَّةَ أَيۡمَٰنِكُمۡۚ وَٱللَّهُ مَوۡلَىٰكُمۡۖ وَهُوَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡحَكِيمُ ٢ وَإِذۡ أَسَرَّ ٱلنَّبِيُّ إِلَىٰ بَعۡضِ َزۡوَٰجِهِۦ حَدِيثٗا فَلَمَّا نَبَّأَتۡ بِهِۦ وَأَظۡهَرَهُ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ عَرَّفَ بَعۡضَهُۥ وَأَعۡرَضَ عَنۢ بَعۡضٖۖ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِۦ قَالَتۡ مَنۡ أَنۢبَأَكَ هَٰذَاۖ قَالَ نَبَّأَنِيَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡخَبِيرُ ٣ إِن تَتُوبَآ إِلَى ٱللَّهِ فَقَدۡ صَغَتۡ قُلُوبُكُمَاۖ وَإِن تَظَٰهَرَا عَلَيۡهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ هُوَ مَوۡلَىٰهُ وَجِبۡرِيلُ وَصَٰلِحُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ بَعۡدَ ذَٰلِكَ ظَهِيرٌ ٤ عَسَىٰ رَبُّهُۥٓ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن يُبۡدِلَهُۥٓ أَزۡوَٰجًا خَيۡرٗا مِّنكُنَّ مُسۡلِمَٰتٖ مُّؤۡمِنَٰتٖ قَٰنِتَٰتٖ تَٰٓئِبَٰتٍ عَٰبِدَٰتٖ سَٰٓئِحَٰتٖ ثَيِّبَٰتٖ وَأَبۡكَارٗا ٥ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ وَأَهۡلِيكُمۡ نَارٗا وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَٱلۡحِجَارَةُ عَلَيۡهَا مَلَٰٓئِكَةٌ غِلَاظٞ شِدَادٞ لَّا يَعۡصُونَ ٱللَّهَ مَآ أَمَرَهُمۡ وَيَفۡعَلُونَ مَا يُؤۡمَرُونَ ٦ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَا تَعۡتَذِرُواْ ٱلۡيَوۡمَۖ إِنَّمَا تُجۡزَوۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٧﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
[1177]اى پیغامبر! چرا حرام میکنى چیزی راکه حلال ساخته است خدا براى تو؟ مىطلبى خوشنودى زنان خود و خدا آمرزگار مهربان است. ﴿1﴾هرآیینه مشروع ساخته است خدا براى شما گشادن سوگندهاى شما را [1178]و خدا کارساز شما است و اوست دانای با حکمت. ﴿2﴾و یاد کن چون پنهان گفت پیغامبر یا بعض ازواج خود سخنى را. پس چون افشا کرد آن سخن را و مطلع ساخت خداى تعالى پیغامبر را بر افشاى آن سخن، شناسا کرد پیغامبر به بعض آن سخن و اعراض کرد از ذکر بعض. پس وقتى که خبردار کرد آن را با افشاى راز آن زن، گفت: که خبر داد تو را به افشاى این راز؟ پیغامبر فرمود که خبر داد مرا خداى دانای خبردار. ﴿3﴾[اى دو زن پیغامبر!] [1179]اگر رجوع کنید به سوى خدا، خوش باشد. هرآیینه کج شده است دلِ شما و اگر باهم متفق شوید برنجانیدن پیغامبر، پس هرآیینه خدا کارساز اوست و جبرییل و مردمان شایسته از مسلمانان و نیز فرشتگان بعد از این مددکارند. ﴿4﴾اگر طلاق دهد پیغامبر، شما را، نزدیک است که پروردگار او عوض دهد براى او زنان دیگر بهتر از شما، گردن نهادگانِ باوردارندگانِ دعاکنندگانِ توبه نمایندگان عبادت به جا آرندگانِ روزهدارندگانِ شوهر دیدگان و شوهر نادیدگان. ﴿5﴾اى مسلمانان! نگاه دارید خویشتن را و اهل خانۀ خود را از آتشى که آتشانگیز آن مردمان باشند و سنگها نیز، بر آن آتش موکلاند فرشتگان درشت خو سخت رو، نافرمانى نمىکنند خدا را در آنچه فرموده است خدا ایشان را و میکنند هرچه حکم میشود ایشان را. ﴿6﴾[آن روز کوییم:] اى کافران! عذر پیش میارید امروز: جز این نیست که جزا داده میشود شما را به حسب آنچه میکردید. ﴿7﴾
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ تُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ تَوۡبَةٗ نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ وَيُدۡخِلَكُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ يَوۡمَ لَا يُخۡزِي ٱللَّهُ ٱلنَّبِيَّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥۖ نُورُهُمۡ يَسۡعَىٰ بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَبِأَيۡمَٰنِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَتۡمِمۡ لَنَا نُورَنَا وَٱغۡفِرۡ لَنَآۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٨ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ جَٰهِدِ ٱلۡكُفَّارَ وَٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱغۡلُظۡ عَلَيۡهِمۡۚ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ٩ ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱمۡرَأَتَ نُوحٖ وَٱمۡرَأَتَ لُوطٖۖ كَانَتَا تَحۡتَ عَبۡدَيۡنِ مِنۡ عِبَادِنَا صَٰلِحَيۡنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمۡ يُغۡنِيَا عَنۡهُمَا مِنَ ٱللَّهِ شَيۡٔٗا وَقِيلَ ٱدۡخُلَا ٱلنَّارَ مَعَ ٱلدَّٰخِلِينَ ١٠ وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱمۡرَأَتَ فِرۡعَوۡنَ إِذۡ قَالَتۡ رَبِّ ٱبۡنِ لِي عِندَكَ بَيۡتٗا فِي ٱلۡجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرۡعَوۡنَ وَعَمَلِهِۦ وَنَجِّنِي مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ١١ وَمَرۡيَمَ ٱبۡنَتَ عِمۡرَٰنَ ٱلَّتِيٓ أَحۡصَنَتۡ فَرۡجَهَا فَنَفَخۡنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتۡ بِكَلِمَٰتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِۦ وَكَانَتۡ مِنَ ٱلۡقَٰنِتِينَ ١٢﴾
اى مسلمانان! رجوع کنید به سوى خدا، رجوع خالص. امید است از پروردگار شما که زایل کند از شما جرمهاى شما را و در آرد شما را به بوستانها، میرود زیر آن جویها، روزی که رسوا نکند خداى تعالى پیغامبر را و نه آنان راکه ایمان آوردهاند همراه او. نور ایشان میرود میان دو دست ایشان و به جانب راست ایشان. میگویند: اى پروردگار ما! تمام ده براى ما نور ما را و بیامرز ما را، هرآیینه تو بر هر چیز توانایى. ﴿8﴾اى پیغامبر! جهاد کن با کافران و با منافقان نیز و درشت شو بر ایشان و جاى ایشان دوزخ است و وى بدجایی است. ﴿9﴾پدید آورد خدا داستانى را براى آنانکه کافر شدند، زنِ نوح را و زن لوط را، بودند زیر نکاح دو بندهۀ شایسته از بندگانِ ما، پس خیانت کردند به آن دو بنده، پس دفع نکردند ایشان از آن دو زن چیزی را از عذاب خدا و گفته شد: درآیید در دوزخ با درآیندگان! . ﴿10﴾و پدید آورد خدا داستانى را براى آنانکه ایمان آوردند، زن فرعون را چون گفت: اى پروردگار من! بناکن براى من نزدیک خود خانهای در بهشت و خلاص کن مرا از فرعون و کار او و خلاصى داده مرا از قوم ستمکاران. ﴿11﴾و مریم، دختر عمران، راکه نگاه داشت فَرْج خود را، پس دمیدیم در فرج او روح خود را، و باور داشت سخنان پروردگار خود را و کتابهاى او را و بود از فرمانبردارندگان [1180]. ﴿12﴾
[1132] زنی را شوهر او گفت: «أنت علي کظهر أمی» تو بر من مانند پشت مادر منی. آن زن پیش آن حضرجاین ماجرا عرض کرد. فرمود که حرام شدی آن زن کثرت عیال و قلت مال عرض کرد خدای تعالی این آیت فرستاد. [1133] یعنی تشبیه میدهند زنان خود را به پشت مادر. [1134] یعنی جماع کنند. [1135] یعنی یهود که راز ایشان در ایذای مسلمین بود، والله اعلم. [1136] یعنی به جای «السلام علیك»، «السام علیك» گویند. یعنی مرگ بر تو باد! [1137] یعنی اگر پیغامبر راست است، بایستی که مارا عذاب رسیدی، والله اعلم. [1138] مترجم گوید: این حکم منسوخ است به آیتی که میآید، والله اعلم. [1139] یعنی منافقان با یهود دوستی کردند، والله اعلم. [1140] مترجم گوید: آن حضرتجچون به مدینه آمدند، با بنی نضیر صلح کردن و ایشان به سبب شقاوت ازلی، سعی عداوت آن حضرتجپیش گرفتند، آن حضرتجاراده فرمود که آن جماعت را جلا و طن فرماید. منفافقان آن ملاعین را پیغام فرستادند که شما قتال کنید و در جنگ استواری ورزید که ما رفیق شماایم. خدای تعالی بر خلاف ارادۀ منافقان در اول جمع کردن لشکر بر یهود القای رُعب فرمود تا عاجز آمدند و جلا وطنی اختیار کردند و سخن اهل نفاق را نشنیدند و به قتال و تکرار جمع رجال اتفاق نیفتاد و اموال ایشان فَئ شد و فَئ آن را گویند که به غیر قتال به دست مسلمانان افتد. خدای تعالی منت بر مسلمان نهاد حکم فَئ بیان فرمود و از ارادۀ منافقان خبر داد، والله اعلم. [1141] به نوعی دیگر، والله اعلم. [1142] یعنی قطع درخت میوهدار وقت جهاد، جائز است وترک آن نیز جائز، والله اعلم. [1143] یعنی خویشاوندان پیغامبر را. [1144] یعنی به مدینه. [1145] مترجم گوید: از این آیت معلوم شد که در فئ هر مسلمان را حق است. پس احوج فالاحوج را باید داد تا آنکه مال فئ کفایت کند، والله اعلم. [1146] یعنی از عذاب خداکه مؤجل است، پرواندارند، والله اعلم. [1147] یعنی با یکدیگر خانه جنگیها دارند، مصلحت ایشان یکی نیست، والله اعلم. [1148] یعنی چنانکه اهل بدر مغلوب و منهزم شدند، ایشان نیز منهزم گشتند، والله اعلم. [1149] یعنی برای روز قیامت. [1150] مترجم گوید: آن حضرتجخواستند که به فتح مکه متوجه شوند و میخواستند کسی اهل مکه را به قصد آن حضرت مطلع نکند تا ناگهان بر سرایشان رسند. یکی از صحابه به طرف ایشان نامه نوشت و بر قصد آن حضرت مطلع ساخت. خدای تعالی آن حضرتجرا اطلع داد تا آن نامه را از راه بازآوردند و خدای تعالی در باب منع از دوستی کفار نازل ساخت. [1151] یعنی در این قول اقتدا به ابراهیم نشاید کردن و استغفار برای کافر، درست نیست، والله اعلم. [1152] یعنی ایشان را توفیق اسلام دهد. [1153] مترجم گوید: در صلح حدیبیه بعض نساء کفار هجرت کرده به مدینه میآمدند و بعض نساء مسلمین مرتد گشته به کفار ملحق میشدند. خدای تعالی حکم این جماعت بیان فرمود، والله اعلم. [1154] یعنی قسم دهید ایشان راکه به سبب ناخوشی شوهران خود یا به سبب عشق مردان دیگر نیامدهاند، والله اعلم. [1155] یعنی مهری که شوهران کفار داده بودند، بازگردانید، والله اعلم. [1156] یعنی بر نکاح کافره اقامت نباید کرد، والله اعلم. [1157] یعنی اگر زنی مرتد شده با مشرکان ملحق شود مهرِ او باید طلبید اگر زنی مسلمان شده، هجرت کند، مهر او باید داد، والله اعلم. [1158] یعنی غنیمت ستانید از ایشان. [1159] مترجم گوید که: اگر کفار معاهد باشند وزنی مرتده به ایشان ملحق گردد، از ایشان مهر باید طلبید، چنانچه در آیت سابقه معلوم شده اگر کفار حربیان باشند، از غنائمِ اموالِ ایشان شوهران مرتده را مهر باید داد. بعد فتح مکه این همه احکام مرتفع شدند. نزدیک این فقیر، نسخ این احکام ثابت نشده است، پس اگر مثل حالتی که در صلح حدیبیه بود، باز رودهد تحقیق که بر همین احکام عمل کرده شود، والله اعلم. [1160] یعنی فرزند کسی را به دیگری منسوب نکنند، والله اعلم. [1161] یعنی خدای تعالی حکم به عذاب ایشان کرده است، پس هرگز ایمان نیارند و ثواب نیابند، چنانچه کافران بعد مردن بر کفر توقع ثواب ندارند، والله اعلم. [1162] یعنی با خدا عهد کنید به وفا نرسانید. [1163] پس در ترویج دین عیسی سعی کردند. [1164] یعنی عرب. [1165] فارس یعنی سائرِ عجم. [1166] یعنی به وفق آن عمل نکردند. [1167] یعنی در خطبه. [1168] مترجم گوید: این آیت عتاب است بر اصحاب و اشارت است به آن قصّه که کاروانی از شام آمد. در اثنای خطبه ایشان را دیده متفرق شدند ودر خدمت آن حضرتجنماندند، مگر دوازده شخص که حضرت ابو بکر سوعمر ساز آن جمله بودند، والله اعلم. [1169] مترجم گوید: رئیس منافقان در سفری سخنان نفاقانگیز بر زبان آورد، آن را شخصی از انصار به عرض آن حضرتجرسانید. مناقان به مجلس شریف آمده قسم خوردند که مرتکب آن کلمات نشدهاند. این سوره در حکایت آن اقوال و تهدید و تکذیب ایشان نازل شد. [1170] یعنی بر فقرای مهاجرین. [1171] یعنی نوانگرانِ اهلِ نفاق، فقرای مسلمین را. [1172] یعنی قرآن. [1173] یعنی آنکه بر بخل حمل کنند. [1174] یعنی در طهری که مساس نکرده باشید. [1175] یعنی موافقت پدید آید و مراجعت کند، والله اعلم. [1176] یعنی از مطلقات. [1177] مترجم گوید که: آن حضرتجماریه قبطیه را سریۀ خود ساخته و ازواج آن حضرت، غیرت کردند. آن حضرتجبرای خاطرداشتِ ایشان ماریه را بر خود حرام گردانید و آن حضرت سِرّی از اسرارِ خود با بعض ازواج اظهار فرموده و در کتمان آن مبالغه کرد، آن زوجه به دیگری اظهار نمود. آن حضرتجبه طریق وحی بر افشای آن سر مطلع شدند و به نوعی از رمز آن قصه در میان نهادند و عتاب فرمودند. خدای تعالی در باب پند ازواج طاهرات و تهدید ایشان نازل ساخت، والله اعلم. [1178] یعنی به ادای کفاره. [1179] یعنی حفصه وعائشهب، والله اعلم. [1180] یعنی روح حضرت عیسی در رحم مریم آمد و فرج، کنایت است از رحم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ تَبَٰرَكَ ٱلَّذِي بِيَدِهِ ٱلۡمُلۡكُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ١ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡمَوۡتَ وَٱلۡحَيَوٰةَ لِيَبۡلُوَكُمۡ أَيُّكُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗاۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفُورُ ٢ ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ طِبَاقٗاۖ مَّا تَرَىٰ فِي خَلۡقِ ٱلرَّحۡمَٰنِ مِن تَفَٰوُتٖۖ فَٱرۡجِعِ ٱلۡبَصَرَ هَلۡ تَرَىٰ مِن فُطُورٖ ٣ ثُمَّ ٱرۡجِعِ ٱلۡبَصَرَ كَرَّتَيۡنِ يَنقَلِبۡ إِلَيۡكَ ٱلۡبَصَرُ خَاسِئٗا وَهُوَ حَسِيرٞ ٤ وَلَقَدۡ زَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡيَا بِمَصَٰبِيحَ وَجَعَلۡنَٰهَا رُجُومٗا لِّلشَّيَٰطِينِۖ وَأَعۡتَدۡنَا لَهُمۡ عَذَابَ ٱلسَّعِيرِ ٥ وَلِلَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ عَذَابُ جَهَنَّمَۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ٦ إِذَآ أُلۡقُواْ فِيهَا سَمِعُواْ لَهَا شَهِيقٗا وَهِيَ تَفُورُ ٧ تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ ٱلۡغَيۡظِۖ كُلَّمَآ أُلۡقِيَ فِيهَا فَوۡجٞ سَأَلَهُمۡ خَزَنَتُهَآ أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ نَذِيرٞ ٨ قَالُواْ بَلَىٰ قَدۡ جَآءَنَا نَذِيرٞ فَكَذَّبۡنَا وَقُلۡنَا مَا نَزَّلَ ٱللَّهُ مِن شَيۡءٍ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ كَبِيرٖ ٩ وَقَالُواْ لَوۡ كُنَّا نَسۡمَعُ أَوۡ نَعۡقِلُ مَا كُنَّا فِيٓ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ ١٠ فَٱعۡتَرَفُواْ بِذَنۢبِهِمۡ فَسُحۡقٗا لِّأَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ ١١ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُم بِٱلۡغَيۡبِ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٞ كَبِيرٞ ١٢
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
بسیار با برکت است آن خدا که به دست اوست پادشاهى و او بر همه چیز تواناست. ﴿1﴾آن خدا که آفرید موت و حیات را تا بیازماید شما را که کدام یک از شما نیکوتر است در عمل و اوست غالب آمرزگار. ﴿2﴾آن خدا که آفرید هفت آسمان را تو بر تو. نبینى [اى بیننده] در آفرینش خدا هیچ بىضابطگى. پس بازگردان چشم را آیا مىبینى هیچ شکستگى؟. ﴿3﴾پس بازگردان چشم را دوباره تا بازآید به جانب تو چشم خوار شدۀ ماندهگشته. ﴿4﴾و هرآیینه زینت دادیم آسمان نزدیک را به چراغها و ساختیم آن چراغها را آلات رجم شیاطین و آماده کردهایم براى شیاطین عذاب دوزخ. ﴿5﴾و براى آنانکه کافر شدهاند به پروردگار خود عذاب دوزخ است و آن بد جایى است. ﴿6﴾وقتى که افکنده شود ایشان را به دوزخ بشنوند آن را آوازى مانند آواز خر و آن دوزخ جوش مىزند. ﴿7﴾نزدیک است که پاره پاره شود از خشم. هرگاه افکنده شود به دوزخ گروهى را، سؤال کنند از آن گروه نگاهبان دوزخ: آیا نیامده بود نزدیک شما هیچ پیغامبر ترساننده؟. ﴿8﴾بگویند: آرى! آمده بود به ما ترسانندهای. پس دروغ داشتیم و گفتیم: نَفرود آورده است خدا هیچ چیزى را. نیستید شما مگر در گمراهى بزرگ. ﴿9﴾و گویند: اگر ما مىشنیدیم یا مىفهمیدیم نمىشدیم داخل در زمره اهل دوزخ. ﴿10﴾پس اقرار کردهاند به گناه خویش پس لعنت باد اهل دوزخ را! . ﴿11﴾هرآیینه آنانکه مىترسند از پروردگار خویش غایبانه ایشان راست آمرزش و مزد بزرگ. ﴿12﴾
﴿وَأَسِرُّواْ قَوۡلَكُمۡ أَوِ ٱجۡهَرُواْ بِهِۦٓۖ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ١٣ أَلَا يَعۡلَمُ مَنۡ خَلَقَ وَهُوَ ٱللَّطِيفُ ٱلۡخَبِيرُ ١٤ هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ ذَلُولٗا فَٱمۡشُواْ فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُواْ مِن رِّزۡقِهِۦۖ وَإِلَيۡهِ ٱلنُّشُورُ ١٥ ءَأَمِنتُم مَّن فِي ٱلسَّمَآءِ أَن يَخۡسِفَ بِكُمُ ٱلۡأَرۡضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ ١٦ أَمۡ أَمِنتُم مَّن فِي ٱلسَّمَآءِ أَن يُرۡسِلَ عَلَيۡكُمۡ حَاصِبٗاۖ فَسَتَعۡلَمُونَ كَيۡفَ نَذِيرِ ١٧ وَلَقَدۡ كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَكَيۡفَ كَانَ نَكِيرِ ١٨ أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ إِلَى ٱلطَّيۡرِ فَوۡقَهُمۡ صَٰٓفَّٰتٖ وَيَقۡبِضۡنَۚ مَا يُمۡسِكُهُنَّ إِلَّا ٱلرَّحۡمَٰنُۚ إِنَّهُۥ بِكُلِّ شَيۡءِۢ بَصِيرٌ ١٩ أَمَّنۡ هَٰذَا ٱلَّذِي هُوَ جُندٞ لَّكُمۡ يَنصُرُكُم مِّن دُونِ ٱلرَّحۡمَٰنِۚ إِنِ ٱلۡكَٰفِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ ٢٠ أَمَّنۡ هَٰذَا ٱلَّذِي يَرۡزُقُكُمۡ إِنۡ أَمۡسَكَ رِزۡقَهُۥۚ بَل لَّجُّواْ فِي عُتُوّٖ وَنُفُورٍ ٢١ أَفَمَن يَمۡشِي مُكِبًّا عَلَىٰ وَجۡهِهِۦٓ أَهۡدَىٰٓ أَمَّن يَمۡشِي سَوِيًّا عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٢٢ قُلۡ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنشَأَكُمۡ وَجَعَلَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفِۡٔدَةَۚ قَلِيلٗا مَّا تَشۡكُرُونَ ٢٣ قُلۡ هُوَ ٱلَّذِي ذَرَأَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَإِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ ٢٤ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٢٥ قُلۡ إِنَّمَا ٱلۡعِلۡمُ عِندَ ٱللَّهِ وَإِنَّمَآ أَنَا۠ نَذِيرٞ مُّبِينٞ ٢٦﴾
و پنهان کنید سخن خود را یا آشکارا گویید آن را، هرآیینه خدا دانا است به آنچه در سینهها باشد. ﴿13﴾آیا نداند کسی که آفرید و اوست باریک بین خبردار؟!﴿14﴾اوست آنکه رام ساخت براى شما زمین را تا راه روید در نواى آن و بخورید از رزق خدا و سوى اوست برانگیختن. ﴿15﴾آیا ایمن شدهاید از کسی که در آسمان است از آنکه فرو برد شما را به زمین، پس ناگهان زمین جنبش کند؟. ﴿16﴾آیا ایمن شدهاید از کسی که در آسمان است از آنکه بفرستد بر شما باد سنگبار؟ پس خواهید دانست چگونه است ترسانیدن من. ﴿17﴾و هرآیینه دروغ داشتند آنانکه پیش از ایشان بودند، پس چگونه بود عقوبت من؟. ﴿18﴾آیا ندیدهاند به سوى مرغان بالاى خود گشاینده بازوى و گاهگاه فراهم مىآرند؟! نگاه نمیدارد ایشان را مگر خدا، هرآیینه او به هر چیز بیناست. ﴿19﴾آیا کیست آنکه وى لشکر است براى شما نصرت میدهد شما را بجز خدا؟ نیستند کافران مگر در فریب. ﴿20﴾آیا کیست آنکه روزى دهد شما را اگر بازگیرد خدا رزق خود را؟ بلکه محکم پیوستهاند در سرکشى و رمیدگى. ﴿21﴾آیا کسی که برود نگونسار افتاده بر روى خود راه یافتهتر است آیا کسی که میرود راست ایستاده بر راه راست؟ [1181]. ﴿22﴾بگو: اوست آنکه بیافرید شما را و پدید آورد براى شما شنوایى و چشمها و دلها اندکى شکر مىکنید. ﴿23﴾بگو: اوست آنکه پراکنده ساخت شما را در زمین و به سوى او برانگیخته خواهید شد. ﴿24﴾و میگویند: کافران کى باشد این وعده اگر راستگویید؟!. ﴿25﴾بگو: جز این نیست که علم نزدیک خداست و جز این نیست که من بیمکنندۀ آشکارم. ﴿26﴾
﴿فَلَمَّا رَأَوۡهُ زُلۡفَةٗ سِيَٓٔتۡ وُجُوهُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَقِيلَ هَٰذَا ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تَدَّعُونَ ٢٧ قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِنۡ أَهۡلَكَنِيَ ٱللَّهُ وَمَن مَّعِيَ أَوۡ رَحِمَنَا فَمَن يُجِيرُ ٱلۡكَٰفِرِينَ مِنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ ٢٨ قُلۡ هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ءَامَنَّا بِهِۦ وَعَلَيۡهِ تَوَكَّلۡنَاۖ فَسَتَعۡلَمُونَ مَنۡ هُوَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٢٩ قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِنۡ أَصۡبَحَ مَآؤُكُمۡ غَوۡرٗا فَمَن يَأۡتِيكُم بِمَآءٖ مَّعِينِۢ ٣٠﴾
و آنگاه که ببینند وعده را نزدیک شده ناخوش کرده شود [1182]روى آنانکه کافر شدند و گفته شود: این است آنچه او را مىطلبیدید. ﴿27﴾بگو: آیا دیدید اگر هلاک کند مرا خدا و آنان را که همراه منند یا رحمت کند بر ما، به هر تقدیر که خلاصى دهد کافران را از عذاب درد دهنده؟. ﴿28﴾بگو: اوست بخشاینده، به وى ایمان آوردیم و بر وى توکل نمودیم، پس خواهید دانست که کیست در گمراهى ظاهر. ﴿29﴾بگو: آیا دیدید اگر شود آب شما فرورفته، پس که بیارد براى شما آب روان را؟. ﴿30﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا يَسۡطُرُونَ ١ مَآ أَنتَ بِنِعۡمَةِ رَبِّكَ بِمَجۡنُونٖ ٢ وَإِنَّ لَكَ لَأَجۡرًا غَيۡرَ مَمۡنُونٖ ٣ وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ ٤ فَسَتُبۡصِرُ وَيُبۡصِرُونَ ٥ بِأَييِّكُمُ ٱلۡمَفۡتُونُ ٦ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ ٧ فَلَا تُطِعِ ٱلۡمُكَذِّبِينَ ٨ وَدُّواْ لَوۡ تُدۡهِنُ فَيُدۡهِنُونَ ٩ وَلَا تُطِعۡ كُلَّ حَلَّافٖ مَّهِينٍ ١٠ هَمَّازٖ مَّشَّآءِۢ بِنَمِيمٖ ١١ مَّنَّاعٖ لِّلۡخَيۡرِ مُعۡتَدٍ أَثِيمٍ ١٢ عُتُلِّۢ بَعۡدَ ذَٰلِكَ زَنِيمٍ ١٣ أَن كَانَ ذَا مَالٖ وَبَنِينَ ١٤ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِ ءَايَٰتُنَا قَالَ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٥﴾
> به نام خداوند بخشندۀ مهربان
ن و قسم به قلم [اعلى] و به آنچه مىنویسند [فرشتگان]!. ﴿1﴾نیستى تو به فضل پروردگار خود دیوانه. ﴿2﴾و هرآیینه تو را است مزد بىنهایت. ﴿3﴾و هرآیینه تو بر خوى بزرگى. ﴿4﴾پس خواهى دید و ایشان نیز خواهند دید. ﴿5﴾که به کدام یک از شما دیوانگى است. ﴿6﴾هرآیینه پروردگار تو داناتر است با کسی که غلط کرد راه او را و او نیز داناتر است به راه یافتگان. ﴿7﴾پس فرمان مبر دروغدارندگان را. ﴿8﴾آرزو کردند که ملایمت کنى تا ایشان نیز ملایمت کنند. ﴿9﴾و فرمان قبول مکن هر بسیار سوگند خورندۀ محقر را. ﴿10﴾هر عیب کننده را، هر رونده به سخن چینى را. ﴿11﴾هر بخل کننده و به مال از حد گذشتۀ گنه کار را. ﴿12﴾هر سخت روى را بعد از این همه، ملحق را نه از اصل ایشان را [1183]. ﴿13﴾به سبب آنکه هست صاحب مال و فرزندان. ﴿14﴾[تکذیب کرد] چون خوانده شود بر وى آیات ما، گوید: افسانۀ پیشینیان است. ﴿15﴾
﴿ سَنَسِمُهُۥ عَلَى ٱلۡخُرۡطُومِ ١٦ إِنَّا بَلَوۡنَٰهُمۡ كَمَا بَلَوۡنَآ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ إِذۡ أَقۡسَمُواْ لَيَصۡرِمُنَّهَا مُصۡبِحِينَ ١٧ وَلَا يَسۡتَثۡنُونَ ١٨ فَطَافَ عَلَيۡهَا طَآئِفٞ مِّن رَّبِّكَ وَهُمۡ نَآئِمُونَ ١٩ فَأَصۡبَحَتۡ كَٱلصَّرِيمِ ٢٠ فَتَنَادَوۡاْ مُصۡبِحِينَ ٢١ أَنِ ٱغۡدُواْ عَلَىٰ حَرۡثِكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰرِمِينَ ٢٢ فَٱنطَلَقُواْ وَهُمۡ يَتَخَٰفَتُونَ ٢٣ أَن لَّا يَدۡخُلَنَّهَا ٱلۡيَوۡمَ عَلَيۡكُم مِّسۡكِينٞ ٢٤ وَغَدَوۡاْ عَلَىٰ حَرۡدٖ قَٰدِرِينَ ٢٥ فَلَمَّا رَأَوۡهَا قَالُوٓاْ إِنَّا لَضَآلُّونَ ٢٦ بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ ٢٧ قَالَ أَوۡسَطُهُمۡ أَلَمۡ أَقُل لَّكُمۡ لَوۡلَا تُسَبِّحُونَ ٢٨ قَالُواْ سُبۡحَٰنَ رَبِّنَآ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ ٢٩ فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَلَٰوَمُونَ ٣٠ قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَآ إِنَّا كُنَّا طَٰغِينَ ٣١ عَسَىٰ رَبُّنَآ أَن يُبۡدِلَنَا خَيۡرٗا مِّنۡهَآ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا رَٰغِبُونَ ٣٢ كَذَٰلِكَ ٱلۡعَذَابُۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَكۡبَرُۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ٣٣ إِنَّ لِلۡمُتَّقِينَ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ ٣٤ أَفَنَجۡعَلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ كَٱلۡمُجۡرِمِينَ ٣٥ مَا لَكُمۡ كَيۡفَ تَحۡكُمُونَ ٣٦ أَمۡ لَكُمۡ كِتَٰبٞ فِيهِ تَدۡرُسُونَ ٣٧ إِنَّ لَكُمۡ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ ٣٨ أَمۡ لَكُمۡ أَيۡمَٰنٌ عَلَيۡنَا بَٰلِغَةٌ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ إِنَّ لَكُمۡ لَمَا تَحۡكُمُونَ ٣٩ سَلۡهُمۡ أَيُّهُم بِذَٰلِكَ زَعِيمٌ ٤٠ أَمۡ لَهُمۡ شُرَكَآءُ فَلۡيَأۡتُواْ بِشُرَكَآئِهِمۡ إِن كَانُواْ صَٰدِقِينَ ٤١ يَوۡمَ يُكۡشَفُ عَن سَاقٖ وَيُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ ٤٢﴾
داغ خواهیم نهاد او را بر بینى [1184]. ﴿16﴾هرآیینه ما آزمودیم ایشان را چنانکه آزموده بودیم خداوندانِ بوستان را، چون قسم خوردند که البته درو کنند بوستان را صباح کنان. ﴿17﴾و انشاء اللّه نمىگفتند .﴿18﴾پس به گرد آمد بر آن بوستان بلایى از جانب پروردگار تو [1185]و ایشان خفته بودند. ﴿19﴾پس شد مانند زراعت بریده شده. ﴿20﴾پس با یکدیگر آواز دادند صباحکنان. ﴿21﴾که پگاه روید به کشت خود اگر درد کنندهاید. ﴿22﴾پس رفتند با یکدیگر سخن پنهان گویان. ﴿23﴾باید که داخل نشود در بوستان امروز بر شما هیچ فقیرى. ﴿24﴾و پگاه رسیدند بر نیت بخل، توانا به زعم خود. ﴿25﴾پس آنگاه که دیدند آن بوستان را، گفتند: هرآیینه ما غلط کننده راهیم [1186]. ﴿26﴾نه! بلکه ما محروم کردگانیم. ﴿27﴾گفت بهترین ایشان: آیا نگفته بودم شما را که چرا تسبیح نمىگویید؟ [1187]. ﴿28﴾گفتند: به پاکى یاد مىکنیم پروردگار خود را، هرآیینه ما ستمکار بودیم. ﴿29﴾پس روى آوردند بعض ایشان بر بعض با یکدیگر ملامتکنان. ﴿30﴾گفتند اى واى ما را، هرآیینه ما بودیم از حدّ گذشته. ﴿31﴾امید است از پروردگار ما که عوض دهد ما را بوستانى بهتر از این، هرآیینه ما به سوى پروردگار خویش توقع دارندگانیم. ﴿32﴾همچنین است عذاب و هرآیینه عذاب آخرت بزرگتر است، کاش میدانستند! . ﴿33﴾هرآیینه متقیان را نزدیک پروردگار ایشان بوستانهاى نعمت باشد. ﴿34﴾آیا گردانیم مسلمانان را مانند گناهکاران؟. ﴿35﴾چیست شما را، چگونه مقرر میکنید؟. ﴿36﴾آیا نزدیک شما کتابى هست که در وى تلاوت میکنید [این مضمون] که: ﴿37﴾هرآیینه شما را باشد در معاد آنچه اختیار مىکنید. ﴿38﴾آیا شما را عهدهای محکم است بر ذمۀ ما که حکم آن تا به قیامت باقى باشد [به این مضمون] که هرآیینه شما راست آنچه مقرر کنید. ﴿39﴾بپرس از مشرکان کدام یک از ایشان به این مقدمه، متعهد است. ﴿40﴾آیا این مشرکان را شریکان هستند؟ پس باید که بیارند شریکان خود را اگر راستگویند. ﴿41﴾روزی که جامه برداشته شود از ساق و خوانده شود ایشان را به سوى سجده، پس نتوانند. ﴿42﴾
﴿ خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۖ وَقَدۡ كَانُواْ يُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ وَهُمۡ سَٰلِمُونَ ٤٣ فَذَرۡنِي وَمَن يُكَذِّبُ بِهَٰذَا ٱلۡحَدِيثِۖ سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَيۡثُ لَا يَعۡلَمُونَ ٤٤ وَأُمۡلِي لَهُمۡۚ إِنَّ كَيۡدِي مَتِينٌ ٤٥ أَمۡ تَسَۡٔلُهُمۡ أَجۡرٗا فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ ٤٦ أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَيۡبُ فَهُمۡ يَكۡتُبُونَ ٤٧ فَٱصۡبِرۡ لِحُكۡمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُن كَصَاحِبِ ٱلۡحُوتِ إِذۡ نَادَىٰ وَهُوَ مَكۡظُومٞ ٤٨ لَّوۡلَآ أَن تَدَٰرَكَهُۥ نِعۡمَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ لَنُبِذَ بِٱلۡعَرَآءِ وَهُوَ مَذۡمُومٞ ٤٩ فَٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَجَعَلَهُۥ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٥٠ وَإِن يَكَادُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَيُزۡلِقُونَكَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّكۡرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٞ ٥١ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ ٥٢ ﴾
نیایش [1188]ظاهر باشد بر چشمهاى ایشان، فروگیرد ایشان را خوارى و هرآیینه خوانده میشد ایشان را به سجده، حال آنکه ایشان بىعلت بودند. ﴿43﴾پس بگذار مرا با کسی که دروغ مىشمرد این سخن را. پایه پایه خواهیم کشید این جماعت را از آن راه که نمىدانند. ﴿44﴾و مهلت خواهم داد ایشان را، هرآیینه حیلۀ من محکم است. ﴿45﴾آیا مىطلبى از این جماعت مزدى؟ پس ایشان از تاوان گرانبارند. ﴿46﴾آیا نزدیک این جماعت علم غیب است، پس ایشان مىنویسند؟. ﴿47﴾پس صبر کن به انتظار حکم پروردگار خود و مباش مانند صاحب ماهى [1189]، چون دعا کرد و او پر از غم شده بود. ﴿48﴾اگر نه آن است که دریافت او را رحمتى از جانب پروردگار او، البته برتافته مىشد به زمین بىگیاه و او بد حال بودى [1190]. ﴿49﴾پس برگزیدش پروردگار او، پس ساخت او را از جملۀ صالحان. ﴿50﴾و هرآیینه نزدیکاند کافران که بلغزانند تو را به چشمهای نیز خود، چون شنیدند قرآن را [1191]و میگویند: هرآیینه این پیغامبر دیوانه است. ﴿51﴾و به حقیقت نیست این قرآن مگر پندى، عالمها را. ﴿52﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱلۡحَآقَّةُ ١ مَا ٱلۡحَآقَّةُ ٢ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡحَآقَّةُ ٣ كَذَّبَتۡ ثَمُودُ وَعَادُۢ بِٱلۡقَارِعَةِ ٤ فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهۡلِكُواْ بِٱلطَّاغِيَةِ ٥ وَأَمَّا عَادٞ فَأُهۡلِكُواْ بِرِيحٖ صَرۡصَرٍ عَاتِيَةٖ ٦ سَخَّرَهَا عَلَيۡهِمۡ سَبۡعَ لَيَالٖ وَثَمَٰنِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومٗاۖ فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِيهَا صَرۡعَىٰ كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِيَةٖ ٧ فَهَلۡ تَرَىٰ لَهُم مِّنۢ بَاقِيَةٖ ٨﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قیامت. ﴿1﴾چیست آن قیامت؟ [1192]. ﴿2﴾و چه چیز خبردار کرد تو را که چیست آن قیامت؟. ﴿3﴾دروغ شمرد قبیلۀ ثمود و عاد قیامت را. ﴿4﴾امّا ثمود، پس هلاک کرده شد ایشان را به نعرۀ تند. ﴿5﴾و امّا عاد، پس هلاک کرده شد ایشان را به باد سخت از حد در گذشته. ﴿6﴾خداى برگماشت آن باد را بر عاد هفت شب و هشت روز نهایت نحس. پس میدیدى [اى بیننده] آن قوم را بر زمین افتاده گویا ایشان تنههاى درخت خرمای از کهنگى برهم شدهاند. ﴿7﴾پس آیا مىبینى ایشان را هیچ بقیه؟. ﴿8﴾
﴿ وَجَآءَ فِرۡعَوۡنُ وَمَن قَبۡلَهُۥ وَٱلۡمُؤۡتَفِكَٰتُ بِٱلۡخَاطِئَةِ ٩ فَعَصَوۡاْ رَسُولَ رَبِّهِمۡ فَأَخَذَهُمۡ أَخۡذَةٗ رَّابِيَةً ١٠ إِنَّا لَمَّا طَغَا ٱلۡمَآءُ حَمَلۡنَٰكُمۡ فِي ٱلۡجَارِيَةِ ١١ لِنَجۡعَلَهَا لَكُمۡ تَذۡكِرَةٗ وَتَعِيَهَآ أُذُنٞ وَٰعِيَةٞ ١٢ فَإِذَا نُفِخَ فِي ٱلصُّورِ نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣ وَحُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةٗ وَٰحِدَةٗ ١٤ فَيَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ ١٥ وَٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَهِيَ يَوۡمَئِذٖ وَاهِيَةٞ ١٦ وَٱلۡمَلَكُ عَلَىٰٓ أَرۡجَآئِهَاۚ وَيَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّكَ فَوۡقَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِيَةٞ ١٧ يَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ لَا تَخۡفَىٰ مِنكُمۡ خَافِيَةٞ ١٨ فَأَمَّا مَنۡ أُوتِيَ كِتَٰبَهُۥ بِيَمِينِهِۦ فَيَقُولُ هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ كِتَٰبِيَهۡ ١٩ إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلَٰقٍ حِسَابِيَهۡ ٢٠ فَهُوَ فِي عِيشَةٖ رَّاضِيَةٖ ٢١ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٖ ٢٢ قُطُوفُهَا دَانِيَةٞ ٢٣ كُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِيَٓٔۢا بِمَآ أَسۡلَفۡتُمۡ فِي ٱلۡأَيَّامِ ٱلۡخَالِيَةِ ٢٤ وَأَمَّا مَنۡ أُوتِيَ كِتَٰبَهُۥ بِشِمَالِهِۦ فَيَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي لَمۡ أُوتَ كِتَٰبِيَهۡ ٢٥ وَلَمۡ أَدۡرِ مَا حِسَابِيَهۡ ٢٦ يَٰلَيۡتَهَا كَانَتِ ٱلۡقَاضِيَةَ ٢٧ مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّي مَالِيَهۡۜ ٢٨ هَلَكَ عَنِّي سُلۡطَٰنِيَهۡ ٢٩ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ٣٠ ثُمَّ ٱلۡجَحِيمَ صَلُّوهُ ٣١ ثُمَّ فِي سِلۡسِلَةٖ ذَرۡعُهَا سَبۡعُونَ ذِرَاعٗا فَٱسۡلُكُوهُ ٣٢ إِنَّهُۥ كَانَ لَا يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ ٱلۡعَظِيمِ ٣٣ وَلَا يَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡكِينِ ٣٤﴾
و به عمل آورد فرعون و آنانکه پیش از وى بودند و اهل موتفکات نیز گناه را. ﴿9﴾پس نافرمانبردارى کردند فرستادۀ پروردگار خود را، پس در گرفت خدا آن جماعت را در گرفتن عظیم. ﴿10﴾و هرآیینه تا وقتى که از حدّ گذشت آب، سوار کردیم شما را بر کشتىِ روان. ﴿11﴾تا بکنیم این مقدمه را براى شما پندى و یاد دارد آن را گوش یاد دارنده. ﴿12﴾پس چون دمیده شود در صور یک بار دمیدن. ﴿13﴾و برداشته شود زمین و کوهها را پس کوفته شود ایشان را یک بار کوفتن. ﴿14﴾پس آن روز متحقق شود قیامت. ﴿15﴾و بشکافد آسمان، پس آسمان آن روز سست شده باشد. ﴿16﴾و فرشتگان بر کنارههاى آسمان باشد و بردارند تخت پروردگار تو را بالاى خویش آن روز هشت کس. ﴿17﴾آن روز پیش آورده شود شما را پنهان نماند از حال شما هیچ سرّى. ﴿18﴾امّا آن که داده شدش نامۀ اعمال او به دست راست او، پس گوید: بگیرید! بخوانید نامۀ اعمال مرا! . ﴿19﴾هرآیینه من معتقد بودم که من به خواهم رسید به حساب خود. ﴿20﴾پس آن شخص در زندگانى پسندیده باشد. ﴿21﴾در بهشتى بلند. ﴿22﴾که میوۀ آن قریب الحصول است. ﴿23﴾[گفته شود:] بخورید و بیاشامید خوردن و آشامیدن گوارا، به سبب آنچه پیش فرستاده بودید در روزهاى گذشته. ﴿24﴾و امّا آنانکه داده شدش نامۀ اعمال او به دست چپ او، پس گوید که: اى کاش داده نمىشد مرا نامۀ اعمال من! . ﴿25﴾واى کاش نمىدانستم که چیست حساب من! . ﴿26﴾اى کاش مرگ آخر کنندۀ کار بودى! . ﴿27﴾هیچ نفع نکرد از من مال من. ﴿28﴾زایل شد از من پادشاهى من. ﴿29﴾گفته شود: اى فرشتگان! بگیریدش پس طوق به گردن کنیدش. ﴿30﴾باز در دوزخ داخل کنیدش. ﴿31﴾باز در زنجیرى که مساحتِ آن هفتاد گز باشد در آریدش. ﴿32﴾هرآیینه این شخص، ایمان نمىداشت به خداى بزرگ. ﴿33﴾و رغبت نمىداد مردمان را بر طعام دادن فقیر. ﴿34﴾
﴿ فَلَيۡسَ لَهُ ٱلۡيَوۡمَ هَٰهُنَا حَمِيمٞ ٣٥ وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنۡ غِسۡلِينٖ ٣٦ لَّا يَأۡكُلُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡخَٰطُِٔونَ ٣٧ فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَا تُبۡصِرُونَ ٣٨ وَمَا لَا تُبۡصِرُونَ ٣٩ إِنَّهُۥ لَقَوۡلُ رَسُولٖ كَرِيمٖ ٤٠ وَمَا هُوَ بِقَوۡلِ شَاعِرٖۚ قَلِيلٗا مَّا تُؤۡمِنُونَ ٤١ وَلَا بِقَوۡلِ كَاهِنٖۚ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ ٤٢ تَنزِيلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٤٣ وَلَوۡ تَقَوَّلَ عَلَيۡنَا بَعۡضَ ٱلۡأَقَاوِيلِ ٤٤ لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡيَمِينِ ٤٥ ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِينَ ٤٦ فَمَا مِنكُم مِّنۡ أَحَدٍ عَنۡهُ حَٰجِزِينَ ٤٧ وَإِنَّهُۥ لَتَذۡكِرَةٞ لِّلۡمُتَّقِينَ ٤٨ وَإِنَّا لَنَعۡلَمُ أَنَّ مِنكُم مُّكَذِّبِينَ ٤٩ وَإِنَّهُۥ لَحَسۡرَةٌ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٥٠ وَإِنَّهُۥ لَحَقُّ ٱلۡيَقِينِ ٥١ فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلۡعَظِيمِ ٥٢﴾
پس نیست این شخص را امروز انجا خویشاوندى. ﴿35﴾و نیست این شخص را هیچ طعامى مگر از زرد آب. ﴿36﴾که نخورند آن را مگر گناهکاران. ﴿37﴾پس قسم میخورم به آنچه مىبینید!. ﴿38﴾و به آنچه نمىبینید! . ﴿39﴾هرآیینه قرآن گفتار فرشتۀ بزرگوار است. ﴿40﴾و نیست آن گفتار شاعر. اندکى ایمان مىآرید. ﴿41﴾و نیست گفتار کاهن. اندکى پند مىپذیرید. ﴿42﴾فرود آورده شده است از جانب پروردگار عالمها. ﴿43﴾و اگر مىبست پیغامبر بر ما بعض سخنها را. ﴿44﴾هرآیینه مىگرفتیم از او دست راست او را. ﴿45﴾باز مىبریدیم رگ دل او را [1193]. ﴿46﴾پس نیست از شما هیچکس از او باز دارنده [1194]. ﴿47﴾و هرآیینه قرآن، پند است پرهیزگاران را. ﴿48﴾و هرآیینه میدانیم که بعض شما دروغ دارندهاید. ﴿49﴾و هرآیینه قرآن، حسرت است بر کافران. ﴿50﴾و هرآیینه قرآن، راستِ درست است. ﴿51﴾پس به پاکى یاد کن پروردگار بزرگوار خود را. ﴿52﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ سَأَلَ سَآئِلُۢ بِعَذَابٖ وَاقِعٖ ١ لِّلۡكَٰفِرِينَ لَيۡسَ لَهُۥ دَافِعٞ ٢ مِّنَ ٱللَّهِ ذِي ٱلۡمَعَارِجِ ٣ تَعۡرُجُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَٱلرُّوحُ إِلَيۡهِ فِي يَوۡمٖ كَانَ مِقۡدَارُهُۥ خَمۡسِينَ أَلۡفَ سَنَةٖ ٤ فَٱصۡبِرۡ صَبۡرٗا جَمِيلًا ٥ إِنَّهُمۡ يَرَوۡنَهُۥ بَعِيدٗا ٦ وَنَرَىٰهُ قَرِيبٗا ٧ يَوۡمَ تَكُونُ ٱلسَّمَآءُ كَٱلۡمُهۡلِ ٨ وَتَكُونُ ٱلۡجِبَالُ كَٱلۡعِهۡنِ ٩ وَلَا يَسَۡٔلُ حَمِيمٌ حَمِيمٗا ١٠﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
طلب کرد طلب کننده عقوبتى. ﴿1﴾بر کافران فرود آینده. نیست او را هیچ بازدارنده [1195]. ﴿2﴾فررود آینده از جانب خدا، خداوند مرتبهها. ﴿3﴾[که بر آن صعود کرده شود]، بالا میروند فرشتگان و روح نیز [1196]به سوى خدا، عقوبت فرود آینده بر کافران در روزى که هست مقدار آن پنجاه هزار سال. ﴿4﴾پس صبر کن، صبر نیک. ﴿5﴾هرآیینه کافران دور مىبینند آن روز را. ﴿6﴾و ما نزدیک مىبینمش. ﴿7﴾روزی که شود آسمان مانند مس گداخته. ﴿8﴾و شود کوهها مانند پشم رنگین. ﴿9﴾و نپرسد هیچ خویشاوند، خویشاوند دیگر را .﴿10﴾
﴿ يُبَصَّرُونَهُمۡۚ يَوَدُّ ٱلۡمُجۡرِمُ لَوۡ يَفۡتَدِي مِنۡ عَذَابِ يَوۡمِئِذِۢ بِبَنِيهِ ١١ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَأَخِيهِ ١٢ وَفَصِيلَتِهِ ٱلَّتِي تُٔۡوِيهِ ١٣ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا ثُمَّ يُنجِيهِ ١٤ كَلَّآۖ إِنَّهَا لَظَىٰ ١٥ نَزَّاعَةٗ لِّلشَّوَىٰ ١٦ تَدۡعُواْ مَنۡ أَدۡبَرَ وَتَوَلَّىٰ ١٧ وَجَمَعَ فَأَوۡعَىٰٓ ١٨ ۞إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا ١٩ إِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ جَزُوعٗا ٢٠ وَإِذَا مَسَّهُ ٱلۡخَيۡرُ مَنُوعًا ٢١ إِلَّا ٱلۡمُصَلِّينَ ٢٢ ٱلَّذِينَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ دَآئِمُونَ ٢٣ وَٱلَّذِينَ فِيٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ مَّعۡلُومٞ ٢٤ لِّلسَّآئِلِ وَٱلۡمَحۡرُومِ ٢٥ وَٱلَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوۡمِ ٱلدِّينِ ٢٦ وَٱلَّذِينَ هُم مِّنۡ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ ٢٧ إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمۡ غَيۡرُ مَأۡمُونٖ ٢٨ وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ ٢٩ إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَيۡرُ مَلُومِينَ ٣٠ فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ ٣١ وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِأَمَٰنَٰتِهِمۡ وَعَهۡدِهِمۡ رَٰعُونَ ٣٢ وَٱلَّذِينَ هُم بِشَهَٰدَٰتِهِمۡ قَآئِمُونَ ٣٣ وَٱلَّذِينَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ يُحَافِظُونَ ٣٤ أُوْلَٰٓئِكَ فِي جَنَّٰتٖ مُّكۡرَمُونَ ٣٥ فَمَالِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ قِبَلَكَ مُهۡطِعِينَ ٣٦ عَنِ ٱلۡيَمِينِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ عِزِينَ ٣٧ أَيَطۡمَعُ كُلُّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُمۡ أَن يُدۡخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٖ ٣٨ كَلَّآۖ إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّمَّا يَعۡلَمُونَ ٣٩﴾
نموده شود ایشان را قرابتیان ایشان. آرزو کند گناهکار که عوض دهد از عذاب آن روز، فرزندان خود را. ﴿11﴾و زن خود را و برادر خود را. ﴿12﴾و نیز قبیلۀ خود را که جاى میدهد او را. ﴿13﴾و نیز هر که در زمین است همه یکجا. پس برهاند این عوض دادن، خودش را. ﴿14﴾نی! نی! هرآیینه دوزخ آتشى است شعله زننده. ﴿15﴾پوست سر را برکشنده. ﴿16﴾میخواند هر که را اعراض کرد و روى گردان شد. ﴿17﴾و جمع مال نمود، پس درآوردند نگاه داشت. ﴿18﴾هرآیینه آدمى آفریده شده است ناشکیبنده. ﴿19﴾چون برسدش مصیبت، اضطراب کننده. ﴿20﴾و چون برسدش رفاهیت، بخل نماینده. ﴿21﴾مگر نمازگذاران. ﴿22﴾آنانکه ایشان بر نماز خویش، همیشه باشندگانند. ﴿23﴾و آنانکه در اموال ایشان حصّهای هست مقرر. ﴿24﴾براى سائل و بىمایۀ کم سؤال. ﴿25﴾و آنانکه باور میدارند روز جزا را. ﴿26﴾و آنانکه ایشان از عذاب پروردگار خود، ترسندگانند. ﴿27﴾هرآیینه عذاب پروردگار ایشان چنان است که از آن ایمن نتوان شد. ﴿28﴾و آنانکه ایشان اندام نهانى خود را نگاهدارندگانند. ﴿29﴾مگر بر زنان خود یا کنیزکانی که مالک آنها شده است دستِ ایشان، پس هرآیینه این فریق ملامت کرده شده نیستند. ﴿30﴾پس هر که طلب کند سواى این، پس آن جماعت ایشانند از حد گذشتگان. ﴿31﴾و آنانکه ایشان امانتهاى خود را و عهدهاى خود را رعایت کنندگانند. ﴿32﴾و آنانکه ایشان بر گواهیهاى خود متعهد شوندگانند. ﴿33﴾و آنانکه ایشان بر نماز خود محافظت کنندگانند. ﴿34﴾این جماعت در بوستانها باشند، گرامى کردگانند. ﴿35﴾پس چیست کافران را به سوى تو شتابانند؟. ﴿36﴾از جانب راست و از جانب چپ گروه گروه شده. ﴿37﴾آیا طمع میکند هر شخصى از ایشان که درآورده شود به بوستان نعمت؟. ﴿38﴾نى! نى! هرآیینه ما آفریدهایم ایشان را از آنچه میدانند [1197]. ﴿39﴾
﴿ فَلَآ أُقۡسِمُ بِرَبِّ ٱلۡمَشَٰرِقِ وَٱلۡمَغَٰرِبِ إِنَّا لَقَٰدِرُونَ ٤٠ عَلَىٰٓ أَن نُّبَدِّلَ خَيۡرٗا مِّنۡهُمۡ وَمَا نَحۡنُ بِمَسۡبُوقِينَ ٤١ فَذَرۡهُمۡ يَخُوضُواْ وَيَلۡعَبُواْ حَتَّىٰ يُلَٰقُواْ يَوۡمَهُمُ ٱلَّذِي يُوعَدُونَ ٤٢ يَوۡمَ يَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ سِرَاعٗا كَأَنَّهُمۡ إِلَىٰ نُصُبٖ يُوفِضُونَ ٤٣ خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۚ ذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمُ ٱلَّذِي كَانُواْ يُوعَدُونَ ٤٤ ﴾
پس قسم میخورم به پروردگار مشرقها و مغربهاکه هرآیینه ما تواناییم! . ﴿40﴾بر آنکه عوض آریم بهتر از ایشان و نیستیم ما عاجز. ﴿41﴾پس بگذار، [یا محمد] ایشان را که به بیهودگى درآیند و بازى کنند تا آنکه برخورند به آن روز خود که وعده داده مىشد ایشان را. ﴿42﴾روزی که برآیند از قبور، شتابان، گویا ایشان به سوى نشانه میدوند. ﴿43﴾نیایش ظاهر شده باشد بر دیدههاى ایشان، درگیرد ایشان را خوارى. این است آن روز که وعده داده مىشد ایشان را. ﴿44﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦٓ أَنۡ أَنذِرۡ قَوۡمَكَ مِن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ١ قَالَ يَٰقَوۡمِ إِنِّي لَكُمۡ نَذِيرٞ مُّبِينٌ ٢ أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ ٣ يَغۡفِرۡ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمۡ وَيُؤَخِّرۡكُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمًّىۚ إِنَّ أَجَلَ ٱللَّهِ إِذَا جَآءَ لَا يُؤَخَّرُۚ لَوۡ كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٤ قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوۡتُ قَوۡمِي لَيۡلٗا وَنَهَارٗا ٥ فَلَمۡ يَزِدۡهُمۡ دُعَآءِيٓ إِلَّا فِرَارٗا ٦ وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوۡتُهُمۡ لِتَغۡفِرَ لَهُمۡ جَعَلُوٓاْ أَصَٰبِعَهُمۡ فِيٓ ءَاذَانِهِمۡ وَٱسۡتَغۡشَوۡاْ ثِيَابَهُمۡ وَأَصَرُّواْ وَٱسۡتَكۡبَرُواْ ٱسۡتِكۡبَارٗا ٧ ثُمَّ إِنِّي دَعَوۡتُهُمۡ جِهَارٗا ٨ ثُمَّ إِنِّيٓ أَعۡلَنتُ لَهُمۡ وَأَسۡرَرۡتُ لَهُمۡ إِسۡرَارٗا ٩ فَقُلۡتُ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ إِنَّهُۥ كَانَ غَفَّارٗا ١٠﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
هرآیینه ما فرستادیم نوح را به سوى قوم او که بترسان قوم خود را، پیش از آنکه بیاید بدیشان عقوبتى درد دهنده. ﴿1﴾گفت: اى قوم من! هرآیینه من براى شما ترسانندۀ ظاهرم. ﴿2﴾[به این مضمون] که عبادت کنید خدا را و بترسید ازو و فرمانِ من برید. ﴿3﴾تا بیامرزد براى شما گناهانِ شما را و موقوف دارد شما را تا وقتى مقرّر، هرآیینه وقت مقرر کردۀ خدا چون بیاید هرگز موقوف داشته نشود آن را اگر میدانید. ﴿4﴾گفت: اى پروردگار من! هرآیینه من خواندم قوم خود را شب و روز. ﴿5﴾پس زیاده نکرد در حق ایشان خواندن من، مگر گریختن را. ﴿6﴾و هرآیینه من هرگاه که دعوت کردم ایشان را تا بیامرزى براى ایشان در آوردند انگشتان خود را در گوشهای خویش و به خود درپیچیدند جامههاى خویش را و مداومت کردند بر کفر و سرکشى نمودند سرکشى تمام. ﴿7﴾باز هرآیینه من دعوت کردم ایشان را به آواز بلند. ﴿8﴾باز هرآیینه من آشکار گفتم به ایشان و پنهان گفتم ایشان را نیز پنهان گفتنى. ﴿9﴾پس گفتم: طلب آمرزش کنید از پروردگارِ خود، هرآیینه اوست آمرزنده. ﴿10﴾
﴿يُرۡسِلِ ٱلسَّمَآءَ عَلَيۡكُم مِّدۡرَارٗا ١١ وَيُمۡدِدۡكُم بِأَمۡوَٰلٖ وَبَنِينَ وَيَجۡعَل لَّكُمۡ جَنَّٰتٖ وَيَجۡعَل لَّكُمۡ أَنۡهَٰرٗا ١٢ مَّا لَكُمۡ لَا تَرۡجُونَ لِلَّهِ وَقَارٗا ١٣ وَقَدۡ خَلَقَكُمۡ أَطۡوَارًا ١٤ أَلَمۡ تَرَوۡاْ كَيۡفَ خَلَقَ ٱللَّهُ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ طِبَاقٗا ١٥ وَجَعَلَ ٱلۡقَمَرَ فِيهِنَّ نُورٗا وَجَعَلَ ٱلشَّمۡسَ سِرَاجٗا ١٦ وَٱللَّهُ أَنۢبَتَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ نَبَاتٗا ١٧ ثُمَّ يُعِيدُكُمۡ فِيهَا وَيُخۡرِجُكُمۡ إِخۡرَاجٗا ١٨ وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ بِسَاطٗا ١٩ لِّتَسۡلُكُواْ مِنۡهَا سُبُلٗا فِجَاجٗا ٢٠ قَالَ نُوحٞ رَّبِّ إِنَّهُمۡ عَصَوۡنِي وَٱتَّبَعُواْ مَن لَّمۡ يَزِدۡهُ مَالُهُۥ وَوَلَدُهُۥٓ إِلَّا خَسَارٗا ٢١ وَمَكَرُواْ مَكۡرٗا كُبَّارٗا ٢٢ وَقَالُواْ لَا تَذَرُنَّ ءَالِهَتَكُمۡ وَلَا تَذَرُنَّ وَدّٗا وَلَا سُوَاعٗا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسۡرٗا ٢٣ وَقَدۡ أَضَلُّواْ كَثِيرٗاۖ وَلَا تَزِدِ ٱلظَّٰلِمِينَ إِلَّا ضَلَٰلٗا ٢٤ مِّمَّا خَطِيٓـَٰٔتِهِمۡ أُغۡرِقُواْ فَأُدۡخِلُواْ نَارٗا فَلَمۡ يَجِدُواْ لَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ أَنصَارٗا ٢٥ وَقَالَ نُوحٞ رَّبِّ لَا تَذَرۡ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ دَيَّارًا ٢٦ إِنَّكَ إِن تَذَرۡهُمۡ يُضِلُّواْ عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوٓاْ إِلَّا فَاجِرٗا كَفَّارٗا ٢٧ رَّبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيۡتِيَ مُؤۡمِنٗا وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۖ وَلَا تَزِدِ ٱلظَّٰلِمِينَ إِلَّا تَبَارَۢا ٢٨ ﴾
تا بفرستد بر شما باران را ریزنده. ﴿11﴾و پىدرپى دهد شما را اموال و فرزندان و بدهد شما را بوستانها و پدید آرد براى شما جویها. ﴿12﴾چیست شما را که اعتقاد نمىکنید براى خدا بزرگى را؟. ﴿13﴾و حال آنکه آفریده است شما را به طورهاى مختلف. ﴿14﴾آیا نمىبینید چگونه آفرید خدا هفت آسمان را تو بر تو؟. ﴿15﴾و ساخت ماه را در میان اینها فروزنده و ساخت آفتاب را چراغ درخشنده؟. ﴿16﴾و خدا رویانید شما را از زمین نوعى از رویانیدن. ﴿17﴾پس باز درآرد شما را به زمین و بیرون آرد شما را نیز از طورى بیرون آوردن. ﴿18﴾و خدا ساخت براى شما زمین را فراشى. ﴿19﴾تا بروید در آن زمین به راههاى گشاده. ﴿20﴾گفت نوح: اى پروردگار من! هرآیینه این جماعت نافرمانىِ من کردند و پیروى نمودند به کسى که زیاده نکرده است در حقّ وى مال وى و فرزند وى، مگر زیان را [1198]. ﴿21﴾و بدسگالى کردند رییسان بدسگالى عظیم. ﴿22﴾و گفتند: هرگز ترک مکنید معبودان خود را و هرگز ترک مکنید ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر را [1199]. ﴿23﴾و هرآیینه گمراه کردهاند بسیاری را و زیاده مده خدایا ستمکاران را، مگر گمراهى!. ﴿24﴾به سبب گناهان خود غرق کرده شد ایشان را پس در آورده شد ایشان را به آتش، لیک نیافتند براى خویش بجز خدا هیچ نصرت دهنده. ﴿25﴾و گفت نوح: اى پروردگار من! مگذار بر زمین از کافران هیچ ساکن شونده. ﴿26﴾هرآیینه تو اگر بگذارى ایشان را، گمراه سازنده بندگان تو را و نزایند مگر بدکار ناسپاسدار را. ﴿27﴾اى پروردگار من! بیامرز مرا و پدر و مادر مرا و هر که را که درآید به خانۀ من ایمان آورده و جمیع مؤمنین و مؤمنات را و زیاده مده ستمکاران را، مگر هلاکى! . ﴿28﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ قُلۡ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ ٱسۡتَمَعَ نَفَرٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَقَالُوٓاْ إِنَّا سَمِعۡنَا قُرۡءَانًا عَجَبٗا ١ يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلرُّشۡدِ فََٔامَنَّا بِهِۦۖ وَلَن نُّشۡرِكَ بِرَبِّنَآ أَحَدٗا ٢ وَأَنَّهُۥ تَعَٰلَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا ٱتَّخَذَ صَٰحِبَةٗ وَلَا وَلَدٗا ٣ وَأَنَّهُۥ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى ٱللَّهِ شَطَطٗا ٤ وَأَنَّا ظَنَنَّآ أَن لَّن تَقُولَ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبٗا ٥ وَأَنَّهُۥ كَانَ رِجَالٞ مِّنَ ٱلۡإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٖ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَزَادُوهُمۡ رَهَقٗا ٦ وَأَنَّهُمۡ ظَنُّواْ كَمَا ظَنَنتُمۡ أَن لَّن يَبۡعَثَ ٱللَّهُ أَحَدٗا ٧ وَأَنَّا لَمَسۡنَا ٱلسَّمَآءَ فَوَجَدۡنَٰهَا مُلِئَتۡ حَرَسٗا شَدِيدٗا وَشُهُبٗا ٨ وَأَنَّا كُنَّا نَقۡعُدُ مِنۡهَا مَقَٰعِدَ لِلسَّمۡعِۖ فَمَن يَسۡتَمِعِ ٱلۡأٓنَ يَجِدۡ لَهُۥ شِهَابٗا رَّصَدٗا ٩ وَأَنَّا لَا نَدۡرِيٓ أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ أَرَادَ بِهِمۡ رَبُّهُمۡ رَشَدٗا ١٠ وَأَنَّا مِنَّا ٱلصَّٰلِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِكَۖ كُنَّا طَرَآئِقَ قِدَدٗا ١١ وَأَنَّا ظَنَنَّآ أَن لَّن نُّعۡجِزَ ٱللَّهَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَن نُّعۡجِزَهُۥ هَرَبٗا ١٢ وَأَنَّا لَمَّا سَمِعۡنَا ٱلۡهُدَىٰٓ ءَامَنَّا بِهِۦۖ فَمَن يُؤۡمِنۢ بِرَبِّهِۦ فَلَا يَخَافُ بَخۡسٗا وَلَا رَهَقٗا ١٣﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
[1200]بگو: وحى فرستاده شد به سوى من که گوش نهادند جماعت از جن، پس گفتند: هرآیینه ما شنیدیم قرآنى عجب. ﴿1﴾که دلالت میکند به سوى راه راست، پس ایمان آوردیم به آن و شریک مقرر نخواهیم کرد با پروردگار خویش هیچ یک را. ﴿2﴾[و بیان کردند آن جنیان که] بلند است بزرگى پروردگار ما، فرا نگرفته است زنى و نه فرزندى. ﴿3﴾و آنکه افترا میکرد جاهلِ ما بر خدا دروغ. ﴿4﴾و آنکه ما پنداشتیم که هرگز نگویند بنى آدم و جنیان بر خدا سخن دروغ را. ﴿5﴾و آنکه مردان بنى آدم پناه مىگرفتند به مردان جن، پس زیاده کردند در حق آن جنیان سرکشى را [1201]. ﴿6﴾و آنکه آدمیان گمان کردند، چنانکه شما گمان کرده بودید که هرگز نفرستد خدا هیچ کس را [1202]. ﴿7﴾و آنکه ما دست رسانیدیم به آسمان، پس یافتیم آسمان پر کرده شده به پاسبانانِ محکم و به ستارههاى فرود آینده. ﴿8﴾و آنکه مىنشستیم پیش از این به جاها براى شنیدن [1203]، پس هر که گوش نهد الحال بیابد براى خود ستارهای مهیا ساخته. ﴿9﴾و آنکه ما نمیدانیم آیا بلایى اراده کرده شد در حقّ آنانکه در زمینند یا اراده کرده است در حق ایشان پروردگار ایشان خیر را؟. ﴿10﴾و آنانکه از ما جمعی شایستهکارانند و جمع از ما سواى اینند. هستیم فِرَق [هاى] مختلف. ﴿11﴾و آنکه ما دانستیم که هرگز عاجز نتوانیم کرد خدا را در زمین و عاجز نتوانیم کرد او را از جهت گریختن. ﴿12﴾و آنکه ما چون شنیدیم هدایت را، ایمان آوردیم به آن. پس هر که ایمان آرد به پروردگار خویش، پس نترسد از هیچ نقصانى و نه از هیچ ستمى. ﴿13﴾
﴿ وَأَنَّا مِنَّا ٱلۡمُسۡلِمُونَ وَمِنَّا ٱلۡقَٰسِطُونَۖ فَمَنۡ أَسۡلَمَ فَأُوْلَٰٓئِكَ تَحَرَّوۡاْ رَشَدٗا ١٤ وَأَمَّا ٱلۡقَٰسِطُونَ فَكَانُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبٗا ١٥ وَأَلَّوِ ٱسۡتَقَٰمُواْ عَلَى ٱلطَّرِيقَةِ لَأَسۡقَيۡنَٰهُم مَّآءً غَدَقٗا ١٦ لِّنَفۡتِنَهُمۡ فِيهِۚ وَمَن يُعۡرِضۡ عَن ذِكۡرِ رَبِّهِۦ يَسۡلُكۡهُ عَذَابٗا صَعَدٗا ١٧ وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا ١٨ وَأَنَّهُۥ لَمَّا قَامَ عَبۡدُ ٱللَّهِ يَدۡعُوهُ كَادُواْ يَكُونُونَ عَلَيۡهِ لِبَدٗا ١٩ قُلۡ إِنَّمَآ أَدۡعُواْ رَبِّي وَلَآ أُشۡرِكُ بِهِۦٓ أَحَدٗا ٢٠ قُلۡ إِنِّي لَآ أَمۡلِكُ لَكُمۡ ضَرّٗا وَلَا رَشَدٗا ٢١ قُلۡ إِنِّي لَن يُجِيرَنِي مِنَ ٱللَّهِ أَحَدٞ وَلَنۡ أَجِدَ مِن دُونِهِۦ مُلۡتَحَدًا ٢٢ إِلَّا بَلَٰغٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِسَٰلَٰتِهِۦۚ وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَإِنَّ لَهُۥ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا ٢٣ حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعۡلَمُونَ مَنۡ أَضۡعَفُ نَاصِرٗا وَأَقَلُّ عَدَدٗا ٢٤ قُلۡ إِنۡ أَدۡرِيٓ أَقَرِيبٞ مَّا تُوعَدُونَ أَمۡ يَجۡعَلُ لَهُۥ رَبِّيٓ أَمَدًا ٢٥ عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ فَلَا يُظۡهِرُ عَلَىٰ غَيۡبِهِۦٓ أَحَدًا ٢٦ إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ فَإِنَّهُۥ يَسۡلُكُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ رَصَدٗا ٢٧ لِّيَعۡلَمَ أَن قَدۡ أَبۡلَغُواْ رِسَٰلَٰتِ رَبِّهِمۡ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيۡهِمۡ وَأَحۡصَىٰ كُلَّ شَيۡءٍ عَدَدَۢا ٢٨ ﴾
و آنکه جمعى از ما مسلمانانند و جمعى از ما گناهکارانند، پس هر که مسلمان شد، پس آن جماعت قصد کردند راه راست را. ﴿14﴾و امّا گناهکاران، پس باشند هیزم براى دوزخ. ﴿15﴾[و نیز بگو: اى محمد که وحى فرستاده شده به سوى من که بنى آدم] اگر راست مىاستادند بر راه راست، البته مىنوشانیدیم ایشان را آب بسیار. ﴿16﴾تا امتحان کنیم ایشان را به آن [1204]و هر که اعراض کند از یاد کردن پروردگار خود در آردش به عذابى سخت. ﴿17﴾و آنکه مسجدها مخصوص براى خداست، پس عبادت مکنید با خدا هیچ یک را. ﴿18﴾و آنکه چون ایستاد بندۀ خدا [1205]که عبادت کند خدا را نزدیک بودند جنّیان که بر آن بنده یکى بر دیگر چسبیده شوند [1206]. ﴿19﴾بگو: جز این نیست که عبادت مىکنم پروردگار خود را و شریک مقرر نمىکنم به او هیچ یک را. ﴿20﴾بگو: هرآیینه من نمىتوانم در حق شما ضرر رسانیدن و نه لازم کردن، طریق راستى. ﴿21﴾بگو: هرآیینه پناه ندهد مرا از عقوبت خدا هیچ یک و هرگز نیابم بجز وى پناهى. ﴿22﴾لیکن بجا آریم خبر رسانیدن از جانب خدا و تبلیغ پیغامهاى او و هر که نافرمانبردارى کند خدا را و پیغامبر او را، پس هرآیینه او راست آتش دوزخ جاویدان در آنجا همیشه. ﴿23﴾در غفلت خود باشند تا وقتى که ببینند آنچه وعده داده میشود ایشان را، پس خواهند دانست کیست ناتوانتر به اعتبار نصرت دهنده و کمتر از روى شمار. ﴿24﴾بگو: نمىدانم آیا نزدیک است آنچه وعده داده میشود شما را یا مقرر کند براى او پروردگار من میعادى. ﴿25﴾دانندۀ پنهان است ،پس مطلع نمىسازد بر علم غیب خود هیچ یک را. ﴿26﴾مگر کسی که پسند کرد او را، مراد پیغامبر است، پس هرآیینه خدا روان میکند پیش دست وى و پسِ پشت وى، فرشتگان نگاهبان را. ﴿27﴾تا بداند [خدا] که به تحقیق رسانیدهاند پیغامهاى پروردگار خود را [1207]و خدا از هر جهت به گرد آمده است بر آنچه نزدیک ایشان است و فرا گرفته است هر چیزی را از روى شمار. ﴿28﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُزَّمِّلُ ١ قُمِ ٱلَّيۡلَ إِلَّا قَلِيلٗا ٢ نِّصۡفَهُۥٓ أَوِ ٱنقُصۡ مِنۡهُ قَلِيلًا ٣ أَوۡ زِدۡ عَلَيۡهِ وَرَتِّلِ ٱلۡقُرۡءَانَ تَرۡتِيلًا ٤ إِنَّا سَنُلۡقِي عَلَيۡكَ قَوۡلٗا ثَقِيلًا ٥ إِنَّ نَاشِئَةَ ٱلَّيۡلِ هِيَ أَشَدُّ وَطۡٔٗا وَأَقۡوَمُ قِيلًا ٦ إِنَّ لَكَ فِي ٱلنَّهَارِ سَبۡحٗا طَوِيلٗا ٧ وَٱذۡكُرِ ٱسۡمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلۡ إِلَيۡهِ تَبۡتِيلٗا ٨ رَّبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَٱتَّخِذۡهُ وَكِيلٗا ٩ وَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَٱهۡجُرۡهُمۡ هَجۡرٗا جَمِيلٗا ١٠ وَذَرۡنِي وَٱلۡمُكَذِّبِينَ أُوْلِي ٱلنَّعۡمَةِ وَمَهِّلۡهُمۡ قَلِيلًا ١١ إِنَّ لَدَيۡنَآ أَنكَالٗا وَجَحِيمٗا ١٢ وَطَعَامٗا ذَا غُصَّةٖ وَعَذَابًا أَلِيمٗا ١٣ يَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ وَكَانَتِ ٱلۡجِبَالُ كَثِيبٗا مَّهِيلًا ١٤ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ رَسُولٗا شَٰهِدًا عَلَيۡكُمۡ كَمَآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ رَسُولٗا ١٥ فَعَصَىٰ فِرۡعَوۡنُ ٱلرَّسُولَ فَأَخَذۡنَٰهُ أَخۡذٗا وَبِيلٗا ١٦ فَكَيۡفَ تَتَّقُونَ إِن كَفَرۡتُمۡ يَوۡمٗا يَجۡعَلُ ٱلۡوِلۡدَٰنَ شِيبًا ١٧ ٱلسَّمَآءُ مُنفَطِرُۢ بِهِۦۚ كَانَ وَعۡدُهُۥ مَفۡعُولًا ١٨ إِنَّ هَٰذِهِۦ تَذۡكِرَةٞۖ فَمَن شَآءَ ٱتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ سَبِيلًا ١٩﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
[1208]اى مرد جامه بر خود پیچیده! [1209]. ﴿1﴾قیام لیل کن مگر اندکى [1210]. ﴿2﴾قیام نیم شب کن یا اندکى از نیم شب، کم نما. ﴿3﴾بر نیم شب بیفزاى و ترتیل کن قرآن را به واضح خواندن. ﴿4﴾هرآیینه ما خواهیم نازل کرد بر تو فرمانى دشوار [1211]. ﴿5﴾هرآیینه قیام شب زیادهتر است در موافقت زبان با دل و درستتر در تلفّظِ الفاظ. ﴿6﴾هرآیینه تو را در روز شغلى است بسیار. ﴿7﴾و یاد کن نام پروردگار خود را و از همه جهت گسسته شو، متوجه شده به سوى او نوعى گسسته شدن. ﴿8﴾پروردگار مشرق و مغرب است، نیست هیچ معبود مگر او، پس کارساز گیر او را. ﴿9﴾و صبر کن بر آنچه میگویند و ترک کن ایشان را ترک کردن نیکو. ﴿10﴾و بگذار مرا با دروغ شمارندگان، خداوندانِ رفاهیت و مهلت ده ایشان را اندکى. ﴿11﴾هرآیینه هست نزدیک ما قیدهاى گران و آتش افروخته. ﴿12﴾و طعام گلوگیر و عذاب درد دهنده. ﴿13﴾روزى که بجنبد زمین و کوهها و شوند کوهها مانند تل ریگ هم پاشیده شده. ﴿14﴾هرآیینه ما فرستادیم به سوى شما پیغامبرى گواهى دهنده بر شما، چنانکه فرستاده بودیم به سوى فرعون پیغامبری را. ﴿15﴾پس نافرمانبردارى کرد فرعون آن پیغامبر را، پس درگرفتیم او را درگرفتن سخت. ﴿16﴾پس اگر کافرمانید، چگونه در پناه شوید از روزی که اطفال را پیر گرداند؟!. ﴿17﴾آسمان شکافته باشد در آن روز. هست وعدۀ خدا البته کردنى. ﴿18﴾هرآیینه این پند است، پس هر که خواهد، بگیرد راه به سوى پروردگار خویش. ﴿19﴾
﴿۞إِنَّ رَبَّكَ يَعۡلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدۡنَىٰ مِن ثُلُثَيِ ٱلَّيۡلِ وَنِصۡفَهُۥ وَثُلُثَهُۥ وَطَآئِفَةٞ مِّنَ ٱلَّذِينَ مَعَكَۚ وَٱللَّهُ يُقَدِّرُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَۚ عَلِمَ أَن لَّن تُحۡصُوهُ فَتَابَ عَلَيۡكُمۡۖ فَٱقۡرَءُواْ مَا تَيَسَّرَ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِۚ عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَّرۡضَىٰ وَءَاخَرُونَ يَضۡرِبُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَبۡتَغُونَ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَءَاخَرُونَ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۖ فَٱقۡرَءُواْ مَا تَيَسَّرَ مِنۡهُۚ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَقۡرِضُواْ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗاۚ وَمَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِكُم مِّنۡ خَيۡرٖ تَجِدُوهُ عِندَ ٱللَّهِ هُوَ خَيۡرٗا وَأَعۡظَمَ أَجۡرٗاۚ وَٱسۡتَغۡفِرُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمُۢ ٢٠﴾
هرآیینه پروردگار تو میداند که تو برمیخیزى نزدیک به دو ثلث شب و نیمِ شب و ثلثِ شب و نیز برمیخیزند جماعت از آنانکه همراه تواند و خدا اندازه میکند شب و روز را. دانست خدا که شما احاطه نمیتوانید کرد قیام لیل را [1212]، پس به رحمت بازگشت بر شما، پس بخوانید آنچه آسان باشد از قرآن. دانست خدا که خواهند بود بعضى از شما بیماران و دیگران که سفر میکنند در زمین، طلب روزى مینمایند از فضل خدا و دیگران که کارزار میکنند در راه خدا، پس بخوانید آنچه آسان باشد از قرآن و برپا دارید نماز را و بدهید زکات را و وام دهید خدا را وام دادن نیک [1213]و آنچه پیش مىفرستید براى خویشتن از عمل نیک، آن را بهتر خواهید یافت نزدیک خدا و بزرگتر به اعتبار مزد و طلب آمرزش کنید از خدا، هرآیینه خدا آمرزگار مهربان است [1214]. ﴿20﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ ١ قُمۡ فَأَنذِرۡ ٢ وَرَبَّكَ فَكَبِّرۡ ٣ وَثِيَابَكَ فَطَهِّرۡ ٤ وَٱلرُّجۡزَ فَٱهۡجُرۡ ٥ وَلَا تَمۡنُن تَسۡتَكۡثِرُ ٦ وَلِرَبِّكَ فَٱصۡبِرۡ ٧فَإِذَا نُقِرَ فِي ٱلنَّاقُورِ ٨ فَذَٰلِكَ يَوۡمَئِذٖ يَوۡمٌ عَسِيرٌ ٩ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ غَيۡرُ يَسِيرٖ ١٠ ذَرۡنِي وَمَنۡ خَلَقۡتُ وَحِيدٗا ١١ وَجَعَلۡتُ لَهُۥ مَالٗا مَّمۡدُودٗا ١٢ وَبَنِينَ شُهُودٗا ١٣ وَمَهَّدتُّ لَهُۥ تَمۡهِيدٗا ١٤ ثُمَّ يَطۡمَعُ أَنۡ أَزِيدَ ١٥ كَلَّآۖ إِنَّهُۥ كَانَ لِأٓيَٰتِنَا عَنِيدٗا ١٦ سَأُرۡهِقُهُۥ صَعُودًا ١٧﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
اى مرد جامه بر خود پیچیده! [1215]. ﴿1﴾برخیز، پس بترسان!. ﴿2﴾و پروردگار خود را به بزرگى یاد کن. ﴿3﴾و جامههاى خود را پاک سازد. ﴿4﴾و پلیدى را دور کن. ﴿5﴾و نباید که چیزى بدهى زیاده طلبکنان [1216]. ﴿6﴾و براى حکم پروردگار خویش شکیبایى ورز. ﴿7﴾پس وقتى که دمیده شود در صور، دشوار شود حال. ﴿8﴾پس آن وقت و آن روز وقتِ دشوار باشد. ﴿9﴾بر کافران نه وقت آسان. ﴿10﴾بگذار مرا با کسى که آفریدم تنها. ﴿11﴾و دادم او را مال فراوان. ﴿12﴾و فرزندان حاضر شونده به مجالس. ﴿13﴾و وسعت دادم او را وسعت دادنى. ﴿14﴾باز طمع میکند که زیاده دهم. ﴿15﴾نى! نى! هرآیینه او هست به آیات ما ستیزنده. ﴿16﴾تکلیف خواهم داد او را به مشقتى. ﴿17﴾
﴿إِنَّهُۥ فَكَّرَ وَقَدَّرَ ١٨ فَقُتِلَ كَيۡفَ قَدَّرَ ١٩ ثُمَّ قُتِلَ كَيۡفَ قَدَّرَ ٢٠ ثُمَّ نَظَرَ ٢١ ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ٢٢ ثُمَّ أَدۡبَرَ وَٱسۡتَكۡبَرَ ٢٣ فَقَالَ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ يُؤۡثَرُ ٢٤ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا قَوۡلُ ٱلۡبَشَرِ ٢٥ سَأُصۡلِيهِ سَقَرَ ٢٦ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا سَقَرُ ٢٧ لَا تُبۡقِي وَلَا تَذَرُ ٢٨ لَوَّاحَةٞ لِّلۡبَشَرِ ٢٩ عَلَيۡهَا تِسۡعَةَ عَشَرَ ٣٠ وَمَا جَعَلۡنَآ أَصۡحَٰبَ ٱلنَّارِ إِلَّا مَلَٰٓئِكَةٗۖ وَمَا جَعَلۡنَا عِدَّتَهُمۡ إِلَّا فِتۡنَةٗ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ لِيَسۡتَيۡقِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ وَيَزۡدَادَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِيمَٰنٗا وَلَا يَرۡتَابَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَلِيَقُولَ ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ وَٱلۡكَٰفِرُونَ مَاذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلٗاۚ كَذَٰلِكَ يُضِلُّ ٱللَّهُ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُۚ وَمَا يَعۡلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَۚ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكۡرَىٰ لِلۡبَشَرِ ٣١ كَلَّا وَٱلۡقَمَرِ ٣٢ وَٱلَّيۡلِ إِذۡ أَدۡبَرَ ٣٣ وَٱلصُّبۡحِ إِذَآ أَسۡفَرَ ٣٤ إِنَّهَا لَإِحۡدَى ٱلۡكُبَرِ ٣٥ نَذِيرٗا لِّلۡبَشَرِ ٣٦ لِمَن شَآءَ مِنكُمۡ أَن يَتَقَدَّمَ أَوۡ يَتَأَخَّرَ ٣٧ كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡ رَهِينَةٌ ٣٨ إِلَّآ أَصۡحَٰبَ ٱلۡيَمِينِ ٣٩ فِي جَنَّٰتٖ يَتَسَآءَلُونَ ٤٠ عَنِ ٱلۡمُجۡرِمِينَ ٤١ مَا سَلَكَكُمۡ فِي سَقَرَ ٤٢ قَالُواْ لَمۡ نَكُ مِنَ ٱلۡمُصَلِّينَ ٤٣ وَلَمۡ نَكُ نُطۡعِمُ ٱلۡمِسۡكِينَ ٤٤ وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ ٱلۡخَآئِضِينَ ٤٥ وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوۡمِ ٱلدِّينِ ٤٦ حَتَّىٰٓ أَتَىٰنَا ٱلۡيَقِينُ ٤٧﴾
هرآیینه وى تأمّل کرد و اندازه مقرّر نمود. ﴿18﴾پس لعنت باد او را! چگونه اندازه کرد؟. ﴿19﴾باز دگر لعنت باد بر او! چگونه اندازه کرد؟. ﴿20﴾باز در نگریست. ﴿21﴾باز روى ترش کرد و پیشانى در هم کشید. ﴿22﴾باز پشت گردانید و تکبر کرد [1217]. ﴿23﴾پس گفت: نیست این قرآن، مگر جادویى که از ساحران نقل کرده میشود. ﴿24﴾نیست این قرآن مگر کلام آدمى. ﴿25﴾خواهم درآورد او را به دوزخ. ﴿26﴾و چه چیز مطّلع کرد تو را که چیست دوزخ؟. ﴿27﴾باقى نمیگذارد و ترک نمىکند. ﴿28﴾سوزنده است آدمیان را. ﴿29﴾بر دوزخ موکلاند نوزده کس [1218]. ﴿30﴾و نساختیم موکلانِ دوزخ، مگر فرشتگان را و نساختهایم شمار ایشان را مگر بلا در حق کافران، تا یقین کنند اهل کتاب و تا زیاده شوند مسلمانان در ایمان خود و تا شک نکنند اهل کتاب و مسلمانان و تا بگویند آنانکه در دل ایشان بیمارى است و کافران: چه چیز اراده کرده است خدا به این داستان؟ همچنین گمراه میکند خدا هر که را خواهد و راه مىنماید هر که را خواهد و نمىداند لشکر پروردگار تو را مگر او، تبارک و تعالى و نیست این، مگر پندى براى بنى آدم. ﴿31﴾نى! نى! قسم به ماه! . ﴿32﴾و قسم به شب چون پشت گرداند! . ﴿33﴾و قسم به صبح چون روشن شود! . ﴿34﴾هرآیینه دوزخ یکى از چیزهاى بزرگ است. ﴿35﴾ترساننده بنى آدم را. ﴿36﴾ترساننده است براى هر که خواهد از شما که پیشتر آید یا بازپس ماند. ﴿37﴾هر شخصى به آنچه کرد در گرو است. ﴿38﴾مگر اهل سعادت. ﴿39﴾در بوستانها باشند سؤال کنند ﴿40﴾از گناهکاران. ﴿41﴾چه چیز در آورد شما را به دوزخ؟. ﴿42﴾گویند: نبودیم از نمازگزارندگان. ﴿43﴾و طعام نمیدادیم فقیر را. ﴿44﴾و به آنکار درمىآمدیم با درآیندگان. ﴿45﴾و دروغ مىشمردیم روز جزا را. ﴿46﴾تا وقتى که آمد به ما موت. ﴿47﴾
﴿فَمَا تَنفَعُهُمۡ شَفَٰعَةُ ٱلشَّٰفِعِينَ ٤٨ فَمَا لَهُمۡ عَنِ ٱلتَّذۡكِرَةِ مُعۡرِضِينَ ٤٩ كَأَنَّهُمۡ حُمُرٞ مُّسۡتَنفِرَةٞ ٥٠ فَرَّتۡ مِن قَسۡوَرَةِۢ ٥١ بَلۡ يُرِيدُ كُلُّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُمۡ أَن يُؤۡتَىٰ صُحُفٗا مُّنَشَّرَةٗ ٥٢ كَلَّاۖ بَل لَّا يَخَافُونَ ٱلۡأٓخِرَةَ ٥٣ كَلَّآ إِنَّهُۥ تَذۡكِرَةٞ ٥٤ فَمَن شَآءَ ذَكَرَهُۥ ٥٥ وَمَا يَذۡكُرُونَ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُۚ هُوَ أَهۡلُ ٱلتَّقۡوَىٰ وَأَهۡلُ ٱلۡمَغۡفِرَةِ ٥٦ ﴾
پس سود ندهد ایشان را شفاعت شفاعت کنندگان. ﴿48﴾پس چیست ایشان را از پند روىگردان شده؟. ﴿49﴾گویا ایشان خران رم کردهاند. ﴿50﴾که گریخته باشند از شیرى. ﴿51﴾بلکه مىخواهد هر شخصى از ایشان که داده شود نامههاى گشاده [1219]. ﴿52﴾نى! نى! بلکه نمىترسند از آخرت. ﴿53﴾نى! نى! هرآیینه قرآن پندست. ﴿54﴾پس هر که خواهد، بخواند آن را. ﴿55﴾و یاد نمىکنند بندگان، مگر وقتى که خواسته باشد خدا، اوست سزاوار آنکه از وى بترسند و اوست سزاوار آنکه بیامرزد. ﴿56﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ لَآ أُقۡسِمُ بِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ ١ وَلَآ أُقۡسِمُ بِٱلنَّفۡسِ ٱللَّوَّامَةِ ٢ أَيَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَلَّن نَّجۡمَعَ عِظَامَهُۥ ٣ بَلَىٰ قَٰدِرِينَ عَلَىٰٓ أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُۥ ٤ بَلۡ يُرِيدُ ٱلۡإِنسَٰنُ لِيَفۡجُرَ أَمَامَهُۥ ٥ يَسَۡٔلُ أَيَّانَ يَوۡمُ ٱلۡقِيَٰمَةِ ٦ فَإِذَا بَرِقَ ٱلۡبَصَرُ ٧ وَخَسَفَ ٱلۡقَمَرُ ٨ وَجُمِعَ ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ ٩ يَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ يَوۡمَئِذٍ أَيۡنَ ٱلۡمَفَرُّ ١٠ كَلَّا لَا وَزَرَ ١١ إِلَىٰ رَبِّكَ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡمُسۡتَقَرُّ ١٢ يُنَبَّؤُاْ ٱلۡإِنسَٰنُ يَوۡمَئِذِۢ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ١٣ بَلِ ٱلۡإِنسَٰنُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ بَصِيرَةٞ ١٤ وَلَوۡ أَلۡقَىٰ مَعَاذِيرَهُۥ ١٥ لَا تُحَرِّكۡ بِهِۦ لِسَانَكَ لِتَعۡجَلَ بِهِۦٓ ١٦ إِنَّ عَلَيۡنَا جَمۡعَهُۥ وَقُرۡءَانَهُۥ ١٧ فَإِذَا قَرَأۡنَٰهُ فَٱتَّبِعۡ قُرۡءَانَهُۥ ١٨ ثُمَّ إِنَّ عَلَيۡنَا بَيَانَهُۥ ١٩﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم میخورم به روز قیامت! . ﴿1﴾و قسم میخورم به نفس ملامت کننده! [1220]. ﴿2﴾آیا مىپندارد آدمى که جمع نکنیم استخوانهاى او را؟. ﴿3﴾آرى! مىکنیم، توانا شده بر آنکه هموار کنیم سر انگشتهاى او را. ﴿4﴾بلکه میخواهد آدمى که معصیت کند در زمانى که پیش روى وی است [1221]. ﴿5﴾مىپرسد که کى خواهد بود روز قیامت؟. ﴿6﴾پس وقتى که خیره شود چشم. ﴿7﴾و تیره گردد ماه. ﴿8﴾یکجا جمع کرده شود آفتاب و ماه. ﴿9﴾بگوید آدمى آن روز که کجاست کریزگاه؟. ﴿10﴾نى! نى! نیست هیچ پناه. ﴿11﴾به سوى پروردگار تو است امروز قرارگاه. ﴿12﴾خبر داده شود آدمى آن روز به حقیقت حال آنچه پیش فرستاده بود و پس گذاشته [1222]. ﴿13﴾بلکه هست آدمى براى الزام خود حجتى. ﴿14﴾اگرچه در میان آرد عذرهاى خود را. ﴿15﴾ [1223]مجبنان [یا محمد،] به تکرار قرآن زبان خود را تا زود به دست آرى یاد کردن آن را. ﴿16﴾هرآیینه وعده است بر ما در سینۀ تو جمع کردن قرآن و آسان کردن، خواندن آن را. ﴿17﴾پس چون بخواند فرشتۀ ما آن را، دلِ خویش را در پى خواندن او کن. ﴿18﴾باز هرآیینه وعده است بر ما واضح کردن آن [1224]. ﴿19﴾
﴿ كَلَّا بَلۡ تُحِبُّونَ ٱلۡعَاجِلَةَ ٢٠ وَتَذَرُونَ ٱلۡأٓخِرَةَ ٢١ وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣ وَوُجُوهٞ يَوۡمَئِذِۢ بَاسِرَةٞ ٢٤ تَظُنُّ أَن يُفۡعَلَ بِهَا فَاقِرَةٞ ٢٥ كَلَّآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلتَّرَاقِيَ ٢٦ وَقِيلَ مَنۡۜ رَاقٖ ٢٧ وَظَنَّ أَنَّهُ ٱلۡفِرَاقُ ٢٨ وَٱلۡتَفَّتِ ٱلسَّاقُ بِٱلسَّاقِ ٢٩ إِلَىٰ رَبِّكَ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡمَسَاقُ ٣٠ فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ ٣١ وَلَٰكِن كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ٣٢ ثُمَّ ذَهَبَ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ يَتَمَطَّىٰٓ ٣٣ أَوۡلَىٰ لَكَ فَأَوۡلَىٰ ٣٤ ثُمَّ أَوۡلَىٰ لَكَ فَأَوۡلَىٰٓ ٣٥ أَيَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن يُتۡرَكَ سُدًى ٣٦ أَلَمۡ يَكُ نُطۡفَةٗ مِّن مَّنِيّٖ يُمۡنَىٰ ٣٧ ثُمَّ كَانَ عَلَقَةٗ فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ ٣٨ فَجَعَلَ مِنۡهُ ٱلزَّوۡجَيۡنِ ٱلذَّكَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ ٣٩ أَلَيۡسَ ذَٰلِكَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن يُحۡـِۧيَ ٱلۡمَوۡتَىٰ ٤٠﴾
نى! نى! بلکه [اى کافران] دوست میدارید دنیا را. ﴿20﴾و ترک مینمایید آخرت را. ﴿21﴾یک پاره رویهاى آن روز تازه باشند. ﴿22﴾به سوى پروردگار خود نظر کننده باشند. ﴿23﴾و یک پاره رویهاى آن روز پیشانى درهم کشیده باشند. ﴿24﴾توقع کنند که در میان آورده باشد به ایشان مصیبتى. ﴿25﴾نى! نى! وقتى که برسد روح به چنبر گردن. ﴿26﴾و گفته شود: کیست افسون کننده؟!. ﴿27﴾و یقین دانست مختصر که این وقت جدا شدن روح است. ﴿28﴾و بپیچید یک ساق به ساق دیگر [1225]. ﴿29﴾به سوى پروردگار تو است آن روز، روان کردن. ﴿30﴾پ پس نه باور داشت آدمى و نه نماز گزارد. ﴿31﴾و لیکن دروغ شمرد و روىگردان گشت. ﴿32﴾باز برفت به سوى اهل خانۀ خود خرامان شده. ﴿33﴾واى بر تو! پس واى بر تو! . ﴿34﴾باز دیگر میگویم: واى بر تو! پس واى بر تو! . ﴿35﴾آیا مىپندارد آدمى که مهمل گذاشته شود؟. ﴿36﴾آیا نبود نطفهای از منى که ریخته مىشد در رحم؟. ﴿37﴾باز بود خون بسته، پس بیافرید خدا، پس درست اندام کرد. ﴿38﴾پس ساخت از آن منى دو قسم را، مرد را و زن را. ﴿39﴾آیا نیست این خدا توانا بر آنکه زنده کند مردگان را؟. ﴿40﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ هَلۡ أَتَىٰ عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ حِينٞ مِّنَ ٱلدَّهۡرِ لَمۡ يَكُن شَيۡٔٗا مَّذۡكُورًا ١ إِنَّا خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٍ أَمۡشَاجٖ نَّبۡتَلِيهِ فَجَعَلۡنَٰهُ سَمِيعَۢا بَصِيرًا ٢ إِنَّا هَدَيۡنَٰهُ ٱلسَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرٗا وَإِمَّا كَفُورًا ٣ إِنَّآ أَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ سَلَٰسِلَاْ وَأَغۡلَٰلٗا وَسَعِيرًا ٤ إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ يَشۡرَبُونَ مِن كَأۡسٖ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا ٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
هرآیینه آمده است بر آدمى مدتى از زمان که نبود چیزى ذکر کرده شده. ﴿1﴾هرآیینه ما آفریدیم آدمى را از یک پارۀ منى در هم آمیخته از چند چیز، پس ساختیمش شنوای بینا [1226]. ﴿2﴾هرآیینه ما دلالت کردیم آدمى را بر راه خود شکر گوینده یا ناسپاس دارنده. ﴿3﴾هرآیینه ما آماده ساختهایم براى کافران زنجیرها و طوقها و آتش افروخته. ﴿4﴾هرآیینه نیکوکاران مىنوشند از پیالۀ شراب که آمیزش وى آب چشمۀ کافور باشد [1227]. ﴿5﴾
﴿عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا عِبَادُ ٱللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفۡجِيرٗا ٦ يُوفُونَ بِٱلنَّذۡرِ وَيَخَافُونَ يَوۡمٗا كَانَ شَرُّهُۥ مُسۡتَطِيرٗا ٧ وَيُطۡعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ مِسۡكِينٗا وَيَتِيمٗا وَأَسِيرًا ٨ إِنَّمَا نُطۡعِمُكُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُكُورًا ٩ إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِيرٗا ١٠ فَوَقَىٰهُمُ ٱللَّهُ شَرَّ ذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمِ وَلَقَّىٰهُمۡ نَضۡرَةٗ وَسُرُورٗا ١١ وَجَزَىٰهُم بِمَا صَبَرُواْ جَنَّةٗ وَحَرِيرٗا ١٢ مُّتَّكِِٔينَ فِيهَا عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِۖ لَا يَرَوۡنَ فِيهَا شَمۡسٗا وَلَا زَمۡهَرِيرٗا ١٣ وَدَانِيَةً عَلَيۡهِمۡ ظِلَٰلُهَا وَذُلِّلَتۡ قُطُوفُهَا تَذۡلِيلٗا ١٤ وَيُطَافُ عَلَيۡهِم بَِٔانِيَةٖ مِّن فِضَّةٖ وَأَكۡوَابٖ كَانَتۡ قَوَارِيرَا۠ ١٥ قَوَارِيرَاْ مِن فِضَّةٖ قَدَّرُوهَا تَقۡدِيرٗا ١٦ وَيُسۡقَوۡنَ فِيهَا كَأۡسٗا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلًا ١٧ عَيۡنٗا فِيهَا تُسَمَّىٰ سَلۡسَبِيلٗا ١٨ ۞وَيَطُوفُ عَلَيۡهِمۡ وِلۡدَٰنٞ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيۡتَهُمۡ حَسِبۡتَهُمۡ لُؤۡلُؤٗا مَّنثُورٗا ١٩ وَإِذَا رَأَيۡتَ ثَمَّ رَأَيۡتَ نَعِيمٗا وَمُلۡكٗا كَبِيرًا ٢٠ عَٰلِيَهُمۡ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضۡرٞ وَإِسۡتَبۡرَقٞۖ وَحُلُّوٓاْ أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٖ وَسَقَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ شَرَابٗا طَهُورًا ٢١ إِنَّ هَٰذَا كَانَ لَكُمۡ جَزَآءٗ وَكَانَ سَعۡيُكُم مَّشۡكُورًا ٢٢ إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡقُرۡءَانَ تَنزِيلٗا ٢٣ فَٱصۡبِرۡ لِحُكۡمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعۡ مِنۡهُمۡ ءَاثِمًا أَوۡ كَفُورٗا ٢٤ وَٱذۡكُرِ ٱسۡمَ رَبِّكَ بُكۡرَةٗ وَأَصِيلٗا ٢٥﴾
چشمهای که مىآشامند از آن بندگان مقرّب خدا، روان کنند آن را روان کردنى [1228]. ﴿6﴾وفا میکنند به نذر و میترسند از روزی که مشقت آن فاش باشد. ﴿7﴾و میدهند طعام با وجود احتیاج به آن، فقیر را و یتیم را و زندانى را. ﴿8﴾میگویند: جز این نیست که طعام میدهیم شما را براى ذات خدا، نمىطلبیم از شما مزدى و نه شکرى. ﴿9﴾هرآیینه ما مىترسیم از پروردگار خود روزِ ترش روی نهایت سخت. ﴿10﴾پس نگاه داشت ایشان را خدا از سختى آن روز و رسانید ایشان را تازگى و خوشحالى. ﴿11﴾و جزا داد ایشان را به مقابلۀ صبر ایشان بوستان و جامۀ ابریشمى. ﴿12﴾تکیه زده باشند آنجا بر تختها. نبینند آنجا گرمى آفتاب را و نه سرماى تند را. ﴿13﴾و نزدیک شده باشد بر ایشان سایههاى آن بوستان و سهل الحصول کرده شود میوههای آن، سهل کردنى. ﴿14﴾و آمدوشد کرده شود بر ایشان به آوندهایى از نقره و با جامهایى که باشند آبگینهها. ﴿15﴾[مراد میدارم] آبگینهها از نقره، اندازه کرده باشند ساقیان آن را اندازه کردنى. ﴿16﴾و نوشانیده شود ایشان را در آنجا جام شرابى که هست آمیزش آن، آب چشمه زنجبیل. ﴿17﴾که چشمهای است که در بهشت که نام آن نهاده میشود سلسبیل. ﴿18﴾و آمدوشد کنند بر ایشان نوجوانان جاویدان. چون بینى ایشان را، پندارى که ایشان مرواریدند از رشته افشانند شده. ﴿19﴾و چون نگاه کنى آنجا، ببینى نعمت فراوان و پادشاهىِ بزرگ. ﴿20﴾بالاى ایشان باشد جامههاى سبز از دیبای نازک و نیز بالاى ایشان باشند دیبای لک و زیور پوشانیده شود ایشان را دستوانهها از نقره و بنوشاند ایشان را پروردگار ایشان شراب نهایت پاک. ﴿21﴾هرآیینه این نعمت هست شما را جزای اعمال و هست سعى شما قبول کرده شده. ﴿22﴾هرآیینه ما فرود آوردیم بر تو قرآن را فرود آوردنى. ﴿23﴾پس شکیبایى کن بر حکم پروردگار خود و فرمان مبر از زمرۀ بنى آدم، گناهکاری را یا ناسپاس داری را. ﴿24﴾و یاد کن نام پروردگار خود صبح و شام. ﴿25﴾
﴿وَمِنَ ٱلَّيۡلِ فَٱسۡجُدۡ لَهُۥ وَسَبِّحۡهُ لَيۡلٗا طَوِيلًا ٢٦ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ يُحِبُّونَ ٱلۡعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَآءَهُمۡ يَوۡمٗا ثَقِيلٗا ٢٧ نَّحۡنُ خَلَقۡنَٰهُمۡ وَشَدَدۡنَآ أَسۡرَهُمۡۖ وَإِذَا شِئۡنَا بَدَّلۡنَآ أَمۡثَٰلَهُمۡ تَبۡدِيلًا ٢٨ إِنَّ هَٰذِهِۦ تَذۡكِرَةٞۖ فَمَن شَآءَ ٱتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ سَبِيلٗا ٢٩ وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمٗا ٣٠ يُدۡخِلُ مَن يَشَآءُ فِي رَحۡمَتِهِۦۚ وَٱلظَّٰلِمِينَ أَعَدَّ لَهُمۡ عَذَابًا أَلِيمَۢا ٣١﴾
و بعض ساعات شب نمازگزار براى او و به پاکى یاد کن او را وقت دراز شب. ﴿26﴾هرآیینه این کافران رغبت مىکنند به دنیا و ترک مىکنند پسِ پشت خود روز گران را. ﴿27﴾ما آفریدیم ایشان را و محکم کردیم رگِ ایشان را و چون خواهیم، عوض آریم قومى مانند ایشان به طریق بدل کردن. ﴿28﴾هرآیینه این پند است، پس هر که خواهد بگیرد به سوى پروردگار خود راه را. ﴿29﴾و نمىخواهید مگر وقتى که خواهد خدا، هرآیینه خدا هست دانای با حکمت. ﴿30﴾داخل میکند هر که را خواهد در رحمت خود و براى ستمکاران آماده کرده است عقوبتى درد دهنده. ﴿31﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلۡمُرۡسَلَٰتِ عُرۡفٗا ١ فَٱلۡعَٰصِفَٰتِ عَصۡفٗا ٢ وَٱلنَّٰشِرَٰتِ نَشۡرٗا ٣ فَٱلۡفَٰرِقَٰتِ فَرۡقٗا ٤ فَٱلۡمُلۡقِيَٰتِ ذِكۡرًا ٥ عُذۡرًا أَوۡ نُذۡرًا ٦ إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَٰقِعٞ ٧ فَإِذَا ٱلنُّجُومُ طُمِسَتۡ ٨ وَإِذَا ٱلسَّمَآءُ فُرِجَتۡ ٩ وَإِذَا ٱلۡجِبَالُ نُسِفَتۡ ١٠ وَإِذَا ٱلرُّسُلُ أُقِّتَتۡ ١١ لِأَيِّ يَوۡمٍ أُجِّلَتۡ ١٢ لِيَوۡمِ ٱلۡفَصۡلِ ١٣ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا يَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِ ١٤ وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ ١٥ أَلَمۡ نُهۡلِكِ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٦ ثُمَّ نُتۡبِعُهُمُ ٱلۡأٓخِرِينَ ١٧ كَذَٰلِكَ نَفۡعَلُ بِٱلۡمُجۡرِمِينَ ١٨ وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ ١٩﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به بادهاى فرستاده شده به وجه نیک! . ﴿1﴾پس قسم به بادهاى تند و زنده به طریق شدّت! . ﴿2﴾پس قسم به بادهاى منتشر کنندۀ ابر به پراکندن! . ﴿3﴾پس قسم به بادهاى از هم جدا کنندۀ ابر به پاره پاره نمودن! . ﴿4﴾پس قسم به جماعات فرشتگان فرود آرندۀ وحى! . ﴿5﴾براى دفع عذر و براى ترسانیدن. ﴿6﴾هرآیینه آنچه وعده داده میشود شما را، البته بودنی است. ﴿7﴾پس وقتى که ستارهها بىنور کرده شود. ﴿8﴾و وقتى که آسمان شکافته شود. ﴿9﴾وقتى که کوهها پاره پاره نموده آید. ﴿10﴾و وقتى که پیغامبران را به میعادى معین جمع کرده شود [1229]. ﴿11﴾براى کدام روز پیغامبران را موقوف داشته شد؟. ﴿12﴾براى روز فیصل کردن. ﴿13﴾و چه چیز خبر داد تو را که چیست روز فیصل کردن؟. ﴿14﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را!. ﴿15﴾آیا هلاک نکردهایم نخستیان را؟. ﴿16﴾بعد از آن در پى ایشان آریم پسینیان را. ﴿17﴾همچنین مىکنیم با گناهکاران. ﴿18﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿19﴾
﴿أَلَمۡ نَخۡلُقكُّم مِّن مَّآءٖ مَّهِينٖ ٢٠ فَجَعَلۡنَٰهُ فِي قَرَارٖ مَّكِينٍ ٢١ إِلَىٰ قَدَرٖ مَّعۡلُومٖ ٢٢ فَقَدَرۡنَا فَنِعۡمَ ٱلۡقَٰدِرُونَ ٢٣ وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ ٢٤ أَلَمۡ نَجۡعَلِ ٱلۡأَرۡضَ كِفَاتًا ٢٥ أَحۡيَآءٗ وَأَمۡوَٰتٗا ٢٦ وَجَعَلۡنَا فِيهَا رَوَٰسِيَ شَٰمِخَٰتٖ وَأَسۡقَيۡنَٰكُم مَّآءٗ فُرَاتٗا ٢٧ وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ ٢٨ ٱنطَلِقُوٓاْ إِلَىٰ مَا كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ ٢٩ ٱنطَلِقُوٓاْ إِلَىٰ ظِلّٖ ذِي ثَلَٰثِ شُعَبٖ ٣٠ لَّا ظَلِيلٖ وَلَا يُغۡنِي مِنَ ٱللَّهَبِ ٣١ إِنَّهَا تَرۡمِي بِشَرَرٖ كَٱلۡقَصۡرِ ٣٢ كَأَنَّهُۥ جِمَٰلَتٞ صُفۡرٞ ٣٣ وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ ٣٤ هَٰذَا يَوۡمُ لَا يَنطِقُونَ ٣٥ وَلَا يُؤۡذَنُ لَهُمۡ فَيَعۡتَذِرُونَ ٣٦ وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ ٣٧ هَٰذَا يَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِۖ جَمَعۡنَٰكُمۡ وَٱلۡأَوَّلِينَ ٣٨ فَإِن كَانَ لَكُمۡ كَيۡدٞ فَكِيدُونِ ٣٩ وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ ٤٠ إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي ظِلَٰلٖ وَعُيُونٖ ٤١ وَفَوَٰكِهَ مِمَّا يَشۡتَهُونَ ٤٢ كُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِيَٓٔۢا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٤٣ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٤٤ وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ ٤٥ كُلُواْ وَتَمَتَّعُواْ قَلِيلًا إِنَّكُم مُّجۡرِمُونَ ٤٦ وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ ٤٧ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱرۡكَعُواْ لَا يَرۡكَعُونَ ٤٨ وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ ٤٩ فَبِأَيِّ حَدِيثِۢ بَعۡدَهُۥ يُؤۡمِنُونَ ٥٠ ﴾
آیا نیافریدهایم شما را از آب محقّر؟. ﴿20﴾پس نهادیم آن آب را در جاى مضبوط. ﴿21﴾تا اندازۀ معین. ﴿22﴾پس اندازه کردیم، پس نیکو اندازهکنندهگانیم ما. ﴿23﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿24﴾آیا نساختهایم زمین را جمع کنندۀ آدمیان؟. ﴿25﴾جمع کند زندگان را و مردگان را. ﴿26﴾و آفریدیم در زمین کوههاى بلند و نوشانیدیم شما را آب شیرین. ﴿27﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را!. ﴿28﴾[گفته شود:] بروید به سوى چیزیکه آن را دروغ مىشمردید. ﴿29﴾[گفته شود:] بروید به سوى سایۀ صاحب سه شعبه. ﴿30﴾نه سایه سرد باشد و نه کفایت کند از گرمى آتش. ﴿31﴾هرآیینه آن آتش مىافکند شررها مانند کوشک. ﴿32﴾گویا آن شررها شتران زرد است. ﴿33﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿34﴾این روز، روزى است که سخن نگویند. ﴿35﴾و نه دستورى داده شود ایشان را تا عذر تقریر نمایند. ﴿36﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿37﴾این روز، روزِ فیصل کردن است. جمع کردیم شما را با پیشینیان. ﴿38﴾پس اگر شما را حیله هست، بدسگالى کنید در حق من. ﴿39﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را!. ﴿40﴾هرآیینه متقیان در زیر سایهها باشند و در چشمهها. ﴿41﴾و در میوهها از جنسى که رغبت کنند. ﴿42﴾[بگوییم:] بخورید و بنوشید، خوردن و نوشیدن گوارا به سبب آنچه میکردید. ﴿43﴾هرآیینه همچنین جزا میدهیم نیکوکاران را. ﴿44﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را!. ﴿45﴾ای دروغ شمارندگان! بخورید و بهرهمند باشید اندکى، هرآیینه شما گناهکارید. ﴿46﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿47﴾و چون گفته شود ایشان را: نماز گزارید، نماز نمىگذارند. ﴿48﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿49﴾پس به کدام سخن بعد از قرآن ایمان خواهند آورد؟. ﴿50﴾
[1181] مترجم گوید: آن مثل است کافر و مؤمن را، والله اعلم. [1182] یعنی سیاه کرده شود. [1183] یعنی سنت خدا آن است که مردم بد اصل غالباً متّصف به این صفاب رذیله باشند. [1184] کنایت است از رسواکردن. [1185] یعنی آتش درگرفت. [1186] یعنی این بوستان دیگر است، بوستان ما نیست. [1187] یعنی رجوع به خدا کنید. [1188] در صحیحین است و لفظ حدیث از بخاری است که ابو سعید خدری سروایت میکند از رسول اللهجکه شنید او را که میفرمودند که روز قیامت ظاهر نماید پروردگار ما سابق خود را پس سجدهکنان افتند تمام اهل ایمان از مرد و زن و سجده نتواند کسی که در دنیا به جهت ریا و سمعه سجده میکرد. پس کوشش میکند که سجده کند، ولی به آن قادر نمیشود، زیراکه پشت او یک طبق مثل تخته راست میشود. [1189] یعنی یونس÷. [1190] لیکن رحمت در رسید و بدحال نشد. [1191] و این کنایه است از شدت عداوت ایشان. [1192] مترجم گوید: ظاهر نزدیک بنده آن است که معنی آیت است عقوبتِ ثابت، چیست آن عقوبتِ ثابت و هر چیز مطلع ساخت تو را که چیست آن عقوبتِ ثابت، بعد از آن چند عقوبتِ گذشته را بیان فرمود. [1193] مترجم گوید: عادت سیاف آن است که دست راست اسیر را به دست چب خود بگیرد و شمشیر به گردن او حواله کند، لهذا به این اسلوب گفته شد. [1194] یعنی عقوبت ما را. [1195] یعنی گفتند: ﴿وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٢﴾ [1196] یعنی جبرئیل÷. [1197] یعنی از منی. [1198] یعنی به رؤسای کفار. [1199] و این پنج بت بودند. [1200] مترجم گوید: روزی که آن حضرتجنماز صبح بیرون مکه میخواندند، جماعتی از جن آن را استماع کردند و ایمان آوردند، خدای تعالی از ایمان ایشان و گفتگوی ایشان با قوم خود درین سوره خبر داد تا قوله: ﴿وَأَلَّوِ ٱسۡتَقَٰمُواْ﴾والله اعلم. [1201] اشارت است به آنکه در جاهلیت چون به جایی فرود میآمدند، میگفتند: «أعوذ بسید هذا الوادی من سفهاء قومه». [1202] یعنی پیغامبر نفرستد. [1203] یعنی برای شنیدن کلام ملائکه. [1204] یعنی ارزانی میشد و قحط نمیآمد. [1205] یعنی محمدج. [1206] یعنی از حرص بر استماع قرآن. [1207] یعنی تا تبلیغ در خارج متحقق گردد، زیرا که آن علم است، والله اعلم. [1208] مترجم گوید: در ابتدای اسلام، خدای تعالی قیام لیل بر آن حضرتجو بر مسلمانان مؤکد گردانید و چون این معنی برایشان نهایت دشوار آمد، بعد یک سال رخصت نازل فرمود. ﴿إِنَّ رَبَّكَ يَعۡلَمُ﴾إلى آخر السورۀ تا هرکه خواهد قیام کند و هرکه خواهد نکند و هر قدر که خواهد بخواند، والله اعلم. [1209] یعنی به سبب هیبت وحی. [1210] یعنی اگر شبها نکنی گناه نباشد، والله اعلم. [1211] یعنی دعوت کفار به اسلام. [1212] یعنی مواظبت نمیتوانید کرد. [1213] یعنی صرف مال کنید در جهاد به توقع ثواب آخرت، والله اعلم. [1214] مترجم گوید: این آیت بعد یک سال نازل شد و آن حضرتجدر همین سوره لاحق کردند، به جهت مناسبت ولهذا با سائر سور در اسلوب نمیماند، والله اعلم. [1215] یعنی از هیبت وحی. [1216] یعنی هدیه بردن به رئیسی تاوی زیاده از قیمت هدیه رعایت کند، از اخلاق رذیله است. [1217] مترجم گوید: این تصویر است حال کافر را که خدای تعالی او را نعمتها داده باشد و او مصرّ باشد بر «کَفَرَ و عَبَسَ و بَسَرَ ثُمّ اَدْبَرَ واستَکْبَرَ» تصویر حال تأمل و تردداست، والله اعلم. [1218] مترجم گوید: این آیت اشارت است به شبهه کفار در عدد تسعه عشر. آن حضرتجآن را در همین سوره لاحق فرمودند به جهت مناسبت و لهذا با سائر سور نمیماند در اسلوب، والله اعلم. [1219] یعنی میگویند باید که کتاب بر هریک نازل شود. [1220] که آدمی البته مبعوث خواهد شد. [1221] یعنی آمدنی است. [1222] مثل صدقۀ جاریه و علم باقی. [1223] مترجم گوید: چون جبرئیل پیش آن حضرتجوحی آوردی، آن حضرتجبه حفظ آن اهتمام تمام فرمودی و هم به حضور جبرئیل قبل انقضای وحی، تکرار نمودی، تا از خاطر مبارک نرود. خدای تعالی به این معنی اشارت فرمود. [1224] مترجم گوید: ظاهر نزدیک بنده آن است که معنای آیت چنین باشد: هرآئینه وعده لازم است بر ما جمع کردن قرآن در مصاحف وحفظ وقرآئت آن عصراً بعد عصرٍ و ایضاح به تفسیر معانی آن خدای تعالی بر دست شیخینبجمع آن کرده در هر زمانی قاریان را توفیق داد که حافظ شوند، به تجوید بخوانند و در هر زمانی مفسران را توفیق داد که در تفسیر آن سعی نمایند، والله اعلم. [1225] یعنی در پای حرکت نماند. [1226] یعنی منی مرد و منی زن و خون حیض از حالی به حالی میگردانیدیمش. [1227] مراد میدارم از کافور چشمه. [1228] یعنی جدولی از آن هرجاکه خواهند ببرند، والله اعلم. [1229] متحقق گردد آنچه متحقق شدنی است.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿عَمَّ يَتَسَآءَلُونَ ١ عَنِ ٱلنَّبَإِ ٱلۡعَظِيمِ ٢ ٱلَّذِي هُمۡ فِيهِ مُخۡتَلِفُونَ ٣ كَلَّا سَيَعۡلَمُونَ ٤ ثُمَّ كَلَّا سَيَعۡلَمُونَ ٥ أَلَمۡ نَجۡعَلِ ٱلۡأَرۡضَ مِهَٰدٗا ٦ وَٱلۡجِبَالَ أَوۡتَادٗا ٧ وَخَلَقۡنَٰكُمۡ أَزۡوَٰجٗا ٨ وَجَعَلۡنَا نَوۡمَكُمۡ سُبَاتٗا ٩ وَجَعَلۡنَا ٱلَّيۡلَ لِبَاسٗا ١٠ وَجَعَلۡنَا ٱلنَّهَارَ مَعَاشٗا ١١ وَبَنَيۡنَا فَوۡقَكُمۡ سَبۡعٗا شِدَادٗا ١٢ وَجَعَلۡنَا سِرَاجٗا وَهَّاجٗا ١٣ وَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلۡمُعۡصِرَٰتِ مَآءٗ ثَجَّاجٗا ١٤ لِّنُخۡرِجَ بِهِۦ حَبّٗا وَنَبَاتٗا ١٥ وَجَنَّٰتٍ أَلۡفَافًا ١٦ إِنَّ يَوۡمَ ٱلۡفَصۡلِ كَانَ مِيقَٰتٗا ١٧ يَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِ فَتَأۡتُونَ أَفۡوَاجٗا ١٨ وَفُتِحَتِ ٱلسَّمَآءُ فَكَانَتۡ أَبۡوَٰبٗا ١٩ وَسُيِّرَتِ ٱلۡجِبَالُ فَكَانَتۡ سَرَابًا ٢٠ إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتۡ مِرۡصَادٗا ٢١ لِّلطَّٰغِينَ مََٔابٗا ٢٢ لَّٰبِثِينَ فِيهَآ أَحۡقَابٗا ٢٣ لَّا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرۡدٗا وَلَا شَرَابًا ٢٤ إِلَّا حَمِيمٗا وَغَسَّاقٗا ٢٥ جَزَآءٗ وِفَاقًا ٢٦ إِنَّهُمۡ كَانُواْ لَا يَرۡجُونَ حِسَابٗا ٢٧ وَكَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا كِذَّابٗا ٢٨ وَكُلَّ شَيۡءٍ أَحۡصَيۡنَٰهُ كِتَٰبٗا ٢٩ فَذُوقُواْ فَلَن نَّزِيدَكُمۡ إِلَّا عَذَابًا ٣٠﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
از چه چیز کافران با یکدیگر سؤال مىکنند؟. ﴿1﴾[آرى سؤال مىکنند.] از خبرى بزرگ. ﴿2﴾که ایشان در آن اختلاف دارند [1230]. ﴿3﴾نى! نى! خواهند دانست. ﴿4﴾باز میگوییم: نى! نى! خواهند دانست. ﴿5﴾آیا نساختهایم زمین را فرشى؟. ﴿6﴾و نساختهایم کوهها را میخها؟. ﴿7﴾و آفریدیم شما را نر و ماده. ﴿8﴾و ساختیم خواب شما را راحتى. ﴿9﴾و ساختیم شب را پرده. ﴿10﴾و ساختیم روز را وقت طلب معیشت. ﴿11﴾و بنا کردیم بالاى شما هفت آسمان محکم. ﴿12﴾و آفریدیم چراغى درخشنده [1231]. ﴿13﴾و فرود آوردیم از ابرها آب ریزان. ﴿14﴾تا برآریم به سبب آن آب، دانه و گیاه را. ﴿15﴾و بوستانهاى درهم پیچیده. ﴿16﴾هرآیینه روز فیصل کردن هست، وقت معین. ﴿17﴾روزی که دمیده شود در صور، پس بیایید گروه گروه شده. ﴿18﴾و شکافته شود آسمان، پس باشد دروازه دروازه. ﴿19﴾و روان گرده آید کوهها را، پس باشند مانند سراب. ﴿20﴾هرآیینه دوزخ است انتظار کننده. ﴿21﴾سرکشان را هست مرجع ایشان را. ﴿22﴾در آیند به دوزخ اقامت کنندگانند در آنجا مدتهاى دراز. ﴿23﴾نچشند آنجا خنکى را و نه هیچ آشامیدنى را. ﴿24﴾مگر آب گرم را و زرد آب را. ﴿25﴾جزا داده شدند، جزاى موافق. ﴿26﴾هرآیینه ایشان توقع نمىداشتند حساب را. ﴿27﴾و تکذیب میکردند آیات ما را به دروغ داشتن. ﴿28﴾و هر چیزی را ضبط کردیم به طریق نوشتن. ﴿29﴾پس بچشید، پس زیاده نخواهیم داد شما را مگر عقوبت. ﴿30﴾
﴿إِنَّ لِلۡمُتَّقِينَ مَفَازًا ٣١ حَدَآئِقَ وَأَعۡنَٰبٗا ٣٢ وَكَوَاعِبَ أَتۡرَابٗا ٣٣ وَكَأۡسٗا دِهَاقٗا ٣٤ لَّا يَسۡمَعُونَ فِيهَا لَغۡوٗا وَلَا كِذَّٰبٗا ٣٥ جَزَآءٗ مِّن رَّبِّكَ عَطَآءً حِسَابٗا ٣٦ رَّبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا ٱلرَّحۡمَٰنِۖ لَا يَمۡلِكُونَ مِنۡهُ خِطَابٗا ٣٧ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلرُّوحُ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ صَفّٗاۖ لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَقَالَ صَوَابٗا ٣٨ ذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمُ ٱلۡحَقُّۖ فَمَن شَآءَ ٱتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ مََٔابًا ٣٩ إِنَّآ أَنذَرۡنَٰكُمۡ عَذَابٗا قَرِيبٗا يَوۡمَ يَنظُرُ ٱلۡمَرۡءُ مَا قَدَّمَتۡ يَدَاهُ وَيَقُولُ ٱلۡكَافِرُ يَٰلَيۡتَنِي كُنتُ تُرَٰبَۢا ٤٠﴾
هرآیینه متقیان را مطلبیابى باشد. ﴿31﴾بوستانها باشد و درختان انگور باشد. ﴿32﴾و زنان دوشیزه هم عمر با یکدگر باشند. ﴿33﴾و پیاله به شراب پر کرده باشد. ﴿34﴾نشنوند آنجا سخن بیهوده را و نه دروغ شمردن را ﴿35﴾جزا داده شد، عطا نموده شد، حساب کرده شد از جانب پروردگار تو. ﴿36﴾پروردگار آسمانها و زمین و آنچه ما بین اینهاست، خداى بخشاینده، نتواند از هیبت وى سخن گفتن. ﴿37﴾روزی که بایستد فرشتۀ روح نام و سایر فرشتگان نیز صف زده، سخن نگویند: حاضران محشر مگر کسی که دستورى داده باشد او را خدا و گفته باشد سخن درست [1232]. ﴿38﴾این روز متحقق است، پس هر که خواهد بگیرد به سوى پروردگار خود مرجع. ﴿39﴾هرآیینه ما ترسانیدیم شما را از عذاب نزدیک آینده، روزی که ببیند آدمى آنچه پیش فرستاده بود دو دست وى و بگوید کافر: اى کاش من خاک بودمى! . ﴿40﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلنَّٰزِعَٰتِ غَرۡقٗا ١ وَٱلنَّٰشِطَٰتِ نَشۡطٗا ٢ وَٱلسَّٰبِحَٰتِ سَبۡحٗا ٣ فَٱلسَّٰبِقَٰتِ سَبۡقٗا ٤ فَٱلۡمُدَبِّرَٰتِ أَمۡرٗا ٥ يَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلرَّاجِفَةُ ٦ تَتۡبَعُهَا ٱلرَّادِفَةُ ٧ قُلُوبٞ يَوۡمَئِذٖ وَاجِفَةٌ ٨ أَبۡصَٰرُهَا خَٰشِعَةٞ ٩ يَقُولُونَ أَءِنَّا لَمَرۡدُودُونَ فِي ٱلۡحَافِرَةِ ١٠ أَءِذَا كُنَّا عِظَٰمٗا نَّخِرَةٗ ١١ قَالُواْ تِلۡكَ إِذٗا كَرَّةٌ خَاسِرَةٞ ١٢ فَإِنَّمَا هِيَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣ فَإِذَا هُم بِٱلسَّاهِرَةِ ١٤ هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ مُوسَىٰٓ ١٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به جماعات فرشتگان که نزع میکنند به وجه سختى! [1233]. ﴿1﴾و قسم به جماعات فرشتگان که بیرون مىآرند بیرون آوردنی! [1234]. ﴿2﴾و قسم به فرشتگان که شنا مىکنند، شنا کردنى! [1235]. ﴿3﴾پس قسم به فرشتگان که سبقت مىکنند، سبقت کردنى! [1236]. ﴿4﴾پس قسم به جماعات فرشتگان که تدبیر میکنند هر کاری را! آنچه گفته مىشود بودنی است. ﴿5﴾روزی که بجنبد جنبنده. ﴿6﴾از پس وى درآید از پس درآینده [1237]. ﴿7﴾دلها آن روز ترسان باشند. ﴿8﴾بر دیدههاى آن جماعت خوارى هویدا باشد. ﴿9﴾میگویند [کافران]: آیا بازگردانیده شویم به حالت نخستین؟. ﴿10﴾آیا چون شویم استخوانهاى بوسیده باز زنده شویم؟. ﴿11﴾گفتند: آن رجوع آنگاه رجوع زیان دهنده باشد. ﴿12﴾پس جز این نیست که آن واقعه یک آواز تند است. ﴿13﴾پس ناگهان ایشان به روى زمین آمده باشند. ﴿14﴾آیا آماده است پیش تو خبر موسى؟. ﴿15﴾
﴿ إِذۡ نَادَىٰهُ رَبُّهُۥ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوًى ١٦ ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ١٧ فَقُلۡ هَل لَّكَ إِلَىٰٓ أَن تَزَكَّىٰ ١٨ وَأَهۡدِيَكَ إِلَىٰ رَبِّكَ فَتَخۡشَىٰ ١٩ فَأَرَىٰهُ ٱلۡأٓيَةَ ٱلۡكُبۡرَىٰ ٢٠ فَكَذَّبَ وَعَصَىٰ ٢١ ثُمَّ أَدۡبَرَ يَسۡعَىٰ ٢٢ فَحَشَرَ فَنَادَىٰ ٢٣ فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّكُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٢٤ فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَكَالَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَٱلۡأُولَىٰٓ ٢٥ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبۡرَةٗ لِّمَن يَخۡشَىٰٓ ٢٦ءَأَنتُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَىٰهَا ٢٧ رَفَعَ سَمۡكَهَا فَسَوَّىٰهَا ٢٨ وَأَغۡطَشَ لَيۡلَهَا وَأَخۡرَجَ ضُحَىٰهَا ٢٩ وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ دَحَىٰهَآ ٣٠ أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا ٣١ وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا ٣٢ مَتَٰعٗا لَّكُمۡ وَ لِأَنۡعَٰمِكُمۡ ٣٣ فَإِذَا جَآءَتِ ٱلطَّآمَّةُ ٱلۡكُبۡرَىٰ ٣٤ يَوۡمَ يَتَذَكَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ ٣٥ وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِيمُ لِمَن يَرَىٰ ٣٦ فَأَمَّا مَن طَغَىٰ ٣٧ وَءَاثَرَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا ٣٨ فَإِنَّ ٱلۡجَحِيمَ هِيَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٣٩ وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ ٤٠ فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِيَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٤١ يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَيَّانَ مُرۡسَىٰهَا ٤٢ فِيمَ أَنتَ مِن ذِكۡرَىٰهَآ ٤٣ إِلَىٰ رَبِّكَ مُنتَهَىٰهَآ ٤٤ إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن يَخۡشَىٰهَا ٤٥ كَأَنَّهُمۡ يَوۡمَ يَرَوۡنَهَا لَمۡ يَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا عَشِيَّةً أَوۡ ضُحَىٰهَا ٤٦﴾
چون آواز دادش پروردگار او به وادىِ پاک طوى نام. ﴿16﴾که برو به سوى فرعون، هرآیینه وى از حد گذشته است. ﴿17﴾پس بگو: که هیچ میل است تو را به آنکه پاکیزه شوى؟. ﴿18﴾و راه بنمایم تو را به سوى پروردگار تو، پس بترسى؟. ﴿19﴾پس بنمود فرعون آن معجزۀ بزرگ را [1238]. ﴿20﴾پس دروغ داشت و نافرمانى کرد. ﴿21﴾پس از آن مجلس بازگشت تدبیرکنان. ﴿22﴾پس جمع کرد قوم خود را، پس آواز داد. ﴿23﴾پس گفت: من پروردگار بزرگوار شمایم! . ﴿24﴾پس گرفتار کرد او را خدا به عذاب آخرت و دنیا. ﴿25﴾هرآیینه در این خبر، پندى هست براى هر که بترسد. ﴿26﴾آیا شما محکمترید در آفرینش یا آسمان؟ خدا بنا کرد آن آسمان را. ﴿27﴾بلند ساخت ارتفاع او را، پس درست ساخت آن را. ﴿28﴾و تاریک کرد شب او را و ظهور آورد روشنىِ روز او را. ﴿29﴾و زمین را بعد از آفریدن آسمان همواره کرد [1239]. ﴿30﴾بیرون آورد از زمین آب او را و چراگاه او را﴿31﴾و کوهها را استوار نمود. ﴿32﴾از براى منفعت شما و چهارپایان شما. ﴿33﴾پس وقتى که بیاید قیامت. ﴿34﴾روزى که یاد کند آدمى آنچه عمل کرده بود. ﴿35﴾و ظاهر کرده شود دوزخ براى هر که دیدنش خواهد. [ثواب یا عقاب متحقق گردد] . ﴿36﴾اما کسی که از حد درگذشته باشد. ﴿37﴾و برگزیده باشد زندگانى این جهانى را. ﴿38﴾پس هرآیینه دوزخ همان است جاى او. ﴿39﴾و اما کسی که ترسیده باشد از ایستادن به حضور پروردگار خویش و بازداشته باشد نفس را از شهوت. ﴿40﴾پس هرآیینه بهشت همان است جاى او. ﴿41﴾مىپرسند تو را از قیامت کى باشد متحقق آن؟. ﴿42﴾در چه منزلتى تو از علم آن؟. ﴿43﴾به سوى پروردگار تو است منتهى علم آن. ﴿44﴾جز این نیست که تو ترسانندهای کسى را که بترسد از وى. ﴿45﴾روزی که ببینند آن را، چنانستی که ایشان درنگ نکرده بودند به دنیا، مگر به یک وقت شام یا یک وقت صبحى که پیش از آن بود. ﴿46﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ عَبَسَ وَتَوَلَّىٰٓ ١ أَن جَآءَهُ ٱلۡأَعۡمَىٰ ٢ وَمَا يُدۡرِيكَ لَعَلَّهُۥ يَزَّكَّىٰٓ ٣ أَوۡ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ ٱلذِّكۡرَىٰٓ ٤ أَمَّا مَنِ ٱسۡتَغۡنَىٰ ٥ فَأَنتَ لَهُۥ تَصَدَّىٰ ٦ وَمَا عَلَيۡكَ أَلَّا يَزَّكَّىٰ ٧ وَأَمَّا مَن جَآءَكَ يَسۡعَىٰ ٨ وَهُوَ يَخۡشَىٰ ٩ فَأَنتَ عَنۡهُ تَلَهَّىٰ ١٠ كَلَّآ إِنَّهَا تَذۡكِرَةٞ ١١ فَمَن شَآءَ ذَكَرَهُۥ ١٢ فِي صُحُفٖ مُّكَرَّمَةٖ ١٣ مَّرۡفُوعَةٖ مُّطَهَّرَةِۢ ١٤ بِأَيۡدِي سَفَرَةٖ ١٥ كِرَامِۢ بَرَرَةٖ ١٦ قُتِلَ ٱلۡإِنسَٰنُ مَآ أَكۡفَرَهُۥ ١٧ مِنۡ أَيِّ شَيۡءٍ خَلَقَهُۥ ١٨ مِن نُّطۡفَةٍ خَلَقَهُۥ فَقَدَّرَهُۥ ١٩ ثُمَّ ٱلسَّبِيلَ يَسَّرَهُۥ ٢٠ ثُمَّ أَمَاتَهُۥ فَأَقۡبَرَهُۥ ٢١ ثُمَّ إِذَا شَآءَ أَنشَرَهُۥ ٢٢ كَلَّا لَمَّا يَقۡضِ مَآ أَمَرَهُۥ ٢٣ فَلۡيَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ إِلَىٰ طَعَامِهِۦٓ ٢٤ أَنَّا صَبَبۡنَا ٱلۡمَآءَ صَبّٗا ٢٥ ثُمَّ شَقَقۡنَا ٱلۡأَرۡضَ شَقّٗا ٢٦ فَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا حَبّٗا ٢٧ وَعِنَبٗا وَقَضۡبٗا ٢٨ وَزَيۡتُونٗا وَنَخۡلٗا ٢٩ وَحَدَآئِقَ غُلۡبٗا ٣٠ وَفَٰكِهَةٗ وَأَبّٗا ٣١ مَّتَٰعٗا لَّكُمۡ وَلِأَنۡعَٰمِكُمۡ ٣٢ فَإِذَا جَآءَتِ ٱلصَّآخَّةُ ٣٣ يَوۡمَ يَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِيهِ ٣٤ وَأُمِّهِۦ وَأَبِيهِ ٣٥ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِيهِ ٣٦ لِكُلِّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُمۡ يَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ يُغۡنِيهِ ٣٧ وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ مُّسۡفِرَةٞ ٣٨ ضَاحِكَةٞ مُّسۡتَبۡشِرَةٞ ٣٩ وَوُجُوهٞ يَوۡمَئِذٍ عَلَيۡهَا غَبَرَةٞ ٤٠ تَرۡهَقُهَا قَتَرَةٌ ٤١ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَفَرَةُ ٱلۡفَجَرَةُ ٤٢﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
روى ترش کرد و اعراض نمود! . ﴿1﴾به سبب آنکه بیامد پیش او نابینا [1240]. ﴿2﴾و چه چیز خبردار کرد تو را، شاید وى پاک مىشد. ﴿3﴾یا پند مىشنید، پس نفع میدادش آن پند شنیدن. ﴿4﴾اما کسی که توانگر است. ﴿5﴾پس تو به سوى او اقبال میکنى. ﴿6﴾و زیان نیست بر تو در آنکه پاک نشود. ﴿7﴾و اما کسی که بیامد پیش تو شتابان. ﴿8﴾از خداى خود ترسان.﴿9﴾پس تو از وى غفلت میکنى. ﴿10﴾نى! نى! هرآیینه این آیات قرآن پند است. ﴿11﴾پس هر که خواهد یاد کند قرآن را. ﴿12﴾هرآیینه قرآن ثبت است در نامههاى گرامى.﴿13﴾بلند قدر پاک کرده شده. ﴿14﴾به دستهای نویسندگان. ﴿15﴾بزرک منش نیکوکردار [1241]. ﴿16﴾لعنت کرده شده آدمى را! چه ناسپاسدار است! . ﴿17﴾از چه چیز آفریدش. ﴿18﴾از نطفۀ منى آفریدش، پس اندازه معین کردش. ﴿19﴾باز راه برآمد، آسان نمودش. ﴿20﴾باز بمیراندش، پس در گور کردش.﴿21﴾باز وقتى که خواست، زنده ساختش. ﴿22﴾نى! نى! به عمل نیاورد آنچه فرمودش. ﴿23﴾پس باید که در نگرد آدمى به سوى طعام خود. ﴿24﴾به سوى آنکه ما ریختیم آب را ریختنى.﴿25﴾باز شکافتیم زمین را شکافتنى. ﴿26﴾پس رویانیدیم در آن دانه را. ﴿27﴾و انگور و سبزیها را. ﴿28﴾و زیتون را و درخت خرما را. ﴿29﴾و باغها را که درختان بسیار دارد. ﴿30﴾و میوه را و علف دواب را. ﴿31﴾براى منفعت شما و چهارپایان شما. ﴿32﴾پس وقتى که بیاید آواز سخت. ﴿33﴾روزى که بگریزد مرد از برادر خود. ﴿34﴾و از مادر خود و از پدر خود. ﴿35﴾و از زن خود و از فرزندان خود. ﴿36﴾هر مردى را از ایشان آن روز شغلی است که کفایت میکندش. ﴿37﴾یک پاره روها آن روز روشن باشند. ﴿38﴾خندان و شادمان باشند. ﴿39﴾و یک پاره روها آن روز بر آن غبار باشد. ﴿40﴾غالب آید بر وى تاریکى. ﴿41﴾این جماعت، ایشانند کافرانِ بدکاران. ﴿42﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ إِذَا ٱلشَّمۡسُ كُوِّرَتۡ ١ وَإِذَا ٱلنُّجُومُ ٱنكَدَرَتۡ ٢ وَإِذَا ٱلۡجِبَالُ سُيِّرَتۡ ٣ وَإِذَا ٱلۡعِشَارُ عُطِّلَتۡ ٤ وَإِذَا ٱلۡوُحُوشُ حُشِرَتۡ ٥ وَإِذَا ٱلۡبِحَارُ سُجِّرَتۡ ٦ وَإِذَا ٱلنُّفُوسُ زُوِّجَتۡ ٧ وَإِذَا ٱلۡمَوۡءُۥدَةُ سُئِلَتۡ ٨ بِأَيِّ ذَنۢبٖ قُتِلَتۡ ٩ وَإِذَا ٱلصُّحُفُ نُشِرَتۡ ١٠ وَإِذَا ٱلسَّمَآءُ كُشِطَتۡ ١١ وَإِذَا ٱلۡجَحِيمُ سُعِّرَتۡ ١٢ وَإِذَا ٱلۡجَنَّةُ أُزۡلِفَتۡ ١٣ عَلِمَتۡ نَفۡسٞ مَّآ أَحۡضَرَتۡ ١٤ فَلَآ أُقۡسِمُ بِٱلۡخُنَّسِ ١٥ ٱلۡجَوَارِ ٱلۡكُنَّسِ ١٦ وَٱلَّيۡلِ إِذَا عَسۡعَسَ ١٧ وَٱلصُّبۡحِ إِذَا تَنَفَّسَ ١٨ إِنَّهُۥ لَقَوۡلُ رَسُولٖ كَرِيمٖ ١٩ ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي ٱلۡعَرۡشِ مَكِينٖ ٢٠ مُّطَاعٖ ثَمَّ أَمِينٖ ٢١ وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجۡنُونٖ ٢٢ وَلَقَدۡ رَءَاهُ بِٱلۡأُفُقِ ٱلۡمُبِينِ ٢٣ وَمَا هُوَ عَلَى ٱلۡغَيۡبِ بِضَنِينٖ ٢٤ وَمَا هُوَ بِقَوۡلِ شَيۡطَٰنٖ رَّجِيمٖ ٢٥ فَأَيۡنَ تَذۡهَبُونَ ٢٦ إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ ٢٧ لِمَن شَآءَ مِنكُمۡ أَن يَسۡتَقِيمَ ٢٨ وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢٩﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
وقتى که آفتاب پیچیده شود. ﴿1﴾و وقتى که ستارهها تیره شوند. ﴿2﴾و وقتى که کوهها روان کرده شوند. ﴿3﴾و وقتى که ماده شتران باربردار معطل گذاشته شود. ﴿4﴾و وقتى که جانوران وحشى را جمع کرده شود. ﴿5﴾و وقتى که دریاها را مثل آتش افروخته شود. ﴿6﴾و وقتى که ارواح را با اجساد جمع کرده شود. ﴿7﴾و وقتى که دخترى را که زنده در گور کرده بودند، پرسیده شود. ﴿8﴾به کدام گناه کشته شد؟. ﴿9﴾و وقتى که نامههاى اعمال را گشاده شود. ﴿10﴾و وقتى که آسمان را پوست برکنده شود [1242]. ﴿11﴾و وقتى که دوزخ را برافروخته شود. ﴿12﴾و وقتى که بهشت را نزدیک ساخته شود. ﴿13﴾بداند هر شخصى آنچه حاضر ساخته است. ﴿14﴾پس قسم میخورم به ستارههاى بازگرونده! . ﴿15﴾سیر نمایندۀ غایب شونده [1243]. ﴿16﴾و قسم به شب چون بازگردد! . ﴿17﴾و قسم به صبح چون بدمد! . ﴿18﴾هرآیینه قرآن گفتار فرشتهای است گرامى قدر. ﴿19﴾صاحب توانایى با وقار نزدیک خداوند عرش. ﴿20﴾فرمانبردارى کرده شده در ملکوت آسمان متصف به امانت. ﴿21﴾و نیست این یار شما دیوانه. ﴿22﴾و هرآیینه یار شما دیده بود آن فرشته را به کرانۀ ظاهر آسمان. ﴿23﴾و نیست یار شما بر علم پنهان بخل کننده. ﴿24﴾و نیست قرآن گفتار شیطان رانده شده. ﴿25﴾پس کجا میروید؟. ﴿26﴾نیست قرآن مگر پند، عالمها ر.ا ﴿27﴾براى هر که از زمرۀ شما بخواهد که راستکردار شود. ﴿28﴾و نمىخواهید مگر وقتى که بخواهد خدا پروردگار عالمها. ﴿29﴾.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ إِذَا ٱلسَّمَآءُ ٱنفَطَرَتۡ ١ وَإِذَا ٱلۡكَوَاكِبُ ٱنتَثَرَتۡ ٢ وَإِذَا ٱلۡبِحَارُ فُجِّرَتۡ ٣ وَإِذَا ٱلۡقُبُورُ بُعۡثِرَتۡ ٤ عَلِمَتۡ نَفۡسٞ مَّا قَدَّمَتۡ وَأَخَّرَتۡ ٥ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ٱلۡكَرِيمِ ٦ ٱلَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّىٰكَ فَعَدَلَكَ ٧ فِيٓ أَيِّ صُورَةٖ مَّا شَآءَ رَكَّبَكَ ٨ كَلَّا بَلۡ تُكَذِّبُونَ بِٱلدِّينِ ٩ وَإِنَّ عَلَيۡكُمۡ َحَٰفِظِينَ ١٠ كِرَامٗا كَٰتِبِينَ ١١ يَعۡلَمُونَ مَا تَفۡعَلُونَ ١٢ إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ لَفِي نَعِيمٖ ١٣ وَإِنَّ ٱلۡفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٖ ١٤ يَصۡلَوۡنَهَا يَوۡمَ ٱلدِّينِ ١٥ وَمَا هُمۡ عَنۡهَا بِغَآئِبِينَ ١٦ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا يَوۡمُ ٱلدِّينِ ١٧ ثُمَّ مَآ أَدۡرَىٰكَ مَا يَوۡمُ ٱلدِّينِ ١٨ يَوۡمَ لَا تَمۡلِكُ نَفۡسٞ لِّنَفۡسٖ شَيۡٔٗاۖ وَٱلۡأَمۡرُ يَوۡمَئِذٖ لِّلَّهِ ١٩﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
وقتى که آسمان شکافته شود. ﴿1﴾و وقتى که ستارگان از هم بریزد. ﴿2﴾و وقتى که دریاها روان کرده شود به نهایت شدّت. ﴿3﴾و وقتى که گورها کافته شود. ﴿4﴾بداند هر نفسى آنچه پیش فرستاده بود و آنچه از پس فروگذاشته بود. ﴿5﴾اى آدمى! چه چیز فریفت تو را به پروردگار بزرگوار تو؟. ﴿6﴾آن خداى که بیافرید تو را، پس درست اندام کرد تو را، پس معتدل قامت کرد تو را. ﴿7﴾در صورتى که خواست ترکیب داد تو را. ﴿8﴾نى! نى! بلکه دروغ مىشمرید جزاى اعمال را. ﴿9﴾و هرآیینه بر شما گماشته شدهاند نگاهبان را. ﴿10﴾گرامى قدر نویسندگان. ﴿11﴾میدانند آنچه مىکنید. ﴿12﴾هرآیینه نیکوکاران در نعمت باشند. ﴿13﴾و هرآیینه گناهکاران در دوزخ باشند. ﴿14﴾درآیند به دوزخ، روز جزای اعمال. ﴿15﴾و نباشند از آنجا غایب شده. ﴿16﴾و چه چیز مطلع ساخت تو را ای آدمى که چیست روز جزا؟!. ﴿17﴾باز میگوییم چه چیز مطلع ساخت تو را که چیست روز جزا؟!. ﴿18﴾روزی است که نتواند هیچکس براى هیچکس هیچ فایده رسانیدن و فرمان آن روز، خداى را باشد. ﴿19﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَيۡلٞ لِّلۡمُطَفِّفِينَ ١ ٱلَّذِينَ إِذَا ٱكۡتَالُواْ عَلَى ٱلنَّاسِ يَسۡتَوۡفُونَ ٢ وَإِذَا كَالُوهُمۡ أَو وَّزَنُوهُمۡ يُخۡسِرُونَ ٣ أَلَا يَظُنُّ أُوْلَٰٓئِكَ أَنَّهُم مَّبۡعُوثُونَ ٤ لِيَوۡمٍ عَظِيمٖ ٥ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلنَّاسُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٦﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
واى حقوقِ مردم کاهندگان را! . ﴿1﴾آنانکه چون براى خود پیمایند، بر مردمان به سختیِ تمام گیرند. ﴿2﴾و چون خواهند که پیموده بدهند ایشان را یا سنجیده بدهند ایشان را زیان رسانند. ﴿3﴾آیا نمیدانند آن جماعت که ایشان برانگیخته خواهند شد؟. ﴿4﴾در روزى بزرگ. ﴿5﴾روزی که ایستاده شوند مردمان پیش پروردگار عالمها. ﴿6﴾
﴿ كَلَّآ إِنَّ كِتَٰبَ ٱلۡفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٖ ٧ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا سِجِّينٞ ٨ كِتَٰبٞ مَّرۡقُومٞ ٩ وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ ١٠ ٱلَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوۡمِ ٱلدِّينِ ١١ وَمَا يُكَذِّبُ بِهِۦٓ إِلَّا كُلُّ مُعۡتَدٍ أَثِيمٍ ١٢ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِ ءَايَٰتُنَا قَالَ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٣ كَلَّاۖ بَلۡۜ رَانَ عَلَىٰ قُلُوبِهِم مَّا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ١٤ كَلَّآ إِنَّهُمۡ عَن رَّبِّهِمۡ يَوۡمَئِذٖ لَّمَحۡجُوبُونَ ١٥ ثُمَّ إِنَّهُمۡ لَصَالُواْ ٱلۡجَحِيمِ ١٦ ثُمَّ يُقَالُ هَٰذَا ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ ١٧ كَلَّآ إِنَّ كِتَٰبَ ٱلۡأَبۡرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ ١٨ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا عِلِّيُّونَ ١٩ كِتَٰبٞ مَّرۡقُومٞ ٢٠ يَشۡهَدُهُ ٱلۡمُقَرَّبُونَ ٢١ إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ٢٢ عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ يَنظُرُونَ ٢٣ تَعۡرِفُ فِي وُجُوهِهِمۡ نَضۡرَةَ ٱلنَّعِيمِ ٢٤ يُسۡقَوۡنَ مِن رَّحِيقٖ مَّخۡتُومٍ ٢٥ خِتَٰمُهُۥ مِسۡكٞۚ وَفِي ذَٰلِكَ فَلۡيَتَنَافَسِ ٱلۡمُتَنَٰفِسُونَ ٢٦ وَمِزَاجُهُۥ مِن تَسۡنِيمٍ ٢٧ عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا ٱلۡمُقَرَّبُونَ ٢٨ إِنَّ ٱلَّذِينَ أَجۡرَمُواْ كَانُواْ مِنَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يَضۡحَكُونَ ٢٩ وَإِذَا مَرُّواْ بِهِمۡ يَتَغَامَزُونَ ٣٠ وَإِذَا ٱنقَلَبُوٓاْ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِمُ ٱنقَلَبُواْ فَكِهِينَ ٣١ وَإِذَا رَأَوۡهُمۡ قَالُوٓاْ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَضَآلُّونَ ٣٢ وَمَآ أُرۡسِلُواْ عَلَيۡهِمۡ حَٰفِظِينَ ٣٣ فَٱلۡيَوۡمَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنَ ٱلۡكُفَّارِ يَضۡحَكُونَ ٣٤ عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ يَنظُرُونَ ٣٥ هَلۡ ثُوِّبَ ٱلۡكُفَّارُ مَا كَانُواْ يَفۡعَلُونَ ٣٦﴾
حقاً هرآیینه نامۀ اعمال گناهکاران داخل شود در سجین. ﴿7﴾و چه چیز مطلع ساخت تو را که چیست سجین؟. ﴿8﴾کتابى است نوشته شده. ﴿9﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿10﴾آنانکه به دروغ نسبت میکند روز جزا را. ﴿11﴾و دروغ نمىشمرد آن را، مگر هر ستمکار گناهکار. ﴿12﴾چون خوانده شود بر وى آیات ما گوید: افسانههاى پیشینیان است. ﴿13﴾نى! نى! بلکه زنگ بسته است بر دل ایشان آنچه میکردند. ﴿14﴾نى! نى! هرآیینه ایشان از دیدار پروردگار خویش آن روز محجوب باشند. ﴿15﴾باز هرآیینه ایشان در آیندگان دوزخ باشند. ﴿16﴾باز گفته شود ایشان را این است آنچه شما آن را دروغ مىشمردید. ﴿17﴾حقاً هرآیینه نامۀ اعمال نیکوکاران داخل شود در علّیین. ﴿18﴾و چه چیز مطلع ساخت تو را که چیست علّیون. ﴿19﴾کتابى است نوشته شده. ﴿20﴾که حاضر شوند نزدیک آن نزدیک کردگان خدا. ﴿21﴾هرآیینه نیکوکاران در نعمت باشند. ﴿22﴾بر تختها نشسته نظر مىکنند به هر جانب ﴿23﴾بشناسى در روى ایشان تازگى نعمت. ﴿24﴾نوشانیده شود ایشان را از شراب خالص سر به مهر. ﴿25﴾به جاى موم، مُهر او مشک باشد و به همین شراب پاک باید که رغبت کنند رغبت کنندگان. ﴿26﴾و آمیختنىِ آن از آب تسنیم باشد. ﴿27﴾[مرا و میدارم] چشمهای که مىنوشند از آن نزدیک کردگان خدا. ﴿28﴾هرآیینه گناهکاران با مسلمانان مىخندیدند. ﴿29﴾و چون میگذشتند به مسلمانان، با یکدیگر چشم میزدند حقارت کرده. ﴿30﴾و چون مىگشتند به اهل خانۀ خود، بازمىگشتند شادمان شده. ﴿31﴾و چون میدیدند مسلمانان را، مىگفتند: هرآیینه ایشان گمراهانند. ﴿32﴾و نگاهبانان فرستاده نشده بودند بر سر مسلمانان. ﴿33﴾پس امروز مسلمانان با کافران میخندند. ﴿34﴾بر تختها نشسته نظر مىکنند به هر جانب. ﴿35﴾آیا جزا داده شد کافران را به حسب آنچه میکردند؟. ﴿36﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ إِذَا ٱلسَّمَآءُ ٱنشَقَّتۡ ١ وَأَذِنَتۡ لِرَبِّهَا وَحُقَّتۡ ٢ وَإِذَا ٱلۡأَرۡضُ مُدَّتۡ ٣ وَأَلۡقَتۡ مَا فِيهَا وَتَخَلَّتۡ ٤ وَأَذِنَتۡ لِرَبِّهَا وَحُقَّتۡ ٥ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدۡحٗا فَمُلَٰقِيهِ ٦ فَأَمَّا مَنۡ أُوتِيَ كِتَٰبَهُۥ بِيَمِينِهِۦ ٧ فَسَوۡفَ يُحَاسَبُ حِسَابٗا يَسِيرٗا ٨ وَيَنقَلِبُ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ مَسۡرُورٗا ٩ وَأَمَّا مَنۡ أُوتِيَ كِتَٰبَهُۥ وَرَآءَ ظَهۡرِهِۦ ١٠ فَسَوۡفَ يَدۡعُواْ ثُبُورٗا ١١ وَيَصۡلَىٰ سَعِيرًا ١٢ إِنَّهُۥ كَانَ فِيٓ أَهۡلِهِۦ مَسۡرُورًا ١٣ إِنَّهُۥ ظَنَّ أَن لَّن يَحُورَ ١٤ بَلَىٰٓۚ إِنَّ رَبَّهُۥ كَانَ بِهِۦ بَصِيرٗا ١٥ فَلَآ أُقۡسِمُ بِٱلشَّفَقِ ١٦ وَٱلَّيۡلِ وَمَا وَسَقَ ١٧ وَٱلۡقَمَرِ إِذَا ٱتَّسَقَ ١٨ لَتَرۡكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٖ ١٩ فَمَا لَهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ٢٠ وَإِذَا قُرِئَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقُرۡءَانُ لَا يَسۡجُدُونَۤ۩ ٢١ بَلِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُكَذِّبُونَ ٢٢ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا يُوعُونَ ٢٣ فَبَشِّرۡهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ٢٤ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُمۡ أَجۡرٌ غَيۡرُ مَمۡنُونِۢ ٢٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
وقتى که آسمان بشگافد. ﴿1﴾و گوش کند فرمان پروردگار خود را و آسمان سزاوار گوش کردن است. ﴿2﴾و وقتى که زمین را کشیده شود. ﴿3﴾و برتابد آنچه در آن باشد و خالى شود [1244]. ﴿4﴾و گوش کند فرمان پروردگار خود را و زمین، سزاوار گوش کردن است. ﴿5﴾اى آدمى! هرآیینه تو کار کنندهای تا ملاقات پروردگار خود به کوشش تمام، پس ملاقات خواهى کرد با پروردگار خود. ﴿6﴾اما هرکه داده شد او را نامۀ اعمال او به دست راستش. ﴿7﴾پس با او حساب کرده شود حساب آسان. ﴿8﴾و بازگردد به سوى اهل خانۀ خود شادان شده. ﴿9﴾و اما هر که داده شد او را نامۀ اعمال او از پسِ پشتش. ﴿10﴾پس خواهد یاد کرد هلاک را. ﴿11﴾و خواهد درآمد به دوزخ. ﴿12﴾هرآیینه او بود به دنیا در اهل خانۀ خود شادمان. ﴿13﴾هرآیینه گمان کرده بود که رجوع نکند به سوى خداىِ تعالى. ﴿14﴾آرى! رجوع کردن به تحقیق است. هرآیینه پروردگار او بود به احوال او بینا. ﴿15﴾پس سوگند میخورم به سرخى کنارۀ آسمانِ در اوّل شب! . ﴿16﴾و قسم میخورم به شب و آنچه شب آن را جمع کرده است! . ﴿17﴾و قسم میخورم به ماه چون تمام شود!. ﴿18﴾خواهید رسید به حالى بعدِ حالى. ﴿19﴾پس چیست این کافران را که ایمان نمىآرند؟ [1245]. ﴿20﴾و چون خوانده مىشود بر ایشان قرآن، سجده نمىکنند؟. ﴿21﴾بلکه این کافران دروغ مىشمردند. ﴿22﴾و خدا داناتر است به آنچه در دل خود نگاه مىدارند. ﴿23﴾پس خبر کن ایشان را به عذاب درد دهنده. ﴿24﴾لیکن آنانکه ایمان آوردند و کردارهاى شایسته کردند، ایشان راست مزد بىنهایت. ﴿25﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلسَّمَآءِ ذَاتِ ٱلۡبُرُوجِ ١ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡمَوۡعُودِ ٢ وَشَاهِدٖ وَمَشۡهُودٖ ٣ قُتِلَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡأُخۡدُودِ ٤ ٱلنَّارِ ذَاتِ ٱلۡوَقُودِ ٥ إِذۡ هُمۡ عَلَيۡهَا قُعُودٞ ٦ وَهُمۡ عَلَىٰ مَا يَفۡعَلُونَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ شُهُودٞ ٧ وَمَا نَقَمُواْ مِنۡهُمۡ إِلَّآ أَن يُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ ٨ ٱلَّذِي لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ ٩ إِنَّ ٱلَّذِينَ فَتَنُواْ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ ثُمَّ لَمۡ يَتُوبُواْ فَلَهُمۡ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمۡ عَذَابُ ٱلۡحَرِيقِ ١٠ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُمۡ جَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡكَبِيرُ ١١ إِنَّ بَطۡشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ ١٢ إِنَّهُۥ هُوَ يُبۡدِئُ وَيُعِيدُ ١٣ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلۡوَدُودُ ١٤ ذُو ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡمَجِيدُ ١٥ فَعَّالٞ لِّمَا يُرِيدُ ١٦ هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلۡجُنُودِ ١٧ فِرۡعَوۡنَ وَثَمُودَ ١٨ بَلِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي تَكۡذِيبٖ ١٩ وَٱللَّهُ مِن وَرَآئِهِم مُّحِيطُۢ ٢٠ بَلۡ هُوَ قُرۡءَانٞ مَّجِيدٞ ٢١ فِي لَوۡحٖ مَّحۡفُوظِۢ ٢٢ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به آسمان! خداوند برجها [1246]. ﴿1﴾و قسم به روزی که وعده کرده میشود! [1247]. ﴿2﴾و قسم به روزی که در هفته [1248]حاضر میشود!. ﴿3﴾هلاک کرده شدند اهل خندقها. ﴿4﴾از قِسم آتش، خداوند هیزم بسیار. ﴿5﴾وقتى که بر کنارۀ آن خندق نشسته بودند. ﴿6﴾و ایشان به آنچه میکردند با مسلمانان، حاضر بودند. ﴿7﴾و عیب نکردند از ایشان مگر این خصلت را که ایمان آرند به خدای غالب ستوده کار. ﴿8﴾آنکه او راست پادشاهى آسمانها و زمین و خدا بر همه چیز مطلع است [1249]. ﴿9﴾هرآیینه آنانکه عقوبت کردند مردان مسلمانان و زنان مسلمانان را، باز توبه ننمودند، پس ایشان راست عذاب دوزخ و ایشان راست، عذاب سوختن. ﴿10﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، ایشان راست بوستانها میرود زیر آن جوىها. این است فیروزى بزرگ. ﴿11﴾هرآیینه دستدرازى پروردگار تو سخت است. ﴿12﴾هرآیینه او آفرینش نو میکند و آفرینش دوباره مىکند. ﴿13﴾و اوست آمرزگار دوستدار. ﴿14﴾او خداوند عرش گرامى قدر است. ﴿15﴾بسیار کننده است هر چیزى را که خواهد. ﴿16﴾آیا آمده است به تو خبر لشکرها؟. ﴿17﴾که فرعون و ثمود باشند. ﴿18﴾بلکه کافران دروغ شمردهاند. ﴿19﴾و خدا از گرداگرد ایشان گیرنده است. ﴿20﴾بلکه آن قرآن گرامى قدر است. ﴿21﴾نوشته شد در لوح محفوظ. ﴿22﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلسَّمَآءِ وَٱلطَّارِقِ ١ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلطَّارِقُ ٢ ٱلنَّجۡمُ ٱلثَّاقِبُ ٣ إِن كُلُّ نَفۡسٖ لَّمَّا عَلَيۡهَا حَافِظٞ ٤ فَلۡيَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ مِمَّ خُلِقَ ٥ خُلِقَ مِن مَّآءٖ دَافِقٖ ٦ يَخۡرُجُ مِنۢ بَيۡنِ ٱلصُّلۡبِ وَٱلتَّرَآئِبِ ٧ إِنَّهُۥ عَلَىٰ رَجۡعِهِۦ لَقَادِرٞ ٨ يَوۡمَ تُبۡلَى ٱلسَّرَآئِرُ ٩ فَمَا لَهُۥ مِن قُوَّةٖ وَلَا نَاصِرٖ ١٠ وَٱلسَّمَآءِ ذَاتِ ٱلرَّجۡعِ ١١ وَٱلۡأَرۡضِ ذَاتِ ٱلصَّدۡعِ ١٢ إِنَّهُۥ لَقَوۡلٞ فَصۡلٞ ١٣ وَمَا هُوَ بِٱلۡهَزۡلِ ١٤ إِنَّهُمۡ يَكِيدُونَ كَيۡدٗا ١٥ وَأَكِيدُ كَيۡدٗا ١٦ فَمَهِّلِ ٱلۡكَٰفِرِينَ أَمۡهِلۡهُمۡ رُوَيۡدَۢا ١٧ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به آسمان و قسم به چیزی که وقت شب پدید مىآید! . ﴿1﴾و چه چیز مطلع ساخت تو را که چه چیز به وقت شب پدید آینده است؟. ﴿2﴾که آن ستارۀ درخشنده است.﴿3﴾نیست هیچ شخص، مگر بر وى فرشتۀ نگهبانى کننده است. ﴿4﴾پس باید که بینند آدمى از چه چیز آفریده شده است. ﴿5﴾از آب جهنده. ﴿6﴾که بر مىآید از میان پشت مرد و استخوان سینۀ زن. ﴿7﴾هرآیینه خدا بر دیگر بار آفریدن آدمى توانا است.﴿8﴾روزی که امتحان کرده شود ضمیرهاى مردمان را. ﴿9﴾پس نباشد آدمى را طاقتى و نباشد یارى دهندهای. ﴿10﴾قسم به آسمان! خداوند باران. ﴿11﴾و قسم به زمین! صاحب شکافتن [1250]. ﴿12﴾هرآیینه قرآن سخن واضح است. ﴿13﴾و نیست قرآن، سخن بیهوده. ﴿14﴾هرآیینه کافران بداندیشى میکنند یک طور بد اندیشى کردنى. ﴿15﴾و من نیز بداندیشى مىکنم یک طور بداندیشى [1251]. ﴿16﴾پس مهلت ده کافران را و فروگذار ایشان را اندکى. ﴿17﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى ١ ٱلَّذِي خَلَقَ فَسَوَّىٰ ٢ وَٱلَّذِي قَدَّرَ فَهَدَىٰ ٣ وَٱلَّذِيٓ أَخۡرَجَ ٱلۡمَرۡعَىٰ ٤ فَجَعَلَهُۥ غُثَآءً أَحۡوَىٰ ٥ سَنُقۡرِئُكَ فَلَا تَنسَىٰٓ ٦ إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ يَعۡلَمُ ٱلۡجَهۡرَ وَمَا يَخۡفَىٰ ٧ وَنُيَسِّرُكَ لِلۡيُسۡرَىٰ ٨ فَذَكِّرۡ إِن نَّفَعَتِ ٱلذِّكۡرَىٰ ٩ سَيَذَّكَّرُ مَن يَخۡشَىٰ ١٠ وَيَتَجَنَّبُهَا ٱلۡأَشۡقَى ١١ ٱلَّذِي يَصۡلَى ٱلنَّارَ ٱلۡكُبۡرَىٰ ١٢ ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحۡيَىٰ ١٣ قَدۡ أَفۡلَحَ مَن تَزَكَّىٰ ١٤ وَذَكَرَ ٱسۡمَ رَبِّهِۦ فَصَلَّىٰ ١٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
به پاکى یاد کن پروردگار بزرگوار خود را. ﴿1﴾آن که بیافرید، پس درست اندام کرد. ﴿2﴾و آن که اندازه کرد، پس راه نمود [1252]. ﴿3﴾و آن که بر آورد گیاه تازه را. ﴿4﴾باز ساخت آن را خشک شدۀ سیاه گشته. ﴿5﴾قرآن تعلیم خواهیم کرد تو را، پس فراموش نخواهى کرد. ﴿6﴾مگر آنچه خدا خواسته است، هرآیینه خدا میداند آشکارا و پنهان را [1253]. ﴿7﴾و توفیق خواهیم داد تو را به معرفت شریعت آسان. ﴿8﴾پس پند ده اگر سود کند پند دادن. ﴿9﴾پند خواهد گرفت هر که میترسد. ﴿10﴾و یکسو خواهد شد از آن پند، بدبختترین مردم. ﴿11﴾آن که خواهد درآید به آتش بزرگ. ﴿12﴾باز نمیرد آنجا و نه زنده باشد. ﴿13﴾هرآیینه رستگار گشت هر که پاک شد. ﴿14﴾و یاد کرد نام پروردگار خود را، پس نماز گذارد. ﴿15﴾
﴿بَلۡ تُؤۡثِرُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا ١٦ وَٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓ ١٧ إِنَّ هَٰذَا لَفِي ٱلصُّحُفِ ٱلۡأُولَىٰ ١٨ صُحُفِ إِبۡرَٰهِيمَ وَمُوسَىٰ ١٩ ﴾
بلکه اختیار مىکنید زندگانى این جهانى را. ﴿16﴾و آخرت بهتر است و پایندهتر است. ﴿17﴾هرآیینه این مقدمه مذکور بود در صحیفههاى نخستین. ﴿18﴾صحیفههاى ابراهیم و موسى. ﴿19﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلۡغَٰشِيَةِ ١ وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٍ خَٰشِعَةٌ ٢ عَامِلَةٞ نَّاصِبَةٞ ٣ تَصۡلَىٰ نَارًا حَامِيَةٗ ٤ تُسۡقَىٰ مِنۡ عَيۡنٍ ءَانِيَةٖ ٥ لَّيۡسَ لَهُمۡ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِيعٖ ٦ لَّا يُسۡمِنُ وَلَا يُغۡنِي مِن جُوعٖ ٧ وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاعِمَةٞ ٨ لِّسَعۡيِهَا رَاضِيَةٞ ٩ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٖ ١٠ لَّا تَسۡمَعُ فِيهَا لَٰغِيَةٗ ١١ فِيهَا عَيۡنٞ جَارِيَةٞ ١٢ فِيهَا سُرُرٞ مَّرۡفُوعَةٞ ١٣ وَأَكۡوَابٞ مَّوۡضُوعَةٞ ١٤ وَنَمَارِقُ مَصۡفُوفَةٞ ١٥ وَزَرَابِيُّ مَبۡثُوثَةٌ ١٦ أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى ٱلۡإِبِلِ كَيۡفَ خُلِقَتۡ ١٧ وَإِلَى ٱلسَّمَآءِ كَيۡفَ رُفِعَتۡ ١٨ وَإِلَى ٱلۡجِبَالِ كَيۡفَ نُصِبَتۡ ١٩ وَإِلَى ٱلۡأَرۡضِ كَيۡفَ سُطِحَتۡ ٢٠ فَذَكِّرۡ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَكِّرٞ ٢١ لَّسۡتَ عَلَيۡهِم بِمُصَيۡطِرٍ ٢٢ إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَكَفَرَ ٢٣ فَيُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَكۡبَرَ ٢٤ إِنَّ إِلَيۡنَآ إِيَابَهُمۡ ٢٥ ثُمَّ إِنَّ عَلَيۡنَا حِسَابَهُم ٢٦﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
آیا آمده است به تو خبر قیامت؟. ﴿1﴾یک پاره رویهاى آن روز خوار باشند. ﴿2﴾کار کنندة محنت کشنده باشند. ﴿3﴾درآیند به آتش افروخته شده. ﴿4﴾آب نوشانیده شوند از چشمهای نهایت گرم. ﴿5﴾نباشد ایشان را هیچ طعامى مگر از ضریع. ﴿6﴾که فربه نکند و رفع گرسنگى ننماید [1254]. ﴿7﴾یک پاره رویهاى آن روز تازه باشد. ﴿8﴾به سعى خود رضامند شده باشند. ﴿9﴾در بهشت عالى. ﴿10﴾نشنوى آنجا هیچ سخن بیهوده. ﴿11﴾در آنجا چشمهای جارى باشد. ﴿12﴾در آنجا تختهاى بلند باشد. ﴿13﴾و کوزههاى نهاده شده. ﴿14﴾و وسادههاى برابر یکدیگر گذاشته. ﴿15﴾و بساطهاى نفس پراکنده کرده. ﴿16﴾آیا نمىنگرند به سوى شتران، چگونه آفریده شده؟!. ﴿17﴾و به سوى آسمان، چگونه برداشته شد؟!. ﴿18﴾و به سوى کوهها، چگونه برافراشته شد؟!. ﴿19﴾و به سوى زمین، چگونه پهن کرده شد؟!. ﴿20﴾پس پند ده، جز این نیست که تو پند دهندهای. ﴿21﴾نیستى بر ایشان گماشته شده. ﴿22﴾لیکن هر که روى بگرداند و کافر شود ﴿23﴾پس عذاب کندش خدا به عقوبت بزرگ. ﴿24﴾هرآیینه به سوى ماست رجوع ایشان. ﴿25﴾باز هرآیینه بر ماست حساب ایشان.﴿26﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿وَٱلۡفَجۡرِ ١ وَلَيَالٍ عَشۡرٖ ٢ وَٱلشَّفۡعِ وَٱلۡوَتۡرِ ٣ وَٱلَّيۡلِ إِذَا يَسۡرِ ٤ هَلۡ فِي ذَٰلِكَ قَسَمٞ لِّذِي حِجۡرٍ ٥ أَلَمۡ تَرَ كَيۡفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ ٦ إِرَمَ ذَاتِ ٱلۡعِمَادِ ٧ ٱلَّتِي لَمۡ يُخۡلَقۡ مِثۡلُهَا فِي ٱلۡبِلَٰدِ ٨ وَثَمُودَ ٱلَّذِينَ جَابُواْ ٱلصَّخۡرَ بِٱلۡوَادِ ٩ وَفِرۡعَوۡنَ ذِي ٱلۡأَوۡتَادِ ١٠ ٱلَّذِينَ طَغَوۡاْ فِي ٱلۡبِلَٰدِ ١١ فَأَكۡثَرُواْ فِيهَا ٱلۡفَسَادَ ١٢ فَصَبَّ عَلَيۡهِمۡ رَبُّكَ سَوۡطَ عَذَابٍ ١٣ إِنَّ رَبَّكَ لَبِٱلۡمِرۡصَادِ ١٤ فَأَمَّا ٱلۡإِنسَٰنُ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ رَبُّهُۥ فَأَكۡرَمَهُۥ وَنَعَّمَهُۥ فَيَقُولُ رَبِّيٓ أَكۡرَمَنِ ١٥ وَأَمَّآ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ فَقَدَرَ عَلَيۡهِ رِزۡقَهُۥ فَيَقُولُ رَبِّيٓ أَهَٰنَنِ ١٦ كَلَّاۖ بَل لَّا تُكۡرِمُونَ ٱلۡيَتِيمَ ١٧ وَلَا تَحَٰٓضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡكِينِ ١٨ وَتَأۡكُلُونَ ٱلتُّرَاثَ أَكۡلٗا لَّمّٗا ١٩ وَتُحِبُّونَ ٱلۡمَالَ حُبّٗا جَمّٗا ٢٠ كَلَّآۖ إِذَا دُكَّتِ ٱلۡأَرۡضُ دَكّٗا دَكّٗا ٢١ وَجَآءَ رَبُّكَ وَٱلۡمَلَكُ صَفّٗا صَفّٗا ٢٢ وَجِاْيٓءَ يَوۡمَئِذِۢ بِجَهَنَّمَۚ يَوۡمَئِذٖ يَتَذَكَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ وَأَنَّىٰ لَهُ ٱلذِّكۡرَىٰ ٢٣﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به صبح! . ﴿1﴾و به شبهاى دهگانه! [1255]. ﴿2﴾و قسم به جفت و طاق! [1256]. ﴿3﴾و قسم به شب چون روان شود!. ﴿4﴾آیا در این مقدمه سوگندی معتبر است صاحب خرد را؟ [1257]. ﴿5﴾آیا ندیدى که چگونه معامله کرد پروردگار تو با قوم عاد.﴿6﴾[که عاد] ارم باشد خداوندِ قدرهاى بلند. ﴿7﴾که آفریده نشد مانند آن در شهرها. ﴿8﴾و چگونه معامله کرد با قوم ثمود که تراشیده بودند سنگهاى بزرگ را در وادى قرى. ﴿9﴾و چگونه معامله کرد با فرعون صاحب میخها [1258]. ﴿10﴾همۀ این جماعتها، آنانکه سرکشى کردند در شهرها. ﴿11﴾پس بسیار به عمل آوردند در آنجا فساد را. ﴿12﴾پس بریخت بر سر ایشان پروردگار تو یک دفعه عذاب. ﴿13﴾هرآیینه پروردگار تو به کمینگاه است. ﴿14﴾اما آدمى، پس چون امتحان کندش پروردگار او، پس گرامى کندش و نعمت دهدش، پس گوید: پروردگار من گرامى ساخت مرا. ﴿15﴾و امّا چون امتحان کندش، پس تنگ سازد بر وى رزق وی را، گوید: پروردگار من حقارت کرد مرا. ﴿16﴾نى! نى! بلکه گرامى نمیدارید یتیم را. ﴿17﴾و یکدیگر را رغبت نمیدهد بر طعام دادن فقیر. ﴿18﴾و میخورید مال میراث را خوردن بسیار [1259]. ﴿19﴾و دوست میدارید مال را دوست داشتن بسیار [1260]. ﴿20﴾نى! نى! چون پست کرده شود بلندى زمین را، پست کردن بعد پست کردن [1261]. ﴿21﴾و بیاید پروردگار تو و بیایند فرشتگان صف صف شده. ﴿22﴾و آورده شود آن روز دوزخ را، آن روز یاد کند آدمى و کجا باشد او را نفع آن یاد کردن. ﴿23﴾
﴿ يَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي قَدَّمۡتُ لِحَيَاتِي ٢٤ فَيَوۡمَئِذٖ لَّا يُعَذِّبُ عَذَابَهُۥٓ أَحَدٞ ٢٥ وَلَا يُوثِقُ وَثَاقَهُۥٓ أَحَدٞ ٢٦ يَٰٓأَيَّتُهَا ٱلنَّفۡسُ ٱلۡمُطۡمَئِنَّةُ ٢٧ ٱرۡجِعِيٓ إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةٗ مَّرۡضِيَّةٗ ٢٨ فَٱدۡخُلِي فِي عِبَٰدِي ٢٩ وَٱدۡخُلِي جَنَّتِي ٣٠ ﴾
گوید: اى کاش من فرستادمى عمل نیک براى زندگانىِ جاودانى خویش!. ﴿24﴾پس آن روز عقوبت نکند مانند عقوبت خدا هیچکس. ﴿25﴾و به زنجیر نبندد مانند بستن او هیچ کس شود [1262]. ﴿26﴾[گفته شود روح مؤمن را وقت مرگ:] اى نفس آرام گیرنده!. ﴿27﴾بازگرد به سوى پروردگار خویش، تو خوشنود شدهای و از تو نیز خوشنود گشته. ﴿28﴾پس درا به زمرۀ بندگان خاص من. ﴿29﴾و درا به بهشت من. ﴿30﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ لَآ أُقۡسِمُ بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ١ وَأَنتَ حِلُّۢ بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ٢ وَوَالِدٖ وَمَا وَلَدَ ٣ لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِي كَبَدٍ ٤ أَيَحۡسَبُ أَن لَّن يَقۡدِرَ عَلَيۡهِ أَحَدٞ ٥ يَقُولُ أَهۡلَكۡتُ مَالٗا لُّبَدًا ٦ أَيَحۡسَبُ أَن لَّمۡ يَرَهُۥٓ أَحَدٌ ٧ أَلَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ عَيۡنَيۡنِ ٨ وَلِسَانٗا وَشَفَتَيۡنِ ٩ وَهَدَيۡنَٰهُ ٱلنَّجۡدَيۡنِ ١٠ فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَةَ ١١ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡعَقَبَةُ ١٢ فَكُّ رَقَبَةٍ ١٣ أَوۡ إِطۡعَٰمٞ فِي يَوۡمٖ ذِي مَسۡغَبَةٖ ١٤ يَتِيمٗا ذَا مَقۡرَبَةٍ ١٥ أَوۡ مِسۡكِينٗا ذَا مَتۡرَبَةٖ ١٦ ثُمَّ كَانَ مِنَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡمَرۡحَمَةِ ١٧ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَيۡمَنَةِ ١٨ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِنَا هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشَۡٔمَةِ ١٩ عَلَيۡهِمۡ نَارٞ مُّؤۡصَدَةُۢ ٢٠﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم میخورم به این شهر! (یعنى مکه مبارکه) . ﴿1﴾و تو حلال خواهى شد به این شهر [1263]. ﴿2﴾و قسم میخورم به زاینده و به هرچه زاده است! [1264]. ﴿3﴾هرآیینه آفریدیم آدمى را در مشقت. ﴿4﴾آیا گمان مىکند آدمى که قادر نشود بر وى هیچکس؟ [1265]. ﴿5﴾میگوید: خرج کردم بر تو مال تو. ﴿6﴾آیا مىپندارد که ندیده است او را هیچکس؟. ﴿7﴾آیا نیافریدهایم براى او دو چشم را؟. ﴿8﴾و زبان را و دو لب را؟. ﴿9﴾و دلالت کردیم او را بر دو راه [1266]. ﴿10﴾پس در نیامد به گذرگاه سخت [1267]. ﴿11﴾و چه چیز مطلع ساخت تو را که چیست گذرگاه سخت. ﴿12﴾خلاص کردن برده. ﴿13﴾یا طعام دادن به روز گرسنگى. ﴿14﴾یتیم صاحب قرابت را. ﴿15﴾یا فقیر صاحب خاکسارى را. ﴿16﴾بعد از آن باشد از آنانکه ایمان آوردند و به یکدیگر وصیت کردند به شکیبایى و به یکدیگر وصیت کردند به شفقت بر [خلق اللّه] .﴿17﴾این جماعت، ایشانند اهل نیکبختى. ﴿18﴾و آنانکه کافر شدند به آیات ما، ایشانند اهل بدبختى. ﴿19﴾بر ایشان آتش گماشته شود از هر جهت گردآورده شده. ﴿20﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلشَّمۡسِ وَضُحَىٰهَا ١ وَٱلۡقَمَرِ إِذَا تَلَىٰهَا ٢ وَٱلنَّهَارِ إِذَا جَلَّىٰهَا ٣ وَٱلَّيۡلِ إِذَا يَغۡشَىٰهَا ٤ وَٱلسَّمَآءِ وَمَا بَنَىٰهَا ٥ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا طَحَىٰهَا ٦ وَنَفۡسٖ وَمَا سَوَّىٰهَا ٧ فَأَلۡهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقۡوَىٰهَا ٨ قَدۡ أَفۡلَحَ مَن زَكَّىٰهَا ٩ وَقَدۡ خَابَ مَن دَسَّىٰهَا ١٠ كَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِطَغۡوَىٰهَآ ١١ إِذِ ٱنۢبَعَثَ أَشۡقَىٰهَا ١٢ فَقَالَ لَهُمۡ رَسُولُ ٱللَّهِ نَاقَةَ ٱللَّهِ وَسُقۡيَٰهَا ١٣ فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمۡدَمَ عَلَيۡهِمۡ رَبُّهُم بِذَنۢبِهِمۡ فَسَوَّىٰهَا ١٤ وَلَا يَخَافُ عُقۡبَٰهَا ١٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به آفتاب و روشنى او! . ﴿1﴾و قسم به ماه چون از پى آفتاب در آید! [1268]. ﴿2﴾و قسم به روز چون نمایان کند آفتاب را! . ﴿3﴾و قسم به شب چون بپوشاند آفتاب را! . ﴿4﴾و قسم به آسمان و به ذاتى که ساخت او را!. ﴿5﴾و قسم به زمین و به ذاتى که هموار کرد او را! . ﴿6﴾و قسم به نفس آدمى و درست اندام نمودنِ خدا او را! . ﴿7﴾پس قسم به انداختنِ خدا در دلش شناخت ِگناه او را و تقوى او را!. ﴿8﴾هرآیینه رستگار شد هر که پاک ساخت نفس را. ﴿9﴾و هرآیینه زیانکار شد هر که به اسفل السافلین برد آن را. ﴿10﴾دروغ شمردند قوم ثمود به سبب سرکشى خود. ﴿11﴾وقتى که برخاست بدبختترین آن قوم. ﴿12﴾پس گفت ایشان را پیغامبر خدا: بگذارید ماده شترى را که خدا آفریده است و متعرض مشوید آب خوردِ او را. ﴿13﴾پس دروغ شمردند پیغامبر را، پس بکشتند ناقه را، پس عقوبت فرود آورد بر ایشان پروردگار ایشان به سبب معصیت ایشان. پس هموار کرد خدا عقوبت را بر سر ایشان [1269]. ﴿14﴾و خدا نمیترسد از پاداش این عقوبت. ﴿15﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلَّيۡلِ إِذَا يَغۡشَىٰ ١ وَٱلنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ ٢ وَمَا خَلَقَ ٱلذَّكَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ ٣ إِنَّ سَعۡيَكُمۡ لَشَتَّىٰ ٤ فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ وَٱتَّقَىٰ ٥ وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ ٦ فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡيُسۡرَىٰ ٧ وَأَمَّا مَنۢ بَخِلَ وَٱسۡتَغۡنَىٰ ٨ وَكَذَّبَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ ٩ فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡعُسۡرَىٰ ١٠ وَمَا يُغۡنِي عَنۡهُ مَالُهُۥٓ إِذَا تَرَدَّىٰٓ ١١ إِنَّ عَلَيۡنَا لَلۡهُدَىٰ ١٢ وَإِنَّ لَنَا لَلۡأٓخِرَةَ وَٱلۡأُولَىٰ ١٣ فَأَنذَرۡتُكُمۡ نَارٗا تَلَظَّىٰ ١٤ لَا يَصۡلَىٰهَآ إِلَّا ٱلۡأَشۡقَى ١٥ ٱلَّذِي كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ١٦ وَسَيُجَنَّبُهَا ٱلۡأَتۡقَى ١٧ ٱلَّذِي يُؤۡتِي مَالَهُۥ يَتَزَكَّىٰ ١٨ وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُۥ مِن نِّعۡمَةٖ تُجۡزَىٰٓ ١٩ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٢٠ وَلَسَوۡفَ يَرۡضَىٰ ٢١﴾
پبه نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به شب چون بپوشاند!. ﴿1﴾و قسم به روز چون ظاهر شود!. ﴿2﴾و قسم به ذاتى که آفرید نر و ماده را! . ﴿3﴾که هرآیینه سعى شما مختلف است. ﴿4﴾پس اما هر که عطا کرد و پرهیزگارى نمود. ﴿5﴾و باور داشت ملت نیک را. ﴿6﴾پس توفیق دهیم او را براى رسیدن براى آسایش ﴿7﴾و اما هر که بخل کرد و خود را بىنیاز شمرد. ﴿8﴾و به دروغ نسبت کرد ملت نیک را. ﴿9﴾پس توفیق دهیم او را براى رسیدن به سراى دشوارى. ﴿10﴾و هیچ دفع نکند از وى مال او وقتى که نگوسار افتد. ﴿11﴾هرآیینه بر ما لازم است راه نمودن او. ﴿12﴾و هرآیینه از آن ماست آن جهان و این جهان. ﴿13﴾پس ترسانیدیم شما را از آتشى که شعله مىزند. ﴿14﴾در نیاید به آن آتش، مگر بدبختترین مردم. ﴿15﴾آن که دروغ شمرد و روىگردان شد. ﴿16﴾و یکسو داشته خواهد شد از آن آتش پرهیزگارترین مردم. ﴿17﴾آن که میدهد مال خود را تا پاک نفس گردد. ﴿18﴾و نیست هیچکس را نزد او هیچ نعمتى که جزا داده شود. ﴿19﴾لیکن میدهد به طلب رضاى پروردگار بزرگوار خود. ﴿20﴾و هرآیینه خوشنود خواهد شد. ﴿21﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلضُّحَىٰ ١ وَٱلَّيۡلِ إِذَا سَجَىٰ ٢ مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَىٰ ٣ وَلَلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ لَّكَ مِنَ ٱلۡأُولَىٰ ٤ وَلَسَوۡفَ يُعۡطِيكَ رَبُّكَ فَتَرۡضَىٰٓ ٥ أَلَمۡ يَجِدۡكَ يَتِيمٗا فََٔاوَىٰ ٦ وَوَجَدَكَ ضَآلّٗا فَهَدَىٰ ٧ وَوَجَدَكَ عَآئِلٗا فَأَغۡنَىٰ ٨ فَأَمَّا ٱلۡيَتِيمَ فَلَا تَقۡهَرۡ ٩ وَأَمَّا ٱلسَّآئِلَ فَلَا تَنۡهَرۡ ١٠ وَأَمَّا بِنِعۡمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثۡ ١١﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
[1270]قسم به وقت چاشت! . ﴿1﴾و قسم به شب چون بپوشد. ﴿2﴾فرو نگذاشت تو را پروردگار تو و دشمن نداشت. ﴿3﴾و هرآیینه آخرت بهتر خواهد بود تو را از دنیا. ﴿4﴾و البته نعمت خواهد داد تو را پروردگار تو، پس خوشنود خواهى شد. ﴿5﴾آیا یتیم نیافت تو را، پس جاى داد؟. ﴿6﴾و یافت تو را راه گم کرده [1271]، پس راه نمود. ﴿7﴾و یافت تو را تنگدست، پس توانگر ساخت. ﴿8﴾اما یتیم را، پس ستم مکن. ﴿9﴾و اما سائل را، پس بانگ مزن. ﴿10﴾و امّا به نعمت پروردگار خود پس خبر ده. ﴿11﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ أَلَمۡ نَشۡرَحۡ لَكَ صَدۡرَكَ ١ وَوَضَعۡنَا عَنكَ وِزۡرَكَ ٢ ٱلَّذِيٓ أَنقَضَ ظَهۡرَكَ ٣ وَرَفَعۡنَا لَكَ ذِكۡرَكَ ٤ فَإِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرًا ٥ إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرٗا ٦ فَإِذَا فَرَغۡتَ فَٱنصَبۡ ٧ وَإِلَىٰ رَبِّكَ فَٱرۡغَب ٨ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
آیا گشاده نکردهایم براى تو سینۀ تو را؟. ﴿1﴾و دور کردیم از تو بار تو را؟. ﴿2﴾آن بار که گران کرده بود پشت تو را؟. ﴿3﴾و بلند ساختیم براى تو ثناى تو را. ﴿4﴾[زیرا که] هرآیینه متصل دشوارى، آسانى است. ﴿5﴾البته متصل دشوارى، آسانى است. ﴿6﴾پس وقتى که از کاروبار فارغ شوى، در عبادت خدا محنتکش. ﴿7﴾و به سوى پروردگار خود تضرّع نما. ﴿8﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلتِّينِ وَٱلزَّيۡتُونِ ١ وَطُورِ سِينِينَ ٢ وَهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ٱلۡأَمِينِ ٣ لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِيٓ أَحۡسَنِ تَقۡوِيمٖ ٤ ثُمَّ رَدَدۡنَٰهُ أَسۡفَلَ سَٰفِلِينَ ٥ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَلَهُمۡ أَجۡرٌ غَيۡرُ مَمۡنُونٖ ٦ فَمَا يُكَذِّبُكَ بَعۡدُ بِٱلدِّينِ ٧ أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِأَحۡكَمِ ٱلۡحَٰكِمِينَ ٨﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به انجیر و زیتون!. ﴿1﴾و قسم به طور سینا!. ﴿2﴾و قسم به این شهر با امن! (یعنى مکه). ﴿3﴾هرآیینه آفریدیم آدمى را در نیکوترین صورتى. ﴿4﴾پس گردانیدیم آن را فروتر از همۀ فروماندگان [1272]. ﴿5﴾مگر آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، پس ایشان راست اجر غیر نهایت. ﴿6﴾پس اى آدمى! چه چیز حمل میکند تو را بعدِ این همه پند بر دروغ شمردن در باب جزای اعمال؟ [1273]. ﴿7﴾آیا نیست خدا حکم کنندهترین حاکمان؟. ﴿8﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلَّذِي خَلَقَ ١ خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِنۡ عَلَقٍ ٢ ٱقۡرَأۡ وَرَبُّكَ ٱلۡأَكۡرَمُ ٣ ٱلَّذِي عَلَّمَ بِٱلۡقَلَمِ ٤ عَلَّمَ ٱلۡإِنسَٰنَ مَا لَمۡ يَعۡلَمۡ ٥ كَلَّآ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَيَطۡغَىٰٓ ٦ أَن رَّءَاهُ ٱسۡتَغۡنَىٰٓ ٧ إِنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ ٱلرُّجۡعَىٰٓ ٨ أَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي يَنۡهَىٰ ٩ عَبۡدًا إِذَا صَلَّىٰٓ ١٠ أَرَءَيۡتَ إِن كَانَ عَلَى ٱلۡهُدَىٰٓ ١١ أَوۡ أَمَرَ بِٱلتَّقۡوَىٰٓ ١٢ أَرَءَيۡتَ إِن كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰٓ ١٣ أَلَمۡ يَعۡلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ يَرَىٰ ١٤ كَلَّا لَئِن لَّمۡ يَنتَهِ لَنَسۡفَعَۢا بِٱلنَّاصِيَةِ ١٥ نَاصِيَةٖ كَٰذِبَةٍ خَاطِئَةٖ ١٦ فَلۡيَدۡعُ نَادِيَهُۥ ١٧ سَنَدۡعُ ٱلزَّبَانِيَةَ ١٨ كَلَّا لَا تُطِعۡهُ وَٱسۡجُدۡۤ وَٱقۡتَرِب۩ ١٩﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
بخوان به برکت نام پروردگار خود که آفریدگار است. ﴿1﴾آفریدى آدمى را از خونْ پارههاى بسته. ﴿2﴾بخوان و پروردگار تو بزرگوارتر است. ﴿3﴾آن که علم آموخت به دستیارى قلم. ﴿4﴾آموخت آدمى را آنچه نمىدانست [1274]. ﴿5﴾حقّا هرآیینه آدمى از حد میگذرد. ﴿6﴾وقتى که مىبیند خود را توانگر شده. ﴿7﴾هرآیینه به سوى پروردگار تو است رجوع. ﴿8﴾آیا دیدى شخصى که منع مىکند؟. ﴿9﴾بنده را چون نماز گذارد. ﴿10﴾آیا دیدى که چه مىشد اگر بر راه راست بودى؟. ﴿11﴾یا به پرهیزگارى فرمودى. ﴿12﴾آیا دیدى که چه شد اگر دروغ شمرد و روىگردان گشت؟. ﴿13﴾آیا ندانست این روى گرداننده که خدا مىبیند؟ [1275]. ﴿14﴾نى! نى! اگر باز نخواهد ایستاد، خواهیم کشید او را به موى پیشانى. ﴿15﴾به آن موى پیشانى دروغ زن خطاکار. ﴿16﴾پس باید که فریاد کند اهل مجلس خود را. ﴿17﴾ما نیز خواهیم طلبید پیادهها را [1276]. ﴿18﴾نى! نى! فرمان او قبول مکن و نمازگزار و قرب خدا طلب نما. ﴿19﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِي لَيۡلَةِ ٱلۡقَدۡرِ ١ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا لَيۡلَةُ ٱلۡقَدۡرِ ٢ لَيۡلَةُ ٱلۡقَدۡرِ خَيۡرٞ مِّنۡ أَلۡفِ شَهۡرٖ ٣ تَنَزَّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَٱلرُّوحُ فِيهَا بِإِذۡنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمۡرٖ ٤ سَلَٰمٌ هِيَ حَتَّىٰ مَطۡلَعِ ٱلۡفَجۡرِ ٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
هرآیینه ما فرود آوردیم قرآن را در شب قدر [1277]. ﴿1﴾و چه چیز مطلع ساخت تو را که چیست شب قدر. ﴿2﴾شب قدر بهتر است از هزار ماه. ﴿3﴾فرود مىآیند فرشتگان و روح در آن شب به فرمان پروردگار خویش براى سر انجام کردن هر کار. ﴿4﴾آن شب تا وقت طلوع فجر، محض سلامتى است. ﴿5﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ لَمۡ يَكُنِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ وَٱلۡمُشۡرِكِينَ مُنفَكِّينَ حَتَّىٰ تَأۡتِيَهُمُ ٱلۡبَيِّنَةُ ١ رَسُولٞ مِّنَ ٱللَّهِ يَتۡلُواْ صُحُفٗا مُّطَهَّرَةٗ ٢ فِيهَا كُتُبٞ قَيِّمَةٞ ٣ وَمَا تَفَرَّقَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَيِّنَةُ ٤ وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ وَيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُواْ ٱلزَّكَوٰةَۚ وَذَٰلِكَ دِينُ ٱلۡقَيِّمَةِ ٥ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ وَٱلۡمُشۡرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَآۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ شَرُّ ٱلۡبَرِيَّةِ ٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ خَيۡرُ ٱلۡبَرِيَّةِ ٧ جَزَآؤُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُۚ ذَٰلِكَ لِمَنۡ خَشِيَ رَبَّهُۥ ٨
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
نبودند کافران [1278]از اهل کتاب و مشرکان جدا شونده (یعنى از آیین خود) تا وقتى که بیاید به ایشان حجت ظاهر [1279]. ﴿1﴾که پیغمبر است از جانب خدا، میخواند صحیفههاى پاک (یعنى سُوَر قرآن) . ﴿2﴾در آن صحیفهها احکامى است راست و درست. ﴿3﴾و متفرّق نشدند اهل کتاب [1280]، مگر بعد از آنکه آمد به ایشان حجت ظاهر. ﴿4﴾و فرموده نشد ایشان را، مگر آنکه عبادت کنند خداى را خالص ساخته براى او پرستش را، متدین به دین ابراهیم شده و برپا دارند نماز را و بدهند زکات را و این است احکام ملّت درست. ﴿5﴾هرآیینه آنانکه کافر شدند از اهل کتاب و مشرکان، در آتش دوزخ باشند، جاویدان آنجا ایشانند بدترین خلق. ﴿6﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، ایشانند بهترین خلق. ﴿7﴾جزای ایشان نزدیک پروردگار ایشان بوستانهاى همیشه باشیدن است، میرود زیر آن جویها، جاویدان آنجا همیشه، خشنود شد خدا از ایشان و خوشنود شدند ایشان از خدا. این وعده کسى راست که بترسد از پروردگار خود. ﴿8﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ إِذَا زُلۡزِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ زِلۡزَالَهَا ١ وَأَخۡرَجَتِ ٱلۡأَرۡضُ أَثۡقَالَهَا ٢ وَقَالَ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا لَهَا ٣ يَوۡمَئِذٖ تُحَدِّثُ أَخۡبَارَهَا ٤ بِأَنَّ رَبَّكَ أَوۡحَىٰ لَهَا ٥ يَوۡمَئِذٖ يَصۡدُرُ ٱلنَّاسُ أَشۡتَاتٗا لِّيُرَوۡاْ أَعۡمَٰلَهُمۡ ٦ فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ ٧ وَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ شَرّٗا يَرَهُۥ ٨ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
وقتى که جنبانیده شود زمین را به آن جنبش خودش. ﴿1﴾و بیرون آورد زمین بارهای خویش [1281]. ﴿2﴾و گوید انسان: چه حالت است زمین را؟. ﴿3﴾آن روز، تقریر کند زمین قصههاى خود را. ﴿4﴾به سبب آنکه پروردگار تو حکم فرستاده است به سوى زمین. ﴿5﴾آن روز بازگردند مردمان بر احوال مختلف [1282]تا نموده شود به ایشان جزای اعمال ایشان. ﴿6﴾پس هرکه کرده باشد هم سنگ یک ذرّه عمل نیک، ببیند آن را. ﴿7﴾و هرکه کرده باشد همسنگ یک ذرّه عمل بد، ببیند آن را. ﴿8﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلۡعَٰدِيَٰتِ ضَبۡحٗا ١ فَٱلۡمُورِيَٰتِ قَدۡحٗا ٢ فَٱلۡمُغِيرَٰتِ صُبۡحٗا ٣ فَأَثَرۡنَ بِهِۦ نَقۡعٗا ٤ فَوَسَطۡنَ بِهِۦ جَمۡعًا ٥ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لِرَبِّهِۦ لَكَنُودٞ ٦ وَإِنَّهُۥ عَلَىٰ ذَٰلِكَ لَشَهِيدٞ ٧ وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَيۡرِ لَشَدِيدٌ ٨ ۞أَفَلَا يَعۡلَمُ إِذَا بُعۡثِرَ مَا فِي ٱلۡقُبُورِ ٩ وَحُصِّلَ مَا فِي ٱلصُّدُورِ ١٠ إِنَّ رَبَّهُم بِهِمۡ يَوۡمَئِذٖ لَّخَبِيرُۢ ١١﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به اسبان تیزدونده به وجهى که از دَم پر شوند! . ﴿1﴾پس قسم اسبان آتش برآرنده به آنکه به نعل خود سنگ را بزنند! . ﴿2﴾پس اسبان غارت کننده چون در وقت صبح درآیند. ﴿3﴾پس برانگیزند به آن وقت غبار را [1283]. ﴿4﴾پس درآیند به آن وقت در میان جماعتى [1284]. ﴿5﴾هرآیینه آدمى به نسبت پروردگار خود ناشکرگذار است. ﴿6﴾و هرآیینه آدمى بر ناسپاسى خود مطلع است. ﴿7﴾و هرآیینه آدمى در دوست داشتن مال، مبالغه کننده است. ﴿8﴾آیا نمیداند که چون برانگیخته شود هر آنچه در گورها باشد. ﴿9﴾و ظاهر ساخته شود هر آنچه در سینهها باشد. ﴿10﴾هرآیینه پروردگار ایشان به احوال ایشان آن روز خبردار است. ﴿11﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱلۡقَارِعَةُ ١ مَا ٱلۡقَارِعَةُ ٢ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡقَارِعَةُ ٣ يَوۡمَ يَكُونُ ٱلنَّاسُ كَٱلۡفَرَاشِ ٱلۡمَبۡثُوثِ ٤ وَتَكُونُ ٱلۡجِبَالُ كَٱلۡعِهۡنِ ٱلۡمَنفُوشِ ٥ فَأَمَّا مَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِينُهُۥ ٦ فَهُوَ فِي عِيشَةٖ رَّاضِيَةٖ ٧ وَأَمَّا مَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُۥ ٨ فَأُمُّهُۥ هَاوِيَةٞ ٩ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا هِيَهۡ ١٠ نَارٌ حَامِيَةُۢ ١١ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قیامت!. ﴿1﴾چیست آن قیامت؟!. ﴿2﴾و چه چیز مطلع ساخت تو را که چیست آن قیامت؟. ﴿3﴾[قیامت متحقّق شود] روزی که باشند مردمان مانند پروانههای پراکنده ساخته. ﴿4﴾و باشند کوهها مانند پشم رنگین محلوج نموده. ﴿5﴾پس اما هرکه گران باشد پلههاى حسنات او. ﴿6﴾پس آن شخص در گذران پسندیده است. ﴿7﴾و اما هر که سبک شد پلههاى حسنات او. ﴿8﴾پس جاىِ ماندن آن شخص، هاویه باشد. ﴿9﴾و چه چیز مطلع ساخت تو را که چیست هاویه؟!. ﴿10﴾آتشى است جوشنده. ﴿11﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ أَلۡهَىٰكُمُ ٱلتَّكَاثُرُ ١ حَتَّىٰ زُرۡتُمُ ٱلۡمَقَابِرَ ٢ كَلَّا سَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ٣ ثُمَّ كَلَّا سَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ٤ كَلَّا لَوۡ تَعۡلَمُونَ عِلۡمَ ٱلۡيَقِينِ ٥ لَتَرَوُنَّ ٱلۡجَحِيمَ ٦ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيۡنَ ٱلۡيَقِينِ ٧ ثُمَّ لَتُسَۡٔلُنَّ يَوۡمَئِذٍ عَنِ ٱلنَّعِيمِ ٨﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
غافل کرد شما را از یکدیگر، بسیار طلبى مال. ﴿1﴾تا وقتى که رسیدید به گورستانها [1285]. ﴿2﴾نى! نى! خواهید دانست. ﴿3﴾باز میگویم: نى! نى! خواهید دانست. ﴿4﴾نى! نى! اگر بدانید حقیقت کار را به علم یقین [غافل نمىشدید]. ﴿5﴾البته خواهید دید دوزخ را. ﴿6﴾باز البته خواهید دید دوزخ را دیدن ظاهر بىشبهه. ﴿7﴾باز البته سؤال کرده خواهید شد آن روز از نعمت [1286]. ﴿8﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلۡعَصۡرِ ١ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِي خُسۡرٍ ٢ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ ٣ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به زمان. ﴿1﴾هرآیینه آدمى در زیان است. ﴿2﴾مگر مگر آنانکه ایمان آوردند و عملهاى شایسته کردند و یکدیگر را وصیت کردند به دین درست و یکدیگر را وصیت کردند به شکیبایى. ﴿3﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَيۡلٞ لِّكُلِّ هُمَزَةٖ لُّمَزَةٍ ١ ٱلَّذِي جَمَعَ مَالٗا وَعَدَّدَهُۥ ٢ يَحۡسَبُ أَنَّ مَالَهُۥٓ أَخۡلَدَهُۥ ٣ كَلَّاۖ لَيُنۢبَذَنَّ فِي ٱلۡحُطَمَةِ ٤ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡحُطَمَةُ ٥ نَارُ ٱللَّهِ ٱلۡمُوقَدَةُ ٦ ٱلَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى ٱلۡأَفِۡٔدَةِ ٧ إِنَّهَا عَلَيۡهِم مُّؤۡصَدَةٞ ٨ فِي عَمَدٖ مُّمَدَّدَةِۢ ٩ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
واى هر عیب کنندۀ غیبت گوینده را!. ﴿1﴾آن که فراهم آورد مال را و نگاه داشت آن را. ﴿2﴾مىپندارد که مال او زندگى جاوید دهدش!. ﴿3﴾نى! نى! البته انداخته خواهد شد به حطمه. ﴿4﴾و چه چیز مطلع ساخت تو را که چیست حطمه؟!. ﴿5﴾آتش خدا، افروخته شده!. ﴿6﴾که غالب شود بر دلها. ﴿7﴾هرآیینه آن آتش بر ایشان گماشته شده است. ﴿8﴾در ستونهای دراز درآورده شده است. ﴿9﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ أَلَمۡ تَرَ كَيۡفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصۡحَٰبِ ٱلۡفِيلِ ١ أَلَمۡ يَجۡعَلۡ كَيۡدَهُمۡ فِي تَضۡلِيلٖ ٢ وَأَرۡسَلَ عَلَيۡهِمۡ طَيۡرًا أَبَابِيلَ ٣ تَرۡمِيهِم بِحِجَارَةٖ مِّن سِجِّيلٖ ٤ فَجَعَلَهُمۡ كَعَصۡفٖ مَّأۡكُولِۢ ٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
[1287]آیا ندیدى چگونه معامله کرد پروردگار تو با اهل فیل؟. ﴿1﴾آیا نساخت بداندیشى ایشان را در بىفایدگى؟. ﴿2﴾و فرستاد بر ایشان جانوران فوج فوج. ﴿3﴾مىانداخت به سوى ایشان سنگریزهها از سنگ گل. ﴿4﴾پس ساخت ایشان را مانند آخر و باقى مانده بعد از خوردن دوابّ. ﴿5﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ لِإِيلَٰفِ قُرَيۡشٍ ١ إِۦلَٰفِهِمۡ رِحۡلَةَ ٱلشِّتَآءِ وَٱلصَّيۡفِ ٢ فَلۡيَعۡبُدُواْ رَبَّ هَٰذَا ٱلۡبَيۡتِ ٣ ٱلَّذِيٓ أَطۡعَمَهُم مِّن جُوعٖ وَءَامَنَهُم مِّنۡ خَوۡفِۢ ٤ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
براى شکر الفت دادن قریش. ﴿1﴾[یعنى] الفت دادن ایشان به سفر زمستان و تابستان. ﴿2﴾باید که عبادت کنند پروردگار این خانه را. ﴿3﴾آن که طعام داد ایشان را از بهر آنکه گرسنه بودند و امن داد ایشان را از بهر آنکه ترسان بودند. ﴿4﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ أَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي يُكَذِّبُ بِٱلدِّينِ ١ فَذَٰلِكَ ٱلَّذِي يَدُعُّ ٱلۡيَتِيمَ ٢ وَلَا يَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡكِينِ ٣ فَوَيۡلٞ لِّلۡمُصَلِّينَ ٤ ٱلَّذِينَ هُمۡ عَن صَلَاتِهِمۡ سَاهُونَ ٥ ٱلَّذِينَ هُمۡ يُرَآءُونَ ٦ وَيَمۡنَعُونَ ٱلۡمَاعُونَ ٧ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
آیا دیدى آن شخص را که دروغ میشمرد جزای اعمال را؟. ﴿1﴾پس آن شخص مردی است که به اهانت میراند یتیم را. ﴿2﴾و رغبت نمیدهد بر طعام دادن فقیر. ﴿3﴾پس واى آن نمازگزاران را!. ﴿4﴾آنان که ایشان از نماز خود غفلت مىورزند. ﴿5﴾آنانکه ایشان ریا مىکنند. ﴿6﴾و عاریت نمیدهند ماعون را [1288]. ﴿7﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ إِنَّآ أَعۡطَيۡنَٰكَ ٱلۡكَوۡثَرَ ١ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ ٢ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ ٱلۡأَبۡتَرُ ٣﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
[یا محمد] هرآیینه ما عطا کردیم تو را کوثر [1289]. ﴿1﴾پس نمازگزار براى پروردگار خود و شتر را نحر کن. ﴿2﴾هرآیینه دشمن تو، همان است دم بریده. ﴿3﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ ١ لَآ أَعۡبُدُ مَا تَعۡبُدُونَ ٢ وَلَآ أَنتُمۡ عَٰبِدُونَ مَآ أَعۡبُدُ ٣ وَلَآ أَنَا۠ عَابِدٞ مَّا عَبَدتُّمۡ ٤ وَلَآ أَنتُمۡ عَٰبِدُونَ مَآ أَعۡبُدُ ٥ لَكُمۡ دِينُكُمۡ وَلِيَ دِينِ ٦ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
بگو: اى کافران!. ﴿1﴾پرستش نمىکنم آنچه شما مىپرستید. ﴿2﴾و نه شما پرستش مىکنید آنچه مىپرستمد. ﴿3﴾و نه من پرستش خواهم کرد آنچه شما مىپرستید. ﴿4﴾و نه شما پرستش خواهید کرد آنچه من مىپرستم. ﴿5﴾شما را دین شما است و ما را دین من است!. ﴿6﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ ١ وَرَأَيۡتَ ٱلنَّاسَ يَدۡخُلُونَ فِي دِينِ ٱللَّهِ أَفۡوَاجٗا ٢ فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ وَٱسۡتَغۡفِرۡهُۚ إِنَّهُۥ كَانَ تَوَّابَۢا ٣ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
وقتى که بیاید نصرت خدا و به ظهور آید فتح. ﴿1﴾و ببینى که مردمان داخل مىشوند در دین خدا فوج فوج. ﴿2﴾پس به پاکى یاد کن همراه ستایش پروردگار خود و آمرزش طلب کن از وى، هرآیینه خدا هست به رحمت رجوع کننده [1290]. ﴿3﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ تَبَّتۡ يَدَآ أَبِي لَهَبٖ وَتَبَّ ١ مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُ مَالُهُۥ وَمَا كَسَبَ ٢ سَيَصۡلَىٰ نَارٗا ذَاتَ لَهَبٖ ٣ وَٱمۡرَأَتُهُۥ حَمَّالَةَ ٱلۡحَطَبِ ٤ فِي جِيدِهَا حَبۡلٞ مِّن مَّسَدِۢ ٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
هلاک باد دو دست [1291]ابى لهب و هلاک باد ابو لهب! [1292]. ﴿1﴾هیچ دفع نکرد از سر ابو لهب مال او و آنچه پیدا کرده بود. ﴿2﴾خواهد درآمد به آتشِ صاحب شعله. ﴿3﴾و زن او نیز [درآید، مراد میدارم] بردارندۀ هیزم را [1293]. ﴿4﴾در گردن او رسنى است از لیف خرما [1294]. ﴿5﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١ ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ ٢ لَمۡ يَلِدۡ وَلَمۡ يُولَدۡ ٣ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ كُفُوًا أَحَدُۢ ٤ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
بگو: خدا یگانه است. ﴿1﴾خدا بىنیاز است. ﴿2﴾نه زاد و نه زاده شده. ﴿3﴾و نیست هیچ کس او را همسر. ﴿4﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ ١ مِن شَرِّ مَا خَلَقَ ٢ وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ٣ وَمِن شَرِّ ٱلنَّفَّٰثَٰتِ فِي ٱلۡعُقَدِ ٤ وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ٥ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
بگو: پناه مىگیرم به پروردگار صبح. ﴿1﴾از شرّ هرچه آفریده است. ﴿2﴾و از شرّ شبِ تاریک، چون تاریکى او منتشر شود. ﴿3﴾و از شرِ زنان سحر کننده در گرهها دم زننده. ﴿4﴾و از شرّ هر حاسد چون حسد کند. ﴿5﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ ١ مَلِكِ ٱلنَّاسِ ٢ إِلَٰهِ ٱلنَّاسِ ٣ مِن شَرِّ ٱلۡوَسۡوَاسِ ٱلۡخَنَّاسِ ٤ ٱلَّذِي يُوَسۡوِسُ فِي صُدُورِ ٱلنَّاسِ ٥ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ ٦
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
بگو: پناه میگیرم به پروردگار مردمان. ﴿1﴾پادشاه مردمان. ﴿2﴾معبود مردمان. ﴿3﴾از شرّ وسوسه اندازنده چون ذکر گفته شد. ﴿4﴾[باز پس رونده] آنکه وسوسه مىافکند در سینههاى مردمان. ﴿5﴾از جنس جن باشد یا از جنس مردمان. ﴿6﴾
صدق الله العظيم
[1230] مراد بعث وقیامت است. [1231] یعنی خورشید. [1232] یعنی سخن حق. [1233] یعنی یک عده ارواح را به سختی. [1234] یعنی یک عدۀ دیگر را به طریق سهولت. [1235] یعنی در هوا شناکردنی. [1236] یعنی از یکدیگر سبقت کردنی. [1237] یعنی نفخۀ اولی و پس نفخۀ ثانیه به وجود آید. [1238] یعنی عصا و ید بیضا. [1239] مترجم گوید: معنای هموار کردن، همین است که میفرماید. [1240] نابینائی از فقرای صحابه به مجلس آن حضرتجدرآمد و به سؤالهای مکرر تشویش داد و آن حضرتجدر آن حالت به دعوتِ اشراف عرب مشغول بودند، پس آن را مکروه داشتند و اعراض نمودند. خدای تعالی بر خُلق عظیم دلالت فرمود. [1241] یعنی فرشتگان از لوح نقل میکنند. [1242] یعنی سرخ شود مانند برّه که پوست او مسخ کرده باشند. [1243] مترجم گوید: زحل و مشتری و مریخ و زهره و عطارد پنج ستارۀ متحیرهاند، چون سیر کرده به مقامی رسند از آن بازمیگردند و به مقامی که طی کرده بودند، اقبال نمایند. چون وقت قرآن آید، غائب شوند، والله اعلم. [1244] یعنی اموات را برتابد، والله اعلم. [1245] یعنی هول موت، بعد از آن سؤالِ منکر و نکیر، بعد از آن حشر و حساب و مرور بر صراط، بعد از آن دزخ یا بهشت، والله اعلم. [1246] یعنی برج دوازدگان. [1247] یعنی روز قیامت. [1248] یعنی روز جمعه و قسم به روزی که حاجیان به آن روز حاضر میشوند، یعنی روز عرفه، هرآئینه مجازات متحقق است. [1249] مترجم گوید: پادشاه جباری رعیت خود را تکلیف کفر کرد و جون کافر نشدند، خندقها را به آتش پر کرد و ایشان را به آتش افکند. خدای تعالی آن آتش را بر پادشاه و هم نشینان او مسلط ساخت تا از خندق پریده همه را پاک بسوخت، والله اعلم. [1250] یعنی تا دانه بیرون آید. [1251] و این وعده روز بدر متحقق شد. [1252] یعنی جمیع مخلوقات را اندازه کرده به حسب آن اندازه در مخلوقات تصرف فرمود تا همان صورت برو روی کار آمد، پس این تصرف را به هدایت تعبیر فرمود، والله اعلم. [1253] مترجم گوید: فراموش گردانیدن این آیت از خاطر مبارک آن حضرتجنوعی از نسخ است، والله اعلم. [1254] ضریع نام گیاه خاردار است. [1255] یعنی عشرۀ ذوالحجه. [1256] یعنی بعض نماز جفت است و بعض طاق. [1257] که خدا جزادهندۀ بندگان است بر اعمال ایشان. [1258] یعنی به چهار میخ بسته عقوبت میکرد. [1259] یعنی زنان و یتیمان را حق ایشان نمیدهید و حق ایشان را به مال خود جمع میکنید. [1260] یعنی اسباب اکرام الهی در اکرام یتیم و اطعام مسکین است آن را میباید کرد و شما به این صفت هستید که یتیمان را حق ایشان نمیدهید و حق ایشان را به مال خود جمع میکنید. [1261] یعنی جبال و اتلال را با سائر ارض برابر کرده شود. [1262] به وجهی واقع شود که هیچ کس غیر او بر آن قادر نیست، والله اعلم. [1263] یعنى تو را قتال در مکه حلال خواهد شد. [1264] یعنی آدم و جمیع ذریت او. [1265] یعنی عادت آدمی است که به قوت خود فخر کند و نبیند که چه قدر ناتوانیها میکشد و نیز به بذل مال فخر کند و نمیداند که خدا او را میبیند که به غایت حقیر و بخیل است. [1266] یعنی خیر و شر. [1267] یعنی به حقیقت قوت آن است که این اعمال به جا آرد. [1268] یعنی به شب چهاردهم. [1269] یعنی به همه رسانید. [1270] مترجم گوید: که چند روز وحی نیامده بود. کفار گفتند: «وَدَّعَهُ رَبّهُ وَقَلاهُ» خدای تعالی برای تسلی این سوره فروفرستاد. [1271] یعنی شریعت نمیدانستی تو، والله اعلم. [1272] یعنی وقتی که کافر شد، فطرت سلیمه را ضائع ساخت. [1273] وشاید که معنی آیت چنین باشد: پس چه چیز باعث تکذیب تو میشود یا محمد در مقدمۀ جزای اعمال بعد این همه پند. [1274] مترجم گوید: ﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ﴾تا ﴿مَا لَمۡ يَعۡلَمۡ﴾اول چیزی است که بر آن حضرتجنازل شد و معنای اقراء تهیئ است برای وحی قرآن و تلاوت آن. [1275] یعنی باید دانست که عاقبت اهتدا و هدایت، بهشت است و عاقبت ضلال و اضلال، دوزخ است، پس این مدعا را به نوعی از بلاغت ادا کرده شده. [1276] یعنی فرشتگان سخت عقوبت کننده را. [1277] یعنی یک دفعه از لوح محفوظ به آسمان دنیا. [1278] یعنی حال ایشان، مقتضی ارسال رسول و انزال کتاب بود، ازین جهت رسول فرستادیم و قرآن فرود آوردیم. [1279] یعنی ایشان را تکلیف نکردیم به ترک ادیان خویش، مگر بعد اقامت حجت ظاهر. [1280] یعنی بعض مقبول شدند و بعض مردود. [1281] یعنی گنجها را. [1282] یعنی از جای حساب. [1283] یعنی به سبب دویدن. [1284] یعنی از اعدا. مترجم گوید: این قسم اشارت است به آنکه جهاد مشروع خواهد شد و رضای الهی به اسپان غازیان متعلق خواهد شد، والله اعلم. [1285] یعنی مدفون شدید. [1286] یعنی در مقابلۀ آن شکر کردید یا کفران ورزیدید. [1287] مترجم گوید: ابرهه، پادشاه یمن، عزم هدم کعبه کرد و فیلان بسیار و لشکر بیشمار به هم آورد، چون نزدیک کعبه رسید، خدای تعالی ابابیل را حکم فرمود تا هلاک کند. [1288] یعنی سوزن و دیگ و پیاله و دلو، مانند آن. مترجم گوید: نصف این سوره تصویر حال کافر است و نصف، تصویر حالِ منافق، والله اعلم. [1289] کوثر نام حوضی است که در آخرت خواهد بود. امت آن حضرتجاز آن خواهند آشامید. [1290] یعنی این همه علامت قرب اجل توست یا محمد، پس در استعداد آخرت مقید شو. [1291] آن حضرت اقارب خود را از آتش دوزخ تخویف فرمود: ابی لهب سنگ به طرف آن حضرت انداخت که آیا برای این کار ما را جمع کرده بودی؟ این سوره نازل شد. [1292] دو دست کنایه از ذات اوست. [1293] یعنی سخن چینی کننده. [1294] یعنی به خفه کردن تعذیب کرده شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
حمدِ نامحدود، خدای تبارک و تعالی را که به رأفت تامّه، قرآن را برای بندگانِ خود نازل فرمود، تا مرضیِّ او را از نارمضیّ باز شناسند و از مکائد نفس و ظلماتِ اعمالِ قبیحه و اخلاق خبیثه خلاص شوند و به حظیرۀ القُدس راه یابند و نزد پروردگارِ خویش مرضیّ باشند. ممکن نبود که از این مهلکه تجارتی میسّر شود، اگر خود دستگیری نفرمودی و متصوّر نبود که از این ظلماتِ متراکمه خلاصی به دست آید، اگر خود راه ننمودی. منّتِ او تعالی قلب و قالب ما را احاطه کرده است، وجود او ظاهر و باطن ما را در گرفته.
درود و سلام بر آن حضرتِ عالی مقام که ما را بر سعادتِ دارین مطّلع ساخت و مصالح نشأتین به وجهِ اَتَمّ بیان فرمود؛ پس هیچ بیانی نباشد واضحتر از بیان آن حضرتص، و هیچ رحمتی نباشد بالاتر از رحمت آن حضرتص. نیک بختترین ما آنست که اتّباع سنّت آن حضرتصکند و بد بختترین ما آنست که از راه متابعت منحرف شود.
وَأَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيْكَ لَهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُوْلُه، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَعَلَى آلِهِ وَأَصْحَابِهِ وَسَلَّم.
امّا بعد، نصیحت و نیکخواهی مسلمان در هر زمان و در هر مکان، رنگی دیگر دارد و اقتضاء دیگر مینماید و لهذا علماء دین و کُبراء اهل یقین، در تفسیر و احادیث و عقاید و فقه و سلوک، تصانیف متنوّعه ساختهاند و توالیف گوناگون پرداخته؛ طائفهای شاهراه اطناب اختیار نمودهاند و فرقهای کوچة اختصار پیش کرده؛ جماعتی به زبان عجم سخن گفتهاند و گروهی به لغت عرب دُر سفته. و در این زمانه که ما در آنیم و در این اقلیم که ما ساکن آنیم، نصیحت مسلمانان اقتضا میکند که ترجمهی قرآن عظیم به زبان فارسی سلیس و روزمرهی متداول، بیتکلّف فضیلت نمایی و بیتصنّع عبارتآرایی به غیر تعرّض قصص مناسبه و به غیر ایراد توجیهات منشعبه، تحریر کرده شود تا خواص و عوام همه یکسان فهم کنند و صغار و کبار به یک وضع ادراک نمایند؛ لهذا این فقیر را داعیۀ این امر خطیر به خاطر ریختند و خواه مخواه بر سر آن آوردند. یک چند در تفحّص ترجمهها افتاد تا هرکه را که از تراجم، غیرِ آن که به خاطر مقرّر شده است مناسب یابد در ترویج آن کوشد و کَیفَ ما اَمْکَن، پیش اهلِ عصر مرغوب نماید. در بعض تطویل مُمِلّ یافت و در بعض تقصیر مُخِلّ، هیچ یک موافق آن میزان نیفتاد، لاجرم عزمِ تألیفِ ترجمهی دیگر مصمّم شد و تسوید ترجمه زهراوین بر روی کار آمد. بعد از آن سفر حرمین اتّفاق افتاد و آن سلسله از هم گسست. بعد سالهایی چند، عزیزی [1295]پیش این فقیر، خواندن قرآن با ترجمهی آن شروع کرد. این صورت، سلسله جنبان آن عزم شد و بر سر آن آورد که به قدر خواندن، سبقاً سبقاً نوشته شود؛ چون قریب ثلث قرآن رسیده شد، آن عزیز را سفری پیش آمد و این تحریر در حیّزِ توقف اُفتاد. بعد مدّتی باز تقریبی پیدا شد، درگیر بار آن خطره پارینه را یاد آورد و تا در ثلث قرآن کشیده بود چون لِلاَکثَرِ حُکمُ الکُلِّ مقرر است، به بعض یاران گفته شد که آن مسوّده را تبییض کنید و آن ترجمه را مقرون به آیاتِ قرآن نویسید تا نسخهی مستقل گردد و آن یارِ سعادتمند، روز عید الأضحی سَنَة خَمْسِینَ بَعدَ الفٍ وَالْمائَةِ در تبییض شروع نمود؛ چون تبییض به آخر تسوید رسید. باز عزم را انبعاثی پدید آمد و تا آخرِ قرآن مسوّد شد وَکانَ خَتمُ التَّسویدِ فِي أَوائِلِ شَعبانَ وَخَتمُ التَّبیِیضِ فِي أَوائِلِ رمضانَ سَنَةَ إِحدَی وَخَمسِینَ. بعد از آن در سنهی سِتٍ وَخَمسِینَ به اهتمام برادرِ دینی عزیز القدر، خواجه محمّد امین أَکْرَمَهُ اللهُ تَعالی بِشُهُودِهِ آن کتاب را رواجی پیدا شد و در حیّز مداولت آمد و نسخ متعدّده گشت و اهلِ عصر به آن اقبال نمودند.
لله الحمد که آن نقش که خاطر میبست
آمد آخر زپسِ پردهی تقدیر پدید
قبل از شروع به مقصود، لا بد از تمهید مدّمه؛ تا خوض در این کتاب خصوصاً و در فنِّ ترجمهی قرآن عموماً بر وجهِ بصیرت واقع شود.
مقدّمه در بیان مقصدی چند که تقدیم آن بر کتاب، رسمِ قدیم مصنّفان است:
این کتاب از فنّ ترجمهی قرآن عظیم است؛ مدلول نظم عربی را به عبارت فارسی ادا کرده شد با رعایت نحو و ملاحظهی تقدیم ما حَقُّهُ التَّقْدِیمُ واظهارِ محذوف و موافقت نظم ترجمه با نظم قرآن در ترتیبِ الفاظ، إلاّ در جایی که به سبب اختلاف لغتین، رکاکتِ لفظ یا تعقیدِ دلالت لازم میشد، و آنچه ضروری است از اسباب نزول و توجیه مشکل به قدر ضرود به کار آید، به وجهی که درین چیزها مثل کتاب وجیز و جلالین باشد و حامل بر مشاکلة وجیز و جلالین، شهادت حجّة الإسلام غزالی است بر آن که خواننده مثل وجیز طبقهی سفلی از علم تفسیر درمییابد.
و نام این کتاب «فَتْحُ الرَّحمن بِتَرْجَمَةِ القُرآن» مقرر کرده شد و نام مصنّف این کتاب «أحمد بن عبدالرّحیم» است و لقبِ مشهور وَلی اللهُ الدّهْلَوِي وَطَناً العمری نَسَباً أَحْسَنَ اللهُ إِلَیْهِ وَإِلى مَشائِخِهِ وَوَالِدَیْهِ.
و مرتبهی این کتاب بعدِ خواندن متنِ قرآن و رسائلِ مختصر فارسی است، تا فهم لسان فارسی بیتکلّف دست دهد و به تخصیص صبیان اهل حِرَف و سپاهیان که توقّع استیفاء علوم عربیه ندارند، در اوّل سنِّ تمیز، این کتاب را به ایشان تعلیم باید کرد، تا اوّل چیزی که در جوفِ ایشان اُفتد معانیِ کتاب الله باشد و سلامت فطرت از دست نرود و سخنِ ملاحده که به مرقّع صوفیهی صافیه مستتر شده، عالم را گمراه میسازند، فریفته نکند و او را حرف معقولیان و سخن منبوذ بیانتظام، لوحِ سینه را ملوّث نسازد و نیز آنان که بعد انقضاء شطر عمر، توفیق توبه یابند و تحصیلِ علوم نتوانند، این کتاب ایشان را باید آموخت تا در تلاوتِ قرآن، حلاوتی یابند و منفعت آن در حقِّ جمهور مسلمانان متوقّع است؛ إِنْ شاءَ اللهُ العَظِیم.
امّا در حقِّ صبیان و مبتدیان خود ظاهر است چنان که گفته آمد و سایر ابناء روزگار که اکثر اوقات به شغلِ معاش مشغولاند در وقتِ فراغ باید که با یکدیگر حلقه حلقه بنشینند و کسی که بر عبارتِ فارسی قدرت داشته باشد و اندکی از فنِّ تفسیر بهره یافته یا بر عزیزی این ترجمه را گذرانیده بود، به قدر وسعتِ وقت، یک دو سوره با ترجمهی آن به ترتیل و تبیین وقوف بر کلام تام بخواند تا همه بشنوند و به معانیِ آن محظوظ شوند و تشبّه پیدا کرده باشند با صحابهی کرام که به همین دستور حلقه حلقه مینشستند و قاری ایشان قرائت میکرد؛ این قدر فرق است که صحابهی کرام به سلیقهی خود، زبان عربی فهم میکردند و این جماعت به توسط ترجمهی فارسیه. و چنان که یارانِ سعادتمند، مثنوی مولانا جلالالدین رومی و گلستان شیخ سعدی و منطق الطّیر شیخ فریدالدّین عطّار و قصص فارابی و نفحات مولانا عبدالرّحمن و امثال آن نقل مجلس دارند، چه باشد اگر این ترجمه را به همان اسلوب در میان آرند و حصّه از شغلِ خاطر به ادراکِ آن گمارند، اگر آن شغل با کلامِ اولیاء الله است، این شغلِ کلام الله است و اگر آن مواعظِ حکیمان است، این مواعظِ احکم الحاکمین است و اگر آن مکتوباتِ عزیزان است، این مکتوباتِ ربّ العزت است. شَتَّانَ بَیْنَ الـمَرْتَبَتَیْنِ اگر انصاف دهی، فایدهی اصلی از نزولِ قرآن اتّعاظ است به مواعظِ آن و اهتداست به هدایت آن، نه صرف تلفّظ با آن، اگرچه تلفّظِ آن هم مغتنم است؛ پس چه مسلمانی به دست آورده است کسی که مدلول قرآن را نفهمد؟ و کدام حلاوت دارد، آن که مدلول کلام الله را نداند؟!
و امّا آنان که بر لغتِ عربیه اطّلاعی تام دارند و تفاسیر را بر اُستادان گذرانیدهاند، حاجتِ خواندن این ترجمه ندارند، لیکن امیدواری از فضلِ حضرتِ باری آنست که اگر این جماعت درین کتاب نظر کنند، تحت لفظ قرآن پیش ایشان روشنتر شود و بر مختارات از نحو و شرح غریب و غیر آن اطّلاع یابند و بسا فایدهای که پیش از مطالعهی آن نشنیدهاند و ندیده باشند، به تازگی استفاده نمایند. و این ترجمه بنابر شفقتِ خلق الله مُؤَلَّف شد و ایشان استقصاء وجوه اعراب و استیفاء توجیهاتِ کلام را و استیعاب قصص را احتمال ندارند و اگر به تحصیل علوم الهیّه تکلیف داده شود، معلوم نیست که آن صورت متحقّق شود یا نه و بعد تحقق آن صورت یُمکِن که داعیهی تعمّق در آن علوم پیدا شود و تمام عمر در این داعیه مصروف گردد، چنان که اکثر اهل علوم الهیّه را میبینم، هیچ بهتر از آن نیست که درجهی اَدنی از علم تفسیر در اوّل عمر اکتساب کرده شود، تا اکثر علوم الهیّه به دست آید. این نیز معمّد و مؤیّد در اتمامِ مقصد وی بود و اگر به دست نیاید، حصّهای از مقصود به دست آورده باشد و خسارت محض نیافته باشد.
صنما رهِ قلندر سزد ار به من نمایی
که دراز و دور دیدم ره و رسم پارسایی
و طریق تحریر در این کتاب آنست که هر آیتی را جدا نوشته شد، مقرون به ترجمهی آن، نشانِ متعارف و روزمرهی متداول اختیار نموده آمد و هرچه زیاده از تحت اللّفظ است، اگر یک دو کلمه است به لفظ «یعنی» یا مثلِ آن متمیز ساخته شد و اگر کلامی است مستقل، اوّل آن به لفظِ «مترجم گوید» و آخر آن به لفظِ «وَاللهُ أعْلَم» مُعَلَّم کرده شد و مَهْما اَمْکَن در قصصِ متعلّقهی قرآن، اکتفاء یک دو فقره لازم دیده شد و در اسبابِ نزول از قصصِ متطوّله، نکتهای انتزاع نموده شد و تا امکانِ رعایت سیاقِ آیات، ضروری دانسته آمد.
و استمداد این کتاب در آنچه متعلّق به نقل است، از اصحّ تفاسیر محدّثین که تفسیر بخاری و ترمذی و حاکم کرده و تا امکان از اخبارِ ضعیفه و موضوعه احتراز نموده شد و قصصِ اسرائیلیّه را که از علمای اهل کتاب منقول است نه از حدیثِ خیرالبشر علیه وعلی آلهِ الصّلوات والتّسلیمات داخل کرده نشد، إِلاَّ در جایی که کشف معنی به غیر ایرادِ آن نمیشود و الضَّرُوراتُ تُبیحُ الْـمَحظُورات.
و این ترجمه، ممتاز است از ترجمههای دیگر به چند وجه:
یکی آن که نظمِ قرآن را به مثل مقدار آن از فارسی متعارف ترجمه کرده شد با اظهارِ مراد و لطافتِ تعبیر. و از آنچه در ترجمههای دیگر یافته میشود از اطنابِ عبارتِ ترجمه و رکاکتِ تعبیر و اعجام مراد، به قدر امکان احتراز نموده شد.
دیگر آن که سایر تراجم از دو حالت خالی نیست: یا ترک کردهاند قصصِ متعلّقه به قرآن مطلقاً یا استیفاء جمیع آن نمودهاند؛ و در این ترجمه، راهِ متوسّط اختیار نموده شد؛ پس جایی که معنی آیت موقوف است بر قصّه، به قدر ضرورت، دو سه کلمه از آن انتخاب کرده آورده شد و جایی که معنی آیت موقوف بر قصّه نبود، ترک نموده آمد.
سوم آن که از توجیهات متنوّعه، توجیه اقوی به اعتبار عربیه واضح به اعتبار علم حدیث و علم فقه داخل در صرف از ظاهر اختیار نموده شد و کسی که تفسیر وجیز و تفسیر جلالین که به منزلۀ اصل این ترجمهاند، بنابر تفاسیر مطالعه کند درین حرف شک ندارد.
چهارم آن که این ترجمه به وجهی واقع شده است که شناسندهی نحو از آن اعراب قرآن و تعیین محذوف و مرجع ضمیر و محلّ لفظی که در عبارت مقدّم و مؤخّر کرده شده است، میتواند دانست و آن که شناسندهی نحو نیست، از اصل غرض محروم نماند.
پنجم آن که ترجمهها خالی از دو حالت نیستند: یا ترجمهی تحت اللفظ میباشد یا ترجمهی حاصل المعنی و در هر یکی وجوه خلل بسیار درمییابد و این ترجمه جامع است در هر دو طریق و هر خللی را از آن خللها علاجی مقرر کرده شد و این سخن دراز است در رسالهی قواعد ترجمه بیان کرده آید.
و آن که گفتیم این ترجمه مُشعِر است به وجوهِ اعراب، کلمهای است مجمله، بسیطی میطلبد، اندکی خاطر را به آن متوجّه باید ساخت. لفظ «است» علامت به ربطی است که در میانِ حاشیتین جملهی اسمیه و ظرفیه باشد «زید قائم است»، «زید کجاست» و علامت اسناد فعل به فاعل، تقدیم فاعل و متّصلآوردنِ فعل، «زید اِستاد» [1296]و عند الضّرورة «اِستاد زید» نیز میتوان گفت و مفعولبه نائب مناب فاعل میباشد، یا نه، به حرف «را» مقرون میشود. «زدم زید را» و «زده شد زید را» و به نوعی از تسامح میتوان گفت «زید زده شد» و اگر قرینه، قائم باشد، حذف «را» جایز است و مفعول مطلق اگر برای عدد باشد، به «یکبارکردن» و «دوبارکردن» میتوان تقریر کرد. و اگر برای نوع باشد، به «یک نوع کردن» و «یک طور کردن» و اگر غیر مصدر را به جای مصدر قائم کرده باشند، گویند «ضربتُ سَوطا»، «زدم یک چابک»، و اگر از غیر لفظ فعل باشد «قَرأتُ سرداً» «خواندم به طریق پی در پی خواندن»، و اگر مجرد برای تأکید باشد از قبیل سبحان الله و وعدالله از قبیل اختلاف لغتین است بدون تکلّف و ارجاع به حرفِ دیگر میسّر نشود و اگر مفعولله باشد به معنی «غرض» باشد به لفظِ «برای» یا به لفظِ «تا» و تصویر مصدر به صورت جمله «ضَرَبْتُه تَأْدیباً» «زدمش برای ادب دادن»، یا «تا ادب دهم». و اگر به معنی «حاصل» باشد به لفظِ «به علّتِ» و «به حکمِ» و «به مقتضی» و امثال آن «قَعَدَ جُبْنَاً»، «نشست به علّتِ نامردی»، و اگر به معنی احتراز باشد به لفظِ «برای احتزار» و «برای احتیاط» و امثال آن «ضربته أًن یّقولَ النَّاسُ ما ضَرَبَه»، «زدمش برای اجتناب از آن که گویند، نزدمش». و مفعولفیه به لفظِ «در مکان» باشد یا «در زمان»، و مفعولمعه به لفظِ با، «اِستوی الماءُ والخَشَبَةَ» «برابر شد آب با چوب» و «حال» اگر کلمهی مفرد باشد به اشتقاق لفظی که موضوع برای حال باشد «جِئتُ راکباً» «سوار آمدهام» و اگر جملهی ملتئمه از فعل ذیالحال باشد به ایصال لفظِ «کرده» و «کُنان» و مثل آن، «جاءَ زیدٌ یَتَبَخْتَرُ فِي مَشْیِهِ»، «زید آمد تبختر کنان در رفتار خود» و اگر جملهی ملتئمه از فعل ذیالحال باشد لاچار لفظِ «حال آن که» زیاد کرده شود و هرچند در اصل لغت فارسیه نیست، «حال» در زبان عربی به معنی شتّی$ آید: گاهی مؤکِّد باشد: «جاءَنِي أبوك عَطُوفاً» و گاهی به معنی تهَیُّأ: «فَادخُلوها خالدِینَ» و گاهی به معنی قصد آید: «جِئتُ أشکُو إِلَیْه» و در فارسی این معانی مستعمل نیست و «تمییز» اگر از عددی یا وزنی یا پیمانه یا ماضی باشد به صیغهی تمییز یا به اضافت یا لفظ «از» بیان کرده شدنی است، نزدیک رطل گندم، یک صاع از جو، و اگر از اسم اشاره باشد به لفظِ صفت «ماذا أَرادَ اللهُ بهذا مثلاً» «چه چیز اراده کرده است خدا به این مثل» و اگر نسبت باشد به نحو بل فاعل یا مفعول کرده شد یا «از روی» و «از جهت و «به اعتبار» فزوده آمد. «زید حَسَنٌ داراً»، «زید نیک است از روی خانه» و «به اعتبار خانه»؛ و گاهی در فارسی مضمون تمییز را به نوعی از تصرف که دو کلمه را یک کلمه ساختن است ادا کرده شود «ضاقَ قلباً»، «تنگدل شد»، «هُوَ قاسِيٌ قلباً»، «وی سختدل است» و گاهی در عربی، «مفعول»، به غیر توسط حرف جرّ باشد و در فارسی ایراد حرف جرّ لازم شود ﴿فَسَيَكۡفِيكَهُمُ ٱللَّهُ﴾، «کفایت خواهد کرد تو را خدا از شر ایشان» و مثل ﴿وَقَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗا﴾، «و گفتهاند فرزند گرفت خدا» و مثل «أَعْطَیْتُ زَیداً دِرهَماً»، «درهم دادم زید را» و مثل «کانَ زَیدٌ قَائِماً»، «زید اِستاده بود»، «جَعَلتُ زیداً عَبْدِي» «زید را بنده خود ساختم». درین صورتها تقدیم و تأخیر را بر خود همواره باید ساخت و گاهی جمله را که به تأویل مصدر ساخته باشند، به مصدر مفرد تقریر توان کرد و مصدر مفرد را با جملهی مصدّره به «أَنْ» مصدریه تعبیر توان نمود و همچنین موصول باصلهاش به کلمهی مفرده و بالعکس «وقال الّذي آمَنَ»، «گفت آن مسلمان»، «والذین آمنوا»، «مسلمانان»، «والذین أوتوا الکتاب»، «أهل کتاب»، و این در آن صورت است که معنی واضح باشد و مثل ﴿قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١ ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي صَلَاتِهِمۡ خَٰشِعُونَ ٢﴾، «هر آیینه رستگار شدند آن مسلمانان که ایشان در نمازِ خویش خشوعکنندگانند»؛ یعنی اگر موصول صفت اسمی واقع شده تقدیم لفظ آن بر آن موصوف کرده شد و علامت تخصیصی که از تقدیم معمول مستفاد میشود، در فارسی نیز تقدیم آنست، «کُم» و «هُم» و«هُوَ» و «إیّاهُ»؛ و در بعض مواضع به «خود» تعبیر کرده میشود و در فارسی میتوان گفت شما راستگویید یا ایشان راستگو. احتیاج آن نیست که گویند ایشانند راستگویان و اگر «مظهر» را موضع «مضمر» وضع کرده باشند، لفظ آن زائد کرده شد تا مربوط باشد و در فارسی علامت جمع به فعل ملحق کنند هرچند فاعل مظهر باشد «قَامَ هَؤُلآءِ»، «اِستادند ایشان» و «واو» وفا بسیار است که زاید باشد و بسیار است که در فارسیه معنی آن ربط به غیر ذکر عطف و تعقیب درست شود؛ پس اگر رکاکت لفظ درین صورت در ترجمه لازم میآید، ترک کرده شد.
بالجمله دقائق فنِّ ترجمه بسیار است و مقصود اینجا بیان انموذجی است؛ چون این فقیر خوض در ترجمه بدون معاونت کسی و بدون رجوع به کتابی کرده است و در اوقات مختلفه با وجود اشتغال بال به سایر علوم محرّر نموده احتمال دارد در بعض مواضع وفا با این التزامات متحقق نشده باشد. یاران سعادتمند که آن قواعد را مستحضر داشته باشند، به حکمِ اخوّتِ دینی، نصیحت را منظور نظر دارند و در اصلاح آن کوشند وَلیُصْلِحْهُ مَن جادَ مَقُولاً. وصیّت این فقیر به کاتبان این ترجمه آنست که عبارتِ قرآن را به خطّ جلیّ و اعراب و حُمْرَة از ترجمه متمیّز سازند و احتیاط کنند که در الفاظ مترجمه تحریفی راه نیابد و در مواضع اشتباه، کلامِ تام را به نقطهی حُمْرَة از ما بعد جدا نمایند و ترکیب اضافی و توصیفی را به کسرهی مضاف و موصوف، مُعَلَّمْ سازند تا بر مبتدیان روشنتر شود و اگر در ترجمه، لفظی که به نسبتِ مبتدیان غریب مینماید یا تقریری که بر اذهان صبیان صعوبتی مینهد یافته شود، یاران سعادتمند بر حاشیهی کتاب، معنی آن نویسند تا بر هیچ فردی مشکل نشود.
﴿إِنۡ أُرِيدُ إِلَّا ٱلۡإِصۡلَٰحَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُۚ وَمَا تَوۡفِيقِيٓ إِلَّا بِٱللَّهِۚ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ أُنِيبُ ٨٨﴾.
ولی الله دهلوی/﴾
[1295] شاه عاشق الهی مرحوم. [1296] اِستاد = ایستاد. [ ]- گوناگون.
قال العبد الضعيف ولي الله بن عبدالرحيم عفى عنه: قرأت القرآن كله من أولّه إلى آخره برواية حفص عن عاصم على الصّالح الثقة حاجي محمد فاضل السندي سنة 1154هـ. قال: تلوته إلى آخره برواية حفص على الشيخ عبدالخالق المتوفى شيخ القرآء بمحروسة «دلى» قال: قرأت القرآن كلّه بالقراءات السّبع على الشيخ البقري والبقري تلا بها على شيخ القرّاء بزمانه الشيخ عبدالرحمن اليمني و قرأ اليمني بها على والده الشيخ سجادةَ اليمني وعلى الشّهاب أحمد بن عبدالحق السّنباطي بتلاوته كذلك على الشيخ السجادة المذكور و قرأ الشيخ سجادة كذلك على الشيخ أبي نصر الطّهلاوي و قرأ الطهلاوي كذلك على شيخ الإسلام زكريا بتلاوته على بُرهَانِ القلقلي والرضوان أبي النّعيم العقبى و قرأ كل منهما على إمام القرّاء والمحدثين محرر الروايات والطرق أبي الخير محمد بن محمد بن علي بن يوسف الجزري صاحب كتاب النشر وله طرق كثيرة ذكرها في النشر منها سلسلة مختصة بتسلسل التلاوة والقراءة أيضاً يطلبن من جهة صاحب التيسير فلنقتصر ههنا على تلك السلسلة قال الجزري: قرأت التيسير وقرأت به القرآن كله من أوّله الى آخره على شيخي الإمام الصالح العالم قاضي المسلمين أبي العباس أحمد بن الشيخ الإمام أبي عبدالله الحسين بن سليمان بن فزارة الحنفى بدمشق المحروسة رحمه الله. وقال لي: قراءةً وقرأت به القرآن على والدي و أخبرني أنه قرأه و قرأ به القرآن العظيم على الشيخ الإمام أبي محمد القاسم بن أحمد القاسم بن أحمد بن الموفق العراقي قال: قرأته وقرأت به على المشائخ الأئمة المقرئين أبي العباس أحمد بن يحيى بن عون الله الخصار وأبي عبدالله محمد بن سعيد بن محمد المراوي وأبي عبدالله محمد بن أيوب بن محمد بن نوح العافقي الأندليسين قال كل منهم: قرأته و قرأت به على الشيخ إمام أبي الحسن علي بن محمد بن هذيل البلنسي قال: قرأت وتلوت به على أبي داؤد سليمان بن نجاح قال قرأته وتلوت به على مؤلّفه الإمام أبي عمرو الداني, قال الجزري: وهذا أعلى إسناد يُوجد اليوم في الدنيا متّصلاً واختص هذا الإسناد بتسلسل التلاوة والقراءة والسّماع ومني إلى المؤلف كلهم علماء أئمة ضابطون قال الداني في كتاب التيسير: قرأت القرآن كلّه برواية حفص على أبي الحسن طاهر بن غلبون المقرء قال: قرأت بها على أبي الحسن علي بن محمد صالح الهاشمي الضرير المقرئ بالبصرة قال: قرأت بها على أبي العباس أحمد بن سهل الأشناني قال: قرأت بها على أبي محمد عبيد بن الصّباح قال: قرأت على حفص قال: قرأت على عاصم قال الدّاني: وأخذ عاصم القرآن عن أبي عبدالرحمن بن حبيب السلمي و عن زر بن حبيش أمّا أبو عبدالرحمن فعن عثمان بن عفان وعلي بن أبي طالب وأبي بن كعب وزيد بن ثابت وعبدالله بن مسعود عن النبي صلى الله عليه وسلم. تمت
به نام آن که جان را فکرت آموخت
ترجمۀ شاه ولی الله محدث دهلوی (م 1176 یا 1179 ق) در میان ترجمههای قدیم قرآن کریم جایگاهی بلند و ارزشی شایان دارد، چنانکه از نثری شیوا، سبکی ساده و برابر گزینیای مناسب برخوردار است و اگرچه در عصری صورت پذیرفته که فن ترجمه شکل حرفهای نیافته بود و به تبعِ آن ویژگیهای یک ترجمۀ حرفهای و امروزین را دارا نیست، امّا جلوهها و امتیازات فراوانی دارد که میتواند نظر پژوهشگران عرصۀ وحی الهی را به خود جلب کند.
این ترجمه به صورت زیرنویس بارها در هند، پاکستان و افغانستان و اخیراً در عربستان به تنهایی و یا همراه با تفسیر حسینی اثر ملاحسین واعظ کاشفی، به طور غیر مطبوعی طبع یافته است.
به رغم تمام نیکوییهای این ترجمه عواملی همچون درست نانویسی واژگان، عدم سجاوندی، اشکالات و اغلاط فراوان چاپی، چاپ عکسی از روی دستنوشت، عدم آشنایی لازم خطاط با زبان و نگارش فارسی و رسم الخط درست آن... همه و همه دست به دست هم داده بودند تا ارزش واقعی آن را به میزان قابل ملاحظهای فروکاهند.
به عنوان نمونه «شبهه» را «شبه»، «نشانهای» را «نشانه»، «شنوای دانا» را «شنوا دانا، «صحیفهها» را «صحیفها»، «بیماریای است» را «بیماریست» نوشتن، کافی است که خوانندۀ گرامی را به هزاران اشکال نوشتاری از اینگونه و یا حتّی بدتر از آن در چاپهای موجود از این ترجمه آگاه سازد.
اگرچه همۀ موارد پیش گفته نمیتواند چشم تیزبینِ راستجویانِ قرآنی را از خیره شدن به ارزش حقیقی این ترجمه بازدارند، امّا میطلبد که قرآنْ أنیسان دانشور به تصحیح این ترجمه براساس مبانیِ نوین تصحیح متون کهن همت گمارند، که برای انجام این مهم علاوه بر همه پیشنیازهای لازم، آگاهی و اطلاع از فارسی دری شرط مسلّم و ضروری تصحیح این ترجمه است.
کاری را که ما انجام دادهایم تصحیح به معنای علمیِ آن نیست، زیرا ملاحظاتی همچون برداشت اقبالکنندگان این ترجمه از امانت و عدم دسترسی به نسخۀ اساس و نسخههای معتمد بدل و بضاعت اندک این ناچیز در تصحیح متون، مانع از آن شد که تصحیح به معنای حقیقی آن صورت پذیرد، بلکه ما به پیشنهاد مسؤول محترم نشر احسان، جناب آقای یعقوبی، تنها با اعتماد بر نسخۀ طبع یافته این اثر همراه با تفسیر حسینی «در «تاج کمپانی لمیتد». پاکستان. کراچی.) و نیز نسخهای که در «نورانی کُتُب خانه» (پاکستان. پیشاو. بازار قصهخوانی) انتشار یافته است براساس آیین نگارش و رسم الخط امروزینِ فارسیِ معمول در ایران اقدام تصحیح به درستنویسی و سجاوندی (نقطهگذاری) آن کردهایم که امید است فتح بابی برای آنان باشد که شوق تصحیح چنین متون گران سنگی را در سر دارند.
در نهایت لازم میدانم چند واژهای را که مهجوریتی در کاربرد آنها صورت پذیرفته و یا حدّاقل برای فارسیزبانان دیار ما به راحتی قابل فهم نیست، از نظر بگذرانیم.
در جایْ جایِ این ترجمه کلمات «بازوپس» به معنای «آنگاه و سپس»، «رخت» به معنای «متاع»، «خداوند» به معنای «صاحب اختیار»، «دستوری» به معنای «حکم و اذن» و «همچنین» به معنای «چنین» به کار رفته است.
نیز قید «چنانچه» که برای شرط است به معنای «چنانکه» که برای تشبیه است و کلمۀ «فرمودن» به معنای «دستور و فرمان دادن» استعمال شده است. چنانکه آمده است: «شیطان به ایشان میفرماید» که بدیهی است مفهومی را که ما از فرمایش به معنای گفتار بزرگی قابل احترام در نظر داریم، بیان نمیکند.
امید میرود اندک خدمت این ناچیز مقبول درگاه الهی واقع شود و نفع این ترجمه عام گردد. آمین.
مسعود انصاری
بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن کریم، واپسین پیام آسمانیای است که بر دل حضرت محمّدصنشست و ضمن بازگفت آموزههای پیامبران پیشین و تأکید بر پیروی از فرامین آنان، آموزهها و پیامهای نوینی برای جامعهی بشری به ارمغان آورد که گرهگشای معضلات و بغرنجهای دوران بلوغِ اندیشگی آدمیان باشد؛ این پیامها و آموزهها هرچند بنا به ضرورت، به زبان عربی تبیین شدند، اما از آنجا که حد و مرز نمیشناختند و خطاب به تمامی بشر در سراسر گیتی نازل شده بودند، بیدرنگ مرزهای زبانی و زمانی را در نور دیدند، بر دل هر بشر در هر زمانهای نشستند و به سخن پیامبرص: خانهای گلین و پشمین نماند که از آن تهی باشد!
در این میان ترجمهی متن استوار قرآن به زبانهای گوناگون، بهترین راه برای نیل بدین مقصود بود؛ لذا در درازای سدهها و سالیان بسیار، ترجمههای بیشماری از این کلام جانبخش ایزد منان به زبانهای گوناگون صورت پذیرفت؛ ترجمهی شاه ولی الله دهلوی به نام فتح الرحمن بترجمة القرآن، از آن دست ترجمههایی است که در روزهای نیاز سختِ مسلمانان به درک اسرار کلام الهی و ژرفنگری در زوایای آشکار و نهان آن صورت پذیرفته است؛ مترجم، خود در مقدمهای ارزشمند به نیکویی و عوامل و انگیزههای پرداختن به این ترجمه را بازگفته است.
به گواهی تمامی قرآنپژوهان و مترجمان قرآن کریم که با ترجمهی شاه ولی الله آشنایی دارند، این ترجمه یکی از ترجمههای وزین و استواری است که ساختار نحوی و صرفی آن کاملاً با آیات قرآن کریم منطبق است و در عین حال از استواری و استحکام بسیاری نیز برخوردار است.
اهمیت این ترجمهی گرانسنگ، به تنهایی انگیزهای است کافی تا هر ناشری به چاپ و عرضهی آن همت گمارد و بر همین اساس به کرات توسط ناشران بیشمار در کشورهایی چون پاکستان، افغانستان و هندوستان به زیور طبع آراسته و گاه نیز با اندک تغییری به همراه تفسیر حسینی به دوستداران معارف قرآنی عرضه شده است.
این خود انگیزهای نیرومند بود تا ما را به اندیشهی تصحیح انتقادی ترجمه و چاپ مرغوب آن فرو برد، بدین سبب پس از چندی کنکاش و رایزنی با پارهای دوستان و صاحبنظران بنابر آن نهاده شد تا به این اندیشه جامهی عمل پوشانده و نسبت به چاپ آن، گامهای لازم برداشته شود.
بدیهی است که چاپ آثار و منابع متعلق به روزگاران گذشته، اصول و قواعد ویژهای دارد و روشنترین اصل در این باب، تصحیح متون مزبور با کمترین دخالت و یا دستبرد مصحّح در آنها است؛ بدین معنا که مصحّح، گریزی جز آن ندارد که با مقابلهی نسخ – در صورت وجود چند نسخه – درستترین عبارت صاحب اثر را انتخاب و از دخالتدادن خامهی خویش خودداری کند؛ جز در مواردی که در متن، افتادگی یا اشتباه فاحش وجود داشته باشد.
در تصحیح ترجمهی شاه ولی الله نیز همین شیوه رعایت شده است و با وجود پارهای نظر گاهها در باب ویرایش و به روز کردن ترجمه، بنابر آن نهاده شد که با پایبندی به اصول و قواعد تصحیح متون، اثری معتبر و گرانسنگ در قالب اصلیِ آن به جامعهی کتابخوان و قرآنپژوه عرضه کرد؛ زیرا تغییر و ویرایش آن موجب میشد تا ترجمهای دیگر جز ترجمهی صاحب اثر عرضه شود و بدیهی است که چنین کاری پسندیده و خوشایند نخواهد بود!
در آن روزها کار تصحیح متن، به نویسنده و مترجم محترم، جناب آقای مسعود انصاری، سپرده شد و ایشان نیز ترجمه را بازنویسی و رسم الخط آن را به رسم الخط امروزی تبدیل نمودند و از آنجا که در مقدمهی خویش شیوهی کارشان را تبیین کردهاند، ناشر نیازی به بازگفت آن در این مجال نمیبیند.
از طرحِ نخستِ موضوعِ تصحیح و چاپ این اثر گرانسنگ مدتها میگذرد و اکنون در اختیار خوانندگان و قرآنپژوهان قرار میگیرد.
مدتی این مثنوی تأخیر شد
مهلتی بایست تا خون شیر شد
شاید وسواس بسیار در چگونگی طبع این اثر و رایزنی پیوسته با صاحبنظران این عرصه، عامل اصلی این تأخیر بوده است! به هر صورت خدای را سپاسگزاریم که زمینههای چاپ این ترجمه را فراهم آورد و اینک در اختیار علاقمندان قرار میگیرد. با این توضیح که ناشر براساس همان دقت در پایبندی به متن، در معدود مواردی هم که ناگزیر از آوردن کلمه یا توضیح اضافهای بود، با علامت ستاره (*) آن را از متن اصلی متمایز ساخت.
این نکته هم بایستهی گفتن است که شاه ولی الله دهلوی با نگارش مقدمهای پرمحتوا، ضمن بازگفت رهیافت خود در ترجمه، به مسائلی عامتر در این خصوص نیز پرداخته است؛ نظر به موضوعات مطرح شده در آن سطور، جای آن داشت که مقدمه، جداگانه و در قالب رسالهای مستقل در باب ترجمهی قرآن، در دسترس علاقمندان قرار گیرد و جای بسی شگفتی است که در نسخ طبع یافته از آن ترجمه، اثری از مقدمهی مزبور نیست! و تنها در نسخهای نایاب که از طریق جناب مفتی محمد قاسم قاسمی، مدرس حوزهی دارالعلوم زاهدان، در اختیار ناشر قرار گرفت، امکان دسترسی به آن فراهم شد که خوشبختانه با این عنایت کریمانهی ایشان و توجه خاص نشر احسان به اهمیت این نوشتار و جایگاه آن در بسط پژوهشهای قرآنی، اینک برای اولین بار در این چاپ در دسترس علاقمندان قرار میگیرد.
در خصوص چگونگی چاپ این اثر، بایستی گفت که در چاپهای دیگر، توضیحات و تعلیقات مترجم در حاشیهی متن و ترجمه نیز ذیل آیات قرار گرفته است؛ در این چاپ، توضیحات و تعلیقات به پانوشت انتقال یافته و ترجمه در صفحهی مقابل قرار گرفته است و امید است که در چاپهای بعدی، امکان درج ترجمه در زیر سطرها نیز فراهم آید.
در تنظیم صفحهآرایی ترجمهی مقابل، ترجمه و شمارهی هر آیه از سر سطر آغاز شده است؛ ولی از آنجا که برخی از توضیحات و تعلیقات، اندکی مبسوطاند و آیات جزءهای آخر قرآن کریم نیز کوتاهاند، در صفحهآرایی – برای جلوگیری از ریزشدن فونت حروف – اجزای آخر، ناگزیر از این شیوه چشم پوشیده و ترجمهی آیات به صورت پیوسته قرار گرفته است و هرجا که ترجمهی آیهی پیشین پایان یافته، ترجمهی آیهی پسین درج شده است.
در پایان بر خود لازم میداند از جناب آقای امید بهرامینیا که با بازخوانی نهایی و مقابلهی متن با نسخ مختلف و نشانهگذاری آن، از اشتباهات احتمالی کاسته و در نتیجه بر غنای متن افزودند، کمال تشکر را داشته باشد و بهروزی روافزون ایشان را از خداوند منان خواستار است.
امید است که انتشار این ترجمهی گرانسنگ در قالبی مرغوب و زیبا، مورد اقبال قرآندوستان و قرآنپژوهان قرار گیرد و در آینده نیز بتوان کارهایی بهتر از این در دسترس جامعهی قرآندوست خویش قرار داد؛ إن شاء الله.
نشر احسان